تعاریف بعضی اصطلاحات
مصب رود چیست؟
مصب رود قسمت نهایی رود است جایی که توسعه پیدا کرده و وارد دریا می شود مصب
رود می گویند. در این محل جزرومد روی می دهد و رودخانه هنگام پیچ خوردن و رفتن
به طرف دریا کناره های بزرگ گل و لای را بر جای می گذارد.
جریان های دریایی
آب دریا ، دائما در حرکت بوده و این حرکت در بعضی از نقاط ، افقی و در برخی دیگر عمقی و رو به پایین و در بعضی دیگر رو به بالا است. نرخ و آهنگ حرکت ، در نقاط مختلف متفاوت میباشد. اما تخمین زده شده است که مخلوط شدن کامل آب تمام اقیانوسها ، در هر 2000 سال یکبار صورت میپذیرد. جریانهای اقیانوسی ، بر اثر جزر و مد ، اختلاف چگالی آب دریا در نقاط مختلف و سیستم بادهای زمین ، بوجود میآیند.
جریانهای جزر و مدی
نیروهای جاذبی که بین خورشید ، ماه و زمین عمل میکنند، آب اقیانوسهای زمین را به حرکت در آورده و باعث ایجاد جریانهای جزر و مدی میشوند. اگر شرایط محلی مناسب باشد، سرعت این جریانها حتی ممکن است به چندین کیلومتر در ساعت برسد. طی جزر و مدهای شدید در سیمور ناروز ، که بین جزیره وان کوور و سرزمین اصلی بریتیش کلمبیا قرار دارد، سرعتهایی معادل 20 کیلومتر د رساعت نیز ثبت شده است. جریانهای جزر و مدی دارای نصف این سرعت ، جریانهای عادی به شمار میآیند.
جریانهای جزر و مدی نزدیک ساحل ، غالبا به وسیله آرایش توپوگرافیک ساحل و نقاط نزدیک به آن ، محدود شده و از جریانهای جزر و مدی میانه اقیانوس ، قویتر میباشند. جریانهای نزدیک ساحل ، با وجود محدودیت حرکتی خود ، معکوس میشوند. بدین ترتیب که هنگام مد به طرف خشکی و هنگام جزر به طرف دریا جریان مییابند. در وسط آب اقیانوس ، جریانها بسیار ضعیفتر بوده و سرعت آنها عموما از یک کیلومتر در ساعت تجاوز نمیکند. این جریانها در نیمکره شمالی ، دارای حرکتی دورانی در جهت حرکت عقربه ساعت هستند.
طول جغرافیایی
طول جغرافیایی (به انگلیسی: Longitude) مختصات جغرافیایی شرقی-غربی است که در نقشه برداری و جهتیابی از آن استفاده میگردد. این مختصات، مکانی را بر اساس فاصلهاش از یک نصفالنهار اصلی نشانمیدهد. عدد طول جغرافیایی، به صورت زاویهای بین صفر و مثبت ۱۸۰یا منفی ۱۸۰درجه بیان میگردد. معمولاً (نه همیشه) برپایه قرارداد، اعداد مثبت نشانگر طرف شرق بودن نقطه نشانداده شدهاست.
در طول تاریخ مبداهای زمانی گوناگونی برای «نصفالنهار اصلی» استفاده میشدهاست. تا اینکه در سال ۱۸۸۴طی همایش جهانی نصفالنهاری، قرار گذاشتهشد تا بعد از این تنها از رصدخانه گرینویچ به عنوان مبدا استفاده گردد.
مقیاس نقشه
مقیاس در نقشه عبارت است از نسبت طول اندازهگیری شده روی نقشه به طول افقی مشابه روی زمین یا به عبارت دیگر مقیاس عبارت است از نسبت طول ab روی نقشه به طول AB افقی روی زمین.
آتشفشان
آتشفشان روزنهای در سطح زمین است که سنگهای گداخته، خاکستر و گازهای درون زمین، از آن به بیرون فوران میکنند. فعالیت آتشفشانی با برونافکنی سنگهای مذاب، با گذشت زمان، باعث پیدایش کوههای آتشفشانی بر سطح زمین شده است. آتشفشانها معمولاً در نقاطی یافت میشوند که صفحههای سخت پوسته زمینساخت، همگرایی یا واگرایی دارند. هر آتشفشان سه قسمت اصلی دارد:
۱ - دهانه: که نوک آتشفشان است.
۲ - اتاقک مواد مذاب و داغ آتش فشان: محلی که مواد مذاب قبل از فوران آن جا جمع میشود.
۳ - مجرای مرکزی: محل اتصال اتاقک به دهان آتشفشان است.
رشته کوه
رشتهکوه یا سلسلهجبال که پارسیزبانان فرارود بدان قطارکوه میگویند به گروهی از کوههای بههمپیوسته که توسط زمینهای کم ارتفاع احاطه شده باشند گفته میشود. در میان رشتهکوههای گوناگون معمولاً رودخانهها و درههایی قرار دارند. زمینهای یک رشتهکوه لزوماً دارای پیشینه زمینشناختی یکسان نیستند. رشتهکوهها معمولاً در جهت طولی کشیده شدهاند و در اثر عوامل زمینساختی مانند فشار دو صفحه زمین ساختی به همدیگر در اثر حرکت قارهها. پدید آمدهاند.
رشتهکوه هیمالیا در اثر برخورد صفحه هندوستان به صفحه آسیایی پدید آمده است. رشتهکوههای البرز و زاگرس در ایران بخاطر برخورد و فشار صفحه عربستان به صفحه اورآسیایی پدید آمدهاند.
فلات
فلات یا نَجد در زمینشناسی و دانشهای زمین به جایی کوهستانی میگویند که همواره دارای زمینی تخت و پهن باشد.
فلات آتشفشانی فلاتیست که از تکاپوی آتشفشانی ساختهشدهباشد. گستردهترین و بلندترین فلات جهان فلات تبت نام دارد که «بام دنیا» خوانده میشود، این فلات از برخورد صفحات زمینساختی هندو-استرالیایی و اوراسیایی ساخته شدهاست.
مَخروط اَفکَنه
مَخروط اَفکَنه (که بادبزن آبرفتی هم نامیده شده) تهنشستهای بادبزنیشکلی هستند که بهوسیله رودخانهها در محلهایی که شیب آنها بطور ناگهانی کم میشود پدید میآیند. هنگامی که آبراههها از درههای پرشیب کوهستان وارد منطقه کمشیب و دشت شوند، بهدلیل کاهش سرعت آب رسوبات خود را به صورت مخروط بازشدهای بهجا میگذارند که مخروطافکنه (Alluvial Fan) یا مخروط آبرفتی نامیده میشود. رأس مخروطافکنه بهسمت بالادست آبراهه و قاعده آن در پاییندست است. رسوبات مخروطافکنه در نزدیک رأس آنها بیشتر از قطعات سنگ درشتدانه، قلوه سنگهای بزرگ تشکیل شده و بهتدریج به سمت قاعده شامل دانههای شن، ماسه، مارن و رس است. مخروطافکنه در نواحی خشک و نیمهخشک که پوشش گیاهی بیشتر به صورت پراکنده است، گسترش زیادی دارد.[۱] مخروط افکنهها معمولاً در محل خروجی دره به دشت پدید میآیند. اگر چند مخروط افکنه مجاور با همدیگر به یک دامنه شیبدار بریزند تشکیل یک دشت آبرفتی (bajada) میدهند.[۱]
ته نشت رسوب ذخیره شده بوسیله رودخانه سریع السیر همچنانکه وارد دشت یا دره بازی میشود و به دلیل شکلی که دارد بادبزن آبرفتی نامیده میشود بادبزن آبرفتی در مناطق خشک معمولترین پدیدهاست زیراکه خشک شدن و سیلابی شدن متناوب رودخانههای کوهستان شرایط مناسبی برای تشکیل آن فراهم میسازد بادبزن آبرفتی گاهی تا چندین کیلومتر گسترش مییابد[۲]
دشت
دشت سرزمینی صاف و هموار که معمولا دور تا دور آن را حصاری از کوهستان در بر گرفته است. در حالیکه بیابان سرزمینی است که غالبا از فقر آب و گیاه برخوردار است و به اقلیم بیابانی مرتبط است.[۱
عرض جغرافیایی
عرض جغرافیایی دستگاه مختصات جغرافیایی شمالی-جنوبی است که در نقشهکشی و جهتیابی از آن استفاده میگردد. این دستگاه، مختصات مکانی را بر اساس فاصلهاش از خط استوا یا همان مدار صفر درجه میسنجد. عدد عرض جغرافیایی، به صورت زاویهای میان صفر و مثبت ۹۰ یا منفی ۹۰ درجه بیان میگردد. معمولاً (نه همیشه) برپایه قرارداد، اعداد مثبت نشانگر طرف شمال بودن نقطه نشانداده شدهاست.
به علت اینکه زمین یک کره بیعیب نیست (و گویا در قطبها کمی «پخ» شدهاست) مسافت فیزیکی هر درجه عرض جغرافیایی در همه جا یکی نیست. در استوا این مسافت ۱۱۱٫۳۱۹۵ کیلومتر و در نزدیک قطبها ۱۱۱٫۱۲ کیلومتر است.
مانند طول جغرافیایی، هر درجه عرض جغرافیایی به ۶۰ دقیقه و هر دقیقه نیز به ۶۰ ثانیه بخش میشود. البته روشهای دیگری نیز برای نشاندادن این عدد استفاده میشود.
مناطق مختلف زمین آفتاب را به طور یکسان دریافت نمیکنند و این یکی از عوامل اصلی پدید آمدن آبوهواهای گوناگون در عرضهای جغرافیایی مختلف است.
گسل
گسل یا گسله (به انگلیسی: Fault) به شکستگیهایی اطلاق میشود که سنگهای دو طرف صفحهٔ شکستگی نسبت به یکدیگر حرکت کرده باشند. این جابهجایی میتواند از چند میلیمتر تا صدها متر باشد. انرژی آزادشده به هنگام حرکت سریع گسلهای فعال، عامل وقوع اغلب زمینلرزهها است.[۱]
گسلهای بزرگ در پوسته زمین نتیجه حرکت برشی زمین هستند و زمینلرزهها نیز نتیجه نیروی رهاشده در حین لغزش سریع لبههای یک گسل به هم است. بزرگترین نمونههای گسل، مرزهای میان ورقههای زمینساختی کره زمین است. از آنجا که یک گسل معمولاً از یک شیار مستقیم و مرتب تشکیل نشده و ناحیهای از تغییر شکلهای پیچیده زمین را در بر میگیرد معمولاً بجای گسل از «منطقه گسلی» صحبت میکنند. بزرگترین گسل ایران گسل زاگرس میباشد
دلتا
دلتا در دانش جغرافیا زمینی است مثلثی شکل که از آبرفت رودخانه پدید آمده باشد.
دلتا زمانی تشکیل میشود که مقدار رسوبی که به وسیله رودخانه به دریا میرسد، بیش از مقداری باشد که بر اثر جزر و مد، امواج و جریانهای دریایی پراکنده میشود.[۱] این نام را یونانیها به ملاقی نیل و مدیترانه به دلیل شکل مثلث مانند و شباهت آن به حرف دلتا در الفبای یونانی داده بودند.[۲]
این زمین سهگوش با خاک رسوبیش در دهانه رود با دریا قرار میگیرد. خاک این سرزمین برای کشاورزی مناسب است. دلتاها معمولاً در سرزمینهای هموار تشکیل میشوند. چون رود در مسیر خود آبرفتها را انباشته میکند و باعث میشود که ارتفاع آن قسمت از دیگر قسمتها بیشتر شود؛ بنابراین رود چند شاخه شده و از مسیر جدیدی به سمت دریا میرود. این روند برای هر شاخه چندین بار تکرار میشود تا دلتا تشکیل شود. رودها آبرفتها را در دهانهٔ خود، یعنی جایی که به دریا میریزند، انباشته میکنند. از انباشته شدن آبرفتها در دهانهٔ رودها دلتاهای پهناوری به وجود میآید. با انباشته شدن دایمی آبرفتها، دلتاها پیوسته توسعه مییابند، در آب دریا پیش میروند و جاهای مناسبی برای کشاورزی به وجود میآورند. وجود این دلتاها در زمینهای بسیار هموار ممکن است خطر بروز سیلابها را افزایش دهد.
جلگه
جُلگه یا دشت[۱] سرزمین پست و همواری است که از آبرفت رودها به وجود آمدهاست و به دریا یا دریاچهای دائمی ختم میشود.[۲]
به زمین مسطح و نسبتاً همواری میگویند که معمولاً بلندای کمی داشته باشد. اینگونه زمینها به روشهای گوناگون پدید میآیند که هر کدام بر حسب مورد نامگذاری میشوند، مانند جلگه آبرفتی و جلگه ساحلی و همچنین مسیله.
گیاه طبیعی بیشتر جلگههای معتدله علف است که به آن علفزار میگویند. معمولاً به جلگههای خشک و کمگیاهتر دشت هم میگویند.
از جلگههای اصلی ایران میتوان از جلگه خوزستان، جلگه مازندران، جلگه کرمانشاه، جلگه اصفهان، جلگه شیراز، جلگه گرگان، جلگه پاسارگاد (شهرستان پاسارگاد به مرکزیت سعادت شهر) و جلگه هلیلآباد نام برد. نمونهای از دیگر جلگههای ایران عبارتاند از:
جلگه ماژان
جلگه موسیآباد
جلگه چاه هاشم
جلگه شبانکاره
جلگه سیرجان
جلگه زوزن
جلگه خوزستان
منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان -- صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنیداين مطلب در تاريخ: شنبه 18 مهر 1394 ساعت: 18:20 منتشر شده است
برچسب ها : تعاریف بعضی اصطلاحات,مصب رود چیست؟,جریان های دریایی,جریانهای جزر و مدی,طول جغرافیایی,مقیاس نقشه,