دانش آموزی - 160

راهنمای سایت

سایت اقدام پژوهی -  گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان

1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819  -  صارمی

2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2  و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی  (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .

3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل http://up.asemankafinet.ir/view/2488784/email.png  را بنویسید.

http://up.asemankafinet.ir/view/2518890/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%D8%A2%D9%86%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%86.jpghttp://up.asemankafinet.ir/view/2518891/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA%20%D8%A8%D9%87%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA.jpg

لیست گزارش تخصصی   لیست اقدام پژوهی     لیست کلیه طرح درس ها

پشتیبانی سایت

در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا  پیام بدهید
آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet

تحقیق درباره تیموریان

بازديد: 239

تحقیق درباره تیموریان

تیموریان یا گورکانیان ایران (۷۷۱ – ۹۱۱ ه‍. ق.) (۱۳۷۰ - ۱۵۰۶ م.) دودمانی مغول تبار بودند. بنیادگزار این دودمان تیمور گورکانی بود که در آسیای میانه می‌زیست و سمرقند پایتختش بود. امیر تیمور کشوری گسترده و دولتی سترگ ایجاد کرد و سرزمین فرارود (ماوراءالنهر) را به مقامی از اهمیت رسانید که تا آن زمان هیچگاه بدان پایه نرسیده بود. او مرزهای خود را نخست در سرتاسر آسیای میانه و آنگاه سرتاسر خراسان و آنگاه همهٔ بخش‌های ایران و عثمانی و بخش‌هایی از هندوستان گسترد. و چون فتوحات تیمور بیشتر جنبهٔ یورش و هجوم داشت تا تسخیر واقعی غالب کشورها باز به زودی از تصرف تیموریان بیرون شد. با این حال فرارود مدتی مرکز دولتی شد که بیشتر ایران و افغانستان را افزون بر ولایت ماوراءالنهر دربرگیرنده بود. هنگامی که کشورهای گسترده تیموری تجزیه یافت دورهٔ هرج و مرج پیش آمد. به محض اینکه تیمور مرد، ترکان عثمانی و آل جلایر و ترکمانان درصدد تصرف کشورهای ازدست‌رفتهٔ خود برآمدند. بااین همه، فرزندان تیمور موفق شدند که شمال ایران را در مدت یک سده جهت خود نگاهدارند. ولی آنان بیشتر با یکدیگر در کشمکش بودند. سرانجام شاهرخ موفق شد که مناقشات اقوام خود را تا حدی رفع و قدرت و اعتبار کشور را نگهداری کند. ولی پس از مرگ او ممالکش به قسمت‌های کوچک‌تر مجزا شد و به همین سبب صفویان و امرای شیبانی آنها را به متصرفات خود پیوست کردند. با این حال خاندان تیموری از میان نرفت و نوادگان تیمور چندی پستر فرمانروایی خود را به هندوستان بردند و دولت سلسلهٔ گورکانیان هند را بنیاد گذاردند که اروپائیان آن را امپراتوری مغولی هند یا مغول کبیر می‌نامند.

 

 

سلسله تیموریان

امیران و کسان خاندان تیموری و سال‌های حکمرانی آن‌ها از این‌قرارند:

تیمور (۷۷۱ – ۸۰۷ ه‍. ق) (۱۳۷۰ - ۱۴۰۵ م(

خلیل سلطان (۸۰۷ – ۸۱۲ ه‍. ق.) (۱۴۰۵ - ۱۴۱۰ م(

شاهرخ (۸۰۷ – ۸۵۰ ه‍. ق.) (۱۴۰۵ - ۱۴۴۷ م(

بایسنقر میرزا

الغ بیگ (۸۵۰ – ۸۵۳ ه‍. ق.) (۱۴۴۷ - ۱۴۴۹ م(

عبداللطیف (۸۵۳ – ۸۵۴ ه‍. ق.) (۱۴۴۹ - ۱۴۵۰ م(

عبدالله (۸۵۴ – ۸۵۵ ه‍. ق.) (۱۴۵۰ - ۱۴۵۱ م(

ابوسعید (۸۵۵ – ۸۷۳ ه‍. ق.) (۱۴۵۱ - ۱۴۶۹ م(

سلطان حسین بایقرا در هرات (۸۶۲ – ۹۱۱ ه‍. ق.) (۱۴۷۰ - ۱۵۰۶ م(

سلطان احمد (۸۷۳ – ۸۹۹ ه‍. ق.) (۱۴۶۹ - ۱۴۹۴ م(

سلطان محمود (۸۹۹–۹۰۰ ه‍. ق.) (۱۴۹۴ - ۱۴۹۵ م(

دورهٔ هرج و مرج (۹۰۰ تا ۹۱۱ ه‍. ق) (۱۴۹۵ - ۱۵۰۶ م(

این سلسله به‌دست امرای شیبانی منقرض شد.

 

 

تیمور گورکانی

تیمور در توابع سمرقند در ترکستان ( آسیای مرکزی فعلی )- در 736 ق / 1335 م دیده به جهان گشود و خیلی زود در سوارکاری و تیر اندازی مهارت یافت. پدرش تراغاى، از جنگجویان ایل برلاس بود که طایفه‏اش در این نواحى از قدرت و نفوذ محلى برخوردار بودند. در 761 ق / 1360 م، فردى به نام تغلق تیمور، از نوادگان جغتاى، از ترکستان به ماوراءالنهر لشکر کشید. حاجى برلاس که دفاع از شهر کش - بعدها شهر سبز خوانده شد - را در مقابل این مهاجم دشوار یافت، دفاع از ولایت را به پسر تراغاى یعنی تیمور گورکان سپرد. تیمور که در چنین آشوبى قدم به صحنه حوادث گذاشت در آن هنگام 25 سال داشت.

تیمور که سلحشور، هوشیار و فرصت طلب بود، توانست به زودی با شکست امیر حسین از نوادگان قزغن در کابل که مدعی منصب اجدادی خود بود، بلخ را تسخیر به این ترتیب و حکومت مستقلی را تشکیل دهد «رمضان 771 ق/ آوریل 1370 م» او سپس خود را «صاحبقران» خواند. پس از آن تیمور طی پنج سال از 772 تا 777 ق/ 1370 تا 1375 م، سه بار به خوارزم و پنج بار به قلمرو خانان جَثَه در آن سوی سیحون لشکر کشید. با این وجود فتح خوارزم ده سال پس از آغاز سلطنتش ممکن شد و عاقبت آنجا را ویران کرد.

تیمور دشت قفچاق و مغولستان را فتح نمود و در سال 783 هجری فرزند ده ساله خود، میرانشاه، را با سپاهی، مامور تسخیر خراسان کرد و خود نیز به آنها پیوست. تیمور نیشابور و هرات را تصرف کرد و در هرات از سرهای مردم مناره ها ساخت. سپس مازندران را که تا سال 750 هجری در تصرف ملوک باوند بود، تسخیر کرد. او در یورشی سه ساله که از 788 تا 790 طول کشید آذربایجان، لرستان، ارمنستان، گرجستان و شروان را نیز تصرف کرد و در سال 793 مردم خوارزم را قتل عام کرد. حمله‌ی پنج ساله وی بین سال‌های 794 تا 798 صورت گرفت و پس از آن حکومت هر شهر را به یکی از فرزندان یا خویشاوندان خود سپرد. سپس مسکو را فتح کرد و عازم هندوستان شد. در سال 801 آنجا را تصرف کرد و صد هزار نفر را به قتل رساند. پس از تقسیم شهرها و نواحی تصرف شده، به سمرقند بازگشت. لشگرکشی وی به ایروان از سال 802 تا 807 هجری طول کشید که آن را یورش هفت ساله می‌نامند. در سال 803 با عثمانیان جنگید و چندین شهر را گرفت. در همین هنگام سفیرهایی به مصر فرستاد، ولی چون نتیجه نگرفت، مصمم شد به مصر حمله کند، و در طول این لشکرکشی، حلب، دمشق و بغداد را نیز تصرف نمود. در سال 804 با یزید سلطان عثمانی را مغلوب و اسیر کرد. بعد از آن قصد فتح چین کرد و عازم آنجا شد. او با سپاهیانش تا کنار رود سیحون نیز رفت ولی در اترا بیمار شد و در رمضان سال 807 / فوریه 1405 میلادی ، در 71 سالگی درگذشت.

تیمور از 778 ق / 1377م تا هنگام مرگش در 807 ق / 1405 م، به مدت 29 سال، جهانى را با تهاجمات و یورشهاى مکرر خود و با خشونتى وصف ناپذیر، در هم کوبید و بنیان امپراتورى را گذاشت که بالافاصله پس از مرگش، انحطاط و زوال و تجزیه آن آغاز شد. بدین ترتیب فتوحات تیمور که به قیمت خونریزی‌هاى دهشتبار و ویرانی‌هاى بسیار به دست آمد، دیرى نپایید. قلمرو تیمور با ظهور دو طایفه ترکمان - قراقویونلو و آق قویونلو - تجزیه و بعدها توسط دولت صفوى یکپارچه و متمرکز شد.

 

نزاع‌های پس از مرگ تیمور

بر خلاف چنگیز که پسرانش بلافاصله بعد از او، با ولیعهدی که او برگزیده‏ بود کنار آمدند و با حفظ اتحاد، از فروپاشى امپراتورى جلوگیرى کردند، بازماندگان تیمور به درگیری با هم پرداختند. بازماندگان تیمور که بیشتر از نوادگانش بودند، پس از مرگش به مخالفت با یکدیگر پرداختند و قلمرو وسیعى را که او با وجود آن همه جنگ و شقاوت به هم پیوند داده بود، تجزیه نمودند.

تیمور در وصیتى پیر محمد پسر میرزا جهانگیر را ولیعهد خویش کرد، به رغم علاقه‏اى که سردارانش نسبت به اجراى واپسین خواست او نشان مى‏دادند، مجالى براى اجرای این وصیت پیدا نشد.

تیمور پس از 36 سال سلطنت و بر جا گذاشتن قلمروی گسترده، در 807 در اُترار درگذشت . از وی 31 پسر، نوه ، نبیره و نبیره زاده باقی ماند  از فرزندان ذکور وی، عمرشیخ و جهانگیر در زمان حیات تیمور درگذشتند و میرانشاه و شاهرخ نیز چون موردتوجه پدر نبودند، به جانشینی انتخاب نشدند  و تیمور، پیرمحمد جهانگیر را که در آن زمان والی کابل بود، به جانشینی خود بر گزید. سیاست تیمور در ادارهٔ شهرهای تسخیر شده، واگذاری حکومت هر ولایت به یکی از اعضای خاندانش یا حکامِ محلیِ مورداعتماد و قرارگرفتن خودش در رأس همهٔ امور بودبا اعلام خبر مرگ تیمور، این امیرزادگان و مدعیانِ سلطنت، بر سر جانشینی او به کشمکش پرداختند و به این ترتیب اندکى بعد از مرگش، منازعات طولانی خانوادگى و درونى بین بازماندگانش آغاز شد.

در آغاز، همراهان تیمور مرگ «صاحبقران» (لقبی که تیمور به خود داده بود) را پنهان داشتند و به علاوه طرح حمله به چین را بى آن که لغو نمایند، متوقف کردند. همچنین چون نوه تیمور که بنا به وصیتش جانشین او می شد یعنی پیرمحمد فرزند میرزا جهانگیردر آن هنگام دور از پایتخت و در حدود غزنین بود، موقتا دیگری را به نیابت از او جانشین تیمور نمودند. این شخص خلیل سلطان، پسر میرانشاه ( پسر دیگر تیمور ) بود و در آن هنگام با لشگر تیمور همراه و حاضر شده بود . البته این اقدام هم فایده ای نبخشید و به زودى با مخالفت بازماندگان مواجه شد. به تدریج این اختلافات طولانى شد و دامنه پیدا کرد. چنان که در اندک مدتى، این توطئه‏ها و تحریکات، میراث عظیم تیمور را به حکومتهاى مستقل و متخاصم تبدیل کرد.

 

جانشینان تیمور

میرانشاه و پسرش ابابکر در دیار بکر و عراق عرب حکومت داشتند. عمر، پسر دیگر میرانشاه، حاکم آذربایجان و عراق عجم بود. پیرمحمد و رستم و اسکندر (پسران عمرشیخ)، به ترتیب فارس، اصفهان و همدان را تحت فرمان داشتند. هریک از آنان می کوشیدند تا با کمک امیران و لشکریان ، هر چه زودتر سمرقند، تختگاه تیمور، را فتح کنند.

پیرمحمد، جانشین تیمور، در قندهار بود و نتوانست به‌موقع به سمرقند برسد. برخی از امیران تیمور، به بهانهٔ عملی کردن نقشهٔ لشکرکشی تیمور به چین، خلیل سلطان پسر میرانشاه را که در تاشکند بود، بر تخت نشاندند . اما خلیل سلطان با مخالفت سایر امیرانِ قدرتمند تیمور، از جمله امیرشاه ملک و امیرشیخ نورالدین، و دیگر مدعیان حکومت روبرو شد. نخستین فرد از خاندان تیمور که مخالفت جدّی خود را با او آشکار کرد، سلطان حسین، نبیرهٔ دختری تیمور، والی ماورای سیحون بود اما نتوانست حمایت لشکریان را جلب کند و ناگزیر به شاهرخ پیوست و سپس در هرات به دستور او به قتل رسید . شاهرخ در هرات خود را وارث تخت پدر نامید و به سبب اقتدار و کفایتش توانست تا اندازه ای بر دیگر مدعیان چیره شود. پیرمحمد در شیراز، بر خلاف برادرانش، حمایتش را از شاهرخ که ناپدری اش نیز بود، اعلام کرد .

در همین زمان ، درگیری و کشمکش میان مدعیان حکومت ، یعنی پسران عمرشیخ (رستم، اسکندر، پیرمحمد و بایقَرا) و پسران میرانشاه (عمر و ابابکر و خلیل سلطان) آغاز شدشاهرخ با اینکه بسیاری از امیران ، همچون امیرشاه ملک و حاکمان محلی، از او حمایت می کردند، از درگیری مستقیم با افراد خاندانش اجتناب کرد و به سروسامان دادن هرات مشغول شد.

از طرفی در تبریز و اصفهان و شیراز و کرمان و سبزوار، به سبب بی کفایتی خلیل سلطان و درگیری مدعیان جانشینی ، آشوب شده بودخلیل سلطان پس از چهار سال حکومت در سمرقند و از بین بردن خزاین تیمور، گرفتار خدایدادحسینی ، والی ماورای سیحون، شد . شاهرخ در 811 به ماوراءالنهر لشکر کشید، خدایداد را کشت و خلیل سلطان را پس از رهایی به ری فرستاد و سمرقند را به اُلُغ‌بیگ داد.

 

حکومت شاهرخ

در پانزده سال بعد، بتدریج قدرت شاهرخ در خارج از مرزهای خراسان فزونی یافت . وی پس از گرفتن مازندران در 809 و ماوراءالنهر و مغولستان در 811، بر بلخ و تخارستان در 812 و بر خوارزم در 815 چیره شد، در 817 عراق عجم و فارس را از اسکندر گرفت و همانند پدرش حکومت این نواحی را میان پسران و نوه هایش تقسیم کرد. در این مدت بسیاری از مدعیان حکومت از بین رفتند؛ عمر در 809 به دست برادرش ابابکر کشته شد و ابابکر را ایدکو (والی کرمان) کشت، میرانشاه در 810 به دست قرایوسف ترکمان و پیرمحمد جهانگیر در 811 به دست وزیرش پیرعلی تاز به قتل رسیدند، خلیل سلطان هم در 814 به مرگ طبیعی درگذشت .

شاهرخ که توانسته بود از سرزمینهای از هم گسیخته، قلمرو تقریباً یکپارچه ای فراهم سازد، با همسایگان و رقیبانش روابط دوستانه برقرار کرد چنانکه سفیرانی از چین، هند، شروان و دشت قپچاق به دربار او آمد و رفت داشتند. اما او هیچگاه نتوانست قدرت تیموریان را در خارج از مرزهای ایران و ماوراءالنهر تثبیت کند. شاهرخ با وجود کامیابی‌هایش در سامان دادن به امور داخلی و از بین بردن رقیبان ، پس از قدرت گرفتن ترکمانان قراقوینلو در آذربایجان، نتوانست اقتدار خویش را در آنجا حفظ کند. با مرگ قرایوسف ترکمان در 823، شاهرخ حدود یک سال تبریز را در اختیار داشت و سه بار نیز به آذربایجان لشکر کشید که آخرین بار در 839 بود ولی با وجود این پیروزی‌ها، نتوانست آنجا را مطیع سازد و چون از بیم پسران قرایوسف ، کسی حکومت آذربایجان را نمی پذیرفت ،شاهرخ مجبور شد فقط به ذکر نامش در خطبه‌هایی که در آذربایجان خوانده می شد، بسنده کند. وی در اواخر عمر با شورشِ سلطان محمد، پسر بایسنقر و حاکم ری، مواجه شد و با وجود بیماری ، به تشویق همسرش گوهرشادآغا بیگم، در 850 به آنجا لشکر کشید. سلطان محمد گریخت و شاهرخ پس از 43 سال سلطنت، در ری درگذشت ؛شورش سلطان محمد و مرگ شاهرخ ، موجب زوال سریع این خاندان شد.

 

نزاع طولانی مدعیان تاج و تخت و دوران افول

در واقع نزاع اولیه بین مدعیان تاج و تخت تیمورى، پس از مرگ وی که قریب سى سال به طول انجامیده بود تا آن که در نهایت شاهرخ، بر تمامى قلمرو تیمورى چیره شد و دورانى هر چند کوتاه از ثبات و امنیت را به ارمغان آورد. شاهرخ به سن هفتاد و دو سالگى و به سال 850 ق / 1446 م درگذشت با مرگ شاهرخ، تنها فرزندش الغ بیگ میرزا در قید حیات بود، که او هم بیشتر یک محقق و عالم ریاضى بود تا یک فرمانروا. از این رو انحطاط خاندان تیمورى دوباره آغاز شد که این بار با سرعت بیشترى هم رو به تلاشى و اضمحلال رفت. نزاع بین بازماندگان شاهرخ ده سالى به طول انجامید تا این که ابو سعید، نواده میرانشاه و پسر میرزا سلطان محمد مدتى تفوق یافت، اما دیرى نپایید که دوران فرمانروایى او نیز به پایان رسید به طورى که در یک دهه بعد، به دست میرزا یادگار محمد، نواده بایسنقر که به اردوى آق قویونلو پیوسته بود به قتل رسید. به این ترتیب با مرگ ابو سعید، دوران فرمانروایى تیموریان به سر آمد «رجب 872 ق / فوریه 1468 م».

در این دوره ، ثبات و آرامش نسبی و رونق اقتصادی که در قلمرو تیموریان ، بخصوص در شرق ایران فراهم شده بود، از میان رفت. منازعات داخلی بیشتر شد و حریفان قدرتمندی همچون ازبکان از شمال و قراقوینلوها و آق قوینلوها از غرب ، حکومت تیموریان را تهدید می کردند. شاهرخ، بر خلاف تیمور، جانشینی برای خود انتخاب نکرد؛ دو فرزندش، بایسنقر و جوکی میرزا در زمان حیات او درگذشته بودند  و فرزند دیگرش، الغ بیگ، بیشتر اوقات در سمرقند بود و به عنوان مهمان به دربار پدر دعوت می شد و در امور سلطنت دخالتی نداشتبجز الغ بیگ و فرزندش عبداللطیف، دیگر مدعیان جانشینی عبارت بودند از: ابراهیم سلطانق، پسر دیگر شاهرخ که در زمان پدر حاکم فارس بود؛ علاءالدوله و سلطان محمد، فرزندان بایسنقر. ابتدا سلطان محمد توانست بر دیگر حریفان چیره شود و علاءالدوله را که از حمایت گوهرشادآغا برخوردار و قائم مقام شاهرخ در هرات بود، از این شهر فراری دهد .

در این دوره قلمرو تیموری به سه بخش تقسیم گردید: 1-الغ بیگ و عبداللطیف میرزا در ماوراءالنهر، 2-ابوالقاسم بابِر در خراسان 3-سلطان محمد در عراق عجم ، فارس ، کرمان و خوزستان آذربایجان همچنان در اختیار قراقوینلوها بود. دیری نپایید که کشمکش‌های خونینی میان مدعیان حکومت در گرفت. الغ بیگ، پس از دو سال درگیری با پسرش، عبداللطیف، عاقبت در 853 به دست او کشته شد؛ عبداللطیف هم سال بعد با توطئهٔ امیرانش به قتل رسید و عبداللّه پسر ابراهیم، فرمانروای ماوراءالنهر شد ولی حکومت وی هم دوامی نداشت و در 854 ابوسعید گورکان، نوهٔ میرانشاه ، او را کشت و سرزمین او را گرفت.

در همین زمان، جهانشاه قراقوینلو با بهره‌گیری از درگیری امیرزادگان تیموری، همدان و قزوین را گرفت و سپس برای مقابله با سلطان محمد به اصفهان رفت ، اما پیش از رسیدن به آنجا در جُربادقان (گلپایگان) متوقف شد. با وساطت گوهرشادآغا ـ که به سبب استیلای ابوالقاسم بابر بر خراسان به سلطان محمد پناه آورده بود ـ غائله بدون جنگ خاتمه پذیرفت و حکومت سلطانیه و قزوین و همدان به جهانشاه تعلق گرفت. سلطان محمد نیز پس از توافقی ناپایدار با ابوالقاسم بابر، گرفتار برادر شد و به دستور او در 855 به قتل رسیدبا مرگ سلطان محمد، قلمرو تیموریان کوچکتر شد، جهانشاه، یزد و عراق عجم و فارس را نیز گرفت و ابوالقاسم بابر به حکومت خراسان بسنده کرددر این مرحله، در خاندان تیموریان، دو مدعی جدید سر بر آوردند: سلطان ابوسعید که با کمک ابوالخیرخان ازبک و حمایت نقشبندیان بر ماوراءالنهر مسلط شد  و سلطان حسینِ بایقرا که در مرو حکومت تشکیل داد.

ابوالقاسم بابر، پس از ده سال حکومت ، در 861 درگذشت و پسر یازده ساله‌اش ، میرزا شاه محمود، در هرات جانشین او شد اما با حملهٔ ابراهیم، پسر علاءالدوله، از آنجا گریخت. جهانشاه در 862، هرات را فتح کرد و ابراهیم را فراری داد، اما حکومت او در هرات هشت ماه بیشتر دوام نیاورد و با شنیدن خبر شورش فرزندش، حسنعلی قراقوینلو، ناگزیر در 863 هرات را به سلطان ابوسعید واگذار کرد و به آذربایجان بازگشت .

سلطان ابوسعید در 863، پس از غلبه بر لشکریان مشترک علاءالدوله و ابراهیم سلطان و سنجرمیرزا (نوهٔ عمرشیخ) توانست به استقلال بر خراسان حکومت کند و با مرگِ این مدعیانِ حکومت ، سلطان ابوسعید از فتنهٔ آنان آسوده شد و تا 873 که به آذربایجان لشکر کشید، از بازماندگان خاندان تیموری، کسی قدرت مقابله با او را نداشتبا کشته شدن جهانشاه به دست سپاهیان اوزون حسن آق قوینلو، اقتدار سلطان ابوسعید با خطری جدّی مواجه شد. اوزون حسن ، یادگارمحمد (نوهٔ بایسنقر) را اسماً در آذربایجان بر تخت نشانده بود و خود به نام او حکومت می کرد. سلطان ابوسعید در 872 با لشکریان بسیار و امید دریافت کمک از شروانشاه (فرخ یسار)، به آذربایجان لشکر کشید، ولی به سبب خیانت اطرافیان، اسیر اوزون حسن گردید و در 873 کشته شد . با مرگ سلطان ابوسعید و پایان حکومت هجده سالهٔ او و نیز با قدرت گرفتن اوزون حسن در غرب ایران و عراق عجم ، خاندان تیموری با سرعت بیشتری رو به زوال رفت. از سلطان ابوسعید ده پسر باقی ماند اما هیچکدام اقتدار او را نداشتند.

 

بازماندگان تیموریان

هرچند پس از شاهرخ حکومت تیموریان به عنوان یک حکومت بزرگ و فراتر از یک منطقه خاص، دیگر وجود نداشت اما حکومت محلی در منطقه هرات و اطراف آن برقرار ماند. این حکومت که توسط سلطان حسین بایقرا اداره می شد، تا سال 912 هجری ادامه یافت. سلطان حسین بایقرا ، هرات را از مناطق مهم و تأثیر گذار در تاریخ ایران و تاریخ هنر ایرانی نمود و باعث شد تا مکتب هرات در نقاشی و خطاطی نامی ماندگار بیابد.

 

حکومت محلی تیموریان

سلطان حسین بایقرا در 873 پس از سلطان ابوسعید، بر هرات استیلا یافت ، اما یادگار محمد با کمک آق قوینلوها هرات را از او گرفت. سلطان حسین پس از دو سال بر یادگار محمد چیره شد و بعد از کشتن او با ایجاد ثبات نسبی و احیای رونق فرهنگی در خراسان، توانست حدود 35 سال در آنجا حکومت کندولایات دیگر ایران ، ارمنستان و دیار بکر در اختیار آق قوینلوها بود که تا 882 در کمال قدرت بودند. سلطان حسین چهارده پسر داشت  و پس از چندی با حملات ازبکان به خراسان از سمت شمال ، با نافرمانیِ پسرانش، بخصوص بدیع الزمانِ تیموری (حاکم قندهار) مواجه شد. سلطان حسین که به سبب بیماری نمی توانست با ازبکان مقابله کند، از فرستادن نیرو برای بدیع الزمان به منظور دفع ازبکان، خودداری کرد. با وخیمتر شدن اوضاع ، درباریان در 911، بدیع الزمان و مظفرحسین میرزا (پسر دیگر سلطان حسین) را مشترکاً بر تخت نشاندندسلطان حسین در همین سال درگذشت و چندی بعد شاهزادگان تیموری دو باره درگیر منازعات داخلی شدند. شیبک خان ازبک با استفاده از کشمکش‌های آنها، در 913 هرات را گرفت و به سلطهٔ دویست سالهٔ تیموریان در خراسان پایان داد. بسیاری از شاهزادگان تیموری کشته شدند و در 914 بدیع الزمان به شاه اسماعیل صفوی پناه بردمحمد زمان میرزا، فرزند بدیع الزمان و آخرین مدعی سلطنت تیموریان ، برای احیای حکومت خاندانش تلاش کرد. وی مدتی در بلخ بود اما عاقبت به دست ازبکان افتاد.

هر چند جانشینان تیمور به لحاظ ساختار حکومتی وارث تشکیلاتی بودند که تیمور بر اساس سنن مغولی بنا نهاده بود، به سبب نبود حکومتی متمرکز، بخصوص پس از شاهرخ ، و تجزیة قلمرو تیمور در نیمهٔ دوم سدهٔ نهم ، تشکیلات او نتوانست بر آن اساس باقی بماند. تفاوت اساسی در ساختار حکومتی جانشینان تیمور با خود او، رجحان دادن قوانین اسلامی بر قوانین مغولی (یاسا) بود که پس از آنکه شاهرخ، در 815 قوانین یاسا را لغو و فقه اسلامی را جانشین آنها کرد، رایج گردید. پس از او نیز بیشتر فرمانروایان تیموری ، از جمله ابوسعید و سلطان حسین بایقرا، به رعایت سنن اسلامی پایبند ماندنددر دورهٔ تیموریان ، صوفیگری رواج و گسترش یافت و مشایخ و علما از احترام بسیاری برخوردار بودند. شاهرخ و سلطان حسین و سلطان ابوسعید از نقشبندیان حمایت می کردند. از دیگر سلسله های مهم صوفیه در این دوره نوربخشیه بودند فرقهٔ حروفیه نیز در همین دوره شکل گرفتحروفیه ظاهراً دارای تشکیلات سیاسی گسترده‌ای بوده و بنا بر منابع، در سوءقصد به شاهرخ در 830 نیز نقش اساسی داشته‌اند.

 

 

 گورکانیان هند

بعدها ظهیرالدین محمد بابر، (فرزند میرزا عمر شیخ‌ فرزند سلطان ابوسعید فرزند میرزا محمد فرزند میرانشاه) که در مناطق اطراف ماوراءالنهر حکومت داشت و برای دفع شیبک خان با بدیع الزمان متحد شده بود، نتوانست با ازبکان مقابله کند و به هندوستان رفت و و آنجا را فتح نمود و بر خلاف جدش تیمور در همانجا سکونت گزید. او در 932 حکومت تیموریان هند (بابریان) را در آنجا پایه گذاری کرد.

جانشینان او که به گورکانیان هند و یا مغولان کبیر هند معروف هستند ، یکی از درخشان ترین سلسله های حکومتی در شبه قاره هند را تشکیل دادند و نقشی مهم در تاریخ آن سرزمین ایفا نمودند . چنانچه اکبر شاه از بزرگترین حاکمان تاریخ هند از این سلسله است.

 

نوادگان امروزی تیموریان

نوادگان پادشاهان تیموریان هنوز ساکن ایران هستند و اکثریت آنان در نواحی اطراف تهران(به ویژه رودهن) و همدان پیرو مسلک صوفی گری هستند. زبان مادری بازماندگان این سلسله گویشی از ترکی است که ویژهٔ خودشان است و پیوندهای خانواگی در بینشان بسیار رایج است. گفته می‌شود آنان گاهی شاخه‌ای از اهل حق نیز می‌باشند. ولیکن اختلاف عقیدهٔ بسیاری میان آنان و دیگر پروان اهل حق است. برای نمونه سبیل خود را کوتاه نگاه داشته، محمد را خاتم انبیا دانسته و حتی علی را تنها یک انسان ولی با روحیات خداوندی می‌شناسند.

همچنین گفته می‌شود آنان همچنین به مانند اجداد خویش و بر خلاف دیگر پیروان اهل حق، به دانش و هنر بسیار دلبستگی داشته و در امور اقتصادی بسیار پرکار هستند.

دانش و هنر در زمان تیموریان

تیمور با اینکه بسیار خونریز بود ولی به دانش و هنر کشش نشان می‌داد، از اینرو هنرمندان و صنعتگران از کشتارهایش در امان می‌ماندند. فرزندان او نیز سیاست بنیان‌گذار دودمان تیموریان را پی گرفتند که می‌توان به راه اندازی رصدخانه، مسجد و مدرسه اشاره کرد. هنر نگارگری یا نقاشی ایرانی و نیز حوشنویسی در این دوره از تاریخ ایران به شکوفایی قابل توجهی دست یافت.

خلیل نوهٔ تیمور که هیچگونه شباهتی به وی نداشت، کوشش کامل به رفاه و خوشبختی کشور معطوف داشت و خدماتی به دانش و ادب کرد. شاهرخ پسر تیمور پیرو جدی علوم و صنایع بود و مسجد گوهرشاد و بقعهٔ امام رضا که زیارتگاه شیعیان است از اوست. پسر او، الغ‌بیگ فرمان داد زیجی (زیج یا زيگ ، جدول یا کتابی است برای تعيين احوال و حركات ستارگان) ترتیب دادند. حسین ‌بن بایقرا نیز حامی علوم و ادبیات بود. ابوسعید پادشاه توانا، با کفایت، هنر دوست این خاندان نیز خود هنرمند بود. او پیرو متصوفه و اهل عرفان بود و مشایخ صوفیه را گرامی می‌داشت و بعد او بود که خاندان تیموریان به صوفی گری روی آوردند.

دورهٔ تیموریان به رغم نابسامانی و منازعات داخلی و درگیری امیران این خاندان با ترکمانان قراقوینلو، دورة رونق فرهنگ، ادبیات، تاریخ، ریاضی و نجوم بود. دربارهای هرات، سمرقند، شیراز، تبریز و اصفهان به سبب هنرپروری و هنرمندی فرمانروایان تیموری، محل تجمع و آمد و شد هنرمندان و ادیبان برجسته بود .

اختلاف مهم دیگر در شیوهٔ حکومتی تیمور با بازماندگانش، نحوهٔ واگذاری اقطاع بود. فرمانروایان تیموری با اینکه خود را سلطان می‌نامیدند و قدرت مطلقه‌ای برای خود قائل بودند، چون اقتدار تیمور را نداشتند، برای تثبیت قدرت و حفظ قلمروشان، به‌حمایت لشکریان نیاز داشتند و چون خزاین حکومتی بر اثر درگیری‌ها و اوضاع نابسامان داخلی، تهی شده بود، مجبور به دادن سُیورغال به امیران و حاکمان محلی شدند. در اواخر دورة تیموریان این نوع بخشش به علما و هنرمندان و شاعران نیز تعلق گرفت که نه فقط قدرت حاکمان و امیران لشکری را افزایش داد، بلکه موجب فقر و نابسامانی اجتماعی و تضعیف قدرت فرمانروایان تیموری و زوال این خاندان نیز شد.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: چهارشنبه 12 فروردین 1394 ساعت: 1:38 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

تحقیق درباره تعریف شیعه در لغت و اصطلاح

بازديد: 365

تحقیق درباره تعریف شیعه  در لغت و اصطلاح

شیعه در لغت بر دو معنا اطلاق می‌شود، یکی توافق و هماهنگی دو یا چند نفر بر مطلبی، و دیگری، پیروی کردن فردی یا گروهی، از فرد یا گروهی دیگر. در زبان عربی در اصل به معنای یک، دو یا گروهی از پیروان است. در قرآن این لفظ چندین بار به این معنا به کار رفته‌است. برای نمونه در آیه ۱۵ سوره قصص درباره یکی از پیران موسی از عنوان شیعه موسی و در جای دیگر از ابراهیم به عنوان شیعه نوح یاد می‌کند. در تاریخ اسلام لفظ شیعه، به معنای اصلی و لغوی‌اش برای پیروان افراد مختلفی به کار می‌رفت. برای مثال، گاهی از شیعه علی بن ابی‌طالب و گاهی از شیعه معاویه بن ابی‌سفیان نام برده شده. اما این لفظ به تدریج معنای اصطلاحی پیدا کرد و تنها بر پیروان علی که به امامت او معتقدند اطلاق می‌شود.

«شیعه» در اصطلاح به آن عده از مسلمانان گفته می‌شود که به خلافت و امامت بلافصل علی معتقدند، و بر این عقیده‌اند که امام و جانشین پیامبر اسلام از طریق نصّ شرعی تعیین می‌شود، و امامت علی و دیگر امامان شیعه نیز از طریق نص شرعی ثابت شده‌است.

 

تاریخ شیعه

آغاز پیدایش شیعه در زمان حیات پیامبر اسلام بود که برای اولین بار به شیعه علی معروف شدند. پیامبر اسلام در تفسیر آیه اولئک هم خیر البریه خطاب به علی گفت: «تو و شیعیان تو در روز قیامت از خدا خشنودند و خدا از آنان خشنود است». نیز گفته‌است: «علی و شیعیانش در روز قیامت پیروز و سعادتمندند».

 

در زمان پیامبر چهار نفر از صحابه، سلمان، ابوذر، مقداد و عمار یاسر به عنوان شیعه علی شناخته می‌شدند.

 

باورها

باورهای سازمان‌یافته و کلامی شیعه امروز بر این است که تبیین و تفسیر امر دین پس از پیامبر و اداره امور مسلمانان بر عهده اشخاصی است، که از سوی خدا معین شده و دارای ویژگیهایی همچون عصمت و عدالت هستند، این افراد امام نامیده می‌شوند. نخستین امام شیعیان علی است. بر پایه باور شیعه، طبق احادیث متواتر محمد بارها پیش از درگذشتش و به ویژه در غدیر خم آشکارا به جانشینی او تصریح کرده بود.

شیعیان علاوه بر سه اصل دین توحید، نبوت و معاد به دو اصل دیگر یعنی عدل و امامت نیز باور دارند. اصل عدل بین شیعیان و معتزله تا حدی مشترک است و اصل امامت ویژه این کیش است.

همچنین شیعیان قرآن را کتابی محفوظ می‌دانند و همه آنها مدعی پیروی از قرآن و سنت محمد هستند و بخاطر پیروی از سنت پیامبر اسلام و دستور خداوند- شیعه تعیین جانشین پیامبر را تنها ویژه خدا و پیامبر می‌داند. از مهم‌ترین باورهای شیعه امامیه، باور به وجود و ظهور آخرین امام (مهدی) یا قائم آل محمد است. همچنین اعتقاد به رجعت یکی از بزرگ‌ترین و مهم‌ترین اعتقادات شیعه در رابطه با امام عصر، مهدی موعود، ظهور ایشان و وقایع آخرالزمان است؛ و همچنین یکی از بزرگ‌ترین تفاوت‌های شیعه با دیگر مذاهب اسلامی و حتی دیگر ادیان جهان است.

 

 

منابع شیعه در دین

شیعه امامیه، اصول و فروع دین اسلام را از چهار منبع به دست می‌آورد که عبارتنداز:قرآن کریم

سنت نبوی

احادیث ائمهٔ اهل بیت

عقل و تفکر عقلی

 

امامت

شیعه معتقد است قرآن و سنت پیامبر اسلام برای ایمان حقیقی لازم ولی ناکافی است. یک مسلمان برای شناخت وظیفه خود و سلوک به سوی خدا در هر زمان نیازمند پیشوایی است، که راه شناس و درستکار باشد و او را به سوی خدا راهنمایی کند؛ در غیر این صورت هر کس بر اساس تشخیص شخصی‌اش امر دین را تفسیر می‌کند و گمراه می‌گردد. این پیشوا حجتی است که توسط خدا انتخاب و توسط پیامبر و امامان پیشین به مسلمانان معرفی می‌گردد. بنابراین امامت مفهومی بسیار بنیادی است و امام ویژگیها و مسئولیت‌های متعددی از جمله تبیین و تفسیر دین و هدایت مردم دارد. خلافت پایین مرتبه‌ترین سطح وظایف امام است و تنها وقتی امام به خلافت دست می‌یابد که مسلمانان او را بخواهند و یاری نمایند. چنانکه امام علی در اوان خلافت می‌گوید:

«اگر نبود حضور حاضران و اقامه حجت به واسطه یاران و اگر نبود عهدی که خدا از آگاهان گرفته‌است تا بر ستمگری ظالم و ستم بر مظلوم آرام نگیرند، افسار شتر خلافت را وا می‌نهادم.(خلافت را نمی‌پذیرفتم.)»

البته یکی ازمنابع فقهی شیعه اجماع است درصورتی که کاشف از رای معصوم باشد وروایات ائمه وپیامبر سنت نامیده میشوند.

 

زیر شاخه‌های شیعه

دین اسلام در اصل دارای یک مذهب و یک مرام بوده‌است. اما این دین به مرور زمان به زیر شاخه‌های بسیار دسته‌بندی گردید که حتی ۷۲ زیرگروه نیز گفته شده‌است. شیعیان نیز از سده دوم هجری به بعد به چندین زیرگروه منشعب شده‌اند. امروز بیشتر شیعیان را «شیعیان دوازده امامی» تشکیل می‌دهند. مهم‌ترین مذاهب دیگری که از شیعه منشعب شده‌اند، عبارت‌اند از اسماعیلیان، زیدیه، کیسانیه، واقفیه و فطحیه. تمام این مذاهب علی رغم تفاوتهای آشکار اعتقادی و فقهی در مسأله ضرورت «امامت» اشتراک نظر دارند. البته تفسیر هر یک از امام و مصداق آن منحصربفرد است.

مفاتیح‌العلوم شیعیان را به پنج زیرگروه بخش می‌کند، زیدیه (پیروان زید بن علی)، کیسانیه (پیروان کیسان غلام علی بن ابیطالب)، عباسیه (منسوب به آل عباس بن عبدالمطلب)، غالیه، و امامیه (یا رافضه).وی امامیه را به ۷ تیره تقسیم می‌کند، ناؤوسیه (منسوب به عبدالله بن ناؤوس)، مفضلیه (منسوب به مفضل بن عمر)، قطعیه (که وفات موسی بن جعفر را تأیید کرده‌اند)، شمطیه (منسوب به یحیی بن اشمط)، واقفیه (که در امامت موسی بن جعفر متوقف شده‌اند و وی را زنده می‌دانند)، ممطوره، و احمدیه (منسوب به احمد بن موسی بن جعفر که وی را امام هشتم خود می‌دانند).

خاستگاه

کسانی که بعدها شیعه نامیده شدند معتقد به انتخاب خلیفه توسط خدا و ابلاغ آن توسط پیامبر هستند و بنابراین بر اساس حدیث غدیر علی را خلیفه بر حق می‌دانند و دیگران که بعدها اهل سنت نام گرفتند آنچه را در عمل واقع شده و سیره اصحاب پیامبر است، مشروع می‌دانند. بنابراین خلفای انتخابی بعد پیامبر را به ترتیب ابوبکر، عمر، عثمان و علی می‌دانند.

شیعیان بر این باورند که محمد در زمان حیات خود برای خود جانشینی تعیین کرد و پسر عمو و دامادش علی بن ابیطالب را به عنوان امام و خلیفه پس از خود اعلام نمود. شیعیان بر این باورند که شیعه فرقه انشعابی یا ساختگی نیست و خاستگاه آن دفاع از اسلام و ولایت و عدل است.

همچنین شیعیان در اثبات اصلیت خود به روایاتی از پیامبر اسلام با منابع اهل سنت استناد می‌کنند، که در آنها به «شیعه علی» اشاره شده‌است. از جمله سیوطی سنی مذهب روایت می‌کند زمانی پیامبر رو به امام علی کرد و گفت: «سوگند به آن که جانم به دست اوست این شخص - علی - و کسانی که شیعه و پیرو اویند در قیامت رستگارند.»

مذهب سُنّی

مذهب سُنّی بزرگ‌ترین مذهب دین اسلام است که بیشترین پیروان را در میان مسلمانان دارد به طوری که حدود ۹۰٪ مسلمانان جهان اهل تسنن هستند.

اهل سنت و جماعت بر این باورند که محمد، پیامبر اسلام، پس از خود جانشینی تعین ننمود و بعد از فوت محمد مسلمانان آن زمان بر اساس شورا و انتخاب چهار تن را به عنوان خلیفه ی مسلمین انتخاب نموده اند. ابتدا در سقیفه بنی ساعده، ابوبکر را که از صحابه (یاران)و نزدیکان محمد بود و در میان مسلمانان محبوبیت و اعتبار زیادی داشتند برای خلافت بعد از محمد بر جامعه نوبنیاد مسلمانان انتخاب کردند.

این چهار تن که به خلفای راشدین معروفند به ترتیب عبارت‌اند از:ابوبکر

عمر

عثمان

علی

اهل سنت علاوه بر آن احترام خاصی را به اهل بیت پیامبر(بویژه امامان اهل تشیع) قائلند.

برخی از سنیان، حسن پسر علی را نیز خلیفه می‌دانند و بر این باورند که دارای دوران خلافت بسیار کوتاهی بوده‌است اما دیگران معتقدند که بعد از علی، دوران خلافت اسلامی بر مسلمانان برای همیشه تمام شده و بعد از آن را سلطنت می‌دانند. هرچند که تمامی اولاد محمد نزد سنیان، محترم شمرده می‌شوند.

سنیان، قرآن را کتابی محفوظ می‌دانند و مدعی پیروی از قرآن و سنت حضرت محمد هستند. اما اصطلاح «اهل سنت» در تقسیم بندی‌های مذهبی قرن دوم هجری شکل گرفت. در آن دوران گروهی خود را «اهل سنت» نامیدند و گروهی دیگر که عمدتاً معتزلی بودند، خود را «اهل توحید» نامیدند.

«مجموعه احادیثی که در دوران بنی عباس گرد آمد، «سنت» و عقایدی که پیرامون آنها شکل گرفت، «عقاید السنة» نامیده شد و معتقدان به آن را «اهل سنت» می نامند؛ بنابراین اصطلاح اهل سنت از حدود سال ۱۵۰ه.ق. به بعد در جامعه اسلامی رواج پیدا کرد.»

مذهب سنی از لحاظ علوم فقهی به چندین فرقه حنفی، مالکی، شافعی و حنبلی و اهل حدیث تقسیم می‌گردد. هر چند که اختلافات آنان بسیار جزئی است و اغلب پیروان یکی از آنان می‌تواند در شرایط زمانی و یا مکانی خاص از فرقه دیگری تقلید کند.

 

 

در مقابل امروزه بعضی از اهل سنت شیعه را مذهبی ساختگی دانسته و آن را به عبد الله بن سبا نسبت می‌دهند. البته برخی از اهل سنت بین فقه جعفری -آموزه‌های فقهی امام صادق- با مذهب تشیع تفاوت قائلند. نظیر شیخ شلتوت مفتی اعظم الازهر که مذهب جعفری را نظیر مذاهب چهارگانه اهل سنت معتبر می‌دانست.

 

 

 

 امامان شیعیان دوازده امامی

اکثریت شیعه، را شیعه‌ امامیه یا اثنا عشریه (دوازده امامی) تشکیل می‌دهد، از آنجا که آنان جانشینان پیامبر اسلام را ۱۲ نفر می‌دانند، اثنا عشریه (دوازده امامی) نامیده شده‌اند. نام و خصوصیات امامان دوازدهگانه در احادیثی که از پیامبر اسلام روایت شده، بیان گردیده‌است. آنان عبارتند از:

امام علی بن ابی طالب

امام حسن بن علی

امام حسین بن علی

امام علی بن الحسین (سجاد/زین العابدین)

امام محمد بن علی (باقر)

امام جعفر بن محمد (صادق)

امام موسی بن جعفر (کاظم)

امام علی بن موسی (رضا)

امام محمد بن علی (تقی)

امام علی بن محمد (نقی)

امام حسن بن علی (عسکری)

امام حجت بن الحسن (مهدی)

 

جغرافیای تشیع

جغرافیای تشیع در آسیا

جمعیت شیعیان حدود ۱۶٪ از کل جمعیت مسلمانان را تشکیل می‌دهدبیشتر شیعیان دوازده امامی در ایران، عراق، آذربایجان، لبنان، افغانستان، پاکستان و حاشیه خلیج فارس زندگی می‌کنند. طبق آمار ۸۹ درصد مردم ایران و ۶۰ تا ۶۵ درصد مردم عراق و ۳۰ درصد مردم کویت و ۱۶ درصد مردم امارات متحده عربی  شیعه دوازده امامی هستند. اما در خصوص شیعیان لبنان، آذربایجان، عربستان سعودی، بحرین و قطر آمار دقیقی در دست نیست. همچنین طبق آمار و ۲۰ درصد مردم پاکستانشیعه هستند که بخشی از آنها بخصوص در کشمیر اسماعیلی هستند. شیعیان یمن که در نقشه نشان داده نشده‌است، عمدتاً از زیدیه هستند، اما از آنها نیز آمار دقیقی در دست نیست. همچنین طبق نقشه مقابل بخشی از مردم ترکیه و سوریه نیز علوی هستند.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: چهارشنبه 12 فروردین 1394 ساعت: 1:37 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

تحقیق درباره بیماری تب مالت

بازديد: 187

تحقیق درباره بیماری تب مالت

اطلاعات‌ اوليه‌

تب مالت عبارت‌ است‌ از يك‌ عفونت‌ باكتريايي‌ كه‌ از گاوها، خوك‌ها، گوسفندان‌ يا بزهاي‌ آلوده‌ و عفوني‌ شده‌ به‌ انسان‌ انتقال‌ مي‌يابد. اين‌ بيماري‌ از انسان‌ به‌ انسان‌ مسري‌ نيست‌. اين‌ عفونت‌ باكتريايي‌ اعضاي‌ خون‌ساز بدن‌، از جمله‌ مغز استخوان‌، گره‌هاي‌ لنفاوي‌، كبد و طحال‌ را متأثر مي‌سازد. بيماري‌ در مردان‌ 60-20 ساله‌ شايعتر است‌. دوره‌ نهفتگي‌ بيماري‌ ممكن‌ است‌ 60-5 روز يا حتي‌ تا چندين‌ ماه‌ باشد. بيماري‌ يك‌ نوع‌ حاد و يك‌ نوع‌ مزمن‌ دارد.

 

علايم‌ شايع‌

در نوع‌ حاد، علايم‌ زير به‌طور ناگهاني‌ ظاهر مي‌شوند:

لرز، تب‌ متناوب‌، تعريق‌ ،خستگي‌ قابل‌ توجه‌ ،درد به‌ هنگام‌ لمس‌ ستون‌ فقرات‌،سردرد

بزرگ‌ شدن‌ گره‌هاي‌ لنفاوي‌ در نوع‌ مزمن‌، علايم‌ زير تدريجاً ظاهر مي‌شوند:

خستگي‌

درد عضلاني‌

كمردرد

يبوست‌

كاهش‌ وزن‌

افسردگي‌

ناتواني‌ جنسي‌

ندرتاً بروز آبسه‌ در تخمدان‌ها، كليه‌ها، و مغز

 

علل‌

عفونت‌ ناشي‌ از باكتري‌هايي‌ تحت‌ عنوان‌ بروسلا ، كه‌ از راه‌ مصرف‌ شير يا محصولات‌ لبني‌ (كره‌، پنير) يا محصولات‌ گوشتي‌ به‌ انسان‌ انتقال‌ مي‌يابد.

 

عوامل‌ افزايش‌دهنده‌ خطر

وجود كمخوني‌ وخيم‌ يا سابقه‌ جراحي‌ معده‌. اين‌ مشكلات‌ باعث‌ كاهش‌ اسيد معده‌ مي‌شوند؛ وجود اسيد معده‌ شانس‌ عفونت‌ را كاهش‌ مي‌دهد.

در افرادي‌ كه‌ با حيوانات‌ سر و كار دارند، مثل‌ كشاورزان‌، قصابان‌، دامپزشكان‌، يا دامداران‌ ،مسافرت‌ به‌ مناطق‌ آلوده‌.

 

 پيشگيري‌

هيچ‌گاه‌ شير غيرپاستوريزه‌، از هر منبعي‌ كه‌ باشد، مصرف‌ نكنيد.

زماني‌ كه‌ با حيوانات‌ سر و كار داريد، از دستكش‌، محافظ‌ چشم‌، پيش‌بند، و ساير وسايل‌ محافظتي‌ استفاده‌ كنيد.

 

واكسيناسيون‌ دام‌ها

عواقب‌ مورد انتظار

با درمان‌ معمولاً در عرض‌ 4-3 هفته‌ خوب‌ مي‌شود.

 

عوارض‌ احتمالي‌

ندرتاً عفونت‌ قلب‌، استخوان‌، مغز يا كبد ،در صورت‌ ناكافي‌ بودن‌ مراقبت‌ و درمان‌، بيماري‌ ممكن‌ است‌ مزمن‌ شود يا معلوليت‌ رخ‌ دهد.

 

درمان‌

اصول‌ كلي‌

تشخيص‌ قطعي‌ با آزمايش‌ خون‌ انجام‌ مي‌گيرد.

درمان‌ شامل‌ يك‌ دوره‌ استراحت‌ در رختخواب‌ و مصرف‌ آنتي‌بيوتيك‌ است‌.

معمولاً لازم‌ نيست‌ كه‌ بيمار از ديگران‌ جدا شود.

تمامي‌ اعضاي‌ خانواده‌ كه‌ ممكن‌ است‌ از همان‌ محصول‌ لبني‌ آلوده‌ مصرف‌ كرده‌ باشند بايد تحت‌ معاينه‌ و آزمايش‌ قرار گيرند.

 

داروها

آنتي‌بيوتيك‌ براي‌ مبارزه‌ با عفونت‌، مثل‌ تتراسيكلين‌، براي‌ حداقل‌ سه‌ هفته‌ ،داروهاي‌ كورتيزوني‌ براي‌ كاهش‌ پاسخ‌ التهابي‌ در موارد شديد ،داروهاي‌ ضد درد براي‌ درد عضلاني‌.

 

فعاليت‌

تا زمان‌ برطرف‌ شدن‌ تب‌ و ساير علايم‌، در رختخواب‌ استراحت‌ نماييد. پس‌ از آن‌ تدريجاً فعاليت‌هاي‌ عادي‌ خود را از سر گيريد.

 

رژيم‌ غذايي‌

هيچ‌ رژيم‌ خاصي‌ توصيه‌ نمي‌شود. اگر كاهش‌ وزن‌ قابل‌ توجه‌ باشد، كالري‌ غذايي‌ را افزايش‌ دهيد.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: چهارشنبه 12 فروردین 1394 ساعت: 1:36 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

تحقیق درباره تاریخ

بازديد: 225

تحقیق درباره تاریخ

معنای لغوی تاریخ را می‌توان در اعلام وقت یا بازشناساندن زمان کاری نسبت به مبدای که گویایی حادثه‌ای بزرگ است و یا دوره‌ای معلوم میان حدوث دو واقعه خلاصه کرد.

 

معنای فنی تاریخ

درباره واژه تاریخ ، تعریف و توضیح آن و این که از چه زمانی بکار رفته است روایات متعددی در دست است. در تمدن اسلامی و تاریخ نگاری اسلامی ایرانی درباره منشا واژه تاریخ ، معنای لغوی و اصطلاحی آن بحث‌های صورت گرفته است که در این مقاله بررسی می‌گردد. در معنای فنی تاریخ گفته‌اند تاریخ یعنی معلوم کردن احوال انبیا و امامان و فرمانروایان و وزرا و خلفا و حوادث بزرگ مانند جنگ‌ها و فتح‌ها برحسب زمان به همین سبب کتابهایی که مشتمل بر این موضوعات همراه با تعیین زمان آنها بود تاریخ نام گرفت.

از آغاز اطلاق تاریخ بر کتاب‌های مشتمل بر حوادث و احوال آگاهی دقیقی نداریم اما ظاهرا کهنترین کتابی که نام تاریخ بر آن اطلاق شده است، کتاب التاریخ اثر عوانه ابن‌الحکم می‌باشد. بعضی از مورخان معنای تاریخ را بسیار گسترده دانسته‌اند و حتی آن را شامل شناخت احوال عالم از جمله زلزله ، سیل ، کسوف و سایر پدیده‌هایی که انسان دخلی در آن نداشته هم دانسته‌اند. در برابر این گروه کسانی نیز چهار چوب تنگی برای تاریخ دانسته‌اند و آن را فقط مشتمل بر وقایع مشهور و حوادث سلاطین و دولت‌ها دانسته‌اند. از همین در بحث از تاریخ نگاری اسلامی در چنین حوزه وسیعی باید کاملا مراقب بود که تفاوت میان معنی و موضوع تاریخ محو نگردد.

 

منشا واژه تاریخ

درباره منشا واژه تاریخ روایتهایی در دست است که آن را با تعیین مبدا تاریخ اسلام مرتبط دانسته‌اند. روایت رایجتر بطور کلی گفته‌اند که روزگارخلافت عمر ابن خطاب به سال17 هجری تاریخ نهاده شد و هجرت پیامبر اسلام مبدا تاریخ گردید. مطابق روایتی از حمزه اصفهانی نخستین بار «یعلی بن امیه» به امیر یمن نامه‌ای تاریخ‌دار به مدینه فرستاد و از آن زمان این کار مرسوم شد. بعضی از لغویان مانند جوالیقی واژه تاریخ را غیر عربی دانسته‌اند.

اما به هر صورت تاریخ به معنای تعیین زمان ترد عرب پیش از اسلام شناخته شده و مرسوم بوده است و واژه‌های «ورخ و توریخ» در عربی بکار می‌رفته است. مسئله دیگری که باید به آن توجه داشت اینکه در قوم اعراب حوادث بزرگ مبدا تاریخ قرار می گرفتند مثل مرگ ولید بن مغیره , بازسازی خانه کعبه و عام الفیل. بنابرین بیشتر محققان هجرت پیامبر به مدینه راکه حادثه ای بزرگ را مبدا تاریخ قرار گرفته‌اند.

 

تفاوت موضوع و مفهوم تاریخ

موضوع هر عام چیزی است که در آن از عوارض ذاتی آن علم بحث می‌شود و مفهوم صورتی از شی است که در ذهن حاضر می‌شود. با این نگرش بررسی تحولات گوناگونی که در حیات و اندیشه آدمی رخ می‌دهد موضوع علم تاریخ است و مفهوم تاریخ صورت کلی از مجموع خصایص و صفات أن تحولات است. اگر انسان محور اصلی تاریخ باشد بی‌گمان شناخت قوا ، حواس و ادراکات انسانی و جلوه‌های بیرونی آن یعنی زندگی ، سیاست علوم ، آداب ، فنون و تحولات آن ، همه موضوع تاریخ برای همین انسان می‌تواند باشد.

پس تاریخ یکی از شیوه‌های احاطه یافتن بر کل انسانیت است و هرچه متعلق به زمان است از احوال ، اعمال و اندیشه‌ها نیز موضوع تاریخ است. از طرفی تاریخ مکتوب ، توصیف همین تحولات و احوال از طریق ثبت و نگارش آنها است. اما تاریخ مکتوب ، کل تاریخ نیست بلکه آن بخشی از احوال و اندیشه‌هایی است که به ضبط آمده است. از أنجا که احوال و اندیشه‌هایی که موضوع تاریخ است همه در اطراف انسان می‌گردد، چنین می‌نماید که آنچه در دنیا رخ می‌دهد و تاریخ می‌گردد بی‌شباهت به یکدیگر نباشد و این نشانگر قانونمندی در تاریخ است و از نظریه قانونمندی فایده تاریخ بیرون کشیده می‌شود که یکی از بنیاد‌های فلسفه تاریخ از دیدگاه مورخان اسلامی است.

تاریخ پژوهش در رخدادها و کارهای آدمی در گذشته‌است. هرچند غالباً این رشتهٔ مطالعاتی را در زیرگروهی از علوم انسانی یا علوم اجتماعی قرار داده‌اند، با اینحال می‌توان آن را به عنوان پلی بین این دو شاخه تلقی کرد؛ زیرا روش‌های مطالعاتی مختلف آن از هر دو شاخه وام گرفته شده‌اند. تاریخ به عنوان یک رشتهٔ مطالعاتی دارای شاخه‌ها و گرایش‌های جانبی زیادی است که از آن میان می‌توان به تاریخ‌شماری، تاریخ‌نگاری، تبارشناسی، خط نگاری تاریخی(کتابت شناسی)وcliometrics اشاره کرد.

موّرخین از گذشته کوشیده‌اند تا پرسش‌های تاریخی را با پژوهش در اسناد نوشتاری پاسخ گویند. با این‌حال پژوهش‌های تاریخی تنها به این منبع‌ها محدود نمی‌شوند. به طور کلی منبعِ‌های دانش تاریخی را می‌توان به سه دسته تقسیم کرد: نوشته‌ها، گفته‌ها، بقایای مادی. تاریخ‌نگاران برای کار خود از هر سه استفاده می‌کنند.

موّرخان غالباً به اهمیت نوشته‌های تاریخی اشاره می‌کنند. این تأکید باعث ایجاد اصطلاح پیش از تاریخ شده که به دورانی که هنوز خط ساخته نشده بود اشاره می‌کند. تقسیم تاریخ به شکل پیش از تاریخ و پس از تاریخ بستگی زیادی به موضوع مورد مطالعه دارد زیرا خط در هر جای دنیا در زمان خاصی پدید آمده‌است.

توجه به گذشتهٔ انسان به طور طبیعی باعث تقیسم زمان به تکه‌های قابل اداره شده‌است. راه‌های زیادی برای تقسیم گذشته وجود دارد که از این میان می‌توان به تقسیم‌های تاریخ‌شماری، فرهنگی و موضوعی اشاره کرد. این سه گونهٔ تقسیم‌بندی انحصاری نیستند و غالباً می‌توان موارد تداخل را بین آن‌ها مشاهده کرد. تمرکز روی مکان، زمان یا موضوعی خاص بین موّرخان امری عادی است و باعث تخصص‌گرایی در تاریخ‌نگاری می‌شود. تاریخ برای دیگران، به شکل اصطلاحی کلی به معنای مطالعهٔ هر چیز دربارهٔ انسان‌های پیشین در آمده‌است اما به تازگی حتی این محدوده هم توسط رشته‌هایی چون تاریخ بزرگ به چالش کشیده می‌شود. از روزگاران گذشته تاریخ را با هدف‌های عملی یا نظری می‌خواندند اما امروزه آن را جهت کنجکاوی فکری هم مطالعه می‌کنند.

 

واژهٔ تاریخ

واژهٔ تاریخ از واژهٔ فارسی ماهروز آمده که این واژه (ماهروز) پس از وام‌گیری از سوی عربی به شکل مورخ درآمده و پس از صرف شدن در دستگاه باب‌های عربی ریشهٔ أرخ و سپس واژهٔ تاریخ از آن مشتق شده‌است.

 

فلسفهٔ تاریخ

اصطلاح فلسفه تاریخ، در قرن هیجدهم میلادی، توسط ولتر وضع شد. منظور وی از این اصطلاح، چیزی بیش از تاریخ انتقادی و علمی نبود؛ یعنی نوعی از تفکر تاریخی که در آن، مورخ به جای تکرار داستان‌هایی که در کتب کهن می‌یابد، خود به بازسازی آنچه واقع شده می‌پردازد. این نام توسط هگل و نویسندگانی دیگر، در پایان قرن هیجدهم به کار رفت، ولی آن‌ها معنای کاملاً متفاوتی از این اصطلاح اراده کردند و آن را به معنای تاریخ کلی یا جهانی به کار بردند. سوّمین کاربرد این اصطلاح را در نوشته‌های برخی از پوزیتویست‌های قرن نوزدهم می‌یابیم. از نظر آنها وظیفه فلسفه تاریخ، کشف قوانین عامی بود که بر روند رویدادهایی که مورخ به شرح و نقل آنها می‌پردازد، حاکم است. وظایفی که ولتر و هگل بر عهده فلسفه تاریخ می‌نهادند، به وسیله تاریخ نیز قابل انجام بود ولی پوزیتویست‌ها تلاش کردند تا از این طریق، تاریخ را نه فلسفه بلکه علمی تجربی قلمداد کنند. در هر یک از ین موارد کاربرد فلسفه تاریخ مفهوم خاصی از فلسفه مد نظر بود.

 

هگل

هگل در سن 31 سالگی در دانشگاه  Jena (آلمان) با سمت استادیاری  و با حقوق بسیار کم مشغول به تدریس فلسفه می شود و 4 سال بعد در سال 1804 با عنوان پروفسور به کار خود ادامه می دهد ، اما شرائط مالی هگل تغییری نکرد و هم چنان فقیر ماند. دست مزد دانشگاه Jena کفاف زندگی هگل را نمی داد و اين پروفسور مجبور بود مابقی درآمد خود را از فروش کتاب های فلسفی تامين کند.

هگل بخشی از اثر معروف  خود " Phenomenology of mind " ( پديده شناسی ذهن ) را نتوانسته بود به موقع  به ناشر خود ارائه کند و ناشر نیز از پرداخت حق الزحمه به هگل خوداری نمود. اوضاع سیاسی شهر  Jena ناآرام بود و شهروندان منتظر حمله ناپلئون بودند و هگل نیز در این شرائط به پست اطمینان نداشت و نمی خواست بخش آخری کتاب خود را بوسيله پست برای ناشر بفرستد. ناشر از هگل درخواست نموده بود که تا تاریخ 13 اکتبر 1806 باید این کتاب تمام و به چاپ برسد و تقاضای ارسال بخش ناتمام را از هگل کرده بود ، اما در همین روز 13 اکتبر ناپلئون شهر Jena تصرف نمود. هگل ناپلئون را سوار بر اسب در شهر Jena مشاهده کرد و شدیدا مجذوب شخصیت رهبر کشور فرانسه می شود، هگل در نامه ای اشاره به این روز تاریخی میکند و می نویسد  "امپراتور ، این روح  دنیا (منظور ناپلئون است)، را سوار بر اسب دیدم و با دیدن یک چنین فردی که بر دنیا حکومت میکند احساس عجیبی به من دست داد" .

هگل مابین سال های 1822 تا 1831 پنج بار مبحث "فلسفه تاریخ" را تدریس نمود و واژه " روح, نفس دنیا " که هگل در مورد ناپلئون مورد استفاده قرار داده بود در " فلسفه تاریح " و کتاب Phenomenology of mind به اساسی ترین مقوله فلسفه هگل يعنی mind

به واژه " ذهن- فکر  دنیا " تبدیل میگردد. (ذهن- فکر = mind و در زبان آلمانی = Geist ).

مفهوم ديگر " ذهن- فکر  دنيا " برای هگل "فرد تاريخی" است ( ناپلئون) و به معنی ديگر فکر و خرد اين فرد تاريخی باعث می گردد  که دنيا تغيير  کند  و هگل ادامه می دهد که " تنها فقط ذهن- فکر  واقعيت است " و به همين علت وآژه ذهن- فکر  تبديل می گردد به " ذهن- فکر عينی " ( objective mind),  بنابراين ذهن- فکر  فقط يک مقوله ذهنی ( آگاهی ) نيست بلکه بصورت حقيقی و عينی نيز ظاهر می گردد: به معنی ديگر فرم و قالب ذهن- فکر  چيزی نيست بجز جامعه ,  دولت و يا قانون.

تقريبا نزديک به دو قرن است که هگل مبحث " فلسفه تاريخ " را در دانشگاه برلين مورد بررسی قرار داده  و درس نظری در اين مورد داشته است, اما شرائط تاريخی امروز درمقايسه با زمان هگل دستخوش تغييرات زيادی شده است. هگل بر اين عقيده بود که مبداء و شروع تاريخ در شرق است و در غرب تاريخ به مقصد و به اتمام خود ميرسد , هگل معتقد بود که تاريخ بشريت با امپراتوری هخامنشيان شروع شده است و دولتی که مد نظر هگل بود در دولت هخامنشيان خود را نشان داده است: ذهن در اين دولت بيدار و تکامل داشته, هگل اضافه می کند که ذهن- فکر  در دولت چين و هندوستان در خواب بوده و پيشرفت و يا توسعه ای نداشته است. با وجود اينکه ذهن در آریانا-خراسان یا فارس بيدار بود و تکامل داشت اما اين اولين امپراتوری جهان در فرهنگ اعراب اسلامی حل شد و خراسانیان به نقل از هگل نه تنها مذهب بلکه مليت خود را نيز از دست دادند ، اما برغم اينکه ذهن- فکر در هند و چين خفته و در خواب بود اين دو کشور فرهنگ، مذهب ، زبان و مليت خود را حفظ کردند. هگل در يک جمله شاعرانه اين پديده را چنين بيان می کند : " يک کوه ثابت هيچ برتری و مزيتی بر يک گل عطر دار که برگ های خود از دست می دهد و پژمرده می شود ندارد " با کمی فانتزی در اين نقل قول هگل هند و چين کوه هستند و خراسان باستان گل با عطری که پژمرده شده است. اما امروز تاريخ نه از شرق بلکه از غرب به شرق در حال حرکت است و اين ايده  (خرد) مدرن غرب می باشد که شرق را تحت تاثير خود قرار داده است و باعث دگرگونی در اين منطقه ( شرق ) از دنيا شده است و با اينکه در " فلسفه تاريخ  " اسمی از آمريکا ياد نشده است و هگل آمریکا را يک کشور بدون تاريخ می دانست اما امروزه قدرت اقتصادی اين قاره را نمی توان بعلت نداشتن تاريخ و تاريخی نبودن آمريکا ناديده گرفت. هگل تاريخ بشر را به چهار مرحله تقسيم کرد : مرحله شرق  - يونان - روم و ژرمن (و آریانا و خراسان بعنوان سکوی حرکت تاريخ به مرحله تاريخ يونان ). اما با اين تقسيم بندی تاريخ نه ميشود تاريخ اعراب را فهميد و نه تاريخ آمريکا را,  آيا " فلسفه تاريخ " هگل ديگر موضوع روز نيست. فيلسوف آلمانی هابرماس اشاره می کند که هگل اولين فيلسوفی بود که بدرستی مسئله مدرن را مورد بررسی قرار داده است: دوران چهارم تاريخ هگل يعنی دوران ژرمن ( مسيحی ) دوران مدرن است.

به عقيده هگل عقل و شعور در بستر تاريخ نهفته است و اصولا عقل حرکت تاريخ را همراهی ميکند و با تاريخ است . در سال  ۱۸۲۱ ناپلئون ( روح دنيا ) در گذشت اما رفرم های او بيشتر کشور های اروپائی را تحت تاثير خود قرار داد و حکومت ها سنتی از بين رفتند و علم و صنعت گسترش يافت. بدين ترتيب نظريه هگل درست بود که عقل تاريخ را همرائی می کند , چرا که سقوط سيستم های سنتی و پيدايش رژيم های مدرن خرد مندانه بود. اما آيا امکان دارد که امروزه روند globalization را منطقی و عقلی دانست, يک نگاه کوتاه به حوادث قرن گذشته و اوائل اين قرن نظريه هگل مبنی بر وجود شعور در حرکت تاريخ را مورد سوال قرار می دهد : دو جنگ جهانی , سوزاندن يهوديان , انفجار بمب اتم در ژاپن , جنگ های مذهبی (هند و پاکستان) و منطقه ای و بالاخره حادثه ۱۱ سپتامبر۲۰۰۱. تمام اين حواث را نمی شود با خرد و منطق تاريخی که هگل از آن نام می برد هماهنگ دانست. اما هگل فاجعه های تاريخ را بخوبی می شناخت و در کتاب فلسفه تاريخ اشاره می کند به : "بدبختی ها , خبيثی , نابودی اصيل ترين شخصيت های تاريخی و از بين رفتن دولت ها و ملت ها " که در تاريخ بشری به وقوع پيوسته است و او تاريخ را به يک ميز سلاخی تشبيه می کند که در روی آن "خوشبختی ها, خرد ملت ها و فضايل فردی قربانی شده اند" , برای هگل اين قربانی های تاريخ هدف و مقصودی را دنبال می کنند.

هگل بر اين عقيده است که هدف تاريخ خدا می باشد و  نه تنها هدف خدا است بلکه حرکت تاريخ را خدا تعيين می کند ( تاريخ دست پرورده خدا است ) و به همين علت نیز شعور و عقل در بطن تاريخ نهفته است. مرحله آخر تاريخ ( The End of History  ) ژرمنی شدن دنيا می باشد که اساس و اصول آن را دين مسيحيت معين می کند , هگل ادامه می دهد که دنيای اسلام و ديگر مذاهب های آسيائی نقش مهمی در روند و ساخت تاريخ ندارند , چرا که مسيحيت به گردش دور دنيا پرداخته و حاکميت خود را بر دنيا تثبيت کرده است. اگر هگل امروز زندگی می کرد بطور قطع عقيده ديگری داشت بخصوص در باره اسلام .اما بعيد بنظر می رسد که نظريه خود مبنی بر ژرمنی - مسيحی شدن آخر تاريخ را تغيير می داد ( دنيا ژرمن هگل در فلسفه مارکس تبديل به دنيا پرولتاريا می شود ). در مرحله اول بنظر می رسد که هگل دين مسيحيت را مرکز ثقل دنيا قرار داده است و بدين ترتيب می شود اين تز هگل را با روش تجربی (Empirie ) مورد بررسی قرار داد که آيا مسيحيت بر دنيا  تسلط داد  و يا نه , اما هگل در  " فلسفه تاريخ " به دنيا نه از ديد تجربی بلکه بطورنظری ( spekulativ  ) نگريسته است و درست به همين علت هگل اشاره می کند که:

هدف و مقصد تاريخ "  آگاهی ذهن- فکر  از آزادی " می باشد و اين آگاهی ذهن از آزادی خودش فقط در يک جامعه مدرن می تواند پا برجا و نهادينه بشود که يک انسان بداند که اساسا آزاد است. آخر و هدف تاريخ آزادی می باشد.

مرحله چهارم از تقسيم بندی تاريخ هگل مرحله (فرهنگ) ژرمن _ مسيحيت می باشد و ايده مدرن آزادی نيز از اين فرهنگ برخاسته است.

Fukuyama نويسنده  کتاب " آخر تاريخ " ( The End of History ) و شاگرد هگل نيز معتقد است که اقتصاد بآزار آزاد و مدرنيتت غرب در بيشتر کشور های دنيا نهادينه می شود ، اما  Huntington نويسنده کتاب برخورد تمدن ها ( The Clash of civilizations ) زياد خوش بين به این پيشرفت ايده مدرن غرب در دنيا نيست و بر اين نظر است که پس به پايان رسيدن جنگ سرد مابین غرب و کشور های سابق تحت سلطه شوروی دنيا به هفت و يا هشت بلوک با فرهنگ های مختلف تقسيم می شود که نزاع مابين آنها اجتناب نا پذير است.

نگرش هگل به تاريخ نگرشی تئوری و نه تجربی است، هگل برای اثبات نظرات

تاريخی خود سندی ارائه نداد و به همين علت  تاريخ  دانان با ترديد  به  " فلسفه تاريخ " هگل می نگرند. 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: چهارشنبه 12 فروردین 1394 ساعت: 1:35 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

تحقیق درباره پروتئین 2

بازديد: 961

تحقیق درباره پروتئین 2

پروتئین ها مواد آلی بزرگ و یکی از انواع درشت‌ملکول‌های زیستی هستند که از زیرواحدهایی بنام اسید آمینه ساخته شده‌اند. پروتئین‌ها مانند زنجیری از یک کلاف سه‌بعدی بسپارهایی هستند که از ترکیب اسیدهای آمینه حاصل می‌شوند. اسیدهای آمینه مثل یک زنجیر خطی توسط پپتاید باند میان گروه های کرباکسیل و آمینو مجاور به یکدیگر متصل میشوند تا یک پالی پپتاید را بوجود بیاورند. ترتیب اسیدهای آمینه در یک بروتئین توسط ژن مشخط میشود. اگرچه کد ژنتیک 20 تا اسید آمینه استاندارد را معرفی میکند، گاهی در پروتئین ها دگرگونی بوجود میاید: یا قبل از انکه پروتئین بتواند به وظایفش در سلول عمل کند و یا به عنوان قسمتی از مکانیسم بازرسی. پروتئین ها معمولا با یکدیگر میپیوندند تا یک وظیفه ای را با یکدیگر انجام دهند که این خود باعث استوار شدن پروتئن میشود. چون ترتیب‌های نامحدودی در توالی و طول زنجیره اسید آمینه‌ها در تولید پروتئین‌ها وجود دارد، از این رو انواع بی‌شماری از پروتئین‌ها نیز می‌توانند وجود داشته باشند.

پروتئین‌های درون‌یاخته‌ای در بخشی از یاخته به نام ریبوزوم توسط آران‌ای(RNA) ساخته می‌شوند.

 

کارکردهای پروتئین‌ها

رفتار سلولی و تمام فعالیت‌‌هایی که در سلول انجام می‌شود بر عهده پروتئین‌‌ها است. همه پروتئین‌ها با هم برهم‌کنش دارند و تقریباً می‌توان گفت که همه پروتئین‌ها اثر خود را با همکاری پروتئین‌های دیگر در سلول اعمال می‌کنند و هیچ پروتئینی نیست که در یاخته به تنهایی عمل کند. برای ساخت پروتئن در سلول مراحل ذیل باید انجام شود:

 

۱دی‌ان‌ای باید رونویسی شود. در این مرحله آنزیم آر‌ان‌ا پلی‌مراز دو رشته دی‌ان‌ای از هم جدا می‌شود و بعد رونویسی آغاز می‌شود. نکته: اطلاعات در دی‌ان‌ای بصورت رمز ۳ تایی وجود دارد یعنی هر ۳ نوکئوتید معرف ۱ رمز و هر رمز معرف ۱ اسید آمینه است.

۲آران‌ای پلی‌مراز مانند قطاری بر روی دی‌ان‌ای حرکت می‌کند. و رونویسی ادامه دارد.

۳بعد در آخر رونویسی آران‌ای پلی‌مرآز به رمز پایان میرسد و رونویسی به پایان میرسد. محصول این رونویسی ام‌آران‌ای (mRNA) نام دارد. mRNA از هسته خارج می‌شود و در سیتوپلاسم به کمک نوع دیگر آران‌ای به نام تی‌آران‌ای(tRNA) اسید آمینه را به هم متصل می‌کند. tRNA روی mRNA متصل می‌شود و طبق رمزهای tRNA, mRNA اسید آمینه‌ها را کنار هم می‌گذارد. و در آخر زنجیره‌ی بس‌پپتیدی به وجود می‌آید.

 

 پروتئین و بیماری‌ها

در سطح مولکولی، کلیه مکانیسم‌های زیستی سلول‌ها توسط پروتئین‌ها انجام می‌شود. پروتئین‌ها با ارتباط با یکدیگر بطور دقیق و بسیار کنترل شده‌ای وظایف خود را انجام می‌دهند. اساس مولکولی اغلب بیماری‌ها، بروز نقص یا تداخل در این کارکرد عادی پروتئین‌ها، که از طریق آن مکانیسم‌های زیستی سلولی را انجام می دهند، می‌باشد. اگر کار پروتئین‌ها از حالت طبیعی خارج شود می‌توانند باعث بروز بیماری‌های مختلف شوند. از جمله این بیماری‌ها سرطان است.

مصرف چه ميزان پروتئين در رژيم غذايي روزانه ما کافي است؟

پروتئين يک ماده محافظتي اصلي براي بدن محسوب مي شود. پروتئين ترکيب ماده اصلي و تشکيل دهنده ماهيچه ها مي باشد و وجود آن درشکل گيري و ساخت سلول ها ضروري است. وجود پروتئين همچنين در عملکرد سيستم امنيتي بدن حياتي مي باشد و در صورت محروميت از پروتئين ، بدن بيشتر در معرض بيماري ها و عفونت ها قرار مي گيرد. اگر فردي جراحي، زخم  و يا سوختگي داشته باشد به پروتئين بيشتري نياز دارد تا زخمها زودتر بهبود يابند.

پروتئين هاي استفاده شده دربدن از چند آمينو اسيد مختلف ساخته شده اند. بدن خود قادر به ساختن بعضي از آمينو اسيدهاي مي باشد. آمينواسيدهايي را که بدن قادر به ساختن آنها نيست آمينو اسيدهاي ضروري ناميده مي شوند چون وجود آنها در غذا ضروري است.

براي بدست آوردن پروتئين هاي کافي از رژيم غذايي بايد هر روز از غذاهاي متنوع استفاده کنيم. رايج ترين منبع پروتئين گوشت مي باشد. شير و ديگر انواع لبنيات نيز از پروتئين غني هستند. سفيده تخم مرغ بنابر بعضي ادعاها کاملترين نوع پروتئين را دارد. بسياري از اين منابع حيواني  پروتئين، حاوي چربي بالايي هم هستند.

براي پرهيز از مصرف چربي زياد، از گوشت هاي کم چربي (گوشت مرغ- ماهي- گاو و گوساله) استفاه کنيد. آنها را به شکل پخته شده ، کباب شده ، آب پز شده استفاده نماييد. البته بدون اضافه کردن چربي و روغن هنگام پخت غذا آنها را طبخ نماييد.

گياهخواران نيز مي توانند پروتئين کافي در رژيم غذايي خود داشته باشند. گياهخوران مي توانند از طريق مصرف لوبياها، عدس ، سبزيجات و غلات پروتئين را به بدن خود برسانند.   

 

حال بايد بدانيم که بدن ما روزانه به چه ميزان پروتئين نياز دارد؟

افراد بالغ متوسط به ازاي هر کيلو از وزن خود به 0.8 گرم پروتئين نياز دارند. اين مقدار برابر است با مصرف 45 الي 70 گرم پروتئين بطور روزانه براي اکثر بالغين به ترتيب براي خانم ها و آقايان.

خانم هاي باردار يا شيرده به بيش از 20 گرم پروتئين اضافي در روز نياز دارند تا احتياجات غذايي جنين و يا نوزاد خود را برآورده نمايند.

بهترين و مناسب ترين ميزان مصرف پروتئين گوشتي بين 90 تا 60 گرم در هر وعده غذايي (ناهار و شام) و 60-90 گرم مصرف پروتئين لبني مي باشد (تقريبا 1 فنجان شير يا 60 گرم پنير) . محصولات پروتئيني کم چربي و بدون چربي بهترين انتخابها بين مواد غذايي هستند.

 

ساختار پروتئین      

(cached)      

پروتئینها از تعداد زیادی اسید آمینه ساخته شده‌اند. این اسیدهای آمینه توسط پیوندهای پپتیدی به یکدیگر اتصال یافته و زنجیر طویلی را ایجاد می‌کنند. با توجه به اینکه در جانداران انواع و اقسام پروتئینهای مختلف وجود دارد تعجب آور نیست که در سنتز زنجیره‌های پلی پپتیدی تنها 20 نوع اسید آمینه مختلف شرکت می‌کند. ولی باید توجه داشت اگر یک زنجیره پلی پپتیدی را که دارای 50 اسید آمینه است در نظر بگیریم تنها با تغییر ترتیب قرار گرفتن این اسیدهای آمینه می‌توان سنتز 2050 زنجیر پلی پپتیدی را پیش بینی نمود.

شیمیدان آلمانی گ.ت.مولدر ، در سال 1835 ، برای نخستین بار متذکر شد که رابطه نزدیکی میان پروتئینها و موجودات زنده وجود دارد. او نام پروتئینها را از واژه یونانی Proteios به معنی نخستین گرفت. زیرا چنین می‌اندیشید که پروتئینها نقطه شروعی برای فهم شیمی حیات هستند. پیوند پپتیدی در ساختار پروتیئنها از ترکیب عامل کربوکسیل یک اسید آمینه و عامل آمین اسید آمینه دیگر با از دست دادن یک مولکول آب بوجود می‌آید.

 

ساختار آمینو اسید

همانطور که از نام اسیدهای آمینه استنباط می‌شود این گونه مواد شامل یک گروه آمین () و یک گروه اسید گروه کربوکسیل () هستند. غالبا اسیدهای آمینه یک گروه آمین و یک گروه اسید دارند که به همان اتم کربن پیوند یافته‌اند. فرمول عمومی اسیدهای آمینه () می‌باشد که در این فرمول R گروه مشخصه هر اسید آمینه و علامت ستاره روی کربن نشان دهنده یک اتم کربن بی‌تقارن است. ساده‌ترین اسید آمینه گلیسین است. که در آن R یک اتم هیدروژن است. گلیسین ، اسیدهای آمینه دیگر اتم کربن بی‌تقارن (کربن کایرال) و ایزومرهای نوری دارند. طبیعت ، ایزومرهای نوری چپ بر (L) اسیدهای آمینه را ترجیح می‌دهد.

نقش پروتئینها

پروتئینها مهمترین ترکیبات در بدن هستند. و در بسیاری از اعمال بدن موجود زنده ، از جمله حرکت اندامها ، مکانیسمهای دفاع در برابر مواد خارجی ، ایجاد آنزیمها و ایجاد مهمترین دیواره سلولی این موجودات ، نقش مهمی دارند. هر نوع پروتئین خاصی مرکب از چند اسید آمینه مشخص است که در ساختار مولکولی معینی آرایش یافته است. بخش عمده معدودی از پروتئین‌ها فقط یک نوع اسید آمینه است مثلا 44 درصد پروتئین موجود در ابریشم ، گلیسین است.

اسیدهای آمینه اصلی موجود در بدن باید از گوارش مواد غذایی حاصل شود. بطور کلی از تعداد بیست عدد اسیدهای آمینه ، هشت تای آنها در خود بدن سنتز می‌شوند و از راه تغذیه وارد بدن موجود زنده نمی‌شوند ولی بقیه آنها ضمن اینکه در بدن بیوسنتز می‌شوند از راه تغذیه نیز وارد بدن موجود زنده می‌شوند. مونومرهای اسید آمینه با پیوندهای پپتیدی بهم پیوند یافته‌اند. این واکنش شیمیایی یک واکنش اسید – باز است که در آن دو مونومر با از دست دادن یک مولکول آب بهم می‌پیوندند.

 

تعداد ساختار پروتئینی در انسان

بخشی از خصوصیات بی‌نظیر هر انسان در میان انسانهای دیگر ناشی از بی‌نظیر بودن مقداری از ساختهای پروتئینی شخصی است. این امر در مورد بیلیونها انسان ، دلالت بر آن دارد که تعداد بسیار عظیمی ساختار پروتئینی امکانپذیر است. وقتی دو اسید آمینه به هم می‌پیوندند، دو ترکیب متفاوت امکان پذیر می‌شود و این امر بستگی به آن دارد که کدام گروه آمینی با کدام گروه اسیدی ترکیب شود. مثلا وقتی گلیسین با آلانین ترکیب می‌شود ممکن است گلیسین آلانین تشکیل شود و هم آلانین گلیسین.

هرگاه چهار اسید آمینه با تمام حالات ممکن بهم بپیوندند، 24 مولکول متفاوت تشکیل می‌شود. و اگر 17اسید آمینه متفاوت به همین طریق پیوند یابند، فقط عده مولکولهای مرکب از 17- مونومر متفاوت که در نوع خود بی‌نظیرند به 356 تریلیون می‌رسد. بدیهی است که اگر از هر اسید آمینه بیشتر از یک مولکول به کار رفته باشد، عده حالات ممکن بسیار بیشتر خواهد شد. اما سلول زنده ، از پروتئین‌های بسیار متفاوتی که از یک مجموعه اسید آمینه ممکن است ساخته شود فقط تعداد نسبتا کم و گزینش یافته‌ای را که نیاز دارد‌، می‌سازد.

 

انواع ساختار پروتئین‌ها

در ساختار پروتئین‌ها چند ویژگی مشخص وجود دارد. ردیف اسید‌های آمینه‌ای که به صورت یک زنجیر به یکدیگر پیوند یافته‌اند، ساختار نوع اول دارند. زنجیر اسیدهای آمینه‌ای که براثر چرخشی به شکل مارپیچ در می‌آیند ، ساختار نوع دوم است. این مارپیچ‌ها با پیوندهای هیدروژنی در جای خود می‌مانند، پیوندهای هیدروژنی یک اتم هیدروژن را به اتم اکسیژنی که در سومین آمین زیرین زنجیر است متصل می‌کند. ساختار نوع دوم دیگری از پروتئین‌ها شبیه یک ورقه است که در آن چند زنجیر اسید آمینه در کنار یکدیگر با پیوندهای هیدروژنی بهم متصل شده‌اند.

غالب خواص ابریشم را با این ساختار شبه ورقه‌ای می‌توان توضیح داد. شکل تابدار یا تا شده مارپیج ، ساختار نوع سوم است. یک نوع از ساختار سوم در کلاژن که یک بافت لیفی است ، یافت می شود. سه زنجیر اسید آمینه‌ای که به صورت مارپیچ‌های چپ – دست تابیده شده‌اند و سپس باهم به صورت یک ابر مارپیچ راست – دست تابیده شده است، یک لیف فوق‌العاده محکم ایجاد می‌کند. دسته‌هایی از این الیاف ، کلاژن بوجود می‌آورد. نوع دومی از ساختار سوم پروتئین کروی است که در آن زنجیر مارپیچ بصورت یک الگوی هندسی معینی تا شده و بهم تابیده شده است. بسیاری از آنزیمها پروتئین‌های کروی هستند. ساختارهای نوع سوم با انواع متفاوتی از پیوندهای شیمیایی بهم متصل می‌شوند که یکی از آنها پیوند دی سولفید است. این نوع پیوند غالبا وقتی که سیستئین یا سیستین جزئی از سلسله اسید آمینه‌ای است، دیده می‌شود.

ساختار نوع چهارم پروتئین‌ها درجه تجمع واحدهای پروتئینی است. هموگلوبین انسان که یک پروتئین کروی با وزن مولکولی 68000 است باید چهار زنجیر اسید آمینه بطور مناسبی تجمع یافته باشد تا هموگلوبین فعالی تشکیل شود. انسولین نیز ترکیبی است که در آن زیر واحدهایی از پروتئین بطوری مناسب ، در یک ساختار نوع چهارم آرایش یافته اند. برای آنکه بدانیم مسئله ساختار در مورد پروتئین‌ها تا چه حد اهمیت دارد هموگلوبین را در نظر بگیرید. اگر هموگلوبین به علت قرار گرفتن یک اسید آمینه نادرست در موضع معین ، ساختار نوع اول ، دوم ، سوم یا چهارم غیر عادی داشته باشد، ممکن است نتواند اکسیژن را در گردش خون منتقل کند. فقط تغییر یک اسید آمینه خاص از 146 اسید آمینه موجود در یک تک زنجیر هموگلوبین سبب بیماری کم خونی می شود.

 

سنتز طبیعی پروتئین

پروتئین‌های بدن پی در پی تجدید می‌شوند و این عمل با سنتز مجدد اسیدهای آمینه موجود در بدن صورت می‌گیرد. بررسی عمر متوسط اسید‌های آمینه‌ای که اجزای ساختمانی پروتئین‌ها هستند یا به گفته دیگر ، زمانی که طول می‌کشد تا بدن پروتئینی را در یک بافت تعویض کند، با استفاده از اسیدهای آمینه‌ای که ایزوتوپ رادیواکتیو دارند امکان پذیر شده است. برای فرآیندی که باید بسیار پیچیده باشد، تعویض بسیار سریع است. فقط چند دقیقه پس از آنکه اسیدهای آمینه رادیواکتیو در بدن حیوانات تزریق شود، پروتئین رادیواکتیو را می‌توان یافت.

اگرچه تمام پروتئین‌ها مدام تعویض می‌شوند ولی سرعت تعویض تغییر می‌کند. بعضی از پروتئین‌های کبد و پلاسما طی 6 روز تعویض می‌شود. زمان لازم برای تعویض پروتئین‌های ماهیچه در حدود 180 روز و برای دیگر بافتها از قبیل کلاژن استخوان طولانیتر از این است. می‌دانیم که هر موجود زنده انواع پروتئین‌های خاص خود را دارد. عده آرایش‌های ممکن از 20 واحد اسید آمینه به  می‌رسد ، با وجود این ، پروتئین‌های خاص یک موجود زنده معین در حدود چند دقیقه سنتز می‌شود. DNA موجود در سلول ، حامل کد سنتز پروتئین است. یعنی ترتیبی که بازها در مولکول DNA دارند اطلاعات مورد استفاده برای سنتز پروتئین‌ها را فراهم می‌سازد. در این فرآیندها دو نوع RNA مورد استفاده قرار می‌گیرد که عبارتند از: RNA پیک و RNA ناقل.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: چهارشنبه 12 فروردین 1394 ساعت: 1:34 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

ليست صفحات

تعداد صفحات : 824

شبکه اجتماعی ما

   
     

موضوعات

پيوندهاي روزانه

تبلیغات در سایت

پیج اینستاگرام ما را دنبال کنید :

فرم های  ارزشیابی معلمان ۱۴۰۲

با اطمینان خرید کنید

پشتیبان سایت همیشه در خدمت شماست.

 سامانه خرید و امن این سایت از همه  لحاظ مطمئن می باشد . یکی از مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه   09159886819  در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما  فرستاده می شود .

درباره ما

آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس