تحقیق در مورد جنگ صفین

راهنمای سایت

سایت اقدام پژوهی -  گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان

1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819  -  صارمی

2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2  و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی  (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .

3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل http://up.asemankafinet.ir/view/2488784/email.png  را بنویسید.

http://up.asemankafinet.ir/view/2518890/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%D8%A2%D9%86%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%86.jpghttp://up.asemankafinet.ir/view/2518891/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA%20%D8%A8%D9%87%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA.jpg

لیست گزارش تخصصی   لیست اقدام پژوهی     لیست کلیه طرح درس ها

پشتیبانی سایت

در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا  پیام بدهید
آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet

تحقیق در مورد جنگ صفین

بازديد: 1295

بسم الله الرحمن الرحیم

 

 

موضوع:

جنگ صفین

 

 

 

نام و نام خانوادگی:


جنگ صفین   

  زمانی كه امیرالمؤمنین (ع) به خلافت رسید، بر آن شد تا عبدالله بن عباس را به حكومت شام بفرستد. قبل از آن نامه‌ای به معاویه نوشت و در آن، ضمن آگاه كردن او از این كه مردم بدون مشورت او عثمان را كشتند، اما اكنون از روی مشورت، او را به خلافت انتخاب كرده‌اند، از او خواست تا همراه اشراف شام به مدینه بیاید. معاویه پاسخی به نامه امام نداد و تنها نامه سفیدی را كه در آن نوشته شده بود: «از معاویه به علی بن ابی‌طالب»، برای آن حضرت فرستاد. كسی كه نامه را آورده بود گفت: از طرف مردمی می‌آید كه معتقدند تو عثمان را كشته‌ای و جز به كشتن تو رضایت نمی‌دهند.

  این ماجرا همراه شد با آغاز مساله شورشیان جمل كه امام را برای مدتی به خود مشغول داشت. در این فرصت، ماجرای جمل، فرصت تبلیغاتی دیگری برای معاویه فراهم كرد. او توانست با استناد به شورش طلحه، زبیر و عایشه ـ به عنوان همسر پیامبر (ص) ــ دخالت امام را در قتل عثمان، بهتر از پیش در اذهان شامیان تثبیت كند.

  پس از خاتمه ماجرای جمل، امام در كوفه مستقر شد. در این زمان، به جز شامات، دیگر بلاد با امام بیعت كرده بودند و امام در كوفه برای مناطق مختلف عراق و ایران، حاكمانی را مشخص كرده و اعزام نمود. امام از كوفه با فرستادن نامه‌ای به معاویه كوشید تا او را به اطاعت از امام مسلمین قانع كند. زمانی كه نامه امام به معاویه رسید، معاویه از مردم خواست تا در مسجد جمع شوند. او گفت:‌

«من خلیفه عمربن خطاب و خلیفه عثمان بر شما هستم. من ولی خون عثمان هستم كه مظلوم كشته شده است. شما درباره خون عثمان چه می‌گویید؟»

  همه مردم حمایت خود را از او در انتقام خون عثمان اعلام كردند. و این پاسخ معاویه به امام بود.

  معاویه در نامه‌ای به امام پیشنهاد كرد كه شام و مصر را به او واگذار کند و زمانی كه درگذشت، بیعت كسی را بر عهده او نگذارد. امام قبول نكرد و فرمود:

«خداوند مرا به گونه‌ای نخواهد دید كه گمراه كنندگان را به عنوان بازوی خود استفاده كنم.»

  معاویه از عمرو­بن­­عاص كه در این زمان در فلسطین بسر می‌برد، خواست تا نزد وی بشتابد. معاویه كار تبلیغاتی خود را در فریب مردم شهرهای مدینه، مكه و نیز رجال سرشناس شهرهای مختلف آغاز كرد. او به مردم مدینه نوشت كه ما برای انتقام خون عثمان برخاسته‌ایم و اگر پیروز شدیم كار را همانند شورایی كه عمر درست كرد سامان خواهیم داد، ما طالب خلافت نیستیم.

  در این فاصله، دو نامه مفصل میان معاویه و امام رد و بدل شد كه نكات مهمی را برداشت.

  حضرت امیرالمؤمنین (ع) نیز برجستگان اصحابش كه از مهاجران وانصار بودند، فرا خواند و از آنها خواست تا نظرشان را درباره رفتن به شام بیان كنند.

  در خطبه‌ای عمومی مردم را به جهاد فرا خواند. و با نوشتن نامه به ابن عباس و مخفف بن سلیم مردم بصره و اصفهان را با خود همراه كرد.

  امام دستور دادند تا جنگجویان در نخلیه، كه اردوگاه نظامی كوفه بود، اجتماع كنند. این امر، معاویه را نیز بر آن داشت تا منبر كوفه را با لباس خونین عثمان، آزین بسته، و در حالی كه هفتاد هزار شیخ پیرامون آن گریه می‌كردند، مردم شام را برای مقابله با سپاه عراق آماده كند.

  امام در راه، به مدائن وارد شد، و از مردم شهر خواست تا به سپاه وی بپیوندند.

سپاه مقدم امام در مرز روم، در شمال عراق و سوریه با سپاه مقدم شام به فرماندهی ابوالاعور سلمی برخورد كرد. امام، مالك را به سوی آنها فرستاد و به او تأكید كرد كه به هیچ­وجه نباید آغازگر جنگ باشد. با آمدن مالك، سپاه شام درگیری را آغاز كرده و دو طرف مدتی به نبرد با یكدیگر پرداختند. پس از آن، سپاه شام عقب‌نشینی كرد.

  محل درگیری، منطقه صفین بوده که با فرات فاصله کمی داشت.  زمانی كه سپاه عراق، به سپاه شام رسیدند، متوجه شدند كه آنان در منطقه مستقر شده و تنها راه سنگفرش به رود را نیز كه از میان باتلاق عبور می‌كرد در اختیار خود گرفته‌اند و تیراندازان و سوارانی را برای جلوگیری از رفت و آمد عراقیان به شریعه در آنجا مستقر كرده‌اند.

  سپاه عراق توانست با  رشادت مالك، بر آب مسلط شود و امام دستور داد تا مانع از استفاده از آب برای شامیان نشوند.

  با گذشتن محرم، جنگ صفین به تمام معنا، در نخستین روز ماه صفر، میان مالك و حبیب بن مسلمه آغاز شد. در شب آغاز جنگ، امام به همه نیروهای خود، سفارش می‌كرد:

«تا آغاز به جنگ نكرده‌اند شما به جنگ با ایشان نپردازید. فرارکننده­ای را نكشید و مجروحی را به قتل نرسانید و کسی را برهنه نسازید و كشته‌ای را مثله نكنید.»

  عماد، كه پیامبر فرموده بود تو به دست گروهی متجاوز كشته می‌شوی و همه مردم نیز این خبر را شنیده بودند، در یكی از روزهایی كه جنگ با شدت در جریان بود، به شهادت رسید.

  امام از معاویه خواست تا با یكدیگر مبارزه كنند، تا هر كدام پیروز شدند، حكومت از آن او باشد. معاویه حاضر به پذیرش این پیشنهاد نشد. یك‌بار نیز با عمرو روبرو شد كه عمرو با آشكار كردن عورت خود و استفاده از حیای امام توانست از معركه بگریزد.

  معاویه می‌كوشید تا سپاه عراق را بشكند. وی نامه‌های مختلفی به ابوایوب انصاری، عبدالله بن عباس و دیگران نوشت و به بهانه جلوگیری از خون‌ریزی و حتی وعده خلافت به ابن عباس، كوشید تا آنان را به مخالفت با امام وادار كند. به علاوه با بخشش‌های مالی مكرر او به سپاهیانش، آنان را تشویق به جنگ كرد.

  در یكی از آخرین روزهای جنگ، نبرد چنان سخت‌ شد كه از نماز صبح آغاز شد و تا نیمه شب ادامه یافت. این شب را «لیلةالهریر» نامیده‌اند. مجدداً جنگ از نیمه آن شب آغاز شد و تا ظهر فردا ادامه داشت. امام ضمن خطبه‌ای فرمود:‌جز یك نفس از دشمن نمانده است.

  معاویه و عمرو كه كار را تمام شده می‌دیدند و احساس شكست كردند دست به حیله زدند. فردای لیلة الهریر، پانصد قرآن بر سر نیزه‌های شامیان رفت. فریاد بلند بود كه ای گروه عرب! به زنان و دختران خود بیندیشید، اگر شما نابود شوید، فردا چه كسی در برابر  رومیان و تركان و پارسیان خواهد ایستاد؟

  این اقدام سبب شد تا كم‌كم‌ در میان سپاه عراق این ندا شنیده شود كه دشمن حكمیت قرآن را پذیرفته است و ما حق جنگ با آنها را نداریم. امام به شدت در برابر این سخن ایستاد و اعلام كردند كه این كار، جز فریب چیزی نیست. من سزاوارترین افراد برای پذیرفتن حكمیت كتاب خدا هستم.

  در این لحظه حدود بیست هزار نفر از سپاه عراق نزد امام آمده از او خواستند تا حكمیت قرآن را بپذیرد. طایفه قراء، كه به خواندن قرآن دلخوش بودند و شماری از آنها در سلك خوراج درآمدند، در میان این افراد بودند. مخالفان جنگ، از امام خواستند تا دستور دهد مالک­اشتر برگردد. امام شخصی را دنبال او فرستاد. مالک پیغام داد اكنون وقت بازگشت نیست. مخالفان گفتند: اگر مالک باز نگردد تو را خواهیم كشت. این خبر سبب شد تا مالک برگشته و جنگ متوقف شد.

  اشعث كه یكی از منافقان بود و با استمرار جنگ شدیداً ‌مخالفت می‌كرد، نزد معاویه رفت و از وی درباره چگونگی اجرای حكم قرآن سؤال كرد. او گفت: بهتر است یك نفر از سوی ما و فرد دیگری از سوی شما بنشینند و درباره حكم قرآن در این باره اظهار نظر كنند. او این نظر را به امام منتقل كرد.

  پس از آن اهل شام، عمرو عاص را برگزیدند. اشعث و شماری دیگر از كسانی كه بعداً در گروه خوارج در آمدند، ابو موسی اشعری را پیشنهاد كردند. امام به دلیل مخالفت ابوموسی با وی در جنگ جمل، حاضر به قبول وی نشد، اما آنها در این باره اصرار كردند. پیشنهاد امام، ابن عباس و یا مالک بود، اما آنها نپذیرفتند.

  قرار شد تا قرارنامه‌ای نوشته شود. در این قرارنامه با اشاره به انتخاب این دو نفر   از سوی مردم شام و عراق، حقوق مساوی برای امام و معاویه قرار داده شده بود.

  عمروبن عاص، در ملاقات با ابوموسی فصلی از فضایل! معاویه را برشمرد و تاکید کرد که معاویه ولی دم عثمان است. ابوموسی هم بر احیای سنت عمر در امر شورا تكیه داشت.

  زمانی كه ابوموسی بر بالای منبر، خلع فرمانروایی امام علی(ع) را اعلام كرد، عمروبن عاص اعلام كرد: او تنها حق خلع علی را داشت و من خلافت را به معاویه واگذار می‌كنم!     (برگرفته از تاریخ خلفاء، رسول جعفریان)

جنگ نهروان

 

   بعد از آن كه سپاه حضرت علی(ع) در اثر دسیسه‌های عمر و عاص در صفین دست از جنگ كشیده و حضرت امیرالمؤمنین (ع) را مجبور به پذیرش حكمیت كردند، درست همان زمان كه اشعث ­بن­ قیس قرارنامه تحكیم را برای گروه‌های مختلف سپاه می‌خواند، گروهی از سپاهیان، در برابر او فریاد زدند: «لاحكم إلا الله». و گفتند: «حكمیت تنها سزاوار خداوند است». سؤال آنان این بود:‌ تكلیف كشتگان ما چیست؟ خداوند تكلیف معاویه را روشن كرده و حكم خدا چیزی جز سركوب سپاه شام نیست.

   آن‌ها از امام خواستند تا با رها كردن مسأله حكمیت كه به پندار آنان منجر به كفر شده، توبه كند. امام با استناد به آیۀ «اوفوا بالعقود» فرمودند:

چاره‌ای جز صبر تا پایان مدت قرارنامه نیست. می‌بینید كه بیشتر این جمعیت، موافق با جنگ نیست.

  در راه بازگشت از صفین، مردم به دو گروه تقسیم شده گروهی مخالف حكمیت و گروهی موافق آن بودند. تا این‌كه در نزدیكی كوفه، كم‌كم‌ جماعتی از سپاه جدا شده و به منطقه "حروراء" رفتند.

  اینان در كوفه نزد امام آمدند و از آن حضرت خواستند تا "ابوموسی" را برا ی حكمیت نفرستد. امام فرمود:

 ما چیزی را كه پذیرفته‌ایم نقض نمی‌كنیم. من از آغاز با این حكمیت مخالف بودم، و به اجبار مردم به آن تن دادم، و در اصل ما حكمیت قرآن را پذیرفته‌ایم نه حكمیت رجال را.

  اعتراضات خوارج كه شش ماه ادامه داشت، سبب شد تا امام "عبدالله­ بن­ عباس" و "صعصعة­ بن­ صوحان" را برای گفتگو نزد آن‌ها بفرستد. آنان تسلیم خواسته این دو نفر برای بازگشتن به جماعت نشدند زیرا كه پذیرفتن حكمیت را كفر تلقی می‌كردند و بدین ترتیب از امام می‌خواستند تا بر كفر خود شهادت داده و از آن توبه كند، به هر حال صحبت‌های مكرر امام و اصحاب ، نتوانست خوارج را، بازگرداند.

  خوارج در شوال سال 37 در منزل "زید­ بن ­حصین"، با انتخاب "عبدالله­ بن ­وهب راسبی" به رهبری خود، وضعیت سیاسی و نظامی خود را سامان بخشیدند. پس از حكمیت، آنها با ترك كوفه، به مدائن رفته و از آنجا همفكران بصری خود را نیز به سوی خود دعوت كردند. برخی از آنها مدائن را به دلیل وجود شیعیان امام امیرالمؤمنین (ع) صلاح ندانسته و نهروان را برگزیدند. پس از اعلام نتیجه حكمیت، امام ­امیرالمؤمنین (ع) مخالفت خود را با نتیجه حكمیت اعلام كرده و از مردم خواستند تا برای جنگ با قاسطین اجتماع كنند. امام به خوارج فرمود:‌ كار این دو حكم بر خلاف قرآن بوده و من به سوی شام در حركت هستم، شما نیز ما را همراهی كنید.

  آنها ضمن مخالفت با امام به سمت دمما حركت كردند در مسیر خود به "عبدالله ­بن خباب" برخوردند. و از او درباره علی سؤال كردند. او گفت:‌ علی، امیرالمؤمنین است. آنها عبدالله و همسرش را كه باردار بود به قتل رساندند. خوارج در طول راه به هر كسی برمی‌خوردند، درباره حكمیت سؤال می‌كردند. اگر با آنها موافق نبود او را می‌كشتند. این حركت سبب شد تا امام تصمیم به مقابله با آن‌ها بگیرد. آن حضرت در نامه‌ای خوارج را به بازگشت دعوت كرد. "عبدالله­ بن­ وهب"، در پاسخ امام، همان سخن پیشین خود را دربارۀ لزوم توبه آن حضرت یادآور شد. "قیس ­بن ­سعد" و "ابو ایوب انصاری" از آنان خواستند تا برای جنگ با معاویه به آنان بپیوندند. خوارج گفتند در صورتی حاضرند كه كسی چونان عمر آن‌ها را رهبری كند. زمانی كه امام دریافت كه اینان تسلیم پذیر نیستند، سپاه چهارده هزار نفری خویش را در برابر خوارج آراست. خوارج جنگ را آغاز كردند. آنها با سرعت بسیار زیادی مضمحل شده و رهبرانشان كشته شدند. از سپاه امام، كمتر از ده نفر كشته شدند.  این درگیری در نهم صفر سال 38 بود.

واقعه جنگ جمل

حضرتعلی علیه السلام در نخستین روزهای حكومت خویش، مشغول پاكسازی محیط جامعهاسلامی از حكام خود كامه ای شد كه بیت المال مسلمانان را تیول خویش قرارداده، بخش مهمی از آن را به صورت گنج در آورده بودند و بخش دیگر را در راهمصالح شخصی خود مصرف می كردند و هر كدام در گوشه ای، حاكمی خود مختار وغارتگر شده بودند.

همزمان با این پاكسازی ، عده ای از اصحاب توقعداشتند كه حضرت مسئولیت هایی از حكومت را به آنان بسپارد. از جمله طلحه وزبیر را می توان نام برد. آنان از این كه در حكومت علی علیه السلام بهاستانداری منطقه ای منصوب شوند ناامید شدند. از طرف دیگر، از جانب معاویهبه هر دو نفر آنان نامه ای، به یك مضمون رسید كه آنان را " امیرالمومنین" خوانده  و یادآور شده بود كه از مردم شام برای آن دو بیعت گرفته است وباید هر چه زودتر شهرهای كوفه و بصره را اشغال نمایند، پیش از آن كه فرزندابوطالب بر آن دوشهرمسلط شود و شعار آنان در همه جا این باشد كه خواهانخون عثمان هستند و مردم را برگرفتن انتقام او دعوت كنند ، این دو صحابیساده لوح، فریب نامه معاویه را خوردند و تصمیم گرفتند كه از مدینه به مكهبروند و در آنجا به گردآوری افراد وساز و برگ جنگ بپردازند. آنان برایاجرای نقشه معاویه به حضور امام علیه السلام رسیدند و گفتند: ستمگری هایعثمان را درامورمربوط به ولایت و حكومت مشاهده كردی و دیدی كه وی جز بهبنی امیه به كسی نظر و توجه نداشت. اكنون كه خدا خلافت را نصیب تو ساختهاست ، ما را به فرمانروایی بصره وكوفه منصوب نما. امام فرمود: آنچه خدانصیب شما فرموده است به آن راضی باشید تا من در این موضوع بیندیشم. آگاهباشید كه من افرادی را برای حكومت می گمارم كه به دین و امانت آنان مطمئنو از روحیات آنان آگاه باشم."

طلحه و زبیربا شنیدن این سخن، بیش ازپیش مأیوس شدند، چرا كه امام اعلام كرده بود كه به آن دواعتماد ندارد. لذاجهت سخن را دگرگون كردند و گفتند: پس اجازه بده ما مدینه را به قصد عمرهترك كنیم. امام علیه السلام فرمود:" در پوشش عمره هدف دیگری دارید؟" آنانبه خدا سوگند یاد كردند كه غیر از انجام عمره هدف دیگری ندارند. امامفرمود:" شما در صدد خدعه و شكستن بیعت هستید. آنان سوگند خود را تكراركردند و بار دیگر با امام بیعت نمودند. وقتی آن دو خانه علی علیه السلامرا ترك كردند، امام  به حاضران در جلسه فرمود:" می بینم كه آنان در فتنهای كشته می شوند."(1)

ابن قتیبه می نویسد:

" هر دو پس از خروجاز خانه علی در مجمع قریش گفتند:" این پاداش ما بود كه علی به ما داد! مابر ضدعثمان قیام كردیم و وسیله قتل او را فراهم ساختیم، در حالیكه علی درخانه خود نشسته بود. حال كه به خلافت رسیده است دیگران را بر ما ترجیح میدهد.

طلحه و زبیر با آن كه سوگندهای شدیدی در خانه امام علیه السلامیاد كرده بوند، پس از خروج از مدینه در میان راه مكه به هر كس رسیدند،بیعت خود را با علی علیه السلام انكار كردند.(2)

بازگشت عایشه از نیمه راه مدینه به مكه

درهنگاممحاصره خانه عثمان از طرف انقلابیون مصری و عراقی، عایشه مدینه را به عزمحج ترك گفت و در مكه بود كه خبر قتل عثمان را شنید ، ولی خبر نرسید كهمسئله خلافت پس از قتل خلیفه به كجا منجر شد. از این جهت تصمیم گرفت كهمكه را به عزم مدینه ترك گوید.

در مراجعت از مكه، در منزلی به نام" سرف " با مردی به نام "ابن ام كلاب"ملاقات كرد و از اوضاع مدینه پرسید. وی  گفت كه محاصره خانه خلیفه هشتاد روز به طول انجامید و سپس او را كشتند وبعد از چند روز با علی علیه السلام بیعت كردند.

وقتی عایشه از اتفاقمهاجرین و انصار بر بیعت با امام آگاه شد، سخت برآشفت و گفت: ای كاش آسمانبرسرم فرو می ریخت. سپس دستور داد كه كجاوه او را به سوی مكه باز گردانند،در حالی كه نظر خود را درباه عثمان دگرگون كرده بود و می گفت: به خداسوگند، عثمان، مظلوم كشته شده است و من انتقام او را از قاتلان او میستانم.

آن مرد ِ گزارشگر به او گفت: تو نخستین كسی بودی كه به مردممی گفتی عثمان كافر شده است و باید اورا بكشند. اكنون چه شده كه از سخننخست خود بازگشتی ؟ وی در پاسخ گفت: " قاتلان عثمان او را توبه دادند وسپس كشتند. درباره عثمان همه سخن می گفتند و من نیز می گفتم، اما سخن اخیرمن بهتر از سخن پیشین من است."(3)

پایگاه مخالفان امام علیه السلام

پساز قتل عثمان و بیعت مردم با امام، سرزمین مكه مركز مخالفان آن حضرت بهشمار می رفت و افرادی كه با علی علیه السلام مخالف بودند یا از دادگری اومی ترسیدند ، خصوصاً فرمانداران و استانداران عثمان كه می دانستند امامدارایی آنان را مصادره می كند و آنان را به سبب خیانت هایی كه مرتكب شدهاند بازخواست خواهد كرد، همه و همه در مكه در پوشش حرمت حرم خدا گرد آمدندو نقشه نبرد جمل را طراحی نمودند.

هزینه جنگ جمل

هزینه جنگجمل را استانداران عثمان، كه در دوران حكومت او بیت المال را غارت كرده وثروت هنگفتی به دست آورده بودند، پرداختند و هدف این بود كه دولت جوان علیعلیه السلام را سرنگون كنند و اوضاع به حال سابق باز گردد.

اسامی برخی از این افراد عبارت است از:

1- عبدالله ابی ربیعه، استاندارعثمان در صنعای یمن. او از صنعا به منظور كمكبه عثمان خارج شد. و چون در نیمه راه از قتل او آگاه گردید به مكه بازگشت. وقتی شنید كه عایشه مردم را برای گرفتن انتقام خون عثمان دعوت می كند ،وارد مسجد شد و در حالی كه روی تخت نشسته بود فریاد زد: هر كس كه بخواهدبرای گرفتن انتقام خون خلیفه در این جهاد شركت كند من هزینه رفتن او راتامین می كنم . او گروه كثیری را برای شركت در نبرد مجهز كرد.

2- یعلی بن امیه، یكی از فرمانداران سپاه عثمان. وی به پیروی از عبدالله پولهنگفتی در این راه خرج كرد. او ششصد شتر خرید(4) و در بیرون مكه آمادهحركت ساخت و گروهی را بر آن حمل كرده و ده هزار دینار در این راه پرداخت.

وقتیامام از بذل و بخشش " یعلی" آگاه شد فرمود: فرزند امیه ده هزار دینار رااز كجا آورده است؟ جز این است كه از بیت المال دزدیده است؟ به خدا سوگند،اگر به او و فرزند ابی ربیعه دست یابم ثروت آنان را مصادره می كنم و جزء  بیت المال قرار می دهم.(5)

طبری متن ندای خروج كنندگان را چنین نقل می كند:

" آگاه باشید كه ام المؤمنین و طلحه و زبیر ، عازم بصره هستند. هر كس میخواهد اسلام را عزیز گرداند و با كسانی كه خون مسلمانان را حلال شمردهاند، نبرد كند و آن كس كه می خواهد انتقام خون عثمان را بازستاند با اینگروه حركت كند و هر كس مركب و هزینه رفتن ندارد، این مركب او و این هزینهمسافرت او. " (6)

شهادت دروغ

بالاخره سپاه آماده حركتشد و به راه افتاد. در راه به سرزمینی به نام "حوأب" رسیدند. وقتی عایشهاز نام سرزمین آگاه شد به فرزند طلحه گفت: من باید برگردم، زیرا رسول خداروزی در میان همسران خود كه من نیز در جمع آنها بودم فرمود:" می بینم كهیكی از شما از سرزمین " حوأب" می گذرد و سگان آنجا براو پارس می كنند." سپس رو به من كرد وفرمود:" حمیرا ، مبادا توآن زن باشی." در این هنگامفرزند طلحه درخواست ادامه مسیر را كرد ولی مؤثر نیفتاد. خواهر زاده او،عبدالله بن زبیر، منافقانه سوگند یاد كرد كه نام این سرزمین " حوأب " نیست. ما حوأب را اول شب پشت سر نهاده ایم . این نوع شهادت دروغ، در نوعخود، در تاریخ اسلام بی سابقه است. پس كاروانیان به مسیر خود ادامه دادندو در نزدیكی بصره برای تسخیر این شهر، كه عثمان بن حنیف از طرف علی علیهالسلام استاندار آنجا بود، فرود آمدند.(7)

پی كردن جمل

واقعهجمل در دهم جمادی الثانی سال سی و ششم هجری قمری، رخ داد و هنوز آفتابغروب نكرده بود كه آتش نبرد با افتادن جمل عایشه وسرنگون شدن كجاوه او بهپایان رسید. جمل عایشه برای نیل به مقاصد شوم به كارگرفته شده بود و باگذاردن هودج  عایشه بر آن، نوعی قداست به آن بخشیده بودند. سپاه بصره درحفاظت و بر پا نگاه داشتن آن كوشش ها كرد و دست های زیادی در راه آندادند. هر دستی كه قطع می شد، دست دیگری زمام شتر را می گرفت . اماسرانجام زمام شتر بی صاحب ماند و دیگر كسی حاضر نبود كه آن را به دستبگیرد. در این هنگام فرزند زبیر زمام آن را به دست گرفت، ولی مالك اشتر باهجوم بر وی او را نقش بر زمین كرد و مردم از اطراف شتر عایشه پراكندهشدند. امام علیه السلام برای اینكه دشمن با دیدن شتر بار دیگر به سوی اوبازنگردند، فرمان پی كردن جمل را صادر كرد. پس،شتر به زمین خورد و كجاوهسرنگون گردید. علی علیه السلام خود را به كجاوه عایشه رسانید وفرمود: " ایعایشه، آیا رسول اكرم صلی الله علیه و آله تو را به این كار سفارش كردهبود؟" او در پاسخ امام گفت:" ای اباالحسن، حال كه پیروز شدی ، مرا ببخش"(8)

حضرتعلی علیه السلام پس از جنگ ، عایشه را به همراه برادرش محمدبن ابی بكر وتعدادی از زنان كه مبدل به لباس مردانه بودند راهی مكه نمود.

عایشه در حالی كه بر مركبی سوار می شد، گفت:" افتخار آفریدید و پیروز شدید، همانا تقدیر خدا انجام گرفتنی است."

سرنوشت طلحه و زبیر نیز به مرگ ختم شد كه باعث تأسف حضرت علی علیه السلام شد.

سپسامام علیه السلام باقی مانده روز را در میدان نبرد به سر برد و مردم بصرهرا دعوت كرد كه كشتگان خود را به خاك بسپارند. به نقل طبری، امام بركشتگانناكثان از بصره و كوفه نمازگزارد وبر یاران خود كه جام شهادت نوشیده بودندنیز نماز گزارد و آنان را به خاك سپرد. سپس دستور داد كه تمام اموال مردمرا به خودشان باز گردانند به جز اسلحه ای كه بر آنها علامت حكومت باشد.(9)

و اینگونه بود كه ناكثان در جنگ با حضرت علی علیه السلام با شكست مواجه شدند.

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان -- صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 13 اسفند 1394 ساعت: 11:52 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

نظرات


کد امنیتی رفرش

شبکه اجتماعی ما

   
     

موضوعات

پيوندهاي روزانه

تبلیغات در سایت

پیج اینستاگرام ما را دنبال کنید :

فرم های  ارزشیابی معلمان ۱۴۰۲

با اطمینان خرید کنید

پشتیبان سایت همیشه در خدمت شماست.

 سامانه خرید و امن این سایت از همه  لحاظ مطمئن می باشد . یکی از مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه   09159886819  در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما  فرستاده می شود .

درباره ما

آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس