پروژه و تحقیق رایگان - 778

راهنمای سایت

سایت اقدام پژوهی -  گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان

1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819  -  صارمی

2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2  و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی  (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .

3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل http://up.asemankafinet.ir/view/2488784/email.png  را بنویسید.

http://up.asemankafinet.ir/view/2518890/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%D8%A2%D9%86%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%86.jpghttp://up.asemankafinet.ir/view/2518891/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA%20%D8%A8%D9%87%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA.jpg

لیست گزارش تخصصی   لیست اقدام پژوهی     لیست کلیه طرح درس ها

پشتیبانی سایت

در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا  پیام بدهید
آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet

علل میل به تقلب در کودکان

بازديد: 253

یکی از مسائل مهم مورد بحث و مورد ابتلای مدارس و خانواده ها، مسأله تقلب کردن کودکان است. تقلب موضوعی است که در آن کودک شدیداً تحت فشار اطرافیان، قرار می گیرد. زمانی هم ممکن است موانع و برخوردها با کودک به گونه ای باشند که طفل از این صدمات و فشارها آسیب دیده و یا سر از انحراف و لغزش درآورد.

 

تقلب چیست؟ تقلب رفتاری است غیرصادقانه، طی طریقی است به غیر از شیوه شرافتمندانه، و رسیدن به واقعیت و حقیقتی است غیر از طریق مشروع و نشان دادن خود با چهره ای وارونه و غیرصحیح. تقلب نوعی دزدی است، منتها دزدی در مال نیست، بلکه دزدی رتبت و مقام و موقعیت و از این قبیل است. بر اثر آن آدمی سعی دارد چیزی را از آن خود کند که شرعاً یا عرفاً از آن او نیست و در تملک آن موقعیت و مقام راه شرافتمندانه را طی نمی کند. تقلب در حقیقت کوتاهترین راهی است که آدمی برای طریق و رسیدن به مقصود خود انتخاب می کند و سعی دارد با میان بُر زدن به جایی برسد که دیگران در سایه کوشش ها و تلاش های مداوم بدان جا می رسند.

کودکان دیگر در سایه درس خواندن و رنج بردن به قبولی می رسند و او بدون کار و تلاش و زحمت. اساس موضوع این است که برخی از افراد در عین تنبلی و در عین احساس عقب ماندگی ظرفیت تحمل محرومیت را ندارند و می خواهند هرچه زودتر و سریعتر به درجه و موقعیتی برسند که دیگر افراد عادی از آن برخوردارند. اینان خود را دوست دارند و نمی خواهند گرد و غباری بر چهره شان از این بابت بنشیند. نمی خواهند سر و گردنی کوتاهتر از دیگران داشته باشند. اگرچه ظرفیت و تحمل روحی دیگران را ندارند.

● علل و عوامل تقلب در کودکان

دلایل متعددی برای تقلب در کودکان وجود دارد کودکان کوچک تر دوست دارند برنده باشند و مهم نیست که چگونه. حتّی یک بچّه پنج ساله نیاز به درستکار بودن را حس می کند و در عمق وجودش دوست دارد چیزی را که می خواهد، بدون تقلب به دست آورد. بعضی از کودکان که قبول شکست برایشان مشکل است، در بازی ها برای برنده شدن تقلّب می کنند و به طور حق به جانبی کودکان دیگر را از اینکه در آن بازی ضعیف هستند، محکوم می کنند. یکی از علل عمده تقلب در کودکان انتظارات بیش از حد والدین از فرزندانشان است. بچّه ها وقتی در مقابل انتظارات بی مورد پدر و مادر قرار می گیرند، گاهی مجبور می شوند تمایلات و احتیاجات خود را در مقابل آنچه والدین می خواهند فدا کنند و تسلیم نظریات والدین شوند. انتظارات بیجای پدر و مادر سبب شکست بچّه ها در انجام کارهای معینی می شود. پدر و مادر انتظار دارند که کودک در درس ریاضی یا علوم نمره عالی به دست آورد ولی او نمی تواند نمره عالی در این درس ها کسب کند، درنتیجه دچار شکست می شود و از ترس اینکه والدین او را با بچّه های دیگر مقایسه کنند و نسبت به او بی مهری نشان دهند، ممکن است به تقلب مبادرت ورزد.

یکی دیگر از علّت های تقلب در کودکان کثرت سرگرمی های آنهاست. برخی از کودکان به علت خوبی وضع زندگی و رفاه نسبی از وسایل و اسباب بازی بسیاری برخوردارند. وضع تفریحات، گردش ها و مسافرت های والدین آنها فوق العاده است. دائماً اشتغال به بازی و تفریح دارند و همه اوقاتشان به این امور می گذرد و دیگر وقت و فرصتی برای کار و تلاش و درس باقی نمی ماند. بدین نظر در هنگام امتحان برای آنها امکان موفقیت و احساس کفایت نیست و یکی از راه های مقابله با آن تقلب است و چنین کودکی خود را ناگزیر از آن می بیند.

ناآگاهی کودکان نسبت به عمل تقلب یکی دیگر از علل تقلب است و این واقعیت مسلمی است که در رابطه با کودکان خردسال می توانیم ذکر کنیم.

برخی از کودکان تن به تقلب می دهند و واقعیت این است که آنها متقلّب نیستند. در عالم باصفای خود اگر چیزی را نمی دانند از دیگری کمک می گیرند و حتّی در جلسه امتحان بدون اینکه ترس و وحشتی به خود راه دهند، به صورت طبیعی به دست دیگری نگاه می کنند. شما این حالت را در کودکان کلاس اوّل و در آنها که بسیار خردسال اند نیکو ملاحظه می کنید، و طبیعی است که با تذکری آنها را باید به وضع کار و برنامه آگاه کرد.

تنبلی و تن پروری کودکان هم می تواند یکی از علل روی آوردن آنها به تقلب باشد. کودکانی که در طول سال تحصیلی درس نخوانده و راه تن پروری در پیش گرفته اند، در حین امتحان دچار مخمصه و دشواری عظیم خواهند شد و برای نجات خود از وضع و موقعیتی که در آن اند می کوشند تن به تقلب دهند. عده این گونه دانش آموزان در بین افراد متقلّب اندک نیست.

اغلب متقلبان کسانی هستند که آمادگی و شرایط لازم را برای کسب موقعیت موردنظر به دست نیاورده اند. از دیگر عواملی که می تواند باعث روی آوردن کودک به تقلب شود، می توان به این موارد اشاره کرد:

روش تدریس نامناسب معلّم و سخت گیری وی در نمره دادن، انتقام گرفتن از معلّم مستبد و خشن، دشواری سؤالات امتحانی، هرج ومرج در کلاس و مدرسه، ترس از مردودی، اشتغال کودک به کار، مسئولیت نشناسی و حادثه جویی کودک، عقب ماندگی ذهنی و درسی کودک، تفوق طلبی، حفظ آبرو و وسوسه شدن کودک.

نتیجه اینکه، معلّمی که مطالب درسی و یادگیری را متناسب با توانایی ها و رغبت های گوناگون تنظیم می کند، بی شک از تعداد و فراوانی تقلب در کلاس خویش به طرز چشمگیری می کاهد. بسیاری از مواقع کودکان نمی دانند درسی که می خوانند چگونه می تواند برای آنان مفید باشد. بنابراین کوتاه ترین راه را برای گرفتن نمره قبولی طی می کنند. در کلاس هایی که خسته کننده و یا پرتنش است یا تأکید فریاد روی فراگیری مواد درسی گذاشته می شود که ارزش آن درس ها در ذهن دانش آموز مورد تردید است، طبیعی است که باید انتظار تقلب بیشتری را در بین این کودکان داشت. انتظار بیش از حد والدین از دانش آموزان نه تنها نتیجه مثبتی نخواهد داشت بلکه صدمات روحی و روانی جبران ناپذیری بر آنها وارد خواهد کرد. اگر برای والدین تنها نمره ۲۰ مورد قبول باشد و نه کمتر، آنها ممکن است برای برآوردن تقاضای والدین خود، دست به عمل خطای تقلّب بزنند و یا با مشکلات متعدد دیگری مواجه شوند و سلامت جسمی و روانی آنها به خطر افتد.

غلامرضا آتش دامن ـ کارشناس علوم تربیتی   

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 12 اردیبهشت 1394 ساعت: 14:35 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,
نظرات(0)

شخصیت فرزندان خود را به خاطر نمره ضعیف تخزیب نکنید

بازديد: 131

دریافت کارنامه تحصیلی معمولا برای دانش‌آموزان و والدین آن‌ها با اضطراب و دلهره همراه است و این استرس در میان دانش‌آموزانی که به هردلیل امتحان خود را باموفقیت برگزار نکردند، بیشتر دیده می‌شود. بدون شک همه دانش‌آموزان در امتحانات نتایج دلخواه و مناسب را بدست نمی- آورند و علت این مساله نیز به عوامل مختلفی بستگی دارد. ویژگی‌های فردی دانش‌آموز، عوامل آموزشگاهی، خانوادگی و اجتماعی می‌تواند در نحوه نتیجه‌گیری دانش‌آموز موثر باشد اما برخی از والدین بدون توجه به این مسایل، نتایج ضعیف درسی فرزندان خود را بر نمی‌تابند و پس از اطلاع از نمرات ضعیف فرزند خود، به آن‌ها برچسب‌های ناروایی می‌زنند. زدن برچسب نه تنها هیچ کمکی برای پیشرفت تحصیلی دانش‌آموز نمی‌کند بلکه در اغلب موارد دانش‌آموز را از اشتیاق ادامه تحصیل و کسب موفقیت درسی هم باز می‌دارد. صدور کارنامه‌های دانش‌آموزان دوره‌ابتدایی و بعداز آن دوره راهنمایی چند روز دیگر آغاز می‌شود و باتوجه به سنین دانش‌آموزان یاد شده، نحوه برخورد با نتایج تحصیلی این گونه دانش‌آموزان ضروری به نظر می‌رسد. یک برخورد نامناسب می‌تواند همه تلاش‌های والدین، معلمان و مسوولان مدرسه را باناکامی روبه‌رو کند و به یقین این نتیجه مورد نظر هیچ یک از عوامل یاد شده نیست. کارشناسان تربیتی به خانواده‌ها توصیه می‌کنند که هنگام دریافت کارنامه دانش‌آموزان و اطلاع از نمرات ضعیف فرزندان خود، مواظب روح و روان آن‌ها باشند و از سخت‌گیری و بی‌احترامی نسبت به آن‌ها پرهیز کنند

 

* مواظب شخصیت فرزند خود باشید. به او برچسب‌هایی نظیر تنبل، کودن، بی عرضه و غیره نزنید بلکه با تاکید بر نقاط مثبتش در وی انگیزه فعالیت ایجاد کنید. 

* در هنگام دریافت کارنامه، بهتر است او را در موقعیت‌هایی قرار دهیم که فعالیت‌هایش توام با موفقیت و تجربه‌های شیرین باشد.

* همواره سعی کنید توانمندی‌های او را مد نظر قراردهید نه ضعف‌های او را.

 * به تفاوت‌های فردی فرزندتان توجه کنید، مبادا او را با دیگران مقایسه کنید بلکه تنها می‌توانید نمرات او را با یکدیگر مقایسه کنید.

* توقع و انتظار از فرزندتان در حد توانایی‌هایی او باشد.

 * وقتی نمرات فرزندتان ضعیف است تنها او را مقصر ندانید و این پرسش‌ها را از خود بپرسید که آیا الگوی تلاش و جدیت برای او بوده‌اید؟ آیا جریان تحصیل او را پیگیری کرده‌اید؟ آیا محیط خانه برای درس خواندن آماده بود؟ آیا دوستان او را می‌شناسید؟ و آیا ضعف جسمانی و بیماری نداشت؟

 * چنانچه نمره خوب یا نسبتا خوب در کارنامه وجود دارد به آن اشاره کنید. اگر همه نمرات درسطح پایین است باز می‌توانید از نمرات دیگر بالاتر اشاره کنید و سپس علت ضعیف بودن نمرات را از فرزند خود جویا شوید و به به فرزندتان بگویید چه کمکی از دست ما بر می‌آید.

* با یکدیگر همه راه‌های ممکن را بررسی کنید و به او اطمینان دهید که شما حامی او هستید، او را دوست دارید. * اگر بعداز بررسی علل، درصدد رفع ضعف خود است، تا آن‌جا که امکان دارد شرایط فعالیت را برای او آماده کنید و به فرزند خود قوت قلب دهید و متذکر شوید که هنوز دیر نشده‌است.

 * با نگاهدقیق به کارنامه نمرات درس‌های مختلف را با میانگین درس‌های کلاس مقایسه کنید و نمرات خوب و خوب‌تر را مورد توجه قرار دهید و برای تلاشی که در کسب آن‌ها صورت گرفته وی را تحسین کنید.

 * با کمک و تمایل فرزند خود،برنامه‌ای برای آمادگی و مرور درس‌های تجدیدی برای او تنظیم‌کنید تا دانش‌آموز از هم‌اکنون به فکر امتحانات مجدد (شهریور ماه) باشد.

 * عدم موفقیت دانش‌آموز در درس‌ها نباید سبب محرومیت اواز تفریح، مسافرت، گردش با دوستان و استراحت شود بلکه باید برای همه کارهای او برنامه‌ریزی کرد زیرا فرزند شما به همه آن‌ها نیاز دارد.

* فراموش نکنیم که دانش‌آموز ناموفق نیز مانند سایر دانش‌آموزان حدود ۹ ماه تلاش کرد و برای موفقیت در امتحانات و ورود به سال تحصیلی آینده، نیاز به گردش و تفریح و استراحت کافی دارد.

 

 * بامشاورمدرسه نیز مشورت کنید تا شمارا در پیداکردن بهترین راه‌حل و علت مشکل یاری کند

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 12 اردیبهشت 1394 ساعت: 14:31 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,
نظرات(0)

آیا کوچک شدن مغز به معنی کم‌هوش شدن است؟

بازديد: 219

رسانه آمریکایی «نشنال پابلیک ریویو» (ان‌پی‌آر) روز دوم ژانویه مطلبی را در سایت خود منتشر کرد با عنوان «مغزهای ما دارد آب می‌رود. آیا داریم احمق‌تر می‌شویم؟»

نویسنده این مقاله پیرامون واقعیت علمی کوچک شدن تدریجی مغز نوع بشر با دانشمندان سخنی داشته‌است بدین مضمون:

در بسیاری موارد بشر می‌کوشد تا به ابعاد بزرگ‌تری دست پیدا کند اما این در مورد مغز صادق نیست و در این مورد بزرگ شدن مترادف با بهتر شدن نیست. حتی دانشمندان اینک خلاف این روند را بیان می‌کنند و می‌گویند با تکامل انسان در طول تاریخ، مغز انسان هم در واقع کوچک‌تر شده‌است.

کوچک‌تر شدن اندازه مغز به عنوان یک واقعیت تکاملی از جمله باعث تعجب کاتلین مک‌آلیف، نویسنده متون علمی شده‌است.

وقتی که خبرنگار سایت شبکه رادیویی «ان‌پی‌آر» این مطلب را برای او توضیح داد خانم مک‌آلیف با تعجب گفت که تا کنون فکر می‌کرده مغز انسان به تدریج در حال بزرگ شدن است.

کاتلین مک‌آلیف الان دریافته‌است که این ماجرا تا ۲۰ هزار سال پیش درست بوده اما از آن زمان مغز نیاکان ما جریان معکوسی را طی کرده و به مرور کوچک‌تر شده‌است و این روند کوچک‌تر شدن هم‌چنان هم ادامه دارد.

انسان‌های اولیهٔ گونه کرومَنیون که نزدیک به ۲۰ تا ۳۰ هزار سال پیش در اروپا زندگی می‌کردند بزرگترین اندازه مغز را در میان گونه‌های انسان در طول تاریخ دارا بوده‌اند و مغز انسان امروزی از آن زمان ۱۰ درصد کوچک‌تر شده‌است که به گفته مک‌آلیف این یعنی تقریباً به اندازه یک توپ تنیس.

متخصصان هنوز درباره علل و پیامدهای این روند تکاملی مطمئن نیستند. برخی بر این باورند که این روند می‌تواند جریانی رو به کم‌هوشی باشد. دیوید گیری، یک دانشمند روان‌شناسی «شناخت»، در این زمینه استدلال می‌کند که همزمان با پیچیده‌تر شدن جامعه انسانی، افراد برای بقا و تولید نسل به اندازه انسان‌های قدیمی نیازی به استفاده از هوش خود ندارند.

اما همه پژوهشگران هم به این اندازه بدبین نیستند. برایان هِیر، از مردم‌شناسان «مؤسسه علوم مغزی دانشگاه دوک» آمریکا بر این باور است که کاهش اندازه مغز در واقع یک امتیاز تکاملی است.

مغز اهلی

برایان هیر می‌گوید که کوچک‌تر شدن مغز نشانه اینست که انتخاب طبیعی در انسان به سوی خشونت‌گرایی کمتر می‌رود یا به عبارت دیگر مدارا و تسامح در نوع بشر رو به افزایش است.

او می‌افزاید زمانی که روند تکاملی و گزینش طبیعی یک گروه به سوی خشونت کمتر پیش می‌رود، این گروه را می‌توان یک جامعه «اهلی» نامید.

نگاهی به بدن شماری از گونه‌های اهلی از جانوران از جمله میمون، سگ یا بوقلمون نشان‌دهنده رشد برخی از ویژگی‌های جسمانی در آنها است. از جملهٔ این روندها می‌توان به استخوان‌بندی سبک‌تر و باریک‌تر، پیشانی صاف و سرانجام مغز کوچک‌تر اشاره کرد.

تمرکز پژوهش‌های برایان هیر بر شامپانزه‌های معمولی و شامپانزه‌های کوتوله یا همان بونوبوها قرار گرفته‌است. این جانوران از نظر تکاملی همانندی بسیاری با انسان دارند ولی از نظر جسمانی بسیار متفاوت از یکدیگر هستند. مغز بونوبوها از شامپانزه‌ها کوچک‌تر و هم‌چنین پرخاشگری آنها از شامپانزه‌ها کمتر است.

هر دو جانور دارای قدرت شناخت و توان حل مشکلات‌اند. به گفته هیر شامپانزه‌ها در صورتی که نیاز به کار گروهی باشد از عهده چاره‌یابی بر نمی‌آیند اما بونوبوها توانایی این کار را دارند.

به گفته او: به هنگام کم بودن خوراکی‌ها و سخت بودن مسئله تقسیم خوراک، بونوبوها قادر به حل این مشکل هستند اما شامپانزه‌ها زمانی که در همان موقعیت قرار می‌گیرند از همکاری و مشکل‌گشایی سر باز می‌زنند، با وجودی که راهش را هم می‌شناسند.

هیر این نکته را می‌پذیرد که روند کاهشی مغز انسان می‌تواند نشانه‌ای از روند تکاملی در راستای کندذهنی باشد اما مسئله مهم‌تر شناختی است که با بررسی این روند نسبت به نوع بشر پیدا می‌کنیم. مقایسه تکامل انسان با تکامل دیگر جانوران به دست یافتن به درک بهتری از وضعیت انسانی کمک می‌کند.

این دانشمند می‌گوید: «خوبی مطالعه سرشت جانوران و انسان این است که با استفاده از این مطالعات می‌توانیم راهکارهایی یا طرح‌هایی را برای تعامل با جنبه‌های منفی‌تر خود پیدا کنیم.»

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 12 اردیبهشت 1394 ساعت: 14:29 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,
نظرات(0)

اصل مقدمه گویی در آموزش

بازديد: 137

به طور کلی باید بدانیم که هر درس بدون توجه به ماده، موضوع و کلاس درس مربوطه، بر یک عده اصول روان شناختی مبتنی است و میزان موفقیت معلم در تدریس یا آموزش با مقدار اطلاعات و تجارب علمی وی درباره این اصول، رابطه مستقیم دارد. این اصول عبارتند از: 

۱) مقدمه

۲) مراجعه به درس قبلی

۳) ماده یا موضوع درسی (معلومات)

۴) روش تدریس پرسش و پاسـخ

۵) دانش آموزان و وضع عمومی کلاس

۶) انضباط

۷)وسایل کمک آموزشی

۸) خلاصه درس

۹) کاربرد آموخته ها

۱۰) آمادگی معلم یا تهیه طرح درس

۱۱) امـــتــحان یا ارزشــیابی

۱۲) گزارش وضع تحصیلی

۱۳) شخصیت معلم

که ما در اینجا به بحث مقدمه یعنی موضوع نخست می پردازیم.

 

 

● مقدمه:

در بحث از قانون های یادگیری به این نتیجه می رسیم که انسان مطلب تازه را وقتی بهتر و آسانتر یاد می گیرد که آمادگی لازم (بدنی، ذهنی، عاطفی، اجتماعی و تجربی) را داشته باشد یعنی هم خود را نیازمند یادگیری احساس کند و بتواند یاد بگیرد و هم میان تجربه های قبلی و موضوع تازه ارتباط برقرار شود. به همین سبب تدریس هر موضوعی با یک مقدمه آغاز می شود و در آن باید به نکات زیر توجه نمود.

الف) هدف:

معلم در بیشتر درس ها برای اینکه دانش آموزان را از فضای بازی به فضای درس بکشاند، از لحاظ روانی یا ذهنی برای موضوع درسی جدید آماده شان کند و دقتشان را برانگیزد و بی اختیار به درس جدید توجه نمایند، به مقدمه چینی می پردازد.

ب) انواع مقدمه:

مقدمه ممکن است به چند شکل باشد: گفتن داستانی که برای دانش آموزان تازگی دارد به شیوه جذاب و جالب. یا طرح چند پرسش با نشان دادن تصویر، نقشه یا نمونه ای که محور بحث یا مجموعه ای از پرسش ها باشند. با استفاده از یک رویداد فعلی واقعی مانند باریدن باران یا برف، پوشیدن لباس نو، صدای یک گربه یا سگ، آمدن یک دانش آموز جدید و... یا با یادآوری خاطرات دانش آموزان از روندهای تحصیل یا جشن و یا استفاده از حوادث سیاسی یا اجتماعی که در شهر، کشور و یا جهان اتفاق افتاده اند و...

پ) شرایط مقدمه:

مقدمه باید کوتاه باشد زیرا وسیله است نه هدف و مدت آن به نظر معلم بستگی دارد. همچنین باید آسان و مفهوم و با سطح سنی و ذهنی دانش آموزان متناسب باشد؛ بر تجارب و اطلاعات قبلی آنان مبتنی باشد؛ دقت و توجه آنان را برانگیزد و برای آموختن موضوع جدید تشویق نماید. ضمناً مقدمه هر درس باید طبیعی و به جا باشد بطوری که دانش آموزان آن را نامربوط به موضوع درس تلقی نکنند. در بحث از مقدمه درس یادآوری چند نکته زیر ضروری است: موفقیت بیشتر درس ها بر همان دقیقه های نخست شروع درس، شکل مقدمه، روش اجرای مقدمه و نتیجه ای که دانش آموزان از آن می گیرند بستگی دارد و اگر معلمی در این مرحله، توفیق پیدا نکند نه تنها در خود آن درس موفقیتی نخواهد داشت بلکه در سایر درس هایش نیز اثر منفی خواهد گذاشت و این خطر بسیار مهم برای معلم وجود دارد که دانش آموزان او را به عنوان معلم ضعیف بشناسد و تغییر و تعدیل این شناخت هم بسیار دشوار است. گاهی ممکن است نیازی به مقدمه نباشد زیرا ماهیت موضوع به مقدمه احتیاج ندارد که در این صورت معلم می تواند مستقیماً به موضوع درس وارد شود به عبارت دیگر، معلم است که باید نیاز یا بی نیازی به مقدمه درس را تشخیص دهد و خود را مقید و محدود نسازد چنان که بارها اشاره خواهد شد همه فعالیت های معلم به این هدف متوجه هستند که دانش آموزان به سرعت و سهولت و در کمترین مدت، بیشترین تجارب را یاد بگیرند.معلم موفق کسی است که می تواند مقدمات جالبی به ابتکار شخصی تهیه کند و از ذکر مقدمه های کلاسیک (قدیمی) یا سنتی که غالباً خشک و ملال انگیز هستند، بپرهیزد.

● مراجعه به درس قبلی:

الف) هدف:

معلم در آغاز درس ناگزیر است به درس قبلی مراجعه کند تا از میزان و کیفیت یادگیری دانش آموزان آگاه شود و درس جدید را برپایه محکمی قرار بدهد بخصوص که در بیشتر درس ها موضوع ها کاملاً به هم پیوستگی دارند و دانش آموزان باید این پیوستگی و وحدت را دریابند. علت اینکه دانش آموزان و حتی دانشجویان ما کمتر نظام و وحدت فکری دارند و نمی توانند مطالب مختلف را به هم ارتباط دهند غالباً به همین سبب است. مثلاً دانش آموزان می کوشند که هیچ لغتی یا کلمه ای را در درس املا غلط ننویسند ولی در درس انشا به درست نویسی لغات چندان توجهی ندارند زیرا در نظر ایشان املا و انشا دو درسی با دو موضوع جدا و مستقل از هم هستند.

ب) شرایط:

معلم در این مرحله از تدریس باید نکات زیر را مورد توجه قرار دهد: هدف معلم از مراجعه به درس گذشته تنها پی بردن به کمیت معلومات قبلی دانش آموزان نیست بلکه می خواهد میزان درک و فهم آنان را نسبت به موضوع درس گذشته دریابد و برایش روشن شود که آن موضوع تا چه اندازه جزئی از شخصیت آنها شده است، یا به قول معروف، چقدر توانسته اند آن موضوع یا مطلب را هضم کنند که در این رابطه باید به نکات ذیل توجه کرد:

ـ باید به نکات مهم درس قبلی مراجعه شود نه جزییات آن.

ـ باید روابط و موارد تشابه درسی قبلی با درس جدید توضیح داده شوند.

ـ معلم در ضمن مراجعه به درس قبلی باید دانش آموزان ضعیف یا آنهایی را که خوب مطالعه نکرده اند بشناسد و به نقاط ضعف آنها پی ببرد تا بتواند آن ضعف را جبران کند و آنان را به پای همکلاسانشان برساند.

ـ مراجعه به درس قبلی خود باید توجه دانش آموزان را نسبت به آن برانگیزد و به آمادگی آنها برای آموختن درسی جدید کمک کند.

● ماده یا موضوع درسی (معلومات)

الف) انواع:

ماده یا موضوع درسی (یعنی معلومات) در یکی از سه گروه زیر می باشد:

ـ معلومات برای دانش آموزان تازگی دارند و معلم برای نخستین بار آنها را مطرح می کند.

ـ دانش آموزان در درس قبلی آن را آموخته اند و معلم به آن معلومات مراجعه می کند و با روش نو آنها را عرضه می نماید.

ـ دانش آموزان، افکار و عقایدی دربارة ماده یا موضوع علمی در زندگی روزانه خود کسب کرده اند و معلم به تصحیح و تکمیل و تنظیم آنها می پردازد.

ب) شرایط:

ماده درس باید از لحاظ کمی با سن زمانی و عقلی دانش آموزان متناسب باشد و معلم در آماده ساختن موضوع درس باید به معلومات اساسی لازم برای دانش آموزان توجه نماید و نیز تفاوت های فردی میان دانش آموزان را در نظر بگیرد.

درس جدید معلم باید عین آنچه در کتاب درسی یا کتاب معلم آمده است، نباشد بلکه بر منابع موثق علمی جدید مبتنی باشد، و نیز مطالب آن چنان با هم پیوستگی داشته باشد که وحدت و کلیت منظم را نشان بدهند. ماده علمی باید صحیح و از اوهام و اشتباهات بدور باشد. گاهی ممکن است درس خسته کننده یا خشک باشد ولی دقت در انتخاب مسائل و تنظیم آنها در یک قالب فکری جامع، درس را نشاط انگیز می نماید. ترتیب معلومات یا مطالب درس باید منطقی، روان شناختی و یا حاوی هر دو باشد. منظور از تربیت منطقی این است که مطالب ار لحاظ پیرایش و تکامل در نظر انسان، به هم مربوط باشند به عبارت دیگر، ماده یا موضوع درسی برپایه تربیت تکاملی، تدریس شود مثلاً تدریس جغرافیا را با تعریف آن و چگونگی گسترش این علم آغاز کنند.

● آمادگی قبلی معلم و شاگرد برای درس:

معلم و شاگرد بیش از آنکه درس آغاز شود و قبل از آنکه شاگرد سؤالی مطرح سازد، در مورد درس و سؤال خود دقت و تامل نمایند و آن را آماده سازند تا از شتابزدگی و لغزش و تصورات و واژگونی درک و فهم مصونیت داشته باشند.

▪ مقدمه یا معرفی:

هر عمل فکری از جایی آغاز می شود که معلم احساس کند دانش آموزان توانایی اجرای آن را دارند یا لازم است آن را بیاموزند معلم می تواند مهارت را در درسی مقدماتی به مدت سی تا پنجاه دقیقه معرفی کند؛ البته مدت زمان واقعی به توانایی دانش آموزان و تبحر آنان در مهارتهای پیش نیاز و پیچیدگی مهارت معرفی شده بستگی دارد. هدف مقدمه، معرفی اجزاء یا عناصر اصلی مهارت فکری جدید است.

اگر مهارت معرفی شده، مهارتی اساسی و مهم باشد، معلم باید به طور مستقیم آن را آموزش دهد؛ البته نباید فقط به معرفی و ارائه یک الگوی عملی طراحی شده اکتفا کند بلکه با راهنمایی مناسب فرصت یا فرصتهایی را برای درگیر شدن دانش آموزان با موضوع فراهم نماید.

زمانی که معلم در یک درس یا در موقعیت آموزشی خاصی احساس کند دانش آموزان باید بهتر از گذشته قادر به تفکر باشند به آموزش مهارت تفکر می پردازد. زمان و محتوای مورد نیاز برای آموزش این مهارت به پیچیدگی مهارت، توانایی و تجارب گذشته دانش آموزان بستگی دارد.

▪ انواع مقدمه:

برای تدریس درس، مقدمه های بی شماری وجود دارد که در اینجا به پنج نمونه معمول اشاره می شود:

الف) مقدمة مروری:

این نوع مقدمه، نگرشها، مهارتها و دانش پیشین را مرور می کند بدون داشتن یک چنین مقدمه ای هیچ جرقه یا تکانی برای علاقه مند کردن فراگیرندگان به درس وجود نخواهد داشت.

ب) مقدمة موضوعی:

این نوع مقدمه ارجاعاتی به وقایعی دارد که به تازگی اتفاق افتاد و در خبرها و مطبوعات و رادیو و تلویزیون آمده است. این مقدمه باید حتماً به رخدادهایی اشاره کند که در چند روز اخیر در مراکز و محیط های گوناگون روی داده است. مقدمه های عنوانی پیوند نزدیکی میان کلاس و دنیای خارج از کلاس ایجاد می کنند. چنین مقدمه هایی به سادگی قابل طرح و ارائه هستند و نشان می دهند که معلم در جریان وقایعی که در خارج از کلاس اتفاق می افتد قرار دارد.

پ) مقدمه روایتی:

در این نوع مقدمه ها، از تجارب عمومی برای تصویر کردن یک اصل استفاده می کنند گاهی لازم است قیاسی نیز صورت گیرد. این عمل وام گرفتن اندیشه ای از رشته ای و به کار بردن آن در زمینه دیگر است. مقدمه های روایتی روشنگر موضوعات هستند و از آنجا که چنین مقدمه ای تا حدی مشکل است باید موارد قبلاً تعیین و برای کلاس آماده شوند.

ت) مقدمه تاریخی:

مقدمه تاریخی نوعی از مقدمه است که در آن، از رخدادهای تاریخی استفاده می شود. تاریخ منبع فوق العاده ای برای مقدمه یا شروع درس است و منبع تغذیة پایان ناپذیری برای این منظور به شمار می رود. ممکن است مقدمه های تاریخی فریبنده باشند، به این سبب، باید محتاطانه از آنها استفاده کرد.

استفاده زیاد از مقدمه های تاریخی سبب خستگی می شود.

هـ) مقدمه شوک آور:

این مقدمه، محرکی بسیار قوی است و برانگیزانندة علاقه و جلب کننده توجه است. آغاز کردن درس با این روش، فراگیرندگان را با واقعیت رودررو می کند اما از مقدمه های شوک آور باید با احتیاط استفاده کرد. زیرا فراگیرندگان را می ترسانند و سطح اضطراب آنان را بالا می برند. اگر شوک وارده زیاد باشد، دانش آموزان در برگشتن به حالت اولیه و آماده شدن برای توجه به درس با مشکل مواجه خواهند شد صرف نظر از نوع مقدمه هایی که به کار گرفته می شود لازم است مقدمه در جایی پایان یابد. نقطه ای که مقدمه خاتمه می یابد پیکره اصلی درس شروع می شود و ضرورت دارد که در مقدمه، اهداف درس فهرست وار ذکر شود و منظور از اهداف مورد نظر نیز بیان گردد.

● نتیجه گیری

 

هر معلم یا مدرس برای تدریس خود در ابتدای تدریس از مقدمه گویی استفاده کند خیلی بهتر است و نتیجه می دهد ولی اگر استفاده نکند و معلم بدون مقدمه وارد بحث اصلی درس شود دانش آموز چه می داند این موضوع درس در چه مورد است و چرا باید یاد بگیرد و سؤالات دیگر...ولی در استفاده از مقدمه گویی نباید زیاد مقدمه طولانی و نباید کوتاه باشد بلکه باید طوری استفاده شود که دانش آموز بداند موضوع درس چیست. چرا که مقدمه هدف نیست بلکه یک وسیله برای یادگیری دانش آموزان است.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 12 اردیبهشت 1394 ساعت: 14:27 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,,
نظرات(0)

آموزش وپرورش و بُعد سیاسی توسعه

بازديد: 241

اغلب در کشورهایی که سطح سواد و آگاهی عمومی پایین است، ساختار حکومت، نظامی و استبدادی است. عکس این حالت نیز مصداق دارد. یعنی در کشورهایی که حاکمان مستبد و خود کامه، حکمروایی می کنند، مردم از سطوح علمی و سواد پایینی برخوردارند. اشاره به این نکته از این حیث ضروری بود چون توسعه در نظام سیاسی بسته و آمرانه، شدنی نیست. احمد بیرشک می گوید: «کسانی که می خواهند قومی را راد و آزاده و آزاد ببار آورند، دست به دامن تعلیم و تربیت میزنند؛ و کسانی هم که می خواهند برمردمی چشم بر حکم و گوش بر فرمان حکومت کنند، بهتر از تعلیم و تربیت وسیله ای پیدا نمی کنند.»)        

 

 

اگر آموزش و پرورش سواد علمی و آزادمنشی را نگستراند؛ فرهنگ مطالعه نهادینه نمی شود، مطبوعات و رسانه های نوشتاری تقویت نمی شوند و در نتیجه مشارکت سیاسی به تأخیر می افتد. آموزش و پرورش، تضمین کننده آزادی است. آزادی نیاز به محافظت دارد. یک مشتق این حفاظت ها، به تعبیر آمارتیاسن در کتاب توسعه به مثابه آزادی، «حفاظت اجتماعی» نام دارد.

«در جوامعی که با سلطه نامحدود اداره می شوند، آموزش وپرورش مانند هر چیز دیگر کاملا برنامه ریزی و تنظیم می شود و به صورت یکسان در می آید. همه جزئیات آن معین می شود… گردانندگان این جامعه ها، آموزش و پرورش را از دیدگاه علمی _صنعتی به ویژه از دیدگاه روانشناسی چون دستگاهی ماشینی سازمان می دهند. به طور کلی کاهش دادن آموزش و پرورش به جریانی که انسان را به صورت یک ابزار سودمند و فرمانبر در می آورد، انگیزه ای است برای شرکت در قدرتی که نوید یک آینده با شکوه را می دهد. این نوید، توده ها را برآن می دارد که خود را به امواج بسپارند و در راه انجام کار فداکنند. هم دیگران را به صورت وسیله و ابزار درآورند و هم خود به صورت ابزار درآیند. به نظر آنان آنچه مهم است، بنای عظیم انسانیت است. بنایی که به خیال خود می سازند. فرد و شخصیت اهمیتی ندارد. این ها عوض کردنی هستند. اینان را باید به حسب نیروی حیاتی، توانایی هوشی، مهارت های فنی و به حسب کارایی شان ارزیابی کرد. این ها مصرف کردنی هستند و پس از آنکه بی مصرف شدند، می توان به کنارشان نهاد...»

جان دیویی در کتاب مهم خود با عنوان «دموکراسی و آموزش و پرورش» می گوید: دموکراسی، تنها یک روش سیاسی برای اداره جامعه نیست بلکه بیش از هرچیز، یک روش زندگی است. دموکراسی سیاسی را باید تنها به چشم وسیله نگریست نه هدف؛ وسیله ای که بتواند دموکراسی را به صورت یک روش زندگی درآورد ... دموکراسی تنها در سرزمین هایی به نابودی گرایید که طبعی فقط سیاسی داشت و به گوشت و خون مردم وبه زندگی روزانه آنان راه نیافته بود… من برآنم که دموکراسی سیاسی نامطمئن خواهد بود، مگر آنکه خوی دموکراسی به اندیشه وکردار و به بافت زندگانی مردم راه یابد»

از نظر برخی دیدگاهها؛ دموکراسیِ پایدار عمدتاً در جوامع و کشورهای توسعه نیافته ایجاد نمی شود چراکه این کشورها قبل از پرداختن به مسائلی همچون دموکراسی و فرایندهای مربوط به آن، نیازمند بسترهای فرهنگی دموکراسی هستند. نظام سیاسیِ مشارکت گریز از زمینه های اجتماعی و فرهنگی افرادی مشارکت گریز و ناآشنا با حقوق مدنی و اجتماعی خود بر می خیزد. البته طبیعی است که عوامل تسهیل کننده نظیر آزادی بیان، انتخابات آزاد، نقد و نظر، برابری و ... نیز اهمیت دارند اما چگونه می شود مردم آموزش ندیده، ناآگاه و یا کم آگاه، توان و امکان شناخت و استفاده از حقوق خود را داشته باشند؟

انسان در بستر آموزش و کسب تجربه، قابلیت های درونی خود را بارور می سازد و این قابلیت های بروز یافته، نابرابری، استبداد و انحصار را پس می زند. شاید منطقی ترین و معتدل ترین پاسخ این باشد که جوامع استبداد زده ای که دائماً استبداد را در دامن خود می پروانند، برای رهایی از وضعی که بدان دچارند یک راه حل کوتاه مدت اما ناپایدار و یک راه حل اساسی پیش رو دارند؛ اولی حذف مستبد و دومی اصلاح فرهنگ مستبد خیز.

دیکتاتوری، ریشه های اجتماعی دارد. در تاریخ مبارزات ملت ها بسیار به چشم می خورد که چگونه توان و انرژی یک ملت و حتی رهبران جنبش ها صرف مبارزه با معلول می شود تا علت. دیدگاه ِتوسعه انسانی، حقوق بشر و آزادیهای دمکراتیک را یکی از پیش شرط های توسعه می داند. مردم تنها با وجود آزادیهای دمکراتیک است که می توانند در تصمیم گیریهای اجتماعی شرکت کنند و به نیروی تغییر بدل شوند و در جامعه تأثیرگذار باشند.

مرتضی نظری (mortezanazari)

 

منابع:ـ نظری، مرتضی، آموزش و پرورش و توسعه انسانی، انتشارات سپیده تابان، تهران ۸۸۹۶۲۹۴۹- ۸۸۹۶۹۳۶۴

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 12 اردیبهشت 1394 ساعت: 14:25 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,
نظرات(0)

ليست صفحات

تعداد صفحات : 1554

شبکه اجتماعی ما

   
     

موضوعات

پيوندهاي روزانه

تبلیغات در سایت

پیج اینستاگرام ما را دنبال کنید :

فرم های  ارزشیابی معلمان ۱۴۰۲

با اطمینان خرید کنید

پشتیبان سایت همیشه در خدمت شماست.

 سامانه خرید و امن این سایت از همه  لحاظ مطمئن می باشد . یکی از مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه   09159886819  در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما  فرستاده می شود .

درباره ما

آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس