آموزش و پرورش - 2

راهنمای سایت

سایت اقدام پژوهی -  گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان

1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819  -  صارمی

2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2  و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی  (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .

3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل http://up.asemankafinet.ir/view/2488784/email.png  را بنویسید.

http://up.asemankafinet.ir/view/2518890/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%D8%A2%D9%86%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%86.jpghttp://up.asemankafinet.ir/view/2518891/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA%20%D8%A8%D9%87%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA.jpg

لیست گزارش تخصصی   لیست اقدام پژوهی     لیست کلیه طرح درس ها

پشتیبانی سایت

در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا  پیام بدهید
آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet

اهميت و ضرورت بازنگری ارزشيابی تحصيلی در آموزش و پرورش

بازديد: 143

هر نسلي آموخته هايش را نه فقط بر اثر يادگيري ازمربيان و معلمان بلكه بر اثر بر قراري رابطه با همكلاسان، مردم كوچه و بازار، رسانه هاي عمومي و  به دست مي آورد و نسلهاي بعدي نيز از همين طريق اكتسابات ترتيبي نسل قبل را دستخوش تغيير قرار مي دهند و به يادگيريهاي تازه تري نايل مي شوند. يادگيريهاي و پيشرفتهايي كه با تحولات اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي تأثير مي گذارند و از آنها تأثير مي پذيرند. بنابر اين محدود نمودن فرايند ياد دهي ـ يادگيري به محدوده مفاهيم كتابهاي درسي و اطلاعات علمي شناخته شده، منطقي و معقول به نظر نمي رسد. با توجه به اينكه عمر مفيد اطلاعات در جهان امروز دو تا سه سال است وقتي بچه ها فارغ التحصيل مي شوند، نيمي از اطلاعاتي كه آموخته اند بيهوده و كهنه شده است، در حاليكه آنها بيش از آنكه نياز به دانش و اطلاعات داشته باشند به مهارتهاي كسب دانش و توليد دانش نياز دارند. بنابراين فرايند ياد دهي ـ يادگيري بايد علاوه بر يادگيري براي دانستن به يادگيري براي عمل كردن است، زيستن و با هم زيستن نيز توجه نمايد. در غير اين صورت دستآورد نظام آموزشي و تربيتي، افرادي نا كارآمد خواهد بود كه نمي توانند از معلومات خود براي حل مسائل زندگي استفاده كنند، قادر به توسعه و كاربست اطلاعات در عمل نيستند، سهمي در توليد دانش ندارند و ...

 

چناچه نظام آموزشي ـ تربيتي بخواهد وظايف خود را بدرستي انجام دهد نيازمند ايجاد تغيير بر اساس فلسفه جديد تعليم و تربيت، با زنگري و باز توليد مفاهيم اساسي آن از جمله برنامه ريزي، تعيين اهداف، محتوا، نقش معلم، دانش آموز، اولياء، ارزشيابي از آموخته ها و ارزش گذاري بر جريان رشد و  است. به نظر مي رسد نظام ارزشيابي پيشرفت تحصيلي در ايران نقطة خوبي براي شروع و پيگيري تغيير و تحولات لازم باشد كه تحول آن لزوم و حساسيت تحول ساير عناصر سيستم و اصلاح سيستم را ضرورت مي بخشد. هدف اصلي ارزشيابي پيشرفت تحصيلي مي تواند جمع آوري اطلاعات مناسب و لازم در مورد داستان سفر يادگيري باشد به گونه اي كه بر اساس گزارشهايي كه از طريق ارزشيابي تهيه مي شود باهم انديشي يادگيرندگان پيشروي آنان را براي كسب يادگيري هاي تازه تر امكان پذير مي سازد.

 

داستان سفـــر يادگيري چيست ؟

با نگاهي به يادگيرنده كه همچون يك سيستم عمل مي كند عناصر آن عبارت است از: 

1ـ وروديهاي به اين سيستم كه عبارتند از شناخته شده ها ( اعم از معلومات و مسايل آشكار شده )

2ـ فرايندي كه هوشياريهاي دروني فرد در برخورد با وروديها به آن شكل ميدهند و طي اين فرايند تلاش مي شود تا اطلاعات جديدتري توليد شود. مشخصه اصلي اين فرايند نقد آموختنيها است.

3ـ خروجيها كه در قالب نتايج يادگيري ( مهارت تصرف در اطلاعات و ماده بر اساس معرفتهاي كسب و توليد شده، مهارت كشف و اختراع و بهبود بخشي به زندگي، عمل مطابق معرفتهاي كسب شده ) مورد انتظارند.

وظيفة ارزشيابي، مستند سازي داستان سفر يادگيري، طي جريان آن است كه با ثبت رشد، پيشرفت و تحول طي فرايند يادگيري انجام مي شود. يادگيري امري تدريجي است و تكوين آن طي زمان محقق مي شود. تدريجي بودن روند يادگيري نشان ميدهد كه بررسي و تفسير نهايي مستندات مي تواند به منظور ارائه باز خوردهاي اصلاحي انجام گيرد. بنابراين لازم است بررسي و تفسير نهايي مستندات يادگيري تا وقوع كامل آن به تعويق افتد و بر اساس بررسيهاي ضمن تكوين با ارائه بازخوردهاي مناسب، شرايط بهبود روند يادگيري و تلاش مؤثر تر فراهم شود.  

 

بازخوردهــــا چه هستند ؟  

مبناي آموزش و شروع يادگيري مي تواند يك مسئله اساسي باشد كه از متن زندگي انتخاب مي شود. انتخاب وارائه مسئله ممكن است از طرف معلم باشد و يا با توجه به شرايط و موقعيت موجود با همفكري دانش آموزان انتخاب شود. مسئله مي تواند نشأت گرفته از داخل مدرسه و كلاس و يا بيرون از آن باشد. پس از انتخاب و ارائه مسئله، لازم است دانش آموزان با كمك آموزگار آموخته هاي تأييد شده و مرتبط با آن را مورد بررسي دقيق قرار دهند تا نياز به آموخته هاي بيشتر و جديدتر در آنها بر انگيخته شود. به گونه اي كه پيشروي و تلاش براي يادگيري بيشتر آغاز شود. سپس دستاورد هاي جديد ناشي از تلاش براي حل مسئله تبيين شود و با دخل و تصرف در محيط، در راستاي حل مسئله اقدام شود. طي اين فرايند ـ كه مستلزم صرف وقت است ـ دانش آموزان گزارشهاي پيشروي خود را از طرق مختلف به معلم ارائه ميكنند. معلم ضمن بررسي اين گزارشها جهت ترغيب دانش آموزان به تعميق يادگيريهاي خود، با طرح سؤالات جديد از آنها مي خواهد اطلاعات كسب شده را مقايسه كنند، تشابهات و تفاوتهاي آنها را فهرست كنند، از اطلاعات مشابه قاعده بسازند و…  ارايه باز خوردها پس از بر رسي گزارشها و دستا وردها دانش آمو زان در هر مرحله مي تواند آغاز يك تلاش جدي و مستمر ديگر با شد. فرايند ي كه ياد گيرند گان را به سو ي ياد گيري عميق تر، كار برد آمو خته ها در عمل و تلا ش براي ايجاد زندگي بهتر براي خود و ديگران سوق دهد.  

 

كليات ارزشيابــــي از سفــــر يادگيــــري :

با توجه به ( ناشناخته ها ) و ( ناممكنها ) در حوزه آموزش، مبحث مهمي است كه داشتن (استراتژي و سمت) را به جاي (هدف) مطرح نموده و مفهوم (يادگيري) را از (پيروي) از پيشرفت ديگران و يا (سبقت از پيشرفت ديگران) خارج ساخته و به فرايند همواره ( شدن) نه (بودن) اشاره مي نمايد. به عبارتي حركت در مسير هدف يا سمت بي انتها و توانايي متوقف نشدن در ادامه حركت با حفظ سمت، پيشرفت در يادگيري است، ‌لذا ارزش و زيبايي يادگيري در حين آن است نه در انتهاي آن. در واقع يادگيري، راه است نه مقصد و سمت آن قابل درك است نه اوج و مقصدش، از اين روست كه آدمي مكلف به كوشيدن است نه مكلف به نتيجه. با چنين ديدي نسبت به يادگيري قطعاً طراحي آموزشي ( مهارتهاي قبل،‌حين و بعد از تدريس ،‌روشها و ارزشيابي و  ) تغييرات بنيادي خواهند داشت به عبارتي چنين نگاهي به يادگيري كه فرايند شدن فرايند شدن ( ارزشيابي )‌ داوري نيست بلكه خود اطلاعات و مستند سازي كوششهاي دانش آموزان است. ( برخي از تفاوتهاي اين نوع ارزشيابي با ارزشيابي نتيجه مدار در جدول صفحه بعد ترسيم شده است). با چنين رويكردي كه قدمت آن به اوايل دهة 60 مي رسد بايستي علاوه بر پي آمدهاي آموزشي به فرايندها ، راهبردها و نيت ها نيز توجه نمود. ( استيك 1967 )

 

از سويي با نگاهي ديگر به فرايند يادگيري مي توان چنين اذعان داشت كه با عنايت به رخ دادن سه اتفاق مهم در داستان يادگيري ( كسب اطلاعات ) ( يادگيري براي دانستن ) تصرف در اطلاعات ( يادگيري براي انجام دادن ) تصرف در ماده وشئونات زندگي ( يادگيري براي زيستن و باهم زيستن ) ارزشيابي كار آمد بايستي توانمندي توصيف تمام داستان يادگيري را داشته باشد كه ارزشيابي نتيجه مدار گوشه اي از آن را بيان مي دارد لذا ضمن اينكه هر دو نوع ارزشيابي در جاي خود قابل ارزش بوده، ارزشيابي در سطح سوم بنام « ارزشيابي مرتبط با درس خارج از كلاس مطرح مي گردد كه براي سنجش تصرف در ماده است و با انتخاب مسائلي از زندگي و محيط اطراف، تلاش براي حل مسئله با توجه به اطلاعات كسب شده و تصرف در آنها به سنجش دست مي يازد بنابراين بايستي به دنبال مدلي بود كه هر سه ارزشيابي را دامن بزند.

 

انتقـــادهاي وارد بر ارزشيابـــيهاي مــــوجـــود :

ارزشيايي هاي موجود ازكل داستان يادگيري، فقط به دنبال مستند كردن نتايج يادگيري هستند و نتيجه يادگيري هم به حفظ معلومات شناخته شده ( همانگونه كه هستند ) محدود شده است. لذا عمدتاً بر ارزشيابي هاي پاياني تأكيد دارد كه فقط محفوظات را اندازه مي گيرد . ميزان معلومات و محفوظات ملاك داوري و ارائه نمره است كه نمره گرايي و اضطراب امتحان را در پي خواهد داشت. از سوي ديگر نتايج حاصل از اين نوع ارزشيابي ها در پايان يادگيري به دست مي آيد و اطلاعات كاملي را نيز فراهم نمي كند. در نتيجه نمي تواند در بهبود جريان يادگيري مورد استفاده قرار گيرد، زيرا هم فرصت تمام شده و هم اطلاعات ناكافي است. اين نوع ارزشيابي با تأكيد بر نتايج يادگيري حاصل از محفوظات، قادر به توصيف وروديها، فرايند پردازش و تغيير و كاربست آنها نيست. زيرا تدريسهاي انتخابي و يادگيري هاي انتخابي را ترويج مي دهد. معلمان و دانش آموزان بر اساس سوالات امتحاني سالهاي قبل تلاش خود را براي آموزش و يادگيري بذر موضوعات خاصي متمركز مي كنند و از يادگيري كامل باز مي مانند.

 

تفاوتهاي ارزشيابي فرايندمدار نتيجه گرا و ارزشيابي نتيجه مدار

ويژگيهاي ارزشيابي فرايند مدار نتيجه گرا

ويژگيهـــاي ارزشيابـي نتيجه مـدار

1ـ ارزشگذاري به جريان رشد است.

1ـ ارزشيابي از نتيجه رشد است.
2ـ به فرايند رسيدن به پاسخ، توجه ميشود. 2ـ به پاسخ توليدشده توجه ميشود.

3ـ پايش و مستند سازي فعاليتهاي ياددهي ـ يادگيري است ( ثبت و توصيف و سنجش است. 

3ـ بار ارزشي دارد و داوري است و سنجش و قضاوت را باهم دارد.
4ـ به پيشروي و تلاش توجه ميگردد. 4ـ به پيشرفت توجه دارد.
5ـ بيشتر تصرف در اطلاعات را مي سنجد. 5ـ بيشتر كسب اطلاعات را مي سنجد.
6ـ در واقع، آموزش و روش تدريس نيز هست. 6ـ منفصل از آموزش است و نتيجه آموزش را در نظر دارد.
7ـ در اين شيوه، روش تدريس با تأكيد بر فرايند طرح مسئله است. 7ـ روش تدريس نهايتاً با تأكيد بر حل مسئله خواهد بود.
8ـ مسئله محور است. 8ـ موضوع محور است.
9ـ به تفكر واگرا توجه دارد 9ـ به تفكر همگرا توجه دارد.
10ـ بر اساس تئوري « مستند سازي رشد » است. 10ـ بر اساس تئوري « مهندسي اجتماعي » است.
11ـ بر اساس منطق رياضي ( اگر ـ آنگاه ) است. ( رابطه ها دليل و مدلولي است ) 11ـ بر اساس منطق ارسطويي است. (رابطه علت و معلولي است )
12ـ معلم به عنوان « شريك يادگيري » دانش آموز است. 12ـ معلم به عنوان « هادي يادگيري » است.
13ـ در اين مدل استراتژي و سمت مطرح است. 13ـ در اين مدل، اهداف مشخص، مطرح است.
14ـ محتوا و جريان يادگيري به اكتشاف نظر دارد. 14ـ محتوا و جريان يادگيري انتخاب شده است.
15ـ يادگيري انتها ندارد بلكه مرحله دارد و ارزشيابي در طول يادگيري است و باز خوردي است. 15ـ يادگيري فضاي مشخصي دارد و ارزشيابي در انتها انجام مي گيرد.
16ـ دانش آموزان را متجانس مي كند. 16ـ رقابت بين دانش آموزان را دامن مي زند.
17ـ هدف به معني راه است. 17ـ هدف به معني مقصد است.
18ـ سؤال به حوضه ناشناخته ها دامن مي زند و موجب بروز خلاقيت مي گردد. 18ـ سؤال از حوزه شناخته شده هاست و خلاقيت را دامن مي زند.
19ـ ماهيت سؤالات با تأكيد برخود ارزيابي و فرايند است. 19ـ ماهيت سؤالات با تأكيد بر دگر ارزيابي و نتيجه است.
20ـ مدل آموزشي تأكيدبرآن داردكه از هيچ به وجودآورد. 20ـ مدل آموزشي تأكيد دارد كه آنچه را وجود دارد تبديل به احسن كند.
21ـ الگوي يادگيري بر اساس مدرسه بودن حصار طراحي مي گردد. 21ـ الگوي يادگيري براساس مدرسه « نظام مند » طراحي مي گردد.

 

شيوه اجــــرايي طـــــرح در كلاس:

طرح پس از هماهنگي با خانواده ها چهار مرحله ذيل را طي خواهد نمودمرحله بازخورد، مرحله توصيف، مرحله ارزشگذاري، مرحله گزارش پاياني.

 

1 ـ مــــرحله پايش و بازخــــورد

1ـ1ـ در طول دوره تحصيلي ( نوبت، ترم، نيمسال و يا سال ) پايش به منظور ارائه بازخورد به دانش آموزان انجام مي گيرد و در واقع بازخورد دهنده با طرح سوالات جدي در مورد عمل كرد دانش آموز، او را به تلاش بيشتر ترغيب مي نمايد. بدين منظور انجام امور زير ضروري است:‍

* چند گروه تشكيل داده و براي هر نوبت حداقل يك مسئله خارج از كلاس و يك تكليف فرايند محور طرح مي نمايد. ( نتايج كار گروهي جهت استفاده همگاني در كلاس طرح مي شود. )

* براي هر گروهي يك پوشه كار ( مجموعه عملكرد دانش آموزان ) در نظر گرفته و مستندات جمع آوري مي شود.

* براي هر گروه مسئله خاصي تدوين گرديده و هر مسئله از زاويه دروس مختلف مورد بررسي قرار مي گيرد.

* فعاليتهاي خارج از كلاس را در صورت امكان بصورت گروهي و با فردي تعيين مي نمايد.

 

2 ـ مــــــرحله تــــوصيف :  

* در پايان دوره يادگيري ( 15 ـ 10 روز قبل از امتحانات ) معلم با بررسي مجموعه عملكرد دانش آموز با تأكيد بر معيارهايي چون ميزان استمرار تلاش، پشتكار براي كشف حقيقت، ارج گذاري به اطلاعات، قاعده ساختن از اطلاعات مشابه، مثال ساختن از قواعد، جابجايي دليل و مدلولها و  ارزش تلاش براي يادگيري را توصيف مي كند.

* ابزار مورد نياز مراحل مانند پوشه كار راهنمايي توصيفي ارزشيابي، چك ليست، مصاديق نمونه و  در شماره هاي بعدي ارسال خواهد شد.

 

3ـ مــــرحله ارزشگـــــذاري :

معلم مي تواند آزمونهاي پاياني را با تأكيد بر مسائل زندگي دانش آموزان ارائه كند . ليكن در ارزش گذاري، نيمي از نمره را به پاسخ صحيح توليد شده و نيمي از نمره را به فرايند پاسخ و يا به عبارتي به گزارش دانش آموز درباره اينكه چگونه جواب را يافته است؟ چقدر از درستي جواب خود مطمئن است؟ راه حلهاي احتمالي ديگر را چه مي داند؟ اختصاص دهد.

 

4 ـ مـــرحله گـــزارش پايانـــي :

 

در پايان، ضمن ارائه كارنامه اي كه شامل نمرات دانش آموز است گزارش توصيفي از نحوه كوشيدن وي براي رسيدن به آن نمرات ارائه مي شود كه اين امر تصوير روشنتري از فرايند طي شده توسط دانش آموز و خصوصيات وي را مطرح مي نمايد.

  منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: سه شنبه 15 اردیبهشت 1394 ساعت: 13:27 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,,
نظرات(0)

تاريخچه آموزش و پرورش

بازديد: 187

آموزش و پرورش فرايند يادگرفتن دانش و مهارت و ياد دادن آن است. اين فرايند از پيدايش انسان بر زمين آغاز شده، آرام آرام کامل‌تر شده و امروزه يکى از پايه هاى اساسى پيشرفت جامعه‌ها شده است. ايرانيان در فرايند پيشرفت آموزش و پرورش، نقش شايسته‌اى داشته‌اند به طورى که شکوفايى تمدن اسلامى تا حدود زيادي وامدار تلاش آموزشگران ايرانى است.

 

نخستين آمــــوزگاران

در دوران پيش از تاريخ، کودکان آداب و رسوم را با پيروى از بزرگ‌ترها فرا مى‌گرفتند و چون همراه آنان به کار مشغول بودند، مهارت‌هايى مانند شکار کردن و کاشتن گياهان را مى‌آموختند. در تمدن‌هاى باستانى، کاهنان و روحانيان آموزش هاى مخصوصى مى‌ديدند و به آموزش ديگران مشغول مى‌شدند. آنان علاوه بر خواندن و نوشتن و مراسم دينى از پزشکى و اخترشناسى نيز آگاه بودند. يونانيان باستان نخستين کسانى بودند که يک نظام آموزش و پرورش رسمى بنيان نهادند، اما فقط پسران خانواده هاى ثروتمند مى‌توانستند از آن بهره‌مند شوند. يکى از درس‌هاى مهم آنان، هنر سخن‌ورى براى سياست‌مداران جوان بود.

 

آمــــوزش در ايــــــران باستان

در دوران هخامنشى، آموزش رسمى ويژه‌ى روحانيان زرتشتى(موبدان)، شاهزادگان و دولت‌مردان بود. اما چون در آيين زرتشت آموزش و پرورش به مانند زندگى مهم شمرده شده بود، مردم ايران به پيروى از گفتار حکيمانه‌ى زرتشت، يعنى پندار نيک، گفتار نيک و کردار نيک، اخلاق و مهارت‌هاى سودمند را به فرزندان خود آموزش مى‌دادند. در آن زمان آتشکده‌ها جايگاه رسمى آموزش بودند و موبدان علاوه بر درس‌ها مذهبى، پزشکى، رياضى و اخترشناسى نيز درس مى‌دادند.

 

نخستين دانشگـــاه

در دوره‌‌ ساسانى فرهنگ و تمدن ايرانى به شرق و غرب گسترش يافت. اما هنوز هم آموزش به گروهى خاص محدود مى‌شد. در اين دوران مهم‌ترين مرکز علمى و آموزشى دوران باستان، دانشگاه گندى شاپور، در شهر گندى شاپور به وجود آمد. اين شهر را شاپور ساسانى بنيان نهاد و تا حدود قرن چهارم پس از اسلام آباد بود. در دانشگاه گندى شاپور داشمندان ايرانى در کنار دانشمندان هندى، يونانى و رومى به فعاليت علمى و بحث و گفت و گو مشغول بودند. وقتى مدرسه‌ى آتن در سال 529 ميلادى بسته شد، بسيارى از دانشمندان يونانى به گندى شاپور مهاجرت کردند. در زمان خسرو انوشيروان بيمارستانى در اين شهر ساخته شد و آموزش طب ايرانى، يونانى و هندى رونق گرفت.

 

اســـلام و آمــــوزش همگانــــــى

پس از پيروزى عرب‌ها بر سپاه ساسانى، حکومت ساسانى برچيده شد و آموزش و پرورش رسمى از انحصار طبقه‌ى ثروتمندان بيرون آمد و دوره‌ى جديدى آغاز شد. در آن دوره، آموزش اسلامى به جاى آموزش آيين زرتشت مورد توجه قرار گرفت و آموزش قرآن و زبان عربى و اصول و فروع دين نو در مسجد رواج يافت. آرام آرام خط و زبان عربى جاى خط و زبان پهلوى را گرفت و ترجمه‌ى کتاب‌هاى پهلوى که حاوى دانش توليد شده و جمع آورى شده از تمدن‌هاى گوناگون در گندى‌شاپور بود، به عربى ترجمه شد. مسلمانان علاوه بر مسجد به ساختن مدرسه پرداختند. نمونه‌ى اين مدرسه‌ها که پس از قرن سوم هجرى ساخته شد، در نيشابور، بلخ، هرات و بخارا تا قرن‌ها بعد داير بوده‌اند. تحصيل در آن مدرسه ها رايگان بود و به فراگيران کمک هزينه‌اى نيز پرداخت مى‌شد.

 

بنيانگــــذارى شهـــــر خدا

در سال 141 هجرى قمرى، در زمان منصور خليفه‌ى دوم عباسى و به راهنمايى خالدبن برمک ايرانى، نقشه‌ى بغداد را مهندسان ايرانى طراحى کردند و آن را نزديک يکى از آبادى‌هاى قديم ايران به نام بغداد، به معناى شهر خدا، ساختند. برمکيان آيين کشوردارى را همراه خود به بغداد بردند و پايه‌هاى تمدن اسلامى را بنيان نهادند. در سال 148 هجرى قمرى، منصور به بيمارى سختى مبتلا شد که پزشکان نتوانستند او را درمان کنند. از اين رو، جرجيس پسر بختيشوع، مدير بيمارستان گنديشاپور، براى درمان او به بغداد دعوت شد. اين پزشک ايرانى پس از درمان منصور، چهار سال در بغداد بمان و پزشکى ايرانى را در بغداد آموزش داد. او پس از بازگشت به ايران، عيس‌بن‌ شهلافا را جانشين خود کرد و به اين ترتيب، پزشکى ايرانى به دنياى اسلام راه يافت.

 

خانه‌ دانــش

بغداد در زمان هارون الرشيد به اوج شکوفايى خود رسيد. هارون علاوه بر دعوت از دانشمندان، به گردآورى و ترجمه‌ى کتاب‌هاى خطى از زبان يونانى، سريانى و پهلوى به عربى فرمان داد. پس از هارون، پسرش مامون، بيت‌الحکمه(خانه‌ى دانش) بغداد را بنيان نهاد و به ساختن رصدخانه فرمان داد. اين کارها باعث جذب دانشمندان از جا‌جاى جهان به سوى بغداد و رونق گرفتن آموزش و پژوهش شد. نتيجه‌ى اين فعاليت ها شکوفايى فعاليت هاى علمى و آموزشى در قرن سوم و چهارم هجرى شد که از آن با عنوان عصر طلايى اسلام ياد مى‌شود.

 

دوره‌ آموزشـــــى نظاميـــــه

خواجه نظام المُلک وزير معروف و با تدبير سلجوقيان بود که به ساختن و مجهز کزدن مدرسه‌هايى فرمان داد که به نظاميه شهرت يافتند. نظاميه‌ها که در بغداد، نيشابور، اصفهان، بلخ، مرو و آمل ساخته شده بودند، به صورت شبانه‌روزى اداره مى‌شدند و هزينه‌ى آن‌ها را حکومت پرداخت مى‌کرد. اين نظاميه‌ها برنامه‌ى آموزشى منسجمى داشتند که زير نظر خواجه تنظيم شده بود و تا 150 سال با کم‌ترين تغيير پى‌گيرى مى‌شد. از نقص‌هاى اين مدرسه‌ها اين بود که کم‌کم بحث و گفت و گوى آزاد در آن‌ها کم‌رنگ شد و بيش‌تر بر فراگيرى فقه شافعى، صرف و نحو، ادبيات عرب و قرآن و حديث تاکيد شد.

 

فــــــراز و فــــــرود

با حمله‌ مغول‌ها به ايران بسيارى از شهرهاى آباد ايران، از جمله شهر بخارا، به معناى مجمع دانشمندان، ويران شد. بسيارى از دانشمندان و صنعت‌گران کشته شدند، از کشور فرار کردند يا به اجبار به مغولستان برده شدند. مدرسه‌ها و کتاب خانه‌ها نيز طعمه‌ى آتش شد و تا سه قرن آرامش و آسايش که براى فعاليت علمى ضرورى است، از ميان رفت. بغداد نيز که پايگاه دانش و آموزش جهان آن دوران بود، با حمله‌ى هلاکوخان مغول، از رونق افتاد. اما پس از آشنا شدن نوادگان چنگيزخان با دين اسلام و روى آوردن آنان به اين دين پشتيبان دانش و آموزش، مدرسه‌ها، مسجد‌ها و رصدخانه‌ها ساخته شدند و رونق گرفتند. خواجه نصيرالدين طوسى، وزير هلاکو، او را به ساختن رصدخانه‌ى مراغه ترغيب کرد و خواجه رشيدالدين فضل اﷲ، وزير اولايجاتو، شهرک دانشگاهى رَبع رشيدى را نزديک تبريز بنا کرد. در آن شهرک بيش از 6 هزار فراگير به آموختن مشغول بودند. هزينه‌ى شهرک از وقف فراهم مى‌شد و براى يتيمان نيز مدرسه و خوابگاه وجود داشت. مدرسه‌ى بديعيه در هرات، مدرسه‌ى رُکنيه در يزد و مدرسه‌ى خاتونيه در ... نمونه‌اى از اين مدرسه‌ها است.

 

در ســـــراشيبــــــى

در سال 905 هجرى قمرى با روى کار آمدن شاه اسماعيل صفوى، ايران داراى حکومت مرکزى قدرتمندى شد و ايرانيان طى 225 سال توانستند به ساختن و آبادى شهرها و روستاها بپردازند. ساختن آموزشگاه‌هايى مانند مدرسه‌ى چهارباغ، مسجدشاه و مسجد شيخ لطف اﷲ در اصفهان به دليل وجود امنيت و ثروت کشور در آن زمان رخ داد. در مدرسه‌ها و مسجدهاى آن دوره باورهاى شيعى، احکام، تفسير، اخبار و حديث درس داده مى‌شد و به جز ستاره‌هايى مانندملاصدرا، کم‌تر کسى به علوم عقلى و بحث و گفت‌ و گو علاقه‌ى وافر داشت. البته، در زمان شاه عباس بزرگ، ارتباط ايران با کشورهاى اروپايى برقرار شد و دانش و فن نوين کم‌کم به ايران وارد شد. پس از اين دوره ايران تا به حکومت رسيدن قاجارها ناآرامى و غارت را تجربه کرد و در دوران قاجار نيز در سراشيبى ناآگاهى اُفتاد.

 

جنگهـــــاى بيــــدار کننده

در دوران قاجار جنگ‌هاى ايران و روس رخ داد که با شکست ايرانيان و از دست رفتن بخش‌هاى زيادى از ايران همراه بود. البته ان شکست‌ دردناک باعث شد که دولت‌مردان دلسوز و فرهيختگان جامعه‌ى آن روز به علت شکست ايرانيان آگاه شوند که همانا بى‌خبرى از دانش و فن آن روزگار بود. از اين رو، در سال 1231 هجرى قمرى، 5 نفر دانشجو به انگليس فرستاده شد؛ نخستين چاپخانه‌ى سربى در 1227 هجرى قمرى در تبريز به کار افتاد؛ نخستين روزنامه را ميرزا صالح، از ئانشجويان فرستاده شده به انگليس، به نام کاغذ اخبار در 1253 هجرى قمرى منتشر کرد؛ و نخستين مدرسه به شيوه‌ى امروزى با همت ميرزا حسن خان رشديه در 1254 هجرى قمرى در اروميه و در سال بعد در تبريز کار خود را آغاز کرد.

 

بنيانگـــــذارى دارالفنــــــــون

دارالفنون مرکز آموزشى دانش و فن نوين بود که در سال 1231 هجرى شمسى با تلاش ميرزا تقى‌خوان اميرکبير در تهران بنيان‌گذارى شد. نخستين معلمان اين مدرسه، اروپايى و بيش‌تر اتريشى بودند. نخست صد نفر فراگير از ميان فرزندان اشراف و بزرگان دولتى براى تحصيل در آن انتخاب شدند که در رشته‌هاى نظامى، پزشکى، داروسازى، معدن و مهندسى به تحصيل مشغول شدند. دارالفنون آزمايشگاه فيزيک، شيمى و داروسازى و کارخانه‌ى شيشه و بلور و شمع‌سازى و چاپ‌خانه داشت و فراگيران علاوه بر مطالعه‌ى نظرى، به فعاليت‌هاى عملى نيز مى‌پرداختند. براى مثال، مسيو کرشيش اتريشى، که معلم توپخانه و رياضى بود، به کمک دانش‌جويان خود دستگاه فرستنده‌ى تلگراف ساخت که آغازى براى گسترش ارتباط از راه دور در کشور بود.

 

آمــــوزش و پـــــرورش نــــوين

در بيش‌تر کشورها، گذراندن دوره‌ى مقدماتى براى کودکان پنج و شش ساله و گذراندن دوره‌ى متوسطه براى نوجوانان سيزده ساله اجبارى است. در بسيارى از کشورها حضور دانش‌آموزان پس از يازده‌سالگى در مدرسه‌ها کم مى‌شود؛ البته، آموزش تا بزرگ‌سالى در دانشکده‌ها و دانشگاه‌ها و مرکز هاى آموزش مهارت‌هاى عملى ادامه مى‌يابد. با وجود اين هنوز ميليون‌ها نفر در دنيا از مهارت‌هاى ابتدايى خواندن و نوشتن بى‌بهره‌اند. بر اساس قانون اساسى ايران، آموزش و پرورش براى همه‌ى کودکان و نوجوانان ايرانى تا دوره‌ى متوسطه رايگان است و دولت وظيفه دارد امکان تحصيل را براى همگان فراهم سازد. نظام آموزشى ايران داراى دوره‌ى ابتدايى(پنج سال) دوره‌ى راهنمايى(سه سال) دوره متوسطه( سه سال) و دوره‌ى پيش دانشگاهى است. علاقه‌مندان به کارهاى عملى و فنى نيز مى‌توانند مهارت هاى لازم را در مدرسه‌ها و آموزشگاه‌هاى کارو دانش بگذرانند. دانش‌آموختگان دوره پيش‌دانشگاهى در صورت مموفقيت در آزمون‌هاى سراسرى، به دانشگاه وارد مى‌شوند.


منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: سه شنبه 15 اردیبهشت 1394 ساعت: 13:22 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

استفاده از ابزار و تكنولوژی جديد در آموزش و پرورش

بازديد: 185

براي اولين بار درسال 1900 آموزش و پرورش آمريكا اصطلاحاتي مثل « كمك ديداري » و « وسايل كمك تدريس » را وارد جريان آموزش و پرورش نمود و همچنين دردانشگاهها ودوره هاي تربيت معلم آمريكا اولين بار درس وسايل ديداري ـ شنيداري و تكنولوژي سمعي و بصري متداول شد. عكس العمل روانشناسان درمقابل اين پديده نوين اين بود كه آنرا با رويكرد فناورانه نپذيرفتند بلكه بيشتر به رويكرد فردگرايانه آموزش و رغبت وتوانايي يادگيري فراگيران توجه نمودند. بنياد فورد درسال 1954 تلويزيون آموزشي را راه اندازي و وارد مدارس كرد و سناي آمريكا طرح دفاع ملي تعليم و تربيت را از تصويب گذراند و مدارس بلافاصله شروع به خريد ابزار آموزشي نمودند.

 

از آن تاريخ تا امروز ابزار تكنولوژي آموزشي توسط مدارس خريداري مي شود و پس از گذشت سالها هنوز شاهد خريد بي رويه اين ابزار براي مدارس و در پي آن پرشدن جيب سهامداران شركتهاي ابزارساز هستيم. با كمال تأسف با اينكه بعضي از مدارس ما از ابزار تكنولوژي آموزشي غني هستند ولي درآزمايشگاههاي اين مدارس كمتر كسي از معلمان و دانش آموزان فناور شده است و اين يعني شكست و مهمترين دلايل اين شكست را « عدم توجه مسئولين به مفهوم واقعي تكنولوژي آموزشي » بيان  كرده اند.

 

هـــدف تكنولـــــــوژي آمــــــوزشــــي

هـدف تكنولـوژي آمــــوزشي ترويج تلويزيون، راديو، ماشين آلات آموزشي، كامپيوتر ودستگاه هاي الكترونيكي نيست ولي به معناي نفي آنها هم نيست.

 

تكنولـــــوژي آمــــوزشــــي

تكنولوژي آموزشي عبارت است از روش سيستما تيك، طراحي، اجرا وارزيابي كلي فرآيند ياددهي ـيادگيري كه درآن هدفها معين باشد و از يافته هاي روانشناسان و علوم ارتباطات استفاده گردد تا آموزش مؤثرتر و پايدارتر ارايه گردد. طبق اين تعريف تكنولوژي آموزشي نرم افزاري است كه ابزار رابه خدمت مي گيرد، هرچه زمان به پيش مي رود ابزار مدرن تري پديد مي آيد اگر ديروز باتايپ سربي كتاب هاي درسي دراختيار فراگيران قرارگرفته مي شد امروز كتاب الكترونيكي با قابليت تغيير فونت هاي مختلف دراختيار آنان قرار مي گيرد.اگر ابزار وتجهيزات كلاس درس ديروز ( متأسفانه درايران امروز ) ميز وتخته اي سياه رنگ يا سبزرنگ و چند قطعه گچ بود امروز برنامه هاي رايانه اي يا طرح درس رايانه اي مي تواند با هدايت و نظارت معلمان، امر آموزش وپرورش را تسهيل ببخشد.

 

ابزارهاي تكنولوژي درطول تاريخ همواره براي آموزش و تسهيل بخشيدن به فرايندياددهي ـ يادگيري مفيد وكار آمد بوده اند نكته مهم نوع نگاه مديران و مسئولان به طرز استفاده ازاين ابزارها است امروز در دوره عمومي ( ابتدایی و راهنمایی) با توجه به رويكرد توليد كتاب هاي درسي، طبيعت به عنوان كارگاه واقعي دانش آموزان معرفي شده است و عليرغم اين نگرش بعضي از مديران تلاش مي كنند كه دانش آموزان رادر اتاقكهاي شيشه اي به نام آزمايشگاه گرفتار نمايند با اين باور كه دانش آموزان را تكنولوژيست كنند حال آنكه با وضعيتي كه آزمايشگاههاي كنوني مدارس دارند دانش آموزان مي توانند تنها به شناخت بعضي از ابزار شيشه اي آزمايشگاه ها برسند و عملاً‌ به هيچ فناوري خاصي دست پيدا نكنند. آنچه مهم است اين است كه معلمان درطبيعت ياكارگاه يا آزمايشگاه يا حتي كلاس درس بتوانند دانش آموزان رادردنياي ذهن خود با محيط زندگي درگير كنند وزمينه رابراي  توليد فكر آنان ايجاد نمايند.

 

از ايــــن منظــــــــــر :

* اگر دبير ادبيات بتواند دانش آموزان خود را جوري پرورش دهد كه خوب مطالعه كنند و قصه بنويسند و شعر بسرايند فن آوري آموزشي به كار بسته است.

* اگر دبير علوم كاري كند كه دانش آموزان او خود دست به ‌آزمايش بزنند تكنولوژي آموزشي به كار گرفته است.

* اگر دبير علوم اجتماعي كاري كند تا دانش آموزان درانتخابات شوراي دانش آموزي به رأي اكثريت احترام كنند و مشاركت فعال داشته باشند فناوري آموزشي به كاربسته است.

 

با اين تعريف تكنولوژي آموزشي تجهيزات آموزشي نيست اگر چه تجهيزات و ابزار مي تواند درخدمت تكنولوژي آموزشي قرارگيرد تكنولوژي آموزشي به تعبيري فن به كارگيري ابزاربراي تسهيل فرآيند ياددهي ـ يادگيري مي باشد.

 

سخن اين جا است كه امروز روش تدريس خطابه اي و سخنراني روشي بسيار كهنه است اگرچه هنوز به عنوان يكي از روش هاي آموزشي در ـ بعضي مواقع خيلي هم سودمند ـ  به كارگرفته مي شود اما روحيه نسل حاضر و حضور رقابتي ديگر رسانه ها درمقابل صدا و لحن معلم ايجاب مي كند كه مسئولين ابزار تكنولوژي را به استخدام معلمان درآورند و در اين ميانه معلم را تنها نگذارند. اگر تجهيزات لازم و متناسب تئوري هاي تغيير فراهم نگردد ممكن است همه اين تلاشها بي نتيجه بماند وقتي ما براي معلمان سميناروكارگاه برگزار مي كنيم واز روش هاي فعال تدريس سخن مي گوييم از طرفي نُرم فراگيران هركلاس 50تا60 نفرمي باشد و وجود ميز ونيمكت هاي خلاقيت كش فرصت حضور چهره به چهره ي دانش آموزان را از دست داده است ودركلاس هاي غير استاندارد و كوچك بدون نوركافي تدريس صورت مي گيرد،يعني پنبه كردن آن چه ريسه شده است.

 

وقتي كه درمراكز تربيت معلم اساتيد ضمن خدمت كه دوره هاي روش تدريس فعال را تدريس مي كنند ، خود بدون استفاده از كمترين ابزار تكنولوژي آموزشي هنوز از روش سخنراني استفاده مي كنند چگونه بايد انتظار داشت دانشجویان در آینده معلمان مجري روش هاي تدريس مشاركت جويانه باشند.

 

آموزش و پرورش ناگزير است كه براي هماهنگي با تئوري تغييرنگرش وروش نسبت به بكارگيري تجهيزات مناسب وابزار مدرن تكنولوژي آموزشي اقدام نمايد و همچنين نسبت به تهيه مهمترين وسيله و ابزار دنياي فرا صنعتي از تاريخ يعني رايانه همت بگمارد و تلاش كندكه تكنولوژي واستفاده ازآن رانيز به فراگيران بياموزاند،چراكه اگر ديرتراقدام نمايد ديري نمي پايد كه استفاده از رايانه به عنوان يك وسيله سرگرمي در باور فراگيران نهادينه شود مطمئن باشيد كه اگر رايانه نتواند درخدمت فرآيند ياددهي ـ يادگيري درآيد به طوري كه معلمان و فراگيران به وسيله آن به اطلاعات جديدي برسند و خود نيز اطلاعات جديدتري توليد نمايند بي شك يك ابزار افيوني براي نيروي انساني در آموزش و پرورش محسوب خواهد شد. ظرفيت آموزش وپرورش درقالب مدرسه يادانشگاه مجازي ظرفيتي نيست كه به سادگي بتوان از كنارآن گذشت توجه به مدرسه مجازي وراه اندازي آن درايران با توجه به بحث آموزش از راه دور وبچه هاي لازم التعليم قطعاً موجب صرفه جوئي اعتبارات كلاني خواهد شد.

 

از اين مبحث كه بگذريم بحث آموزش وپرورش مادام العمر Lifelonglearningو استفاده از مهارت هاي زندگي درطول تدريس وتحصيل هاي نيمه وقت همه وهمه دست به دست هم مي دهند تاهرروز مدرسه مجازي معناي كاربردي تري درزندگي بشر فردا پيداكند. امروز آمارهاي فراگيران مدارس مجازي درايران تا مرز دوميليون نفرتخمين زده شده است( گزارش كار شناسان وزارت آموزش و پرورش سال1382 ) واگر توجه به مدارس مجازي با اين سرعت به پيش برود طولي نمي كشد كه درشهرهاي صنعتي وكلان كشور بازار مدارس رسمي ايران هم كساد شود ودانش آموزان فقط براي كسب مدرك درمدارس ايران ثبت نام نمايند هرچند بسياري از روشنفكران وصاحب نظران اعتقاد دارندكه فراگيران بعضي از مهارت هارا بايد در مدارس ودر اجتماع دانش آموزان بياموزند امابعضي ديگر اعتقاد دارند كه دوره ابتدايي به تنهايي مي تواند براي كسب اين مهارت ها كفايت كند. به هرحال پديده مدرسه مجازي يك پديده اي جدي وباور شدني است ونظام آموزش وپرورش ايران براي رضايت مشتريان خودو از دست ندادن آن ها مجبور به پذيره از اين مبحث جديد است هرچند پيش زمينه استفاده ازاطلاعات الكترونيكي و يادگيريالكترونيكيe_learning ) ) مدرن دنيا داشتن شاهراه هاي اطلاعاتي در كشور مي باشد.

 

سخن آخـــــــــر اينكـــــــــه:

آموزش و پرورش ناگزير است براي استفاده از ظرفيت دنياي مدرن و هماهنگي با جهاني جديد كه در انتظار آن است تلاش كند تا به ترويج و توسعه تكنولوژي آموزشي متناسب با آموزش و پرورش مترقي توجهي آگاهانه و جدي داشته باشد.

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: سه شنبه 15 اردیبهشت 1394 ساعت: 9:10 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,
نظرات(0)

عصر دگرگونی‌ها درآموزش و پرورش

بازديد: 117

معلم کارآمد و اثربخش فردی است که علاوه بردانسته‌های علمی، توانایی مدیریت کلاس درس خود را داشته باشد و با توجه به موقعیت و ویژگیهای دانش‌آموزان شیوه مدیریتی متناسب با آن را انتخاب می‌کند. در بعضی از مواقع شرایط کلاس ایجاب می‌کند جوی دوستانه و صمیمی حاکم شود و در زمان دیگر اقتدار معلم و سخت‌گیری‌های او زمینه مناسب برای پر بار بودن کلاس خواهد بود. معلم با ذکاوت و توانمند در عین حالی که در كلاس جوی آرام فراهم می‌کند در جهت رسیدن به هدفهای آموزشی خود گام موثری بر‌ می‌دارد.

 

نحوه تحول آموزش و پرورش در همه كشورهای جهان چالشی بزرگ برای دولت ها است. حتی پیشرفته ترین نظام های آموزش و پرورش جهان مدام تئوری های جدیدی ارائه می دهند و می كوشند با ایجاد تغییرات لازم در نظام آموزش و پرورش خود، برای رویارویی با مقتضیات عصر جدید آماده شوند. یكی از پیشروترین كشورها در این زمینه انگلیس است. انگلیسی ها به صرف هزینه های زیاد برای تغییرات دائم در نظام آموزشی شان مشهورند. با این همه آنها همیشه از نظام آموزشی خود ناراضی اند و در نتیجه این تغییرات را به طور دائم اعمال می كنند. به عنوان مثال آخرین نظریه آنها این است كه باید از سن دو سالگی آموزش جدی را به كودكان آغاز كرد. نظام آموزش و پرورش ما هم از این قاعده مستثنی نیست. تاكنون بارها تغییراتی در شیوه كار آموزش و پرورش به وجود آمده و حالا كه با كم شدن تدریجی تعداد دانش آموزان ، هم از هزینه های آموزش و پرورش كاسته می شود و هم كلاس ها كم جمعیت تر می شود، بهتر می توان به تحقیقات و پیاده كردن تجربیات موفق سایر كشورها در نظام آموزش و پرورش پرداخت.


یكی از بزرگترین موضوعاتی كه آموزش و پرورش ما می تواند به آن بپردازد ایجاد سیستم آموزش فعال در كلاس های درس است تا دانش آموز فكر كند، كار كند و معلم افكار دانش آموزان را هدایت كند. به عبارتی لازم است آموزش و پرورش از حالت حافظه محوری خارج شود. همچنین لازم است حداقل آموزش ها و مهارت هایی كه دانش آموزان برای ورود به عرصه كار و زندگی نیاز دارند به آنها داده شود. این آموزش هم فقط سواد خواندن و نوشتن نیست. چراكه مفهوم سواد درجهان امروز تغییر كرده است. آموزش باید جزو ذات دانش آموز شود تا او بتواند تحلیل كند و مسئله حل كند و گلیم خودش را از آب بیرون بكشد و نیز توانایی كار با رایانه را برای كسب و تحلیل اطلاعات داشته باشد.


● در تعریف سواد تجدید نظر كنیم
با ورود به قرن ۲۱ میلادی و گذار از جامعه صنعتی به جامعه اطلاعاتی، سواد دیگر همان معنی كلاسیك توانایی خواندن و نوشتن را ندارد. بلكه مفهوم سواد، سواد الكترونیكی و به عبارتی توانایی استفاده از رسانه های الكترونیكی به خصوص اینترنت است و مؤلفه های دیگری را هم دربرمی گیرد. همین سطح سواد الكترونیكی و به روز شدن اطلاعات فارغ التحصیلان یكی از مهمترین چالش های كشورهای در حال توسعه از جمله ایران، در قرن ۲۱ به شمار می آید. چرا كه در جامعه اطلاعاتی كسی كه خواندن و نوشتن می داند و حتی فراتر از آن تحصیلات عالی دارد ولی به عنوان مثال نحوه استفاده از اینترنت را نمی داند باسواد تلقی نمی شود. همین امر تغییر بنیادین در نظام های آموزشی را می طلبد. در حالی كه در كشور ما هنوز تعداد رایانه نسبت به جمعیت بسیار كم است و هنوز دانش آموزان زیادی پیدا نمی شوند كه به رایانه دسترسی داشته باشند یا نحوه استفاده صحیح از رایانه را بدانند.


ماهرخ مرتضوی كارشناس تكنولوژی آموزشی می گوید: «رایانه و عصر اطلاعات نحوه تدریس و ارزشیابی و برنامه های درسی مدارس را تغییر داده و می دهد. در مدارس جدید دانش آموزان می آموزند تا انبوهی از اطلاعاتی را كه از اینترنت می گیرند پردازش كنند و از این اطلاعات در جهت یادگیری بیشتر استفاده كنند. همچنین آنها می توانند با منابع علمی جهان ارتباط برقرار كنند. در این شرایط اگر دانش آموزان ما سواد الكترونیكی نداشته باشند، نمی توانیم انتظار داشته باشیم كه در آینده همگام با تحولات جدید پیش بروند. چراكه تجار با سواد الكترونیكی می توانند بهتر تجارت كنند، كارمندان می توانند مهارت هایشان را افزایش دهند و مدیران دانش مدیریتشان را افزایش دهند.»


بنابراین اگر ما می خواهیم در دسته كشورهای پیشرفته باشیم و فرهنگ خود را اشاعه دهیم لازم است نهضت سوادآموزی الكترونیكی را جدی بگیریم و آموزش و پرورش سواد الكترونیكی را در سرلوحه اهداف خود قرار دهد. در درجه اول لازم است رایانه و اینترنت با قیمت ارزان در دسترس همه قرار بگیرد و همه رایانه را جزو وسایل ضروری منزل خود به شمار آورند و دانش آموزان در همه مدارس از جمله در مناطق محروم رایانه و اینترنت در اختیار داشته باشند. همچنین از آن مهم تر لازم است كه در درجه اول معلمان آموزش ببینند تا بتوانند خودشان از رایانه و اینترنت به بهترین وجه استفاده كنند و شیوه استفاده از رایانه و اینترنت و تحقیق را به دانش آموزان بیاموزند.


● آموزش مهارت های غیردرسی ضروری است
نظام های آموزشی بسیاری از كشورها هدف ایجاد مهارت های غیر درسی را برای ورود به بازار كار و افزایش آستانه تحمل و بردباری برای مواجهه با پیچیدگی های جوامع امروزی جدی می گیرند. اما با وجود گام هایی كه برداشته شده ما هنوز نتوانسته ایم آموزش های متناسب با فناوری های قرن ۲۱ را در نظام آموزش و پرورش مان لحاظ كنیم و همچنان جای خالی بسیاری از مباحث مربوط به مهارت های زندگی در نظام آموزشی ما به چشم می خورد. بعضی از این مهارت ها، مهارت هایی هستند كه هم در محیط كار و هم در زندگی روزمره و خانوادگی لازمند. به عنوان مثال می توان از مهارت حل مشكل، مهارت تحلیل و روابط عمومی نام برد. بنابراین از نظام آموزشی انتظار می رود حداقلی از مهارت هایی كه مردم به آنها نیاز دارند را آموزش دهد. با كاسته شدن از جمعیت دانش آموزی، نظام آموزشی می تواند در كلاس هایی كه از جمعیت آنها كاسته شده، مهارت هایی نظیر كار گروهی را به دانش آموزان آموزش دهد.


واقعیت این است كه بر اساس شیوه های جدید آموزشی دنیا، دیگر نظام های آموزشی انبوهی از اطلاعات ریز را آموزش نمی دهند و شیوه حافظه محوری را كنار گذاشته اند، بلكه توانایی حضور ذهن، تشخیص، انتخاب، استدلال و مشاركت را می آموزند. در عصر جدید كسانی كه می خواهند وارد بازار كار شوند باید توانایی مناظره، تمركز و گزینش اطلاعات را داشته باشند. به این ترتیب از این توانایی برخوردار می شوند كه به عنوان مثال با رجوع به اینترنت اطلاعات مورد نیازشان را تأمین كنند و خود را در هر زمانی با مقتضیات حرفه خودشان و یا هر حرفه جدیدی كه می خواهند وارد آن شوند وفق دهند.


مرتضی خلخالی كارشناس باسابقه آموزشی می گوید: «دانش آموزان باید مهارت جست و جوی منابع مورد نیاز و استفاده از داده ها و كتاب های مرجع و راهنما و امكانات رایانه و اینترنت را برای اندیشیدن و ابداع داشته باشند و فرصت های فراوانی را برای مشاهده، جست و جو، پیشنهاد طرح ها و اجرای آنها، ارزیابی شواهد و نتایج و استفاده از بازخوردها برای تعدیل مسیر در اختیارشان قرار دهیم.»


● می توان آموزش كارآفرینی را در كتاب ها گنجاند
در كشور ما مدتی است كه كارآفرینی اهمیت زیادی یافته است و بسیاری از دستگاه های دولتی و سازمان ها برنامه هایی را برای افزایش تعداد كارآفرینان تدارك دیده اند. منتها تجربه موفق سایر كشورها نشان می دهد كه برای پرورش انسان های كارآفرین باید مفاهیم مربوط به كارآفرینی به شكل پر رنگی در كتاب های درسی گنجانده شود. مدت هاست كشورهای پیشرفته به این نتیجه رسیده اند برای این كه نسل بزرگسال كارآفرینی پرورش دهند، باید آموزش كارآفرینی را از دوران كودكی و نوجوانی آغاز كنند. چراكه كودكی كه با پول و كسب و كار درست و شرافتمندانه آشنا می شود، در آینده نیز انسانی خلاق و پولساز خواهد بود. جامعه ما نیز به وجود چنین انسان هایی نیاز مبرم دارد.


ژاپن نخستین كشوری بود كه آموزش كارآفرینی را از مدرسه شروع كرد. به این ترتیب نوجوانان ژاپنی در دبیرستان های این كشور آموختند كه چگونه باید در حین تحصیل كار كنند و از كار خود سود به دست آورند. آنها به این ترتیب به جهش صنعتی كشورشان كمك كردند. این تجربه و تجربه موفق سایر كشورها نشان می دهد كه برای پرورش انسان هایی كارآفرین باید مفاهیم مربوط به كارآفرینی به شكل پررنگی در كتاب های درسی ایران نیز گنجانده شود.


از طرف دیگر هم برای این كه انسان های كارآفرینی داشته باشیم، باید به دانش آموزان كمك كنیم كه خلاقیت شان را حفظ كنند. روانشناسان می گویند كه بیشتر كودكان زیر ۵ سال ایرانی خلاق اند ولی فقط تعداد كمی از آنها بعد از ۵ سالگی خلاقیت شان را حفظ می كنند. این به معنای آن است كه نحوه آموزش و پرورش كودكان ما صحیح نیست. ما در خانه و مدرسه ذهن كودكانمان را با اطلاعات از پیش تعیین شده پر می كنیم و این رویه را تا پایان دوران مدرسه ادامه می دهیم. به این ترتیب كودكان و نوجوانان ما توانایی كشف، اختراع، استنتاج و نیز قوه خلاقیت شان را از دست می دهند. به این ترتیب نمی توانیم چنان كه باید افراد كارآفرین پرورش دهیم.


ایراد نوع آموزش ما در این زمینه این است كه از پیش تعیین شده است. در حالی كه كودكان خودشان باید به جست و جوی اطلاعات بپردازند و با محرك های گوناگون از جمله ارتباط با طبیعت، افراد و فیلم های مناسب مواجه شوند. موضوع دیگری كه در آموزش و پرورش كشورهای پیشرفته جدی گرفته می شود این است كه همه كودكان باید دوره پیش دبستانی را بگذرانند. در مهد كودك های این كشورها هم امكانات زیادی برای توسعه تفكر خلاق بچه ها ایجاد شده و برای هر گروه سنی محیط های بازی و اسباب بازی های ویژه مهیا شده است. مهدهای كودك در این كشورها، پرورش خلاقیت های ذهنی، مهارت های فیزیكی، مهارت های ارتباطی و گفتاری، خلاقیت و حس استقلال را هدف قرار داده اند. تمام اینها دست به دست هم می دهد كه از كودكان امروز، افرادی با ایده های نو و كارآفرینانه به وجود بیاید. در نهایت اجباری شدن آموزش پیش دبستانی از نیازهای مبرم نظام آموزش ما است.


البته شرط موفقیت تمام این برنامه ها معلمان هستند. معلمان باید به طور مداوم آموزش ببینند و مطمئن شویم كه با علاقه وارد این حرفه می شوند زیرا تا زمانی كه معلمان متحول نشوند، نمی توان امیدی به تغییر شیوه آموزش و پرورش داشت. حالا كه تعداد دانش آموزان كاهش یافته می توان به بازآموزی معلمان پرداخت و حتی آنها را به خارج اعزام كرد و یا از استادان خارجی برجسته دعوت كرد تا به معلمان آموزش دهند و به تحول در نظام آموزش و پرورش كمك كنند.

 

 

منبع: روزنامه ایران، ۱۷ مهر ۱۳۸۷


منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: دوشنبه 14 اردیبهشت 1394 ساعت: 21:35 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

اولویت آموزش و پرورش و ارزش معلمان

بازديد: 177

 جامعه چه تصوری از آموزش و پرورش دارد؟

راستی اهمیت آموزش و پرورش تا کجاست؟

 ساختار این نهاد را چه کسانی بوجود آورده اند؟

 آیا بدون در نظر گرفتن دانش آموزان و معلمین تصور این نهاد میسر است؟

زمانیکه ما چشم خود را باز می کنیم و به اطراف نگاه میکنیم آثار تمدن و تکامل بشر را در همه جا می بینیم مثل ساختمانهای گوناگون، ماشینها، کارخانه ها، خیابانها، باجه های تلفن، گوشهای همراه، مغازه های گوناگون، انواع ترنها، قطارها، متروها، هواپیماها، ووو. همه این ها مرهون کار و زحمت معلم است.

وقتی صبح از خواب بیدار میشوید و احساس کسالت و بیماری می کنید ممکن است به پزشک مراجعه کنید. آیا تا حال به چهره پزشکی نگاه کرده اید؟ و آیا به تعلیم دهندگان او فکر کرده اید؟

شاید هم به کارخانه ای بروید و از گستردگی و پیچید گی آن تعجب کنید. و کارگرانی را ببینید که در آ نجا کار میکنند واز این راه ارتزاق می کنند. وشاید هم مهندسی را ببینید که پشت دستگاه های پیچیده ای ایستاده اند و آن را مدیریت میکنند. در آن صورت باید بدانید دست معلم در این جا هم در کار بوده است.

 شاید هم در کنار خیابانی ایستاده باشید اتومبیل مدرنی را ببینید که با سرعت در حال حرکت است تعجب کنید. آیا تا حال به سازندگان و طراحان آن توجه کرده اید؟ آیا می دانید چه کسانی طراحان و سازندگان آنرا تربیت کرده اند.

به کودک خردسال خود که تازه به مدرسه رفته است در کنار معلم اش نگاه کنید فکر می کنید چه می بینید؟ کسی را میبینید که باید به کودک شما به سختی خواندن و نوشتن را یاد بدهد. نعمتی که خداوند به آن در قرآن کریم قسم خورده است. آیا کودک شما بدون خواندن و نوشتن فرد بزرگی خواهد شد تا در آینده به آن ببالید.آیا او بدون معلم می تواند دکتر، خلبان، مهندس، استاد و غیره شود؟

آیا شما لجاجت و یک دندگی فرزند خود را دیده اید؟ .آیا می دانید که آنها چقدر پر انرژی ی و اعصاب خرد کن هستند؟ و آیا می دانید که آنها چگونه تمایل به مسخره کردن دیگران از جمله معلم خود دارند؟ و آیا می دانید آنها به خاطر شیطنت و شوخی ممکن است معلمی را کلافه کنند؟ به نظر شما رفتار با این گونه افراد بازی گوش کار آسانی است؟ آنهم نه با یک یا دو نفر بلکه یک کلاس بیست یا سی نفره،  کلاسی که هر کس منحصر به فرد است و معجونی از افراد با چشمان شیطنت آمیز به معلم نگاه می کنند. چه کسی جز معلم مسئولیت آنها را به عهده دارد؟  

از اینکه فرزند شما رئیس یک شرکت بزرگ شده است افتخار می کنید؟ کمی به گذشته او فکر کنید. به افرادی که در شرکت خدمت می کنند هم نظری بیفکنید؟ ببینید دستهای پنهان معلم را میبیند؟ آن موقع متواضع خواهید شد.

ببینید ماهواره ها را چگونه می توان در مدار زمین قرار داد. و ببینید چگونه با هواپیما میتوان به راحتی به هر کجا دنیا سفر کرد. آیا ممکن است همه اینها خودبخود به وجود آمده است و آموزنده رسمی نداشته باشد؟ اما نه، میدانیم که این مسئولیت سنگین برعهده گروهی از معلمان نخبه گذاشته شده است.

   امروزه فرزندان ما سالهای زیادی را در مدارس در کنار معلمان سپری می کنند معلمان هستی بخش فرزندان ما هستند آنان به فرزندان ما دلسوزی می کنند بدون این که منافعی از این کار داشته باشند. وقتی فرزند ما نمره بیست می گیرد معلم خوشحالی می کند. راستی چرا باید معلم خوشحال شود آیا این به این معنا نیست که معلم انسان را دوست دارد و به آن عشق می ورزید. معلم بدون اینکه پدر یا مادر فرزند ما باشد بخاطر او عصبانی می شود حرص و جوش می خورد و ناراحت می شود شاید هم به خاطر همین او را از کلاس اخراج می کند.یا تنبیه کند.

اگر اینقدر مقام یک معلم مهم و برتر است. پس اگر ما نتوانیم معلمان قوی تربیت کنیم به نظر شما چه وضعی پیش میآید؟

در این رابطه دو جامعه را مثال می زنیم:

دو جامعه  و را در نظر بگیرید. در جامعه  A معلم مورد احترام است ( البته نه احترام شعاری) ارزش او را تا آنجا بالا برده اند که کسی به پای او نمی رسد. مشکلات او را چنان بررسی کرده اند که رضایت او بدست آمده است. چنان فکرش آسوده شده است که به مطالعه و تفکر می پردازد. دیگر او مستاجر دانش آموز خود نیست. به معلم بودنش بسنده کرده است و چند شیفته کار نمی کند. و مسافر کشی دانش آموزان خود نیست. خود او و خانواده اش مورد احترام و حمایت است.ووو.

  اما در جامعه B وضعیت به گونه ی دیگر است. مدیران خنگ مسئولیت ها را به عهده گرفته اند و بر انسانهای ذاتاً شریف مدیریت می کنند و این باعث نابسامانی وضعیت انسانهای شریف و نا بسامانی وضعیت خودشان شده است اما باز هم مسئله در جای دیگری بررسی می کنند اما کسی نیست به این ها بگوید ای خنگ ها ...

 در چنین جامعه ای گر چه ارزشهای مقدسی مقام معلمان را تعالی بخشیده  اما به علل گوناگون آنها تحقیر شده اند. و قدرت پرواز ندارند. هنوز آنها در سطح نیازهای اولیه خود هستند. ارزش و مقام آنها در حد شعار باقی مانده است. با اینکه آنها نیمه جان هستند باز هم پتک را بر سر آنها فرود می آورند. گویا آنها به زحمت قد علم کرده اند.در چنین جامعه ای دانش آموزان قدرتی در معلم نمی بینند. در نتیجه چون قدرتی ندارند الگویی و پذیرشی هم در میان نیست. مقام او در جامعه در مقابل مقام دیگران پایین است چون امنیت روحی و روانی و اقتصادی او نسبت به دیگران پائین است. آموزش و پرورش در مشکلات عدیده ای فرورفته است و برای حل آنهم آدمهایی پیدا نمیشود. به علت اقدامات نسنجیده  ترازوی  قدرت به نفع دانش آموزان سنگینی کرده .و موجب تضعیف معلمان شده است.او فریاد میزند و شکوه ها می کند اما آنرا جدی نمی گیرند. با این وجود آیا ممکن است معلم دست به فرافکنی نزند؟

راستی این دو جامعه را با هم مقایسه کنید و ببینید کدامیک می تواند معلمان نیرومند و موثر تربیت کند؟ معلمان در کدام جامعه عزیز هستند؟ ودر کدام جامعه خلاقیت وجود دارد؟ و در کدام جامعه آموزش و پرورش رشد پیدا می کند؟ و کدام جامعه به ارزش والای معلم پی برده است؟ و در کدام جامعه معلمان بیشتر وجدان کاری خواهند داشت؟ و کدام جامعه پیشرفت خواهد کرد؟

آموزش و پرورش در عمل و حقیقتاً نسبت به همه نهادهای جامعه تقدم بنیادی دارد. اگرچه ما به این مسئله اعتقادی نداشته باشیم یا آنرا در تقدم قرار ندهیم. اما نگاه کنید و ببینید وضعیت آموزش و پرورش چگونه است؟ فقط بودجه تخصیص یافته آنرا در نظر بگیرد.

مدارس از دانشگاهها هم اهمیت بیشتری دارند. شما مقایسه کنید ببیند آموز گاری که تازه خواندن و نوشتن را به کودکان می آموزد با استادی که در دانشگاه به دانشجو علم می آموزد. کدامیک کار مهمی را انجام می دهند. مگر نه  این است که آموزگار آن  دانشجو را برای استاد فرستاد است؟

با اینکه آموزش و پرورش مهد مقدم تعلیم و تربیت است. اما ببینید چگونه معلمان برای ادامه تحصیل مشکل دارند؟ و چگونه آنها رها شده اند؟ و چگونه آموزش عالی افراد با مدارک لیسانس و فوق لیسانس و دکتری تربیت می کند ولی آموزش و پروش سهم ناچیزی دارد و معلمان اکثرا مشکل آموزش دارند؟ چگونه ممکن است نهادی که خود متولی تعلیم و تربیت است اینگونه در حاشیه نگریسته شود؟

  سعادت و شقاوت یک جامعه به آموزش و پرورش آن بستگی دارد. اما ببینید با این نهاد مهم چگونه غافلانه بر خورد می شود. باید مسئول فرد بسیار خنگی باشد که نتواند این مسائل را درک گند.

 شاید به خاطر همین عدم درک است که برخی معلمان را مصرف کننده می دانند و برخی آنها را آدمهای نجیب و صبوری می دانند که باید سختی ها را تحمل کنند. برخی نیز سه ماه تعطیلی را به رخ می کشند. برخی نیز پا را فراتر گذاشته اند و احمقانه می گویند مگر معلمان چکار می کنند.

البته نباید فکر کرد که معلمان فقط به فکر اصلاح وضعیت خویش هستند بلکه معلمان خواستار اصلاح وضعیت کلی نهاد آموزش و پرورش به عنوان یک نهاد بنیادی و برتر نسبت به نهادهای دیگر هستند تا  بتوانند یک جامعه بالنده ایجاد نمایند. حق و حقوق آنها هم بخشی از کار است.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: دوشنبه 14 اردیبهشت 1394 ساعت: 8:56 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,
نظرات(0)

ليست صفحات

تعداد صفحات : 4

شبکه اجتماعی ما

   
     

موضوعات

پيوندهاي روزانه

تبلیغات در سایت

پیج اینستاگرام ما را دنبال کنید :

فرم های  ارزشیابی معلمان ۱۴۰۲

با اطمینان خرید کنید

پشتیبان سایت همیشه در خدمت شماست.

 سامانه خرید و امن این سایت از همه  لحاظ مطمئن می باشد . یکی از مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه   09159886819  در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما  فرستاده می شود .

درباره ما

آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس