سایت علمی و پژوهشی آسمان - مطالب ارسال شده توسط reyhaneh

راهنمای سایت

سایت اقدام پژوهی -  گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان

1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819  -  صارمی

2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2  و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی  (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .

3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل http://up.asemankafinet.ir/view/2488784/email.png  را بنویسید.

http://up.asemankafinet.ir/view/2518890/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%D8%A2%D9%86%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%86.jpghttp://up.asemankafinet.ir/view/2518891/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA%20%D8%A8%D9%87%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA.jpg

لیست گزارش تخصصی   لیست اقدام پژوهی     لیست کلیه طرح درس ها

پشتیبانی سایت

در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا  پیام بدهید
آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet

زندگینامه بزرگان روان شناسی: آبراهام مازلو

بازديد: 207

زندگینامه بزرگان روان شناسی: آبراهام مازلو

آبراهام مازلو در اول آوریل ۱۹۰۸ در محله‌ای فقیرنشین در بروکلین، ایالت نیویورک، به دنیا آمد. پدرش ساموئل، یک یهودی روس بود. وقتی ساموئل مزلو، از کی¬اِف در اوکراین، به آمریکا رسید، چیز زیادی با خود نیاورد بجز توانایی حرف زدن به زبانهای روسی و یِدیشی. یدیشی نوعی زبان مخصوص یهودیان اروپایی است که با عبری تفاوت دارد. ساموئل یک چلیک ساز (پیت ساز) بود که بعد از توفقی کوتاه در فیلادلفیا، به خانهٔ اقوامش در نیویورک رفت و با آنها زندگی کرد. در آنجا بود که به دخترعموی خود، رُز نامه نوشت و از او خواست تا به آمریکا آمده و با او ازدواج کند. دخترعمویش این کار را کرد، و آبراهام کوچک اولین فرزند از هفت فرزند آنها بود.

تفاوت مزلو با فروید، احساس وی نسبت به مادرش بود. رابطهٔ آنها اصلاً نزدیک نبود. یک علت آن این بود که بچه‌ها با فواصل زمانی نسبتاً کوتاهی به دنیا می‌آمدند (هر دو سال)، و با تولد هر بچهٔ جدید، رُز علاقهٔ خود به قبلی را از دست می‌داد. مزلو در این رابطه گفته‌است که او زنی زیبا اما بداخلاق بود. رابطهٔ مزلو با پدرش نیز جالب نبود. وقتی که ساموئل از کارش به طور کلی خسته و دلزده شد، تا آنجا که می‌توانست از خانه و خانواده دوری می‌کرد. در دوران کودکی، مزلو هیچ رابطه‌ای با پدرش نداشت. مزلو پدرش را دوست داشت اما از او می‌ترسید. اما دوران نوجوانی وی مصادف شد با رکود اقتصادی بزرگ در آمریکا و بیزینس پدرش با رکود مواجه شد. پدرش در خانه ماند و به این ترتیب، پدر و پسر با هم دوست شدند. بنابراین، مزلو نیز مثل آدلر، و برخلاف فروید یا سالیوان، پدرش را بیشتر از مادرش دوست داشت.

او به دبیرستانی مخصوص پسران باهوش (یا درسخوان) رفت و در آنجا در اکثر درسها عملکرد بسیار خوبی داشت. بعد از دیپلم، از یک کالج به کالج دیگر رفت. ابتدا می‌خواست که به دانشگاه بسیار معتبر کورنل در ایتاکای نیویورک برود. این یکی از معدود دانشگاه‌هایی بود که برای ثبت نام یهودیان محدودیت قائل نمی‌شد. پسرعموی مزلو، ویل، که بهترین دوست وی نیز محسوب می‌شد، در آنجا پذیرفته شده بود، اما مزلو اعتماد به نفس کافی نداشت تا فرم تقاضای ثبت نام را بفرستد. به این ترتیب، در زمستان ۱۹۲۵ در سیتی کالج نیویورک ثبت نام کرد. در آنجا چند پیشامد خوب و بد برایش روی داد. یکی از منابع ناراحتی وی، هندسه بود. او آنقدر از هندسه متنفر بود که در بیشتر کلاسها غایب شد. به همین دلیل، و با این که در امتحانات قبول شده بود، آن ترم را رد شد. او بر خلاف بسیاری از ما، نمی‌توانست با تحمل مشقات، به هر قیمت که شده، از مشکلات زندگی خلاص شود. اگر نمی‌توانست چیزی را تحمل کند، از انجام آن صرف نظر می‌کرد، حتی اگر انجام آن واقعاً ضروری می‌بود.

در طول این دورهٔ زمانی، مزلو مدتی کوتاهی به عنوان پادو کار کرد، اما احساس کرد با وی بی احترامی و بد رفتاری می‌شود. بعد از آن که یک ترم دیگر هم مشروط شد، تصمیم گرفت به خواندن حقوق بپردازد. او در دانشگاهی نه چندان معتبر ثبت نام کرد، و به زودی حوصله‌اش سررفت. مزلو، به رغم مخالفت پدرش، که او را به خواندن حقوق تشویق کرده بود، و طبق روحیهٔ خودش، حقوق را کنار گذاشت. او که از رشته‌ای به رشتهٔ دیگر می‌رفت، مدتی را به خواندن سوسیالیسم پرداخت، اما هرگز مثل آدلر و فروم به یک فعال اجتماعی (اکتیویست) تبدیل نشد. احتمالاً او سرگرم مسائل دیگری بود، مخصوصا علاقه‌اش به دخترعمه¬اش، برتا گودمن، احتمالاً یکی از این مسائل بوده‌است. او از نزدیک شدن به برتا می‌ترسید. از طرف دیگر دوست داشت به پسرعمویش ویل در کورنل بپیوندد. سر انجام مزلو در کورنل ثبت نام کرد.

درست همانطور که در مورد سالیوان دیدیم، دانشگاه کورنل برای مزلو تجربهٔ بدی بود. در این دانشگاه، به رغم عدم وجود سیاستهای تبعیضانه علیه یهودیان، روحیهٔ یهودی ستیزی بسیار قوی بود. در خود شهر ایتاکا هم همین روحیه حاکم بود. به همین دلیل، در کالج تاون سکنی گزید. اما در همین دانشگاه بود که مزلو برای اولین بار با روان شناسی آشنا شد. همانطور که در مورد کِلی اتفاق افتاد، کلاس "مقدمات روان شناسی"، بسیار کسل کننده بود. استاد روان شناسی آنها، ادوارد بی. تیچنر، بود. کسل کنندگی روان شناسی یکی از دو دلیل عمده برای ترک تحصیل مزلو، آن هم فقط بعد از یک ترم، و بازگشت وی به سیتی کالج بود. دلیل دیگر، برتا بود.

