پروژه و تحقیق رایگان - 1043

راهنمای سایت

سایت اقدام پژوهی -  گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان

1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819  -  صارمی

2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2  و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی  (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .

3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل http://up.asemankafinet.ir/view/2488784/email.png  را بنویسید.

http://up.asemankafinet.ir/view/2518890/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%D8%A2%D9%86%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%86.jpghttp://up.asemankafinet.ir/view/2518891/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA%20%D8%A8%D9%87%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA.jpg

لیست گزارش تخصصی   لیست اقدام پژوهی     لیست کلیه طرح درس ها

پشتیبانی سایت

در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا  پیام بدهید
آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet

تحقیق درباره رشته حسابداری1

بازديد: 177

تحقیق درباره رشته حسابداری1

هدف :

حسابداري يك سيستم است كه در آن فرآيند جمع‌آوري، طبقه‌بندي ، ثبت، خلاصه كردن اطلاعات و تهيه گزارشهاي مالي و صورتهاي حسابداري در شكل‌ها و مدلهاي خاص انجام مي‌گيرد. تا افراد ذي‌نفع درون سازماني مثل مديران سازمان و يا برون‌سازماني مثل بانك‌ها، مجمع عمومي سازمان مورد نظر و يا مقامات مالياتي بتوانند از اين اطلاعات استفاده كنند. به همين دليل فردي كه تحصيلات دانشگاهي ندارد، بيشتر دفتردار است تا حسابدار. چرا كه گزارشهاي اين دسته از افراد مطابق استاندارد نيست و پردازش كافي نمي‌شود و بيشتر تراز حسابها مي‌باشد. براي مثال يك حسابدار تجربي نمي‌تواند براحتي بين دارايي كوتاه مدت و بلند مدت تفاوت قائل شود و يا نمي‌داند كه چگونه بايد معاملات ارزي را در دفاتر ثبت كرد.

حسابداري به عنوان يك نظام پردازش اطلاعات، داده‌هاي خام مالي را دريافت نموده، آنها را به نظم در مي‌آورد.

محصول نهايي نظام حسابداري گزارش‌ها و صورت‌هاي مالي است كه مبناي تصميم‌گيري اشخاص ذي‌نفع (مديران ، سرمايه‌گذاران ، دولت و ...) قرار مي‌گيرد.

ماهيت :

يك حسابدار متخصص، در آينده مي‌تواند مدير مالي يك سازمان يا شركت گردد يعني مي‌تواند به مديريت يك شركت ايده بدهد كه منابع موجودش را در چه راههايي سرمايه‌گذاري نمايد تا استفاده بهينه كند و يا اگر شركت به منابع مالي جديد نياز داشت يك مدير مالي بر اساس دانش آكادميك خود مي‌تواند بگويد كه از چه طريقي بايد تامين مالي كرد. و مجموع اين فعاليت‌ها خارج از توانايي يك حسابدار تجربي است.

«حسابداري يك سيستم اطلاعاتي است كه با فراهم‌كردن اطلاعات لازم كمك مي‌كند تا سرمايه‌گذارها، اعتبار دهندگان، مديران و دولت نسبت به مسائل اقتصادي بهتر بتوانند، تصميم‌ بگيرند. براي مثال اگر شخصي بخواهد در يك شركتي سرمايه‌گذاري كند، تمايل دارد كه وضعيت مالي آن شركت و يا نتايج عمليات آن شركت را در طي سالهاي قبل بداند. موضوعاتي كه به صورت گزارشهاي مالي توسط حسابداران تهيه مي‌شود.

«حسابداري به منظور جوابگويي به نيازهاي انسان به وجود آمده است. به همين دليل با گذشت زمان و به موازات گسترش فعاليت‌هاي اقتصادي و افزايش پيچيدگي آن ،‌ هدفها و روشهاي حسابداري براي جوابگويي به نيازهاي اطلاعاتي، توسعه يافته است. چرا كه اشخاص، شركت‌ها و دولت براي تصميم‌گيري در مورد توزيع مناسب منابع مالي نياز به اطلاعاتي قابل اتكا دارند كه اين اطلاعات را به ياري حسابداري مي‌توان به دست آورد. از سوي ديگر انجام سرمايه‌گذاري يكي از مواد ضروري و اساسي در فرآيند رشد و توسعه اقتصادي كشور است و سرمايه‌گذاران نيز از بعد عرضه سرمايه، تا حد امكان سعي دارند منابع مالي خودرا به سويي سوق دهند كه كمترين ريسك و بيشترين بازده را داشته باشد. يعني به دنبال برآورد ريسك سرمايه‌گذاري‌ها خواهند بود. اين در حالي است كه يكي از مباني اساسي براي محاسبه ريسك بازار شركت‌ها ، استفاده از اطلاعات توليد شده توسط سيستم حسابداي است.

رشته حسابداري از جمله رشته‌هايي است كه از داوطلبان هر سه گروه آزمايشي رياضي و فني ، علوم تجربي و علوم انساني دانشجو مي‌پذيرد.

آينده شغلي ، بازار كار ، درآمد:

به نظر مي‌رسد فارغ‌التحصيلان دوره‌هاي تحصيلات تكميلي اين رشته، آمادگي و پختگي بيشتري براي حضور در بازار كار دارند.

نتيجه يكي از تحقيقات دانشگاه «كلمبيا» مبني بر اين بود كه از از دهه 70 به بعد همه شركتهاي موفق، شركتهايي بوده‌اند كه مدير آنها تحصيلات مالي داشته است. چون از اين دهه به بعد اطلاعات نقش مهمي پيدا كرده است و مهمترين اطلاعات نيز، اطلاعات مالي است كه تاثير بسياري در تصميم‌گيري روساي شركت‌ها دارد.

«فرصت‌هاي شغلي يك حسابدار بسيار گسترده است و از پايين‌ترين سطح تا بالاترين سطح را در بر مي‌گيرد. و با وجود اين كه در دانشگاههاي مختلف كشور اعم از دولتي ، غيرانتفاعي و آزاد، دانشجويان بسياري در رشته حسابداري تدريس مي‌كنند اما تعداد فارغ‌التحصيلان بيكار اين رشته از بيشتر رشته‌ها كمتر است. چون از يك موسسه كوچك گرفته تا بزرگترين كارخانه‌هاي كشور حداقل براي تهيه اظهارنامه مالياتي به حسابدار نيازمند هستند.

همچنين دانش حسابداري در بخش ماليات كاربرد وسيعي دارد. چون محاسبه سود به ياري حسابداري امكان‌پذير است و تعيين مقدار سود نيز مبناي محاسبه ماليات شركتها اعم از دولتي و خصوصي مي‌باشد.

فارغ‌التحصيلان اين رشته پس از اتمام تحصيل مي‌توانند در سطوح مختلف و شاخه‌هاي متفاوت عهده‌دار انجام امور مالي گردند كه شرح آن چنين است:

الف) حسابداري

فارغ‌التحصيلان مي‌توانند در كليه موسسات و واحدهاي تجاري، اعم از دولتي يا خصوصي به عنوان حسابدار در شاخه‌هاي زير مشغول كار شوند:

حسابداري مالي: در كليه شركتها و موسسات تجاري و غيرانتفاعي.

حسابداري صنعتي : در كليه واحدهاي صنعتي و شركتهاي توليدي.

حسابداري دولتي : در كليه سازمانها و ادارات دولتي به عنوان حسابدار يا عامل ذيحساب.

حسابداري مالياتي : در ادارات دارايي.

حسابداري بيمه : در موسسات بيمه .

حسابداري بانكها : در شعبه‌ها و سرپرستي بانكها .

حسابداران پس از مدتي اشتغال به كار حسابداري مي‌توانند در سمت مديريت مالي واحدهاي تجاري ، ايفاي نقش نمايند.

ب ) حسابرسي

فارغ‌التحصيلان رشته حسابداري قادرند با توجه به شاخه‌هاي حسابداري در بند الف در حرفه حسابرسي شاغل شوند. شاغلان حرفه حسابرسي در يك تقسيم‌بندي كلي به دو گروه اصلي تفكيك مي‌شوند :

حسابرسان داخلي : اين گروه از حسابرسان ، كارمند واحد مورد رسيدگي هستند، و در واقع رابط ميان هيات مديره و شركت بوده و گزارش رسيدگي خود را به طور هفتگي ، ماهانه يا سالانه به مديرعامل و هيات مديره ارائه مي‌دهند . اين گروه از حسابرسان عمليات داخل واحد تجاري را رسيدگي مي‌كنند.

حسابرسان مستقل: اين گروه از حسابرسان، افرادي هستند كه در موسسات حسابرسي مشغول كار هستند و بر اساس قرارداد ميان شركتها يا سازمانها با اين موسسات، عمليات حسابداري و مالي واحد تجاري را بر اساس اصول و موازين حسابداري مورد رسيدگي قرار مي‌دهند و گزارش خود را به مجمع عمومي صاحبان سهام ارائه مي‌كنند. در واقع حسابرسان مستقل رابط ميان صاحبان شركت و هيات مديره شركت مي‌باشند.

در حال حاضر در ايران ، سازمان حسابرسي به عنوان يك سازمان دولتي ، بزرگترين موسسه حسابرسي است و در كنار آن ساير موسسات حسابرسي دولتي و خصوصي مشغول فعاليت مي‌باشند.

توانايي‌هاي مورد نياز و قابل توصيه:

داشتن شم رياضي در رشته حسابداري از اهميت بسياري برخوردار است. به همين دليل دانش‌آموزان رشته رياضي در اين رشته موفقتر هستند. البته اين بدان معنا نيست كه دانش‌آموزان رشته علوم انساني قادر به ادامه تحصيل در رشته حسابداري نيستند بلكه بايد تلاش كنند تا از دانش رياضي خوب و يا حداقل متوسطي برخوردار باشند.

همچنين يك حسابدار بايد بتواند بخوبي گزارش كارهاي خود را ارائه دهد. بنابراين بايد در ادبيات فارسي مسلط بوده و نگارش خوبي داشته باشد. اين ويژگي بخصوص در سطوح بالاتر اين رشته يعني حسابرسي و مديريت مالي اهميت بسياري دارد.

در آزمون هر سه گروه آزمايشي درس رياضي به عنوان مهمترين درس اين رشته ضريب 4 دارد.

دانشجوي حسابداري بايد صادق و رازدار باشد چون در آينده تمام اسناد و مدارك يك سازمان را در اختيار دارد و اگر فرد رازدار و در كل با اخلاقي نباشد لطمات زيادي به آن شركت و در نهايت به جامعه وارد مي‌آورد. اين مساله بخصوص در حسابرسي اهميت بيشتري دارد زيرا اگر يك حسابرس كه وظيفه بررسي گزارشات مالي يك سازمان و تاييد صحت و سقم آن را بر عهده دارد، درستكار نبوده و يا شهامت ابراز مشكلات را نداشته باشد، مي‌تواند به نابساماني‌هاي اداري و مالي يك جامعه دامن بزند.

و بالاخره يك حسابدار براي موفقيت در اين دنياي پر از رقابت و تغيير و تحول بايد خلاق، مبتكر، صبور و منضبط باشد.

علاقه به امور مالي و تجزيه و تحليل‌هاي آن، عامل موفقيت دانشجوي حسابداري است.

وضعيت ادامه تحصيل در مقاطع بالاتر:

تا مقطع دكترا امكان ادامه تحصيل وجود دارد.

نظر يك فارغ‌التحصيل مشغول به كار در اين رشته :

دانشجوي اين رشته بايد تحمل ساعتها كار در پشت يك ميز و صندلي و سرو كار داشتن با اعداد و ارقام را داشته باشد. همچنين بايد دقيق و منظم باشد تا در جمع‌بندي اعداد و ارقام دچار مشكل نگردد.»

وضعيت نياز كشور به اين رشته در حال حاضر:

آموزش حسابداران و شركت موثر آنها در فراهم‌آوري اطلاعات مالي دقيق و قابل اعتماد، و تجزيه و تحليل اين اطلاعات براي توسعه پايدار در كشور در حال توسعه‌اي مانند ايران اهميت فراواني دارد. چرا كه وجود اطلاعات دقيق، اعتماد برانگيز، بموقع و مربوط به فعاليت‌هاي اقتصادي، نه تنها لازم بلكه حياتي است. علاوه بر اين اطلاعات مالي حاصل از فعاليت‌هاي اقتصادي كه بوسيله نظام‌هاي حسابداري گزارش مي‌شود، مي‌تواند از انحراف مسير پيش‌بيني شده ، اتلاف منابع اقتصادي و اخلال در برنامه‌هاي توسعه اقتصادي جلوگيري كند.

دكتر ثقفي نيز در اين باره مي‌گويد:« چون اين رشته فقط به كلاس و معلم نياز دارد متاسفانه در سالهاي اخير، بسياري از شهرهاي دورافتاده كه حتي يك حسابدار مجرب و متخصص ندارد، رشته حسابداري را با استفاده از اساتيد كم‌تجربه دائر كرده است و در نتيجه فارغ‌التحصيلان دانشگاههاي فوق حسابداراني ناكارآمد هستند كه نمي‌توانند، جذب بازار كار شوند. البته آنچه گفته شد شامل حال فارغ‌التحصيلان توانمند اين رشته نمي‌شود چون هر فرد سرمايه‌گذار و هر موسسه اعتباري براي سرمايه‌گذاري يا اعتبار دادن به حسابدار نياز دارد. »

نكات تكميلي :

چند سال پيش وقتي كه آقاي . ت رياست يكي از كارخانه‌هاي ايران را بر عهده گرفت با اخم‌هاي در هم و چهره‌هاي عبوس كارگراني روبرو شد كه 6 ماه بود حقوق نگرفته بودند و اميد چنداني نيز به رئيس جديد نداشتند. اما رئيس جديد كه فارغ‌التحصيل رشته حسابداري بود با مديريت قوي و درست خويش نه تنها كارخانه مورد نظر را از ورشكستگي نجات داد بلكه امروزه اين كارخانه يكي از بهترين كارخانه‌هاي كشور است كه محصولات آن به خارج از كشور صادر مي‌گردد و در حال حاضر نيز نحوه كار رئيس ياد شده به عنوان يك شيوه نوين در دانشگاهها تدريس مي‌شود.

آنچه خوانديد سرگذشت واقعي يكي از كارخانه‌هاي كشور است.

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: سه شنبه 26 اسفند 1393 ساعت: 14:45 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

نقش وسایل کمک آموزشی در یادگیری درس ریاضی

بازديد: 691

نقش وسایل کمک آموزشی در یادگیری درس ریاضی

عدم استفاده از وسايلي كمك آموزشي يك از علل افت در درس رياضي مي باشد .

براي آگاهي از چگونگي تأثير اي نعلت در افت درسي بچه ها ، ابتدا بايد  با مفهوم وسايل كمك آموزشي ، اهميت و فايده وسايلي كمك آموزشي ، آشنا شويم .

مفهوم وسايل كمك آموزشي :

هر چه كه بتواند كيفيت تدريس ويادگيري را افزايش دهد وسيله اي براي كمك به آموزش ايت . رسانه هاي نوشتاري از اولين رسانه هايي بودند كه در مار تعليم و تربيت از آنها استفاده مي شده است ، و سپس رسانه هاي ديگري از قبيل تصاوير ، نقشه ها ، اسلايد ، فيلم ، تلويزيون  و بسياري از رسانه هاي ديگري كه وارد جريان تعليم وتربيت شده اند  .

اهميت وسايل كمك آموزشي :

تحقيقاتي كه تا به حال به عمل آمده است نشان مي دهد كه از طريق تدريس معمولي تنها  % 30 مطالب از مطالب مورد تدريس ياد گرفته مي شود در حالي كه اگر يادگيري

با استفاده صحيح از وسايل ارتباطي به عمل آيد ميزان يادگيري افراد را تا % 75 بالا مي برد .

درس رياضيات از جمله دروسي است كه داراي وسايل كمك آموزشي زيادي چه دست ساز و چه آماده بوده و عدم استفاده از آنها نقش بسياري بر افت تحصيلي اين درس خواهد داشت .


فوايد استفاده ازوسايل كمك آموزشي :

1- وسايل كمك آموزشي بازده آموزشي را از لحاظ كمي و كيفي افزايش مي دهد .

2- وسايل كمك آموزشي مي تواند يادگيري را انفرادي كند .

3- وسايل كمك آموزشي آموزش را با قدرت بيشتري عملي مي سازد .

4- وسايل كمك آموزشي دسترسي به فرهنگ و آموزش را به طور يكسان براي همه ميسر مي سازد .

5- وسايل كمك آموزشي اساس قابل لمس را براي تفكر و ساختن مفاهيم فراهم مي سازد . و در نتيجه از ميزان عكس العمل گفتاري دانش آموز مي كاهد .

6- مورد علاقه زياد و فراون شاگردان هستند و توجه به آنها را به موضوع اصلي معطوف مي سازد .

7- اساس لازم را براي يادگيري تدريجي و تكميلي آماده مي سازد و در نتيجه يادگيري  را دائمي مي كند .

8- تجارب واقعي و حقيقي را در اختيار شاگردان قرار مي دهد و در نتيجه موجب فعاليت ايشان مي شود .

9- پيوستگي افكار را موجب مي گردد  .

10- در توسعه و رشد معني در ذهن شاگرد مؤثر هستند .

11- مهارتي را به طور كامل و مؤثر به دانش آموزان مي آموزد .

12- تجاربي را در اختيار شاگردان قرار مي دهد كه از راههاي ديگر امكان ندارد .

استفاده از وسايل آموزشي موجب مي شود كه دانش آموزان از همه حواس خود جهت يادگيري مطالب استفاده كنند . از آنجا كه % 75  از يادگيري مطالب توسط چشم و بينايي ياد گرفته مي شود ، اين موضوع باعث شد كه معلمان بيشتري به استفاده از وسايل كمك آموزشي و وسايل بصري روي آوردند .

يكي از عللي كه تعدادي از معلمان از وسايل كمك آموزشي استفاده نمي كنند اين است كه فكر مي كنند كه منظور از وسايل كمك آموزشي همان وسايلي است كه فقط به منظور آموزش دانش آموزان و با هدف وسيله كمك آموزشي از قبل ساخته شده مي باشد .

ولي اين فكر اشتباهي مي باشد ، زيرا با وسايل دور ريختني و مازاد نيز مي توان يك وسيله كمك آموزشي ساخت كه به اهداف مورد نظر درس برسيم .

اگر بخواهيم نتيجه تحقيقات پياژه و ساير محققين ارزشمند را در مورد تدريس رياضيات به كودكان ، در يك جمله خلاصه كنيم بايد بگوئيم : وسايل كمك آموزشي را به مدارس ببريم . هيچ معلمي نبايد در تدريس رياضيات بويژه در سالهاي اوليه دبستان ، بدون وسيله كمك آموزشي باشد . البته بيدرنگ بايد تذكر دهيم كه منظور ما اين نيست كه معلم نمي تواند بدون داشتن وسايل از پيش ساخته و تعيين شده  رياضيات را تدريس كند ، بلكه يك معلم در صورتي كه مفاهيم را به درستي درك كند و روش تدريس صحيح داشته باشد، مي تواندحتي از نخودولوبيا و چوب كبريت نيز در تدريس رياضيات استفاده كند .


افت در دروس ديگر و تأثير آن بر رياضيات :

دانش آموزاي كه در درس فارسي ( خواندن ) مشكل دارد ، مسلما" در درس املاء و نگارش مشكل خواهدداشت ، چون كسي كه نتواند به درستي كلمه يا جمله اي را بخواند هيچ موقع نخواهد توانست درستي آن را درك كند و بنويسد .

تحقيقات نشان مي دهد كه بيشتر دانش آموزاني كه در درس رياضيات ضعيف هستند در درس املاء و فارسي نيز مشكل دارند و يا بر عكس . كه البته عكس اين قضيه بيشتر صارق است . يعني دانش آموزاني كه در درس املاء فارسي ضعيف هستند هم مشكل دارند .

دانش آموزي كه نتواند سؤال ( پرسش ) به درستي بخواند ، نخواهد توانست درك كند و در نتيجه نخواهد توانست آن را تحليل نمايد و در نهايت از حل مسئله عاجزخواهدبود .

كه گفته اند فهم و درك سؤال ( مسئله ) نصف حل آن است . يعني وقتي كه مسئله را فهميدي به راحتي مي تواني جواب آن را هم بدهي  .

از طرفي ديگر دانش آموز كه از يك درس غير از رياضي ضعيف باشد به دلايل مختلف مثل يأس ، ناميدي و ...... ممكن است نظر او نسبت به ساير دروس برگردد و باعث شكست او در ساير دروس شود . كه در اينجا معلم دلسوز و فداكار او مي تواند با گرفتن نقاط قوت او باعث تشويق وي شود . و با شناسايي و رفع ضعفهاي او باعث پيشرفت او گردد .

 

 


فراموشي و عدم توجه كافي در هنگام نوشتن و حل تمرينها

الف- فراموشي :

كودكان از نظر نيروي يادآوري و حفظ مطالب با يكديگر فرق دارند . كودك هر چه با هوش تر باشد حفظ كردن مواد درسي برايش آسان تر است . اما هوش تنها عامل نيست بلكه روش تدريس نقش مهمي دارد .

انواع فراموشي :

الف- فراموشي با علم به اينكه مطالب را آنقدر نمي دانيم كه بتوانيم آن را به خاطر آوريم .

ب- فراموشي با اطلاع به اينكه موضوع را خوب مي دانيم ولي به عللي نمي دانيم در حال حاضر آن را به ياد آوريم .

ج- فراموشي همراه با ميلي ناخودآگاه براي فراموش كردن

علل فراموشي :

1- تداخل : پيش از آنكه بخواهيم مطلبي را اضافه بر مطالب ديگري كه قبلا" آموخته ايم ، فراگيريم لازم است آن اندازه به مطلب نخست مهلت بدهيم تا در ذهن جايگزين شود .

2- كاستي : حافظه در اثر زمان دچار كاستي يا ضعف مي شود . كاستي در صورتي پديد مي آيد كه به مطلب آموخته شده كم مراجعه مي شود . هر چه آموخته هاي گذشته را كمتر به كار بريم  زودتر آنها را فراموش مي كنيم .

 

3- كمبود وقت براي يادآوري : براي يادآوري يك مطلب به زمان لازم و زمينه مناسب نياز است در غير اين صورت آموخته ها ممكن ايت از ذهن دور شوند و به راحتي نتوانيم آن مطلب را ياد آوريم .

4- ترس هنگام يادآوري و سركوبي : هرگاه تجربه گذشته در ما احساس شديد اضطراب يا گناه به وجود آورده باشد ، مي خواهيم خاطره آن تجربه را از ضمير خود دور سازيم و آن را فراموش كنيم .

اعتماد به حافظه كمك مي كند - مثلا" ترس از امتحان به سبب ناتواني فرد و بي اعتمادي به خود پديد مي آيد . هر چه بتوانيم اعتماد يادگيرنده را بيشتر جلب كنيم

امكان دارد ترس او كمتر شود .

كودكان از نظر نيروي يادآوري و حفظ مطالب با يكديگر فرق دارند . كودك هر چه با هوش تر باشد حفظ كردن مواد درسي برايش آسان تر است . اما هوش تنها عامل نيست بلكه روش تدريس نقش مهمي دارد .

تشكيل صورتهاي ذهني :

هر يك از حواس ما داراي صورت ذهني خاص خود است . مثلا" وقتي تصوير شيئي را كه در زمان گذشته ديده ايم در فكرمان مجسم مي كنيم ، ادراك ما يك تصوير بصري است . يا وقتي صدايي را به خاطر مي آوريم كه در گذشته آنرا شنيده ايم ، تجربه ما يك تصوير سمعي است . هنگامي كه احساس شيئي را در خاطر زنده كنيم كه در گذشته هم آن را لمس كرده ايم يك تصويري لامسه اي را در ذهن مجسم مي كنيم .

بويي را كه در گذشته استشمام كرده ايم اگر دوباره به ذهن برگردانيم يك تصوير بوياي است .  و به خاطر آوردن مزه خوراكي كه قبلا" آن را خورده ايم يك تصوير چشايي است . اگر احساس عضلاني را در ذهن مجسم كنيم تجربه ما يك صورت ذهني از جنبش ماهيچه اي است .

هنگام درس شاگردان را وادار كنيم تا حد امكان حواس مختلف خود را بكار ببرند .

حافظه به تداعي بستگي دارد :

حافظه به تداعي يا همخواني مربوط است . براي به يادآوردن مطالب يك موضوع خاص به نيروي پيوندهايي كه هنگام آموختن به وجود آمده است بستگي دارد . هر چه اين همخوانيها نيرومندتر باشد ، مطالب زودتر و آسان تر به يادآورده مي شوند .

تداعي در موارد زير به وجود مي آيد :

1- مجاورت : يكي از راههاي كمك به كودكان براي ايجاد بيان مطالب آن است كه اين مطالب را با هم بياوريم و نشان دهيم . در نتيجه شنيدن و ديدن واژه ها و يا اعداد كه با يكديگر نشان داده شده اند ، كودكان پيوندي بين اين دو مطالب بوجود مي آورند .

مثال :     5  =  3  : 15            15  = 5  +  3 

2- مشابهت : به خاطر سپردن و به ياد آوردن واژه name  در زبان انگليسي از آن جهت براي كودك ايراني آسان است كه با واژه (( نام )) در زبان فارسي شباهت دارد . هر چه بيشتر بتوانيم راههايي را نشان دهيم كه مطالب تازه بيشتر مطالبي باشد كه كودكان قبلا" با آن آشنايي داشته اند . 

 

3- تضاد : هرگاه مطالب تازه متضاد با چيزهايي باشد كه كودك به آنها آشنايي داشته است  ، مي توان از اين راه به حافظه و يادگيري او كمك كرد .

اثر علاقه : هر چه كودك به رياضي علاقه داشته باشد به آن توجه بيشتري مي كنيد و آن را بهتر به خاطر مي سپارد . پس بايد زمينه علاقمند شدن دانش آموزان را بهدرس رياضيات فراهم آوريم .

تازگي و تكرار : كودك درسي را كه ديروز آموخته است ممكن است درس شش هفته پيش خود بهتر به خاطر داشته باشد ولي اگر درس شش هفته پيش نيز به حد كافي دوره شود ، شاگر اگر از درس روز گذشته بيشتر به خاطر نداشته باشد ، كمتر به ياد نخواهد داشت بنابراين معلم درس رياضيات بايد وقت فراواني را به دوره اختصاص دهد .

اهميت ياد آوري : بايد دانش آموزان را وادار كنيم تا مطالبي را كه آموخته اند بياد آورند . بياد آوردن بيشتر از گوش دادن كوشش و فعاليت لازم دارد و هرچه شاگردان در اين باره بيشتر كوشش كنند معلومات دريافتي را بهتر به ذهن مي سپارند و كمتر فراموش مي كنند .

ب- عدم توجه :

تعدادي از دانش آموزان با اينكه عمليات مربوط به رياضي را به خوبي مي دانند ، اما به علت عدم توجه كافي دچار اشتباهاتي مي شودند كه نمره آنها را در درس رياضي كاهش مي دهد .

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: سه شنبه 26 اسفند 1393 ساعت: 14:44 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

نقش فناوری اطلاعات و ارتباطات درتوسعه آموزش و دانش با تاکید برنقش کتابخانه های مجازی

بازديد: 161

نقش فناوری اطلاعات و ارتباطات درتوسعه آموزش و دانش با تاکید برنقش کتابخانه های مجازی

 

چکیده:
عصرحاضر را باید تلفیقی ازارتباطات و اطلاعات دانست. عصری که بشر درآن بیش ازگذشته خود را نیازمند به داشتن اطلاعات و برقراری ارتباط برای کسب اطلاعات مورد نیازمیباشد.امروزه با دراختیارداشتن فناوری اطلاعاتی و ارتباطی مختلف و پیشرفته،امکان برقراری سریع ارتباط و تبادل سریع اطلاعات بیش ازپیش میسرگردیده است. افراد درهرکجا که باشند میتوانند آخرین اطلاعات مورد نیاز خودرا درهرزمینه ای دریافت میکنند. اما بی شک- بیشترین تاثیر پدیدآمدن فناوریهای اطلاعاتی  و ارتباطی برمحیطهای آموزشی بوده است. کاربرد فناوری اطلاعات و ارتباطات درآموزش سبب شده است تا محیط آموزشی به سوی مجازی شدن سوق پیدا کند.این امرسبب میشود تا ارتباطات میان افراد به منظورآموزش و گسترش دانش به گونه ای فزاینده ازطریق رایانه امکان پذیرشود. با ظهور و گسترش اینترنت- این رسانه به عنوان یک مکمل جهت تامین نیازهای اطلاعاتی و آموزش مورد استفاده قرارگرفت. با توجه به نقشی که کتابخانه ها باید درامرآموزش ایفا نمایند بدیهی است با دارا بودن امکانات پیشرفته تر-منابع اطلاعاتی بسیار غنی تری را نسبت به گذشته فراهم میکنند و جهت آموزش افراد دراختیار آنها قرارمیدهند. فراهم کردن وب سایتهای اینترنتی و پایگاههای اطلاعاتی- کتابخانه ها را به یک محیط مجازی و دیجیتالی جهت تبادل اطلاعات تبدیل کرده است که نقش آموزشی آن بیش ازپیش دراین محیط نمایان میشود. این مقاله درصدد آن است تا پس ازارائه تعریفی جامع ازفناوری اطلاعاتی و ارتباطی- مساله آموزش مجازی و ازراه دورو نقش فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی دراین آموزش را مورد بررسی قراردهد و با تاکید برآموزش سیستمی- انواع آموزش به صورت مجازی را بیان کند. مسلما برای آموزش افراد به صورت مجازی و توسعه دانش آنها- نیازمند منابعی خواهیم بود که این منابع جزازطریق کتابخانه ها قابل تامین نیستند. کتابخانه ها میتوانند با تهیه منابع الکترونیکی و تحویل آنها به اعضای جامعه اطلاعاتی نقش عمده ای درآموزش و گسترش دانش داشته باشند.
 


  مقدمه
انسانها از اولین لحظات زندگی درحال تلاش و تکاپو هستند. دلایل مختلفی برای این تلاش وجود دارد. عده ای درجستجوی نان و عده ای درصدد کسب نام هستند.عده ای مجموعه ای ازخواسته ها را می طلبند. نقطه مشترک تمام این تلاشها نیازاست و این تکاپو جهت تامین نیازها صورت میپذیرد.نیازاست که شخص را به تحرک وا میدارد و به کارهای فرد جهت میدهد.
هرخدمتی که ارائه شود و هرنیازی که تامین گردد یک محصول است که میتواند شامل عقاید-مکانها-خوراک-پوشاک و اطلاعات باشد. یکی ازاساسی ترین نیازهای بشر دسترسی به اطلاعات است. تا اطلاعات وجود نداشته باشد- امکان تامین هیچ یک ازنیازهای بشری وجود ندارد. پس به گونه ای میتوان عنوان کرد که اطلاعات مادر تمام نیازهای بشری میباشد. اطلاعات عنصری است که همواره با بشر همراه بوده است- ولی به دلیل محدود بودن نیازهای بشر چندان مورد توجه قرارنداشت. با برقراری ارتباط میان جوامع و پدید آمدن نیازهای مختلف و ابداعات گوناگون-اطلاعات نیز اهمیت پیدا کرد تا آنجا که بشر وارد دوره ای شد که آنرا عصراطلاعات نامید(3).
اطلاعات با زندگی بشر آمیخته شده و پدیده ای اجتماعی میباشد. علت اطلاق اصطلاح "عصر اطلاعات" به دوره حاضر به دلیل گستردگی میزان اطلاعات و سرعت تبادل آنها ازطریق محملهای اطلاعاتی مختلف میباشد. دراین دوره-بشر بیش ازپیش خود را نیازمند به داشتن اطلاعات و برقراری ارتباط با جوامع دیگربرای کسب اطلاعات میداند. این حجم گسترده اطلاعات و چگونگی تبادل آن- جامعه امروزرا درآستانه ورود به فرهنگی قرارداده است که درآن آموزش-اطلاعات و دانش محورهای اصلی پیشرفت جامعه خواهند بود. امروزه اطلاعات جایگزین تمامی عناصرتعیین کننده شده و نیز انقلاب صنعتی شده است. دراین مقاله، پس ازتعریف اجزای اصلی دریک فرایند آموزشی، انواع یادگیری درمحیط الکترونیکی معرفی خواهند شد و نقش فناوری اطلاعات و ارتباطات و نیزکتابخانه های مجازی، درامریادگیری، مورد بحث قرارخواهدگرفت.


تعریف اطلاعات
اطلاعات عبارت است از داده های شکل گرفته و تغییر یافته به طوری که معنی دار و مفید باشند.
اطلاعات با بشر آمیخته شده و پدیده ای اجتماعی است به دلیل آنکه انسانها سبب انتقال اطلاعات میشوند. تقسیم کارمیان انسانها به منظورتامین نیاز ارتباطات میان انسانها زمینه سازانتقال اطلاعات بین افراد است. اطلاعات آن چیزی است که بتواند درسیستم ذهنی دریافت کننده دگرگونی ایجاد کند و ازبی نظمی بکاهد. حاصل این دگرگونی درسیستمهای انسانی- پدید آمدن دانش و توانایی تصمیم گیری است.
  
تعریف دانش
هرفرد درهرلحظه اززمان دارای ساختی ذهنی است که دانش اورا تشکیل میدهد. این دانش به تدریج و درطول زمان ازطریق جذب پاره های مختلف اطلاعاتی به دست آمده است و چون افراد-پیوسته ازمحیط پیرامون خود
آگاهانه یا ناآگاهانه-اطلاعات کسب میکنند این دانش درحال افزایش و گسترش است. به این ترتیب میتوان گفت که دانش ترکیبی سازمان یافته ازاطلاعات میباشد.درصورتی که پیشداشته های فرد با یافته های نو ترکیب شود دانسته پدید می آید. هرچه که برای فرد چیز تازه ای داشته باشد دانش خواهد بود. اطلاعات باید ازمجراهای مختلف بگذرد و جذب ذهن شود. پس کسب دانش باید تدریجی باشد تا کاملا درترکیب ذهن جای بگیرد.
دانش را به دودسته تقسیم میکنند:
·
        دانشی که خودش را می شناسیم.
·
        دانشی که میدانیم درکجا میتوانیم اطلاعاتی راجع به آن پیدا کنیم.
دردنیای امروز- مورد دوم اهمیت فراوانی پیدا کرده است و بیاموزیم که چگونه بیاموزیم بیانگراین مطلب است.. کسب دانش میتواند به طرق مختلفی صورت بگیرد. اما به طورکلی ازدوطریق میتوان به کسب دانش پرداخت، به صورت رسمی و محدود دریک مکان و زمان خاص و برنامه ای منظم
 یا اینکه غیررسمی، بدون اینکه نیازباشد درمکان و زمان خاصی  افراد گردهم جمع شوند و دانش مورد نیازخودرا به دست آورند.این نوع کسب دانش،یادگیری مادام العمرهم نامیده شده است. بنابراین میتوان گفت هدف نهایی بشر ازکسب دانش، یادگیری میباشد. اما باید دید که فرایند یادگیری چیست.


تعریف یادگیری
تحولات و دگرگونی هایی که درزندگی بشر رخ داده است، به دلیل آموزش و یادگیری میباشد.شکی نیست که اهمیت یادگیری دررشد آدمی، بسی فراترازچشم انداز اندیشه های اوست.چون محیط زندگی آدمی همواره درمعرض تغییراست، انسان برای غلبه براین دگرگونی ها ناچار است یادبگیرد.
یادگیری به طورکلی، فعالیتی دگرگون کننده است و افراد را برای مقابله با رویدادهای محیطی آماده می سازد. یادگیری درواقع هم یک رشته فرایند است و هم فرآورده تجربه هاست. یادگیری درحقیقت، دارای مفهوم بسیارگسترده ای است که درقالبهایی چون نگرشهای نو، حل مساله، کاربرد معلومات دراستدلال، تفکر و ... به وجود می آید. تعاریف گوناگونی برای یادگیری ارائه شده است.اما بسیاری ازمحققان معتقدند که(( یادگیری تغییری است که براثرتجربه یا آموزش دررفتارموجود زنده پدید می آید.)) یادگیری، تغییری است که دراثرتدریس مطالب و مهارتهای گوناگون دررفتار یادگیرندگان ایجاد میشود. ممکن است این رفتار درکوتاه مدت قابل مشاهده باشد و یا این رفتار ممکن است درکوتاه مدت غیرقابل مشاهده باشد(2).به هرحال، این آموخته ها درطول زندگی موجب تغییر دررفتار و بینش یادگیرندگان می شوند. همانطورکه ذکرشد، انسانها برای دستیابی به نیازهای مختلف به کسب اطلاعات و دانش می پردازند و می آموزند. بنابراین دریادگیری باید این اختلاف درنیازها و سلایق و تفاوتهای یادگیری را درنظرگرفت. نباید انتظارداشت که افراد به طوریکسان، مطلبی را یادبگیرند. باید به انگیزه های یادگیرنده نسبت به مواد آموختنی توجه کرد. بدون شک، حالت ایده آل یادگیری، یادگیری مطلوب است. برای اجرای یادگیری مطلوب هم ابزارها و منابع متنوعی وجود دارند که با پیشرفت فناوری برتعداد آنها افزوده میشود. باید درنظرداشت که میزان موفقیت هرجامعه، وابسته به توان یادگیرندگانی دارد که درگیرفرایند یادگیری همیشگی هستند.
 
فناوری اطلاعات و ارتباطات
تعریف
فناوری اطلاعات، عبارت است از فناوریهایی که فرد را درضبط، ذخیره سازی، پردازش،بازیابی، انتقال و دریافت اطلاعات، یاری می دهند. این اصطلاح شامل فناوریهای نوین مانند رایانه، انتقال ازطریق دورنگار، و دیگر وسائل ارتباطی میشود.فناوری اطلاعات، روش کارمارا دگرگون کرده، امور اقتصادی و اجتماعی، و حتی نحوه تفکر مارا تغییر داده است.
امروزه، فناوری اطلاعات درمقایسه با وسائل ارتباط جمعی دامنه ای به مراتب وسیع تر دارد و امکاناتی را برای تغییر و پیش بینی
  و دورنمای تازه ای را درزمینه توسعه ارائه میکند. فناوری اطلاعات موجب پخش سریع نظرات، بهبود درآموزش، علوم، مراقبتهای بهداشتی و فرهنگ میشود.
فناوری اطلاعات ماشین کار تلقی میشود و ارتباطات محصول آن است. فناوری اطلاعات و ارتباطات به یکدیگروابسته هستند. بدون فناوری اطلاعات و ارتباطات، ارتباط درسطح بین المللی و بین افراد غیرممکن خواهد بود.
 امروزه با دراختیارداشتن فناوری اطلاعاتی و ارتباطی مختلف و پیشرفته،امکان برقراری سریع ارتباط و تبادل سریع اطلاعات بیش ازپیش میسرگردیده است. افراد درهرکجا که باشند میتوانند آخرین اطلاعات مورد نیاز خودرا درهرزمینه ای دریافت میکنند. اما بی شک- بیشترین تاثیر پدیدآمدن فناوریهای اطلاعاتی  و ارتباطی برمحیطهای آموزشی بوده است. کاربرد فناوری اطلاعات و ارتباطات درآموزش سبب شده است تا محیط آموزشی به سوی مجازی شدن سوق پیدا کند.این امرسبب میشود تا ارتباطات میان افراد به منظورآموزش و گسترش دانش به گونه ای فزاینده ازطریق رایانه امکان پذیر میشود.
یادگیرنده باید دریادگیری مشارکت فعال داشته باشد و درباره اطلاعاتی که به دست می آورد یا منتقل میکند بحث کند و فناوری اطلاعات و ارتباط این امکان را برای یادگیرندگان فراهم کرده که بتوانند به تبادل اطلاعات بپردازند.
مادامیکه فناوریها درحال تغییرماهیت کاری و تجاری هستند، نحوه ارائه آموزش را دچارتحول میکنند و ازآنجا که نحوه یادگیری افراد به گونه ای متفاوت است، باید چند اصل را درنظرگرفت:
·
  آموزش باید براساس یادگیری افراد بنا شده باشد، زیرا وقتی که سخن ازیادگیری است، یک شیوه یکسان برای همه افراد وجود ندارد و نمیتوان همه را دریک سطح درنظرگرفت و به آنها آموزش داد.
·
  آموزش باید براساس رسیدن به هدف خاص، طرح ریزی شود و برنامه اجرایی آن نیز ازروش تکاملی استفاده شود.
·
  باید ازآخرین فناوریهای روزجهت هرچه سودمندترکردن برنامه های اجرایی و دستیابی به نتایج مطلوبتر بهره برد.


نقش فناوری اطلاعات و ارتباطات دریادگیری
فناوری اطلاعات و ارتباطات درمدت زمان کوتاهی که ازپیدایش آن میگذرد توانسته است تغییرات فراوانی را درنحوه زندگی بشر به وجود آورد. یکی اززمینه هایی که سهم عمده ای ازاین تغییرات را به خود اختصاص داده است، یادگیری است.نقش فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی درچرخه یادگیری بسیاراهمیت دارد.دریادگیری به شیوه سنتی، فرد مجبور که به طورمداوم بخواند و بنویسد و ارتباط تقریبا یک طرفه بود. اما با کارگیری فناوری اطلاعاتی و ارتباطی دریادگیری، فرد علاوه براین مهارتهای پایه نیازمند داشتن مهارت دراستفاده ازفناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی میباشد. یادگیری های مبتنی برفناوریهای نوین اطلاعاتی، با
  ایجاد تغییرات بنیادین درمفاهیم آموزش سنتی، توانسته است بسیاری ازناکارآمدیهای نظامهای آموزشی را رفع کرده و دگرگونی های اساسی را درآموزش به وجود آورد. با استفاده ازدنیای مجازی دریادگیری، میتوان به روشهای نوین و کارامدی ازیادگیری دست یافت. علت کاربرد فناوری اطلاعاتی و ارتباطی دریادگیری، آموزش بهتر و سریعتر میباشد.کاربرد فناوری اطلاعات و ارتباطات درآموزش، نوع جدیدی ازیادگیری را به وجود آورد، به طوریکه یادگیری تنها به صورت حضوری انجام نمیشود. زیاد ضرورتی ندارد که یادگیری حضوری و رودررو باشد و انتظارمیرود که یادگیری درمحیطهایی غیرازکلاس، امکان پذیرباشد، به نحوی که بتوان اطلاعات را به راحتی با سایریادگیرندگان به اشتراک گذاشت.  این تحول سبب تغییر نقش معلم و نیز نقش کتابخانه ها شده است. به این ترتیب، نوع جدید یادگیری، یادگیری الکترونیکی نام گرفت(6).


 مفهوم یادگیری الکترونیکی
همانگونه که فناوری اطلاعات و ارتباطات دربسیاری ازفرایندهای کاری روزمره همانند بانکداری الکترونیکی، تجارت الکترونیکی،پست الکترونیکی، دولت الکترونیکی و ... مورد استفاده قرارمیگیرد، حوزه یادگیری الکترونیکی یا E-Learning از این نوع فناوری بهره برده است. حذف محدودیتهای مکان،زمان و سن یادگیرنده که روزگاری دسترس ناپذیربه نظرمی رسیدند، امروز دیگر محدودیتهای بزرگی به نظرنمیرسند. ازطرفی باید توجه داشت که به وجود آمدن نیازهای گسترده و جدید درمیان جوامع با ادامه استفاده ازروشهای سنتی نظام آموزشی قابل تامین نیست. یادگیری مبتنی بررایانه، یادگیری مبتنی برفناوری اطلاعاتی، کلاس مجازی، کتابخانه های مجازی و ... راه را برای پیدایی شیوه های نوین آموزش، هموار ساخته اند.
به لحاظ لغوی، به مجموعه فعالیتهای آموزشی که با استفاده ازابزارهای الکترونیکی اعم ازصوتی، تصویری، رایانه های شبکه ای، مجازی صورت بگیرد یادگیری الکترونیکی گفته میشود.
یادگیری الکترونیکی، نظامی مبتنی برفناوری اطلاعاتی و ارتباطی ( همانند سخت افزار، نرم افزار و شبکه های رایانه ای) به منظورایجاد، نگهداری، توسعه و دردسترس قراردادن مواد مطالعاتی/آموزشی برای دانشجویان میباشد که فعالیتهای مطالعاتی/آموزشی را هدایت میکند و ارزیابی دانشجویان را بدون نیاز به وجود محلی برای یادگیرندگان و معلمان امکان پذیرمیکند.
مدلهای یادگیری درمحیطهای الکترونیکی وب
گسترش فناوری اطلاعات و ارتباطات، باعث تغییر چگونه، چه، چه کسی، کجا، چه وقت و چرایی یادگیری ها شده است. اختراع رایانه و اینترنت، نه تنها سرعت انتقال دانش را بالا برد، بلکه روش انتقال دانش را نیز ازفردی به فرد دیگر تغییرداد. پیش بینی اینکه، فناوری چگونه طی 5 تا 50 سال آینده یادگیری را تحث تاثیر قرارخواهد داد، دشوار میباشد. نمودار زیر، سیرتحولات کاربرد فناوری دریادگیری از5000 سال پیش تا 50 سال آینده را نشان میدهد. (تصویرشماره یک)

 


 اینترنت، اینترانت و کلیه روشهای ارتباطی بی سیم[3]، باعث ازمیان برداشته شدن موانع زمانی و مکانی شده است. اینترنت به عنوان یک وسیله ارتباطی سبب شده تا یادگیرنده بتواند با معلمان خود درارتباط باشد. اغلب مدلهای یادگیری درکلاس سنتی یا درخانه هستند که درچهار مرحله آمده اند:
مکانهای متفاوت:
1- تلفن، ویدئو کنفرانس؛ تالارهای گفتمان شبکه ای
2-
    تبادل پست الکترونیکی
مکانهای مشابه:
3- تدریس درکلاس، گروههای بحث، تدریس خصوصی درخانه
4- تابلوهای اعلانات، گردهمایی ها
دراین حالت، مدلهای اول و چهارم به صورت همزمان و مدلهای دوم و سوم به صورت ناهمزمان انجام میشوند(5).


مدلهای مختلف فضاهای یادگیری
چهارمدل برای فضاهای یادگیری پیش بینی شده است که عبارتنداز:
1-مدلهای یادگیری شبکه ای
دراین مدل، اولین مساله تغییر درمحیط یادگیری است، که به صورت خاص مربوط به تغییر فعالیتها و محیط کلاسی به کمک ابزارهای ارتباطی موبایل و بی سیم است. این امر باعث تغییر درمحیط کلاس، به خصوص نقش معلم میشود. این مساله به مدل یادگیری درکلاسهای آینده نیز مرتبط میشود.
مساله دوم تغییردرهدف ازآموزش است. یعنی چیستی و چرایی آموزش درقرن جدید نسبت به گذشته متفاوت است. هدف آموزش باید ورای یاددادن کلیات دانش به یادگیرندگان باشد. آموزش باید به یادگیرندگان، اجازه تحصیل مهارتهای صحیح فردی مدیریت انگیزه ها و توانایی جستجو و یکپارچه سازی اطلاعات برای حل مسائل را بدهد
Whiataker,1995)).
2-یادگیری درکلاسهای آینده
دراین مدل، محدودیت مکانی و زمانی ازمیان برداشته میشود و مفهوم کلاس توسعه پیدا میکند. دراین کلاسها ازتخته سفیدهای الکترونیکی استفاده میشود و سطح تعامل میان یادگیرندگان و معلم بسیار بالا میباشد. اتصال به کلاس ازطریق رایانه صورت میگیرد و معلم بهتر میتواند فعالیتهای یادگیری را به صورت مشارکتی طراحی کند. یادگیرندگان یک تیم را تشکیل میدهند و دریادگیری مشارکت میکنند. دراین مدل یادگیری، استفاده ازکتابها و مجلات الکترونیکی و وب سایتهای مختلف مورد نیاز، ضروری می نماید.
3-یادگیری ساختاردانش و توانایی حل مشکل
هدف ازآموزش، تبدیل دانش آموز یا بهتربگوییم شهروند به فردی با قدرت تصمیم گیری بالا و حل کننده خلاق مشکلات است که توان انطباق یافتن با قرن 21 را داشته باشد.افزون براین، با توجه به رقابت غیرقابل اجتناب جهانی، هرکشوری مجبوراست نظام آموزشی خودرا طوری تغییردهد که تمامی شهروندانش بتوانند آموزشهای جدید را درکل مدت حیات یادبگیرند یا دانش قدیمی خودرا روزآمد کنند.
این مدل درکشورهای آسیایی نظیرتایوان، هنگ کنگ، سنگاپور اجرا شده و درنظام آموزشی آنها اصلاحات اساسی به وجود آورده است. دراین مدل یادگیری، علاوه برآموختن مهارتهای پایه همانند نوشتن و خواندن، توانایی حل مشکل ومهارتهای عرضه تخصص خود دراجتماع، نیز آموزش داده میشود و سبب گسترش اهداف آموزشی شده است. پس به طورکلی، محتوا و اهداف آموزشی دچارتحول میگردد. تفاوتهای فردی و به کارگیری هوش و خلاقیت پس ازآموزش کلیات دانش مورد توجه قرارمیگیرند.
4-یادگیری مبتنی برجامعه
آخرین مدل یادگیری، به صورت یادگیری مبتنی برجامعه میباشد. همانطورکه درعالم واقعی با جوامع سروکارداریم، کاربران اینترنت؛ اقدام به ایجاد جوامعی نموده اند که دارای زبان، عدات و فرهنگ خود هستند.
Wallcace,1999)) . برای این مساله و ایجاد یک جامعه شبکه ای و وارد کردن فعالیتهای آموزشی درآن، لازم است که به این حالت ازآموزش، یادگیری مبتنی برچامعه اطلاق شود.
همانطورکه اینترنت و سایر شبکه های ارتباطی وارد زندگی روزمره ما میشوند، لازم است کاربران این شبکه ها را درسنین پائین طوری تربیت نمائیم که خودرا شهروند شبکه ای احساس کنند. برای تامین این مساله باید یک جامعه شبکه ای ایجاد کنیم و سپس فعالیتهای یادگیری را برای آنان به گونه ای نهادینه کنیم که تحت یادگیری مبتنی برجامعه باشد. یک شهروند شبکه ای میتواند یک معلم، یک دانش آموز، والدین یا هرکس دیگری باشد
  که ازطریق شبکه های جامعه مدار به یادگیری میپردازد.
به طورکلی محیط یادگیری شبکه ای دارای دولایه است. لایه اول زیرساخت شبکه و سخت افزاراست و لایه دوم، ابزارهای نرم افزاری همانند مرورگرها، میباشد. ساختارلایه ای یادگیری شبکه ای به صورت زیرمیباشد:
 

ارزیابی

نظریه

آموزش هوشمند

زمینه یادگیری

مدلهای فعالیت یادگیری

محتوای منابع

ابزارهای اصلی

زیرساختهای شبکه و سخت افزار

 
بنابراین با به کارگیری این لایه های اساسی، فعالیتهای یادگیری درشبکه میتوانند به گونه ای طراحی شوند که یادگیرندگان بتوانند ابزارهای نرم افزاری را با یکدیگرمبادله کنند و به محتوای منابع مورد نیاز خود دسترسی داشته باشند. علاوه برسخت افزار و محتوای منابع، فعالیتهای یادگیرنده نیز مورد توجه قرارمی گیرند. دربخش زمینه یادگیری، روشهای آموزش یادگیرندگان مورد ارزیابی قرارمی گیرند و اطلاعاتی درباره سودمندی تمام نظام یادگیری شبکه ارائه می دهند و نظریه هایی را درباره رفتاریادگیری شبکه ای فراهم می سازند.


محیطهای آموزشی و
 یادگیری مبتنی بر فناوری اطلاعات
نظامهای آموزشی و یادگیری مبتنی برفناوری اطلاعات، هرروزدرآموزش مادام العمر انسان، اهمیت بیشتری می یابد. شبکه های پرسرعت از آموزش ازراه دورپشتیبانی میکنند و بعلاوه جریان آموزش و یادگیری، انعطاف پذیرترمیشود.
انواع آموزش و یادگیری مبتنی برفناوری اطلاعات
برای آموزش و یادگیری مبتنی برفناوری اطلاعات، چهار شیوه درنظرگرفته شده است. این روشها عبارتنداز:
1- خود یادگیری[4]
دراین حالت، محیط آموزشی شامل یک رایانه و نرم افزار و نیز سه عنصرزیرمیباشد:
·
        انتقال منابع چندرسانه ای
·
        مشاوره جویی ازموادآموزشی
·
        مجموعه نتایج آزمون
برای درک خودیادگیری، نرم افزارآموزشی میتواند به صورت پیوسته
Online))، ناپیوستهOffline)) یا مجموعه ای ازایندو تهیه شود. درحالت نا پیوسته، نرم افزارازطریق لوحهای فشرده ارائه میشود که ازمواد آموزشی قابل کنترل تشکیل شده است. درحالت پیوسته، رایانه یادگیرنده به یک پایگاه اطلاعاتی یا شبکه آموزشی متصل میشود.درحالت سوم، تحویل موثر مواد آموزشی میتواند هم به صورت پیوسته و هم به صورت ناپیوسته باشد. لوحهای فشرده به عنوان ضمیمه میتوانند ازطریق وب سایتهای اینترنتی ارائه شوند.
یادگیرنده ای که به تنهایی می آموزد میتواند ازمواد آموزشی مشاوره کسب کند. یعنی توضیحات بیشتر و مجموعه ای پاسخهای صحیح باید با مواد آموزشی ادغام شوند. دراین نوع یادگیری، فرد باید با استفاده ازمنابعی که دراختیاردارد به کسب دانش بپردازد و به مجموعه ای ازسوالاتی که درپایگاههای اطلاعاتی قراردارند پاسخ دهد و بلافاصله واکنش نظام را ببیند. درصورت خوب یا بد بودن نتایج آزمون یادگیرنده، نظام رایانه ای خیلی سریع واکنش نشان میدهد. پس دراین نوع یادگیری، وجود یک ارتباط مبتنی براینترنت جهت کسب منابع روزآمد ضروری میباشد.
2-
    یادگیری ازراه دور
دراین حالت، یک یاددهنده ازراه دور، یک یا چند یادگیرنده را کنترل میکندو درصورت درخواست یادگیرندگان، برای حمایت ازآنها فعال میشود. عناصرتشکیل دهنده این نوع یادگیری به این شرح میباشند:
·
        اتصال به یک یاددهنده
·
        نظارت بریک یا چند دانشجوی دوردست
·
        پاسخ به درخواست یادگیرندگان
·
        قابل دسته بندی ساختن مواد آموزشی روی پایانه های یادگیرندگان
·
        مجموعه ای ازنتابج
تفاوت یادگیری ازراه دور با خودگیری دراین است که یک نفر به عنوان یاددهنده دراین نظام وجود دارد و خود او
  نیزنیازمند آموزش است، لازم است نیازهای یادگیرندگان را به خوبی بشنانسد تا بتواند به آنها پاسخ لازم را ارائه نماید.نمونه هایی ازاین نوع یادگیری، نظامهای ویدئو کنفرانس یا نشست شبکه ای [5] میباشد. آنها امکان برقراری ارتباط دیداری-شنیداری کاربران و به اشتراک گذاشتن مدارک مورد نیاز آنها را باهم فراهم میسازد. افراد ازطریق پست الکترونیکی نیز میتوانند با هم درارتباط باشند.
3- کلاس مجازی[6]
درکلاس مجازی، یک معلم و چند یادگیرنده به صورت همزمان ولی درمکانهای متفاوت با هم درارتباط هستند.دراین نوع یادگیری، مکانها ازطریق ابزارهای ارتباطی به هم مرتبط هستند، معلم با دانشجویان صحبت میکند، معلم منابع اضافی را انتخاب میکند، معلم، این منابع اضافی را برای دانشجویان ارسال میکند و تعاملات دانشجویان را مدیریت میکند. برای درک یک کلاس مجازی، یک محیط آموزشی مبتنی برفناوری اطلاعاتی باید برمبنای ساختارچندردیفه باشد. چراکه کاربران بسیاری ممکن است درپایانه های مختلفی کارکنند و نظام یادگیری مبتنی برفناوری اطلاعاتی، باید سخت افزار و نرم افزار مستقلی باشد. دراین نظام، یک خادم برای دستیابی به مواد آموزشی وجود دارد. تصویر زیریک کلاس مجازی را نشان میدهد. شماره های 1،2،3،4 به عنوان یادگیرندگان و شماره 5 به عنوان معلم فعالیت میکنند. آنها ازشماره 6 به عنوان یک پایگاه اطلاعاتی جهت به دست آوردن منابع آموزشی مورد نیازخود استفاده میکنند.ازجهت فلشها میتوان دریافت که تمام حاضران دراین کلاس، بایکدیگر درتعامل هستند و به تبادل اطلاعات با هم میپردازند و همگی ازشماره شش به عنوان منبع مواد آموزشی سودمیبرند(7). (تصویرشماره دو)

 


 

4- یادگیری گروهی[7]
این نوع یادگیری مشابه کلاس مجازی است با این تفاوت که کل جریان را فرد خاصی مدیریت نمیکند. یادگیرندگان به صورت همزمان اما ازمکانهای مختلف باهم دیدارمیکنند و باهم به یادگیری میپردازند. عناصرمورد نیازاین نوع یادگیری مشابه همان مواردی است که درکلاس مجازی بود. برای یادگیری گروهی، ارتباط درسطح بسیارگسترده ای باید به وجود آید، زیرا هریادگیرنده باید با سایرافراد گروه به تبادل اطلاعات بپردازد.
محیط آموزشی الکترونیکی باید کیفیت آموزش را ارتقا دهد. یعنی یادگیرندگان باید بتوانند ازهرجا و هرزمان اقدام به فراگیری کنند. مساله دیگر این است که تعامل یادگیرنده با محتوای آموزشی و تاثیر گذاشتن برسرعت فراگیری، باعث رشد یادگیرنده میشود. یادگیرنده، جریان یادگیری را با تقاضاهای فردی خود هماهنگ میکند که باعث افزایش انگیزه های او میشود.یک نظام آموزشی مبتنی برفناوری اطلاعاتی باید بتواند محتوای آموزشی و ابرداده ها را تولید و بازبینی کند، دوره های آموزشی را ارائه و کنترل کند، قسمتهای مختلف دوره آموزشی را ازطریق سازوکارهای بازیابی تولید نماید و به عنوان نفش کتابخانه، منابع آموزشی را انتخاب کند و زمینه مشاوره یادگیرندگان با آنرا فراهم گرداند.
به این ترتیب مشاهده میشود که ما درمحیط یادگیری الکترونیکی و به خصوص محیط یادگیری مبتنی برشبکه؛ به مجموعه ای ازمنابع مورد نیازیادگیرندگان؛ جایی که این منابع؛ انتخاب و گردآوری شده باشند؛ ابزارهای ارتباطی و یک یاددهنده که کارمدیریت یادگیری را برعهده بگیرد نیازمندیم(8)
 
 نقش کتابخانه ها درتوسعه دانش و آموزش
کتابخانه ها نهادهایی پویا و دیرپایی هستند که انواع مختلف دارند و با درنظرگرفتن نیازهای افراد، منابع مختلف را درخود جای میدهند و دراختیار افراد میگذارند.کتابخانه ها دارای این خصوصیات هستند:
مجموعه ای ازاطلاعات و اقلام درموضوعات مختلف را درخود جای میدهند که اصطلاحا به این اطلاعات، منابع یا مواد گفته میشود. این منابع میتوانند کتاب، نشریات،صفحات وب،تصاویر، مواد چندرسانه ای و ... باشند. مواد کتابخانه ای یا ازطریق شبکه یا به صورت محلی قابل دسترسی هستند. یک کتابخانه دربرگیرنده مجموعه ای ازساختارهای ابرداده ای همچون فرهنگها، دایره المعارفها، نمایه ها، فهرستها، راهنماها، اصطلاحنامه ها و .... میباشند(1).یک کتابخانه، مجموعه ای ازخدمات، همچون شیوه های مختلف دسترسی به منابع، را به کاربران مختلف ارائه میکند. اشاعه گزینشی اطلاعات[8] ازنمونه های این خدمات است.کتابخانه برمجموعه ای ازموضوعات مختلف تمرکزدارد.بنابراین کاربران مختلفی به کتابخانه مراجعه میکنند.کتابخانه ها انواع گوناگون همچون دانشگاهی، عمومی، تخصصی و ...دارند و جامعه کاربری آنها متفاوت است. مواد قبل ازورود به کتابخانه، کنترل کیفی میشوند تا متناسب با اهداف کتابخانه و نیازکاربرباشند.کتابخانه با نگهداری و حفاظت ازمنابع، اطلاعات را برای نسلهای حال و
 آینده حفظ میکنند و ارزش دسترسی به اطلاعات را افزایش میدهند. آنها مجموعه ای ازفعالیتهای علمی را جهت نگهداری منابع انجام میدهند.


کتابخانه های مجازی[9]
با پیشرفتهای حاصل ازپیدایش فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی، کتابخانه ها هم ازحالت سنتی نقش خودرا تغییردادند و وسایل فناورانه را درخود جهت ارائه خدمت پذیرفتند. درنتیجه درکنار کتابخانه ها فیزیکی، نوع جدیدی ازکتابخانه به نام کتابخانه مجازی پدید آمد. کتابخانه های مجازی، مجموعه ای ازاطلاعات را به صورت دیجیتال دراختیاردارند و آنها را سازماندهی میکنند. این اطلاعات دیجیتال شامل کتابهاو مجلات الکترونیکی، پایگاههای اطلاعاتی، صفحات وب، لوحهای فشرده و سایرقالبهای الکترونیکی، میباشد. کتابخانه های مجازی، بردسترسی به مواد ازهرجا، به صورت دیجیتالی، تاکید میکنند(4).


کتابخانه های مجازی و یادگیری
به طورکلی، کتابخانه ها چه به صورت فیزیکی و چه به صورت مجازی درامریادگیری سه نقش دارند:
مکانی جهت به اشتراک گذاشتن منابع اطلاعاتی غنی، نگهداری اندیشه ها، نقش آگاهی بخش جهت گردهم آوردن افرادجهت آموزش. هدف ا ولیه هرکتابخانه، حمایت، تسهیل و گسترش آموزش رسمی درموسسه مادراست.گام بعدی پشتیبانی ازآموزش غیررسمی است. منابع درکتابخانه ها جهت حمایت ازآموزش حمایت شده اتد. کتابخانه های مجازی، دسترسی فوری را به طیفی گسترده ازمنابعی که به صورت فیزیکی موجود نیستند فراهم میکنند. درحالیکه کتابخانه های فیزیکی، محدود به زمان و مکان خاصی هستند، کتابخانه های مجازی بدون داشتن موانع فیزیکی، میتوانند درهرلحظه ازهرجا و ازطریق یک ارتباط اینترنتی دسترسی به منابع خودرا فراهم کنند. درکتابخانه های مجازی، یادگیری فرایندی مستقل اززمان و مکان میباشد. به دلیل آنکه کتابخانه های مجازی، حاوی اطلاعات روزآمد هستند فرصتهای مناسبی را جهت یادگیری فراهم میکنند. گردآوری منابع چندرسانه ای، امکان آموزش ازراه دوررا برای یادگیرندگان جهت استفاده ازمنابع کتابخانه ای فراهم کرده است. کتابخانه های مجازی، به واسطه ذخیره کردن منابع آموزشی و امکان بازیابی آنها
  ازطریق شبکه های رایانه ای، به امریادگیری شبکه ای و الکترونیکی کمک شایانی کرده اند.بدون وجود کتابخانه های مجازی که به سازماندهی و نگهداری منابع الکترونیکی میپردازند، امکان دسترسی به منابع روزآمد جهت یادگیری غیرممکن است(4).
آگاهی ازوجود کتابخانه های مجازی و اهداف آنها، باعث میشود که کاربران بدانند که ازکتابخانه چه میخواهند.پس نوع یادگیری که ازسوی کتابخانه حمایت میشود مشخص میگردد.کتابخانه های مجازی، امکان تفکرخلاق و انتقادی، حل مساله، تصمیم گیری و .. را برای کاربران فراهم میکنند.طراحی کتابخانه مجازی به یادگیرنده کمک میکند تا مفهوم اطلاعات را دریابد. کتابخانه های مجازی میتوانند نقشی فراترازتولید و توزیع منابع آموزش داشته باشند. ارائه خدمات مرجع، آموزش ازراه دوربه وسیله پست الکترونیکی یا به صورت پیوسته ازجمله خدمات کتابخانه های مجازی دریادگیری الکترونیکی است.وجود کتابخانه های مجازی به وجود شبکه های رایانه ای و اینترنتی وابسته است. حتی اگردسترسی به منابع جهت یادگیری الکترونیکی فراهم باشد، دراختیارداشتن مهارت کافی جهت جستجو و بازیابی اطلاعات نیز ضروری میباشد. به این
  ترتیب دراینجا نقش کتابداران نیز شفاف میشود که این متخصصان اطلاعاتی با توانایی درجستجو و بازیابی اطلاعات، میتوانند منابع مورد نیازیادگیرنده را به او معرفی کنند و دراختیاراو بگذارند. به واسطه برقراری ارتباط میان منابع و یادگیرندگان، تسهیل یادگیری رسمی و غیررسمی و .. کتابخانه های مجازی یک محیط غنی را برای یادگیرندگان جهت آموزش فراهم کرده اند.


سخن آخر
محیط یادگیری الکترونیکی، همیشه دردسترس است و ازهرمکانی قابل استفاده است و مساله زمان و صرف هزینه رفت آمد را جهت آموزش حل کرده است. چرا که دردنیای اطلاعاتی امروز، زمان ازاهمیت فراوانی برخورداراست و فرد باید درکوتاهترین زمان ممکن به کسب اطلاعات و دانش مورد نیازخود بپردازد. بنابراین کاربردفناوری اطلاعات و ارتباطات درامریادگیری، این فرایند را تسهیل میکند. به دلیل اینکه درمحیط یادگیری الکترونیکی، امکان تبادل اطلاعات و تعامل یادگیرندگان باهم و با یاددهنده درسطح بسیاربالایی است، یادگیری جذابتراست و فرد ارزش آن چیزی را که یادمیگیرد میداند. چرا که منطبق با نیازهای اطلاعاتی اوست.
کتابخانه ها به خصوص کتابخانه های مجازی، با دراختیارداشتن منابع گوناگون، نقش بالایی را درتوسعه دانش و آموزش ایفامیکنند. آنها با فراهم کردن منابع روزآمد و دیجیتالی مورد نیازافراد، دریادگیری الکترونیکی مشارکت فعال داشته باشند. فراهم کردن و توسعه فهرستها و دروازه هایی ازوب سایتها جهت دسترسی یادگیرندگان به منابع اطلاعاتی، ازجمله فعالیتهای کتابداران و کتابخانه درمحیط مجازی میباشد. بنابراین خدمات کتابخانه ها با یادگیری الکترونیکی ادغام میشود. به این ترتیب، یادگیرندگان با به کارگیری هریک ازمدلهای یادگیری، میتوانند ازطریق کتابخانه های مجازی، درهرجا که باشند: خانه، محل کار و .. ، به منابع آموزشی و مقالات تمام متن مورد نیاز خود که یاددهنده آنها را پیشنهاد میکند دسترسی داشته باشند. کتابخانه های مجازی آن دسته ازموادی را که یادگیرندگان بخواهندبه آنان عرضه خواهند کرد.

 

يادداشتها

[1] دانشجوی کارشناسی ارشد علوم کتابداری  و اطلاع رسانی دانشگاه شهید چمران اهواز
[2] کارشناس ارشد علوم کتابداری و اطلاع رسانی دانشگاه شیرا ز

[3] Wireless
[4] Self-Learning))
[5] Net Meeting
[6] Virtual Class
[7] Group Learning
[8] Selective Dissemination Information
[9] Virtual Library

 منابع :
1- بیگدلی، زاهد(1377). آموزش استفاده ازکتابخانه های دانشگاهی.فصلنامه کتاب.پائیز و زمستان.صص:49-60.
2- پارسا،محمد(1374). روان شناسی یادگیری بربنیاد نظریه ها. تهران: سخن.
3- نیکنام؛ مهرداد(1379).مطالعه و آموزش استفاده کننده ازکتابخانه و اطلاعات.فصلنامه کتاب. تابستان.ص:113.


4- Gunn,Holly(2002).Virtual Libraries supporting student learning.available:http://www.accessware.ca/hgunn/special/pappers/virlib
5- Wallace,P(1999).The Psychology of the Internet.Cambridge,UK:Cambridge University Press.
6- Whitaker,P(1995).Managing to learn.London. Cassell.
7- Knierriem Jasnoch,Anette(2001).An approach to classify IT-based teaching and learning environments.Computers&Graphics:899-907
8- Tak-Wai Chan(2000).Four spaces of network learning models.Computers&Education:141-161

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: سه شنبه 26 اسفند 1393 ساعت: 14:42 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

راه های تشویق دانش اموزان دردرس زبان

بازديد: 139

راه های تشویق دانش اموزان دردرس زبان

 

 

«هل يستوي الذين يعلمون والذين لايعلمون»

 

آيا مساوي هستند كساني كه مي دانند و كساني كه نمي دانند؟

 

(آيه 90 سوره زمر)

 

 

 

 

 

 

 

 

 

فهرست

عنوان                                                                                                             صفحه

مقدمه ........................................................................................................................................    6

تعريف و طرح مسئله ...............................................................................................................    7

جمع آوري اطلاعات ................................................................................................................    7

انتخاب راه حل موقتي .............................................................................................................    8  

اجراي عمل انجام شده ............................................................................................................    9

نتيجه گيري ............................................................................................................................   10

توصيه هاي تقويت عزت نفس ...............................................................................................   10

منابع .......................................................................................................................................   12


مقدمه:

با نگاهي گذرا به تاريخ زندگي انسان در خواهيم يافت كه انسان ها با توانايي ها و قابليت هاي مختلفي خلق شده اند و اين استعدادها مي تواند بروز كند زماني كه زمينه ي رشد آن فراهم شده باشد.

به عنوان مثال: يادگيري زباني غير از زبان مادري و آن هم يادگيري زبان انگليسي كه به عنوان زبان بين المللي است مي تواند زمينه ي پيشرفت در مسايل گوناگون را ميسر ساخته و راه رسيدن به اهداف را هموارتر سازد.

حال جاي سؤال است كه آيا اين زمينه ي رشد در كشور ما كه يكي از كشورهاي مدعي پيشرفت در قرن اخير است فراهم شده است يا خير؟ و اگر فراهم شده است به چه اندازه؟

در پاسخ به سؤالات فوق مي توان گفت كه زمينه ي يادگيري زبان انگليسي در ايران فراهم شده است ولي هنوز كافي نيست. چرا كه با گنجاندن چند ساعت درس و يك كتاب ان هم در مقاطع راهنمايي و بالاتر نمي توان دانش آموزان و حتي اولياء آنها را با اهميت يادگيري اين زبان آشنا ساخت و چه بسا باعث فراهم آمدن مشكلات زيادي براي آنها نيز شده است، چرا كه اكثر دانش آموزان آن را فقط به عنوان يك درس مثل ساير دروس در نظر گرفته و فقط به كسب نمره ي قبولي يعني نمره 10 اكتفا مي كنند. كه اين امر نيز در حال حاضر در مدارس به راحتي اتفاق مي افتد و با چندين مرتبه امتحان در سال و در صورت عدم كسب نمره 10 استفاده از ماده 18 دانش آموز قبول و به پايه و مقطع بالاتر صعود مي كند و مشكلات جديد و بيشتر براي خود، اوليا و معلمين مقاطع بالاتر فراهم مي آورد.

حال اين سؤال پيش مي آيد كه آيا با توجه به مؤثر بودن اين درس در زندگي آيا همين شيوه و به همين اندازه كافي است يا خير؟ كه جواب را به كارشناسان و دست اندركاران واگذار مي كنيم.

 

تعريف و طرح مسئله:

مهمترين مسئله اي كه اينجانب تاكنون با آن برخورد داشته ام اين است كه چه تمهيدات و كارهايي مي توان انجام داد تا دانش آموزان را بتوان به يادگيري درس زبان انگليسي حداقل در حد خواندن و نوشتن علاقه مند كرد.

چگونه است كه دانش آموزان مقاطع بالاتر و حتي كاركنان و خيلي از اقشار جامعه كه چند ساعتي در هفته درس زبان انگليسي خوانده اند ولي هم اكنون حتي از خواندن و يا نوشتن يك عبارت خيلي ساده و پيش پا افتاده عاجز مي باشند. اين در حالي است كه از همان درس نمره ي قبولي گرفته و به مقاطع بالاتر راه پيدا كرده اند.

 

 

جمع آوري اطلاعات: براي جبران نواقص ناشي از اين مشكل

علاوه بر سابقه تحصيلي و شيوه تدريس معلمانم در دوران تحصيل براي حل اين مسئله از نظرات همكاران، دوستان و بخصوص دانش آموزان و حداكثر افرادي كه با آنها سر و كار دارم استفاده كرده، و نظرات آنها را جويا شدم، هر يك از آنها ايده و نظر خاص خود را ارائه مي داد.

بسياري از دانش آموزان دليل خود را عدم كاربرد اين زبان در زندگي خود عنوان مي كنند و از آن فــقط به عنوان يك درس مثــل ساير دروس نام مي برند و فــقط براي كسب نمره درس مي خوانند ولي تعداد معدودي، حداكثر 5 تا 10 درصد ان را مفيد دانسته و از آن به عنوان ابزاري براي بهتر كار كردن با كامـپيوتر و تكنولوژي ياد مي كنند و اين هم نيز مي تواند ناشي از توانايي عده اي از دانش آموزان در امر خريد وسايل مرفه و پيشرفته در زندگي ايشان عنوان كرد.

بسياري از همكاران و اوليا نيز همان نظر دانش آموزان را تأييد مي كنند و علاوه بر آن به نبود امكانات سمعي و بصري مناسب حتي براي خواندن و نوشتن نام مي برند. عده اي نيز علت عدم يادگيري را اين گونه بيان مي كنند كه يادگيري زباني غير از زبان مادري بدون امكانات و وسايل مفيد و سودمند مفيد نيست و نخواهد بود.

 

 

انتخاب راه حل موقتي

براي حل اين مشكل راه هاي مختلف به نظر مي رسد كه يكي از مهمترين اين راهها ايجاد انگيزه و تقويت نفس در دانش آموزان مي باشد، البته اجراي اين راه به تنهايي نمي تواند تأثير زيادي داشته باشد بلكه اگر از طرف بقيه همكاران و والدين نيز تقويت شود مؤثرتر خواهد بود. چرا كه انگيزش يكي از عوامل اصلي رفتار است و در تمام رفتارها از جمله يادگيري، عملكرد، ادراك، دقتع يادآوري، فراموشي، تفكر، خلاقيت و هيجان اثر دارد. (روان شناسي اجتماعي در تعليم و تربيت ص 34)

پژوهشهاي انجام شده نيز نشان داده اند كه افراد داراي «انگيزه ي پيشرفت زياد» در انجام دادن كارها و از جمله يادگيري، بر افرادي كه از اين انگيزه بي بهره اند پيش مي گيرند. (روان شناسي اجتماعي در تعليم و تربيت ص 34)

بنابراين در جلسات اوليه كلاس در مورد اهميت و خصوصيات اين درس مهم صحبت مي كنم و تا حدودي دانش آموزان را براي يادگيري اين درس آماده كرده و آنها را به داشتن اراده ي قوي و عزت نفس بالا تشويق مي كنم چرا كه اعتقاد خواستن، توانستن است. به يكباره سعي در گفتن مطالب طولاني و گرامري ندارم و سعي مي كنم موجبات دلگرمي دانش آموزان را با گفتن عبارات روزمره و مورد علاقه ي آنها فراهم آورم، ابتدا آنها را به خوب گوش كردن، سپس خواندن و در نهايت نوشتن هدايت مي كنم.

اجراي عمل انتخاب شده

عزت نفس در خلاقيت مؤثر است. بچه هاي با عزت نفس پايين تر كمتر از بچه هايي كه داراي عزت نفس مناسب اند، براي انجام كارهاي خلاقانه ريسك مي كنند. (مجله پيوند شماره 297 ص 59)

اينجابن با علم به اينكه عزت نفس و ايجاد انگيزه بر موفقيت هاي مدرسه اي مؤثر است سعي كردم در حد توان آن را در كلاس به اجرا بگذارم بنابراين از همان بدو شروع سال تحصيلي تا پايان سال هيچگاه از لفظ «نمي تواني» استفاده نمي كنم بلكه برعكس هميشه به دانش آموزان مي گويم «مي تواني» و آنها را به اين باور مي رسانم كه اگر خودشان بخواهند مي توانند كاري را حتي مشكل انجام داده و مطلبي را هر چند سخت ياد بگيرند. بنابراين ما بايد از هر فردي در حد توان خودش بخواهيم چرا كه نبايد انتظار داشت كه بچه ها كامل باشند چون كسي كامل نيست و لذا والدين و معلمين نبايد چنين انتظاري از فرزندان داشته باشند. (مجله پيوند شماره 297 ص 61)

در اجراي اين مهم لازم مي دانم كه يكي از خاطرات خود را در كلاس شرح دهم:

در سال تحصيلي 76-75 در يكي از كلاس هاي سوم راهنمايي متوجه شدم كه دانش آموزي نسبت به يادگيري درس زبان بي علاقه است به حدي كه هيچگاه كتاب زبان را همراه خود نداشت و يا تكليفي را انجام نمي داد بعد از يكي دو هفته متوجه شدم كه حروف زبان را در كلاس دوم ياد نگرفته و مي توان گفت كه نسبت به زبان انگليسي بيگانه است.

دانش آموز مورد نظر را صدا زده و درباره ي زبان و اهميت آن صحبت كردم و هيچگاه در پي سرزنش او در كلاس و در جمع دانش آموزان بر نيامدم (چرا كه سفارش شده است كه هميشه در خفا نصيحت كنيد). به دانش آموز بها داده و گفتم اگر بخواهي از همين حالا مي تواني و او را تشويق به يادگيري كردم، با دادن تكاليف كم او را وادار به انجام آن كردم، جلسه بعدي ضمن بررسي تكاليف پايين دفترش نوشتم جناب آقاي .... همانطور كه قبلاً گفتم شما مي توانيد البته به شرطي كه بخواهيد.

جلسات بعدي به همين منوال گذشت تا اينكه در جلسات بعدي با جملات نظير «آفرين خيلي بهتر شده است» (بيشتر از حد انتظار ظاهر شده ايد) «توانايي و استعداد شما بيشتر از اين نيز مي تواند باشد»، براي او انگيزه ايجاد نمودم و او نيز به تواناييش پي برد تا اينكه اين ايجاد انگيزه در بقيه دروس او نيز تأثير گذاشت و او بنده حقير را به عنوان يكي از بهترين دبيرانش پذيرفته بود، تا اينكه در امتحانات نهايي نيز به او عزت نفس داده و گفتم تو مي تواني قبول بشوي اگر بخواهي، در نهايت با معدلي كه خودش انتظارش را نداشت در خرداد ماه قبول شد و هنوز در هر كجا مرا مي بيند با انجام حركات و رفتارش تشكر مي كند.

 

نتيجه:

در طول دوران خدمتم در هر سال از اين شيوه استفاده كرده و به اين نتيجه رسيدم كه خيلي از دانش آموزان مي توانند موفق باشند و استعداد كافي براي يادگيري مفاهيم و مطالب را دارند اگر تقويت كننده مثبت داشته باشند و معلمين آنها را به اين باور برسانند كه مي توانند.

در پايان نكاتي چند براي تقويت نفس كه در مجلات پيوند شماره هاي 975-296-295 آمده است به ذكر آنها مي پردازم و اميدوارم مورد توجه افراد خواننده واقع شود.

 

مواردي كه والدين مي توانند با انجام آنها به افزايش عزت نفس مناسب فرزندان خود كمك كنند:

1-   فرزندان خود را تحسين كنيد.

2-   محبت و عشق زيادي نسبت به فرزندان نشان دهيد.

3-   با بچه هاي خود با احترام رفتار كنيد.

4-   انتظار نداشته باشيد بچه هايتان كامل باشند.

5-   به رفتار و نگرش هاي خود اهميت دهيد.

6-    به سخنان فرزندان خود گوش كرده به آنها پاسخ دهيد.

7-   به قول هايي كه به فرزندان خود داده ايد عمل كنيد.

8-   براي فرزندان خود وقت بگذاريد.

9-   به فرزندان مثبت گويي درباره ي خود را افزايش دهيد.

10- بچه ها را تشويق كنيد كه تصميم در مورد خود بگيرند.

11- به بچه ها مسئوليت بدهيد.

12- بچه ها را آزاد بگذاريد تا بعضي مواقع خطر كنند.

13- دوستي هاي فرزندان خود را تشويق كنيد.

14- به توانايي ها و علايق فرزندان خود اهميت دهيد.

15- كارهاي هنري، مدرسه اي و پروژه هاي فرزندان خود را در معرض نمايش قرار دهيد.

          حال با توجه به اينكه معلمين و مربيان اولياء دانش آموزان نيز مي باشند مي توان تمام موارد فوق را در كلاس اجرا كرد و به جاي واژه ي فرزندان از لفظ دانش آموزان استفاده نمود.

 

 

 

 

 

منابع

 

گنجي- حمزه و رمضان حسن زاده- روان شناسي اجتماعي در تعليم و تربيت- تهران- مهارت 1379

مجله پيوند شماره  295

مجله پيوند شماره  296

مجله پيوند شماره  297

 

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: سه شنبه 26 اسفند 1393 ساعت: 14:39 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

خلاقيت و نوآوري در سازمان هاي آموزشي

بازديد: 287

 

خلاقيت و نوآوريدر سازمان هاي آموزشي 

زندگي پيچيده ي امروزي، هر لحظه در حال نو شدن است و خلاقيت و نوآوري، ضرورت استمرار زندگي فعال است. انسـان براي خـلق نـشاط و پويايي در زندگي، نيازمند نوآوري و ابتكار است، تا انگيزه ي تنوع طلبي خود را ارضا كند و زمينه ي شكوفائي استعدادها و توانايي هاي خويش را فراهم سازد. جامعه ي انساني براي زنده ماندن و گريز از مركز و ايستايي به تحول و نوآوري نياز دارد.

امروزه شعارر «نابودي در انتظار شما است مگر اينكه خلاق و نوآور باشيد.» در پيش روي مديران همه سازمان ها قرار دارد، اما مسؤوليت سازمان هاي آموزشي، به خصوص آموزش و پرورش كه وظيفه تعليم و تربيـت فرزنـدان و آينده سازان جامعه را بر عهده دارند صيغه اي ديگر به خود مي گيرد. از اين رو، سازمان هاي آموزشي از يك سو وظيفه ي فراهم آوردن زمينه ي رشد و پرورش خلاقيت و نوآوري و همچنين استفاده صحيح و جهت دار از استعدادها و توانايي هاي افراد را به عنوان امري مهم به عهده دارند كه اين خود زمينه ساز توسعه فرهنگي، اقتصادي و اجتماعي ... در جامعه است و از سوي ديگر براي پويايي خود نيازمند پرورش و بهره مندي از خلاقيت و نوآوري در سطوح سازماني خود هستند.

تعاريف و توصيف خلاقيت

          صاحبنظران، تعريفهاي متعددي از خلاقيت و نوآوري به عمل آورده اند. در اينجا برخي از تعاريف مهم را بررسي مي كنيم.

          استيفن رابينز (1991): خلاقيت را به معناي توانايي تركيب انديشه ها و نظرات در يك روش منحصر به فرد با ايجاد پيوستگي بين آنان بيان مي كند.

          او نوآوري را به معناي فرآيند اخذ انديشه ي خـلاق و تبـديل آن به محصول، خدمات و روش هاي جديد عمليات مي داند.

          رضائيان (1374): «خلاقيت به كار گيري توانايي هاي ذهني براي ايجاد يك فكر يا مفهوم جديد است. نوآوري به كارگيري انديشه هاي جديد ناشي از خلاقيت است كه مي تواند به صورت يك محصول جديد، خدمت جديد يا راه حل جديد انجام كارها باشد.»

          لوتانز (1992): خلاقيت را به وجود آوردن تلفيقي از انديشه ها و رشهيافت هاي افراد و يا گروه ها در يك روش جديد، تعريف كرده است.

          البرشت (1987): خلاقيت و نوآوري و وجه تمايز آنان را به اين صورت مطرح كرده است كه خلاقيت يك فعاليت ذهني و عقلاني براي به وجود آوردن انديشه ي جديد و بديع است. نوآوري تبديل خلاقيت انديشه ي نو به عمل و يا نتيجه (سود) است.

          شايد به جرأت بتوان گفت كه جامع ترين تعريف خلاقيت توسط گيلفورد، دانشمند آمريكايي، عرضه شده است. او خلاقيت را با تفكر واگرا (دست يافتن به رهيافت هاي جديد براي مسايل) در مقابل تفكر همگرا (دست يافتن به پاسخ) مترادف دانسته است.

          افرادي كه تفكر واگرا دارند در فكر و عمل خود با ديگران تفاوت دارند و از عرف و عادت دور مي شوند و روش هاي خلاق و جديد را به كار مي برند. برعكس، كساني كه از اين خصوصيات برخوردار نيستند. تفكر همگرا دارند و در فكر و عمل خود از عرف و عادت پيروي مي كنند. پس، تفكر واگرا يعني دور شدن از يك نقطه ي مشترك كه همان رسم و سنت و عرف اجتماع است و تفكر همگرا يعني نزديك شدن به آن نقطه.

          خلاقيت، فعاليتي فكري و در عين حال مبتني بر اطلاعات است. اگر تفكر را عامل يا جريان اصلي خلاقيت بدانيم، اطلاعات نيز ماده اوليه يا اساسي آن محسوب مي شود. نكته حايز اهميت آن است كه انديشه هاي حاصل از خلاقيت (پردازش متفكرانه اطلاعات) بايد به گونه اي پرورش يابند كه در ارتباط با شرايط دنياي واقعي به نوآوري در سازمان بينـجامد. مـسؤوليت اين امر مهم بر عهده ي مديران است، تا در اين راستا اطلاعات لازم و شرايط مناسب براي تفكر را در سازمان يا واحد سازماني خود به وجود آورند، انديشه هاي نو را جذب و بررسي كنند و پرورش دهند تا از طريق نوآوري در سازمان، خدمات مفيدي انجام دهند.

          همه بر اين واقعيت آگاهيم كه تا قرن اخير، بسياري بر اين باور بودند كه ابداع و خلاقيت خصوصيت ذاتي است و برخي افراد با اين توانايي متولد مي شوند. چنين پنداشته مي شد كه استعداد و توان هنرمندان بزرگ، خاص خود آنان است.

          امروزه ثابت شده است که اين استعداد در نوع بشر به اندازه حافظه عموميت دارد و می توان آن را با کاربرد اصول و فنون معين و ايجاد طرز تفکرهای جديد و ايجاد محيطی مناسب پرورش داد.

          رابرت اپستين می گويد: «من پس از بيست سال تحقيق، بررسی و مطالعه روی اين مسأله به اين نتيجـه رسـيده ام که همـه ی انسـانها از قـوه خلاقيت برخوردار هستند و استثنايی وجود ندارد.» پس می توان موهبت خلاقيت را به کار نگرفتن، پزمرده و يا با مبادرت به فعاليتهايی که بيشترين امکان را برای پرورش خلاقيت به وجود می آورد، آن را توسعه داد.

          برای رشد استعداد خلاق، سازمان بايد شرايط و جو لازم را فراهم سازد. هر چند، خود فرد نيز در رشد اين استعداد نقش اساسی دارد. بنابراين، هر نوع آموزش خلاقيت در سازمان های آموزشی بايد بر نکات زير تأکيد داشته باشد:

1-                در اغلب آموزشهای سنتی، فراگيران فقط در معرض مطالب و مهارتهای ارائه شده از طرف معلم يا مدير قرار گرفته و مطابق برنامه از پيش تعيين شده حتی در جزئيات به پيش می روند. در آموزش خلاقانه، فراگيرنده خود نقش فعال ايجاد کرده و مربی (رهبر) به جز در کليات و جهت اصلی آموزش، نقش تعيين کننده ای ندارد.

2-                برنامه های آموزشی و محتوای مطالب حتی الامکان بايد موجب رشد و توسعه فکر واگرا به جای تفکر همگرا در فراگيرندگان شود.

3-                شناخت علايق و انگيزه ی عاطفی و غير عاطفی هر يک از فراگيرندگان برای پيشبرد امر آموزش اساسی و ضروری است.

4-                در هر مرحله ی آموزش و پرورش فراگيرندگان، مباحث و فنون مطرح شده بايد کاربردهای ملموس و عملی در زندگی و کار فرد داشته باشد.

5-                اميد به آينده و ايمان و اعتقاد به آنچه پس از تلاش و استمرار نصيب فراگير خواهد شد، بايد در دوره های آموزش خلاقيت مورد تأکيد قرار گيرد تا انگيزه بيشتری برای فراگيرنده به وجود آيد.

6-                تجسم وضع آينده مـسأله و مـقايسه آن با وضـعيت فعـلی کمک مفيدی در يافتن راه حل های بديع خواهد کرد.

اصولاً، استعدادهای خلاق در محيط های مطلوب شکوفا و متبلور می شوند. بنابراين، يکی از الزامات و روش های مهم متبلور کردن خلاقيت، به وجود آوردن فضای محرک، مستعد و به طور کلی خلاق است. بدين گونه که مسـئولان سـازمان بايد به طـور مـستمر آمـادگی شنيدن انديشه های بديع و نو را داشته باشند و مشوق و ترغيب کننده ی کاوش برای يافتن روش های جديد در انجام کار و نيز حوزه های نو باشند. در سازمان های آموزشی علاوه بر اين که چنين فضايی برای معلمان و مديران بايد مهيا باشد، معلمان نيز بايد زمينه ی لازم را جهت ايجاد فضای مطلوب برای دانش آمـوزان فراهـم آورند. مـعلمی که در چنين فضايی فعاليت می کند می تواند محيطی بسازد که دانش آموزان با استفاده از فرصتهای موجود و آزادی عمل به کشف، اختراع و ساختن چيزهای مختلف بپردازند. محيط آموزشی بايد به جسم و روان فراگيران توجه داشته باشد، تراوشهای فکری آنان را پرورش دهد  و توانائی های بالقوه آنان را به فعل تبديل کند.

ارنست ديل (1986) بر اين باور است که به وجود آوردن محيط خلاق و نوآور شايد مهم ترين عامل در تضمين بقای سازمان برای ارائه انديشه های جديد و بکر است. محيط مناسب برای بروز خلاقـيت نه فقـط افراد را بـرای ابراز تفـکر جـديد و خـلاق ترغـيب و برانـگيخته می کند، بلکه سبب می شود که سازمان آسان تر بتواند افرادی را که دارای اين ويژگی ارزشمند هستند بری تقويت کادر تخصصی خود انتخاب کند. بديهی است که انتخاب و استخدام معلمان و مديران مناسب نيز مسأله ای در خور توجه و تمهيدی اساسی برای خلاق کردن محيط آموزش و پرورش است.

يکی ديگر از شيوه های مهم و پرجذبه پرورش خلاقيت و نوآوری، مشورت است. اساساً يکی از نشانه های رشد اجتماعی، شورا و مشورت است و بدون ترديد افرادی که اهل مشورت هستند از عقل و فکر بيشتری برخوردارند و آنان که اهل مشورت نيستند از اين امتياز بی بهره اند.

اسلام انسان را به شورا ترغيب کرده و پيامبر اسلام (ص) از مشورت به عنوان يک اصل تربيتی استفاده کرده است و در سيره ی آن حضرت نمونه های زيبايی وجود دارد که در جنگها و ساير مسائل اجتماعی با ياران خود به مشورت می پرداختند. تأکيد و عمل آن حضرت به اين اصل تربيتی بيشتر به خاطر جنبه ی آموزشی و تأثير آن در رشد افراد بوده است. در واقع هر قدر که مديران در سازمانـهای آمـوزشی از دانش و تجربه کافی برخوردار باشند، باز هم مشورت با ديگران افقهای تازه ای برای آنان می گشايد. حضرت علی (ع) می فرمايند:

«بهترين راه حل ها و صحيح ترين شيوه ها بااستفاده از انديشه های افراد مختلف به دست می آيد.»

          پاتريشيا، مک لگان و کريستوفل، برخی از ويژگی های نظام استبداد گرايانه و مشارکتی را به شرح جدول زير مشـخص کـرده اند،  که برای ارزيابی وضعيت سازمان ها و جهت دهی اقدام هايی که لازم است يک سازمان مشارکت جو انجام دهيم می تواند مفيد واقع شود.

 

استبداد گرايی

مشارکت

1- مديران فکر می کنند، کارکنان انجام می دهند.

 

 

2- مقامات بالا اعمال مديريت می کنند.

 

 

 

3- انسان های فرادست اهميت بيشتری دارند. بسياری از نظام ها در خدمت آنان و نيازهای اطلاعاتی شان هستند.

 

4- دانش يک دارايی مهم برای قدرت شخصی و دستيابی به آن است. آموختن از مراتب بالا به پايين صورت ميگيرد.

5- رهبران رسمی افرادی برتر هستند.

1- انسانها با نقش های گوناگون درباره ی يک چيز از زوايای متفاوت فکر می کنند.

 

2- انسانها در همه جا از عهده ی خود برمی آيند و اين با وجود رهبرانی رسمی است که از نظارت مبتنی بر اقتدار به عنوان آخرين راه چاره استفاده می کنند.

 

3- حقوق، اعتبار و حرمت همه ی افراد محترم و محفوظ است.

 

4- فراگيری و سهيم شدن در دانش کليد ارزشهاست انسانها در تمامی جهات به يکديگر آموزش می دهند.

 

5- رهبران رسمی جزو کارگزاران هستند.

جدول ويژگی های نظام استبدادگرانه و مشارکتی

موانع خلاقيت و نوآوری

          خلاقيت و نوآوری و ارائه فکر و نظر جزء خصوصيات فطری همه افراد است که در شرايط و محيط مطلوب با شيوه های مناسب قابل شکوفا شدن و توسعه يافتن است. اما مهم اين است که اين خصيصه و يا حتی نياز به آن در بسياری موارد از طرف بعضی مديران مورد بی توجهی قرار می گيرد. بنابراين، رفتار و عملکرد مدير هم می تواند مانع خلاقيت و هم ايجاد و تقويت کننده آن باشد.

          موانع خلاقيت و نوآوری را می توان در سه دسته به شرح زير مد نظر قرار داد.

                   1) موانع فردی           2) موانع اجتماعی                 3) موانع سازمانی

1) موانع فردی خلاقيت:

          مهمترين موانع فردی خلاقيت، داشتن اعتماد به نفس و ترس از انتقاد و شکست، تمايل به همگونی و عدم تمرکز ذهنی است.

          دکتر الکس اس. اسبورن به بعضی از موانع فردی در راه خلاقيت اشاره می کند و می گويد: تأکيد بر عادت های پيشين، دلسر شدن، کم رويی و عدم تحسين و تشويق به موقع، گل لطيف خلاقيت را می خشکاند.

به طور کلی، موانع فردی خلاقيت را به شرح زير می توان بيان کرد.

·        عدم اعتماد به نفس

·        محافظه کاری

·        متعهد نبودن

·        تمايل به همرنگی و همسويی

·        عدم توانايی در تحمل ابهام و تضاد

·        عدم پيچيدگی ذهنی لازم برای بررسی مسائل

·        وابستگی و جمود فکری

·        ويژه گری شديد و عدم دانش کافی در مورد علوم مربوط

·        عدم استفاده از طرفين مغز

·        عدم تمرکز ذهنی

·        مقاوم نبودن

·        کمرويی

·        عدم انعطاف پذيری

مديران بايد بدانند که آزاد ساختن توان خلاقيت و به کار گيری فکرهای نو در گرو پيروزی بر موانع مذکور است؛ هر چند پيروزی برآنان مشکل است و احتياج به زمان دارد.

2) موانع اجتماعی خلاقيت:

          موانع اجتماعی آن دسته از موانعی است که به طور مستقيم متأثر از محيط اجتماعی است و فرد خود به تنهايی نمی تواند به رفع آنان اقدام کند. اين موانع بيشتر در محيط های خانوادگی و آموزشی تجلی پيدا می کنند.

          الف- خانواده: دوران کودکی نقش بسيار مهمی در شکفتن و بارور شدن استعدادهای مختلف کودکان ايفا می کند. بعضی عقايد تربيتی غلط و عدم آگاهی لازم، شرايط نامساعد، بی توجهی به پرسش های کودکان و به عقايد اصيل غير عادی آنان، ارزش قايل نشدن به عقايد کوکان، انتقاد و سرزنش کردن نابجا از کارهای آنان و قضاوت نادرست در درون خانواده، بعضی از مواردی است که مانع رشد و شکوفا شدن خلاقيت کودکان می گردد.

ب- محيط آموزشی: از آنجايی که نظام های آموزشی نقش اساسی در شکوفايی استعدادهای بالقوه فراگيران دارند و ناکار آمد بودن اين نظام ها خود بزرگ ترين مانع بروز خلاقيت و نوآوری است، برای جلوگيری از خاموشی خلاقيت، بزرگان تعليم و تربيت اصولی را پيشنهاد کرده اند که رعايت آنان در محيط های آموزشی به طور مرتب، مداوم و هماهنگ کمک خواهد کرد تا به جای خاموشی، خلاقيت رشد و توسعه پيدا کند. برای جلوگيری از خاموشی خلاقيت، رعايت اصول زير توضيه می شود.

- برای پرسش های کودکان بايد اهميت قايل شـد و آنان را راهنمايی کرد تا خودشان جواب پرسش ها را بيابند.

- عقايد اصيل غير عادی بايد مورد احترام قرار گيرد و ارزش آنان برای کودکان روشن گردد.

- بايد به کودکان نشان داد که عقايدشان دارای ارزش است و عقايدی را که پذيرش آنان در کلاس ممکن باشد پذيرفتنی هستند.

- گاهی اوقات بدون اين که تهديدی از جهت نمره، ارزشيابی و يا انتقاد در کار باشد، بايد کودکان را آزاد گذاشت تا کارهائی را که خودشان می خواهند انجام دهند.

- هرگز نبايد قضاوتی در مورد رفتار کودکان بدون اين که علل و نتايج آن تشريح گردد، به عمل آورد. همچنين جورج اف. نلر می گويد:

- قبل از هر چيز می توانيم دانش آموزان را به داشتن انديشه های بکر تشويق کنيم؛ انديشه هايی که کم و بيش برای خود آنان بکر است.

- بسياری از جوانان، به طور طبيعی مستعد پذيرش انديشه های تازه هستند. نوجوانان، هوسها و مُدها را با اشتياق و با آغوش باز می پذيرند. نظام آموزشی بايد تلاش کند تا ميل افراد را به ابداع تقويت کند و نگرش های محافظه کارانه و قراردادی را در آنان اعتدال بخشد.

- اگر بخواهيم خلاقيت را پرورش دهيم، بايد بيان خودجوش را مخصوصاً در کودکان کوچک تر، تشويق کنيم. همچنين بايد دانش آموزان را تشويق کنيم تا در ابراز نظرهای خود راحت و روان باشند. در شرايط مساوی، هر چه نظرات بيشتری ارائه دهند، مسائل بيشتری را می توانند حل کنند. اگر در ابراز عقايدشان راحت و روان باشند، با ذهن بارورتری با مطالعات و يافته های خود مواجه می شوند و می توانند آموخته ای خود را به گونه ای وسيع تر به کار گيرند.

- يکی از رسالت های مهم نظام آموزشی برانگيختن کنجکاوی دانش آموز در مطالعات خود و ارتباط آن با دنيای اطراف وی است.

          بنابراين، علمای تعليم و تربيت بر اين نکته صحه گذاشته اند که آموزش مبتنی بر خلاقيت، پربارتر از آموزش به وسيله اعمال قدرت است؛ شاگردی که با به کار بستن حداکثر ظرفيت خود انگيزش درونی برای کار کردن پيدا می کند، ديگر نيازی به پاداش و تنبيه ندارد. پس سودمندتر آن است که نظام های آموزشی موقعيتی فراهم آورند تا با رعايت اصول، خود مانع خلاقيت نشوند.

3) موانع سازمانی خلاقيت

          موانع سازمانی خلاقيت و نوآوری در ابعاد مديريت، ساختار سازمانی، فرهنگ سازمانی و آموزش قابل بررسی و تأمل است زيرا چنانچه اين ابعاد با اهداف و رسالتی که سازمان های آموزشی دارند هماهنگ نباشند، سازمان، خود مانعی در راه خلاقيت و نوآوری خواهد بود. موانع سازمانی خلاقيت در مقوله های زير قرار می گيرند:

الف) مديريت: در اين زمينه می توان به موارد زير اشاره کرد:

·        شيوه های رهبری

·        به کارگيری روش های تشويق و تنبيه نادرست

·        نگرش منفی نسبت به توان زيردستان

·        عدم تحمل انتقاد

·        عدم تحمل شکست

·        ضرر و زيان محسوب نمودن هزينه های ناشی از خلاقيت و نوآوری

ب) ساخنار سازمانی: در اين حوزه، موارد زير می توانند به عنوان مانع خلاقيت مطرح شوند:

·        ارتباطات محدود سازمانی

·        پيروی از طبقه بندی مشاغل و شرح شغل ثابتچ

·        ارزيابی نادرست عملکرد

·        ساختار مکانيکی و انعطاف ناپذير

ج) فرهنگ سازمانی: به عنوان بستر و زمينه اصلی سازمان، نقش بسيار مهمی در بروز خلاقيت و نوآوری بر عهده دارد. برخی موانع که در اين زمينه می توانند مطرح شوند عبارت است از:

·        عدم احساس مسئوليت اجتماعی

·        تلاش در جهت حفظ وضع موجود

·        عدم وجود فضای حمايت از نوآوری و نوآوران

·        تأکيد بر اهداف سازمانی بدون توجه به کارکنان

د) آموزش: نيروی انسانی مقوله ای مهم و تعيين کننده در اثر بخشی و کارآيی سازمان ها است. در اين زمينه می توان به موارد زير که به عنوان مانع خلاقيت و نوآوری عمل می کنند اشاره کرد:

·        ضعيف بودن آموزش های پايه ای

·        عدم آموزش های مستمر در زمينه مسائل کاری و يا در صورت وجود، خلاق نبودن آن

 

 

 

ويژگی های افراد خلاق

          سازمان به خودی خود خلاق نخواهد شد مگر اينکه افراد خلاق با خصوصيات و ويژگی های خاص پيکره آن سازمان را تشکيل دهند. آنانند که با تشکيل گروه های مختلف، مجموعه ای را به وجود خواهند آورد که توسط رهبر و مديری خلاق، خوب حمايت شوند و مديران با شناخت افراد خلاق و به کارگيری آنان در پست های مختلف و مناسب می توانند زمينه های لازم جهت خلاقيت و نوآوری را در سازمان برای هميشه فراهم آورند. در اين راستا به برخی ويژگی های افراد خلاق که توسط صاحبنظران بيان شده است اشاره می شود:

          تورنس، ويژگی های بسياری را برای افراد خلاق قايل است که از جمله آنها می توان به موارد زير اشاره کرد:

          آزردگی از کارهای تکراری، توان فکر کردن و پرداختن به چند موضوع در يک زمان، ايجاد شرايط نشاط و علاقه به موضوع در خويش، فرانگری در انجام تکاليف، تلاش در انجام کارها با روش غير معمول، درک سريع و صحيح از روابط بين پديده ها، مستقل بودن و نگرانی نداشتن از اينکه نسبت به ديگران متفاوت به نظر آيند، خيالی بودن، انعطاف پذيری، کنجکاوی، مخاطره پذيری.

          استادين (1974) مطالعات انجام شده درباره ويژگی های افراد آفريننده را مورد بررسی قرار داده و به اين نتيجه رسيده است که افراد آفريننده دارای ويژگی های زير هستند:

1)     انگيزه پيشرفت سطح بالا

2)     کنجکاوی فراوان

3)     علاقه مندی زياد به نظم و ترتيب در کارها

4)     قدرت ابراز وجود و خودکفايی

5)     شخصيت غير متعارف، غير رسمی و کامروا

6)     پشتکار و انضباط در کارها

7)     استقلال

8)     طرز فکر اعتقادی

9)     انگيزه های زياد و دانش وسيع

10) اشتياق و احساس سرشاری

11) زيبا پسندی و علاقه مندی به آثار هنری

12) قدرت تأثير گذاری بر ديگران

13) علاقه ی کم به روابط اجتماعی و حساسيت زياد نسبت به مسائل اجتماعی

در مجموع، بنابر تحقيقات و بررسی زيادی که توسط صاحب نظران مختلف انجام گرفته می توان ويژگی های زير را در خلاقيت مؤثر دانست.

·        نداشتن تعصب نسبت به تغيير

·        علاقه به يادگيری، کنجکاو بودن

·        علاقه به آزمايش و تجربه دايمی

·        گرايش به مقوله ها و کارهای پيچيده

·        توسعه دامنه دانش و آگاهی خود

·        داشتن بينش ژرف تر نسبت به محدوده زندگی

·        شوخ طبعی

·        قدرت و آمادگی پذيرش افکار نامتعارف و تحمل ابهام

·        تبحر بيشتر در استفاده از قوای فکری خود

·        جهت دار بودن انگيزه ها و شوق ها

·        واقع بينی نسبی

·        ميل به ريسک کردن

·        اعتماد به نفس بالا

·        پشتکار و تلاش مستمر

·        وقار و خود انگيختگی

·        توجه به زمان و وقت شناسی

·        داشتن ظرفيت بالا در تحمل ناملايمات

·        دارای استقلال و آزادی عمل و فکر نسبی

·        شجاعت در پذيرش عيوب خود، توانايی تشخيص آنان و قدرت در ترک عادت های ناپسند

·        قدرت تجسم آينده و برنامه ريزی حتی بلند پروازانه

·        توجه توأم به رؤيا و عمل

·        اعتقاد به راستی و درستی به عنوان ابزار کار

·        داشتن قدرت نسبتاً بالا در کنترل نفس خويش

·        تمايل به پيشرفت دايمی

·        رک گويی و صراحت بيان

·        خوشبينی و اميدوار بودن به آينده

·        خودخواه نبودن و داشتن ثبات عاطفی

·        داشتن قدرت جمع بندی مسائل و قضايا و نتيجه گيری از آنان

·        داشتن روحيه کار پذيری و توليد کنندگی در کار (کار آفرينی) و عدم تمايل صرف به استفاده از حاصل کار ديگران

·        حساسيت و اهميت قايل شدن نسبت به سرنوشت ديگران

·        نسبت به زندگی خود و ديگران احساس مسئوليت کردن و اعتقاد به اين که در زندگی رسالتی به عهده ی او گذاشته شده است.

·        در فکر و عمل از اصالت و نوآوری بيشتری برخوردار بودن

·        پيروی کمتر از آن دسته معيارها، رسوم و ارزش های اجتماعی که به نظر قابل قبول نيستند، اتکای بيشتر به قضاوت شخصی خود.

·        بيان عقيده خود در جلسات و در عين حال عدم پافشاری در تحميل عقايد خود

·        حساس بودن نسبت به مسائل اجتماعی و سياسی جامعه

·        صرف بخش عمده ای از وقت و انرژی خود جهت توجه دقيق به پيرامون خود

شناخت، دقت و تأمل در اين ويژگی ها برای مديران سازمان های آموزشی علاوه بر اين که زمينه ی بارور شدن و تقويت هر چه بيشتر توانائی ها را در آنان فراهم می کند، موجب آگاهی و شناخت بهتر و توجه بيشتر به افراد درون سازمان خواهد بود.

 

نقش مديران در پرورش خلاقيت

          سازمان خلاق نيازمند به مدير خلاقی است که در ايجاد و حفظ فرهنگ خلاق در درون سازمان و ترغيب، ترويج و به وجود آوردن انگيزه برای رفتار خلاق در افراد و گروه های درون سازمان کوشا باشد. در اين راستا، مديران سازمان های آموزشی بايد هم از تجربه مفيد در ايجاد چنين فرهنگی برخوردار بوده هم مورد تأيـيد کـارکنان سازمان خود باشند. زيرا، چنين تأييدی علاقه مندی و اشتياق افراد را افزايش می دهد.

          لازارسفلد (1963) می گويد: مدير بايد تمهيدات و تدابيری برای رشد، نوآوری و تغيير به کار بندد. در دنيای متحول و متغير، اشخاص و سازمانها بايد بتوانند با تغيير و دگرگونی سازگاری پيدا کنند و اين از وظايف عمده مدير در سازمان می باشد.

          در واقع ترويج و ترغيب ويژگی های پيـش گـفته، به عملکرد مدير بستگی دارد و مديران می توانند تسهيل کننده بروز اين ويژگی ها باشند. سؤال عمده اين است که چگونه می توان اين ويژگی ها را ترويج داد و کارکنان را به تفکر واداشت به طوری که خود کارکنان در اين راستا به يادگيری خلاقيت و نوآوری بپردازند.

          وارن بنـس (1984) پس از بررسـی های مسـتمر در مـورد الـگوهای رفتاری رهبران سازمان های خلاق به اين عقيده رسـيده است که وجـود چـهار نـوع مـديريت و توانايی در رهبر می تواند در اين رابطه سودمند باشد.

1)     مديريت توجه (دقت): به توانايی شکل دادن بينش جمعی و شامل نمودن تمام کارکنان در اين بينش دلالت دارد.

2)     مديريت معنی: توانايی بيان اين بينش را به طور محسوس، معنادار و با تأثير احساسی مد نظر قرار می دهد.

3)     مديريت اعتماد: توانايی به دست آوردن و نگه داشتن اعتماد کارکنان را شامل می شود.

4)     مديريت خويشتن: بر آگاهی از توانايی ها و خصوصيات ويژه خود و استفاده بهينه از آنان با حفظ روحيه موفقيت و دوری از شک و ترديد نسبت به خود دلالت دارد.

کارکنانی که از اين نوع رهبری برخوردار هستند برای دستيابی به اهداف سازمانی تمايل بيشتری به ايفای نقش مؤثر و فعال داشته تلاش بيشتری برای ارائه انديشه های خلاق نشان می دهند.

خلاقيت به دلاليل زير برای مديران آموزشی ارزشمند است:

-      با خلاقيت بيشتر مدير و همکاران او کميت و کيفيت تصميمات و فعاليتها افزايش می يابد.

-      مديران خلاق به احتمال بيشتری می توانند خود و مدرسه تحت مديريت خود را در مواجهه با مشکلات و بهره گيری از فرصتها سازگار نمايند.

-      مديـر و مـعلمان از لـحاظ فـردی احساس چالش و رضايت بيشتری در ارتباط با کار خود می کنند.

-      دانش آموزان از آموزش بهتری برخوردار می شوند.

 

 

 

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: سه شنبه 26 اسفند 1393 ساعت: 14:36 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

ليست صفحات

تعداد صفحات : 1554

شبکه اجتماعی ما

   
     

موضوعات

پيوندهاي روزانه

تبلیغات در سایت

پیج اینستاگرام ما را دنبال کنید :

فرم های  ارزشیابی معلمان ۱۴۰۲

با اطمینان خرید کنید

پشتیبان سایت همیشه در خدمت شماست.

 سامانه خرید و امن این سایت از همه  لحاظ مطمئن می باشد . یکی از مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه   09159886819  در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما  فرستاده می شود .

درباره ما

آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس