سایت اقدام پژوهی - گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان
1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819 - صارمی
2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2 و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .
3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل را بنویسید.
در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا پیام بدهید آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet
صادق چوبک، در سال 1295 هجری خورشیدی در بوشهر بدنیا آمد. پدرش تاجر بود، اما به دنبال شغل پدر نرفت و به کتاب روی آورد. در بوشهر و شیراز درس خواند و دوره کالج آمریکایی تهران را هم گذراند. در سال 1316 به استخدام وزارت فرهنگ درآمد.
اولین مجموعه و داستانش را با نام " خیمه شب بازی " در سال 1324 منتشر کرد. در این اثر و "چرا دریا طوفانی شد" (1328) بیشتر به توصیف مناظر می پردازد، ضمن اینکه شخصیت های داستان و روابط آنها و روحیات آنها نیز به تصویر کشیده می شود. اولین اثرش را هم که حاوی سه داستان و یک نمایشنامه بود، تحت عنوان " انتری که لوطیش مرده بود " به چاپ سپرد. آثار دیگر وی که برایش شهرت فراوان به ارمغان آورد، رمان های " تنگسیر " و "سنگ صبور " بود. تنگسیر به 18 زبان ترجمه شده است. امیر نادری، فیلمساز معروف ایرانی، در سال 1352 بر اساس آن فیلمی به همین نام ساخت.
چوبک به زبان انگلیسی مسلط بود و دستی نیز در ترجمه داشت. وی قصه معروف " پینوکیو " را با نام " آدمک چوبی" به فارسی برگرداند. شعر " غراب " اثر " ادگار آلن پو " نیز به همت وی ترجمه شد.
آخرین اثر منتشره اش هم ترجمه حکایت هندی عاشقانه ای به نام " مهپاره " بود که در زمستان 1370 منتشر گردید.
چوبک از اولین کوتاه نویسان قصه فارسی است و پس از محمد علی جمالزاده و صادق هدایت می توان از او بعنوان یکی از پیشروان قصه نویسی جدید ایران نام برد. فرم قصه های جمالزاده بیشتر حکایت گونه و شبیه نویسندگان فرانسوی قرن نوزدهم بود. قصه های صادق هدایت هم فراز و نشیب بسیار داشت، گاهی از نظر فرم کاملا استوار و بر اساس معیارهای قصه نویسی جدید بود و گاهی هم در واقع همان حکایت نویسی، بود که با چاشنی طنز همراه می شد. در این میان البته " بوف کور " استثنایی و بی بدیل بود و از جهات مختلفی مورد توجه قرار گرفت. گروهی آن را قصه ای روانشناختی و نو دانستند و پیشرفتی در فرم قصه نویسی ایران به سوی قصه نویسی غربی، محسوب نمودند. صادق چوبک متاثر از همین نظر بود و از همین جا آغاز کرد. وی در قصه هایش ذهن و روان قهرمانهایش را مورد توجه قرار داد و سعی کرد به شخصیت هایش عمق ببخشد. همین تلاش برای عمق بخشیدن به شخصیت ها، بر نحوه بیان وی تاثیر گذاشت. در سنگ صبور قصه را از زبان شخصیت های مختلف می خوانیم، نحوه بیانی که در قصه نویسی نوپای ایران کاملا تازگی داشت. وی برای بیان افکار ذهنی هر یک از شخصیت ها ناگزیر بود به زبان هر یک از آنها بنویسد و این خود به تغییر نثر در طول داستان منتهی شد که باز نسبت به دیگران پیشرفتی جدی محسوب می شد. در آثار چوبک هر شخصیت داستان به زبان خودش، زبان متناسب با فرهنگ و خانواده و سن و سالش سخن می گوید، کودک، کودکانه می اندیشد و کودکانه هم حرف می زند، زن زنانه فکر میکند و زنانه هم حرف میزند و بدین ترتیب هر یک از شخصیت ها به بهترین وجه شکل می گیرند و شخصیت پردازی موفقی ایجاد می شود که در بستر حوادث داستان، زیبایی و عمق خوشایندی به داستان میدهد. وی در توصیف واقعیتهای زندگی نیز وسواس زیادی داشت و این نیز از ویژگی های آثار وی است. چوبک به سبب همین دقت نظر در جزئی نگری ها و درون بینی ها، رئالیست افراطی وگاهی حتا ناتورالیست خوانده اند. آثار چوبک از سالها پیش مورد نقد و بررسی جدی قرار گرفته و در کتابهای مختلفی از جمله " قصه نویسی " (رضا براهنی)، " نویسندگان پیشرو ایران " (محمد علی سپانلو) و "نویسندگان پیشگام در قصه نویسی امروز ایران"(علی اکبر کسمایی)، نوشته هایش تحلیل شده اند. صادق چوبک در اواخر عمر بینایی اش را از دست داد و در اوایل تابستان 1377، در آمریکا درگذشت و بنا به وصیتش یادداشتهای منتشر نشده اش را سوزاندند.
چوبک از بزرگترین داستان نویسان معاصر فارسی است. بخاطر مهارت و قدرتش در خلق آثار بی نظیری چون «سنگ صبور» و «تنگسیر» که از بهترین رمانهای فارسی است. همچنین مجموعه داستانهای کوتاه او که در آنها تکنیک داستان کوتاه، به بهترین نحو ممکن رعایت شده و بدون اغراق از شاهکارهای داستان فارسی است.
آشنایی من با چوبک برمی گردد به سال 51 یا 52 که تازه چاپ دوم «روز اول قبر» بیرون آمده بود و اتفاقی آن را از کیوسکی از خیابان ارگ مشهد خریدم. این یعنی اولین کتاب جدی که خواندم. ـ پیش از آن مثل خیلی از نوجوانها عاشق داستانهای پلیسی و رمانهای تاریخی سرگرم کننده بودم ـ اما صادق چوبک زندگیام را عوض کرد. پس از آن همه کتابهای او را تهیه کردم، بخصوص «روز اول قبر» که اول بار خریده بودم و چاپ دوم کتاب بود و تاریخ 1351 روی آن خورده بود، با همان قطع جیبی و کاغذ کاهی نگهاش داشتم و دارم.
آرزوی ایجاد پایگاهی برای گردآوری آثار او همیشه باهام بود، اما چنین کاری را بدون اجازه وارث قانونی چوبک درست نمیدانستم. از طریق خانم پارسی پور آدرس فرزند چوبک که در امریکا ساکن است، پیدا کردم اما با اینکه چندبار مکاتبه کردم نتیجه ای نگرفتم.
بالاخره تصمیم گرفتم پایگاهی درست کنم و به مرور همه نوشتههای او را گردآوری کنم. تاکنون بجز رمان «تنگسیر» همگی آماده شده است که بعد از تطبیق نهایی با متن کتاب در اختیار دوستداران قرار خواهم داد.
« فهرست آثار نویسنده»
داستان های کوتاه:
«خیمه شب بازی» (چاپ 1324) با یازده داستان به شرح :
نفتی ـ گلهای گوشتی ـ عدل ـ زیر چراغ قرمز ـ آخر شب ـ مردی در قفس ـ پیراهن زرشکی ـ مسیو الیاس ـ اسائهء ادب ـ بعدازظهر آخر پائیز ـ یحیی
«انتری که لوطیش مرده بود» (چاپ 1328) با سه داستان و یک نمایشنامه به شرح:
چرا دریا توفانی شد ـ قفس ـ انتری که لوطیش مرده بود ـ توپ لاستیکی (نمایش)
«روز اول قبر» (چاپ مرداد 1344) با ده داستان و یک نمایشنامه به شرح:
گورکن ها ـچشم شیشه ای ـ دسته گل ـ یک چتر خاکستری ـ پاچه خیزک ـ روز اول قبر ـ همراه (با دو شیوه) عروسک فروشی ـ یک شب بیخوابی ـ همراه (یک شیوه دیگر) ـ هفتخط (نمایش)
«چراغ آخر» (چاپ اسفند 1344) با ده قصه و یک شعر به شرح :
چراغ آجر ـ دزد قالپاق ـ کفتر باز ـ عمرکشون ـ بچه گربه ای که چشمانش باز نشده بود ـ اسب چوبی ـ آتما، سگ من ـ ره آورد (شعر) ـ پریزاد و پریمان ـ دوست.
داستان های بلند«رمان»:
«تنگسیر» (چاپ مرداد 1344)
«سنگ صبور» (چاپ مرداد 1345)
ترجمه ها:
«پینوکیو» به نام «آدمک چوبی» اثر کارلو کولودی (چاپ 1334)
«غراب» شعر از ادگار آلن پو (چاپ 1338)
«مهپاره» شانزدهمین بخش از نسخه ی کهن متن مفصل سانسکریتی است که به نام (جوهر اقیانوس زمان) معروف است و چوبک آن را از متن انگیسی با عنوان حکایت عشق در سال (1370) ترجمه کرد. متنی که لبریز از اندرزهای والای انسانی و حکمت و فلسفه است.
نکته مهم این ترجمه را در سالهای آخر عمر و در حالی که بینایی خود را از دست داده بود، انجام داد.
صدای نم نم باران خواب را از چشمانم ربوده بود . هر کاری کردم نتوانستم چشمان منتظرم را با شهر خواب آلود همراه سازم . از جايم بلند شدم . آرام آرام به سمت حياط حرکت کردم . صدای چک چک باران نزديک و نزديکتر می شد . فضا مملو از بوی باران شده بود . وقتی به حياط رسيدم با آهنگ باران همراه شدم.
چشمها را بايد شستجور ديگر بايد ديد
چترها را بايد بستزير باران بايد رفت
فکر را ، خاطره رازير باران بايد برد
با همه مردم شهرزير باران بايد رفت
دوست را زير باران بايد ديدعشق را زير باران بايد جست
هرکجا هستم باشمآسمان مال من است
پنجره ، فکر ، هواعشق ، زمين مال منست
وقتی همنفس باران شدم خودم را بدستش سپردم . حال برخورد قطرات باران را به صورتم حس ميکردم . هر قطره از باران جان تازه ای به کالبدم می دميد و زخمهای دلم را با هر ترنمش تسكين می داد . سر مست باران گشته بودم احساس عجيبی داشتم يك نوع احساس سبکی …
دستانم را به سوی خدا بلند كردم و چشمانم به آسمان دوخته شد . ناگهان درهای آسمان باز گشت . صيحه ای از دل آسمان بلند شد و بر قلبم نشست . برخيز و روحت را با باران نگاهت جان تازه ای بخش . نوری از آسمان بر قلبم فرود آمد و قطرات اشك بر بستر خشك تنهايی ام جاری گشت .
باران که می بارد ، بعضی ها دلشان می گیرد وخیلی ها شاعر می شوند. آخر تازه یادشان می افتد که احساسات فطری پاک و زلالی هم هست که در لابه لای افکار مادّی و تکراری روزمره ، فراموشش کرده بودند.
وقتی باران می آید، دیگر، مردم ، خودشان را برای چیزهای کم ارزش و بیهوده معطل نمی کنند، حتی جلوی زیباترین ویترینهای مجللترین مغازه ها هم خالی است.هر که را می بینی با عجله به سوی مقصد حرکت می کند یعنی باران باعث می شود که انسان مقصدش را فدای زرق و برقها نکند.
سواره ها نیز در بارش باران بیشتر از قبل ، دلشان برای پیاده ها می سوزد و زودتر آنها را سوار می کنند. یعنی باران ، مردم را سخاوتمندتر و سخاوتمندان را دلسوزتر می کند.
باران که می بارد، مردم صمیمی تر ، متحدتر و فداکارتر می شوند. چرا که خیلی ها را می شود دید که یک نفر دیگر را زیر چتر خود گرفته اند.
باران ، زمین را پاک می سازد ، هوا را تصفیه می کند و برخی ویروسها را از بین می برد و شاید آن وقت مردم کمی پاکتر زندگی کنند!
وقتی باران بر خاک ، کشتزارها و کوهها فرو می ریزد ، حیات ، جان می گیرد و همه به تداوم زندگیشان امیدوارتر می شوند و ممکن است برای یک بار هم که شده صاحب باران را شکر گویند.
در بارش باران عدالت را هم می توان دید. چرا که قطره ها ، در همهء محله های یک شهر و یا بر بام همهء خانه های یک محله ، با یک نواخت مساوی فرو می ریزند.
وقتی که باران میآید، گاهی سالهای کودکی ، قیل و قال آرامش بخش مدرسه! و درس «باران آمد ، آن مرد ، در باران آمد » در ذهنها رژه می روند و آن وقت تازه یادمان می افتد که آن مرد ، در باران نیامد. پس می شود کمی هم برای آمدن او (روحی فداه) دعا کرد.
باران ، سرشار از خیر و برکت است و آن باران نیز، آن باران سرنوشت سازی که از هوای ابری چشمها بر گونه هایمان می نشیند و سبب می شود که بهتر بتوانیم مسیر زندگیمان را عوض کنیم. زیرا باران کمیاب اشکها، توفیق توبه را سهل الوصول تر می کند.
قطره های اشک می توانند بغض سنگین تاریخ معصومان مظلوم را نیز بشکنند و آموزه های بی بدیل مردان شهید روز دهم را در سینه ها زنده و بالنده نگهدارند. چرا که حسین علیه السّلام بیش و پیش از آن که تشنهء آب باشند تشنهء اندیشهء انسانهای زمانها هستند.
دیگر آسمان دارد تیره و خاکستری می شود و باران نم نم وکم کم شروع به بارش می کند.
باران مانند اشک های حضرت زینب(س)همچنان میبارد.
ناگهان صدای مهیبی به گوش میرسد.!!! این صدا صدای رعد و برق ها هستند.
باران تندتر و تندتر میشود.همه ی مردم درخیابان به دنبال پناهگاهی میگردند.!
چترهای مردم و بالکن های مغازه ها مانند یک پناهگاهی اند که به مردم درخیابان آغوش بازمیکنند تا مردم زیر این رحمت الهی خیس نشوند.!!!
با گذر زمان خیابان ها خلوت شده وتعداد کمی از انسان ها در خیابان پیدا می شود و باران سرد شده و به تگرگ تبدیل می شود و با شکل و شمایلی خاص مانند سنگ های یخی به زمین فرو میریزند.
-باران باغبانی میشود که به گل و گیاهان و درختان و سبزه ها آب می دهد.
-کشاورزی میشود که به کشاورزان کمک می کند.
-و باران رفتگری خواهدشود که خیابان را تمیز می کند.
-و سقایی میباشد همچون(ابوالفضل<ع>)که به تشنگان آب میرساند.
باران آهسته وآهسته تر می شود.
کم کم رنگین کمان نمایان می شود رفته رفته پر رنگ تر و پر رنگ تر می شود و خیابان ها باز هم رو به شلوغی برمی گردند.
تا چندین ساعتی زمین نم خواهد داشت ولی زمین خشک خواهد شد.
وقتی ترانه ی دلپذیر باران درگوش هایم جاری می شود ،وقتی ناله ابر را می شنوم به رویاها پرواز می کنم .چشمانم را می بیند ،پیچک هایی که در دل وروح انسان بی روح می پیچد ودل سرد او را پر از مهر ومحبت می کند.
نغمه های چک چک باران را که با هماهنگی خود را بر سرزمین سرد می اندازند وچه زیباست ابرهای تیره ای که از حسادت خود را روبه روی ماه درخشان گرفته است ودر جاده های عشق جلوه نمایی می کنند.
وقتی قطره های باران را به دور دست ها می برد ،جایی که دور از دغدغه های روز ماست .صدای باران همانند صدای گیتار است که وقتی شروع به نواختن می کند باید تا انتها بنوازد تا تمام هستی را از خواب غفلت وسر درگمی بیدار بیدار کند ،مانند آن روزی که وقتی امام حسین (ع) بارانی از سخنان خود را جاری کرد و باعث بیداری اسلام شد.
هنگامی که ابروآسمان وباران وترانه های آن دست به دست داداند تا دنیایی را بیدارکنند .صدای باران مرا به یاد شعر کودکی هایم می اندازد که در دوران ابتدایی با همکلاسی هایم زمزمه می کردیم .
باز باران
با ترانه
باگوهرهای فراوان
می خورد بربام خانه…..
——————————انشاء در مورد باران شماره ۵—————————–
در دل من شور و هیجانی تازه جان میگیرد .وقتی قطرات باران بروی شیشه ها می نشیند انگار مهمان جدیدی به خانه ما می آید به طوری که با امدنش نشاط و طراوتی که به همراه دارد به خانه ما نیز وارد می شود.
وقتی صدای چک چک باران به گوش می رسد تازه به یاد می اورم که خداوند چه زیبایی های فراوانی آفریده ونعمت های بیکرانی را در اختیار ما قرار داده تا به نهایت از انها استفاده کنیم .
وقتی دانه های بلورین بر روی زمین می افتد ،دل زمین شسته می شود؛ای کاش ما هم همین گونه بودیم . ای کاش با باریدن باران تمام بدیها از دل ما شسته می شد واز بین می رفت .
وقتی باران می بارد درختان ،گل ها ،چمن ها جانی دوباره می گیرند گویی دوباره متولد شده اند ،سرشان را به آسمان بلند می گیرند واز خدا به خاطر این نعمت تشکر می کنند .ما انسانها نیز با شنیدن صدای باران با طراوت می شویم واز این نعمت خداوند نهایت استفاده رامی بریم .
——————————انشاء در مورد باران شماره ۶—————————–
رحمت الهی به سوی زمین و زمینیان سرازیر می شود ،جوی ها ونهرها پر آب می گردد ،زمین سیراب می شود و درختان و گیاهان طراوتی دوباره می یابند ،غبار ها وآلودگی ها زدوده شده وهوا تمیز می شود،عطر باران همه جا را فرا گرفته وطبیعت جلوه ای زیبا پیدا می کند .
وقتی صدای باران می اید،دلهای آدمیان به ویژه مومنین خدا روشن وشاد می گردد گویی قطرات باران غبار درون را نیز از وجود آنان شستشو داده وجان خسته اشان را حیاتی دوباره می بخشد.
صدای نم نم باران ترنم دلنشینی است در گوش جان آدمیان که درهای عظیم رحمت الهی به رویتان گشوده شده وعشق با بندگان خویش آغاز گردیده است .پس بخوانید تا استجابت کند شما را.
صدای باران که می آید دل ها به حضرتش نزدیک تر می شود واحساسی زلال آدمی را به سویش فرا می خواند انگار که دستان پر مهر او این بار می خواهد با قطرات باران نوازش گر سر و روی بندگان خویش باشد. آن گونه که مادری مهربان عاشقانه کودک دلبند خود را نوازش می کند .
باران نه تنها رحمت ،که مایه تطهیر است ؛نشانه است ،نشانه ای محکم برای آنانی که می خواهند قلب ها را جلا دهند ودل ها را از هر چه سیاهی ،پاک کنند تا در سایه ی این پاکی بتوانند پاک بخورند پاک بیاشامند، پاک ببینند،پ.اک بشنوند،پاک بیندیشندوپاک زندگی کنند تا رستگار شوند.
——————————انشاء در مورد باران شماره ۷—————————–
هوا گرگ و میش بود و من با دلی گرفته در کنار پنچره ی اتاقم نشسته بودم .از شدت بغض احساس خفگی می کردم .چشم هایم آنقدر تار شده بود که دیگر حتی دست هایم را هم نمی دیدم .
کم کم اولین قطره اشکم مانند رودی که از کوهی جاری می شود، گونه هایم را لمس کرد وبه پایین غلتید . جویی از اشک برگونه هایم جاری شد .شروع به گریه کردم وپاهایم را به جای همدم نداشته ام در آغوش گرفتم .همزمان با گریستن من آسمان هم شروع به گریه کرد .با هم ودرکنار هم به گریه پرداختیم.
آوای دلنشین باران مرا وادار کرد از خانه خارج شوم .به محض خارج شدن از خانه قطره ای از اشک آسمان برروی پوست داغ و تب دار صورتم فرود آمد و احساسی باور نکردنی به من داد، احساسی که به من می گفت:”من نیز در غمت شریکم “.
چشم هایم را بستم وبه سال های پیش باز گشتم .زمانی که کودکی بیش نبودم، زمانی که نمی فهمیدم مهر چیست ودل شکسته کیست؟ اما اکنون نه تنها می فهمم بلکه با تمام وجودم احساسش می کنم. احساس غریبی است ، همان قدر که مهر ورزیدن شیرین است ، دل شسکستگی بسی تلخ وناگوا ر است .
کاش می شد آسمان بود ،کاش می شد آنقدر مهربان می بودیم که حتی گریستنمان هم سبب تولد غنچه ای زیبا ودوست داشتنی و ابریشمین می شد . در افکارم غرق شده بودم که متوجه شدم گریه آسمان پایان گرفته است و نسیم دست نوازشگر خود را برگونه هایم می کشید .چشمانم را گشودم وبه آسمان نگریستم ودیدم لبخند ی هفت رنگ برلبان آسمان نقش بسته است.
——————————انشاء در مورد باران شماره ۸—————————–
دست اگر برای لمس قطره ای باران پیش می رفت . نشان از طراوت دل زلال تودارد ….
بدان که هنوز آغاز راهی و باران از باریدن باز نمی ایستد .پس تو نیز مایوس مشو و ببار تا به زندگی وهدفت جلای دوباره بخشی .باران نیز مثل تو از شکاف ابرهای تیره برخاسته است ،مشکلاتت را پشت سر بگذار ولذت طهارت را بچش ،صبر را از باران بیاموز وعشق بارش را در خودت باورکن باران تنها یک پدیده نیست ،بلکه معجزه است .
در دنیا هیچ بویی لذت بخش تر از بوی خاک های بارن خورده نیست .
هنگامی که قطره های بلورین بر درخانه ی وجود ت ،دلت را می کوبند فرصت را از دست نده ودست در دست او برای شکفتن قدم بگذار و همراه با آوای دلنشینش رویشت را تکمیل کن و اورا واسطه ای بین خود وخدای خود قرار ده که بی شک این قطرات اشک شوق خدا به سبب موفقیتش در آفرینشت خواهد بود.
ای اشرف مخلوقات او وقتی تو را آفرید به خود آفرین گفت . پس تو چطور می توانی از بهترین نعمتهایش همانند باران چشم پوشی کنی وخود را بنده کسی جز او بخوانی.
باران در فصلی می بارد که همه ی رخدادها دم از تواضع وفروتنی می زنند.پاییز فصلی است که برگهای سبز با وجود اینکه به رنگ طلا تغییر می کنند اما با خشوع وفروتنی به زمین می افتند ؛شگفت در این آفرینش که باران هم با عظمتش می بارد تا گلی زنده شود وزمینی را تازه کند تا دل خاک خورده ی انسانی را از غم بشوید بارانی که از خود می گذرد تا شاعر با آهنگ دلنشینش شعری بسراید ،اما شاید باران هم می ترسد ،می ترسد از اینکه روزی تنها شود وبه همین دلیل می بارد .گاه باران همه ی دغدغه اش بارش نیست ،گاه از غصه ی تنها شدنش می بارد.
——————————انشاء در مورد باران شماره ۹—————————–
حس عجیبی به انسان دست می دهد ،او حس می کند خداوند نعمت الهی برایش را به ارمغان می فرستد در این حال است که انسان باید به خاطر این نعمت عظیم و بزرگ که سر منشا تمام موجودات عالم است راه خوشبختی را پیدا کندوبا توسل به اهل بیت وقرآن کریم به سعادت اخروی برسد .
وقتی باران به گوش انسان میرسد احساس آرامش به او دست میدهد،وسقف وسر پناهی بالای سر خود می بیند واین چقدر عاشقانه است.
وقتی باران به صدا در می آید شایداین قطره های باران اشک های کودکانی باشد که تشنه لبان در صحرای کربلا شاهد شهادت عزیزان خود بودند واشک می ریختند ،شاید این باران می توانست روی خیمه های که کفار آنها را آتش زدند در حالی که نگاهی به گریه های معصومانه کودکان نینداختند که چگونه گریه می کردند ،می بارید! کافران زیورآلات آن ها را زیر عباهایشان ویا چادرهایشان از گوشهای کودکان در آوردند وبه غنیمت می بردند در حالی که نمی دانستند این گریه ها می تواند همان بارانی باشد که قطره قطره از چشمان کودکان به زمین ریخته می شود!اه وافسوس این صحنه ها چه قدر غم انگیز وتاسف بار است.
——————————انشاء در مورد باران شماره ۱۰—————————–
امروز سر صف بودیم که ناظم خوبمان موضوعی رابرای نوشتن انشا پیشنهاد داد .موضوع عجیبی بود .اگر باران به صدا در بیاید …ذهنم را خیلی مشغول کرد تمام طول روز را فکر می کردم ؛حتی سر کلاس هم حواسم به درس نبود از پشت پنجره کلاس به آسمان نگاه می کردم .هوا ابری بود ؛ابری سیاه که هرلحظه منتظرش بودم ومن فکر می کردم که اگر باران به صدا در بیاید ….
نمی دانم چگونه زمان گذشت .زنگ آخر زده شد با دوستانم خداحافظی کردم تا منزل نگاهم به آسمان بود که شاید ابر ی باریدن می گرفت اما باران نیامد ومن در حسرت بارش باران ماندم.
ایکاش می بارید تا من راحت می نوشتم شاید با من حرف میزد؛چه می گفت؟چقدر دلم می خواست ان بالا پیش ابرها بودم .راستی اگر من باران بودم ؟
راستی اگر من باران بودم دلم می خواست کجا ببارم ؟به کدام سرزمین تشنه ؟به کجای این هستی پهناور؟
آری؛ من باران شدم با هزاران ،نه با میلیون ها قطره ی دیگر همراه شدم تا به زمین برسم.زمین آغوش باز کرده بود وما را به گرمی می فشرد ،لبخند گل ها دیدنی بود ،نمی دانم کدام نسیم مرا از دشت پر از گل به شهر آورد .
آدم ها ،این موجودات که خود را اشرف مخلوقات می دانند برای اولین دیدار جالب به نظر می رسیدند .هواچقدر کثیف بود، وسنگین؛ماموریت داشتم هوا را تمیز کنم…. هوا تمیز شد.
من در جوی آبی روان شدم ،ای کاش نمی شدم تا نبینم ونشنوم آنچه را دیدم وشنیدم …جوی مرا با خود برد،بردوبرد ،شدیم جویبار ، رودخانه تا به دریا برسیم . دریا؟
دوستانم می گفتند دریا آخر این قطره ها چند بار باریده بودند وبازبخار شده بودند وراه را از بیراهه می شناختند .ماهی ها همراه ما می آمدند .چیز های نوک تیزی در آب بود دوستانم می گفتند انها قلاب هستند .ماهی ها در قلاب ها گرفتار انسانها می شدند ؛چقدر دردناک بود جدای آنها از ما .
ناگهان راکد شدیم ،ایستادیم .دوستانمان گفتند:ای بابا !ادم ها سد جدید ساختند ؟!چند روزی آنجا بودیم من از روی کنجکاوی به کنار سد رفتم ؛ناگهان دستان کوچکی وارد آب شد مرا به اتفاق دوستانم تنگ آبی که یک ماهی کوچکی درونش بود ریختند .تنگ آب را به کنار سفره اشان بردند .ماهی درون تنگ بی تابی می کرد وکودک به ماهی کوچک زندانی خیره بود .
آدم هر چه بود خوردن و زباله هایشان را همان جا رها کردند و رفتند . من درون تنگ احساس خفگی کردم دستان کودک تنگ را سخت می فشرد .اتومبیل انها حرکت کرد ؛صدای رادیو شنیده می شد ،ادم ها گفتند :ساکت اخبار می گوید.صدایی می گفت:دریاچه ارومیه در حال خشک شدن است .زاینده رود دیگر رود نیست .دریاچه ها در حال مرگ هستند …دریاچه ها…..؟
از شنیدن این اخبار به تنگ آمدم ؛دیگر صدایی نمی شنیدم ساعت ها گذشت .اتومبیل ایستاد ؛آدم ها پیاده شدند ،ناگهان تنگ از دستان کودک برزمین افتاد وما روی زمین داغ که آسفالت نامیده می شد رها شدیم ماهی کوچک به درون جوی آب پرید .کودک اشک می ریخت وما داشتیم بخار می شدیم .من اززمین جدا شدم وبه طرف اسمان رهسپار می شدم ،از این بالا زمین چقدر زیبا به نظر می رسید ؛ای کاش همان پایین هم به اندازه این بالا زیبا بود .دیگردوست ندارم ببارم ،دیگر زمین را دوست ندارم وبه باران می گویم نبار ،زمین جای قشنگی نیست.
——————————انشاء در مورد باران شماره ۱۱—————————–
چقدر لذت بخش است هنگامي كه با طنين دلنشين باران كه از پشت پنجره با باد رقصان ضربه هاي آرام به شيشه ي آن ميزند صبح خود را آغاز كنيم…..
-صبحي كه سرآغاز آن نعمت گواراي پروردگار باشد باراني كه گاه آرام و بي صدا گونه گلهارا نوازش ميدهد و گاه با بي رحمي بالها پرندگان را خيس ميكند…..
-باران با دانه هاي نگين مانند خود” آسمان را به زمين وصل ميكند. وقتي باران به صدا در مي آيد دلم ميگيرد…..
– كاش من هم مانند كودكاني كه آمدن باران را به يكديگر خبر ميدهند و به دنبال چترهاي رنگي خود ميگردند شور شوق بازي در زير اشك هاي آسمان را داشتم…..
لحظه هاي زيباييست وقتي كه دختر بچه اي آرام با جعبه ي شكلاتش كنار جاده زير قطره هاي باران نشسته است ولي پسرك او را با سايه ي چتر خود مواجه ميكند…..
-باران رحمت اتهي را از معصيت پاك و منزه ميكند كاش مي شد دلهايمان هم با بارش باران همچون گلي نو شكفته تازه و پاك ميشد…..
-كاش قلب هايمان صاف و آينه مانند قلب كودكان بود كه با آواي دلنشين باران همخواني مي كردند و در هنگام برق آسمان يكديگر را در آغوش مي كشيدند به گمانم آماده ي عكس انداختن آسماني بودند…..
-صداي تپش قلب آسمان به وسيله قطرات ريز باران به زمين ميرسد…..
-كاش زودتر برسد روزي كه همه ي ما بدون چتر در زير باراني كه به يمن ظهور امام مهدي (عج) مي بارد بايستيم
…..
——————————انشاء در مورد باران شماره ۱۲—————————–
در دل و جانم روح و روان تازه ای دمیده می شود ، هنگامی که قطره های ریز باران بر گونه ها و لب هایم می نشیند…
آن زمان است که معنایزندگی کردن و در عین حال خوشبخت بودن را تجربه می کنم . کمی گوش فرا ده …
کمی بیشتر دقت کن . گوش هایترا تیز کن . به راستی که صدای باران چه زیبا و دلنشیناست . این قطره های زیبا و با طراوت که با ملاطفت دست نوازش برصورتمان می کشند ، هدیه های گران بهای خداوند به ماهستند .
آیا خداوند را شکر می کنی ؟ می بینی که چگونه قطره ، قطره در دل زمین فرو می روند ؟
او می بیند که چگونه ما انسان ها در دنیای مادی زندگی خود غرق شده ایم . آری او این باران را به صدا در می آورد تا ما به خود بیاییم و از همین جا به دنبال زندگی روانه شویم . به راستی که چقدر خداوند ما را دوست دارد.
وقتی باران به صدا در می آید ما انسانها تنها موجوداتی نیستیم که از آمدنش شاداب می شویم . بلکه دیگر مخلوقات زمین هم از شنیدن صدای آهنگین و گوش نواز باران به وجد آمده و ثناگوی خداوند می شوند .
هنگامی که قطره های باران در دل زمین فرو می روند زمین از اعماق وجودش نفس عمیقی می کشد و تمام آلودگی ها ی درونش را با بازدمی بیرون می راند باران که به صدا در می آید دوست داری زیر باران راه بروی . با او سخن بگویی ، با خدایت سخن بگویی . دوست داری هرگزپایانی برای آن نباشد . برخلاف میل ما باران می رود . امام هیچ نگران مباش . زندگی هم چنان جاریست و باز هم باران به صدا در می آید
توجه :
حتما نظرات خود را زیر هر انشابنویسید تا ما نیز بیشتر برای شما انشا در سایت قرار بدهیم .باتشکر
برای دیدن سایر انشا ها بر روی هر کدام از موضوعات زیر کلیک کنید :
• قلیان یک لوله آبی است که برای کشیدن تنباکو از طریق آب سرد استفاده میشود. تنباکو در کاسهای که در بالای آن قرار میگیرد و از طریق زغالهایی که روی کاسه تنباکو قرار داده میشود، داغ شده و دود از طریق آب که در پایین آن قرار دارد، فیلتر میشود.
• تنباکوی مورد استفاده برای قلیان، تنباکویی مرطوب و چسبناک است که در عسل و شیره خیسانده میشود.
• تنباکوهای قلیان طعمهای مختلفی دارند مثل سیب، هلو، نارگیل، انبه، نعناع و توتفرنگی.
باورهای نادرست و واقعیات مربوط به قلیان
باور 1: ازآنجا که تنباکوی قلیان از طریق آب فیلتر میشود، کلیه مواد مضر آن تصفیه میشود.
واقعیت 1: کشیدن تنباکو از طریق آب مواد شیمیایی سرطانزای آن را تصفیه نمیکند. این دود میتواند به اندازه دود سیگار اثر مخرب بر بر ریه و قلب داشته باشد.
باور 2: استنشاق دود قلیان ریهها را نمیسوزاند به همین دلیل مضر نیست.
واقعیت 2: دود قلیان وقتی استنشاق میشود، ریهها را نمیسوزاند زیرا از طریق آبی که در پایین آن قرار دارد خنک میشود. بااینکه دود خنک میشود اما هنوز هم حاوی مواد سرطانزایی است که برای بدن مضر است.
باور 3: کشیدن قلیان سالمتر از کشیدن سیگار است.
واقعیت 3: دود قلیان به همان اندازه دود سیگار مضر است. قلیان به طریقی متفاوت دود تولید میکند: دود سیگار از سوختن تنباکو ایجاد میشود، درحالیکه دود قلیان از طریق گرم شدن تنباکویی که در کاسهای بالای آن قرار دارد از طریق زغال تولید میشود. محصول نهایی یکسان است—دود، که حاوی مواد سرطانزا است.
باور4: کشیدن قلیان به اندازه کشیدن سیگار اعتیادآور نیست زیرا نیکوتین در خود ندارد.
واقعیت 4: تنباکوی قلیان هم مثل تنباکوهای معمولی حاوی نیکوتین است. درواقع، در یک جلسه 60 دقیقهای قلیان، فرد در معرض حجم دودی 100 تا 200 مرتبه بیشتر از یک سیگار قرار میگیرد.
باور 5: تنباکوی گیاهی قلیان سالمتر از تنباکوی معمولی است.
واقعیت 5: این هم مثل کشیدن سیگار گیاهی یا “طبیعی”، فرد را در معرض مواد سرطانزا قرار میدهد.
بررسی محتوای گمراهکننده:
77 درصد از بستههایی که از لبنان جمعآوری شدند درصد قطران را 0%، 28 درصد آن محتوای نیکوتین را 5/.% و 36 درصد 0.05% اعلام کردند. از محصولاتی که از سایر کشورها جمعآوری شد، 77% محتوی قطران را 0%، 54% محتوی نیکوتین را 5/.% و 25% 0.05% اعلام کرده بودند. این یافتهها آشکارا نشان از اطلاعات گمراهکننده این بستهها دارد.
تاثیرات قلیان بر سلامت انسان
مصرف قلیان آشکارا نشان داده است که تاثیراتی جدی بر دو عضو حیاتی بدن به نام ریهها و قلب دارد. سرطان ریه، سرطان مری، بیماری ریوی انسدادی مزمن، آمفیزم، پایین بودن وزن تولد نوزاد، افزایش حملات آسم و ذاتالریه برخی از خطرات مربوط به کشیدن قلیان هستند.
سایر خطراتی که در دود سیگار مشاهده نشده است بیماریهای عفونی است که از استفاده اشتراکی شلنگ قلیان و افزودن الکل یا داروهای روانگردان به تنباکوی قلیان میباشد. دود قلیان حاوی صدها فلز سنگین مثل ارسنیک، کوبالت، کروم و سرب میباشد. با مصرف متوسط قلیان، دود تولیدشده از یک لوله تقریبا نیکوتین و قطران برابر با 20 سیگار در خود دارد. تحقیقات همچنین نشانداده است که پس از 45 دقیقه استفاده از هوای منقضیشده، مونوکسید کربن، نیکوتین پلاسما و ضربان قلب به شدت بالا میرود.
جدیترین تاثیرات مضر
استفاده از قلیان درکنار سرطان ریه با افزایش احتمال ابتلا به سرطان دهان و مثانه نیز همراه است.
همچنین شواهدی وجود دارد که اعلام میکند قلیان میتواند میزان اسپرم را در مردان کاهش دهد.
مصرفکنندگان مداوم قلیان عملکرد ریهای تقریبا 25% پاینتر از آنهایی که قلیان نمیکشند دارند. یک تحقیق نشان داده است که کشیدن قلیان خطر ابتلا به سل ریوی را افزایش میدهد.
کودکان مخصوصا بیشتر درمقابل تاثیرات مضرف قلیان آسیبپذیر هستند.
اگر در محلی باشند که در آن قلیان کشیده میشود، احتمال ایجاد عفونتهای ریوی، آسم و سندرم مرگ ناگهانی کودک در آنها افزایش مییابد.
کشیدن قلیان چطور بر میزان اسپرم مردان تاثیر میگذارد:
کشیدن قلیان میتواند تحرک و طولعمر اسپرم را کاهش داده و موجب تغییرات ژنتیکی شود که بر بچه تاثیر میگذارد. ازآنجاکه قلیان حاوی فلزات سنگینی چون آرسنیک، کروم، سرب و کوبالت است، اینها موجب کاهش تولید اسپرم میشوند.
کشیدن قلیان چه تاثیراتی بر زنان باردار و جنین دارد:
ازآنجا که لوله قلیان حاوی میکروارگانیسمهای عفونی زیادی است و زنان باردار سیستم ایمنی ضعیفی دارند، احتمال گرفتن بیماری بیشتر خواهد بود. قلیان هم مانند سیگار میتواند احتمال وضعحمل پش از موعد، مرده به دنیا آمدن نوزاد و سایر مشکلات را افزایش دهد. همچنین میتواند بر رشد جنین نیز تاثیر منفی داشته باشد. نوزادانی که در معرض دود تنباکو قرار دارند بیشتر در خطر مرگ در رختخواب هستند. نوزادان و کودکانی که در دود تنفس میکنند، معمولا بیشتر دچار سرماخوردگی، آسم و عفونتهای گوش میشوند. دود قلیان غلظت اکسیژن را در بدن مادر کاهش داده و نهایتا موجب تنگی نفس جنین شده و او را به سمت مرگ میکشاند.
کشیدن قلیان چه ضررهایی برای سلامتی دارد:
• اگر فویل آلومینیومی که در قلیان استفاده میشود کیفیت خوبی نداشته باشد، با زغال در حال سوختن واکنش داده و موادسرطانزایی تولید میکند که موجب سرطان میشود.
• میزان دیاکسیدکربن که از طریق قلیان استنشاق میشود درمقایسه با سیگار بسیار بالا است و این مسئله باعث میشود که کشیدن یک قلیان برابر با 7 تا 10 سیگار باشد.
• افرادیکه قلیان میکشند باید از این واقعیت مطلع باشند که دود قلیان چون از آب رد میشود و مرطوب است مدت زمان بیشتری در ریهها میماند. برخی میکروبها، عمدتا باکتریهایی که موجب سل میشوند، در لوله قلیان وجود دارند.
هوشیاری اجتماع:
• نیاز به آموزش فوری در رابطه با خطرات مصرف قلیان وجود دارد.
• متخصصین مذهبی و سازمانهای غیردولتی باید جلو آمده و مردم را در رابطه با مضرات قلیان آگاه کنند.
• سیمنارهای ویژهای در مدارس و دانشگاهها در رابطه با خطرات استفاده از قلیان باید برگزار شود.
• دولت میبایست رستورانها را برای سرو قلیان به مشتریان محدود کند.
نتیجهگیری:
قلیان باعث میشود جوانان نتوانند از اوقات فراغت خود خلاقانه استفاده کنند و به کارهای مفید بپردازند و کسانیکه تصور میکنند قلیان در مقایسه با سیگار بیضرر است، باید از این تفکر اشتباه خود بیرون آیند.
ريتم عبارت است از تكرار هر گونه شكل، رنگ، موقعيت و حركت شبيه به هم بر طبق نظمي معين. با اين تعريف ”ريتم“ اصل و بنياد تمامي جريانات و مراحل تكامل طبيعت است
«. انسان خود را با ريتمهاي گوناگون طبيعت، در جريان زندگي همآهنگ ساخته است. ريتم، شبها و روزها، فصلها، ضربان قلب، ريتم تنفس، ريتم تولد و مرگ، ريتم رشد و باروري و خلاصه ريتم تحرك و سكون، همه از عناصر بنيادي طبيعت و زندگي بشرند. اين ريتمهاي ممتد و تكراري، در حقيقت منشأ ادراك زندگي است كه در آثار هنري انعكاس مييابد.
ريتم يكي از عناصر مهم بصري است، كه در تمام رشتههاي هنرهاي تجسمي، مورد استفاده هنرمندان قرار ميگيرد و سازمان و ساختمانهاي گوناگوني دارد. يك حركت ريتميك زماني اتفاق ميافتد، كه عناصر شبيه به هم، با فاصلههاي مرتب، تكرار شوند. ريتم ساده از تكرار هر شكل، رنگ، حركت و ديگر نيروهاي بصري شبيه به هم، به علت وجود نظم و منطق در نفس ”تكرار“، از لحاظ بصري انضباطي ويژه ميآفريند و در ايجاد حس استواري بين تمام عناصر موجود در يك اثر هنري سهم مؤثري دارد. از طرف ديگر وجود ريتمهاي متضاد و متفاوت، انرژي و زندگي بيشتري به يك اثر هنري ميبخشند و علاوه بر القاي نظم و ترتيب، نوعي تنوع و راحتي بصري در مقابل خشكي و سردي ”يكنواختي“ ايجاد ميكنند. بايد توجه داشت كه وجود هنر دو نوع ريتم مشابه و متضاد، براي ايجاد حس ”وحدت“ در يك اثر هنري لازم و ضروري است. ريتم از عوامل بنيادي تكامل و رشد طبيعت است و در تمام جنبههاي زندگي بشر، تأثيري اساسي دارد. به طور كلي ريتم، چه در طبيعت و چه در هنر، سه جنبه اصلي و بنيادي دارد؛ تكرار، تناوب و رشد. جنبة ”تكرار“ را به طور مستمر و مداوم در ضربان قلب و جريان تنفس انسان، ميبينيم. جنبة ”تناوب“ در تغيير فصلهاي سال، گردش شب و روز و جزر و مد آب دريا و امثال آنها، مشاهده ميشود. جنبه ”رشد“را در رشد و تكامل درختان و گياهان و يا مثلاً نحوة تشكيل رودخانههاي بزرگ، كه از به هم پيوستن جويهاي بسيار كوچك صورت ميگيرد ميتوان ديد.»
«ريتم يا ضربآهنگ»، از تكرار با قاعدة عناصر، يا اجزايي از يك حركت يا فعل، در جريان يا نظارة آن ريتم با زمان رابطه دارد. اما در مورد ديدن (ارتباط بصري) هم مستلزم صرف وقت است و از ديدگاه ناظر اگر نحوي موزون و ريتميك بگيرد، خوشايندتر.»
«ريتم در هنرهاي بصري، به شكلهاي مختلف ارائه ميگردد، كه به آنها اشاره ميشود:
الف) ريتم ممكن است، از شكلها و فرمهايي مشابه، كه از نظر اندازه، جهت، فاصله و موقعيت نيز يكساناند، به وجود آمده باشد، در اين صورت، آن را ريتم ”تكراري“ ميناميم.
ب) شكلها و فرمهاي مشابه، كه فاصله آنها از يكديگر يكسان نباشد، ممكن است باعث ايجاد نوعي ريتم گردند.
ج) شكلهاي مشابه و همخانواده، كه از نظر رنگ، اندازه، جهت و موقعيت، با هم تفاوت داشته باشند ممكن است ريتم ايجاد كنند.
د) ريتم ممكن است تركيبي از دو نوع ريتم مختلف باشد.
هـ) تكرار شكلهاي مشابه، كه اندازة آنها، تدريجاً كم يا زياد ميگردد و در سطح تصوير باعث ايجاد عمق ميشود، ريتم دارند.»
انواع ريتم
«ريتم تكراري: تكرار يك شكل، رنگ يا خط معين، ريتمي را به وجود ميآورد كه ميتواند جلب توجه كند. در فعاليتهاي گروهي، نظير رژه رفتن، كشيدن يا بالا بردن يك جسم سنگين و نظاير آن، هرگاه حركت افراد داراي نظم و ضرب ريتميك (آهنگين) باشد آثار خستگي ديرتر ظاهر ميشود. مردم معمولاً براي اجراي كارهاي تكراري، سعي ميكنند ريتمي آرامشبخش داشته باشند. نمدمالان هنگام نمدمالي با وزن و ريتمي يكسان نمد ميمالند و يا قاليبافان هنگام بافت با ريتمي يكسان كار ميكنند. اين گونه ريتمهاي تكراري، از يكنواختي كار ميكاهد، اما اگر بيشتر از حد معين بگذرد، خستهكننده ميگردد. زيرا ارگانيسم انسان از فعاليت تكراري خسته ميشود و با شكستن ريتم در مقابل آن مقاوت ميكند.
ريتم متناوب: در هنرهاي بصري، هنرمند براي اينكه به نحوي از كيفيت آرامشبخش ريتم استفاده كند و در عين حال باعث خستگي نشود، از تكرار توأم با تنوع استفاده ميكند (در تكرار تنوع ايجاد ميكند).
ريتم تصاعدي: توأم با يك تغيير است. اين نوع ريتم با عنصر قبل و بعد از خود رابطه و تناسب دارد كه در مجموع يك ريتم يكساني را القا ميكند. اين نوع ريتم احساس حركت را نيز به وجود ميآورد.
ريتم پيوسته: ريتمي است كه در آن اجزاء تشكيلدهنده به نحوي آرام و ملايم به يكديگر متصل شده باشند، مانند حركت موج دريا.»
علیرغم پیشرفت علم و تکنولوژی انسان هنوز درمقابل عوارض سوانح و بلایای طبیبعی ناشی از دگرگونیهای طبیعت آسیبپذیر است. و با توجه به ازدیاد روز افزون حوادث مختلف ، بخصوص جنگ ، تصادفات رانندگی ، سوختگیها ، خفگی به دلائل مختلف ، برق گرفتگی ، سقوط از ارتفاعات ، گزش حیوانات و حشرات ، مسمومیتهای مختلف و غیره ، اصولیترین کار کسب آمادگی به منظور مقابله با حوادث و سوانح و بکارگیری آن جهت حفظ سلامتی و نجات جان خود و اطرافیان در لحظات اولیه وقوع یک حادثه است.
اهداف کمکهای اولیه
نجات و زنده نگهداشتن شخص مصدوم یا بیمار
جلوگیری از شدت یافتن عارضه
کمک به بهبود حال بیمار تا رسیدن و یا انتقال او به مراکز درمانی
خصوصیات امدادگر
شخص کمک دهنده نیازی به داشتن اطلاعات پزشکی یا پرستاری ندارد. همه افراد میتوانند با آموختن اصول کمکهای اولیه و انجام کمک صحیح و به موقع ، چه بسا باعث جلوگیری از مرگ حتمی مصدومین و یا ازدیاد و شدت یافتن عوارض مختلف گردند.
امدادگر باید سرعت عمل داشته و در هر حادثه به سرعت از وضع بیمار و نوع حادثه اطلاعاتی کسب نموده و اقدام به نجات بیمار نماید.
در هر حادثه خونسردی خود را حفظ نموده و با آرامش دست بکار شود.
به روحیه بیمار توجه نموده و سخنانش تسلیبخش بوده و رفتارش اطمینان بخش و توام با دلسوزی میباشد.
در کارش وارد بوده و با اصول کمکهای اولیه آشنا باشد و بداند که در هر حادثه به چه نحو باید عمل کند.
وظایف اصلی امدادگر
در هر حادثه آنچه بسیار ضروری بوده حفظ ترتیب عمل در کمکهای اولیه است. بدین ترتیب که امدادگر باید هنگام رسیدن به بالین مصدوم یا بیمار به ترتیب زیر اقدام نماید:
دورکردن شخص مجروح یا مصدوم از محیط خطر در صورت لزوم (مثل ریزش کوه و آوار ، آتشسوزی ، غرقشدگی و غیره
بازرسی راههای تنفسی و کنترل علایم حیاتی بدن (مثل نبض ، فشارخون و تنفس)
جلوگیری از خونرزی
کنترل علایم مسمومیت و اقدام به نجات مسموم
کنترل شکستگیها و انجام کمکهای اولیه لازم
تشخیص نوع حادثه
در هر حادثه باید نوع عارضه را تشخیص دهید تا بتوانید اقدام صحیح را انجام دهید. برای تشخیص ابتدا باید از سابقه مصدومیت آگاه شد و اینکه حادثه یا بیماری چگونه اتفاق افتاده و یا شروع شده است. در صورتیکه فرد بیهوش باشد، وضع ظاهری محل حادثه هم ممکن است به تشخیص کمک کند. ممکن است در جیبهای بیمار کارت یا مدارکی وجود داشته باشد که نشاندهنده بیماری قلبی و یا بیماری قند (دیابت) باشد که دانستن این موضوع در امر درمان و کمک به ادامه حیات بیمار نقش مهمی دارد.
نکات مهم در کمک به بیماران
در ارزیابی مصدوم ، در ضمن کنترل علایم حیاتی بدن ، به رنگ چهره بیمار توجه داشته، وضع مردمک چشمهای او را کنترل کنید.
از دادن هر نوع دارو یا مواد غذایی یا مایعات به بیمار بیهوش خودداری کنید مجروحین را معمولا به پشت میخوابانند ولی در مواقعی که حالت تهوع داشته و استفراغ میکند و یا بیهوش است (بدون داشتن صدمات دیگر بدن) باید او را به حالت ایمنی درازکش و به پهلو بخوابانید.
دهان بیمار بیهوش را فورا بررسی کرده و دندانهای مصنوعی ، آدامس ، سیگار و یا اشیا خارجی دیگر را اگر در دهان او وجود داشته باشد خارج نموده و ترشحات لزج را با دستمال پاک نمایید. دقت کنید زبان بیمار در جلو دهان قرار گرفته و راه تنفسی او را مسدود نکند.
در صورتیکه بدن بیمار سرد و رنگ پریده است باید او را با پتو یا وسیله دیگری گرم نگاهداشت.
اگر کوچکترین تردیدی در مرگ بیمار دارید، باید کمکهایتان را تا رسیدن پزشک و یا اطمینان از مرگ بیمار ادامه دهید.
سامانه خرید و امن این
سایت از همهلحاظ مطمئن می باشد . یکی از
مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می
توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت
بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم
اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه 09159886819 در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما فرستاده می شود .
آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی
سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس
مطالب پربازديد
متن شعار برای تبلیغات شورای دانش اموزی تحقیق درباره اهن زنگ نزن انشا در مورد 22 بهمن