تحقیق کامل درباره روستا
تحقیق رایگان
تحقیق کامل درباره روستا
این تحقیق توسط مدیریت سایت علمی و پژوهشی اسمان تهیه شده است . و هرگونه کپی برداری از آن حتی بدون ذکر منبع سایت مجاز می باشد .
فهرست مطالب
امکانات و تسهیلات مورد استفاده خانوار در روستا
متوسط هزینه ها و درآمد خانوار روستایی بر حسب استان
بررسي وضعيت اشتغال جوانان روستايي
آهنگ تند مهاجرت روستاييان به شهرها
مکان های تولید ثروت برای روستاییان
روستا
در مورد روستا و دِه تعاریف متعدد و زیادی گفته شده، ده یا روستا که در کتابهای نشر قدیم به صورت دیه هم دیده میشود، در زبان پهلوی، ده (Deh) در پارسی باستان (Dahya) به معنی سرزمین و در اوستا به شکل دخیو (Daxya) آمدهاست.
در ایران، ده از قدیمیترین زمان یک واحد اجتماعی و تشکیلاتی و جایی بودهاست که در آن گروههایی از مردم روستایی برای همکاری در زمینههای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی گرد هم تجمع یافتهاند. ده اساس زندگی اجتماعی ایران را تشکیل میدهد و اهمیت آن به اعتبار اینکه یک واحد تشکیلاتی در زندگی روستایی است، در سراسر قرون وسطی و از آن پس تا به امروز برقرار بودهاست.
تعریفهای دیگر
در عرف ده عبارت از محدودهای از فضای جغرافیایی است که واحد اجتماعی کوچکی مرکب از تعدادی خانواده که نسبت به هم دارای نوعی احساس دلبستگی، عواطف و علائق مشترک هستند، در آن تجمع مییابند و بیشتر فعالیتهایی که برای تأمین نیازمندیهای زندگی خود انجام میدهند، از طریق استفاده و بهره گیری از زمین و در درون محیط مسکونیشان صورت میگیرد، این واحد اجتماعی که اکثریت افراد آن به کار کشاورزی اشتغال دارند در عرف محل ده نامیده میشود.
پلاسید رامبد (Placide Ramboud) جامعه شناس فرانسوی میگوید: ده واحد اجتماعی ویژهای است که با یک فضا در ارتباط متقابل است و این فضا به عنوان یک عنصر ضروری در نظام اجتماعی ده نقش دارد و به این ترتیب ده دارای بعد اجتماعی است که میتواند یکی از عوامل اساسی تشکیل دهنده آن به شمار رود. ده محصول کنشهای متقابل گروههای انسانی و فضا است، میان اعضای ده رابطهای محلی وجود دارد که نتیجه کنشهای متقابل تاریخی است و موجب پیدا شدن حافظه جمعی و محلی است و در نتیجه نوعی وجدان یا شعور جمعی به وجود میآورد.
جغرافیایی روستایی
زماني ده يك واحد توليدي صنعتي است كه بر صنايع روستايي استوار باشد، يعني ماد? اوليه آن در ده بدست آيد و در محيط ده نيز به مواد قابل مصرف تبديل شود، همچون :
صنايع و فرآوردههاي توليدات دامي و خوراكي، فرشبافي، صنايع استخراج سنگهاي معدني، كارگاههاي سفالگري، سراميكسازي،چينيسازي و ... .
وقتي ده بر اساس خدمات استقرار مييابد كه يكي از جنبههاي سرويس رساني در آن اساس معيشت باشد، نظير دهاتي كه بر مبناي چشمههاي آبگرم يا آبهاي معدني پا گرفته، يا دهاتي كه بر سر راه تجارتي يا در مسير بازارهاي عرضه و تقاضاي كالاهاي مصرفي و يا تجارتي شكل گرفته باشند و يا دهاتي كه در نواحي خوش آب و هوا ايجاد شده، از نظر سياحتي داراي اهميت هستند و امرار معاش ساكنان آن بر مبناي هتلداري و خدمات رساني به مسافران يا سياحان استوار است.
ترديدي نيست كه در يك قلمرو جغرافيايي معين، نخستين روستاها در مستعدترين نقاط آن به وجود آمدهاند يعني جاهايي كه بهرهبرداري از آب سهلتر و به زير كشت بردن زمين مستلزم كار كمتر و بازده بهتري بوده است. اما سيماي روستاها و نقش و مباني اقتصاديشان در سراسر جهان يكسان نيست: سيماي دهات از ناحيهاي به ناحيه ديگر متفاوت است يعني استقرارگاههاي روستايي ممكن است حالتي مجتمع و متمركز و در مواردي متفرق و پراكنده باشد كه اين مطلب مهم محتاج تحليل است. نقش و مباني اقتصادي روستاها نيز بنابر شرايط جغرافيايي محل فرق ميكند، براي مثال، ما در مناطق استوائي با روستاهايي سروكار داريم كه به تمرين زراعت متحرك مشغولند، بدين معني كه يك قطعه زمين براي چند سالي كشت ميشود و وقتي كه محصول به علت فرسودگي خاك و آفات و حشرات موذي و گياهان هرز كاهش مييابد، به قصد رفتن به ناحيهاي ديگر ترك ميشود. اين قبيل روستاها مطلقاً دامپروري نميكنند. در پارهاي موارد به روستاهايي برميخوريم كه اساساً دامپرورند و نمونه آن در ايران و خاصه در خلخال زياد داريم. در اين قبيل روستاها كوچ انجام نميشود ولي حيوان را در مسافت كم به وسيله چوپان به چرا ميفرستند، برخي روستاييان با زراعت آشنايي دارند اما اساس معيشت از دام است.
