اضطراب1

راهنمای سایت

سایت اقدام پژوهی -  گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان

1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819  -  صارمی

2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2  و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی  (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .

3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل http://up.asemankafinet.ir/view/2488784/email.png  را بنویسید.

http://up.asemankafinet.ir/view/2518890/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%D8%A2%D9%86%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%86.jpghttp://up.asemankafinet.ir/view/2518891/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA%20%D8%A8%D9%87%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA.jpg

لیست گزارش تخصصی   لیست اقدام پژوهی     لیست کلیه طرح درس ها

پشتیبانی سایت

در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا  پیام بدهید
آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet

اضطراب 1

بازديد: 213

اضطراب :

در انجام هر كاري بطور مطلوب اضطراب تا اندازه اي طبيعي و ضروري است. به عنوان مثال غير ممكن است كه بخواهيد از عرض خيابان به سلامت عبور كنيد و كمي مضطرب نشويد. با اين وجود اضطراب بسيار شديد يا خيلي كم هميشه بر روي هر كاري اثر زيان آوري دارد. اگر اضطراب خيلي بالا يا خيلي پائين باشد، در هر كاري از بازي تنيس گرفته تا امتحانات و كار كردن. عملكرد مختل خواهد شد. اما در اين بين اينها درجه ايده آلي از اضطراب وجود دارد كه سبب بهترين عملكرد مي شود.

 

                          سطح اضطراب                                                 

 

علي رغم اين حقيقت كه اضطراب و استرس تا اندازه اي براي انجام دادن هر كاري ضروري و طبيعي است، در هنگام مواجهه با مشكلات اضطراب و استرس ، معمولاً با سطوحي از اضطراب و استرس سروكار داريم كه از نظر باليني خيلي بالا مي باشند. صرف نظر از اينكه ما چه كسي هستيم يا در زندگي احتمالاً چه كاري انجام مي دهيم همه ي  ما بدنمان ظرفيت مشخصي براي استرس دارد كه بيش از آن نمي توانند تحمل كند. بدن را مي توان يك ماشين در نظر گرفت كه ظرفيتهايش محدود است. همانطور كه سطح استرس، بالا مي رود سرانجام به نقطه بحراني مي رسيم. يعني به نقطه اي كه بدنمان علامت مي دهد كه استرس بيش از ظرفيتمان است و اين هشدارها به صورت نشانه هاي جسمي و ذهني و رفتاري بروز مي كند.

 

تعريف اضطراب

مشكلات زيادي در رسيدن به تعريف دقيقي از اضطراب وجود دارد. اكثر نظريه پردازان با لانگ توافق نظر دارند كه اضطراب به مفهوم فرضي است. اين مفهوم همچنين ذهني است كه وجود خارجي ندارد. اما ممكن است در توضيح پديه هاي قابل مشاهده مفيد باشد. لانگ يك الگوي سه نظامي از اضطراب پيشنهاد كرده است كه در شناخت تعاريف بالقوه ي مختلف اضطراب كمك زيادي زيادي نموده است. اضطراب ممكن بر حسب تفكر يا احساسات تنش يا بر حسب رفتارها تعبير يا تفاسير شود. نيمرخ اضطراب در اشخاص مختلف بر حسب اين كه كدام نظام بيشتر متأثر است متفاوت خواهد بود. اين سه نظام با هم پيوستگي دارند و تأثير مستقيمي بر همديگر مي گذارند.

از اضطراب در كلي ترين معنايي كه مي توان از آن به دست داد به عنوان مجموعه اي از پاسخهاي جسمي، شناختي و رفتاري به استرس ياد مي شود.  

 

نظام روانی:

افکار تصورات

نظام رفتاری:

اجتناب

شیوه زندگی

نظام جسمی: حواس

 

علائم جسماني اضطراب: علائم فيزيكي كه سپس از احساس ترس رخ مي دهد

تپش قلب – احساس گرماي ناگهاني – تهوع – سردرد – سرگيجه – نفس نفس زدن – خشكي دهان – عرق كردن.

علائم رواني (افكار): در ابجا مضطرب در جستجوي افكار فاجعه آميز مي باشد اينها افكاري هستند كه حاكي از مبالغه تفسير غلط در مانجو از اهميت علائمي كه در وي بروز كرده اند و برانگيختگي فيزيولوژيكي و اضطراب را در او شديد مي كنند. مضطرب ممكن است بگويد: قلبم بقدري سريع مي زند كه فكر مي كنم دچار حمله قلبي خواهم شد. يا بيشتر از اين قادر به مقابله نيستم اين افكار فاجعه آميز مبناي اضطراب ثانويه يعني نگراني از اضطراب مي شود و علائم جسمي را نيز افزايش مي دهد.

افكار ديگر: دارم خفه مشم – دارم ديوانه مشوم – ديگران به من نگا مي كنند.

علائم رفتاري: بارزترين نشانه رفتاري اضطراب اجتناب از قرار گرفتن در موقعيتهايي كه باعث استرس و هواس مي شوند. بروز مي كند. مانند: اجتناب از فضاهاي باز – اجتناب از مورد انتقاد قرار گرفتن – عصبانيت و پرخاشگري

رويكردهاي نظري علل اضطراب:

چهار ديدگاه اصلي متخصصان باليني در مورد اضطراب وجود دارد كه هيچكدام از اين رويكردها در مورد ريشه و ماهيت اهميت اضطراب به طور كلي توضيح كافي و قانع كننده اي مي دهند. با وجود اين هر كدام از اين رويكردها براي پيشبرد جريان علم در اين رشته جهت شناخت بيشتر اضطراب موثرند: اين چهار نظريه عبارتند از:

1 – نظريه هاي زيستي اضطراب.

2 – نظريه روانكاوي اضطراب.

3 _ نظريه رفتاري اضطراب.

4 _ نظريه شناختي اضطراب.

 

 

نظريه هاي زيستي اضطراب:

استرسورها چه آنهايي كه در سطح سيستم اعصاب مركزي دريافت مي شوند و چه آنهايي كه در سطح ناخودآگاه درك سده اندبه بصل النخاع انتقال داده مي شوند. اين اطلاعات سرآنجام براي به وجود آوردن پاسخ مناسب به هيپوتالاموس مي روند. هيپوتالاموس سيستم عصبي سمپاتيك و غده هيپوفيز خلفي و قدامي را فعال مي كند.آدرنال هم كه بخشي از سيستم عصبي سمپاتيك است وقتي سمپاتيك تحريك مي شود فعال مي گردد.

هيپوتالاموس، غده هيپوفيز قدامي را با آزاد سازي هورمونهائي از قبيل به هورمون آزاد كننده كورتيكوتروپين و هورمون آزاد كننده هورمون رشد يا هورمون آزاد كننده پرولاكتين را تحريك مي كند. بعضي از هورمونهاي غده هيپوفيز غدامي زيادي آزاد مي شوند كه هيپوتالاموس ترشح هورمونهاي مهار كننده خود را كم كند. هرمون آدرنوكورتيكوترو كه از غده هيپوفيز قدامي آزاد مي شود آزادسازي كورتيزول را از كورتكس آدرنال تحريك مي كند. كورتكس آدرنال در پاسخ به ترشح ACTH آلدسترون نيز ترشح مي كند. آخرين غده آندوكريني كه توسط هيپوتالاموس فعال مي شود غده هيپوفيز خلفي است. وقتي اين غده تحريك شد طي فرآيندي مدولاي آدرنال و كورتكس آدرنال بواسطه كاتكولامينها و هورمونها ي آزاد شده توسط سيستم عصبي يا غدد اعمال مي شود.  

 

 

 

 

 

 

 نظريه روانكاوي اضطراب:

الف:فرويري:

فرويد آخرين نوشته هاي خويش بين سه نوع اضطراب متمايز قائل شده است. فرويد معتقد است كه اولين تجربه اضطراب در بدو تولد اتفاق مي افتد. نوزاد از محيط امن رحم به يك موقعيت جديد و نا آشنائي وارد مي شود و ناگهان در مي يابد كه ممكن است نيازهاي نهاد فوري ارضاء نشوند. بنابراين، اين اضطراب اوليه الگوي اضطرابهاي ديگر مي شود بر ميگرديم به نوع دوم از سه نوع اضطرابي كه فرويد بيان نموده است، اضطراب روحي همان ترس از تنبيه به وسيله فراخود است كه به نبال تاب نياوردن در برابر معيارهاي طبيعي از رفتار واقعي يا بالقوه اي كه نهاد فرمان به آن مي دهد به وجود مي آيد.اين نوع                    

اضطراب به صورت احساس گناه و شرمساري بروز مي كند. نوع سوم، اضطراب روان رنجوري، در نتيجه تهديد نهاد به تحت فشار قرار دادن خود و به دنبال آن ابراز رفتار پرخاشگرانه يا لذت جويانه كه از نظر اجتماعي غير قابل قبولي باشد به وجود مي آيد. كودك در گذشته بخاطر اين نوع رفتار شديداُ تنبيه مي شده است، بنابراين  پيش بيني بيشتر، اضطراب را بالا مي برده خود سعي مي كند. تكانه هاي نهاد را سركوب كند، و فرا خود نيز ناظر بر جريان است، اما چون اين سركوبي تا حدي موفققيت آميز است، اضطراب مبهم و فراگيري به فرد دست مي دهد.

همانطور كه خود سعي مي كند تنش مقدار كم شده را تعديل نمايد اين اضطرابهاي فراگير مي توانند به چيزهائي در دنياي واقعي نسبت داده شوند. ترس به بعضي چيزهاي ديگر فرافكني مي شود كه نمادي از تعارض ناخودآگاه هستند و به بدين ترتيب هواسي بيمار گونه در فرد به وجود مي آيد.

 

ب:نظريه تو فرويدي

اين نظريه ها در دههاي ١٩٣٠ و ١٩٤٠ ، عمدتاُ در نتيجه مخالفت با تاكيد بيش از اندازه فرويد پر اهميت تكانه هاي زيستي، مخصوصاُ تكانه هاي جنسي و تهديدي كه اين تكانه ها متوجه فرد مي كردند مطرح مي شدند. نوفرويديها رشد شخصيت انسان را عمدتاُ تاثيرات اجتماعي مي دانند. آنها معتقدند كه اضطراب اوليه در هنگام تولد به وجود نمي آيد بلكه از آن هنگام كه كودك مي فهمد كه والدينش وابسته تجربه مي شود. كودك نه تنها براي اقناع نيازهاي فيزيولوژيكي بنيادي بلكه همچنين براي حفاظت و حمايت وابسته به والدينش است. اضطراب در پي ناكامي واقعي بالقوه اين نيازه هاي وابستگي بروز مي كند. اگر كودك بد رفتاري كند، والدين ممكن است از محبت و حمايت وي دريغ بورزد. اين تهديد كودك را به تمكين در برابر انتظارات والدين وادار مي سازد. با وجود اين تداوم نياز كودك سركوبي اين تكانه ها سبب ناكامي و سپس پرخاشگري را ابراز كند منجر به طرد شدن و اضطراب اوليه نميگردد، بنابراين براي فرونشاني آن بايد مكانيسمهاي دفاعي را به كار ببرد اضطراب ثانوي در سالهاي بعد زندگي فرد اتفاق مي افتد يعني هنگامي كه اين مكانيسمهاي دفاعي كاملاُ تشبيت شده كه در آغاز زندگي براي فرونشاني اضطراب اوليه بكار مي رفته اند به چالش طلبيده مي شوند.

 

3 -  نظريه رفتاري اضطراب:

واستون ورانير پيشگامان تحقيق درباره هراس بر پايه نظريه اي رفتاري بودند. آنها اثبات كردند كه هراس مي تواند از طريق فرآيند شرطي سازي كلاسيك ايجاد شود. اين مياله با نمونه كلاسيك . اكبرت كوچولو به بهترين وجهي نشان داده شده است. آنها آزمايشي را ترتيب دادند كه در آن اكبرت هر بار كه مي خواست با موش سفيد بازي كند آزمايشگر ها چكشي را به شدت به يك ميله فولادي مي زدند. دور از انتظار نبود كه صداي ناشي از آن پاسخ ترس را در اكبرت ايجاد كرد كه بعد از چندين بار تكرار اين فرآيند با موش سفيد صحرائي همراه شده و اكبرت نسبت به موش سفيد هراس پيدا كرده بود. بنابراين پاسخ ترس نسبت به موش صحرائي كه قبلاُ وجود نداشت به وسيله اين فرآيند تداعي زماني و فاصله اي شرطي سازي كلاسيك شده بود.

اگر چه اين آزمايش نقطه عطفي در تاريخ رفتار گرافي محسوب مي شود. بايد ياد آوري كنيم كه تلاشهاي ديگري كه براي اثبات اكتساب ترس به وسيله اين روشها انجام شده كمتر موفقيت آميز بوده اند. هر چند شرطي سازي كلاسيك ممكن است جزئي از اين فرآيند باشد پرواضع است كه در عالم واقع به ندرت واجهه مكرر يك پاسخ ترس با يك محرك نا مربوط به اين شيوه وبروز ترس با چنين محركي به وجود مي آيد، و در با پيشنهاد نظريه اي دو عاملي براي رشد و بقاء هراس دامنه اين مطالعه رابط داده است. همانطور كه گفته شد ترس از طريق شرطي سازي كلاسيك ايجاد مي شود و شخص مي آموزد كه از طريق اجتناب به طور متناوب اين ترس را كاهش دهد. اين نوع دوم يادگيري شرطي شدن وسيله اي ناميده مي شود. و علت اين است كه شخص پاسخ اجتناب را فرا گيردو آن را ابقاء مي كند. اين است كه اين پاسخ اضطراب را كاهش داده تقويت كننده اي اگر محسوب مي شود. نظريه آمادگي سليگمن نيز در شناخت نحوه شرطي شدن ترس به ما كمك مي كند زيرا نشان داده شده است كه آن محركهائي كه از لحاظ زيستي در برابر شان آمادگي داريم سريعتر از محركهائي كه در برابرشان چنين آمادگي را نداريم شرطي مي شوند. تصور مي شود كه، اختلالهاي اضطراب فراگير به شيوه مشابه با هراسها به وجود مي آيند محركي خنثي با يك تجربه ناخوشايند همراه شده و سپس شخص واكنشي هيجاني شرطي شده اي را نشان مي دهد. با وجود اين چون مشخص نمودن نشانه هراس خيلي مشكل است يا به خاطر اين گونه نشانه ها بسيار تاثير گذار هستند. فرار از ترس براي شخص غير ممكن مي شود. بنابراين هراس را مي توان به عنوان يك پاسخ اجتنابي شرطي شده تصور كرد در حالي كه اختلال اضطراب فراگير يك پاسخ هيجاني شرطي شده است.

 

خانواده دوستان نيز ممكن است براي كمك به كسي كه از اضطراب رنج مي برد گرد آيند . به اين ترتيب واكنشهاي متقابل اجتماعي و حفاظتي كه ممكن است نوعي پاداش به شخص مضطرب باشند همانطور كه اشخاص شيوه هاي زندگي خود را براي تطبيق با مشكلات شخص مضطرب تغيير مي دهند، نيازي كمتري به غلبه به خود اضطراب وجود دارد. مثلاُ وقتي شيوه اجتناب به عنوان وسيله مقابله با مشكلات تعيين شد، بطور مكرر مورد استفاده قرار مي گيرد. اضطراب ممكن است به صورت فراگير در آيد و خزانه رفتاري و اعتماد به نفس شخص سريعاُ تحليل خواهد رفت.

 

4 - نظريه شناختي اضطراب:

نظريه پردازان شناختي اعتقاد دارند كه رويدادها و مشكلات عامل بروز اضطراب و استرس نيستند بلكه تبعيد و تفسير فرد از اين رويداهاست كه ممكن است منجر به اين مشكلات گردد. نظريه هاي شناختي عمدتاُ به عنوان يك رويكرد درماني و توضيح براي افسردگي ارائه شدند. اين نظريه ها اخيراُ بيشتر در زمينه اضطراب بكار برده شده اند زيرا در درمان اضطراب نيز موثر و داراي كاربرد تشخيص داده شده اند. اگر چه نظريه پردازان مختلف تا حدي با هم اختلاف نظر دارند. اما نظريه هاي شناختي بطور كلي مي گويند كه اضطراب در پي ارزيابي غلط يا درست موقعيتي كه موجب احساس خطر در شخص مي شود تداوم مي يابد. روشهايي درماني شناختي علاوه بر تحليل مفصل و بازسازي الگوهاي غلط وغير منطقي تفكر، همچنين تمرينهاي رفتاري در وضعيتهاي مختلف را به عنوان بخشي از جدائي ناپذير از فراينددرمان بكار مي برند.

( بك ) معتقد است كه اضطراب بيمارگونه ازاحساس خطر بيجا و مكرر در يكي يا بيشتر از يكي از چهار بعد زير ناشي مي شود.

1 _ برآورد بيش از اندازه احتمال وقوع رويدادي ترسناك.

2 _ برآورد بيش از اندازه شهرت رويداد ترسناك.

3 _ دست كم گرفتن توانايهاي شخصي زبراي كنار آمدن با مشكل.

4 _ نا چيز گرفتن احتمال كمك از سوي شخص ديگر.

بك معتقد است كه در اسغال ذهني مضطرب به خطر به وسيله افكار ناهشيارانه غير ارادي مداوم، به صورت تصورات بينائي يا اظهارات شخصي كلامي، كه محتواي آنها شامل آسيب بالقوه جسمي و رواني است آشكار مي گردد. اين گونه افكار ممكن است بقدري سريع اتفاق بيفتند كه شخص از وقوع آنها آگاه نشود و صرفاُ برآورد اضطراب شديدي را در خود احساس كند.

( بك ) معتقد است افكار اضطراب آور با يكي از چهار نوع خطاي كلي زير يا تركيبي از آنها به وقوع مي پيوندند.

1 _ فاجعه آميز به شخص : به محض احساس خطر يا مواجهه با مشكل آن را مصيبت بار مي خواند.

2 _ اغراق آميز كردن : اشتباهات يا نقائص جزئي به عنوان شكست مطلق يا معايب مهلكي در نظر گرفته مي شود.

3 _تعميم بيش از اندازه : يك تجربه دشوار به يك قانون حاكم بر كل زندگي شخص تبديل مي شود.

4 _ بي توجهي به نقاط مطلق : چشم پوشي از تمام موفقيتي : تواناهيهاي شخصي و نقاط قوت گذشته.

 

 

حالات اضطراب :

این حالت شامل ترکیبهای مختلف جسمی و روانی اضطراب است که تهدید یا خطری واقعی آنهارا به وجود نیاورده است و به صورت حملات یا به عنوان یک حالت پایدار اتفاق می افتد :

1-    اختلال هواس

2-    اختلال اضطراب فراگیر

3-    اختلال و سواس فکری و عملی

4-    اختلال استرس پس آسیبی

5-    اختلال اضطراب نابهنجار

1 -  اختلال هواس: هواس با ترشس شدید از یک شئی یا موقعیت که شخص آگاهانه می داند خطری واقعی را در بر ندارد مشخص می شوند .

ترس عود کننده ، شدید ، و فراتر از کنترل ارادی شخص می باشد . علائمهراس احساسات غیر عینی ترس ، برانگیختگی فیزیولوژیکی شدید در صورت درصورت محرک های هواس و رفتارهای اجتنابی بعد را دربر می گیرد . از آنجایی که پاسخهای فیزیولوژیکی اغلب خودشان بسیار شدید و نگرانکننده هستند . افراد مبتلا به هراس اغلب از پاسخ ترس خود می ترسند . وازهمین رو در نتیجه وحشت از چنین ترسی از موقعیتهای بسیاری اجتناب می کنند .

انواع هراس:

1-    هراس از مکانهای باز همراه با حملات وحشتزدگی

2-    هراس از مکانهای باز بدن حملات وحشتزدگی

3-    جمع هراسی

این اختلالات با بروز اضطرابهای حاد که به صورت دورههای ناپیوسته بیم با ترس آشکار می گردد مشخص می شود .

درجریان حمله وحشتزدگی حداقل 4 علامت از علائم زیر اتفاق می افتد : تپش قلب – نفس نفس زدن – ناراحتی یا درد در قفسه سینه – احساسات غیر واقعی – سرگیجه یا لرزش و بی ثباتی – گرفتگی گلو یا احساس خفه شدن – احساس سوزش و خارش کرختی در دستها و پاها – گرم و سرد شدن مکرر- عرق کردن – ضعف یا ازحال رفتن – لرزش یا رعشه داشتن – ترس از مردان – دیوانه شدن یا ازدست دادن کنترل – نیاز ناگهانی به استفاده از توالت .

( بک) معتقد است که با آموزش می توان احساسات فیزیولوژیکی غیر غابل توضیح مانند تپش قلب ضعف و سستی راکه به دنبال آن افکار غیر قابل کنترل ترس آور به عنوان پیش درآمدی برای یک عمل وحشتزدگی را مطرح نموده و معتقد است که حملات وحشتزدگی ، ناشی از سوء تعبیرهای فاجعه آمیز این احساسات بدنی اولیه است . هیبرت 5 زمینه اصلی افکار فاجعه آمیز در بیماران مضطرب را گزارش داده است 1- مرگ یا بیماری شدید . 2- حمله قلبی.3- ناتوانی در کنار آمدن با مشکلات . 4- آشفتگی های اجتماعی شدید . 5- از دست دادن کامل کنترل . اینگونه افکار سبب افزایش ترس و حشتزدگی ، بدترشدن علائم و به نوبه خود افزایش ادراک تهدید می شوند . کلارک اشاره می کند که این احساس های بدنی اولیه غالباً در موقعیتهایی بروز می کنند که قبلاً با نگرانی و وحشتزدگی همراه بوده اند . میتوان اینطور گفت که حملۀ وحشتزدگی با شکلگیری این علائم اولیه شروع شده است و بنابراین افکارفاجعه آمیز حملات وحشتزدگی را تشدید می کند نه آنکه علت چنین حملاتی باشند . به هرحال پرواضع است که تفکر در سبب حمله وحشتزدگی نقش مهمی ایفا می کند .

گروهی معتقدند که نفس نفس زدن عملاً علت حملات وحشتزدگی است . بااین حال ساکلوسکسین این نظریه را مردود دانسته و با بررسی شواهد اظهار می دارد که در بیشترین درمان جویان نفس نفس زدن اگرچه دربروز حملات وحشتزدگی نقش مهمی ایفا می کند اما احتمالاٌ اهمیتی ثانوی دارد . اگر علائم وحشتزدگی پایدار باشند . سندرم ممکن است منجر به اجتناب هراس گردد .

2- اختلال اضطراب فراگیر:

اختلال اضطراب فراگیر درصورت عدم وجود عوامل آشکار ساز مشخص نظیر حملات وحشتزدگی مکرر یا علائم هراس بصورت تنش و اضطراب شدید پیوسته که طول دوره آن حداقل یک ماه می باشد ظاهر می شود .

اشخاص مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر اضطراب نافذی را همراه با حملات دوره ای حاد که چند دقیقه یا چند ساعت به طول می انجامد و چندین بار در هرروز تا یک یا دوبار در هر ماه ممکن است بروز کند تجربه می کنند . فرد از درون احساس نگرانی اضطراب و تنش دارد که با شخصهای رفتاری و فیزیولوژیکی نظیر رعشه های حرکتی ، پلک زدن های سریع ، تکرار ادرار، کاهش اشتها ، دشواریهای تمرکز ، و سایر علائم افزایش فعالیت دستگاه عصبی سمپاتیک توأم است . این اشخاص اغلب قادر نیستند بگویند که چرا دارای تنش بوده و اضطراب ترسی دارند . به خاطر اینکه اضطراب خیلی طولانی و پایدار است آنها معمولاً در روابط میان فردی و بسیاری از جنبه های دیگر زندگی مشکل دارند .

(بک ) معتقد است که اختلال اضطراب فراگیر ممکن است نتیجه یک سری عوامل آشکار ساز روان شناختی باشد . اول ممکن است تقاضاهائی که از شخص می شود افزایش یافته باشد طوری که ارزشهای مهم او مورد تهدید قرار گرفته و دیگر قادر به مقابله نیست . شخص مبتلا به اضطراب فراگیر نوعاً انتظارات بیشتری دارد ، مسئولیتهایش بیشتر شده و رویهم رفته بازده انرژی او زیاد شده است . دوم بک یادآوری می کند که تهدید جدی زندگی فرد یا زندگی خصوصی فرد  می تواند موجب بروز اختلال اضطراب فراگیر شود . به عنوان مثال یک مادر ممکن است دربارۀ فرزندش که به نظر می رسد در معرض حادثه است به طور فزاینده ای مضطرب گردد . سوم ممکن است رویدادهای استرس آمیزی که اعتماد بنفس خودرا تحلیل می برند وجود داشته باشند . برای مثال : شکست در آزمایشها یا امتحانات ، طرد شدن از جانب همسر و یا یک حادثه نسبتاً کوچک رانندگی . اشخاص مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر ، رویدادهای استرس آمیز را از گذشته زندگی خود گزارش می کنند و آیندۀ خویش را توأم با استرس های بیشتر می بینند .

3-اختلال وسواس فکری و عملی :

مواد از این اختلال فکر ، میل یا عمل آشکار است که بصورت کلیشه ای ، غیر منطقی ، تکراری و خارج از کنترل شخص بروز می کند . اختلال وسواس فکری – عملی مواردی را درنظر می گیرد نظیر واریسها یا شستشوهای مکرر، نگرانی بیش از اندازه در زمینه پاکیزگی ، یا ترس از آلودگی اگرچه اختلال وسواس فکری – عملی با سایر اختلال های اضطرابی همراه می باشند ، بیشتر متخصصان بالینی معمولاٌ اختلال وسواس را سندرمی متمایز و جدا می دانند .

4-اختلال استرس پس آسیبی :

اختلال مزبور به عنوان اختلالی حاد ، مزمن و درنگیده توصیف می شود که بصورت علائم مشخص به دنباله یک حادثه آسیب زای روانی که عموماً فراتر از حدود تجربیات معمولی بشر است بروز می کند . علائم اختصاصی شامل تجربه رویداد آسیب زا ، کاهش حساسیت ، یا کاهش توانائی در مواجهه با جهان خارج و مجموعه ای علائم خودکار ملامت ، یا علائم شناختی می شود . سایر علائم اضطراب و افسردگی نیز شایع هستند .

اصطلاحات حاد ، مزمن، درگیرنده ، دراتباط با شروع  اختلال و تداوم آن می باشد . رویدادهای نوعی که ممکن است و زمینۀ اختلاف پس سانحه ای را به وجود آورند عبارتند از حوادث جدی ، شامل تصادفهای اتومبیل – آتش سوزیها – سوانح هوائی – و غیره – حلالت جسمی شامل : تجاوز جنسی – یا سایر خشونتهای جسمی  ، وجنگ مخصوصاً بعد از نبرد .

5-اختلال اضطراب با بهنجار:

این طبقه به عنوان تشخیص نهائی برای درمان جویانی بکار می رود که علائم اضطراب دارند اما طبقات مختلف اختلال اضطراب در موردشان صدق نمی کند .

 

عواملی که موجب تداوم اضطراب می شوند .

1-    شیوۀ زندگی ممکن است اضطراب را تداوم می بخشد

2-    اجتناب اضطراب را ابقاء می کند

3-    فقدان اعتماد بنفس اضطراب را تداوم می بخشد

4-    تفکر اتمام اضطراب را ابقاء می کند .

1-شیوه زندگی :

زندگی استرس آمیزی که ممکن است درآن گرفتار باشیم می توان به تداوم اضطراب کمک کند . برای کنار آمدن با استرسهای زندگی اگر مقیاسی مطابق شکل برای خود تهیه کنید مفید خواهد بود . یک طرف مقیاسها امکاناتمان و طرف دیگر تقاضاهائی است که زندگی برما متحمل می کند .

1-تقاضاهای زندگی :هیجانی ، جسمانی، اقتصادی اجتماعی                                        1- سلانت جسمی

2- سازگاری با تغییر : کار ، بیماری، بیکاری، ازدواج                                              2-  مهارتها و تجربه

3-نگرشها و انتضارات منفی و غیر واضع میانه و ازخود بیگانگی                        3- ساختار هیجانی – شخصیت

                                                                                                             4-حمایت اجتماعی  -

                                                                                                             5-فرصتهای تفریحی – تمدید اعصاب

                                                                                                             6-نگرشهاوانتضارات واقع میانه ای مثبت

 

         تقاضاها                                                                                امکانات

 

 

 

 

 

 

 

پرواضح است که اگر کفۀ مربوطه به تقاضاهایی که از ما میشود سنگینتر از کفه امکاناتمان باشد . این  مسئله سبب ایجاد استرس خواهد شد و این استرس ادامه دارد تا جایی که ما برای تقویت امکاناتمان یا کاهش تقاضاها بیشتر از امکاناتمان باشد استرس ادامه خواهد داشت .

اجتناب اظطراب را ابقاء می کند :

الگوی رفتاری دیگر که موجب می شود اظطراب باقی بماند اجتناب است . اساساً به نظر میرسد که به عنوان یک نتیجه واکنش ترس افراد از موقعیتهایی که سبب بروز ترس یا سطوح بالای استرس درآنها می شود اجتناب می کنند . اما هر چه بیشتر این پدیده را مورد بررسی قرار دهیم بیشتر برایمان آشکار می شود که اجتناب در خود استمرار می یابد زیرا شخص از خود پاسخ ترس و هراس دارد . اساساٌ آنها از اینکه دچار یک حملۀ اضطراب دیگر شوند می ترسند .

و همین ترس خود ترس دیگری را در آنان بوجود می آورد

 

 

 

 

 

                                                                      اجتناب                          سطح اضطراب

 

 

 

 زمان

3-فقدان اعتماد بنفس اضطراب را تداوم می بخشد :

اعتماد بنفس هرفردی عمدتاً ازاین مایه می گوید که او ببیند از عرصۀ مشکلات و خواسته های زندگی روزمره بطور موثر بر می آید . شخص با اعتماد بنفس دوست دارد دست به کارهای تازه ای بزند بخاطر این که در گذشته در زمینۀ وظایف مشابه موفق بوده است درجه که شخص در انجام وظایف محوله احساس اعتماد بنفس می کند در بعضی موارد به عنوان یک چرخۀ ایمنی در نظر گرفته می شود شخصی که اعتماد بنفس زیادی دارد هنگام انجام کارهای مختلف احساس ایمنی می کند .

بنابراین چرخه ایمنی اش بسیار وسیع است و هر وظیفه محوله را در هرزمان و هر مکانی می تواند انجام بدهد . بااین حال ، افراد دارای مشکلات اضطرابی ، اعتماد بنفس شان بتدریج از بین می رود . آنها از وظایف  و موقعیتهای دشوار اجتناب می کنند به خاطر این که برای مقابله موثر با آن وظایف و موقعیتهای فاقد اعتماد بنفس می باشند .

4-تفکر اتمان اضطراب را ابقاء می کند :

تفکر و اضطراب حاد : اجتناب قبل از مواجهه کامل با موقعیت ترسناک به فرد عارض می شود . زیرا فرد باخود می اندیشد که چیزی اتفاق خواهد افتاد . شالهائی که میتوان ذکر کرد عبارتند از شخص مبتلا به هواس از مکانهای باز که هرگز از خانه بیرون نمی رود بخاطر اینکه فکر می کند ممکن است در اسانسور گیر بیفتد و همانجا خفه شود . با توجه به این مسئله به سه نکته می توانیم اشاره کنیم .

1-    افراد مبتلا به اختلالهای اضطرابی ممکن است دربارۀ پیامدهای رویاروئی با موقعیتهای مشکل یا دشوار مبالغه  کرده و غیره منطقی فکر می کند .

2-    آنها به محض ملاحظه هرگونه نشانۀ بیماری در خودشان آن را بزرگ کرده و دربارۀ آن نگران می شوند که ، در نتیجه ترس و  وحشتزدگی آنها افزایش بیشتر می یابد . افراد مضطرب نسبت به بدنشان بطور حاد حساسیت پیدا می کنند .کوچکترین ناراحتی در نظرشان بزرگ می نماید . آنها بطور مداوم نسبت به این تغییرات کنجکاو می شوند . مخصوصاً در موقعیتهایی که قبلاً برایشان مشکل بوده است .

3-    از انجایی که افراد از این موقعیتها اجتناب می کنند قادر به غلبه بر تصورات غیر منطقی شان نیستند . چون هرگز پی نمی برند که چنین افکار و تصواراتی بی پایه اند .

در زمینه بروزترسها و سایر مشکلات یک چیز مشخص است . آنکه تفکر دراین موارد منجر به اجتناب از موقعیت مشکل می شود . بنابراین اگر ما از رویائی با آن اجتناب کنیم این احتمال افزایش می یابد که بعداً از آن موقعیت با یک موقعیت مشابه نیز اجتناب کنیم .

افراد مضطرب و تحت استرس غالباً افکاری دارند که حاکی از دودلی و خود خود تحقیری است همانطور که اضطراب بر زندگی آنها حاکم می شود احساس می کنند زندانی شده اند و قادر به رهایی نیستند . آنها ممکن است بگویند که شکست خورده اند نا امید و بی یاور هستند . هرچه خود بیشتر چنین افکاری را در خود را درخود تلقین کند بیشتر این افکار دروی تثبیت می شوند و کمتر می توانند آینده ای را برای خودشان متصور شوند . آنها ممکن است بتدریج یک درونمای منفی در زندگی را بپذیرند ، بیشتر دست به پیش بینی می کنند و مشکلاتی را پیش خود تصور می کنند در حالیکه مشکلی وجود ندارد و برای خود چیزهائی می تراشند که نگرانشان می سازد . آنها ممکن است  به دارو یا افراد دیگر وابسته شوند ، زیرا اعتماد بنفس برای کنار آمدن به تنهائی با مشکلات را از دست می دهند .

افکار وسواسی و کمالگرا نیز سبب افزایش و استرس شده و موجب ازدست رفتن اعتماد بنفس می شوند . اگر ملاکهای غیر واقعی بیانیه ای را برای خود تصور کنیم نتیجه ای جز شکست عایدمان نخواهد شد زیرا هرچه انجام دهیم به تصورمان کافی نیست یا هیچگاه درست نیست هرگز ارضاء نمی شویم . بتدریج عزت نفس و اعتمادمان را ازدست می دهیم .

 

راههاي كنترل اضطراب

 

1-    درک موقعیت و آنچه اتفاق می افتد

2-    تعیین موقعیت های دشوار و مشکل آفرین

3-    مواجهه تدریجی

4-    تغییر شیوۀ زندگی

5-    کسب مهارتهای خودیاری از قبیل : یادگیری آرامیدگی – تمرینات کششی – کنترل تنفسی – هواس پرتی

1-    درک موقعیت و انچه اتفاق می افتد :

اضطراب یک علامت واحد نیست بلکه شامل سه جنبه است : اول شیوۀ احساسی مان یعنی احساسات جسمی مان شامل نشانه های حاد و مزمن – دوم تفکرمان ، شامل افکار فاجعه آمیز ، غیر منطقی، منفی ، سوم : شیوۀ رفتاری مان شامل الگوهای اجتنابی باید بتوانیم نشانه های اضطراب را به عنوان فرایندی طبیعی بدن به گونه ای معقول تجزیه و تحلیل کنیم زیرا نشانه ها علامتی برای کاهش استرس است نه علامت تهدید کننده و مهلک با این حال پذیرش آنچه پیش آمده است ، بندرت کافی بنظر می رسد پس از آنکه از اصول روانشاختی و فیزیولوژیکی اضطراب مطلع شدیم قدم بعدی آن است که بتوانیم هرگونه الگی اجتنابی را که ممکن است ایجاد شده باشد ازبین ببریم . درمان به درمان جویان می آموزد که احساسات تحمل پذیرند و و اگر آنان از موقعیت دشوار یا ترسناک فرارنکردند این احساسات بتدریج محو می شوند . نشانه های اضطراب بطور قطع برای همیشه ادامه نخواهد یافت . پرواضح است فردی که در تمام زندگی اش از اینگونه موقعیت ها اجتناب می کرده است هرگز مجال این را نیافت که بیاموزد اضطراب درسطحی خاص ثابت می ماند و نگاه بتدریج ازبین خواهد رفت . بنابراین یک قسمت قسمت بسیار مهم برنامه درمان این است که باید به درمان جویان کمک کرد تا با ترسشان مقابله کنند و در موقعیت دشوار بمانند تا یاد بگیرند که می توانند اضطرابشان را کنترل کنند .

 

 

 

 

 

2-    تعیین موقعیت های دشوار و مشکل آفرین :

درجریان مرحلۀ ارزیابی اهمیت زیادی دارد که سعی می کنیم تمام موقعیتها یا دشواریهای خاصی را که مشکلات فعلی را بوجود آورده اند و ممکن است در گذشته منجر به اجتناب شده اند ، مشخص کنیم . جمع آوری فهرستی که مشکلات هواس آنرا تجربه کرده ایم آسانتر است ، اما افراد مبتلا به اضطراب فراگیر و استرس اغلب اجتنابات از موقعیت های معینی را گزارش می کند نمونه ای از فهرست مشکلات اجتماعی احتمالی در زیر آمده است .

1-    اجتناب از وسایل نقلیه

2-    ترس از پرواز

3-    مشکلات ازدواج

4-    مشکل در صحبت کردن با کارفرما

5-    مشکلات جنسی

6-    مشکل در ارتباط با موقعیت های اجتماعی ، مانند رفتن به جشن ها

آنگاه می توانید این فهرست را با توجه به حادترین و راحترین موارد تنظیم کنید . به این ترتیب خواهید فهمید که اول باید به کدام مشکل خاص پرداخت اگر به این ترتیب مشکلات انتخاب شوند اغلب انگیزه آنها برای موفقیت در درمان افزایش می یابد .

3-مواجهه تدریجی :

بعد از شناسائی مشکلات سعی کنید در طی چند مرحله حدود (5 تا 10) مرحله در قرار گرفتن با شرایط اضطراب آور و اجتناب نکردن و تحمل اضطراب و مشکل مواجهه تدریجی داشته باشید .

4-تغییر شیوه زندگی :

هیچکس بدون تغییر شیوۀ زندگی قادر نیست بطور کامل بر اضطرابش غلبه کند . شیوۀ رفتاری ، تفکر و احساسی درمان جو تا زمانی که برای درمان مراجعه می کند بی شک بیش از حد تعیین آمیز بوده است . بنابراین تغییر ضرورت دارد. اگر درمانجو بیش از اندازه کارکند با تعهدات زیادی داشته باشد سرگرمی یا لذتی در زندگی نداشته باشد یا بطور کلی برای خودش اهداف غیر واقع بینانه ای در نظر بگیرد در آن صورت این رفتارها و نگرشها باید تغییر یابند . هیچکدام از تکنیک های کنترل اضطراب به تنهایی درمقابل اینها مؤثر نخواهد بود همچنان که یک فرد اگر مدام سرش را محکم به دیوار بزند آسپیرین سردردها اورا خوب نخواهند کرد به برنامه ریزی برای تعیین شیوه زندگی :

1-انتخاب هدف – 2- مشخص کردن اهداف جزئی و عینی از اهداف کلی – 3- انتخاب فعالیت هایی برای رسیدن به اطلاف عینی – 4- استفاده صحیح از وقت – 5- تهیه فهرست اولویت ها .

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان -- صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 06 فروردین 1394 ساعت: 21:32 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

نظرات


کد امنیتی رفرش

شبکه اجتماعی ما

   
     

موضوعات

پيوندهاي روزانه

تبلیغات در سایت

پیج اینستاگرام ما را دنبال کنید :

فرم های  ارزشیابی معلمان ۱۴۰۲

با اطمینان خرید کنید

پشتیبان سایت همیشه در خدمت شماست.

 سامانه خرید و امن این سایت از همه  لحاظ مطمئن می باشد . یکی از مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه   09159886819  در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما  فرستاده می شود .

درباره ما

آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس