سایت اقدام پژوهی - گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان
1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819 - صارمی
2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2 و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .
3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل را بنویسید.
در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا پیام بدهید آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet
ذهن انسان یکی از اسرار طبیعت محسوب میشود که هنوز دانش بسیار اندکی درباره قدرت ذهن و بسیاری از پدیدههای مربوط به آن برای بشر امروز آشکار شده است. طی دهههای گذشته دیدگاههای برخاسته از تکنولوژی، موجب شده که وجود نیروهای ذهنی کنار گذاشته شود یا به کلی انکار گردد. اما اخیراً بینش جدید و غیر متعصبانه علوم، برخی از این نیروها را دوباره مورد تأیید قرار داده و اسرار آنها را از نو بررسی کرده است. امروزه پزشکان و دانشمندان با بررسیها و تحقیقات علمی به عمل آمده پذیرفتهاند که نیروی ذهن نقش بسیار مهمی در سرنوشت و سلامتی انسان ایفا میکند. اگر بگوییم انرژی ذهن از نیرومندترین انرژیها در زندگی بشر است اغراق نکردهایم.
در فرهنگهای گوناگون داستانهای مختلفی در مورد پدیدههای غیرمتعارف و خارقالعاده نقل شده که در گذشته هیچ گونه تحقیقی در مورد آنها به عمل نیامده است، اما در سالهای اخیر دامنه تحقیق در مورد ماوراء الطبیعه، انرژی ذهنی و گشودن راز رابطه متقابل و عجیب میان ذهن و بدن گسترش پیدا کرده است که روشن میکند تأثیرات و مبادلههایی آرام، نادیدنی و پنهان میان ذهن و بدن در جریان است و این جریان جزئی از ساختار طبیعت است.
در سالهای اخیر محققان برروی موارد مختلف از جمله تجویز داروهای بیاثر یا استفاده از روشهایی که نیروی ذهن منجر به کاهش ضربان قلب یا فشار خون میشود، آزمایشهای مکرری انجام داده و تأثیرات عمیق ذهن بر بدن را به اثبات رساندهاند.
عدهای میگویند این نظریه، مقوله جدیدی نیست و پزشکی به ارتباط میان ذهن و بدن از زمان بقراط پیبرده است آنها سخن سقراط را مثال میآورند که : بیماری جسم جدا از ذهن نیست .
ذهن انسان همچون اقیانوسی عظیم از انرژی، شعور و آگاهی است. ذهن را میتوان معیاری جهت سنجش بیماری و یا به عبارتی انحراف از سلامتی دانست زیرا ذهن نتیجه ارتباط شعور فرد با شعور کل است و ذهن ناهنجار، ذهنی است که شعور آن از حالت تعادل با شعور کل منحرف شده باشد. به عبارتی میتوان گفت علت بیماری انحراف شعور از حالت تعادل است. همه افکار، اعمال، احساسات و حتی وضعیت تندرستی ما از همین اقیانوس آگاهی نشأت میگیرد.
انسان موجودی است که در تمام طول روز دمی از تفکر بازنمیماند. هر فکری که از ذهن میگذرد، بر ترکیبات شیمیایی بدن تأثیر میگذارد و اگر افکار انسان منفی و مخرب باشد احساسات و عواطف ویرانگری را موجب میشود. اینگونه هیجانات و تنشها به جسم لطمه میزند و سبب بیماریهایی از قبیل زخمهای دستگاه گوارش، عوارض قلبی، فشار خون، انواع بیماریهای عصبی و غیره میگردد.
دکتر دیپاک چوپرا عقیده دارد که مسئله بهبود و شفا اساساً یک امر فیزیکی نیست بلکه فرآیندی ذهنی است . وقتی یک استخوان شکسته در بدن جوش میخورد یا یک سرطان خود به خود معالجه میشود، این شفای خود به خود ناشی از یک آگاهی درونی است. بیمارانی که پیوستگی ذهن و بدن را درک کردهاند، قادرند نیروی خود درمانی را به حرکت وا دارند و از آن نیز فراتر رفته، به راز شفای کوآنتوم دست یابند. شفای کوآنتومی روشی نوین در امر پیشگیری و درمان است که در آن به واحد بنیادی روند درمان، یعنی اتصال ذهن و بدن پرداخته میشود به این نحو که ذهن روی تمام سلولهای بدن تأثیر میگذارد. ذهن میتواند بیماری را تسریع و یا از سرعت آن بکاهد، میتواند برای مدتی آن را متوقف سازد و حتی آن را به عقب بازگرداند. در واقع شفای کوآنتومی با ارائه تعاریف علمی از موضوعاتی نظیر سلامتی، درمان، درد و بیماری دیدگاههای جدیدی را به پزشکی متعارف ارائه میدهد.
شفای کوآنتومی ،یگانگی ذهن و بدن است، پیوستگی ذهن و بدن به حدی است که تفکیک این دو به عنوان دو جزء تشکیل دهنده وجود انسان، نوعی خطا محسوب میشود. ارتباط این دو است که نظام واحدانسان را تشکیل میدهد و پرداختن صحیح به درمان یا شفای هر یک از این دو ، زمانی موفقیتآمیز خواهد بود که به جنبه دیگر نیز توجه شود.
به عبارت دیگر شفا یا درمان جسم بدون حضور فعال ذهن امری خیالی است. شفای کوآنتومی حاصل عمیقترین هسته نظام هستی است که روند شفا از این هسته آغاز میگردد و برای وصول به این نقطه میباید از سطوح بیرونی بدن، سلولها، بافتها، اعضای بدن و دستگاهها گذشت و به نقطه پیوست ذهن - بدن رسید، نقطهای که از آن جا آگاهی تأثیر خود را آغاز مینماید.
دکتر چوپرا معتقد است که فرآیند شفا، فرآیندی زنده و جامع است که هنوز علم پزشکی قادر به توضیح آن نیست . با این همه وقتی امر شگفتی روی میدهد و بیماری لاعلاجی به گونهای ناگهانی و مرموز ناپدید میشود، فرضیه پزشکی دچار سرگردانی شده و در آن لحظه همه محدودیتها شکسته میشوند. هنگام رخ دادن این وقایع نباید تصور کرد که معجزهای روی داده است بلکه وقوع این رویدادها دال بر این است که ذهن انسان توانایی این را دارد که هر نوع بیماری را از بین ببرد.
چند سال قبل یک پسر بچه آمریکایی، دچار سرطان وخیم مغز شد. اطباء به والدین او گفتند که دیگر هیچ کاری از دستشان برنمیآید و او به زودی خواهد مرد. پدر و مادر کودک نمیخواستند این موضوع را قبول کنند بنابراین پسرشان را به یک کلینیک بردند که به دلیل نوآوریهایش در پزشکی شهرت داشت. در آنجا چند نفر از پزشکان با پسر صحبت کردند و به او فهماندند که ذهن او میتواند بیماریش را معالجه کند. او میتواند بیماریش را به هر شکلی که میخواهد مجسم کند و در ذهنش آن را نابود نماید. پسر تصمیم گرفت یک نوع بازی خیالی در ذهنش ترتیب دهد: سفینههای فضایی درون سرش میچرخیدند و به غده که آن را (گُنده خاکستری )مینامید، شلیک میکردند. قرار شد او روزی چند ساعت به این بازی بپردازد. بعد از گذشت چند ماه پسر به پدرش گفت امروز که سوار سفینه شدم و در مغزم جستجو کردم اثری از غده ندیدم .او به طور چشمگیری بهتر شده بود و توانست به مدرسه بازگردد. همان روز در زمین بازی مدرسه زمین میخورد و ناچار میشوند او را به بیمارستان ببرند.
دکتر نتیجهگیری کرد که غده سرطانی باعث ضعف و زمین خوردن او شده است. قرار شد از مغز او عکس بگیرند. تصویر به دست آمده نشان داد هیچ اثری از غده موجود نیست و سلولهای سرطانی بدون به جا گذاشتن کوچک ترین اثری ناپدید شدهاند.
در واقع شفای کامل عبارت از یک روند درمانی است که به طور همزمان و هماهنگ به شفای کامل ذهن و بدن بپردازد. نمود یک بیماری کاملاً جسمانی نباید به هیچ وجه ما را از توجه به جنبههای ذهنی آن غافل سازد و بالعکس.
در حال حاضر با توجه به موشکافانه بودن و جامعیت شفای کوآنتومی میتوان آن را یکی از روشهای درمان حقیقی مبتنی بر پایههای کاملاً علمی و منطقی دانست. البته پرداختن به موضوع شفای کوآنتومی در این مختصر امکانپذیر نیست و هدف از ارائه این مقوله صرفاً معرفی و آشنایی با سیستم درمانی ذهن - بدن است .
اکنون به معرفی روشهای درمانی دیگری میپردازیم که بر توانایی ذهن در کنترل بدن و بسیاری از فعالیتهای آن استوار است و همگی بر ظرفیت ذهن در برقراری آرامش و سلامتی تکیه دارند.
دارونما یا گول دارو ، در لاتین به معنی میخواهم (I please) است و از لحاظ داروشناسی مادهای غیر فعال میباشد که توسط پزشک به بیمار تجویز میگردد و در اثر باوری که بیمار به خوردن آن و تأثیراتش دارد، در اثر تلقین بهبود مییابد.
دکتر دیپاک چوپرا تحصیلات دانشگاهی و تخصصی خود را در هند و امریکا به پایان رسانده است. وی متخصص غدد داخلی و شاغل در امر طبابت، رئیس سابق گروه پزشکی بیمارستان مموریال نیوانگلند واقع در ستونهام ایالت ماساچوست و رئیس و مؤسس انجمن امریکایی پزشکی آیورودا میباشد
کودک آزاری عبارت است از هر گونه فعل یا ترک فعلی که باعث آزار روحی و جسمی و ایجاد آثار ماندگار در وجود یک کودک شود، برخی از این آثار میتواند مخفی باشد. ممانعت از حاضر شدن در کلاس درس، محروم کردن او از غذا، حبس ، تنبیه بدنی و تجاوز جنسی به کودک ، حتی زدن یک سیلی در صورت کودک، توهین ، تحقیر ، ترساندن ، داد کشیدن ، آزار عاطفی ،بهره کشی کاری ، حتی کار در خانه به نوعی کودک آزاری محسوب میشوند .کودک آزاری هرگونه رفتاری که روان ،احساس وذهنیت کودک را مخدوش کرده وبه آن صدمه بزند را شامل می شود.
کودک آزاری عامل ایجاد حس نا امیدی و رنج است وخشم وعصیان را برمی انگیزاند. وفاجعه ای عمیق ودردناک است .چرا که کودکانقدرت دفاع از خود را ندارند وقربانیان خشونت هستند. از آنجا که خشونت ،خشونت می آفریند ،کودکانی که در محیط های خشن پرورش می یابند ،خود در آینده عاملان خشونت خواهند شد. خشونت جسمی ، خشونت جنسی ، خشونت عاطفی ، آزار و اذیت کودکان نمونه های بارز کودک آزاری هستند .حتی غفلـت پدر و مادر از کودک ،غفلت از تغذیه ، غفلت در بهداشت ، سردی و گرمی بدن کودک و امثال آن مصادیق بارز کودک آزاری هستند .تنبیه کودکان توسط والدین را باید از آن جمله کودک آزاری هایی به شمار آورد که معمولا کمترین اعتراض را با خود همراه دارند.بدلیل این که تنبیه کودکان توسط والدین معمولا موضوعی است که با آن به صورت خاموش برخورد می شود. با این همه، آمار ضرب وشتم کودکان توسط والدین در ایران درحال افزایش است.متاسفانه نگرش فرهنگی غلطی که در کشور ما وجود دارد این است که پدر و مادر نسبت به فرزندشان مالکیت دارند. بنابراین نیاز است که روی این نگرش غلط کار فرهنگی صورت بگیرد.
بدرفتاری و خشونت؛ میراث آینده فرزندتان
احساس کودکی که مورد آزار جسمی یا تنبیه بدنی شدید قرار می گیرد این است که دوستش ندارند و اعتمادبه نفس و عزت نفس چنین کودکانی زیر سوال رفته و از بین می رود. در چنین مواردی، کودک احساس می کند هیچ کس او را دوست ندارد و موجودی دوست داشتنی نیست و همین احساس ممکن است به نوعی در رابطه کودک اثر بگذارد و تصور کند که مجبور است به خاطر اینکه از طرف دیگران دوست داشته شود به آنها باج بدهد. کودکانی که در آینده مهرطلب می شوند حتی ممکن است از وسایل شخصی یا پول توجیبی خودشان بگذرند و آن را به دوستشان بدهند تا محبت و توجه او را داشته باشند. چون این محبت و توجه را در محیط خانواده دریافت نکرده و رابطه عاطفی با والدین نداشته اند و همیشه به دنبال محبت هستند و محبت و توجه را از دیگران گدایی می کنند. همان طور که گفته شد، روابط این کودکان با همسالان خود نیز می تواند خصمانه و پرخاشگرانه باشد.
کودک آزاری مساله ای اجتماعی است
کودک آزاری به هیچ وجه مساله شخصی و خانوادگی نیست بلکه معضل و مساله اجتماعی است که همگی ما در قبال آن به عنوانهمسایه، دوست، مربی، مدیر یا معلم مسوول هستیم.اصولا عده ای از خانواده ها تصور می کنند با بچه ای که به دنیا می آید باید آن طور که دلمان می خواهد رفتار کنیم.مدرسه نیز جاییاست که به صورت بدیهی نقش زیادی در اصلاح رفتار خانواده هایی دارد که خود دارای مشکل هستند.ماده ۱۱۷۹ قانون مدنی می گوید:ابوین (پدر و مادر) حق تنبیه طفل خود را دارند اما با استناد این حق نمی توانند طفل خود را خارج از حدود تادیب، تنبیه کنند.
علل كودك آزاری
1- علل جامعه شناختی: مانند مسائل فرهنگی خانواده ها ،نداشتن اطلاعات کافی در رابطه با حقوق کودک و...
2-علل اقتصادی : برخی از خانواده ها نمی توانند با فشارهای اقتصادی مقابله كنند. افزایش بیكاری ، فقر اقتصادی و ... . افزایش
جمعیت بی خانمان نیز كودكان را در معرض كودك آزاری و غفلت قرار داده است.
3- فقدان حمایت اجتماعی: اغلب والدین كودك آزار و بی توجه از حمایت اجتماعی كافی برخوردار نیستند. افزایش میزان طلاق موجبافزایش خانواده های تك والدی شده ، سرپرستی و نگهداری از بچه ها را پیچیده و دشوار ساخته و در نتیجه موجب افزایش فشار كلی تربیت كودكان گردیده است و والدین به دلیل جدایی از خانواده های اولیه شان حمایت اجتماعی كمتری دریافت می كنند.
4- عامل دیگر، افزایش حاملگی در سنین پایین است كه مادران بسیار جوان ، فاقد آمادگی های لازم برای انجام تقاضاهای والدینی منجرشده است.
5- عامل دیگر موثر در بدرفتاری با كودكان ، مساله سوءمصرف مواد توسط والدین است.
6-اگر چه فشارهای اجتماعی بر وقوع كودك آزاری تاثیر می گذارد ، اما ساختار شخصیتی فرد كودك آزار ، كودك و كل خانواده نیز نقشمهمی دارد. عواملی چون عزت نفس پایین ، تنهایی و كم تحمل بودن در مقابل ناكامی یا افسردگی در ناتوانی والدین در برخورد سازندهبا كودكشان موثر است. ارتباط ضعیف بین زن و شوهر ، مرزهای نامشخص بین نسلها و یا نداشتن دانش درباره رشد كودك عوامل دیگری هستند كه زوجین را از تلاش برای حفظ ثبات خانواده و دوری از كودك آزاری باز می دارد .
7- مشاهده خشونت در خانه: بندورا اعتقاد دارد بخش اعظم یادگیری از طریق مشاهده رفتار دیگران است.
8-اختلالات روانی :که به دو صورت مشکلات روانی بزرگسالان وبیماریهای روحی مزمن کودکان ممکن است باعث بروز کودک آزاری شود.
9-مشکلات تربیتی :که موارد مختلفی را در خود جای داده است از عدم آگاهی سرپرست از شیوه های درست رفتار با کودک و وجود نگرشهای غلط از جمله حق مالکیت نسبت به کودک واعتقاد به تنبیه وخشونت برای تربیت کودک گرفته تا والدینی که خود به نوعی قربانی یکی از صورت های کودک آزاری بوده اند.
10- مشکلات خانوادگی :جدایی والدین،ازدواج مجدد یا چند همسری ،والدین ناسازگار ،خانواده های پرجمعیت ،خانواده های پرتنش و... از جمله مشکلات خانواده های آسیب زا است که کودک آزاری سوغات مسلم آنهاست.
انواع کودک آزاری:
کودک آزاری جسمی: سیلی زدن، کتک زدن با چوب یا وسایل دیگر، لگد زدن، پرت کردن، گاز گرفتن، سوزاندن، و...
کودک آزاری عاطفی: طرد کردن کودک، محرومیت عاطفی، برخورد خشونت آمیز خانواده، انتقاد، تحقیر و انتظارات نامناسب از کودک و...
غفلت: نادیده گرفتن کودک، کم توجهی والدین، عدم تامین نیازهای اولیه جسمی کودک مانند غذا، پوشاک، بهداشت، مراقبت های پزشکی و عدم ابراز عشق و علاقه از جمله موارد بی توجهی به کودک است.
بدرفتاری آموزشی(کودک آزاری تحصیلی): نمره گرایی، نادیده گرفتن توانایی های فردی، مقایسه کودک با همسالان، ایجاد رقابت های شدید تحصیلی، تاکید بر یادگیری از راه حفظ کردن، تکالیف سنگین درسی، تنبیه کودک در مدرسه و...
کودک آزاری جنسی:کودکان به دلیل احساس گناه و شرم بندرت وقوع سوء استفاده یا آزار جنسی را به والدین خود خبر می دهند. تغییر رفتارهای کودک، عدم تمایل کودک به تنها ماندن با بعضی از افراد یا سپرده شدن به آنها، افزایش سکوت، مدرسه گریزی، حملات گریهو وحشت و... می تواند از نشانه های کودک آزاردیده باشد.در ماده های ۳۲ تا ۳۷ این پیمان نامه جهانی حقوق کودک، نیز در مورد منع هر گونه بدرفتاری و بهره کشی واستثمار اقتصادی،شکنجه ،استفاده از کودکان برای کار ومسایل مربوط به مواد مخدر وداروهای روانگردان(اعم از تولید ،استفاده یا حمل ونقل ) وخرید وفروش کودک به همه کشورهای جهان هشدار داده است و آنها را ملزم به فراهم کردن تمهیداتی برای مقابله با این امور نموده است.
پیامد های کودک آزاری
*افرادی حساس ،زودرنج،مایوس،ناسازگار،ناراحت،پرتوقع،بدبین وآماده برای قهر وطغیان وخودکشی وارتکاب انواع بزه می باشند .
*عقده های روانی ناشی از تحمل آزارهای سرپرستش را با همان رفتارهایی که بر او اعمال شده بروز می دهد.
یادگیری یعنی:" تغییر نسبتا پایدار در رفتار که بر اثر تجربه در توانایی های بالقوه فرد بوجود می آید"
روانشناسی یادگیری پایهای برای درک و فهم سایر حوزههای روانشناسی است و سایر حوزههای روانشناسی نیز از نظریات و تحقیقات روانشناسی یادگیری استفادهای وسیعی میبرند. در کنار این موضوع روانشناسی یادگیری در زندگی روزمره از کاربردیترین حوزههای روانشناسی است مدرسه ، آموزشگاهها ، روشهای تربیت کودک ، آموزش رانندگی ، روشهای درمانی و انتقال تجربیات از نسلی به نسلی دیگر به یادگیری و روشهای آن وابسته هستند. نقش یادگیری در همه صحنههای زندگی نمایان است.یادگیری تنها آموختن مهارتی خاص یا مطالب درسی نیست؛ بلکه در رشد هیجانی ، رشد شخصیتی ، تعامل اجتماعی انسان دخالت دارد. انسان یاد میگیرد که از چه چیزی بترسد، چه چیزی را دوست بدارد و کجا چگونه رفتار کند. در واقع نوزاد از همان لحظه تولد درگیر فرآیند یادگیری میشود و این توانایی است که باعث پیشرفت و تفاوت روزانه او تفاوت انسانهای یک نسل از انسانهای نسل قبل از خودشان میشود.
ویژگیهای یادگیری
تغییر در رفتار:یادگیری همره با "تغییر" است، به گونهای که بعد از کسب یادگیری موجود زنده (از جمله انسان) رفتارش (بیرونی یا درونی) به یک روش یا حالت جدید تغییر مییابد. این تغییر هم در رفتارهای ساده و هم در رفتارهای پیچیده دیده میشود.
پایداری نسبی:درست است که یادگیری همراه با تغییر است ولی هر تغییری یادگیری محسوب نمیشود، بلکه تغییرات ناشی از یادگیری پایداری دارند؛ و تغییراتی که پایداری نداشته باشند را نمیتوان به یادگیری نسبت داد (نظیر تغییرات ناشی از مصرف دارو یا مواد ، هیجانها ، خستگی و... که پس از رفع اثر دارو ، موضوع هیجان یا رفع خستگی و...تغییرات نیز ناپدید میشوند). فردی که مسئله یا چیزی را یاد گرفته است تغییرات حاصل از آن را همواره با خود دارد و در مواقع لازم به اجرا در میآورد.
تواناییهای بالقوه:یادگیری در فرد نوعی توانایی ایجاد میکند، بدین معنی که " تغییرات پایدار در رفتار" نتیجه تغییر در "تواناییها" است، نه تغییر در رفتار ظاهری. اگر طرف دیگر این تواناییها همیشه مورد استفاده قرار نمیگیرند بلکه بعضی مواقع بصورت بالقوه هستند و هر وقت موقعیت و فرصت استفاده فراهم شود؛ از حالت بالقوه خارج و به حالت بالفعل (عمل) در میآیند.
تجربه:هر نوع تغییر در تواناییهای بالقوه زمانی یادگیری محسوب خواهد شد که بر اثر "تجربه" باشند، یعنی"محرکها" (عوامل) بیرونی و درونی بر فرد (یاد گیرنده) تاثیر بگذارد (نظیر خواندن کتاب ، گوش دادن به یک سخنرانی ، زمین خوردن کودک و فکر کردن در باره یک مطلب و ...) بدین ترتیب تغییرات پایداری که در توانایی افراد بوسیله عواملی به غیر از تجربه بدست میآید یادگیری محسوب نمیشود. تغییرات پایدار غیر تجربهای بیشتر عوامل رشدی را دربر میگیرند (نظیر عضلانی شدن ، دندان درآوردن ، تغییرات بلوغ ، پیر شدن و ...).
یادگیری یا وراثت
بحث در مورد نقش یادگیری و وراثت به سه نظریه متفاوت که هر یک طرفداران خود را دارند؛ منتهی میشود. گروه اول از این دیدگاه دفاع میکنند که "این وراثت است که رفتار و اعمال ما را شکل میدهد و یادگیری نقشی زیادی ندارد". گروه دوم به نقش مطلق یادگیری تاکید و "وراثت را رد میکنند". اما در دهههای اخیر نظریه سومی نیز مطرح گردید که در آن بر نقش "تعاملی وراثت و یادگیری" تاکید شده است. هم از لحاظ نظری و هم از دیدگاه تحقیقی نظریه سوم بهترین دیدگاه و راهکار را دارد. از دیدگاه این گروه هیچ کدام مطلق نیستند، بلکه آنها کامل کننده یکدیگر هستند.
"انسان موجودی یادگیرنده است "اما انسان چیزی را یاد نمیگیرد، مگر آنکه قبلا در ساخت ژنتیکیاش ، تواناییها و برنامه ریزیهایی وجود ندارند که مستقل از توارث باشد و هیچ رفتاری وجود ندارد که تحت تاثیر یادگیری قرار نگیرد مثلا کودکان بعد از سن معینی شروع به "خزیدند ، ایستادن و راه رفتن" میکنند (نقش وراثت) با این حال در ابتدا نواقص و مشکلات زیادی دارند که با گذشت زمان و در اثر تجاربی که بدست میآورند، آنها را اصلاح میکنند (نقش یادگیری).
حافظه و یادگیری
به نظر میرسد انسان هر چه پیشرفت دارد از برکت وجود حافظه دارد. در واقع اگر حافظه نبود، شواهدی هم برای وجود یادگیری در دسترس نبود. گفته شده اگر حافظه نبود انسان مجبور بود هر لحظه و هر روز روشن کردن آتش را یاد بگیرد. بدین ترتیب حاقظه و یادگیری بطور جداییناپذیری باهم ارتباط دارند. حافظه ، یادگیری را با ذخیره کردن تجربیات و یکپارچه کردن آنها تسهیل میکند. تمام اتفاقات مربوط به یادگیری (چه از نوع تداعی و چه از نوع شناختی) و تمام مراحل و فرایندهای مربوط به حافظه در مغز انجام میگیرد.
برای ثبت ، نگهداری و بازخوانی موضوعات یادگرفته شده مراحل سه گانه رمز گردانی،اندوزش ، و بازیابی لازم است. و این سه مرحله خود در قالب انواع سه گانه حافظه یعنی حافظه فوری ،حافظه کوتاه مدت ،و حافظه بلند مدت مورد بررسی قرار میگیرد.
این اختلال در دوران شیرخوارگی با علائم نشخوار کردن مشاهده می شود . پس از آن به شکل هرزه خواری دیده می شود .چون بچه ها از نظر تغذیه به والدین خود وابسته هستند این اختلال از نظر روانی غالبا نشانه ی تعامل بین کودک و والدین تلقی می شود .
اختلال نشخوار یعنی بالا آوردن غذا توسط کودک و دوباره جویدن آن.باید علائم حدود یک ماه به طول انجامد . این اختلال ناشی از بیماری های دیگر نیست و از شدت کافی برای جلب توجه برخوردار است .
شروع از 3 ماهگی است . بالا نرفتن وزن و یا کم شدن وزن نوزادان علت پی به بردن به این اختلال است .
همه گیری :اختلال نادری است که تا 3 ماهگی بروز می کند و تا یک سالگی ادامه دارد . اگر کودک کم توان ذهنی نباشد . در مورد عقب ماندگان ذهنی زمان بیشتر است . در پسر ها بیشتر از دختران است .
سبب شناسی :
در افراد عقب مانده : اختلال ممکن است یک رفتار خود انگیزی باشد .
در افراد دیگر : نظریه های روان پویایی - آشفتگی های گوناگون بین مادر و کودک ( نپختگی مادران ...)
رفتار گرایان می گویند نشخوار یک تقویت مثبت برای جلب توجه به بچه است .
تشخیص و ویژگی های بالینی :
بالا آوردن مکرر و جویدن دوباره غذا برای یک دوره ی حد اقل یک ماهه پس از یک دوره بهنجار .
غذایی که به طور نسبی جویده شده بدون تهوع - آروغ زدن - تنفر - اختلال گوارشی - غذا بیرون ریخته می شود و دوباره بلعیده می شود .
وضعیت مشخص : کشش و کمانی شدن پشت در حالی که سر عقب نگه داشته شده .
پدید آیی : سوء تغذیه پیش رونده - کاهش مقاومت در برابر بیماری - ناتوانی رشدی - دلسردی مادراز این حالت و غذا نخوردن کودک ، باعث بیگانگی بین مادر و کودک می شود .
آسیب شناسی : پزشک باید علت جسمی استفراغ را بررسی کند . همچنین بررسی و آزمایشات خونی - تست تیروئید و... را انجام دهد .
تشخیص افتراقی :
1 - بررسی ناهنجاری های مادرزادی معدی - روده ای و عفونت ها
2 - تنگی دریچه ی پیلور با اتفرتغ جهنده قبل از 3 ماهگی
3 - پر اشتهایی روانی
درمان :
1- درمان ترکیبی از آموزش و روش های رفتاری است .
2- ارزیابی رابطه مادر با کودک
3- ملاحظات رفتاری : نظیر چکاندن چند قطره آب لیمو با قطره چکان به دهان کودک پس از بروز نشخوار ( سریع ترین راه ظرف 3 تا 5 روز قطع می شود .)
4- روش عدم توجه به کودک
5- دارودرمانی
هرزه خواری :
DSM IV : هرزه خواری خوردن مستمر و مواد غیر ضروری به مدت یک ماه است .این رفتار باید از نظر رشدی نامتناسب باشد . زمینه فرهنگی نداشته باشد. از شدت کافی برای جلب توجه برخوردار باشد .
هرزه خواری یا پیکا pica در بچه های کوچک بیشتر از بزرگسال است . ( در شرایطی که در متن اختلال های دیگر مثل اتیستیک ، اسکیزوفرنی ، سندرم کلاین- لوین باشد هم باز قابل تشخیص است .
پیکا کلمه لاتین به معنای زاغ است. از آنجایی زاغ که به خوردن چیزهای گوناگون مشهور است، این اختلال را به این نام نامگذاری کرده اند. کودکانی که مبتلا هستند پیوسته مواد غیر خوراکی مانند:گچ،خاک،رنگ و... را می خورند.
همه گیر شناسی :
1 - در سنین پایین دیده می شود .
2 - بچه های عقب مانده بیشتر هرزه خواری دارند .
3 - نسبت هر دو جنس دختر و پسر مساوی است .
سبب شناسی :
1 - ابتلا و شیوع هرزه خواری بین بستگان فرد مبتلا مورد انتظار است .
2 - کمبود تغذیه ای از علل هرزه خواری است .
3 - میزان زیادی از مبتلایان به علت محروم سازی از جانب والدین دچار این اختلال شده اند .
تشخیص ویژگی های بالینی :
خوردن مواد نا ماکول پس از 18 ماهگی .
شروع 12 تا 24 ماهگی ( از 1 تا 2 سالگی ) . میزان بروز با افزایش سن کاهش می یابد .
مواد خورده شده با قابل وصول بودن آن متغیر است .
با افزایش استقلال - کاهش نظارت والدین - تسلط یابی کودک متغییر است .
خوردن : رنگ - گچ - نخ - مو - پارچه در بین بچه ها ی کوچک و خوردن : کثافت - سنگ - کاغذ در بین بچه های بزرگتر متداول است .
خطرناکترین ها : مسمومیت با سرب - انگل های روده ای - کمبود روی و آهن - انسداد روده
آسیب شناسی:
اندازه گیری سطح آهن و روی و سرب در خون سنجش هموگلوبین
تشخیص افتراقی :
1 - کمبود آهن - روی
2 - همراه بودن پیشرفت با اختلال های اسکیزوفرنی ، اتیستیک ، سندرم کلاین - لوین و بی اشتهایی روانی
4 - اختلال هوررمونی
4 - مسمومیت با سرب
پیش آگهی :
معمولا مدت محدودی وجود دارد در کودکان با افزایش سن از بین می رود .
در زنان باردار پس از طی دوران بارداری از بین می رود .
در عقب ماندگان ذهنی باقی می ماند .
درمان :
1 - بر طرف شدن مسمومیت با سرب ، کمبود آهن و روی ، کم خونی و عوامل استرس زا.
2 – درمان سریع : درمان با ایجاد بیزاری یا تقویت منفی . مثل : ایجاد شوک - صداهای ناخوشایند - داروی تهوع آور
سامانه خرید و امن این
سایت از همهلحاظ مطمئن می باشد . یکی از
مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می
توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت
بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم
اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه 09159886819 در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما فرستاده می شود .
آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی
سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس
مطالب پربازديد
متن شعار برای تبلیغات شورای دانش اموزی تحقیق درباره اهن زنگ نزن انشا در مورد 22 بهمن