با فرارسیدن بهار ۱۹۲۳، مزلو دوباره بی تاب وقرار شد. او شنیده بود که دانشگاه ویسکانسین فضای بسیار مساعدی دارد و در دپارتمان روان شناسی آن، کِرت کافکا، یکی از اولین روان شناسان گشتالت درس می‌دهد. بنا بر این، یک بار دیگر دانشگاهش را عوض کرد. در تابستان، و قبل از رفتن به ویسکانسین، او به دیدن یکی از استادان سابق در سیتی کالج رفت. او کتاب روان شناسان ۱۹۲۵ را به مزلو معرفی کرد. در این کتاب، یک مقاله از جان بی. واتسون چاپ شده بود. واتسون یکی از رفتارگرایان مطرح در آن زمان بود. مزلو می‌گوید که با خواندن مقالهٔ واتسون ناگهان انقلابی در وی به وجود آمده‌است و احساس کرده‌است چیزی به نام "علم روان شناسی" امکان پذیر است.

مزلو به تحصیل و کار در ویسکانسین ادامه داد و بدون عجله روی پایان نامهٔ خود کار می‌کرد (که در ۱۹۳۴ آن را به پایان رساند). آنگاه، از ۱۹۳۷ تا ۱۹۵۱ در دانشگاه کلمبیا به طور موقت به تدریس پرداخت. سرانجام، او شغلی دائم در دانشگاه برندیس به دست آورد (۱۹۵۱تا ۱۹۶۹). در آنجا او به مدت ده سال رئیس دپارتمان روان شناسی بود. در سال ۱۹۶۸ به ریاست انجمن روان شناسی آمریکا رسید. او که از میانسالی از دوره‌هایی متناوب از بیماری رنج می‌برد، در سال ۱۹۷۰ در اثر حملهٔ قلبی درگذشت.
منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: چهارشنبه 22 اردیبهشت 1395 ساعت: 16:51 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

بانک کتاب کودک

بازديد: 187

بانک کتاب کودک

کشور:  کانادا
بانک کتاب کودکان، در محوطه پارک رگرت تورنتو در ماه می سال ۲۰۰۸ راه اندازی شده؛ منطقه ای که تا ۲ کیلومتری آن مردمانی از ۱۰۲ ملیت مختلف در کنار هم زندگی می کنند. بانک کتاب کودکان بیشتر شبیه یک کتاب فروشی اداره می شود با این تفاوت که کودکانی که قادر به تهیه کتاب برای خود نیستند، در هر بازدید از خانه کتاب می توانند کتابی به رایگان دریافت کنند. این مرکز کتاب های دست دوم اما سالم را از خانواده ها و همچنین کتاب های به فروش نرفته را از ناشران و کتاب فروشی ها گردآوری می کند و در اختیار خانواده های کم درآمد قرار می دهد.
 
کارکنان این مراکز آموزگاران و کتابداران فعال و بازنشسته و کارشناسان ادبیات کودک و کارشناسان سوادآموزی کودکان هستند و کودکان و پدر و مادرها را در انتخاب کتاب کمک می کنند. بانک کتاب کودکان برای مدرسه های محلی، مهد کودک ها و سایر مراکزی که با کودکان در ارتباط هستند برنامه بازدید رایگان از بانک کتاب ترتیب می دهند. در طول این بازدید دانش آموزان از شنیدن داستان لذت می برند و می توانند کتابی را هم با خود به خانه ببرند.  
 
بانک کتاب کودکان برنامه های پشتیبانی برای سواد آموزی و کتاب خوانی هم دارد برای نمونه آموزش کتاب خوانی والدین برای کودکان، اهدای واژه نامه های کودکان و همچنین برنامه ای برای دانش آموزان کتاب‌دوست که پس از ساعت مدرسه اجرا می شود و داستان هایی را برای دانش آموزان در نظر می گیرد. شاخه ملی دفتر بین المللی کتاب برای نسل جوان کانادا بانک کتاب کودکان را برای جایزه ترویج کتاب خوانی آساهی سال ۲۰۱۴ معرفی کرده است.
منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: چهارشنبه 22 اردیبهشت 1395 ساعت: 16:51 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

جهش تحصیلی، مفید برای با استعدادها

بازديد: 145

جهش تحصیلی، مفید برای با استعدادها

میان کسی که نمره های خوب می گیرد و همیشه شاگرد اول است با کسی که استعدادهای ویژه دارد و تیزهوش است تفاوت مثل شب است و روز. شاگرد اول ها دانش آموزانی پرتلاشند که البته استعداد هم دارند (و ممکن است تیزهوش هم باشند) و چون تلاش و استعداد را به هم می آمیزند موفق می شوند، اما آنها که با استعدادهای ویژه آفریده شده اند با کمترین تلاش به هدفشان می رسند. اینها همان دانش آموزانی هستند که اگر بخواهند می توانند پایه های درسی را یکی در میان کرده و به کلاس های بالاتر جهش کنند بی آن که دچار افت تحصیلی شوند. با این حال بحث بر سر این بچه ها زیاد است؛ دانش آموزانی که عده ای این جهش ها را به نفع آنها و عده ای دیگر، آن را به ضررشان می دانند.

گام به گام تا جهش تحصیلی
برای جهش تحصیلی فقط کارنامه ای پر از نمرات خوب کافی نیست؛ هر چند آموزش و پرورش بتازگی اعلام کرده نخستین شرط برای جهش کردن، گرفتن گزینه «خیلی خوب» برای تمام درس ها در پایان امتحانات خرداد است. در واقع در سیستم جدید آموزشی که در نیمی از پایه های مقطع ابتدایی، نمره دهی در مدرسه به ارزشیابی توصیفی منحصر شده فقط دانش آموزانی می توانند درخواست جهش داشته باشند که از نظر معلم، وضع خیلی خوب داشته باشند یعنی همان کارنامه ای که تا پیش از این همه نمرات نوشته شده در آن ۲۰ بود.

دانش آموزی که چنین عملکردی داشته باشد (بجز دانش آموزان کلاس اول و پنجم) می تواند درخواست جهش تحصیلی را به مدرسه ارائه دهد که ارائه این درخواست، شروع مراحل سخت تر بعدی است. دانش آموزی که متقاضی جهش است، درخواستش به اداره آموزش و پرورش استثنایی می رود چون در آنجا از این گروه از دانش آموزان آزمون می گیرند تا سطح استعداد تحصیلی آنها را بسنجند دانش آموزی که آزمون و تست های هوش را با موفقیت پشت سر بگذارد می تواند در سه ماه تابستان، درس های یک سال تحصیلی را بخواند و در امتحانات شهریور شرکت کند و در صورت قبولی، از ابتدای مهر در کلاس یک پایه بالاتر حاضر شود.

اصرار والدین ممنوع
در جهش تحصیلی، استعداد حرف اول را می زند، استعداد هم لزوما با نمره خوب گرفتن هم معنی نیست، اما برخی والدین این دو موضوع را با هم اشتباه می گیرند و در حالی که استعدادهای ویژه فرزند برایشان مسجل نیست برای جهش تحصیلی او اصرار می کنند؛ اصرار هم به مسئولان مدرسه و هم به دانش آموز برای بیشتر خواندن و قوی کردن بنیه علمی اش. اما استعداد نه با اصرار به وجود می آید و نه با کلاس های پی در پی و داشتن معلم خصوصی، بلکه استعداد توانی است که با آدم ها آفریده می شود و فقط تمرین و پشتکار آن را پرورش می دهد.

کودکان تیزهوش که بهترین گزینه برای جهش تحصیلی هستند، چند ویژگی بارز دارند. آنها نسبت به یادگیری حریصند و مطالب را با سرعت می آموزند، اعتماد به نفس شان بالاست، کتاب خواندن را دوست دارند و همیشه مشغول مطالعه اند، دایره لغات وسیعی دارند و تمرکزشان به اندازه ای است که نه هنگام حرف زدن و نه هنگام یادگرفتن رشته افکارشان پاره نمی شود، آنها روابط میان امور به ظاهر نامربوط را درک می کنند و هر آنچه آموخته اند با یافتن شباهت و تفاوت ها به آموخته های جدید ربط می دهند. اینها کودکانی کنجکاو و جستجوگرند و پرسش های کاوشگرانه دارند. این افراد می توانند با سرعت و بدون تمرین زیاد مسائل را به حافظه بسپارند، در حالی که علایق و سرگرمی های آنها همیشه این حس را به اطرافیان می دهد که آنها فراتر از سن شان رفتار می کنند.

بی شک کودکی که چنین ویژگی هایی دارد بهترین گزینه برای جهش تحصیلی است و کودکی با توان ذهنی عادی اشتباه ترین گزینه برای این کار؛ اگر این چنین شود هم تلاش های والدین به هدر می رود و هم تحمیل فشارهای خارج از تحمل به دانش آموز، او را از درس زده می کند.

جهش تحصیلی؛ موافقان و مخالفان
بیشتر کسانی که به مدرسه رفته اند تجربه حضور دانش آموزی که یک یا چند سال جهش کرده بود و با دانش آموزانی چند سال بزرگ تر از خود در یک کلاس می نشست، دارند. دانش آموز جهش کرده معمولا روحیه ای خاص داشت و خود را همیشه یک سر و گردن بالاتر از دیگران می دید. او دانش آموزی در کانون توجه بود، کسی که بوضوح به او بیش از دانش آموزان دیگر بها داده می شد و همین وضع باعث می شد تا او نیز خود را تافته ای جدا بافته از دیگران بداند.

مخالفان جهش تحصیلی نیز درست همین موضوع را محور مخالفت خود قرار می دهند، چون باور دارند توان این دانش آموزان در یادگیری سریع مفاهیم از آنها موجودی می سازد که بیشتر مواقع در نگرش های خود نسبت به دیگران احساس تکبر و ممتاز بودن می کنند. اما علت مخالفت با جهش تحصیلی فقط از این لحاظ نیست چون از دید آنها مشکلاتی که از این جهش ناشی می شود فراتر از تکبر و خودبرتربینی این دانش آموزان است. مخالفان معتقدند چون جهش تحصیلی در دوره سه ماه تابستان صورت می گیرد یادگیری های این دانش آموزان سطحی است و غنا و عمق ندارد به همین علت احتمال این که آنها در سال تحصیلی جدید به اندازه دانش آموزان دیگر ـ که مطالب درسی را در ۹ ماه خوانده اند ـ آماده نباشند وجود دارد.

از دید آنها مشکل بزرگ تر این است که چون دانش آموزان جهش کرده یک یا چند سال کوچک تر از دانش آموزانی هستند که با هم همکلاس می شوند، ممکن است از نظر سازگاری های عاطفی و اجتماعی دچار مشکل شوند و با از دست دادن حس اعتماد به نفس، انگیزه های تحصیلی شان نیز کمرنگ شود و نتوانند برتری تحصیلی خود را در پایه های بالاتر همچنان حفظ کنند. البته بسیاری از افراد با این موضع مخالفان، موافق نیستند و آن را منافی توانایی های افراد تیزهوش می دانند.

یکی از معلمان پایه ابتدایی ساکن تهران نیز در گفت و گو با جام جم به این موضوع اشاره می کند و می گوید در سال هایی که دانش آموزان جهشی را در کلاس درس در کنار دانش آموزان عادی داشته است هیچ گاه ندیده که این بچه ها از نظر سازگاری های عاطفی و اجتماعی دچار مشکل شوند. با این حال او از مخالفان جهش تحصیلی است چون باور دارد بچه ها با هر توان ذهنی حق دارند تفریح کنند، به مهمانی بروند و با هم سن و سال های خود بازی کنند که مشغول کردن آنها در تابستان و وادار شدن آنها به گذراندن یک پایه تحصیلی در سه ماه، امتیاز با جمع بودن و تجربه کردن زندگی اجتماعی را از این بچه ها می گیرد.

در کنار این گروه از مخالفان، موافقان استدلال های محکم تری دارند و جهش کردن را حق همه کسانی می دانند که توانایی های ویژه دارند. آنها می گویند منطقی نیست دانش آموزان تیزهوش و سرآمد را به این بهانه که سن تقویمی شان کم بوده و ممکن است با همکلاسی های بزرگ تر از خود دچار مشکل شوند از رشد و پیشرفت باز داشت.

یکی از معلمان ساکن کردستان که تاکنون دو دانش آموز را در کلاس های جهشی همراهی کرده است در گفت و گو با جام جم با همین استدلال از جهش تحصیلی دانش آموزان دفاع می کند. او معتقد است: نباید با این نگرانی که دانش آموزانی با قدهای کوتاه تر و سن های کمتر در کلاس های بالاتر کنار دانش آموزان بزرگ تر می نشینند سبب شود به جهش تحصیلی با نگاه بدبینانه نگاه کنیم. وی تاکید می کند: سه سال جهش در مقطع ابتدایی ممکن است به ایجاد شکاف عاطفی میان دانش آموزان منجر شود که به اعتقاد او برای جلوگیری از آسیب های احتمالی بهتر است دانش آموزان با استعداد فقط از یک یا دو سال جهش در مقطع ابتدایی استفاده کنند.

با این حال موافقان یک نگرانی بزرگ دارند، چون احتمال می دهند دانش آموزان تیزهوش که مطالب درسی را سریع تر و عمیق تر از هم سن و سال های خود می آموزند بتدریج در سیستم مدارس عادی که نحوه تدریس معلم و محتوای کتاب ها انعطاف ندارد، دچار بی انگیزگی شوند و استعدادهایشان هدر رود که بی شک اگر مسئولان آموزش و پرورش برای این وضع فکری کنند و معلمانی که چنین شاگردانی دارند در برخورد با آنها فعال تر عمل کنند این بخش از نگرانی موافقان جهش تحصیلی نیز برطرف خواهد شد.

تقاضا برای جهش کم شده
با وجود همه این نگرانی ها و شائبه ها هنوز هم والدین بسیاری از دانش آموزان، مشتاق تحصیل جهشی فرزندانشان هستند. البته برخی معلمان و مدیران مدارس که از نزدیک با این موضوع درگیرند به جام جم می گویند در سال های اخیر این تقاضا نسبت به گذشته کمتر شده است بویژه بعد از اجرای نظام آموزشی جدید که به ۳ ـ ۳ ـ ۶ موسوم است. به گفته یکی از این مدیران، کتاب های تازه تالیف نظام آموزشی به اندازه ای سنگین و پیچیده است که خانواده ها بویژه برای کلاس پنجم ابتدایی تمایلی برای جهش فرزندانشان ندارند چون نگرانند که آنها در تابستان از پس درک کتاب های حجیم و پیچیده جدید برنیایند و گرفتار دلزدگی و بی انگیزگی شوند. شاید راز کم شدن استقبال دانش آموزان از جهش تحصیلی، دست کم در مدارسی که مدیران و معلمان آن با جام جم گفت و گو کرده اند همین باشد که اگر اینچنین باشد لزوم جدی گرفته شدن طرح شهاب در مدارس بیش از پیش احساس می شود. 
 
طرح شهاب که به دنبال شناسایی استعدادهای برتر در مدارس دولتی است از مهر ماه به صورت سراسری در مدارس کشور اجرا می شود تا دانش آموزان با استعدادهای ویژه را شناسایی کرده و بدون جلب توجه و بی آن که میان دانش آموز با استعداد و سایرین تبعیض قائل شوند افراد با استعداد به صورت ویژه آموزش ببینند. اگر این طرح جدی گرفته شود و معلمان در اجرای آن همکاری کنند آن وقت بی آن که لزوما به جهش تحصیلی نیاز باشد دانش آموزان با استعداد در سراسر کشور شناسایی می شوند و سیستم آموزشی آنها را در مسیر پرورش استعدادها سوق می دهد؛ یعنی همان چیزی که همه خانواده های صاحب فرزند با استعداد خواهان آن هستند.
منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: چهارشنبه 22 اردیبهشت 1395 ساعت: 16:50 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

مغز و ساختار مخ

بازديد: 339

مغز و ساختار مخ

   مخ
مخ آدمی بیش از مخ هر جانور دیگری پیشرفت کرده است. لایهٔ بیرونی آن، قشر مخ نام دارد (در زبان لاتینی cortex یعنی 'پوست درخت' ). قشر مخ (که غالباً فقط قشر - cortex خوانده می‌شود) مغزی که در آزمایشگاه نگهداری‌شده خاکستری رنگ به‌نظر می‌رسد زیرا قشر مخ بیشتر، از جسم یاخته‌ەای عصبی و رشته‌های بدون میلین تشکیل شده است، و اصطلاح 'مادهٔ خاکستری' هم به‌همین معنی اشاره دارد. بخش زیرین قشر مخ، یا درون آن، عمدتاً از آکسون‌های میلین‌دار تشکیل یافته و سفیدرنگ به‌نظر می‌رسد.

   ساختار قشر مخ
هریک از دستگاه‌های حسی (بینائی، شنوائی، بساوائی و ...) اطلاعات را به مناطق خاصی از قشر مخ منعکس می‌کنند. حرکات اندام‌های بدن (پاسخ‌های حرکتی) در مهار مناطق دیگری از قشر مخ قرار دارند.
 
هر نیمکره چند قطعهٔ بزرگ دارد که شیارهائی آنها را از هم جدا می‌کنند. علاوه بر این قطعات که از بیرون دیده می‌شوند، تاخوردگی داخلی بزرگی از قشر مخ به‌نام اینسولا (insula) نیز در عمق شیار جانبی قرار دارد. الف- نمای جانبی مغز، ب- نمای مغز از بالا، ج-برش طولی قشر مخ. به‌تمایز بین بخش سطحی‌تر مادهٔ خاکستری (بخش پررنگتر) و مادهٔ سفید بخش عمقی توجه کنید. د- عکسی از مغز آدمی.

بقیهٔ قشر مخ که نه حسی و نه حرکتی است، مناطق ارتباطی قشر مخ هستند و مربوط هستند به سایر جنبه‌های رفتار همچون حافظه و تفکر و زبان. مناطق ارتباطی (association area)، بیشترین بخش قشر مخ را تشکیل می‌دهند.

پیش از پرداختن به این مناطق، معرفی چند نشانهٔ شاخص برای توصیف نیمکره‌های قشر مخ ضروری است. دو نیمکرهٔ مغز اساساً متقارن هستند و شکاف عمیق سراسری جلو به عقب آنها را از هم جدا می‌کند. بنابراین نخستین تقسیم‌بندی از مغز عبارت است از نیمکره‌های چپ و راست. هر نیمکره به چهار قطعهٔ پیشانی (frontal)، آهیانه‌ای (parietal)، پس‌سری (occipital) و گیجگاهی (temporal) تقسیم می‌شود. (شکل نیمکره‌های مغز). قطعهٔ پیشانی و قطعه آهیانه‌ای را شیار مرکزی (central fissure) از هم جدا می‌کند. این شیار از نزدیک تارک سر به‌طور جانبی تا گوش‌ها ادامه دارد. بین قطعهٔ آهیانه‌ای و قطعهٔ پس‌سری مرز خیلی مشخصی نیست، و همین بس که بدانیم قطعهٔ آهیانه‌ای در بالای مغز و پشت شیار مرکزی و قطعهٔ پس‌سری در پشت مغز قرار دارد. قطعهٔ گیجگاهی را شیار عمیقی در بخش‌های جانبی مغز به‌نام شیار جانبی (lateral fissure) از سایر قطعه‌ها جدا می‌کند.

   مناطق قشر مخ
- منطقهٔ اصلی حرکتی:

این منطقه کنترل حرکت‌های اختیاری بدن را برعهده دارد و درست در جلوی شیار مرکزی قرار گرفته است (شکل تخصصی بودن کارکردها در قشر نیمکرهٔ چپ). تحریک برقی نقاطی از بخش حرکتی موجب حرکت قسمت‌های معینی از بدن، و آسیب این نقاط از قشر مخ سبب اختلال‌هائی در حرکات بدن می‌شود. بخش‌های به‌طرزی تقریباً وارونه در قشر حرکتی منعکس است: حرکات شست پاها نزدیک به‌ فرق سر، و حرکات زبان و دهان به ناحیه‌ای نزدیک انتهای بخش حرکتی انعکاس پیدا می‌کند. حرکات سمت راست بدن را بخش حرکتی نیمکرهٔ چپ و حرکات سمت چپ بدن را بخش حرکتی نیمکرهٔ راست کنترل می‌کند.
 
بخش عمدهٔ قشر مخ دست‌اندرکار ایجاد حرکات و تحلیل درون‌دادهای حسی است. این مناطق (از جمله مناطق حرکتی، حسی - تنی، بینائی، شنوائی و بویائی) در هر دو سوی مغز وجود دارند. کارکردهای دیگری فقط در یک‌سوی مغز جای دارند که از آن جمله است مناطق بروکا (Broca) و ورنیکه (Wernicke) که در کار تولید و فهم کلام هستند، و شکنج زاویه‌ای (angular gyrus) که در کار تطبیق شکل دیداری کلمه با شکل شنیداری آن است؛ این کارکردها فقط در سمت چپ مغز آدمی جای دارند.

- منطقهٔ اصل حسی - تنی:
در قطعهٔ آهیانه‌ای که بین شیار مرکزی و منطقهٔ حسی است. تحریک الکتریکی هر نقطه، در نقطه‌ای از سمت مخالف آن در بدن تجربهٔ حسی ایجاد می‌کند چنانچه گوئی بخشی از بدن به‌حرکت درآمده یا لمس شده است. این ناحیه را منطقهٔ اصلی حسی - تنی (ناحیهٔ مربوط به احساس بدن) می‌نامند. گرما، سرما، لمس، درد و حس حرکت بدن همگی در این ناحیه منعکس می‌شوند.

بیشتر رشته‌های عصبی موجود در گذرگاه‌هائی که با مناطق حرکتی و حسی - تنی ارتباط دارند به‌سمت مقابل بدن می‌روند، به این ترتیب که تکانه‌های حسی نیمهٔ راست بدن به سمت چپ قسمت حسی - تنی می‌روند و ماهیچه‌های پا و دست راست در مهار قشر حرکتی چپ قرار دارد.

به‌نظر می‌رسد قاعدهٔ کلی این باشد که هر اندازه بخش معینی از بدن حساس‌تر و پرکارتر باشد بخش بزرگتری از منطقهٔ حسی - تنی و منطقهٔ حرکتی به آن اختصاص دارد: در میان پستانداران چهارپا، در سگ‌ها بخش بسیار کوچکی از قشر مخ به پاهای جلو اختصاص یافته، حال آنکه در راکون‌ها (raccoon) که پاهای جلو را به‌وفور برای کاوشگری و دستکاری محیط به‌کار می‌برند، بخش بزرگی از قشر مخ به پاهای جلو اختصاص یافته و حتی برای هریک از انگشتان پاهای جلوئی منطقه‌ای در مغز وجود دارد. موهای حساس صورت موش نیز که وسیلهٔ یادگیری‌های فراوان موش است هریک دارای ناحیهٔ اختصاصی در قشر مخ است.

- منطقهٔ اصلی بینائی:
پشت هر قطعهٔ پس‌سری، از لحاظ بینائی ناحیهٔ پراهمیتی به‌نام منطقهٔ اصلی بینائی وجود دارد. رشته‌های عصب بینائی و مسیرهای عصبی را که از هر چشم به قشر بینائی می‌رسند در (شکل گذرگاه‌های دیداری) می‌بینید. توجه کنید که از چشم راست بعضی رشته‌ها به قشر نیمکرهٔ راست می‌روند، ولی برخی از آنها نیز در پیوندگاهی به‌نام چلیپای بینائی تقاطع کرده و به نیمکرهٔ مقابل (چپ) می‌روند. همین وضع در مورد چشم چپ هم دیده می‌شود. رشته‌های عصبی سمت راست هر دو چشم به نیمکرهٔ راست مغز می‌روند و رشته‌های عصبی سمت چپ هر دو چشم به نیمکرهٔ چپ. به‌همین سبب آسیب به منطقهٔ بینائی هر نیمکره (مثلاً نیمکرهٔ چپ) منجر به نابینائی در میدان‌هائی از سمت چپ هر دو چشم، و در نتیجه نابینائی برای سمت راست محیط می‌شود. از این نکته گاهی برای تعیین محل دقیق غدهٔ مغزی یا سایر آسیب‌های مغزی استفاده می‌شود.

گذرگاه‌های دیداری
رشته‌های عصبی نیمهٔ داخلی یا خیشومی (nasal) شبکیه در چلیپای بینائی (visual chiasma) تغییر مسیر داده به سمت مخالف مغز می‌روند. به این ترتیب محرک‌هائی که بر سمت راست هر شبکیه بی‌افتند به نیمکرهٔ راست مغز و محرک‌های وارد بر سمت چپ هر شبکیه به نیمکرهٔ چپ منعکس شوند.

- منطقهٔ اصلی شنوائی:
این منطقه که در سطح قطعهٔ گیجگاهی و کنارهٔ هر نیمکره قرار دارد به‌تحلیل علائم پیچیدهٔ شنیداری می‌پردازد. این نطقه به‌ویژه با شکل‌گیری زمانی صوت، مثلاً در گفتار آدمی، سروکار دارد. هر دو گوش در هر دو سوی قشر مخ، مناطق شنوائی دارند اما ارتباط هریک با منطقهٔ مقابلش نیرومندتر است.

- مناطق تداعی:
بخش بزرگی از قشر مخ که به‌طور مستقیم درگیر فرآیندهای حسی و حرکتی نیست، منطقهٔ تداعی نام دارد. به‌نظر می‌رسد منطقهٔ تداعی پیشانی (جلوی منطقه حرکتی) نقش پراهمیتی در فرآیندهای فکری لازم برای حل مسئله دارد. آسیب قطعهٔ پیشانی میمون‌ها منجر به از دست رفتن توان حل مسائلی می‌شود که مستلزم پاسخ درنگیده هستند. در این نوع مسائل، در برابر دیدگاه میمون در یکی از دو ظرف، غذا می‌گذارند و ظرف‌ها را با درپوشش‌‌های همانند می‌پوشانند و پرده‌ای مات بین میمون و ظرف‌ها قرار می‌دهند. پس از مدت زمان مشخصی، پرده برداشته می‌شود و میمون می‌تواند یکی از دو ظرف را انتخاب کند. میمون‌های بهنجار پس از درنگ‌های چند دقیقه‌ای نیز ظرف غذا را به‌یاد می‌آورند، اما میمون‌هائی که قطعهٔ پیشانی آنها آسیب دیده وقتی درنگ بیش از چند ثانیه باشد نیز از عهدهٔ حل این مسئله برنمی‌آیند (فرنچ - French و هارلو - Harlow در ۱۹۶۲)

- مناطق ارتباطی خلفی:
در جوار مناطق اصلی حسی قرار دارند و به‌نظر می‌رسد شامل ناحیه‌های کوچکتری باشند که هریک به حس معینی اختصاص دارد. برای نمونه، بخش زیرین قطعهٔ گیجگاهی با ادارک دیداری سروکار دارد و آسیب دیدن این منطقه سبب ایجاد کاستی‌هائی در بازشناسی و تمیز شکل‌ها از هم می‌شود. آسیب این منطقه برخلاف آسیب مناطق اصلی بینائی قطعهٔ پس‌سری، منجر به کاهش دقت بینائی نمی‌شود، به این معنی که شخص شکل‌ها را 'می‌بیند' (و می‌تواند حدود آنها را ردگیری کند) اما از بازشناسی شکل و یا تشخیص آن از شکل‌های دیگر عاجز است (گودگلاس - Goodglass و باترز - Butters در ۱۹۸۸).رر
منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: چهارشنبه 22 اردیبهشت 1395 ساعت: 16:49 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

چند ویژگی برجسته در روش مونته سوری

بازديد: 113

چند ویژگی برجسته در روش مونته سوری

در این مقاله به برخی از ویژگی هایی که مونته سوری در کار با کودکان به آن اعتقاد داشت می پردازیم. قبل از همه بخشی از آخرین سخنرانی دکتر مونته سوری در هندوستان را با هم می‌خوانیم:
"هدف ما در این دوره، یافتن روش مستقیم‌تر برای ارایه‌ی فرهنگی غنی تر به نسل های آینده بود. ما شما را متقاعد می‌کنیم فرهنگی که به جوانان ارایه می‌شود، کافی نیست، خیلی بیشتر از این ها می توان عرضه کرد. به عبارت دیگر فرهنگ ارایه شده می تواند نوع وسیع‌تری باشد. تنها کافی است با سبکی دیگر ارایه شود و هدف ما هم همین است. ما به روشی تجربی در طی زمان آینده می توانیم به شما نشان دهیم چگونه این روش جدید بیشترین مزیت را برای اندیشه ی کودک دارد. این جریان نه تنها خسته کننده نیست، بلکه محرکی برای نیروهای روانی او است. این تلاش چیست؟ تلاش یعنی صرف بیشتر انرژی روانی یا هر انرژی دیگر، تلاش یعنی تقلید و تمرین کردن استعدادها، بیش از آن چه فرد فکر می‌کند در حد توان اوست. تلاش یعنی حرکت فراتر از قدرت. هنگامی که کودک مانعی در فعالیت خود نمی بیند، آماده است خیلی بیشتر از آن‌چه انتظار داریم کار و فعالیت کند. زیرا با این تمرین فکری سخت است که خود را رشد می‌دهد و این رشد نه خستگی است، نه تنبلی و نه راحتی. فعالیت حیاتی رشد مداوم است و او هرگز خسته نمی‌شود. در هر حال، قانونی که برای تمام دوره‌های زمانی رشد صادق است این است که بیشترین تلاش از یک نیروی محرک آنی منشا می‌گیرد که به بیشترین میزان رغبت و انگیزه منتهی می شود. بنابراین باید هدف ما این باشد که این تلاش درونی را پرورش دهیم." 
۲۹ مارس ۱۹۴۴
 
خود انضباطی یا آموزش انضباط درونی فرد 
موضوع خود انضباطی، از موضوع‌های پایه‌ای آموزش زندگی عملی در روش مونته سوری است. این آموزش به کودک فرصت یادگیری بهتر و استفاده‌ی بهتر از فرصت‌ها برای هر گونه آموخته‌ای را می‌دهد. مهم‌ترین بخش آموزش، در خود انضباطی کودکان، تحریک حس درونی آن‌ها برای اندیشیدن درباره‌ی نوع عمل کردشان است. برای کودکان باید مشخص شود دلیل انضباط چیست و چرا آنان باید هر کاری را با برنامه و آرامش خاص انجام دهند. کودکان باید متوجه شوند  بی‌نظمی، جنجال و نداشتن برنامه ریزی چه ضررهایی به آن ها می رساند.
 
پایه ریزی انضباطی در کودک سبب می‌شود اعتماد به نفس خود او افزایش یابد. قدرت تفکر او تقویت شده و مهم‌تر از همه این که کودک زودتر به هدف از پیش تعیین شده‌ی خود برسد . این امر سبب خود تشویقی او شده و لذت کارش را چندین برابر می‌کند، زیرا سرعت عمل او به دلیل برنامه ریزی قبلی بیشتر بوده است. کودک با آموختن انضباط درونی، پی می‌برد خودش باشد نه یک عروسکی که بزرگترها برای او تصمیم می‌گیرند. او می آموزد سکوت کند و در فرصت سکوت درباره‌ی دیگران فکر کند و انتخاب‌گر باشد. او می آموزد حقوقی دارد و باید به آن احترام گذاشته شود دیگران نیز دارای حقوقی هستند که برای او قابل احترام است.
 
او یاد می گیرد می تواند مستقل عمل کند. هر چند در بسیاری اوقات گروه می‌تواند کمک خوبی برای پیشبرد اهدافش باشد، این اوست که انتخاب می کند تنها کار کند و یا با دیگران. این امر سبب می شود کودک احساس شخصیت کند و به بزرگترهای خود احترام بگذارد. هم چنان که به کوچکترها اهمیت می دهد و در صورت لزوم راهنمای آن‌هاست. او می داند اگر گروهش شکست بخورد، خودش هم شکست خورده است. کودکان در کلاس‌های مونته سوری با احساس صمیمیتی که در جو موجود است، تلاش می‌کنند سلامت جامعه‌ی کوچک خود را حفظ و در افزایش آن بکوشند.
 
تمامی این اتفاق ها نیازمند هدایت اولیه‌ی کودکان به وسیله‌ی مربی آشنا به روش و علوم مونته سوری است. این مربی با توانایی خاص خود و با پایه ریزی مناسب یکی دو ماه ابتدای سال قادر خواهد بود بقیه‌ی سال را با آرامش کامل همراه کودکان و بدون دغدغه‌ی فکری سپری کند و در پایان سال بازدهی عملی بسیار خوبی داشته باشد. 

وقتی کودک لذت انضباط در هر کاری را درک کند، بسیار راحت می تواند پذیرای آن شود. یک مربی می تواند به جای تهدید کوکان و رفتار دیکتاتورانه با کودکان، به گونه‌ای برخورد کند که کودک برای تغییر رفتار خود تشویق و ترغیب شود. همه‌ی انسان‌ها کمال گرا هستند و از زیبایی خود لذت می‌برند. کودکان هم این لذت را تجربه می‌کنند. برای مثال اگر کودکی با چهره‌ای ژولیده و بی نظم به کلاس بیاید، مربی می‌تواند به جای تهدید او به گونه ای رفتار کند که کودک ترغیب به انضباط شود. برای این کار مربی می تواند در آینه نگاه کند و درباره آرایش و دندان خود حرف بزند. در این صورت کودک هم که دوست ندارد خود را ژولیده و نامنظم ببیند، تلاش می‌کند تا مشکل را حل کند. به این ترتیب کودک خود معلم خود می شود، برای خود برنامه ریزی کرده و به آن عمل می کند و از عمل خود لذت می برد. این خود تشویقی بالاترین جایزه‌ی اوست و سبب می‌شود کودک به دنبال لذت دیگری بگردد.
 
مربی در بحث خود انضباطی نباید کودکان را با هم مقایسه کند و یا کودکی را وادار به کاری کند یا از قبل برای او برنامه ای بریزد و به او تحمیل کند، بلکه او باید آن قدر علم و توانایی داشته باشد تا با سیاستی عمیق، زیبایی و لزوم این انضباط را به کودک بفهماند. بدین ترتیب، کودک خود برای انجام عمل ترغیب     می‌شود. این اتفاق با نوازش کودکان و همراه کردن آنان در مسیر دلخواه روی می‌دهد. اشتیاق ذاتی کودکان برای یادگیری با فرصت دادن برای به کارگیری فعالیت های اختیاری و غیر اختیاری و با راهنمایی مربی آموزش دیده تشویق می‌شود. کودکان در حین کار، قدرت تمرکز خود را تقویت می‌کنند و احساس خوش آیندی از حس خود انضباطی خویش به دست می آورند.
 
در چارچوب این امر کودکان گام‌های خود را متناسب با فعالیت‌های خود گسترش می‌دهند. تغییر شکل و دگرگونی کودکان از تولد تا بزرگسالی به وسیله‌ی    طرح‌های پیش رفته اتفاق می‌‌افتد. فعالیت‌های مونته سوری برای پذیرش تغییرات شخصی و علایق کودک، تغییراتی در نقطه نظرها و عادت های روزمره داده است. مونته سوری‌ها عقیده دارند کودکان تا قبل از ۶ سالگی کاوش گران حسی هستند که نیروی درک خود را به وسیله ی فراگیری محیط و فرهنگ بنا می کنند. 

کودکان در این دوره آن چه را دکتر مونته سوری به نام ذهن جذاب نامیده است نشان می‌دهند. این نوع ذهن توانایی بی نظیر، اما ناپایداری دارد که همه ی جنبه‌های فیزیکی و معنوی محیطی را جذب می‌کند. او این عمل را بدون تلاش یا خستگی انجام می‌دهد. کودک به دلیل کمک به خودسازی به کارهای شخصی تشویق می شود. دنبال کردن توانایی‌های کودکان آنان را برای تکفر با نظم و تربیت و به نمایش گذاشتن خود یاری می دهد.  مونته سوری دریافت، همه‌ی کودکان در گذر از دوران رشد حواس پنج گانه خود، نوساناتی را تجربه می کنند.
 
قیاس و تضاد در روش مونته سوری و روش سنتی 
کودکان در روش مونته سوری می آموزند به شکل گروهی و مستقل فعالیت کنند. آن ها به دلیل تشویق در تصمیم گیری از دوران اولیه ی کودکی قادرند بسیاری از مشکلات و مسایل خود را حل کنند. در عین حال این کودکان حق انتخاب ویژه برای ارایه ی فعالیت و مدیریت زمان دارند. آن ها تشویق می شوند ایده ها را تغییر دهند و با دیگران آزادانه گفت و گو کنند. مهارت آنان در شریک شدن سبب هماهنگی شان با روش های جدید می شود. برنامه های مونته سوری بر پایه ی خود محوری است، نه فعالیت های رقابتی. کمک به توسعه تقویت ذهنی و اعتماد در قالب و تغییر دیدگاه های مثبت در مقایسه ی روش مونته سوری با سایر  روش‌ها ملموس است.
 
زندگانی عملی 
تجربه‌های زندگی عملی به کودک مراقبت از خود، دیگران و میحط را می فهماند. فعالیت ها شامل عملیاتی است که کودکان به عنوان بخشی از زندگی روزانه در خانه انجام می دهند. مانند شست و شو، اتو کردن، ظرف شویی، تزیین گل ها و غیره. عناصر و عوامل که سبب آمیزش بشر با دیگران می شود، با مهربانی و فروتنی معرفی شده و به وسیله ی همین فعالیت ها کودکان هم کاری جسمانی را گسترش می دهند و قادر به حرکت می شوند. بدین ترتیب آن ها به کاوش محیط می پردازند. کودکان فعالیت ها را از آغاز تا پایان آموخته و پی گیری و اراده ی خود را در کار گسترش می دهند. 

این اتفاق در تعریف مونته سوری به عنوان خمیری مایه ی حرکت نیروی درک مطرح است. مواد و اجسام حسی به عنوان ابزاری برای پشرفت محسوب می‌شود. کودکان شناخت و ادراک سودمندی را دنبال می‌کنند و نظم و دسته بندی ادراک را می آموزند. آن ها این اتفاق را به وسیله ی لمس کردن، دیدن، بوییدن، چشیدن، شنیدن و جست و جوی استعدادهای خاص فیزیکی محیط انجام می دهند که به وسیله ی مواد و اجسام طراحی شده ی خاص قابل انجام است.
 
زبان 
زبان مساله ی حیاتی بشر است. محیط مونته سوری فرصت های خوبی را برای زبان شناسی جامع و غنی آماده کرده است. زمانی که کودکان وارد کلاس می‌شوند، به آنان به وسیله‌ی ساده ترین راه ممکن، شانس غنی سازی که در دوران کوتاه زندگی شان آموخته اند، داده می شود. این آموزش با ظرافت و زیبایی خاص خود انجام می گیرد. آن‌ها در این روش با توجه به استعدادهای خاص خود در آموختن، به کشف و جست و جو می پردازند. نوشتن را در صورتی که خسته کننده نباشد، می آموزند. نتیجه‌ی این کار خواندن است. کودکان هرگز روزی را که نمی توانستند بخوانند و بنویسند، به خاطر نمی‌آورند. 

گسترش فرهنگ 
علومی چون تاریخ، زیست شناسی، گیاه شناسی، جانور شناسی، هنر و موسیقی به عنوان گسترش دهنده‌ی فعالیت‌های زبانی و حسی کاربرد دارند. کودکان درباره‌ی دیگر فرهنگ‌های گذشته و حال مطالعه می‌کنند. این موضوع به آن ها احترام به خود و عشق به محیط را می آموزد. آن ها حس هم کاری و انسجام با خانواده‌ی بشری جهان و سرزمین را خلق می‌کنند. تجربه ها در طبیعت همراه با مواد موجود در آن، احترام به زندگی را بر می انگیزد. تاریخ برای کودکان به وسیله ی هنر و موسیقی قابل تداعی است.
 
ریاضیات 
قوانین ریاضی به یادگیری کودک و درک مفاهیم ریاضیات به وسیله ی کار با مواد واقعی و پیوسته کمک می کند. این کار کودک را برای پی ریزی محکم قوانین بنیانی ریاضی آماده می کند. 
در یک بررسی کلی برنامه ی آموزشی مونته سوری بر روی پنج سطح متمرکز می شود:
۱ – زندگی عملی،
۲- فراگیری آگاهانه به وسیله ی حس ها،
۳- هنر تکلم،
۴- ریاضیات و شناخت زمین،
۵- موضوع فرهنگی
 
زندگی عملی 
در زندگی عملی کودک می آموزد چه گونه بند کفش هایش را ببندد. کتش را بپوشد، پیش غذایش را آماده کند و بخورد و بدون کمک دیگران به دست شویی برود و بدون ریخت و پاش خودش را تمیز کند.
 
 فراگیری آگاهانه به وسیله ی حس ها
تمرکز هر حس، کودکان را به آموختن وا می دارد برای مثال یک کودک برگ های ریخته شده را مطالعه می کند و احساس می کند چگونه آن برگ ها خرد و شکسته می شوند. 

 هنر تکلم
کودکان تشویق می شوند افکار خود را به شکل شفاهی بیان کنند. آن ها می آموزند حرف ها را با نشانه گذاری از هم تمیز دهند و به همین شیوه در خواندن، هجا کردن قواعد و مهارت های خوش نویسی پیش رفت می کنند. 

ریاضیات و شناخت زمین
کودکان یاد می گیرند چیزهای پیش رویشان را بشمارند تا بعدها بتوانند اشیاء سخت و جامد مانند مهره های رنگی را شمارش کنند.
 
موضوع فرهنگی 
کودکان درباره ی کشورهای دیگر می آموزند . (جغرافیا) هم چنین حیوانات و چگونگی زیست آن ها را بررسی می کنند (جانورشناسی) زمان، تاریخ، موسیقی و سایر علوم از موضوعات فراگیری است.  همه‌ی این موضوعات در یک روند تکمیل کننده‌ی هم و به هم گره خورده است. اسباب بازی و وسیله‌های اختصاصی پیش‌رفته (وسیله‌های کمک آموزشی) باید به گونه‌ای در محیط کلاس گسترده باشد که ابتدا کودک بتواند ببیند چه می‌خواهد و کدام را بایستی انتخاب کند، سپس مسوولیت کار را بپذیرد.  انتخاب ها شامل کتاب ها، بازی ها پازلی، هنر طراحی، اسباب بازی های آزمون های فضایی و غیره است.

وقتی کار کودکان به پایان رسید، وسایل را سر جای خود می گذارند و به طرف چیز دیگری می روند. انضباط روزانه این فرصت را به کودکان می دهد که به صورت تنها و یا گروهی بازی کنند. راهنماها گروهی و یا فردی با کودکان کار می کنند. در مدرسه ی مونته سوری تنها معلمان درس نمی دهند، بلکه کودکان بزرگتر به کودکان کوچکتر مهارت های جدید را می آموزند. 

روش مونته سوری بر پایه ی تفاوت فردی است. کودکان وقتی برانگیخته می شوند، که خودشان یاد بگیرند. اگر آن ها با اشتیاق بر روی طرح خاصی متمرکز شوند، دریافت بهتری دارند و می آموزند که خودشان را آموزش دهند.  هدف مدارس مونته سوری این است که تا حد امکان کودکان را برای گسترش توانایی های خود یاری دهد. این توانایی توسعه ی یافته از طریق آمادگی محیط، رفتار معلم ها و استفاده از اراده ی آهنین مونته سوری امکان پذیر است.
 
آموزش سنتی
۱ – تاکید بر دانسته‌ها و توسعه‌ی اجتماعی
۲- غالب و فعال بودن معلم، تابع بودن کودکان
۳- ایجاد انضباط اجباری و از طریق انگیزه های بیرونی اتفاق می‌افتد
۴- آموزش فردی و گروهی هماهنگ با آموزشهای بزرگ ترها انجام می شود. 
۵- گروه‌ها حسی هستند. 
۶- بسیاری از آموزش‌ها به وسیله ی معلم و بدون تشویق به همکاری شکل می گیرد. 
۷- انتخاب دوره های تحصیلی برای کودکان با توجه بسیار کم به توانایی و حضور کودکان
۸- کودک به وسیله ی معلم راهنمایی شده و ایده می گیرد. 
۹- کودکان فرصت محدودی برای کار ویژه ای که به آن ها سپرده می شود دارند. 
۱۰- گام های آموزشی به وسیله ی گروه ها و یا معلم هماهنگ می شوند. 
۱۱- اگر کلیات کار درست باشد، نکته های اشتباه به وسیله ی معلم مناسب سازی می شود. 
۱۲- آموزش تقویت برونی توسط عادت بازگویی و تشویق و تنبیه شکل می گیرد. 
۱۳- برای گسترش حواس ابزار محدود وجود دارد. 
۱۴- تاکید کمی بر روی مراقبت از خود و بهداشت 
۱۵- کودکان برای خود وکیل یا نماینده انتخاب می کنند و تشویق می شوند بر جای خود بنشینند و در جلسه های گروهی تنها شونده باشند. 
۱۶- حضور والدین نه بر اساس شرکت در پروسه ی آموزشی است، بلکه بر اساس قاعده های تعیین شده عمل می کنند.
 
آموزش مونته سوری
۱ – تاکید بر داشته های علمی، پایه ها و توسعه ی اجتماعی است
۲- نقش  معلم است – کودکان در آموزش فعال و شریک هستند
۳- محیط و روش، مشوق انضباط درونی است
۴- آموزش فردی و گروهی، هماهنگ با تمایلات هر دانش آموز و متناسب با روش ها انجام می شود. 
۵- گروه های متفاوت سنی با هم حضور دارند. 
۶- کودکان به آموزش و همکاری و کمک به یک دیگر تشویق می شوند. 
۷- انتخاب کار به وسیله ی خود کودکان با توجه به توانایی و حضور کودکان 
۸- استفاده از عقیده های خود کودکان برای استفاده از ابزار آموزشی 
۹- کودکان به اندازه ای کار می کنند که پروژه ی انتخابی آن ها لازم دارد. 
۱۰- کودک، گام های آموزشی را با اطلاعات درونی خود هماهنگ می کند. 
۱۱- کودکان به نقاط ضعف خود با بررسی مجدد ابزار پی می برند. 
۱۲- آموزش تقویت درونی کودکان به وسیله ی گفت و گو درباره ی فعالیت ها و احساسات درونی خویش (خودتشویقی) شکل می گیرد. 
۱۳- برای گسترش حواس ابزارهای چند لایه وجود دارد. 
۱۴- سازمان دهی برنامه برای مراقبت از خود و بهداشت شخصی و عمومی 
۱۵- کودکان می توانند در جای مناسب کار کنند، به اطراف حرکت کنند، در صورت لزوم صحبت کنند، در کارهای گروهی نظر بدهند و در انضباط و اداره ی کلاس هم کاری کنند. 
۱۶- سازمان دهی برنامه ی والدین برای تفهیم فلسفه ی مونته سوری و شرکت آن ها در پروسه ی آموزش انجام می‌شود.
منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: چهارشنبه 22 اردیبهشت 1395 ساعت: 16:48 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

ليست صفحات

تعداد صفحات : 407

شبکه اجتماعی ما

   
     

موضوعات

پيوندهاي روزانه

تبلیغات در سایت

پیج اینستاگرام ما را دنبال کنید :

فرم های  ارزشیابی معلمان ۱۴۰۲

با اطمینان خرید کنید

پشتیبان سایت همیشه در خدمت شماست.

 سامانه خرید و امن این سایت از همه  لحاظ مطمئن می باشد . یکی از مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه   09159886819  در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما  فرستاده می شود .

درباره ما

آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس