پروژه و تحقیق رایگان - 489

راهنمای سایت

سایت اقدام پژوهی -  گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان

1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819  -  صارمی

2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2  و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی  (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .

3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل http://up.asemankafinet.ir/view/2488784/email.png  را بنویسید.

http://up.asemankafinet.ir/view/2518890/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%D8%A2%D9%86%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%86.jpghttp://up.asemankafinet.ir/view/2518891/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA%20%D8%A8%D9%87%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA.jpg

لیست گزارش تخصصی   لیست اقدام پژوهی     لیست کلیه طرح درس ها

پشتیبانی سایت

در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا  پیام بدهید
آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet

۱۴ اشتباه فاحش مدیران ارشد:

بازديد: 145

       ۱۴ اشتباه فاحش مدیران ارشد:

» "رابرت دانهام"مدير پيشين سيستمهاي كامپيوتري "موتورولا" و بنيانگزار برنامة سراسري پرورش مديران اجرايي 14 اشتباه فاحش مديران ارشد را بدون توجه به صنعت چنين توصيف مي كند:

1- گوش ندادن:

» به سخنان كاركنان خود توجه نمي كنيد بلكه فقط با آنها صحبت مي كنيد. نتيجه اين شيوه فقدان تعهد, وفاداري و احساس تعلق و نيز افزايش انزجار و دلسردي كاركنان است.

2- افراط در تعهد:

» اگر نتوانيد كاركناني پرورش دهيد كه در مواقع لازم بتوانند پاسخ منفي دهند, به جاي يك استراتژي موفقيت آميز، با  كار بيش از حد, دستاورد اندك, نارضايتي مشتري و «قهرماناني مرده1»  دست به گريبان خواهيد بود.

3- دل خوش كردن به آمار و ارقام:

» آمار و ارقام تنها نتيجه فرعي تصميمات شما هستند. انجام اقداماتي به منظور تغيير اعداد, بدون توجه به عوامل پديد آورنده اين اعداد (از جمله پيشنهادهاي ارزشمند, اجراي عالي, رضايت مشتري و انگيزه و اشتياق كاركنان), ونيز بدون توجه به مديريت اين عوامل, در نهايت به نتايجي مخرب مي انجامد.

4- پذيرش تعهدهاي مبهم و نامشخص يا پرهيز از تعهد:

» توافقهاي مبهم و نامعين و فقدان استانداردي روشن براي ايجاد و پذيرش تعهد و مديريت آن، به اتلاف نيرو و كناره گيري كاركنان مي انجامد. همچنان كه پرهيز از پذيرش تعهد و مسئوليتي روشن نيز همين نتايج را در پي خواهد داشت.

5- توجه به مشتري در اولويت آخر:

» انجام وظيفه بدون توجه به واكنش مشتري به آنچه انجام شده و چگونگي انجام آن, رضايت مشتري را سلب مي نمايد.

6- ترس و بي ميلي نسبت به ارزيابي عملكرد:

» گفتگوي صادقانه و مستقيم، يك مهارت ارزشمند است كه انجام آن مستلزم مقداري جرأت و شهامت است. مديران ارشد بايد ياد بگيرند كه زمينه هاي ارايه بازخور مستقيم و  به موقع عملكرد را فراهم نمايند.

7- تيم سازي, فقط به شكل صوري:

» تيمها تنها گروه هايي از افراد نيستند كه با هم كار مي كنند, مهارتهاي ايجاد تيمهاي واقعي با عملكردي مطمئن و اثر بخشي, بايد آموخته شوند و واقعيت اين است كه, كمتر كسي از اين مهارتها برخوردار است.

ايجاد تعهد, توانايي شنيدن, مديريت روحيه, مبارزه و غلبه بر كاستي ها , مديريت رضايت مشتري, برنامه ريزي اثر بخش, استانداردهاي مشترك واضح و روشن, اصول اخلاقي معين, حضور و موجوديت و منفعل نبودن.

8- خالي بودن چنته مديريت:

» مديريت اثر بخش مستلزم دامنه اي از مهارتهاست و اغلب مديران همه مهارتها و توانائيهاي لازم را ندارند. كليدي ترين اين توانايي ها عبارتند از تيم سازي, توانايي ايجاد تعهد، توانايي شنيدن، مديريت روحيه، مبارزه و غلبه بر کاستي ها، مديريت رضايت مشتری، برنامه ريزی اثربخش، استانداردهای مشترک واضح و روشن، اصول اخلاقي معين، حضور و موجوديت و منفعل نبودن

9- دستور دادن  به جاي درخواست كردن و ايجاد تعهد:

» احساس تعلق و تعالي در افرادي كه صرفاً فرمان پذيرند ديده نمي شود و معمولاً دستور دادن به امتناعي همراه با آزردگي مي انجامد. در واقع آنچه كه در پي آن هستيم, احساس تعلق به سازمان, غرور و دلبستگي است و اينها وقتي ايجاد مي شود كه فرد نسبت به آنچه انجام مي دهد, متعهد باشد.

10- ناتواني در ايجاد اعتماد يا غلبه بر عدم اعتماد:

» اعتماد احساسي مبهم برخواسته از سوابق قبلي نيست. ايجاد اعتماد, بازسازي و حفظ اعتماد موجود   مهارتهاي ارزشمندي هستند كه كمتر در رفتار مديران مشاهده مي گردند و بايد آموخته شوند.

11- نداشتن طرح كاري روشن:

» يك هدف كمي يا بيانيه چشم انداز2, تنها بخشهايي از يك طرح كاري هستند. طرح كاري مستلزم يك استراتژي روشن, نقشها و مسئوليتهاي روشن, ارزش و اهميت كافي براي مشتريان و تيمي آماده و توانمند براي اجرا است.

12- چون من گفتم:

» شدت عمل تنها به دستور دادن منتهي مي شود نه جلب احترام و تعهد ديگران. شدت عمل قدرت و نشاط سازمان را نابود مي كند و كاركنان را ضعيف و شكست خورده رها مي سازد.

13- متعهد نبودن به  يادگيري:

» ما بايد ياد بگيريم كه از اشتباهاتمان، موفقيتهايمان و تجاربمان بياموزيم. ما بايد ياد بگيريم كه چگونه از ديگران بياموزيم؛ بويژه از آنها كه ريسك كرده اند و موفقيت و شكست را تجربه نموده اند.

14- بدبيني و عيب جويي نسبت  به مديريت:

» افراد داراي حرفه مديريت, مديران و به طور كلي فرهنگ موجود, اغلب به شيوه اي عيب جويانه و به نحوي استهزا آميز به مديريت مي نگرند.

» براي  تعيين استاندارد مهارت هاي مديريتي و برنامه هاي اثر بخش تعهد لازم است. رابرت دانهام با بيش از بيست سال تجربه به عنوان مدير اجرايي و پرورش دهنده مديران اجرايي در اين مسير بر تعيين دقيق زيربناها و مهارتهاي عملي, تعهد, اعتماد, ارزش و رضايت, به عنوان پايه هاي مديريت موثر و رهبري شركت تاكيد مي كند.

آيا بزرگترين  اشتباهات مديران ارشد  درسازمان و صنعت شما نيز همين اشتباهات است؟ اگر دانش و تجربه رابرت دانهام به وي اجازه داده است كه درباره اشتباهات مديران كشورش اظهار نظر نمايد، شما هم مي توانيد با تكيه بر دانش و تجربه خويش اشتباهات فاحش مديران را در سطوح مختلف برشماريد. نظر شما چیست؟

 

  

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 15 اسفند 1394 ساعت: 16:57 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

ارائه یک سیستم خبره جهت کاریابی برای افراد بیکار

بازديد: 161

          ارائه یک سیستم خبره جهت کاریابی برای افراد بیکار

چکیده :

این مقاله یک ES را برای ارزیابی افراد بیکار در خصوص پستهای معین نشان می دهد این خبره از تکنیکهای Neuro –Fuzry برای تجزیه و تحلیل یک پایگاه داده ها از افرادبیکار و بنگاهههای کاریابی  استفاده می کنند فرآیند انطباق یک فرد بیکار با یک کار پیشنهاد شده انجام می شود از طریق یک ...........از سیستم Neuro –Fuzry مجموعه های ازمایشات گسترده تاریخچه ای از داده های افراد بیکار (که متعلق به یک کلاس اجتماعی هستند) پستهای متعددی را می پذیرند یا رد می کنند.

{ آزمایشات گسترده نشان می دهند که مجموعه های افراد بیکار (که به یک کلاس اجتماعی تعلق دارند)  پستهای متعددی را می پذیرند یا رد می کنند.} که در این پروژه استفاده می شود جهت تعیین اوزان پارامتر های سیستم.

مثالهای جدید از Case هایی رسیده از قبول یا رد یک موقعیت بعنوان یک بخش  از مجموعه آموزشی در نظر گرفته می شوند. آزمایشات مجدد بعد از دستیابی به یک میزان استاندارد از حالتهای از حالتهای جدید موجود بدست می آید .

خروجی سیستم یک میزانی از مناسب بودن هر فرد بیکار جهت یک کار معین می  باشد.

1.      معرفی :

یکپارچه سازی شبکه های عصبی و فازی منطقی سبب بوجود آمدن یکسری از سیستم  ها تصمیم گیری خبره بسیار قوی شده است. در سالهای اخیر، دامنه مورد مطالعه از فرآیند شبکه های عصبی بصورت گسترده و قابل توجه ای در حال افزایش می باشد. بعلاوه یک میزان موفقیت در استفاده از سیستم های خبره  تلفیق بصورت قابل  ملاحظه ای افزایش یافته است در بسیاری از زمینه ها مانند طرح ها، درک زبان عصبی، روباتیک ، تشخیص ها بیماری، تشخیص عیب یابی ابزار آلات صنعتی، آموزش، توصیه یابی و بازیابی  اطلاعات. بهر حال در مورد کاریابی خبره[1] ادبیات موضوعی مشخصی در گذشته وجود ندارد. فرآیند انطباق یک فرد بیکار با یک شغل مشخص بندرت احتیاج به مطالعات ساختاری بسیار عمیق و هدف یابی  کامل نسبت به یک روش Boolean matchin metchal  که استفاده می کنند از یک صفحه web مانند A beater tast Europ's career market on the   ) انتخاب جداگانه افراد واجد شرایط برای پستهای مختلف یک کار بسیار مشکل می باشد چه در شرکتهای بزرگ چه در شرکت های کوچک و نیاز به سیستمهای تصمیم گیری خبره دارد. نرم افزارSkills Analyzer tod  (labate & Meds keys 1993)  طراحی شده است برای حل مسائل مدیریتی که کلاس بندی کارمندان به گروههای مختلف را محور کار خود قرار می دهد و ترکیبی از شبکه های عصبی و آنالیزهایی برمبنای قانون را به منظور تقسیم کارمندان شرکت به گروههای کاری مختلف مورد استفاده قرار می دهد.

سیستم فوق یک سیستم خبره است هر چند تکنیک های تلفیقی مورد استفاده آن قدیمی تر می باشند.

تکنیکهای collaboration filtering در نرم افزار Casper (1) جهت بوجود آمدن موتور جستجوی مبتنی بر هوش مصنوعی بوجود آمد.         سیستم Casper  بر روی زیر سیستمهایی که ذیلا آورده می شوند تمرکز می نماید

1- یک سیستم مشخصه کاربر که یک پایگاه داده از مشخصات رفتاری فرد را بوجود می آورد درون سایت کاریابی که شامل یک موتور فیلترینگ مکانیزه توصیه سرویس ها و یک موتور برای جستجوی فردی می باشد.

2- تکنولوژی سرویس متحرک (2) که بعنوان  EMA شناخته می شود یک سرویس توصیه فعال شمرده می شود و در جهت بوجودآوری اطلاعات بر اساس نیاز یا جایی که توجه به کارهای مرتبط می شود برای یک کاربر خاص استفاده می گردد.

متدهایی که بوسیله Casper  و EMA استفاده شده است در زمینه توصیه و پدیدآوری اطلاعات می تواند بسیار با موفقیت زیادی در پدیدآوری اطلاعات استفاده شود.

هر چند چنین سیستم هایی خبره نیستند و هیچ مورد واقعی ای در زمینه کاریابی خبره به حساب نمی آیند. آموزش مجدد بر اساس رد نهایی و یا قبول نهایی استفاده کاربر بوسیله بنگاه ها یک نکته حساس می باشد و نمی بایست نادیده گرفته شود. کم نیستند موردهای توصیه شده که با درصدهای بالا یا متوسط توصیه شده اند ولی در یک مصاحبه معمولی رد شده اند توصیه گرهای خبره و سیستمهای پدید آوری آموزش را تضمین نمی کنند و باید بعنوان یک پایگاه داده اطلاعات کار در نظر گرفته شوند نه به عنوان یک کاریابی واقعی ساختار کنونی مقاله  که در قسمت 2 آورده می شود معماری ساختار سیستم را نیز تحلیل می کند در قسمت 3 هر یک مطالعه موردی که در یک مثال واقعی کارهای انجام گرفته را بررسی می نماییم.

نتیجه گیری در قسمت 4 انجام گرفته است در ضمیمه 1 مباحث آماری را مورد بررسی دقیق قرار می دهیم.

2.      تعریف سیستم :

سیستم ما در این مقاله شامل 4 مشخصه می باشد.

1-    ارتباط با یک پایگاه داده فعال که شامل اطلاعات افراد بیکار شاغل و اطلاعات پیشنهاد شده می باشد.

2-  استفاده از تکنیکهای فازی- عصبی برای آموزش استنتاجی پیچیدگی فازی واژگان فازی این واژگان استفاده می شوند برای ارزیابی داده ها و فاز و تصمیم گیری نهایی

3-     آموزش مجدد سرپرستی شبکه های فازی عصبی هر کجا که توسط Aolminstartel توصیه گردد.

4-     مدل های فازی که طراحی و گسترش می دهد موتور استنتاج فازی

5-    بوجود آوری ترکیبی از عناصر فازی برای ارزیابی نهایی یک داده.

6-    بوجود آوری یک برنامه werfrindly و قابل انعطاف (توسط فرم های ورودی ویژوال بیسیک)

سیستم ما مبتنی بر مفاهیم شخصی می باشد (مطابق شکل1)  که نیاز به یکپارچه سازی به یک سیستم خبره برای دستیابی به خروج نهایی دارد (یعنی برای ارزیابی یک فرد بیکار برای شغل مناسب  ) تابع هدف ارزیابی بر مبنای پارامتر که در زیر می آیند فرموله شده اند (شکل 2)

1-سن

2- تحصیلات

3- آموزش های مرتبط

4- تجربه کاری مرتبط

5- زبان های خارجی

6- تسلط بر سیستمهای کامپیوتر

به طور کلی تابع هدف از دو قسمت تشکیل گردیده است. قسمت مقطعی و قسمت احتمالی (تقریبی) قسمت قطعی شامل صدهای صفر و یک در نظر گرفته می شود که فرد متقاضی حتما در یک شغل قرار گیرد.

در احتمالی که چندین محدودیت  وجود دارد پایگاه داده بگونه ای فیلتر می شود که تابع هدف بصورت فاز در می آید و باز خود را بصورت  که در مقاله sngeno (3) آمده است می آید.

خروجی Fis یک میزان ارزیابی از فرد متقاضی بیکار است که برای یک شغل معین در نظر گرفته می شود. ( یعنی تا چه اندازه فرد متقاضی برای شغل مورد نظر مناسب است)

این مسئله یک مسئله ریاضی احتمالی است با ورودی های پیوسته بدین معنی که شکل انتخاب سرپرست کار را تا اندازه ای حل می نماید.

ما از داده های ارزیابی قبلی به منظور پارامترهای ورودی FIS استفاده می نماییم

1.2 . Rule های مبتنی بر سیستم

در اینجا ما از یک قانون تازی برای کلیه شغل هایی که باید ویزیت شوند استفاده می کنیم بصورت زیر:

Candidate X matches Cnterion

در حالیکه  x می تواند فقط یک محموله  فازی را شامل شوند (سن تحصیلات- آموزش- تجربه زبان و کامپیوتر) مجموعه کلیه قانون های فوق ، قانون کلی سیستم را شامل می شود (جدول 1)

2.2 فازی سازی و قوانین ارزشیابی :

در متن های زیر با متدهای فازی سازی رشته های مرتبط را  در تابع هدف فرمول می کنیم در این مقاله استفاده بسیاری از ارتباطات فازی می شود. ارتباطات فازی صفر و یک مجموعه ای از فازی هستند که در موقعیت هر عنصر در x,y را به یک عنصر جامعه امتیاز صفر و یک مشخص می نمایند بصورت دقیق تر : اگر x,y دو عنصر مجموعه باشند داریم:

تساوی فرق یک ارتباط فازی صفر و یک از Xn,Y می باشد هر گاه x,y گسسته باشند  می توانیم ارتباط فازی با استفاده از ماتریس زیر تعریف کنیم.

 جائیکه  یک عنصر عددی از i,j است.

برای فازی سازی ، تعطیلات و آموزش های اضافی و تجربه های کاری مرتبط، ما یک ارتباط فازی بین پارامترها گوناگون برقرار می کنیم . ارتباط فازی نشان دهنده روابط بین پارامترهای مختلف می باشد مقدار عددی هر عنصر مجموعه بعد ار چندین مصاحبه با آژانس های کاریابی در خصوص ارتباط بین پراامترهای مختلف تعیین می گردد. ارزش نهایی هر پارامتر میانگین میزان هایی است که از طریق فوق بدست می اید.

سپس یک ماتریس ارتباط که ماتریس عناصر  نامیده می شود بوجود می آید که شامل دامنه مختلفی  از یک طبقه است بوجود می آید مانند مکانیک ها،  مهندسین )

می توانیم از کدهایی جهت تعریف طبقات و زیر طبقات هر شکل استفاده نماییم. بعنوان مثاال در جدول 2 کد 45 نشان دهنده طبقه اصلی سازندگان و 4513  و 4514 و4590 ویژگیهای یک شغل خاص در زمینه ساخت و تولید را نشان می دهند .

1-2-2- سن

تابع عضویت سن ب مبنای اطلاعات کارمندان می تواند تهیه شود که در آن حد مجاز و مناسب برای هر شکل مشخص می گردد مانند (20-30-25-35-…) بدین منظور ما تابع  عضویت فازی برای سنین تعریف می نماییم بگونه ای که محدودیت های از پیش تعیین شده برای حدود مختلف را ارضا نماید. (شکل 3)

در این راه، کاندیدهایی که مقدار سن بدست آمده برای آنها در محدوده نباشند بطور کلی از دور خارج نمی گردند بنابراین s را میزان قدرت این rule می نامیم داریم

Candidate's Age matches Criterion

که بوسیله میزان داده شده توسط فرمول ریاضی بدست می آید.

2-2-2 تحصیلات :

تحصیلات متقاضی در سه رشته ثبت خواهد گردید:

تحصیلات ابتدایی، مدرک و تحصیلات پس از فراغت از تحصیل (تحصیلات تکمیلی) این ویژگیهای بصورت کدهای کاری با یک روش  لاینگ عمومی ثبت  می شوند.

قانون مربوطه بصورت زیر است :

Candidates Education matches Education criterion.

که  بصورت یک ارتباط فازی بین رشته تحصیلی فرد کاندید شده و نیز شغل تقاضا شده می باششد (جدول 3)

قانون قدرت (S2) بیانگر محصول انطباق تحصیلات با میزان تبحر عضو است.

3-2-2- آموزش های اضافی

در این شاخه ما تحصیلات اضافی متقاضی در شغل های معینی را ثبت می کنیم این شاخه فقط می تواند دو مقدار بگیرد. (1 و0)

قانون قدرت (SY) این rule عبارتست از

Candidates training matches training Criterion

که بصورت حاصل ارزیابی آموزش با تبحر فرد می باشد (1و0)

4-2-2- تجربه :

بصورت مشابه ، تجربه قبل فرد به سد قسمت تقسیم می گردد با همان نحوه لدینگ و می تواند تنها دو مقدار صفر و یک (1و0) را بگیرد.

قانون S3 بصورت زیر بیان می شود.

Candidates Experience matches Experience Criterion

که حاصل به صورت {0.1} با توجه به توانایی فرد داده می شود.

5-2-2- تبحر در زبان خارجی اطلاعات کامپیوتری:

زبان خارجی و اطلاعات کامپیوتری بوسیله واژگان فازی مرتبط با سطح های (متوسط، خوب ، خیلی خوب، و عالی) ثبت می گردند (جدول 4) .

قانون S6, S5 در این زمینه  عبارتند از :

Candidates f. language matches  F.language Criterion .

C. knowledge . C .Knowledge  Criterion 

3-2 آموزش

تمامی قوانین دارای یک سیستم در تصیمم گیری نهایی که بوسیله یک وزن مانند wi برای شاخه ناو در نظر گرفته می شوند.

این اوزن بین (0,1) می باشند بگونه ای که  صفر بیانگر کمترین میزان و یا بیانگر بزرگترین میزان می باشد. این اوزان بوسیله الگوریتم های ماشین تغییر می کنند.

نحوه استفاده از اوزان در این مقاله درست مشابه نحوه استفاده از آنها در موارد قبلی بنگاههای کاریابی می باشد اگر یک شغل قدیمی واقعا پذیرفته باشد آنگاه بعنوان یک نمونه مثبت در نظر گرفته می شود و در غیر اینصورت بعنوان یک نمونه منفی .

عناصری که بوجود آمده در یک فایل جاگذاری می کگردند (در یک فایل فاری- عصبی)

 این داده ها (ورودی، خروجی) بصورت پشت سر  هم در داخل  فرمت شبکه های فاری عصبی  با توجه به اوزان شان قرار می گیرند.

عملکرد سیستم سپس از طریق یک مجموعه داده ها و بوسیله یک شغل داده های  مشخص تست می گردد.

هر نمونه اموزشی شامل داده های ورودی و خروجی بهمراه توضیح داده های خروجی می باشد.

در خلال پروسه آموزش  اوزان شبکه از طریق آموزش تطبیق داده می شوند بگونه ای که خطای ریشه دوم بین واقعیت  و خروجی کاهش یابد.

در انتهای آموزش سیستم شبکه باید قارد به تحلیل  کامل یک داده باشد.

برای توضیح بیشتر اگر (                     )                      داده های آموزشی باشند ، جائیکه  (                     )                          معیار پذیرش برای آموزش حالت      باشد و                 1 باشد اگر شغل خاصی قبلاً برای حالت ناپذیرفته شده باشد و در غیر اینصورت صفر باشد .

اهداف آموزشی در یافتن یک بردار وزنی        نامیده می شود که           خطای ریشه دوم را کاهش می دهد  داریم :

 

 

در حالتیکه         حد پایین اوزان       و      حد بالای آن می باشد، آموزش بگونه ای انجام می گیرد

 

 

 

 

 

 

 



 [1].Expert job matching

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 15 اسفند 1394 ساعت: 16:56 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

آسيب شناسي سازمان

بازديد: 95

آسيب شناسي سازمان

مقدمه
سازمان چيزي نيست مگر مجموعه اي از افراد. تقريباً در همه سازمانها بزرگترين نقش افراد، انجام دادن كارها يا به قولي پيشبرد وظايف محوله است. اگر اخلاق بر محيط سازمان حاكم باشد يعني هم از طرف سازمان و هم از طرف كاركنانش مراعات گردد از چند جهت مفيد و موثر خواهد بود. اول اينكه اصول اخلاقي به عنوان يك ارزش در سازمان نهادينه خواهد شد. دوم اينكه بين سازمان و افراد روابط موثر، شفاف و دوستانه حكمفرما خواهد بود و بالاخره اينكه شاهد پويايي و عملكرد مثبت كل سازمان خواهيم بود. ارزشهاي اخلاقي خوب و ارزشهاي اخلاقي بد در سازمانها هست اما بستگي به محيط، فرهنگ و شيوه رفتار افراد دارد. رفتار اخلاقي كارمند به دو عامل ارزشهاي شخصي و جو حاكم بر سازمان بستگي دارد. مثلاً هنگامي كه سيستم پاداش سازمان به گونه اي باشد كه رفتار نادرست را به صورت مثبت تقويت كند، افراد خوب هم دست به كارهاي نادرست مي زنند. هنگامي كه سازمان به افراد دروغگو و متقلب و يا كساني كه اعمال خلاف را انجام مي دهند. ارتقاي مقام بدهد و يا آنها را مورد ستايش قرار دهد اين برداشت مي شود كه رفتارهاي غيراخلاقي بازدهي مناسبي دارند، اينجاست كه اصول غيراخلاقي در سازمان ريشه مي گيرد.

اصول غيراخلاقي كدامند؟ حاكميت روابط بر ضوابط تنها يكي از مواردي است كه سازمانها را به طرف اصول غيراخلاقي مي كشاند. موارد ديگري مانند: تاخير ـ‌ ترك محل كار- پنهانكاري - انجام كارهاي شخصي در محيط كار - استفاده از امكانات سازمان به نفع خود - دزدي اموال سازمان - فاش كردن اسرار سازمان - رياكاري و چاپلوسي - اخذ رشوه و... گاهي به صورت ارزش درآمده اند. متاسفانه تمامي موارد پيش گفته كم و بيش در اكثر سازمانهاي دولتي كشورمان وجود دارند.

درباره چرائي پيدايش چنين اصولي در سازمان چندين دليل اساسي را مي توان مطرح كرد. عدم احساس مسئوليت، ضعف ايمان، نبود وجدان كاري، پايبندنبودن به تعهدات خود در قبال سازمان، حاكميت ارزشهاي مادي در برابر ارزشهاي معنوي و... در پيدايش اصول غيراخلاقي در سازمان موثرند.

نقش مدير در پيدايش اصول غيراخلاقي

مديري كه رفتاري درست و صادقانه دارد بدون آنكه قصد آموزش كاركنان را داشته باشد به آنان تعهد اخلاقي را ياد مي دهد.او الگوي كاركنانش در زمينه اخلاق است و مظهر ارزشهايي است كه در سازمان غالب هستند. اگر مدير از كاركنانش انتظار مشاركت در انجام كار، وظيفه شناسي، انضباط و جديت را دارد يا سهل انگاري، كم كاري و حيف و ميل منابع را نمي پذيرد در مقابل آن عدم درك و ناديده گرفتن نيازهاي كاركنان و نيز عدم برقراري شرايط مناسب كاري از طرف مدير پذيرفتني نيست. تجمل پرستي مدير راه را براي بروز رفتارهاي غيراخلاقي در محيط سازمان هموارتر مي سازد.

اتاق كار مجلل و ماشين گران قيمت، برپايي جلسات بي محتوا و مسافرتهاي بي دليل به بهانه ماموريت جزو عواملي هستند كه نقش مدير را در پيدايش اصول غيراخلاقي به اثبات مي رسانند. مسلماً چنين اعمال و رفتاري از طرف مدير تاثيرات سوء و مخربي را در بين كاركنان به جاي خواهد گذاشت و آنان تصوير ذهني منفي نسبت به سازمان و مديرش خواهند داشت.

اقدامات لازم در برخورد بااصول غيراخلاقي در سازمان

1 - ايجاد مدل گزينشي مناسب: افراد براي سازمان يك سرمايه انساني محسوب مي شوند چرا كه سازمان براي جذب و به كارگيري آنان هزينه هاي زيادي را انجام داده است. اگر يك سيستم جامع گزينش در آن حاكم نباشد و از اصول و رويه هاي غيرمنطقي پيروي گردد، يقيناً افراد نالايق و ناكارامد وارد سازمان خواهند شد. مصاحبه هاي استخدامي بايد توسط روانشناسان و كارشناسان مجرب سازمان صورت گيرد تا با آگاهي از روحيات و اعتقادات فرد و نيز شناخت بهتر شخصيت او بتوانند افراد مناسب را انتخاب كنند. اگر سازمان مي خواهد اصول اخلاقي را حاكم كند، پيشگيري تدبير مناسبي از درمان آن است. افراد صادق، امين، باوجدان و درستكار از دل همين سيستم مناسب است كه به سازمـــان راه پيدا مي كنند و باعث ترقي آن مي شوند.

2 - تدوين منشور اخلاقي: تشويق و ترغيب كاركنان به ارزشهاي اخلاقي و حرمت نهادن به آن بدون وجود قانون مكتوب در اين زمينه راه به جايي نخواهد برد و تمام تلاشها براي استمرار اصول اخلاقي در سازمان بي نتيجه خواهند ماند. بهترين راه براي مبارزه بااصول غيراخلاقي همانا عمل به قوانين مدون و پذيرفته شده اي است كه در اساسنامه سازمان ذكر گرديده اند. باوجود يك منشور اخلاقي راه براي بروز رفتارهاي غيراخلاقي مسدود خواهد شد و كسي جرئت پيدا نخواهد كرد كه خارج از اين قاعده عمل كند. چه در صورت تخلف فردي از اين اصول مجازات و برخورد قانوني خواهد شد.

3 - ارزيابي عملكرد : اگر فرد عملكرد ضعيفي از نظر اخلاقي در كارنامه خود دارد علل آن را بايد شناخت. آيا از شغلش ناراضي است؟ شايد شغل وي هيچ تناسبي با علاقه و تخصص او نداشته باشد. يا ممكن است كه فقر و ديگر مشكلات اقتصادي موجود در جامعه باعث شود فرد ناخواسته دست به اعمال غيراخلاقي بزند. آيا شايسته سالاري در سازمان حاكم است؟ ميزان مشاركت و تعهد كاركنان در چه سطحي قرار دارد؟ آيا بين مديران و پرسنل تعارض وجود دارد؟ آيا جو بي اعتمادي و نگرش منفي در محيط سازمان سايه گسترانده است؟به هر حال عوامل پيش گفته مي توانند تاثير زيادي را در رشد اصول غيراخلاقي به همراه داشته باشند. بايد كاركنان مورد ارزيابي عملكرد مداوم قرار بگيرند و يك سيستم پاداش و تنبيه مناسب اتخاذ گردد.

بابرگزاري كارگاههاي آموزشي و توجيهي و پرورش ذهن و روح كاركنان نيز مي توان اعمال و رفتارهاي غيراخلاقي را از صفحه فكري او پاك كرد. آخرين گزينه در برخورد با تكرار اعمال غيراخلاقي در سازمان اخراج و طرد شخص از سازمان است. تا مثل ويروس به ديگر اجزا، سازمان سرايت نكند.


فرايندهاي تقويت كننده اصول اخلاقي

1 - خودشناسي : شناخت بيشتر شخصيت خود و خودسازي درون؛

2 - خودكنترلي : قدرت كنترل و تسلط بر نفس خويش؛

3 - خودارزيابي: احساس تكليف در برابر سازمان و سنجش اعمال نيك و بد خود.


نتيجه گيري

اخلاق يكي از سرمايه هاي اجتماعي هر كشوري است. اگر جايگاه والايي در زندگي مردم نداشته باشد. اثرات آن به مراتب ويرانگر خواهد بود. نابسامانيهاي موجود در جامعه در زمينه اخلاق و ارزش يافتن انگيزه هاي مادي بر ارزشهاي معنوي زنگهاي هشدار را به صدا درآورده است.

سازمانهاي دولتي كشور نيز از اين قاعده مستثني نيستند. اصول غيراخلاقي موجود در محيطهاي كار به يقين از سوي جامعه به درون سازمانها تسري يافته اند. پرسش اين است كه براي مقابله با آن چه بايد كرد؟ آيا بايد دست روي دست گذاشت و شاهد و ناظر آن بود تا به صورت يك اپيدمي درآيد؟ اگر مي خواهيم معيارهاي اخلاقي به صورت يك فرهنگ در سازمانها نهادينه شود بايد به راهكارهاي مناسب آن عمل كنيم. آموزش صحيح كاركنان و پرورش مهارتهاي انساني و رفع نيازهاي اساسي زندگي افراد باعث خواهد شد تا كم كم اصول غيراخلاقي رنگ ببازند و اصول اخلاقي جايگزين آن شوند.

منابع و ماخذ

1 - مهدي الواني، مديريت عمومي، نشر ني، تهران، 1368.

2 - اسفنديار سعادت، مديريت منابع انساني.، ناشر: سازمان مطالعه تدوين كتب علوم انساني دانشگاهها (سمت) تهران، 1375.

3 - استيفن رابينز، مديريت رفتار انساني، مترجمان: علي پارسائيان و محمد اعرابي، ناشر: موسسه مطالعات و پژوهشهاي بازرگاني، تهران 1374.

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 15 اسفند 1394 ساعت: 16:55 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

اساسي ترين آفات مديريت از ديدگاه مديريت علوي

بازديد: 133

اساسي ترين آفات مديريت از ديدگاه مديريت علوي

1-   دستيابي به هدف با هر وسيله :

مديريت نيز مانند ساير امور فردي و اجتماعي داراي اصول و ضوابطي است كه اگر مدير در چارچوب آن اصول حركت كند ، مي‌تواند كشتي سازمان و تشكيلات را به ساحل نجات و مقصد نهايي رهنمون گردد و اگر از آن اصول و ضوابط خارج شود و به شيوه‌ها و روشهاي نامطلوب براي وصول به هدف متوسل گردد ، آفتي مخرب دامنگير سازمان و تشكيلات خواهد شد و در نتيجه انحطاط و اضمحلال سازمان را در پي‌خواهد داشت . 

امام علي (ع) در سخن زيبايي اين حقيقت را چنين بيان فرموده است : « سُوءُ التَّدْبير ، سَبَبُ التَّدْمير» . مديريت و رهبري ناصحيح (سوء مديريت) موجب سقوط و نابودي است.

مدير آگاه و با كفايت ، همانطور كه به هدف مي‌انديشد ، به سلامت وسايل و روشهايي كه بايد يك مجموعه را به مقصد برساند نيز فكر مي‌كند و مي‌داند كه با شيوه‌هاي آفت گرفته و ابزار ناصحيح هرگز نمي‌توان قله رفيع هدف را تسخير كرد . 

در انديشه يك مدير مسلمان ، هدف هيچگاه وسيله را توجيه نمي‌كند لذا براي دستيابي به هدف نمي‌توان از هر روش و ابزاري استفاده كرد و به هر شيوه‌اي متوسل شد و اين مسأله يكي از بارزترين تفاوتهاي مديريت اسلامي با مديريت غربي است . زيرا در مديريت غربي آنچه از اصالت و اهميت برخودار است ، سازمان و اهداف سازماني است (سازمان گرايي) و انسان ، با تمام ارزشها و كرامات خويش در لابلاي چرخهاي سازمان، له مي‌شود و در پاي بت سازمان ، قرباني مي‌گردد. پيامد چنين بينشي جز ظلم و تبعيض و بي‌عدالتي ، چيز ديگري نمي‌تواند باشد و اين آفت بزرگي است كه در عصر فناوري اطلاعات ، گريبانگير مديريت بسياري از سازمانهاي بزرگ گرديده است . در بينش علوي ، درست عكس اين مطلب ديده مي‌شود يعني بجاي اينكه انسان در خدمت سازمان باشد ، سازمان و تشكيلات در خدمت به انسان و رشد و تعالي او نقش دارند . چنانكه امام در مورد ارتش و سپاهيان به مالك اشتر مي‌فرمايد : «سپاهيان ، دژهاي محكم براي رعيت و زينت فرمانروايان و مايه عزت و سربلندي دين و موجب آسايش و امنيت راهها هستند» . 

همچنين امام ، هدف از تشكيلات ماليه و گرفتن خراج و ماليات را آباداني شهرها و رفاه مردم مي‌داند و خطاب به مالك مي‌فرمايد : «اي مالك ، تو بايد در آباداني شهرها بيش از جمع‌آوري خراج تلاش كني كه خراج جز با آباداني فراهم نمي‌گردد و آن كس كه بخواهد خراج را بدون آباداني شهرها و مزارع به دست آورد ، شهرها را خراب و بندگان خدا را نابود ساخته است و حكومتش جز اندك مدتي دوام نياورد». 

2-   تحكم و زورگويي : 

آفت ديگر مديريت ، تحكم ، زورگويي و اجبار زيردستان به انجام كار مي‌باشد . به تجربه ثابت شده است كه هيچ مديري ، نتوانسته از طريق اعمال قدرت و زور ، در پيشرفت كارها به موفقيت و كيفيت مطلوب نائل آيد . هر چند كه در مواردي ، توسل به زور و قدرت در كوتاه مدت ، كارساز بوده و ظاهراً كارها را به پيش برده است ولي عواقب و پي‌آمدهاي روحي و رواني آن در دراز مدت ، صدمات و لطمات جبران ناپذيري به كيفيت كار و نيروهاي انجام دهنده كار ، وارد ساخته است و نهايتاً سازمان را با مشكل مواجه ساخته است . 

مديري كه سعي دارد با توسل به زور ، ارعاب و تهديد ، زيردستانش را به انجام كار مجبور نمايد ، بايد بداند كه نتيجه مطلوب را نخواهد گرفت و اگر لحظه‌اي نظارت دقيق او قطع گردد، كارها رها شده و كاركنان به سستي و فرار از كار و مسئوليت روي مي‌آورند.

امام علي(ع) در اين‌باره مي‌فرمايد :«از تحكم و زورگويي بر بندگان خدا بپرهيز، زيرا خداوند هر زورگو و گردنكشي را درهم مي‌شكند».

مدير شايسته و با كفايت تنها از قدرت شخصي و آمريت خويش استفاده نمي‌كند بلكه مي‌كوشد تا شيوه‌هاي مناسبي را اعمال نمايد و از درون ، دلهاي همكاران خود را تسخير كند و براي اين كار بيشتر بر مايه‌هاي فطري و باطني افراد تكيه مي‌نمايد و بر جاذبه‌هاي شخصيتي خويش مي‌افزايد و خود ، در انجام امور پيشقدم شده ، اسوه و الگوي زيردستان قرار مي‌گيرد زيرا مي‌داند كه برخوردهاي متجبّرانه و با تحكّم ، دل را مي‌ميراند و روح را افسرده مي‌كند و شيرازه وحدت و صميميت سازمان را از هم مي‌پاشد . 

امام علي (ع) مي‌فرمايد : «هر گاه دل، از روي اجبار و اكراه به انجام كاري وادار شود ، كور مي‌گردد». 

همچنين آن روز كه امام ، مسند مديريت سرزمين پهناور مصر را به دست مالك مي‌سپارد، اين نكته را صريحاً به او گوشزد نموده و مي‌فرمايد : « نبايد بگويي من مأمورم و معذور ، فرمان مي‌دهم ، پس بايد اطاعت كنيد . اين شيوه مغرورانه باعث مي‌شود كه دل ، فاسد، دين ، بي‌حرمت و نعمت ، زايل گردد»[6].

امام همچنين استبداد و برخوردهاي مستبدانه و تحكّم‌آميز را مذموم مي‌شمارد و به مالك مي‌فرمايد : «مبادا در منصب مديريت برخوردهاي تو مانند جانور درنده‌اي باشد كه فرصت خوردن آنها را غنيمت بشماري».

آري در بينش اسلامي، مدير هرگز مديريت رابراي حاكميت و سلطه‌گري خويش نمي‌خواهد وخود را خادم‌خلق مي‌داند نه مخدوم آنان.

3-    عُجب و خودپسندي :

آفت ديگر مديريت ، «عجب و خودپسندي» است . منشأ «عجب و خودپسندي» معمولاً جهل و ناداني است و چون انسان خودپسند به فقر ذاتي و نيازمنديهاي فراوان خويش واقف نيست ، گفتار و كردار خود را بزرگ مي‌شمارد و به وادي وحشتناك خودپسندي كشيده مي‌شود . امام علي (ع) مي‌فرمايد : « خود پسندي انسان ، نشانه كم‌خردي اوست». 

خودپسندي مانع درست انديشيدن و تفكر خلاق است و مديري كه عقل و انديشه خود را قرباني اين خصلت پليد نمايد ، مديريت خويش را به آفتي مبتلا ساخته كه سرانجامي جز شكست و ناكامي نخواهد داشت . 

امام علي (ع) در بيان زيبايي ، صريحاً به آفت بودن خودپسندي براي مديريت و رياست اذعان داشته و مي‌فرمايد :«آفت مديريت ، به خود باليدن (خودپسندي) است».  

خصلت ويرانگر خودپسندي ، پي‌آمدهاي ناگواري را براي مديريت و سازمان درپي خواهد داشت ، يكي از آن پيامدهاي ناگوار ، تملق‌گويي و چاپلوسي اطرافيان است . مدير خودپسند بايد عطش دروني خود را به هر طريق ممكن فرونشاند و از اين فضاي ‌آماده، متملّقان بيشترين سود را خواهند برد لذا در حوزه مسئوليت چنين مديراني ، امتيازات براي كساني خواهد بود كه مدير را در ارضاي خواسته‌هاي خودپسندانه‌اش بيشتر ياري رسانند . 

امام علي (ع) در ضمن سفارشات خود به مالك اشتر مي‌فرمايد : « و بپرهيز از خودپسندي و از تكيه نمودن به آنچه كه تو را به خودپسندي سوق مي‌دهد و نيز بپرهيز از اين كه دوست بداري ستايش مردم را ، زيرا بهترين فرصتها براي شيطان اين حالت است تا نيكي نيكوكاران را بوسيله خودپسندي از بين ببرد » . 

يكي ديگر از عوارض سوء خودپسندي اين است كه قدرت پذيرش انتقاد را از انسان سلب مي‌كند . مدير خودپسند هرگز تحمل پذيرش انتقاد را ندارد زيرا انتقاد را نشانه ضعف خويش و كامل نبودن وضع موجود مي‌داند و طبيعي است كه اين امر با تمايلات خودپسندانه او مطابقتي ندارد .

امام علي (ع) در اين باره به كارگزار خويش ، مالك اشتر توصيه مي‌نمايد :«درشتي و سخنان ناهموار مردم را برخود همواركن و تنگ‌خويي و خود بزرگ بيني را از خود دور ساز تا خدا درهاي رحمت خود را به روي تو بگشايد و تو را پاداش اطاعت ببخشايد». 

4-   دوري از مردم : 

يكي ديگر از آفات مديريت ، « دوري و جدايي از مردم يا زيردستان» است . براي برخي از مديران ، مسند مديريت به منزله حصاري است كه بين آنان و زيردستان كشيده مي‌شود و بجاي حلقه‌هاي ارتباط و اتصال ، حفره‌هاي عميق و وحشتناكي در ميان مديريت و كاركنان به وجود مي‌آيد . 

اصولاً ارتباطات سازماني بين مدير و كاركنان يكي از بهترين راهها و منابع كسب اطلاعات و كشف دشواريهاي سازمان مي‌باشد و به مدير اين امكان را مي‌دهد كه با شناخت بهتري نسبت به وضع موجود ، درباره آينده سازمان و رسيدن به وضع مطلوب برنامه ريزي و تصميم‌گيري نمايد . 

مديري كه از كاركنان و زيردستانش دور باشد و تنها توسط معاونين و مشاورين از اخبار سازماني مطلع گردد، نمي‌تواند تصميمات مؤثر، به موقع و كاربردي اتخاذ نمايد و از مشكلات و نارساييهاي كار خويش آگاه گردد زيرا اخبار معاونين و مشاورين ، كمتر بيانگر نارساييها و نقاط ضعف مديريت وي مي‌باشد و بيشتر بر موفقيتها و كاميابيهاي سازماني تكيه و تأكيد دارد . همچنين اطلاع از نحوه كاركرد گروههاي غيررسمي و ارتباطات آنها با يكديگر و هدايت آنها در جهت اهداف سازماني تنها در صورت نزديكي و پيوند با آنان قابل حصول است.

مطالعه سيره و منش امام علي (ع) به خوبي بيانگر اين واقعيت است كه امام در تمام احوال و شئون زندگي ، در بين مردم و در كنار آنان بوده و با پايين نگه داشتن سطح زندگي اقتصادي خويش ، شركت در غمها و شاديهاي آنان ابراز نموده است[12]. ايشان همچنين به واليان و كارگزاران خويش نيز در اين مورد ، بسيار توصيه و سفارش فرموده ، چنانچه در نامه‌اي به «قثّم بن عباس» ، والي حجاز مي‌نويسد : « هر صبح و عصر براي رسيدگي به امور مردم بنشين و پرسشهاي آنان را خود ، شخصاً جوابگو باش و با اين كار نادان را آگاه كن و با آگاه مذاكره بنما و جز زبانت ، واسطه‌اي و به غير از چهره‌ات ، حاجبي بين خود و مردم قرار مده ». 

همچنين امام در منشور مديريتي خويش ، خطاب به مالك مي‌فرمايد : «اي مالك ،‌مبادا در تماس خود با مردم ، مديريت ، برايت حجابي گردد و بيش از اندازه ، خويش را از آنان پنهان بداري ، زيرا فاصله و دوري مديران جامعه از مردم ، نوعي نامهرباني و بي‌اطلاعي نسبت به مديريت است و چهره پنهان داشتن مديران در حجاب مديريت ، آنها را از امور دور نگه مي‌دارد و در نتيجه ، بينش و برداشت را از كارها آن چنان تغيير مي‌دهد كه بزرگ در نظر آنان كوچك و كوچك ، بزرگ و كار نيك ، زشت و كار زشت ، نيك جلوه مي‌كند و بالاخره حق و باطل به يكديگر آميخته مي‌گردد».

5ـ رياست طلبي :

از جمله آفات مديريت رياست طلبي است .  شخص مقام طلب و رياست خواه به انواع گناه از قبيل دروغ و ريا و نفاق آلوده است و همواره در صدد است تمام امور را در خود منحصر سازد و مركز همة قدرتها و فعاليتها قرار گيرد و براي تأمين اين مقصود از هيچ اقدامي دريغ نمي كند .  همة استعدادها و خلاقيت ها را در مردم ميكشد ،  و تاب تحمل انتقاد و اعتراض ديگران را ندارد ،  افراد صالح و دلسوز را از خود مي راند و كساني را بدور خود جمع مي كند كه ثنا خوان و مداح او باشند .  اگر كسي را مانع جاه طلبي خود ببيند از هر وسيلة ممكن استفاده مي كند تا او را از پاي در آورد و حتي به نزديك ترين كسان خود رحم نمي كند .

6 ـ تملق و چاپلوسي :

از آفات ديگر مديريت چاپلوسي و تملق است ،  اصولا افرادي در جامعه پيدا مي شوند كه معاش خود را تنها از راه چاپلوسي تأمين مي كنند و به دور كسانيكه عقدة‌ خود برتربيني و جاه طلبي دارند گرد آمده و با تمجيد و ستايش خود را به آنان نزديك   مي كنند و از سوي ديگر با دروغپردازي و تعاريف كاذب نيزة فريب خود را در قلب مردم ساده لوح و خوش باور فرو برده و زمينه را براي دستيابي خود پرستان به مقام و موقعيت بهتر و بالاتر آماده مي سازند ،  و حتي چاپلوسي را در حق چاپلوس پسندان و خود خواهان به جايي مي رسانند كه نه تنها انتقاد و اعتراض عليه آنان را جائز نمي دانند بلكه سكوت را نيز در حق آنان خيانتي آشكار تلقي مي نمايند و فقط ستايش و ثنا گويي آنان را از همگان انتظار مي كشند . از اينروست كه خداي متعال پيامبر ( ص ) را از چاپلوسي كذابان بر حذر مي دارد .

رياست طلبي و چاپلوسي مكمل يكديگرند ،  يعني هم رياست طلب چاپلوسان را دوست دارد و هم اينكه چاپلوس دلباخته رياست طلبان است و راهي براي رهايي از شر چاپلوسان وجود ندارد جز اينكه مسئولان حس جاه طلبي را در خود بكشند و اگر حب جاه و مقام در دلشان باشد نه تنها چاپلوسان را بدور خود جمع مي كنند بلكه ديگران را هم به اين صفت زشت و ناپسند مبتلا مي سازند.

معمولا عواملي كه انسان را به تملق و ثنا خواني واميدارند فراوان هستند ،  برخي براي رسيدن به نان و آب ، در مقابل پولداران و زور مندان به سجده مي افتند ،  بعضي براي در امان ماندن از شر در مقابل افراد شرور از خود خضوع نشان مي دهند و عده اي هم در مقابل صاحبان مقام به خاك مي افتند و عده اي هم هستند كه اهداف سياسي دارند و براي آنكه حريف اصلي را از ميدان بدر كنند به ثنا خواني افراديكه تا حدودي وجهة مردمي دارند مي پردازند و با چاق كردن آنها مقاصد سياسي خود را در پشت پرده تعقيب مي كنند و چون به اهداف خود رسيدند قهرمان دروغين خود را قرباني مي نمايند و بديهي است كه خطر اين نوع از چاپلوسي بمراتب بيشتر از انواع ياد شده است .

در هر حال تملق و چاپلوسي از هر نوعي كه باشد از فرومايگي و كم خردي انسان سرچشمه مي گيرد،  آدمي بايد بسيار ضعيف النفس باشد كه آزادگي و شخصيت خود را زير پاي منت ديگران نهد و به زندگي ذلت باري كه از بردگي بدتر است راضي شود.

برخی از آفات مدیریت وقت (راهزنان وقت) عبارتند از:

1- هدف گذاری معین و مشخص نداشتن و یا عدم رعایت اصول هدفگذاری

2- محاسبه نکردن خود- عدم نظارت برکیفیت رفتار- عادت ها- بینش ها- باورها و ارزشهاو...

3- عدم مهارت در تصمیم گیری موثر- عدم تفکیک جایگاهها و کانون های عقل و احساس

4- بار بیش از توان – قبول مسئولیت های فراوان بدون در نظر گرفتن ظرفیت ها و توان فردی

5- بد خلقی و عدم تسلط بر رفتارها

6- اولویت های کارها را رعایت نکردن

7- ضعف در برقراری ارتباطات موثر با دیگران

8- عجله کردن

9- ذهنیت گرایی(فکر های بدون عمل)

10- کنجکاوی ها و ماجراجویی های غیر منطبق با هدف ها وارزشها

11- عمل زدگی(فکر های بدون عمل)

12- پر حرفی ها و عدم رعایت جغرافیا و تاریخ سخن

13- بی نظمی و عادات غلط مرتبط باآن

14- کار امروز را به فردا موکول کردن

15- تنبلی و بدون دلیل وقت را تلف کردن(عادت غلط)

16- لجبازی – تعصب های بیجا

17- کارها را عکس العملی انجام دادن- عدم خلاقیت در انتخاب گزینه های رفتاری و

عملکردی

18- تصاویر منفی از خود داشتن

19- تلفن ها و قرارهای ملاقات غیر ضروری

20- عدم صراحت با دیگران

21- بی توجهی به استفاده مثبت از راهکارهای مقابله با استرس و اضطراب و ترس و خود

کم بینی

22- تاخیر در مبادلات و مکاتبات و معاشرت ها

23- عدم تفویض و واگذار کردن منطقی بعضی از امور به دیگران

24- تلقینات منفی و پذیرفتن باورهای غلط و بی توجهی به عادات غلط که خیلی ساده

قابل اصلاح هستند .

 

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 15 اسفند 1394 ساعت: 16:55 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

استرس و فشارهای روانی در محیط کار

بازديد: 225

موضوع تحقیق :

 

استرس و فشارهای روانی در محیط کار

استرس، عامل ابتلا به بیماری های قلبی

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

فهرست مطالب:

 

عنوان

صفحه

فشار عصبی در محیط کار

2

مدیریت بر فشارهای روحی محیط کار

6

سندرم زدگی از کار

9

چگونه فشارهای روانی را کنترل کنیم

11

چرا در محیط کار خود را دلتنگ و افسرده احساس می کنید

13

با کنترل خشم از  کار و زندگی لذت ببریم

17

استرس را چگونه دفع کنیم

19

تنش محيط كار پزشكان را دچار افسردگي مي‌كند

22

منابع

26

 

 

 

 

 

 

فشار عصبی در محیط کار

فشار عصبي در افراد عارضه‌اي است که سلامت جسمي و فکري فرد را به مخاطره مي‌اندازد. فشار عصبي زماني به وجود مي‌آيد که بدن بيشتر از حد معمول از توانايي‌هايش استفاده مي‌کند. عوارض فشار عصبي براي افراد، خانواده‌ها، جامعه و سازمان هايي که ممکن است از «فشار عصبي» رنج ببرند زيان‌بار است.

شناسايي علايم:

علايم فيزيکي برخي از علايم فشار عصبي ممکن است تهديدي براي زندگي باشند( نظير فشار خون بالاو بيماري قلبي). از علايمي که کمتر زندگي را تهديد مي‌کنند مي‌توان از بي خوابي، احساس خستگي مداوم، سردرد، خارش پوست، نامنظم شدن سيستم گوارشي، زخم معده، ورم معده، بي اشتهايي، زياده خوري و گرفتگي عضلات نام برد. بسياري از اين عوارض بلافاصله بعد از يک جريان تنش‌زا به وجود مي‌آيند. فشار عصبي علايم ديگري دارد که زودتر نمايان مي‌شوند( براي مثال حالت تهوع، نفس تنگي يا خشکي دهان). علايم رواني علايم رواني فشار عصبي شامل تند مزاجي، حملات زهر دار عصبي، از بين رفتن قواي جسمي، کم شدن احساس شادي و ناتواني در تمرکز روي ساده‌ترين کارهاي روزمره است.

علل ایجاد فشارهای عصبی سازمانی:

1- الزامات شغلی :

*نوع شغل بعضی شغل ها بیشتر از سایر مشاغل دارای فشارهای عصبی می باشند مانند مشاغل جراحی کنترل ترافیک هوایی .

*ایمنی اگرامینت شغلی کارکنان به خطر بیافتند، فشار عصبی تا حد زیادی افزایش پیدا می کند مانند زمان کاهش تعداد کارکنان یا ادغام کردن سازمانها.
*حجم کار
زمانی که کار واگذار شده به فرد خارج از توان او باشد ایجاد تنش و اضطراب می کند.

- الزامات فیزیکی :

یکی از عوامل مهم درجه حرارت است . مانند کارکردن در فضای آزاد هنگامی که درجه حرارت بسیار زیاد است یا دفترهایی که دارای طرح نامناسبی می باشند.
3- الزامات نقش :

فشار عصبی ممکن است از ابهام نقش (روشن نبودن انتظاراتی که از فرد دارند) یا تضاد نقش (ناهماهنگی بین دو یا چند نقش) باشد.

4- الزامات مراوده با دیگران:

اگر سبک رهبری خشن بوده و دلسوزی چندانی نسبت به کارکنان نداشته باشد ایجاد فشار عصبی می کند. و یا فشار برای انجام هنجارهای گروهی مانند وجود یک فرد سیگاری در میان تعدادی غیر سیگاری.

پی آمدهای فشار عصبی

الف: پی آمدهای فردی:

1- پی آمدهای رفتاری: واکنش هایی هستند که ممکن است باعث ایجاد آسیب به فرد یا دیگران شوند. شواهد نشان می دهد بین اعتیاد به الکل و مواد مخدر با فشار عصبی رابطه ای مستقیم وجود دارد.

2- پی آمدهای روانی: هنگامی که اشخاص در محیط کار با فشار عصبی شدیدی مواجه می شوند ، ممکن است دچار افسردگی ، پرخوابی یا بیخوابی شوند.
3- پی آمدهای جسمی: پی آمدهای جسمی فشار عصبی بر وضع جسمی فرد اثر می گذارد. این پی آمدها عبارتند از: ناراحتی و حمله قلبی ، سردرد، کمر درد، زخم معده و ناراحتی های معده و اثنی عشر.

ب: پی آمدهای سازمانی:

1- عملکرد یکی از پیامدهای فشار عصبی کاهش عملکرد مناسب و درست است.
2- کناره گیری
مهمترین انواع کناره گیری عبارتند از غیبت، استعفاء و کناره گیری روانی به معنی بی توجهی نسبت به شغل و سازمان..

- طرز تلقی رضایت شغلی؛ روحیه، تعهد سازمانی، همزمان با انگیزش فرد از فشار عصبی صدمه می بینند.

4- واماندگی یک احساس عمومی تحلیل رفتگی است، و هنگامی بوجود می آید که فرد احساس کند فشارهای زیادی را تحمل می کند و منابع رضایت نیز خیلی کم است.
اقدامات سازنده مقابله با فشار عصبی از طریق فرد:

مرتب کردن ميز کار- برای کاهش فشار در محيط کار ابتدا از ميز کار خود شروع کنيد. به هم ريختگی روی ميز، خود عاملی در ايجاد فشار عصبی است. خود را فريب ندهيد، شايد فکر کنيد چون می‌دانيد هر چيز کجا قرار دارد، ميز نامرتب بهتر است. به تکنولوژی جديد و « دفتر کار بدون کاغذ » تکيه نکنيد؛ چرا که گره‌ای از مشکل شما باز نخواهد کرد.اگر می‌خواهيد روز را بدون فشار عصبی آغاز کنيد، از شب قبل ميزتان را مرتب کنيد.


دور ريختن وسايل زايد- برخی از دور ريختن چيزها امتناع می‌ورزند، چون فکر می‌کنند ممکن است بعدها به آن‌ها نياز پيدا کنند. به همين دليل يادداشت‌های به‌درد نخور و بلا استفاده را جمع می‌کنند. دربسياری از مشاغل شما می‌توانيد با اطمينان از «قانون سه ماهه» پيروی کنيد: هر چيزی که به مدت سه ماه روی ميز شما نخوانده باقی ماند بايد به مکان ديگری (به يک فايل برای ذخيره بلند مدت و يا به درون سطل زباله) منتقل شود.
پرونده
¬ها را به سه دسته مجزا طبقه¬بندی کنيد:

* اقدام فوری- همين امروز آن‌ها را انجام دهيد.


*اقدام بعدی ـ اين پرونده‌ها را در کازيه کارهای دردست اقدام بگذاريد و ظرف مدت يک‌ هفته آن‌ها را انجام دهيد.

* بدون اقدام ـ اين پرونده‌ها را بايگانی کنيد و يا آن‌ها را دور بريزيد.

بهبود ارتباطات کاری- رابطه ضعيف با همكاران در محيط كار باعث بروز فشار عصبي مي‌شود. روابط كاري خود را توسعه ببخشيد، آنها را تجزيه و تحليل كنيد و حوزه‌هاي مشكل ساز را مشخص نماييد. براي مثال

ببينيد آيا كنترل افراد زير دست مشكل است؟ آيا مقام‌هاي ارشد دور از دسترس هستند؟ و...

- به تمامي كارمندان خود، بدون در نظر گرفتن پست و عنوان آنها، احترام بگذاريد.

- باهمكاران طوري رفتار كنيد كه نشانگر قدرداني و سپاس شما باشد.

- براي برقراري ارتباط كاري با يك همكار جديد، ناهار را با او صرف كنيد.

- از دفتر كار افراد ديدن كنيد و بدين، وسيله خود را به آنها معرفي كنيد.

- اگر همكاري داريد كه در نزديكي شما زندگي مي‌كند، در رفت و آمد به محل كار، او را همراهي كنيد.

اقدامات سازنده مقابله با فشار عصبی از طریق سازمان:

سازمانی که می‌خواهد برای مقابله با فشار عصبی در محیط کار حرکت مثبتی انجام دهد، باید هزینه‌های مربوطه را بپردازد تا منافع کلی خود را تامین کند؛ منافعی که نه تنها از نظر مالی قابل ملاحظه هستند بلکه بالا رفتن روحیه کارمندان و افزایش خلاقیت را نیز به دنبال خواهند داشت.

نحوه واکنش افراد به فشار عصبی متفاوت است. تنها با شناخت ماهيت واکنش افراد می‌توانيد مقابله با فشار عصبی در خود و ديگران آغاز کنيد.

- نصب يک صندوق پيشنهادات تا کارمندان بتوانند نظرات خود را در مورد کاهش فشار عصبی در آن بيندازند.

- با بحث باز در مورد مشکلات، فشار از دوش کارمندان برداشته می شود.

- برای کاهش ميزان فشار عصبی امکانات ورزشی (شنا) را برای کارکنان فراهم آورید.

- با نژادپرستی و تبعيض جنسی در سازمان خود مبارزه کنيد.

- برای کمک به کارمندانی که دچار فشار عصبی هستند، ستادهای پشتيبان تشکيل گردد.

- برای مقابله با فشار عصبی قبل از اتخاذ هر گونه استراتژی، از منابع و
امکاناتی که سازمان در اختيار دارد استفاده کنيد.

- با بهبود کيفی و تنوع در غذاهای سازمان، افراد را به خوردن غذاهای سالم عادت دهيد.
بر خود سخت مگیر

گاه بسیار آشفته ایم و سردرگم،

گویی کوهی از کارها در برابر ماست،و گره های بسیاری که باید گشود.و زمان کافی برای این همه فراهم نیست.

گویی فراموش می کنیم که هر روز معجزه زیبایی است، سرشار از عشق و شادی. مجبور نیستی تمام گره ها را یک روزه بگشایی و تمام هدفها را،یکباره نشانه روی. امروز همان کن می توانی، و باقی را گو که فردایی هست.

برای آسایش خود، بودن با دوستان و عزیزان،

بازی و تفریح و نشستن در زیر آفتاب،  وقتی برگزین. بر خود سخت نگیر تا ببینی که سختی ها چگونه آسانتر می شوند و  چگونه می توانی کارهای بیشتری را پیش ببری. و نیز دریابی که زندگی اینگونه با آرامشی بیشتر می گذرد. و روزها شادمانه تر به شب می رسند،


و تو خود سرزنده تری و راضی تر.

تهیه و تنظیم:رقیه خانعلیزاده

اقتباس ازکتاب

رفتار سازمانی. نوشته: مورهد_ گریفن

ترجمه: دکتر سید مهدی الوانی_دکترغلامرضا معمارزاده

اینترنت

مدیریت بر فشارهای روحی محیط کار

امروزه مدیریت بر فشارهای روحی و روانی و به کنترل درآوردن این پدیده مخرب سهم اساسی و تأثیرگذار در روند موفقیت هر سازمان دارد. زیرا فشارهای روانی در سازمانها یکی از چالش های جدی مدیران در عصر صنعتی شدن جوامع است و بازدهی سازمان ها را تا حد زیادی کاهش داده و به تبع این موضوع موجب معضلات رفتاری و تعارض در روند انجام امور سازمانها شده است. از سوی دیگر دامنه فشار عصبی تا آنجا گسترده شده است که به صورت پدیده ای فراگیر در سازمان ها شده و تنها معدودی از سازمان ها توانسته اند با توسل به راهکارهای مناسب از آثار مخرب و زیانبار آن در امان بمانند. نگرانی افراد نسبت به کار، خانواده، فرزند، دوری اعضاء خانواده از یکدیگر، مشکلات اجتماعی، تنگناهای اقتصادی، انتظارات و توقعات سازمان ها از کارمندان، پیشرفت تکنولوژی و نگرانی مدیران از عقب ماندن از دانش روز و توقعات کارکنان دست بهم داده سبب می شوند که مدیران و کارکنان سازمان ها در طول روز همواره دچار هیجانها، تنشها، نگرانیها، بیم و امیدهای گوناگون شوند، تنش ها و هیجان هایی که گاه با توان بدنی، عصبی و روانی افراد تناسبی نداشته و با آن سازگار نمی باشد. افزون بر این از آنجا که اغلب کارکنان هر سازمان یک سوم اوقات شبانه روز خود را در محیط کار می گذرانند، فشارهای کاری می تواند یکی از مهمترین علل افسردگی جسمی و ذهنی در این افراد باشد. فردی که مورد حمله فشارهای عصبی و روحی قرار می گیرد، مسلماً در تصمیم گیری و برنامه ریزی، برقراری روابط با دیگران، شیوه اجرایی اثربخشی کار و در نهایت کارایی و بهره وری دچار مشکل خواهد شد. از همین رو، برخی از روانکاوان مجرب در راهبرد روانی سازمان ها بر این باورند که به هنگام رویارویی با فشارهای عصبی و هیجان های استرس زا اگر مدیران توان کنترل اعصاب و هیجان های خود را ندارند، بهتر است که با مدیریت صحیح اثرات آن را تحت کنترل درآورند. در این راستا ممکن است این سئوال در ذهن بسیاری از مدیران مطرح شود که چرا باید فشار عصبی سازمان را جدی گرفت و این پدیده را بررسی نمود؟ نگرش های متفاوتی در این زمینه ارائه شده است. کیت دیویس و جان نیواستورم عقیده دارند که فشارهای عصبی عبارت است از فشاری که مردم در زندگی احساس می کنند که شدت و درجه آن با توجه به تحمل پذیری افراد متفاوت است. گوردون (1998) معتقد است فشارهای عصبی به یک حالت فیزیولوژیکی و روانی اشاره دارد، یعنی هنگامی که فرد در محیطی قرار می گیرد که ناراحتی، تشویش و اضطراب داشته و احساس کند که از پا درمی آید. یکی از راهکارهای کنترل فشارهای عصبی، مدیریت این فشارها می باشد. مدیریت فشارهای عصبی به مفهوم واکنش حقیقی نسبت به مسایل زندگی به وسیله کاهش مطلوب استرس و تنشهای زیاد است. وقتی افراد با چالشهای زندگی روبرو می شوند، به تنهایی نمی توانند در مقابل استرس و تنش ها، واکنش سریع و موثری داشته باشند، اما هنگامی که در مقابل این هیجانات تفکر و عمل همراه با کنترل داشته باشند، در آن صورت می توانند عکس العمل مناسب و مؤثری ارایه دهند. بنابراین برای رویاروئی صحیح با فشارهای روحی و روانی در محیط کار سه راهکار را می توان پیشنهاد نمود: مرحله اول: جلوگیری از فشارهای عصبی و تعدیل یا حذف عوامل ایجاد کننده استرس است. در این مرحله، عوامل استرس ساز سازمانی شناسایی می شوند و اقدامات لازم در مورد حذف یا کنترل آنها صورت می گیرد. مرحله دوم: آگاهیهای مدیران و افراد سازمانها را درخصوص عوامل ایجاد کننده فشارهای عصبی ارتقاء می دهد. مرحله سوم: با توجه به علایم استرس بدخیم ناشی از فشارهای عصبی اقدام لازم برای بهبودی و ایجاد آرامش در مدیریت، کارکنان و در نهایت سازمان را پی می گیرد. در این راستا روش های متناسب برای کاهش فشارهای عصبی به منظور کمک به مدیران عبارتند از: 1- با دوستان، خانواده و دیگر گروه های ارشادی درباره نگرانی ها و فشارهای عصبی خود گفتگو کنید و از آنها کمک بگیرید. 2- 15 الی 20 دقیقه در روز با آسودگی کامل بنشینید عمیقاً نفس بکشید و به یک موضوع آرامش بخش بیاندیشید.3- یاد بگیرید و بپذیرید که شماهمه چیزها را نمی توانید تغییر بدهید و راه حل همه مشکلات در دست شما نمی باشد. 4- زمانی که عصبی می شوید قبل از هر گونه واکنش تا شماره 10 بشمارید و چند نفس عمیق بکشید! 5- برای غلبه بر فشارهای عصبی از کشیدن سیگار پرهیز کنید. 6- جهت فائق آمدن بر موقعیتهای بد تلاش کنید، راهکار مناسب برای حل معضلات را پیدا کنید. 7- مرتباً ورزش کنید و از طریق تحرک کافی و تغذیه سالم تعادل روحی و جسمی داشته باشید. 8- چنانچه فکر می کنید اضطراب دارید سعی نمائید هرطور امکان دارد آرامش خود را حفظ نمائید. 9- برای حل مسایل و مشکلات برنامه ریزی داشته باشید. 10- یاد بگیرید به آنچه که دوست ندارید و در جهت منافع اعتباری و مادی سازمان شما نمی باشد نه بگوئید و از دادن وعده و وعید احتراز کنید. 11- به یک گروه حمایتی بپیوندید و با انجام امور خیریه به احساسات انسان دوستـانه خود عمق بیشتری بخشید. 12- در صورت لزوم برای اطمینان از سلامت روحی و روانی خودبا یک مشاور یا یک فـرد متخصـص در این زمینـه دیدارکنید.

فشارهای عصبی که در محیط کار به افراد وارد می آید می تواند احتمال ابتلا به بیمار یهایقلبی و دیابت را در آنها افزایش دهد.

استرس، عامل ابتلا به بیماری های قلبی

 

 

 

 

 

 

 

 

 

_مطالعات جدید نشانمی دهند، فشار های عصبی که در محیط کار به افراد وارد می آید می تواند احتمال ابتلابه بیمار یهای قلبی و دیابت را در آنها افزایش دهد.
پیشتر مشخص شده بود استرس وفشار های عصبی مشکلات عدیده ای را برای سلامت افراد به همراه دارد، اما طبق گزارشاتمنتشر شده در نشریه پزشکی بریتانیا، این عارضه احتمالا اختلالات زیستی را نیز در پیخواهد داشت.

مطالعات صورت گرفته روی 10 هزار پیشخدمت نشان می دهد که بین استرسو سندروم های متابولیک که با چاقی و افزایش فشار خون در ارتباط است رابطه وجوددارد.

دانشمندان معتقدند، نتایجی که محققان دانشگاه پزشکی لندن به دست آوردهاند بسیار شگفت انگیز است و می تواند در بسیاری از موارد مورد استفاده قرار بگیرد.

طبق این مطالعات، افرادی که به استرس های مزمن مبتلا هستند و شغلشان به صورتدائم به آنها فشار های عصبی وارد می آورد، تا دو برابر احتمال فعالیت سندروم یادشده در آنها افزایش می یابد

 

 

سندرم زدگی از کار

سندرم برنات یا سندرم زدگی از کار برای اولین بار در سال ۱۹۷۴ توسط فردن برگز عنوان شد و بدان معنی است که شخص از محیط کار و کاری که انجام می دهد زده می شود و هیچ گونه علاقه ای به آن ندارد. این سندرم دارای علائم متفاوتی در سطح روانی-فیزیکی و رفتاری است. ماسلچ یکی از محققانی است که پدیده فوق را مورد مطالعه قرار داده و عنوان می کند که این سندرم دارای سه بعد است:

۱- افسردگی یا تحلیل هیجانی: احساس تنش دائم،  از لحاظ هیجانی  خالی شدن، احساس اینکه در سطح روانی چیزی ندارد که ارائه دهد.

۲- مسخ شخصیت: فرد مبتلا به به این سندرم با دیگران چه در محیط کار و چه در محیط خارج رفتار سردی دارد و سعی می کند از آنها دوری کند و گاهی مواقع  رفتارهای خصمانه از خود نشان می دهد. نباید آن را با مسخ شخصیت که در سایکوز دیده می شود، اشتباه کرد.

۳-کاهش میل به تحقق یافتن شخصیت: احساس بی کفایتی، عدم اعتماد به نفس، کاهش علاقه به موفق شدن در کارها، احساس بی ارزش بودن، نداشتن دلیل کافی و یا آینده نگری برای کار از مشخصه های آن است.

این سندرم بر اثر استرس مزمن و طی دوره های مختلف از یک واکنش ساده نسبت به استرس شروع و در نهایت به حالات و علائم برنات ختم می شود. سندرم برنات در تمامی افراد مبتلا به یک صورت خود را نشان نمی دهد و تفاوت درنشان دادن علائم بستگی به زمینه اجتماعی، مشخصات شغلی و ویژگی های شخصیتی افراد دارد. این سندرم قابلیت بازگشت دارد. این سندرم بیشتر در افرادی که در مراکز اجتماعی و بهداشتی مشغول به کار هستند، خود را نشان می دهد. زیرا این گونه مشاغل با مراجعه کنندگان بسیاری روبرو هستند و قطعا در ایجاد روابط کاری نیز با مشکلاتی مواجه می شوند. بنابراین حالت واپس زدگی در این افرد بیشتر دیده می شود. این امر در مشاغلی همچون پزشکی و شاخه های وابسته همانند پرستاران اتاق عمل و معلمان و شاغلان نیروی انتظامی و وکلا بیشتر خود را نشان می دهد.

نظرات مختلفی درباره دلیل بروز این سندرم ارائه شده است. ولی همگی بر اهمیت ارزیابی شناختی فرد و روشی که با آن با موقعیت استرس زا روبرو می شود، تاکید می نمایند. با توجه به تحقیقات مختلفی که توسط محققان مختلف صورت گرفته است حتی با وجود نظریه های مختلفی که ارائه داده اند، موارد زیر در تمام منابع یکسان است:
۱-وجود مشاغلی پراسترس خود دلیل واضحی به شروع، ادامه و تثبیت این سندرم در افراد هستند ولی بروز آن به عواملی مانند درک شخص از خود و کار خود و برخورد وی با کارش دارد.


۲-سندرم برنات به دنبال عدم پاسخ صحیح به اضطراب و استرس های مزمن ایجاد می شود و پیامد آن تحلیل جسمانی یا هیجانی، عدم سازگاری با محیط کار و تغییرات رفتاری است. مانند بی توجهی به کار، سردبودن با مراجعه کنندگان و همکاران، تنها به فکر خود و رفاه خود بودن، غایب بودن از لحاظ عاطفی و روانی در محیط کار و میل به ترک شغل و تغییرات روانی و فیزیکی مانند حساس شدن، زود عصبانی شدن و... که تمام این عوامل بر کیفیت کار تاثیر می گذارند.

۳-طبق تحقیقات به عمل آمده در پیدایش سندرم برنات ویژگی های شخصیتی نیز قابل اهمیت است. شخصیت هایی که دارای تیپ آ (عجول،بلندپرواز و... ) هستند و شخصیت های مضطرب، وحشت زده و دارای حالت فوبی و تیپ وسواسی بیشتر در معرض ابتلا به این سندرم هستند. محیط های کاری دارای سرو صدای زیاد و محیط هایی که ابزار لازم برای انجام کار و امکانات رفاهی کاملی ندارند، خود بر شدت بروز این سندرم می افزایند. شرایط خانوادگی، درگیری های داخل خانه، عدم وجود حامی و عدم تفریح  و فعالیت های جانبی مناسب نیز از عوامل بروز این سندرم هستند.

درمان: در کل محققان ۴ راه حل برای این مشکل ارائه داده اند:
۱- مقابله فعال مستقیم: مقابله با شرایط منفی و ناراحت کننده و جست و جوی جنبه های مثبت حتی در شرایط رنج آور و استرس زا مانند تعویض محیط کار یا حداقل تغییر نحوه کار در همان محیط، رفتن به مرخصی و ایجاد فضایی مناسب در محیط کار و بیرون از آن ماننده خانه و خانواده.

۲-مقابله فعال غیرمستقیم: بیان مشکلات کاری و در واقع تخلیه روحی و روانی: صحبت کردن درباره کارخویش بادیگران و تلاشی در تغییر رفتار خود در محیط کار با دیده مثبت.


۳-مقابله غیرفعال مستقیم: پرهیز از صحبت کردن در مورد مشکلات شغلی با دیگران و یا کنار کشیدن از مشکلات و دیگر عوامل.

۴- مقابله غیرفعال غیرمستقیم: استفاده از روش دارو درمانی و مصرف داروهای ضداضطراب و آرام بخش به همراه مشاوره با روانشناس و روانپزشک.

 

چگونه فشارهای روانی را کنترل کنیم.

از آنجا که در دنیای صنعتی کنونی انسان بیش از حد دچار دغدغه کار و زندگی است ، همواره این احتمال وجود دارد که فشردگی فعالیتهای اجتماعی در این گونه جوامع به ویژه در زندگی شهری آرامش خاطر را از افراد سلب نموده و آنان را در برهه ای از زمان دچار فشارهای روانی و تنشهای عصبی نماید. برای رهایی از تنشهای روانی نخستین گام شناخت عوامل ایجادکننده فشارهای عصبی است . پس از شناخت این عوامل ، برای کاهش میزان استرس ضروریست تغییراتی در محیط کار و زندگی بوجود آورد که از آن جمله می توان به کاهش تعهدات اجتماعی ، تغییر مسیر زندگی و جابجایی مکانی اشاره کرد. افزون بر این تأثیر آلودگیهای زیست محیطی و مواد آلرژی زا را در ایجاد استرس نباید نادیده گرفت . در این راستا رعایت بهداشت تغذیه از قبیل رژیم غذایی مناسب و استفاده بیشتر از میوه و سبزی تازه ، مواد معدنی و ویتامین ها و ثابت نگه داشتن قند خون و انجام فعالیتهای ورزشی در کاهش فشارهای روانی مؤثر است . کارشناسان بهداشت روان در این زمینه برای کاهش استرس به دو نکته دیگر نیز اشاره می کنند. استراحت دادن به فکر و تنظیم ساعت بیولوژیک بدن . از این رو، هر شخص باید براساس توان و بسته به وظایف خانوادگی و اجتماعی خود زمان انجام کارها را به گونه ای تنظیم نماید که در ساعات مشخص دست از کار کشیده و به استراحت بپردازد. با این وجود درصورت تداوم فشارهای روانی از سایر راهکارها نیز برای غلبه بر استرس می توان بهره گرفت ، اما پیش از هر اقدام لازمست علائم وجود استرس را تشخیص داد که از آن جمله می توان به مواردی چون تغییر الگوی خواب ، خسته شدن زیاد، سردردهای شدید، لذت نبردن از زندگی ، دلشوره داشتن و دردهای موضعی اشاره نمود . پس از آن که وجود استرس در فرد مشخص شد، که عمدتاً ناشی از تغییرات شیمیایی در مغز و ترشح بیش از حد آدرنالین و در نتیجه افزایش فشار خون و انقباض عضلات است ، باید راههای غلبه بر آن را جستجو کرد. به عقیده روانپزشکان یکی از راههای غلبه بر استرس ، جابجایی مسائل استرس زاست ، به بیان دیگر اگر موضوع پرتنش جدیدی گریبانگیر شخص شد با حذف یا به تعویق انداختن سایر مسائل جایی برای موضوع جدید باز کند و از انباشته کردن مشکلات بپرهیزد تا فشارهای عصبی به نقطه انفجار نرسند. افزون بر این برای جلوگیری از پیدایش استرس می توان به تمهیداتی از قبیل برنامه ریزی در کارها یا تجدیدنظری واقع بینانه در برنامه های قبلی توسل جست و هنگام برنامه ریزی این نکته رعایت شود که توان فکری و جسمی هر فرد محدودیت های خاص خود را دارد و به تبع این واقعیت بعضی از چیزها را نمی توان تغییر داد. بنابراین ، هر شخص باید با تحلیل مشخص از شرایط مشخص مبتنی بر توان خود قبول کند که توانایی تغییر همه چیز را ندارد و لازم نیست برای رتق و فتق امور متفاوت انرژی بیش از ظرفیت خود صرف کند. در ضمن چنانچه فشارهای عصبی ناشی از تراکم کار و خستگی باشد می توان با 5 دقیقه استراحت در هر ساعت یا 15 دقیقه در هر دو ساعت ، استرس را نسبتاً کنترل نمود. رعایت برخی از اصول تندرستی نیز مانند نحوه نشستن هر چند پیش پا افتاده به نظر می رسند، در کاهش استرس مؤثرند. زیرا صاف و درست نشستن تنفس را راحت تر می سازد و جریان خون را به مغز افزایش می دهد، برعکس قوز کردن از حجم ریه ها کاسته و از میزان رسیدن خون و اکسیژن به مغز می کاهد. ایجاد روحیه اعتماد به نفس نیز در کاهش استرس مؤثر است و نباید این روحیه در انسان ایجاد شود که در انجام وظایف محوله ناتوان است . عوامل پیرامونی زندگی اجتماعی نیز ممکن است در ایجاد فشار روانی نقش داشته باشند مانند ترافیک ، شلوغی ، آلودگیهای صوتی و تنفسی و... از این رو در حد امکان از تردد در چنین محیط هایی اجتناب شود، همانطور که اشاره شد هنگام استرس میزان آدرنالین موجود در خون افزایش می یابد و سبب انقباض عضلانی و دردهای ناشی از آن می گردد، برای کاهش میزان استرس و به تبع آن دردهای عضلانی با دوش آب گرم گرفتن یا تنفس عمیق و بستن چشم ها و رها کردن ارادی عضلات ، می توان به آرامش بیشتری دست یافت . رژیم غذایی مناسب نیز برای کنترل استرس مؤثر است . بنابراین ، برای تأمین انرژی موردنیاز حتماً باید صبحانه را که شامل پروتئین و کربوهیدارتها باشد به طور کامل صرف کرد و همواره در نظر داشته باشید که نقش صبحانه در کاهش استرس از نهار به مراتب بیشتر است .

 

چرا در محیط کار خود را دلتنگ و افسرده احساس می کنید؟

نوع کار، نقشی که افراد باید ایفا کنند، خواسته‌های همکاران، ساختار سازمانی، مدیریت یا رهبری در میزان فشار وارده بر فرد دخیل اند. جو حاکم بر سازمان و فرهنگ سازمان نیز با استرس رابطه دارد، اگر جو حاکم بر سازمانی مثبت باشد، افراد پرتلاش، کاری و مسؤولیت پذیر و خلاق فشار کمتری احساس می‌کنند. عامل دیگر نحوه تقسیم وظایف و شرح وظایف در سطح سازمان است که وظایف باید شفاف و مشخص بوده و قوانین دست و پاگیر نباشد، همچنان که اگر سبک مدیر با سلیقه کارکنان مطابقت نداشته باشد، کارمندان استرس بیشتری را متحمل می‌شوند. حجم کم کار، حجم زیاد کار، شیفت کاری، حوادث محیط کار، شرایط نامساعد محیط کار (مثل سر و صدا، حرارت، گرد و غبار، مواد شیمیایی،...) احساس عدم امنیت شغلی، عدم توزیع عادلانه امکانات، اختلاف همکاران، کار در شرایط تنهایی، به چالش نگرفتن استعدادهای فرد، ارتقای بی ضابطه، تصاحب پستها توسط افراد بیرون سازمان همه فشارزا هستند.

آیا تاکنون از خود سئوال کرده اید که چرا دلتنگ یا افسرده و غمگین هستید؟ چرا برخی از مواقع حال و حوصله

انجام هیچ کاری را ندارید و خود را کاملا گرفتار و مستأصل احساس می کنید؟ یقیناً جوابهای متعددی در پاسخ به این سئوال در ذهن شما متبادر می شوند که معمولا ریشه در تلاش های مستمری دارد که برای حل مشکلات و معضلات روزمره انجام می دهید، به گونه ای که زندگی را به منزله پیکاری دایمی می پندارید که برای آن پایان و فرجامی نمی توان تصور نمود. هر روز فشار تازه ای بر ما وارد می شود و مشکل جدیدی سرراهمان قرار می گیرد، برخی مواقع احساس می کنیم که مورد بی عدالتی و ستم دیگران یا اجتماع قرار گرفته ایم و آنگونه که انتظار داریم به خواست های ما اهمیت نمی دهند، به هنگام روبرو شدن با مشکلات پی درپی معمولا به غصه خوردن متوسل می شویم و برای بیرون آمدن از گرداب معضلات راهی نمی یابیم و خود را تسلیم حوادث می نمائیم و بربخت بد خود نفرین و لعنت می فرستیم که چرا بدشانس به دنیا آمده ایم! اما در این شرایط نامطلوب هرگز به این واقعیت نیاندیشیده ایم که راه حل های فراوانی برای بیرون آمدن از این بن بست های فکری وجوددارد که ما از آنها خبر نداریم، راه حل هایی ساده و عملی که مردم برخی از کشورها سال هاست آنها را آزموده اند و علم بر این راهکارها صحه گذاشته است. بنابراین اگر شما مصمم هستید با دلتنگی، افسردگی و غمگینی به مبارزه برخیزید، در گام نخست سعی نمایید که وضعیت اجتماعی و اقتصادی خود را همانطور که هست بپذیرید. به بیان دیگر با موقعیت زندگی خود کنار بیائید و قبول نمائید که شرایط نگران کننده کنونی دائمی نمی باشد و گذراست. باورتان شود که این وضعیت یک شبه به وجود نیامده است که در یک روز بتوان آن را دگرگون نمود، از این رو لازم است در مرحله اول برای مدتی شرایط موجود را پذیرا شوید و کم کم در راه دگرگون نمودن آن تلاش کنید. به تجربه ثابت شده است در مدتی که برای تغییر وضع موجود گام بر می دارید متوجه خواهید شد که در همه اوقات دلتنگ و افسرده نیستید بلکه برخی مواقع دچار این احساس می شوید و گاهی اوقات چنین احساسی ندارید، در نتیجه قبول خواهید کرد که دلتنگی و افسردگی یک پدیده گذرا و ناپایدار است. از همین رو، مشاورین بهداشت روان توصیه می نمایند هروقت احساس دلتنگی و افسردگی می کنید، بر گذرا بودن مشکلات تاکید جدی داشته باشید. زیرا پذیرش گذرابودن دشواریها سطح روحیه شما را بالا می برد و قدرت پذیراشدن دلتنگی و افسردگی را در ذهنتان ایجاد می کند به گونه ای که می توانید با اراده ای تزلزل ناپذیر از گذرگاه ناخوشایند دلتنگی عبور می کنید. راهکار دیگر برای رهایی از یأس و دلمردگی، سرگرم نمودن خود به هنگام احساس دلتنگی است. زیرا بدترین شیوه رویاروئی با دلتنگی و افسردگی به گوشه ای نشستن و زانوی غم را در بغل گرفتن است! از این رو، به هنگام افسردگی و دلتنگی فکر و جسم خود را تا آنجا که امکانپذیر است سرگرم و مشغول کنید برنامه زندگی خود را به گونه ای تنظیم نمایید که همه لحظات زندگی به کارهایی مثبت و سازنده مشغول باشید. به عنوان نمونه به ورزش یا کتاب خواندن بپردازید و از نتایجی که به دست می آورید خوشحال باشید. افزون بر این به اشخاصی بیندیشید که در زندگی شما می توانند نقش سازندگی ایفا کنند و مورد احترام شما می باشند. به سراغ دوستان و آشنایان باعاطفه خود بروید. بارها دیده شده است که شما به سراغ یک دوست رفته اید و جملات امیدوارکننده ای که برای دلداری او بیان نموده اید خود شما را بیشتر امیدوار کرده است. به هر حال دیدار افراد و گفتگو با آنان در تسکین و کاهش دلتنگی و افسردگی شما بسیار مؤثر است. افزون بر این استراحت کردن به مفهوم واقعی نیز در کاستن غمگینی و افسردگی تأثیر انکارناپذیری دارد. از این رو لحظاتی توأم با سکوت را برای خود فراهم کنید، حتی اگر این زمان کوتاه و فقط 10 دقیقه باشد می توان آن را یک استراحت واقعی تلقی نمود که روان و جسم شما را آرامش و آسایش بخشد. به هنگام استراحت اندیشه های نفرت انگیز نسبت به دیگران را از خود دور کنید و بگذارید افکار شما از آرامش و زیبائی انباشته گردد. خاطرات باشکوهی را که در ذهن دارید، مسافرتی که رفته اید، دیدار شوق انگیزی که داشته اید در ذهن خود مرور کنید و در حال استراحت به خود تلقین کنید امروز روز خوبی خواهم داشت. در سایه این تلقین یک نوع خوش بینی در شما به وجود می آید، این خوش بینی به شما این احساس را می دهد که دیگران را انسانهایی با حسن نیت تصور کنید. به خودتان تلقین کنید که برای به انجام رساندن آنچه که عهده دار می شوید، قدرت لازم را دارید. باید قبول کنید که دلتنگی و افسردگی نمی تواند با امید همگام شود. این دو، مثل روز و شب با هم بیگانه و در حکم "اضداد" هستند. شما نمی توانید هم امیدوار و شاداب باشید و هم دلتنگ و افسرده، قبول این واقعیت، انگیزه ای است تا آنچه را که مثبت است، جایگزین پدیده های منفی نمائید. وقتی یک هیجان منفی برشما غلبه می کند آن را با یک هیجان مثبت ازمیدان بیرون کنید مثلاً وقتی خود را مضطرب احساس می کنید، اعتماد به نفس را جایگزینش سازید. در این مورد کار شما باید نظیر نوار ضبط صوت باشد که هنگام استفاده از ضبط صوت، موزیکی دلنشین روی آن ضبط می شود، اما پس از اینکه این نوار صاحب آن را دلزده کرد، روی همان نوار چیز دیگری را که دوست دارد ضبط می کند و این عمل، اثرقبلی نوار را از بین می برد. شما هم روی نوار ضبط اندیشه های خود که با افسردگی و غمگینی پر شده است، آنچه را که امیدوارکنـنده اسـت ضبـط کـنیـد. درضمن همواره به آنچه که محاسن زندگی شما است وکمتر به آن توجه دارید فکر کنید و نسبت به موقعیت خانوادگی و اجتماعی و سلامتی خود قدرشناس باشید. چنانچه قدرشناس موقعیت فعلی خود نباشید نمی توانید با امید به زندگی خود ادامه دهید. به یاد داشته باشید دلتنگی، افسردگی و غمگینی در فضایی که امیـد، حق شناسی و شکرگزاری در آن موج می زند، دوامی نخواهد داشت. اگر خود را افسرده و دلتنگ احساس نمودید و پی بردید که زیر بار مشکلات متعدد دارید خرد می شوید، به گونه ای برنامه ریزی کنید تا وظایفی را که به شما محول شده است در همـان روز انجـام دهید. هـر روز، بـرای همـان روز زنـدگی کنید، نه بـرای دیروز و فردا. زیرا روان و جسم ما، روز و شب، و در یک کلام تمام دنیا بر این اساس به پیش می رود. اگر یک شب نخوابیم، روز بعد حال و حوصله کار کردن را نخواهیم داشت. این کنش ها و واکنش ها سرشت زندگی است. از این رو، جهت رهایی از غم و افسردگی قوانین و موازین حاکم بر زندگی اجتماعی و طبیعت را باید شناخت و خود را با این قانونمندیها هماهنگ نمود و در هر حالت این اصل مسلم را همیشه بخاطر داشت که انسانها برای زندگی در همان روز ساخته شده اند. به همین دلیل، به هنگام ارزیابی توان خود باید به این نکته توجه داشته باشیم که هیچ کاری را نمی توان صد در صد خوب و بدون عیب و نقص در یک روز به پایان رسانید، باید قبول نمود توان و مهارت افراد نه تنها محدودیت دارد بلکه در انجام هر کار متفاوت است از همین رو، نسبی بودن توان را باید در هر حالت مد نظر داشت. بنابراین معقول به نظر نمی رسدکه لحظات شیرین زندگی را کنار گذاشته و بدون وقفه در اضطراب و نگرانی به سر بریم که عواقب کارهایمان چه خواهد شد؟ زیرا مشکلات و مقابله مستمر با آن در جوهره زندگی ریشه دارد و این قانون زندگی است و ما نمی توانیم آن را تغییر دهیم. اگر می خواهیم زنده باشیم و خوب زندگی کنیم باید زندگی را با تمام مشکلات آن بپذیریم. تجربه اشخاص موفق و شاداب بیانگر این واقعیت است که وقتی احساس می کنیم که ما برای زندگی در همان روز ساخته شده ایم، آنچه موجب دلتنگی ما گردیده است، در نظرمان کوچک و حقیر جلوه می کندو از ذهن ما حذف می شود. از همین رو، تصمیم بگیرید همگام با تلاش و برخورد برای حل مشکلات متفاوت که شما را احاطه نموده اند بر زودگذربودن معضلات تأکید داشته باشید، در طول روز خود را با انجام کارهایی که بر روح و جسم شما اثر آرام بخش پایدار دارد مشغول نمائید و به هنگام احساس خستگی ذهنی یا جسمی با تغییر محیط و تنفس عمیق، استراحت کامل کنید. امید را سرلوحه زندگی خود قرار دهید و نگاه شما به خوبیهای زندگی باشد. تا آنجا که ممکن است از تشویش و دل شوره داشتن برای هر چیز اجتناب نمائید. تشویش دشمن آرامش و منشاء بسیاری از قضاوت های شتاب زده و پیش بینی های غلط است. بدون شک اکثر ما به هنگام تشویش و اضطراب با حالتی مانند بی قراری، دستهای سرد و عرق کرده، لرزش بدن، ترس و نگرانی، حالت تهوع، خشک شدن دهان، ضربان شدید قلب، تنفس تند و هوشیاری ذهن قبل از رویارویی با واقعه ای مهم، آشنا هستیم. این حالت از تغییرات فیزیولوژیکی به این علت در بدن به وجود می آیند که به جنگیدن یا عقب راندن عامل تشویش کمک کنند. نیروی جنگنده ای که در ساز و کار بدن وجود دارد، به هنگام رو به رو شدن با تهدید، به سرعت برای مقابله آماده می شود. ضربان قلب افزایش می یابد تا خون بیشتری را به ماهیچه های دست و پا برساند. تنفس بیشتر می شود تا به جریان خون در حال افزایش، اکسیژن برساند. بدن عرق می کند تا گرمای ناشی از تلاش را خنک کند و سرانجام سرعت انعقاد خون برای مقابله با زخم های احتمالی، بالا می رود.همه این تغییرات، برای رویارویی با تهدیدهای فیزیکی مفید هستند. در زندگی مدرن امروزی، موقعیتهای تهدید کننده کمتر یک چنین مقابله جسمی را طلب می کنند، ولی نیروی ستیزنده بدن، کار خود را انجام می دهد. این واکنش راه حلی کوتاه مدت برای مقابله با خطر فوری به شمار می رود و وجود چنین حالاتی، در بلند مدت نه تنها مفید نمی باشد، بلکه برای سیستم ایمنی بدن مضر محسوب می شود. هنگام رو یا رویی با یک رویداد مهم، در واقع میزان متعادلی از دلشوره می تواند کارایی ما را بالا ببرد. زیرا اگر کاملا آرام باشیم، احتمالا تلاش کافی نخواهیم نمود. متاسفانه در مواقعی که تجربه ناموفقی را پشت سر گذاشته ایم، ممکن است همان میزان اضطراب قابل قبول را نیز بد تعبیر نمائیم و نتیجه بگیریم که در تجربه آتی نیز موفق نخواهیم بود. به این ترتیب، دور باطلی از افزایش نگرانی و بدبینی در ما آغاز می شود. در چنین موقعیتی، بهتر است این دور باطل قبل از آن که از کنترل ما خارج شود، متوقف گردد. برای این کار لازم است با افکار منفی مقابله کنیم. "افکار نگران کننده" عامل مهمی در ایجاد اضطراب به شمار می روند، از افکار منفی و مبالغه آمیز، "بایدها و نبایدها"، "همه چیز یا هیچ چیز" که کمکی به شما نمی کنند، بپرهیزید. این افکار اغلب غیر ارادی و وسوسه انگیز هستند. مراقب باشید این افکار مضر در ذهن شما جای نگیرد و همواره با این پدیده مخرب به طور جدی مبارزه کنید. با یک بررسی متعادل و واقع گرایانه موقعیت، روی آمادگی قبلی و توانایی خود حساب کنید و به افکار منفی اجازه پیشروی ندهید. برای به دست آوردن آرامش بیشتر افزون بر بیش از حد جدی نگرفتن مشکلات و تاکید بر گذرا بودن معضلات، از تکنیک های ایجاد آرامش مثل تنفس عمیق همراه با شمارش، تمرکز فکر، شل کردن اعضای بدن، تغییر محیط، ورزش،دیدار عزیزان، مسافرت و انجام کارهای عام المنفعه و سایر راههای آرام بخش بهره بگیرید.

 

 

 

 

 

با کنترل خشم از  کار و زندگی لذت ببریم

همه ما با حالت روحی خشم آشنا هستیم و در زندگی بارها آن را تجربه کرده ایم. خشم نوعی هیجان روحی است که اغلب بر اثر واکنش شخص نسبت به رفتار ناشایست دیگران بروز می‌کند. خشم می تواند یک رنجش و ناراحتی زودگذر باشد و یا یک عصبانیت تمام عیار، در هر حال پدیده‌ای کاملا طبیعی است و مانند سایر احساسات نشانه سلامت و تندرستی و عواطف انسانی می باشد، اما هنگامی که از کنترل خارج شود، می تواند به یک حس مخرب و ویرانگر تبدیل شود و پیامدهای ناگوار در محیط کار، روابط شخصی و در تمامی عرصه‌های زندگی شما به وجود آورد. همچنین خشم می‌تواند حس خود بزرگ بینی را در شما زنده کند. و زودتر ازآنچه تصور می‌کنید به سلامت شما آسیب می رساند. متأسفانه خشم برای شما مانند همدم همیشگی است که تمام عمر همراهتان خواهد بود و با هر طغیانی، فشار خونتان را به مقدار قابل توجهی بالا خواهد برد و این تنها یکی از پیامدهای زیانبار خشم بر تندرستی شما است. افزون بر این باید بدانید که خشم و عصبانیت همچون زهری است که دائما به درون شما می‌ریزد. حال ممکن است این سئوال در ذهن شما متبادر شود که خشم چیست؟ و چگونه می توانید از دست این پدیده رنج آفرین رهایی یابید؟خشم یک نوع احساس است که همواره بین دو حالت متغییر است: خشم می تواند عصبانیت و ناراحتی جزئی و یا در نوع حاد آن، واکنشی جنون آمیز باشد. طبق نظر دکتر چارلز اسپیلبرگر، خشم نیز احساسی نظیر سایر احساسات انسان است که با ویژگی های روانشناسی اشخاص تغییر می کند. هنگامی که عصبانی می‌شوید آثار فیزیولوژیک خشم در بدن ظاهر می‌شود، ضربان قلب و فشار خونتان بالا می رود و میزان ترشح هورمون ها نیز افزایش می یابد. عصبانیت می‌تواند به دلیل حوادث و رویدادهای بیرونی و یا تغییرات درونی باشد. ممکن است شما از شخص خاصی مانند همکاران ،اعضاء خانواده و یا رئیس خود رنجیده باشید و رفتار آن ها باعث عصبانیت شما شده باشد و یا ترافیک و شلوغی شهر شما را خشمگین کند. فکر کردن و نگرانی در مورد مسائل و مشکلات روزمره و یا به یادآوردن وقایعی که قبلا باعث خشم و ناراحتی شما شده اند نیز از عواملی هستند که می توانند خشم شما را برانگیزند. بیان کردن خشم، صحبت کردن پرخاشگرانه و عکس العمل تند و خشن حالتی غریزی است که اکثر ما هنگامی که خشمگین می شویم، از خود بروز می‌دهیم. خشم عکس العمل طبیعی در برابر تهدید،خطر و ... است که به ما این اجازه را می دهد که در شرایط بحرانی از خود دفاع کنیم. بنابراین عصبانیت برای بقا و پایداری انسانها ضروری و اجتناب ناپذیر است، ولی نباید فراموش کرد که برخورد فیزیکی با افراد و مواردی که ما را خشمگین می‌کنند، از لحاظ قانونی و معیارهای اجتماعی ناهنجار تلقی می‌گردد و پیامدهائی منفی خواهد داشت. سه روش مهم برای برطرف کردن منطقی خشم وجود دارد: 1- ابراز کردن 2- سرکوب کردن 3- آرام کردن. ابراز کردن خشم به این معناست که در بیان خشم خود جسور و منطقی باشید نه پرخاشگر، این روش منطقی ترین راهکار برای ابراز خشم است. شما باید یاد بگیرید که چگونه رفع اتهام کنید و خود را تبرئه نمائید و چگونه به این هدف بدون صدمه زدن به دیگران برسید. جسور بودن به این معنی نیست که قلدر باشید و به دیگران زور بگویید، بلکه به این معنی است که برای خودتان و دیگران ارزش قائل باشید و با احترام رفتار کنید و مشکلاتتان را از راه منطقی حل کنید. سرکوب کردن خشم راه حل دیگری است برای مهار عصبانیت و سرکوب خشم و جهت دادن و تبدیل آن به رفتارهای دیگر. راهکار آن هم به این صورت است که هنگامی که خشمگین می شوید، در مورد موضوعی که باعث خشم شما شده است، فکر نکنید و بجای آن به چیزهایی خوب و مثبت بیاندیشید. هدف از این روش، مهار خشم شما و تبدیل آن به رفتارهای سازنده است. اما پیامد منفی این روش، این است که اگر عصبانیت خود را ابراز نکنید، خشم فرو‌خورده در درون شما باقی می‌ماند و این خشم درونی می تواند باعث افزایش فشار خون و یا افسردگی شما شود. از این رو، بیان نکردن خشم می‌تواند مشکلات دیگری را به وجود آورد. افرادی که خشم خود را ابراز نمی‌کنند، نسبت به همه چیز بدبین هستند و با دیگران رفتاری پر از کینه و خصمانه دارند. آنها مرتب دیگران را تحقیر می کنند و همه چیز را مورد انتقاد قرار می‌دهند و معمولا در روابط خود با دیگران دچار مشکل هستند و کمتر رابطه‌ای موفق دارند. در نهایت سومین راهکار فرو نشاندن خشم مرحله آرام کردن آن است. در این حالت با جملات و واژه های تسکین دهنده خود را آرام کنید. بنابر این می توان چنین نتیجه گرفت که شما نه تنها در قبال اعمال ظاهری خود مسئول هستید، بلکه روحیات درونی خود را هم باید پرورش دهید. پس بکوشید به هنگام خشم خود را تسکین دهید و احساسات خود را مهار کنید.کنترل خشم این امتیاز را دارد که احساسات ناشی از خشم و هم تحریکات جسمانی که خشم باعث به وجود آمدن آنها می‌شود، کاهش می‌یابد. بی‌تردید نمی‌توان پیشاپیش حوادثی را که باعث خشم می شوند، از سر راه برداشت و یا از روبه‌رو شدن با آنها اجتناب نمود، شاید نتوانیم آنها را تغییر دهیم اما می‌توانیم بیاموزیم که چگونه واکنش‌های خود را کنترل کنیم.

 

 

 

 

 

 

 

استرس را چگونه دفع کنیم

استرس محیط کار بيماري قلبي می اورد.

پژوهشگران انگليسي در يک بررسي نشان دادند؛ استرس در محل كار ،عامل عمده‌ايدر ابتلا به بيماري قلبي و ديابت است.

به گزارش آفتاب اگرچه رابطه استرس بابيماري به اثبات رسيده بود اما تحقيق "مجله پزشكي انگليس" براي نخستين بار روندبيولوژيكي استرس را در بروز اين بيماريها نشان داد.


   
اين تحقيق بر روي۱۰هزار كارمند دولت به رابطه بين استرس و " سندرم متابوليك" از جمله چاقي و فشارخون بالا، پي‌برد.

پژوهشگران يافته‌هاي دانشگاه لندن را شگفت انگيزخواندند.

تاراني چاندولا ، مجري اين تحقيقات اعلام كرد ، پس از محاسبهعوامل خطرناك ديگر ، احتمال ابتلا به بيماري‌هاي قلبي و ديابت در كارمنداني كهاسترس كاري مزمن دارند بيش از دو برابر افرادي است كه در محيطهاي كاري بدون استرسكار مي‌كنند.

اين تحقيق شواهدي را براي معقول بودن رابطه بيولوژيكي مكانيسماسترسهاي رواني - اجتماعي زندگي روزمره با بيماري‌هاي قلبي فراهم مي‌كند.

در طول اين تحقيق كه بين سالهاي ۱۹۸۵تا ۱۹۹۹انجام شد سطح استرس‌هايكاري چهار بار مورد اندازه‌گيري قرار گرفت.

محققان در اين تحقيق جنبه‌هايمتفاوتي از سندرم متابوليك(مجموعه‌اي از عوامل موثر در بيماري قلبي و ديابت مانندفشار خون بالا و سطح بالاي كلسترول ) طي سالهاي ۱۹۹۷۱۹۹۹مورد بررسي قرار دادند.

عوامل ديگري مانند طبقه اجتماعي، استعمال سيگار، مصرف زياد مشروبات الكلي وهمچنين ورزش نكردن نيز در اين تحقيق بررسي شدند.

استرس نوعی حالت درونی است كه، می تواند زمینه ساز بیماری های گوناگونی باشد. استرس می تواند یك سازمان و كارمندان آن را تحت تأثیر قرار دهد.اولین مشكل ، غلبه بر استرس و تشـخیص وجود آن است. تشـخیص این كه اسـترس یك مشـكل است، گامی حیاتی به ســوی كاهــش آن است. شـــما می توانید  با پاسخ دادن به جملات زیر نزدیكترین گزینه به تجربه خود را علامت بزنید و تا حدودی به میزان استرس خود پی ببرید



یکی از راههای مقابله با عوامل فشار، شهامت برخورد با واقعیت است. هر رویدادی که اتفاق می افتد باید آن را بپذیریم و بعدازپذیرش،درآن پدیده به دنبال حکمت و مصلحتی باشیم و با موضوع بدین صورت برخورد کنیم که چگونه از آن اتفاق به صورت مثبت بهره برداری نماییم. به بیان دیگر همه چیز می تواند به یک فرصت تبدیل شده و قابل استفاده باشد. پذیرش مسئولیت به خصوص در سطوح مدیریت فشار آفرین و تنش زاست پس باید این واقعیت را بپذیریم و در فکر این باشیم که چگونه باید عمل کرد تا بتوانیم از موضوع به نفع سازمانمان استفاده کنیم؟ زیرا یکی از هنرهای مدیریت درشرایط بحرانی تبدیل معضلات (هرچند ناگوار) به فرصت است. اگر انسان نتواند واقعیت ها را بپذیرد و از آن ارزیابی مثبت داشته باشد تدریجاً دچارحالتی می شودکه اصطلاحاً به آن تحلیل رفتگی می گویند.یکی ازآثارتحلیل رفتن، پیدایش روحیه ازدست دادن کنترل کارهاست، عدم علاقه به کار نیز نشانه دیگری از درماندگی است، نشانه دیگر این حالت احساس عدم رضایت از کار و فعالیت روزمره است، به گونه ای که شخص نسبت به ادامه کار بی علاقه و بی انگیزه می شود و احساس عدم توانایی می کند. در ضمن احساس گناه و قصور در انجام وظایف خود، تمایل به بی اعتبارکردن کار، احساس مفید نبودن در فرآیند کار، کج خلق شدن، آداب معاشرت را رها کردن، همه نشانه تحلیل رفتگی یا بقول عامه بریدن درکار است، احساس قدر ناشناسی از جانب دیگران، احساس اینکه فرد می خواهد همه چیز را رها کند، همه نشانه های فشار شدید روحی و تحلیل رفتگی است. یکی از راهکارهای پیشگیری از تحلیل رفتگی و درماندگی کاری تأکید بر حفظ ارتباطات اجتماعی است، باید دوستانی داشته باشیم که به رغم وجود نواقص در کارمان ما را تایید کنند. یکی از راهکارها حمایت اطلاعاتی است. دوستان و آشنایانی باید داشته باشیم که به ما اطلاعات بدهند و یا تجربیات خود را در اختیار ما قرار دهند تا بتوان در مواقع ضروری با آنها مشورت نمود. افزون بر این حمایت های مالی نیز در برخی موارد می تواند از شدت فشار بکاهد. یکی دیگر از راههای مقابله با فشار ایجاد روحیه ای صبور، تلاش گر و خوش بین در خود برای رویاروئی با معضلات است. زیرا با ایجاد نگرش مثبت در خود می توانیم خیلی از رویدادها را عامل فشار عصبی تلقی نکینم. در این راستا باید توجه داشت که افراد دو نوع حالت ذهنی دارند: حالت های ذهنی خوشایند و حالت های ذهنی ناخوشایند. برای مثال یک صحنه تصادفی را که می بینیم ناراحت می شویم، کسی لطیفه ای تعریف می کند می خندیم، شخصی حرفی می زند و انتقاد می کند عصبانی می شویم، فردی از ما تعریف می کند خوشمان می آید، بنابراین محرک های محیطی ما را از حالتی به حالتی دیگر می برند از این رو اگر انسان کنترل حالت های ذهنی خود را در اختیار داشته باشد همواره می تواند خود را در بهترین حالت های ذهنی قرار دهد. زیرا ما می توانیم با خودگوئی های منفی ذهن خود را منفی شکل دهیم یا با خودگوئی های مثبت تلقی مثبتی از کار و زندگی پیدا کنیم. به عنوان مثال رئیس محل کارمان ما را به اتاق خود فراخوانده است در این حالت می توانیم در ذهن خود تصور کنیم که رئیس به دلیل عملکرد مثبت ما قصد دارد از ما تشکر کند به همین خاطر با چهره ای خوشایند وارد اتاق رئیس می شویم، یا می توانیم در ذهن خود این تصور منفی را ایجاد نمائیم که رئیس هر وقت ما را ملاقات نمود جز سرزنش و تنبیه چیز دیگری در کار نبوده است! بنابراین خود را برای تنبیه شدن آماده می کنیم و قاعدتاً با حالتی ترسیده وارد اتاق رئیس می شویم، یا خانمی که همسرش برای رسیدن به منزل تأخیر نموده می تواند تصور کند که وی تصادف کرده در نتیجه زخم و خون، بیمارستان، عمل جراحی و درد و رنج در ذهن وی متصور خواهد شد، حال چنانچه مثبت اندیش باشد می تواند تصور کند که همسرش احتمالاً به بازار رفته تا بعد از مدتی برایش هدیه خریداری کند و با این تصور مثبت انتظاری خوشایند در ذهن خود داشته باشد. از این موضوع می توان نتیجه گرفت که واقعیت یک چیز است، در اصل مسأله یکی بود ولی تعبیر و تفسیری که ما می توانستیم داشته باشیم متفاوت است. از همین رو، حالتهای ذهنی مثبت یا منفی که در خود به وجود آوردیم کاملاً متفاوت و متضاد بود. به بیان دیگر می توان هر رخدادی را زیان آور یا سودمند تصور کرد و حالتهای ذهنی متناسب با آن تصور را یافت. عامل دیگر تأثیرگذار در کاهش فشار و استرس داشتن شخصیت خستگی ناپذیر و تلاش گر است. شخصیتهای مبارز و خستگی ناپذیر ویژگیهایی دارند: اولین ویژگی اینکه تغییر و دگرگونی را جزء لاینفک حیات می دانند و آنرا نه تنها اجتناب ناپذیر بلکه یک فرصت و در خدمت خود می بینند. ویژگی دیگر آنها وجدان کاری و تعهد و پشتکار است، پیگیری بی وقفه هدف تا رسیدن به نتیجه. خصوصیت دیگر آنها مسئولیت پذیری است، خود را مسئول اعمال خویش می دانند، افزون بر این دیگر مشخصه آنها ارزش ها و معیارهای درونی آنها است. به همین علت کاری را که لازم می دانند انجام می دهند. فردی که خود را مسئول رفتارهای خودش می داند و معیارهای وی درونی است کمتر مسائل و عوامل بیرونی و محیطی را در پیروزی یا شکست خود سهیم می داند و فشار کمتری متحمل می شود. در مجموع ویژگی های فوق باعث می شود تحمل ما در برابر فشار بیشتر شود. یکی دیگر از راههای کم کردن تنش بیادآوردن خاطرات خوب است بخصوص در زمانی که فکرهای ناراحت کننده و ناامیدکننده بر ذهن ما هجوم می آورد. در ضمن راهکارهایی مانند بالابردن شناخت و آگاهی افراد نسبت به توانائیها، حساسیتها و نقاط ضعف خود، کسب دانش و آگاهی افراد نسبت به استرس، علل، علائم و نشانه های آن. سنجش و ارزیابی وضعیت خود در مقابله با استرس، تجدیدنظر در شیوه زندگی و کم کردن استرسها، تعیین هدف و خودآگاهی بیشتر به آن، شناخت و تعیین ارزشهای خود، مدیریت کردن بر زمان و تعیین اولویتها، ایجاد برنامه برای استراحت، تغذیه مناسب و ورزش، آموزش تکنیکها و روشهای آرام سازی عضلانی، گرفتن راهکارهای مناسب از متخصصین روانشناسی و روانپزشکی در کاهش استرس مؤثرند.

 

تنش محيط كار پزشكان را دچار افسردگي مي‌كند

تازه‌ترين آمار درباره دانشكده‌هاي پزشكي در آمريكا حكايت از آن دارد كه از هر پنج عضو هيات علمي در اين دانشكده‌ها يك نفر دچار افسردگي روحي شديد است

اعتراض در خصوص ميزان بالاي استرس و تنش در دانشكده‌هاي پزشكي و بيمارستانهاي پژوهشي در گذشته نيز وجود داشته اما هيچگاه تحقيقي علمي در مورد اين اعتراضها به انجام نرسيده بود.

به نوشته هفته‌نامه علمي "نيچر"، "باربارا شيندلر" در يونيورسيتي كالج دركسل در فيلادلفيا به اتفاق همكارانش پرسشنامه‌هايي را براي ۳۵۰۰عضو هيات علمي در دانشكده‌هاي پزشكي در دانشگاههاي مختلف آمريكا ارسال كرد

در اين پرسشنامه‌ها از ميزان سلامت جسمي و نيز رضايت روحي و شغلي اين افراد سوال شده بود.

بيش از نيمي از دريافت‌كنندگان به پرسشها پاسخ دادند و نتايج حاصل از بررسي اين داده‌ها نشان مي‌دهد كه حدود ۲۰درصد از اعضاي هيات علمي دانشكده‌هاي پزشكي اعم از زن و مرد تاكيد كرده‌اند كه نشان مستمر افسردگي شديد در حد باليني را با خود به همراه دارند

اين ميزان با درصد مبتلايان به اين بيماري رواني در كل جمعيت آمريكا همتراز است و نسبت به داده‌هايي كه در همين زمينه در سال ۱۹۸۴جمع‌آوري شده بود، افزايشي ۱۴درصدي را نشان مي‌دهد

بر اساس تحقيق جديد، پژوهشگران جوانتر بيشتر در معرض ابتلا به افسردگي و ناراحتيهاي روحي ناشي از استرس و تنش در محيط كار قرار دارند و آن دسته ار پژوهشگراني كه با بيماران سروكار دارند بيش از پژوهشگراني كه صرفا در محيط آزمايشگاه كار مي‌كنند دچار ناراحتي روحي هستند.

به گفته خانم شيندلر، اگر ۲۰درصد پزشكان در جامعه بيمار باشند بايد پذيرفت كه جايي از كار دچار يك نقص جدي است

پاسخ‌دهندگان به پرسشها علل متنوعي را به عنوان عوامل بروز استرس و تنش ذكر كرده‌اند. به عنوان مثال اعضاي هيات علمي در دانشكده‌هاي پزشكي مي‌گويند كه فشار زيادي از طرف مسوولان بيمارستانهاي مربوط به دانشگاههاي پزشكي بر دوش آنان گذارده مي‌شود كه بيماراني را كه حق ويزيت مي‌پردازند، معاينه كنند

اين امر موجب مي‌شود كه براي اين پزشكان وقت زيادي براي انجام تحقيقات و انتشار مقالات باقي نماند. عدم انتشار مقالات نيز منجر به آن مي‌شود كه محققان نتوانند ارتقا شغلي پيدا كنند

بنا بر آمار اتحاديه دانشكده‌هاي پزشكي در آمريكا، يكي از نتايج اين عدم خرسندي پزشكان آن بوده كه پزشكان از پذيرش مشاركت در تحقيقات پزشكي طفره مي‌روند و رغبتي به آن نشان نمي‌دهند

علت آنست كه اين قبيل پژوهشها وقت زيادي از آنان مي‌گيرد و به واسطه وجود تعهدات ديگر آنان عملا نمي‌توانند تعهد زماني تازه‌اي را بپذيرند

به گفته سخنگوي اتحاديه دانشكده‌هاي پزشكي، مسوولان امر از اين مشكل آگاه هستند و براي كاهش ميزان تنش و استرس پزشكان كوشيده‌اند نظام تازه‌اي را به اجرا بگذارند كه بر اساس آن هر محقق از همفكري يك همكار ارشد و با تجربه‌تر كه به عنوان مربي همكار جوانتر را زير بال خود و تحت حمايت خويش قرار مي‌دهد، بهره‌مند خواهد شد

 

 

 

 

 

 

.

منابع

 

. http://www.tici.info/default.aspx?dir=Learn_wmn&file= htm

 

http://www.modares.ac.ir/Persian/edari/bodjeh/amozeshekarkonan/n

 

http://manvaaghamoon.blogfa.com

 

http://www.hamvatansalam.com/news53271.html

 

http://www.irna.ir/fa/news/view/menu-152/8411028350112414.htm

 

http://tebyan.net/Ejtemaii/82/11/html/test%20steres2.htm

 

http://www.ksabz.net/paper.asp?AID=8813

 

http://fa.wikipedia.org

 

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 15 اسفند 1394 ساعت: 16:52 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

ليست صفحات

تعداد صفحات : 1554

شبکه اجتماعی ما

   
     

موضوعات

پيوندهاي روزانه

تبلیغات در سایت

پیج اینستاگرام ما را دنبال کنید :

فرم های  ارزشیابی معلمان ۱۴۰۲

با اطمینان خرید کنید

پشتیبان سایت همیشه در خدمت شماست.

 سامانه خرید و امن این سایت از همه  لحاظ مطمئن می باشد . یکی از مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه   09159886819  در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما  فرستاده می شود .

درباره ما

آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس