دانش آموزی - 49

راهنمای سایت

سایت اقدام پژوهی -  گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان

1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819  -  صارمی

2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2  و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی  (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .

3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل http://up.asemankafinet.ir/view/2488784/email.png  را بنویسید.

http://up.asemankafinet.ir/view/2518890/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%D8%A2%D9%86%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%86.jpghttp://up.asemankafinet.ir/view/2518891/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA%20%D8%A8%D9%87%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA.jpg

لیست گزارش تخصصی   لیست اقدام پژوهی     لیست کلیه طرح درس ها

پشتیبانی سایت

در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا  پیام بدهید
آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet

تحقیق درباره ادبیات بومی استان بوشهر

بازديد: 823
تحقیق درباره ادبیات بومی استان بوشهر

ادبیات بومی استان بوشهر

مقدمه

بندر بوشهر درباره این پرونده تلفظ راهنما اطلاعات یکی از شهرهای استان بوشهر و مرکز استان بوشهر از استان‌های جنوب غربی ایران است. جمعیت این شهر در سال ۱۳۹۰ خورشیدی بالغ بر ۱۹۵،۲۲۲ نفر بوده‌است.

بندر بوشهر در بخش مرکزی استان بوشهر، در ارتفاع ۱۸ متری از سطح دریا و در منطقه ساحلی خلیج فارس واقع شده و آب و هوای نیمه بیابانی گرم دارد. این شهر از سمت شمال، غرب و جنوب به خلیج فارس محدود شده‌است.نام بوشهر در کتاب‌ها و اسناد تاریخی، تحت نام‌های مختلفی نظیر «رام اردشیر»، «ابوشهر»، «لیان» و «ریشهر» به ثبت رسیده‌است.بیشتر مردم بوشهر به زبان فارسی تکلم می‌کنند. بندر امروزی بوشهر را نادرشاه افشار در ۱۷۳۶ میلادی رونق دوباره بخشید. نام این محل پیش از آن ریشهر بود.بندر بوشهر به خاطر عواملی مانند صیادی، وجود نیروگاه اتمی، کشتی سازی و صادرات از این بندر رونق اقتصادی گرفته‌است.هم اکنون ۱۸ اسفند سالروز تأسیس مدرسه سعادت روز بوشهر نام گرفته شده است.

مقدمه

بنای بوشهر به اردشیر ساسانی نسبت داده شده و نام اصلی آن «رام اردشیر» بوده‌است. گفته می‌شود که «رام اردشیر» به مرور زمان به «ریشهر» تبدیل شد. به نظر می‌رسد که بوشهر تحریف شده ریشهر- همان شهر قدیمی است.در عصر هخامنشی از تمدنهای بزرگ در ایران تمدن لیان بوده‌است که برخی به اشتباه نام آن را از نام‌های بوشهر می‌دانند. هم اکنون نام خیابانی در بازار بوشهر به همین نام است طبق آثار کشف شده در منطقه باستانی هلیله و ریشهر نام این سرزمین ژرمانسیکا بوده‌است. همچنین در آثار باستانی شوش از این بندر نام برده شده‌است. در زمان اسکندر نام آن به موزامبری تغییر یافت. نام دیگر اباشهر در زمان اردشیر بابکان به معنی شهر بابک و بعد از آن بوشهر به معنای شهر پایین بدلیل اختلاف سطحی که با ریشهر داشته‌است.

پیشینه

بنای بوشهر را به اردشیر ساسانی نسبت داده‌اند. در کارنامه اردشیر بابکان به وجود بندری به نام بوخت اردشیر اشاره شده که در کنار مدارک دیگر نشان دهنده اهمیت خلیج فارس برای شاهان آغازین ساسانی است. اهمیت این بندر چنان بود که بوخت اردشیر با جاده ای به کازرون و شیراز وصل می شد و از آن کالاهای صادراتی به مناطق دیگر حمل می شدند. ولی بوشهر کنونی که تاریخچه ۳۰۰ ساله دارد را «ابومهیری» پسر شیخ ناصرخان آل مذکور (ناخدا باشی کشتی‌های نادرشاه و بنیان گذار خاندان آل مذکور) در سال هزاروصدوپنجاه قمری (۱۱۱۴ش/ ۱۷۳۵م) پایه‌گذاری کرد، علت تاسیس این شهر به دلیل این بود که نادر شاه می‌خواست بندری در جنوب بسازد و همچنین نیروی دریایی را تاسیس کند.

این بندر چنان پر رونق شد که به عنوان رقیب بزرگی برای بندر بصره به حساب می‌آمد. این شکوفایی تجاری تا آنجا پیشرفت که «حاج محمد شفیع» اجازه چاپ و نشر اسکناس رایج بوشهر را به دست آورد و این امتیاز تا برقراری بانک شاهی، در بوشهر باقی بود. بندر بوشهر از اولین مراکزی بود که دارای صنعت چاپ سنگی شد و همچنین بعدها در صنعت یخ سازی و برق پیشرو بود، مردم این شهر از اولین مردمان ایران بودند که با نشریات و مجلات آشنا شدند از اولین نشریات بوشهر می‌توان به روزنامه‌های مظفری. خلیج ایران و ندای جنوب اشاره کرد، همچنین به دلیل رونق و موقعیت خاص اولین نمایندگی‌های شرکتهای تجاری و کنسولگری دولت‌های خارجی از جمله بریتانیا، آلمان و روسیه و امپراطوری عثمانی در این شهر دایر شد ولی این رونق با توسعه راه آهن به خرمشهر منتقل شد.

جبهه ساحلی بافت قدیم بوشهر در سال ۱۳۷۸ تحت شماره ۲۳۶۰ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده‌است.منظره شهر آمیزه‌ای از رنگ‌های سفید، زرد و قهوه‌ای است. بافت شهر بوشهر از حدود هفتاد سال پیش یعنی پس از جنگ جهانی اول رونق خود را از دست داده و مصالح مورد نیاز آن که از آفریقا و هند تأمین می‌شده کم‌تر در دسترس بوده و ساکنین اصلی شهر شروع به ترک آن و مهاجرت به سایر نقاط کشور کرده‌اند. پس از جنگ دوم جهانی این مساله شدت گرفته و پس از انقلاب اسلامی نیز با تخریب بیش از یک چهارم این بافت توسط اداره بندر سیر صعودی این مهاجرت و تخریب شدت چند برابر یافته و هم اکنون به صورت نیمه ویرانه‌ای درآمده‌است.

وجه تسمیه

درباره‏ى وجه تسمیه بوشهر نظرات مختلفى ابراز شده است. برخى آن را مخفف «ابوشهر» یعنى پدر شهر و عده دیگرى به قیاس نام «ریشهر» آن را مخفف بخت اردشیر یعنى نجات یافته اردشیر پنداشته‏اند. بنابر وجه تسمیه اول، بوشهر پس از آبادانى و گسترش و بعد از ویرانى ریشهر، این نام مرکب عربى ـ فارسى را یافته است.

اعراب بوشهر را «البوشهر» مى‏گفتند و کوتاه شده آن «ابوشهر» است. ناحیه بوشهر در دوره‏هاى سه گانه تمدن عیلام از هزاره سوم تا هزاره اول ق.م، مورد توجه بوده و از کاوشهاى باستانشناسى چنین برمى‏آید که نام اولیه این بندر، «لیان؛Lyan» بوده است.

وجوه تسمیه دیگرى نیز براى بوشهر بیان شده است که عبارتند از:

ـ بنا به دستور نادرشاه یک نیروى دریایى قوى در نزدیکى این شهر تأسیس و به این شهر نام ابوشهر به معنى پدر شهرها دادند.

ـ عده‏اى نیز معتقدند که نام قبلى بوشهر، نادریه بوده و در سال ۱۱۴۶ ه .ق نادرشاه آنجا را نادریه نامید.

ـ گروهى بناى این شهر را به اردشیر ساسانى نسبت مى‏دهند و گویند که نام اصلیش تخت اردشیر بود و بوشهر تحریف شده ریشهر که یک شهر قدیمى است مى‏باشد.

ـ ریشهر مخفف «ریو اردشیر» است. زیرا این شهر در زمان اردشیر اول ساخته شده لذا به آن «ریو اردشیر» یا «شهر اردشیر» گفته‏اند.

برخى نیز در وجه تسمیه بوشهر آورده‏اند محدوده قدیمى بوشهر قدیم به دو بخش باستانى «رى شهر» و «بى شهر» تقسیم نموده‏اند و در اثر گذشت زمان نام بى‏شهر به تمامى منطقه قدیم و جدید اطلاق شده است و بى شهر در حقیقت همان بوشهر است که در لهجه شهرى، بى شهر تلفظ مى‏شد و چنین استدلال کرده‏اند بنابر دلایلى چند «بى شهر» را محرّف بوشهر و «رى شهر» را شکل تحریف شده «روشهر» مى‏دانند و گواه نزدیک در تایید این مدعا، استناد به قراین و شواهد موجود (در گویش مردم بوشهر) در تلفظ کلمات و واژگان است که در آن‏ها حرف «و» را تبدیل به «ى» کرده و آن را چنین ادا مى‏کنند:

آلوده (آلیده) ـ آهو (آهى، اوهید) ـ اندود (اندید) ـ انگور (انگیر).

پیداست که «روشهر» و «بوشهر» هر کدام از دو جزء جداگانه (رو + شهر ـ بو + شهر) ترکیب یافته و واژه «شهر» در هر دو، یک مفهوم مشترک دارد.

مؤلف برهان قاطع، از کلمه «شهر» به نام «شار» یاد مى‏کند و آن را علاوه بر شهر (در مفهوم مدینه بلد) به معنى «بناى بلند و عمارت عالى» مى‏داند.

برخى نیز نام قدیم این شهر را «بوخت اردشیر» دانسته‏اند و درباره وجه تسمیه آن آورده‏اند: «بوخت اردشیر» به معناى نجات یافته اردشیر است.

بوختن به معناى نجات یافتن است و چون اردشیر در آن جا از مرگ نجات یافته است آن جا را «بوخت اردشیر» نام نهاد و بعضى آن را شهر بوشهر دانسته‏اند.

گویش بوشهری

گویش بوشهری مجموعه‌ای از لهجه‌های زبان فارسی هستند. که تقریبا در سرتاسر استان بوشهر و بخشهایی از مناطق غربی استان فارس مانند لامرد(؟) و تراکمه و کنارتخته و خشت و مناطق جنوب غرب خوزستان مانند هندیجان و بندرماهشهر و نیز در کشور بحرین رایج است. این لهجه‌ها شباهت‌های زیادی با لهجه بندری، و نیز لری و بختیاری و لهجه کازرونی و لهجه آبادانی دارد. این لهجه‌ها عبارتند از بوشهری مرکزی (رایج در شهرستان بوشهر)، تراکمه‌ای، آبدانی (مربوط به منطقهٔ آبدان)، کنگانی، جمی، تنگستانی، دشتی، دشتستانی، دیلمی، گناوه‌ای و ماهشهری هندیجانی است. لهجه‌ها در روستاها بیشتر از شهرها متنوع می‌باشند.

گویش‌های استان

لهجه بوشهری در شهرستان بوشهر، گویش دشتی یا دشتیاتی در منطقهٔ دشتی شهرستان دشتی و دیر، گویش تنگستانی یا تنگسیری در بخش ساحلی تنگستان است. گویش دشتستانی لهجه مردم دشتستان و شمال غربی استان (گناوه و دیلم) است که با زبان لری کاملا آمیخته‌است. گویش دیری بردستانی و آبدانی بعلاوه دشتیاتی هم در شهرستان دیر است و دارای قدمت منحصر بفرد است. گویش دیری به فارسی فصیح نزدیک است. و گویش کنگانی و جمی هم در منتهای جنوبی استان بوشهر است که (بخصوص لهجه جمی) به فارسی فصیح و معیار نزدیکترند.

آوا ها و کلمات نمونه

·         بود: بید

·         دود: دید

·         زانو: زونی

·         شب: شُو

·         خواب: خُو

·         فوت کردن: فیت کردن

·         کوچه: کیچه

·         نگاه کردن: سِی کردن

·         مادر: دِی

·         لیوان: گیلاس

·         گربه: گولی

·         خدا: خُیا

·         آب: اُو

ویژگی‌های دستوری

از نظر صرفی و دستوری با فارسی معیار چندان تفاوتی ندارد. نشانه تعریف در برخی لهجه‌ها در اسامی پسوند (ku) و در صفات پسوند (u) می‌باشد. برای نمونه:

·         بیا غذایت را بخور: bio qezât boxor

·         آن کتاب را بخوان: ktâbku boxu

·         زشت(معرفه): zeštu

·         خودکار(معرفه): xotkârku

نشانه جمع در گویش بوشهری (آ) و در لهجه‌های شمالی (ال) می‌باشد. کتاب‌ها: کتابا کتابل

برای استمرار در افعال بجای استفاده از داشتن از پیشوندهای (hasey) یا (hey) استفاده می‌شود. استفاده از هی در افغانستان نیز مرسوم است و هاسی در کازرون نیز بکار می‌رود. در مناطق شمالی استان هاسی به ایسی تبدیل می‌گردد. شهر بوشهری کلمه هاسی به کار نمی‌برد اما روستاهای اطراف بله و تفاوت این لهجه‌ها با فاصله گرفتن از بوشهر بیشتر می‌شود و بوشهر مرکز آنها نیست.

·         دارد می‌نویسد: hâsey minvise

·         داشت می‌رفت: hey miraft

داشت می‌رفت:بوشهری:داش می‌رفت (فارسی معیار) برای منفی کردن مانند فارسی معیار از نه استفاده می‌شود که در افعال ترکیبی یا اسنادی این نشانه منفی ساز پیش از مسند قرار می‌گیرد:

·         من بلد نیستم: مو نه بلدم: mo na baladom

·         من بلد نیستم: به جای نمیدونم می‌گویند نمی‌فهمم

·         ما اهل تهران نیستیم: ما نه مال تهرونیم: ma na mâl tehrunim

 

حرف میانجی عموما صامت (ن) است که در در افعال اسنادی برای سوم شخص نیز کاربرد دارد. مثلا برای مفهوم (هوا گرم است) آنچه را که در تهران می‌گویند (havâ garm’e) یا در اصفهان می‌گویند (heva garmes) در بوشهر می‌گویند (havâ garmen). این حالت در لهجه کازرونی و گویش‌های بندری نیز وجود دارد.

در گویش بوشهری، گویش دشتستانی و گویشهای شبیه و اطراف حالت التزامی شرط محقق نشده همتای «بروم» در زمان حال، در زمان گذشته به صورت «برفتم» و با پیشوند «بِ» (be) به کار می‌رود. در لهجه تهرانی بیشتر از پیشوند «می» و ساخت ماضی استمراری استفاده می‌شود:

چه برفتم به حسینیه و چه در خانه بماندم صدای سنج و دمام و نوحه‌خوانی می‌شنیدم

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 04 فروردین 1397 ساعت: 19:17 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره تاریخچه شکل گیری عید نوروز

بازديد: 3

تاریخچه شکل گیری عید نوروزپیدایش نوروز

انسان‏، از نخستین ادوار زندگی اجتماعی، متوجه بازگشت و تکرار برخی از رویدادهای طبیعی، یعنی تکرار فصول شد. نیاز به محاسبه در دوران کشاورزی ، یعنی نیاز به دانستن زمان کاشت و برداشت، فصل بندی ها و تقویم دهقانی و زراعی را به وجود آورد. نخستین محاسبه فصل ها، بی گمان در همه جوامع با گردش ماه که تغییر آن آسانتر دیده می شد صورت گرفت. و بالاخره در نتیجه نارسایی ها و ناهماهنگی هایی که تقویم قمری، با تقویم دهقانی داشت، محاسبه و تنظیم تقویم بر اساس گردش خورشید صورت پذیرفت. سال در نزد ایرانیان از زمانی نسبتا کهن به چهار فصل سه ماهه تقسیم شده و همان طور که ابوریحان بیرونی در آثارالباقیه آورده است آغاز سال ایرانی از زمان خلقت انسان ( یعنی ابتدای هزاره هفتم از تاریخ عالم) روز هرمز از ماه فروردین بود، وقتی که آفتاب در نصف النهار ، در نقطه اعتدال ربیعی ، و طالع سرطان بود.

پیدایش عید نوروز

جشن نوروز را به نخستین پادشاهان نسبت می دهند. شاعران و نویسندگان قرن چهارم و پنجم هجری چون فردوسی، عنصری، بیرونی، طبری و بسیاری دیگر که منبع تاریخی و اسطوره ای آنان بی گمان ادبیات پیش از اسلام بوده ، نوروز را از زمان پادشاهی جمشید می دانند.

در خور یادآوری است که جشن نوروز پیش از جمشید نیز برگزار می شده و ابوریحان نیز با آن که جشن را به جمشید منسوب می کند یادآور می شود که : «آن روز که روز تازه ای بود جمشید عید گرفت؛ اگر چه پیش از آن هم نوروز بزرگ و معظم بود».

روایت های اسلامی درباره نوروز

آورده اند که در زمان حضرت رسول (ص) در نوروز جامی سیمین که پر از حلوا بود برای پیغمبر هدیه آوردند و آن حضرت پرسید که این چیست؟ گفتند که امروز نوروز است. پرسید که نوروز چیست؟ گفتند عید بزرگ ایرانیان. فرمود: آری، در این روز بود که خداوند عسکره را زنده کرد. پرسیدند عسکره چیست؟ فرمود عسکره هزاران مردمی بودند که از ترس مرگ ترک دیار کرده و سر به بیابان نهادند و خداوند به آنان گفت بمیرید و مردند. سپس آنان را زنده کرد وابرها را فرمود که به آنان ببارند از این روست که پاشیدن آب در این روز رسم شده. سپس از آن حلوا تناول کرد و جام را میان اصحاب خود قسمت کرده و گفت کاش هر روزی بر ما نوروز بود.

و نیز حدیثی است از معلی بن خنیس که گفت: روز نوروز بر حضرت جعفر بن محمد صادق در آمدم گفت آیا این روز را می شناسی؟ گفتم این روزی است که ایرانیان آن را بزرگ می دارند و به یکدیگر هدیه می دهند. پس حضرت صادق گفت سوگند به خداوند که این بزرگداشت نوروز به علت امری کهن است که برایت بازگو می کنم تا آن را دریابی. پس گفت: ای معلی ، روز نوروز روزی است که خداوند از بندگان خود پیمان گرفت که او را بپرستند و او را شریک و انبازی نگیرند و به پیامبران و راهنمایان او بگروند. همان روزی است که آفتاب در آن طلوع کرد و بادها وزیدن گرفت و زمین در آن شکوفا و درخشان شد. همان روزی است که کشتی نوح در کوه آرام گرفت. همان روزی است که پیامبر خدا، امیر المومنین علی (ع) را بر دوش خود گرفت تا بت های قریش را از کعبه به زیر افکند. چنان که ابراهیم نیز این کار را کرد. همان روزی است که خداوند به یاران خود فرمود تا با علی (ع) به عنوان امیر المومنین بیعت کنند. همان روزی است که قائم آل محمد (ص) و اولیای امر در آن ظهور می کنند و همان روزی است که قائم بر دجال پیروز می شود و او را در کنار کوفه بر دار می کشد و هیچ نوروزی نیست که ما در آن متوقع گشایش و فرجی نباشیم، زیرا نوروز از روزهای ما و شیعیان ماست.

پیدایش نوروز

جشن نوروز

جشن نوروز دست کم یک یا دو هفته ادامه دارد. ابوریحان بیرونی مدت برگزاری جشن نوروز را پس از جمشید یک ماه می نویسد: « چون جم درگذشت پادشاهان همه روزهای این ماه را عید گرفتند. عیدها را شش بخش نمودند: ۵ روز نخست را به پادشاهان اختصاص دادند، ۵ روز دوم را به اشراف، ۵ روز سوم را به خادمان و کارکنان پادشاهی، ۵ روز چهارم را به ندیمان و درباریان ، ۵ روز پنجم را به توده مردم و پنجه ششم را به برزگران. ولی برگزاری مراسم نوروزی امروز، دست کم از پنجه و «چهارشنبه آخر سال» آغاز می شود و در «سیزده بدر» پایان می پذیرد. ازآداب و رسوم کهن پیش از نوروز باید از پنجه، چهارشنبه سوری و خانه تکانی یاد کرد.

 

پیدایش نوروز

پنجه (خمسه مسترقه)

بنابر سالنمای کهن ایران هر یک از ۱۲ ماه سال ۳۰ روز است و پنج روز باقیمانده سال را پنجه، پنجک، یا خمسه مسترقه، گویند. این پنج روز را خمسه مسترقه نامند از آن جهت که در هیچ یک از ماه ها حساب نمی شود. مراسم پنجه تا سال ۱۳۰۴ ، که تقویم رسمی شش ماه اول سال را سی و یک روز قرارداد، برگزار می شد.

میر نوروزی

از جمله آیین های این جشن ۵ روزه، که در شمار روزهای سال و ماه و کار نبود، برای شوخی و سرگرمی حاکم و امیری انتخاب می کردند که رفتار و دستورهایش خنده آور بود و در پایان جشن از ترس آزار مردمان فرار می کرد. ابوریحان از مردی بی ریش یاد می کند که با جامه و آرایشی شگفت انگیز و خنده آور در نخستین روز بهار مردم را سرگرم می کرد و چیزی می گرفت. و هم اوست که حافظ به عنوان « میرنوروزی» دوران حکومتش را « بیش از ۵ روز» نمی داند.

از برگزاری رسم میر نوروزی، تا لااقل ۷۰ سال پیش آگاهی داریم. بی گمان کسانی را که در روزهای نخست فروردین، با لباس های قرمز رنگ و صورت سیاه شده در کوچه و گذر وخیابان می بینیم که با دایره زدن و خواندن و رقصیدن مردم را سرگرم می کنند و پولی می گیرند بازمانده شوخی ها و سرگرمی های انتخاب «میر نوروزی» و «حاکم پنج روزه » است که تنها در روزهای جشن نوروزی دیده می شوند و آنان در شعرهای خود می گویند: «حاجی فیروزه، عید نوروزه، سالی چند روزه».

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 04 فروردین 1397 ساعت: 19:07 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

تحقیق درباره تاریخچه زبان فارسی

بازديد: 211

مقدمه

فارسی زبانی است که امروز بیش تر مردم ایران، افغانستان، تاجیکستان و بخشی از هند، ترکستان، قفقاز و بین النهرین بدان زبان سخن می گویند، نامه می نویسند و شعر می‌سرایند. تاریخ زبان ایران تا هفتصد سال پیش از مسیح روشن و در دست است و از آن پیش نیز از روی آگاهی های علمی دیگر می دانیم که در سرزمین پهناور ایران سرزمینی که از سوی خراسان (مشرق) به مرز تبت و ریگزار ترکستان چین و از جنوب شرقی به کشور پنجاب و از نیمروز (جنوب) به سند و خلیج پارس و بحر عمان و از شمال به کشور سکاها و سارمات ها (جنوب روسیه امروز) تا دانوب و یونان و از مغرب به کشور سوریه و دشت حجاز و یمن می پیوست مردم به زبانی که ریشه و اصل زبان امروز ماست سخن می‌گفته‌اند.

زرتشت پیامبر ایرانی می گوید که ایرانیان از سرزمینی که «اَیْرانَ وَیجَ» نام داشت و ویژه ی ایرانیان بود، به سبب سرمای سخت و پیدا آمدن ارواح اهریمنی کوچ کردند و به سرزمین ایران درآمدند. دانشمندان دیگر نیز دریافته اند که طایفه ی «اَیْریا» از سرزمینی که زادگاه اصلی آنان بود، برخاسته گروهی به ایران، گروهی به پنجاب و برخی به اروپا شتافته اند و در این کشورها به کار کشاورزی و چوپانی پرداخته اند و زبان مردم ایران، هند و اروپا همه شاخه هایی هستند که از آن بیخ رسته و باز هر شاخ شاخه ی دیگر زده و هر شاخه برگ و باری دیگرگون برآورده است. ما را این جا به سایر زبان ها کاری نیست، چه آن علم خود به دانستنی های دیگر که آن را زبان ‌شناسی و فقه اللغه گویند باز بسته است. ما باید بدانیم که تاریخ زبان مادری ما از روزی که نیاگان ما بدین سرزمین درآمده اند تا به امروز چه بوده است و چه شده است و چه تطورها و گردش هایی در آن راه یافته است، از این رو به قدیم ترین زبان های ایران باز می گردیم.

زبان مادی

قدیم ترین یادگاری که از زندگی نیاگان باستانی ما باقی است«نُسک های اَوسْتا» است که شامل سروده های دینی، احکام مذهبی و محتوای تاریخ هایی است که شاهنامه ی فردوسی نمودار آن است و مطالب تاریخی آن کتاب از «کیومرث» تا زمان«گشتاسب شاه» می پیوندد، و پادشاهی اَپَرداتَه(پیشدادیان)،کَویان(کیان) و زمانه ی هفت خدایی را با هجوم بیگانگان، مانند: اژیدهاک(ضحاک) و فراسیاک تور(افراسیاب) ترک تا پیدا آمدن زردتشت سپیتمان شرح می دهد. این روایت ها همه جا می رساند که رشته ی ارتباط سیاسی، اجتماعی و ادبی ایران هیچ وقت نگسسته و زبان این کشور نیز به قدیم ترین زبان های تاریخی یا پیش از تاریخ می پیوندد و «گاثه ی زردشت» نمونه ی کهن ترین آن زبان هاست.

اما آن چه از تاریخ های ایران، روم، نوشته های سمگ و تاریخ های دیگر مردم همسایه بر می آید، دوران تاریخی ایران از مردم «ماد» که یونانیان آن را مدی و به زبان دری «مای» و «ماه» گویند برنمی‌گذرد، و پیداست که زبان مردم ماد یا ماه زبانی بوده است که با زبان دوره ی پس از خود که زبان پادشاهان هخامنشی باشد، تفاوتی نداشته، زیرا هرگاه زبان مردم ماد که بخش بزرگ ایرانیان و مهم ترین شهرنشینان آریایی آن زمان بوده اند با زبان فارسی هخامنشی تفاوتی می‌داشت. آن گاه «کورش»، «داریوش» و غیره در کتیبه های خود که به سه زبان فارسی، آشوری و عیلامی است، زبان مادی را هم می افزودند تا بخشی بزرگ از مردم کشور خود را از فهم آن نبشته ها ناکام نگذارند، از این رو مسلم است که زبان مادی، خود، زبان فارسی باستانی یا نزدیک بدان و لهجه ای از آن زبان بوده است و از نام پادشاهان ماد مانند «فراَ اوَرْت»، «خشِثَرْیت»، «فْروَرَتْیش»، «هُووَخشَثْرَهْ»، «آستیاک – اژی دهاک»، «اَرتی سس- اَرته یس- اَرته کاس آ» به لفظ «اَرْتَ» آغاز می شود و «اِسْپادا» که سپاد و سپاه باشد نیز یکی از این دو زبان معلوم می گردد.

«هرودوت» در جایی که از دایه ی کورش اول یاد می کند می گوید، نام وی«سْپاکُو» بوده، سپس آورده است که «سپاکو» به زبان مادی، سگ ماده را گویند و معلوم است که نام سگ «سپاک» بوده است و(واو) آخر این کلمه حرف تأنیث است که هنوز هم این حرف در واژه ی بانو و در پسرو، دادو، دخترو و کاکو به عنوان تصغیر یا از روی عطوفت و رأفت باقی است، یکی از رجال آن زمان نیز(سپاکا) نام داشته است که واژه ی نرینه ی سپاکو باشد.

برخی از دانشمندان را عقیده چنان است که گاثه ی زردشت به زبان مادی است و نیز برخی برآنند که زبان کردی که یکی از شاخه های زبان ایرانی است از باقی مانده های زبان ماد است به طوزر کلی چون تا امروز هنوز کتیبه ی سنگی یا سفالی از مردم ماد به دست نیامده است نمی توان زیاده بر این درباره ی آن زبان چیزی گفت مگر از این پس چیزی کشف گردد و آگاهی بیش تری از این زبان بر آگاهی های بشر چهره گشاید.

اوستا و زند

زبان دیگر زبان «اَوِسْتا» است. اوستا در اصل «اَوْپِسْتاکْ» است به معنی بنیان جا افتاده و محکم، کنایه است از آیات محکمات و شریعت پابرجای و به صیغه ی صفت مشبهه است، در «تاریخ طبری» و دیگر متقدمان از مورخان عرب «ابستاق» و «افستاق» ضبط شده است و در زبان دری «اُوسْتا اُسْتا وُسْت اُسْت» به اختلاف دیده می شود و همه جا با لفظ «زند» ردیف آمده است کاف آخر «اوپستاک» که از قبیل کاف «داناک» و «تواناک» است در زبان دری حذف می شود و تلفظ صحیح این کلمه بایستی «اوْپِستا» باشد ولی به تقلید شعرایی که به ضرورت این کلمه را مخفف ساخته اند ما آن لفظ را «اوْسِتْا» خوانیم. ولی لفظ زند از آزنتی «Azanti» و به معنی گزارش و ترجمه است و مراد از زند کتاب های پهلوی است که نخستین بار کتاب اوستا بدان زبان ترجمه شده است و پازند مخفف «پات زند» است که با پیشاوند «پات» ترکیب یافته و به معنی گزارش دوباره یا ترجمه و برگردانیدن زند است به زبان خالص دری. پازند عبارت است از نُسک هایی که زند را به خط اوستایی و به زبان فارسی دری ترجمه کرده باشند و از این رو متأخران خط اوستایی را خط پازند نامند و ما باز از آن گفت و گو خواهیم کرد.

بخشی از اوستا عبارت بوده است از قصیده هایی (سرودهایی) به شعر هجایی در ستایش اورمزد و سایر خدایان اَرْیایی (امشاسپنتان) که سمت زیردستی یا مظهریت نسبت به اورمزد و خدای بزرگ یگانه داشته اند و اشاره هایی داشته در بیان بنیان آفرینش و وجود کیومرث و گاو نخستین «ایوداذ» و کشته شدن گاو و کیومرث به دست اهرمن و پیدا شدن نطفه ی کیومرث در زیر خاک به شکل دو گیاه که نام آن دو (مهری و مهریانی مردی و مردانه ملهی و ملهیانه میشی و میشانه به اختلاف روایات) بوده است و تاریخ دانان آن را از جنس«ریواس» دانند و ظاهرن مرادشان همان «مهر گیاه» معروف باشد. و نیز مطالبی داشته در پادشاهی هوشنگ (هوشهنگ)، طهمورث، جمشید، ضحاک(اژدهاک)، فریدون، سلم، تور، ایرج، منوچهر، کیقباد، کاوس، سیاوخش، کیخسرو، افراسیاب، لهراسب، گشتاسب، زرتشت، خانواده ی زرتشت، گروهی دیگر از وزیران و خاندان های تورانی و ایرانی و نیز اوراد، دعاها، نمازها، احکام دینی، دستورالعمل های پراکنده در آداب و اصطلاحات مذهبی و مانند این ها و پیداست که این کتاب از اثر فکر یک نفر نیست و یا بخش هایی از اوستا بعدها نوشته شده است و چنین گویند که «گاثه» قدیم ترین بخش اوستا است و دیگر بخش ها به آن کهنگی نیست. اینک شرحی که درباره ی گرد آوری اوستا از روایت های گوناگون و از اسناد پهلوی در دست است یادآوری می نماییم :

گویند اوستای قدیم دارای ۸۱۵ فصل بوده است بخش شده به ۲۱ نسک یا کتاب و در عهد ساسانیان پس از گردآوری اوستا از آن جمله ۳۴۸ فصل به دست آمد که آن جمله را نیز به ۲۱ نسک بخش کردند و دانشمندان محقق ۲۱ نسک ساسانی را به ۳۴۵٧۰۰ کلمه برآورد کرده اند و از این جمله امروز۸۳۰۰۰ کلمه در اوستای فعلی موجود و باقی به تاراج رویدادها رفته است. در کتب سنت از جمله در «دینکرت» روایتی آورده اند و در نامه ی «تنسر» به شاه مازنداران نیز بدان اشاره شده و مسعودی مورخ عرب و گروهی دیگر از تاریخ دانان اسلامی هم نقل کرده اند که «اسکندر» پس از فتح «اصطخر» اوستا را که بر دوازده هزار پوست گاو نوشته بودند برداشت و مطالب علمی آن را از پزشکی، نجوم و فلسفه به یونانی ترجمه کرد و به یونان فرستاد و خود آن کتاب را بسوزانید. گویند نخستین کسی که پس از اسکندر ملعون از نو «اوستا» را گرد آورد و آیین دیرین مزدیسنا را نو کرد «وُلَخْش» اشکانی بود (۵۱-٧۸ م) ولخش همان است که ما او را «بلاش» خوانیم. در میان اشکانیان پنج شهنشاه به این نام شناخته اند، دار مستتر گوید، کسی که اوستا را گرد کرده است باید ولخش نخستین باشد، زیرا او مردی دین دار بوده است. و برخی گمان کرده اند که این شهنشاه ولخش سوم است که از (۱۴۸تا ۱۹۱م) پادشاهی کرده است. پس از ولخش اشکانی اردشیر پاپکان بنبادگذار دولت ساسانیان بنای سیاست و پادشاهی ایران را بر مذهب نهاد و دین و دولت را به یکدیگر ترکیب داد و آیین زرتشت را که غالبن ظن قوی بر آن است که اشکانیان هم دارای همان آیین بوده اند آیین رسمی کشور ایران قرارداد، و این کار او بسیار عاقلانه بود، زیرا آن دوره به سبب نیرو گرفتن دین مسیحی در انحاء کشور ایران و روم، دوره ی نیروی دین و آغاز نفوذ دین داری به شمار می آمد، چنان که بعد هم دیده شده که از سویی مانی پدید آمد و سپس مزدک ظهور کرد و چندی نگذشت که محمد بیرون آمد.

یک علت دیگر تعصب دینی اردشیر آن بود که پدران و نیاگان او به گفته ای امیران و رییسان دین زرتشتی بوده اند، «پاپک» که به قولی پدر و به قولی پدر ِمادر اردشیر بوده است، از امیران محلی پارس و از آن بزرگانی بود که بازمانده ی امیران و شاهان «پَرَتَه دار» فارس بودند. پادشاهان پرته دار فارس که نخستین آنان «بَغَ کْرِتَ» و سپس (بَغَ دَاتَ) و آخر آنان «پاپک» است همه در فارس و بخشی از هندوستان ریاست و بزرگی داشته اند، و سکه زده اند و روی سکه ی آن ها نقش آستانه ی آتشکده و درفش (چهارگوشه) که شاید همان درفش کاویان باشد دیده شده است و پادشاه با «پنام» که سرپوش ویژه ی عبادت است در پیشگاه آتشکده به حال خشوع ایستاده است. این پادشاهان دست نشانده ی اشکانیان بوده اند و از عهد اسکندر و خلیفه های اسکندر به ریاست مذهبی و کم‌کم به پادشاهی گماشته می شدند و اردشیر چنان که گذشت یا پسر پاپک آخرین شاهان مذکور و یا پسر ِدختر او بوده است و چون پدران و نیاگان اردشیر جنبه ی مذهبی داشته اند، از سکه های آن ها این جنبه به خوبی دیده می شود. خود او هم در استواری بنیاد دین کوشید و دین و دولت را با هم کرد و به وزیر خود (تنسر) هیرپدان هیرپد امر کرد که اوستای پراکنده را گرد آورد و خود را در سکه ها خداپرست و خدایی نژاد خواند.

در عهد «شاهپور» پسر اردشیر و جانشینان وی نیز در گردآوری اوستا و تهیه ی فقه و دیگر احکام و عبادت های زرتشتی توجه و اعتنای کامل به عمل آمد و در پشتیبانی از این آیین کار به تعصب کشید از آن جمله مانی پیر فدیک سخن گوی و مصلح بزرگ ایرانی به اعتماد آزادی مذهبی که پیش از ساسانیان در ایران موجود و برقرار بوده است، در عصر شاپور اول پیدا شد و شاهپور را دعوت کرد. شاپور با او به عادت قدیم رفتار نمود و مانی کتابی از کتاب های خود را به نام شاپور نوشت و نام آن را «شاهپو هرگان» نهاد، لیکن در زمان بهرام پسر هرمز، وی را برخلاف وصیت زرتشت و برخلاف اصول دینی که در ایران مرسوم بود، کشتند.

خلاصه، بخشی از اوستا در زمان شاپور اول به دست آمد و در عصر شاپور دوم «آذر پاذمار سپندان» که موبدی بزرگ و سخن گویی گران مایه بود و برخی تاریخ دانان عرب او را زرتشت ثانی نامیده اند و واقعه ی ریختن مس گداخته بر سینه ی زردشت منسوب به اوست، خرده اوستا را آورد و چنان به نظر می رسد که همه ی اوستا را به دست آوردند و یا مدعی شدند که اوستا جملگی به چنگ آمده است و دانشمندی دیگر موسوم به «ارتای ویراف» نیز در عالم خواب، سیری در بهشت و دوزخ کرد و احکامی دیگر پیدا آورد که در کتاب «ارتای ویراف نامک» نوشته است، و نیز تفسیرهای اوستا از این پس به زبان پهلوی رایج گشت. در سده ی نهم میلادی و دوم هجری مؤلف دینکرت که تفسیری از اوستا و مهم ترین کتاب های فقه، عبادت و احکام مزدیسنی است گوید اوستا دارای ۲۱ نسک است، و نام های آن ها را می آورد و مجموع ۲۱ نسک را به اصطلاح زبان پهلوی به سه قسمت بخش می نماید به قرار ذیل :

الف- گاسانیک، ب- هاتَکْ مانْسَریک، ج- داتیک

گاسانیک یعنی بخش «گاثه» که سرودهای دینی و منسوب است به خود زرتشت و محتویات آن ستایش اهورامزده و مراتب دعاها و مناجات ها است. هاتک مانسریک، مخلوطی از مطالب اخلاقی و قوانین و احکام دینی است. داتیک، فقه و احکام و آداب و معاملات است

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 04 فروردین 1397 ساعت: 19:03 منتشر شده است
برچسب ها : ,,
نظرات(0)

تحقیق درباره آداب و رسوم استان هرمزگان

بازديد: 311

آداب و رسوم استان هرمزگان

مراسم زار

مراسم خاصی که برای بیرون کردن مرض از جسم بیمار اجرا می شود.

مراسم قبله دعا

مراسم دعا برای باریدن باران در زمان خشکسالی برگزار می شود.

نوروز

مراسم سال شمسي در کشور ما هميشه توأم با رسمها و آداب خاصي مي باشد که تنوع آن بسيار چشمگير است. نواحي مختلف ايران، همسو با تأثيري که از فرهنگهاي مجاور گرفته اند، اين مراسم را که اغلب بجا مانده از دوران باستان مي باشد، برگزار مي کنند. در منطقه مورد بررسي به نظر مي رسد بعلت نزديکي به خليج فارس و برگرفتن عناصري از فرهنگ کشورهاي عربي مجاور، خصوصأ پس از اسلام، اين مراسم خصوصأ نوروز به مرور کمرنگ تر شده و کمتر از مناسبتهاي مذهبي در يک سال قمري به آن توجه مي شود.

چهارشنبه سوري

مراسم شب چهارشنبه سوري عملأ در اين منطقه برگزار نمي شود و مردم عليرغم آشنايي با آن و دانستن مناسبت و ارتباط آن با عيد نوروز، آن را کمتر مورد توجه قرار مي دهند. در روزهاي قبل از عيد مردم در نواحي مختلف مراسم و آدابي دارند که تحت عناوين مختلفي از قبيل روز دمور، روز نوروزي مرده ها يا روز سفره اموات به چشم مي خورد.

روز دمور ruze damur

در شهر رودان، چند روز قبل از آغاز سال جديد، خانواده ها همراه با کودکان و گاه اقوام نزديک خود به باغهاي مجاور شهر، خصوصاً نخلستانها رفته و ضمن صرف ناهار در آنجا به کمک طنابي که از برگ درخت خرما بافته مي شود و چيلک chilak نام دارد، تابي به دو درخت خرما مي بندند که به آن دمور مي گويند. کودکان با آن تا غروب بازي کرده و عصر هنگام همگي به خانه هايشان باز مي گردند. البته اين رسم امروزه کمتر انجام شده ولي در گذشته اکثريت غريب به اتفاق مردم آن را انجام مي دادند.

روز نوروزي مرده ها

در روستاي سياه مغان مردم يک هفته قبل از عيد سفره اي در خانه خود يا به شکل اشتراکي در منزل اقوام يا همسايگان مي اندازند که به آن نوروزي مرده ها گفته مي شود. اين سفره که به مناسبت يادبود اموات در آخرين روزهاي سال انداخته مي شود، شامل غذاهايي است که هر کس به منظور خيرات براي اموات خود ريخته و در آن قرار مي دهد. يکي از اصلي ترين موادي که جهت خيرات در اين سفره گذاشته مي شود، خرماي ماليده اي است که از تابستان در مشک بدين منظور ذخيره مي شود.

اين خرما همراه با باقلا پلو يا شير در اين روز صرف مي شود. در سفره نوروزي مرده ها شير کيسه اي (ماست چکيده) نيز مي گذارند. اين سفره پيش از اين بين ناشتائي و چاشت، بين صبحانه و ناهار، انداخته و مواد آن صرف مي شد. اما امروزه بعنوان ناهار خورده مي شود. اين مراسم در هر روزي غير از دوشنبه و چهارشنبه قابل اجرا مي باشد.

روز سفره اموات

در روستاي زيارت پير چوگان روزي تحت همين عنوان به چشم مي خورد. در اين روز که ده روز قبل از مراسم آن انجام مي شود، هرکس به فرا خور وضعيت مادي و اقتصادي اش براي خيرات اموات خود غذا يا ميوه و شيريني تهيه کرده و تمام روز در خانه خويش مراسم فاتحه و قرآن خواني برگزار مي کند. اين مراسم سرانجام با خوردن شام در منزل صاحب خانه پايان مي پذيرد.

خانه تکاني

مردم شهر رودان و روستاهاي تابع آن، چند روز قبل از آغاز سال نو شروع به خانه تکاني مي کنند. البته در بعضي نقاط مانند روستاي زيارت مردم خانه تکاني خود را اول پاييز انجام داده و ديگر براي نوروز اين کار را نمي کنند. خانه تکاني نوروزي همچون ساير نقاط کشور شامل شستن اشيای قابل شسشوي منزل و نيز گردگيري کلي خانه مي باشد.

 

 

 

جشن های مذهبی

جشن های مردمان استان هرمزگان به سه دسته جشن های ملی، خصوصی، محلی و مذهبی تقسیم می شوند. جشن های مذهبی به همان جشن های رایج در سراسر کشور در میلاد ائمه معصوم(ع) و مناسبت های مختلف مذهبی اطلاق می شوند. جشن های مذهبی تحت عنوان مولودی در استان هرمزگان جشن گرفته می شوند که این آیین ها در مسجد ها و مهدیه ها انجام می شوند. روزهای مولودیخوانی كه در جزيره قشم برگزار میشود، به ترتیب تولد حضرت پيامبراکرم (ص)

معراج پيامبر(ص) در شب ٢٧ رجب، عید فطر در اول شوال و عید قربان در دهم ذیحجه هستند. مردم استان هرمزگان پای بند اصول دين اسلام بوده و به همين مناسبت، آداب و رسوم ايشان نيز بيش تر در حول و حوش مراسم مذهبی و برگزاری جشنها و اعياد دينی قرار می گیرند. رفتن قبله دعا نوعی مراسم باران خواهی اهالی استان هرمزگان است که از مراسم قديمی مردم این استان بوده و تاکنون نیز حفظ شده و برای اهالی جنبه تقدس پيدا كرده است.

در سالهايی كه در استان و به خصوص در جزایری چون قشم؛ بهموقع باران نمیبارد و آب بركهها و چاهها تمام می شود و در دشتها و صحراها، خشكی جای سرسبزی و خرمی را فرا میگيرد و درختها زرد می شوند و كشاورزان قادر به كشت و كار نيستند و حيوانات علوفه و آب نمیيابند و انسانها تشنه میمانند، امام جماعت و پيشوای مذهبی قشم كه در عين حال مردی با تقوی و پرهيزگار است، به تكاپو افتاده و مقدمات رفتن مردم را به «مصلی» و اجرای مراسم «قبله دعا» فراهم میسازد. اين مراسم برای طلب باران است.

زنبيل گردانيدن

رسم زنبيل گردانيدن نیز از آیین های مرسوم در استان هرمزگان است. در هرمزگان گاهی اتفاق میافتدكه بچهای در سن 18 ماهگی يا دو سالگی به اصطلاح محلی پانگرفته و راه نمی افتد. پدر و مادر طفل، برای راه افتادن بچه خود، يک روز بر و بچههای همسايه را خبر می كنند و فرزند خودشان را در يک زنبيل كه با پوشال درخت خرما، درست شده ؛ می گذارند و آن را به دست بچههای همسايه می سپارند تا زنبيل محتوی بچه را به درب حداقل شش خانه ببرند.

بچه ها با ترتيب خاصی دو طرف زنبيل را گرفته و در حالی كه زنبيل را مثل يک تخت روان حركت میدهند با صدای بلند اين عبارت را می خوانند: كندو پا نداره، خيرش بكن به كندو، تا كندو پا بگيره، كندو پا نداره ، خيرش بكن ... بعد با همان تشريفات زنبيل را به درب خانههای ديگر میبرند و عبارات بالا را دسته جمعی میخوانند و اين كار در حدود دو ساعت طول میكشد، در خاتمه مراسم دوباره زنبيل محتوی بچه را به خانه پدر و مادر طفل برگردانيده و بچه را تحويل می دهند. اهالی عقيده دارند كه بعد از انجام چنين مراسمی، طفل پا میگيرد و راه میافتد.

رسم قربانی برای ريزش باران

بر اساس يک رسم قديمی، همه ساله در استان هرمزگان به خصوص؛ جزيره قشم برای ريزش بهموقع باران و يا ريزش زودتر و بيشتر باران، تعداد قابل توجهی گوسفند قربانی میكنند و گوشت آنها را به صورت خورش درآورده و به همراه برنج بين مستمندان توزيع مینمايند. مراسم در بيرون شهر صورت می گيرد و پیش از هر كاری اهالی به خواندن نماز میايستند و سپس گوسفندها را ذبح میكنند، هم زمان با فراهم كردن مراسم قربانی، آب انبارهای خود را كه در محل به نام بركه معروف است؛ تخليه و تميز كرده و منتظر ريزش باران می مانند.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: دوشنبه 28 اسفند 1396 ساعت: 19:23 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

درباره شاخک جنس نر نوعی پروانه ابریشم که گیرنده شیمیایی دارد

بازديد: 91
منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 19 اسفند 1396 ساعت: 19:57 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

ليست صفحات

تعداد صفحات : 824

شبکه اجتماعی ما

   
     

موضوعات

پيوندهاي روزانه

تبلیغات در سایت

پیج اینستاگرام ما را دنبال کنید :

فرم های  ارزشیابی معلمان ۱۴۰۲

با اطمینان خرید کنید

پشتیبان سایت همیشه در خدمت شماست.

 سامانه خرید و امن این سایت از همه  لحاظ مطمئن می باشد . یکی از مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه   09159886819  در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما  فرستاده می شود .

درباره ما

آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس