دانش آموزی - 803

راهنمای سایت

سایت اقدام پژوهی -  گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان

1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819  -  صارمی

2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2  و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی  (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .

3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل http://up.asemankafinet.ir/view/2488784/email.png  را بنویسید.

http://up.asemankafinet.ir/view/2518890/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%D8%A2%D9%86%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%86.jpghttp://up.asemankafinet.ir/view/2518891/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA%20%D8%A8%D9%87%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA.jpg

لیست گزارش تخصصی   لیست اقدام پژوهی     لیست کلیه طرح درس ها

پشتیبانی سایت

در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا  پیام بدهید
آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet

عوامل جذب زن و مرد

بازديد: 545

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع :

عوامل جذب زن و مرد

تهیه و تنظیم :

فاطمه سادات درتومی

مرد و زن حین انتخاب همدیگر به تناسب‌های بدنی یكدیگر توجه می‌كنند. اكثر ما انسان‌ها تناسب بدنی كاملی نداریم. یك نفر چشمان درشتی دارد، دیگری انگشتان بلند و...

 

از نظر روانپزشکان 5 عامل در انتخاب همسر آینده شما دخیل است . به این 5 عامل توجه کنید:

 1. ژن CHM

 مطالعه‌های اخیر لكوس و دكونیگ سوئیسی نشان داده ما از نظر ژنتیكی قادر به تشخیص بو هستیم. وقتی فردی به شما می‌گوید بوی خوبی می‌دهید در واقع بدنش در حال تجزیه و تحلیل ژن‌های CHM شماست. این گروه از ژن‌ها، مسوول تدارك سیستم ایمنی هم هستند و وقتی قرار است عضوی اهدا شود، پزشكان توجه می‌كنند كه ژن‌های ‍CHM گیرنده و دهنده یكی باشد تا عضو پیوندی پس‌زده نشود.

 

معمولا اعضای یك خانواده ژن‌های CHM مشابهی دارند اما در خارج از خانواده موارد مشابه به سختی پیدا می‌شود. نكته بسیار جالب اینكه افرادی كه ژن‌های CHM آنها كاملا متضاد است جذب هم می‌شوند. برای اثبات این قضیه لكوس و دكونیگ تی‌شرت‌های چند مرد را به چند زن دادند تا بو كنند و لباسی را كه به نظرشان بوی جذاب‌تری دارد انتخاب كنند. نتایج بررسی‌ها نشان داد زنان لباس‌هایی را انتخاب می‌كنند كه متعلق به مردانی است كه ژن CHM آنها هیچ شباهتی به ژن‌های CHM آنها ندارد.

 

2. تناسب

 

مرد و زن حین انتخاب همدیگر به تناسب‌های بدنی یكدیگر توجه می‌كنند. اكثر ما انسان‌ها تناسب بدنی كاملی نداریم. یك نفر چشمان درشتی دارد، دیگری انگشتان بلند و دیگری پاهای كشیده اما این عدم تناسب گاهی به چشم جنس مخالف زیبا به نظر می‌رسد. رندی تورنهیل، روان‌پزشك آمریكایی به این نتیجه رسیده كه زنان هر چند به مردان غیرمتناسب علاقه داشته باشند به ویژه در دوره تخمك‌گذاری مردانی را جذاب می‌دانند كه بدنی كاملا متناسب دارند. دلیل آن هم تمایلی ناخودآگاه به داشتن فرزندانی متناسب است. مردان نیز زنانی كه اندامی متناسب دارند و اندازه دور كمر آنها كمتر از دور باسن شان است را جذاب‌تر و بارورتر می‌دانند.

3. هورمون‌ها

 تستوسترون هورمونی مردانه است كه باعث به‌وجود آمدن خوی خشن ماست. براساس تحقیقات هر چه میزان این هورمون بالاتر می‌رود میزان خوشبختی در میان زوجین كاهش می‌یابد.

 آمار نشان می‌دهد میزان خیانت، خشونت‌های خانگی و طلاق در میان زوجینی كه هورمون تستوسترون در جنس مرد بالاتر است، بیشتر دیده می‌شود. به همین دلیل زنان ناخودآگاه بیشتر به مردانی جذب می‌شوند كه صورتی نسبتا زنانه دارند.

 

4. شباهت

 شباهت، دلیل دیگر جذب شدن برخی زوجین به هم است. بیشتر مردان به سمت زنانی جذب می‌شوند كه نشان یا ردپایی از مادرشان داشته باشند. مدل مو، رنگ چشم، نوع حرف‌زدن، شكلی از رفتار... هر چیزی كه در ذهن یك مرد تداعی‌گر مادرش باشد، ممكن است باعث جذب او به یك زن شود.

 5. مهربانی

 جذاب بودن، تنها به دلیل داشتن یك ویژگی فیزیكی نیست. خلاق بودن ، مهربان و باهوش‌بودن از جمله ویژگی‌هایی است كه باعث جذب افراد به هم می‌شود. دیوید باس، روان‌شناس آمریكایی 10 سال پیش تحقیقی انجام داد و در آن از 10 هزار زن و مرد با 37 فرهنگ مختلف درخواست كرد معیارهای انتخاب همسر خود را بیان كنند.

 

 تمامی این افراد درصدر فهرست خود مهربانی و بعد از آن ذكاوت را قرار داده بودند. به نظر می‌رسد برای بزرگ كردن فرزندان و زندگی كردن در این دنیای ستمكار، زیبایی روح مهم‌تر از زیبایی جسم است.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 11 اردیبهشت 1393 ساعت: 12:46 منتشر شده است
برچسب ها : ,,
نظرات(0)

قالب های شعر فارسی

بازديد: 751

قالب های شعرفارسی

 

مقدمه
   منظور از قالب یکشعر، شکل آرایش مصرعها و نظام قافیه آرایی آن است. شعر بهمفهوم عام خود نه در تعریف می گنجد و نه در قالب، ولی شاعران و مخاطبان آنها، بهمرور زمان به تفاهم هایی رسیده اند و شکلهایی خاص را در مصراع بندی و قافیه آراییشعر به رسمیت شناخته اند.

به این ترتیب در طول تاریخ، چند قالب پدید آمده و؛ شاعران کهن ما کمتر از محدوده این قالبها خارج شده اند. فقط در قرن اخیر، یکتحوّل جهش وار داشته ایم که اصول حاکم بر قالبهای شعر را تا حدّ زیادی دستخوش تغییرکرده است.

-1
قالب های کهن
در قالبهای کهن، شعر از تعدادی مصراع هموزن تشکیل می شود. موسیقی کناری نیز همواره وجود دارد و تابع نظم خاصی است.
هر قالب، فقط به وسیلهنظام قافیه آرایی خویش مشخّص می شود و وزن در این میان نقش چندانی ندارد. از میانبی نهایت شکلی که می توان برای قافیه آرایی داشت، فقط حدود چهارده شکل باب طبعشاعران فارسی قرار گرفته و به این ترتیب، قالبهای شعری رایج را پدید آورده است :

قصیده

مثنوی

غزل

قطعه

ترجیع بند

ترکیب بند

مسمط

مستزاد

رباعی

دو بیتی

تصنیف

چهارپاره

مفرد

تضمین



2
-قالب های نوین

تا اوایل قرن حاضر هجری شمسی ،شاعران ما دو اصل کلی تساویوزن مصراعهای شعر و نظم ثابت قافیه ها را رعایت کرده اند و اگر هم نوآوری درقالبهای شعر داشته اند، با حفظ این دو اصل بوده است. در آغاز این قرن، شاعرانی بهاین فکر افتادند که آن دو اصل کلّی را به کنار گذارندو نوآوری را فراتر از آن حدّ ومرز گسترش دهند. شعری که به این ترتیب سروده شد، شکلی بسیار متفاوت با شعرهای پیشاز خود داشت.
در این گونه شعرها، شاعر مقیّد نیست مصراعها را وزنی یکسان ببخشدو در چیدن مصراعهای هم قافیه، نظامی ثابت را ـ چنان که مثلاً در غزل یا مثنوی بود ـرعایت کند. طول مصراع، تابع طول جمله شاعر است و قافیه نیز هرگاه شاعر لازم بداندظاهر می شود. در این جا آزادی عمل بیشتر است و البته از موسیقی شعر کهن بی بهرهاست.
پدیدآورنده جدی این قالبها را نیما یوشیج می شمارند،. البته پیش از نیمایوشیج نیز اندک نمونه هایی از این گونه شعر دیده شده است، ولی نه قوّت آن شعرها درحدّی بوده که چندان قابل اعتنا باشد و نه شاعران آنها با جدّیت این شیوه را ادامهداده اند.
نوگرایی نیما و پیروان او، فقط در قالبهای شعر نبود. آنها در همهعناصر شعر معتقد به یک خانه تکانی جدّی بودند و حتّی می توان گفت تحوّلی که بهوسیله این افراد در عناصر خیال و زبان رخ داد، بسیار عمیق تر و کارسازتر از تحوّلدر قالب شعر بود.
شاعران کهن سرا می کوشیدند نظام موسیقیایی را حفظ کنند هرچنددر این میانه آسیبی هم به زبان و خیال وارد شود و شاعران نوگرا می کوشند آزادی عملخویش در خیال و زبان را حفظ کنند هرچند آسیبی متوجه موسیقی شود. پس می توان گفتپیدایش شعر نو، ناشی از یک سبک و سنگین کردن مجدّد عناصر شعر و ایجاد توازنی نوینبرای آنها بوده است.

قالب نیمایی

شعر آزاد

شعرسپید 

اینک به اجمال به شرح و توضیح قالب های شعرفارسی می پردازیم. ابتدا به بیان قالب های سنتی می پردازیم :

قصیده

قصیده نوعی از شعر است که دو مصراع بیت اول و مصراع های دومبقیه ی بیت های آن هم قافیه اند.
طول قصیده از 15 بیت تا 60 بیت می تواند باشد.

لحن و موضوع قصیده حماسی است و در آن از مدح و مفاخره و هجو و ذم و .... سخن می رود و مسائل دیگر از قبیل مسائل اخلاقی و دینی و وصف طبیعت در قصیده جنبهفرعی دارد.

هر چند قصاید شاعرانی چون ناصرخسرو به موضوعات مذهبی و فلسفی ومنوچهری و خاقانی به وصف طبیعت و سنایی به عرفان و مسعود سعد به حسبیه معروفند امامضمون اصلی قصیده مدح است و در قصاید عنصری و انوری نیز موضوع اصلی مدح کردن شاهاناست.

قصیده قالب رایح شعر فارسی از اوایل قرن چهارم تا پایان قرن ششم است واز این تاریخ به بعد غزل اندک اندک جای آن را می گیرد اما اوج قصیده سرائی در قرونپنجم و ششم است.

در قرن ششم بر اثر تحولات سیاسی و اجتماعی که رخ می دهد (بر روی کار آمدن سلجوقیان) بازار مدح از رونق می افتد و تصوف رواج می یابد و قصیدهکه اصل موضوع آن ستایش ممدوح در پایان شعر است جای خود را به دیگر قالب های شعری میدهد هر چند از این دوره به بعد هم قصیده دیده می شود اما دیگر قالب رایج نیست و غزلحتی وظیفه اصلی قصیده که مدح باشد را نیز بر عهده می گیرد.

سرانجام در قرنهفتم سعدی در طی قصیده ای مرگ قصیده را رسماً اعلام می کند و ساختمان سنتی آن در هممی شکند.

بعضی قصیده را "حماسه دروغین" خوانده اند چرا که در ادبیات حماسیقهرمان اغلب یک موجود اساطیری است که کارهای عجیب و خارج از توان بشر معمولی انجاممی دهد ولی در قصیده همه ی این صفات در مورد شخصی که کاملاً او ا می شناسیم و میدانیم هیچ یک از این کارها را نمی تواند بکند بکار می رود.

در قصیده هاییکه در مدح سلطان محمد غزنوی سروده شده است به نمونه های خوبی از این اغراق ها بر میخوریم که حتی اندکی هم با واقعیت شخصیت او سازگار نبوده است.

نمونه ای ازقصیده

قصیده "بهاریه" فرخی شامل صد و بیست و پنج بیت و در مدح سلطان محمودغزنوی است که برای نمونه ابیاتی از آن نقل می شود:

بهار تازه دمید، ای بهروی رشک بهار
بیا و روز مرا خوش کن و نبید بیار
همی به روی تو ماند بهاردیبا روی
همی سلامت روی تو و بقای بهار
رخ تو باغ من است و تو باغبان منی
مده به هیچکس از باغ من، گلی، ز نهار!
به روز معرکه، بسیار دیده پشت ملوک
به وقت حمله، فراوان دریده صف سوار
همیشه عادت او بر کشیدن اسلام
همیشههمت او نیست کردن کفار
عطای تو به همه جایگه رسید و، رسد
بلند همت تو برسپهر دایره وار
کجا تواند گفتن کس آنچه تو کردی
کجا رسد بر کردارهای توگفتار؟
تو آن شهی که ترا هر کجا شوی، شب و روز
همی رود ظفر و فتح، بر یمینو یسار
خدایگان جهان باش، وز جهان برخور
به کام زی و جهان را به کام خویشگذار

غزل

"
غزل" درلغت به معنی "حدیث عاشقی" است. در قرن ششم که قصیده در حال زوال بود "غزل" پا گرفتو در قرن هفتم رسما قصیده را عقب راند و به اوج رسید.

در قصیده موضوع اصلیآن است که در آخر شعر "مدح" کسی گفته شود و در واقع منظور اصلی "ممدوح" است اما درغزل "معشوق" مهم است و در آخر شعر شاعر اسم خود را می آورد و با معشوق سخن می گویدو راز و نیاز می کند.
این "معشوق" گاهی زمینی است اما پست و بازاری نیست و گاهیآسمانی است و عرفانی.

ابیات غزل بین 5 تا 10 ییت دارد و دو مصراع اولین بیتو مصراع دوم بقیه ابیات هم قافیه اند.

غزل را می توان به شکل زیر تصویرکرد:

......................
الف///////// ...................... الف
......................
ب ////////// ...................... الف
......................
ج ////////// ...................... الف

موضوعات اصلی غزل بیان احساسات و ذکر معشوق و شکایت از بخت و روزگار است. البته موضوع غزل به این موضوعات محدود نمی شود و در ادب فارسی به غزل هایی بر میخوریم که شامل مطالب اخلاقی و حکیمانه هستند.

هر چند غزل فارسی تحت تأثیرادبیات عرب بوجود آمد بدین معنی که در ادبیات عرب قصاید غنائی رواج یافت (در اینزمان قصیده در ایران مدحی بود و غزل فقط در قسمت اول آن دیده می شود) و در قرن پنجمبه تقلید از این قصاید غنایی غزل فارسی به عنوان نوع مستقلی از قصیده جدا شد، اماموضوعات غزل فارسی اصالت دارد و مثلاً غزل عرفانی به سبک شاعران ما در ادبیات عربنادر است.

نمونه ای از غزل سعدی:

هزار جهد بکردم که سر عشقبپوشم
نبود بر سر آتش میسرم که نجوشم
به هوش بودم از اول که دل به کسنسپارم
شمایل تو بدیدم نه صبر ماند و نه هوشم
حکایتی ز دهانت به گوش جان منآمد
دگر نصیحت مردم حکایتست به گوشم
مگر تو روی بپوشی و فتنه بازنشانی
که من قرار ندارم که دیده از تو بپوش
من رمیده دل آن به که در سماع نیایم
که گر به پای درآیم به دربرند به دوشم
بیا به صلح من امروز در کنار من امشب
که دیده خواب نکردست از انتظار تو دوشم
مرا به هیچ بدادی و من هنوز بر آنم
که از وجود تو مویی به عالمی نفروشم
به زخم خورده حکایت کنم ز دست جراحت
که تندرست ملامت کند چو من بخروشم
مرا مگوی که سعدی طریق عشق رها کن
سخن چه فایده گفتن چو پند میننیوشم
به راه بادیه رفتن به از نشستن باطل
و گر مراد نیابم به قدر وسع بکوشم

نمونه ای از غزل حافظ:

ایپادشه خوبان داد از غم تنهایی
دل بی تو به جان آمد وقت است که بازآیی
دایمگل این بستان شاداب نمیماند
دریاب ضعیفان را در وقت توانایی
دیشب گله زلفشبا باد همیکردم
گفتا غلطی بگذر زین فکرت سودایی
صد باد صبا این جا با سلسلهمیرقصند
این است حریف ای دل تا باد نپیمایی
مشتاقی و مهجوری دور از توچنانم کرد
کز دست بخواهد شد پایاب شکیبایی
یا رب به که شاید گفت این نکتهکه در عالم
رخساره به کس ننمود آن شاهد هرجایی
ساقی چمن گل را بی روی تورنگی نیست
شمشاد خرامان کن تا باغ بیارایی
ای درد توام درمان در بسترناکامی
و ای یاد توام مونس در گوشه تنهایی
در دایره قسمت ما نقطه تسلیمیم
لطف آن چه تو اندیشی حکم آن چه تو فرمایی
فکر خود و رای خود در عالم رندینیست
کفر است در این مذهب خودبینی و خودرایی
زین دایره مینا خونین جگرم میده
تا حل کنم این مشکل در ساغر مینایی
حافظ شب هجران شد بوی خوش وصل آمد
شادیت مبارک باد ای عاشق شیدایی

نمونه ای از غزل عراقی:

نخستینباده کاندر جام کردند
ز چشم مست ساقی وام کردند
چو با خود یافتند اهل طربرا
شراب بیخودی در جام کردند
ز بهر صید دلهای جهانی
کمند زلف خوبان دامکردند
به گیتی هرکجا درد دلی بود
بهم کردند و عشقش نام کردند
جمالخویشتن را جلوه دادند
به یک جلوه دو عالم رام کردند
دلی را تا به دست آرند،هر دم
سر زلفین خود را دام کردند
چو خود کردند راز خویشتن فاش
عراقی راچرا بدنام کردند؟

 قطعه

"
قطعه" شعریاست که معمولاً مصراع های اولین بیت آن هم قافیه نیستند ولی مصراع دوم تمام ادبیاتآن هم قافیه اند. طول قطعه دو بیت یا بیشتر است.

......................
الف///////// ...................... ب
......................
ج ////////// ...................... ب
......................
د ////////// ...................... ب

قطعه رابیشتر در بیان مطالب اخلاقی و تعلیمی و مناظره و نامه نگاری بکار می برند.

قدیمی ترین قطعه ها مربوط به ابن یمین است و از بین شاعران معاصر پرویناعتصامی نیز بیشتر اشعارش را در قالب قطعه سروده است.

پروین اعتصامی مناظرههای زیادی در قالب قطعه دارد از قبیل مناظره نخ و سوزن، سیر و پیاز و ......

شکل تصویری قطعه به شکل زیر است:



علت اسم گذاری قطعه ایناست که شعری با قالب قطعه مانند آن است که از وسط یک قصیده برداشته شده باشد و درواقع قطعه ای از یک قصیده است.

نشنیده ای که زیر چناری کدوبنی ----- بررستو بردمید بر او بر، به روز بیست

پرسیدازچنار که توچند روزه ای؟ ----- گفتاچنار سال مرا بیشتر ز سی است

خندید پس بدو که من از تو به بیست روز ----- برتر شدم بگوی که این کاهلیت چیست؟

او را چنارگفت که امروز ای کدو ----- باتو مراهنوز نه هنگام داوری است

فردا که بر من و تو وزد باد مهرگان ----- آنگه شود پدید که نامرد و مرد کیست!!!

(
انوری)
مثنوی

واژه یمثنوی از کلمه ی "مثنی" به معنی دوتائی گرفته شده است. زیرا در هر بیت دو قافیهآمده است که با قافیه بیت بعد فرق می کند.

از آنجا که مثنوی به لحاظ قافیهمحدودیت ندارد بیشتر برای موضوعات طولانی به کار می رود.

خصوصیات مثنویباعث شده است که داستان ها اغلب در قالب مثنوی سروده شوند. علاوه بر داستان سرایی،برای هر موضوعی که طولانی باشد هم از مثنوی استفاده می شود.

مثلاً درادبیات آموزشی مثل آموزه های صوفیان هم از قالب مثنوی بهره می برده اند.

سرودن مثنوی از قرن سوم و چهارم هجری آغاز شده است که از بهترین مثنوی هامی توان به شاهنامه فردوسی، حدیقه سنایی، خمسه نظامی و مثنوی مولوی اشاره کرد.

قدیمی ترین مثنوی سروده شده- که اکنون به جز چند بیت چیزی از آن در دستنیست- مربوط به رودکی است که متن کلیله و دمنه را در قالب مثنوی به نظم در آوردهبود.

نمونه ای از مثنوی از بوستان سعدی

حکایت

یکی گربه درخانه زال بود----- که برگشته ایام و بد حال بود
روان شد به مهمان سرایامیر----- غلامان سلطان زدند شر به تیر
چکان خونش از استخوان می دوید---همی گفتو از هول جان می دوید
اگر جستم از دست این تیر زن----- من و موش و ویرانه پیرزن

ترجیع بند

ترجیعبند از چند قطعه شعر تشکیل شده است که هر کدام از این قطعه شعرها دارای قافیه و وزنیکسان هستند و در آخر هر رشته شعر یک بیت یکسان با قافیه ای جداگانه تکرار می شود.

بهترین ترجیح بندهای مربوط به سعدی ، هاتف و فرخی است.

از ترجیعبندهای معروف ادبی فارسی ترجیع بند هاتف است که بیت ترجیع آن این است:


که نیکی هست و هیچ نیست جز او ----- وحده لا اله الا هو



نمونه ای از ترجیع بند از دیوان سعدی

دردا که به لب رسیدجانم ----- آوخ که ز دست شد عنانم

کس دید چو من ضعیف هرگز ----- کز هستیخویش در گمانم

پروانه ام اوفتان و خیزان ----- یکبار بسوز و وارهانم

گر لطف کنی به جای اینم ----- ورجور کنی سرای آنم

بنشینم و صبر پیشگیرم ----- دنباله کار خویش گیرم

زان رفتن و آمدن چگویم ----- می آیی و میروم من از هوش

یاران به نصیحتم چه گویند ----- بنشین و صبور باش و مخروش

ای خام، من این چنین در آتش ----- عیبم مکن ار برآورم جوش

تا جهدبود به جان بکوشم ----- و آنگه به ضرورت از بن گوش

بنشینم و صبر پیش گیرم ----- دنباله ی کار خویش گیرم

ای بر تو قبای حسن چالاک ----- صد پیرهن ازجدائیت چاک

پیشت به تواضع است گویی ----- افتادن آفتاب بر خاک

ماخاک شویم و هم نگردد ----- خاک درت از جبین ما پاک

مهر از تو توان بریدهیهات ----- کس بر تو توان گزید حاشاک

بنشینم و صبر پیش گیرم ----- دنبالهی کار خویش گیرم

**
توضیح: به علت طولانی بودن ترجیع بند تنها قسمتهایی ازآن انتخاب شده است که نشان دهنده ساختار شعری ترجیع بند باشد.

ترکیب بند

ترکیببند از لحاظ ساختار شعری مانند "ترجیع بند" است و تنها تفاوت آن این است که بیتتکرار شده در بین قطعه های شعر یکسان نیستند.

از ترکیب بندهای معروف ترکیببند محتشم کاشانی در توصیف واقعه ی کربلاست.





نمونه ی ترکیببند از وحشی بافقی


دوستان شرح پریشانی من گوش کنید ----- داستان غمپنهانی من گوش کنید

قصه بی سر و سامانی من گوش کنید ----- گفت و گوی من وحیرانی من گوش کنید

شرح این آتش جانسوز نهفتن تا کی

 سوختم سوختم این سوز نهفتن تا کی

روزگاری من و دل ساکنکویی بودیم ----- ساکن کوی بت عربده جویی بودیم

عقل و دین باخته، دیوانهرویی بودیم ----- بسته سلسله ی سلسله مویی بودیم

کس در آن سلسله غیر از من ودل بند نبود

 یک گرفتار از این جمله که هستند نبود

نرگس غمزه زنش این همهبیمار نداشت -----سنبل پر شکنش هیچ گرفتار نداشت

این همه مشتری و گرمیبازار نداشت ----- یوسفی بود ولی هیچ خریدار نداشت

اول آن کس که خریدار شدشمن بودم

 باعث گرمی بازار شدش من بودم


**
توضیح: به علت طولانیبودن، تنها قسمت هایی از ترکیب بند که نشان دهنده ی ساختار شعری آن باشد انتخاب شدهاست.

 

 

مسمط
مجموعهجدید مصراع همقافیه (بند مسمط) و یک مصراع که قافیه آن مستقل است. (رشته مسمط یامصراع تسمیط) و این شکل چند بار با قافیه های متفاوت تکرار می شود.

و امامصراع های جدا با هم قافیه دارند، بدین نحو: الفالفالفی ببب ی ح حجی بهمسمط هایی که بند مسمط و رشته مسمط آنها مجموعه سه مصراع باشد مسمط مثلث به چهارمصراع مربع و به پنج مصراعی مخمس و به شش مصرایی مسدس گویند. مسمط حداقل مثلث وحداکثر (معمولاً) مسدس است و همه مسمطات منوچهری مسدس است.

مانند:

گویی بط سپید جامه به صابون زده است --- کبک دری ساق پای در قدح خون زدهاست

بر گل تر دلیب، گنج فریدون زده است --- لشگر چین در بهار، خیمه به هامونزده است

لاله سوی جویبار خرگه بیرون زده است --- خیمه آن سبزگون خرگه اینآتشین



باز مرا طبع شعر سخت به جوش آمده است کم سخن عندلیب،دوشبه گوش آمده است

از شغب مردمان لاله به جوش آمده است --- زیر به بانگ آمدهاست بم بخروش آمده است

نسترن مشکبوی، مشک فروش آمده است --- سیمش در گردناست، مشکش در آستین

مسمط معمولاً ساختمان قصیده را دارد اول آن تغزل است وبعد تخلص به مدح می پردازد. این نوع جدید مسمط است که به ابتکار منوچهری از مسمطقدیم ساخته شده است، مسمط قدیم بیتی است چند لختی که لخت های آن یک قافیه دارند (قافیه درونی) و لخت آخری آن با لخت های آخر ابیات دیگر هم قافیه است (قافیهبیرونی) او گاهی به این گونه اشعار شعر مسجع گویند و نمونه آن در اشعار مولانا زیاداست.


دیده سیرست مرا جان دلیرست مرا ----- زهره شیرست مرا، زهره تابیدهشدم

شکر کند عاشق حق، کز همه بردیم سبق ---- بر زبر هفت طبق، اختر رخشندهشدم

باش چو شطرنج روان خامش و خود جمله زبان----- کز رخ آن شاه جهان فرخ وفرخنده شدم

این ابیات را می توان به شکل زیر (مسمط و مربع) نوشت:

دیده سیرت مرا ----- جان دلبراست مرا

زهره شیرست مرا ---- زهرهتابنده شدم

که هر مصراع آن دو بار مفتعلن و به اصطلاح عروصی مربع است که درشعر فارسی مفعول نیست و ابیات فارسی معمولاً مسدس و یا مثمن هستند. از این رومنوچهری این پاره ها را طولانی تر کرد و به حد مصراع مفعول در شعر فارسی رساند.

  مستزاد

مستزادشعری است که در آخر مصراع های یک رباعی یا غزل یا قطعه، جمله ی کوتاهی از نثرآهنگین و مسجع اضافه می کنند که از لحاظ معنی به آن مصراع مربوط است ولی با وزناصلی شعر هماهنگ نیست.

در واقع کلمه ی مستزاد به معنی "زیاد شده" هم همینمعنی را می دهد و علت نام گذاری این نوع شعر هم قطعه اضافه شده در پایان هر مصراعاست.

نمونه ی چند مستزاد

گیرم که ز مال و زرکسی قارون شد ---------- مرگ است زپی!

یا آن که به علم و دانش افلاطون شد ---------- کو حاصل وی؟

اندوخته ام ز کف همه بیرون شد ---------- کو ناله ینی؟

ز اندیشه کونین دلم پرخون شد ---------- کو ساغر می؟
(مشتاقاصفهانی)

گر حاجت خود بری به درگاه خدا ---------- با صدق و صفا

حاجات ترا کند خداوند روا ---------- بی چون و چرا

ز نهار مبر حاجتخود در بر خلق ---------- با جامه ی دلق

کز خلق نیاید کرم وجود و عطا ---------- بی شرک و ریا
(سنا)
رباعی

"
رباعی" از کلمه ی "رباع" به معنی "چهارتایی" گرفته شده است.

"
رباعی" شعری است چهار مصراعی که بر وزن "لاحول و لاقوةالابالله" سروده می شود.

سه مصراع اول رباعی تقریباً مقدمه ای برای منظورشاعر هستند و حرف اصلی در مصراع چهارم گفته می شود.

رباعی در قدیم را ازلحاظ موضوع می توان به سه دسته تقسیم کرد:

الف) رباعی عاشقانه: مثل رباعیهای رودکی

ب) رباعی صوفیانه : مثل رباعی های ابوسعید ابوالخیر، عطار ومولوی

ج) رباعی فلسفی: مثل رباعی های خیام

شکل رباعیبه صورت زیر است:

.....................
الف ///////// ..................... الف

.....................
ب ///////// ....................... الف

البته در زمانهای قدیم بعضی رباعی ها دارایچهار مصراع هم قافیه بودند.

نمونه هایی از رباعی:

جز من اگرت عاشقشیداست بگو ----- ور میل دلت به جانت ماست بگو

ور هیچ مرا در دل تو جاستبگو ----- گر هست بگو، نیست بگو، راست بگو
(
مولوی)

هر سبزه که بر کنارجویی رسته است ---- گویی زلب فرشته خویی رسته است

پا بر سر سبزه تا بهخواری ننهی ---- کان سبزه ز خاک لاله رویی رسته است
(
خیام)

دوبیتی

کلمه ی "دوبیتی" علاوه بر اینکه در موردرباعی به کار می رود به معنی شعری است که دارای چهار مصراع است. دوبیتی شعری است کهدارای چهار مصراع است و می تواند در هر وزنی سروده شود. رباعی نیز در واقع یک نوعدوبیتی است که وزن خاصی دارد. بیشتر دو بیتی های مربوط به بابا طاهر است.


نمونه هایی از دو بیتی های باباطاهر:

دل عاشق به پیغامیبسازد ----- خمارآلوده با جامی بسازد

مرا کیفیت چشم تو کافی است ----- ریاضت کش به بادامی بسازد

***

ز دست دیده و دل هر دو فریاد ----- هر آنچه دیده بیند دل کند یاد

بسازم خنجری نیشش ز فولاد-------------زنم بردیده تا دل گردد آزاد

***

جوونی هم بهاری بود و گذشت ----- به مایک اعتباری بود و بگذشت

میون ما و تو یک الفتی بود. ------ که آن همنوبهاری بود و گذشت

 تصنیف

بوی جویمولیان آید همی ------ یاد یار مهربان آید همی

این شعر منسوب به رودکی راکه همراه با چنگ خوانده میشده شاید بتوان تصنیف دانست و از آن به بعد نیز عده ای ازشاعران اشعار خویش را همراه با عود و چنگ می خوانده اند.

در قرن ششم و هفتمتصنیف سرائی معمول بوده چنانکه دولتشاه سمرقندی نوشته است عبدالقادر عودی برای ابنحسام هروی (متوفی به سال 737- ه ق) تصنیفی سرود.

در روزگار صفویه نیزسرودن تصنیف معمول و متداول بوده است از جمله تصنیف سازان می توان به شاهمرادخوانساری اشاره کرد که تصنیف های متعددی را سرود.

در عهد زندیه تصنیف هایزیادی درباره رشادت لطفعلی خان زند سروده شد.

در زمان ناصرالدین شاه قاجارنیز ترانه های زیادی دهان به دهان برگشت که می توان به تصنیف هائی که درباره ظلالسلطان در دوران حکومتش در اصفهان و یا تصنیف درباره ی ماشین دودی شهر ری اشاره شداما مشهورترین تصنیف ساز دوره قاجاریه میرزا علی اکبر خان شیدا بود که همراه باتصنیف، سه تار می زد.

عارف قزوینی تصنیف ساز و شاعر معروف اولین کسی بود کهتصنیف را برای مقاصد سیاسی و میهنی سرود
ملک الشعرای بهار و رهی معیری نیز ازتصنیف سازان معروف بودند.

نمونه ای از تصنیف های ملک الشعرای بهار که دردستگاه ماهور خوانده می شود:

زمن نگارم / خبر ندارد/ بحال زارم/ نظر ندارد

خبر ندارم / من از دل خود / دل من از من / خبر ندارد

کجا رود دل کهدلبرش نیست/ کجا پرد مرغ / که پر ندارد

امان ازین عشق / فغان ازین عشق / کهغیر خون / جگر ندارد

همه سیاهی/ همه تباهی / مگر شب ما / سحر ندارد

بهار مضطر مثال دیگر / که آه و زاری / اثر ندارد

چهارپاره


"
چهارپاره" از قالب های جدیدی است که همزمان با رواجشعر نو بوجود آمده است.

"
چهارپاره" مجموعه ای از دو بیتی هایی است که در کلیک شعر را می سازند.

دو بیتی های تشکیل دهنده چهارپاره از لحاظ قافیه با همتفاوت دارند.

نمونه ای از چهارپاره:

فالگیر

کند ویآفتاب به پهلو فتاده بود ----- زنبورهای نور زگردشگریخته


درپشت سبزه های لگدکوب آسمان----- گلبرگ های سرخ شفق تازهریخته


***


کف بین پیرد باد درآمد ز راه دور ----- پیچیده شالزرد خزان را بهگردنش


آن روز میهمان درختان کوچه بود ----- تابشنوند راز خود از فالروشنش
***                                             
در هر قدمکه رفت درختی سلام گفت----- هر شاخه دست خویش به سویشدراز کرد


او دست های یک یکشان را کنار زد ----- چون کولیان نوای غریبانهساز کرد

***

آن قدر خواند که زاغان شامگاه ----- شب را ز لابلای درختانصدا زدند

از بیم آن صدا به زمینریخت برگ ها----- گویی هزار چلچله را درهوا زدند


***                             



شب همچو آبی از سراین برگ ها گذشت ----- هربرگ همچو نیمه دستیبریده بود


هر چند نقشی از کف این دست هانخواند ----- کف بین باد طالع هر برگدیده بود

(
نادرنادرپور)

   مفردات

هر شعری حداقل یک بیت دارد.

"
مفرد" شعری تک بیتی است که شاعر تمام مقصود خود را در همان یک بیت بیان می کند.

"
مفرد" یا همان "تک بیت" اغلب برای بیان نکته های اخلاقی به کار می رود.

در "مفرد" گاهی دو مصراع هم قافیه هستند و گاهی دارای قافیه نیستند.

بعضی از شعرا دارای تک بیت های زیادی هستند، مانند سعدی که در پایاندیوانش به تعداد زیادی از این "مفرد" ها بر می خوریم که تحت عنوان "مفردات" تقسیمبندی شده اند.

بعضی گفته اند که "مفرد" در واقع همان ضرب المثل است که بهشعر بیان شده است.

نمونه هایی از مفرد:

پای ملخی نزد سلیمان بردن ----- زشت است ولیکن هنر است از موری

***

مردی نه به قوت است وشمشیر زنی ----- آن است که جوری که توانی نکنی

  تضمین

تضمینبه طور کلی به این معنی است که قطعاتی از شعر شاعر دیگری را در داخل شعر خودبیاورند.

در بین شاعران قدیمی چون حافظ و سعدی و ... تضمین به این معنابوده است که با ذکر اسم شاعر، مصراع یا بیتی از شعر او را در میان غزل یا قصیده خودبیاورند.

مثلاً سعدی غزلی دارد که این گونه شروع می شود:

من از آنروز که در بند تو ام آزادم ----- پادشاهم که به دست تو اسیر افتادم

و حافظدر غزلی مصراع اول این غزل را به این صورت تضمین کرده است.

زلف بر باد مدهتا ندهی بر بادم ----- ناز بنیاد مکن تا نَکَنی بنیادم


و در آخر، مصراعسعدی را تضمین می کند و می گوید:

حافظ از جو ر تو، حاشا که بگرداند روی ---- من از آن روز که در بند تو ام آزادم

اما تضمین در بین شعرای سده یاخیر به این معنی است با شعری از شعرای قدیمی مسمط بسازند.

مثلاً غزلی ازسعدی یا حافظ را تضمین می کنند و با اضافه کردن ابیاتی هم وزن و هم قافیه مصراع هایاول آن شعر، شعری می سرایند که در قالب مسمط چهار یا پنج یا شش مصراعی است.

این نوع تضمین در قدیم مرسوم نبوده و در سالهای اخیر متداول شده است.

یکی از تضمین های معروف مربوط به ملک الشعرای بهار است ک غزلی از سعدی راتضمین کرده است.

قسمتی از این شعر در زیر آورده شده است:

ابیاتی کهبه رنگ نارنجی آورده شده است مربوط به غزلی از سعدی است که ملک الشعرای بهار آن رادر بین شعر خود آورده است.


سعدیا! چون تو کجا نادره گفتاری هست؟ ----- یا چو شیرین سخنت نخل شکر باری هست؟

یا چو بستان و گلستان تو گلزاریهست؟----- هیچم ار نیست، تمنای توام باری هست

مشنو ای دوست! که غیر از تومرا یاری هست ----- یا شب و روز بجز فکر توام کاری هست


لطف گفتارتو شد دام ره مرغ هوس----- به هوس بال زد و گشت گرفتار قفس

پایبند تو نداردسر دمسازی کس----- موسی اینجا بنهد رخت به امید قبس

به کمند سر زلفت نه منافتادم و بس----- که به هر حلقه‌ی زلف تو گرفتاری هست


بی‌گلستان تودر دست بجز خاری نیست----- به ز گفتار تو بی‌شائبه گفتاری نیست

فارغ ازجلوه‌ی حسنت در و دیواری نیست----- ای که در دار ادب غیر تو دیاری نیست!

گربگویم که مرا با تو سر و کاری نیست----- در و دیوار گواهی بدهد کاری هست



روز نبود که به وصف تو سخن سر نکنم----- شب نباشد که ثنای تو مکررنکنم

منکر فضل تو را نهی ز منکر نکنم ----- نزد اعمی صفت مهر منور نکنم

صبر بر جور رقیبت چه کنم گر نکنم؟----- همه دانند که در صحبت گل خاری هست
 




در پایان به شرح و توضیح مهمترین قالب های نو میپردازیم:

شکل نیمائیکه به آن شعر آزاد گویند.

نیمایی شعری است با وزن عروضی منتهاارکان آن مانند شعر سنتی محدود به دو و سه و چهار رکن نیست و قافیه جای منظم ومشخصی ندارد. اشعار نیما و اخوان و فروغ و سپهری و بیشتر شاعران نو پرداز بدین شکلاست.


نمونه ای از شعر نیمایی از فروغ فرخزاد:

"
هدیه"

من از نهایت شب حرف می زنم
من از نهایت تاریکی
و از نهایت شبحرف می زنم

***

اگر به خانه من آمدی برای من ای مهربان چراغ بیاور
و یک دریچه که از آن
به ازدحام کوچه خوشبخت بنگرم


__________________________________________________ _____________________________________

سپید

شکل شاملوئی که بدان شعر سپید گویند. ایننوع از شعر وزن و آهنگ دارد منتها عروضی نیست و قافیه در آن جای ثابتی ندارد. اغلبشعرهای احمد شاملو چنین است:

نمونه ای از شعر احمد شاملو:

"
سرودبرای مرد روشن که به سایه رفت"

قناعت وار
تکیده بود
باریک وبلند
چون پیامی دشوار
در لغتی
با چشمانی از سؤال و عسل
و رخساری برتافته از حقیقت و باد
مردی با گردش آب
مردی مختصر
که خلاصه خود بود
خر خاکی های در جنازه ات به سوء ظن می نگرند

***

بیش از آن کهخشم صاعقه خاکسترش کند
تسمه از گرده گاو توفان کشیده بود
آزمون ایمان هایکهن را
بر قفل معجرهای عقیق
دندان فرسوده بود
بر پرت افتاده ترین راهها
پو زار کشیده بود
رهگذری نا منتظر
که هر بیشه و هر پل آوازش را میشناخت

***

جاده ها با خاطره ی قدم های تو بیدار می مانند
کهروز را پیشباز می رفتی
هر چند سپیده تو را
از آن پیشتر دمید
که خروسانبانگ سحر کنند
مرغی در بال هایش شکفت
باغی درد رختش
ماد رعتاب تو میشکوفیم
در شتابت
مادر کتاب تو می شکوفیم
در دفاع از لبخند تو
کهیقین است و باور است
دریا به جرعه ای که تو از چاه خورده ای حسادت می کند

این شعر را احمد شاملو در رثای جلال آل احمد سرودهاست.

__________________________________________________ _____________________________________


موج نو

شعر موج نونه تنها وزن عروضی ندار بلکه آهنگ وموسیقی آن حتی مانند شعر سپید هم مشخص نیست و در حقیقت فرق آن با نثر در معنای آناست.

در شعر سپید تشبیهات و استعارات با زبان شعر بیان می شود و جز لطافت وتاثیرگذار معنوی، در ظاهر فرقی با نثر ندارد.

نمونه ی شعر موج از احمد رضااحمدی:

"
قلب تو....."

قلب تو هوا را گرم کرد
در هوایگرم
عشق ما تعارف پذیر بود و
قناعت به نگاه در چاه آب

***

مردم که در گرما
از باران آمدند
گفتی از اطاق بروند
چراغبگذارند
من ترا دوست دارم

***

ای تو
ای تو عادل
توعادلانه غزل را
در خواب
در ظرف های شکسته
تنها نمی گذاری
در اطرافانفجار
یک شاخه له شده انگور است
قضاوت فقط از توست

***

شاخه ابریشم را از چهره ات بر می دارم
گفتم از توست
گفتی: نه بادآورده است

***

هنگام که در طنز خاکستری زمستان
زمین را تازیانهمی زدی
خون شقایق از پوستم بر زمین ریخت

 

 

 

                                                     گروه ادبيات استان

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: سه شنبه 09 اردیبهشت 1393 ساعت: 12:53 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,
نظرات(0)

تحقیق کامل درباره ارگ بم

بازديد: 6311

ارگ قدیم بم

مقدمه :

ارگ تاریخی بم که بیش از دو هزار سال است در قلب کویر ایران قد برافراشته است، بزرگ‌ترین مجموعه خشتی و گلی جهان است که طی دوره‌های مختلف تاریخی ساخته شده و گسترش یافته است. این ارگ تاریخی پس از زلزله سهمگین زمستان سال ۱۳۸۲ در شهر بم و تلاش کارشناسان ایرانی برای تهیه پرونده ثبتی آن به طور اضطراری، در جریان بیست و هفتمین اجلاس کمیته میراث جهانی یونسکو به طور هم‌زمان در فهرست میراث جهانی و فهرست میراث جهانی در خطر ثبت شد.

در فاصله زلزله بم و ثبت ارگ و منظر فرهنگی شهر بم در فهرست میراث جهانی، بسیج کارشناسان جهانی و بین‌المللی به یاری کارشناسان ایرانی آمد و افرادی چون فرانچسکو باندارین، رئیس کمیته میراث جهانی، کوچیرو ماتسور، رئیس یونسکو، وزیر فرهنگ فرانسه، رئیس وقت ایکوموس و بسیاری دیگر از کارشناسان و مقامات فرهنگی جهان برای بررسی این اثر تاریخی به بم سفر کردند.

تاریخچه‌ ارگ بم

بم با کوه‌های مرتفع و آب‌های زیرزمینی سرشار در ۱۹۳ کیلومتری جنوب شرقی کرمان واقع است. این شهر به همین دلیل دو نوع آب و هوای سرد کوهستانی و آب و هوای گرم و خشک دارد.

شهر بم یک از کهن ترین مراکز شهرنشینی ایران است. تپه‌های تاریخی بیدرون در ۱۰ کیلومتـری شمال و تل آتشی در دارستان در فاصله ۳۰ کیلومتری شرق بم که متعلق به هزاره‌های دوم تا چهارم قبل از میلاد مسیح است گواه این قدمت تاریخی است.

زندگی در بم واطراف آن از شش هزار سال قبل شکل گرفته و در دورانی از تاریخ در مکانی که ارگ نامیده می‌شد تمرکزی به وجود آمد.

بم به علت قرار گرفتن در مسیر یکی از مهمترین شاهراه‌های بین المللی عهد باستان راه ادویه نام گرفته بود که از شعب اصلی و مهم راه ابریشم محسوب می‌شد. راه تجارت بین شرق و غرب که اهمیت استراتژیک مهمی داشته است.

صنعت ابریشم بافی به احتمال قوی از چین و از طریق جاده ادویه (ازطریق هند) به بم رسیده بود.

شهرهای بزرگی مانند نرماشیر، ریگان، دارزین و سنا در منطقه وجود داشته که این شهرها تا قرن ششم هجری از آبادانی فراوان برخوردار بوده‌اند و در دوره‌های بعدی از بین رفته‌اند. علاوه برارگ بم آثار باقیمانده از این شهرها و قلعه‌های باستانی با عظمت دیگری مانند قلعه های پیرماه شاه ( افضل آباد)، قلعه جمالی، دارستان، قلعه (قلعه شهید)، قلعه نعیم‌آباد و آثاردیگری در منطقه مشاهده می‌شود که نشان از تمدن کهن و آبادانی منطقه دارد.

ارگ بم که درواقع در روزگاران کهن شهر بم همین قلعه بود، در شمال شرقی شهر بم، بربالا و دامنه صخره ای عظیم با خشت و گل ساخته شده است. سابقه تاریخی ارگ بم به موجب نوشته‌های تاریخی، از جمله حدودالعالم و تاریخ وزیری به دو هزار سال پیش می‌رسد. ارگ بم تاحدود ۱۸۰ سال پیش هنوز محل سکونت عده ای از اهالی بم بود.

مجموعه ارگ بم، شامل شهر قدیم و قلعه، قریب به ۲۰ هکتار (طول ضلع غربی ارگ ۵۲۰ و عرض آن ۴۳۰ متر است) وسعت داشت و مسافت ارگ و قلعه، قریب ۶ هکتار بود.

دورتادور قلعه خندقی های عمیق وجود داشت که آن را از یورش‌ها مصون می داشت. ۳۸ برج دیده‌بانی در فواصل معین روی باروهای قلعه قرار داشتند.

درمیان قلعه عمارت حاکم نشین برروی صخره ای طبیعی بنا شده بود که دارای پنج طبقه بود و همگی از خشت و گل.

ستون‌ها و قوس‌ها باقی مانده در قلعه بم، مغازه های نانوایی، روغنگیری و قفسه های خشتی در بازار قلعه نشان از رونق گذشته آن داشت.

در دوره اسلامی، دو مسجد با نامهای مسجد جامع و مسجد حضرت محمد و حسینیه شامل یک صحن، یک ایوان دو طبقه قرینه هم و چند اتاق در ارگ تاریخی بم ساخت شده بود که همه آن‌ها در جریان زلزله نابود شد.

در ارگ بم یک زورخانه به شیوه سایر ورزشگاه‌های سنتی از چهار ایوان، یک گنبد و گود نیز وجود داشت که آن‌ها نیز ویران شد.

ارگ بم تنها یک ورودی داشت که طاق ورودی آن قابل مقایسه با قوس‌های دوره ساسانی بود. لطفعلی‌خان زند در همین قلعه به وسیله محمدعلی خان زابلی حاکم قلعه بم دستگیر شد. آخرین محاربه در اصطبل همین قلعه روی داده بود.

ارگ بم تا سال ۱۲۵۴ هـجری قمری و غائله آقاخان محلاتی مسکونی بود.

در شمال شرقي شهر بم، بر بالا و دامنه صخره­اي عظيم، قلعه­اي مستحکم را پي افکنده­اند که اهالي محل آن را "ارگ" می­نامند که در واقع اين بناي سترگ، شهر قديم بم است. ارگ بم و شهر آن از جمله قلعه هاي نظامي بسيار مهم و تاريخي به شمار مي رود.

 

 

 

معرفی  کامل:

ارگ بم نمونه کاملي از شيوه­هاي معماري ايران است و نمونه­هايي از قرنها معماري در آن به چشم مي خورد. ارگ بم که بزرگترين مجموعه خشتي جهان است، به شکل قلعه هاي پرشکوه برفراز تپه اي به ارتفاع 61 متر چونان تاجي مرصع بر سر بناهاي تاريخي ايران، درخششي جاودانه دارد.

پيرامون ارگ بم، حکايت­هاي تاريخي که گاه به افسانه مي­ماند، فراوان است. ولي سعي بر اين است که مستندترين موضوعات باستان شناسي با مدد از تاريخ و معماري در معرفي هرچه بهتر اين بناي بزرگ دخالت داشته باشد. بنا به تحقیقات آنوبانینی سابقه تاريخي ارگ بم به موجب نوشته­هاي تاريخي، از جمله حدودالعالم و تاريخ وزيري به دو هزار سال پيش مي رسد. شواهد زيادي از جمله وضعيت پلان مرکزي و تعدادي خشت موجود در خانه حاکم و خانه رئيس سربازخانه ادعاي فوق را به اثبات مي­رساند. در کل، از مجموع نوشته هاي دوران اسلامي و بررسي هاي مقدماتي معماري و باستان شناسي مي توان نتيجه گرفت که ارگ قبل از حکومت ساساني و احتمالا در دوره اشکاني ايجاد شده و چند حصار و دروازه، در اطراف آن وجود داشته است.
احتمالا ساکنين قلعه بم معاش خود را از راه کشاورزي و پارچه­بافي مي­گذرانيده­اند. پژوهش در نحوه زندگي و تاريخ ارگ احتياج به يک سري کاوش­هاي منظم باستان­شناسي دارد. ولي آنچه مسلم است سابقه تاريخي ارگ به قبل از اسلام مي­رسد و در طول تاريخ، ارگ، بارها مورد يورش قرار گرفته و بازسازي شده است.

ارگ بم با اين سابقه طولاني تا حدود 180 سال پيش از اين، محل سکونت عده­اي از اهالي بم بوده و بعد از ترک و نقل مکان مردم، به دست فراموشي سپرده شده است. در اين مدت که بيش از 150 سال به طول انجاميده خرابي­هاي جبران ناپذيري توسط عوامل انساني و عوامل طبيعي بر پيکره ساختمان ها وارد آمده است. مجموعه ارگ بم، شامل شهر قديم و قلعه، قريب به 20 هکتار (طول ضلع غربي ارگ 520 و عرض آن 430 متر مي باشد) وسعت دارد.

سه سمت قلعه را باغ و خانه­هاي مسکوني و زمين­هاي کشاورزي محصور نموده و ضلع شمالي در امتداد رودخانه پشت رود قرار گرفته است. اين شهر قديمي از چهار قسمت تشکيل شده و به طور کلي شامل خندق گرداگرد حصار، برج هاي ديده باني، مدخل قديمي، کوچه­ها و خانه­ها مي­باشد. از سمت شمال شرقي يک حصار و از طرف جنوب چهارحصار قلعه را در بر مي­گيرد. دور تا دور قلعه خندقي ژرف وجود دارد که آن را از يورش­ها مصون مي­داشته است. در مجموع 38 برج ديده باني در فواصل معين روي باروها قرار گرفته و آخرين بارو را خندقي عميق از اطراف جدا مي­نموده است. بدون شک ايجاد قلعه ارگ بم بر بلنداي تپه­اي سنگي بايد به دلیل موقعيت سوق الجيشي آن باشد. در ميان اين شهر، عمارت يا قلعه حاکم نشين بر روي صخره­اي طبيعي بنا شده است. عمارت داراي پنج طبقه است که از خشت خام ساخته شده است.

واحدهاي شناخته شده گوناگون اين بنا به ترتيب عبارتند از: ورودي و محله عام نشين، دروازه دوم و اصطبل، دوازه سوم، سربازخانه و تشکيلات مربوط به آن، ساختمان مرکزي يا حاکم نشين.
واحدهاي شناخته شده در عامه­نشين عبارتند از: راهرو اصلي (بازار)، مسجد جامع، نمازخانه، حسينيه، کاروانسرا، آب انبار، ميدان مدرسه، سابات جهودها، حمام و زورخانه و تعدادي خانه­هاي قديمي.

در محله عام نشين، خانه­هاي عمومي کنار کوه روي زمين مسطح بنا گرديده و از نظر شهرسازي و تشکيلات زندگي شهري مجموعه کاملي است. برخي از خانه هاي عام نشين از اهميت خاصي برخوردارند، زيرا اين خانه ها شامل بيروني و اندروني، بادگير، ايوان، اتاقهاي زمستاني و تابستاني و محلي جهت نگهداري اسب و احشام بوده و داخل حياط هر خانه چاه آبي در نظر گرفته شده است. تقريبا بيشتر خانه هاي عمومي متصل به هم ساخته شده غالب آنها به يکديگر راه دارند. در بعضي خانه­ها حمام اختصاصي به چشم مي خورد و در تعدادي از آنها اصطبل را جدا از محل زندگي ساخته­اند. تعدادي از خانه هاي ارگ بدون در نظر گرفتن مقاومت و باربري ستون­ها دو طبقه ساخته شده اند که اين امر نشانگر روند ازدياد جمعيت در يکي از دوره­هاي گذشته است. در ميان خانه­هاي عمومي تضادهايي از نظر وسعت حجم و استقامت مشاهده مي شود.

بعد از ورودي، يک راه اصلي تا دروازه دوم کشيده شده، قسمتي از اين شاهراه، بازار شهر است که متاسفانه سقف­هاي بازار منهدم شده و در حال حاضر ستون­ها و قوسها باقي مانده است. آثار مغازه­هاي نانوايي، روغنگيري و قفسه هاي خشتي در بازار، نشاني از رونق گذشته آن مي باشد. به موازات شاهراه، دو راه ديگر به دروازه دوم مي رسد.

در دوره اسلامي، در ارگ دو مسجد با نام هاي مسجد جامع و مسجد حضرت محمد و حسينيه شامل يک صحن، يک ايوان دو طبقه قرينه هم و چند اتاق ساخته شده است. سه منبر خشتي در حسينيه وجود دارد. زورخانه ارگ به شيوه ساير ورزشگاه هاي سنتي از چهار ايوان، يک گنبد و گود تشکيل شده است. در ارگ يک کوچه سرپوشيده وجود دارد که به سابات جهودها شهرت دارد.
در محله عامه نشین يک حمام عمومي بوده که براثر بي خبري مردم به منظور استفاده از آجرهاي حمام، آن را به کلي منهدم کرده اند. دومين واحد ارگ بعد از دروازه دوم، اصطبل و يک حصار و اطاق هايي براي نگهبانان است. از دروازه دوم تشکيلات مربوط به حاکم نشين واقع شده که اين قسمت از ارگ در شيب و بالاي کوه قرار گرفته است که اصطبل، اولين واحد اين بخش بوده و در محوطه آن آب انبار و در گوشه جنوب شرقي چاه آب تعبيه شده است.

با توجه به نوشته ها و کتب تاريخي زمان قاجاريه از جمله تاريخ وزيري، دستگيري لطفعلي خان زند و درگیری او با سربازان محمدعلي خان زابلي، در اصطبل اتفاق افتاده است. پس از اصطبل، دروازه سوم، سرباز خانه و خانه رئيس قشون مستقر در ارگ مي­باشد. در برج جنوب غربي سنگ آسيای بادي ديده مي شود. آسياي ارگ تنها آسيای بادي است که در منطقه بم ديده مي­شود. اين آسيا در دوره قاجاريه ساخته شده است. چاهي عميق در سربازخانه ديده مي شود که اکنون فاقد آب است. از سربازخانه يک راه به طرف منطقه مرکزي قلعه کشيده شده که اين راه به حياط حاکم نشين مي­پيوندد. هسته مرکزي يا حاکم نشين ارگ از دو ساختمان به نام چهار فصل و خانه حاکم تشکيل شده است. برج ديده باني مرکزي، حمام، حوض و چاه آب در اين قسمت وجود دارد. آثار مسير آبي از طرف غرب به سمت شمال و شرق و داخل حصار جنوبي وجود دارد که احتمالا بخشي از قنات به طور مداوم از ارگ مي­گذشته است.

عمارت چهارفصل، سه طبقه و قصر حکومت بوده و کليه اوامر و احکام مربوط به شهر و توابع آن در اين محل از طرف حاکم صادر مي­شده است. در کنار عمارت چهارفصل، يک حمام اختصاصي و يک چاه آب ديده مي­شود. آب آشاميدني ساکنان ارگ از چاه هايي در حياط خانه­ها تامين مي شده است.

مصالح عمده بناهاي ارگ، خشت خام، ملات، گل رس و کاه و گاه به ندرت در بناي آن سنگ لاشه، آجر و تنه درخت خرما به کار رفته است. ارگ بم تنها يک ورودي دارد که طاق ورودي آن قابل مقايسه با قوس هاي دوره ساساني است و دو برج طرفين و هشتي احتمالا در دوره صفويه به ورودي الحاق شده است. آثار دروازه ديگري در ضلع شمالي ارگ در محلي موسوم به "کت کدم" به چشم مي­خورد که به ظاهر استفاده چنداني از آن نشده و يا کمي بعد از ايجاد حصار مسدود شده است. ارگ بم داراي يک راه اصلي از جنوب به طرف حاکم نشين و دو گذر به موازات آن و چند راسته شرقي و غربي است. 60 متر از راه اصلي بازار سرپوشيده بوده و آثار سنگفرش در قسمتهايي از راسته ها به چشم مي خورد.

از ويژگي هاي ارگ بم چهار حصاري است که از سمت جنوب، حاکم نشين را بر مي گيرد و اولين حصار مطمئن ترين نقطه اتکايي است که مردم را از هجوم مصون مي داشته است. زيرا ارتفاع حصار تا 18 متر مي رسد و در فاصله 30 تا 40 متر برجهايي در نظر گرفته شده و پهناي حصار در مردگرد متجاوز از 6 متر است. برجهاي ديده باني در حصار علاوه بر تقويت و استحکام حصار و تسهيل امر ديده باني، محل استــراحت مامورين و نگهبانان بوده و کنگره ها و ترکش ها و برج ها در ديده باني و حراست قلعه نقش ارزنده اي داشته اند. حصار بروني ارگ را خندقي احاطه کرده است.

ارگ بم به واسطه اينکه در مسير جاده شرق به غرب قرار گرفته، هميشه در طول تاريخ مورد توجه بوده و از اهميت خاصي برخوردار است. آخرين حادثه تاريخي (غیر از زلزله اخیر) که در اذهان مردم از ارگ به يادگار مانده، دستگيري لطفعليخان زند بوسيله محمدعلي خان زابلي حاکم قلعه بم است. ارگ بم تا سال 1254 هـجري قمري و غائله آقاخان محلاتي مسکوني بوده و تا هشتاد سال قبل، از حاکم نشين به عنوان ژندارمري و مرکز قشون نظامي استفاده شده و به عبارتي زندگي در ارگ از تاريخ ايجاد قلعه تا اواسط دوره قاجار به طور مدوام جريان داشته است.


منبع: کتاب مدخل (بم) نوشته خسرو خسروي

 



منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: دوشنبه 08 اردیبهشت 1393 ساعت: 20:06 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,
نظرات(1)

نظام سیاسی انگلیس

بازديد: 935

نظام سیاسی انگلیس

یکی از ویژگی های نظام دموکراسی پارلمانی بریتانیا، ثابت نبودن طول عمر هر دوره پارلمانی است. البته حداکثر عمر هر دوره پارلمانی نمی تواند بیشتر از ۵ سال باشد ولی تعیین حداقل عمر آن از اختیارات ویژه نخست وزیر بریتانیا است که هرگاه صلاح دولت و حزب خود را در انتخاباتی جدید بیابد، نزد مقام سلطنت رفته و حکم انحلال پارلمان نشسته را طلب می کند.

مقام سلطنت و پارلمان

نظام مشروطه سلطنتی بریتانیا، مقام سلطنت و خانواده او را به طور کامل از فعالیت سیاسی و هرگونه دخالت یا تصمیم گیری در امور کشوری و لشکری منع و دربار را از مسئولیت سیاسی مبرا می کند. به همین دلیل خانواده سلطنتی دارای حق رأی نیست. تنها تعهد مرسوم حکومت به مقام سلطنت، در جریان امور گذاردن مقام سلطنت توسط نخست وزیر است که هفته ای یکبار در ملاقاتی خصوصی انجام می گیرد.

ملکه الیزابت دوم در راه کاخ پارلمان

مقام سلطنت حق ورود به صحن مجلس عوام را که "خانه مردم" نامیده می شود ندارد

با این وجود، هر سال مقام سلطنت طی مراسمی باشکوه که مردم محلی و گردشگران خارجی برای تماشای آن صف می کشند، سوار بر کالسکه سلطنتی که گارد سوار را در التزام رکاب دارد، کاخ باکینگهام را به سوی کاخ پارلمان برای گشایش سال قانونگذاری جدید توسط دولت خود ترک می کند.

مقام سلطنت حق ورود به صحن مجلس عوام را که "خانه مردم" نامیده می شود ندارد. محل جایگاه سلطنتی در مجلس اعیان است که نمایندگان مجلس عوام برای شنیدن سخنان ملکه به لژ کنار صحن آن احضار می شوند. مقام سلطنت سخنان افتتاحیه خود را همیشه با عبارت " دولت من .. " آغاز می کند و سپس لایحه های اصلی دولت برای ارائه به پارلمان را بر می شمارد وبعد با همان شکوه و جلال به کاخ محل سکونت خود باز می گردد.

برای یک شاهد عادی این مراسم سنتی و تاریخی، طبیعی است که تصور کند این مقام سلطنت است که برای دولت خود تکلیف قانونگذاری تعیین می کند، در صورتی که در واقع ملکه کوچکترین نقشی در کار و برنامه دولت ندارد. آنچه را که مقام سلطنت در هنگام گشایش پارلمان ادا می کند متنی است که در دفتر نخست وزیر و بدون مشورت با دربار تهیه شده است.

مقام سلطنت در بریتانیا، گرچه رسمأ شخص اول مملکت محسوب می شود ولی در تمام مراسم رسمی، چه در داخل کشور و یا در هنگام سفرهای رسمی خارجی، نماینده حکومت به شمار می رود و متن تمام سخنرانی های رسمی او را دولت تهیه می کند.

در همین راستا، وقتی نخست وزیر انحلال پارلمان را از مقام سلطنت طلب کند، جایی برای سئوال باقی نمی ماند.

دولت و پارلمان

ویژگی دیگر نظام دموکراسی پارلمانی بریتانیا، در مقایسه با بیشتر نظام های دموکراتیک دیگر، ارتباط مستقیم بین دو نهاد اجرایی و قانونگذاری آن است.

بطور نمونه، در حالیکه در فرانسه و ایالات متحده آمریکا، دو قوه اجرایی و قانونگذاری کاملا جدا و مستقل از یکدیگر عمل می کنند و انتخاباتی جداگانه دارند در بریتانیا نتیجه هر انتخابات پارلمانی است که دولت جدید را مشخص و معلوم می کند؛ چون نخست وزیر همیشه رهبر حزب خود در مجلس عوام است.

اعضاء دولت نیز یا باید نماینده منتخب مردم در مجلس عوام باشند و یا از اعضاء مجلس انتصابی اعیان که نمونه های آن اندک است.

سیستم انتخاباتی

شیوه انتخاب نمایندگان مجلس عوام در انتخابات پارلمانی بریتانیا بر اساس اکثریت ساده است، به همین دلیل هر حزب در هر حوزه انتخابی فقط می تواند یک نامزد داشته باشد، کاندیدایی که بیشترین آرا در هر حوزه انتخابی را کسب کند نماینده آن حوزه در مجلس عوام خواهد بود.

محافظه کاران به رهبری دیوید کامرون، بیش از هر زمان دیگری در ۱۳ سال گذشته پیروزی خود را محتمل می بیند

مجلس اعیان در پارلمان بریتانیا همچنان انتصابی است و انتخابات روز ۶ ماه مه در مقام و موقعیت اعضای آن تأثیری ندارد.

(یکی از برنامه های حزب کارگر برای اصلاح قانون اساسی، در صورت پیروزی مجدد در انتخابات آینده، جایگزین کردن یک مجلس علیای انتخابی، مانند مجلس سنا در دیگر کشورها بجای مجلس اعیان است.)

گام ها و مراحل بعدی

انحلال کامل مجلس شش روز بعد از صدور فرمان ملکه صورت خواهد گرفت. آخرین نشست پارلمان برای تکمیل لوایح در دستور، روز پنجشنبه این هفته خواهد بود و سه روز بعد از آن پارلمان اختیار قانونگذاری نخواهد داشت ولی نمایندگان مجلس جلساتی برای بایگانی کردن لوایح ناتمام تشکیل خواهند داد و همچنین فرصت خواهند یافت تا متعلقات شخصی خود را از کاخ پارلمان به منزل ببرند.

همزمان با انحلال کامل پارلمان, ثبت نام نامزدهای نمایندگی برای انتخابات پارلمان آینده آغاز خواهد شد.

رقیب های اصلی

حزب کارگر که در ۱۳ سال گذشته با پیروزی در سه انتخابات پیاپی و دو نخست وزیر (تونی بلر و گوردون براون) دولت را در دست داشته است.

حزب محافظه کار که در دوران زمامداری حزب کارگر پنج رهبر عوض کرده است اکنون به رهبری دیوید کامرون، بیش از هر زمان دیگری در ۱۳ سال گذشته پیروزی خود را محتمل می بیند.

حزب لیبرال دموکرات به رهبری نیک کلگ، به دلیل احتمال عدم دستیابی دو حزب بزرگتر به یک اکثریت قاطع پارلمانی، بخت خود را در امتیازگیری در قالب پیش شرط هایی برای مشارکت در یک دولت ائتلافی بیشتر از هر زمان دیگر می بیند.

جالب اینکه برای سه رهبر این احزاب، این نخستین انتخابات در مقام رهبر حزب خود است.

دیگران

 به دلیل احتمال عدم دستیابی دو حزب بزرگتر به یک اکثریت قاطع پارلمانی، بخت حزب لیبرال دموکرات به رهبری نیک کلگ افزایش یافته است

حزب سبزها، که مدافع حفظ محیط زیست است، بعلاوه دو حزب ملی گرای افراطی که مخالف پذیرش مهاجران اقتصادی بیشتر و خواستار ترک عضویت بریتانیا از اتحادیه اروپا هستند، در قالب حزب های سراسری در شماری از حوزه ها نامزد معرفی خواهند کرد.

 

انتخابات روز ششم ماه مه برای پارلمان پادشاهی متحد بریتانیا است، با این وجود حزب های ملی در اسکاتلند و ولز و چهار حزب محلی در ایرلند شمالی که همه بیشتر در پارلمان های محلی خود فعال هستند، مطابق معمول نامزدهایی برای اشغال کرسی های پارلمان مرکزی در لندن معرفی خواهند کرد.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: یکشنبه 07 اردیبهشت 1393 ساعت: 20:29 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

زندگینامه نقاشان - زندگینامه استاد محمود فرشچیان

بازديد: 821

زندگینامه نقاشان - زندگینامه استاد محمود فرشچیان

استاد محمود فرشچیان«سال‌ها نقاشی نمایانگر اندیشه تفکر شعرا، داستان‌سرایان، نویسندگان و زینت‌بخش کتاب‌ها بود. ولی نگارگر خود را به محدوده فضای بسته جدول و درون متن کتاب مقید ننمود. نقوش در حواشی پیش رفتند، سروها سرکشیدند و ستیغ کوه‌ها حاشیه را شکافتند، ابرهای دربرگیرنده کوهها به اطراف پراکنده شدند و پرندگان درحاشیه و متن به پرواز درآمده تا بدانجا که خویشاوندی شعر و نوشته درآمیزش با جلوه‌گری نقش و جلای رنگها اوج فزونتری یافت. همین انس و الفت دیرپای نقاشی ایرانی با ادبیات سبب شد که حال و هوایی رویایی و شاعرانه در فضای این هنر بوجود آید.»

زندگینامه استاد محمود فرشچیان

بیوگرافی نقاشان بزرگ-زندگینامه استاد محمود فرشچیان

همان‌گونه که استاد محمود فرشچیان در عبارت فوق اشاره نموده، شیوه‌هایی که میان نگارگران پیشین درایران رواج داشت، بازآفرینی داستان‌ها و اشعار ایرانی بود اشعار شاعران و حکایات سخنوران اغلب بر نقاشی آنان حاکم بود. لیکن محمود فرشچیان نقاشی را از قید شعر رها ساخت. به عقیده وی هر هنرمند باید ذهن و فکر خود را مصوّر کند، آنگونه که ادیبان با واژه و نقاشان با قلم میآفرینند.

آنچه که آثار فرشچیان را از سایرین متمایز می‌سازد، شتابه‌های مدوّر چشمگیرنده نقاشی‌هایش است. البته آثار بهزاد، نقاش بزرگ دوره تیموری و سلطان محمد، نقاش بزرگ دوره صفوی، از نخستین نمونه‌هایی هستند که برپایه ساختار زیربنایی دایره‌وار تصویر شده‌اند، لیکن بنابر نظریه پروفسور الینور سمیز۱، تصویرپردازی مدوّر فرشچیان پویاتر و چهره‌ها، شاخ و برگ‌ها و موجودات افسانه‌ای چنان با یکدیگر در چرخش و پیچ و تاباند که گویی همه در گردابی جای دارند. نقوش این چنینی حتی در قالی‌کاری و کاشی‌کاری ایرانی نیز بدایعی را به‌وجود آورده است.

به عقیده فرشچیان، نقاشی ایرانی هنری است خیالی که از اندیشه نقاش نشأت گرفته نه دیدگاه عینی. در نقاشی سایر کشورها، به عنوان مثال در چین، نهایت قدرت و مهارت درارائه طبیعت به‌کار گرفته شده و وجه تمایز آن با نقاشی ایرانی این است که نقاش ایرانی با روح ناخودآگاه و حس قوی ومعنوی انسانی سروکار دارد. فرشچیان درآثار خود به این حس قوی و معنوی می‌پردازد و طیف گستردهای از حالات وعواطف را ترسیم میکند از جمله حالات درونی انسان، حیوانات، آواز پرندگان، بانگ مرغان و ریزش باران.

در اغلب آثار وی تداوم زندگی و طبیعت آشکار است. وی در حقیقت شور زندگی را با قلم ترسیم می‌کند که در آن زشتی‌ها و زیبایی‌ها در کنار هم به چشم می‌خورند.

برشی از زندگی

محمود فرشچیان متولد ۱۳۰۸ هجری در اصفهان، از دوران کودکی استعداد و علاقه خود را در زمینه نقاشی نمایان کرد. وی دراین باره می‌گوید:

« ۴ سالگی را خوب به یاد دارم. روی زمین می‌نشستم و نقش‌های قالی را روی کاغذ می‌کشیدم. پدرم هم از این وضعیت راضی بود.»

پدر فرشچیان که نماینده فرش اصفهان بود و آثار نفیس را خریداری و جمع‌آوری می‌کرد، با مشاهده استعداد فرزندش، وی را به کارگاه نقاشی استاد حاج میرزا آقا امامی برد.

« درهمان‌جا حاج میرزا آقا امامی نقش آهو به من داد و گفت تا از روی آن نقاشی کنم، تا صبح روز بعد حدود ۲۰۰ طرح دراندازه‌ها و جهت‌های مختلف کشیدم. برای استاد باورکردنی نبود و از آن به بعد مورد تشویق و تایید ایشان قرار گرفتم.»

یکی دیگر از اساتید فرشچیان، استاد عیسی بهادری بود. در زمان نوجوانی فرشچیان، نحوه آموزش متفاوت بوده بنابر قول وی، استاد بهادری مشق‌هایی ازروی کاشی‌های اصفهان را برای شاگردانش تعیین می‌کرد و طرح‌های آنها رابا اصل نقش‌ها مقایسه می‌نمود. سپس پیش از آنکه آنان رابه‌طور مستقیم از اشکال‌هایشان آگاه کند، از آنها می‌خواست که خود با مقایسه طرح و اصل نقش، اشکال‌های خود را بیابند.

فرشچیان پس از آموزش نزد استاد امامی و بهادری و فارغ‌التحصیلی از مدرسه هنرهای زیبا اصفهان، برای گذراندن دوره هنرستان هنرهای زیبا به اروپا سفر کرد و چندین سال به مطالعه‌ی آثار هنرمندان غربی در موزه‌ها پرداخت. بنابر گفته وی در موزه‌های اروپا، اول کسی بود که وارد موزه می‌شد با بسته‌ای از کتاب و قلم و درنهایت آخر از همه، خود او بود که از موزه خارج می‌شد.

وی هنر قدیم و معاصر اروپا و آمریکا را به خوبی مطالعه کرده و به عصر بین‌المللی هنر خو گرفته، در عین حال وفاداری خود را به نسبت هنر ایران حفظ کرده است.

پس از بازگشت به ایران، فرشچیان کار خود را در اداره کل هنرهای زیبای تهران آغاز کرد و به مدیریت اداره ملی و استادی دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران برگزیده شد.

استاد محمود فرشچیان، هم‌اکنون در نیوجرسی آمریکا ساکن است و سفرهای دوره‌ای و فصلی به ایران دارد. علی‌رغم اینکه محل سکونت وی در خارج از ایران است، به گفته خودش هیچ‌گاه از ایران دور نبوده، بلکه درحقیقت درآنجا مجالی را برای خلق آثارش فراهم نموده، چرا که در ایران به دلیل شرکت در مراسم‌ها و جلسات متعدد فرصتی برای نقاشی باقی نمی‌ماند.

مروری بر تعدادی از آثار استاد فرشچیان

عمده‌ی آثار استاد در چندین جلد کتاب بسیار نفیس و ارزنده و نیز در قالب پوستر و کارت‌های پستال زیبا به چاپ رسیده است. از آن جمله سه جلد کتاب از آثار وی در زمره‌ی «برگزیده‌ی آثار یونسکو» به زیور چاپ آراسته گردیده است. برخی از آثار برجسته استاد عبارتند از:

«ضامن آهو»: استاد فرشچیان در مورد نحوه طراحی شمایل امام رضا(ع) در این اثر می‌گوید:

«اول میخواستم امام را از پشت سر طراحی کنم، ولی مقتضیات تابلو ایجاب می‌کرد که ایشان را از روبرو تصویر نمایم. وقتی به صورت حضرت رسیدم، نتوانستم آنگونه که می‌خواهم طرح را کار کنم. صورت، روزها و ساعت‌ها دست‌نخورده ماند. بعدازظهر یک روز، مثل همیشه که هنگام نقاشی وضو می‌گیرم، وضو گرفتم و رو به مشهد ایستادم و زیارت خاصه‌ی حضرت را خواندم، بعد رفتم سراغ تابلو و قلم را گرفتم و شروع کردم. بدون آنکه قلم را بردارم یا طرح را عوض کنم، صورت را ساختم. وقتی هم که تمام شد دیگر تغییری در آن ایجاد نکردم.» همچنین ایشان در مورد ویژگی این اثر می‌گوید:

«تمام عناصر تشکیل‌دهنده‌ی تابلوی ضامن آهو و تمام خطوط و پرسوناژهای آن، همه معطوف به وجود امام رضا هستند و تمام منحنی‌ها به‌سوی ایشان ختم می‌شوند. پرسوناژ امام (ع) از لحاظ رنگ و فرم هم طوری قرار گرفته که در فراز بوده و باقی عناصر در فرود باشند. در چهره‌ی بچه‌ آهوانی که به خدمت حضرت می‌آیند، حالتی از خوشحالی و شادمانی توأم با احترام دیده می‌شود، که این احترام به‌صورت زانو زدن در برابر امام (ع) متجلی است.»

«پنجمین روز آفرینش»: در این تابلو همه‌ی مخلوقات زمینی و آسمانی به ستایش پروردگار مشغول‌اند. ماهی‌ها و پرندگان واقعی و تخیلی در دریاهای طوفانی شناور و بر آسمان ابری در پروازند.

«عصر عاشورا»: استاد در مورد نحوه طراحی این اثر جاویران می‌گوید:

«سه سال پیش از انقلاب روز عاشورا مادرم مرا نصیعت کرد و گفت: بروضه گوش کن تا چند کلمه حرف حساب بشنوی. و من با ایشان گفتم: من اول در اتاقم کاری دارم بعد خواهم رفت.

حال عجیبی به من دست داد. وارد اتاق شدم، قلم را برداشتم و تابلوی عصر عاشورا را شروع کردم. قلم را که برداشتم تابلویی شد که الآن هست بدون هیچ تغییری».

«طراحی ضریح امام رضا»: این کار هفت سال به‌طول انجامید و یادمانی است خجسته در تاریخ فرهنگ و هنر ایران که استاد به‌صورت افتخاری انجام داده است.

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 06 اردیبهشت 1393 ساعت: 17:10 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

ليست صفحات

تعداد صفحات : 824

شبکه اجتماعی ما

   
     

موضوعات

پيوندهاي روزانه

تبلیغات در سایت

پیج اینستاگرام ما را دنبال کنید :

فرم های  ارزشیابی معلمان ۱۴۰۲

با اطمینان خرید کنید

پشتیبان سایت همیشه در خدمت شماست.

 سامانه خرید و امن این سایت از همه  لحاظ مطمئن می باشد . یکی از مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه   09159886819  در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما  فرستاده می شود .

درباره ما

آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس