پروژه و تحقیق رایگان - 61

راهنمای سایت

سایت اقدام پژوهی -  گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان

1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819  -  صارمی

2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2  و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی  (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .

3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل http://up.asemankafinet.ir/view/2488784/email.png  را بنویسید.

http://up.asemankafinet.ir/view/2518890/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%D8%A2%D9%86%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%86.jpghttp://up.asemankafinet.ir/view/2518891/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA%20%D8%A8%D9%87%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA.jpg

لیست گزارش تخصصی   لیست اقدام پژوهی     لیست کلیه طرح درس ها

پشتیبانی سایت

در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا  پیام بدهید
آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet

تحقیق درباره روز ملی شدن صنعت نفت

بازديد: 530
تحقیق درباره  روز ملی شدن صنعت نفت

۲۹اسفند، روز ملی شدن صنعت نفت

 

سایت علمی و پژوهشی آسمان : قانون ملی شدن صنعت نفت در واقع پیشنهادی بود که به امضای همه اعضای کمیسیون مخصوص نفت در مجلس شورای ملی ایران در ۱۷اسفند ۱۳۲۹به مجلس ارائه شد و مجلس سنا نیز این پیشنهاد را در ۲۹اسفند ۱۳۲۹تصویب کرد و پیشنهاد قانونی شد.

زمانی که اولین چاه نفت در ایران در بیش از یکصد سال قبل در منطقه مسجد سلیمان در استان خوزستان توسط یک شرکت انگلیسی کشف شد، دولت وقت ایران هیچ آگاهی و درکی از این اتفاق مهم نداشت. اما کاشفان آن به خوبی می‌دانستند به چه ثروتی در ایران دست یافته‌اند و پایه‌های استعمار خود در ایران را با قراردادهای استثماری استخراج، تولید و فروش نفت خام ایران بنا نهادند. شرکت‌های خارجی سال ها سرمایه مردم ایران را به تاراج بردند و دولت‌های وقت ایران هیچ‌گونه تلاش و توجهی برای احقاق حقوق مردم انجام ندادند.

دکتر «محمد مصدق» نخست‌وزیر وقت و مبارز راه ملی شدن نفت ایران، حرکت بزرگی را در کشور آغاز کرد که سنگ بنای تفکر اقتصاد «بدون نفت» بود. وی در شهریورماه سال ۱۳۲۰و سقوط رضاخان، در انتخابات دوره چهاردهم مجلس وقت، بار دیگر به مجلس راه یافت. شرایط بین‌المللی در این دوره، به نحوی بود که کشورهای مختلف به ویژه روسیه، انگلیس و آمریکا با پیشنهادهایی به دولت ایران، خواستار کسب امتیاز نفتی بودند و از آنجا که انگلیس، امتیاز بهره‌برداری از منابع نفت جنوب کشور را در اختیار داشت، روس‌ها درصدد کسب امتیاز منابع نفتی شمال و آمریکایی‌ها نیز به دنبال امتیاز نفت، در ایران بودند.

حرکت ملی شدن صنعت نفت در شرایطی شکل گرفت که ایران بزرگترین تولیدکننده نفت خام خاورمیانه بود و پس از آمریکا، ونزوئلا و شوروی سابق؛ چهارمین تولیدکننده معتبر نفت خام دنیا محسوب می‌شد.

در انتخابات مجلس شانزدهم با همه تقلبات و مداخلات شاه و دربار، مصدق در دور دوم انتخابات، به مجلس راه یافت و در این دوره طرح «ملی شدن صنعت نفت» به رهبری وی در مجلس تصویب شد. قانون ملی شدن صنعت نفت در واقع پیشنهادی بود که به امضای همه اعضای کمیسیون نفت در مجلس شورای ملی ایران در ۱۷اسفند سال ۱۳۲۹به مجلس ارائه شد.

کمیسیون نفت، کمیسیونی بود که در اول تیرماه ۱۳۲۹در دوره شانزدهم مجلس شورای ملی ایران برای رسیدگی به لایحه نفت (معروف به لایحه گس-گلشائیان) تشکیل شد. همین کمیسیون پیشنهاد ملی شدن صنعت نفت را در اسفند ۱۳۲۹به مجلس ارائه داد.

 

سرانجام با تلاش‌های دکتر مصدق و همراهان وی، ماده واحده ملی شدن صنعت نفت در روز ۲۴اسفند ماه سال ۱۳۲۹در مجلس شورای ملی مطرح و در روز ۲۹اسفندماه همان سال به تصویب رسید. مجلس سنا نیز این پیشنهاد را در ۲۹اسفند ۱۳۲۹تصویب کرد و پیشنهاد به قانون تبدیل شد.

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 22 اردیبهشت 1397 ساعت: 18:13 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,,
نظرات(0)

تحقیق با موضوع خوارج، زمینه پیدایش و ویژگیها

بازديد: 61
تحقیق با موضوع خوارج، زمینه پیدایش و ویژگیها

تحقیق رایگان سایت علمی و پژوهشی آسمان , تحقیقات دانش آموزی ، فرهنگیان و دانشجویان اقدام پژوهی گزارش تخصصی

خوارج

خوارج، زمینه پیدایش و ویژگیها

پیدایی خوارج در عرصه فرقه های مذهبی، یکی از تحولات مهم سیاسی و فکری در تاریخ اسلام است.در حقیقت ظهور این گروه، سمبل گرایش افراطی جهان اسلام در عرصه سیاست و اندیشه می باشد .فرقه ای که در طی دو تا سه قرن با بکارگیری دیدگاههای افراطی خود کوشید تا جایی در حوزه سیاست به دست آورد اما درست به دلیل همین افراط گرایی خود، قادر به، به دست آوردن امتیازی نشد.سؤال مهم این است که چگونه چنین جریانی پدید آمد؟ به طور کلی باید گفت، زمانی که اختلافاتی در جامعه اسلامی پدید آمد، مواضع مختلفی در برخورد با مسائل مورد اختلاف اتخاذ شد.برخی ازمواضع جنبه اصولی، و مواضع دیگر، در محدوده افراط و تفریط بود.اگر ما انحراف ناکثین و قاسطین را از جریان اسلامی جدا کنیم، در برابر آن موضع قعود از ناحیه کسانی چون عبد الله بن عمر و سعد وقاص و عده ای دیگر، نوعی برخورد تفریطی به حساب می آید.در کنار آن، برخورد امام، واقع بینانه و اصولی بود.در مقطعی که این حرکت، به دلیل مخالفت بخشی از مردم، نتوانست راه طبیعی خود را دنبال کند، گرایش افراطی خود را آشکار کرد.این گرایش باید در برابر همه جریانات می ایستاد.جدای از قاسطین و در برابر حرکت اصولی امام چنین موضعی هر لحظه به افراط بیشتر می گرایید و مجبور بود تا همه مخالفان را با انگ کفر از جبهه خود جدا کرده به توجیه جهاد خود با آنها بپردازد.

گرایش به افراط در میان خوارج، تنها معلول جریانات فکری و سیاسی نبود، بلکه جنبه های اجتماعی و روانی خاص خود را داشت.برای فهم شرایطی که سبب شد تا اصولا چنین انشعابی در جامعه ایجاد شود باید به چند نکته توجه کرد:

1 در طی سالهایی که مهاجران بدوی عرب به عراق آمده بودند، هر بار، با شرکت در فتوحات، پیروزیهای چشمگیری را به دست آورده و غنایم بیشماری را تصاحب کرده بودند.جبهه ای که در برابر آنها قرار داشت، جبهه کفری که جنگ با آنها مشروع و به سادگی توجیه پذیر بود .آنها حق محض و جبهه مقابل باطل محض بود.برپایی جنگ جمل، نخستین اقدامی بود که ضمن آن مسلمانان با همکیشان خود درگیر می شدند.در این جنگ با وجود پیروزی غنیمتی وجود نداشت و این مسأله برای قبایل مزبور ایجاد مشکل کرد.سؤال آنها این بود که چگونه ممکن است ریختن خون کسی روا باشد اما گرفتن مال او ناروا؟ (36) این مشکل در همان جمل خود را نشان داد و به طور طبیعی سبب شد تا برداشت اولیه بدویان مسلمان، از جهاد و نیروهایی که در برابر آنها قرار می گیرند دستخوش تغییر و دگرگونی شود.اشکال مزبور را خوارج در ضمن اعتراضات خود بر امام علی (ع) آورده بودند.همین مسأله بعدها باعث شد تا خوارج حد وسطی برای کفر و ایمان باقی نگذارند (مثلا فاسق غیر مؤمن و کافر، و یا حتی فاسق مسلمان)، بلکه کار را یکسره کرده عده ای را (که تنها شامل خودشان بود) مؤمن و گروه مقابل را کافر بخوانند، کافری که ریختن خونش حلال و برداشتن اموالش هم مجاز است. مشکل دیگر، برخاسته از دلایل شورش بر عثمان و در نهایت کشته شدن او بود .خلیفه مزبور متهم به بدعتهای مذهبی شده و مواضع او سبب شده بود تا دو برداشت متفاوت از اسلام در میان مخالفان و موافقان او ایجاد شود.چنین امری، تا پیش از آن سابقه نداشت .در اصل، این اقدام سبب شد تا ذهنیت یکنواختی که از لحاظ دینی در میان مسلمانان وجود داشت، دچار دگرگونی شده و شبهاتی در این باره که «اسلام درست کدام است» بوجود آید.آشکار است که خود این مسأله مواضعی را در برابر خود می طلبید که به ناچار در دو دایره افراط و تفریط خودنمایی می کرد.کشته شدن عثمان سبب شد تا رهبری دینی جامعه از دست حکومت خارج شده و در دست افرادی بیفتد که شخصا مدعی دین شناسی بودند.یکی از این طوایف «قراء» کوفه و شام (37) بودند که به اتکای همین قرآن خواندن، از شرکت در جنگ خودداری کرده، میانه دو سپاه ایستادند تا ببینند کدام گروه بر حق است! دست قراء در تحولات که به پیدایش خوارج منتهی شده و حتی حضور شماری از آنها در میان خوارج، نشان از همین نکته دارد.همچنین از مواضع استقلال گرایانه شاگردان عبد الله بن مسعود سخن گفته شده است که حاضر به تبعیت از امامت جامعه نبودند.آنها ناظر بودند که خود عبد الله در برابر عثمان موضع گرفته و با ندادن اجازه برای خواندن نمازش به عثمان، مشروعیت او را زیر سؤال جدی قرار داده بود.خوارج با انکار امامت، نشان دادند که از همین نکته متأثر شده اند.یعنی معتقدند که خود باید درباره دین و حتی سایر امور سیاسی خود تصمیم بگیرند و اصولا نیازی به امام ندارند.توجیه ظاهری این امر این بود که قرآن آنها را از داشتن امام بی نیاز می کند.این برخاسته از نگرش افراطی قراء بود که خود را برتر از دیگران دانسته و راه خویش را درست تر تشخیص می دادند.

3 مشکل غلبه قبایل بر حاکمیت مرکزی، امری نیست که بشود به سادگی از آن گذشت.تبلور این امر، یکی در آن بود که قبایل از سلطه قریش خشنود نبودند.حتی همین مقدار که امام را پذیرفتند، از آن روی بود که امام خود در برابر قریش بود نه در کنار آن.این از سخنان امام بخوبی روشن است.امام قریش را دشمن خود می دانست. (38) اما درنهایت قبایل عراق، حاضر به پذیرش امام هم نبودند، زیرا کینه های آنها شدیدتر از آن بود که بتوانند کسی را به هر روی نسب به قریش ببرد بپذیرند.فراموش نکنیم که خوارج فرقه ای بودند که شرط قریشی بودن را در خلافت نمی پذیرفتند.گذشت که یکی از عوامل شورش بر عثمان، نگرانی قبایل عراق و مصر از سلطه بی چون و چرای قریش بویژه، امویان، بر مقررات مسلمانان و مخصوصا امور مالی آنان بود.ساختار قبیله ای در جامعه جدید اسلامی، قوت خود را حفظ کرده بود.در سالهای نخست، غلبه قدرت مرکزی با استفاده از دین، معیارهای قبیله ای را تا حدودی تحت الشعاع قرار داده بود.اما اکنون با فروکش کردن فتوحات، قبایل عراق متوجه خود شده و پس از شورش بر عثمان، بر قدرتشان افزوده شد.وقتی بتوان خلیفه ای را به دلیل تخلفاتی که مرتکب شده از میان برداشت، می توان در برابر خلیفه بعدی نیز ایستاد و او را تهدید به قتل کرد.این امری بود که امام علی (ع) در معرض آن بود.او به عراق آمد تا شورش پیمان شکنان را سرکوب کند، طبعا نیازمند نیروی قبایل کوفه بود.آنان در خاموش ساختن فتنه به او کمک کردند و پس از آن، رؤسای قبایل که نفوذ شایانی در قبیله خود داشتند، از این قدرت خویش به عنوان اهرم، در برخورد با امام بهره گرفتند.این امر قدرت مرکزی را تضعیف کرده و در نهایت باعث شکست آن در برابر دشمن شامی شد.در جنگ صفین، هر قبیله بطور منظم با حفظ ساختار قبیله ای خود در برابر دشمن می ایستاد.ترکیب جمعیتی کوفه نیز از بدو تأسیس بر همین اساس بود.نفوذ رؤسای قبایل بسیار گسترده بوده و حکم دولت در دولت را داشت.سرکشی قبایل در برابر دو خلیفه نخست سابقه ندارد.عثمان نیز به همان سابقه، در برابر این قبایل ایستادگی کرد.اما کشته شدن او نشان داد که در برابر قبایل شکست خورده است.باید دانست که این وضعیت در خلافت امام علی (ع) تکرار شد.زمانی که قرآن ها بر سر نیزه رفت، اشعث بن قیس رئیس قبیله کنده گفت: باید در پی اشتر بفرستی تا از جنگ باز ایستد در غیر این صورت همانطور که عثمان را کشتیم، تو را نیز خواهیم کشت. (39) همو و کسانی که بعدا در شمار خوارج در آمدند، امام را مجبور کردند تا ابو موسی اشعری را به نمایندگی خود بپذیرد. (40) جمعی دیگر که به نام «قراء» شناخته می شدند و در جریان قتل عثمان نیز تحت همین عنوان تشکلی داشتند، در برابر علی (ع) ایستادگی کرده از وی خواستند تا خواسته سپاهیان شام را در دعوت به قرآن بپذیرد.آنان که بعدها در شما خوارج در آمدند، تهدید کردند، در صورتی که خواست آنها را نپذیرد، او را همچون عثمان خواهند کشت. (41) بدین ترتیب حکمیت بر امام تحمیل شد و امام به دفعات، مکره شدن خود را بر این امر یادآور می شد، (42) و مشکل کار خود را این می دانست که لا أمر لمن لا یطاع. (43) ابن ابی الحدید تصویر جالبی از قوت یافتن قبایل در کوفه در ایام پایانی خلافت علی علیه السلام دارد.آنگاه که مردی از منازل قبیله خود خارج می شد، به میان خانه های قبیله دیگر می رفت و فریاد زده از قبیله خود استمداد می طلبید.هدف او ایجاد آشوب و فتنه بود.افراد قبیله ای که در میان آنها بود، بر او یورش می بردند و او را کتک می زدند.او به میان قبیله اش باز می گشت و این را به شری بزرگ تبدیل می کرد، شری که در آن شمشیرها از نیام برکشیده شده و جنگ برپا می شد. (44) خود امیر مؤمنان نیر «کبراء» و بزرگان قبایل را پایه های عصبیت و ارکان فتنه معرفی می کردند . (45) بعد از آن، امام درگیر با این قبایل شد.گروههایی از اعراب عراق در برابر او ایستادند، اینان همان خوارج بودند که نه تنها در برابر وی ایستادند، بلکه پس از آن حضرت، فرزند وی امام حسن (ع) نیز به تصور آن که به خواهش آنها در جنگ با معاویه بی توجهی کرده مجروح کردند.

4 همه این مسائل در منطقه ای رخ می داد که از پیش از اسلام، افکار و اندیشه های مختلف مسیحی، زردتشتی، مزدکی و انواع گرایشات مسیحی و یهودی وجود داشته و این در آشفتگی های فکری موجود در این دیار تأثیر مهمی داشت.این عجیب نیست که عمده گرایشات فرقه ای در عراق پدید آمده و حتی در میان سنیان، گرایشات مختلف کلامی و فقهی محصول تلاش علمی شهرهای عراق است.در این زمینه، شام به هیچ صورتی با عراق قابل قیاس نیست.در برابر، شام تحت کنترل امویان، راه بی فراز و نشیبی را مطابق آنچه امویان تبلیغ می کردند، برگزید.این امر سبب شد تا شام بدون دردسر برای خود و حاکمان، بر عراق سلطه یافته و این پیروزی را مدیون همین اتحاد خود بود.باید به این نکته نیز توجه داشت که آن اندازه که از اصحاب به عراق آمدند، به شام نرفتند.این مسأله در ایجاد جریانات مختلف و معارض در عراق بی تأثیر نبوده است.

5 مفهوم مهمی که می تواند از این آشفتگی های فکری و سیاسی خبر دهد مفهوم فتنه است که هر گروهی از آن به نفع خود بهره می برد.مخالفان امام علی (ع) در جنگ آن حضرت با ناکثین معتقد بودند که این جنگ چیزی جز فتنه نیست.آنها معتقد بودند که در فتنه «عبد الله مقتول» باش نه «عبد الله قاتل» . (46) از دید امام علی (ع) عنوان «فتنه» به معنای آشفتگی در اوضاع سیاسی و عدم تبعیت از خلیفه رسمی مسلمانان بود.از کاربرد فتنه در نهج البلاغه، به دست می آید که امام جریانات برپاکننده جمل، صفین و نهروان را اهل فتنه نامیده (47) و از کسانی که در آن سوی قرار داشتند خواسته است تا در فتنه همانند بچه شتر باشند که نه طاقت باردهی دارد و نه پستان شیرده، (48) این بدان معنا است که عدم تبعیت از امام، توسط یک گروه شورشی، فتنه نام دارد. (49) مفهوم مشابه آن «شبهه» است، جایی که حق و باطل با یکدیگر آمیخته شده و ناشناخته می ماند . (50) بدین ترتیب، باید جنگ جمل و صفین را یکی از اساسی ترین رخدادهایی دانست که در افکار سیاسی مسلمانان اثر گذاشته و به دلیل شبهاتی که بعدها به وجود آمده، کار ارزیابی برای توده های مسلمان را دشوارتر کرده است.پیدایش شبهه و فتنه، تأثیر مهمی در پیدایش فرقه های افراطی داشته، کسانی که می کوشیدند تا با ایجاد خط کشیهایی صریح، کار را یکسره کرده جامعه را از فتنه بدر آورند.در واقع بکار بردن مفاهیم دو پهلو، کار را دشوارتر می کرد .استفاده افراطی از مفهوم کفر برخاسته از همین ضرورت بود.

5 مشکل اصلی در پیدایش این گروه، مبتنی بر دو مفهوم مترتب بر هم بود.نکته اول آنکه «حکم» تنها در انحصار خداوند است و واگذار کردن حکمیت به «رجال» نادرست است.نکته دوم این که، این نادرستی امر ساده ای نیست بلکه در حد «کفر» است و کسانی که حکمیت را به «رجال» واگذار کردند «کافر» شدند.این کفر ابتدا درباره امیر مؤمنان (ع) مطرح شد، با این تصور همان طور که طبیعی بود عثمان نیز باید کافر شناخته می شد.طلحه و زبیر نیز از آن در امان نماندند.بدین ترتیب مفهوم «کفر» نقش مهمی در اندیشه آنان به خود اختصاص داد .

در ارتباط با مسأله «لا حکم الا لله» مشکل معنا کردن حکم بود.از قراین چنین بدست می آید که آنها «حکم» را «حاکم» معنا کرده اند.نتیجه این امر آن بود که نه تنها حکمیت ابو موسی اشعری و عمرو بن عاص رد شد بلکه درباره وجود «حاکم اسلامی» نیز تردید شد.چنین امری غیر طبیعی به نظر می آمد اما اظهار شد و در همان زمان مورد انکار امیر مؤمنان (ع) قرار گرفت .امام فرمود: آنان می گویند: به امارت نیازی نیست در حالی که مردم، به «امام» نیازمندند، امام پاک و یا حتی ناپاک، این سخن، [لا حکم الا الله ] کلام حقی است که آنان اراده باطل از آن می کنند. (51) آیا ممکن است تصور خوارج درباره عدم نیاز به امام، برخاسته از روح قبیله گرایی و اعرابی گرایی آنان باشد؟ باید دانست که آنان استدلالات قرآنی داشتند، جز آنکه برداشتهای عجولانه و در اصل نشأت گرفته از روحیه خشن آنها، سبب دور افتادن از معانی مورد توافق همگان از این آیات بود. (52) خوارج در دوره امامت امام علی (ع)، فرصت ارائه دیدگاههای دیگر خود را نداشتند.اما بعدها در زمینه مسایل سیاسی و خصوص مسأله امامت، دیدگاههای نوینی را مطرح کردند.گفتنی است که عقیده آنان در زمینه «کفر» چنان تأثیر عمیقی در مباحث کلامی گذاشت که تمامی فرقه های اسلامی را تا قرنها، در تعریف دقیق ایمان و کفر به واکنش واداشت.افراط خوارج در تعمیم مفهوم کفر، سبب شد تا همه گروهها در این باره اظهار نظر کنند.یکی از این گروهها مرجیان بودند که گفتند امکان تبیین دقیق حق و باطل برای آنان وجود نداشته و همه را باید مسلمان و مؤمن دانسته و نزاع شیعی و عثمانی و نیز قضاوت درباره کسانی که گناه کبیره مرتکب می شوند را به خدا واگذار کرد.شاعر مرجئی، ثابت قطنه می گوید:

نرجی الأمور إذ کانت مشبهة*و نصدق القول فیمن جار او عندا (53)

اموری که شبه ناک باشد [به خدا] وا می گذاریم و درباره کسی که ستم کرده و یا عناد ورزید به درستی حکم می کنیم.این جریان کوشید تا همه گروههای مخالف را مسلمان دانسته، و بدین ترتیب از اختلافات بکاهد.

جنگ با خوارج اقدام ساده ای نبود.بیشتر خوارج، از قراء و کسانی بودند که به ظاهر اهل قرآن و نماز بوده و رهبر آنها، عبد الله بن وهب، به ذو الثفنات (کسی که آثار سجده بر پیشانی دارد) شهرت داشت.با این حال امام از همه آنان زاهدتر بود، لذا به راحتی توانست مردم کوفه و شیعیان خویش را برای جنگ با آنها متقاعد کند.نظر امام درباره خوارج، در خطابه های متعددی آمده است.در میان این سخنان یک نقل جالب وجود دارد.از امام درباره خوارج پرسیدند: آیا خوارج کافرند؟ امام فرمودند: آنها از کفر فرار کرده اند.مجددا سؤال شد: آیا آنان منافق هستند؟ امام فرمود: منافقان خدا را جز اندک یاد نمی کنند، در حالی که اینان صبح و شام خدا را می خوانند.سؤال شد: پس اینها چه گروهی هستند؟ امام فرمود : گروهی که گرفتار فتنه شده، و پس از آن کور و کر شده اند. (54) امام علی (ع) نقل می کند که زمانی رسول خدا (ص) فرمود: «ای علی! پس از من، مردم به مالهای خود فریفته شوند و به دین خویش بر خدا منت نهند.رحمت پروردگار آرزو کنند، و از سطوت او ایمن زیند.حرام خدا را حلال شمارند.با شبهتهای دروغ و هوسهایی که به غفلت در سر دارند .می را نبیذ گویند و حلال پندارند.حرام را هدایت خوانند و ربا را معاملت دانند.» امام افزود: از رسول خدا (ص) پرسیدم: آن زمان، آن مردم را در چه پایه نشانم؟ از دین برگشتگان یا گرفتار فتنه شده ها؟ رسول خدا (ص) فرمود: فتنه. (55) شاید همین سخن رسول خدا (ص) سبب شده بود تا ذهنیت امام درباره فتنه آن چنان قوی شود که به حق جریانات مقابل خود را فتنه بداند.خوارج خود قدرت درک این معنا را نداشتند.انتظار آنها این بود که همه یا مؤمنند یا کافر.

به هر روی، شاید به دلیل زهد و عبادتی که خوارج از خود نشان می دادند، مبارزه باآنان مشکل تر بود، اما فتنه معاویه به مراتب از آنها قوی تر و سهمگین تر می بود.لذا امام در جای دیگری فرمود: «من چشمه فتنه را فرو نشاندم و کسی جز من دلیری این کار را نداشت، آنگاه که موج تاریکی آن برخاسته بود، و گزند همه جا را گرفته بود...هان، فتنه ها چون روی آورد، باطل را به صورت حق آراید، و چون پشت کند، چنان که هست نماید.فتنه ها چون روی آرد، نشاسندش، و چون بازگردد، دانندش.چون بادهای گرد گردانند، به شهری برسند و شهری را واگذارند.همانا، ترسناکترین فتنه ها، در دیده من، فتنه فرزندان امیه است، که فتنه ای است سر در گم و تار.» (56) به همین دلیل بود که امام از شیعیان خود خواستند تا پس از وی، نیروی خود را در جنگ با خوارج تلف نکنند: «لا تقتلوا الخوارج من بعدی، فلیس من طلب الحق فأخطأه کمن طلب الباطل فأدرکه» ، (57) پس از من خوارج را نکشید، چه آن که به طلب حق در آید و راه خطا پیماید، همانند آن نیست که باطل را طلبد و بدان دست یابد.مقصود امام از گروه دوم کسی جز معاویه و شامیان نبود .سخن امام درباره خوارج آن بود که مپندارید که خوارج از میان رفتند، بلکه «نطفه هایند در پشتهای مردان و زهدانها مادران.هرگاه مهتری از آنان سر برآرد، از پایش در اندازند چندان که آخر کار مال مردم ربایند و دست به دزدی یازند.» (58) خوارج بر جای ماندند.آنها به شهرهای دور دست پناه برده و به بهانه کفر همه جا غارت می کردند .عاقبت نیز سر از سجستان در آورده و در شمار کسانی که خود را عیار می نامیدند، در آمدند .

نکته ای که درباره خوارج و دیگر افراطیها صادق است آن که ممکن است آرمانهای آنان، از جهاتی والاتر بنمایاند، اما نحوه عملکرد به گونه ای است که توده های مردم نمی توانند با آنان سر سازگاری داشته باشند.نفس این مسأله که آنها هر مرتکب کبیره ای را کافر قلمداد کنند، امری است جامعه، نمی تواند پذیرای آن باشد.حتی معتزلیان نیز که در این مسأله با افراطی کمتر، مرتکب کبیره را نه مؤمن و نه کافر، بلکه فاسق می دانستند، نتوانستند در توده های مردم نفوذ یابند.ظاهری نگری و حرکت قشری یکی از ویژگیهای دیگر خوارج است.آنها از قاریان قرآن و حتی برخی عباد کوفه بودند.چنین قشری از جامعه همیشه از این ناحیه که گرفتار خطر تندروی و افراط شوند در تهدید هستند.

 

 

 

 

گرایش های عمده فکری سیاسی مسلمانان در تاریخ و جهان اسلام و ایران

چکیده:دانش سیاسی در تاریخ و جهان اسلام و ایران، از حیث روند زمانی، دو سیر کی را از ابتدا تاکنون طی نموده است:یکی سیر حیات تفکر سیاسی، در طول قرون اولیه و میانی یعنی تا اواخر قرن ششم هجری. دیگر سیر تجدید حیات تفکر سیاسی مربوط به قرون متأخر و زمان معاصر.هر یک از این دو سیر، دارای چند مرحله اصلی هستند.اندیشه و دانش سیاسی در دوران شکوفایی خوش به ویژه طی قرون میانی، از حیث گستره و عمق، به چهار گرایش عمده تقسیم می گردد:

1.گرایش فلسفی سیاسی؛2.گرایش علمی سیاسی؛3.گرایش فقهی سیاسی؛4.گرایش فنی(عملی)سیاسی.

مقاله حاضر به بررسی گذرای چیستی و اهم مسایل هر یک از این گرایش های گوناگون اندیشه و دانش سیاسی می پردازد.همچنین پیشینه، پیدایی و سیر تحولات آنها را روشن می نماید.کما اینکه پیشتازان، بنیان گذاران و پیروان و شخصیت های شاخص هر گرایش و آثار برجسته در این زمینه ها را معرفی می کند.در عین حال به ساختار دانش سیاسی متشکل از گرایش های چهارگانه مزبور می پردازد.ساختاری بسان یک نظام علمی واحد و فرابردی به هم پیوسته که از تعامل ذهن و نظر با عین و عمل سیاسی حاصل می گردد.

 

 

پیش درآمد

دانش و اندیشه های سیاسی مسلمانان، در روند تحولات خویش در تاریخ اسلام و گستره جهان اسلام و ایران، دو سیر کلی را از ابتدا تاکنون از سر گذرانده است:

یکی سیر حیات تفکر سیاسی

دیگری سیر تجدید حیات تفکر سیاسی

سیر حیات تفکر سیاسی در میان مسلمین، از همان ابتدای ظهور اسلام و بویژه شروع نهضت اسلامی و تشکیل امت، دولت و نظام سیاسی اسلام آغاز شد.این تفکر پس از دوران رسالت، با طرح دو نظریه خلافت و امامت توسط اهل سنت و شیعه وارد مرحله نوینین گردید.این سیر در فرآیند تحولی خود با طی سه مرحله اصلی تا قرون هفتم و هشتم هجری تداوم یافت.به تعبی عبد الکریم شهرستانی در کتاب ملل و نحل خویش، اساس و محور اندیشه ها و اختلاف آرا در این میان، از همان ابتدا همواره بحث امامت و خلافت بود، بدین ترتیب که نخست موضوع بحث بر سر اشخاص بود و کم کم وارد اصول گردید. (1) به تعبیری این سیر را می توان گذار از عمل به نظر تا رسیدن به عمیق ترین و عالی ترین مراتب اندیشه ورزی و انتزاعات ذهنی دانست.کما اینکه سیر تجدید حیات تفکر سیاسی، در ایران و جهان اسلام که پس از گذشت چندین قرن از واپسین بالندگی های اندیشه سیاسی، بار دیگر آغاز شد، اندیشه بازگشت به اسلام و عمل بدان است.این سیر نیز تاکنون طی سه مرحله اصلی؛یعنی مرحله بازخیزی و اصلاح گری سیاسی، مرحله بازگشت و انقلاب مشروطیت و مرحله بازسازی و انقلاب اسلامی پیش آمده است.اواخر دوران صفویه در ایران را می توان سرآغاز این سیر دانست.این زمان توجه و آگاهی مسلمانان به عقب ماندگیهای خویش بویژه در مقایسه با کشورهای غرب و در مواجهه با استعمار، نفوذ و سلطه گری آنها شروع می شود.اساس و محور این سیر، خودآگاهی و بازگشت به خویشتن اسلامی مسلمانان در جهت اصلاح گری و انقلاب سیاسی، در مقابله با استبداد و عقب ماندگی داخلی از یک سوی و نیز سلطه و نفوذ خارجی از سوی دیگر می باشد.

مراحل سه گانه سیر حیات تفکر سیاسی نیز، بترتیب شامل اهم موارد زیر هستند:

1.مرحله شکل گیری اندیشه سیاسی؛

2.مرحله شکوفایی؛

3.مرحله پس از شکوفایی؛

مرحله شکل گیری اندیشه سیاسی، پس از دوران رسالت و بویژه از زمان جانشینی یا خلافت و امامت آغاز شد و با طی چندین دوره به سر حد نهایی خویش در اواسط قرن دوم هجری رسید.در دوره نخست، بحث بر سر رهبری سیاسی اشخاص بویژه خلافت ابوبکر یا امام علی(ع)بود؛آن هم در حد اتخاذ مواضع و اعلام آن در طرفداری یا مخالفت با این یا آن شخصیت سیاسی.مسلمانان بتدریج در راستای دفاع از مواضع خویش، به توجیه و آنگاه تبیین نظرات سیاسی پرداختند.کم کم با هم گرایی و شکل گیری اشخاص و گروه های طرفدار هر یک از جریانات اصلی، به ترسیم خطوط سیاسی و سرانجام ارایه اصول و مبانی و در نهایت تنظیم آنها پرداختند.بدین ترتیب مذاهب و گروه های عمده فکری و علمی سیاسی شکل گرفته و کم کم ظهور و بروز نمودند.این جریان ها و گروه ها عبارت بودند از:یکی مرجئه(مرجئه)یا اهل سنت بسان اکثریت کم و بیش غالب، حاکم و رسمی.اینان چه بسا جزء طرفداران، توجیه گران و نظریه پردازان قدرت ها و دولت های حاکم و ضامن حفظ و تحکیم وضع موجود بودند.دوم شیعه و از جمله زیدیه و اسماعیلیه، که گروه اقلیت مغلوب و معارض یا انقلابی بودند و نیز خوارج که گروه و جریان تندرو یا شورشی بودند.شعوبیه که آمیزه ای از ضد اموی و ضد عربی و حتی برخی موارد ضد اسلامی شعوبی یا ملی را در برداشتند، نیز در این زمره اند.از ویژگیهای اندیشه ورزی سیاسی در این مرحله این بوده که به صورت طرح مسائل و جستاری است.این مسائل سیاسی-فکری، ارتباط تنگاتنگ و مستقیمی با اوضاع جاری و اجرایی سیاسی داخلی و خارجی امت و دولت اسلامی داشته و اغلب در خدمت پاسخ گویی به پرسش های پیش آمده برای مسلمانان و رهبران و دولتمردان آنها می باشند. حال آنکه در مرحله شکوفایی، اندیشه های سیاسی، به صورت مکاتب، منسجم می شوند.آرای سیاسی در این مرحله، ارتباط دوربرد، غیرمستقیم تر و نامحسوس تری با اوضاع و شرایط عینی سیاسی داشته و چه بسا بیشتر تحت تأثیر مقتضیات خود اندیشه ورزی و منطق علم و ذهن قرار دارد.نکته های مهم آرای سیاسی عبارت بودند از:

1.ضرورت، مشروعیت، ساختار و کارآمدی دولت و نظام سیاسی آنها،

2.مکتب اسلام و مقتضیات سیاسی زمان و تطبیق مکتب و واقعیت های سیاسی زمان، مکان و موضوع،

3.اصول و مبانی سیاسی مذهب یا فلسفه سیاسی جریانات و گروه های اصلی سیاسی-فکری یعنی شیعه، اهل سنت و خوارج،

4.ملیت، عضویت سیاسی، یا شهروندی، تابیعت سیاسی دولت اسلامی و اهلیت سیاسی برای نیل به مناصب کلیدی، افتا یا قانون گذاری، خلافت یا اجرا و قضاوت و نیز مسؤولیت های امارت یا فرماندهی نظامی-انتظامی-امنیتی، مشاورت و نیز ولایت یا استانداری و وزارت،

5.اصلاحگری سیاسی، انقلاب و براندازی دولت،

6.ارزش و ضد ارزش های سیاسی یا هنجارها و ناهنجارهای سیاسی،

6.آزادی و نقش انسان و اصالت آن،

این ها مهم ترین مبحث ها و عرصه هایی است که ذهن اندیشه ورزان اسلامی را در مرحله نخست به خود جلب می نماید.موضوعاتی که تحت عنوان امات و خلافت، اسلام و ایمان، ایمان و عمل، ایمان یا کفر فاسق، امر به معروف و نهی از منکر، حسن و قبح و سرانجام جبر و تفویض یا اختیار انسانن مطرح می گردند.بدین ترتیب اندیشمندان مسلمان که در اوان از موضع گری سیاسی شخصی نسبت به اشخاص شروع کرده بودند، ابتدا وارد مبحث ضرورت دولت گشته، در این راستا به سوی اصل و مبانی نظری پدیده دولت کشیده شدند.اینان بر این اساس در اواسط به مسائل فقهی سیاسی دست یافته و در اواخر این مرحله به مسائل کلامی رسیدند.جبر و اختیار انسان در تعیین سرشت و سرنوشت سیاسی فردی و اجتماعی خویش، حد نهایی تعمق و تعالی پیشروی اندیشه ورزی سیاسی در مرحله شکل گیری می باشد.جریان ها، مباحث و مسائل سیاسی-فکری این مرحله و بویژه رویکردها و رهیافت های ارایه شده در آن، پی ساخت ساختمان بلند و فراخ اندیشه و دانش سیاسی مسملمانان را در مراحل بعدی تشکیل داد، کما اینکه اینها در سیر تجدید حیات اندیشه و عمل سیاسی مسلمانان زنده شده وامروز و دهه ها و بلکه سده های آینده همچنان پیش رو و راهگشا می باشند.

مرحله شکوفایی اندیشه سیاسی در تاریخ و جهان اسلام و ایران، در تداوم تعمق و

تعالی اندیشه پردازی و نظریه سازی مسلمانان به وقوع پیوست.ایرانیان در این مرحله پیشتازی و پرچم داری خویش را نشان داده و تثبیت نمودند.اندیشمندان اسلامی با فراروی از مسائل جستاری، با انسجام مسائل و موضوعات سیاسی، با ترسیم و تنظیم مبانی نظریه سیاسی، و با تفحص یعنی بازجست و تبیین مبادی یا بنیادهای سیاسی پدیده ها یا بنیاد پدیده های سیاسی، تحولی جدی در این روند ایجاد نمودند.پیدایی مکاتب فکری سیاسی، اصلی ترین شاخصه این فرابرد تحولی و برترین نماد شکوه و شکوفایی اندیشه و دانش سیاسی آن هم نه تنها در این مرحله بلکه در کلیت روند تحولی فرهنگ و تمدن اسلامی تاکنون بوده است.

مکتب های عمده فکری سیاسی در این مرحله و بر این اساس تمامی جهت گیری ها، رویکردها و رهیافت های علمی-فکری و سیاسی و همین طور کلیه دست آوردها، آراء و آثار؛یعنی انباشت مواریث فکری سیاسی اندیشمندان اسلامی در تمام طول تاریخ و گستره اندیشه سیاسی را در جها اسلام و ایران می توان به اعتبار نگرش های گوناگون، به چهار گرایش عمده تقسیم نمود.هر یک از این گرایش های فکری سیاسی، از منظری خاص و با نگاه ویژه به پدیده سیاست پرداخته اند، به گونه ای که همگی این نگرش ها، به صورت توأمان، کلیت وجود و وجوه پدیده های سیاسی و کل و عناصر و نیز جنبه ها و مراتب این پدیده ها را به شکل همه جانبه مورد بررسی، شناسایی و ارزیابی قرار می دهند.بدین ترتیب دانش سیاسی سنت و مکتب اسلامی-ایرانی، آمیزه ای بهینه از آموزه های نگرش های مزبور است.

گرایش های چهارگانه اندیشه و دانش سیاسی مسلمین

دانش سیاسی مسلمانان، به اعتبار نگرش های متفاوت نسبت به دانش و سیاست و سایر پدیده های سیاسی که در نگاه آنان، دانش زندگی فردی، جمعی و اجتماعی بوده، دارای گرایش های متعددی است.به عبارت دیگر، دانش سیاسی در نظریه اینان، به گرایش های متنوع و متفاصلی تقسیم می گردد؛یعنی این دانش متشکل از گرایش های گوناگون است.اهم این گرایش ها در یک جمع بندی کلی، به صورت اختصار بترتیب در زیر می باشند:

1.گرایش فلسفی سیاسی یا حقیقی(و ماهوی)سیاسی

2.گرایش علمی سیاسی یا واقعی(و عینی)سیاسی

3.گرایش فقهی سیاسی یا حقوقی(و قانونی)سیاسی

4.گرایش فنی و صناعی سیاسی یا عملی(و اجرایی)سیاسی

ترتیب فوق، بیشتر مبین تقدم ذاتی و موضوعی این گرایش ها در دانش سیاسی مسملانان است، نه اولویت زمانی و پدیداری آنها در تاریخ و جهان اسلام و ایران، چرا که سیر تاریخی-تکوینی آنها بترتیب عبارت از:1.گرایش فقهی سیاسی؛ 2.گرایش فلسفی سیاسی؛3.گرایش فنی سیاسی؛4.گرایش علمی سیاسی بوده است. هر یک از این نگرش ها و گرایش های چهارگانه؛

اولا.دارای سرشت و سرنوشت ویژه ای بوده و هر یک نقطه آغازین، سیر تاریخی، تحولات و گستره یا تاریخ و جغرافیا و شرایط خاص خود را دارد.

همین طور هر کدام، موضوعات، مسائل، مؤسس، پیروان و شخصیت های برجسته و نیز آرا و آثار بسیار فراوان خویش را دارند.کما اینکه هر یک از این گرایش های اندیشه و دانش سیاسی، دارای منابع و روش های فکری-علمی و حتی بنیادهای معرفت شناسی ویژه همان نگرش است.به گونه ای که هر کدام از گرایش های مزبور، ضمن داشتن ارتباطات و حتی تعامل های گوناگون با سایر حوزه ها و گرایش ها، در عین حال کاملا از هم مستقلند.

ثانیا.گرایش های فکری سیاسی مزبور، ضمن استقلال، در عین حال اجزا و عناصر اصلی نظام یگانه دانش سیاسی محسوب می گردند.بنابراین دانش سیاسی در سنت اسلامی-ایرانی، منظومه ای مرکب و متشکل از گرایش های گوناگون بویژه گرایش های چهارگانه فوق است.به تعبیری دیگر، دانش سیاسی طبق نظریه این دانشمندان، ضمن اینکه از تشکل گرایش های منتوع و متفاضل، فراهم آمده است، در عین حال دارای وحدت مبدأ، وحدت نظام و وحدت غایت می باشد.بر این اساس و از این نگاه، دانش سیاسی یک علم واحد نیست، بلکه یک نظام علمی واحد است.نظامی که در آن، گرایش فلسفه سیاسی، بنیاد سه گرایش دیگر بوده و آن سه گرایش دیگر، به موازات هم و بر اساس فلسفه سیاسی و در راستای آن، به عمل و عین واقعیت های سیاسی متصل و منجر شده و به پدیداری پدیده های سیاسی و تأثیر گذاری بر آنها می پردازند.کما اینکه

این گرایش ها، در یک روند تعاملی، به طور متقابل از عین عمل سیاسی تأثیر می پذیرند.ثالثا.هر یک از گرایش های فکری-علمی سیاسی؛

الف.از یک سو دارای گرایش های جزیی دیگر بوده که می توان آنها را خرده گرایش های مقدمی، مرحله ای، فرعی یا جانبی دانست، مثل خرده گرایش های کلام و اخلاق نظری و حتی عرفان نظری در گرایش اصلی فلسفه سیاسی.

ب.از سوی دیگر دارای مذاهب یا مکاتب فکری و حتی مسالک عملی و نیز نحله ها و فرقه های خاص خویش می باشند، مانند فقه سیاسی شیعی، شیعه و شیعیان، از جمله فقه سیاسی اثنی عشری، زیدیه و اسماعیلیه یا فقه سیاسی سنی و گروههای اهل سنت؛ از جمله حنفی، مالکی، شافعی و حنبلی. (2) (ن 1)

اول.گرایش فلسفی سیاسی:پدیده شناسی سیاسی

این گرایش به بررسی ماهیت یا چیستی و حقیقت یا هستی پدیده های سیاسی می پردازد، اصل وجود یا ضرورت، علل و غایات یعنی خاستگاه یا منشأ نظری و نیز مبدأ عینی و عملی، جایگاه، روابط و نقش و آثار سیاست و پدیده های سیاسی، مسائل و مباحث اصلی آن را تشکیل می دهند.اهم پدیده های سیاسی شامل:دولت و نظام سیاسی، انسان سیاسی، جامعه سیاسی، حکومت، حاکمیت سیاسی، قدرت سیاسی، کشور و قلمرو سیاسی و پدیدارهایی همچون فرآیند تغییرات و تحولات سیاسی، انقلاب، روابط سیاسی داخلی و خارجی، جنگ و صلح می باشند.

اصل سیاسی بودن انسان و ضرورت و مفهوم سیاسی بودن انسان یا سیاست گرایی او اعم از سیاست گذاری و سیاست پذیری یا به تعبیر اخوان الصفاء، سایس و مسوس بودن انسان، (3) بررسی انگیزه ها و اهداف جامعه گرایی انسان، دولت گرایی و سرانجام نظام سیاسی گرایی او، انواع انسان ها سیاسی و اجتماع های سیاسی که مبدأ عینی-عملی و منشأ فکری-نظری پدیده های سیاسی مزبور و گوناگونی ها و گونه های متنوع متفاوت آنها می گردد، از دیگر موضوعات مورد توجه این گرایش دانش سیاسی محسوب می شوند.

حکیم سیاسی فرزانه، ابو نصر فارابی(قرن چهارم هجری)بنیان گذار و برجسته ترین

(نمودار 1)

شخصیت نظریه ساز گرایش فلسفی سیاسی است.وی در راستای تداوم کلام سیاسی و تحول و تعالی آن و بر اساس سنت فلسفی عمومی، به پی سازی بنای بلند ساختمان فلسفه سیاسی در تاریخ و جهان اسلام و ایران همت گماشت.وی با چهار نوآوری انقلابی، موفق به فراروی از کلام و انجام این تحول گشته و گرایش فلسفه سیاسی را تأسیس نمود که بدین قرارند:

1.تحلیل

سرحد نهایی بحث از انسان در کلام تا واپسین مراحل دوره شکل گیری اندیشه و دانش سیاسی تا قبل از فارابی، مبحث جبر و تفویض یا اختیار انسان بود.تا این حد انسان بسان پدیده های کلی، تجزیه نشده و حتی تجزیه نشدنی، در دایره هستی و در قبال مشیت الهی و ذاتی ماورایی قرار گرفته و مورد بررسی واقع می شد:

آن هم همچون صندوق سربسته و مخزن اسرار و سر به مهری که کمتر به درون آن راه می جستند.کما اینکه در جهان بیرونی، این فقط ذات خداوندی بود که مستقیما انسان در مقابل او و نسبت بدو مورد بحث و بررسی قرار می گرفت.

(ن 2)

(نمودار 2)

فارابی در یک برخورد تحلیلی؛

اولا.جهان بیرونی را از حالت بساطت خارج نموده و ترکیب و پیچیدگی یا مراتب مختلف آن را تبیین نمود.وی بر این اساس معتقد به مراتب گوناگون در جهان آفرینش است.این مراتب بترتیب شامل:1.عرصه های الهی اعم از ذات اقدس الهی به عنوان مبدأ مبادی و سبب اول و موجودات الهی یا اسباب دوم که آنها را مدبران امور جهان و از جمله انسان می داند، 2.آنگاه قملرو پیرامونی یا طبیعی آدمی و 3.سرانجام انسان است. جهانی که از آن می توان تعبیر به عرصه«فراسیاست»کرد(ن 3 و 4).

(نمودار 4)(نمودار 3)

ثانیا.فارابی علاوه بر تجزیه-تحلیل و ترکیب جهان بیرونی-به جهان درونی انسان راه یافته و به تشریح؛1.نفس و نیروی احساسات یا گرایش ها، 2.عقل و نیروی ذهن یا

نگرش ها و حتی 3 جهات جسمانی یا مادی بدنی و نیازهای آن پرداخت.وی ریشه پدیده های سیاسی و سیاست گرایی اعم از سیاست پذیری و سیاست گذاری انسان ها و قانون گرایی، نظام گرایی، جامعه گرایی، هدف گرایی و سرانجام دولت گرایی را با درون کاوی انسان، کشف و نمودار ساخت.بدین ترتیب سرچشمه انگیزش های گوناگون سیاسی-اجتماعی انسان ها را جسته و باز نمود.(ن 5)

جهانی که می توان از آن تعبیر به عرصه«فروسیاست»نمود.

(نمودار 5)

جهان درون انسان سیاسی

(فروسیاست)

وی در هر دو مورد جهان درونی و بیرونی اعم از ماورایی الهی و پیرامونی طبیعی را به ترتیب فوق بررسی نمود.

در نتیجه اجزاء، عناصر، فرآیندها و مراتب گوناگون آنها را از بالاترین سطوح و مبادی یعنی خدا، تا فروترین لایه ها یعنی ماده اولی محض و فاقد صورت، به تفصیل طرح

نموده و ترکیب و ساختار آنها را در یک نظام و قوس نزولی-صعودی و به هم پیوسته، تنظیم و ترسیم کرده و نمودار ساخت.وی نظریه و نظام سیاسی مورد نظر خویش و حتی دانش سیاسی خود را بر اساس این زیر ساخت استوار نموده است.

2.تعلیل

فارابی همه این مباحث را در یک روند تعلیلی مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرا می دهد.وی با بکارگیری مبحث علت های چهارگانه فلسفه عمومی در حوزه سیاسی، یعنی با علت های فاعلی-غایی یا علل بیرونی و علت های مادی-صوری یا علل درونی، به بررسی پدیده های سیاسی پرداخت.وی بدین ترتیب یکی دیگر از ارکان دانش فلسفی سیاسی را پی ریزی کرد.بر این اساس از علت علل به عنوان مبدأ مبادی شروع کرده و بترتیب به طرح اسباب و مبادی هستی و سیاسی می پردازد.اسباب و مبادی پدیده های سیاسی در نظریه وی به ترتیب زیر می باشند:

اول.مبادی الهی، اعم از سبب اول یا مبدأ مبادی در مرتبه نخست،

دوم.اسباب دوم در مرتبه دوم یا عقول، ملائکه و مدبران امور عالم و آدم،

سوم.مبادی طبیعی و در مرتبه طبیعت،

چهارم.مبادی انسانی و در مرتبه انسانی-سیاسی، اعم از:فردی و اجتماعی و جبری و اختیاری، شامل:

الف.مبادی-مراتب:1.شخصی-فردی، 2.گروهی-اجتماعی

ب.مبادی-مراتب:1.جبری، 2.اختیاری

وی مبادی یا علل، عوامل و شرایط طبیعی-انسانی را به گونه ای دیگر نیز تقسیم و ترسیم نموده است:

اول و دوم.مبادی الهی اعم از مبدأ اول و اسباب الهی یا دوم.

سوم.مبادی طبیعی؛اعم از عوامل و شرایط:

الف-1.طبیعت مادی-جسمانی پیرامونی

1.محیط یا مسطحه و باصطلاح توپوگرافیک

2.فضایی و آسمانی و باصطلاح حجمی

که می توان از آن تعبیر به جغرافیای سیاسی نمود.

ب.طبیعی درون، شامل:

ب.طبیعت مادی-جسمانی بدنی

ب.طبیعت نفسانی-غریزی

چهارم.مبادی انسانی یعنی ارادی-اختیاری و تدبیری-صناعی و مدنی-سیاسی یا خلق روبه روی خلق و آفرینندگی انسان روبه روی آفرینش(تکوینی-طبیعی)انسان و بر اساس آن، شامل مبادی و مراتب:

1.شخصی درونی و فردی بیرونی

2.گروهی و اجتماعی مدنی-ملی-امتی و جهانی

3.استدلال

برخورد و روش استدلالی و عقلی یا تعقلی فارابی در فلسفه سیاسی، سومین حرکت زیربنایی وی بود.آن هم به جای برخورد استنادی، آنگونه که در کلام و بویژه فقه سیاسی موضوعیت داشت یا به جای برخورد استشهادی و حسی-استقرایی-تجربی، آن سان که در علوم طبیعی-تجربی(سیاسی)رواج داشت.در این برخورد؛

اولا.عقل و تعقل تنها نیروی شناخت حقیقی پدیده های سیاسی و بویژه شناخت ماهیت و حقیقت آنها بوده و تنها اساس و معیار ارزش سنجی پدیده های سیاسی و شناخت آنها محسوب می شود.

ثانیا.روش بررسی استدلال عقلی بوده، بدین گونه که با فرض یا قرض قضایایی ثابت شده یا بدیهی که نیاز به اثبات ندارند، به صورت سلسله مراتب جلو رفته تا به پاسخ مورد نظر دست یابد.بدین ترتیب که نتیجه هر مرحله که بدست می آید، مقدمه قضیه بعدی بوده تا از صورت موضوع به مسأله و صورت آن و از آن به مباید یا مقدمات و داده ها سیر می کند.کمااینکه در این فراگرد با تنظیم و ترتیب آنها، داده ها و داشته ها به نتایج و یافته ها می رسد.بنابراین برخورد تعقلی یعنی هم عقلانی و روش استدلالی از دیگر ارکان گرایش فلسفی سیاسی محسوب شده که توسط فارابی به بهترین نحو به کار برده شده اند.

4.کل نگری و نظام گرایی

بررسی کلیت پدیده های سیاسی و نظام مندی آنها نیز رکن چهارم فلسفه سیاسی است.انسجام فکری، جامعیت و مانعیت، از فروع این رکن دانش فلسفی سیاسی یا دانش سیاسی فلسفی فارابی هستند.

وی بدین ترتیب توانست فلسفه سیاسی را به گونه ای کاملا بنیادین-غایی و فراگیر- سازوار پی ریزی نموده و ساختمان بلند و سترگ آن را بر این ارکان بنا نماید.او با معماری فلسفی سیاسی خویش، اثر گران سنگی برای تمامی آیندگان به یادگار گذاشته است. فارابی آثار زیادی نوعا یا غالبا در فلسفه سیاسی تدوین و ارایه نموده است.هر یک از این آثار یکی از موضوعات فلسفی سیاسی یا یکی از اجزای فلسفی یعنی ماهیت و حقیقت پدیده های سیاسی را مورد بررسی قرار داده یا طی آنها به بررسی پدیده(های) سیاسی از تمامی وجوه گوناگون آن(ها)پرداخته است.بنابراین می توان ادعا نمود، تمامی آثار سیاسی و حتی فلسفی فارابی، منظومه ای به هم پیوسته و مکمل از تمامیت فلسفه سیاسی و در مورد کلیت ماهیت و حقیقت پدیده سیاست م باشد؛پختگی و تنوع آرای فلسفی سیاسی فارابی و تعدد آثار مربوط و سازوارگی و تمامیت آنها، تقریبا در تمامی تاریخ و جهان اندیشه سیاسی بی نظیر است.

ابوالحسن عامری، پس از فارابی، سلسله دار این گرایش فکری سیاسی بوده و کتاب های«السعادة و الاسعاد»و نیز«الاعلام بمناقب الاسلام»وی به طور عمده در این زمینه می باشند. (4) اخوان الصفاء، با رسایل پنجاه و یک گانه خویش این سنت را دنبال کرده اند.اینان که به احتمال قوی شیعی-ایرانی بوده و به طور عمده در حوزه بصری فعالیت داشتند، به منظور انقلاب سیاسی، در پی انقلاب فرهنگی از طریق انقلاب آموزشی بودند.به همین نظام علمی مورد نظر خویش را بسان منابع و متون اصلی درسی تدوین و ارایه نمودند.این رسایل، حاوی کلیات، مبادی، اصول و فلسفه یا کاربری تمامی علوم عصر و نسل آنهاست و به صورت کاملا ماهرانه ای تهیه و تنظیم شده اند.اینان علاوه بر داعیه سیاسی کلی و عمومی خویش، دغدغه های سیاسی خود را در سراسر رسایل خویش نمودار ساخته اند، به گونه ای که حتی از همان رساله نخست که در ریاضیات و عدد یا حساب نگاشته شده است، به مبحث و پدیده یا مفهوم و پدیداری

همگرایی و سیاست گرایی انسان و ضرورت دولت می پردازند. (5)

ابن سینا، خواجه نصیرالدین طوسی، قطب الدین شیرازی تا ملاصدرای شیرازی و بلکه استاد وی میرداماد، برای نمونه در القبسات، حیت تا حضرت امام خمینی و علامه جعفری، برجسته ترین شخصیت های شاخص سنت فلسفی سیاسی در حوزه اسلامی- ایرانی و شیعی می باشند. (6)

دوم.گرایش علمی سیاسی:پدیدارشناسی سیاسی

این گرایش به بررسی واقعیت عینی پدیده های سیاسی شامل:اجزا و عناصر، یعنی مبانی یا بنیان ها، روابط، رفتار و ساختارها و همچنین عوامل و شرایط پیدایی و تحولات آنها و کشف قانون مندیهای حاکم بر آن پدیده ها می پردازد.غالب فلاسفه سیاسی در تداوم ارایه نظریه فلسفی سیاسی خویش به فلسفه علم سیاسی و ارایه نظریه فلسفی علمی سیاسی پرداخته اند، حتی برخی از آنها در همین راستا وارد حوزه علمی سیاسی شده اند.از قبیل خواجه نصیرالدین طوسی در کتاب اخلاق ناصری (7) که به طرح و بررسی عوامل پیدایی، پایایی، پویایی و بقا یا زوال دولت پرداخته است.لکن عمده نظریه پردازان این حوزه یا گرایش و مرتبه علمی دانش سیاسی، توسط تاریخ گرایان و دانشمندان تاریخ نگر و حتی فلاسفه تاریخ سیاسی (8) توسعه و تکامل یافته است.آن هم به تعبیر ابن خلدون(قرن 9-8 ه)با فراروی از تاریخ نگاری صرف و تحقیق عینی - تجربی پیرامون واقعیت خارجی پدیده های سیاسی با پدیده های سیاسی عینی، خارجی و واقعی و کشف سیر تحولات، قانون مندی و نظام مندی های حاکم بر آنها و عوامل و شرایط و نیز حالات و دیگرگونی های مربوط می باشد.

ابوالحسن مسعودی(قرن چهارم هجری)نخستین نقطه روشن شروع این گرایش است.کتاب های التنبیه و الاشراف و نیز مروج الذهب (9) وی که اشارات و جستارگونه های باقی مانده از آثار بسیار بزرگ و زیاد گم شده یا نابود شده او می باشند، سرشار از دیدگاههای علمی سیاسی هستند.ابن مسکویه و تجارب الامم وی نیز در همین راستاست. (10) عبدالرحمن ابن خلدون (11) که بر پیشتازی مسعودی و محمد بن جریر طبری و نظریه و کتاب تاریخ وی تأکید دارد، (12) خود برجسته ترین نظریه پرداز

گرایش علمی سیاسی نه تنها در جهان اسلام و قدیم یا میانه بوده بلکه تا حدودی در جهان و تا عصر حاضر می باشد.وی علاوه بر فلسفه تاریخ سیاسی دولت ها و انقلاب ها، دارای نظریه های علمی جامعی در روانشناسی سیاسی و انسان شناسی سیاسی، جامعه شناسی سیاسی، جغرافیای سیاسی و سرانجام اقتصاد سیاسی می باشد.علومی که خود اجزای اصلی گرایش علم سیاست محسوب می گردند.

به تناسب شؤون سه گانه سیاست و نقش و کار ویژه آن، می توان علم سیاست را بدین ترتیب شامل ارکان سه گانه علمی سیاسی زیر دانست:

1.علم مهندسی یا معماری سیاسی یعنی شأن تأسیس و ایجاد یا باصطلاح تمکن و استقرار نهادها و هنجارهای سیاسی.

2.علم مدیریت و سامان دهی سیاسی یا شأن راهبردی سیاست و علم سیاست.

3.علم پزشکی و طب سیاسی یا شأن حفاظت، بهداشت، تأمین و درمان (هنجاریهای)سیاست و علم سیاست.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 22 اردیبهشت 1397 ساعت: 13:25 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,
نظرات(0)

تحقیق با موضوع انواع کندانسور

بازديد: 105
تحقیق با موضوع  انواع کندانسور

تحقیق رایگان سایت علمی و پژوهشی آسمان , تحقیقات دانش آموزی ، فرهنگیان و دانشجویان اقدام پژوهی گزارش تخصصی

کندانسور

 

مبنای طراحی کندانسورها ، بر پایه تفاوتگازوبخاراستوار است. گاز در بالاتر از دمایبحرانی است و بخار در پایین‌تر از دمای بحرانی قرار دارد. اگر مایعی بعد از حرارتدر یکی از دو حالت گاز یا بخار باشد، در حالت گاز و بالاتر از دمای بحرانی ، باتراکم هرگز نمی‌توان آن را مایع کرد، ولی در حالت بخار و پایین‌تر از دمای بحرانیاین عمل امکان‌پذیر است و کندانسورها بر پایه تبدیل بخار به مایع با تراکم استوارشده‌اند.

 

 

تقسیم بندی کندانسورها

کندانسورها به دو دسته اساسی تقسیممی‌شوند:

1.      کندانسورهای سطحی

2.      کندانسورهای تماسی

کندانسور سطحی

ساده‌ترین کندانسور سطحی ،مُبرّدیاست که درآزمایشگاهها وجود دارد. در این کندانسورها ، منبع سرمایی وجود دارد که گرمایبخاررا می‌گیرد و به این ترتیب بخار ، بهمایعتبدیل می‌شود. اگرمانعی مابین سرما و بخار وجود داشته باشد، کندانسور از نوع سطحی است، یعنی تماسمنبع سرما و بخار ، غیر مستقیم است. از داخل مبرد ، بخار در جریان است و از خارج ،مایع سرد کننده عبور می‌کند.

کندانسور تماسی

در کندانسورهای تماسی ، نحوه تماس منبع سرما با بخار بهصورت مستقیم است و مانعی مابین آنها وجود ندارد. یک کندانسور تماسی ، از یک ستون بابشقابکهای متعدد تشکیل یافته است که مسیر حرکت بخار از پایین ستون به بالا و مسیرحرکت مایع از بالای ستون و از درون بشقابک بالایی به پایین ستون و بشقابکهای زیریناست. در کندانسور تماسی ، انتقال حرارت کامل است و اتلاف گرما وجود ندارد، اما دربیشتر مواقع نمی‌توان این نوع تراکم را انجام داد، چون جداسازی بسیار مشکل است.

 

 

راندمان

راندمان کندانسور تماسی از کندانسور سطحی بیشتر است و این ، به آنعلت است که کندانسور تماسی از مراحل مختلف و بشقابکهای متعدد تشکیل یافته است ومانند این است که عمل تراکم چندین بار تکرار می‌شود.

کندانسور برج تقطیر

 

کندانسوری که دربرجتقطیرتعبیه شده است، یکمبدل حرارتیاست. در داخل لوله‌های کندانسوربرج تقطیر ، یک مایع سرد در جریان است که می‌تواند آب باشد، اما اگر محلول بالایبرج ، فرّاریتش خیلی پایین باشد، برای کندانس کردن آن ، انرژی زیادی لازم است وباید از سیالاتی استفاده شود که درجه سردی‌اش زیاد باشد، مانندازتمایع.

همینطور زمانی از ازت مایع استفاده می‌گردد کهدبیمحصولبالایی زیاد باشد. کندانسور می‌تواند به صورت کامل عمل کند، یعتی تمام بخار بالایبرج را به مایع اشباع تبدیل کند و مایع برگشتی را تا نقطه حباب کندانس می‌کند. زمانی هم می‌تواند به صورتکندانس جزئییاچگالش پاره‌ایعملکند.
در مواقعی که نقطه جوش مایع فرار خیلی پایین باشد، از کندانس جزئیاستفاده می‌شود. همینطور زمانی که محصول بالایی برج به صورت بخار لازم باشد، کندانسجزئی بکار می‌آید و چگالش کامل لازم نیست. در چنین حالتی اگر زمان تماس دو فاز بهحد کافی باشد و تعادل نسبی ایجاد شود، این مرحله ایده‌آل فرض می‌شود و بالای برج ،خود ، کندانسور می‌شود.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 22 اردیبهشت 1397 ساعت: 13:11 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,,,,
نظرات(0)

تحقیق درمورد کلیدهای فشار قوی

بازديد: 85
تحقیق درمورد  کلیدهای فشار قوی

تحقیق رایگان سایت علمی و پژوهشی آسمان , تحقیقات دانش آموزی ، فرهنگیان و دانشجویان اقدام پژوهی گزارش تخصصی

 

کلیدهای فشار قوی

اطلاعات مورد نیاز برای انتخاب کلید قدرت :

-مشخصات محیطی و شرایط اقلیمی:

1-ارتفاع محل نصب از دریا

2-حداکثر درجه ی حرارت مطلق هوای محیط

3-حداقل درجه ی حرارت مطلق هوای محیط

4-سرعت باد

5-میزان رطوبت نسبی

6-شتاب زلزله

7-ضخامت میخ

8-میزان آلودگی

-مشخصات و اطلاعات لازم در مورد شبکه ی الکتریکی:

1-نوع زمین کردن سیستم

2-موضوع مورد قطع و وصل توسط کلید

یعنی نوع سیستم یا وسیله ی مورد قطع و وصل توسط کلید همانند خطوط هوایی یا کابلی ها,ترانسفورماتورها و غیره مشخص گردد.

-مشخصات ساختاری و الکتریکی کلید:

الف)مشخصات ساختاری:

1-تعداد پل ها یا فازها:

این پارامتر بستگی به تعداد فازها سیستم دارد که برای شبکه های فشار قوی,3 فاز می باشد.

2-نوع کلید به لحاظ محفظه ی قطع و خاموش کننده:

کلید های SF6,کم روغن و هوای فشرده مرسوم می باشند که در حال حاضر نوع SF6 مورد توجه و تقاضای بیشتری می باشد.

3-کلاس کلید:

کلید ممکن است نوع بیرونی (OUTDOOR) یا داخلی (INDOOR) باشد.

4-نوع عملکرد قطع و وصل تک پل یا سه پل:

کلید ها به جهت نوع عملکرد (قطع و وصل) می توانند به صورت تکفاز یا سه فاز باشند,در نوع تکفاز نیاز به سه مکانیزم جداگانه می باشد,علت قطع و وصل تکفاز نیاز به حفظ حالت سنکرونایزینگ دو شبکه و پایداری بیشتر شبکه است.معمولا در سطوح ولتاژی 63 و 132 کیلوولت نوع قطع,سه پل یا سه فاز بوده و در سطوح ولتاژ 400 کیلوولت تمام کلیدها دارای عملکرد قطع تک فاز یا تک پل می باشد.

5-نوع مکانیزم عملکرد

6-حداقل فاصله ی خزشی:

این عدد بستگی به سطح ولتاژ شبکه و نوع آلودگی محیط دارد.

7-نیروهای کشش مجاز ترمینال ها:

این نیروها,نیروهایی هستند که توسط هادی های متصل به ترمینال ها به کلید وارد می شوند.

8-نیروهای مکانیکی مقره:

این نیروها برآیند نیروهای استاتیکی و دینامیکی وارد بر مقره می باشند که مقره می بایستی تحمل بیشتر از مجموعه ی این نیروها داشته باشد.

9-تعداد و نوع کنتاکت های کمکی:

کنتاکت های کمکی,کنتاکت هایی هستند که ارتباط مکانیکی با مکانیزم کلید داشته و وضعیت قطع و وصل کلید را مشخص می نمایند,این کنتاکت ها جهت اینترلاک ها,کلید های نشان دهنده وضعیت و فرمان (DISCRIPANCY SWITCH),سیستم تشخیص عدم تطابق فاز ها (POLE DICORDANCY),سیستم وصل مجدد و آلارم های خطای کلید بکار می روند.

10-تعدادکویل قطع و وصل:

همانطویکه توضیح داده شد,جهت قطع و وصل کلید,کویل های مغناطیسی مورد نیاز هستند که پس از برق دار شدن فرمان قطع و یا وصل را به مکانیزم ارسال می نمایند,در سیستم های 63 کیلوولت و بالاتر به جهت نیاز به دو مسیر قطع متصل,دو کویل قطع وجود خواهد داشت و تعداد کویل های وصل یک عدد خواهند بود.

11-کلید می بایستی RESTRIKE FREE باشد:

به عبارت دیگر در انتهای عمل قطع کلید,نبایستی قوس مجدد در دو سر محفظه ی قطع (ما بین کنتاکت ها) ظاهر شود.

12-کلید می بایستی TRIP FREE باشد:

به عبارت دیگر کلید ها می بایستی دارای تمهیداتی باشند که تحت هر شرایطی اگر فرمان TRIP یا قطع صادر شود مانعی در اجرای فرمان مذکور ایجاد نگردد.

13-فاصله ی زمانی مابین تعمیرات:

این زمان به دو صورت “کارکرد غیر پیوسته” و “کارکرد پیوسته” عنوان می شود.

زمان مربوط به کارکرد غیر پیوسته حداکثر زمان مابین تعمیرات کلید را حتی اگر تحت عملکرد نیز نباشد,بیان می کند و حالت “کارکرد پیوسته” بیان حداکثر زمان مابین تعمیرات,در زمان عملکرد و زیر بار بودن کلید است.

14-تعداد دفعات قطع بدون نیاز به تعویض قطعات:

این عدد تعداد عملکرد بدون نیاز به تعویض کنتاکت ها یا قسمت های اصلی دیگر را مشخص می کند,این عدد به چهار صورت زیر عنوان می شود:

-در 50 درصد جریان نامی

-در 100 درصد جریان نامی

-در 50 درصد جریان قطع اتصال کوتاه نامی

-در 100 درصد جریان قطع اتصال کوتاه نامی

نکته:اعداد عنوان شده در بند های 13 و 14 فوق بیشتر جنبه ی اطلاعاتی داشته و جهت مقایسه کلید ها به کار می رود.

15-زمان نامی قطع

-مشخصات الکتریکی:

الف)مشخصات عمومی جهت تمام کلید ها:

1-ولتاژ نامی کلید (RATED VOLTAGE)

2-سطوح عایق نامی (RATED INSULATION LEVEL)

3-فرکانس نامی (RATED FREQUENCY)

4-جریان نامی (RATED NORMAL CURRENT)

5-جریان نامی قابل تحمل اتصال کوتاه (RATED SHORT-TIME WITHSTAND CURRENT)

6-جریان نامی قابل تحمل حداکثر (RATED PEAK WITHSTAND CURRENT)

7-مدت زمان نامی اتصال کوتاه ( RATED DURATION OF SHORT CIRCUIT)

8-ولتاژ تغذیه ی تجهیزات بازو بست و مدارهای کمکی (RATED SUPPLYVOLTAGE OF CLOSING AND OPENING DEVICES AND AUXILIARY CIRCUIT)

9-فرکانس نامی ولتاژ تغذیه ی تجهیزات بازوبست و مدارهای کمکی

10-جریان نامی قطع اتصال کوتاه (RATED SHORT-CIRCUITBREAKING CURRENT)

11-ولتاژ بازگشتی گذرای نامی برای خطاهای ترمینال (RATED TRANSIENT RECOVERY VOLTAGE FOR TERMINAL FAULTS)

12-جریان نامی وصل اتصال کوتاه (RATED SHORT-CURCUITMAKING CURRENT)

13-توالی عملکرد نامی RATEDOPERATING SEQUENCE

ب)مشخصات خاص جهت بعضی از کلید ها با عملکرد ویژه

1-ضریب افزایش ولتاژ فاز سالم

2-جریان نامی قطع شارژ خط

3-جریان نامی قطع شارژ کابل

4-جریان نامی قطع بانک خازنی منفرد

5-جریان نامی قطع شارژ بانک خازنی پشت به پشت

6-جریان نامی هجومی وصل بانک خازنی

7-جریان قطع بار اندوکتیو کم

8-جریان نامی قطع غیر هم فاز

وسایل موجود در تابلوی کنترل:

در تابلوی کنترل حداقل وسایل زیر وجود دارد:

1-ترمینال های اتصال:

این ترمینال ها در ردیف های منظمی وجود دارند که تعداد ی از آن ها برای اتصالات داخلی مورد نیاز می باشند و تعدادی نیز جهت اتصال کابل های بیرونی به مکانیزم مورد استفاده قرار می گیرند.ترمینال ها باید دارای شماره,ردیف و شماره ی واحد باشند.

2-کلید سلکتور سه حالتی قطع-وصل-خنثی (OFF-ON-NEUTRAL):

این کلید برای امکان ارسال فرمان از محل به کلید تعبیه می شود.

3-کلید دو حالتی LOCAL/REMOTE:

این کلید برای انتخاب محل ارسال فرمان قطع و وصل کلید است و منظور از LOCAL,ارسال فرمان از طریق تابلوی کنترل خود کلید و منطور از REMOTE,ارسال فرمان از اتاق کنترل می باشد.

4-کویل های قطع و وصل:

این کویل های مغناطیسی جهت ارسال فرامین قطع و وصل به کار می روند,برای ارسال فرمان وصل,کویل مربوطه برقدار شده و بسته به نوع مکانیزم فرمان لازمه به کلید جهت می دهد و با ارسال فرمان قطع,کویل قطع برقدار شده و فرمان ارسال می گردد.جهت سیستم های 63 کیلوولت به بالا همواره دو کویل قطع و یک کویل وصل وجود خواهد داشت.

5-شمارنده ی تعداد عملکرد کلید (OPERATING COUNTER):

این دستگاه تعداد عملکرد کلید فشار قوی را مشخص می نماید,چون تعمیرات دوره ای ارتباط مستقیم با تعداد عملکرد کلید دارند,لزوم وجود این وسیله مشخص می شود.

6-کلید های حدی (LIMIT SWITCHES):

این کلید ها پس از شارژ فنر یا سیستم هیدرولیک یا هوای فشرده عمل نموده و مدارهای تغذیه موتور و پمپ را قطع می کنند و یا مثلا در مکانیزم فنری با دشارژ فنر وصل,فرمان عملکرد را به موتور شارژ فنر ارسال می کنند.

7-نشان دهنده ی وضعیت قطع و وصل کلید:

وضعیت قطع و یا وصل کلید توسط نشان دهنده ای از روی کلید قابل مشاهده است.

8-گرمکن الکتریکی (گاها مجهز به ترموستات):

این گرمکن وظیفه دارد تا از بروز شبنم در داخل تابلوها با ایجاد گرمای یکنواخت جلوگیری کند و همچنین در درجه حرارات های پایین وظیفه ی گرم نگه داشتن تجهیزات داخل تابلوی کنترل نیز بعهده ی این وسیله است.

گرمکن مجهز به فیوز یا کلید مینیاتوری حفاظتی است.

9-لالمپ روشنایی مجهز به کلید حدی:

لامپی در داخل تابلو کنترل تعبیه می شود که با باز کردن درب این تابلو,توسط کلید حدی (LIMIT SWITCH) برقدار گشته و جعبه یا تابلو را روشن می نماید.

10-پریز تکفاز:

جهت مصارف احتمالی در تابلو در نظر گرفته می شود.

11-کنتاکت های کمکی (AUXILIARY CONTACT):

هر کلید باید مجهز به تعدادی کنتاکت کمکی به حالت عادی باز و عادی بسته (NORMALLY OPEN/NORMALLY CLOSE) باشد تعدادی از این کنتاکت ها در سیستم داخلی کلید مورد استفاده واقع می شوند و تعدادی تنیز جهت سیستم های کنترل و حفاظت لازم خواهند بود این کنتاکت ها حالت باز یا بسته ی کلید را مشخص می نماید.

12-موتور های الکتریکی جهت شارژ سیستم ذخیره ی انرژِی:

این کلید ها در حقیقت جزیی از مکانیزم عمل کننده ی کلید هستند و عملکرد آن ها موجب ذخیره ی انرژی در مکانیزم توسط شارژ فنر,ایجاد فشار روغن یا فشار هوا می شود.

مقدار و نوع ولتاژ تغذیه ی این موتورهای (AC یا DC ) توسط سازنده یا مصرف کننده باید مشخص گردد بعضا نوع ایونیورسال نیز بکار می رود.

 

نکته:

اصولا به کلید فشار قوی ولتاژهای مختلف AC و DC انتقال می یابد.یک ولتاژ AC جهت مصرف عمومی مثل گرمکن و روشنایی و یک ولتاژ AC برای تغذیه ی موتور ها (اگر AC باشند) و ولتاژ DC جهت تغذیه ی کویل قطع یک,کویل قطع دو,کویل وصل وصل و ولتاژ DC متفاوت برای موتورها (اگر DC باشند) همچنین ولتاژ DC جهت مصارف کنترلی,این ولتاژها معمولا نباید با هم مشترک باشند.

13-مدار ANTI PUMPING:

این مدار وضعیت کلید را در زمان ارسال فرمان های همزمان قطع و وصل مشخص می کند.بدین صورت که در حالت ارسال فرمان قطع,به فرمان های وصل تا زمان برقراری فرمان قطع ترتیب اثر داده نمی شود.این موضوع به علت جلوگیری از تکرار عمل قطع و وصل می باشد.

14-مدار NON-STOP MOTOR OPERATION:

اگر در سیستم ذخیره ی انرژی مشکلی پیش بیاید و نتیجتا عمل موتور تا زمان طولانی ادامه یافته و کلیدهای حدی موفق به قطع عملکرد موتور نباشد,این مدار,تغذیه ی موتور را قطع کرده و آلارم لازمه را ارسال می نماید.

15-مدار حفاظت در مقابل عدم تطابق فازها (POLE DISCREPANCY OR POLEDISCORDANCY):

در صورتیکه کلید امکان قطع تکفاز را داشته باشد ممکن است در فرمان قطع یا وصل سه فاز,یکی از فاز ها عملکرد موفق نداشته باشد,لذا حالت عدم وصل یا قطع هر سه فاز بصورت همزمان صوت می پذیرد,مدار P.D این موضوع را تشخیص داده و نسبت به ارسال آلارم های لازمه اقدام می کند.بعضا این مدار به صورت خارج از کلید و با کمک کنتاکت های کمکی کلید ایجاد می گردد.

اجزای جنبی کلید :

استراکچر یا سازه فلزی :

کلید های فشار قوی  همانند بقیه ی تجهیزات بر روی سازه های فولادی که دارای روکش گالوانیزه گرم هستند نصب می شود از آنجاییکه کلید ها دارای تجهیزات جنبی بیشتری می باشند,گاها این سازه ها توسط سازندگان همراه با کلید تحویل داده می شوند.دقت در ابعاد سازه ,کنترل نحوه ی گالوانیزه و نقاط جوش و نحوه ی جوشکاری لازم می باشد.

 

مقره ها :

در کلید ها باید دو فاصله ی خزشی یکی مابین ترمینال های ورودی و خروجی  کلید و دیگری فاصله ی  خزشی بین ترمینال ها و پایه ی کلید را در نظر گرفت که این مقادیر بر اساس سطح آلودگی محیط مشخص می شوند.همچنین مقره ها باید تحمل برآیند نیروهای وارده و اعمالی را داشته باند.

ترمینالهای فشار قوی :

این ترمینال ها باید از جنس آلیاژ آلومینیم بوده و مناسب تحمل نیروهای اعمالی به ترمینال ها باشند همچنین باید مناسب عبور جریان نامی و اتصال  کوتاه بوده,دارای لبه های تیز که موجب بروز  بروز کرونا و RIV است نباشند.

وسیله اندازه گیری فشار گاز :

قابلیت قطع و استقامت الکتریکی گاز SF6 به چگالی آن بستگی دارد,لذا وسیله ای جهت کنترل,نظارت و سنجش این کمیت مورد نظر نیاز است,می دانیم که فشار گاز با تغییر درجه ی حرارت تغییر می کند لیکن چگالی آن ثابت باقی می ماند و لذا با چگالی سنج یا دانسیته متری که در آن فشار گاز باد در نظر گرفتن اثرات تغییر فشار ناشی از درجه حرارت جبران می گردد,می توان مقدار ماده ی موجود یا چگالی را اندازه گرفت .این دستگاه توسط یک نمونه گاز ایزوله یا یک بی متال جبران درجه ی حرارت  را انجام می دهد.این دستگاه مجهز به دو کنتاکت است که وصل کنتاکت اول در اثر سقوط فشار (چگالی) در حدی که هنوز قطع کلید اکان پذیر می باشد صورت می گیرد و آلارمی که جهت اعلام این وضعیت ارسال می شود و با وصل کنتاکت دوم,مشخص می شود که چگالی گاز بسیار پایین آمده و در این حالت قطع کلید امکان پذیر نیست و این عمل خط آفرین خواهد بود,لذا کلید قفل یا LOCK می شود و آلارم لازم نیز ارسال می گردد.

تابلو کنترل :

این تابلو که معمولا بطور مشترک با مکانیزم نیز  در مجاورت کلید نصب می شود,در واقع وظیفه ی نگهداری از لوازم جنبی قطع و وصل و فرمان و هچنین حد فاصل بین تجهیزات کنترلی و حفاظتی واقع در اتاق کنترل و کلید را بر عهده دارد.

این تابلو باید از ورق های فولادی ساخته شده و با رنگ کوره ای پوشانده شود و دارای دستگیره و قفل بوده و از نظر رنگ با کلید همخوانی داشته باشد و چون در معرض گرد و خاک و باران است باید دارای IP54 باشد.

 

تقسیم بندی کلیدها از نقطه نظر مکانیزم عملکرد

مکانیزم شارژ فنری :

در این مکانیزم,انرژی لازم برای عملکرد کلید انرژی ذخیره شده در فنر می باشد.سیستم بدین صورت است که برای هر بار بسته یا وصل شدن کلید نیاز به شارژ فنر مربوط به وصل می باشد پس از شارژ شدن این فنر امکان وصل کلید وجود خواهد داشت.با وصل کلید,با وصل کلید,بطور همزمان فنر دیگری شارژ می شود که مربوط به حالت قطع کلید می باشد و نتیجتا با هر بار وصل کلید,کلید آماده ی قطع است.ضمنا پس از وصل کلید, سوئیچ های حدی (LIMIT SWITCHES) فرمان لازم را به موتوری ارسال می کنند که وظیفه ی این موتور شارژ فنر مربوط به عملکرد وصل است و پس از شارژ این فنر توسط سوئیچ های دیگری فرمان قطع موتور مربوطه صادر می شود.

مطابق بررسی انجام شده توسط CIGRE هشتاد الی نود درصد خطاهای کلیدهای فشار قوی مربوط به خطاهای کانیکی آن ها است و لذا هر چه سیستم های مکانیکی ساده تر باشند این خطاها کاهش می یابد.مکانیزم فنری در مقایسه با مکانیزم های دیگر سادگی لارمه را دارا است,لذا هم اکنون به صورت گسترده ای مورد توجه می باشد.

مزایا :

ارزانی نسبی,سادگی نصب و نگهداری,امکان شارژ دستی فنر,قابلیت اطمینان بالاتر.

 

معایب:

محدود بودن میزان انرژی قابل ذخیره که در نتیجه بدون شارژ مجدد فنر وصل,این مکانیزم تنها یک سیکل قطع-وصل-قطع را می تواند انجام دهد و برای عمل قطع و وصل تکفاز نیاز به وجود سه مکانیزم می باشد.

مکانیزم هیدولیکی (HYDRAULIC MECHANISM):

مکانیزم هوای فشرده یا پنیوماتیکی (PENUMATIC MECHANISM):

 

مکانیزم هیدرولیکی :

در این مکانیزم از اختلاف فشار دو سیستم هیدرولیک,در داخل یک مجموعه پیوسته و جدا از محیط خارج استفاده می شود.در حالت قطع کلید دو شیر الکتریکی ON و OFF بسته هستند و روغن پرفشار که متصل به مخزن نیتروژن فشرده ای به عنوان منبع ذخیره ی انرژی است,کلید را در حالت باز نگه می دارد.

زمانی که تصمیم به وصل کلید گرفته شود,شیر الکتریکی OFF باز شده و نتیجتا روغن پرفشار به پیستون عملکرد فشار وارد می نماید و چون حجم پشت روغن پیستون بیش از حجم جلوی آن است پیستون حرکت کرده و کلید وصل می شود,منبع نیتروژن فشرده فشار مربوطه را علیرغم جابجایی حجم روغن تقریبا ثابت نگه می دارد.

در حالت وصل کامل کلید,در جلوی پیستون فشار حجم روغنی وجود نداشته و تنها روغن پرفشار پیشتون را در حالت بسته نگه می دارد.

زمانی تصمیم به قطع کلید می باشد,شیر ON بسته و شیر OFF باز می شود,نتیجتا روغن کم فشار جایگزین در پشت پیستون می گردد و چون جلوی پیستون متصل به سیستم پر فشار استنتیجتا پیستون به عقب رانده می شود و کلید قطع می گردد.منبع نیتروژن فشرده انرژی لازم برای چندین بار عمل قطع و وصل را در خود ذخیره دارد و لذا تنها بعد از چند بار عمل قطع و وصل (معمولا حداکثر تا پنج عمل قطع-وصل قطع) نیاز به عملکرد پمپ روغن است و نتیجتا انرژی لازم همواره در اختیار کلید می باشد.

فشارسنج های لازم جهت کنترل فشار روغن و نیتروژن در سیستم موجود هستند که آلارم های لازم را ارسال می کنند.

مزایا:

قابلیت ذخیره ی انرژی زیاد,سر و صدای کم هنگام قطع و وصل,کوچکی نسبی مکانیم

معایب:

گرانی نسبی,مشکل بودن نصب,تعمیر و نگهداری,نیاز به بازدیدهای دوره ای بیشتر,امکان وجود نشتی روغن و یا نیتروژن

مکانیزم هوای فشرده (PENUMATIC MECHANISM)

در این مکانیزم از هوای فشرده در مخزن خاصی ذخیره شده است به عنوان منبع انرژی عمل کننده استفاده می شود و پس از چند بار عملکرد کمپرسوری مجددا هوای فشرده را در منبع ذخیره می نماید لذا همواره کلید دارای انرژی لازم جهت قطع و وصل می باشد.معمولا دو سیستم,یکی بصورت کمپرسور جداگانه جهت هر کلید و دیگری بصورت کمپرسور مرکزی برای تمام کلید ها پست بکار می رود که البته امروز سیستم کمپرسور مرکزی به علت قابلیت اطمینان پایین آن به جهت وایسته شدن کل کلید ها به یک سیستم مرکزی کمتر مورد توجه است و سیستم کمپرسور جداگانه مد نظر می باشد.

فشار هوا توسط فشار سنج های خاصی کنترل می شوند که آلارم های لازم را ارسال می کنند.همچنین منبع یا مخزن هوای فشرده دارای شیر اطمینانی است که برای تخلیه ی هوای اضافه و جلوگیری از اضافه فشار در مخزن هوای فشرده بکار می رود.

مزایا:

دارا بودن انرژی ذخیره ی بالا

معایب:

مشکل بودن نسبی نصب,نیاز به بازدیدهای دوره ای بیشتر,صدای شدید در هنگام قطع و وصل,امکان وجود نشتی هوا از اتصالات لوله ها و شیرهای اطمینان,

البته هم اکنون نوع نسبتا جدیدی به عنوان مکانیزم فنری-هیدرولیکی(HYDRAULIC SPRING) توسط بعضی از سازندگان عرضه شده است که از نظر اصول تقریبا متشابه مکانیزم هیدرولیکی می باشد لکن به جای منبع فشار یا انرژی ذخیره ی نیتروژن در این سیستم از فنر استفاده شده است,لکن تجربیات کافی از این سیستم در دسترس نیست.

نتیجه گیری:

از نظر انرژی قابل دسترس برای کلید به ترتیب اولویت با مکانیزم های هوای فشرده,هیدرولیکی و فنری می باشد لذا مشاهده می شود که دو مکانیزم اول در سطح ولتاژی بالاتر که کلید ها حجم و ابعاد بیشتری دارند و سطح اتصال کوتاه نیز بالاتر است و الزاما نیازی به قدرت قطع بالاتری برای مکانیزم مطرح می شود,بیشتر مورد توجه هستند تا در سطوح ولتاژی پایین تر.

بطور کلی می توان گفت که تا سطح ولتاژی 145 کیلوولت تقریبا تمام سازندگان مکانیزم فنری را به لحاظ احتیاج سیستم به منبع انرژی قطع با قدرت کمتر وسادگی این مکانیزم و سهولت تعمیرات آن ترجیح داده اند,لکن در ولتاژهای بالاتر به جهت نیاز به منبع انرژی قطع با قدرت بالاتر,تعدادی از سازندگان مکانیزم هیدرولیکی یا هوای فشرده را مدنظر دارند ولی تعدادی نیز به جهت موارد عنوان شده در فوق و قابلیت اطمینان بالاتر,مکانیزم فنری را حتی برای این سطوح ولتاژ نیز ارجع دانسته و تامین می نمایند .

 

کلید های SF6:

در کلید های SF6 از گاز SF6 به عنوان عایق ما بین قطعات مختلف و همچنین به عنوان خاموش کننده ی  جرقه یا قوس الکتریکی استفاده می شود.در حال حاضر کلید های SF6 به عنوان مطمئن ترین و مناسب ترین کلید در شبکه های فشار قوی شناخته شده و به کار می روند و می توان گفت که هیچ یک از کلید های دیگر قابلیت رقابت کیفی با این کلید را ندارد.نکته ی مهم دیگر نیز قیمت اقتصادی این کلید ها می باشد در این قسمت عملکرد قطع جرقه یا قوس,مکانیزم های  مختلف عملکرد و تجهیزات جنبی این کلید بررسی خواهد شد.جهت خاموش کردن قوس در این نوع کلید ها از دو روش دمیدن گاز با سرعت زیاد در قوس یا PUFFERTYPE و نوع خود خاموش یا SELF EXTINGUISH استفاده می شود.در کلید های امروزی نوع PUFFER TYPE مورد نظر می باشد.

عملکرد قطع قوس الکتریکی در کلید SF6:

حالت بسته (Close Positing):

در حالت بسته جریان از مسیر کنتاکت های اصلی و همچنین کنتاکت های متحرک عبور می نماید و از طریق ترمینال های کلید ارتباط مدار یا شبکه ی فشار قوی را برقرار می سازد.

شروع به قطع:

در این حالت با فرمانی که از طریق میله ی عملکرد یا جدا کننده به کنتاکت های متحرک وارد می شود,کنتاکت های متحرک از کنتاکت های ثابت یا اصلی جدا شده و ارتباط مدار توسط کنتاکت های جرقه برقرار می گردد.در این حالت ,هنوز اتصال جریانی مدار برقرار خواهد بود و تنها سطح مقطع عبوری کمتر شده و مسیر عبور جریان در داخل محفظه ی قوس می باشد.

اثر  حراراتی(THERMAL EFFECT):

با جدا شدن کنتاکت ها جریان اتصالی قطع نشده و باقی می ماند لکن در اثر بروز قوس الکتریکی ,فشار گاز SF6 بالا می رود و در نتیجه حجم گازی با فشار زیاد در محفظه ی کوچک محبوس می گردد.

خاموشی جرقه(ARC EXTINCTION):

با حرکت بیشتر کنتاکت های متحرک فاصله ی بیشتری ما بین کنتاکت های جرقه ایجاد می شود که نتیجتا گاز با فشار و سرعت بالا در قوس دمیده می شود و ضمن افزایش طول قوس باعث خروج گازهای گرم از محوطه ی اطراف قوس می گردد لذا با صفر شدن جریان ,قوس به راحتی خاموش می شود.البته از فشار این گاز در کمک به کحور عملکرد نیز استفاده می شود.بطور همزمان نیز بعضی از مولکول های SF6 تجزیه می شود که انرژی صرف شده  جهت این عمل تا حدی موجب سرد شدن گازهای مشتعل می گردد.

وجود یک نازل در اطراف کنتاکت متحرک دمیدن مناسب گاز در جرقه را موجب می گردد.

حالت باز(OPEN POSITION):

در حالت باز,با خاموشی جرقه,کنتاکت ها در حدی از همدیگر دور می شوندکه فاصله ی لازم برای مقاومت در مقابل ولتاژ برگشتی را بوجود می آورند.همچنین مولکول های SF6 نیز به علت خاصیت قطبی خود الکترون های آزاد موجود را جذب می کنند که این عمل در افزایش استقامت الکتریکی موثر می باشد.

مشکلی که در کلید های دیگر گاها وجود دارد قطع جریان های کوچک (همانند قطع خطوط بی بار یا بانک های خازنی) می باشد.چون دامنه ی این جریان  ها کوچک می باشند,ایجاد قوس با انرژِی بالا ممکن نبوده و نتیجتا فشار لازم در محفظه ی جرقه ایجاد نمی گردد.به این علت در محفظه ی جرقه از دریچه های کمکی استفاده شده است,به این صورت که در اثر عملکرد کلید و پایین آمدن محفظه ی جرقه,حجم گاز و نتیجتا فشار آن در محفظه ی زیرین افزایش می یابد.در صورتیکه فشار محفظه ی جرقه کم باشد دریچه ی  مابین محفظه ی زیرین و محفظه ی جرقه باز شده  و گاز ها با فشار به قوس دمیده می شود که جریان کوچک مربوطه را خاموش می نماید.

در کلید های جدید SF6 از انرژی گازهای دمیده شده برای کمک به جدا شدن کنتاکت ها نیز استفاده می شود که در سرعت عملکرد کلید تاثیر مثبت دارد.

 

و کاربرد آن SF6 خواص گاز

مقدمه:

ترکیب سولفور هگزا فلوراید (SF6) با اعمال مستقیم گاز فلوئور  بر روی گوگرد در سال 1900 در فرانسه انجام شد.در همان سال ها,پایداری بالای شیمیایی این گاز تحت قوس الکتریکی نیز مشخص گردید.بعد ها از همین خواص در عایق بندی تجهیزات فشار قوی استفاده به عمل آمد.

خواص خاموش کنندگی:

SF6 ماده ی بسیار عالی برای قطع قوس الکتریکی می باشد.انرژی بالای تجزیه ی این گاز ,قوس را بخوبی خنک می سازد و خاصیت الکترونگاتیو بودن آن  سریعا الکترون های آزاد را جذب کرده و باعث می شود تا تحمل ولتاژ های بازگشتی بالا ممکن گردد.

تحت شرایط متشابه قدرت خاموش کنندگی SF6 بیش از صد برابر هوا است.

خواص استقامت الکتریکی:

استقامت الکتریکی گاز SF6 تحت شرایط متشابه بیش از دو برابر استقامت عایقی هوا است.خاصیت الکترونگاتیو بودن  گاز SF6 و نقش آن در جمع آوری  الکترون های آزاد عامل اصلی این قابلیت است.

نکته ی مهم این است که اضافه شدن مقدار کمی گاز SF6 استقامت عایقی هوا را بشدت افزایش می دهد ولی بر عکس اضافه شدن هوا به گاز SF6 تاثیر چندانی بر روی استقامت عایقی آن ندارد.به عنوان مثال اضافه شدن 10 درصد هوا استقامت عایقی SF6 را حدود 3 درصد کاهش می دهد.

سایر خواص فیزیکی:

SF6 گازی بی بو, بی رنگ,غیر سمی و غیر قابل اشتعال است و وزن مولکولی آن  برابر 06/146 می باشد که 5 برابر سنگین تر از هوا می باشد.

خواص خاموش کنندگی و عایقی گاز SF6 به دانسیته ی آن بستگی دارد و به همین جهت از دانسیته سنج در کنترل مقدار گاز در کلید استفاده می گردد.دانسیته ی مناسب جهت استفاده در تجهیزات فشار قوی در محدوده ی 25 کیلوگرم بر متر مکعب است.برای درجه ی حرارت های پایین باید توجه شود که  دانسیته ی گاز به حدی نباشد که در شرایط سرد موجب مایع شدن گاز گردد.

مطابق استاندارد,مقدار مجاز نشتی گاز SF6 کمتر از یک درصد در سال می باشد.

 

عملکرد تحت شرایط تخلیه ی الکتریکی:

تخلیه ی الکتریکی سبب تجزیه ی گاز SF6 می شود که تحت شرایط عادی قابل برگشت است.

SF6<====>S+6F

پس از تجزیه ی گاز,فعل و انفعال ثانویه با الکترودهای فلزی تصعید شده ترکیبات گاز یا جامد را بوجود می آورد.این ترکیبات خود نیز مواد مواد عایقی خوبی هستند لذا رسوب آن ها روی مقره از خاصیت عایقی نمی کاهد.اما در صورتیکه رطوبت در محفظه از حد خاصی بالاتر باشد ترکیب هیدروژن فلوراید (HF) ایجاد می شود که این ماده شدیدا هر نوع ماده ای که شامل Sio2 باشد (همانند شیشه و چینی) را مورد آسیب قرار می دهد لذا حتما باید میزان رطوبت در محفظه در حد پایین نگه داشته شود.

CUF2 +H2O ====>CUO + 2HF

SF4 + H2O ===> SOF2 + 2HF

استاندارد IEC376 استاندارد مربوط به مشخصات گاز SF6 می باشد.

تقسیم بندی کلیدها از نقطه نظر محفظه قطع قوس الکتریکی :

الف ) کلیدهای قدرت روغنی

ب ) کلیدها با محفظه قطع آبی

ج ) کلیدهای قطع بادی (AIR BLAST)

د ) کلیدهای کم روغن (MINIMUM OIL)

ه ) کلیدهای خلاء (VACUM)

و) کلیدهای SF6

نوع الف و ب از انواع بسیار قدیمی می باشند و هم اکنون کاربردی ندارند,کلید های نوع ج و د بتدریج در حال خارج شدن از رده هستند و کلید نوع ه نیز در سطوح 63 کیلوولت به بالا کاربرد ندارد.در حال حاضر تنها کلید مطرح در ولتاژ های 63 کیلوولت به بالا  کلید SF6  می باشد,لذا در اینجا بیشتر به این کلید ها توجه خواهد شد.

ذیلا توضیح مختصری در مورد کلید های فوق عنوان می شود ولی به علت مختلف از جمله نیاز به عملیات نگهداری بیشتر,حجم بزرگتر کلید ها,نیاز به تعمیر اساسی در دوره های زمان کمتر,قابلیت اطمینان پایین تر  و ارتباط زمان قطع  جرقه با جریان عبوری,بطوریکه قبلا نیز عنوان گردید,در سطوح ولتاژِی 63 کیلوولت و بالاتر منحصرا کلید های  SF6به کار می روند و توضیحات آتی بیشتر مربوط به این نوع کلید ها خواهد بود.

الف ) کلیدهای قدرت روغنی :

در این کلید ها روغن بیشتر وظیفه ی عایقی را بر عهده دارد و از مکانیزم خاصی برای قطع جرقه استفاده نمی شود و جرقه در اثر ازدیاد طول حادث از جدا شدن کنتاکت ها از بین می رود.این کلید ها دارای فضای خالی بالای روغن بودند تا در اثر انبساط حجم روغن به علت بخار شدن روغن در لحظات قطع اتصال کوتاه و بروز جرقه از انفجار جلوگیری شود.

ب ) کلیدها با محفظه قطع آبی :

در این کلید ها از آب به عنوان ماده ی خاموش کننده ی جرقه استفاده می شود و در این کلید ها ابتدا حرارت جرقه موجب تجزیه و تاخیر آب می گردد و با خاموشی جرقه در نقطه ی صفر جریان,قطرات آب داخل محیط یونیزه پاشیده می شود که این امر موجب خنک شدن جرقه و جذب یون های آزاد شده و جرقه در حالت خاموش باقی می ماند.

ج ) کلیدهای قطع بادی (AIR BLAST)

در این کلید ها بعد از ایجاد فاصله ی کمی مابین کنتاکت های کلید با دمیدن باد با سرعت بالا,یون ها و گاز های داغ از محیط خارج می شوند و با خاموش شدن جرقه به طور همزمان فاصله ی کنتاکت ها افزایش می یابد و دریچه ی دمش باد نیز مسدود می گردد.

در این کلید از انرژی جرقه برای خاموش کردن آن استفاده نمی شود و هوا توسط کمپرسوری دمیده می شود.این کلید ها معولا مجهز به خازن های موازی با کنتاکت ها هستند.

د ) کلیدهای کم روغن : (MINIMUM OIL)

در این کلید ها روغن تنها وظیفه ی خنک کردن جرقه و خارج کردن یون ها را به عهده دارد و مستقیما وظیفه ی عایقی بین دو کنتاکت را نخواهد داشت,نتیجتا حجم روغن در این کلید بسیار کمتر از کلید روغنی است.در این کلید در واقع محفظه ی جرقه حجم کمی دارد که در اثر حرارت جرقه روغن موجود در آن بسیار گرم شده و فشار بخار متصاعد شده بسیار بالا می رود نتیجتا استقامت الکتریکی کنتاکت ها در مقابل ولتاژ سیستم و ولتاژ برگشتی افزایش می یابد.همزمان با زیاد شدن فصله ی کنتاکت ها با محفظه بندی خاص کلید,روغن به صورت مخصوصی در آن به جریان می افتد و موجب خنک شدن گازها در محفظه ی جرقه و خروج یون ها از آن می شود و در فاصله ی زمانی کوچک اطراف نقطه ی صفر,جرقه یا قوس خاموش می شود.بعضی از انواع این کلید ها به پمپ گردش روغن جهت خارج کردن جرقه یا قوس مربوط به جریان های کوچک مجهز می باشند.

ه ) کلیدهای خلاء : (VACUM)

اصولا عاملی که باعث هدایت جریان و ایجاد قوس الکتریکی در هنگام جدا شدن کنتاکت ها از یکدیگر می باشد,حامل های باردار یا یون ها هستند,در خلائ کامل چون هیچ ماده ی یونیزه یا حامل باردار وجود ندارد لذا جدا شدن کنتاکت ها به صورت تئوریک  می بایستی بدون ایجاد قوس باشد,البته در عمل به علت تبخیر مختصر  سطوح کنتاکت ها,محیط حامل یون های باردار که مناسب برقراری قوس الکتریکی است ایجاد می شود.با عبور جریان از نقطه ی صفر این ذرات معلق فلز سریعا سرد شده و بر روی کنتاکت ها می نشینند و نتیجتا جرقه خاموش می شود.

در واقع در کلید خلاء از مقاومت بالای خلاء در مقابل بازگشت ولتاژ و نبود یا کمبود ذرات هادی جریان در فضای مابین کنتاکت ها استفاده می شود.در عمل این کلید ها تا ولتاژ 36 کیلوولت به کار می روند.

 

کلید فشار قوی (دژنکتور) :CIRCUIT BREAKER (CB)

تعریف :

منظور از یک کلید قدرت,وسیله ای است که بتواند مدار الکتریکی فشار قوی را در شرایط عادی و شرایط خطا (با زمان تعریف شده ی محدود) قطع و وصل نماید و در این حالت طوری عمل کند که خود آسیب ندیده و شبکه نیز به نحوه ی مطلوبی کنترل شود.

اصلی ترین استاندارد مربوط به کلید های فشار قوی در سری استانداردهای IEC ,استاندارد IEC 56 می باشد.اصولا در کلید های فشار قوی جدا شدن کنتاکت ها به معنی قطع مدار الکتریکی (چه جریان و چه ولتاژ) نیست و وظیفه ی یک کلید فشار قوی,قطع ارتباط جریانی یک شبکه ی فشار قوی است,در مورد چگونگی جریان عبوری از کنتاکت های جدا شده  و ولتاژ  دو سر  کنتاکت ها حالات زیادی را می توان برشمرد که در حقیقت بستگی به المان های  فشار قوی ,لکن به جهت مشخص نمودن دو عامل مهم فوق در قطع یا وصل یک شبکه ی فشار قوی ,ذیلا حالات کاملا ساده ای بیان می شود.

قطع مدار اهمی تکفاز :

تا قبل از قطع مدار,ولتاژ و جریان هم فاز می باشند,در نقطه ی شروع به قطع به علت وجود جریان,قوس الکتریکی برقرار می شود و تا لحظه ی صفر جریان ادامه می یابد و در لحظه ی صفر جریان,جرقه خاموش می شود و از این لحظه به بعد ولتاژی که از صفر شروع به صعود می نماید در دوسر کنتاکت های کلید ظاهر می شود.

 

قطع مدار سلفی تکفاز :

تا قبل از قطع مدار یا جدا شدن کنتاکت ها,ولتاژ و جریان با 90 درجه اختلاف فاز برقرار هستند.در لحظه ی شروع به قطع به علت وجود جریان,جرقه یا قوس الکتریکی برقرار می شود و تا لحظه ی صفر جریان ادامه می یابد.در لحظه ی صفر,جریان خاموش شده و ولتاژی برابر ماکزیمم ولتاژ شبکه در دو سر کنتاکت باقی می ماند.

قطع مدار خازنی تکفاز :

تا قبل از قطع مدار,ولتاژ و جریان با 90 درجه اختلاف فاز برقرار هستند,در لحظه ی شروع به قطع به علت وجود جریان,قوس الکتریکی برقرار می شود و تا لحظه ی صفر جریان ادامه می یابد.در لحظه ی صفر جریان,قوس خاموش می شود و به علت شارژ اولیه ی خازن و ولتاژhttp://absharan.com/blog/equipment/image001.gif وجود دارد و ولتاژ دو سر کنتاکت برابر تفاوت http://absharan.com/blog/equipment/image002.gifو U شبکه خواهد بود که نتیجتا بعد از یک سیکل دو برابر ولتاژ ماکزیمم می گردد.

این 3 مثال ساده شاید در عمل هرگز به چنین صورت خاصی اتفاق نیفتد,به این جهت ذکر شد که 2 موضوع مهم در قطع کلیدها عنوان شود.

نکته ی اول جریان قوس می باشد,به عبارت دیگر با جدا شدن کنتاکت ها,جریان عبوری صفر نمی شود و ما بین زمان شروع به قطع کلید یا جدا شدن کنتاکت ها و قطع مدار باید تفاوت قائل شد و البته چون جریان در کلیدهای فشار قوی معمولا در لحظه ی عبور از صفر خاموش می شود,لذا ولتاژ های ضربه در سیستم بوجود نخواهد آمد.

نکته ی دوم:با صفر شدن جریان و خاموشی قوس بسته به مقدار ولتاژ اعمال شده به کنتاکت های باز کلید و با توجه به محیط یونیزه و فوق العاده گرم مابین کنتاکت ها ,امکان شروع مجدد قوس الکتریکی وجود خواهد داشت,این ولتاژ را ولتاژ برگشتی یا باز یافتنی یا RECOVERY VOLTAGE و شروع جرقه را RESTRIKING گویند.با توجه به مطالب عنوان شده لازم است بعد از صفر شدن جریان و یا در حوالی  آن بطریقی نسبت به خنک کردن گازهای داغ قوس و خارج کردن یونهای حامل جریان عمل کرد.

مثال های ساده ی فوق همچنین نشان دهنده ی دشواری بیشتر در قطع مدارهای سلفی می باشد.زیرا بلا فاصله بعد از قطع جریان,ولتاژ بازگشتی بالایی خواهیم داشت.همچنین از مثال های فوق آشکار می شود که ولتاژ بازگشتی با وجود اینکه ممکن است دیرتر از  حالت قطع مدار سلفی در مدار خازنی بوجود آید.لکن مقدار این ولتاژ بیشتر از حالت قطع مدار سلفی می باشد.حالات مربوط به ترکیبی از مقاومت و سلف و غیره و همچنین مدارات نوسانی و قطع سه فاز را می توان در مراجع عنوان شده یافت.

ضمنا به راحتی ملاحظه می گردد که در صورت وجود مقاومت موازی با کنتاکت های یک کلید در یک مدار سلفی,ولتاژ بازگشتی در اثر قطع کنتاکت ها از صفر شروع شده و لذا ولتاژ بازگشتی شدیدی نخواهیم داشت.از این موضوع گاها استفاده شده و کلید های مجهز با مقاومت سریع یا OPENING RESISTOR بکار گرفته می شوند.

وصل مدار اهمی تکفاز :

همانطوریکه ملاحظه شد در و قطع مدارها,قوس الکتریکی رخ خواهد داد.در وصل کلید ها نیز همواره این حالت وجود خواهد داشت,به عبارت دیگر با نزدیک شدن کنتاکت های کلید در لحظه ای که ولتاژ دو سر کنتاکت ها از ولتاژ شکست مورد نیاز بیشتر می شود قوس الکتریکی بروز می نماید.در یک کدار اهمی در لحظه ی برقراری قوس لکتریکی دقیقا جریانی که همفاز ولتاژ می باشد از کنتاکت های کلید عبور خواهد نمود.

وصل مدار خازنی تکفاز :

در این حالت اگر خازن بی بار باشد تنها در صورتیکه در  لحظه ی عبور از ولتاژ صفر کلید بسته  شود جریان رفتار عادی خود را خواهد داشت لکن در باقی موارد به علت اینکه می بایست در لحظه ی وصل کنتاکت ها جهش ولتاژی در مدار خازنی داشته باشیم,حتما جریان های ضربه ای ایجاد می شود.با وجود اینکه در عمل به علت وجود سلف ها و مقاومت های اهمی مدار ,جریان ضربه تا حدی محدود می گردد و جریان جهشی یا ضربه به صورت نمایی میرا خواهد شد ولی با این وجود وصل مدارهای خازنی مشکلات عمده ای را برای کلید در بر دارد.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 22 اردیبهشت 1397 ساعت: 9:14 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,
نظرات(0)

تحقیق درمورد عناصر جدید جدول تناوبی: آن- ‌ان‌هگزیوم و آن- ‌ان‌کادیوم

بازديد: 29
تحقیق درمورد عناصر جدید جدول تناوبی: آن- ‌ان‌هگزیوم و آن- ‌ان‌کادیوم

تحقیق رایگان سایت علمی و پژوهشی آسمان , تحقیقات دانش آموزی ، فرهنگیان و دانشجویان اقدام پژوهی گزارش تخصصی

 

آن- ‌ان‌هگزیوم و آن- ‌ان‌کادیوم

کشف دوعنصر جدید

 

 

دو عنصر جدید وارد جدول تناوبی شدند

کشف عنصر 114 نخستین بار در سال 1999 اعلام شد. سپس در یک سری از آزمایشات پیچیده ای که دانشمندان آمریکایی و روسی در سالهای 2004 و 2006 انجام دادند شواهد محکمی دال بر وجود دو عنصر 114 و 116 به دست آمد.

دانشمندان پس از سه سال پژوهش، وجود دو عنصر 114 و 116 را تائید و این دو عنصر را به عنوان سنگین ترین عناصر شناخته شده رسما وارد جدول تناوبی کردند.

به گزارش خبرگزاری مهر، کشف عنصر 114 نخستین بار در سال 1999 اعلام شد. سپس در یک سری از آزمایشات پیچیده ای که دانشمندان آمریکایی و روسی در سالهای 2004 و 2006 انجام دادند شواهد محکمی دال بر وجود دو عنصر 114 و 116 به دست آمد.

اکنون پس از سه سال پژوهش تکمیلی و بازنگری تحقیقات گذشته، "کارگروه الحاقی کشف عناصر" این دو عنصر را رسما وارد جدول تناوبی کرد.

عناصر 114 و 116 سنگین ترین عناصری هستند که تاکنون کشف شده اند.

این دانشمندان موفق شدند با پرتاب هسته های کلسیم به اتمهای پلوتونیم که از 98 پروتون تشکیل شده است عنصر 114 که را "آن- ‌ان‌کادیوم" نام دارد مستقیماً به دست آورند.

همچنین برای ایجاد عنصر 116 با عنوان " آن- ‌ان‌هگزیوم" اتمهای کوریم را که در هسته خود 98 پروتون دارند با هسته های کلسیم که 20 پروتون دارند برخورد دادند.

تصویب یک عنصر چندان آسان نیست به طوریکه این کمیته پیش از این عناصر 113، 115 و 118 را مورد بررسی قرار داده بود اما هیچ یک از این سه عنصر از سوی این کارگروه تائید نشد.

همچنین نامگذاری عناصر 114 و 116 بسیار دشوار است. درحقیقت روسیه پیش از این پیشنهاد داده بود که نام "فلروویم" در بزرگداشت "گرگوری فلیوفف"، فیزیکدان روسی برای عنصر 114 و نام "مسکوویم" برای عنصر 116 برگزیده شود.

سال گذشته عنصر 117 کشف شد. این عنصر هنوز رسما وارد جدول تناوبی نشده است. درحالی که عنصر 112 اوایل سال 2010 وارد جدول تناوبی شد و در بزرگداشت کوپرنیک به صورت "کوپرنیکیوم" نامگذاری شد.

 

براساس گزارش io9، ورود عناصر 114 و 116 به جدول تناوبی راه را برای تائید عناصر 120 و 126 باز خواهد کرد.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 22 اردیبهشت 1397 ساعت: 8:57 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,,,
نظرات(0)

ليست صفحات

تعداد صفحات : 1554

شبکه اجتماعی ما

   
     

موضوعات

پيوندهاي روزانه

تبلیغات در سایت

پیج اینستاگرام ما را دنبال کنید :

فرم های  ارزشیابی معلمان ۱۴۰۲

با اطمینان خرید کنید

پشتیبان سایت همیشه در خدمت شماست.

 سامانه خرید و امن این سایت از همه  لحاظ مطمئن می باشد . یکی از مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه   09159886819  در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما  فرستاده می شود .

درباره ما

آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس