اقتصادسياسي رسانه ها

راهنمای سایت

سایت اقدام پژوهی -  گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان

1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819  -  صارمی

2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2  و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی  (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .

3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل http://up.asemankafinet.ir/view/2488784/email.png  را بنویسید.

http://up.asemankafinet.ir/view/2518890/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%D8%A2%D9%86%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%86.jpghttp://up.asemankafinet.ir/view/2518891/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA%20%D8%A8%D9%87%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA.jpg

لیست گزارش تخصصی   لیست اقدام پژوهی     لیست کلیه طرح درس ها

پشتیبانی سایت

در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا  پیام بدهید
آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet

اقتصادسياسي رسانه ها

بازديد: 133

مقدمه

بي توجهي مطالعات تجربي به نقش نظامهاي ارتباطي و ساختا رهاي اقتصاد وسياسي و نبودديدگاه انتقادي در آنها سبب شد كه نظريه هاي انتقادي اين نوع مطالعات را به چالش فراخوانند. مكتب اقتصادي سياسي رسانه ها از جمله مكاتب انتقادي است كه تحت تأثير آراي انديشمنداني چون (هربرت شيلرودالاس اسمايت) از دهه1970 ميلادي به بعد گسترش يافت . اين مكتب براين باور است كه رسانه ها مجاري انتقال محتواي فرهنگي هستند. اين محتوا مستقل از رسانه ها شكل گرفته است. آنان همانند ساير محققاني كه نسبت به جامعه ديدگاهي سوسياليستي دارند ضمن مطالعه تاريخي نظام سرمايه داري جهاني نتيجه مي گيرندكه نظرات حاكم برجامعه همان نظرات طبقه حاكم است. طبقه اي كه به مثابه قدرت مادي در جامعه حضور داردوقدرت فرهنگي ومعنوي حاكم نيز هست . بنابراين نظريه پردازان اين مكتب برساختارهاي پايه اي وبنيان هاي اقتصادي جامعه تأكيد مي كنند وبراي درك شكل ومحتواي رسانه ها به بررسي چگونگي توزيع منابع عظيم رسانه اي وصنايع اطلاعاتي وكساني كه آنها را كنترل مي كنند مي پردازند. در ميان مكاتب انتقادي ‏‏‏‏‏‏‎‎‎، مكتب اقتصاد سياسي با موضوع وسايل ارتباط جمعي بنيادي تر برخوردكرده است.

شيفتگي نابخردانه دراستفاده از فن آوري هاي نوين ارتباطي واطلاعاتي وچشم بستن به روي منافع ومصالح بلند مدت ملي وغفلت از سياستگذاري روشن بينانه ارتباطي پيامدهايي سنگين دارد. اين شيفتگي و غفلت ناشي از القا ئات ديدگاه هايي است كه به «جبر فن آوري » باور دارند وآينده اي خوشبينانه وتخيلي از جهان به واسطه فن آوري هاي نوين به تصويرمي كشند. توجه به ديدگاه هاي انتقادي وموشكافي ديدگاه هاي تجربي مانع عمق يافتن وابستگي ها،بروزبحران هاي اجتماعي وفرهنگي واتلاف سرمايه هاي مادي وانساني خواهدشد .

ماهيت اقتصادسياسي

براي درك ماهيت اقتصادسياسي بايد جنبه هاي اجتماعي اقتصادي وسياسي جامعه وكنش وواكنش متقابل اين نهادهابايكديگر مورد توجه قرار گيرد. دولت، بازاروروابط متقابل بين اين دوواژه هاي كليدي اقتصادسياسي هستندبه ويژه مكتب اقتصاد- سياسي چگونگي تأثيربازارهاونيروهاي اقتصادي برتوزيع قدرت ورفاه بين
 دولت ها وفعالان سياسي رارديابي مي كند. رابطه بين دولت وبازاربويژه تفاوت بين اين دو محوراصلي اقتصادسياسي است ازنظر دولت مرزهاي جغرافيايي پايه لازم براي استقلال ملي ووحدت سياسي است امابازارخواهان حذف تمامي محدوديت هاوموانع سياسي وغيرسياسي است كه برعملكرد سازوكارقيمت تأثير دارند. منطق بازار قراردادن فعاليتهاي اقتصادي در مكان هايي است كه اين فعاليت هاي مولد تر وسود آورترباشنداما همزمان منطق دولت تصاحب وكنترل فرايند رشد اقتصادي و انباشت سرمايه است دراين خصوص «رابرت گيلپين» مي نويسد. قرن هاست كه بحث درباره ماهيت ونتايج برخورد دو منطق متضاد بازار ودولت ادامه دارد. ونظرات متفاوتي در مورد كنش وواكنش اقتصادوسياست مطرح است. تفاسير متضادسه
ايدئولوژي اساسا متفاوت از اقتصادسياسي را به دست مي دهد، ليبراليسم اقتصادي ،اقتصادملي گرا،وماركسيسم هر يك از اين سه ايدئو لوژي حول اثررشد اقتصاد بازارجهاني برماهيت وپويش هاي روابط بين الملل دورمي زنند. هريك ازاين سه ديد گاه به ترتيب از نظرات مركانتيليست هاي قرن 18 اقتصاددانان كلاسيك ونئوكلاسيك دوقرن گذشته، ماركيست هاي قرن 19 ومنتقدان راديكال سرمايه داري واقتصاد بازاري جهاني ريشه مي گيرند. اين سه ديدگاه درباره تضادهاي اجتناب ناپذير سه مسأله عمومي وبه هم وابسته زير بحث مي كنند :

1-   دلايل وثرات اقتصادي وسياسي رشد يك اقتصاد بازاري

2-   رابطه بين تحولات اقتصادي وتحولات سياسي

3-   اهميت اقتصاد بازاري جهاني براي اقتصادهاي ملي

 (چگونه اقتصادبازاري جهاني برتوسعه اقتصادي كشوزهاي ديگر تأثير مي‌گذارد؟ وچگونه اقتصادبازاري جهاني توزيع ثروت وقدرت را بين جوامع ملي تحت تأثيرقرارمي دهد اكثر ليبرال ها تجارت را موتور رشد مي‌دانند و مي‌گويند فرآيند رشد تا حد زيادي دراثرعوامل خارجي مثل جريان بين المللي تجارت سرمايه وفن آوري سرعت مي گيردماركسيست هاي سنتي براين عوامل خارجي باشكستن ساختارهاي اجتماعي محافظه كار،توسعه اقتصادي راقدرت مي بخشند. يكي ازنتايج اقتصادبازاري براي سياست ملي وبين المللي- كه اثرات اختلال آوري نيز برجامعه مي گذارد اين است كه باواردشدن نيروهاي بازارسازوكارقيمت به يك جامعه، روابط ونهادهاي اجتماعي سنتي ضعيف شده ياازبين مي روند. يك نتيجه ديگراقتصادبازاري اين است كه اثرقابل ملاحظه اي برتوزيع قدرت وثروت درجوامع دارد.

اقتصادسياسي رسانه ها

        بدون آگاهي به چگونگي توزيع منابع عظيم رسانه اي وصنايع اطلاعاتي واين كه چه كساني اين جنبش پرتكاپوراكنترل مي كنند نمي توان دريافت كه چراشكل ومحتواي رسانه ها به گونه اي است كه مي بينيم (فرداينگليس) بنابراين تعبير فرد اينگلس اقتصاد سياسي قلب قضيه است به نظر اوحتي در يك ارتباط دو نفره مثل مطالعه يك رمان كه در آن رابطه نويسنده وخواننده ظاهرا مستقيم است. بخش غير مستقيمي ازصنعت گسترده انتشارات ،(ويراستاران،كتابفروشان) دخالت دارداقتصادسياسي خود را منحصربه تجزيه وتحليل رسانه هاي يك كشور نمي‌بيندوفرض اصولي دراقتصادسياسي اين است كه رسانه هاي جهاني دريك نظام گسترده جهاني جمع مي آيند.

انزنس برگر عناصرتشكيل دهنده رسانه هاي رادرنظام جهاني چنين بيان مي كنند.ماهواره هاي خبري، تلويزيون كاست هانوارهاي ويدئويي دستكاه هاي ضبط ويدئويي . تلفن هاي تصويري پخش صوت استريوفونيك . تكنيك هاي ليزري فرايند هاي تكيثرالكترواستاتيك چاپ الكترونيك باسرعت بالا ماشين هاي حروفچين وفراگير ميكروفيش ها بادستيابي الكترونيك چاپ راديويي همه اين اشكال جديد رسانه به طورمداوم پيوسته هاي جديدي راچه بايكديگروچه باسايررسانه هامثل چاپ راديو فيلم تلويزيون تلفن وغيره شكل مي دهند. مكتب اقتصادسياسي نظام توزيع كالاهاي فرهنگي ونيز ماهيت نهادهاي فرهنگي را موردنقد قرارمي دهد به نظر مكتب اقتصادسياسي، سياستگذاري فرهنگي نهادهاي فرهنگي . يافتن مخاطب براي آثارهنري براي مخاطبان .به نظراين مكتب فرهنگ محصوردر كل نظام است. هنرمند خلاق باوجود منحصربه فردبودن هدفش تنهامي توانددرداخل ساختارها وفرايندهاي بازاربه خلق اثرهنري بپردازدشيوه توليدسرمايه داري «هرچيزي» راجذب معادل آن درنظام ارزش هاي تبادلي مي كند اين ماهيت سرمايه داري است درچارچوب سرمايه داري روابط اجتماعي دقيقاتحت سلطه روابط تبادلي (خريدوفروش دربازار)قراردارندوشكل مي گيرند.

چارچوب مفهومي مكتب اقتصادسياسي رسانه ها

        چارچوب هاي مفهومي درحوزه اقتصادسياسي متفاوت از حوزه هاي ديگر ومفاهيم جديدي رادرقالب خود دارد. جنبه هايي اين مفاهيم رامي توان درمكتب فرانكفورت يافت . آدورنو وهوركهاير عقيده داشتندكه سرمايه داري عصر جديد
مي خواهد همه آنچه را كه توليد سرمايه داري اوليه به حال خودرهاكرده بوديعني عرصه هاي خانوادگي تفريحات واوقات فراغت وعرصه هاي فرهنگي زندگي راتصاحب وصنعتي كند منطق سرمايه داري آن راوامي دارد تا درجست وجووسپس اشباع بازارهاي جديدبرآيد. صنايع فرهنگي تضادهايي رابراي سرمايه داري به وجود مي آورداين امرناشي از رقابتي است كه درچارچوب صنايع فرهنگي درجريان است. دليل رقابت محدودبودن منابع ونيز محدودبودن پاداش هااست. توليدسرمايه داري برتوليدوتوزيع انبوه كالاهامتكي است فروش بيشترقيمت ها راكاهش مي دهدوسقف نرخ سودرابالاترمي بردتوليدسرمايه داري نوعي گرايش را  براي جايگزيني كالاي نوبه جاي كالاي كهنه به وجودمي آورداين دور«خريد- كهنه شدن- جايگزين
سازي »با تبليغات صورت مي گيرداين دورقوه محركه سرمايه داري است البته براي توليدسرمايه داري اين مهم است كه نوآوري ارزان تمام شود . امافعاليت فرهنگي اقتضامي كند كه موادومطالب آزادانه انتخاب شوند وترجيحا تازه باشندمصرف فرهنگي درمقابل كشش توليدبه سمت قالبي كردن محصولات مقاومت مي كند. ازسوي ديگردوام پذيري نسبي كالاهاي فرهنگي باتوليدسرمايه داري درتضاداست . براي كنترل تضادهاي مذكورشركت هاي صنعتي فرهنگي روش هاي مختلفي را
تجربه مي كنند  .

1-  گزينش مجموعه اي ازآثارمحبوب قديمي به عنوان آثاركلاسيك موردتمجيد وتحسين ، كه فروش منظم آثار مزبوررابراي مدتي طولاني تضمين
مي كند .

2-   وقتي كه يك صنعت فرهنگي اثري راموفقيت آميزبيابدتلاش مي كندتاحدامكان به تكثيرآن بپردازد .

3-  ارائه مجموعه اي ازآثاربه جاي يك اثر، كه درنتيجه شانس فروش آنها بالاترمي رودزيرا موفقيت يك اثرنوبه شانس وتصادف بستگي داردواين چيزي نيست كه بتوان براي آن برنامه ريزي كرد .

4-   تلاش براي جلوگيري از تكثيرغيرمجازبه وسيله قوانين مربوط به حق انحصارتكثير

5-  چشم پوشي ازسودحاصله ازفروش فيلم ها نوارهاي ويدئويي وكاست ها و
محول كردن مسئوليت سودآوري به سخت افزار. مخاطبان سركش ودمدمي هستند وقت آنهامحدوداست وبدين ترتيب بازارنمي تواندبراي هميشه گسترش يابدآنها برنوبودن اصراردارندچهره قدرتمندوخلاق شخصي است كه به درستي حجم مخاطبين راحدس زندواين مخاطبين راعرض يك مجموعه وسيع ازآثارفرهنگي حفظ كندبراين اساس خلاقانه ترين كاركردرادرصنايع فرهنگي «گزينشگران برعهده دارند.آنان محصول رابامخاطب پيوندمي دهندوهزينه
ساخت فيلم ،كتاب،موسيقي يابرنامه راباقدرت پرداخت مخاطب موردنظروفق
مي دهند»

پيوند تاريخي توسعه ارتباطات بااقتصادسياسي

        امروزه سرمايه داري براي حل تضادهاي خوددرارتباط بابازاربه حكومت رومي كندبه نظرماركسيست هاهنگامي كه تعارضاتي درساختارهاي جامعه صنعتي مدرن وجود دارد حكومت ها سعي مي كنند تابابرپايي نوع جديدي ازيك نهادكم وبيش آشتي دهنده به حل آنهابپردازند. ريموندويليامزاشاره مي كند كه وجودرايودر
خانه ها باعث شده كه بخشي‌ازنيروي محركه آن درخدمت توسعه كالاهاي مصرفي خانگي قرارگيرد و ورودآن همراه بودباوروداتومبيل موتورسيكلت دوربين اتوي برقي وتلفن خانگي براي كساني كه درآمدشان كفاف تأمين آن رامي كرداين شيوه زندگي ازدهه 1920 آغازمي شودوراديواولين نشانه آن است . بي بي سي اين فرايند راشكل داد وبه آن استحكام بخشيدوباانجام اين كاردرزمينه آشتي ملي واعاده هويت ملي به عنوان يك نهادنمونه نقش خودراايفاكرد. پخش دولتي چيزي بودكه
«جان ريث» (اولين مديركل بي بي سي) خود را وقف آن كرد،بي بي سي داراي فرمان سلطنتي بودكه هم جايگاه منحصربه فردي به آن اعطامي كرد وهم به معني مستقل بودن ازگروه هاي دولتي وداشتن وظايف وشرايط كاري مشخص است ، مانند حفظ توازن وبي طرفي وهمچنين مسئووليت هاي بزرگي مثل آموزش وفراهم كردن امكان تفريح جامعه
..هدف اقتصادسياسي اين است كه چگونگي صورت گرفتن تغييرات وسيع رادريك بسترتاريخي تبيين كند ونمونه هايي مانند  بي بي سي ، وشبكه هاي پخش راديوتلويزيوني درايالات متحده به اين تبيين به خوبي كمك مي كنند. بي بي سي باحضورهميشگي واطمينان بخش خوددرهمه جادرزندگي مردم عادي ريشه هاي عميقي دواند. كميسيون اتباطات فدرال در1937 مقرراتي راجهت تنظيم رقابت دربازاروضع كرد. اماشبكه هايي مانندبي بي سي و ان بي سي باتوجه به ثروت وقدرتي كه دارندهرآنچه رامناسب تشخيص دهند ازايستگاه هاي تلويزيوني مي گيرند تاازخارج مي خرند ودرسطح كشورپخش مي كنند درواقع غول هاي شبكه اي درمقابل نفوذ دولت فدرال مصون هستند وآنچه تحت عنوان خدمات دولتي وعمومي درايالات متحده وجوددارد درواقع رابطه ضعيف شبكه هاي تجاري است . پس از
جنگ جهاني دوم فركانس هاي ارسال امواج به نحوقابل توجهي دراختيارنيرو هاي مسلح قرار گرفت . «آر.سي.آ شركت بزرگ توليد كننده راديو در آمريكا مورد حمايت مالي براي تحقيقات نظامي قرار داشت . وزارت دفاع به تنهايي داراي شبكه جهاني متشكل از 40 ايستگاه تلويزيوني و بيش از 200 ايستگاه راديويي بود . ريموند ويليامز در كتاب تلويزيون : فن آوري  و گونه فرهنگي » عنوان مي كند . ويژگي تجاري تلويزيون را بايد در سطوح مختلف مورد توجه قرار داد : از نظر ساخت برنامه جهت سود بردن در يك بازار شناخته شده از نظر اقتصادي كانالي براي تبليغات تجاري و به عنوان يك شكل فرهنگي و سياسي كه مستقيماً توسط هنجارهاي يك جامعه سرمايه داري  به وجود آمده و بدان ها وابسته است جامعه اي كه هم كالاهاي مصرفي و هم شيوه زندگي مبتني بر آن كالاها را به فروش مي رساند و
اين كار را در فضايي روحي انجام مي دهد كه همزمان هم زاده منافع و نفوذ
صاحبان سرمايه محلي است و هم در چار چوب يك برنامه سياسي توسط قدرت غالب سرمايه داري بين المللي سازمان يافته است .

مروري برديدگاه هاي هربرت شيلر (هربرت شيلر)

       مكتب اقتصاد  سياسي رسانه ها ازسال 1969 تحت تأثير انديشه هاي هربرت شيلر انديشمند فقيد امريكايي گسترش يافت وي درآن سال با انتشاركتاب «وسايل ارتباط جمعي وامپراتوري امريكا»ابعادسلطه جهاني امريكايي را با تأكيد برنقش قدرت فرهنگي رسانه ها مطرح كرد. دالاس اسمايت در مورد اين
كتاب مي گويد كه با چاپ اين كتاب براي اولين بارساختار وسياست ارتباطات جمعي در ايالات متحده به طور جامع با توجه به مهمترين كار كرد آن
كار كردهاي اقتصادي وسياسي به صورت انتقادي مورد بررسي قرار گرفت (معتمدنژاد1377)او درسال 1973 دركتاب گردانندگان افكار- چگونگي سوء استفاد ه متخصصان
نمايشگري هاي سياسي تبليغات بازرگاني ، ارتباطات جمعي وافكار سنجي ايالات متحده در جلب عقايد عمومي را آشكار كرد. شيلر در سال 1976 در كتاب «ارتباطات وسيله فرهنگي » ريشه هاي استيلاي فرهنگي وارتباطي جهاني امريكا و
همچنين شرايط كنوني اين سلطه جهاني وشيوه هاي گوناگون آن رامطالعه كرده است كتاب ديگراو «حاكميت ملي وارتباطات بين المللي» نام دارد كه در سال 1979 انتشاريافت دراين كتاب اوزيربناي اطلاعاتي شركت هاي چند مليتي بين المللي شدن سرمايه وصدور مصرف. مداخله مستقيم دروسايل ارتباطي محلي از طريق شركت هاي چند مليتي فن آوري رايانه اي وسيستمهاي اطلاعاتي ونقش آن  در وابستگي كشورها رابررسي كرده است قلمرو مورد علاقه شيلر اقتصادسياسي ارتباطات
است. كتاب ديگراواطلاعات واقتصاد بحران نام دارد. دراين كتاب شيلر درصدد
 است تامنابع فن آوري هاي نوين، نيروهاي موثربراختراع وكاربردآنهاوكساني
راكه در اين ميان سود مي برندبه دقت مورد بررسي قراردهد. روش شناسي اونگرشي است كه نيروهاي ساختارموجودوحاكم وهمين طور طبقات اجتماعي قابل شناسايي رادربرگيرد. او مي گويد «من ازمنابع متعدد براي تفكربهره مي جويم
اما به اقتصادسياسي كلاسيك كه به ساختارطبقاتي توجه داردنزديك هستم
اين روش به من كمك مي كند تادريابم چه كساني سودمي برند وچه كساني مي‌پردازنداز مهم ترين روشنگري هاي نقادانه شيلر آشكار سازي جنبه هاي اقتصادي سياسي گسترش فن آوري هاي جديد ارتباطي واطلاعاتي درجهان معاصراست. هربرت شيلر اصلي ترين پيامدخصوصي سازي امكانات وفرايندهاي ارتباطي را«تحميل معياربازار» مي داند پيامد ديگرواگذاري مسئوليت برنامه ها وبينندگان به شركت هاي فراملي است كه از طريق واسطه اي به نام آژانس تبليغاتي عمل مي كنند به تعبير شيلريك مدارالكترونيكي دنيارابه هم پيوندداده است تا درخدمت كنترل اموربراي جامعه شركت هاي فراملي باشد شيلر عقيده دارد كه سيستم ها و فرايند هاي پيشرفته ارتباطي به طرزي فراگير در خدمت تجارت و بازاريابي قانون و نظم و سرگرمي هاي ايدئولوژيك قرار گرفته اند ووسايل ارتباط جمعي زمينه رواني اين تحولات را فراهم كرده اند شيلر تصريح مي كند كه
 «عصر اطلاعات » عبارتي بي مسمي و «انقلاب ابزارهاي ارتباطي » عبارتي
بي معناست و نظام هاي اطلاعاتي به اين دليل از راه هاي مختلف توسعه يافته اند
كه حافظ و ضامن اقليتي ناچيز باشند اقليتي كه ضررها را  به اكثريت  بزرگ تحميل كرده است .

خصوصي سازي تضعيف بخش عمومي

       مرجع  خصوصي سازي همه گير شده و در حال عقب راندن و حتي حذف قلمروهايي است كه به لحاظ تاريخي عمومي و غير تجاري بوده اند اين موج بيشترين تأثيرات را بر امنيت فرهنگي آموزشي بهداشتي و اقتصادي اكثر مردم گذاشته است شيلر به نمونه هايي از افول قلمرو عمومي و پيشروي بخش خصوصي
اشاره مي كند ولي مهم ترين مورد را   كنترل اطلاعات ضروري جامعه توسط
 بخش خصوصي مي داند . به نظر او بخش عمومي بر آيند جدايي ناپذير و   پيوسته مبارزات اجتماعي و بحران هاي سياسي  - اقتصادي است . او بخش عمومي را مجموعه اي متشكل از كاركردهاي اجتماعي و دستگاهي كه از نيروي قهريه برخوردار است مي داند به عقيده شيلر قدرت ثروت و اقتدار شركت هاي محوري خصوصي وارد بخش عمومي شدند و مشخصه اجتماعي آن را تهي ساختند و در عين حال رشد جنبه قهريه آن (پليس ‏، نيروهاي مسلح و سرويس هاي امنيتي و اطلاعات) را تقويت كردند . شركت ها علاوه بر سلاح هاي سنتي از ابزارهاي نوين براي اين كار استفاده كرده اند - اين ابزار ها عبارتند از مشاوران روابط عمومي ها . تبليغات و دسترسي عام به نظام هاي اطلاع رساني ملي و فراملي . در حال حاضر بانكداري بيمه ارتباطات تبليغ مسافرت و سرگرمي به طرز گسترده اي به جريان هاي اطلاعاتي و پردازش‌ داده ها متكي شده اند . مالكيت و دسترسي به اطلاعات ابزاري سود آور شده و ذخيره كنندگان اطلاعات و انبارهاي اطلاعاتي در قلمرو  سرمايه‌گذاري شركت هاي خصوصي قرار گرفته اند تبديل شدن اطلاعات به كالايي فروختني باعث شده كه نهادهايي مثل دانشگاه ها كتابخانه ها و خود دولت ناچار به خصوصي سازي شوند و يا كنترل خود را بر فرايند اطلاعات از دست بدهند . واحد هاي دانشگاهي ملي به منابع بالقوه سود آور اطلاعاتي تبديل شده و به لحاظ مالي و ساختاري به   شركت هاي خصوصي گره خورده اند آزمايشگاه ها بيش از بيش درهاي خود را به روي صنايع گشود ه اند نتايج و يافته هاي پژوهشي به منظور كاربردتجاري در اختيار شركت ها قرارگرفته اند و كتابخانه ها امكانات خود را به بانك هاي اطلاعاتي سرمايه گذاري تجاري متصل ساخته اند . ويژگي عمومي بودن كتابخانه ها تضعيف ورابطه تجاري آن تعميق شده است و تركيب و ويژگي مطالب موجود در كتابخانه هابا تغيير مراجعه كنندگان از عامه مردم به افراد پولدارناگزير تغيير خواهد كرد بازده عظيم اطلاعاتي و اطلاعات فراوان علمي و اجتماعي توسط شركت هاي خصوصي در حال سازماندهي ، بسته بند ي و فروخته شدن است . اطلاعاتي كه اساسا‏‎‎‎‏ًبا پول مردم توليد شده اند هنگامي كه قدرت پرداخت معيار دسترسي به اطلاعات شود شكافت ها ي جامعه عميق تر مي شود .

 

 خصوصي سازي ايدئولوژيك و تبليغات

توسعه پخش مستقيم ماهواره اي فضاي مناسبي را براي جامعه تبليغاتي به وجود آورده است و هزينه هاي آگهي ها در همه رسانه ها سال به سال رو به
 افزايش است و فعاليت فرهنگي مقبول همگان بدون اندك مخالفتي در حال ضعيف شدن است شيلر به زيان هاي اجتماعي ناشي از خصوصي سازي سپهر فرهنگي ارتباطي اشاره مي كند و مي گويد . اداره هنجار و نظم اطلاعاتي فرهنگي توسط شركت هاي بزرگ فراملي مخاطرات زيادي دارد .

 يكي از اين مخاطرات اين است كه آگاهي اجتماعي به هدف عمده حملات
ايدئولوژيك تبديل مي شود . به عقيده شيلر در نتيجه بروز اين سپهر فرهنگي -
ارتباطي خودسانسوري به يك مؤلفه دروني و ذاتي در كارهاي فكري و مبتني بر خلاقيت تبديل مي شود در چنين فضا ي رسانه اي بيننده شنونده و
 خواننده با ايدئولوژي شركت ها احاطه شده و به نفع رفتارهاي لازم براي
خصوصي سازي دستور دريافت مي كنند . به نظر شيلر مخاطره ديگر عميق تر شدن شكافي است كه بين درك مردم وواقعيت هاي جهاني وجود دارد . پيام هاي رسانه هاي تحت كنترل شركت ها «كشمكش هاي اجتماعي معاصر» و نيز خواست مردم جهان براي تغيير بنيادين مناسبات فرهنگي و اقتصادي را حذف مي كنند واقعيت ها را كوچك جلوه مي دهند و دست به تحريف آنها مي زنند از ديد
شيلر فن آوري هاي نوين براي نظام تجاري بين المللي سودمند هاي زير را دارند .

 

1-   جريان هاي اطلاعاتي در خدمت توليد كالاها و خدمات :

       همه امور تجاري و بيمه نظام پرداخت  ها مديريت دارايي بانكداري بين المللي واوراق بها دار با استفاده سريع از ابزارهاي جهاني ارتباطي صورت مي‌ پذيرد جريان داده هاي فرامرزي به عوامل حياتي از نظام تجاري جهاني تبديل شده اند .

2-   تقسيم كار جديد بين المللي

        شركت هاي عمومي در جست وجوي نيروي كار ارزان با دسترسي به بازارهاي جديد و يا تسهيل عملكرد در جوامع ضعيف و ضربه پذيري به موجوديت هايي فراملي تبديل مي شوند كه در چندين كشور صاحب تسهيلات هستند . قابليت اداره يك تجارت پراكنده جهاني . كاملاً به جريان هاي اطلاعاتي پر حجم سريع و مطمئن وابسته است توسعه فن آوري هاي اطلاعاتي در پاسخ به همين نيازها صورت گرفته است .

3-   جريان هاي اطلاعاتي براي بازرايابي و مصرف :

       فعاليت هاي تبليغي و بازار يابي فراملي ها عمدتاً بر دسترسي كامل به نظام هاي ملي رسانه اي استوار است مقامات سخن پراكني دولتي . تضعيف و تعويض مي شوند و يا تحت فشار قرار مي گيرند تا در جريان نفوذ با موجوديت هاي تجاري شريك شوند اين اتفاقات با حمايت هاي سياسي  و مالي فراملي ها رخ مي هد . هدف نظام هاي تجاري علاوه بر   پول سازي غلبه بر بي ميلي تاريخي مقامات دولتي سخن پراكني است تا اجازه تبليغات را بدهند در مجموع به نظر شيلر سرمايه فراملي ها فن     آوري  نوين اطلاعاتي و نظام هاي رسانه اي وابسته به پول تبليغات فراملي ها به همراه نيروهاي مسلح هميشه حاضر ستون هاي نظم بين المللي اطلاعاتي
و اقتصادي را تشكيل مي دهند .

نظريه هاي انديشمندان در مورد اقتصاد سياسي رسانه ها

ريموند ويليامز

ريليامز در مقاله ابزارهاي ارتباطي به مثابه ابزارهاي توليد صايع فرهنگي را بخش لاينفك حفظ اقتصاد بازار و در واقع هسته اصلي آن معرفي مي كند و عقيده دارد كه بايد به نقش متقابل اقتصاد و فرهنگ توجه داشت تا مرزهاي فرهنگي به گونه اي وسيع تر و بزرگ تر تحميل شوند به نظر او صورت بندي ها و ضوابط نظريه اي بايد بازسازي شوند و از طريق بازنگري در نظريه هاي پيشين مي توان تغييرات نوين را مورد بررسي قرار داد وي بر اين باوز است كه تمايز قديمي «زير ساخت » اقتصادي و «روساخت» غير مادي(يعني شكل هاي فرهنگي و نمود هاي يك نظم اجتماعي مفروض مستلزم اصلاح است زيرا :  ابزارهاي ارتباطي  -  به مثابه ابزارهاي توليد اجتماعي  -  در شخصيت ارتباطي جوامع مدرن و در ارتباط با مناسبات بين جوامع نوين اهميت زيادي پيدا كرده اند اين مقوله در تماميت اقتصاد  مدرن و توليد صنعتي قابل رؤيت است  «توليد ارتباطي » در حمل و نقل چاپ و صنايع الكترونيك به جايگاه كيفي متفاوتي دست يافته اند اين تحول چشمگير هنوز در مرحله اوليه خود به سر مي‌برد و به خصوص در عرصه الكترونيك راه درازي را درپيش دارد با توجه به دگرگوني هايي كه در ابزارهاي توليد اجتماعي و همچنين درباره توليد اجتماعي به خصوص در قلمرو آموزش به وجود آمده است . فرايند هاي بنيادي و اصولي آموزشي دگرگون شده اند . بدين ترتيب انتقال خرد اجتماعي و انتقال تعاريف و نشانه هاي اصلي سازنده اين خرد تغيير يافته اند در چنين شرايطي آميزه تغييرات فن آورانه محاسبات اقتصادي و شكل نهادي اجتماعي بر شرايط كلي فرهنگي  -  اجتماعي تأثير مي گذارد . ويليامز در كتاب به سوي 2000 كالايي كردن اطلاعات را ويژگي فراگير صحنه اجتماعي امروزي مي داند به نظر او كالايي كردن اطلاعات ناشي از نوعي ديدگاه كوته بينانه بر اساس مزيت هاي آني است اما هم تأثيرات فردي دارد و هم قلمرو عمومي زندگي را به تحليل مي برد و معيارهاي بازار را به عرصه هاي تعامل اجتماعي تسري مي دهد .

نيكلاس  گارنهام  

       وي در سال 1979 در ماهنامه رسانه فرهنگ و جامعه مقاله اي دارد با عنوان « سهم اقتصادي سياسي در ارتباطات جمعي» وي  در اين مقاله خاطر نشان مي كند كه تفكيك فرهنگ ، سياست و اقتصاد بي معني است ارتباطات الكترونيك مخرج مشترك توليد رو به رشد كالاها و خدمات است و اطلاعات به اصلي ترين بخش فرايند توليد تبديل شده است وتحت كنترل معيارهاي بازار در آمده است . به نظر او معيارهاي بازار در توليدات صنعتي و فرهنگي هم ساني ايجاد مي كنند او
 مي نويسد : براي ساختار فرهنگ و همچنين توليد مصرف و بازار توليد آن . و نيز براي درك نقش وسايل ارتباط جمعي در اين فرايند بايد برخي از مسائل محوري اقتصاد سياسي را مورد توجه قرار دهيم مسائلي مانند كار مولد و غير مولد رابطه بخش هاي خصوصي و عمومي نقش دولت در انباشت سرمايه نقش تبليغات در سرمايه داري امروز و غيره .

ادوارد هرمان و نائوم چامسكي

       به نظر آنان رسانه هاي گروهي در خدمت جلب حمايت مردمي براي منافع
ويژه اي هستند كه بر كشور حاكم است و در جهاني كه تمركز سرمايه و درگيرهاي عمده منافع طبقاتي وجود دارد تبليغات مهم ترين جنبه خدمات كلي رسانه هاست
مهم ترين عاملي كه بر محتويات رسانه ها تأثير مي گذارد مالكيت رسانه ها است و نياز رسانه ها به منفعت شديداً بر فعاليت خبري و محتواي كلي آنها تأثير مي گذارد . آنان تأكيد مي كنند كه رسانه هاي گروهي به واسطه نياز اقتصادي و منافع متقابل به يك رابطه همزيستي يا منافع قدرتمند اطلاعات كشيده مي شوند به نظر آنان ايدئولوژي حاكم كه يا در قالب خير خواهي دولتي و يا شايستگي بخش خصوصي معرفي مي شود به  عنوان يك مكانيسم كنترل و انضباط در اقتصاد سياسي عمل مي كند به نظر آنان براي كمك به ساخت سيستم رسانه ها به طوري كه نيازهاي يك جامعه مستقل را بر آورده سازند بايد دستيابي بيشتري به كانال هاي پخش وجود داشته باشد اين دستيابي بايد شامل مالكيت و نه صرفاً يك برنامه ظاهري و موقت باشد آنان حاكميت معيارهاي بازار بر رسانه هاي گروهي را باعث تمركز مركز خبري و تسهيل دخالت دولت مي دانند  ادوارد هرمان در مقاله ديگري با عنوان رسانه ها در اقتصاد سياسي ايالات متحده  - با اشاره به نقش گزينشگران ارتباطي در اقتصاد سياسي رسانه ها مي گويد كه گزينشگران پيش از آن كه دست اندركاران حرفه اي مطبوعات و رسانه ها باشند سازمان هاي سود سازي هستند كه روابطي نزديك با حكومت و بازار دارند . اين شبكه صاحبان قدرت اخبار و سرگرمي ها را طوري گزينش مي كنند كه بر آورنده نياز امنيت حاكم باشند ارائه مطالب مخالف ، تنها به شكل فرعي در چار چوب هاي رسمي در مي آيند و به وسيله نيروهاي بازار آزاد و بدون سانسور دولتي پياده مي شوند كه اعتبار ايدئولوژي حاكم و چشم اندازهاي آينده را توسعه دهند .

سيس . جي . هاملينك

       هاملينك واژه جامعه اطلاعاتي را يك اسطوره مربوط به انتهاي قرن بيستم
مي داند كه از طريق آن مفاهيم ضمني هنجارسازي در تفسير تاريخي ارائه مي شود . او جامعه اطلاعاتي را يك مفهوم ذهني مي داند كه در پي اعلام دوره اي اساساً متفاوت از تاريخ بشر است دوره اي كه در آن ارزش ها ، آرايه هاي اجتماعي و شيوه‌هاي توليد پيشين  گسسته مي شوند اسطوره جامعه اطلاعاتي داراي سه بعد
اقتصادي  ، سياسي ، فرهنگي  است . هاملينك مي گويد علي رغم اين كه جامعه اطلاعاتي به مثابه انقلابي  معرفي مي گردد كه در آن انحصار زدايي مي شود و عمر توليد سرمايه داري و صنعتي به پايان مي رسد با يك تحليل هوشيارانه روشن مي شود كه اين جامعه يك پديده غير انقلابي است به نظر هاملينك اگر جهان را از ديدگاهي تاريخي مشاهده كنيم خواهيم ديد كه تحولات ابزارهاي فني هيچ گاه به تنهايي نتوانسته است روابط قدرت را ميان برندگان و بازندگان وميان حاكمان و زير دستان تغيير دهد به عقيده او بنا به دلايل زير افراد همانند دوره هاي فئودالي و سرمايه داري كه در دسترسي به زمين و سرمايه محدوديت داشتند براي دسترسي به اطلاعات دچار محدوديت هستند .

1-  پيچيده و تخصصي تر شدن اطلاعات باعث مي شود كه علي رغم افزايش حجم اطلاعات موجود بر شمار افراد كم دانش افزوده شود .

2-  بهربرداري از منابع اطلاعاتي مستلزم مهارت هاي فكري و اداري بسيار پيشرفته اي است كه در جامعه بسيار نا عادلانه توزيع شده است .

3-  سخت افزارها و نرم افزارهاي پيشرفته براي پردازش اطلاعات گران هستند و فقط تعداد محدودي توانايي خريد آن را دارند .

4-    زير ساخت ضروري براي توليد پردازش ذخيره سازي بازيابي و حمل ونقل اطلاعات در دسترس نيست .

5-  اطلاعات تنها در صورتي تبديل به منبع قدرت مي شود كه ابزارهاي مادي و استراتژيك براي اقدام عملي وجود داشته باشد و آگاهي به تنهايي چاره ساز نيست .

6-   كنترل و نظارت بر پيشرفت در فن آوري اطلاعات و دسترسي به آن در جهان بسيار ناعادلانه تقسيم شده است .

       به نظر هاملينك با نگرشي تاريخي به پديده «جامعه اطلاعاتي » روشن مي شود كه هدف از آن تأمين منافع كساني است كه «انقلاب اطلاعاتي » را به حركت مي‌اندازند و آن را اداره مي كنند اينها قدرتمند ترين بخش هاي جامعه برگزيدگان اداره كننده حكومت مركزي تشكيلات نظامي و شركت هاي صنعتي جهاني هستند .

يحيي كمالي پور:

       دكتر «كمالي پور» ضمن بحث   در مورد  اقتصاد سياسي رسانه ها به نهادها ي كنترل رسانه ها اشاره دارد . وي نهادهاي كنترل را به چهار دسته اصلي تقسيم
مي كند :

1-   نهادهاي كنترل سياسي

       تعدادي سازمان هاي دولتي هستند كه به منظور نظارت بر عملكرد رسانه ها تشكيل مي شوند (مانند كميسيون هاي صدور يا تمديد پروانه ، يا كميسيون هاي نظارتي )

2-   نهادهاي كنترل اقتصادي

       هم از طرف آگهي دهندگان و هم از طرف «پشتيبانان مالي» كنترل اعمال
مي شود

3-   گروه هاي فشار

       گروه هايي هستند كه رسانه ها را از حيث موضوعي خاص مورد بررسي قرار مي دهند و در صورت مشاهده خطا آنها را تحت فشار مي گذارند .

4-   گروه هاي خود سانسور

        گروه هايي هستند كه بوسيله خود رسانه ها تشكيل مي شوند و هدف آنها اين است كه هم جنبه خود را بالا ببرند و هم از وضع قوانين دست و پاگير جلوگيري كرده و از كنترل هاي دولتي بكاهند مثلاً برنامه ريزي براي ساخت برنامه هاي غير جنجالي كه بحث انگيز نباشد و اعتراضاتي را ايجاد نكنند .

حميد مولانا

        دكتر حميد مولانا در بحث پيرامون ويژگي هاي بزرگراه هاي اطلاعاتي ، عقيده دارد كه اين بزرگراه ها ، حاصل تحقيقات و سرمايه گذاري دولت هاي بزرگ امريكاي شمالي و اروپايي در سه رشته كامپيوتر ماهواره ها و صنايع فضايي و هوايي است  و گسترش آنها در راستاي استفاده صنايع جنگ و دفاعي بوده است . به نظر وي  به دنبال واگذاري اين بزرگراه ها به شركت هاي بازرگاني و تجارتي غرب با استفاده از اين بزرگراه هاي اطلاعاتي اموري مانند تجارت جهاني ، فعاليت بازارهاي صنايع فرهنگي گسترش رسانه ها و شركت هاي اطلاعاتي چند مليتي و غول هاي جهاني ، حركت ميليون ها سرباز و مسافر و توريست در دنيا نفوذ و تسلط اطلاعاتي، عملي و بانكي امكان پذير شده است  وي   ويژگي هاي بزرگراه هاي اطلاعاتي را چنين بر مي شمارد .

1-  اكثر در اختيار ، دسترس و مالكيت شركت هاي بزرگ خصوصي هستند و سياستگذاري گسترش و مقرارت آنها با اهداف اين شركت هاي بزرگ انطباق و هم خواني دارد لذا تسلط بازرگاني و ديدگاه هاي مالي اولين مبناي استفاده از اين بزرگراه هاست

2-  در جهت تشكيل اين بزرگراه ها شركت هاي مختلف اطلاعاتي و ارتباطي به تريج دريكديگر ادغام مي شوند و مؤسسات بزرگ چندين ميليارد دلاري بوجود مي آيند كه از همه محصولات در يك جاده و خط واحد استفاده
مي كنند.

3-  قوانين و مقررات ملي رفت و آمد در آنها اغلب در دست شركت هاي خصوصي است در سطح جهاني اين مقررات نيز نامعلوم مبهم و تحت نفوذ ممالك بزرگ صنعتي است .

4-  ساختمان و گسترش آنها به گونه اي است كه ، هم امكان استفاده وسيع و دامنه دار افراد را از اطلاعات و ارتباطات افزايش مي دهد و هم امكان كنترل كامل افراد و سوء استفاده از اطلاعات شخصي را با لا خواهد برد . همچنين به عنوان عامل بالقوه سلطه گرايي  و هجوم فرهنگي اقتصادي و سياسي مطرح هستند

فرد فيجس

       اين محقق امريكا يي «امپرياليسم ارتباطي» را در قالب مسائل «سلطه و
 وابستگي »بررسي كرده است به نظر او نظريه وابستگي نوعي برداشت جديددر باره سلطه سرمايه داري است كه به موجب آن توسعه ملي واقعي به معناي رهايي از وابستگي معرفي مي شود نظريه وابستگي بر تجزيه و تحليل اوضاع و احوال تاريخي خاص جوامع وابسته استوار است و در آن به نقش نيروها و عوامل خارجي و مافوق ملي كه موجب ايجاد و حفظ توسعه نيافتگي جهان سوم شده اند (به ويژه كمپاني هاي فراملي ) تكيه مي شود . البته به روابط پوياي موجود بين عوامل داخلي ، (مانند ساختار طبقاتي و شرايط تاريخي ) با عوامل خارجي (مثل كمپاني هاي بزرگ فراملي و نهاد هاي مالي بين المللي) نيز توجه دارند . در اين مورد«فيجس »  تاكيد مي كند كه نبايد نيروها و عوامل موجود در سطح وملي يا محلي را ناديده گرفت به عقيده او نياز به مطالعه «امپرياليسم وسايل ارتباطي » به منزله يك پديده تاريخي و توجه به اين كه امپرياليسم مذكور چگونه در شريط و مراحل خاص تاريخي وجود دارد ارتباط بسيار نزديكي با ضرورت بررسي عوامل داخلي و پو يايي هاي موجود بين المللي بين اين عوامل ونيروها و منافع خارجي در زمينه ارتباطات دارد .

آرماند ما تلار

«ماتلار » اهميت مقررات زدايي را در بين المللي شدن ساختار نظام هاي ارتباطي ملي ياد آوري مي كند به نظر او مقررات زدايي ، تحولي خود به خود نيست بلكه زاييده اراده سياسي است . او مي گويد مقررات زدايي نه به مفهوم فقدان مقررات بلكه جست وجوبراي جايگزين كردن مقررات متفاوت است از ديد وي فرايند مقررات زدايي ، مجموعه شبكه هايي ارتباطي را متزلزل مي كند و مديريت و سازماندهي جديدي را براي آن ايجاد خواهد كرد . لذا تاكيد مي كند كه : طرح مقررات زدايي ، پيشنهادي براي تربيت دوباره فضاي همگاني است اين امر مستلزم تعريف مجدد مفهوم بيان آزاد است : بيان آزاد شهروند وارد حيطه رقابت مستقيم با بيان آزاد تجارتي مي‌شود « او معني واقعي مفهوم «مقررات زدايي » را چنين بيان مي كند : فضاو محيطي كه فاقد هر نوع مقررات موثر است . محيط مربوط به ابزار ووسايل رسانه اي كاملاً به حال و قواعد بازار رها شده »

جيمز دي هالوران

هالوران مقاله‌اي دارد با عنوان «ملاحظات اجتماعي نو آوري هاي فني در ارتباطات » كه در كتاب افسانه انقلاب اطلاعات به ويراستار ي « ميشل ترابر چاپ شده است وي در اين كتاب پژوهش در زمينه وسايل ارتباطي جمعي را پاسخي به نياز هاي صنايع ارتباطي مي داند هالوران از تحقيقات تجربي كه در پاسخ به نياز هاي علمي و بازرگاني صورت مي گيرد انتقاد مي كند مي گويد كه پيامد اين رهيافت سرويس گراپذيرش بي چون و چراي نو آوري هاي فن آورانه به عنوان پيشرفت اجتماعي است . بنابراين به نظر او بايد در تحقيقات اجتماعي اين نكات مد نظر قرار گيرد :

1-  چون با يك فراگرد ارتباطي كلي سروكار داريم بايدهمه عوامل سياسي و اقتصادي موثر در توسعه و گسترش ابداعات ، عرضه ، كاربرد بازده و بهره جويي از آنها مورد توجه كافي قرار گيرد .

2-  پيامد هاي ابداعات و نو آوري هارا مي توان فقط در دورن بافت هاي تاريخي ، اقتصاد ي ، جامعه شناختي مناسب و با توجه به ديگر نهادها ، فراگرد ها و روندها مورد بررسي قرار داد

3-  بايد توان فن آوري هاي ارتباطي جديد براي اهداف سازنده اجتماعي  كاملاً مشخص مي شود و برآورده شدن اين نياز ها به عملكرد بازار آزاد واگذار نشود به نظر ها لوران همه اينها مستلزم توجه به رابطه موجود ميان سياست هاي ارتباطي و سياست هاي تحقيقاتي است . او همه اين ملاحظات را هم در سطح ملي و هم در سطح بين المللي به همديگر مربوط مي دارند

مجيد تهرانيان :

در كتاب ارتباطات جهان گسترو سياست هاي جهاني دكتر تهرانيان به اين نكته اشاره مي كند كه از حدود چهار قرن پيش تاكنون افراد و گروه ها جايگاه خود را درسلسله مراتب جهاني بر اساس ميزان دسترسي اقتصادي سياسي و ارتباطا تي به دست آورده اند وي تفاوت دوره معاصر را با دوره هاي قبلي در اين مي داندكه به جاي مرزهاي جغرافيايي و زميني ، مرز بندي جديدي براساس اطلاعات صورت گرفته كه جهاني گري و ملي گري را رودر روي هم قرار داده است او با مروري تاريخي بر پيدايش و سقوط نظام هاي كشاورزي صنعتي و اطلاعاتي نتيجه مي گيرد كه :

سلطه ، واقعيت پايدار تاريخي در هر سه نظام كشاورزي ، صنعتي و اطلاعاتي بوده است ، در طول  اين دوره ها امپرا طور ي هاي استعمار ي يا با پيروي از روش متمركز انباشت سرمايه و تحريك اجتماعي و يا الگوي سرمايه داري دموكراتيك به وجود آمده اند . دكتر تهرانيان از سه مرحله توسعه سرمايه ياد مي كند : توسعه بازار ، انحصار و وحدت سرمايه (پايان كاپيتاليسم ) و مي گويد كه در مرحله سوم ثروت هاي فراملي با استفاده از فن آوري هاي ارتبا طي به دورترين نقاط جهان نفوذ يافته است . اين نفوذ سرمايه ، توليد كالاها را شديد اً افزايش داده ، نابرابري هاي طبقاتي درون كشور ها را عميق بخشيده است از سوي ديگر مقاومت فرهنگي و سياسي عليه هژموني جهاني خيزش مقاومت مذكور (به صورت پيدايش جنبش هاي ملي گرا و قومي ، سنت گرايي نو و تكيه بر سياست هاي فرهنگي ملي) همراه با رشد فرهنگ فرا مدرن ، شكاك و نيست گرا .

پيامد هاي ارتباطات جهاني هستند . دكتر « تهرانيان » جهاني شدن اقتصاد از يك سو وانشقاق سياسي را از سوي ديگر تناقض حاد دروني جهان كنوني مي داند . به نظر وي امپرياليسم جديد امپرياليسم اطلاعاتي  است كه مبتني بر« اقتصاد هاي اطلاعاتي  » و «رژيم هاي قانونگذار فراملي »  (بانك جهاني ، صندوق بين المللي پول ، سازمان تجارت جهاني و اتحاديه ارتباطات بين المللي راه دور ) است وي همگرايي نظام سرمايه داري جديد و امپرياليسم اطلاعاتي را نتيجه فن آوري هاي جديد اطلاعاتي و ارتباطي مي داند كه تقسيم كار جديد جهاني و تمركز زدايي سرمايه را در سراسر جهان امكان پذير ساخته اند نفوذ نيروهاي اقتصادي جهاني ساز به مناطق مختلف جهان موجب كنترل دقيق تر و غير مستقيم تر نظام هاي سياسي جهان شده است استراتژي كنترل سرمايه داري جهاني مبتني بر كنترل اطلاعات كنترل منابع سرمايه ، حق اختراع و حق مؤلف نظارت سياسي و دستكاري سياستمداران ، تبليغات جهاني و هويت مصرفي است اما به طور همزمان فن آوري  هاي ارتباطي به طور نا خواسته موجب آگاهي مردم جهان نسبت به هويت فرهنگي شان ، افزايش قوم گرايي و مقاومت در برابر همسان سازي جهاني شده است .

جمع بندي

نگرشي كلان و انتقادي به حوزه هاي فرهنگ اقتصاد و سياست در سطوح ملي و فراملي ، تأكيد بر مطالعات تاريخي و در نظر گرفتن دگرگوني هاي سياسي اقتصادي به طور همزمان و آثار اين دگرگوني ها بر فرهنگ و جامعه ، وجه مشترك ديدگاه ها در مكتب سياسي رسانه هاست . ضمن اين كه كساني كه از منظر اقتصادي سياسي به رسانه ها مي پردازند ، نظام هاي اقتصادي ، نظام سياسي و به ويژه تحولات نظام سرمايه داري را با يكديگر مقايسه مي كنند .

آنان بر مطالعات كيفي و بررسي فرايند ها به جاي تحقيقات تجربي و آماري خرد  تأكيد مي ورزند و به نقش نهادها ، ايدئولوژي ها و فرايند ها در تحولات تاريخي اقتصادي و سياسي توجه دارند . ديد آنها نسبت به وضعيت كنوني جهان چندان خوشبينانه نيست . از سوي ديگر ، اين نظريات از نظر ميزان تأكيد ي كه بر تأثير نهاد سياسي يا نهاد اقتصادي بر رسانه ها دارند با يكديگر متفاوتند ، البته با توجه به خاستگاه هاي فكري نظريه پردازان مذكور در جوامع مختلف اين تفاوت طبيعي است . ضمن اين كه چون اكثر نظريات مذكور در سطح فراملي و با در نظر گرفتن شرايط  نظام سرمايه داري جهاني به تبيين پرداخته اند  وزن نهاد اقتصادي و به ويژه شركت هاي فراملي بيشتر است نقطه قوت اين نظريات پرهيز از نگرش هاي تأييدي غالب و توجه  فراگيرآنان به جنبه هاي مختلف تعامل نهاد هاي اقتصادي سياسي و فرهنگي است توجه به ريشه ها و بنيادهاي تأ ثير گذار بر آثار فرهنگي و اجتماعي رسانه ها يعني فرا يند هاي مالكيت ، توليد و توزيع ، قدرت هاي نهان گرداننده نظام هاي ارتباطي  و اطلاعاتي نيز از نقاط قوت اين مكتب به شمار مي آيد . در نزد پيروان اين مكتب كم تر شيفتگي وخوش باوري ساده انگارانه  درباره نقش فن آوري هاي نوين اطلاعاتي و ارتباطي ديده مي شود و كاملاً از جنبه هاي منفي و آثار زيان بار اين فن آوري هاي به ويژه در بخش خدمات عمومي و اجتماعي آگاهند . به عنوان نقاط ضعف نظريه هاي اين مكتب شايد بتوان به وسعت قلمرو مورد بررسي و دشواري رد و اثبات ادعاهاي مطرح شده در مورد وضعيت كنوني و آينده جهان (وبه ناچار واگذار ي اثبات يا رد آنها به آزمايشگاه تاريخ ) اشاره كرد . از سوي ديگر بايد به اتكاي زياد صاحب نظران مكتب اقتصاد سياسي به مطالعات كيفي (كه ذهني ، تفسيري ، و همراه با تعبير و تأويل است ) كم توجهي آنان به شرايط ساختار ي داخلي جوامع و توجه بيش از اندازه به ساختار هاي جهاني و فراملي براي تبيين عقب ماندگي ها و تداوم سلطه نيز اشاره كرد .


منابع :

1-  اينگليس ، فرد ، 1377 «نظريه رسانه ها » ترجمه محمود حقيقت كاشاني ، تهران مركز تحقيقات ، مطالعات و سنجش برنامه اي صدا وسيما ي جمهوري اسلامي ايران .

2-  شكر خواه ، يونس ، 1371   ،«دگرگوني جهاني و ديدگاه‌هاي شيلر»، به نقل از ، رسانه ، ش 11 ، پاييز 17 ، صص 81-76 .

3-  شيلر هربرت ، آي ، 1375 ،و اطلاعات  و اقتصاد بحران ، ترجمه يونس شكر خواه ، تهران ، كانون ترجمه و نشر آفتاب .

4-   كمالي پور ، يحيي ، 1373 ، «عملكرد رسانه ها در آمريكا »، خلاصه درس هاي ارائه شده ، تنظيم مهدخت بروجرد ي علوي ، رسانه ، 73، صص31-24 .

5-  گرين فيليپ  ، 1369 ،«نقد كتاب رضايت توليد ، اقتصاد سياسي رسانه هاي گروهي » ، رسانه ، ش، 4، زمستان 1369   ،‌صص 20- 23

6-   گيلپين ،‌رابرت ، 1378 «ماهيت اقتصادي سياسي » ، ترجمه دكتر محمود تقوي ، اطلاعات اقتصادي سياسي ، ش 144-143 ،‌ صص206 200 .

7-   ماتلار ، آرماند ،‌ 1375 ، «مقررات زدايي در رسانه ها»، ترجمه علي كسمايي ، رسانه ،‌سال هفتم ، ش 4 ، زمستان 75 ، صص 15-2 .

8-   معتمد نژاد ، دكتر كاظم ، 1375 ، « نظريه هاي سلطه ارتباطي جهاني » رسانه ، سال هفتم ، ش 2 ، صص 9-2

9-   معتمد نژاد، كاظم ، 1377 ، مقدمه كتاب «وسايل ارتباط جمعي و امپراطوري امريكا » نوشته هربرت شيلر ، ترجمه احمد مير عابديني ، تهران ، انتشارات سروش .

10-     مك جسلي ، دبليو ، 1369 ، «فيلتر هاي خبري»، مصاحبه با ادوارد هرمان ،‌ترجمه سندسي ،‌ رسانه ، ش 4 ، زمستان 69 ، صص 14-19

11-     هالوران ، جيمز دي ، 1375 ، « نوآوري هاي ارتباطي و پرسش هاي انتقادي » ، ترجمه نورايي بيد خت ، رسانه ،‌زمستان 75 ، صص 31- 22  .

12-      هاملينك سيس ، جي ، 1372 ، «آيا پس از انقلاب اطلاعات زندگي و جود خواهد داشت؟ » ، ترجمه شاهرخ بهار ، رسانه ، بهار 1372 ، صص  12 4 .

13-      هرمان ، ادوارد ،‌1371 ، «اقتصاد سياسي رسانه هاي گروهي » ، ترجمه مجتبي صفوي ، رسانه ، ش 11 ، پاييز 71 ، صص 26 35


موضوع عالم فاني

با بررسي غزلها ي 351 الي 400 نظر حافظ در مورد عالم فاني بدين گونه است :

از نظر حافظ در اين زمان ، دنيا به هيچ كس وفا نكرده است . جهان با اينكه قدمت زيادي دارد ولي سست وبي بنيان است و معتقد است كه عشق مقام بالايي دارد كه جهان بايد فداي عشق بشود ، اين جهان را پرتوي از انوار خدا مي داند و مردم عادي اين جهان ظاهر ي را مي بينند در صورتيكه حافظ از طريق اين جهان ظاهري پي بوجود آفريننده آن برده است .

حافظ مي گويد خوشا به حال روزي كه از اين جهان فاني هجرت كنم وبه دنيايي كه   در آن آرامش است و معشوق كه همان خداست برسد . معتقد است كه اگر از اين عالم فاني به سمت عالم باقي برود با ديد كامل و معرفت و شناخت اين سفر را انجام مي‌دهد .

اين جهان و جهان آخرت و هرچه در آنها پيدا و آشكار و پنهان است همه و هم نشانه هاي وجود خداوند و آفريننده آنها ست . اين جهان قابل اعتماد نيست .

مال وثروت را بايد در اين دنيا جا گذاشت و تنها چيزي كه انسان بايد با خود به آن دنيا ببرد گوهر معرفت و شناخت است . مي گويد كه جهان باقي و دنياي آخرت را بازور و لشكر كشي تسخير نكرده ايم . او معتقد است كه در اين دنيا كارهايي را كه انجام مي دهيم به دليل عمر  كوتاه خود فرصتي نمي شود كه نتايج آنرا در اين دنيا ببينيم . خداوند جهان  قبل از اينكه به اين دنيا بياييم گنجي را به نام عشق در وجود ما نهاد . انسانها در اين دنيا راه را گم كرده اند بنابر اين بايد از كساني كه راه را بلد هستند سؤال كنند تا به مقصد اصلي برسند . هيچ وقت نبايد ناراحت از بين رفتن پست و مقام ومال وثروت باشيم . اگر در اين جهان انسانها رعيت هستند و بندگان و رعيت پادشاهان هستند  اما در دنياي باقي و آخرت به مقام بالايي مي رسند به خاطر انجام اعمال نيكو در اين دنيا . حافظ معتقد است كه انسان به پندونصيحت بزرگان گوش مي كرد هرگز شيفته ظواهر اين دنيا نمي گشت . او زندگي در  اينجا (اين دنيا )  را بدون وجود پروردگار امكانپذير نمي داند .و معتقد است كه نبايد بر جهان تكيه كرد . زندگي در اين دنيا را بايد مغتنم شمارد و از آن براي ساختن زندگي دنياي آخرت استفاده كرد چون ديگر اينطور فرصتي نصيب انسان نخواهد شد . مقصود از زندگي در اين جهان فاني ايجا د مقدمه اي براي ملاقات خداوند در جهان آخرت است . عالم فاني بالاخره ويران و خواب مي گردد.

(موضوع طبيعت )

با بررسي غزلهاي 350 الي 400 مي توان گفت كه حافظ بطور مستقيم از كلمه طبيعت استفاده نكرده است . بلكه از مظاهر و مصداقهاي طبيعت استفاده كرده است كه عبارتند از موسم گل ، باد صبا ، چمن زار چمن . سرو آب روان ، خورشيد ،‌لاله ، ابر ، خزان و بهار فلك ، زمين ، شبهاي وصل ،‌ صبح مدد، نرگس ، سنبل ،‌بستان ، گلستان ، خار ،‌ بيابان ، وقت سحر ، گلگون ، هوا ، كوكب ،‌ غنچه ، درخت ، صحرا ، برگ ، بنفشه ، گلبرگ ، نوبهار .در اين غزلها موسم گل را زماني مي گيرد كه مي خواهد دنياي فاني را ترك كند ، از آتش دوري معشوق ويار خود آنقدر بيقرار شده كه بدنش ذره ذره در حال آب شدن است كه آنرا به گلاب تشبيه كرده است . همه خبرهاي معشوقش را از باد صبامي گيرد . سرورا در يكجا به نشانه آزادي مي گيرد در جاي ديگر به نشانه قد بلند معشوق مي گيرد در جاي ديگر به نشانه افتادگي مي گيرد . شب را به معناي زماني در نظر مي گيرد كه عمل وصل و رسيدن به معشوق اتفاق مي افتد . آب را به نشانه اشك خود در نظر مي گيرد كه قدح معشوق را پر كرده است . خود را به ذره خاك تشبيه مي كند كه دوست دارد باد آنرا به كوي معشوق ببرد .

بيابان را به معناي صحرايي در نظر گرفته كه در آن راه را گم كرده و اين راه تنها با  راهنمايي ،راهنماي زمانه   مشخص مي شود .

آب را به معناي قطرات باران در نظر گرفته كه بر روي گل لاله نشسته پس آنرا پرتو و نشانه اي از حسن معشوق مي داند كه آرزو مي كند خداوند الطاف خود را شامل حال او كند . در اينجا در حقيقت ابر را به جاي الطاف خداوند در نظر گرفته .

نسيم سحري را به عنوان قاصد ي در نظر گرفته كه پيامهاو دعاي عاشق را به سمت معشوق مي برد . نسيم و هواي صبحگاهي روح تازه اي در كالبد انسان مي دهد . شقايق را نشان خون دلها و رنج و عذابها ي عاشق مي داند . دوستي را به مثابه درختي در نظر مي گيرد كه هرچه اين درخت برگ بيشتري داشته باشد نشاندهنده رابطه محكم دوستي است .

در جاي ديگر معشوق را به گل تشبيه كرده كه از بد قولي وبد عهدي آن به باد صبا شكايت كرده است . خار را سمبل ملالتها و سختيهاي جلوي راه عاشق مي داند.

به نظر حافظ سخن اهل دل اينست كه در وقت گل دادن درختان بايد به شادماني و پايكوبي پرداخت .

از ديد حافظ انسانهاي عاشق مانند بلبلهايي هستند كه در موسم گل (فصل بهار ) حرفهاي زيادي براي گفتن با معشوق (خدا ) دارند وحال آنها بسيار متحول و در هم ريخته است اما اين مسائل وحرفها و حالتها را نمي خواهند به هر كس بگويند . خارو گل را نشانه انسانهاي بد كارونيكو مي داند كه بالاخره از اين دنيا مي روند عمرشان تمام مي شود و دنيايي ديگر هم هست چمن آرايي (آفريننده اي ) دوباره آنها را مي‌آفريند . وزش نسيم دل آزرده عاشق و انسانهاي آزرده را تسكين مي دهد . گل لاله را سمبل شهيدان غلتان به خون مي داند .

ووزش باد صبا باعث مي شود كه غنچه باز شده و به حالت گل تبديل شود .

بوي گل در حقيقت نشاني از بوي معشوق است . دل تنگ انسان را مانند غنچه اي مي‌داند كه در باغ و بستان روئيده است . عاشقان مانند نسيم هستند كه به گل مي‌وزد و با آن گفتگو و راز و نياز مي كند . روي معشوق را از نظر زيبايي به بهار زيبا و با طراوت تشبيه كرده است . قد معشوق مانند سروي بلند قد است كه هنوز هيچ سروي به اين قد نروئيده است . معشوق مانند سنبل است كه اگر با گلبرگها پوشيده شود و پنهان نشود باعث غم و اندوه دنيا مي شود . عمر انسان مانند عمر گل بسيار كوتاه و زود گذر است .  

عاشق با شنيدن و احساس كردن بوي بنفشه به ياد زولفهاي معشوق مي افتد .

نتيجه اينكه با همه توضيحات و تفسير هاي ارائه شده در بالا حافظ به طور مستقيم از طبيعت به معناي كلمه آن استفاده نكرد ه بلكه از مظاهر طبيعت استفاده كرده و آن مظاهر اگر چه در ظاهر نشانه طبيعت هستند اما آنها داراي منظور هاو مقصودهاي باطني هستند كه هر كدام از آنها به ويژگيها . خصوصيات يا صفات معشوق و عاشق اشاره دارند و منظوري غير از آنچه در ظاهر است و به نظر مي رسد ، دارند .بنابر اين حافظ انساني عاشق پيشه بوده است .

موضوع : رندي                            غزلهاي 351 الي 400

غزل 355

رموز مستي و رندي زمن بشنو نه از حافظ كه با جام و قدح هردم نديم ماه پروينم شيوه غزل 357

من اگر رند خرا باتم و گر زاهد شهر                    اين متاعم كه همي بيني و كمتر زينم

غزل 362

ما عيب كس به مستي و رندي نمي كنيم       لعل بتان خوشست مي خوشگوار هم

غزل 372

در خرقه از ين بيش منافق نتوان بود           بنياد از اين شيوه رندانه نهاديم

غزل 374

روز نخست چون دم رندي زديم و عشق      شرط آن بود كه جز ره آن شيوه نسپريم

غزل 378

مدد از خاطر رندان طلب اي دل ورنه                    كار صعبست مبادا كه خطايي بكنيم

غزل 379

شاه اگر جرم رندان نه به حرمت نوشد        التفاتش به مي صاف مروق نكنيم

غزل 387

خدا را كم نشين با خرقه پوشان                 رخ از رندان بي سامان مپوشان

با بررسي غزلهاي 351 تا 400 در مورد موضوع رندي فقط 8 بيت آن به موضوع رندي پرداخته بود كه در اين 8 بيت رندو رندي به معناي عشق و سر مستي و مستي بكار رفته بود .

 

 

   

      

                

 


دانشكده صدا و سيماي جمهوري اسلامي

 
 
 
عنوان

 

اقتصاد سياسي رسانه ها

 

 

 

 

 

 

 

 

استاد مربوطه :جناب آقاي دكتر دادگران

 

                                    گردآورنده : امير ساكي

 
 

 

 

 


فهرست

 

مقدمه........................................................................................................................................................ 1

ماهيت اقتصادسياسي............................................................................................................................ 2

اقتصادسياسي رسانه ها........................................................................................................................ 4

چارچوب مفهومي مكتب اقتصادسياسي رسانه ها........................................................................... 5

پيوند تاريخي توسعه ارتباطات بااقتصادسياسي............................................................................. 7

مروري برديدگاه هاي هربرت شيلر (هربرت شيلر)...................................................................... 10

خصوصي سازي – تضعيف بخش عمومي.................................................................................... 12

خصوصي سازي ايدئولوژيك و تبليغات........................................................................................ 14

نظريه هاي انديشمندان در مورد اقتصاد سياسي رسانه ها......................................................... 16

ريموند ويليامز..................................................................................................................................... 16

نيكلاس  گارنهام................................................................................................................................... 17

ادوارد هرمان و نائوم چامسكي........................................................................................................ 18

سيس . جي . هاملينك.......................................................................................................................... 19

يحيي كمالي پور:.................................................................................................................................. 21

حميد مولانا........................................................................................................................................... 22

فرد فيجس............................................................................................................................................. 24

آرماند ما تلار....................................................................................................................................... 24

جيمز دي هالوران................................................................................................................................ 25

مجيد تهرانيان :..................................................................................................................................... 26

جمع بندي.............................................................................................................................................. 28

منابع :..................................................................................................................................................... 31

 

 

 

 

 
منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان -- صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: چهارشنبه 12 اسفند 1394 ساعت: 16:54 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

نظرات


کد امنیتی رفرش

شبکه اجتماعی ما

   
     

موضوعات

پيوندهاي روزانه

تبلیغات در سایت

پیج اینستاگرام ما را دنبال کنید :

فرم های  ارزشیابی معلمان ۱۴۰۲

با اطمینان خرید کنید

پشتیبان سایت همیشه در خدمت شماست.

 سامانه خرید و امن این سایت از همه  لحاظ مطمئن می باشد . یکی از مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه   09159886819  در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما  فرستاده می شود .

درباره ما

آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس