اصول مدیریت

راهنمای سایت

سایت اقدام پژوهی -  گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان

1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819  -  صارمی

2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2  و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی  (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .

3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل http://up.asemankafinet.ir/view/2488784/email.png  را بنویسید.

http://up.asemankafinet.ir/view/2518890/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%D8%A2%D9%86%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%86.jpghttp://up.asemankafinet.ir/view/2518891/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA%20%D8%A8%D9%87%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA.jpg

لیست گزارش تخصصی   لیست اقدام پژوهی     لیست کلیه طرح درس ها

پشتیبانی سایت

در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا  پیام بدهید
آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet

اصول مدیریت

بازديد: 129

اصول مدیریت
ظهورسازمانهای اجتماعی وگسترش روزافزون انها یکی از خصیصه های بارز تمدن بشری است .
وبه این ترتیب وبا توجه به عوامل گوناگون مکانی و زمانی و ویژگیها و نیازهای خاص هر جامعه هر روز بر تکامل و توسعه این سازمانها افزوده می شود .بدیهی است هر سازمان اجتماعی برای نیل به اهدافی طراحی شده و با توجه به ساختارش نیازمند نوعی مدیریت است . یکی از پیامدهای مهم در هم ریخته شدن نظام ارزشی غرب حاکم شدن مکتب اصالت نفع بر روند فعالیتهای اقتصادی و تولید است .معتقدین به این مکتب یک عمل را تا انجا درست قلمداد میکند. که برای فرد یا افرادی بیشترین خوشی و اسایش را به بوجود اورد به بیان دیگر ملاک درستی یک عمل نتایج ان است نه شیوه انجام ان عمل.
تعریف مدیریت
مدیریت فرایند به کارگیری مؤثرو کارآمد منابع مادی وانسانی در برنامه ریزی سازماندهی بسیج منابع وامکانات هدایت و کنترل است که برای دستیابی به اهداف سازمانی و بر اساس نظام ارزشی مورد قبول صورت می گیرد.
واقعا باید گفت ؛که در ابتدا انسانها درباره مدیریت چقدر میدانند؟دانش مدیریت تا چه حد علمی است و آیا مدیریت علم است یا هنر؟ بخشی از مدیریت را میتوان از طریق مدریت آموزش فرا گرفت و بخشی دیگررا ضمن کار باید آموخت در واقع بخشی را که با آموزش فرا گرفته می شود علم مدیریت است . و بخشی را که موجب به کار بستن اندوختها در شرایط گوناگون می شود هنر مدیریت می نامند. «به عبارتی دیگر سخن علم دانستن است و هنر توانستن .»
نظریه نقشهای مدیریتی
جدیدترین نظریه مدیریت نظریه نقشهای مدیری است اساس این نظریه این است که آنچه را مدیر انجام میدهد باید ملاحظه نمود و بر پایه چنین ملاحظاتی فعالیتها یا نقشهای مدیری را معین کرد . آدیزس (adizes ) با مطالعه مدیریت برای اداره موثرهر سازمان چهارنقش « مدیر تولید ـ اجرای ـ ابداعی و ترکیبی » را لازم میداند هر یک از این نقشهای مدیری با یکی از خرده سیستم و یک سیستم اجتماعی ارتباط دارد . زیرا هر نوع سازمانی خواه بازرگانی،صنعتی یا اداری یک سیستم اجتماعی است و بیشتر خرده سیستم های اجتماعی مرکب از خرده سیستم های به هم پیوسته زیادی هستند . که شامل خرده سیستم های انسانی ، اجتماعی ، اداری ، ساختاری ، اطلاعاتی ، تصمیم گیری و تکنولوژی اقتصادی است . ادریزس این چنین استدلال می کند که به طور کامل هر چهار نقش را ایفا کنند و هیچ گونه سبک مدیری غلط نداشته باشند اندکند زیرا چنین مدیری باید تکنسینی عالی ، رئیس ،مبتکر و نیز ترکیب کننده باشد. هر مدیری با توجه به نوع کار سطح سازمان و شرایط محیطی به درجاتی از مهارتها ی مدیری نیاز دارد . مدیریت به شکل یک هرم است که در پایین ان عالی ،در وسط میانی ، در بالا عملیاتی ؛مدیران عملیاتی ،این مدیران سرشان بسیارشلوغ است و مراجعه مکرر افراد موجب انقطاع کارشان می شود . و اغلب مجبورند برای نظارت در رفت وامد باشند و برای پرسنل خود ماموریتهای کاری خاص تعیین کنند وبا برنامه عملیاتی تفصیلی کوتاه مدت طرح ریزی کنند.
مدیران میانی؛ انها به طور مستقیم به مدیریت رده بالا گزارش میدهند کارشان مدیریت بر سرپرستا ن است و نقش حلقه واسطی را میان مدیریت عالی و مدیران عملیاتی به عهده دارند بیشتر وقتها به تحلیل دادهها ،اماده کردن اطلاعات برای تصمیم گیری تبدیل تصمیمهای مدیریت عالی به پروژههای معیین برای سرپرستان و جهت دادن به نتایج کار مدیران عملیاتی است . مدیریت عالی ؛ مدیری که در نقشهای عملیاتی و میانی موفق بوده و عملکرد کلی واحدهای عمده را ارزیابی می کنند و درباره موضوعات و مسائل کلی با مدیران سطح پایین به تبادل نظر می نشینند و بیشتر وقتشان را با همکاران یا افراد خارج از سازمان واندک زمانی را با افراد زیردست می گذرانند .
هرمدیری باید خلاقیت داشته باشد خلاقیت یعنی به کارگیری توانایهای ذهنی برای ایجاد یک فکر یا مفهوم جدید تداوم حیات سازمانها به باسازی انها بستگی دارد؛ باسازی سازمانها از طریق هماهنگ کردن اهداف یاـ وضعیت روز و اصلاح و بهبود روشهای حصول این اهداف انجام می شود .
ماکسیم گورکی می گوید :اگر کار تفریح باشد زندگی لذتبخش است و اگر وظیفه باشد زندگی بردگی است .
خلاقیت مدیران
هر مدیری باید خلاقیت داشته باشد خلاقیت یعنی به کارگیری توانای های ذهنی برای ایجاد یک فکر یا مفهوم جدید . تداوم حیات سازمان ها به باسازی آنها بستگی دارد باسازی سازمان ها از طریق هماهنگ کردن اهداف با وضعیت روز و اصلاح و بهبود روش های حصول این اهداف انجام می شود .
چه کسی خلاقیت و نوآوری می کند ؟
هر انسان مدیر یا غیرمدیری از استعداد خلاقیت برخوردار است بنابرین نباید خلاقیت فقط در انحصار مدیران خاصی باشد زیراآنچه که محکمتر از وجود استعداد خلاقیت است جلوگیری از عوامل بازدارنده ظهور آن است که در صورت آزاد سازی ذهن از پیش فرض ها و الگو های زنجیرهای ذهنی در مدت کوتاهی توان خلاقیت و به کارگیری فکر های نو در عمل را می توان دو برابر افزایش داد.
مدیریت موفق و مؤثر
مدیریت موفق و مؤثر عبارت است ؛ از کسب اهداف سازمانی یا چیزی بیش از آن . « ویلیام جمیز» با تحقیقی که درباره انگیزش انجام داد ، به این نتیجه رسید که کارکنان ساعتی ، تقریباً با میزان کاری در حدود20الی 30 درصد توانایی یشان می توانستند شغل خود را حفظ کنند و اخراج نشوند؛ این تحقیق همچنین نشان داد که اگر کارکنان، انگیزش بیشتری داشته باشند تفریباً با 80 الی 90 درصد توانای خود، کارمی کنند . مدیری که بتواند حداقل کار مورد قبول را با استفاده از امکانات مدیری مانند : توبیخ ، کسر حقوق و .... فراهم سازد ؛ مدیر موفق نامیده می شود ولی مدیر مؤثر کسی است که بتواند 80الی 90درصد توانای های افراد را به کار گیرد .
چگونه می توان مدیرموفق ومؤثری بود ؟
برای موفق و مؤثر بودن ، توانای های ذاتی و اکتسابی معینی لازم است . مدیر مؤثر نیاز به توانای های فنی ، انسانی ادراکی ، طراحی و حل مسائل دارد . یک مدیر موفق ، نگرش و انگیزه های معینی دارد. پاداش های سازمانی (اضافه حقوق ، ارتقاء و ...) و جو سازمانی بر انگیزه و انگیزش وی اثر دارد . یکی دیگر از موفقیت ، رویدادهای پیش بینی نشده وامدادهای غیبی است ؛ زیرا همیشه توانای های افراد نیست که برای ایشان موفقیت می اورد . بررسی میزان موفقیت و مؤثر بودن هر مدیر بر اساس دیدگاه و معیارهای سازمانی صورت می گیرد .
برنامه ریزی
هنگامی که آدمی در مسیر رشد عقلانی خود به ضرورت برنامه ریزی در زندگی خویش پی برد، آن را در نظام های اجتماعی به عنوان ابزاری در خدمت مدیریت و رهبری ، مورد توجه قرار داد و امروز می بینیم که ساختار وجودی سازمان ها پیچیده گشته اند ، که بدون برنامه ریزی های دقیق نمی توانند به حیات خود تداوم بخشند.
تعریف برنامه ریزی
برای دست یافتن به هدف مورد نظر ، باید قبل از تلاش فیزیکی یا اقدام به انجام کار، تلاش ذهنی یا برنامه ریزی کافی صورت بگیرد.« برنامه ریزی شالودۀ مدیریت را تشکیل می دهد ».
فلسفۀ و ضرورت برنامه ریزی
فلسفۀبرنامه ریزی به عنوان یک نگرش و راه زندگی که متضمن تعهد به عمل بر مبنای اندیشه ، تفکر و عزم راسخ به برنامه ریزی منظم و مداوم می باشد ، بخش انفلاک ناپذیر مدیریت است؛ فرد و سازمان برای رسیدن به اهداف خویش نیاز به برنامه ریزی دارند ، بنابراین ضرورت برنامه ریزی ، برای رسیدن به جز ئیترین اهداف یک واقعیت انکار ناپذیر است . نیاز به برنامه ریزی از این واقعیت نشأت گرفته است .« همۀ نهادها در محیطی متحول فعالیت می کنند».

سازماندهی
انسان ذاتاً کنجکاو است با حواس پنجگانۀ خود به جستجو در دنیای اطرافش پرذاخته تلاش می کند تا مشاهداتش را در قالب های منسجم نظم بخشد . انسان امروزی نه تنها نیمی از روزش را به همکاری در تلاش های گروهی می گذراند بلکه نیم دیگر را به تماشای تلویزیون ، خواندن روزنامه و کتاب یا به مجامع عمومی برای سرگرمی سپری می کنند که همگی حاصل تلاش گروهی انسانها در واحدهای سازمانی است . نظریه پردازان سازمان از حوزه های گوناگون نظیر : مدیریت ، روانشناسی ، جامعه شناسی ، علوم سیاسی، اقتصاد، مردم شناسی، مهندسی ، مدیریت بیمارستانی و ... پدید آمده اند و هر یک چیزی براین موضوع افزوده اند .
تعریف سازماندهی
سازماندهی ، فرایندی است که طی آن تقسیم کار میان افراد وگروه های کاری و هماهنگی میان آنان ، به منظور کسب اهداف صورت می گیرد .
انواع مختلف سازماندهی
روش های بسیار متفاوتی برای دسته بندی سازمان ها هست ؛ سازمان رسمی و سازمان غیر رسمی
سازمان رسمی وغیر رسمی :سازمان رسمی را مسؤلین به طور قانونی بنیانگذاری و تصویب می کنند و در آن تعداد مشاغل ، حدود وظایف و اختیارات و چگونگی انجام آن مشخص می شود . ساختارهای رسمی در واقع تخیلی هستند زیرا سازمان آن گونه که پیش بینی عمل نمی کند ؛ اما سازمان های غیررسمی بیانگر حالت واقعی است، یعنی چگونگی عمل سازمان را به طور واقعی نشان می دهد . بعد از انکه ساختار رسمی ایجاد می شود ، سازمان غیر به طور طبعیی در چارچوب آن پدیدار میگردد؛ سازمان غیر رسمی حاصل تعامل اجتماعی مداوم است و ساختار رسمی تعدیل ، تحکیم یا گسترش می دهد .
تعریف سازمان رسمی
در سازمان رسمی ، مدیر روابط سازمانی را به طور مکتوب و به کمک نمودار با دقت هر چه بیشتر برای کارکنان تشریح می کند . تغیرات بعدی در صورت لزوم می تواند به طور رسمی یا غیر رسمی انجام شود .
تعریف سازمان غیر رسمی
دراین سازمان ، مدیر روابط سازمانی را به طور شفاهی برای کارکنان توضیح می دهد و این روابط را بر حسب نیاز تغییر می دهد .
برنامه ریزی فرایندی است که به موجب آن شما آینده خود را دائماً می سازید « روجرفریتز»
ویژگی های بی همتای مدیریت آموزشی
منظور اصلی مدیریت در هر سازمانی عبارت است از هماهنگ سازی کوشش های افراد انسانی و استفاده موثر از منابع دیگر برای تحقق هدف های آن است.
در سازمان های آموزشی هدف ها به امور آموزش و پرورش و یادگیری مربوط است پس منظور از مدیریت آموزشی تحقق هدف های آموزشی و پیشبرد موثر آموزش و یادگیری است.
در این صورت مدیریت آموزشی به معنای اعم عبارت است از برنامه ریزی، سازمان دهی، هدایت و کنترل کلیه امور و فعالیت های آموزش و پرورش است. و به معنای اخص یعنی مدیریت آن بخش از فعالیتهای سازمانهای آموزشی که مستقیما با امر آموزش و پرورش و یادگیری مرتبط است. همچنین باید اذعان نمود که شباهتهای مدیریت در سازمان های مختلف را می توان عمدتا در قلمرو وظایف و مسئولیتهای اداری پیدا کرد ،که غالبا مدیران با چهار وظیفه عمده سروکار دارند که تغیر آنها از سازمانی به سازمان دیگر نمود پیدا می کند (لازار سفلد 1963)
ویژگی های بی همتای مدیریت آموزشی
منظور اصلی مدیریت در هر سازمانی عبارت است از هماهنگ سازی کوشش های افراد انسانی و استفاده موثر از منابع دیگر برای تحقق هدف های آن است.
در سازمان های آموزشی هدف ها به امور آموزش و پرورش و یادگیری مربوط است پس منظور از مدیریت آموزشی تحقق هدف های آموزشی و پیشبرد موثر آموزش و یادگیری است.
در این صورت مدیریت آموزشی به معنای اعم عبارت است از برنامه ریزی، سازمان دهی، هدایت و کنترل کلیه امور و فعالیت های آموزش و پرورش است. و به معنای اخص یعنی مدیریت آن بخش از فعالیتهای سازمانهای آموزشی که مستقیما با امر آموزش و پرورش و یادگیری مرتبط است. همچنین باید اذعان نمود که شباهتهای مدیریت در سازمان های مختلف را می توان عمدتا در قلمرو وظایف و مسئولیتهای اداری پیدا کرد ،که غالبا مدیران با چهار وظیفه عمده سروکار دارند که تغیر آنها از سازمانی به سازمان دیگر نمود پیدا می کند (لازار سفلد 1963)
1 مدیر باید هدف های سازمان را تحقق بخشد.
2 مدیر باید برای تحقق هدف ها، از اشخاص دیگر نه به صورت مهره های اداری ، بلکه از طیق ایجاد انگیزه و کار و خلاقیت در آنها استفاده نماید.
3 مدیر باید جوانب انسانی کار را مطلوب و خوشایند نگه دارد تا اشخاص با خشنودی و نشاط کار کنند. و ایجاد این وضع با پیدایش روحیه است که بر اثر آن ، شرایط مساعد انجام کار پدید می آید.
4 مدیر باید تدابیری برای رشد ، نوآوری و تغییر به کار بندد.
وظایف و مسئولیت های سازمانی را می توان به سلسله مراتبی به سه سطح، فنی – اداری – نهادی یا اجتماعی – تفکیک کرد ( پارسونز 1958 ) در سازمان های آموزشی، فراگردهای آموزشی و تدریس ، وظایف فنی محسوب میشوند. در این سطح سازمان، ماهیت فنی وظایف ، مشخص می کند چه عناصر یا عوامل مادی – فرهنگی – ویا انسانی چه نوع همکاری ها و چه شرایطی برای اجرای موثر وظایف ضرورت دارد. همچنین زمینه سازی و تامین امکانات لازم برای انجام دادن سطح فنی، نظیر تربیت معلم و استخدام و به کار گماری آنها به وسیله سطح دیگری به نام سطح اداری انجام می شود.
و در نتیجه منابع مالی وانسانی و تسهیلات مادی را از طریق جامعه و نهادهای اجتماعی تامین و فراهم می کند.
در تحلیل سازمان های رسمی می توان وظایف و مسئولیت های سازمانی را به صورت سلسله مراتبی ، به سه سطح ، فنی- اداری و نهادی یا اجتماعی تغکیک کرد. ( پارسونز 1958) مثلا در سازمان های آموزشی ، هر کدام از فراگردها به صورت تفکیک شده در وظایف این سه سطح گفته شده قرار می گیرد. سازمان های آموزشی به عنوان یک سازمان رسمی ، وسیله ای است که از طریق آن هدف های ویژه ای که برای جامعه یا بخش هایی از آن اهمیت دارند، تحقق پیدا می کنند چنین سازمانی ، موجودیت قانونی، منابع مورد نیاز و حمایت اجتماعی برای نیل به هدف های خود را از جامعه کسب می کند و تحت شرایطی که محیط اجتماعی و جامعه بدان تحمیل می کند، به فعالیت می پردازد در واقع همان طور که سطح فنی سازمان به وسیله سطح اداری آن کنترل و هدایت می شود، به همان طریق ، سطح اداری نیز به نوبه خود ، به وسیله ساختار نهادی یا اجتماعی، یعنی نهادهای حکومت و آموزش و پرورش، کنترل و هدایت می شود. در موسسات آموزشی، این کنترل از طریق وزارت آموزش و پرورش، یا هیات های امنا اعمال می گردد.
در مطالعات مدیریت، وظایف و مسئولیت های سطح اداری مورد توجه قرار می گیرد و وظایف و مسئولیت های سطح فنی و نهادی- اجتماعی ، تا اندازه ای نادیده گرفته می شود. انواع سازمان ها، چه خصوصی و چه عمومی موجودیت و مشروعیت قانونی خود را از طریق کار و. فعالیت در جامعه کسب می کنند.
ویژگی های بی همتا:
بر حسب طبقه بندی وظایف و مسئولیتها (پارسونز1958) ویژگیهایی که وصف کردیم عمدتا به سطوح نهادی (فرهنگی – اجتماعی ) وفنی سازمان نظام آموزشی مربوط می شوند . بنابراین ، تفاوتهای میان مدیریت آموزشی و سایر انواع مدیریت را در حیطه مسائل نهادی و فنی باید جستجو کرد . به عبارتی دیگر ، تفاوتها از یک سو به نقش و کارکرد آموزش و پرورش در جامعه و ازسوی دیگر به ماهیت امر آموزش و پرورش مربوط می شوند یا به بیان دیگر، ویژگیهای منحصر به فرد مدیریت آموزش و پرورش نه از وجهه مدیریت بلکه عمدتا از وجهه آموزش و پرورش آن سرچشمه می گیرند .
بمنظور نشان دادن ویژگیهای بی همتای سازمان و مدیریت آموزشی و تفاوت آن با سایر انواع سازمان و مدیریت ، موضوع را از لحاظ عناصر سه گانه ، هدفها – کارکردها – ترتیبات ، قابل بررسی است .
هدفها : عبارتند ازاوضاع یا شرایط پایانی ای که سازمان در جهت نیل به آن تلاش ورزیده در صدد تحقق آن است .
کارکردها یا وظایف عبارتند از : فعا لیتهایی که بوسیله آنها ، هدف ها تحقق پذیر می شوند.
ترتیبات عبارتند از مکانیسم ( ساخت و کار)هایی که فعالیت ها را نظم و ترتیب می بخشد.
مقایسه میان ویژگی های مدیریت سازمان های آموزشی و مدیریت سایر سازمان ها:
آقای کمبل و همکاران ( 1977) این ویژگی ها را با توجه به سطوح سه گانه وظایف سازمانی ، بر روی شش زنجیره یا پیوستار مشخص کردند.
اهمیت اجتماعی- حساسیت عمومی- پیچیدگی وظیفه- نزدیکی روابط- تربیت حرفه ای – دشواری ازشیابی.
بررسی شش پیوستار:
1-اهمیت اجتماعی:
اهمیت اجتماعی خدمات هر سازمانی، به وضوح به سطح نهادی- اجتماعی مربوط است. البته لازم به ذکر است که اهمیت اجتماعی خدمات سازمان های مختلف به نحو قابل توجه ای در جامعه متفاوت است و هر کدام از آن خدمات در دید افراد جامعه موقعیت و جایگاه خاصی دارد. به عنوان مثال:
حساسیت عمومی :
حساسیت مردم نسبت به خدمات سازمان ها نیز به سطح نهادی – اجتماعی مربوط است.
برای مثال: کارخانه به ویژه از لحاظ عملیات داخای آن بسیار کم تر از دانشگاه و مدرسه ، در معرض دید مردم است. به علاوه مدیرت کارخانه الزامی ندارد که جز در موارد مربوط به محصولات آن ، نسبت به افکار عمومی حساس باشد ولی برعکس ، مدارس و کار آنها همیشه در معرض دید و افکار عمومی است. به ویژه در کشورهایی که مردم به آموزش و پرورش و پیامدهای آن اهمیت میدهند این حساسیت بیشتر است از این رو مدرسه و گردانندگان آن باید نسبت به افکار عمومی و واکنش های مردم اعتنا کرده به حساسیت روابط مدرسه و اجتماع واقف باشند.
پیچیدگی وظیفه:
پیچیدگی وظیفه سازمان به سطح فنی مربوط می شود. وظایف برخی سازمان ها دشوارتر و پیچیده تر از سازمان های دیگر است این پیوستار در مقایسه با پیوستارهای دیگر به تخصص و هنرهای خاصی نیاز دارد و همچنین ارزشیابی این پیوستار و کنترل آن به مراتب دشوارتر است. و همچنین رسالت این وظیفه به مراتب مهم تر وحساس تر است.
نزدیکی روابط:
ایفای وظایف سازمانی مستلزم برقراری روابط معینی میان کارکنان و مراجعان است. میزان نزدیکی و صمیمت این روابط از سازمانی به سازمان دیگر تفاوت دارد این ویژگی نیز به سطح فنی مربوط است.
تربیت حرفه ای:
تربیت حرفه ای کارکنان سازمان مورد توجه سطح اداری است منظور از تربیت حرفه ای ، شایستگی و صلاحیت شغلی است که از طریق آموزش تخصصی دانش ها و مهارت ها و اخذ وقبول ارزش های مربوط به شغل و روابط شغلی حاصل می شود و در مکان ها و سازمان های مختلف میزان این تربیت متغیر است برای مثال در کارخانه ها، تعداد افرادواجد تخصص حرفه ای بسیار کمتر از کارکنان ماهر و نیمه ماهر است همچنین در بیمارستان ها ، پزشکان و گروهی از پرستاران از تربیت تخصص حرفه ای برخوردارند، ولی گروه بزرگی از کارکنان فاقد تخصص حرفه ای هستند.
دشواری ارزشیابی:
ارزشیابی از سطح فنی سازمان ها می باشد با وجود اینکه دشواری فراگرد ارزشیابی ، در سازمانهای بازرگانی و صنعتی را نمی توان دست کم گرفت ولی در مقابل مدرسه که باید به تغیرات رفتاری بپردازد ودر زمینه دانش – نگرش ، تغییر ایجاد کند و این تغییر به سهولت حاصل نمی شود در نتیجه ارزشیابی و سنجش فعالیتهای آن بسیار مشکل و زمانبر خواهد بود بطوری که می توانیم عنوان کنیم که ارزشیابیهای آموزشی و پرورشی ، دشوارترین وظایف نظام آموزشی است .
جدول رابطه سطوح وظایف و مسئولیتها ، از نظر پارسونز با پیوستارهای کمبل :
سطوح    پیوستار
نهادی – اجتماعی
نهادی – اجتماعی
فنی
فنی
اداری
فنی    اهمیت اجتماعی
حساسیت عمومی
پیچیدگی وظیفه
نزدیکی روابط
تربیت حرفه ای
دشواری ارزشیابی
پدران و مادران به منزله میانجی ، فرهنگ جامعه خویش را با کوله باری از ارزش ها به اعضای جدید، معرفی می نمایند. بسیاری از این ارزش ها به صورت مدون گردآوری نشده و به ندرت به وسیله بزرگسالانی که آنها را در سینه خویش نگه داشته اند ، به زبان آورده می شوند. با وجود این ، به صورتی ظریف و موثر در جوانان اثر می گذارد. والدین در برابر انبوه ارزش های فرهنگی جامعه، تعدادی را انتخاب می کنند و آنها را مورد توجه قرار می دهند.
رسالت مراکز آموزشی است که در انتقال و تغییر نظام ارزش های جامعه به یادگیرندگان تلاش نماید. مراکز آموزشی باید رفتار ، عقاید، افکار، احساسات، و آرمان های مورد پذیرش را به فراگیران بیاموزند. تضاد میان ارزش های مورد پذیرش جامعه و نسل جوان باید به ظرافت در مراکز آموزشی مورد بررسی قرار گرفته وحدت و هماهنگی جامعه پا بر جا بماند. جان دیویی در کتاب تعلیم و تربیت در این باره چنین می نویسد: “ جامعه مانند حیات بیولوژیکی از طریق انتقال حفظ می شود و این انتقال به وسیله عادات ، طرز کار، فکر کردن و احساس از طرف افراد مسن تر به جوانان صورت می پذیرد. بدون انتقال آرمان ها ، ملاک ها ، ایده ها و عقاید از سوی عده ای که به وسیله طول عمر در برابر زندگی جمعی حالت ضعف و عدم توجه دارند به آنانی که وارد در این مرحله زندگی اجتماعی میشوند، حیات جمعی نمی تواند باقی بماند.”
لازمه وجودی مدیر و رهبر:
حرکت به سوی هدف های جمعی احتیاج به رهبر دارد وجود مدیر و رهبر در حرکت های جمعی تجربه بشر است. بشر زمانی زندگی جمعی را شروع کرد که متوجه شد اگر دو نفر یا چند نفر با هم بکوشند زود تر و راحت تر به هدف می رسند ( شکارهای فردی به شکار جمعی مبدل شد.) مدیر کیست؟
مدیر کسی است که جمع را به سوی هدف ها راهبری میکند و آنها را به پیروزی ها و کامیابی های درخور می رساند.
هشت ویژگی عمده مدیر عبارتند از :
1-شناخت هدف
2-شناخت نیروها
3-فراهم سازی
4-راه اندازی
5-پیگیری و ارزشیابی
6-مبارزه با مشکلات
7-حفظ و نگهداری
8-نو آوری
نتیجه گیری:
به طور خلاصه ، می توان نتیجه گرفت که خدمات نظام آموزشی ، اهمیت اجتماعی فراوانی دارد؛ جامعه و مردم نسبت به عملکردها و نتایج کار آن حساسیت زیادی دارند؛ وظایفی که انجام می دهد بسیار پیچیده و دشوار است؛ انجام وظایف آن مستلزم روابط نزدیک و صمیمانه معلم و دانش آموز و سایر دست اندرکاران فراگرد آموزش و پرورش است؛ انجام دادن وظایف آموزشی وابسته به تخصص، دانش و مهارت حرفه ای است؛ و بالاخره، ارزشیابی عملکردهای آموزشی و پرورشی بسیار دشوار است. ویژگی ها ، به امر آموزش و پرورش ظرافت و دقت خاصی بخشیده، مسئولیت و تعهد اجرای وظایف، سرپرستی و مدیریت آنرا خطیر و دشوار می سازد. از این رو ، در هر نظام آموزشی، مشاوران تحصیلی ، برنامه ریزان آموزشی و رﺅسای آموزش و پرورش، توجه ویژه ای مبذول شود.

انجمن ملّی مدیران دبیرستان امریکا، دوازده ویژگی را برای مدیران یا رهبران آموزشی در چهار موضوع مهارت های مدیریتی، مهارت های بین فردی، ارتباط و سایر جنبه های مهارتی لازم می داند که به توضیح مختصر آن ها می پردازیم:
الف – مهارت های مدیریتی
تجزیه و تحلیل مسائل:
این توانایی به جمع آوری داده ها و تجزیه اطلاعات پیچیده برای تعیین عناصر مهّم یک مسئله بر می گردد. به عبارت دیگر، مدیر باید بتواند به جستجوی اطلاعات برای هدف معین بپردازد و از آن اطلاعات برای حل مسئله و تصمیم گیری استفاده کند.
    قضاوت:
توانایی رسیدن به نتیجه گیری های منطقی و اتخاذ تصمیمات پر کیفیت بر پایه ی اطلاعات موجود، داشتن مهارت در تشخیص نیازهای آموزشی و تعیین اولویت بین  آن ها، دارا بودن توان ارزشیابی انتقادی از ارتباطات کتبی از مهارت های مدیریتی است. بر این اساس، یک مدیر آموزشی خوب کسی است که بتواند نیازهای آموزشی جامعه و مدرسه را مشخص کرده و با رعایت اولویت ها، به تصمیم گیری درباره ی حل و تأمین آن نیازها بپردازد.
   توانایی سازمانی:
توانایی برنامه ریزی، زمان بندی و کنترل کار دیگران و داشتن مهارت در استفاده ی بهینه ی نیروها و توانایی بر خورد درست با مقادیر معتنابع نوشته ها و کارهای کتبی و پاسخ به درخواست های سنگینی که در یک زمان می شود اهمیت زیادی دارد. بدین ترتیب، مدیر آموزشی کسی است که بتواند از زمان و نیروها به طور بهینه و صرفه جویانه در حل مشکلات و تأمین درخواست ها یا نیازها استفاده کند.
  مصمم بودن:
توانایی در تشخیص این که بدون توجه به کیفیت تصمیم، چه زمانی نیاز به اتخاذ تصمیم است. درک درست و به موقع زمان تصمیم گیری یکی از ویژگی های مهم رهبری آموزشی است.
 ب – مهارت های بین فردی
رهبری:
توانایی در درگیر کردن و مشارکت دادن سایرین در حل مشکلات و مسائل سازمان و تشخیص این که چه زمانی گروه نیاز به هدایت دارد و تعأمل مؤثر با گروه برای راهنمایی آن ها در انجام و تکمیل کارها از ویژگی های رهبر آموزشی است.
حساسیت:
یک مدیر آموزشی موفق نسبت به نیازها، خواسته ها و مشکلات شخصی اعضای سازمان حساسیت دارد. او می تواند تعارضات را حل کند و با افرادی که زمینه ها و سوابق متفاوتی دارند رفتار و برخوردی مناسب داشته باشد. او می داند که چگونه با مسائل عاطفی برخورد کند و از چه نوع اطلاعاتی با هر کس استفاده کند.
 تحمّل فشار:
توانایی کار کردن در شرایط تحت فشار و در زمانی که مخالفین (نیروهای مخالف) در حال فعالیت هستند و همچنین توانایی فکر کردن در زمان وقوع مشکلات از ویژگی های مدیر آموزشی خوب می باشد.
ج- ارتباط:
ارتباط شفاهی:
مدیر آموزشی موفق کسی است که بتواند درباره ی ایده ها و وقایع سخنرانی روشنی داشته باشد.
 ارتباط کتبی:
مدیر آموزشی باید بتواند ایده ها و افکار خود را کتباً به روشنی و به روش درست با مخاطبین مختلف مانند دانش آموزان، معلمان، و اولیاء و دیگران در میان بگذارد.
د- سایر جنبه های مهارتی
10-   علائق مختلف:
یک مدیر آموزشی خوب باید توانایی و علاقمندی لازم جهت شرکت در موضوعات و وقایع مختلف را داشته باشد. او باید توان مشارکت و مباحثه در موضوعات آموزشی، سیاسی اقتصادی، وقایع جاری و غیره را از خود نشان دهد.
11- انگیزه ی شخصی:
یک مدیر آموزشی موفق کسی است که در تمام فعالیت هایش نوعی نیاز به کسب موفقیت وجود داشته باشد. باید شواهدی مبنی بر اهمیت کار برای ارضاء نیازهای شخصی در او مشاهده شود.
 
12-ارزش های آموزشی:
داشتن فلسفه ی آموزش و پرورش کاملاً مستدل و روشن و توان پذیرش ایده های جدید و تغییرات از ویژگی های مدیران آموزشی خوب است
مروزه مدیریت، یکی از مهمترین علوم عصر جدید محسوب گردیده و روز به روز بر اهمیت آن افزوده می‌شود. به‌طور کلی، مدیریت به موازات پیچیده‌تر شدن و محدود شدن منابع مالی و مادی سازمان‌ها، اهمیت بیشتری پیدا می‌کند. مدیریت آموزشی، یکی از جدیدترین شاخه‌های علمی – پژوهشی مدیریت است که اصول و مبانی آن عمدتا ناشی از مطالعات و پژوهش‌های صاحبنظران مدیریت در زمینه صنعت، تجارت و آموزش و پرورش است.
 
  مدیریت در مفهوم کلی و عام، از دیدگاه‌های متفاوتی تعریف شده است. ماری پارکر فالت می‌گوید: مدیریت، هنر انجام دادن کارها به وسیله‌ی دیگران است. در این معنی هر کس بتواند کارها را با استفاده از نیروی دیگران به انجام برساند، مدیر است. به عبارت دیگر، مدیر هماهنگ‌کننده و کنترل‌کننده فعالیت‌های دسته‌جمعی برای رسیدن به هدف مطلوب سازمان با حداکثر کارآیی است.
  در تعریف جامع‌تر، مدیریت را هماهنگی منابع انسانی و مادی در جهت تحقق هدف‌های سازمانی گفته‌اند.
  می‌توان گفت: مدیریت، فعالیتی است منظم، در جهت تحقق هدف‌های معین که از طریق ایجاد روابط میان منابع موجود، انجام دادن کار با مشارکت افراد دیگر و شرکت فعال در تصمیم‌گیری صورت می‌گیرد. به بیان دیگر، منظور اصلی مدیریت در هر سازمانی عبارت است از هماهنگ‌سازی کوشش‌های افراد انسان و استفاده از منابع دیگر برای تحقق هدف‌های سازمان. در مؤسسات آموزشی این هدف‌ها مربوط به امور آموزش و پرورش و پیشبرد یادگیری است.[4]
 

فراگرد مدیریت
  تلقی مدیریت به عنوان "فراگرد" یا "فرایند" نسبتا تازگی دارد. مفهوم فراگرد، بر شیوه منظم انجام دادن کارها دلالت دارد و به توالی گام‌ها یا عناصری که به هدف خاصی منجر می‌شود، اشاره می‌کند. زیرا که همه مدیران، صرفنظر از قابلیت‌ها یا مهارت‌های خاص خود، به فعالیت‌های پیوسته و منظمی می‌پردازند تا به هدف‌های معین نایل گردند. نخستین بار سقراط از مدیریت به عنوان فراگرد اجتماعی یاد کرد؛ فراگردی که متضمن یک سلسله وظایف، فعالیت‌ها و روابط متقابل بوده و مناسبات و روابط متقابل افراد در آن نقشی اساسی دارد.[5]
 
تعریف مدیریت آموزشی
  مدیریت آموزشی به معنی عام، برنامه‌ریزی، سازمان‌دهی، هدایت، هماهنگی و نظارت و ارزشیابی فرایند آموزش تعریف شده است. اما مدیریت به معنی خاص، به صورت‌های زیر تعریف می‌شود:
•        مدیریت آموزشی، راهنمایی، مددکاری و ایجاد محیط مناسب برای فعالیت آموزشی است.
•        مدیریت آموزشی، فراگردی اجتماعی است که مستلزم ایجاد، نگهداشتن، برانگیختن، کنترل کردن و وحدت بخشیدن نیروهای انسانی و مادی می‌باشد که به‌طور رسمی و غیررسمی در درون یک نظام واحد شکل و سازمان می‌یابند، تا هدف‌ها و مقاصد آموزشی را تحقق بخشند.
•        مدیریت آموزشی، فرایند هماهنگ کردن استعدادهای آدمی و بهره‌گیری از شرایط محیطی برای اهداف آموزشی است.[6]
 
  با توجه به آنچه گفته شد، مدیریت آموزشی غالبا به معنی خاص، مورد نظر است. یعنی مدیریت آن بخشی از فعالیت‌های سازمان‌های آموزشی است که مستقیما با امر آموزش و پرورش و یادگیری مرتبط است. از جمله، فعالیت‌های مربوط به برنامه‌های آموزشی، مواد و محتوای دروس، روش‌ها و وسایل آموزشی، مشاوره و راهنمایی تحصیلی، اقدامات آموزشی مکمل، امور معلمان و دانش‌آموزان.[7]

ضرورت مدیریت آموزشی
  امروزه، عصر مدیریت و رهبری است و موفقیت نهادها و سازمان‌ها تا حد زیادی به کارآیی و اثربخشی مدیریت بستگی دارد.[8] ساخت نظام آموزشی هر کشوری دربرگیرنده‌ی مجموعه‌ای از نیازهای سازمان‌های رسمی آن کشور بوده و عملکرد نظام آموزش و پرورش که مدیران آموزشی اداره آن را بر عهده دارند، نه تنها از نظر پیشرفت اقتصادی و اجتماعی مهم است، بلکه از نظر تأثیری که بر تحرک شغلی و انتظارات دارد، از اهمیت تعیین‌کننده‌ای برخوردار است. همچنین آموزش و پرورش، بهترین وسیله، برای ایجاد تغییر ارزش‌ها و رفتارها به‌شمار رفته و باعث می‌شود که افراد، به تناسب استعداد و رغبتی که دارند برای انجام خدمت‌های اجتماعی و اقتصادی و کسب مشاغل و در نتیجه آسایش فردی مهیا شوند. از اینرو، از آغاز قرن اخیر، هیچ کشوری بدون توسعه در مؤسسات آموزشی و مدیران آموزشی تحصیل کرده و مجرب، مراحل توسعه و پیشرفت را طی نکرده است.[9]
  بنابراین، با افزایش تعداد دانش‌آموزان در سطوح مختلف آموزشی، تأسیس مدارس و مراکز آموزشی جدید، استخدام معلمان بیشتر و سرمایه‌گذاری بیشتر، ضرورت یافته است. از سوی دیگر، ضرورت در تصمیم‌گیری و سیاست‌گذاری، بهبود کیفی و ایجاد فرصت‌های برابر آموزشی برای همگان، نقش خطیر مدیریت نظام آموزشی را بارزتر ساخته است.[10]
 
اهداف مدیریت آموزشی
  هدف کلی آموزش و پرورش در هر جامعه‌ای این است که هر فرد را طبق الگوی ارزش‌های فرهنگی، سیاسی، دینی و اجتماعی خود تربیت کرده و انسانی متناسب تحویل جامعه دهد. اهداف آموزش و پرورش سه نقش مهم در مدیریت آموزشی ایفا می‌کنند: اولا به فراگرد آموزش و پرورش جهت می‌دهند، ثانیا انگیزه‌ی حرکت و فعالیت را به وجود می‌آورند و ثالثا ملاک‌های کنترل و ارزشیابی فعالیت‌های آموزشی را ایجاد می‌نمایند.[11]
  مدیریت آموزشی، باید قبل از هر چیز اهداف آموزش و پرورش را به خوبی شناخته و آنها را مورد بررسی قرار دهد و به‌کار بندد که برخی از آنها عبارتند از:
•        کمک به افراد سازمان آموزشی برای رسیدن به اهداف آموزش و پرورش
•        راهنمایی اعضای سازمان برای تشخیص و درک بهتر هدف‌ها
•        راهنمایی، همکاری، کمک، تقویت و حمایت از اعضای سازمان آموزشی
•        مشارکت افراد در تصمیم‌گیری و تبادل نظر آنها و ایجاد مسئولیت‌های مشترک در سازمان آموزشی
•        ایجاد روابط انسانی مطلوب و احترام متقابل بین مدیر و اعضای سازمان آموزشی
•        شناخت نیازها و حل مشکلات دانش‌آموزان به منظور دستیابی به اهداف آموزشی
•        توجه به تفاوت‌های فردی و کمک به کشف و بروز استعدادهای دانش‌آموزان
•        کمک و یاری به بهبود و اصلاح فرآیند آموزش و پرورش
•        فراهم نمودن امکانات و زمینه مساعد برای بروز خلاقیت و ابتکار، به منظور رشد و بلوغ فکری اعضای سازمان
 •        ایجاد هماهنگی بین منابع و فعالیت‌های سازمان آموزشی.[12]
مهارت‌های سه‌گانه مدیریت
  رابرت کاتز، مهارت‌های مورد نیاز مدیران را به صورت فنی، انسانی و ادراکی طبقه‌بندی کرده است. مهارت، به توانایی‌های قابل پرورش شخص که در عملکرد و ایفای وظایف منعکس می‌شود، اشاره می‌کند. منظور از مهارت، توانایی به‌کار بردن مؤثر دانش و تجربه‌ی شخصی است.

1. مهارت فنی
  یعنی دانایی و توانایی در انجام وظایف خاص که لازمه آن ورزیدگی در کاربرد فنون و ابزار ویژه و شایستگی عملی در رفتار و فعالیت است. مهارت فنی از طریق تحصیل، کارورزی و تجربه حاصل می‌شود. مدیران، معمولا این مهارت‌ها را طی دوره‌های کارآموزی فرامی‌گیرند، نظیر دانش، روش‌های برنامه‌ریزی، بودجه‌بندی، کنترل، حسابداری، امور مالی، کارگزینی و غیره. ویژگی بارز این مهارت این است که به بالاترین درجه شایستگی و خبرگی در آن می‌توان دست یافت.[14]
2. مهارت انسانی
  منظور دارا بودن توانایی و قدرت کار کردن با مردم، در انجام کار به وسیله‌ی آنان است. در این نوع از مهارت، مدیران قادرند، انگیزه‌های کارکنان را دریابند و از محرک‌ها و نیازهای آنان در رهبری مؤثر بهره گیرند.[16] مهارت انسانی به آسانی قابل حصول نیست و روش‌های مشخصی ندارد اما امروزه روان‌شناسی اجتماعی و مردم‌شناسی، زمینه دستیابی به این مهارت را فراهم می‌نمایند.
 
3. مهارت ادراکی
  یعنی توانایی درک پیچیدگی‌های کل سازمان و تصور همه عناصر و اجزای تشکیل‌دهنده کار و فعالیت سازمانی به صورت یک کل واحد در سیستم. به عبارت دیگر، توانایی درک و تشخیص اینکه کارکردهای گوناگون سازمان به یکدیگر وابسته هستند و تغییر در هر یک از بخش‌ها، الزاما بخش‌های دیگر را تحت تأثیر قرار می‌دهد.[19] مدیران واجد این مهارت قادرند به دریافت اطلاعات و تحلیل مسایل سازمان پرداخته و با توجه به اهداف سازمان به تهیه طرح‌ها و ارائه راه‌حل‌ها بپردازند.


 
کارکردهای مدیریت آموزشی
  فراگرد مدیریت را غالبا به کارکردها یا وظایف مدیریت تفکیک و تجزیه می‌کنند. منظور از کارکرد، فعالیتی مهم و اساسی است که در نیل به هدف، ضرورت دارد.[21] هنری فایول، اولین کسی که وظایف مدیریت را تقسیم کرده، معتقد است وظایف اساسی مدیریت عبارتند از:
•        برنامه‌ریزی[22]: یعنی تعیین هدف، یافتن و ساختن راه‌ها و وسایلی که رسیدن به هدف را امکان‌پذیر می‌سازد و همچنین پیش‌بینی کارهایی که باید در آینده انجام گیرد.
•        سازمان‌دهی[23]: یعنی ترکیب و تخصیص افراد، منابع و امکانات میان افراد و واحدهای مختلف سازمان و همچنین هماهنگی بین آنها به منظور رسیدن به اهداف سازمان.[24]
•        فرماندهی[25]: یعنی هدایت و جهت‌دهی افراد در انجام دادن کارها.[26]
•        هماهنگی[27]: یعنی به هم پیوستن و وحدت بخشیدن همه امکانات و منابع مادی و انسانی و همچنین فعالیت‌ها، که برای رسیدن به هدف سازمان ضرورت دارد.
•        کنترل کردن[28]: یعنی رسیدگی به اینکه آیا کلیه برنامه‌ها و عملیات انجام شده طبق مقررات و دستورات صورت می‌گیرند یا خیر.
 
ویژگی‌های مدیر آموزشی
  مدیر خوب، کسی است که با استفاده صحیح، منطقی و عقلایی از منابع مادی و انسانی، سازمان را برای رسیدن به هدف خود که برآورنده یکی از نیازهای جامعه است، رهبری و هدایت کند. پس مدیران آموزش و پرورش علاوه بر آگاهی کامل از علم مدیریت، اصول و تئوری‌های آن باید شرایط و ویژگی‌هایی را دارا باشند که برخی از مهمترین آنها عبارتند از:
•        در زمینه‌ی مدیریت، دارای مهارت‌های فنی، انسانی و ادراکی باشد
•        به کار خود به عنوان مدیر آموزشی، نگرشی آگاهانه و علمی داشته باشد
•        کلیات روش‌ها و فنون تدریس را به خوبی بداند
•        از سلامت جسمانی، روانی و شخصیتی کامل برخوردار باشد
•        نظام آموزشی کشور خود را به خوبی بشناسد و از سوابق و تحولات تاریخی آن آگاه باشد
•        از فلسفه، ارزش‌ها، هدف‌ها و مقاصد کلی آموزشی مطلع باشد
•        با اندیشه‌ها و نظریه‌های مدیریت و رهبری آشنا باشد و به اقتضای محیط کار خود، آنها را به‌کار بندد
•        بر مسئولیت‌ها و وظایف چندبعدی آموزشی، ارشادی، فرهنگی و اجتماعی خود واقف باشد
•        سابقه آموزشی و معلمی حداقل پنج سال داشته باشد
•        در زمینه‌ی علوم تربیتی و روان‌شناسی دانش کافی داشته و بتواند معلمان را راهنمایی نماید
•        روابط و مناسبات متقابل میان مدرسه، خانواده و جامعه را درک کرده و در انجام وظایف محوله آنها را نادیده نگیرد.
مدیریت اخلاقی
با توجه به اهمیت مدیریت آموزشی لزوم خلاقیت در زمینه‌های مختلف آن احساس می‌شود. دراین مقاله به خلاقیت مدیران آموزشی در برخی زمینه‌ها از قبیل هدایت و رهبری، نظارت، سازماندهی، هدفگذاری و برنامه ریزی اشاره شده است.
علاوه بر این به مهارتهای مدیران که شامل مهارت فنی، مهارت انسانی و مهارت ادراکی است، نیز اشاره‌ای داشته‌ایم زیرا افکارها در خلأ شکل نمی‌گیرد و باید زمینه‌ای برای بروز خلاقیت پیدا شود.
خلاقیت در مدیریت، مدیریت در آموزش و پرورش، مدیریت خلاق
از آنجایی که هر سازمان جهت تحقق اهدافی موجودیت می‌یابد و رفتار افراد در آن تابع موازین و مقرراتی است، اعمال کمترل و نظارت ضروری است. به ویژه در سازمانهای آموزشی که اهداف متعددی در آن دنبال می‌شود و پیچیدگی در آموزش و تدریس درآن پیش از هر سازمان دیگری به چشم می‌خورد.
مدیریت در سازمان گسترده ‌ی آموزش و پرورش در حقیقت کوششی است بخردانه برای بالا بردن کیفیت تعلیم و تعلّم انسانهایی که بار سنگین تحول و پیشرفت فردی و جمعی را بر دوش دارند. مدیریت کار سازو کارآمد در سازمانهای آموزش و پرورش می‌تواند به بالابردن درجه ی رضایت معلمان از کار، پیوند استوار با اولیای دانش آموزان و تقویت انجمنهای اولیا و مربیان، کاهش افت تحصیلی، نوآوری و خلاقیت در روشها،بهره‌گیری از منابع انسانی و مالی و بالاخره به شکوفایی شخصیت کودکان و جوانان یاری رساند.
مدیریت
در فرهنگ لغت عمید کلمه ‌ی مدیر به معنی اداره کنند، گرداننده، کسی که کاری را اداره می‌کند، آمده است صاحبنظران مدیریت براساس جهانبینی و نگرشی که به انسان، هدفها و جهت‌گیریهای سازمان داشته‌اند، از مدیریت تعریفی ارائه کرده‌اند. لذا تعریفی که مورد قبول عام باشد در دسترس نیست.
برخی از این تعاریف عبارتند از:
-هنر انجام دادن کارها بوسیله ی دیگران
- فراگرد برنامه ریزی، سازماندهی، رهبری و نظارت کار اعضای سازمان و استفاده از همه‌ی منابع موجود سازمانی برای تحقق هدفهای مورد نظر سازمان
-مدیریت فعالیتی است منظم در جهت تحقق هدفهای معین که از طریق انجام روابط میان منابع موجود و انجام دادن کار با مشارکت افراد دیگر و شرکت فعال در تصمیم گیری صورت گیرد.
-مدیریت در بعد انسانی و اسلامی عبارت است از کارکردن با مردم، میان مردم و به خاطر مردم(صافی،۱۳۸۴،ص۲۹)
مدیریت آموزشی
-فرهنگ لغات بین‌المللی تعلیم و تربیت، مدیریت آموزشی را به کاربردن تکنیکها و روشهای اداره‌ی سازمانهای تربیتی با در نظرگرفتن هدفها و سیاستهای کلی تعلیم و تربیت تعریف کرده‌اند.
- از دیدگاه کیمبل وایلز، مدیریت و رهبری آموزشی عبارت است از یاری و مدد به بهبود کار آموزشی است و هر عملی که بتواند معلم را یک قدم پیش ببرد رهبری آموزشی خوانده می‌شود.
-مدیریت آموزشی،برنامه ریزی، سازماندهی و اجرای تصمیمات درباره‌ی آموزش و پرورش است.
- مدیریت آموزشی، فرآیندی است اجتماعی که با به کارگیری مهارت‌های علمی، فنی و هنری کلیه‌ی نیروهای انسانی و مادی را سازماندهی و هماهنگی نموده و با فراهم آوردن زمینه‌های انگیزش و رشد با تأمین نیازهای منطقی فردی و گروهی معلمان، دانش‌آموزان و کارکنان به طور صرفه جویانه به هدفهای تعلیم و تربیت برسد.(همان منبع،صص۴۵-۴۴)
مدیریت آموزشی  از ویژگی‌هایی چون(اهمیت اجتماعی، حساسیت عمومی، پیچیدگی وظیفه، نزدیکی روابط، تربیت حرفه‌ای و دشواری ارزشیابی) برخوردار است.(غندالی و خورشیدی،۱۳۸۰)
خلاقیت
« خلاقیت لازمه ‌ی نوآوری است و تحقق نوجویی وابسته به خلاقیت است. اگرچه در عمل نمی‌توان این دو را از هم متمایز ساخت ولی می‌توان تصور کرد که خلاقیت بستر رشد و پیدائی نوآوری است»(الوانی،۱۳۷۲،ص۲۹۸)«صاحبنظران تعریفهای متعددی از خلاقیت و نوآوری ارائه داده‌اند. استیفن را بینز خلاقیت را به معنای توانایی ترکیب اندیشه ها و نظرات در یک روش منحصر به فرد با ایجاد پیوستگی بین آنان بیان می کند. او نوآوری را به‌معنای فرایند اخد اندیشه خلاق و تبدیل آن به محصول، خدمات  و روش های جدید عملیات می‌داند. رضائیان خلاقیت را به کارگیری توانایی های ذهنی برای ایجاد یک فکر یا مفهوم جدید می‌داند.
نوآوری به کارگیری اندیشه‌های جدید ناشی از خلاقیت است که می‌تواند به صورت یک محصول جدید، خدمت جدید یا راه حل جدید انجام کارها باشد، شاید به جرأت بتوان گفت که جامع‌ترین تعریف خلاقیت توسط گیلفورد، دانشمند آمریکایی عرضه شده است، او خلاقیت را با تفکر واگرا (دست یافتن به رهیافت‌های جدید برای مسائل) در مقابل تفکر همگرا(دست یافتن‌به پاسخ) مترادف دانسته است. افرادی که تفکر واگرا دارند در فکر و عمل خود با دیگران تفاوت دارند و از عرف و عادت دور می‌شده روش های خلاق و جدید را به کار می‌برند. برعکس کسانی که از این خصوصیت برخودار نیستند. تفکر همگرا دارند و در فکر و عمل خود از عرف و عادت پیروی می‌کنند. پس تفکر واگرا یعنی دور شدن از یک نقطه مشترک که همان رسم و سنت و عرف اجتماع است و تفکر همگرا یعنی نزدیک شدن به آن نقطه»(سایت روزنامه‌ی تفاهم)
ویژگی‌های افراد خلاق
«بنابر تحقیقات و بررسی های انجام شده توسط صاحبنظران و پژوهشگران، عوامل زیر در بروز خلاقیت مؤثر می‌باشد:
نداشتن تعصب نیست به تغییر، علاقه به یادگیری و کنجکاو بودن، علاقه به آزمایش و تجربه دائمی، گرایش به کارهای پیچیده، توسعه‌ی دامنه‌ی دانش و آگاهی خود، واقع بینی، اعتماد به نفس بالا، توجه به زمان و وقت شناسی، شجاعت در پذیرش عیوب خود، توانایی تشخیص آنان و قدرت ترک عادت‌های ناپسند، توجه توأم به رؤیا و عمل، رک‌گویی و صراحت بیان، داشتن قدرت جمع‌بندی مسائل و قضایا و نتیجه گیری، بیان عقیده خود در جلسات، عدم پافشاری در تحمیل عقاید خود، شوخ طبعی، میل به ریسک کردن، پشتکار و تلاش مستمر و داشتن ظرفیت بالا در تحمل ناملایمات»(سایت زیبا وب۱۳۸۸)
خلاقیت در مدیریت
هر مدیری باید خلاقیت داشته باشد، خلاقیت یعنی به کارگیری تواناییهای ذهنی برای ایجاد یک فکر یا مفهوم جدید، تداوم حیات سازمانها به بازسازی آنها بستگی دارد بازسازی سازمانها از طریق هماهنگ کردم اهداف با وضعیت روز و اصلاح و بهبود روش های حصول این اهداف انجام می‌شود. چه کسی خلاقیت و نوآوری می‌کند؟ هر انسان مدیر یا غیر مدیری از استعداد و خلاقیت برخودار است. بنابراین نباید خلاقیت فقط در انحصار مدیران خاصی باشد زیرا آنچه که محکمتر از وجود استعداد خلاقیت است، جلوگیری از عوامل بازدارنده‌ی ظهور آن است که به صورت آزاد سازی ذهن از پیش‌فرض‌ها و الگوهای زنجیره‌های ذهنی در مدت کوتاهی توان خلاقیت و به کارگیری فکرهای نو در عمل می‌توان دو برابر افزایش داد.(سایت دانشنامه رشد،۱۳۸۸) خلاقیت فردی براساس مایه‌های کلیدی دست کم در بعضی از خصوصیات زیر قرار دارد:
- خود به خود: تازه، عجیب و غریب، متضمّن ریسک، حس درک و شوخی و لطایف
- مصر: پرانرژی، دلیر، مثبت، مستقل و تعیین شده.
ابداعی: نگاه به مشکلات به طریقی جدید، شباهت به مبارزه، بعضی اوقات و برخورد راحت با ابهام.
پاداش: تمایل به سهیم شدن در افتخار، ارضای فرد اهمیت دارد و قدردانی بیشتر از پول مورد توجه قرار می‌گیرد.
باز بودن درونی: کشف و شهود، به سادگی از منطق به فانتزی تغییر می‌کند و نسبت به طرق مختلف،ابزار هیجان، تفکر، عمل و نوآوری، باز است.
-برتر: نگاه واقع بینانه به موقعیتی، نگاه خوشبختانه به مسائل آن طور که می‌خواهیم باشند، اطمینان از تغییر به طور مؤثر و انتخاب رشد به جای ترس.
قابل ارزشیابی: با بصیرت و قوه‌ی تشخیص.(گیبسون،-،صص۲-۱)
برای موفق و موثر بودن توانایی های ذاتی و اکتسابی معینی لازم است. مدیر مؤثر نیاز به توانایی های فنی، انسانی، ادارکی، طراحی و حل مسائل دارد. یک مدیر مؤفق، نگرش انگیزه‌های معینی دارد.(سایت دانشنامه،۱۳۸۸)
 خلاقیت در مدیریت آموزش و پرورش
زندگی پیچیده‌ای امروزی، هر لحظه‌در حال نوشدن است و خلاقیت و نوآوری، ضرورت استمرار زندگی فعال است. انسان برای خلق نشاط و پویایی در زندگی نیازمند نوآوری و ابتکار است تا انگیزه‌ی تنوع طلبی خود را ارضا کند. جامعه انسانی برای زنده ماندن و گریز از مرگ و ایستایی به تحول و نوآوری نیاز دارد. امروز شعار«نابودی در انتظار شماست مگر اینکه خلاق باشید» در پیش روی مدیران همه سازمانها قرار دارد اما مسئولیت سازمانهای آموزشی به‌خصوص آموزش و پرورش که وظیفه‌ی تعلیم و تربیت فرزندان و آینده سازان جامعه را برعهده دارد، صبغه‌ی دیگر به خود می‌گیرد. از این رو سازمانهای آموزشی از یک سو وظیفه‌ی فراهم آوردن زمینه‌ی رشد و پرورش خلاقیت و نوآوری و استفاده‌ی صحیح و جهت دار از استعدادها و توانایی های افراد را برعهده دارند که این خود زمینه ساز توسعه فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی و… در جامعه است و از سوی دیگر برای پویایی خود نیازمند پرورش و بهره مندی از خلاقیت و نوآوری در سطوح سازمانی می‌باشند.(سایت روزنامه‌ی تفاهم،۱۳۸۸)
 جهت گیری خلاقیت در سازمانهای آموزشی
۱-در اغلب آموزش‌های سنتی، فراگیران فقط در معرض مطالب و مهارتهای ارائه شده از طرف معلم یا مدیر قرار گرفته و مطابق برنامه از پیش‌تعیین شده حتی در جزئیات به پیش‌ می‌روند. در آموزش خلاقانه، فراگیرنده خود نقش فعال ایفا نموده و مربی یا رهبر به جز در کلیات و جهت اصلی آموزش، خلاقانه، فراگیرنده خود نقش فعال ایفا نموده و مربی یا رهبر به جز در کلیات و جهت اصلی آموزش، نقش تعیین کننده‌ای ندارد.
۲- برنامه‌های آموزشی و محتوای مطالب حتی الامکان باید موجب رشد و توسعه‌ی تفکر همگرا در فراگیران شود.
۳- شناخت علایق و انگیره‌های عاطفی و غیر عاطفی هر یک از فراگیران برای پیشبرد امر آموزش ضروری است.
۴- مباحث و فنون مطرح شده در هر مرحله از آموزش و پرورش فراگیران باید کاربردی ملموس و عملی در زندگی و کارفرد داشته باشد.
۵- امید به آینده و ایمان و اعتقاد به آنچه پس از تلاش و استمرار نصیب فراگیر خواهد شد باید در دوره‌های آموزش خلاقیت مورد تأکید قرار گرفته تا انگیزه‌ی بیشتری برای فراگیرنده بوجود آید.
۶-تجسم وضع آینده‌ی مساله و مقایسه‌ی آن با وضعیت فعلی، کمک مفیدی به یافتن راه‌حل‌های بدیع خواهد نمود. اصولاً استعدادهای خلاق درمحیط‌های مطلوب، شکوفا و متبلور می‌شود بنابراین یکی از الزامات و روش‌های مهم برای تبلور خلاقیت، ایجاد فضای محرک، مستعد و به طور کلی خلاق است. در سازمانهای آموزشی علاوه براین که چنین فضایی باید برای معلمان و مدیران مهیا باشد، معلمان نیز باید زمینه‌ی لازم و فضای مطلوب را برای دانش‌آموزان فراهم سازند.(سایت معلم اخلاق،۱۳۸۸)
 
مدیران آموزشی و برنامه های آموزشی
مهمترین وظیفه ی آموزشی هدایت جریان آموزشی و یادگیری به ویژه تسهیل جریان رشد و پرورش دانش آموزان است. مدیران مدارس اگر برنامه هایشان را با روشن بینی اجرا نمایند و هدفهای خود را بصورت قابل فهم و عملی طرح نمایند می توانند بازده آموزشی مدارس را بهبود بخشند. لذا تعریف دقیق هدفهای کلی نظام آموزشی بصورت معنی دار، تقسیم هدفهای کلی به هدفهای فرعی،تبدیل هدفها به هدفهای عملی در کلاس به کمک معلمان، بالابردن روحیه‌ی کارکنان و…می تواند تغییرات چشمگیری را در بازده کار معلمان و دانش آموزان ایجاد کند علاوه بر این مدیر آموزشی می بایست با ارزشیابی مستمر تدریس و فعالیتهای آموزشی مدرسه میزان اثر بخشی و کارایی معلمان و میزان هدفهای آموزشی را مشخص و در زمانهای معین از تغییر و تجدید نظر در برنامه ی آموزشی مدرسه استفاده کند.
یکی دیگر از وظایف مدیران آموزشی توجه به امور دانش آموزان است مدیر مدرسه هم وظیفه‌ی ارائه خدمات و سرپرستی امور دانش آموزان را بعهده دارد و هم وظیفه ی شناسایی توانایی ها، علایق و نیازها و پرورش آنها را عهده دار می باشند.
مدیران آموزشی با بهره گیری از شایستگی های فردی و تخصصی معلمان و راهنمایان تعلیماتی می توانند به پیشرفت فعالیتهای آموزشی و بررسی و افزایش بازده مدارس کمک کنند.
یکی دیگر از وظایف مدیران آموزشی تهیه و تدارک امکانات، تسهیلات و تجهیزات ویژه است. در این زمان می توان به ساختمان و تأسیسات مدرسه، زمین بازی و ورزش، تعمیر ونگهداری ساختمان و تأسیسات حرارتی و تهویه و تأمین امکانات آب، برق، گاز و تلفن و… اشاره کرد(موسی، مباشری،۸۸)بخش عمده ی تکلیف متصدیان تعلیم و تربیت در طرحریزی و هدایت رویداهائی است که بالاترین سطوح یادگیری را به ارمغان آورد.(نائلی،۱۳۶۴،ص۹۱)
 گستره ی نظارت مدیران مدارس
«مدیران مدارس از جهات مختلفی باید برکار سازمان و نیروهای آموزشی نیز نظارت داشته باشند، از جمله میزان دستیابی به اهداف آموزشی، نظارت بر توان تخصصی معلمان، روش های تدریس، روابط با دانش آموزان، حدود رضایت شغلی معلمان، میزان انگیزش دانش آموزان، نظارت مؤفق و ثمربخش نیاز به کسب اطلاعات ضروری است.


بنابراین مدیران آموزشی باید در موارد زیر اطلاعات کافی داشته باشند:
۱-کسب اطلاعات در زمینه برنامه ریزی و آمادگی: که شامل اطلاعاتی در زمینه ی انتظارات دانش آموزان، منابع موردنیاز برای انجام فعالیتها، هماهنگی مراحل برنامه ها سطوح مختلف توانایی ها و موفقیت برآنهاست.
۲- کسب اطلاعات در زمینه ی مدیریت و سازماندهی کلاس: اطلاعاتی در ارتباط با منابع در دسترس ومیزان توانایی دانش آموزان در استفاده از منابع، کیفیت و چگونگی فعالیتهای دانش آموزان در استفاده از منابع
۳- کسب اطلاعات درباره روش های تدریس: به کارگیری روش های خلاقیت و پژوهش و تجربیات یادگیری.
۴- کسب اطلاعاتی درباره ی روابط با دانش آموزان: که شامل اطلاعاتی راجع به نحوه ی برخورد معلم با دانش آموزان و میزان تماس و ارتباط دانش آموزان با معلم می شود.
۵- کسب اطلاعات درباره ی کیفیت یادگیری و موفقیت دانش آموزان: اطلاعاتی در ارتباط  با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان، انتظارات معلمان از دانش آموزان، توان شفاهی و عملی دانش آموزان.
۶-کسب اطلاعات درباره ی چگونگی نگهداری سوابق دانش آموزان: در این زمینه اطلاعاتی درباره ی روشهای جمع آوری سوابق، میزان امکان پذیری برنامه ریزی از روی سوابق نیاز است»(صفوی نیا،۱۳۸۸)
 وظایف نظارت مدیران، سوگرفته به برنامه ی آموزشی
۱-تدوین هدفهای بازدهی درسی: تبدیل هدفهای کلی به هدفهای ویژه ی درسی
۲- سنجش نیازها و انجام تحقیق: سنجش شرایط موجود برای تعیین نحوه ای که برنامه های مدرسه بتواند به طور مؤثر نیازهای یادگیرنده را برطرف سازد.
۳- توسعه ی موجود و برنامه ریزی تغییرات: سازماندهی محتوای درسی و بازنگری    برنامه های موجود برای ربط بیشتر آنها،
۴- ارتباط برنامه ها با خدمات مختلف: گره زدن مؤلفه های درسی بسیار موجود در مدرسه و جامعه
۵- انتخاب مطالب و اختصاص منابع: تحلیل مطالب درسی در دسترس و اختصاص آنها به برنامه ها مناسب.
۶- هدایت و نوسازی کارکنان آموزشی درسی: معرفی برنامه درسی به معلمان جدید و کمک به کارکنان موجود در افزایش توامندی خود.
۷- پیشنهاد تعدیل در تسهیلات: طرح برنامه برای دوباره سازی تسهیلات و مناسب ساختن آنها با برنامه درسی و در صورت امکان پیشنهاد نیاز به تسهیلات جدید.
۸- تخمین هزینه و توصیه هایی برای کاربرد وجوهات پیش بینی شده.
۹- آمادگی برای برنامه های درسی: تشکیل گروهها و واحدهای مختلف درسی فراهم آوردن فرصتهای ضمن خدمت برای توسعه ی درسی.
۱۰- تهیه و ترویج اوصاف برنامه های مدرسه: نوشتن اوصاف درست برنامه های مدرسه و رساندن اطلاعات فعالیتهای موفق به جامعه.(وایلز و باندی، تابستان۱۳۷۹، ص۲۹)
 ایجاد فضای خلاقیت و توامندی در مدرسه و کلاس
۱٫برای کسب موفقیت، همه ی دست اندرکاران تحقق هدفهای برنامه ها را در برنامه ریزی مشارکت دهید.
۲٫ دانش آموزان را در انتخاب راه و روش های موفقیت آزاد بگذارید و از ابتکارات آن ها استقبال کنید.
۳٫فرصت و امکان مبادله ی افکار و ایده های نو را برای افراد و گروهها بوجود آورید.
۴٫از روش های بارش مغزی یا سیال سازی ذهن بهره ی کافی بگیرد.
۵٫ از سخت گیری های مقرراتی بپرهیزید.
۶٫از بازخوردهای مثبت و فوری برای افزایش انگیزش استفاده کنید.
۷٫از واگذاری مسئولیت به افراد و گروهها نهراسید.
۸٫ مدیریت در یادگیری، خودگردانی و خود ارزیابی راترویج دهید.
۹٫ در مدیریت و راهبری آموزشی، مبتکر و خلاق باشید.
۱۰٫ شیوه های ارزش یابی را با تنوع روش های کسب موفقیت دم ساز کنید(سایت پرشین بلاگ،۱۳۸۸)
توسعه ی توانمندی های اعضا نیز مستلزم رعایت نکاتی است.
۱-توانایی مدیریت شامل رفتار فردی، مشاوره و هدایت، رفتار تیمی
۲-توانایی فنی کارکنان مانند حل مشکلات، گسترش کارکردهای کیفیت.
۳-توانایی شخصی کارکنان مانند کارتیمی، توجه به خواسته های مشتریان
اعتقاد اساسی براین است که تأکید اساسی باید روی توانایی مدیریت باشد(ماهنامه ی دانش،۱۳۸۴،ص۹)
 مدیران آموزشی و برنامه و اهداف
یکی از ویژگی های مدیران آموزشی،توانایی در تفکر و برنامه ریزی استراتژیک است. این گروه از مدیران دارای یک ویژگی برجسته هستند و آن اهل تفکر خلاق بودن است. آنها درباره‌ی پیامدهای ثانوی هر تصمیم با استفاده از ذهن و قدرت تفکر، از خود ابتکارات شایسته ای بروز می دهند.(سایت آفتاب،۱۳۸۸)
10 ویژگی مدیران موفق
مدیران برای رسیدن به هدف مدرسه محوری باید نکاتی را در نظر بگیرند:
۱-بازنگری در توزیع قدرت، مسؤولیت و منابع
۲- تعریف حدود و اختیارات و مسؤولیت ها
۳- تعهد منابع مالی کافی
۴ ایجاد توانایی لازم برای اجرای نقش های جدید
۵- رویارویی بانیازهای اطلاعاتی و ارتباطی(یونسکو و یونیسف،۱۳۷۹،ص۱۶)
 مهارت فنی مدیران آموزشی
منظور قدرت و توانایی است که مدیران آموزشی دارا بوده و بر این اساس با  بهره وری از دانشها و فنون و روشها به ایفای وظایف هی پردازند. به عبارت دیگر، آنان از کفایت علمی و فنی و تخصصی برخودارند و در بهره گیری از فنون و ابزار ورزیدگی دارند.(صافی،۱۳۸۴،ص۱۰۹)
از آنجا که مدیران آموزشی باید مورد قبول کارکنان قرار گیرند ایجاب می کند که علاوه بر ویژگی های عمومی از دانش عمومی و تخصصی به تناسب سطح مدیریت خود برخودار باشند(صافی،۱۳۸۰،ص۴۱)
 مهارت انسانی
میزان برای تعامل پویا با کارکنان بایداصولی مانند قرار دادن اطلاعات در اختیار همه ی کارکنان ایجاد خودمختاری از طریق مرزبندی و جایگزین کردن سلسله مرابت با تیمهای خودگردان را رعایت کنند(بلانچارد و همکاران،۱۳۷۸،ص۱۰۶)
مدیریت روابط انسانی موجب حفظ و بهبود روحیه و رضایت شغلی کارکنان می شود، در نتیجه شرایط مناسبی برای همکاران در فرآیندهای تولیدی سازمان بوجود می آید و در نهایت توسعه ی کمی و بهبود کیفی نتایج بدست آمده را موجب می شود.(کوهستانی،۱۳۷۶، ص۲۱)
 مهارت ادراکی
منظور قدرت و توانایی مدیران آموزشی در جهت شناخت و درک مسائل و مشکلات   مؤسسه ی آموزشی است. مدیران واجد این مهارت قادرند به دریافت اطلاعات وتحلیل مسائل سازمان پرداخته و با توجه به اهداف سازمان به تهیه ی طرحها و ارائه راه حلها بپردازند. نتیجه آنکه مدیران واحد مهارتهای فنی، انسانی و ادارکی از دو خصیصه«کارایی» و «اثر بخشی» برخودارند.
اموری نظیر کارگزینی، امورمالی و… مهارت فنی می طلبد و اموری چون مدیریت مدارس و ایفای نقش مشاوره، بیشتر مهارت انسانی و ایفای نقش مدیریت در سطوح بالای سازمان نظیر مدیران کل و…مهارت ادارکی را نیاز دارد. این نوع از مدیران بالای سازمان آموزشی، دارای هنر و علم مدیریت بوده و با بهره گیری از تجراب علمی بر میزان کارایی و سودبخشی خود می افزایند و به سیاست گذاری آموزش و پرورش می پردازد(صافی،۱۳۸۴،ص۱۱۰)
نتیجه ای که از این مقاله برایم حاصل شد بدین شرح است که لزوم موفقیت و تحقق اهداف و برنامه های آموزشی، خلاقیت مدیران این قسمت است، در دنیای امروزی ضامن بقای سازمانها خلاقیت مدیران است؛ مدیریتی که بتواند با در نظر گرفتن یک هدف معین به برنامه ریزی کارآمد دست بزند.
مدیران آموزشی نباید خود تنها در قید و بند یک چارچوب قرار داده و بدون هیچگونه خلاقیتی به برنامه های از پیش تعیین شده بپردازند بلکه باید در چارچوب وظایف خود تفکرات و نظرات خود و دیگران را در راستای تحقق هدف مورد نظر پیاده کنند .

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان -- صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: یکشنبه 19 اردیبهشت 1395 ساعت: 11:03 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

نظرات


کد امنیتی رفرش

شبکه اجتماعی ما

   
     

موضوعات

پيوندهاي روزانه

تبلیغات در سایت

پیج اینستاگرام ما را دنبال کنید :

فرم های  ارزشیابی معلمان ۱۴۰۲

با اطمینان خرید کنید

پشتیبان سایت همیشه در خدمت شماست.

 سامانه خرید و امن این سایت از همه  لحاظ مطمئن می باشد . یکی از مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه   09159886819  در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما  فرستاده می شود .

درباره ما

آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس