سایت اقدام پژوهی - گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان
1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819 - صارمی
2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2 و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .
3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل را بنویسید.
در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا پیام بدهید آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet
ویژگیهای رفتاری و روانی دانش آموزان در آموزش کلاسی
تهیه و تنظیم :
شماره پرسنلی :
تابستان 1393
مقدمه
دانشآموزان به عنوان آینده سازان جامعه ، افرادی حساس با ویژگیهای منحصر به فردی هستند که قسمت عمده شخصیت آنها ، در همین دوران نوجوانی و در کانون همین کلاسها و در مدارس شکل میگیرد. توجه به ویژگیهای منحصر به فرد و نیر خصوصیات عمومی دانشآموزان و ایجاد بستری مناسب برای آموزش آنها ، میتواند گره از بسیاری از مشکلات بعدی باز کند. نگاهی گذرا به ویژگیهای رفتاری شاگردان ما را به تعدادی از ویژگیهای روانی سوق میدهد.
اضطراب
علی رغم باور عمومی ، اضطراب به معنی واقعی کلمه ، عاملی مشکل ساز نیست، بلکه عامل بسیاری از پیروزیها میباشد. فرد بدون داشتن اضطراب نمیتواند به موقعیتهای بهتر و موثرتر برسد. اما نوع شدید آن که غیر قابل تحمل باشد، برای فرد ایجاد مشکل خواهد کرد. اضطراب در واقع ، واکنش در مقابل خطری که وجود خارجی ندارد، میباشد. میتوان فردی را در نظر گرفت که با وجود داشتن فرصت کافی باز هم مسیرش را تا مقصد میرود که مبادا دیر برسد.
و یا دانشآموزی که درس خود را خوبی یاد گرفته اما از ترس فراموش کردن بطور مداوم ناخنهای خود را میجود. به این ترتیب اضطراب برای دانش آموز مانند مرض میشود و در صورت عدم مقابله صحیح با آن تبدیل به یکی از خصوصیات او میشود و حتی ممکن است اقدام بیموقع در جهت رفع این مشکل کمکی به ما نکند. یک معلم یا پدر و مادر آگاه خیلی زود میتواند کودک یا نوجوان پرخاشگر را تشخیص دهد. رنگ او همواره پریده و خودش نگران است. ضربان قلبش شدید میباشد و میل به پرخاشگری دارد.
باید این سوال را برایش ایجاد کنیم که وقتی خطری وجود ندارد، چرا باید واکنش وجود داشته باشد؟ بنابراین اقدام نخست ایجاد آگاهی است که هیچ خطر خارجی که عامل این حالت ترس کاذب شده، وجود ندارد. قدم بعدی مطمئن ساختن فرد از عواقب این مسئله است. باید یک فرد مضطرب را اندک اندک از موقعیت اضطرابآورش دور کنیم و به او اطمینان بدهیم که نگرانی بیش از اندازه واقعا لازم نیست در صورت پاسخ ندادن فرد باید از والدین او کمک بگیریم.
خود کمبینی
خود کمبینی در تضاد با اعتماد به نفس و یکی از موانع بزرگ رشد شخصیت یه شمار میرود. فردی که فکر میکند کمتر از دیگران است و چیزی برای عرضه ندارد، در واقع دارای عقده خود کمبینی است. او در مسابقهای شرکت نمیکند، از بازیهای دسته جمعی گریزان است و از این رو در مقام مقایسه با دیگران احساس وحشت میکند. وظیفه یک معلم در برابر دانش آموز خود کمبین دشوار است.
او باید بتواند تشخیص دهد ناتواناییهای جسمی ، نامناسب بودن لباس و حتی اسم در احساس خود کمبینی دخیل هستند. برای چنین مشکلی نباید به این کودکان به عنوان افرادی بیمار توجه نشان بدهیم، بلکه باید آنها را همانند سایر افراد بشماریم، تنها با این تفاوت که آنها یک مشکل قابل حل دارند. یک معلم توانا با دادن مسئولیتهای قابل اجرا و در اندازه توان این افراد و با یاری کردن آنها در به سامان رسانیدن آن کار ، لذت اعتماد به نفس و پیروزی را به فرد میچشاند.
احساس مهم بودن
غالبا انسانها دوست دارند ارزش واقعیشان توسط اطرافیان دریافته شود. شاید نتوان کسی را یافت که خود را از برخی جهات بهتر و برتر از دیگران بداند. البته بسیاری از افراد این میل درونی را آشکار نمیسازند، اما این بدان معنی نیست که چنین میلی وجود ندارد. افراد خود را مهم میدانند و سعی میکنند این مهم بودنشان هم برای خودشان و هم برای دیگران آشکار و روشن باشد.
اگر معلم بتواند به این احساس افراد ارزش قائل شود و به آنها از صمیم قلب احترام بگذارد و یادآوری کند که واقعا با هوش ، توانا و موثر هستند، هنر معلمی خود را ایفا کرده است. نباید یک کودک یا نوجوان را که به طرز ناشیانه ابراز وجود میکند، سرخورده کرد، بلکه باید به جنب و جوش و فعالیت او اهمیت داد. اهمیت به احساس مهم بودن و تقویت آن باعث میشود، طرف مقابلمان ما را به عنوان فردی منحصر بپذیرد و بدین وسیله ما نفوذ قابل ملاحظهای بر روی او خواهیم داشت.
حسادت
حسادت در افراد مختلف و به اشکال متفاوت جلوه میکند. چشم همچشمی و مبارزه و رقابت نتیجه داشتن همین صفت است. حسادت میتواند مبنای بسیاری از پیروزیها هم باشد، به شرط آنکه فرد به نسبت معمول و متعارفی این خصیصه را داشته باشد. اغلب دانشآموزان به دوستان صمیمی خود حسادت میکنند و دوست دارند همیشه نمره خودشان از نمره او بیشتر باشد و این عاملی در ایجاد رقابت بین دو نفر میباشد. ممکن است سوال اشتباه دوستش را که معلم متوجه نمیشده است، او بدهد. یک معلم نباید در اندیشه سرکوب این صنفت باشد، بلکه باید بتواند این ویژگی را در مسیر صحیح خود هدایت کند. اصولا نقش یک معلم در پرورش افراد باید نقش هدایتکننده باشد نه راهبرنده.
یک معلم میتواند حس رقابت و حسادت را در گروهها ایجاد کند. مثلا بدین ترتیب که افراد کلاس را در گروههای خاصی تقسیم کند. یادگیری در گروهها به اختیار باشد. سپس نامی را که هر گروه برای خود میپسندد برای آن گروه انتخاب کند. سپس به طور غیر مستقیم به ایجاد رقابت در این گروهها بپردازد. او میتواند نمرات تمام افراد گروه جمع کرده و از آنها میانگین بگیرد و عدد بدست آمده را به عنوان نمره یک گروه در نظر بگیرد.
اعتماد به نفس
شناخت مثبت و سازنده که هر فرد از خود دارد، اعتماد به نفس میباشد. اعتماد به نفس به فرد کمک میکند تا نیروی درونی خود را به خوبی شناخته و از آنها در جهت شکوفایی استعدادها و بهبود زندگی خود بهره ببرد و فردی که اعتماد به نفس دارد در مقابله با مشکلات خود را نمیبازد و استقامت و پشتکار فراوانی از خود نشان میدهد. او در شرایط دشوار همواره خود را آماده نشان میدهد. و همواره دارای این تصور است که بهتر از هر کسی از عهده کارها بر میآید یک معلم در کلاس درس بدون شک با چنین افرادی مواجه خواهد شد. عدم توجه به این صفت باعث میشود، دانش آموز از معلم خود دور شود.
او دارای اثری نهفتهای است که باید توسط معلم و در جهت مثبت آزاد شود. میتوان با دادن مسئولیت نمایندگی کلاس به فرد این احساس او را ارضا کرد. در مقابل افرادی هم هستند که اعتماد به نفس آنها بسیار ضعیف است، این صعف را هم میتوان جبران کرد. یک معلم نباید دانشآموزی را که جسارت خودنمایی ندارد به حال خود رها کند. او باید در مقابل هر اظهار وجود دانشآموز خجل و سر به زیر او را در یک موقعیت دلپذیر قرار دهد. این موقعیت دلپذیر نقش تقویتکننده مثبتی را ایفا میکند که باعث میشود فرد رفتار دلیرانه را تکرارکند.
بیبند و باری
هر معلمی در کلاس درس خود با عدهای دانشآموزان نامرتب و بیبند و بار مواجه میشود. این بیبند و باری مطمئنا ریشه در بسیاری از عوامل دارد. یک معلم متعهد باید از خود سوال کند چه عاملی باعث میشود عدهای از شاگردان دیر سر کلاس حاضر شوند؟ چگونه میشود که حرفهای من اثری در رفتار بعضیها ندارد؟ چرا عدهای مخالف قوانین مدرسه لباس میپوشند و سر و وضع خود را میآرایند؟
این گونه رفتارها در واقع از خانواده ، جامعه ، زندگی خصوصی و حتی دوستان فرد تاثیر پذیرفته است. تعهد و مسئولیت معلم در قبال این گروه از دانشآموزان بسیار زیادتر است. او باید مانند یک روانکاو شاگردش را روانکاوی کند. او باید خانواده و دوستان شاگردش را بشناسد. اگر چه این کار فرصت حوصله بسیاری میخواهد، اما از آنجاییکه تربیت یک انسان ، با ویژگیهای انسانی کار پراهمیتی است، توجه به این نوع ناهنجاریها و کمک به حل و رفع آنها میتواند بسیار لذتبخش باشد. بیبند و باری ، اگر زود تشخیص داده و مهار نشود، بزهکاری را بدنبال خواهد داشت.
پرخاشگری
فردی که جایگاه خود را در این دنیا به درستی درنیافته است، کسی که از نعمت یک خانواده آرام و منسجم محروم است، کسی که طعم طلاق و جدایی پدر و مادر چشیده، کسی که همیشه بدلیل فقر فرهنگی و اقتصادی همیشه تحت فشار بوده ، پرخاشگر ، خود آزار و دیگر آزار میشود. او میخواهد از تمام دنیا بخاطر بیرحمیهایش و بخاطر توزیع ناعادلانه امکانات انتقام بگیرد.
باید به این افراد بیاموزیم که عملا و واقعا همه انسانها نمیتوانند از سهم یکسانی در این دنیا بهرهمند شوند. و برای مقابله با این تفاوتها نباید در پی انتقام از کسی بود. بلکه باید سعی کنیم در سایه تلاش و کوشش موقعیت خود را بالا ببریم و به موقعیتی که در حسرتش بودیم، برسیم. همچنین میتوان با خانواده فرد پرخاشگر صحبت کرد تا شاید راهی برای بهبود روابط آنها پیدا کرد. چرا که حتما این پرخاشگری ریشهای هم در خانواده دارد. از آنجا که ناهنجاری عوامل نامحدودی دارد، یک معلم نمیتواند همه را از بین ببرید، ولی میتوانند در رفع پیامدهای آن نقش موثری داشته باشد و حدالامکان آن را تقلیل دهد.
نتیجه بحث
دانشآموزان به عنوان آینده سازان جامعه ، افرادی حساس با ویژگیهای منحصر به فردی هستند که قسمت عمده شخصیت آنها ، در همین دوران نوجوانی و در کانون همین کلاسها و در مدارس شکل میگیرد. توجه به ویژگیهای منحصر به فرد و نیر خصوصیات عمومی دانشآموزان و ایجاد بستری مناسب برای آموزش آنها میتواند گره از بسیاری از مشکلات بعدی باز کند. مدارس باید جای امنی برای فراگیران باشد. به گونهای که دانشآموز در آنجا احساس راحتی کند. جلسه امتحان نباید صورت باز خواست ، اضطراب آور و تنشزا باشد.
رابطه مدرسه با اولیا کودکان باید بهبود یابد و پدر و مادر باید عوامل قابل ذکر کودکانشان را به معلم و مسئولان مدرسه توضیح دهند، تا شاید به این وسیله یک ارتباط مناسب بین شاگرد ، مدرسه و والدین برقرار شود. و آخر اینکه سازمان آموزش و پرورش بهتر است افرادی را به عنوان معلم جذب کند که به روانشناسی و علوم تربیتی آشنا باشد و معلمان نیز بعد از حضور در کلاس تمام موارد جانبی زندگی خود را کنار گذاشته و به ایفای وظیفه و تعهد خود بپردازند .
تاثير فناوري اطلاعات بر برنامه درسی خلاصه يكي از ويژگيهاي مهمي كه پديده فناوري اطلاعات و ارتباطات از آن برخوردار است ،اينست كه باعث ميشود ارتباط انسان با انسان ، همچنين انسان با محيط تسهيل يافته و ارتقاء يابد . فناوري اطلاعات و ارتباطات به دليل قدرت تحولپذيري و توانايي برقراري ارتباط پويا كه ميتواند با دانشآموزان داشته باشد ، از نقش مهمي در انتقال دانش برخوردار است . درباره تاثير فناوري اطلاعات و ارتباطات درحوزه تعليم و تربيت دو ديدگاه وجود دارد . رويكرد اول كه به رويكرد اصلاحگرا نام گرفته ، براين باور است كه اثر فناوريهاي جديد ( اطلاعات و ارتباطات ) بر آموزش و پرورش تدريجي بوده و اين پديده باعث ميشود كه آموزش به شيوه سنتي ، تنها به گونهاي كارآمدترانجام شود . بعبارت ديگر ICT باعث تسريع اصلاحات در آموزش و پرورش ميشود . در كنار اين رويكرد ، رويكرد تحولگرا مطرح است كه معتقد به تحولزايي ICT در آموزش و پرورش ميباشد و بر اين باور است كه فناوري اطلاعات و ارتباطات ، ابزارها و حتي خطمشيها و اهداف تعليم و تربيت را به صورت اساسي تغيير داده و متحول ميكند . اين مقاله تلاش دارد با بيان نقش فناوري اطلاعات و ارتباطات در حوزه تعليم و تربيت ، به بررسي تاثير اين پديده بر روي برنامه درسي بپردازد . برنامه درسي را ميتوان دستور كار آموزش دانست بكارگيري فناوري اطلاعات و ارتباطات در برنامه درسي فوايد فراواني به همراه دارد . از جمله اينكه امكان بهرهگيري از يك برنامه درسي تلفيقي را براي معلم و دانشآموزان فراهم ميآورد . اين نوع برنامه درسي ، بيش از آنكه بخواهد دانش معيني را به دانشآموزان القاء كند ، زمينهاي را فراهم ميكند كه از طريق آن امكان شكوفايي قابليتهاي فردي دانشآموزان و گسترش تجربههاي فردي و مستقل آنها افزايش مييابد . در اين رابطه به تاثيرات ديگري ميتوان اشاره كرد كه در مقاله به آنها پرداخته شده است . كليد واژهها :
ICT ، برنامه درسي ، ICT در تعليم و تربيت ، ICT در برنامه درسي .
مقدمه بر فناوری اطلاعات عصر حاضر كه عصر تغيير از جامعه صنعتي به جامعه فراصنعتي يا جامعه اطلاعاتي لقب گرفته است ، طبيعي است كه اطلاعات ، دانش و آگاهي بعنوان اساسيترين دارائيها براي انسانها و جوامع بشري بحساب آيد . رشد و گسترش فناوري اطلاعات و ارتباطات(ICT) در جامعه امروز به حدي سرعت گرفته است كه ميزان توجه به آنرا بعنوان مهمترين شاخص توسعهيافتگي براي كشورهاي در حال توسعه در نظر گرفتهاند ، و معتقدند كه عصر حاضر ، دنياي متفاوتي خواهد بود كه راهبري آنرا فناوري اطلاعات برعهده خواهد داشت . ويژگي مهمي كه پديده فناوري اطلاعات از آن برخوردار است اينست كه باعث ميشود ارتباط انسان با انسان و همچنين انسان با محيط تسهيل يافته و ارتقا يابد . فناوري اطلاعات به دليل تحولپذيري و قدرت تاثير فراواني كه در رشد آموزشي ، فرهنگي ، اقتصادي، امنيت ملي ،جهاني شدن و تعديل مشكلات اطلاعرساني سنتي دارد ، يكي از پوياترين و بحثانگيزترين رشتههاي علم و فناوري محسوب ميشود . البته اين نكته را نيز نبايد از نظر دور داشت كه فناوري اطلاعات(IT) به دليل ويژگيهاي خاصي كه از آنها برخوردار است ، همواره مورد سوءاستفادههايي نيز قرار گرفته است كه اين سوءاستفادهها ، سؤتعبيرهايي را در زمينه بكارگيري از اين پديده موجب شده است . با اين وجود بايد به اين مسئله اعتراف كرد كه فناوري اطلاعاتي داراي قابليتهاي فراواني به منظور انتقال دانش ، تسهيل ارتباطات و تعاملات و سرعت بخشيدن به روند رو به رشد توسعه دانش و اطلاعات ميباشد كه البته همه اينها در صورت بهرهگيري صحيح از اين پديده امكانپذير است .
فناوري اطلاعات و ارتباطات چیست فناوري اطلاعات ، واسطهاي است كه امكان بيان طيف گستردهاي از اطلاعات ، انديشهها ، مفاهيم ، و پيامها را فراهم ميكند . اين پديده به دليل برخورداري از ويژگيهاي متفاوت ، داراي تعاريف گوناگوني است. فناوري اطلاعات به مجموعهاي از ابزار و روشها اطلاق ميشود كه به نحوي اطلاعات را در اشكال مختلف جمعآوري ، ذخيره ، بازيابي ، پردازش و توزيع ميكند . فناوري اطلاعات در جهت گسترش توانمنديهاي انديشه انسان تكوين يافته است1 . اصطلاح فناوري اطلاعات را ميتوان از دو ديدگاه مورد مشاهده قرار داد . از ديدگاه اول ، اصطلاح فناوري اطلاعات براي توصيف فنوني بكار ميرود كه ما را در ضبط ، ذخيرهسازي، پردازش ، بازاريابي ، انتقال و دريافت اطلاعات ياري ميكند . از ديدگاه دوم، فناوري اطلاعات به مجموعهاي از ابزارها و روشها گفته ميشود كه امكان توليد ، پردازش و عرضهي اطلاعات را براي كاربر انساني فراهم ميآورد. همچنين فناوري را ميتوان بعنوان يك فعاليت هدفمند بشري دانست كه براي طراحي و ساخت محصولات مختلف از آن بهره گرفته شده و نوع خاصي از دانش اطلاعاتي كه فناوري براي حل مسأله علمي به صورتي علمي به كار ميبرد ، فناوري اطلاعات گفته ميشود . فناوري اطلاعات به دليل تحولپذيري و قدرت تاثير فراواني كه در رشد اقتصادي ، اجتماعي ، امنيت ملي ، جهاني شدن2 و تعديل مشكلات اطلاعرساني سنتي دارد ، يكي از پوياترين و بحثانگيزترين رشتههاي علم و فناوري محسوب ميشود . اهميت اين پديده در حدي است كه آنرا « همانند محور و مركز مجموعهاي از فعاليتهاي هدايت شده دانستهاند كه كنترل مديريت ، بهرهوري ، توليد ، آموزش و ارتقاي يك سيستم را با يك مركزيت از به عهده دارد.»3 تعريف كردهاند در جاي ديگر و با افقي بالاتر در تعريف فناوري اطلاعات آورده شده است كه : فناوري اطلاعات بيشتر يك استراتژي ،انديشه ، فكر و ابزار در حوزه انسانها است كه با نوآوري همراه ميباشد .1 در كنار تعاريفي كه اين پديده را با نگاهي مثبت نگريستهاند بايد توجه شود كه آن از محدوديتهائي نيز برخوردار است . قرار گرفتن ويژگيهائي همچون شمول مفاهيم عمومي ، پيچيدگي ، سرعت ، رشد ، مقياسهاي تعيينپذيري و در عين حال انعطافپذيري و … نشان دهنده برخي محدوديتهاي فناوري اطلاعات هستند كه در بهرهگيري از آن نميتوان اين محدويتها را از نظر دور داشت .
فناوري اطلاعات و استفاده از ان در حوزه تعليم و تربيت فناوري اطلاعات و ارتباطات (ICT) را ميتوان به باراني تشبيه كرد كه اگر در جاي مناسب ببارد ميتوان باعث رويش و زنده شدن طبيعت شود ولي در صورتي كه در جاي نامناسب ببارد ميتواند سبب جاري شدن سيل يا منشاء شكلگيري باتلاق شود . ورود اين پديده به حوزه تعليم و تربيت نيز خالي از اين دو نقش نيست . بنابراين لازم است به اين نكته توجه شود كه پيش از فراهم كردن امكان آميختگي اين دو مقوله بايد زمينهسازي فرهنگي ـ علمي مناسب براي آن صورت گيرد . اگر اساس تعليم وتربيت انتقال دانش و آگاهي است و دانش نيز چيزي جز اطلاعات شناخته شده نميباشد ، پس لازم است براي انتقال اطلاعات به مهارتهاي مناسب براي اين منظور توجه كرد . فناوري اطلاعات و ارتباطات در طي زماني كوتاه ، توانسته است به يكي از اجزاي اساسي تشكيلدهندة جوامع مدرن تبديل شود بگونهاي كه در بسياري از كشورها به موازات خواندن ، نوشتن و حساب كردن ، درك فناوري اطلاعات و ارتباطات و تسلط بر مهارتها و مفاهيم پايه فناوري اطلاعات و ارتباطات به عنوان بخشي از هسته مركزي آموزش و پرورش اين جوامع مورد توجه قرار گرفته است . ( به نقل از دانيل معاون مدير كل در امور آموزش و پرورش يونسكو ). در حوزه تعليم و تربيت، فناوريهاي اطلاعات و ارتباطات مجموعه وسايل و تركيبات به كارگيري كامپيوتر و برقراري ارتباط است كه به اشكال مختلف معلمان، دانشآموزان، فرايند يادگيري و گستره بالايي از فعاليتهاي آموزشي را مورد حمايت قرار ميدهند.1 رويكردها استفاده از فناوری اطلاعات : به طور كلي درباره تاثير ورود فناوري اطلاعات و ارتباطات در حوزه تعليم وتربيت دو ديدگاه وجود دارد. در اينباره ميتوان به گسترهاي از آراء اشاره كرد كه همه آنها به اين نكته قائلند كه : اثر فناوريهاي جديد بر آموزش و پرورش ، تدريجي است و اين اثر سبب ميشود كه آموزش به شيوه سنتي به گونهاي كارآمدتر انجام شود . بر اين اساس ICT باعث تسريع اطلاعات در آموزش و پرورش ميشود. ( رويكرد اصلاحگرا ) در كنار اين رويكرد ، رويكرد ديگري وجود دارد كه معتقد به تحولزايي ICT در آموزش و پرورش بوده و بر اين باور است كه فناوريهاي جديد، ابزارها و حتي اهداف تعليم و تربيت را به صورت اساسي تغيير داده و آنها را متحول ميكند ( رويكرد تحول گرا )2. از جمله كساني كه ديدگاه اصلاحگرانه ICT را پذيرفتهاند ، ميتوان به ماسون 3 اشاره كرد . او تاريخ شكلگيري فناوري جديد را تاريخ يك انقلاب ناكام ميداند و ايده تحول بنيادي آموزش و پرورش بر اثر فناوريهاي جديد را رد ميكند . به عبارت ديگر او معتقد است كه فناوريهاي جديد فرايند تعليم وتربيت را تسريع ميكند و نه متحول . در مقابل راست4 در ديدگاه تحولگرانه خود ، معتقد است كه فناوري اطلاعات و ارتباطات بر مرزهاي ساختاري نظام آموزشي سنتي فائق آمده است . در اين رابطه بيگم و گرين5 نيز معتقدند كه ورود فناوري جديد به مدارس و محيطهاي آموزشي ، صرفاً منجر به كارآمد كردن روش انتقال دانش نشده ، بلكه موجب خلق زمينههاي جديد اجتماعي ( و اطلاعاتي ) براي يادگيري شده است. همچنين رزنيك به سه ديدگاه درباره اينترنت (بعنوان جزئي از فناوري اطلاعات و ارتباطات) اشاره ميكند1: به زعم او عدهاي اينترنت را به عنوان يك راه و روش جديدي براي آموزش ميدانند. (در اينجا با تأكيد بر رويكرد تحول گرايي ICI در آموزش و پرورش، اعتقاد بر اينست كه اينترنت، فرايند آموزش را متحول كرده و اهداف آموزشي و متناسب با آن روشهاي آموزش را تغيير ميدهد.) عدهاي ديگر اينترنت را بعنوان يك پايگاه اطلاعاتي وسيع ميدانند كه براي دانشآموزان فرصت كشف كردن را فراهم ميآورد. (اين ديدگاه با تأكيد بر دو رويكرد تحولگرانه و اصلاحگرانه ICI در آموزش و پرورش، اينترنت را ابزاري ميداند كه بوسيله آن دانشآموزان امكان خودآموزي و خودمحوري2را به دست ميآورد و در نتيجه آن امكان كشف پديدههاي علمي،براي آنها فراهم ميشود. عدهاي نيز آنرا بعنوان يك رسانه جديد ميبينند كه فرصت جديد را براي دانشآموزان به منظور بحث و گفتگو، مشاركت و همكاري بر روي ساختها و موضوعات علمي فراهم ميآورد. (اين ديدگاه با تأكيد بر رويكرد اصلاح گرانه ICI در آموزش و پرورش، معتقد بر اينست كه اينترنت، سبب ميشود كه آموزش به همان شيوه سنتي ولي با ابزاري جديد كه فرصتهاي مناسبتري را براي دانشآموزان فراهم ميكند، انجام پذيرد.) (Resnick,1996) بنابر آنچه گفته شد، توجه به اين نكته حائز اهميت است كه در جهان امروز و با وضعيتي كه بر اثر حركت بسوي دهكده جهاني3 بوجود آمده است ، ديگر رويههاي سنتي انتقال دانش از طريق متن ، ورقه ، تمرين و مانند آنها نميتواند توجه جواناني را كه در جهان اشباع شده از رسانهها بسر ميبرند را به خود معطوف كند . به نظر ضروري ميرسد كه عناصر اصلي نظامهاي آموزشي بويژه معلمان در معرض تحولات آموزشي متناسب با پيشرفتهاي جهان امروز قرار گيرند و آگاهي بيشتري از قابليت فناوريهاي جديد بيابند و به موازات آن راهبردهايي طرح شود كه به ورود فناوريهاي جديد به كلاسها و محيطهاي آموزشي، منجر به آموزش و يادگيري بهتر شود . و در عمل باعث شود كه نقش معلم به عنوان منبع قدرت كه اطلاعات در انحصار اوست از بين برود . و نقش او از ناشر اطلاعات به نقش تسهيلكننده فرايند كسب اطلاعات تغيير يابد .1 به موازات تغييراتي كه در عناصر نظام آموزشي در نتيجه ورود فناوري اطلاعات به وجود ميآيد ، تغييرات در سطح مدارس نيز قابل توجه است. در اين رابطه به هشت تغيير اساسي ميتوان اشاره كرد :
تاثیر فناوری اطلاعات بر تغییرات اموزشی 1. تغيير در بصيرت2 افراد درون مدرسه :
بصيرت به آرزوها و آرمانهاي افراد درون مدرسه و درون نظام آموزشي به عنوان يك كل اشاره دارد .3 با ورود فناوريهاي جديد به مدرسه ، رسالتها شفافتر ميشود و مبناي روشنتري را براي تصميمگيري فراهم ميكنند . بيان واضح و روشن رسالتها به اعضاي جامعه يادگيري اين امكان را ميدهد تا آرمانهاي مدرسه را براي آينده و اقدام موزون و هماهنگ به طور مناسبتري تجسم نمايند . 2. تغيير در فلسفه يادگيري و پداگوژي :
نحوه تعامل معلمان و دانشآموزان و نحوه ادارة مدرسه براي يادگيري، بخشي از فلسفه يادگيري و پداگوژي مدرسه است . با ورود فناوري اطلاعات و ارتباطات به محيط مدرسه ، اين فلسفه دچار تغيير شده و محيطي كه در آن معلم به عنوان فراهمكننده اصلي محتواي آموزش شناخته ميشود ( فلسفه معلم محور ) به محيطي تبديل ميشود كه در آن معلم نقش تسهيلكننده فرايند كسب اطلاعات توسط دانشآموزان را بر عهده دارد ( فلسفه دانشآموز محور ). 3. تغيير در تدوين طرحها و خطمشيها
: ورود فناوري اطلاعات به محيط مدرسه و تغييري كه در نتيجه آن در فلسفه آموزش و يادگيري در مدرسه بوجود ميآيد اين زمينه را فراهم ميكند كه خطمشيهاي آموزش نيز دچار تغيير شوند . با شكلگيري اين تغيير رويههاي دستيابي به اهداف كلي و جزئي نيز تغيير ميكنند . 4. تغيير در تسهيلات و منابع اطلاعات1
: علاوه بر تغييرات ساختاري كه جهت آنها بسوي طراحي ارگونوميك ( امنيت و مهندسي محيط كار ) ميباشد ورود فناوريهاي جديد به مدرسه اين امكان را فراهم ميآورد كه دانشآموزان و معلمان بتوانند از اطلاعات روز جهان در سطحي وسيع آگاهي يابند. همچنين ابزارهاي جانبي مانند ميكروسكوپهاي ديجيتالي ، نرمافزارهاي مختلف تحقيقاتي و غيره اين امكان را فراهم ميكند كه دانشآموزان ارتباط نزديكتري با محتواي آموزشي برقرار نمايند . 5. تغيير در توانائيهاي حرفهاي كاركنان مدرسه ، بويژه معلمان
: به موازات توسعه فناوريهاي اطلاعات در مدرسه ، اين احساس نياز در كاركنان شكل ميگيرد كه توانائيهاي خود را بالا برده و به مهارتهاي اساسي در سطحي وسيع دست يابند . 6. تغيير در ميزان مشاركت جامعه
: همانطور كه مشخص است فناوري اطلاعات اين امكان را فراهم ميكند كه تعامل ميان مدرسه با جامعه ( والدين ، بنگاههاي علمي ، صنعت ، مؤسسات خصوصي ، سازمانهاي اجتماعي ، مذهبي و حرفهاي و همچنين ساير موسات آموزشي ) به طور چشمگيري افزايش يابد . 7. تغيير در شيوه ارزيابي
: ارزيابي هم شامل ارزيابي از دانشآموزان و هم ارزشيابي كلي نظام آموزشي بعنوان دو جنبهاي كه كاملاً در هم تنيده هستند ، ميباشد . ارزشيابي كلي نظام آموزشي از طريق بررسي حجم تعاملات ميان نظام آموزشي با ابعاد مختلف جامعه مانند صنعت ، دانشگاه و … سنجيده ميشود . فناوري اطلاعات اين امكان را هم فراهم ميكند كه ارزيابي دانشآموزان بجاي شيوه قلم و كاغذ ، روش تركيبي و تحولي باشد بگونهاي كه متناسب با ويژگيهاي هر دانشآموز تهيه گردد.
تاثير فناوري اطلاعات و ارتباطات بر برنامه درسي
اگرچه كه تعاريف متعددي در رابطه با برنامه درسي1 وجود دارد اما در تعريفي ابتدايي و ساده ميتوان آنرا عبارت از موضوعات و مواد درسي دانست كه بايد توسط معلم به دانشآموزان تدريس شود . در اين رابطه الكساندر و سيلور2 برنامه درسي را نقشهاي دانستهآند كه در آن فرصتهاي مناسب يادگيري براي رسيدن به هدفهاي كلي و جزئي مربوط به آن براي جمعيت معين فراهم ميشود3 . دكتر شريعتمداري معتقد است كه كليه تجربيات ، مطالعات ، بحثها ، فعاليتهاي گروهي و فردي و ساير اعمالي كه شاگرد تحت سرپرستي و راهنمايي مدرسه انجام ميدهد ، برنامه درسي نام دارد .4 برنامه درسي را ميتوان دستور كار آموزش دانست ، آن طرح كلي و كلان فعاليت آموزشي است كه محتواي دوره ، انتظارات يا خواستههاي فراگيران ،روش تدريس محتوا ، روشهاي تسهيل فرايند يادگيري ، نحوه ارزشيابي ميزان يادگيري و حتي چهارچوب زماني فعاليتهاي آموزش را مشخص ميكند5 . بطور كلي برنامه درسي مشخص ميكند كه چه مطالبي بايد آموزش داده شود و اين مهم ، چگونه و با چه روشي بايد انجام گيرد . بررسي روند تحولات برنامه درسي حكايت از اين دارد كه توجه به برنامه درسي به عنوان يك حوزه تخصصي و بعنوان محصول فرايند برنامهريزي درسي ، عملاً در اوايل قرن بيستم و با انتشار كتاب برنامه درسي توسط فرانكلين بوبيت6 آغاز شد . در طول اين زمان تاكنون محتواي برنامه درسي در اثر تحولات گوناگون ، تغييرات بسياري را پذيرفته و همواره ، در خدمت نظامها و حكومتها براي دستيابي به اهداف و آرمانهايشان بوده است . تدوين برنامه درسي از فرايندي پيروي ميكند كه اين فرايند شامل نه مرحله است : مرحله اول ـ تعيين نيازهاي آموزشي : براي آنكه محتواي برنامه درسي بتواند از سوي فراگيران پذيرفته شود ،ميبايست يك تجزيه و تحليل مناسب از نيازها صورت گيرد . براي اين منظور ميتوان به بررسي تفاوت و يا ناهمخواني ميان عملكرد مطلوب و عملرد واقعي فراگيران پرداخت تا در نتيجه آن نيازها جهت تكميل يا اصلاح برنامه درسي مشخص گردد . مرحله دوم ـ تعيين اهداف آموزشي : پس از آنكه نيازهاي آموزشي مشخص شدند ، مورد تشريح قرار ميگيرند تا از طريق آن اهداف آموزش مشخص شوند . اهداف آموزشي تعيينكننده جهت فعاليتهاي آموزشي هستند تا از اين طريق بتوانند نيازهاي آموزشي را مرتفع سازند . مرحله سوم ـ سازماندهي محتواي آموزشي : هريك از اهداف آموزشي داراي اطلاعات خاصي هستند كه برنامهريز آموزشي ميتواند آنها را در فعاليت آموزشي منظور كندتا فراگيران بتوانند براي تحقق اهداف آموزشي ، براساس آنها عمل كنند . سازماندهي محتواي آموزشي اين امكان را فراهم ميآورد كه تكتك جزئيات درس مورد برنامهريزي قرار گيرد . مرحله چهارم ـانتخاب فنون و روشهاي آموزشي : از طريق تعيين فنون و روشهاي مناسب آموزش ، زمينههاي لازم براي يادگيري اثربخش محتواي آموزشي براي فراگيران فراهم ميشود . انتخاب فنون و روشهاي مناسب آموزش به معلم كمك ميكند تا بتواند يك رهيافت يا راهبرد مؤثر را براي اجراي آموزش مورد استفاده قرار دهد . مرحله پنجم ـ شناسايي منابع آموزشي مورد نياز : در اين مرحله ، معلم بايد مشخص كند كه چه منابع و امكاناتي براي ارائه آموزش موردنياز است . بعلاوه او ، بايد هم نوع تسهيلات ، تجهيزات و مواد موردنياز را تعيين كند و هم بايد نوع پشتيباني موردنياز اداري و نيروي انساني را مشخص سازد . مرحله ششم ـ تهيه طرح درس : بعبارت ديگر ، تنظيم يك طرح مناسب كه در آن اهداف آموزشي ، محتواي آموزش ، روشهاي آموزش و منابع آموزشي در كنار هم تنظيم شدهاند . اين طرح بعنوان يك سند مكتوب است كه چگونگي برنامهريزي براي هدايت روند آموزش را به معلم نشان ميدهد . مرحله هفتم : تهيه مواد كمك آموزشي : مواد كمك آموزشي ، عبارت از هر آنچيزي است كه به معلم كمك ميكند تا درتدريس محتواي آموزشي به فراگير در يادگيري مطالب ، به نحو مؤثرتري عمل نمايد . مرحله هشتم ـ تهيه آزمونها و روشهايي براي سنجش ميزان يادگيري فراگير : ارزيابي فراگيري محتواي آموزشي توسط فراگيران اين امكان را به معلم ميدهد كه بتواند اصلاحاتي در نحوه تدريس و روش كار خود بوجود آورد تا در نتيجه آن فرايند ياددهي ـ يادگيري به شيوه بهتري انجام گيرد . مرحله نهم ـ آزمايش و بازنگري آموزش : در اين مرحله ارزشيابي مناسبي از مواد آموزش و سنجش كيفي ميزان دقت فني آنها صورت ميگيرد و امكان بازنگري مجدد و انجام اصلاحات موردنياز را براي معلم فراهم ميسازد . برنامهريز آموزشي براي ادغام فنآوري اطلاعات و ارتباطات در برنامهريزي درسي به سه نوع فعاليت ميپردازد :1 1 – فعاليتهاي توسعهاي : - با همكاران درون مدرسه درباره راهبردها و منابعي كه ICI را با فضاي كلاس درس هماهنگ ميكند، مشورت مينمايد. - از منابع و اطلاعات الكترونيكي به منظور برنامهريزي جهت استفاده از ICI در كلاس درس كمك ميگيرد و در رابطه با آن به پژوهش ميپردازد. - براي بهبود عملكرد معلمان در زمينه استفاده از استانداردهاي بكارگيري ICI در كلاس درس، بازخوردهائي را ايجاد ميكند. - به منظور يكپارچه سازي (هماهنگ كردن) ICI با فعاليتهاي درون كلاس براي رسيدن به خورجيهاي علمي، برنامهريزي ميكند. - از رويكردهاي متنوعي (همچون حرفهاي كردن همكاران) براي دسترسي به منابع ICI در سطح كلاس درس استفاده ميكند. - اثربخشي استفاده از ICI در واحدهاي كار كلاسي را مورد ارزشيابي قرار ميدهد. - با نگرشي مثبت، اجازه ميدهد كه دانشآموزان، اطلاعات مربوط به نيازهايشان را جستجو كنند. (از طريق منابع ICI) و از ICI به صورتهاي مختلف در واحدهاي كار كلاسي استفاده ميكند. 2 – فعاليتهاي نوآورانه : - گفتگوهاي تخصصي را با همكارانش فراهم ميكند تا از طريق راهاندازي اينگونه بحثهاي مؤثر، گروه منسجمي را در مدرسه بوجود آورد. - در كارگاههاي آموزشي مربوط به كاربردهاي ICI در برنامه درسي شركت فعال دارد. - نيازها را شناسايي كرده و براساس آنها منابع شبكه اينترنت را تعيين ميكند و ميزان برخورداري آنها از واحدهاي كاركلاسي مناسب را ارزيابي ميكند. -راهبردهاي مشاركت جويانه و متنوعي را براي ايجاد هماهنگي در بهرهگيري از ICI بكار ميبندد. - دانشآموزان را به فعاليتهاي چالش انگيز شناختي در زمينه بكارگيري مداوم ICI مشغول ميكند. 3 – فعاليتهاي رهبري : - كارگاههاي آموزشي مربوط به ICI كه در آنها موضوعاتي چون نيازهاي يادگيري، برنامهريزي درسي و مديريت كلاس درس هم رديف شدهاند را رهبري ميكند. - معلمان را در زمينه فعاليتهاي تخصصي، هدايت ميكند. - بعنوان يك دوست منتقد كه اقدام پژوهي را لازمه استفاده از ICI در مدرسه ميداند، عمل ميكند. - ادراكات سطح بالائي از ICT را پرورش ميدهد تا از اين طريق، تفكر توسعه يافته و منظم به همراه ادبياتي انتقادي مورد حمايت قرار گيرد. ويژگيهاي برنامه درسي كه با فناوري اطلاعات و ارتباطات آميخته شده است : پيش از آنكه به بررسي ويژگيهاي يك برنامه درسي كه با فناوري اطلاعات و ارتباطات آميخته شده است ، پرداخته شود ، لازم به اشاره است كه تحقق چنين برنامهاي بدون برنامهريزي مناسب جهت توسعه مهارتها و بالندگي معلمان امكانپذير نيست . به عبارت ديگر ، پيش شرط بهرهگيري از فناوري اطلاعات و ارتباطات در برنامه درسي اينست كه ابتدا معلمان از فنون بهرهگيري از چنين پديدهاي آگاهي يابند . در صورتي كه اين بسترسازي انجام نگيرد يا بطور ناقص انجام شود ، نميتوان اميد داشت كه ورود فناوريهاي جديد بتواند موجب تحول در برنامه درسي و بطور كل فرايند آموزش شود . بلكه ممكن است صدماتي همچون ايجاد فاصله هر چه بيشتر ميان معلمان و دانشآموزان را سبب شود . در ادامه به ويژگيهاي يك برنامه درسي كه بخوبي در آن از فناوري اطلاعات و ارتباطات استفاده شده است ، اشاره ميشود : 1. امكان بهرهگيري از يك برنامه درسي تلفيقي را فراهم ميآورد : منظور از برنامه درسي تلفيقي برنامهاي است كه به نحوي فرصت لازم براي يادگيري تلفيقي يا مطالعه تلفيقي توسط آن فراهم ميشود . در برنامه درسي تلفيقي ديوارهاي بلند و مستحكم ميان موضوعات و مواد درسي در رشتههاي مختلف كوتاهتر و منعطفتر ميگردد . اين نوع برنامه بيش از آنكه بخواهد دانش معيني را به دانشآموزان القا كند ، به دنبال فراهم كردن زمينههاي لازم براي شكوفايي قابليتهاي فردي دانشآموزان و گسترش تجربههاي فردي و مستقل آنها ميباشد .1 2. ميزان اهميت و اعتبار محتواي برنامه درسي را افزايش ميدهد : گسترش روزافزون دانش در عصري كه تحت عنوان « انفجار دانش » ناميده شده است و قابليت فناوريهاي جديد اطلاعات و ارتباطات در انتقال دانش سبب شده است كه در هر لحظه نظريههاي علمي جديدتري مطرح شود كه نسبت به دانش قبلي از اعتبار بيشتري برخوردارند . بنابراين بهرهگيري از علوم و دانش روز كه بواسطه فناوريهاي اطلاعات و ارتباطات صورت ميپذيرد ، باعث ميشود كه محتواي برنامه درسي به گونهاي تنظيم شود كه از درجه اعتبار و اهميت بيشتري برخوردار باشد . 3. افزايش ميزان علاقمندي فراگيران را به همراه دارد : برنامه درسي كه براساس نيازهاي واقعي فراگيران تعيين شده است به گونهاي وافر ،علاقه آنها را جهت يادگيري بيشتر افزايش ميدهد . فناوريهاي جديد ، اين ويژگي را دارند كه به دليل متنوع بودن و برخورداري از حجم بالاي اطلاعات ، بتوانند نيازهاي گوناگون فراگيران را تحت پوشش قرار داده و باعث افزايش علاقمندي آنان به محتواي برنامه درسي گردند . 4. ارائه دانش با ساختاري مناسب : بهرهگيري از فناوري اطلاعات و ارتباطات در تنظيم برنامه درسي ، اين امكان را فراهم ميكند كه بتوان اطلاعات ، مفاهيم و اصول محتواي مورد يادگيري را به گونهاي در اختيار فراگيران قرار داد كه آنها اطلاعات علمي موضوع موردنظر خود را در حد مناسب در اختيار داشته باشند . به عبارت ديگر فناوريهاي جديد باعث ميشوند كه محتواي غني از دانش مورد يادگيري در برنامه درسي ، در اختيار فراگيران قرار گيرد . 5. ميزان سودمندي برنامه درسي را افزايش ميدهد : ميزان كارايي و كاربرد برنامه درسي در حقيقت ،سودمندي آن برنامه را مشخص ميكند . برنامه درسي كه بتواند دانش و مهارتهاي بهروز و اساسي فراگيران را جهت كسب مشاغل آينده فراهم كند ، يا آنان را در مهارتآموزي ياري كند، قطعاً از سودمندي بيشتري برخوردار است . 6. افزايش ميزان يادگيري فراگيران را به همراه دارد : برنامه درسي كه متناسب با رشد ذهني ، جسمي ، رواني يا عاطفي فراگيران تنظيم شده باشد و در آن به تفاوتهاي فردي فراگيران توجه شده باشد ، ميتواند موجب افزايش يادگيري فردي فراگيران شود . فناوريهاي جديد اين امكان را فراهم ميآورد كه بتوان بوسيله آنها ، محتواي برنامه درسي را متناسب با ويژگيهاي فردي فراگيران تنظيم كرد . و از اين طريق باعث افزايش ميزان يادگيري آنها شد . 7. فناوريهاي اطلاعات و ارتباطات ، انعطافپذيري برنامه درسي را موجب ميشود : محتواي برنامه درسي بايد به گونهاي باشد كه فراگيران بتوانند براساس مهارتهاي مورد علاقه خود، به تسهيل و كسب دانش بپردازند . محتواي برنامه درسي كه در آن انواعي از امكانات به گونهاي استفاده شود كه باعث افزايش انگيزه و توانايي فراگيران شود ، بسيار مهم است . فناوريهاي جديد باعث ميشوند كه برنامه درسي از قدرت انعطافپذيري مناسب برخوردار بوده و بتواند انگيزه و توجه تمام فراگيران را جهت يادگيري محتواي مورد آموزش جلب نمايد . فنآوري تدريس بعنوان بخشي از برنامه درسي : فنآوري تدريس مكانيزم فرايندهاي آموزشي در موقعيتهاي كلاس درس، سطوح تدريس، تئوريهاي تدريس، عملكردهاي اصلي تدريس و تعيين روابط بين تئوريها و عملكردهاي تدريس را شامل ميشود.1 فناوري تدريس بعنوان يك مفهوم در چهار مؤلفه بخوبي طبقهبندي شده است. اين مؤلفهها عبارت از : نيروي انساني[منابع انساني]، روشها، مواد و رسانهها ميباشد. روش (متد)، دلالت بر استفاده از توصيههاي مفيدي همچون يادگيري برنامهريزي شده، تدريس گروهي، تدريس با موضوعات تخصصي، سيستم آموزش فردي (مبتني بر فرد) و ... دارد. مواد، شامل مواد آموزشي، كتابهاي درسي برنامهريزي شده، كتابهاي راهنما، مواد آموزشي متني كه محتواي منابع و مواد آموزشي را در معرض دسترسي يادگيرنده قرار ميدهد، ميشود. رسانهها نيز شامل رسانههاي شنيداري يا ديداري يا هر دوي آنها است، همچون راديو، كاستها، فيلمها، برنامههاي آموزشي تلويزيوني، كه همه بعنوان مكملهاي تدريس براي افزايش اثربخشي و ارتقاء بيشتر يادگيري محسوب ميشوند. لازم به توجه است، هر جقدر روشها، مواد يا رسانهها وجود داشته باشند، آنها نيازمند نيروي انساني[منابع انساني] مناسب براي بكارگيري آنها در محيط يادگيري تدريس هستند. بنابراين چهار مؤلفه مورد نظر، تشكيل حلقههاي متوالي و كاملي را از وروديها يا وسايل تسهيل كننده (تدريس) در فناوري تدريس ميدهند. فناوري تدريس، بعنوان بخشي از فناوري برنامه درسي، ميتواند نقش مهمي در اثر بخشي آموزش ايفا كند. تحولات صورت گرفته در چند دهه اخير بويژه توسعه فناوريهاي اطلاعات و ارتباطات سبب شده است كه فناوري نوين تدريس از رويكردي متفاوت و توسعه يافته نسبت به فناوري سنتي تدريس برخوردار شود كه در ادامه به مقايسه آنها ميپردازيم.(J.C.Aggarwal,P.31-33) فنآوري نوين تدريس فنآوري سنتي تدريس 1 – اساس آن بر روي اصول و اكتشافات علمي جديد است. 2 – تأكيد بر توسعه قدرت تفكر انتقادي يادگيرنده دارد. 3 – از تيم تدريس استفاده ميكند. 4 – دلالت بر فعاليتهاي گروهي دارد. 5 – از فنون آموزش متناسب با هر يك از يادگيرندگان استفاده ميكند. 6 – اهداف تدريس به وضوح تعيين ميشود. 7 – مواد تدريس به طور كامل فراهم شدهاند. 8 – زمان مورد نياز براي مربي جهت بكارگيري مواد آموزشي بسيار مناسب با قابليتهاي دانشآموزان تعيين ميشود. 9 – نقش معلم در تدريس بعنوان عامل اصلي ارائه درس نيست، اما براي مديريت محيط آموزشي، شناخت دانشآموزان به استفاده مستقيم از منابع در دسترس، نقش اصلي دارد. 10 – مواد آموزشي بكارگرفته شده در كلاس درس شامل رسانههاي جديد و فنون اندازهگيري نوين است كه آنها بخوبي هماهنگ شدهاند. 11 – اهداف آموزشي در معرض بازنگري و مرور مداوم هستند. 12 – هدف از ارزشيابي دانشآموز كمك به دانشآموز از طريق فراهم كردن بازخوردهايي بر عملكرد، تشخيص نقاط قوت و ضعف و فراهم كردن اطلاعات براي تصميمگيريها است. 13 – تدريس به صورت دانشآموز محور است. 14 – محيط كلاس، آزاد وخودانگيز است. 1 – پايه آن بر روي تكنيكهاي (فنهاي) قديمي تدريس است. 2 – تأكيد آن بر حفظيات است. 3 – تدريس توسط شخص معلم(يك فرد) انجام ميشود. 4 – گوش كردن به سخنراني معلمان در كلاس مرسوم است. 5 – از يك فن عام براي تدريس به همه يادگيرندگان استفاده ميشود. 6 – اهداف تدريس معمولاً مبهم هستند. 7 – تداركات كمي از پيش صورت گرفته است. 8 – زمان براي انجام فعاليتها، براي همه دانشآموزان مشابه است. 9 – معلم، مسئول اصلي همه مسائل در موضوعات است همچنين ميبايست آزمونها را فراهم كرده و اجرا كند بر تكاليف خانه نظارت داشته باشد. 10 – عموم هدايتها(خطوط راهنما) از سوي مدير ارائه ميشود. 11 – به طور كلي مرور بسيار كمي(بر روي اهداف درس) انجام ميگيرد. 12 – در حالي كه آزمونها(تستها) براي منظورهاي تشخيصي فرض شدهاند، به طور كلي آنها فقط براي برقراري درجات آموزشي بكار گرفته ميشوند. 13 – تدريس، معلم محور است. 14 – محيط كلاس انعكاس دهنده نگرش مقتدرانه معلم است. نتيجهگيري : همانطور كه در تعاريف برنامه درسي اشاره شد ، برنامه درسي نقشهاي است كه در آن فرصتهاي مناسب يادگيري براي رسيدن به هدفهاي كلي و جزئي مشخص ، براي گروهي از فراگيران فراهم ميشود . همچنين اشاره شد كه برنامه درسي طرح كلان و كلي فعاليت آموزشي است كه محتواي دوره ، انتظارات يا خواستههاي فراگيران ( متناسب با نيازها ) ، روش تدريس محتوا ، روشهاي تسهيل فرايند يادگيري ، نحوه ارزشيابي ميزان يادگيري و حتي چهارچوب زماني فعاليتهاي آموزشي را مشخص ميكند . براي آنكه برنامه درسي از قابليت اثربخشي لازم برخوردار باشد ، عوامل مختلفي ميبايست در كنار هم قرار گيرند ، پديده فناوري اطلاعات و ارتباطات اين توانايي را دارد كه نه بعنوان يك ابزار بلكه بعنوان يك زمينهساز تحول و نوآوري در كار آموزش مطرح شود . در جهاني كه بسوي دهكده جهاني حركت ميكند ، ديگر رويههاي سنتي انتقال دانش همچون متن ، ورقه ، تمرين و مانند آنها نميتوانند توجه جواناني را كه در جهان اشباع شده از رسانهها به سر ميبرند را به خود معطوف كنند. با اين وصف، به نظر ضروري ميرسد كه تعليم و تربيت و عناصر آن همچون برنامه درسي نيز متناسب با تحولات پيراموني دچار تحول شده و تغيير يابند . بهرهگيري از پديده فناوري اطلاعات و ارتباطات در برنامه درسي داراي فوايد فراواني است .فناوري اطلاعات ، امكان بهرهگيري از يك برنامه درسي تلفيقي را در آموزش فراگيران فراهم مينمايد . همچنين اين پديده ميتواند دانش ساختارمندتري را در اختيار فراگيران قرار دهد . افزايش ميزان اهميت و اعتبار محتواي برنامه درسي از ديگر فوايد بهرهگيري از فناوريهاي جديد در تنظيم برنامه درسي است . انعطافبخشي به محتواي برنامه درسي ، افزايش ميزان علاقمندي فراگيران و افزايش سودمندي برنامه درسي از ديگر فوايدي هستند كه استفاده از فناوريهاي جديد ، رسيدن به آنها را ممكن ميسازد ، اما لازم به توجه است كه اين پديده محدوديتها و معايبي را نيز ميتواند به همراه داشته باشد . از جلمه اينكه بكارگيري فنارويهاي اطلاعات در آموزش ميتواند باعث ايجاد فاصله ميان معلم و دانشآموز گردد و … براي آنكه نظام تعليم وتربيت دچار چنين معايبي نگردد نيازمند بسترسازي علمي و فرهنگي مناسب جهت بهرهگيري هر چه بيشتر و بهتر فناوري اطلاعات و ارتباطات در آموزش ميباشد. بنابراين ضروري است به موازات اينكه محتواي برنامه درسي در جهت بهرهگيري بيشتر از فناوري اطلاعات و ارتباطات دچار تغيير ميشود، فرايند بسترسازي علمي و فرهنگي آن نيز به اجرا گذاشته شود . فهرست منابع : 1. ابراهيمي ، علي . برنامهريزي درسي ( راهبردهاي نوين ) . تهران : فكر نو ،1377 2. انجمن اولياء و مربيان . خانواده و پيامدهاي فناوري اطلاعات . تهران : انتشارات انجمن اولياء و مربيان ، 1382 3. زرگر ، محمود . اصول و مفاهيم فناوري اطلاعات . تهران : بهينه ، 1380 4. سركار آراني ، محمدرضا . فرهنگ آموزش در ژاپن . تهران : روزنگار ، 1381 . 5. عطاران ، محمود . جهاني شدن ، فناوري اطلاعات و تعليم و تربيت . تهران : آفتاب مهر ، 1381 6. قورچيان ، نادرقلي . فناوري اطلاعات و ارتباطات در آموزش و پرورش . تهران : فراشناختي انديشه . 1382 7. ونتلينگ ، تيم . برنامهريزي براي آموزش اثربخش . ترجمه مجمد چندري . تهران : دانشگاه تربيت مدرس ، 1375 8 –Aggarwal.j.C, Principles, Methods and Technigues of Teaching, Second Revised Edition, 2001. 9 –Garrison.D.R & Anderson.T, E-Learning in the 21st Century, FirstPublished , 2003. 10- Without Name ; Globalization and pedagogy ;[ on-line] http://www.handong.edu/english/introduction/globalization.asp. 11 –http://safety . ngfl. gov.uk/schools/glossary.php3? mode = kw & GL = 43 12 –without name; ICT and curriculum Integration, http://www.hornislass.eq.edu.au/home/mtann4/docs/icts – for–learning/continua-
زندگي پيچيده ي امروزي، هر لحظه در حال نو شدن است و خلاقيت و نوآوري، ضرورت استمرار زندگي فعال است. انسـان براي خـلق نـشاط و پويايي در زندگي، نيازمند نوآوري و ابتكار است، تا انگيزه ي تنوع طلبي خود را ارضا كند و زمينه ي شكوفائي استعدادها و توانايي هاي خويش را فراهم سازد. جامعه ي انساني براي زنده ماندن و گريز از مركز و ايستايي به تحول و نوآوري نياز دارد.
امروزه شعارر «نابودي در انتظار شما است مگر اينكه خلاق و نوآور باشيد.» در پيش روي مديران همه سازمان ها قرار دارد، اما مسؤوليت سازمان هاي آموزشي، به خصوص آموزش و پرورش كه وظيفه تعليم و تربيـت فرزنـدان و آينده سازان جامعه را بر عهده دارند صيغه اي ديگر به خود مي گيرد. از اين رو، سازمان هاي آموزشي از يك سو وظيفه ي فراهم آوردن زمينه ي رشد و پرورش خلاقيت و نوآوري و همچنين استفاده صحيح و جهت دار از استعدادها و توانايي هاي افراد را به عنوان امري مهم به عهده دارند كه اين خود زمينه ساز توسعه فرهنگي، اقتصادي و اجتماعي ... در جامعه است و از سوي ديگر براي پويايي خود نيازمند پرورش و بهره مندي از خلاقيت و نوآوري در سطوح سازماني خود هستند.
خلاقیت چیست :
تعاریف خلاقیت
صاحبنظران، تعريفهاي متعددي از خلاقيت و نوآوري به عمل آورده اند. در اينجا برخي از تعاريف مهم را بررسي مي كنيم.
خلاقیت از نظر استيفن رابينز
استيفن رابينز (1991): خلاقيت را به معناي توانايي تركيب انديشه ها و نظرات در يك روش منحصر به فرد با ايجاد پيوستگي بين آنان بيان مي كند.
او نوآوري را به معناي فرآيند اخذ انديشه ي خـلاق و تبـديل آن به محصول، خدمات و روش هاي جديد عمليات مي داند.
خلاقیت از نظر رضائیان
رضائيان (1374): «خلاقيت به كار گيري توانايي هاي ذهني براي ايجاد يك فكر يا مفهوم جديد است. نوآوري به كارگيري انديشه هاي جديد ناشي از خلاقيت است كه مي تواند به صورت يك محصول جديد، خدمت جديد يا راه حل جديد انجام كارها باشد.»
خلاقیت از نظر لوتالز
لوتانز (1992): خلاقيت را به وجود آوردن تلفيقي از انديشه ها و رشهيافت هاي افراد و يا گروه ها در يك روش جديد، تعريف كرده است.
خلاقیت از نظر البرشت
البرشت (1987): خلاقيت و نوآوري و وجه تمايز آنان را به اين صورت مطرح كرده است كه خلاقيت يك فعاليت ذهني و عقلاني براي به وجود آوردن انديشه ي جديد و بديع است. نوآوري تبديل خلاقيت انديشه ي نو به عمل و يا نتيجه (سود) است.
خلاقیت از نظر گلیفورد
جامع ترین تعریف خلاقیت
شايد به جرأت بتوان گفت كه جامع ترين تعريف خلاقيت توسط گيلفورد، دانشمند آمريكايي، عرضه شده است. او خلاقيت را با تفكر واگرا (دست يافتن به رهيافت هاي جديد براي مسايل) در مقابل تفكر همگرا (دست يافتن به پاسخ) مترادف دانسته است.
افرادي كه تفكر واگرا دارند در فكر و عمل خود با ديگران تفاوت دارند و از عرف و عادت دور مي شوند و روش هاي خلاق و جديد را به كار مي برند. برعكس، كساني كه از اين خصوصيات برخوردار نيستند. تفكر همگرا دارند و در فكر و عمل خود از عرف و عادت پيروي مي كنند. پس، تفكر واگرا يعني دور شدن از يك نقطه ي مشترك كه همان رسم و سنت و عرف اجتماع است و تفكر همگرا يعني نزديك شدن به آن نقطه.
توصیف خلاقیت
خلاقيت، فعاليتي فكري و در عين حال مبتني بر اطلاعات است. اگر تفكر را عامل يا جريان اصلي خلاقيت بدانيم، اطلاعات نيز ماده اوليه يا اساسي آن محسوب مي شود. نكته حايز اهميت آن است كه انديشه هاي حاصل از خلاقيت (پردازش متفكرانه اطلاعات) بايد به گونه اي پرورش يابند كه در ارتباط با شرايط دنياي واقعي به نوآوري در سازمان بينـجامد. مـسؤوليت اين امر مهم بر عهده ي مديران است، تا در اين راستا اطلاعات لازم و شرايط مناسب براي تفكر را در سازمان يا واحد سازماني خود به وجود آورند، انديشه هاي نو را جذب و بررسي كنند و پرورش دهند تا از طريق نوآوري در سازمان، خدمات مفيدي انجام دهند.
همه بر اين واقعيت آگاهيم كه تا قرن اخير، بسياري بر اين باور بودند كه ابداع و خلاقيت خصوصيت ذاتي است و برخي افراد با اين توانايي متولد مي شوند. چنين پنداشته مي شد كه استعداد و توان هنرمندان بزرگ، خاص خود آنان است.
امروزه ثابت شده است که اين استعداد در نوع بشر به اندازه حافظه عموميت دارد و می توان آن را با کاربرد اصول و فنون معين و ايجاد طرز تفکرهای جديد و ايجاد محيطی مناسب پرورش داد.
خلاقیت از نظر رابرت اپستین
رابرت اپستين می گويد: «من پس از بيست سال تحقيق، بررسی و مطالعه روی اين مسأله به اين نتيجـه رسـيده ام که همـه ی انسـانها از قـوه خلاقيت برخوردار هستند و استثنايی وجود ندارد.» پس می توان موهبت خلاقيت را به کار نگرفتن، پزمرده و يا با مبادرت به فعاليتهايی که بيشترين امکان را برای پرورش خلاقيت به وجود می آورد، آن را توسعه داد.
استعداد خلاق در سازمان
چگونگی رشد استعداد خلاق در سازمان
برای رشد استعداد خلاق، سازمان بايد شرايط و جو لازم را فراهم سازد. هر چند، خود فرد نيز در رشد اين استعداد نقش اساسی دارد. بنابراين، هر نوع آموزش خلاقيت در سازمان های آموزشی بايد بر نکات زير تأکيد داشته باشد:
1-در اغلب آموزشهای سنتی، فراگيران فقط در معرض مطالب و مهارتهای ارائه شده از طرف معلم يا مدير قرار گرفته و مطابق برنامه از پيش تعيين شده حتی در جزئيات به پيش می روند. در آموزش خلاقانه، فراگيرنده خود نقش فعال ايجاد کرده و مربی (رهبر) به جز در کليات و جهت اصلی آموزش، نقش تعيين کننده ای ندارد.
2-برنامه های آموزشی و محتوای مطالب حتی الامکان بايد موجب رشد و توسعه فکر واگرا به جای تفکر همگرا در فراگيرندگان شود.
3-شناخت علايق و انگيزه ی عاطفی و غير عاطفی هر يک از فراگيرندگان برای پيشبرد امر آموزش اساسی و ضروری است.
4-در هر مرحله ی آموزش و پرورش فراگيرندگان، مباحث و فنون مطرح شده بايد کاربردهای ملموس و عملی در زندگی و کار فرد داشته باشد.
5-اميد به آينده و ايمان و اعتقاد به آنچه پس از تلاش و استمرار نصيب فراگير خواهد شد، بايد در دوره های آموزش خلاقيت مورد تأکيد قرار گيرد تا انگيزه بيشتری برای فراگيرنده به وجود آيد.
6-تجسم وضع آينده مـسأله و مـقايسه آن با وضـعيت فعـلی کمک مفيدی در يافتن راه حل های بديع خواهد کرد.
محیط رشد استعداد خلاق
اصولاً، استعدادهای خلاق در محيط های مطلوب شکوفا و متبلور می شوند. بنابراين، يکی از الزامات و روش های مهم متبلور کردن خلاقيت، به وجود آوردن فضای محرک، مستعد و به طور کلی خلاق است. بدين گونه که مسـئولان سـازمان بايد به طـور مـستمر آمـادگی شنيدن انديشه های بديع و نو را داشته باشند و مشوق و ترغيب کننده ی کاوش برای يافتن روش های جديد در انجام کار و نيز حوزه های نو باشند. در سازمان های آموزشی علاوه بر اين که چنين فضايی برای معلمان و مديران بايد مهيا باشد، معلمان نيز بايد زمينه ی لازم را جهت ايجاد فضای مطلوب برای دانش آمـوزان فراهـم آورند. مـعلمی که در چنين فضايی فعاليت می کند می تواند محيطی بسازد که دانش آموزان با استفاده از فرصتهای موجود و آزادی عمل به کشف، اختراع و ساختن چيزهای مختلف بپردازند. محيط آموزشی بايد به جسم و روان فراگيران توجه داشته باشد، تراوشهای فکری آنان را پرورش دهدو توانائی های بالقوه آنان را به فعل تبديل کند.
محیط خلاق از نظر ارنست دیل
ارنست ديل (1986) بر اين باور است که به وجود آوردن محيط خلاق و نوآور شايد مهم ترين عامل در تضمين بقای سازمان برای ارائه انديشه های جديد و بکر است. محيط مناسب برای بروز خلاقـيت نه فقـط افراد را بـرای ابراز تفـکر جـديد و خـلاق ترغـيب و برانـگيخته می کند، بلکه سبب می شود که سازمان آسان تر بتواند افرادی را که دارای اين ويژگی ارزشمند هستند بری تقويت کادر تخصصی خود انتخاب کند. بديهی است که انتخاب و استخدام معلمان و مديران مناسب نيز مسأله ای در خور توجه و تمهيدی اساسی برای خلاق کردن محيط آموزش و پرورش است.
يکی ديگر از شيوه های مهم و پرجذبه پرورش خلاقيت و نوآوری، مشورت است. اساساً يکی از نشانه های رشد اجتماعی، شورا و مشورت است و بدون ترديد افرادی که اهل مشورت هستند از عقل و فکر بيشتری برخوردارند و آنان که اهل مشورت نيستند از اين امتياز بی بهره اند.
خلاقیت از نظر اسلام
اسلام انسان را به شورا ترغيب کرده و پيامبر اسلام (ص) از مشورت به عنوان يک اصل تربيتی استفاده کرده است و در سيره ی آن حضرت نمونه های زيبايی وجود دارد که در جنگها و ساير مسائل اجتماعی با ياران خود به مشورت می پرداختند. تأکيد و عمل آن حضرت به اين اصل تربيتی بيشتر به خاطر جنبه ی آموزشی و تأثير آن در رشد افراد بوده است. در واقع هر قدر که مديران در سازمانـهای آمـوزشی از دانش و تجربه کافی برخوردار باشند، باز هم مشورت با ديگران افقهای تازه ای برای آنان می گشايد. حضرت علی (ع) می فرمايند:
«بهترين راه حل ها و صحيح ترين شيوه ها بااستفاده از انديشه های افراد مختلف به دست می آيد.»
خلاقیت و مشورت از نظر پاتريشيا، مک لگان و کريستوفل
پاتريشيا، مک لگان و کريستوفل، برخی از ويژگی های نظام استبداد گرايانه و مشارکتی را به شرح جدول زير مشـخص کـرده اند،که برای ارزيابی وضعيت سازمان ها و جهت دهی اقدام هايی که لازم است يک سازمان مشارکت جو انجام دهيم می تواند مفيد واقع شود.
استبداد گرايی
مشارکت
1- مديران فکر می کنند، کارکنان انجام می دهند.
2- مقامات بالا اعمال مديريت می کنند.
3- انسان های فرادست اهميت بيشتری دارند. بسياری از نظام ها در خدمت آنان و نيازهای اطلاعاتی شان هستند.
4- دانش يک دارايی مهم برای قدرت شخصی و دستيابی به آن است. آموختن از مراتب بالا به پايين صورت ميگيرد.
5- رهبران رسمی افرادی برتر هستند.
1- انسانها با نقش های گوناگون درباره ی يک چيز از زوايای متفاوت فکر می کنند.
2- انسانها در همه جا از عهده ی خود برمی آيند و اين با وجود رهبرانی رسمی است که از نظارت مبتنی بر اقتدار به عنوان آخرين راه چاره استفاده می کنند.
3- حقوق، اعتبار و حرمت همه ی افراد محترم و محفوظ است.
4- فراگيری و سهيم شدن در دانش کليد ارزشهاست انسانها در تمامی جهات به يکديگر آموزش می دهند.
5- رهبران رسمی جزو کارگزاران هستند.
جدول ويژگی های نظام استبدادگرانه و مشارکتی
موانع خلاقيت و نوآوری چیست
خلاقيت و نوآوری و ارائه فکر و نظر جزء خصوصيات فطری همه افراد است که در شرايط و محيط مطلوب با شيوه های مناسب قابل شکوفا شدن و توسعه يافتن است. اما مهم اين است که اين خصيصه و يا حتی نياز به آن در بسياری موارد از طرف بعضی مديران مورد بی توجهی قرار می گيرد. بنابراين، رفتار و عملکرد مدير هم می تواند مانع خلاقيت و هم ايجاد و تقويت کننده آن باشد.
موانع خلاقيت و نوآوری را می توان در سه دسته به شرح زير مد نظر قرار داد.
انواع موانع خلاقیت
1) موانع فردی2) موانع اجتماعی3) موانع سازمانی
1) موانع فردی خلاقيت چیست:
مهمترين موانع فردی خلاقيت، داشتن اعتماد به نفس و ترس از انتقاد و شکست، تمايل به همگونی و عدم تمرکز ذهنی است.
دکتر الکس اس. اسبورن به بعضی از موانع فردی در راه خلاقيت اشاره می کند و می گويد: تأکيد بر عادت های پيشين، دلسر شدن، کم رويی و عدم تحسين و تشويق به موقع، گل لطيف خلاقيت را می خشکاند.
به طور کلی، موانع فردی خلاقيت را به شرح زير می توان بيان کرد.
·عدم اعتماد به نفس
·محافظه کاری
·متعهد نبودن
·تمايل به همرنگی و همسويی
·عدم توانايی در تحمل ابهام و تضاد
·عدم پيچيدگی ذهنی لازم برای بررسی مسائل
·وابستگی و جمود فکری
·ويژه گری شديد و عدم دانش کافی در مورد علوم مربوط
·عدم استفاده از طرفين مغز
·عدم تمرکز ذهنی
·مقاوم نبودن
·کمرويی
·عدم انعطاف پذيری
مديران بايد بدانند که آزاد ساختن توان خلاقيت و به کار گيری فکرهای نو در گرو پيروزی بر موانع مذکور است؛ هر چند پيروزی برآنان مشکل است و احتياج به زمان دارد.
2) موانع اجتماعی خلاقيت چیست:
موانع اجتماعی آن دسته از موانعی است که به طور مستقيم متأثر از محيط اجتماعی است و فرد خود به تنهايی نمی تواند به رفع آنان اقدام کند. اين موانع بيشتر در محيط های خانوادگی و آموزشی تجلی پيدا می کنند.
الف- خانواده: دوران کودکی نقش بسيار مهمی در شکفتن و بارور شدن استعدادهای مختلف کودکان ايفا می کند. بعضی عقايد تربيتی غلط و عدم آگاهی لازم، شرايط نامساعد، بی توجهی به پرسش های کودکان و به عقايد اصيل غير عادی آنان، ارزش قايل نشدن به عقايد کوکان، انتقاد و سرزنش کردن نابجا از کارهای آنان و قضاوت نادرست در درون خانواده، بعضی از مواردی است که مانع رشد و شکوفا شدن خلاقيت کودکان می گردد.
ب- محيط آموزشی: از آنجايی که نظام های آموزشی نقش اساسی در شکوفايی استعدادهای بالقوه فراگيران دارند و ناکار آمد بودن اين نظام ها خود بزرگ ترين مانع بروز خلاقيت و نوآوری است، برای جلوگيری از خاموشی خلاقيت، بزرگان تعليم و تربيت اصولی را پيشنهاد کرده اند که رعايت آنان در محيط های آموزشی به طور مرتب، مداوم و هماهنگ کمک خواهد کرد تا به جای خاموشی، خلاقيت رشد و توسعه پيدا کند. برای جلوگيری از خاموشی خلاقيت، رعايت اصول زير توضيه می شود.
- برای پرسش های کودکان بايد اهميت قايل شـد و آنان را راهنمايی کرد تا خودشان جواب پرسش ها را بيابند.
- عقايد اصيل غير عادی بايد مورد احترام قرار گيرد و ارزش آنان برای کودکان روشن گردد.
- بايد به کودکان نشان داد که عقايدشان دارای ارزش است و عقايدی را که پذيرش آنان در کلاس ممکن باشد پذيرفتنی هستند.
- گاهی اوقات بدون اين که تهديدی از جهت نمره، ارزشيابی و يا انتقاد در کار باشد، بايد کودکان را آزاد گذاشت تا کارهائی را که خودشان می خواهند انجام دهند.
- هرگز نبايد قضاوتی در مورد رفتار کودکان بدون اين که علل و نتايج آن تشريح گردد، به عمل آورد. همچنين جورج اف. نلر می گويد:
- قبل از هر چيز می توانيم دانش آموزان را به داشتن انديشه های بکر تشويق کنيم؛ انديشه هايی که کم و بيش برای خود آنان بکر است.
- بسياری از جوانان، به طور طبيعی مستعد پذيرش انديشه های تازه هستند. نوجوانان، هوسها و مُدها را با اشتياق و با آغوش باز می پذيرند. نظام آموزشی بايد تلاش کند تا ميل افراد را به ابداع تقويت کند و نگرش های محافظه کارانه و قراردادی را در آنان اعتدال بخشد.
- اگر بخواهيم خلاقيت را پرورش دهيم، بايد بيان خودجوش را مخصوصاً در کودکان کوچک تر، تشويق کنيم. همچنين بايد دانش آموزان را تشويق کنيم تا در ابراز نظرهای خود راحت و روان باشند. در شرايط مساوی، هر چه نظرات بيشتری ارائه دهند، مسائل بيشتری را می توانند حل کنند. اگر در ابراز عقايدشان راحت و روان باشند، با ذهن بارورتری با مطالعات و يافته های خود مواجه می شوند و می توانند آموخته ای خود را به گونه ای وسيع تر به کار گيرند.
- يکی از رسالت های مهم نظام آموزشی برانگيختن کنجکاوی دانش آموز در مطالعات خود و ارتباط آن با دنيای اطراف وی است.
بنابراين، علمای تعليم و تربيت بر اين نکته صحه گذاشته اند که آموزش مبتنی بر خلاقيت، پربارتر از آموزش به وسيله اعمال قدرت است؛ شاگردی که با به کار بستن حداکثر ظرفيت خود انگيزش درونی برای کار کردن پيدا می کند، ديگر نيازی به پاداش و تنبيه ندارد. پس سودمندتر آن است که نظام های آموزشی موقعيتی فراهم آورند تا با رعايت اصول، خود مانع خلاقيت نشوند.
3) موانع سازمانی خلاقيت چیست
موانع سازمانی خلاقيت و نوآوری در ابعاد مديريت، ساختار سازمانی، فرهنگ سازمانی و آموزش قابل بررسی و تأمل است زيرا چنانچه اين ابعاد با اهداف و رسالتی که سازمان های آموزشی دارند هماهنگ نباشند، سازمان، خود مانعی در راه خلاقيت و نوآوری خواهد بود. موانع سازمانی خلاقيت در مقوله های زير قرار می گيرند:
الف) مديريت: در اين زمينه می توان به موارد زير اشاره کرد:
·شيوه های رهبری
·به کارگيری روش های تشويق و تنبيه نادرست
·نگرش منفی نسبت به توان زيردستان
·عدم تحمل انتقاد
·عدم تحمل شکست
·ضرر و زيان محسوب نمودن هزينه های ناشی از خلاقيت و نوآوری
ب) ساخنار سازمانی: در اين حوزه، موارد زير می توانند به عنوان مانع خلاقيت مطرح شوند:
·ارتباطات محدود سازمانی
·پيروی از طبقه بندی مشاغل و شرح شغل ثابتچ
·ارزيابی نادرست عملکرد
·ساختار مکانيکی و انعطاف ناپذير
ج) فرهنگ سازمانی: به عنوان بستر و زمينه اصلی سازمان، نقش بسيار مهمی در بروز خلاقيت و نوآوری بر عهده دارد. برخی موانع که در اين زمينه می توانند مطرح شوند عبارت است از:
·عدم احساس مسئوليت اجتماعی
·تلاش در جهت حفظ وضع موجود
·عدم وجود فضای حمايت از نوآوری و نوآوران
·تأکيد بر اهداف سازمانی بدون توجه به کارکنان
د) آموزش: نيروی انسانی مقوله ای مهم و تعيين کننده در اثر بخشی و کارآيی سازمان ها است. در اين زمينه می توان به موارد زير که به عنوان مانع خلاقيت و نوآوری عمل می کنند اشاره کرد:
·ضعيف بودن آموزش های پايه ای
·عدم آموزش های مستمر در زمينه مسائل کاری و يا در صورت وجود، خلاق نبودن آن
ويژگی های افراد خلاق چیست
سازمان به خودی خود خلاق نخواهد شد مگر اينکه افراد خلاق با خصوصيات و ويژگی های خاص پيکره آن سازمان را تشکيل دهند. آنانند که با تشکيل گروه های مختلف، مجموعه ای را به وجود خواهند آورد که توسط رهبر و مديری خلاق، خوب حمايت شوند و مديران با شناخت افراد خلاق و به کارگيری آنان در پست های مختلف و مناسب می توانند زمينه های لازم جهت خلاقيت و نوآوری را در سازمان برای هميشه فراهم آورند. در اين راستا به برخی ويژگی های افراد خلاق که توسط صاحبنظران بيان شده است اشاره می شود:
تورنس، ويژگی های بسياری را برای افراد خلاق قايل است که از جمله آنها می توان به موارد زير اشاره کرد:
آزردگی از کارهای تکراری، توان فکر کردن و پرداختن به چند موضوع در يک زمان، ايجاد شرايط نشاط و علاقه به موضوع در خويش، فرانگری در انجام تکاليف، تلاش در انجام کارها با روش غير معمول، درک سريع و صحيح از روابط بين پديده ها، مستقل بودن و نگرانی نداشتن از اينکه نسبت به ديگران متفاوت به نظر آيند، خيالی بودن، انعطاف پذيری، کنجکاوی، مخاطره پذيری.
استادين (1974) مطالعات انجام شده درباره ويژگی های افراد آفريننده را مورد بررسی قرار داده و به اين نتيجه رسيده است که افراد آفريننده دارای ويژگی های زير هستند:
1)انگيزه پيشرفت سطح بالا
2)کنجکاوی فراوان
3)علاقه مندی زياد به نظم و ترتيب در کارها
4)قدرت ابراز وجود و خودکفايی
5)شخصيت غير متعارف، غير رسمی و کامروا
6)پشتکار و انضباط در کارها
7)استقلال
8)طرز فکر اعتقادی
9)انگيزه های زياد و دانش وسيع
10) اشتياق و احساس سرشاری
11) زيبا پسندی و علاقه مندی به آثار هنری
12) قدرت تأثير گذاری بر ديگران
13) علاقه ی کم به روابط اجتماعی و حساسيت زياد نسبت به مسائل اجتماعی
در مجموع، بنابر تحقيقات و بررسی زيادی که توسط صاحب نظران مختلف انجام گرفته می توان ويژگی های زير را در خلاقيت مؤثر دانست.
·نداشتن تعصب نسبت به تغيير
·علاقه به يادگيری، کنجکاو بودن
·علاقه به آزمايش و تجربه دايمی
·گرايش به مقوله ها و کارهای پيچيده
·توسعه دامنه دانش و آگاهی خود
·داشتن بينش ژرف تر نسبت به محدوده زندگی
·شوخ طبعی
·قدرت و آمادگی پذيرش افکار نامتعارف و تحمل ابهام
·تبحر بيشتر در استفاده از قوای فکری خود
·جهت دار بودن انگيزه ها و شوق ها
·واقع بينی نسبی
·ميل به ريسک کردن
·اعتماد به نفس بالا
·پشتکار و تلاش مستمر
·وقار و خود انگيختگی
·توجه به زمان و وقت شناسی
·داشتن ظرفيت بالا در تحمل ناملايمات
·دارای استقلال و آزادی عمل و فکر نسبی
·شجاعت در پذيرش عيوب خود، توانايی تشخيص آنان و قدرت در ترک عادت های ناپسند
·قدرت تجسم آينده و برنامه ريزی حتی بلند پروازانه
·توجه توأم به رؤيا و عمل
·اعتقاد به راستی و درستی به عنوان ابزار کار
·داشتن قدرت نسبتاً بالا در کنترل نفس خويش
·تمايل به پيشرفت دايمی
·رک گويی و صراحت بيان
·خوشبينی و اميدوار بودن به آينده
·خودخواه نبودن و داشتن ثبات عاطفی
·داشتن قدرت جمع بندی مسائل و قضايا و نتيجه گيری از آنان
·داشتن روحيه کار پذيری و توليد کنندگی در کار (کار آفرينی) و عدم تمايل صرف به استفاده از حاصل کار ديگران
·حساسيت و اهميت قايل شدن نسبت به سرنوشت ديگران
·نسبت به زندگی خود و ديگران احساس مسئوليت کردن و اعتقاد به اين که در زندگی رسالتی به عهده ی او گذاشته شده است.
·در فکر و عمل از اصالت و نوآوری بيشتری برخوردار بودن
·پيروی کمتر از آن دسته معيارها، رسوم و ارزش های اجتماعی که به نظر قابل قبول نيستند، اتکای بيشتر به قضاوت شخصی خود.
·بيان عقيده خود در جلسات و در عين حال عدم پافشاری در تحميل عقايد خود
·حساس بودن نسبت به مسائل اجتماعی و سياسی جامعه
·صرف بخش عمده ای از وقت و انرژی خود جهت توجه دقيق به پيرامون خود
شناخت، دقت و تأمل در اين ويژگی ها برای مديران سازمان های آموزشی علاوه بر اين که زمينه ی بارور شدن و تقويت هر چه بيشتر توانائی ها را در آنان فراهم می کند، موجب آگاهی و شناخت بهتر و توجه بيشتر به افراد درون سازمان خواهد بود.
نقش مديران در پرورش خلاقيت چیست
سازمان خلاق نيازمند به مدير خلاقی است که در ايجاد و حفظ فرهنگ خلاق در درون سازمان و ترغيب، ترويج و به وجود آوردن انگيزه برای رفتار خلاق در افراد و گروه های درون سازمان کوشا باشد. در اين راستا، مديران سازمان های آموزشی بايد هم از تجربه مفيد در ايجاد چنين فرهنگی برخوردار بوده هم مورد تأيـيد کـارکنان سازمان خود باشند. زيرا، چنين تأييدی علاقه مندی و اشتياق افراد را افزايش می دهد.
لازارسفلد (1963) می گويد: مدير بايد تمهيدات و تدابيری برای رشد، نوآوری و تغيير به کار بندد. در دنيای متحول و متغير، اشخاص و سازمانها بايد بتوانند با تغيير و دگرگونی سازگاری پيدا کنند و اين از وظايف عمده مدير در سازمان می باشد.
در واقع ترويج و ترغيب ويژگی های پيـش گـفته، به عملکرد مدير بستگی دارد و مديران می توانند تسهيل کننده بروز اين ويژگی ها باشند. سؤال عمده اين است که چگونه می توان اين ويژگی ها را ترويج داد و کارکنان را به تفکر واداشت به طوری که خود کارکنان در اين راستا به يادگيری خلاقيت و نوآوری بپردازند.
وارن بنـس (1984) پس از بررسـی های مسـتمر در مـورد الـگوهای رفتاری رهبران سازمان های خلاق به اين عقيده رسـيده است که وجـود چـهار نـوع مـديريت و توانايی در رهبر می تواند در اين رابطه سودمند باشد.
1)مديريت توجه (دقت): به توانايی شکل دادن بينش جمعی و شامل نمودن تمام کارکنان در اين بينش دلالت دارد.
2)مديريت معنی: توانايی بيان اين بينش را به طور محسوس، معنادار و با تأثير احساسی مد نظر قرار می دهد.
3)مديريت اعتماد: توانايی به دست آوردن و نگه داشتن اعتماد کارکنان را شامل می شود.
4)مديريت خويشتن: بر آگاهی از توانايی ها و خصوصيات ويژه خود و استفاده بهينه از آنان با حفظ روحيه موفقيت و دوری از شک و ترديد نسبت به خود دلالت دارد.
کارکنانی که از اين نوع رهبری برخوردار هستند برای دستيابی به اهداف سازمانی تمايل بيشتری به ايفای نقش مؤثر و فعال داشته تلاش بيشتری برای ارائه انديشه های خلاق نشان می دهند.
خلاقيت به دلاليل زير برای مديران آموزشی ارزشمند است:
-با خلاقيت بيشتر مدير و همکاران او کميت و کيفيت تصميمات و فعاليتها افزايش می يابد.
-مديران خلاق به احتمال بيشتری می توانند خود و مدرسه تحت مديريت خود را در مواجهه با مشکلات و بهره گيری از فرصتها سازگار نمايند.
-مديـر و مـعلمان از لـحاظ فـردی احساس چالش و رضايت بيشتری در ارتباط با کار خود می کنند.
-دانش آموزان از آموزش بهتری برخوردار می شوند.
ارائه شده توسط سایت فروشگاه علمی اسمان به صورت رایگان
پایان نامه رشته برق و الکترونیک پیاده سازی بلادرنگ کدک صحبت استاندارد G.728 بر روی پردازنده TMS320C5402 در صد صفحه - بصورت ورد - با قیمت بسیار عالی پنج هزار تومان بفروش می رسد .
چکیده
کدک صحبت استاندارد G.728، یک کدک کم تاخیر است که صحبت با کیفیت عالی را در نرخ بیت 16 kbps ارائه می دهد و برای شبکه های تلفن ماهواره ای و اینترنت و موبایل که به تاخیر زیاد حساس هستند ، مناسب است. در این رساله به پیاده سازی بلادرنگ اینکدر و دیکدر G.728 بصورت دوطرفه کامل ( Full Duplex )بر روی پردازنده TMS320C5402 می پردازیم .
روشی ترکیبی برای برنامه نویسی TMS ارائه می شود که در آن زمان وپیچیدگی برنامه نویسی نسبت به برنامه نویسی دستی به 30% کاهش می یابد . در این روش پس از برنامه نویسی و شبیه سازی ممیزثابت الگوریتم کدک به زبان C ، با استفاده از نرم افزار ( Code Composer Studio ) CCS، برنامه به زبان اسمبلی ترجمه شده و بهینه سازی دستی در کل کد اسمبلی صورت می گیرد . سپس بعضی از توابع مهم برنامه از نظر MIPS ، بصورت دستی به زبان اسمبلی بازنویسی می شوند تا برنامه بصورت بلادرنگ قابل اجرا گردد . در پایان نتایج این پیاده سازی ارائه می شود .
کلمات کلیدی
کدینگ و فشرده سازی صحبت ، پیاده سازی بلادرنگ ، DSP ، TMS320C5402 ، برد DSK
برای اطمینان شما
فایل کامل این پایان نامه را بصورت پی دی اف و فقط برای مشاهده دریافت نمائید . در صورت رضایت می توانید فایل ورد ان را با قیمت پنج هزار تومان از لینک خرید دریافت نمائید .فایل پی دی اف :
در صورت رضایت فایل ورد و قابل ویرایش این پایان نامه را از لینک خرید زیر و بصورت انلاین و با قیمت 5000تومان (پنج هزار تومان)بعد از پرداخت دریافت نمائید .
راهنمای خرید : برای خرید انلاین ابتدا بر روی لینک خرید زیر کلیک نمائید . تا وارد صفحه خرید آنلاین شوید .درصفحه خرید آنلاین نام و نام خانوادگی ، شماره موبایل و ایمیل خود را وارد کنید .و بر روی خرید کلیک نمائید. تا وارد صفحه در گاه بانک شوید .بعد از وارد کردن مشخصات کارت ، وارد صفحه دانلود فایل می شوید که بصورت مستقیم می توانید آن را دانلود کنید ، همچنین علاوه بر دانلود مستقیم ، لینک دانلود به ایمیل شما نیز فرستاده می شود - لینک خرید :
پایان نامه درباره شبکه های کامپیوتری در دویست صفحه - بصورت ورد - با قیمت پنج هزار تومان
چکیده
شبکه های کامپیوتری امروزی فصل نویسی در انفورماتیک است . با وجود شبکه های کامپیوتری , محققین می توانند در اقصی نقاط دنیا تنها با فشردن کلیدهایی از صفحه کلید کامپیوتر , در چند ساعت بعد از تازه ترین اطلاعات موضوعات مورد نظر خود باخبر شوند .
تکنولوژی شبکه به سرعت در حال رشد است رشد و توسعه شبکه های کامپیوتری بر کسی پوشیده نیست مدت هاست که جمع آوری و پردازش اطلاعات توسط کامپیوتر انجام می شود . علاوه بر این , کامپیوتر در توزیع اطلاعات و برقراری ارتباطات از طریق شبکه های کامپیوتری نقش مهمی را بازی می کند .
این پروژهتحقیقاتی که شبکه های کامپیوتری را مورد بررسی قرار می دهد که در 4فصل تقسیم بندی و ویرایش گردیده است .
برای اطمینان شما
فایل کامل این پایان نامه را بصورت پی دی اف و فقط برای مشاهده دریافت نمائید . در صورت رضایت می توانید فایل ورد ان را با قیمت پنج هزار تومان از لینک خرید دریافت نمائید .فایل پی دی اف :
در صورت رضایت فایل ورد و قابل ویرایش این پایان نامه را از لینک خرید زیر و بصورت انلاین و با قیمت 5000تومان (پنج هزار تومان)بعد از پرداخت دریافت نمائید .
راهنمای خرید : برای خرید انلاین ابتدا بر روی لینک خرید زیر کلیک نمائید . تا وارد صفحه خرید آنلاین شوید .درصفحه خرید آنلاین نام و نام خانوادگی ، شماره موبایل و ایمیل خود را وارد کنید .و بر روی خرید کلیک نمائید. تا وارد صفحه در گاه بانک شوید .بعد از وارد کردن مشخصات کارت ، وارد صفحه دانلود فایل می شوید که بصورت مستقیم می توانید آن را دانلود کنید ، همچنین علاوه بر دانلود مستقیم ، لینک دانلود به ایمیل شما نیز فرستاده می شود - لینک خرید :
سامانه خرید و امن این
سایت از همهلحاظ مطمئن می باشد . یکی از
مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می
توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت
بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم
اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه 09159886819 در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما فرستاده می شود .
آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی
سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس
مطالب پربازديد
متن شعار برای تبلیغات شورای دانش اموزی تحقیق درباره اهن زنگ نزن انشا در مورد 22 بهمن