بنابراين ملاحظه ميشود كه ضمن اينكه ده يك پديد? جهاني است در هر منطقه متناسب با شرايط جغرافيايي موجود ويژگيهايي يافته و شكل و حالت خاص به خود ميگيرد.
يكي از ملاكهايي كه براي يافتن علل طبيعي يا مصنوعي پيدايش دهات ميتوان مورد استفاده قرار داد اسامي آنهاست. نگاهي به اسامي روستاها و آباديها و دهات ايران يا هر كشور ديگر ما را به اين نكته رهنمون ميسازد كه ميتوان آنها را برحسب نامشان طبقهبندي كرد. اين طبقهبندي ما را از راه معناي اسامي روستاها به علل پيدايش آنها راهنمايي ميكند. در ميان اسامي روستاها گروههاي زير از لحاظ روستاشناسي اهميت بيشتري دارند:
1. نامهايي كه معنا و مفهومي صرفاً جغرافيايي دارند و برخي حكايت از نوعي وحدت جغرافيايي ميكنند مانند:دهدشت، كندعليا، كندسفلي و نظاير آن.
2. نامهايي كه معنا و مفهومي شخصي دارند و بر اين دلالت ميكنند كه به وسيله شخص معيني و بر اثر اقدامات و طرحهاي از پيش انديشيده ايجاد شدهاند مانند: حسنآباد، سعادتآباد و غيره.
3. نامهايي كه با كلمه مزرعه يا باغ شروع يا ختم ميشوند، مانند باغفيض، مزرعه حسينآبادوغيره.
همين سه گروه از لحاظ يافتن اصل و منشأ ده كمك شاياني ميكنند و به كمك آنها ميتوان پي برد كه مثلاً مزرعه... يا باغ... در اصل ده نبوده بلكه قطعه زمين مستعدي بوده است كه به وسيله مالك يا زارع مبتكر يا معمري تبديل به يك مزرعه شده و سپس با توسعه عمليات عمراني به تدريج خانوارها در اطراف سكني گزيده و جماعت دهي را بنيان نهادهاند و پس از آنكه جمعيت آن از حد نصاب عرف زمان تجاوز كرد،به عنوان روستا شناخته شده است.
تعریف ده در قانون
درقانون اصلاحات ارضی در ایران ده چنین تعریف میشدهاست. ده یا روستا عبارت از یک مرکز جمعیت و محل سکونت و کار تعدادی خانواده که در اراضی آن ده به کار کشاورزی اشتغال دارند و درآمد اکثریت آنان از طریق کشاورزی حاصل میشود.
رامبد میگوید : روستا برآیندی از عناصر طبیعی و عناصر ساخته شدهاست که به گونهای زمینه سازگاری فرد را با جامعه فراهم میآورد و موجب جامعه پذیری میشود. در ده بین گروه و فضای جغرافیایی محدود و بسته و ثابت نوعی روابط اقتصادی - اجتماعی - فرهنگی وجود دارد و این روابط موجب پیدایش وحدت و یکپارچگی گروه میشود و آن را از گروه دیگر متمایز میسازد. اجتماع ده دارای نیروی معنوی مسلط بر اعضایش است که بر رفتار افراد نظارت عالیه شدید دارد و آنها را به پیروی از هنجارهای اجتماعی وادار میکند و این نیروی معنوی همان سنتهای روستایی و قوانین ثابتی است که بر جامعه ده حاکم است.
تونیس (Tonnies) میگوید: جامعه روستایی به عنوان یک جامعه آرمانی که سرشار از تقدس، هماهنگی و صلح و صفاست.
روث گلاس (Ruth Glass) مینویسد: برای ما صفت روستایی دارای مفهوم مطبوع و مطمئنی است. زیبایی، سادگی، راحتی، فراغت، منظرههای دلگشا، آزادی، صلح و صفا و آرامش است.
واحد تقسیمات کشوری ایران
مسئول
نهاد مربوطه
مرکز
کشور
وزیر کشور
وزارت کشور
پایتخت
استان
استاندار
استانداری
مرکز استان
شهرستان
فرماندار
فرمانداری (ویژه)
مرکز شهرستان
بخش
بخشدار
بخشداری
مرکز بخش
دهستان
دهدار
دهداری
مرکز دهستان
شهر
شهردار
شهرداری
ندارد
روستا
دهیار
دهیاری
شیوه زندگی روستایی
تا آنجا که مي دانم اين نخستين بار است که در مطالعه روستاهاي ايران به مقوله سبک زندگي روستايي توجه مي شود زيرا مفهوم سبک زندگي براي فهم و توصيف زندگي مدرن شهري ابداع و بکار رفته است.
در مطالعات جامعه شناسي شهري کلاسيک زندگي شهري به مثابه اي از شيوه از زيستن در تقابل با شيوه زندگي روستايي تعريف مي شود.
بخشي از اين تقابل و تفاوت موضوع سبک مندي زندگي شهري و وضعيت يا حالت "بي سبکي" زندگي روستايي است. برپايه مفهوم يا نظريه سبک زندگي مي توان گفت زندگي روستايي در معناي گذشته و سنتي آن از نظر ابعاد زير با زندگي شهري متفاوت است:
زندگي روستايي بر پايه "توليد" سامان گرفته است. در حاليکه زندگي شهري برپايه "مصرف".
زندگي روستايي مبتني بر مفهوم "کار" است و در آن فراغت به معناي دقيق کلمه معنا ندارد اما زندگي شهري مبتني بر "کار و فراغت" است.
زندگي روستايي مبتني بر "ارزش کاربردي" کالاهاست در حاليکه زندگي شهري مبتني بر "ارزش هاي کاربردي و نمادين.
زندگي روستايي مبتني تداوم و استمرار سنت ها و تکرار گذشته است در حاليکه زندگي شهري مبتني بر "نوآوري فرهنگي" است.
روستاييان عمدتا از طريق ساختارهاي خويشاوندي و سن و طايفگي به توزيع قدرت مي پردازند اما در شهر توزيع قدرت عمدتا بر اساس تخصصي شدن تقسيم کار اجتماعي و ويژگي هاي طبقاتي است.
فرهنگ روستا
هر روستا داراي يک فرهنگ واحد و فرهنگآن يک کليت يکپارچه اي را بوجود مي آورد وين فرهنگ يکچارچه تعيين کننده تمام ويژگي هاي زندگي افراد است اما فرهنگ شهر ناهمگون است و داراي خرده فرهنگ هاي مختلف و تنوع فرهنگ هاي زباني و نژادي و قومي است.
زندگي روستايي مبتني بر الگوي سازگاري با الزامات "طبعت" است اما زندگي شهري مبتني بر الگوي فرهنگ و ايجاد تغيير و دستکاري محيط و تسلط و بهره کشي از آن است.
اين ويژگي ها و ويژگي هاي ديگر شيوه زندگي روستايي در دوره هاي گذشته اجازه نمي داد تا پديده سبک زندگي به معنايي که در شهر ديده مي شود بوجود آيد. اما با رشد فرايند شهرنشيني و بهتر است دقيق تر بگويم "شهري شدن" در روستاها نيز سبک زندگي در حال شکل گيري است.
روستاهاي ايران ايران طي نيم قرن گذشته از نظر شيوه زندگي و ارزش هاي بنيادي فرهنگي دستخوش تغييرات مهمي شده است. از اينرو ديگر نمي توان با رويکردهاي کلاسيک که روستا را مقر سنت مي ديد و شهر را مقر مدرنيته فهم کرد. در روستاهاي ايران به نوعي "مدرنيته روستايي ايراني" بوجود آمده است.
براي مثال ارزش هاي مبتني بر مصرف يا ارزش هاي نمادين کالاها در روستاها نيز ديده مي شود. آن تلقي سنتي که روستا زادبوم و زيستگاه "فولکلور" يا "فرهنگ قومي" بود اکنون از ميان رفته است و در روستاها نيز ديگر همانند شهرها بندرت مي توان شعر و زبان و موسيقي فولکوريک را مشاهده کرد و بجاي آن همان محصولات رسانه اي يا فرهنگ عامه پسند جايگزين شده است.
حتي صنايع دستي سنتي روستايي مانند قاليبافي و گليم بافي و سفالگري و امثال اينها در حال از بين هستند و دختران جوان روستايي ديگر ترجيح مي دهند به يادگيري مهارت نوين بپردازند.
در نتيجه رسانه اي شدن فرهنگ روستايي و تحولات ساختاري ديگر ارزش هاي اجتماع گرايانه رو به افول نهاده و ارزش هاي فردگرايانه در آن توسعه يافته است. اين امر باعث تفاوت هاي اساسي بين نسل هاي بزرگسالان (پدربزرگ ها و مادر بزرگ ها) با فرزندان و نوه هاي آنها شده است.
اين امر بيش از هر چيز در شيوه لباس پوشيدن و آرايش و شيوه هاي گفتار و رفتار نسل جوان روستايي تجلي و عينيت يافته است. ديگر بسهولت نمي توان تفاوت فرهنگي بارز بين جوان روستايي و شهري مشاهده کرد اگرچه همچنان اين دو در زمينه هاي خاصي متفاوت هستند.
اقتصاد روستایی
اقتصاد روستايي با توليد انبوه و متنوع محصولات كشاورزي، باغي و دامي موجب تامين بخش مهمي از نيازهاي اقتصادي مردم و ارتقاي قدرت صادراتي جامعه مي گردد. روستاها بخش وسيعي از عرصه كشور را تشكيل مي دهند و توجه به جايگاه برجسته روستاها در عرصه اقتصادي، توليدي، محيطي و اجتماعي موجب افزايش كارايي فعاليت هاي توليدي و زراعي اين مناطق مي شود.
نگاهي به اقتصاد روستاهاي كشور، بيانگر اين مسئله است كه كاركرد توليدي، زارعي و دامي اين روستاها از جنبه هاي مختلف، نقش مهم و برجسته اي در اقتصاد جامعه دارد. روستاهاي كشورمان نيازها و احتياجات مردم شهري و روستايي را تامين نموده و زمينه را براي توليد محصولات انبوه و توليدات كشاورزي و باغي و صادراتي نمودن آنها فراهم مي سازد.
ا قتصاد روستايي عبارت است از كليه فعاليت هاي فردي و اجتماعي كه در محيط روستا به منظور گذراندن زندگي و تامين رفاه مادي روستاييان انجام مي گيرد. بديهي است كه به منظور تحقق يافتن معيشت و رفاه مادي روستاييان قوانيني ضرورت مي يابد كه نشان دهنده ي روش توليد، توزيع و مصرف در حد مطلوب و بهينه مي باشد. بنابراين هر فعاليتي كه در محيط روستا به منظور تامين رفاه و گذراندن زندگي روستاييان رخ دهد، تمام و يا قسمتي از اقتصاد روستا را تشكيل مي دهد.
در كشور ايران به علت تنوع محيط هاي روستايي و تفاوت در توان هاي محيطي، فعاليت هاي اقتصادي روستاها يكسان نمي باشد و از روستايي به روستاي ديگر تفاوت مي پذيرد. به طور كلي فعاليت هاي اقتصادي روستاها در سه محور اصلي كشاورزي و دامداري، صنعت و خدمات قرار دارد و صورت گسترده آن به شكل زير است:
فعاليت كشاورزي روستا:
اين فعاليت كه مهم ترين كاركرد مناطق روستايي است، زراعت، باغداري، بهره برداري از جنگل ها و علفزارها، دامداري، صيد و شكار مي باشد.
صنايع در روستا:
بسياري از روستاها از لحاظ توليدات صنعتي در خور اهميت مي باشند، مهم ترين آن شامل صنايع روستايي و صنايع دستي است.
خدمات روستا:
خدمات روستايي شامل عرضه و فروش محصولات و توليدات، فروشندگي كالاها، حمل و نقل، اداري و... مي باشد.
با توجه به كاركردهاي سه گانه اقتصادي روستايي ارائه تعاريفي از مفاهيم فوق مي تواند جنبه هاي پنهان مسئله را روشن سازد.
زراعت در روستا:
زراعت بخشي نسبتا مهم از فعاليت هاي اقتصادي روستايي را به خود اختصاص مي دهد و به فعاليت هايي اطلاق مي گردد كه با هدف بهره برداري از كاشت گياهان يك ساله صورت مي گيرد. نوع كشت محصولات زراعي معمولاً به دو صورت آبي و ديم و باغات مي باشد.
باغداري در روستا:
باغداري نيز يكي از مهم ترين فعاليت هاي زراعي در روستاها تلقي مي شود كه با توليد و عرضه محصولات و ميوه هاي متنوع از رونق اقتصادي خوبي برخوردار مي باشد. در بررسي باغات روستاها، به باغات مثمر، غير مثمر و محصولات عمده آنها توجه مي گردد.
دامداري در روستا :
دامداري نيز يكي از اركان اقتصادي روستاهاي ايران مي باشد كه بخشي از درآمد اهالي روستا را تامين مي نمايد كه پرورش و نگهداري گاو و گوساله، گوسفند و بز در روستاها متداول مي باشد، محصولات دامي آنها اعم از شير، پشم و يا مو، گوشت نقش برجسته اي در اقتصاد جامعه دارد.
قاليبافي در روستا :
در روستاي كشور قاليبافي و فرشبافي و گليم بافي رواج زيادي دارد، به طوري كه تعداد زيادي از خانوارها به كار قاليبافي مشغول مي باشند. اين خانواده ها يا به دليل نداشتن زمين هاي كشاورزي يا در زمان بيكاري هاي فصلي حاصل از كار كشاورزي به كار قاليبافي مي پردازند.
به طور كلي اقتصاد روستايي كشورمان، از تنوع و كاركردهاي مختلفي برخوردار مي باشد، اين امر لزوم توجه بيشتر به اين بخش از عرصه اقتصادي كشور را ايجاب مي نمايد، با توجه به حساس بودن مناطق روستايي و تاثير پذيري آن از عوامل محيطي و طبيعي كه خارج از كنترل برنامه ريزي هاي انساني است، تدوين طرح و حمايت هاي مادي و معنوي از اقتصاد روستايي، مي تواند اين بخش از اقتصاد را در برابر عوامل مختلف مقاوم سازد.
امکانات و تسهیلات مورد استفاده خانوار در روستا
در این بخش ابتدا درصد خانوارهای نمونه روستایی بر حسب نحوه تصرف مسکن مورد استفاده خانوار نشان داده شده است. در سال 1392 نحوه تصرف بیش از 85 درصد خانوارهای نمونه به صورت ملکی (ملکی عرصه و اعیان و ملکی اعیان) است.
بررسی خانوارها از نظر تعداد اتاق در اختیار آنها نشان می دهد که 36/. درصد خانوارهای نمونه دارای 3 اتاق، 30/. درصد دارای 4 اتاق، 17.5 درصد دارای 2 اتاق، 9.2 درصد دارای 5 اتاق، 4.5 درصد دارای 1 اتاق و 2.9 درصد دارای 6 اتاق و بیشتر بوده اند.
نتایج این بررسی نشان می دهد 96.6 درصد از خانوارهای نمونه اجاق گاز، 94.9 درصد از تلویزیون رنگی، 85.9 درصد از تلفن همراه، 68.7 درصد از یخچال، 59.3 درصد از جاروبرقی، 49.0 درصد از پنکه، 46.8 درصد از ماشین لباسشویی، 42.1 درصد از انواع ویدئو، VCD و DVD، معادل 35.0 درصد از چرخ خیاطی، 32.2 درصد از یخچال فریزر، 29.4 درصد از موتورسیکلت، 23.6 درصد از اتومبیل شخصی، 12.8 درصد از فریزر، 11.0 درصد از رادیو ضبط، ضبط و پخش صوت، 10.7 درصد از رایانه، 6.0 درصد از دوچرخه، 4.1 درصد از رادیو، 3.2 درصد از کولر آبی متحرک، 2.8 درصد از کولر گازی متحرک، 1.4 درصد از تلویزیون سیاه و سفید، 1.2 درصد از ماکروویو و فرهای هالوژن دار و 0.2 درصد از ماشین ظرفشویی استفاده کرده اند.
هزینه های خانوار در روستاها
بر اساس نتایج این طرح در سال 1392، متوسط هزینه سالانه خانوار روستایی برابر 129560 هزار ریال بوده است که از این مقدار 43.3 درصد مربوط به هزینه های خوراکی و دخانی و 56.7 درصد مربوط به هزینه های غیرخوراکی بوده است.
متوسط هزینه سالانه یک خانوار روستایی در مقایسه با رقم مشابه در سال 1391، 19.8 درصد افزایش یافته است. هزینه های خوراکی و دخانی خانوار نسبت به سال 1391 معادل 22.4 درصد و هزینه های غیرخوراکی خانوار 17.8 درصد افزایش یافته است.
بررسی ترکیب هزینه های خوراکی و غیر خوراکی یک خانوار در تمام گروههای هزینه نشان می دهد که در 5 گروه اول (هزینه 19500 ریال و کمتر از 1 تا 60001 تا 75000 ریال) سهم هزینه های خوراکی و دخانی بیش از سهم هزینه های غیر خوراکی و در سایر گروهها سهم هزینه های غیرخوراکی، بیش از هزینه های خوراکی بوده است.
در سال 1392 متوسط هزینه خوراکی و دخانی یک خانوار روستایی، برابر 56063 هزار ریال بوده است که در مقایسه با سال 1392 به میزان 22.4 درصد افزایش یافته است.
بر اساس نتایج این بررسی، در بین هزینه های خوراکی و دخانی بیش ترین سهم 24.7 درصد مربوط به «آرد، رشته، نان، غلات و فرآورده های آن» بوده است. هزینه «گوشت» با 21.0 درصد، هزینه «میوه ها و سبزی ها» با 16.4 درصد، «شیر و فرآورده های آن و تخم پرندگان» با 10.4 درصد، «قند، شکر، شیرینی ها، چای، قهوه و کاکائو» با 8.0 درصد، «نوشابه ها، غذاهای آماده و دخانی ها» با 6.6 درصد، «خشکبار و حبوب» با 5.0 درصد، «روغن و چربی ها» با 4.9 درصد، «ادویه ها، چاشنی ها و سایر ترکیب های خوراکی» 30.2 درصد، «نوشابه ها، غذاهای آماده و دخانی ها» 24.6 درصد، «روغن ها و چربی ها» 23.9 درصد، «خشکبار و حبوب» 23.3 درصد، «شیر و فرآورده های آن و تخم پرندگان» 22.0 درصد، «آرد رشته، غلات، نان و فرآورده های آن» 21.2 درصد، «قند، شکر، شیرینی ها، چای، قهوه و کاکائو» 19.7 درصد و «گوشت» 13.7 درصد نسبت به هزینه های مشابه سال قبل افزایش داشته است.
در سال 1392 متوسط هزینه های غیرخوراکی یک خانوار روستایی برابر 73497 هزار ریال بوده است، که در مقایسه با سال 1391، افزایشی برابر 17.8 درصد داشته است. هزینه های مسکن با سهمی معادل 27.6 درصد از کل هزینه های غیر خوراکی، بیشترین سهم را دارا بوده است. هزینه حمل و نقل و ارتباطات با 19.8 درصد، بهداشت و درمان با 14.8 درصد، کالاها و خدمات متفرقه با 13.6 درصد، پوشاک و کفش با 10.5 درصد، لوازم، اثاث و خدمات خانوار با 10.4 درصد و تفریحات ، سرگرمی ها، تحصیل و آموزش با 3.4 درصد به ترتیب در مراتب بعدی قرار دارد.
در سال 1392، بهداشت و درمان 24.7 درصد، هزینه های مربوط به لوازم، اثاث و خدمات خانوار 23.4 درصد، تفریحات، سرگرمی ها، تحصیل و آموزش 18.1 درصد، کالاها و خدمات متفرقه 16.5 درصد، مسکن 16.1 درصد و حمل و نقل و ارتباطات، 16/. درصد و پوشاک و کفش 13.3 درصد نسبت به هزینه های مشابه سال قبل افزایش یافته است.
درآمدهای خانوار روستایی
بر اساس نتایج به دست آمده، متوسط درآمد اظهار شده سالانه یک خانوار روستایی در سال 1392 برابر 121091 هزار ریال بوده که نسبت به سال قبل، 19.6 درصد افزایش داشته است. بررسی منابع تامین درآمد خانوارهای روستایی نشان می دهد که 42.3 درصد از منابع متفرقه، 29.4 درصد از مشاغل آزاد کشاورزی و غیر کشاورزی و 27.3 درصد درآمد از مشاغل مزد و حقوق بگیری بدست آمده است.
بررسی متوسط درآمد سالانه یک خانوار روستایی، بر حسب فعالیت اصلی محل کار سرپرست خانوار، نشان می دهد خانوارهایی که سرپرست آنها در بخش واسطه گری های مالی به کار اشتغال داشته اند، با درآمدی معادل 206.950 هزار ریال، بیشترین درآمد و خانوارهای معمولی دارای مستخدم، با داشتن درآمد 104365 هزار ریال، کمترین درآمد را در سال 1392 داشته اند.
متوسط هزینه ها و درآمد خانوار روستایی بر حسب استان
بررسی متوسط هزینه کل سالانه یک خانوار روستایی نشان می دهد که استان خوزستان با 166195350 ریال بیشترین و استان سیستان و بلوچستان با 80016055 ریال کمترین هزینه را در سال 1392 داشته اند.
بر اساس نتایج به دست آمده استان تهران با 105747038 ریال بیشترین و استان سیستان و بلوچستان با 35351262 ریال کمترین متوسط هزینههای غیرخوراکی سالانه یک خانوار روستایی در سال 1392 را دارا میباشند. استان خوزستان با 84381204 ریال بیشترین و استان تهران با 38390150 ریال کمترین متوسط هزینه خوراکی و دخانی سالانه یک خانوار روستایی را در سال 1392 نشان میدهد.
همچنین استان البرز با 174144851 ریال بیشترین و استان سیستان و بلوچستان با 67132028 ریال کمترین متوسط درآمد سالانه یک خانوار روستایی را در سال 1392 به خود اختصاص داده است.
بررسي وضعيت اشتغال جوانان روستايي
جمعيت روستايي كشور را جوانان تشكيل ميدهند كه بايد از توان و نيروي آنان در جهت اصولي استفاده شود.
3ـ اشتغال روستاييان كه توليدكنندگان واقعي و آينده كشور هستند مسالهاي اساسي است كه بايد به آن توجه شود.
4ـ جلوگيري از روند خاليشدن روستاها از نيروي جوان كه زمينهساز بروز مشكلات فراواني است
پيشبيني جمعيت و اشتغال مورد نياز در 20 سال آينده براي جوانان روستايي
جامعه روستايي و بخش كشاورزي عليرغم اهميت و نقش موثر آن در تامين نيازهاي حياتي كشور از نظر ميزان توجه عمل نظام برنامهريزي از بعد اعتباري و عمراني (بودجه، تسهيلات و ...) در درجه دوم اهميت قرار دارد. جامعه شهري به دليل اهميت و حساسيت سياسي از نظر تامين نيازها و الزامات از جمله فرصتهاي شغلي در كانون توجه قرار دارد، با وجود انواع بيكاري (فصلي و بهخصوص انواع ساختاري و پنهاني) در جامعه روستايي متاسفانه برنامهريزي اصولي و كارشناسي نه براي حال حاضر و نه براي آينده آن نشده است. تحقيقات انجام شده در كشور نشانگر بيتوجهي و عدم علاقه جوانان روستايي به مشاغل كشاورزي از يك سو و نبود زمينههاي مربوط به ديگر حوزههاي اقتصادي براي شغلآفريني روستا و مكانيزهشدن نسبي كشاورزي كشور ميباشد. لذا لازم است مسوولان براي اشتغال بيش از چهارميليون جوان روستايي فكر اساسي بنمايند، چه در غير اين صورت همچنان روند مهاجرت به شهرها به خصوص شهرهاي بزرگ براي پيداكردن كار با دو ويژگي عمده
1ـ كار پردرآمد
2ـ كار راحت و تميز (جوان پسند)
ادامه خواهد يافت.
جوانان روستايي به استثناي تعداد معدودي كه قصد رفتن به دانشگاه دارند، ميل شديد و اضطراري براي پيداكردن شغل و كار مناسب پس از پايان تحصيلات خود در مدارس دارند. در صورت عدم وجود شغل مناسب با توجه به مهارتها و استعدادهاي جوان وي به شهر مهاجرت خواهد كرد. باز اگر مهاجرت در شرايطي صورت گيرد كه زمينههاي پذيرش فراهم باشد اشكالي پيش نخواهد آمد اما واقعيت امر اين است كه نه در روستاها و نه در شهرها در هيچ كدام از بخشهاي كشاورزي صنعت زمينه چنين مهاجرتي فراهم نشده است.
اين سرريز جمعيت روستايي كه اكثراً جوان هستند به دليل اينكه آموزش نديدهاند يا امكان آموزش را نداشتهاند جذب فعاليتهاي كاذب يا كارهاي خدماتي دون شان جوان روستايي ميشوند (شهبازي، 1376)
فرق جوان روستايي با جوان شهري در اين است كه جوان روستايي به دليل محدوديتي كه سالها داشته و به علت عدم دسترسي به آموزش مناسب و يا مواجه بودن با كمبود امكانات آموزشي آن چنان كه بايد و شايد به تخصص آراسته نشده و نتوانسته به ساختارآموزشي يا تخصصي مناسب دسترسي پيدا كند بنابراين وقتي صحبت از اشتغال جوان روستايي ميكنيم يادتان باشد كه با عرضه نيروي كاري كه عمدتاً فاقد مهارت و تخصص هستند روبرو هستيم. جامعه روستايي معمولاً جامعهاي است كمسواد و يا با سطح سواد پايين كه به اقتضاي حاكمبودن شيوه معيشت سنتي با تقسيم كار و اجتماعي چندان در ارتباط نبوده و بنابراين با يك حيطه و محدودهي بستهاي از نظر فعاليت روبرو بوده كه شرايط اقتصادي و اجتماعي حاكم بر جامعهي روستايي اين حيطه و محدوده را تنگتر كرده است. امروز عمده نيروي كار روستايي با بخشهاي مدرن اقتصادي همخواني لازم را ندارد و اين ويژگي يك سلسله الزاماتي را ايجاب ميكند كه از جمله آن ميتوان به محدودشدن حيطه كار و فعاليت جوان روستايي اشاره كرد و چون جامعه روستايي ما اساس اقتصادش بر فعاليتهاي كم بازده اقتصادي استوار است بويژه كشاورزي فعاليتهاي جنبي كشاورزي، ناگزير جوانان در روستاها با محدوديت عرضه شغلي و يا تنگناهايي از جهت كسب درآمدها مواجه ميشوند كه اين خود موجب برونكوچكي اين جوانان و در واقع موجب گريز آنها از نواحي روستايي ميشود. بطور خلاصه ميتوان گفت كه عواملي از قبيل محدودبودن تقسيم كار اجتماعي، عدم تحقيق فعاليتهاي اقتصادي و روستايي و نبود چشمانداز مثبتي كه بتواند پاسخگوي آمال و آرزوهاي جوان در آينده باشد، بسياري از جوانان روستايي را وادار به مهاجرت به شهرها ميكند.
نسل جوان روستايي ايران نميخواهد مانند اجدادش درگير همان بخشهاي اقتصادي كم بازده باشد. 70 درصد جوانان تمايل ندارند از همان شغلهاي سنتي جامعه روستايي كه متعلق به پدرانشان ميباشد تبعيت كنند. علت اين امر در بازده كم، وجود هنجارها و قيد و بندهاي شديد حاكم بر جامعه روستايي و عدم وجود زمينه مناسب جهت تحرك و ارتقاي اجتماعي در مشاغل مناطق روستايي است ولي همين جوانان روستايي وقتي وارد جامعه شهري ميشوند حداقل زمينه ارتقاي شغلي برايشان مهيا است.
زيربخشي از خدمات يا صنعت كه جوانان روستايي جذب آن ميشوند در صورت عدم پويايي به عنوان عوامل ركود اقتصادي شهري مطرح ميشود. به هر حال چون جوان روستايي به اشتغالهاي با ثبات و مستمر دسترسي پيدا نميكند به درآمدهاي مورد انتظار هم نميرسد و چون به دليل سطح هزينه بالاي زندگي نميتواند در بافت اساسي شهر به زندگي خود ادامه دهد، ناچار به حاشيهنشيني پناه ميبرد و دچار ناهنجاريهاي اجتماعي و زيستي ميشود. از طرفي او ديگر روي برگشتن به روستا را ندارد و يك شكستخورده تلقي ميشود. از اين رو مجبور ميشود به جرم، كلاهبرداري و بزهكاري پناه آورد تا درآمد لازم را كسب نمايد. بررسيها نشان ميدهد كه 70 درصد از جرايم نسل جوان در جوامع شهري توسط جمعيت مهاجر روستايي انجام ميگيرد و حداقل زمينهسازي ميشود و معمولاً اين مجرمان بين 15 تا 30 سال سن دارند .
آهنگ تند مهاجرت روستاييان به شهرها
برخي از روستاييان براي دسترسي به امکانات و رفاه بيشتر با توجه به وضع اقتصادي و درآمد بالايي که داشته اند به شهر مهاجرت کرده اند.دسته اي ديگر از روستانشينان هم به دليل کمبود منابع آبي براي انجام فعاليت هاي کشاورزي به شهر آمده اند.وي اضافه کرد: برخي از کشاورزان به شکل حضوري به فرمانداري مراجعه کرده و گفته اند اگر ما را حمايت کنيد به روستا برمي گرديم. زماني مي توانيم زمينه ماندگاري در روستاها را فراهم کنيم که براي رفع محروميت ها کاري انجام داده باشيم.مسئولان و مديران کلي که به نوعي با روستاييان سر و کار دارندبایدخدمات مورد نياز اين قشر را در اختيارشان قرار دهند تا مجبور نشوند براي انجام کاري جزئي از روستا به شهر بيايند و درگيرودار کارهاي اداري از ادامه کار خسته شوند.با شرکت هاي آب و فاضلاب و آب منطقه اي و اداره هاي امور عشاير، جهاد کشاورزي، دام پزشکي و ديگر اداره هايي که بيشتر با روستاييان و کشاورزان در ارتباط هستند براي رفع مشکلات آن ها هماهنگي هاي لازم انجام شود.زماني آهنگ مهاجرت کندتر مي شود که شرايط براي زندگي آرام در روستاها فراهم شود. متأسفانه کشاورزي مانند گذشته رونق ندارد اما خوشبختانه هم چنان در اين عرصه سخت کوشاني حضور دارند که تلاش مي کنند و هرگز نااميد نشده اند.بایدبر توزيع اعتبارات از محل دهياري ها نظارت بيشتري شود چرا که اين موضوع تأثير بسزايي در فعاليت هاي عمراني روستاها دارد.
مکان های تولید ثروت برای روستاییان
در بیشتر روستاها مناظرطبیعی،سرچشمه و منابع آبی، آثار و بناهای بسیار قدیمی و تاریخی به یادگار مانده است که درختان کهنسال چنار،بقعهها و امامزادهها از این جملهاند
مطالعه شیوههای کاشت، داشت و برداشت محصول، شیوهها و آداب و رسوم حاکم بر استفاده از منابع آب برای آبیاری، تولیدات صنایعدستی، همیاری و کمک به یکدیگر، مطالعه جشنها و مراسم، نوع پوشش، لباس و بازیها و مسابقات محلی از موضوعاتی است که برای گردشگران و محققان داخلی و خارجی بسیار جالب و جذاب خواهد بودوتلاش برای افزایش روستاهای هدف گرشگری از برنامه های میراث فرهنگی باشد
توسعه روستایی
توسعه روستایی مفهومی جامع و چند بعدی بوده که در برگیرنده رشد کشاورزی و فعالیتهای وابسته به آن (صنایع دستی و صنایع روستایی)، زیربناهای اقتصادی ـ اجتماعی، خدمات اجتماعی و تسهیلات مربوطه و مهمتر از همه توسعه منابع انسانی در مناطق روستایی است.
استراتژیهای توسعه روستایی بر هفت هدف مشخص بنا نهاده شده اند که عبارتند از: رشد تولیدات کشاورزی، استفاده بهتر از منابع کمیاب، کاربرد بهینه سرمایه، ایجاد فرصتهای شغلی، توزیع مجدد درآمد، ارتقاء سطح زندگی و مشارکت جمعیت روستایی در تمشیت امور در جامعه. بدین ترتیب زنان روستایی با توجه به نقش و مسؤولیتهایی که در محیط مزرعه و منزل دارند عهده دار وظایف تولیدی و خدماتی مختلفی می باشند که مسلما در نیل به توسعه روستایی بسیار مؤثر می باشد.
منابع :
روزنامه رسالت، شماره 7668 به تاريخ 30/7/91، صفحه 14 (انديشه)
منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان -- صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: سه شنبه 25 آذر 1393 ساعت: 10:23 منتشر شده است
برچسب ها : تحقیق کامل درباره روستا,جغرافیایی روستایی,تعریف ده در قانون,واحد تقسیمات کشوری ایران,شیوه زندگی روستایی,فرهنگ روستا,اقتصاد روستایی,فعاليت كشاورزي روستا:,صنايع در روستا:,خدمات روستا:,زراعت در روستا:,باغداري در روستا:,دامداري در روستا :,قاليبافي در روستا :,امکانات و تسهیلات مورد استفاده خانوار در روستا,هزینه های خانوار در روستاها,درآمدهای خانوار روستایی,متوسط هزینه ها و درآمد خانوار روستایی بر حسب استان,بررسي وضعيت اشتغال جوانان روستايي,آهنگ تند مهاجرت روستاييان به شهرها,