علوم انسانی - 46

راهنمای سایت

سایت اقدام پژوهی -  گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان

1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819  -  صارمی

2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2  و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی  (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .

3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل http://up.asemankafinet.ir/view/2488784/email.png  را بنویسید.

http://up.asemankafinet.ir/view/2518890/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%D8%A2%D9%86%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%86.jpghttp://up.asemankafinet.ir/view/2518891/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA%20%D8%A8%D9%87%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA.jpg

لیست گزارش تخصصی   لیست اقدام پژوهی     لیست کلیه طرح درس ها

پشتیبانی سایت

در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا  پیام بدهید
آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet

مقاله کامل نقش خانواده بر نظام اقتصادی

بازديد: 555

   

فهرست مطالب

چکیده :2

نکات کلیدی :2

مقدمه :3

وظيفه خانواده نسبت به اقتصاد. 4

بهره وري :4

هر چيز كه عرضه مي شود نياز جامعه نيست..6

*خانه داري علم كنترل و هدايت نيازهاست... 7

اداره خانواده به صورت علم و هنر:7

الگوهاي اداره خانه تحت تأثير چه عواملي قرار دارد:8

نقش لوازم و وسايل در زندگي:8

پوشاك و مواد غذايي:9

تاثیر خانواده بر نظام اقتصادی جامعه. 10

معيارهاي معنوي و اخلاقي در مدل خانواده:12

نتیجه گیری :14

پیشنهادات :15

مصرف متعادل و پرهیز از اسراف و تبذیر. 15

استفاده از تولیدات داخلی.. 15

دوری از مدگرایی.. 15

منابع :16

 

چکیده :

     وقتي صحبت از اقتصاد به ميان مي آيد، طبعاً توجه انسان به بانكها، بهره، تورم، وام، معاملات تجاري، و از اين قبيل موضوعات معطوف مي گردد. مقولات ديگر مانند، خانواده، اخلاق ، و معنويت و ساير موضوعات نظير اينها فقط به صورت جانبي ممكن است مطرح شوند. ولي در واقع دامنه اثرات و دست اندازي اقتصاد بسيار وسيع تر و عميق تر از بانكها و معاملات تجاري است. اثرات اقتصاد در تمامي جنبه هاي زندگي انسان اعم از مسكن، تغذيه، تحصيل، بهداشت، سياست و غيره به وضوح ديده مي شوند. اقتصاد شايد پر اثرترين نظام در زندگي بشر باشد، خواه اثرات مفيد و خواه اثرات مضّر. اگر نه در تمامي جنگها، حداقل بسياري از جنگهاي گذشته و حال به طور مستقيم يا غير مستقيم به محركهاي اقتصادي مربوط بوده و هستند. پيشرفت علوم، صنايع، و حتي هنرها بستگي مستقيم و پايا به حمايت هاي اقتصادي دارند. اگر اقتصاد در زندگي انسان اين قدر تاثير گذار است، سئوال طبيعي كه به نظر مي آيد اين است كه چه بر اقتصاد تاثير مي گذارد و به راستي نيروهاي محركه اقتصادي از كجا سرچشمه مي گيرند؟ براي پاسخ دادن به اين سئوال به مقدماتي نيازمنديم.

در این مقاله سعی داریم تاثیر خانواده را بر نظام اقتصادی مورد بررسی قرار دهیم .

نکات کلیدی :

اقتصاد خانواده نظام اقتصادی

 

 

 

 

 

 

 

 

مقدمه :

خانواده يكي از معصوم ترين نهادهاي اجتماعي است كه بر اساس ازدواج شكل مي گيرد و خود سرچشمه ساير نهادهاي اجتماعي مي باشد..

اقتصاد خانواده مي كوشد، تا مسائل اقتصادي خانواده را مورد ارزيابي قرار دهد. نظام اقتصاد خانواده بايد به گونه اي تكوين يابد كه بتواند نيازهاي افراد خانواده كه همواره در حال گسترش است را پاسخ بگويد..

هر خانواده بايد بتواند امور مربوط به هزينه هاي خود را تحليل كند و بر پايه آن مصرف خود را تعيين كند. اولين گام براي تحليل درست هزينه ها و تعين مصرف مناسب، اراده براي كسب آگاهي است..

علم اقتصاد، علم هماهنگ كردن امكانات و احتياجات در زمان و مكان است. اقتصاد امروز، اقتصاد برنامه اي است ، بدان معنا كه هماهنگ كردن امكانات و احتياجات درچارچوب برنامه است..

علم اقتصاد، علم بررسي چگونگي توليد، توزيع، و مصرف كالاست. هدف اقتصاد در اسلام تلاش براي زندگي سالم و رضايت بخش مي باشد..

     سنجش صحيح و تجزيه و تحليل اثرات هر دستگاه و نظامي فقط در قالب مدل صحيح آن دستگاه انجام پذير است. كلاً، مدل يك دستگاه و يا نظام نموداري است از اجزاي تشكيل دهنده آن دستگاه يا نظام و تناسبات و روابط مابين اين اجزا. براي مثال، مدل يك خانه نمودار اجزايي مانند اتاق خواب، آشپزخانه ، حياط ، در و ديوار و غيره و تركيب و تناسبات مابين اينهاست. همين طور، مدل يك حكومت نمودار اجزاي تشكيل دهنده آن مانند رئيس جمهور، مجلس مقننه، نيروي انتظامي و غيره و روابط مابين آنها و طرز كارشان مي باشد. مفهوم مدل و استفاده از آن در تجزيه و تحليل علمي و اجتماعي منحصر به اشياء نيست، بلكه دامنه آن كاملاً كلي است و روابط ، مراحل كار، روش ها و بسياري مفاهيم ديگر را نيز در برمي گيرد. در واقع مي توان گفت تفكر انسان در هر مقوله و مطلبي، چه خودآگاهانه و چه ناخودآگاهانه، نيازمند مدلي مناسب است.يك نكته مهم در باره مدل اين است كه براي هر نظامي مدل هاي متفاوتي مي توان ابداع نمود كه نمودار و نمايانگر

    جنبه هاي مختلف آن نظام است.

        بنا بر اين مدل يك نظام يا دستگاه واحد و منحصر به فرد نيست. به اين دليل مدل هايي كه در اين مقاله ارائه مي گردند مدل هاي پيشنهادي هستند كه براي تجزيه و تحليل حاضر استفاده مي شوند و الزاما ً با مدل هاي ديگري كه در رابطه با اين مقولات وجود دارند يكي نيستد.‏

 وظيفه خانواده نسبت به اقتصاد

يكي از وظايف خانواده نسبت به اقتصاد، استفاده مؤثر از آنچه كه توليد مي شود، است. چنانچه اگر بخواهيم اقتصاد جامعه در حال رشد باشد و روز به روز پويا تر بشود، بايد از آنچه توليد مي شود استفاده موثر انجام داد..

بنابراين استفاده مناسب اگر از خانه و خانواده شروع شد، مقدمه اي براي تحقق اين مهم در جامعه است. چرا كه  اكثر عادات اجتماعي و اخلاقي در خانواده شكل مي گيرد..

تربيت از خانه شروع مي شود يكي از زمينه هاي تربيت -تربیت براي كسب درآمد و هزينه مناسب است..

بهره وري :

بهره وري در اصل استفاده مناسب و مؤثر از هر يك از عوامل توليد است. چنانچه شناخت راههاي مناسب در هزينه، به موقع به بهره وري مي انجامد..

براي ايجاد بهره وري در خانه، لازم است افراد خانه نسبت به چگونگي هزينه مناسب آگاهي يابند. هزينهمناسب به معني عدم توجه به نيازها نيست : بلكه به معني رفع مناسب نيازهاست..

در بهره وري انسان با فكر خودش، فعاليتش را با ارزشها و واقعيتها منطبق مي كند و مي كوشد تا با هوشمندي بهترين نتيجه مادي و معنوي را كسب كند..

يكي از مواردي كه در اقتصاد خانواده مي توان به آن اشاره كرد اينست كه مردم به صورت خانوادگي زندگي مي كنند و اكثر توليدات و واردات در خانواده استفاده مي شود..

حال اگر به اقتصاد جامعه توجه شود، ديده مي شود كه اقتصاد جامعه از چگونگي مصرف در خانه اثر مي گيرد. بنابراين تلاش براي اصلاح اقتصاد جامعه از تلاش براي اصلاح اقتصاد خانه آغاز مي شود..

زيرا بدون اصلاح ساختار درآمد و هزينه در خانه، اصلاح اقتصاد جامعه غيرممكن و يا حداقل سخت و مشكل است. بنابراين مديريت بودجه در خانه از ضرورت خاصي برخوردار است. خانه داري علم ايجاد نسبت مياندرآمد و هزينه است. بنابراين هر چقدر نسبت ميان درآمد و هزينه منطقي تر باشد، خانه داري هم منطقي تر است و هر چقدر نسبت ميان درآمد و هزينه بدتر باشد، خانه داري هم ضعيف تر است..

خانه داري ايجاد نسبت ميان ورودي ها و خروجي ها در فرآيند زندگي مي باشد.

فرآيند يعني كليه تلاشها و كوششهايي كه به يك نتيجه منجر مي شود و استاندارد سازي آنها يك امر ضروري است..

اكثر مردم تا حدود زيادي تحت تأثير خانه هستند. در هر خانه اي روابطي حاكم است كه اعضاي آن از اين روابط الگو برداري مي كنند..

يكي از الگوهاي مهمي كه از خانه گرفته مي شود، الگوي درآمد هزينه است، نباراين اصلاح الگوي درآمد و هزينه در خانه منجر به اصلاح آن در جامعه مي شود..

فرزندان ما خواسته يا ناخواسته از ما الگوبرداري مي كنند. پس همانطور كه پدر و مدر رفتار مي كنند، بچه ها همان را الگو برداري مي كنند..

روابط ميان افراد خانواده بر ساير روابط اجتماعي نيز تأثير ميگذارد. روابط اقتصادي در خانه يكي از مهمترين روابط در خانواده است احساس نزديكي ميان روابط اقتصادي در خانه با خود، اصلاح كننده اين روابط است..

پس خانه دار موفق كسي است كه به اصلاح بين روابط مي انديشد و بهترين استفاده از آنچه كه در اختيار اوست،‌مي نمايد..

 

. تعريف عرضه : عرضه عبارتست از كليه كالاهايي كه در اختيار مصرف كنندگان قرار مي گيرد.

در اينجا سؤالي مطرح مي شود: آيا هر چيز كه عرضه مي شود نياز مصرف كننده است؟ در پاسخ گفته مي شود، خير !

هر چيز كه عرضه مي شود نياز جامعه نيست..

 *نيازها برخي واقعي هستند و برخي كاذب هستند. حال اگر نيازهاي كاذب حذف نشود، مثل نيازهاي واقعي عمل مي كنند. براي مثال نياز انسان به آب و غذا يك نياز واقعي است. در حالي كه افراد سيگار مصرف مي كنند، و اين يك نياز كاذب است ولي به صورت نياز واقعي عمل مي كند، پس شناخت نيازهاي واقعي يك ضرورت است..

 *نيازهاي غيرواقعي تحت تأثير آموزش و تربيت قرار دارند. مثلاً در يك فيلم سينمايي هنر پيشه نقش اول سيگار مي كشد، اين يك نياز كاذب است كه از طريق رسانه آموزش داده مي شود..

 *نيازهاي غيرواقعي تحت تأثير تبليغات قرار دارند. مثلاً يك كارخانه مواد غذاي محصولي درست كرده است كه بدون هيچ گونه نيازي به آن ندارد، اما در اثر تبليغات خود به سراغ آن مي رود..

*نيازهاي غيرواقعي اگر بوجود بيايند تا مدتها ماندگارند. مثل كسي كه سيگاري شده است مدتها طول مي كشد كه اين نياز غيرواقعي را كنار بگذارد.

*نيازهاي غيرواقعي اگر كنترل نشوند، نامحدود هستند. چرا كه انسان به هر كدام از اين نيازها علاقه پيدا كند و خود را پاي بند به آن بكند، نياز كاذب ديگري هم وجود دارد كه به آن اضافه مي شود . مثل : پول سيگار و ...

 

 

*خانه داري علم كنترل و هدايت نيازهاست

. تعريف تقاضا: عبارتست از درخواست افراد نسبت به در اختيار گرفتن چيزي#

بهترين تقاضا ميل به دراختيار داشتن چيزي است كه نياز واقعي را برطرف مي كند. در حالي كه نفس انسان زياده طلب و عقل انسان اندازه طلب است. بنابراين تقاضاهاي واقعي عقلاني و تقاضاهاي كاذب نفساني و زياده طلب است..

اداره خانواده به صورت علم و هنر:

*اداره خانواده هم يك علم و يك هنر است..

*علم اداره خانواده آموختني است..

*علم اداره خانواده از فرهنگ و آداب و رسوم تأثير مي گيرد..

*اگر علم اداره خانواده را نياموزيم بر ما تحميل مي شود..

*علم و هنر اداره خانواده به اراده خانه داران بستگي دارد..

*عادات غلط يكي از موانع جدي آموختن علم خانه داري است..

*الگوهاي اداره خانه تحت تأثير سياستهاي تبليغي قرار دارد..

*الگوهاي اداره خانه تحت تأثير سياستهاي توليدي قرار دارد..

*الگوهاي اداره خانه تحت تأثير سياستهاي اجتماعي قرار دارد..

*الگوهاي اداره خانه تحت تأثير سياستهاي اخلاقي و ارزشهاي ديني قرار دارد..

 

 

 

الگوهاي اداره خانه تحت تأثير چه عواملي قرار دارد:

*الگوهاي اداره خانه تحت تأثيراعتماد و عدم اعتماد نسبت به مديران كشور قرار دارد..

*الگوهاي اداره خانه تحت تأثيرتفسير و قضاوتهاي ديگران قرار دارد..

*تقاضاهاي ملي از تجمع تقاضاهاي خانه بوجود مي آيد..

*اصلاح تقاضاي ملي به اصلاح تقاضاي خانواده بر مي گردد..

8هدايت تقاضاي ملي به هدايت تقاضاي خانواده بر مي گردد..

*برخي از تقاضاها وقتي تأمين نشوند، جايگزين دارند..

*علم خانه دار، علم ياري رساندن به اداره جامعه است..

*خانه دار موفق، بازوي اقتصاد كشور است..

*خانه دار موفق، تربيت كننده آينده سازان كشور است..

*خانه دار موفق، سرمايه ملي يك كشور است..

نقش لوازم و وسايل در زندگي: 

*براي استفاده از هر چيزي بايد به نقش آنها در زندگي آگاه شد..

*عدم آگاهي نسبت به نقش لوازم و وسايل در زندگي موجب خطا در انتخاب مي شود..

*عدم آگاهي نسبت به نقش لوازم و وسايل در زندگي موجب خطا در تهيه مي شود..

*عدم آگاهي نسبت به نقش لوازم و وسايل در زندگي موجب خطا در مصرف مي شود..

*عدم آگاهي نسبت به نقش لوازم و وسايل در زندگي موجب خطا در صرف هزنيه بي مورد مي شود..

*عدم آگاهي نسبت به نقش لوازم و وسايل در زندگي موجب خطا عدم تأمين نيازهاي واقعي مي شود.

*عدم آگاهي نسبت به نقش لوازم و وسايل در زندگي موجب خطا توليدات لوازم غيرضروري مي شود..

*عدم آگاهي نسبت به نقش لوازم و وسايل در زندگي موجب خطا در ايجاد فرهنگ خطا مي شود..

*عدم آگاهي نسبت به نقش لوازم و وسايل در زندگي موجب خطا و اسراف مي شود..

*خانه داري علم آگاهي نسبت به نقش لوازم و وسايل در زندگي است..

پوشاك و مواد غذايي:

*در ارتباط با پوشاك و مواد غذايي بايد به نقش آنها در سلامت و بهداشت توجه كرد..

*سلامت و بهداشت تحت تأثير تهيه پوشاك و مواد غذايي مناسب است..

*سلامتي و بهداشت تحت تأثير مصرف درست پوشاك و مواد غذايي مناسب است..

*سلامتي و بهداشت تحت تأثير استفاده به جاي پوشاك و مواد غذايي مناسب است..

*سلامتي و بهداشت تحت تأثير آموزش استفاده از پوشاك و مواد غذايي به فرزندانمان است..

الگوهاي پوشاك ، تحت تأثير تبليغات قرار دارد.*.

الگوهاي پوشاك ، تحت تأثير بازار توليد قرار دارد.*.

الگوهاي پوشاك ، تحت تأثير آموزش قرار دارد.*.

الگوهاي تغذيه نيز تحت تأثير تبليغات ، بازار توليد و آموزش قرار دارد.*.

علم خانه داري، علم يافتن الگوهاي مناسب پوشاك و تغذيه است.*.

تاثیر خانواده بر نظام اقتصادی جامعه

        خانواده و اقتصاد نيز هر كدام مدلي دارند و در قالب اين مدل هاست كه مي توان اين دو نظام را به صورت انفرادي و نيز نسبت به هم مورد تجزيه و تحليل قرار داد. مجملاً، يك مدل نظام اقتصادي كه براي تجزيه و تحليل بعضي از جنبه هاي اقتصاد مي تواند موثر واقع شود عبارت است از واحد هاي اقتصادي كه با هم كالاهاي ارزشمند مبادله مي نمايند. در اينجا كالابه معني كلي آن تلقي شده و شامل پول، كار، سهام، اجناس، مستغلات، كاغذهاي بانكي و هر گونه كالاي ارزشمند ديگري مي باشد. در نظام اقتصادي تبادل كالاهميشه در جهت ازدياد ارزش انجام مي گيرد، بدين معني كه يك واحد اقتصادي هميشه مترصد است تا كالايي كه دريافت مي كند از كالايي كه تحويل مي دهد براي او ارزشمندتر باشد و الادليلي براي تبادل كالاوجود ندارد. اين بدان معنا نيست كه طرف معامله او الزاما ً كالاي كم ارزشتري دريافت مي كند، زيرا ارزش نسبي است. كالايي كه براي يك طرف مقدار معيني ارزش دارد، براي طرف ديگر غالباً ارزش بيشتري دارد و به همين سبب است كه طرفين راضي به تبادل كالاهستند. براي مثال، اگر يك نانوا و يك مرغدار طرف معامله يكديگر شوند، نانوا نان هاي اضافه خود را و مرغدار تخم مرغ هاي اضافه خود را مبادله مي كنند زيرا هر كدام فقط تا اندازه اي به محصولات خود نيازمندند و مابقي آن براي خودشان كمتر و براي طرف ديگر بيشتر ارزش دارد. عدالت اقتصادي در مورد يك مبادله وقتي واقع

    مي گردد كه طرفين ارزش هاي معادل، نه مساوي، دريافت نمايند. بنابر اين عدالت اقتصادي خانواده به دو طريق عمده بر اقتصاد اثر مي گذارد: اول، از طريق موقعيت خانواده به عنوان يك واحد اوليه توليدي و مصرفي نظام اقتصادي و دوم از طريق تعليم و تربيت فرزندان.

        به عنوان يك واحد اقتصادي، خانواده هاي جهان مقادير عمده اي از درآمد عمومي را مصرف مي نمايند كه البته در كشورهاي مختلف متفاوت است. مثلاً در آمريكا در سال 2008 مخارج خانواده ها حدود

    45 درصد درآمد كل كشور را تشكيل داده بود. در بعضي از كشورهاي اروپاي شرقي مخارج خانواده تقريبا 90 درصد درآمد كل كشور هستند. بنابر اين قسمتي از اقتصاد كه مستقيما ً صرف خانوده ها مي شود بسيار قابل ملاحظه است.

        گذشته از اثر مستقيمي كه خانواده ها در اقتصاد دارند، تمام بازده هاي اقتصادي، ولو به طور غير مستقيم، نهايتا ً صرف انسانها مي گردد كه خود عضو خانواده اي هستند. بنابر اين اثر كل اقتصاد خانواده ها در اقتصاد كشوري و به تبع اقتصاد جهاني بسيار وسيع، همه جانبه، و تعيين كننده است. از اين رو نقش خانواده در اقتصاد كلي قابل تامل است. ‏اثر خانواده از طريق تعليم و تربيت، خود به دو قسمت عمده تقسيم مي شود: اثر تعليمات مادي و اثر تعليمات معنوي و اخلاقي. تعليمات مادي، تعليماتي هستند كه براي جنبه هاي مادي زندگي انسان لازمند، مانند خواندن و نوشتن، علوم طبيعي و رياضي و علوم انساني از جمله اقتصاد. معلومات رياضي، جامعه شناسي و روانشناسي همه به اداره زندگي مالي يك فرد كمك قابل ملاحظه اي مي كنند و به همان نسبت بر اقتصاد كلي نيز اثر مي گذارند.

        يك جمعيت آگاه و با سواد تا اندازه اي مي تواند جهت اقتصاد كشوري خود را اداره كند، هم از حيث توليد و مصرف و هم از حيث قانون. كساني كه در مورد نقش و طرز كار بانكها، ميزان بهره، قوانين مالياتي، حسابداري، آمار مشاغل و بيكاري و غيره معلومات دارند تصميمات اقتصادي صحيح تري اتخاذ مي كنند و طرفدار وضع قوانين اقتصادي و مالياتي منصفانه تر و موثرتري مي شوند. متقابلاً، شخص بي سواد هدف آساني است براي تير عوامفريبان است و البته ريشه تشويقي و امكاناتي اين گونه تعليمات مادي عموما در خانواده به وجود مي آيد و مستحكم مي گردد.

        بسياري از تعليمات خانوادگي به طريق عملي و ضمني به صورت سرمشقي براي اطفال خانواده درمي آيند. به اين علت، صرف نظر از اينكه يك فرد بالغ چه سمتي و شغلي دارد، زمينه و تاريخچه خانوادگي اش هميشه در تصميمات اقتصادي اش موثر است. مثلاً مشاهده دخل و خرج والدين مي تواند نقش تعيين كننده اي در تشكيل عادات و رفتار اقتصادي اطفال داشته باشد.

        معيارهاي معنوي و اخلاقي در مدل خانواده:

    شايد مهم ترين اثر خانواده در اقتصاد كلي و يا كشوري ناشي از ارزش ها و معيارهاي معنوي و اخلاقي باشد كه در خانواده معامله گر رواج داشته است. معيارهاي معنوي مربوط به نوع بخصوصي از معاملات نيستند بلكه مربوط به طرز فكر و ديد معامله گر نسبت به اهداف و نتايج معامله مربوطند. كلاً، معنويت مربوط به امور غير مادي است، علي رغم اينكه معنوي غالبا ً به وسائط مادي انجام مي شوند. نفس يك عمل معنوي با نفس يك عمل مادي تفاوتي ندارد بلكه تفاوت در نيت انجام آن عمل و تكرار آن گونه عمل در آينده در موقعيت هاي مختلف و متفاوت است.

        شايد اين مفهوم را در قالب يك مثال ساده بهتر بتوان بيان نمود؛ اگر كسي به فقيري اعانتي كند به اين خاطر كه براي اعانت كننده نفعي دارد (مثلاً در بعضي ممالك اعانات از مقدار ماليات مي كاهند)، آن عمل، عملي است مادي. ولي اگر عينا ً همين عمل انجام شود بدون چشمداشت به منافع شخصي، اين عمل عملي است معنوي. به غير از نيت، عاملي كه در اين مقايسه مطرح و مهم است اين است كه در مورد نيت مادي، اگر شرايط نافعه شخصي از ميان بروند، لهذا عمل خير در صورت امكان در آينده تكرار خواهد گرديد. صرف نظر از وسايل عملي نيل به معنويات كه در سطور زير بررسي خواهند شد، چون معنويت مستقل از ماديات و منافع مادي است، اهداف معنوي در وهله اول مربوط به نتايج غير مادي مانند محبت، عدالت، و پيشرفت همگاني هستند. معنويات، به معني كيفيات غير مادي، حائز بالاترين ارزش براي نيل به هر هدف هستند زيرا نهايتاً لازمه رسيدن به اهداف عقلاني كه مختص انسانند، منابع انساني غير مادي هستند. باز از مثالي استمداد مي كنيم؛ لازمه پيشرفت صنايع، كه از ماديات محسوبند، معلومات است، كه از مقولات معنوي و روحاني است. يك هواپيما وسيله اي است مادي كه بر اساس عقل انسان به وجود آمده ولي طرح و ساخت آن محتاج علم، كوشش، سعي، پشتكار، همكاري، تعليمات، مديريت، صداقت، عدالت و ساير خصايص معنوي است و بدون چنين لوازم معنوي ساخت هواپيما ممكن نيست. ماديات و معنويات از جمله علم و اخلاق، مانند دو بال پرنده انساني، پرواز انسان را در عالم پيشرفت ممكن و ميسر مي نمايند.

        بنابر اين نه تنها ماديات و معنويات، منافاتي با يكديگر ندارند بلكه لازم و ملزوم يكديگر نيز هستند.

        تربيت معنوي عموماً با دين و مذهب مترادف است، ولي چنين ترادفي شايد الزامي نباشد. اصول معنوي همانند اصول علوم نظري حقايقي مستقل هستند. مثلاً دروغ كه يك كيفيت منفي است باعث عدم اعتماد مي گردد. اين واقعيتي است مسلم بر اساس تعريف دروغ و اعتماد. همان طور كه عملكرد يك قانون فيزيكي مانند جاذبه موكول به هيچ شرايطي غير از شرايط لازم فيزيكي نيست، عملكرد يك قانون معنوي نيز موكول به شروط جانبي و خارجي نيست. مثلاً نيروي جاذبه زمين اجسام ديگر را به طرف خود مي كشد و اينكه اين جسم يك سيب است، يا يك بمب است، يا يك نوزاد است، و غيره و غيره، كوچك ترين تاثيري در عملكرد قوه جاذبه ندارد. به همين صورت، دروغگويي هادم اعتماد است و اينكه دروغ توجيه موجهي دارد يا نه، كسي آن را بخشيده يا نه، مفيد واقع شده يا نه، و غيره و غيره، در عملكرد آن تاثيري ندارد. ولي چون قوانين معنوي مانند قوانين فيزيكي قابل آزمايش قاطع نيستند، راهنمايي هاي اديان بسيار حائز اهميت بوده و هستند، به شرط آنكه آميخته با عوام فريبي، خرافات و تعصبات نباشند.

 

 

 

 

 

نتیجه گیری :

مدیریت مصرف زمانی تحقق می‌یابد که الگوی مصرف فعلی به سمت «الگوی مصرف اسلامی» حرکت کند و اصلاح شود. اهمیت وجود الگوی مصرف صحیح از آنجایی اهمیت دارد که از نظر علمی، اولین و مهم‌ترین قدم برای اصلاح نظام اقتصادی، اصلاح الگوی مصرف است؛ زیرا غایت تولید کالا و خدمات در یک کشور مصرف آن‌هاست. از این ‌رو، حاکمیت مصرف‌کننده بر اقتصاد یک امر عقلایی است. بنابراین اصلاح الگوی مصرف جامعه آغازی برای اصلاح تولید و به طور کلی، اصلاح نظام اقتصادی است.[3] بنابراین می‌توان اصلاح الگوی مصرف مبتنی بر الگوی مصرف اسلامی را راهبرد بلندمدت دستیابی به پیشرفت و عدالت دانست.

اما در کوتاه‌مدت می‌توان دو مورد جهت مدیریت مصرف ارائه نمود؛ یکی از علل اصلی مصرف نامتعادل خانوار، فقدان مکانیسمی برای جذب سرمایه‌های خُرد آن‌هاست. دهک‌های متوسط جامعه معمولاً سرمایه‌های خُردی در دست دارند که به واسطه‌ی عدم جذب در بازارهای مالی، معمولاً در نهایت به مسافرت‌های پی‌درپی و پُرهزینه، تعویض‌های مکرر لوازم خانگی و... ختم می‌شود. بنابراین اولین راهبرد کوتاه‌مدت در زمینه‌ی مدیریت مصرف، ایجاد مکانیسم جذب سرمایه‌های خُرد توسط بازار (به ویژه بازارهای مالی) است.

راهبرد دیگر را می‌توان در جهت‌دهی به مدگرایی در بین جوانان دانست، زیرا مسئله‌ی پیروی از مد در عصر کنونی، اگر قابل مهار نباشد، بی‌شک قابل هدایت است. اگر تولیدکنندگان داخل بتوانند با برندسازی، افزایش تنوع و کیفیت محصول و... وارد بازار مد شوند، نه تنها با استقبال خانوارها، به رشد درآمد ملی کمک می‌کنند، بلکه وابستگی کنونی به واردات کالاهای مصرفی کاهش خواهد یافت.

 

 

 

پیشنهادات :

مصرف متعادل و پرهیز از اسراف و تبذیر

اسراف به معنای تجاوز از حد و تبذیر به معنای ریخت‌وپاش، هر دو به لحاظ اسلامی رفتاری ناپسند و مضموم هستند. جامعه‌ای که این رفتار مصرفی را داشته باشد، دچار اختلال در فرآیند انباشت سرمایه می‌شود و نمی‌تواند رشد اقتصادی خود را به حد مطلوب برساند. مصرف نامتعادل در سطح خانوار، که عمدتاً در جامعه‌ی ایران به تجمل‌گرایی، لوکس‌گرایی و استفاده از کالاهای وارداتی منجر می‌شود، فرآیند انباشت سرمایه‌های خُرد را دچار اختلال می‌سازد و در نهایت، رشد کشور را متوقف و وابسته به نفت خواهد کرد.

استفاده از تولیدات داخلی

سیاستی که بعد از جنگ تحمیلی به عنوان استراتژی صنعتی غالب در ایران دنبال شد، جایگزینی واردات بود که هرچند در رشد اقتصادی به واسطه‌ی ورود کالاهای سرمایه‌ای و واسطه‌ای بی‌تأثیر نبود، اما عملاً نتیجه‌ای جز وابستگی به کالاهای خارجی نداشت. شرکت‌های جدید چندملیتی، که طیف گسترده‌ای از کالاهای خود را از پودر لباس‌شویی گرفته تا اتومبیل، به نام محصولات وطنی تولید می‌کردند و به فروش می‌رساندند، علاوه بر اینکه مردم را به شدت مصرف‌زده نمودند، باعث شدند صنایع کشور، که عمدتاً تولیدکننده‌ی کالاهای مصرفی بودند، به شدت به کالاهای واسطه‌ای و سرمایه‌ای شرکت‌های چندملیتی و کشور مادر (عمدتاً آمریکا) وابسته شوند.

دوری از مدگرایی

مدگرایی را می‌توان حالتی از مصرف‌گرایی در نظر گرفت که وابستگی بیشتری به محصولات وارداتی دارد. بنابراین مد و مدگرایی نه تنها تبعات منفی مصرف‌گرایی را برای جامعه دارد، بلکه فرآیند وابستگی به واردات را تشدید می‌کند. مدگرایی فرآیندی است که با اقبال مردم تشدید و با ادبار آن‌ها به شدت تضعیف می‌شود. لذا همان طور که مقام معظم رهبری (دام ظله) می‌فرمایند، خود مردم باید راه مصرف کالاهای خارجی را ببندند و این فرآیند را مهار نمایند.

منابع :

 

[1]روزنامه‌ی کیهان، مورخ 18 فروردین 1380، به نقل از گزارش گروه مطالعات ریاست‌جمهورى انستیتو سیاست خارجى واشنگتن.
[2]مؤسسه‌ی تحقیقاتی تدبیر اقتصاد؛ جایگاه شرکت‌های چندملیتی در فرآیند جهانی‌ شدن و تأثیر آن‌ها بر امنیت ملی و اقتصادی جمهوری اسلامی ایران، تهران، مؤسسه‌ی تحقیقاتی تدبیر اقتصاد، 1382، صص 94 و 95.

[3]سید حسین میرمعزی، اصلاح الگوی مصرف، تهران، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه‌ی اسلامی، 1388، مقدمه‌‌ی کتاب.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: یکشنبه 17 فروردین 1393 ساعت: 16:46 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,
نظرات(0)

تحقیق کامل در باره حضرت مهدی (عج )

بازديد: 745

حضرت امام زمان (عج)

دوازدهمین پیشواى معصوم، حضرت حجة بن الحسن المهدى، امام زمان عجل الله تعالى فرجه در نیمه شعبان سال ۲۵۵ هجرى در شهر سامراء دیده به جهان گشود.(۱)

او همنام پیامبر اسلام (م‌ح‌م‌د) و همکنیه آن حضرت (ابو القاسم) است. (۲) ولى پیشوایان معصوم از ذکر نام اصلى او نهى فرموده‏اند. (۳)

از جمله القاب آن حضرت، حجت، قائم، خلف صالح، صاحب الزمان (۴)، بقیة الله است (۵) و مشهورترین آنها «مهدى‏» مى‏باشد. (۶)

پدرش، پیشواى یازدهم حضرت امام حسن عسکرى-علیه السلام-و مادرش، بانوى گرامى «نرجس‏» است (۷) که بنام «ریحانه‏» ، «سوسن‏» و «صقیل‏» نیز از او یاد شده است. (۸)

میزان فضیلت و معنویت نرجس خاتون تا آن حد، والا بود که «حکیمه‏» خواهر امام هادى-علیه السلام-که خود از بانوان عالیقدر خاندان امامت‏ بود، او را سرآمد و سرور خاندان خویش، و خود را خدمتگزار او مى‏نامید. (۹)

حضرت مهدى دو دوره غیبت داشت: یکى کوتاه مدت (غیبت صغرى) و دیگرى دراز مدت (غیبت کبرى) . اولى، از هنگام تولد تا پایان دوران نیابت‏ خاصه ادامه داشته و دومى، با پایان دوره نخست آغاز شد و تا هنگام ظهور و قیام آن حضرت طول خواهد کشید. (۱۰)

تولد حضرت مهدى علیه السلام از دیدگاه علماى اهل سنت

اعتقاد به موضوع مهدویت اختصاص به شیعه ندارد، بلکه بر اساس روایات فراوانى که از پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلم رسیده، علماى اهل سنت نیز این موضوع را قبول دارند.

منتها آنان نوعا تولد حضرت مهدى را انکار مى‏کنند و مى‏گویند: شخصیتى که پیامبر اسلام از قیام او (پس از غیبت) خبر داده، هنوز متولد نشده است و در آینده تولد خواهد یافت! (۱۱)

با این حال تعداد قابل توجهى از مورخان و محدثان اهل سنت، تولد آن حضرت را در کتب خود ذکر کرده و آن را یک واقعیت دانسته ‏اند. بعضى از پژوهشگران بیش از صد نفر از آنان را معرفى کرده‏ اند. (۱۲)

دیدار حضرت مهدى علیه السلام

از آنجا که حکومت‏ ستمگر عباسى، به منظور دستیابى به فرزند امام حسن عسکری(ع) و کشتن او، خانه امام را سخت تحت کنترل و مراقبت قرار داده بود، تولد حضرت مهدى-علیه السلام-بر اساس طرح دقیق و منظمى که پیشاپیش، از سوى امام در این مورد ریخته شده بود، کاملا به صورت مخفى و دور از چشم مردم (و حتى شیعیان) صورت گرفت.

مستندترین گزارش در این زمینه، از طرف «حکیمه‏» عمه حضرت عسکرى-علیه السلام-رسیده که از نزدیک شاهد تولد حضرت مهدى-علیه السلام-بوده است.

اما باید توجه داشت که این پنهانکارى به آن معنا نیست که بعدها یعنى در مدت ۵-۶ سال آغاز عمر او، که امام یازدهم در حال حیات بود، کسى آن بزرگوار را ندیده بود، بلکه-چنانکه یک نمونه از آن را در زندگانى حضرت عسکرى نوشتیم-افراد خاصى از شیعیان در فرصتهاى مناسب و گوناگون به دیدار آن حضرت نائل مى‏شدند تا به تولد و وجود وى یقین حاصل کنند و در موقع لزوم به شیعیان دیگر اطلاع دهند.

دانشمندان ما جریان این دیدارها را به صورت گسترده گزارش کرده‏ اند (۱۳) ، ولى شاید مهمترین آنها دیدار چهل تن از اصحاب امام عسکرى-علیه السلام-با آن حضرت باشد که تفصیل آن بدین قرار بوده است:

«حسن بن ایوب بن نوح‏» (۱۴) مى‏گوید:

ما براى پرسش درباره امام بعدى، به محضر امام عسکرى-علیه السلام-رفتیم. در مجلس آن حضرت چهل نفر حضور داشتند. عثمان بن سعید عمرى[یکى از وکلاى بعدى امام زمان]بپاخاست و عرض کرد: مى‏خواهم از موضوعى سؤال کنم که درباره آن از من داناترى. امام فرمود: بنشین. عثمان با ناراحتى خواست از مجلس خارج شود. حضرت فرمود: هیچ کس از مجلس بیرون نرود. کسى بیرون نرفت و مدتى گذشت. در این هنگام، امام، عثمان را صدا کرد. او بپاخاست. حضرت فرمود: مى‏خواهید به شما بگویم که براى چه به اینجا آمده ‏اید؟ همه گفتند: بفرمایید. فرمود: براى این به اینجا آمده ‏اید که از حجت و امام پس از من بپرسید. گفتند: بلى. در این هنگام پسرى نورانى همچون پاره ماه که شبیه‏ترین مردم به امام عسکرى-علیه السلام-بود، وارد مجلس شد. حضرت با اشاره به او فرمود:

«این، امام شما بعد از من و جانشین من در میان شما است. فرمان او را اطاعت کنید و پس از من اختلاف نکنید که در این صورت هلاک مى‏شوید و دینتان تباه مى‏گردد » . (۱۵)

 

علل سیاسى-اجتماعى غیبت

شکى نیست که رهبرى پیشوایان الهى به منظور هدایت مردم به سر منزل کمال مطلوب است و این امر در صورتى میسر است که آنها آمادگى بهره بردارى از این هدایت الهى را داشته باشند. اگر چنین زمینه مساعدى در مردم وجود نداشته باشد، حضور پیشوایان آسمانى در بین مردم ثمرى نخواهد داشت.

متاسفانه فشارها و تضییقاتى که بویژه از زمان امام جواد-علیه السلام-به بعد بر امامان وارد شد، و محدودیتهاى فوق العاده‏اى که برقرار گردید-به طورى که فعالیتهاى امام یازدهم و دوازدهم را به حداقل رسانید-نشان داد که زمینه‏مساعد جهت ‏بهره ‏مندى  از هدایتها و راهبریهاى امامان در جامعه (در حد نصاب لازم) وجود ندارد. از اینرو حکمت الهى اقتضا کرد که پیشواى دوازدهم، بتفصیلى که خواهیم گفت، غیبت اختیار کند تا موقعى که آمادگى لازم در جامعه به وجود آید.

البته همه اسرار غیبت‏بر ما روشن نیست ولى شاید نکته‏اى که گفتیم رمز اساسى غیبت‏باشد. در روایات ما، در زمینه علل و اسباب غیبت، روى سه موضوع تکیه شده است:

الف) آزمایش مردم

چنانکه مى‏دانیم یکى از سنتهاى ثابت الهى، آزمایش بندگان و انتخاب صالحان و گزینش پاکان است. صحنه زندگى همواره صحنه آزمایش است تا بندگان از این راه در پرتو ایمان و صبر و تسلیم خویش در پیروى از اوامر خداوند تربیت‏یافته و به کمال برسند و استعدادهاى نهفته آنان شکوفا گردد.

در اثر غیبت ‏حضرت مهدى، مردم آزمایش مى‏شوند: گروهى که ایمان استوارى ندارند، باطنشان ظاهر مى‏شود و دستخوش شک و تردید مى‏گردند و کسانى که ایمان در اعماق قلبشان ریشه دوانده است، به سبب انتظار ظهور آن حضرت و ایستادگى در برابر شدائد، پخته ‏تر و شایسته ‏تر مى‏گردند و به درجات بلندى از اجر و پاداش الهى نائل مى‏گردند.

امام موسى بن جعفر-علیه السلام-فرمود: هنگامى که پنجمین فرزندم غایب شد، مواظب دین خود باشید، مبادا کسى شما را از دین خارج کند. او ناگزیر غیبتى خواهد داشت، به طورى که گروهى از مؤمنان از عقیده خویش بر مى‏گردند. خداوند به وسیله غیبت، بندگان خویش را آزمایش‏ می ‏کند (۱۶)

از سخنان پیشوایان اسلام بر مى‏آید که آزمایش به وسیله غیبت ‏حضرت مهدى، از سخت‏ ترین آزمایشهاى الهى است (۱۷) . و این سختى از دو جهت است:

 

۱-از جهت اصل غیبت، که چون بسیار طولانى مى‏شود بسیارى از مردم دستخوش شک و تردید مى‏گردند. برخى در اصل تولد و برخى دیگر در دوام عمر آن حضرت شک مى‏کنند و جز افراد آزموده و مخلص و داراى شناخت عمیق، کسى بر ایمان و عقیده به امامت آن حضرت باقى نمى‏ماند. پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله و سلم ضمن حدیث مفصلى مى‏فرماید: مهدى از دیده شیعیان و پیروانش غایب مى‏شود و جز کسانى که خداوند دلهاى آنان را جهت ایمان، شایسته قرار داده، در اعتقاد به امامت او استوار نمى‏مانند. (۱۸)

۲-از نظر سختیها و فشارها و پیشامدهاى ناگوار که در دوران غیبت رخ مى‏دهد و مردم را دگرگون مى‏سازد، به طورى که حفظ ایمان و استقامت در دین، کارى سخت دشوار مى‏گردد و ایمان مردم در معرض مخاطرات شدید قرار مى‏گیرد. (۱۹)

ب) حفظ جان امام

خداوند، به وسیله غیبت، امام دوازدهم را از قتل حفظ کرده است، زیرا اگر آن حضرت از همان آغاز زندگى در میان مردم ظاهر مى‏شد، او رامى‏کشتند (چنانکه تفصیل آن را نوشتیم) . بر این اساس اگر پیش از موعد مناسب نیز ظاهر شود، باز جان او به خطر مى‏افتد و به انجام ماموریت الهى و اهداف بلند اصلاحى خود موفق نمى‏گردد.

«زراره‏» ، یکى از یاران امام صادق-علیه السلام-مى‏گوید: امام صادق-علیه السلام-فرمود: امام منتظر، پیش از قیام خویش مدتى از چشمها غایب خواهد شد.

عرض کردم: چرا؟

فرمود: بر جان خویش بیمناک خواهد بود. (۲۰)

ج) آزادى از یوغ بیعت ‏با طاغوت‌هاى زمان

پیشواى دوازدهم، هیچ رژیمى را، حتى از روى تقیه، به رسمیت نشناخته و نمى‏شناسد. او مامور به تقیه از هیچ حاکم و سلطانى نیست و تحت‏ حکومت و سلطنت هیچ ستمگرى در نیامده و در نخواهد آمد، چرا که مطابق وظیفه خود عمل مى‏کند و دین خدا را به طور کامل و بى هیچ پرده پوشى و بیم و ملاحظه‏اى اجرا مى‏کند. بنابراین جاى هیچ عهد و میثاق و بیعت ‏با کسى و مراعات و ملاحظه نسبت‏به دیگران باقى نمى‏ماند.

«حسن بن فضال‏» مى‏گوید: امام هشتم فرمود: گویى شیعیانم را مى‏بینم که هنگام مرگ سومین فرزندم[امام حسن عسکرى]در جستجوى امام خود، همه جا را مى‏گردند اما او را نمى‏یابند.

عرض کردم: چرا غایب مى‏شود؟

 

فرمود: براى اینکه وقتى با شمشیر قیام مى‏کند، بیعت کسى در گردن وى‏نباشد. (۲۱)

غیبت صغرى و کبرى

غیبت امام مهدى به دو دوره تقسیم مى‏شود: «غیبت صغرى‏» و «غیبت کبرى‏».

غیبت صغرى از سال ۲۶۰ هجرى (سال شهادت امام یازدهم) تا سال ۳۲۹ (سال در گذشت آخرین نایب خاص امام) یعنى حدود ۶۹ سال بود. (۲۲) در دوران غیبت صغرى، ارتباط شیعیان با امام بکلى قطع نبود و آنان، به گونه‏اى خاص و محدود، با امام ارتباط داشتند.

توضیح آنکه: در طول این مدت، افراد مشخصى (که ذکرشان خواهد آمد) به عنوان «نایب خاص‏» با حضرت در تماس بودند و شیعیان مى‏توانستند به وسیله آنان مسائل و مشکلات خویش را به عرض امام برسانند و توسط آنان پاسخ دریافت دارند و حتى گاه به دیدار امام نائل شوند. از اینرو مى‏توان گفت در این مدت، امام، هم غایب بود و هم نبود.

این دوره را مى‏توان دوران آماده سازى شیعیان براى غیبت کبرى دانست که ‏طى آن، ارتباط شیعیان با امام، حتى در همین حد نیز قطع شد و مسلمانان موظف شدند در امور خود به نایبان عام آن حضرت، یعنى فقهاى واجد شرائط و آشنایان به احکام اسلام، رجوع کنند.

اگر غیبت کبرى یکباره و ناگهان رخ مى‏داد، ممکن بود موجب انحراف افکار شود و ذهنها آماده پذیرش آن نباشد. اما گذشته از زمینه سازی هاى مدبرانه امامان پیشین، در طول غیبت صغرى، بتدریج ذهن ها آماده شد و بعد، مرحله غیبت کامل آغاز گردید. همچنین امکان ارتباط نایبان خاص با امام در دوران غیبت صغرى، و نیز شرفیابى برخى از شیعیان به محضر آن حضرت در این دوره، مسئله ولادت و حیات آن حضرت را بیشتر تثبیت کرد. (۲۳)

با سپرى شدن دوره غیبت صغرى، غیبت کبرى و دراز مدت امام آغاز گردید که تا کنون نیز ادامه دارد و پس از این نیز تا زمانى که خداوند اذن ظهور و قیام به آن حضرت بدهد، ادامه خواهد داشت.

غیبت دو گانه امام دوازدهم، سالها پیش از تولد او توسط امامان قبلى، پیشگویى شده و از همان زمان توسط راویان و محدثان، حفظ و نقل و در کتابهاى حدیث ضبط شده است که به عنوان نمونه به نقل چند حدیث در این زمینه اکتفا مى‏کنیم:

۱-امیر مؤمنان-علیه السلام-فرمود:

 

[امام]غایب ما، دو غیبت‏ خواهد داشت که یکى طولانى‏تر از دیگرى خواهد بود. در دوران غیبت او، تنها کسانى در اعتقاد به امامتش پایدار مى‏مانند که داراى یقینى استوار و معرفتى کامل باشند. (۲۴) -امام باقر-علیه السلام-فرمود:

[امام]قائم دو غیبت‏خواهد داشت که در یکى از آن دو، خواهند گفت: او مرده است (۲۵)

۳-ابو بصیر مى‏گوید: به امام صادق-علیه السلام-عرض کردم: امام باقر مى‏فرمود: قائم آل محمد صلى الله علیه و آله و سلم دو غیبت‏ خواهد داشت که یکى طولانى‏تر از دیگرى خواهد بود.

امام صادق-علیه السلام-فرمود: بلى، چنین است (۲۶)

۴-حضرت صادق-علیه السلام-فرمود:

امام قائم دو غیبت ‏خواهد داشت: یکى کوتاه مدت و دیگرى دراز مدت (۲۷)

سیر تاریخ، صحت این پیشگوییها را تایید کرد و همچنانکه پیشوایان قبلى فرموده بودند، غیبتهاى دوگانه امام عینیت‏ یافت.

نواب خاص (۲۸)

نایبان خاص حضرت مهدى در دوران غیبت صغرى، چهار تن از اصحاب با سابقه امامان پیشین و از علماى پارسا و بزرگ شیعه بودند که «نواب اربعه‏» نامیده شده ‏اند. اینان به ترتیب زمانى عبارت بودند از:

۱-ابو عمرو عثمان بن سعید عمرى، ۲-ابو جعفر محمد بن عثمان بن سعید عمرى، ۳-ابو القاسم حسین بن روح نوبختى، ۴-ابو الحسن على بن محمد سمرى.

البته امام زمان-علیه السلام-وکلاى دیگرى نیز در مناطق مختلف مانند: بغداد، کوفه، اهواز، همدان، قم، رى، آذربایجان، نیشابور و داشت که یا به وسیله این چهار نفر، که در راس سلسله مراتب وکلاى امام قرار داشتند، امور مردم را به عرض حضرت مى‏رساندند (۲۹) و از سوى امام در مورد آنان «توقیع‏» هایى (۳۰) صادر مى‏شده است. (۳۱) و یا-آن گونه که بعضى از محققان احتمال داده ‏اند-سفارت و وکالت این چهار نفر، وکالتى عام و مطلق بوده ولى دیگران در موارد خاصى وکالت و نیابت داشته ‏اند (۳۲) . مانند:

 

محمد بن جعفر اسدى، احمد بن اسحاق اشعرى قمى، ابراهیم بن محمد همدانى، احمد بن حمزة بن الیسع (۳۳) ، محمد بن ابراهیم بن مهزیار (۳۴) ، حاجز بن یزید، محمد بن صالح (۳۵) ، ابو هاشم داود بن قاسم جعفرى، محمد بن على بن بلال، عمر اهوازى، و ابو محمد وجنائى (۳۶) .

 

۱-ابو عمرو عثمان بن سعید عمرى

عثمان بن سعید از قبیله بنى اسد بود و به مناسبت‏ سکونت در شهر سامراء، «عسکرى‏» نیز نامیده مى‏شد. در محافل شیعه از او به نام «سمان‏» (-روغن فروش) یاد مى‏شد، زیرا به منظور استتار فعالیتهاى سیاسى، روغن فروشى مى‏کرد و اموال متعلق به امام را، که شیعیان به وى تحویل مى‏دادند، در ظرفهاى روغن قرار داده به محضر امام عسکرى مى‏رساند. (۳۷) او مورد اعتماد و احترام عموم شیعیان بود. (۳۸)

 

گفتنى است که عثمان بن سعید قبلا نیز از وکلا و یاران مورد اعتماد حضرت هادى و حضرت عسکرى-علیهما السلام-بوده است. «احمد بن اسحاق‏» که خود از بزرگان شیعه مى‏باشد، مى‏گوید:

 

روزى به محضر امام هادى رسیدم و عرض کردم: من گاهى غایب و گاهى (در اینجا) حاضرم و وقتى هم که حاضرم همیشه نمى‏توانم به حضور شما برسم. سخن چه کسى را بپذیرم و از چه کسى فرمان ببرم؟

 

امام فرمود: «این ابو عمرو (عثمان بن سعید عمرى) ، فردى امین و مورد اطمینان من است، آنچه به شما بگوید، از جانب من مى‏گوید و آنچه به شما برساند، از طرف من مى‏رساند» .

 

احمد بن اسحاق مى‏گوید: پس از رحلت امام هادى-علیه السلام-روزى به حضور امام عسکرى-علیه السلام-شرفیاب شدم و همان سؤال را تکرار کردم.

 

حضرت مانند پدرش فرمود: این ابو عمرو مورد اعتماد و اطمینان امام پیشین، و نیز طرف اطمینان من در زندگى و پس از مرگ من است. آنچه به شما بگوید از جانب من مى‏گوید و آنچه به شما برساند از طرف من مى‏رساند. (۳۹)

 

پس از رحلت امام عسکرى، مراسم تغسیل و تکفین و خاکسپارى آن حضرت‏ را، در ظاهر، عثمان بن سعید انجام داد. (۴۰) نیز همو بود که روزى در حضور جمعى از شیعیان به فرمان امام عسکرى-علیه السلام-و به نمایندگى از طرف آن حضرت، اموالى را که گروهى از شیعیان یمن آورده بودند، از آنان تحویل گرفت و امام در برابر اظهارات حاضران مبنى بر اینکه با این اقدام حضرت، اعتماد و احترامشان نسبت‏ به عثمان بن سعید افزایش یافته است، فرمود: گواه باشید که عثمان بن سعید وکیل من است، و پسرش محمد نیز، وکیل پسرم مهدى خواهد بود. (۴۱) همچنین، در پایان دیدار چهل نفر از شیعیان با حضرت مهدى-که شرح آن در اوائل این بخش گذشت-حضرت خطاب به حاضران فرمود:

 

آنچه عثمان[بن سعید]مى‏گوید، از او بپذیرید، مطیع فرمان او باشید، سخنان او را بپذیرید، او نماینده امام شماست و اختیار با اوست. (۴۲)

 

تاریخ وفات عثمان بن سعید روشن نیست. برخى احتمال داده‏ اند او بین سالهاى ۲۶۰-۲۶۷ درگذشته باشد و برخى دیگر فوت او را در سال ۲۸۰ دانسته ‏اند. (۴۳)

 

پى‏نوشتها:

 

۱) شیخ مفید، الارشاد، قم، مکتبة بصیرتی، ص ۳۴۶-فتال نیشابورى، روضة الواعظین، الطبعة الاولى، بیروت، مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، ۱۴۰۶ ه. ق، ص ۲۹۲-کلینی، اصول کافى، تهران، مکتبة الصدوق، ۱۳۸۱ ه. ق، ج ۱، ص ۵۱۴-طوسی، الغیبة، تهران، مکتبة نینوى الحدیثة، ص ۱۴۱-طبرسی، اعلام الورى، الطبعة الثالثة، تهران، دار الکتب الاسلامیة، ص ۴۱۸-ابن صباغ مالکى، الفصول المهمة، ط قدیم (بى تا) ، ص ۳۱۰٫

 

در بعضى از مآخذ، تاریخ تولد حضرت، سال ۲۵۶ هجرى ضبط شده است (صدوق، کمال الدین، قم، مؤسسة النشر الاسلامی (التابعة) لجماعة المدرسین بقم المشرفة، ۱۴۰۵ ه. ق، ص ۴۳۲-طوسی، الغیبة، ص ۱۳۹ و ۱۴۷) و در برخى دیگر، سال ۲۵۸ (على بن عیسى الاربلى، کشف الغمة، تبریز، مکتبة بنى هاشمى، ۱۳۸۱ ه. ق، ج ۳، ص ۲۲۷-ابن ابی الثلج‏بغدادی، تاریخ الائمة، قم، مکتبة بصیرتی (ضمن مجموعه نفیسه) ، ص ۱۵) ذکر شده است و ابو جعفر محمد بن جریر بن رستم طبری آن را در سال ۲۵۷ مى‏داند (دلائل الامامة، الطبعة الثالثة، قم، منشورات الرضی، ص ۲۷۱ و ۲۷۲) .

 

۲) شیخ مفید، همان کتاب، ص ۳۴۶-طبرسى، همان کتاب، ص ۴۱۷-اربلی، همان کتاب، ص ۲۲۷-ابن صباغ، همان کتاب، ص ۳۱۰٫

 

 

۳) صدوق، همان کتاب، ص ۶۴۸-کلینی، همان کتاب، ص ۳۳۲-مجلسی، بحار الانوار، تهران، المکتبة الاسلامیة، ۱۳۹۳ ه. ق، ج ۵۱، ص ۳۱-۳۴٫ ولى آیا نهى ائمه از ذکر نام مخصوص آن حضرت، یک اقدام سیاسى مقطعى و مربوط به دوران غیبت صغرى بوده یا اینکه حرمت ذکر نام آن حضرت تا هنگام ظهور و قیامش باقى است؟ در میان علماى شیعه مورد اختلاف است (ر. ک به: حاج میرزا حسین طبرسی نورى، النجم الثاقب، تهران، انتشارات علمیه اسلامیه، باب ۲، ص ۴۸ و ۴۹) .

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 16 فروردین 1393 ساعت: 16:02 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

ماجرای گاو بنی اسرائیل در آیات سوره بقره

بازديد: 901

به نام خدا

ماجرای گاو بنی اسرائیل در آیات سوره بقره

تهیه و تنظیم : جواد عالی زاده

ماجرای گاو بنی اسرائیل در آیات سوره بقره


در این آیات، ماجرایی به صورت مشروح آمده است، شاید به این دلیل که این داستان تنها یک بار در قرآن ذکر شده، به علاوه نکات آموزنده فراوانی در آن وجود دارد که ایجاب چنین شرحی می‌کند، از جمله اینکه : بهانه‌جویی شدید بنی اسرائیل در سراسر این داستان نمایان است، و نیز درجه ایمان آنان را به گفتار موسی مشخص می‌کند و از همه مهم‌تر اینکه گواه زنده‌ای است بر امکان رستاخیز.


مسخره کردن، کار افراد جاهل و بی‌خرد است!!

وَ إِذْ قالَ مُوسی لِقَوْمِهِ إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُکُمْ أَنْ تَذْبَحُوا بَقَرَةً قالُوا أَ تَتَّخِذُنا هُزُواً قالَ أَعُوذُ بِاللَّهِ أَنْ أَکُونَ مِنَ الْجاهِلِینَ (بقره 67)

و (به خاطر بیاورید) هنگامی که موسی به قوم خود گفت: خداوند به شما فرمان می‌دهد (برای یافتن قاتل) ماده گاوی را ذبح کنید، گفتند: آیا ما را به تمسخر می‌گیری؟ (موسی) گفت: به خدا پناه می‌برم از اینکه از جاهلان باشم.

این سوره را به جهت این داستان، سوره بقره نامیده‌اند. فرمان ذبح گاو، در تورات (تورات، سِفر تثنیه، فصل 21) به عنوان یک قانون قضایی مطرح شده است و خلاصه‌ی ماجرا از این قرار بوده که مقتولی در بین بنی اسرائیل پیدا شد که قاتل آن معلوم نبود. در میان قوم نزاع و درگیری شروع شد و هر قبیله، قتل را به طایفه و قبیله‌ای دیگر نسبت می‌داد و خود را تبرئه می‌کرد.

آن‌ها برای داوری و حل مشکل، نزد حضرت موسی رفتند. موسی علیه‌السلام به آن‌ها فرمود: خداوند دستور داده گاوی را ذبح کنید و قطعه‌ای از بدن آن را به مقتول بزنید تا زنده شود و قاتل خود را معرّفی کند. آن‌ها با شنیدن این جواب به موسی علیه‌السلام گفتند: آیا ما را مسخره می‌کنی؟ موسی گفت: مسخره کردن کار جاهلان است و من به خدا پناه می‌برم که از جاهلان باشم.

در فرهنگ قرآن و روایات، جهل به معنای بی‌خردی است، نه نادانی؛ لذا کلمه‌ی «جهل» در برابر «عقل» بکار می‌رود، نه در برابر علم؛ و چون مسخره کردن دیگران، نشانه‌ی بی‌خردی است، حضرت موسی از آن به خدا پناه می‌برد.

 

پیام‌های این آیه :

1-اگر فرمان خداوند، با ذهن و سلیقه‌ی ما مطابق نیامد و راز آن را نفهمیدیم، نباید آن را انکار کنیم. «إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُکُمْ»، «أَ تَتَّخِذُنا هُزُواً»

2ـ موسی علیه‌السلام دستور ذبح گاو را از سوی خدا معرّفی می‌کند تا بلکه رعایت ادب نموده و تسلیم شوند، ولی آن‌ها باز بهانه گیری می‌کنند. «إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُکُمْ»

«ذَلُولٌ» به معنای حیوان رام شده، «تُثِیرُ» از «أَثارَةٍ» به معنای شخم زدن، «مُسَلَّمَةٌ» به معنای سالم از هر عیب و نقص عضوی و «شِیَةَ» از «وشی» به معنای خال، و «لا شِیَةَ» یعنی خال یا رگه‌ی رنگ دیگری نداشته باشد

3ـ خداوند اگر اراده نماید، از به هم خوردن دو مرده، مرده‌ای زنده می‌شود. «تَذْبَحُوا بَقَرَةً»

4ـ در کشتن گاو، تقدّس گاو کوبیده می‌شود. همانند بت‌شکنی ابراهیم علیه‌السلام و آتش زدن گوساله‌ی طلایی سامری. «تَذْبَحُوا بَقَرَةً»

5ـ درجه‌ی ایمان مردم به پیامبرشان، از برخورد آن‌ها در مقابل دستورات وی فهمیده می‌شود. «أَ تَتَّخِذُنا هُزُواً»

6ـ استعاذه و پناه بردن به خدا، یکی از راه‌های بیمه شدن است. عصمت انبیا در سایه‌ی استعاذه و امثال آن است. «أَعُوذُ»

7ـ مسخره کردن، کار افراد جاهل و بی‌خرد است. «أَکُونَ مِنَ الْجاهِلِینَ»                       

 8 جهل، خطری است که اولیای خدا، از آن به خدا پناه می‌برند. «أَعُوذُ بِاللَّهِ أَنْ أَکُونَ مِنَ الْجاهِلِینَ»

9ـ خداوند در یک ماجرا، توحید قدرت نمایی خود، نبوّت معجزه موسی، و معاد زنده شدن مرده را به اثبات می‌رساند.

حضرت موسیبا ادب سۆال کنید!!

و در ادامه داستان در آیه بعد می‌فرماید:

قالُوا ادْعُ لَنا رَبَّکَ یُبَیِّنْ لَنا ما هِیَ قالَ إِنَّهُ یَقُولُ إِنَّها بَقَرَةٌ لا فارِضٌ وَ لا بِکْرٌ عَوانٌ بَیْنَ ذلِکَ فَافْعَلُوا ما تُۆْمَرُونَ (بقره 68)

(بنی اسرائیل به موسی) گفتند: از پروردگارت برای ما بخواه تا بر ما روشن کند که آن چگونه (گاوی) است؟ (موسی) گفت: همانا خداوند می‌فرماید: ماده گاوی که نه پیر و از کار افتاده باشد و نه بکر و جوان، (بلکه) میان این دو (و میان سال) باشد. پس آنچه به شما دستور داده شده (هر چه زودتر) انجام دهید.

وقتی بنی اسرائیل فهمیدند که موضوع جدّی است، شروع به بهانه‌تراشی نمودند؛ و به نظر برخی مفسّران، احتمال می‌رود که این بهانه‌ها از طرف قاتل واقعی به مردم القا می‌شد تا مبادا رسوا شود. (تفسیر فخر رازی، ذیل آیه) در هر حال روش سۆال کردنِ قوم، حکایت از روحیّه‌ی لجاجت آنان دارد که در آیه به آن اشاره شده و پرده از باطن آنان برداشته است.

 

پیام‌های این آیه:

1ـ با ادب سۆال کنید. در این آیه کلمه «لَنا» دو بار تکرار شده و به جای «ربنا» کلمه «رَبَّکَ» آمده که نشانه روح تکبّر است«ادْعُ لَنا رَبَّکَ یُبَیِّنْ لَنا»

2ـ فرمان خداوند را سریع انجام دهید و از وسوسه و تردید بپرهیزید. «فَافْعَلُوا ما تُۆْمَرُونَ»

 

رنگ زرد، طبق روایات مورد سفارش دین است!!

و در ادامه داستان در آیه بعد می‌فرماید:

قالُوا ادْعُ لَنا رَبَّکَ یُبَیِّنْ لَنا ما لَوْنُها قالَ إِنَّهُ یَقُولُ إِنَّها بَقَرَةٌ صَفْراءُ فاقِعٌ لَوْنُها تَسُرُّ النَّاظِرِینَ (بقره 69)

(آنان به موسی) گفتند: از پروردگارت برای ما بخواه تا بر ما روشن سازد که رنگش چگونه باشد؟ (موسی) گفت: همانا خداوند می‌گوید: آن ماده گاوی باشد زرد یک دست، که رنگ آن بینندگان را شاد و مسرور سازد!

با اینکه فرمان ذبح، دو بار صادر شد، امّا گویا برخی از آن‌ها قاتل را می‌شناختند و نمی‌خواستند معرّفی شود؛ لذا از روی لجاجت و بهانه‌تراشی، سۆال‌های متعدّدی را مطرح می‌کردند، تا بالاخره از رنگ گاو سۆال کردند. خداوند در جواب آن‌ها فرمود: رنگ گاو، زرد شدید و پر رنگ و خالص باشد. رنگی که بینندگان را شادمان کند. یعنی از خوش اندامی، سلامتی، رنگ و زیبایی خاصی برخوردار باشد.

ای بسا اگر وسیله‌ی وزن کردن داشتند، از وزن گاو نیز سۆال می‌کردند! از سۆالات نابجا نهی شده‌ایم. در سوره‌ی مائده می‌خوانیم: «لا تَسْئَلُوا عَنْ أَشْیاءَ إِنْ تُبْدَ لَکُمْ تَسُۆْکُمْ» (مائده، 101) ؛ از چیزهایی که اگر به آن‌ها پاسخ داده شود برای شما مشکل به وجود می‌آید، سۆال نکنید.

در حدیث آمده است که پیامبر فرمود: بنی اسرائیل مأمور ذبح یک گاو ساده و معمولی بودند، لکن چون سخت گرفتند و بهانه آوردند، خداوند نیز بر آنان سخت گرفت

روزی پیامبر صلی اللَّه علیه و آله درباره لزوم و اهمّیت حج، خطبه‌ای ایراد می‌فرمودند. در بین خطبه، شخصی سۆال کرد: آیا حج، هر سال واجب است؟ پیامبر صلی اللَّه علیه و آله جواب نفرمود. آن شخص دوباره سۆال خود را تکرار نمود. حضرت ناراحت شده فرمودند: چرا اصرار می‌کنی؟ اگر بگویم بله، کار شما مشکل می‌شود، همین که دیدید من ساکت شدم، اصرار نکنید. سپس پیامبر صلی اللَّه علیه و آله فرمود: یکی از عوامل هلاکت اقوام گذشته، سۆالات نابجای آن‌ها بود. (تفسیر نمونه، ج 5، ص 96)

حضرت علی علیه‌السلام در نهج‌البلاغه می‌فرماید: «و سکت لکم عن اشیاء و لم یدعها نسیانا فلا تتکلفوها» (تفسیر نمونه، ج 5، ص 96) خداوند حکم برخی اشیا را مسکوت گذاشته است، این سکوت از سر فراموشی نیست، بلکه برای آن است که شما در عمل، در وسعت باشید؛ و لذا با سۆالات نابجا، موشکافی نکنید.

پیام‌های این آیه:

1ـ رنگ زرد، چنان که در روایات نیز آمده، مورد سفارش دین است. «فاقِعٌ لَوْنُها»

2ـ رنگ‌ها، در روحیّه‌ی انسان تأثیر دارند. «لَوْنُها تَسُرُّ النَّاظِرِینَ»

روحیّه‌ی لجاجت باعث می‌شود حقّ بر انسان مشتبه شود!!

و در ادامه داستان در آیه بعد چنین می‌فرماید:

قالُوا ادْعُ لَنا رَبَّکَ یُبَیِّنْ لَنا ما هِیَ إِنَّ الْبَقَرَ تَشابَهَ عَلَیْنا وَ إِنَّا إِنْ شاءَ اللَّهُ لَمُهْتَدُونَ (بقره 70)

(بار دیگر به موسی) گفتند: از پروردگارت برای ما بخواه تا بر ما روشن کند چگونه گاوی باشد؟ زیرا این گاو بر ما مشتبه شده و اگر خداوند بخواهد (با توضیحات تو) حتماً هدایت خواهیم شد.

اعتدال در هر کاری یک ارزش است. گاهی افراد با دیدن نشانه‌ای بسیار ساده، یقین پیدا می‌کنند، ولی برخی با وجود بیان صریح «أَنْ تَذْبَحُوا بَقَرَةً» وسوسه می‌کنند. نباید در بیان‌های روشن و صریح، دچار وسوسه شد.

در حدیث آمده است که پیامبر فرمود: بنی اسرائیل مأمور ذبح یک گاو ساده و معمولی بودند، لکن چون سخت گرفتند و بهانه آوردند، خداوند نیز بر آنان سخت گرفت. (تفسیر نور الثقلین، ج 1، ص 89)

 

پیام‌های این آیه:

1ـ توجّه به مسائل فرعی، انسان را از تمرکز نسبت به مسائل اساسی، باز می‌دارد. «إِنَّ الْبَقَرَ تَشابَهَ عَلَیْنا»

2ـ روحیّه‌ی لجاجت باعث می‌شود حقّ بر انسان مشتبه شود. «إِنَّ الْبَقَرَ تَشابَهَ عَلَیْنا»

3ـ گاهی سۆال برای تحقیق و علم و آگاهی نیست، بلکه نشانه‌ی روح لجاجت و طفره رفتن است. «یُبَیِّنْ لَنا ما هِیَ إِنَّ الْبَقَرَ تَشابَهَ عَلَیْنا»

4ـ رهبران الهی، سعه‌ی صدر دارند و جسارت را به روی خود نمی‌آورند. (کلمه «رَبَّکَ» بجای «ربنا» یک نوع جسارت بود که بارها تکرار شد، ولی حضرت موسی به روی خود نیاورد .)

فرمان ذبح گاو، در تورات به عنوان یک قانون قضایی مطرح شده است و خلاصه‌ی ماجرا از این قرار بوده که مقتولی در بین بنی اسرائیل پیدا شد که قاتل آن معلوم نبود. در میان قوم نزاع و درگیری شروع شد و هر قبیله، قتل را به طایفه و قبیله‌ای دیگر نسبت می‌داد و خود را تبرئه می‌کرد

یهود نسبت به پیامبر خود بی‌ادب بودند!!

و ادامه داستان در آیه بعد:

قالَ إِنَّهُ یَقُولُ إِنَّها بَقَرَةٌ لا ذَلُولٌ تُثِیرُ الْأَرْضَ وَ لا تَسْقِی الْحَرْثَ مُسَلَّمَةٌ لا شِیَةَ فِیها قالُوا الْآنَ جِئْتَ بِالْحَقِّ فَذَبَحُوها وَ ما کادُوا یَفْعَلُونَ (بقره ، 71)

(موسی) گفت: خداوند می‌فرماید: همانا آن گاوی است که نه چنان رام باشد که زمین را شخم زند و نه کشتزار را آبیاری کند. از هر عیبی برکنار است و هیچ لکّه‌ای در (رنگ) آن نیست. گفتند: الآن حقّ (مطلب) را آوردی! پس (چنان گاوی را پیدا کرده و) آن را سر بریدند، ولی نزدیک بود انجام ندهند.

«ذَلُولٌ» به معنای حیوان رام شده، «تُثِیرُ» از «أَثارَةٍ» به معنای شخم زدن، «مُسَلَّمَةٌ» به معنای سالم از هر عیب و نقص عضوی و «شِیَةَ» از «وشی» به معنای خال، و «لا شِیَةَ» یعنی خال یا رگه‌ی رنگ دیگری نداشته باشد.

یهود نسبت به پیامبر خود بی‌ادب بودند، با آنکه خود به دنبال بهانه و راه فرار بودند، وقتی مجبور به انجام فرمان شدند، به موسی گفتند: «الْآنَ جِئْتَ بِالْحَقِّ» حالا حقّ گفتی ؛ گویا قبل از این باطل می‌گفته است.

 

پیام‌های این آیه:

1ـ در اجرای طرح‌ها، عناصر و منابع فعّال و تولیدی و اقتصادی را منهدم نکنید. «لا ذَلُولٌ» ، «وَ لا تَسْقِی»

2ـ آنچه در راه فرمان خدا مصرف می‌شود، باید سالم باشد. «مُسَلَّمَةٌ» در سفر حج نیز زائر خانه خدا باید روز عید قربان، حیوان سالم ذبح کند.

3ـ غرور و هوس، کار را به جایی می‌رساند که انسان هر چه را طبق میل خودش باشد، حقّ می‌داند. «جِئْتَ بِالْحَقِّ»

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 16 فروردین 1393 ساعت: 15:59 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

تحقیق درباره خیام

بازديد: 827

خیام
غیاث الدین ابوالفتح، عمر بن ابراهیم خیام (خیامی) در سال 439 هجری (1048 میلادی) در شهر نیشابور و در زمانی به دنیا آمد که ترکان سلجوقی بر خراسان، ناحیه ای وسیع در شرق ایران، تسلط داشتند. وی در زادگاه خویش به آموختن علم پرداخت و نزد عالمان و استادان برجسته آن شهر از جمله امام موفق نیشابوری علوم زمانه خویش را فراگرفت و چنانکه گفته اند بسیار جوان بود که در فلسفه و ریاضیات تبحر یافت. خیام در سال 461 هجری به قصد سمرقند، نیشابور را ترک کرد و در آنجا تحت حمایت ابوطاهر عبدالرحمن بن احمد , قاضی القضات سمرقند اثربرجسته خودرادر جبرتألیف کرد        . خیام سپس به اصفهان رفت و مدت 18 سال در آنجا اقامت گزید و با حمایت ملک شاه سلجوقی و وزیرش نظام الملک، به همراه جمعی از دانشمندان و ریاضیدانان معروف زمانه خود، در رصد خانه ای که به دستور ملکشاه تأسیس شده بود، به انجام تحقیقات نجومی پرداخت. حاصل این تحقیقات اصلاح تقویم رایج در آن زمان و تنظیم تقویم جلالی (لقب سلطان ملکشاه سلجوقی) بود.

در تقویم جلالی، سال شمسی تقریباً برابر با 365 روز و 5 ساعت و 48 دقیقه و 45 ثانیه است. سال دوازده ماه دارد 6 ماه نخست هر ماه 31 روز و 5 ماه بعد هر ماه 30 روز و ماه آخر 29 روز است هر چهارسال، یکسال را کبیسه می خوانند که ماه آخر آن 30 روز است و آن سال 366 روز است هر چهار سال، یکسال را کبیسه می خوانند که ماه آخر آن 30 روز است و آن سال 366 روز می شود در تقویم جلالی هر پنج هزار سال یک روز اختلاف زمان وجود دارد در صورتیکه در تقویم گریگوری هر ده هزار سال سه روز اشتباه دارد.

بعد از کشته شدن نظام الملک و سپس ملکشاه، در میان فرزندان ملکشاه بر سر تصاحب سلطنت اختلاف افتاد. به دلیل آشوب ها و درگیری های ناشی از این امر، مسائل علمی و فرهنگی که قبلا از اهمیت خاصی برخوردار بود به فراموشی سپرده شد. عدم توجه به امور علمی و دانشمندان و رصدخانه، خیام را بر آن داشت که اصفهان را به قصد خراسان ترک کند. وی باقی عمر خویش را در شهرهای مهم خراسان به ویژه نیشابور و مرو که پایتخت فرمانروائی سنجر (پسر سوم ملکشاه) بود، گذراند. در آن زمان مرو یکی از مراکز مهم علمی و فرهنگی دنیا به شمار می رفت و دانشمندان زیادی در آن حضور داشتند. بیشتر کارهای علمی خیام پس از مراجعت از اصفهان در این شهر جامه عمل به خودگرفت.

دستاوردهای علمی خیام برای جامعه بشری متعدد و بسیار درخور توجه بوده است. وی برای نخستین بار در تاریخ ریاضی به نحو تحسین برانگیزی معادله های درجه اول تا سوم را دسته بندی کرد، و سپس با استفاده از ترسیمات هندسی مبتنی بر مقاطع مخروطی توانست برای تمامی آنها راه حلی کلی ارائه کند. وی برای معادله های درجه دوم هم از راه حلی هندسی و هم از راه حل عددی استفاده کرد، اما برای معادلات درجه سوم تنها ترسیمات هندسی را به کار برد؛ و بدین ترتیب توانست برای اغلب آنها راه حلی بیابد و در مواردی امکان وجود دو جواب را بررسی کند. اشکال کار در این بود که به دلیل تعریف نشدن اعداد منفی در آن زمان، خیام به جوابهای منفی معادله توجه نمی کرد و به سادگی از کنار امکان وجود سه جواب برای معادله درجه سوم رد می شد. با این همه تقریبا چهار قرن قبل از دکارت توانست به یکی از مهمترین دستاوردهای بشری در تاریخ جبر بلکه علوم دست یابد و راه حلی را که دکارت بعدها (به صورت کاملتر) بیان کرد، پیش نهد.

خیام همچنین توانست با موفقیت تعریف عدد را به عنوان کمیتی پیوسته به دست دهد و در واقع برای نخستین بار عدد مثبت حقیقی را تعریف کند و سرانجام به این حکم برسد که هیچ کمیتی، مرکب از جزء های تقسیم ناپذیر نیست و از نظر ریاضی، می توان هر مقداری را به بی نهایت بخش تقسیم کرد. همچنین خیام ضمن جستجوی راهی برای اثبات "اصل توازی" (اصل پنجم مقاله اول اصول اقلیدس) در کتاب شرح ما اشکل من مصادرات کتاب اقلیدس (شرح اصول مشکل آفرین کتاب اقلیدس)، مبتکر مفهوم عمیقی در هندسه شد. در تلاش برای اثبات این اصل، خیام گزاره هایی را بیان کرد که کاملا مطابق گزاره هایی بود که چند قرن بعد توسط والیس و ساکری ریاضیدانان اروپایی بیان شد و راه را برای ظهور هندسه های نااقلیدسی در قرن نوزدهم هموار کرد. بسیاری را عقیده بر این است که مثلث حسابی پاسکال را باید مثلث حسابی خیام نامید و برخی پا را از این هم فراتر گذاشتند و معتقدند، دو جمله ای نیوتن را باید دو جمله ای خیام نامید. البته گفته می شودبیشتر از این دستور نیوتن و قانون تشکیل ضریب بسط دو جمله ای را چه جمشید کاشانی و چه نصیرالدین توسی ضمن بررسی قانون های مربوط به ریشه گرفتن از عددها آورده اند.خیام پس از عمری پربار سرانجام در سال 517 هجری (طبق گفته اغلب منابع) در موطن خویش نیشابور درگذشت و با مرگ او یکی از درخشان ترین صفحات تاریخ اندیشه در ایران بسته شد.

 

تهيه كننده : محمد سليمي

 

 كلاس چهارم 1

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: جمعه 15 فروردین 1393 ساعت: 17:10 منتشر شده است
برچسب ها : ,,
نظرات(0)

سفره هفت سین

بازديد: 419

موضوعتحقيق : سفره هفت سین

آموزگار : جناب آقاي قرآن عجمي

دبستان ولي عصر

كلاس چهارم 1

  

نوروز بزرگترین جشن ملى ایرانیان سابقه اى هزاران ساله دارد. از گذشته هاى دور آریایى هاى ساکن در فلات ایران روز اول سال و آغاز بهار را به برگزارى مراسم ویژه و توأم با سرور و شادمانى اختصاص مى دادند.

در بسیارى از منابع تاریخى آمده است که «سفره هفت سین»  نخست «سفره هفت شین» بوده و بعدها به این نام تغییر یافته است.

شمع، شراب ، شیرینى ، شهد (عسل) ، شمشاد، شربت و شقایق یا شاخه نبات، اجزاى تشکیل دهنده سفره هفت شین بودند. برخى دیگر به وجود «هفت چین» در ایران پیش از اسلام اعتقاد دارند. سخنران جامعه زرتشتى در این باره مى گوید: «در زمان هخامنشیان در نوروز به روى هفت ظرف چینى غذا مى‌گذاشتند که به آن هفت چین یا هفت چیدنى مى گفتند.

بعدها در زمان ساسانیان هفت شین رسم متداول مردم ایران شد و شمشاد در کنار بقیه شین هاى نوروزى، به نشانه سبزى و جاودانگى برسر سفره قرارگرفت. بعد از سقوط ساسانیان وقتى که مردم ایران اسلام را پذیرفتند، سعى کردند که سنت‌ها و آیین‌هاى باستانى خود را هم حفظ کنند.

به همین دلیل، چون در دین اسلام «شراب» حرام اعلام شده بود، آنها، خواهر و همزاد شراب را که »سرکه» مى شد انتخاب کردند و اینگونه شین به سین تغییر پیداکرد.»

فلسفه سفره هفت  سین

در آیین‌هاى باستانى ایران براى هر جشن «خوانی یا سفره ای » گسترده مى‌شد که داراى انواع خوراکى‌ها بود. سفره نوروزى «هفت سین» نام داشت و مى‌بایست از بقیه سفره ها رنگین تر باشد.

سفره هفت سین مــعــمـولاً چـندســاعــت مانــده به زمان تـــحویل ســـــال نو آمـــاده بود و بر صفحه اى بلندتر از سطح زمین چیده مى شد. همچنین میزدپان (MAYZADPAN) به منظور پخش کردن خوراکى‌ها در کنار سفره گماشته مى‌شد. سفره هفت سین نوروزی برپایه عدد مقدس هفت بنا شده بود.   

هفت جزء سفره هفت سین:

سمنو: نماد زایش و بارورى گیاهان است و از جوانه هاى تازه رسیده گندم تهیه مى شود

سیب: هم نماد  مهر و مهرورزی.

سنجد: نماد عشق و دلباختگى است و از مقدمات اصلى تولدو زایندگى. عده اى عقیده دارند که بوى برگ و شکوفه درخت سنجد محرک عشق است! 

سبزه: نماد شادابى و سرسبزى و نشانگر زندگى بشر و پیوند او با طبیعت است.

سماق و سیر :نماد چاشنى و محرک شادى در زندگى به شمار مى روند. اما غیر از این گیاهان و میوه هاى سفره نشین، خوان نوروزى اجزاى دیگرى هم داشته است: دراین میان « تخم مرغ» نماد زایش و آفرینش است و نشانه اى از نطفه و نژاد. «آینه» نماد روشنایى است و حتماً باید در بالاى سفره جاى بگیرد. «آب و ماهى» نشانه برکت در زندگى هستند. ماهى به عنوان نشانه اسفندماه بر سفره گذاشته مى شود.

سکه: که نمادى از خیر و برکت و درآمد است.

شاخه هاى سرو، دانه هاى انار، گل بیدمشک، شیر نارنج، نان و پنیر، شمعدان و... را هم مى توان جزو اجزاى دیگر سفره هفت سین دانست.

«کتاب مقدس» هم یکى از پایه هاى اصلى سفره هفت سین است و براساس آن هرخانواده اى به تناسب مذهب خود، کتاب مقدسى را که قبول دارد بر سفره مى گذارد.

چنانچه مسلمانان قرآن، زرتشتیان اوستا و کلیمیان تورات را بر بالاى سفره‌هایشان جاى مى‌دهند.

 

بر سر سفره هفت سین زرتشتیان درکنار اسپند و سنجد، « آویشن» هم دیده مى شود که به گفته موبد فیروزگرى خاصیت ضدعفونى کننده و دارویى دارد و به نیت سلامتى و بیشتر به حالت تبریک بر سر سفره هفت سین گذاشته مى شود.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: جمعه 15 فروردین 1393 ساعت: 17:09 منتشر شده است
برچسب ها : ,,
نظرات(0)

ليست صفحات

تعداد صفحات : 51

شبکه اجتماعی ما

   
     

موضوعات

پيوندهاي روزانه

تبلیغات در سایت

پیج اینستاگرام ما را دنبال کنید :

فرم های  ارزشیابی معلمان ۱۴۰۲

با اطمینان خرید کنید

پشتیبان سایت همیشه در خدمت شماست.

 سامانه خرید و امن این سایت از همه  لحاظ مطمئن می باشد . یکی از مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه   09159886819  در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما  فرستاده می شود .

درباره ما

آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس