تحقیق درباره نرم افزار فتوشاپ
تحقیق درباره نرم افزار فتوشاپ
نكاتي كه در طراحي در يك سيستم مالتي مديا بايد در نظر بگيريم
1) eye flow رنگ بندي و تكنيكهايي كه موجب جلب توجه مي شوند. (در مورد ترتيب ارائه اطلاعات بحث مي كند)
2) vsal Appeal (جنبه هاي ديداري ) كلا ساختار چگونه طراحي شود كه مطالب به چه ترتيبي جلب نظر داشته باشد .
3) consistency (پايداري يا ثبات سيستم ) سيستم اطلاعات چند رسانه اي طوري طراحي شود كه تغيير platfrom موقعيت نمايش ابزارهاي نمايش و يا هر شرايط ديگري تغييري در ترتيب دلخواه ارائه اطلاعات ايجاد كند.
انواع فايلهاي گرافيكي :
از لحاظ فرمول دلخواه ذخيره سازي
1- فايهاي Bitmap يا نقطه اي فايلهايي كه در آنها رنگ و موقعيت رنگ فقط ذخيره مي شود.
2- فايلهاي Vectory يا برداري
رنگ و موقعيتي كه مي گوييم در مورد تصويري است كه مي خواهيم آنها ايجاد كنيم يا تصوير را باز كرده و آنرا توسط ابزار Digtizer فايل را به تصوير كامژيوتري تبديل كنيم.
در Scanner با تاباندن رو به تصوير و برگشت نورهاي بازتاب شده به سنسور رنگ تشخيص داده مي شود.
DPI : تعداد نقاط در يك اينچ( DOT PER INCH)
وقتي DIP را بالا مي بريم سرعت جابجايي سنسور روميله اي كه نور مي تاباند كمتر شده به اين ترتيب تعداد بيشتري از عكس خوانده مي شود.
Pixele position
اگر قرار باشد مختصات به صورت Yو x ذخيره بشه براي هر Pixel بايد مختصات را ذخيره كنيم ولي مي توان تنها رنگ هر نقطه ذخيره كرد و نشانه اي براي رسيدن به آخر سطر وجود داشته باشد كه نشان دهد اين نقاط متعلق به كدام سطر تصويرند و تمام اطلاعات يك فايل لازم نيست كه در خود فايل ذخيره شود. اطلاعات فشرده سازي در يك فايل ذخيره نمي شود يعني قسمتي مربوط به اين است كه اطلاعات چگونه و با چه كيفيتي در فايل ذخيره شوند و قسمت ديگر الگوريتم مربوط به اين است كه (decompressor) اين فورمت است.
هنگاميكه كه به نشانه گر برسد اطلاعات بعدي مربوط به سطر بعد مي شود.
راه ديگر اين است كه ابعاد تصوير را ذخيره كنيم مثلا 640x480 را ذخيره كند و تنها اطلاعات رنگ تصوير را ذخيره كنيد هرگاه به نقطه رسيد يعني اينكه به سطر بعدي مي رود و همچنين مشخص مي شود كه اين تصوير 640 سطر دارد.
اطلاعات يك فايل :
در تمام اين فايلها از دو قسمت Data , Header تشكيل شده و Footer آگاهي مواقع وجود دارد و تنها يك علامت است كه نشان دهنده آخر فايل است.
در Header چه چيزهايي ودارد
نام فايل – استاندارد ذخيره سازي (format) file size (در بعضي از هورهاوجود دارد)
file Atributes– زمان ايجاد فايل – آخرين زمان تغيير فايل و بازيابي فايل و چه كسي فايل را ايجاد كرده است.
Creator- modification Date- creation Date
اينها در فايل ذخيره نمي شوند تاريخ اينها تاريخ ذخيره سازي آن فايل دارد در دستگاه جديد است و اينها در جدول Fat ذخيره مي شوند ( ) جدول تشخيص جاي فايل
آدرس فايل : آدرس موقعيت شروع فايل در اين قسمت ذخيره مي شود ولي باد در نظر داشت كه تمام اطلاعات يك فايل پشت سر هم ذخيره نمي شوند.
به هر لايه از Hard disk را يك Track مي نامند كه بخشي از آنرا Sector مي نامند.
داخلي ترين Ttack,tracko است و خارجي ترين Track وtrackn-1 است.
Track هاي مختلف تعداد sector هاي مختلفي دارد ولي اندازه sector هاي روي هر track به يك اندازه است.
اطلاعالت فايل روي هارد گسسته ذخيره مي شود.
اطلاعات در سرعت و تنوع زيادي روي Ram ذخيره و بازيابي مي شود. وقتي يك فايل از RAM خارج شود فضاي خالي در آب قسمت RAM باقي مي ماند. حال اگر بخواهيم يك فايل را در RAM ذخيره كنيم اينكه بهترين مكان براي ذخيره اطلاعات در RAM كدام است آنرا سه الگوريتم زير مشخص مي كند.
Nextfit- Best Fit- First Fit
تنها بهترين جاگذاري در حافظه اصلي مهم نيست بلكه سرعت پيدا كردن آن موقعيت نيز مهم است . سيستم عامل جدولي دارد كه قسمتهاي خالي حافظه اصلي را ذخيره مي كند .موقعيت و همه آنها را ذخيره مي كند)
First fit: حجم فايل را در نظر مي گيرد از اول جدول را مي گردد و هر گاه يك فضاي خالي به اندازه بزگتر مساوي حجم فايل را در نظر مي گيرد از اول جدول را مي گردد و هر گاه يك فضاي خالي به اندازه بزگتر مساوي حجم فايل پيدا كرد، اطلاعات را در آن قسمت قرار مي دهد (سريعترين روش است) مشكل اين روش :Defrogmentation است (قطعه قطعه شدن حافظه اصلي)
Best fit: در جدول مي گرده فضاي خالي اي را پيدا مي كند كوچكترين فضاي بزرگتر مساوي با حجم فايل را پيدا مي كند. اين روش كمترين اتلاف حافظه را دارد. اگر بهينه سازي اين رشو درست نباشد سرعت سيستم را خيلي پايين مي آورد.
Size |
P |
8k |
X |
12 |
Y |
25 |
Z |
Free segments table: قطعات خالي حجم و آدرسشان در اين جدول ذخيره مي شود كه باعث بالا رفتن سرعت جستجو مي شود به اين ترتيب جدول را بر اساس ساير فضاي خالي مرتب كنيد (sorting free segments) اين مرتب سازي جدول زمان مي برد و مرتب نمودن جدول براي پيدا شدن فضاي خالي باز هم زمان مي برد. بنابراي مرتب سازي جدول از بازه زماني يا فركانس .
دلايل مرتب سازي :
در ابتدا كه كامپيوتر را روشن مي كنيم جدول بصورت مقابل نمي باشد چون مقداري از فضا در اختيار سيستم عامل قرار مي گيرد و همچنين نرم افزارهايي كه بعد از روشن شدن كامپيوتر خود به خود اجرا مي شوند.
در ابتدا يك سري اطلاعات كه مربوط به سخت افزار كامپيوتر از رو Bios يا epros روي حافظه اصلي مي شوند بعد كه سيستم عامل Local شدن جدول free-segments table ايجاد نمي شود.
در مورد چستچوي مهمترين مهمترين فضا در Bestfit به اين ترتيب عمل مي كند كه مثلا اگر حجم فايل 11kb باشد از ابتداي جدول مي گردد مي بيند 1kb فضا اضافه دارد آنرا ذخيره مي كند سپس با 25kb و 14k فضاي خالي اختلاف دارد پس آنرا رد مي كند و به همين ترتيب كل جدول را مقايسه مي كند و اگر فضايي پيدا كند كه آن كمتر از 11c باشد آنرا جايگزين مي كند در غير اين صورت همان فضاي 12k با اتنخاب مي كند.
به اين دليل كل جدول را مي گردد چون احتمال دارد كه در آن زمان جدول هنوز مرتب نشده باشد.
ارتباط مالتي مديا يا با سيستم :
چون سيستم ها امروزه به سمت سيستم هاي توزيع شده پيش مي روند يعني اينكه اطلاعات تنها بر روي يك كامپيوتر ذخيره مي شود . بنابراين نحوه ذخيره سازي فايلها و اطلاعات را بايد بدانيم و همچنين نحوه بازيابي اطلاعات را.
گاهي در كامپيوتر برنامه اي مثل photoshop را اجرا كنيم ولي بايد نمي آيد چون segment هاي خالي موجود در Ram خيلي بهم ريخته است. و سيستم اين فرصت را ندارد كه اين فضاها را مرتب كند و پشت سر هم بچيند.
وقتي سيستم Notenoght memory مي دهد بدني فضاي خالي به آن اندازه در Ram نيست يا اينكه مجموع فضاهاي خالي به اندازه حجم فايل نيست يا اينكه سيستم اين فرصت را ندارد كه فضاهاي خالي را به اندازه حجم فايل پشت سر هم قرار دهد.
Defragmentation اصلا در مرحله تشخيص فضا در Ram انجام نمي شود.
Nextfit يا worth fit بر خلاف Bestfit است.
در روش next fit قطعه اي انتخاب مي گردد كه اختلاف آن را با حجم دنياي مورد نظر بيشترين مقدارذ ممكن باشد. تا بتوان بعدا از آن فضاي خالي براي ذخيره سازي اطلاعات بعدي استفاده كرد.
فلسفه Next fit اين است كه Segment خيلي بزرگ استفاده نمي شود علاوه بر آن segment هاي free خيلي كوچك نيز استفاده نمي شود كه بوسيله Best fit ايجاد مي شود.
يك سيستم عامل فقط از يكي از اين الگوريتم ها استفاده مي كند.
دلايل مرتب سازي :
2- درجه چند برنامه گي Malti
حجم جدول به ميزان برنامه هايي كه اجرا مي شود بستگي دارد و تعداد برنامه هايي اجرا شده به سيستم عامل بستگي دارد كه درجه چند برنامه گي آن سيستم عامل بستگي دارد.
اگر در آن واحد تعداد برنامه هايي زيادي اجرا شود.
طول جدول وقتي زياد باشد يعني تعداد فضاهاي خالي زيادي وجود دارد . بنابراين مرتب سازي جدول يا بهتر است انجام نشود يا اينكه كمترمرتب سازي انجام شود.
3- چه زماني defregmenttation انجام مي شود؟
وقتي حجم data مورد نياز در هيچ كدام از فضاهاي خالي قرار نگيرد و مجموعه خالي بزرگتر مساوي حجم data باشد.
(يك شكل دو بعدي در فضاي سه بعدي )
براي ذخيره سازي يك مستطيل به دو بعد ذخيره و احتياج داريم .
همچنين به رنگ سطح و رنگ خط خارجي و ضخامت بردار يا حاشيه .
نمايش يك شكل دو بعدي سطح دار شده presentinga 2-D surfacfd shape
در شكل بالا شاخص ها يا مولفه هايي كه براي نمايش احتياج داريم مشخص شده است.
همچنيني به موارد زير نيز احتياج دارد:
shdaw (سايه) كه به خود شكل و منبع بعد بستگي دارد.
Shdow depth اندازه سايه اي كه شكل ايجاد مي كند .
Shdow color رنگ سايه در محيط سه بعدي مي توان سايه هاي رنگي ايجاد كرد.
Shadow distance فاصله سايه از object
Shdow capacity شفافيت سايه
نور از بسته هاي ريز انرژي بنام فوتون تشكيل شده . وقتي چراغ قوه را روشن مي كنيم بسته به ولتاژ آن اين فوتونها به حركت در مي آيد و تا فضايي را روشن مي كنند سپس در اثر برخورد با محيط مادي انتشار نور تبديل مي شود به انرژي حرارتي .
shadow depth فاصله پشت خود object كه قرار است سايه روي آن فاصله تاثير داشته باشد.
Material A جنس شكل
Materil type
Texture بافت شكل {image
(رنگ و اندازه در محيطي كه ايجاد مي كنيم با رنگي آن در محيط Rander فرق مسي كند.
Image {repeat تعداد دفعات تكرار تصوير {Horizontal R. (Number) تعداد دفعات تكرار در طول
Vertical R. (Number) تعداد دفعات تكرار در عرض
Angleزاويه
Tile Strech
Reflection انعكاس
Brightnessروشنايي
Shiness درخشندگي
Opacity شفافيت , شفافيت شيشه خيلي كم است( ميزان گذردهي نور)
Blur وضوح تصوير, هر چه مقدار عددي بيشتر باشد تصوير محو تر مي شود
Contrust ميزان تباين در تصوير , هر چه مقدار عددي بيشتر باشد تفاوت رنگها بيشتر مي شود.
Bump ميزان برجستگي طرح را مشخص مي كند
در PhotoShop
اگر مستطيلي را روي يك تصوير بكشيم ابتدا شكل پشت مستطيل پنهان مي شود در صورتي كه opacity آنرا مثلا براي ساخت يك اتاق از يك مكعب توخالي بايد استفاده كنيم.
در Blur مرزها را از بين مي برد. نقاط را در نظر مي گيرد و آنها را به هم نزديك مي كند. مثلا نقاط و دو رنگ دارد رنگ بدست آمده ضريبي از رنگ آن دو نقطه است.
redios يا شعاع مشخص مي كند كه نقاط تا چه شعاعي رنگهايشان به هم نزديك مي باشد.
شكل سه بعدي مجموعه ايست از نقاط و خط و جنس يا Material آن.
در cortrust : وقتي كم مي شود تفاوت بين نقاط تيره و روشن كم مي شود و تصوير يكنواخت مي شود . وقتي contrust بيشتر مي شود تمايز بين نقاط بيشتر مي شود يعني نقاط تيره تيره و تيره تر مي شود و نقاط روشن روشن و روشن تر مكي شود
Brithness هر چه بيشتر شود تصوير روشن تر مي شود و هر چه كمتر باشد نور كمتر به object ها مي رسد و تصوير تاريك تر مي شود.
منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان -- صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنیداين مطلب در تاريخ: دوشنبه 11 اسفند 1393 ساعت: 9:37 منتشر شده است
برچسب ها : تحقیق درباره نرم افزار فتوشاپ,انواع فايلهاي گرافيكي,Pixele position فتوشاپ,