تحقیق و پروژه رایگان - 1639

راهنمای سایت

سایت اقدام پژوهی -  گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان

1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819  -  صارمی

2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2  و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی  (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .

3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل http://up.asemankafinet.ir/view/2488784/email.png  را بنویسید.

http://up.asemankafinet.ir/view/2518890/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%D8%A2%D9%86%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%86.jpghttp://up.asemankafinet.ir/view/2518891/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA%20%D8%A8%D9%87%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA.jpg

لیست گزارش تخصصی   لیست اقدام پژوهی     لیست کلیه طرح درس ها

پشتیبانی سایت

در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا  پیام بدهید
آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet

تورم، عوامل، و راهكارهاي مقابله با آن در ايران

بازديد: 465

 تورم، عوامل، و راهكارهاي مقابله با آن در ايران

غلام‌رضا سرآباداني*

Article I.             چكيده

در اين مقاله ابتدا به بررسي عوامل تورم در ايران پرداخته؛ سپس راهكار‌هاي اسلامي در جهت رفع آن ارائه شده است. بررسي‌ها نشان مي‌دهد كه عامل اصلي تورم در ايران، ساختاري است. گسترش شهرنشيني و افزايش جمعيت باعث تقاضا براي محصولات غذايي و تجاري شده است. وجود محدوديت‌هاي بسياري در دو بخش كشاورزي و صنعت سبب شده كه توليد نتواند پاسخگوي اين مازاد تقاضا باشد و در نتيجه قيمت نسبي آن‌ها افزايش يافته است. در مرحله بعد، افزايش قيمت به بخش‌هاي ديگر نيز سرايت كرده است. از طرفي افزايش درآمد‌هاي نفتي و گسترش نقدينگي در اثر گسترش شبكه بانكي و تسهيلات بانكي روند افزايش قيمت‌ها را تشديد کرد. در سال‌هاي بعد از انقلاب نيز ايجاد وضعیت خاص سياسي و اقتصادي و اجراي برخي سياست‌هاي اقتصادي از طرف دولت بحران را پيچيده‌تر كرد.

در قسمت پاياني با ارائه الگوهايي اسلامي در زمينه‌هاي فرهنگ كار، توليد (در دو بخش صنعت و كشاورزي)، تعاون و سياست‌هاي دولت (سياست‌هاي مالياتي، پولي و هزينه‌ها) راهكار‌هايي در جهت ايجاد تحول در بخش توليد و عرضه به‌منظور مهار تورم در اقتصاد ايران، پيشنهاد شده است.

واژگان کلیدی: تورم، نرخ تورم، انواع تورم، تورم ساختاري، عوامل تورم در ايران، آثار تورم، راهكارهاي مبارزه با تورم، راهكارهاي اسلامي.

Article II.           مقدمه

در تعريفي‌ساده، تورم عبارت است از «افزايش سطح عمومي قيمت‌ها در يك دوره زماني معيّن». بر اين اساس، تقسيم تورم به انواع گوناگون (ضعيف، متوسط، شديد يا افسارگسيخته) چنان‌که در ادبيات اقتصادي مطرح است، در واقع ذكر مصاديق آن است؛ وگرنه همه در ماهيت (افزايش سطح عمومي قيمت‌ها) يكسان هستنند.

پديده تورم در بیشتر كشورهاي ‌جهان، كم و بيش وجود دارد؛ اما نرخ آن، در جوامع‌ و زمان‌هاي گوناگون فرق ‌مي‌كند. اين ‌پديده‌ در دوره‌هاي اخير در كشور‌هاي توسعه‌یافته، كمتر مشكل‌آفرين بوده؛ زيرا اين كشورها گرفتار تورم شديد و مزمن نيستند؛ اما كشورهاي ‌در حال توسعه با تورم‌هاي شديد مواجهند كه آثار منفي بسياری مانند افزايش نابرابري در توزيع درآمد، افزايش مصرف، كاهش پس‌انداز و سرمايه‌گذاري، انحراف منابع به توليد كالاها و خدمات غيرضرور، كاهش رشد اقتصادي و گسترش انواع فسادهاي مالي، اداري‌ را به‌دنبال دارد.

در اوایل دهه1990 نرخ تورم در آرژانتين 3314، ‌‌در برزيل 2938 و در پرو 7482 درصد بوده است. در فاصله سال‌هاي (1985ـ 1991) كشورهاي ‌امريكاي لاتين بيشترين نرخ تورم و كشورهاي صنعتي كمترين نرخ تورم را داشته‌اند

بررسي‌هاي انجام‌شده در مورد نرخ تورم در 65 كشور جهان نشان مي‌دهد كه در سال 2002 متوسط نرخ تورم در اين كشورها حدود 21/7 درصد بوده است. اين بررسي‌ها همچنين نشان مي‌دهند كه نرخ تورم در اين ‌سال در ايران حدود 15درصد يعني تقریباً دو برابر نرخ متوسط تورم در كشورهاي ‌پیشین است. كمترين ميزان تورم 4/0 درصد در ژاپن‌ و بيشترين ‌آن 103 درصد در آنگولا بوده است (جمهوري‌اسلامي، 22/3/82).

اين مقاله مشتمل بر دو بخش است: بخش اول مباحث نظري تورم را بيان كرده، در بخش دوم به بررسي عوامل تورم در ايران و راهكارهاي اسلامي مقابله با آن مي‌پردازد.

Article III.        بخش اول: ادبيات موضوع

قبل از پرداختن به اصل بحث، اشاره مختصري به ادبيات موجود در خصوص علل راهكارهاي ‌مقابله با تورم خواهيم داشت.

Section 3.01     أ. عوامل تورم

صاحب‌نظران اقتصادي در مقام تبيين علت بروز تورم، نظريات گوناگونی به شرح ذيل ارائه کرده‌اند:

1. تورم ناشي از فشار تقاضا:وقتي تقاضاي کلّ بالفعل در جامعه نسبت به عرضه کلّ در حالت اشتغال كامل، فزوني مي‌يابد، سطح عمومي قيمت‌ها افزايش مي‌يابد. علت اين افزايش را بايد در دو بخش واقعي و پولي اقتصاد بررسي کرد. در بخش واقعي، عواملي چون افزايش مخارج مصرف‌کننده، افزايش مخارج سرمايه‌گذاري، افزايش صادرات و كاهش واردات مي‌توانند باعث افزايش تقاضا شده و يا به‌عبارت ديگر منحني تقاضاي کلّ ‌را به بالا منتقل نمايند (تفضلي، 1376: ص 448 و 449).

از طرف ديگر، افزايش تقاضا مي‌تواند نتيجه عامل پولي باشد. مكتب پولي مي‌گويد:

رابطه علّي بين افزايش عرضه پول و افزايش نرخ تورم وجود دارد و اين رابطه بين آن دو متناسب است؛ يعني تغيير عرضه پول هر مقداري باشد، به همان نسبت قيمت‌ها نيز افزايش مي‌يابند. افزايش حجم پول در اثر سياست‌هاي نامناسب پولي انبساطي، باعث افزايش تقاضاي کلّ شده و سطح عمومي قيمت‌ها را افزايش مي‌دهد (گريگوري، 1375: ج 1، ص 189 ـ 195 و ص 274 ـ 276).

2. تورم ناشي از فشار هزينه‌ها: در اين نظريه برخلاف مكتب كينز و مكتب پولي كه فزوني تقاضاي کلّ نسبت به عرضه کلّ در شرايط اشتغال كامل را منشأ تورم مي‌دانند، افزايش هزينه توليد و انتقال منحني عرضه کلّ، علت اصلي ترقي قيمت‌ها عنوان مي‌شود. اگر دستمزدها بيش از متوسط بازدهي يا بهره‌وري كار افزايش يابد، كارفرماها براي حفظ سود خود قيمت‌ها را افزايش مي‌دهند؛ زيرا كارفرما در جهت حداکثرسازی سود خود تا جايي به استخدام نيروي كار ادامه مي‌دهد كه بهره‌وري يا محصول نهايي كار () برابر دستمزد حقيقي گردد؛ يعني:

حال اگر دستمزدها در يك بخش اقتصادي خاص به‌دلیل فشار اتحاديه‌هاي كارگري به نسبتي بيش از بهره‌وري نيروي كار افزايش يابد، كارفرما مجبور است كه جهت حفظ سود خود و برقراري تساوي پیشین قيمت‌ها را افزايش داده و از سطح اشتغال و توليد بكاهند و در نهايت مارپيچ قيمت ـ مزد ـ قيمت، صعود مستمر قيمت‌ها را به‌دنبال خواهد داشت؛ بنابراين در اين شرايط و لو فزوني تقاضاي کلّ نسبت به عرضه کلّ وجود ندارد، ولي قيمت‌ها افزايش مي‌يابد و افزايش قيمت باعث كاهش تقاضاي کلّ و كاهش توليد و افزايش بيكاري خواهد شد؛ پس در اين شرايط تورم همراه با ركود است. (طيب‌نيا، 1374: ص 79 و80).

3. تورم وارداتي: عامل ديگر بروز ‌تورم در بسياري ‌از كشورهاي‌ در حال توسعه واردات است. تورم موجود در كشورهاي صادركننده، از طريق افزايش قيمت كالاهاي مصرفي، واسطه‌اي و مواد اوليه كه نوع اين كشورها (در حال توسعه) واردکننده آن مي‌باشند، به اين كشورها وارد مي‌شود؛ بنابراين يا از طريق شاخص کلّ بهاي كالاهاي مصرفي و يا از طريق افزايش هزينه‌هاي توليد باعث افزايش سطح عمومي قيمت‌ها مي‌شوند.

4. تورم ساختاري: عامل ديگري كه در اكثر كشورهاي در حال توسعه از جمله ايران باعث پيدايش فشارهاي تورمي مي‌شود، عامل ساختاري است. فرايند صنعتي‌شدن و توسعه زندگي شهري، تقاضا براي محصولات كشاورزي و كالاهاي تجاري را افزايش مي‌دهد؛ اما به‌دلیل تنگناهاي موجود در اين بخش‌ها، امكان افزايش متناسب توليد وجود نداشته و لذا قيمت نسبي محصولات مربوطه افزايش مي‌يابد. اين افزايش قيمت در مرحله دوم به ساير بخش‌هاي اقتصادي سرايت مي‌كند. افزايش ايجاد‌شده در سطح عمومي قيمت‌ها ناشي از عوامل ساختاري، با افزايش‌دادن تقاضاي پول و نرخ بهره، آثار نامطلوبي روي سرمايه‌گذاري و رشد اقتصادي خواهد داشت ضمن این‌که كاهش قدرت خريد دولت ناشي از تورم، و افزايش كسري بودجه و تأمین آن از طريق استقراض از بانك مركزي عرضه پول را در جامعه افزايش داده و تورم را مي‌افزايد. تورم ساختاري، اگر به‌وسیله سياست‌هاي پولي دولت مقابله شود، به يك پديده بلندمدّت تبديل خواهد شد (همان: ص 220 و 221). مهم‌ترین تنگناهاي اقتصادي كه باعث تورم ساختاري مي‌شوند، عبارتند از كشش‌ناپذيري عرضه مواد غذايي، كمبود ارز، چسبندگي در ساختار درآمد‌هاي مالياتي و مخارج دولت، محدوديت عرضه نهاده‌هاي واسطه‌اي و ناتواني در افزايش پس‌اندازهاي داخلي.

خلاصه این‌که به عقيده ساختارگرايان، افزايش عرضه پول علت تشدید تورم است كه ظاهركننده چسبندگي‌هاي ساختاري و باعث پيدايش فشارهاي تورمي است نه علت موجده تورم (همان: ص 109).

در شرايط تورم ساختاري، سياستي (سياست‌هاي پولي و مالي انقباضي) كه مي‌خواهد تورم را كاهش ‌دهد، بيكاري را افزايش داده و باعث ركود مي‌شو‌د. به‌عبارت ديگر، تنگناهاي موجود در فرايند رشد اقتصادي گسترش يافته و مانع رشد متناسب عرضه مي‌شوند. به‌عبارت ديگر، اجراي سياست‌هاي پولي و مالي فقط رشد اقتصادي را كاهش داده و علت اصلي تورم يعني محدوديت و كشش‌ناپذيري عرضه در بخش‌هاي كليدي اقتصاد را از بين نمي‌برد. بر این اساس، راه‌حلّ مشكل تورم منحصر در دو امر، يعني «اصلاح و تهييج توليد داخلي مواد غذايي با انجام اصلاحات ارضي و سياست‌هاي تشويقي» و «عقلايي‌سازي فرايند توسعه صنعتي و تشويق صادرات» است؛ چنانچه كالدور و ديگران ارائه كرده‌اند (همان: ص 101).

Section 3.02     ب. روش‌هاي مبارزه باتورم

به‌طور کلّی سه روش عمده براي مقابله با تورم در ادبيات اقتصادي مطرح است.

يك. روش مبارزه با عوامل؛

دو. روش مبارزه با آثار تورم؛

سه. روش مبارزه با خود تورم.

در مورد اول با شناسايي عوامل تورم کوشش می‌شود كه آن عوامل، برطرف يا تضعيف شوند و بدین‌سان جلو گسترش تورم گرفته مي‌شود. در مورد دوم نيز مديران و سياستگذاران با استفاده از روش‌هايي چون پرداخت يارانه‌ها، تأسيس و گسترش انواع بيمه‌ها مثل بيمه بيكاري، تأمین اجتماعي و غيره، و كمك به قشرهایی كه از تورم آسيب مي‌بينند، به مبارزه با آثار تورم مي‌پردازند. در روش سوم، برنامه‌ها در جهت مبارزه با خود تورم است. اين كار به‌طور معمول با نرخ‌گذاري روي كالاها و خدمات صورت مي‌گيرد؛ اما ميزان توفیق و تاثير و اولويت يا عدم اولويت هر يك از اين سه روش به بحث بيشتري نياز دارد؛ اگرچه به‌نظر مي‌رسد مبارزه با عوامل تورم بر بقيه موارد اولويت دارد؛ يعني بايد الگوي توسعه به‌گونه‌اي باشد كه شرايط را براي تحقق توسعه بدون تورم فراهم كند.

Article IV.       بخش دوم: تورم، عوامل و راهكارهاي مبارزه با ‌آن در ايران

در مورد اقتصاد ايران چند مطلب ارائه می‌شود: ابتدا مختصري درباره فرايند شکل‌گیری تورم و پيامد‌هاي آن بحث می‌کنیم؛ سپس در مقام تبيين عوامل تورم، نشان می‌دهيم كه عوامل ساختاري، عامل اصلي ايجاد تورم در ايران بوده‌اند. در اين وضعیت استفاده از سياست‌هاي پولي و مالي نه‌تنها مشكل را حلّ نمي‌كند، بلكه آن را تشديد مي‌كند. اين كار را با تحليل آماري و بررسي برخي كارهاي تجربي انجام شده كه بيانگر تاثير عوامل ساختاري و ايراد نقض به نظریه پولي بودن تورم است، اگرچه تاثير عوامل پولي را به کلّی نفي نمي‌كند، انجام خواهيم داد. حرف اصلي نظريه ساختاري اين است كه در ابتدا عوامل ساختاري باعث پيدايی تورم، و در ادامه نيز مانع اثرگذاري سياست‌هاي پولي، مالي و درآمدي مي‌شوند.

اشاره‌اي نيز به كارهايي كه در صدد اثبات پولي‌بودن منشأ تورم در ايران هستند داشته، خواهيم گفت كه چگونه در اين تحقيقات، به عوامل ساختاري بي‌توجهي شده‌است.

Section 4.01     1. پيامدهاي تورم در اقتصاد ايران

پيامدهاي تورم در ايران بسيار گسترده است برخی از موارد مهم آن عبارتند از:

(a)      أ. اثرگذاري روي كيفيت توزيع و سطح زندگي مردم:

به‌منظور سهولت بحث، دورهزماني را به دوره اجراي برنامه‌هاي توسعه يعني سال‌هاي (1368 ـ 1383) محدود مي‌كنيم. اهداف و سياست‌هاي اين برنامه‌ها در جهت فقرزدایي و توزيع عادلانه درآمد و ثروت در جدول ذیل بيان شده است.

جدول (3): اهداف و روش‌هاي فقرزدايي در برنامه‌هاي توسعه

برنامه اول توسعه

برنامه دوم توسعه

برنامه سوم توسعه

تلاش در جهت تأمین عدالت اجتماعي

روش‌ها:

1.تأمین تغذيه مورد نياز،

2.تعميم بيمه اجتماعي،

3.آموزش عمومي،

4.تعيين معیار ساخت مسكن،

5. تأمین حداقل نيازهاي اساسي آحاد مردم (با همان روش‌هاي بالا).

رفع تبعيض‌ها، تلاش در جهت‌ تأمین ‌‌‌‌‌‌‌‌عدالت اجتماعي

روش‌ها:

1. توزيع بهينه امكانات و ‌درآمد‌ها،

2. تأمین اجتماعي،

3. عنايت به مناطق محروم،

4. بهداشت عمومي،

5. پرداخت‌هاي انتقالي و ...

تلاش در جهت تأمین ‌اجتماعي

روش‌ها:

1. نظام جامع تأمین اجتماعي،

2. نظام‌های حمايتي دولت،

3. توسعه شمول خدمات بيمه درماني به روستائيان، سالمندان، از كار افتادگان،

4. جبران كاهش قدرت خريد خانوارهاي نيازمند،

5.تأمین حداقل نياز دهك اول درآمدي.

مأخذ: قوانين برنامه‌هاي اول، دوم و سوم توسعه جمهوري اسلامي ايران.

جدول پیشین نشان مي‌دهد كه اين برنامه‌ها از نظر ترسيم اهداف کلّی و برخي راهكارهاي عملي آن در خصوص تأمین عدالت اجتماعي و توزيع عادلانه درآمد و تلاش در جهت ارتقای سطح زندگي ‌مردم نسبتاً مناسب بوده‌اند. نكته مهم اين است كه چالش‌هاي موجود از جمله تورم شديد در هر دوره چه‌ تاثيري بر روند تحقق ‌اين ‌اهداف داشته ‌است. آمارهاي‌ موجود نشان مي‌دهد كه:

1. جمعيت كشور از تعداد 49445010 تن در سال1365 به 60055488 تن در سال 1380بالغ شده؛ يعني به‌طور متوسط حدود 2 درصد سالانه رشد داشته است. اين در حالي است كه برخي آمارهاي غیررسمی از آن حکایت دارد كه جمعيت كشور در حال حاضر حدود 70 ميليون تن است؛

2. تعداد افراد تحت پوشش تأمین اجتماعي از تعداد يك ميليون و 960 هزار تن در سال 1365به 6 ميليون و 374 هزار تن در سال 1380 رسيده است.

3. متوسط هزينه خانوار شهري از حدود 130 هزار تومان در سال 1365 به حدود 300 هزار تومان در سال 1380، و متوسط هزينه خانوار روستايي از حدود80 هزار تومان در سال 1365به 170 هزار تومان در سال 1380 بالغ شده است.

4. متوسط درآمد خانوار شهري از حدود 120 هزار تومان در سال 1376 به حدود 260 هزار تومان در سال 1380، و همچنين درآمد خانوارهاي روستايي از حدود 75 هزار تومان در سال 1376 به حدود 152 هزار تومان در سال 1380 رسيده است.

اطلاعات پیشین نشان مي‌دهد كه به‌رغم افزايش شديد جمعيت در دوره مورد بررسي، حمايت‌هاي دولت نتوانسته است شكاف درآمدي ايجاد شده در اثر افزايش قيمت‌ها را كه پیش‌تر گذشت، جبران كند. پوشش‌ها و حمايت‌هاي دولت از قشرهای گوناگون مردم براي جبران شكاف درآمدي آن‌ها، بايد دو جهت را شامل باشد: يكي تعداد جمعيت تحت پوشش و ديگري تمام هزينه‌هاي زندگي. آمار پیش‌گفته نشان مي‌دهد كه اين كمك‌ها از هر دو جهت ناقص بوده است.

(b)      ب.آثار تورم بر توليد، سرمايه‌گذاري و پس‌انداز

پيش‌تر گفتيم كه تورم، نظام توليد و سرمایه‌گذاري و پس‌انداز را مختل كرده، با تغيير الگوي مصرف و تغيير جريان پس‌اندازها از كارهاي مولد و توليدي به‌سمت دلالي و واسطه‌گري و خريد كالاهاي مصرفي بادوام، مي‌شود.

براساس آمارهاي موجود، سرمايه‌گذاري کلّ كشور طي سال‌هاي 1355 ـ 1372 به قيمت ثابت 1361 نه‌تنها افزايش نداشته، بلكه از3231 ميليارد ريال در سال 1355 به 2133 ميليارد ريال در سال 1372 يعني سال پاياني برنامه اول كاهش يافته است. اگرچه وضعیت سياسي و جنگي در دهه اول (1358 ـ 1368) چنانچه گذشت، در ايجاد جريان‌هاي تورمي و كاهش سرمايه‌گذاري و توليد بسيار موثر بوده‌اند، عوامل ديگري نيز در همين دوره، در این مسأله دخيل بوده‌اند به‌علاوه تورم‌هاي شديد در طول برنامه اول كه از عملكردها و سياست‌هاي دولت متاثر بوده است نيز در كاهش توليد واقعی تاثير بسیاری داشته‌اند.

همچنين آمارها نشان مي‌دهند كه سرمايه‌گذاري کلّ از ميزان 25420 ميليارد ريال در سال 1374 به 34894 ميليارد ريال در سال 1379 به قيمت‌هاي ثابت سال 1376 رسيده است. ملاحظه می‌شود كه اگر ارقام پیش‌گفته براساس قيمت‌های ثابت 1361 محاسبه شوند (مثل دوره برنامه اول) شاهد كاهش در ميزان سرمایه‌گذاري خواهيم بود (سالنامه آماري، 1380).

(c)      ج. افزايش مفاسد اداري، مالي و اجتماعي

تورم با ايجاد اختلال در نظام توزيع امكانات، فرصت‌ها و درآمد‌ها و ايجاد رانت‌هاي اقتصادي براي عده‌اي خاص، زمينه بروز و تشديد مفاسد مالي و مفاسد اداري را فراهم می‌کند و مانع بسيار بزرگي در راه توسعه پدید خواهد آمد. اين مفاسد در ايران به قدري شديد و بحراني شد كه در سال‌هاي اخير، مبارزه با آن، طي حكم هشت ماده‌اي رهبري معظم انقلاب الزامي شد؛ اگرچه بعد از چند سال، دولت در اين زمينه اقدام جدی صورت نداده است.

Section 4.02     2. بررسي عوامل تورم در ايران

می‌توان به عوامل ذیل به‌صورت ريشه‌های اصلي تورم در ايران اشاره كرد.

(a)      أ. فشار تقاضا

رشد سريع اعتبارات جاري و عمراني دولت همزمان با افزايش اعتبارات نظام بانكي در مدتي كوتاه تقاضاي مؤثر را به‌شدت افزايش داد. اجراي سياست‌های پولي انبساطي و وجود كسري‌هاي بالا و مداوم ‌در بودجه دولت و تأمین آن از طريق استقراض از بانك مركزي و انتشار اسكناس، از عوامل عمده افزايش تقاضا و فشارهاي تورمي بوده است. كسري بودجه گاهي در اثر فزوني هزينه‌ها بر درآمد‌هاي دولت و نامتعادل بودن بودجه و گاهي در اثر محقق‌نشدن درآمد‌هاي دولت در طول اجراي برنامه پدید آمده؛ ‌اگرچه اصل بودجه (بودجه پیش‌بینی شده) متعادل بوده است.

رشد بي‌اندازه نقدينگي و هزينه‌هاي دولتي همراه با کشش‌ناپذیري بخش واقعي اقتصاد يعني عرضه کلّ كالاها وخدمات، به‌دلیل تنگناهاي ساختاري، باعث بروز شكاف بين تقاضاي کلّ و عرضه کلّ و افزيش سطح عمومي قيمت‌ها شده است. روند تغييرات رشد نقدينگي در طول اجراي سه برنامه توسعه در جدول ذیل آمده.

جدول (2): روند رشد نقدينگي سال‌هاي (1368 ـ 1382)

سال

رشد نقدینگی

1368

19.5

1369

22.7

1370

24.6

1371

25.3

1372

34.2

1373

28.5

1374

37.6

1375

37.1

1376

15.2

1377

19.5

1378

20.2

1379

29.3

1380

28.9

1381

30.1

1382

26.1

مأخذ: رئیس دانا، 1379: ص 106، و سالنامه آماري كشور، سال 1380.

انعطاف‌ناپذیري در بخش عمده‌اي از بودجه از يك طرف و عملكرد غيربهينه شركت‌هاي دولتي و افزايش بی‌اندازه هزينه‌هاي آن‌ها و برخي بي‌انضباطي‌هاي ديگر مالي در بدنه دولت، يكي از عوامل افزايش بي‌‌حد هزينه‌هاي دولت و افزايش تقاضاي کلّ بوده است.

(b)      ب. فشار هزينه (افزايش قيمت حامل‌هاي انرژي و برخي كالاهاي اساسي)

براساس ماده (5) قانون برنامه سوم توسعه، دولت مجاز شده است كه در طول برنامه همه ساله قيمت كالاها و خدماتي را كه ارائه مي‌دهد به ميزان 10 درصد افزايش دهد؛ ولي در غالب سال‌ها اين قانون رعايت نشده و در مواردي از اقلام مذكور مثل انواع سوخت (بنزين، نفت، و ...)، برق، آب، گاز و برخي مواد غذايي از جمله نان، حدود 30 درصد افزايش قيمت داشته است (كيهان، 25/3/82، ص14 و جمهوري اسلامي، 27/3/82، ص15). اين افزايش قيمت‌ها از طرفي باعث افزايش هزينه‌هاي دولت شده؛ زيرا دولت بزرگ‌ترين مصرف‌کننده اقلام پیش‌گفته است و پيرو آن شركت‌هاي دولتي نيز محصولات خود را گران مي‌كردند و به اين ترتيب دور باطل افزايش قيمت ادامه می‌يابد. از طرف ديگر اين امر باعث افزايش هزينه‌هاي تمام‌شده كالاهاي توليد داخل شده و قيمت آن‌ها را افزايش مي‌دهد و بدين‌سان تورم تشديد مي‌‌شود. همچنين سياست پیشین، انتظارات تورمي را افزايش داده، روند تورم را باز هم تشديد مي‌كند (كيهان، 24/3/1382، ص4).

(c)      ج. عامل وارداتي

يكي ديگر از عوامل افزايش قيمت‌ها در ايران در مواردي، مسأله واردات كالاهاي خارجي بوده است. افزايش قيمت كالاهاي مصرفي‌خارجي به‌طور مستقيم روي شاخص قيمت‌ها اثر گذاشته، آن را افزايش مي‌دهد. جهت ديگري كه واردات در تورم داخلي اثر مي‌گذارد، از طريق افزايش قيمت كالاهاي واسطه‌اي سرمايه‌اي و مواد اوليه است كه باعث افزايش هزينه‌هاي توليد شده، قيمت تمام‌شده كالاهاي مصرفي را افزايش می‌دهد (طيب‌نيا، 1374: ص 205).

(d)      د. عوامل ساختاري

چنان‌كه پیش‌تر گفتيم، عامل ديگري كه در بیشتر كشورهاي در حال توسعه از جمله ايران باعث پیدایی فشارهاي تورمي مي‌شود، عامل ساختاري است. فرايند صنعتي‌شدن و توسعه زندگي شهري، تقاضا براي محصولات كشاورزي و كالاهاي تجاري را افزايش مي‌دهد؛ اما به‌دلیل تنگناهاي موجود در اين بخش‌ها، امكان افزايش متناسب توليد وجود ندارد؛ بدین‌جهت قيمت نسبي محصولات مربوطه افزايش مي‌يابد.

اين افزايش قيمت در مرحله دوم به ساير بخش‌هاي اقتصادي سرايت مي‌كند. افزايش ايجاد شده در سطح عمومي قيمت‌ها ناشي از عوامل ساختاري، با افزايش‌دادن تقاضاي پول و نرخ بهره، آثار نامطلوبي روي سرمايه‌گذاري و رشد اقتصادي خواهد داشت. ضمن این‌که كاهش قدرت خريد دولت ناشي از تورم، و افزايش كسري بودجه و تأمین آن از طريق استقراض از بانك مركزي عرضه پول را در جامعه افزايش داده، فشارهاي تورمي را مي‌افزايد (قديري اصل، 1376: ص 626 ـ 648). در واقع بخش واقعي و عرضه اقتصاد نمي‌تواند خود را با تقاضاي موجود تطبيق دهد. در دهه‌هاي اخير، عوامل متعددي از جمله کشش‌ناپذیري عرضه در بخش كشاورزي، ماهيت و پيامدهاي راهبردی صنعتي‌شدن با تكيه بر الگوي جانشيني واردات و محدوديت‌هاي موجود در عرضه نهادهاي توليدي مثل نيروي كار ماهر، مواد اوليه، حمل و نقل و انرژي و محدوديت‌هاي موجود در تجارت خارجي (صادرات و واردات) و ...، ريشه‌هاي اصلي مشكلات ساختاري در اقتصاد ايران بوده است (طيب‌نيا، 1374: ص 169).

شواهد متعددي وجود دارد كه نشان مي‌دهد ريشه اصلي تورم در ايران عامل ساختاري است و عامل پولي چنان‌که ادعا مي‌شود، به‌تنهايي نمي‌تواند تغييرات قيمت‌ها را توضيح دهد. در ادامه به تعدادي از اين شواهد اشاره مي‌كنيم:

أ. مواردي از نقض نظريه پولي در ايران:براساس نظريه پولي، تورم در بلندمدّت معلول عدم توازن بين نرخ رشد نقدينگي و نرخ رشد توليد حقيقي بوده و اندازه آن به ميزان تفاضل دو نرخ مذكور است. بررسي‌ آمارهاي موجود نشان مي‌دهند كه اين اتفاق در ايران رخ نداده ‌است.

1. در طول دوره (1340 ـ 1357) نقدينگي بخش خصوصي 4500 درصد رشد داشته‌است؛ يعني از 56 ميليارد ريال به 2578 ميليارد ريال بالغ گرديده‌است؛ در حالی‌ که در همين دوره، توليد ناخالص ملّی به قيمت ثابت 61 تقریباً 300 درصد رشد داشته، و از 2551 ميليارد به 9925 ميليارد ريال رسيده‌‌ است.

2. در طول دوره (1340 ـ 1370) يعني يك دوره‌اي طولاني‌تر نيز رشد نقدينگي با رشد توليد ناخالص ملّی مطابقت نداشته و نقدينگي بخش خصوصي 51021 درصد رشد داشته؛ در حالی ‌که توليد ناخالص ملّی فقط 378 درصد افزايش داشته‌ است؛ پس سطح عمومي قيمت‌ها مي‌بايست 50643 درصد رشد داشته باشد؛ در حالی‌که بيش از 2500 درصد رشد نداشته‌است.

3. طي دوره (1370 ـ 1382) نيز رشد نقدينگي متناسب با رشد توليد واقعي نبوده است؛ زيرا نقدينگي حدود 1600درصد رشد داشته است؛ در حالی که توليد واقعي فقط حدود 54 درصد رشد داشته است. و لذا سطح عمومي قيمت‌ها در حالي كه می‌بايست حدود 1500 درصد رشد داشته باشد، فقط حدود 900 درصد رشد داشته است (گروه کارشناسان معاونت امور اقتصادی، 1383: ص50، 111 و 134).

بررسي پیشین نشان مي‌دهد كه تفاضل نرخ رشد نقدينگي و توليد ملّی حقيقي در دوره‌هاي مورد بررسي با نرخ رشد قيمت‌ها هماهنگ نبوده‌است. اين نتيجه با مقايسه نرخ رشد نقدينگي و نرخ رشد قيمت‌ها در يك نمودار تركيبي نيز مورد تاييد قرار گرفته‌است.

ب. مقايسه نرخ رشد نقدينگي و نرخ رشد قيمت‌ها: نمودار ذیل، نرخ رشد نقدينگي و نرخ تورم را در دوره (1368 ـ 1383) مقايسه، و نتايج پیشین را تاييد مي‌كند.

جدول (2): مقايسه نرخ رشد نقدينگي و نرخ تورم

سال

نرخ تورم

نرخ رشد نقدينگي

1368

17.4

19.5

1369

9

22.7

1370

20.7

24.6

1371

24.4

25.3

1372

22.9

34.2

1373

35.2

28.5

1374

49.4

37.6

1375

23

37.1

1376

17.3

15.2

1377

20

19.5

1378

20.4

20.2

1379

12.6

29.3

1380

11.4

28.9

1381

15.8

30.1

1382

15.6

26.1

1383

15.2

30.2

مأخذ: رئیس دانا، 1379: ص 106، و سالنامه آماري كشور، سال 1380 و گزارش‌هاي اقتصادي بانك مركزي.

نمودار (1): مقايسه نرخ رشد نقدينگي و نرخ تورم

چنان‌که ملاحظه مي‌شود، تقریباً در همه سال‌ها به استثنای سال‌هاي 76 و77 و 78 كه اين دو متغير بسيار به هم نزديك شده‌اند، و اتفاقاً در اين سال‌ها همواره نرخ تورم به ميزان 2/. تا 1/2 درصد بيشتر بوده‌است، نرخ تورم و نرخ رشد نقدينگي با هم فاصله داشته‌اند. اين روند كه از سال 73 آغاز شده بوده، علل عمده آن كاهش درآمد‌هاي نفتي، كاهش شديد در توليد ملّی و كاهش واردات كه باعث بروز و ظهور تنگناهاي ساختاري كه پیش‌تر بحث كرديم شده و فشار بسياري را روي قيمت‌هاي داخلي وارد كرده است، با بهبود نسبي در قيمت نفت در سال‌هاي 77 و 78 نرخ تورم شروع به كاهش کرده و تاكنون همواره كمتر از نرخ رشد نقدينگي بوده است. مقايسه نرخ رشد متوسط نقدينگي و نرخ متوسط تورم در نمودار ذیل مطالب پیش‌گفته را به خوبي تاييد مي‌كند.

جدول (3): مقايسه نرخ رشد متوسط نقدينگي و نرخ متوسط تورم (1357 ـ 1382)

سال

نرخ رشد نقدينگي

نرخ تورم

1357 ـ 1367

19.8

17.2

1368 ـ 1372

25.1

18.4

1373

28.5

35.2

1374 ـ 1378

26

25.1

1379 ـ 1382

29.4

13.8

نمودار (2): مقايسه نرخ رشد متوسط نقدينگي و نرخ متوسط تورم

مأخذ: همان: ص 106، و سالنامه آماري كشور، سال 1380.

يكي ديگر از شواهدي كه نتايج پیشین را تاييد مي‌كند، مطالعه تجربي رابطه رشد سطح عمومي قيمت‌ها با برخي متغيرهاي ديگر از قبيل رشد توليد، رشد عرضه پول، رشد دستمزدها و نرخ رشد قيمت محصولات كشاورزي و ... است كه ارائه تفصیلی آن در اين مجال نمي‌گنجد، به مواردي از كارهاي تجربي انجام شده اشاره می‌کنیم.

Section 4.03     3. مطالعات تجربي در اقتصاد ايران

أ. برخي كارهاي تجربي انجام‌شده منشأ ساختاري داشتن تورم را در ايران نشان می‌دهد (طيب‌نيا، 1374: ص 124 و 125).

1. براساس تحقیق 1366 ايكاني که با استفاده از مدل هاربرگر مدل پولي خالص را در تبيين تورم در ايران تخمين مي‌زند، يك درصد افزايش در حجم پول، نرخ تورم را به ميزاني به مراتب كمتر افزايش مي‌دهد؛ وی متغيرهاي ديگري (متغيرهاي ساختاري و فشار هزينه‌ها) را نيز به مدل اضافه كرد. نتيجه در اين مرحله اين بود كه 10 درصد افزايش در عرضه پول نرخ تورم را فقط به ميزان يك درصد افزايش مي‌دهد كه به وضوح با پیش‌بینی مدل پولي در مرحله قبل متعارض است. همچنين نتايج نشان داد كه 10 درصد افزايش در دستمزد اسمي و قيمت نسبي مواد غذايي به‌ترتيب باعث افزايش نرخ‌تورم به ميزان (2 تا 2.7) درصد و 4.7 درصد مي‌شوند.

2. درات (1987) و لوني (1985) نيز تاثير قابل توجه عوامل ساختاري در رشد سطح عمومي قيمت‌ها در اقتصاد ايران را ثابت مي‌كند؛ اگرچه لوني در انتهاي كار در نتيجه آن ترديد مي‌كند.

3. طیب‌نیا در تحقیق مفصل، نشان مي‌دهد كه تورم در ايران پديده‌اي بنياني و بادوام بوده و مظهري از عدم تعادل اقتصادي كشور است و مبارزه اصولي با تورم مستلزم تجديد نظر در الگوي توسعه اقتصادي كشور مي‌باشد (طيب‌نيا، 1374: ص 219 ـ 257).

بنابراين، فروض اصلي نظريه پولي‌بودن تورم در ايران، يعني رابطه متناسب رشد نقدينگي و رشد قيمت‌ها و رابطه علّي بين آن‌دو، مورد ترديد بوده و قابل اثبات نيست؛ اگرچه صرف همبستگي اين‌دو متغير ثابت شده است. ضمن این‌که برخي كارهاي تجربي انجام شده در مورد تاثير تورم بر رشد توليد در ايران نشان مي‌دهند كه تورم، اثرات منفي بر رشد اقتصادي داشته و نسبت به عوامل ديگر بيشترين سهم را در ايجاد نوسانات رشد اقتصادي داشته است؛ بنابراين، اين نظريه كه تورم، باعث افزايش اشتغال و كاهش بيكاري مي‌شود، بنابراين خود مي‌تواند باعث گسترش عدالت شود، يعني اصل مبادله بين تورم و بيكاري (براساس نظريه فيليپس) نيز در اقتصاد ايران مورد سوال و ترديد است (مجله بانك و اقتصاد: ش 20، ص 56).

Section 4.04     4. راهكارهاي مبارزه با تورم در ايران

سه روش کلّی و اصلي براي مقابله با تورم مرسوم است: ا. اتخاذ سياست‌هایي در جهت مقابله با عوامل و ريشه‌هاي گوناگون تورم؛ 2. اتخاذ سياست‌هایي به‌منظور مقابله با خود تورم؛ 3. پي‌گيري سياست‌ها و راهبردهايي براي مبارزه با آثار تورم.

بسته به وضعیت حاكم بر جامعه و اقتصاد و براساس عوامل ايجاد تورم مي‌توان از روش‌هاي متناسب استفاده کرد. در بررسي و ريشه يابي‌تورم در ايران گفتيم كه ‌عامل اصلي تورم، عامل ساختاري است و عامل پولي يعني رشد نقدينگي (متاثر از سياست‌هاي دولت) از عوامل تشدیدکننده جريان تورمي در ايران بوده ‌است؛ اما تاثير عوامل وارداتي و رواني نيز در تشديد تورم انکارناپذیر است.

اقتصاد ايران براساس آنچه در قانون اساسي جمهوري اسلامي آمده، اسلامي و بايد مطابق احكام و ارزش‌هاي اسلامي باشد. اصل چهارم قانون اساسي مي‌گويد:

كليه قوانين و مقررات مدني، جزایي مالي، اقتصادي، اداري، فرهنگي، نظامي، سياسي و غير اين‌ها بايد براساس موازين اسلامي باشد. اين اصل بر اطلاق و عموم همه اصول قانون اساسي و قوانين و مقرارات ديگر حاكم است و تشخيص اين امر بر عهده فقهاي شوراي نگهبان است (قوانين حقوقي، 1381: ص27)؛

بنابراين، مديران و سياستگذاران و محققان و اهل فن بايد تلاش‌هاي خود براي اصلاح اقتصاد را در چارچوب پیشین قرار دهند. اكنون كه دولت جديد با اهداف عدالت خواهانه و گرايش به ارزش‌ها و اهداف اسلامي آغاز به‌کار كرده، توجه به اين امر بسيار با اهميت است.

همان‌گونه که منطق عقلي و اصل اولي ‌حكم مي‌كند، بهترين روش براي مقابله با پديده تورم، مبارزه با عوامل آن است؛ زيرا وقتي علت برطرف شد، معلول نيز مرتفع مي‌شود؛ در حالی که دو روش ديگر قادر نيستند اصل مشكل را برطرف سازند.

بررسي تاريخي رويدادهاي اقتصادي در صدر اسلام نشان مي‌دهد كه قيمت‌ها تغييرات فراوانی داشته و در اثر عوامل متعددي چون حوادث طبيعي (از جمله خشكسالي)، احتكار و ...، افزايش مي‌يافته ‌است؛ ولي پيامبر، هیچ‌گاه براي مقابله با تورم از روش قيمت‌گذاري (مبارزه با خود تورم) يا كمك‌هاي يارانه‌اي با عنوان تقليل آثار تورم، استفاده نکردند و سياست‌هاي اقتصادي‌اش براي كمك به فقیران، نوعاً سياست‌هاي توزيعي و در جهت ‌اصلاح نظام توزيع ثروت و درآمد در جامعه بوده است.

چنان‌که پیش‌تر گذشت، براي مقابله با تورم ساختاري دو نوع سياست بايد اجرا شود: يكي ايجاد تحرك در زمينه توليد مواد غذايي، و ديگري عقلايي‌سازي فرايند صنعتي‌شدن؛ البته بايد توجه داشت كه رفع موانع ساختاري از اقتصاد ايران، به‌تنهایی ممكن است نتواند مشكل تورم را برطرف كند؛ زيرا برخي عوامل ديگر از جمله رشد نامناسب نقدينگي، با فرض عدم وجود مشكلات ساختاري، باز ممكن است باعث تورم شود؛ بنابراين اجراي سياست‌هاي برطرف‌كننده مشكلات ساختاري بايد همراه با اجراي سياست‌هاي مناسب پولي باشد.

با توجه به مطالب گذشته، سياست‌هاي پيشنهادي كه به‌طور عمده متوجه اصلاح ساختار اقتصاد در بخش‌هاي گوناگون است، عبارتند از:

(a)      1. تلاش در جهت تحقق آموزه‌هاي اقتصاد اسلامي

در دولت اسلامي تمام نظام‌ها و خرده نظام‌هاي اقتصادي، سياسي و فرهنگي بايد مطابق با مباني و آموزه‌هاي اسلامي باشد و اصولاً مهم‌ترین مانع رشد اقتصاد در ابعاد گوناگون آن، محقق‌نشدن رهنمودهاي دين اسلام است.

أ. رفع زمينه‌هاي گناه:گناهان، جلو رحمت خداوند را گرفته، مانع پيشرفت می‌شوند. در قرآن كريم در آيات متعددي از جمله (آيه 96 آل عمران) به اين مسأله مهم اشاره كرده است:

و اگر مردم شهرها ايمان آورده و به تقوا گراييده بودند، قطعاً بركاتى از آسمان و زمين برايشان مى‌گشوديم؛ ولى تكذيب كردند؛ پس به ‏[‏كيفر‏]‏ دستاوردشان ‏[‏گريبان‏]‏ آنان را گرفتيم.

همچنين قرآن كريم در آيه ديگري مي‌فرمايد:

[اى قوم من! از پروردگارتان آمرزش بخواهيد؛ سپس به درگاه او توبه كنيد [‏تا‏]‏ ازآسمان بر شما بارش فراوان فرستد و نيرويى بر نيروى شما بيفزايد، و تبهكارانه روى برمگردانيد] (هود (11)، 52).

از جمله اقدام‌هایی كه در يك دوره بلندمدّت بايد اجرا شود، اين است كه بايد زمينه‌هاي انجام گناه را در جامعه از بين برد يا آن را به‌شدت كاهش داد. يكي از گناهاني كه مانع پيشرفت و باعث نابودی جامعه و افراد آن می‌شود، رباخواري است. در بساري از مؤسسه‌های بانكي به راحتي عمليات رباخواري انجام مي‌گيرد. تبعيض‌ها و نظام غلط بانكي باعث ايجاد بازار آزاد و غیررسمی پول كه رباخواري و ربادهي در آن شايع شده است.

ب. مبارزه با مفاسد اداري و مالي: يكي ديگري از عواملي كه عدالت اقتصادي را به خطر ‌انداخته، باعث اتلاف منابع انساني و مادي می‌شود مفاسد مالي و اداري است. اين مشكل در اقتصاد ايران بسيار جدي بوده و يك مبارزه جدي را نيز مي‌طلبد. رشوه‌خواري و سوءاستفاده از بیت‌المال از جمله مفاسد مالي است كه سيستم نادرست اقتصاد به‌علت توزيع نامناسب درآمد‌ها و امكانات و فرصت‌ها و وجود رانت‌خواري‌هاي شديد، باعث ايجاد آن شده است (سرآبادانی، 1384: ص 367 ـ 388؛ حشمتی‌مولایی، 1380: ص 249 ـ 295). اميرالمؤمنان†مي‌فرمايد:

[شما قيدوبند اسلام را قطع، حدود آن را تعطيل و احكام آن را به دست نابودي سپرده‌ايد. بدانيد كه خداوند مرا به نبرد با سركشان، پيمان شكنان و كساني كه فساد را روي زمين به راه مي‌اندازند، فرمان داده ‌است] (رضی، 1369: خ 192، ص 112).

در سطح بين‌المللي نيز از سوي سازمان‌ها و مؤسسات بين‌المللي استراتژي‌ها و راهكارهايي در جهت مبارزه با انواع مفاسد مالي ارائه شده است (فرزین‌‍وش و ندری، 1382: ص 265 ـ 282).

ج. اجراي عدالت:تحقق عدالت آمادگی لازم برای پذیرش امور اخلاقی و عمل به آن‌ها را در انسان ایجاد می‌کند. وقتی حقوق اقتصادی و اجتماعی و سیاسی مردم تأمین نمی‌شود نمی‌توان از آن‌ها توقع داشت که کم‌کاری، ارتشا، اختلاس و غیره را پیشه نکنند یا در مصرف منابع، منافع اجتماعی را مدّنظر داشته باشند. تجربه نشان می‌دهد تا زمانی که بعد اخلاقی در امر تأمین منعفت شخصی گنجانده نشده باشد به‌گونه‌ای که در صورت تعارض میان منفعت شخصی و اجتماعی، منفعت اجتماعی به خطر نیفتد، هرگز نمی‌توان افراد را به‌گونه‌ای برانگیخت که هم کارا باشند و هم عادلانه رفتار کنند و این بعد اخلاقی پدید نمی‌آید، مگر با اجرای عدالت. چنانچه در روایت وارد است که «العدل یصلح البریّه» یا «الرعیّة لا یصلحها الا العدل»؛ یعنی فقط عدل است که مردم و زندگیشان را اصلاح می‌کند (حكيمي، 1370: ج 6، ص 326 ـ 354).

پیوند اخلاق و عدالت دو سویه است، یعنی اگرچه در ابتدا تحقق عدالت زمینه پذیرش عملی اخلاق و رفتارهای اخلاقی به‌ویژه در فعالیت‌های اقتصادی است، بعد از تقویت بعد اخلاقی و نهادینه‌شدن رفتارهای اخلاقی، عدالت و رفتارهای عادلانه نیز تقویت می‌شوند؛ بنابراین در وضعی که در جامعه اسلامی مثل ایران، نیروی اخلاق در اثر بی‌عدالتی‌های اقتصادی ـ اجتماعی و عوامل دیگر سست شده، کوشش در جهت افزایش خودآگاهی و بیدارشدن فطرت دینی مردم از طریق تبلیغات و موعظه کافی نیست؛ پس ضرورت دارد که‌ ابتدا بی‌عدالتی‌ها از بین برود و از طریق اصلاحات ساختاری در اقتصاد و حتی در حوزه مسائل اجتماعی عدالت نهادینه و تثبیت شود (چپرا، 1383: ص 157 و 158).

با تحقق عدالت، بخشی از مشکلات ساختاری و عدم تعادل‌ها، یعنی عدم تعادل در توزیع درآمد و ثروت بین طبقات گوناگون جامعه برطرف می‌شود. عدالت، زمينه گرايش مردم به اخلاق مذهبي به‌ویژه‌ اخلاق ‌كار و تلاش‌ و امانتداري، احترام به ‌حقوق ديگران و ايثار و فداكاري را در مردم تقويت مي‌كند. تقویت اخلاق اسلامی استفاده بهینه از منابع، امکانات، و افزایش بازده منابع و عوامل تولید را در پی داشته و جنبه‌ای دیگر از مشکلات ساختاری را برطرف کرده و شرایط رشد اقتصادی بدون تورم را مهیا می‌کند.

(b)      2. اصلاح ساختار توليد

به‌منظور اصلاح ساختار اقتصاد و ايجاد تحرك در بخش توليد، تنگناهاي موجود در توليد و عرضه كالاها و خدمات را بايد برطرف كرد. برخي از راهكارهاي اسلامي در جهت تحقق اين هدف عبارتند از:

يك. اصلاح بخش كشاورزي: اگرچه ايران كشوري نيمه خشك و كم باران به‌شمار می‌رود، با اصلاح نظام توليد و استفاده از دانش روز مي‌توان ارزش افزوده اين بخش را بالا برد و سطح توليد را افزايش داد. رفع كمبود عرضه در اين بخش مي‌تواند مانع افزايش قيمت‌هاي نسبي در اين بخش شود. بدين منظور، اصلاحات ذیل پيشنهاد مي‌شود (کهف، 1384: ص 155):

1. اصلاح زمين‌هاي كشاورزي: تسطيح و يكپارچه‌سازي زمين‌ها و افزايش سطح زيركشت، امكان مكانيزه‌كردن كشاورزي، و ميزان توليد در واحد سطح را افزايش خواهد داد.

2. اصلاح روش‌هاي كشت و داشت و برداشت و اصلاح بذر نيز امكان افزايش توليد در واحد سطح و در نتيجه بهره‌وري نيروي كار و سرمايه در اين بخش را افزايش مي‌دهد.

3. ايجاد واحدهاي صنعتي كوچك تبديلي: به‌راحتی می‌توان اين واحدها را به لحاظ كوچك‌بودن و نياز به سرمايه كمتر، در روستاها تاسيس کرد. اين اقدام مي‌تواند نتايج ذیل را داشته باشد:

    أ. افراد بي‌كار را به‌کار گرفته، براي افراد داراي درآمد كم، درآمد بيشتر ايجاد مي‌كند.

    ب. اين واحدهاي صنعتي اگر در جهت فعاليت‌هاي كشاورزي (صنايع تبديلي) باشد، ارزش افزوده محصولات كشاورزي را افزايش داده، توليد محصولات اين بخش را نيز افزايش خواهد داد.

    ج. ايجاد امكانات كار و زندگي در روستاها مانع مهاجرت روستاييان به شهرها می‌شود و بسياري از مشكلات شهري نيز مرتفع خواهد شد.

4. استفاده از اهرم‌هاي تشويقي مي‌تواند تاثير بسياري در افزايش محصولات كشاورزي داشته‌ باشد. پيامبر بعد از ورود به مدينه، در يك اقدام اساسي، مهاجران را در كار كشاورزي و دامداري و حتي خانه، با انصار شريك ساخت (همان: ص140).

توجه به بخش كشاورزي افزون بر این‌که كمبود عرضه محصولات این بخش يكي از منابع اصلي تورم است، از جهات ديگري نيز دارای اهمیت است.

أ. براساس واپسین آمارگيري كشوري (1375) هنوز هم بخش بزرگی از جمعيت كشور (بيش از 23 درصد) در روستاها زندگي مي‌كنند كه همه كشاورز هستند و با اصلاح ساختار كشاورزي و افزايش توليد محصولات كشاورزي، دگرگونی بزرگي در زندگي آن‌ها نيز پدید خواهد آمد و اين امر با هدف عدالت اقتصادي اسلام نيز همساز بوده، باعث تحقق عدالت مي‌شود.

ب. تجربه كشورهاي توسعه‌یافته نشان مي‌دهد كه آغاز اوليه توسعه از بخش كشاورزي بوده است.افزايش بازده توليد از طريق به‌كارگيري فن‌آوری پيشرفته در بخش كشاورزي دو اثر عمده دارد: يكي ايجاد مازاد در عرضه محصولات اين بخش و ديگري ايجاد مازاد در عرضه نيروي كار در اين بخش و سرريز شدن اين مازادها به بخش‌هاي ديگر از جمله صنعت باعث تحول در اين بخش‌ها نيز شده است. سيره عملي پيامبر و علي نيز نشان مي‌دهد كه توجه خاصي به كشاورزي داشته‌اند. حضرت علي خود چاه حفر مي‌‌كرد؛ نخلستان پدید می‌آورد و وقف فقیران مي‌کرد (حرّ عاملی، 1413ق: ج 3، ص 303).

دو. اصلاح بخش صنعت: توجه به بخش كشاورزي به‌معنای بی‌توجهي به صنعت نيست؛ بلكه افزون بر راهكارهاي ارائه شده كه باعث تحول در توليد صنعتي نيز مي‌شود، بايد از راهكارهاي ديگري كه هزينه‌هاي تمام‌شده محصولات صنعتي را كاهش دهد نيز استفاده كرد. يكي از فعاليت‌هايي كه امام صادق مسلمانان را به آن دعوت مي‌كند، صنعت است (مجلسی، 1403ق: ج 3، ص 83).

سه. اصلاح قوانين و مقررات: اصلاح قوانين بايد در همه حوزه‌هاي مرتبط با توليد صورت گيرد. يكي از موارد مهم اين قوانين، قوانين مربوط به مالكيت و حقوق آن و ايجاد امنيت در سرمايه‌گذاري است. رسول گرامي اسلام مي‌فرمايد:

المومن حرام كله، عرضه، دمه و ماله.

مومن از همه جهات يعني آبرو و خون و مال، محترم است (همان: ج 74، ص 160).

براساس اين روايت، اموال و املاك مؤمن به مثابه خون او (جانش) محترم و با ارزش است.

(c)      3. اصلاح الگوي مصرف

اسلام تاكيد فراوانی بر درست مصرف‌كردن داشته، با دستورهای خود از ضايع‌شدن و دورريختن كالاهاي توليدشده منع كرده است. طبيعي است كه درست مصرف‌كردن و كاهش سطح فعلي مصرف، شرايط را براي افزايش صادرات فراهم خواهد ساخت. ضمن این‌که كاهش مصرف، روند فزاينده تقاضا و نیز تورم را كاهش خواهد داد. بايد جلو مصارف تجملي و اسراف را چه در مراكز دولتي و چه در بخش خصوصي‌گرفت. بايد اخلاق درست مصرف‌كردن را به مردم آموخت.

دولتيان بايد خود الگوي ساده‌زيستي، كار و تلاش و توليد باشند. بايد جلو تبليغات مصرف‌گرایي به‌ویژه مصارف تجملي و غيرضرور در صدا و سيما را گرفت. بايد با افزايش كيفيت توليدات داخلي، مردم را به مصرف كالاهاي داخلي به‌جاي كالاهاي خارجي، تشويق كرد. قرآن در اين زمينه مي‌فرمايد:

... بخوريد و بياشاميد؛ و‏‏لى زياده‌روى مكنيد كه او اسرافكاران را دوست نمى‌دارد (اعراف (7)، 31).

اسراف آن است كه فرد بيش از ميزان متعارف و ميزاني كه متوسط جامعه مصرف مي‌كنند، مصرف کند. بخش عمده مصرف نيز مربوط به خود دولت است كه چنان‌که خواهد آمد، كوچك‌شدن دولت، آن را نيز كاهش خواهد داد. در جهان‌بيني اسلامي مصرف به انگيزه‌هايي چون تفاخر، خودنمايي و رقابت و همچشمي با ديگران، ممنوع شده است. چنان‌که پيامبر مي‌فرمايد:

من لبس ثوبا فاختال فيه، خسف الله به من شفير جهنم و كان قرين قارون.

هركس لباس بپوشد و در آن اظهار بزرگي کند، خداوند به وسيله آن او را از لب دوزخ فرو مي‌كشد و او همراه قارون خواهد بود (گروهي از نويسندگان، 1372: ص 375).

(d)      4.اصلاح سياست‌هاي دولت

اکنون به تعدادي از سياست‌هاي دولت كه به‌منظور جلوگيري از تورم بايد اصلاح شوند، اشاره مي‌كنيم. تقریباً حدود 80 درصد بودجه دولت را هزينه‌هاي جاري آن تشكيل می‌دهد. به‌طور جدي بايد اين هزينه‌ها كاهش يابند؛ زيرا اين هزينه‌هاي فراوان دولت كه بسياري از آن‌ها غير ضرور است، عامل اصلي ايجاد كسري بودجه بوده و هست. در زمينه سرمایه‌گذاري نيز با روش‌هاي عاقلانه و اقتصادي، بخش خصوصي را وارد عمل كرده، از طريق تعاوني‌ها ـ چنان‌که گذشت ـ كارها را با مشاركت مردم انجام داد.

یک. اصلاح نظام مالياتي: هر نظام مالیاتی برای موفق‌بودن باید چند اصل کلّی و اساسی را دارا باشد. چهار اصل مهم آن عبارتند از ساده‌بودن، کم هزینه‌بودن (جمع‌آوری آن پرهزینه نباشد)، عادلانه‌بودن و کارآمد‌بودن (سیّدنورانی، 1382: ص 544).

دو. اصلاح سياست‌هاي پولي: پیش‌تر گفتيم كه رشد بي‌اندازه نقدينگي نيز در تشديد روند تورم تاثير بسیاري داشته است؛ پس بايد سياست‌هاي دولت در جهتي باشد كه نقدينگي را افزايش ندهد. اگر بانك‌ها براساس قانون بانكداري اسلامي كه اساس آن بر مبناي مشاركت است، عمل كنند و پول نقد به‌صورت وام و قرض‌هاي با بهره به‌دست مردم ندهند، سرمايه‌هاي نقدي به‌صورت مستقيم وارد توليد می‌شود و آثار تورمي آن بسيار كمتر خواهد بود.

سه. اصلاح هزينه‌ها: درجهت كاهش هزينه‌ها بايد رفت به سوي دولت نظارت‌گر و حمايت‌گر نه دولتي كه اداره غالب امور را خود برعهده داشته باشد. در این‌صورت، بسياري از هزينه‌هاي دولت كم خواهد شد.

5. گسترش تعاوني‌ها: تعاوني‌ها يكي از بهترين روش‌هايي هستند كه توليد را افزايش داده و عدالت را گسترانيده، مانع افزايش قيمت‌ها مي‌شوند. مشاركت عمومي از طريق تعاوني‌ها گسترش يافته و همه افرادي كه سرمايه كم دارند مي‌‌توانند در توليد مشاركت كنند. تعاوني‌ها قادرند بخش بزرگی از كارهايي را كه هم اكنون دولت انجام مي‌دهد، بر عهده بگیرند و در این‌صورت دولت نيز كوچك‌تر خواهد شد. اسلام سفارش بسياري در مورد تعاون و همياري كرده، و شكل تعاوني‌هاي امروزي در زمينه توليد و مصرف نيز اجمالا مورد تاييد اسلام است؛ يعني در واقع روش تعاوني از دو جهت مورد تاييد اسلام قرار گرفته: أ. مباني اخلاقي و اعتقادي رويكرد تعاوني مورد تاكيد قرار گرفته و اساساً رويكرد تعاون يكي از عوامل اساسي پيروزي و تداوم حيات اسلام بوده است؛ ب. از نظر فقهي نيز فعاليت تعاوني با حفظ برخي شرايط مورد تاييد است (سرآبادانی، 1383: ص 105 ـ 125)؛ بنابراين، يكي از بهترين اقدام‌های اصلاحي، گسترش نظام تعاوني است. تعاوني‌ها هم در بخش كشاورزي و هم در بخش صنعت قابل اجرا است. در برنامه‌هاي دولت جديد اقبال به بخش تعاون بيشتر شده است.

Article V.          نتيجه

بررسي انجام‌شده در اين مقاله در خصوص ريشه‌هاي تورم و روش اسلامي مبارزه با آن نشان مي‌دهد:

1. تورم در ايران ناشي از عوامل ساختاري است. فرايند صنعتي‌شدن و توسعه زندگي شهري، تقاضا براي محصولات كشاورزي و كالاهاي تجاري را افزايش مي‌دهد؛ اما به‌دلیل تنگناهاي موجود در اين بخش‌ها، امكان افزايش متناسب توليد وجود ندارد؛

2. كاهش قدرت خريد دولت ناشي از تورم، و افزايش كسري بودجه و تأمین آن از طريق استقراض از بانك مركزي عرضه پول را در جامعه افزايش داده، فشارهاي تورمي را مي‌افزايد.

3. در دهه‌هاي اخير عوامل متعددي از جمله کشش‌ناپذیري عرضه در بخش كشاورزي، ماهيت و پيامدهاي راهبردی صنعتي‌شدن با تكيه بر الگوي جانشيني واردات و محدوديت‌هاي موجود در عرضه نهادهاي توليدي مثل نيروي كار ماهر، مواد اوليه، حمل و نقل و انرژي و محدوديت‌هاي موجود در تجارت خارجي (صادرات و واردات) و ...، ريشه‌هاي اصلي مشكلات ساختاري در اقتصاد ايران بوده است كه زمینه‌های محدودشدن عرضه در بخش‌هاي كليدي اقتصاد (كشاورزي و صنعت) را فراهم كرده است.

4. از طرفي افزايش هزينه‌هاي مصرفي و مخارج سرمايه‌گذاري ناشي از درآمد‌هاي نفتي سرازيرشده به كشور و رشد نا متناسب نقدينگي باعث افزايش شديد تقاضا شده، فشارهاي تورمي را تشديد کرد. افزايش بي‌اندازه دستمزدها و افزايش قيمت كالاهاي واردات نيز در تشديد روند پیش‌گفته موثر بوده‌اند.

5. توجه به مباني اسلامي در زمينه‌هاي عدالت، اخلاق اسلامي كار و توليد مي‌‌تواند فرهنگ كار و توليد را در جامعه تقويت کند.

6. اجرای الگوي مصرف اسلامي و جلوگيري از اسراف و كاستن از حد فعلي مصرف می‌‌تواند بخشی از شدت تقاضا را كاهش دهد.

7. گسترش تعاوني‌ها مي‌تواند زمينه افزايش روحيه كار و تلاش و خلاقيت را در افراد پدید آورد. تعاوني‌هاي هزينه‌هاي حمل نقل، واسطه‌گري توليد را كاهش داده، مشاركت عموم مردم در توليد را افزايش داده و توزيع درآمد را بهبود مي‌بخشد.

8. اصلاح ساختار كشاورزي در زمينه كشت و داشت و برداشت، اصلاح زمين‌هاي كشاورزي، ايجاد درآمد بيشتر براي روستاييان با احداث واحدهاي كوچك صنعتي مرتبط با فعاليت‌هاي كشاورزي و برخي اقدام‌های تشويقي و تأمیني مي‌تواند با افزايش توليدات كشاورزي مانع مهاجرت روستاييان به شهرها نيز بشود.

9. در بخش صنعت نيز بايد در جهت بومي‌كردن صنايع مونتاژ کوشش جدي صورت گيرد. با كاهش هزينه‌ها می‌توان رقابت اين بخش را در بازار بين المللي افزايش داد.

10. حركت در جهت كوچك‌كردن دولت افزون بر كاهش هزينه‌هاي دولت، بخش بزرگی از مصارف دولتي كه با ريخت‌وپاش بيشتري نيز همراه است، حذف شده و مقداري از سطح بالاي مصرف كاسته خواهد شد.

11. اصلاح سياست‌هاي پولي دولت و اجرای هرچه بيشتر بانكداري اسلامي كه بر مبناي مشاركت پايه‌ريزي شده مي‌تواند از شدت رشد نقدينگي بكاهد.

 

 

Article VI.       منابع و مأخذ

       قرآن كريم.

1.       تفضلي، فريدون، اقتصاد كلان، بی‌جا، نشر ني، 1376ش.

2.       چپرا، محمدعمر، اسلام و توسعه اقتصادي، قم، دانشگاه مفيد، 1383ش.

3.       حرّ عاملي، محمد بن حسن، وسائل‌الشيعه، بی‌جا، بی‌نا، 1413ق، ج 3.

4.       حشمتی‌مولایی، حسین، «بازارهای مالی اسلامی در فرآیند جهانی‌شدن»، مجموعه مقالات دومين همايش دوسالانه اقتصاد اسلامي، تهران، دانشگاه تربيت مدرس، 1380ش.

5.       حكيمي، محمدرضا، الحياة، قم، دفتر نشر فرهنگ اسلامي، 1370ش، ج 6.

6.       رئیس‌دانا، فريبرز، فقر در ايران، تهران، دانشگاه علوم بهزيستي و توانبخشي، 1379ش.

7.       رضی، الشریف، نهج‌البلاغه، محمد دشتي، قم، نشر امام علي، 1369ش.

8.       روزنامه جمهوري اسلامي، 22/3/1382ش.

9.       روزنامه كيهان، 25/3/82.

10.    سالنامه آماري، مركز آمار ايران، 1380ش.

11.    سرآبادانی، غلام‌رضا، «اقتصاد تعاونی در اسلام»، فصلنامه تخصّصی اقتصاد اسلامی، ش 14، تابستان 1383ش.

12.    ـــــــــ ، «چالش‌های اخلاقی (فساد مالی) در نظام اداری و سیاسی کشور» مجموعه مقالات چهارمين همايش دوسالانه اقتصاد اسلامي، تهران، دانشگاه تربيت مدرس، 1384ش.

13.    سیّدنورانی، سیّدمحمدرضا، «بررسی مالیات‌های ثابت و متغیر از جنبه عدالت در جامعه اسلامی»، مجموعه مقالات سومين همايش دوسالانه اقتصاد اسلامي، تهران، دانشگاه تربيت مدرس، 1382ش.

14.    صدر، سیّدمحمدباقر، ويژگي‌هاي اقتصاد اسلامي، بی‌جا، انتشارات هادي، بي‌تا.

15.    صرامي، حسين، «مباحثي پيرامون فقرزدايي و توانمند‌سازي فقيران»، مجله تعاون، ش162، 1383ش.

16.    طيب‌نيا، علي، فرايند تورم در ايران، تهران، جهاد دانشگاهي دانشگاه تهران، 1374ش.

17.    فرزین‌وش، اسدالله و ندری، کامران، «مفهوم بهره در نظریات اقتصادی متفکرین مسلمان»، مجموعه مقالات دومين همايش دوسالانه اقتصاد اسلامي، تهران، دانشگاه تربيت مدرس، 1380ش.

18.    قدِيري اصل، باقر، پول و بانك، تهران، دانشگاه تهران، 1376ش.

19.    قوانين برنامه‌هاي اول و دوم و سوم توسعه اقتصادي، فرهنگي و اجتماعي جمهوري اسلامي ايران.

20.    قوانين حقوقي، نشرمهاجر، 1381ش.

21.    کهف، منذر، «توسعه پایدار در کشورهای اسلامی»، سعید و محمدعلی فراهانی‌فرد، فصلنامه تخصّصی اقتصاد اسلامی، ش 17، بهار 1384ش.

22.    گروه کارشناسان معاونت امور اقتصادی، ربع قرن نشيب و فراز، تهران، وزارت اقتصاد و دارايي، اوّل، 1383ش.

23.    گروهي از نويسندگان، درآمدي بر اقتصاد اسلامي، قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، 1372ش.

24.    گريگوري، منكيو، اقتصاد كلان، حميدرضا برادران شركاء و علي پارساييان، تهران، دانشگاه علامه طباطبايي، 1375ش، ج 1.

25.    گزارش اقتصادي سال 1383، تهران، سازمان مديريت و برنامه‌ريزي، 1384ش.

26.    گزارش ريشه‌يابي تورم در ايران، بانك مركزي، 1360ش.

27.    مجلسي، محمدباقر، بحارالانوار، بيروت، موسسةالوفا، 1403ق، ج 101.

28.    مجله بانك و اقتصاد، ش 20.

29.    نماگرهاي اقتصادي بانك مركزي سال‌هاي مختلف.

 



* عضو هیأت‌علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: جمعه 08 فروردین 1393 ساعت: 11:20 منتشر شده است
برچسب ها : ,,
نظرات(0)

مقاله تعامل فلسفى تمدّن ايران و غرب

بازديد: 357

تعامل فلسفى تمدّن ايران و غرب

 

   دكتر سيّد مصطفى محقّق داماد

 

به عقيده كارل ياسپرس، فيلسوف معروف آلمانى معاصر، از سده هشتم تا پنجم پيش از ميلاد با چهار كانون تمدّنى و فرهنگى در چهار نقطه جهان روبرو هستيم: (1) فرهنگ كنفوسيوس و لائتسه در چين، (2) فرهنگ دوره زرتشت، (3) فرهنگ فرزانگان پيش از سقراط در يونان، (4) فرهنگ بودايى هند.

فرهنگ‏شناسان معتقدند كه كانونهاى مهم تمدّنى در دوره‏اى از هستى ‏خويش در اثر داد و ستدهاى فرهنگى به حوزه‏هاى فرهنگى مجاور انتقال پيدا مى‏كنند و سبب پيدايش كانون فرهنگى ديگرى مى‏شوند كه بر محور كانون‏اصلى خواهد چرخيد. تمدّن و فرهنگ ايرانى نيز مانند هر فرهنگ ديگرى در اين‏داد و ستد شركت داشته و با تأثير و تأثر در برابر فرهنگهاى ديگر بر پويايى وغناى ذاتى خود افزوده است.(1)

بارزترين نمونه اين امر حماسه‏ها و اسطوره‏هاى ايرانى است كه شادروان ‏دكتر مهرداد بهار معتقد است از فرهنگ كهن بين‏النهرين و فرهنگ بومى فلات ‏ايران پيش از آمدن قوم آريايى سرچشمه مى‏گيرد. نمونه ديگر، باز به عقيده ‏همان‏ محقّق، سلسله كوشانيان و سلسله يونانيان مستقل بلخ است كه قبل از كوشانيان در شرق ايران و شمال شبه قاره هند حكومت مى‏كردند. سبك ‏معمارى و مجسمه‏سازى و هنر يونانى بر تمدّن ايران خاورى تأثير گذاشت، وكوشانيان حتى خط يونانى را براى نوشتن كتيبه‏هاى خود به زبان بلخى برگزيدند،و احتمال دارد كه ادبيات يونان نيز در ذهن و فرهنگ مردم اين ناحيه از سرزمين‏ما مؤثر افتاده باشد؛ و چون صحنه حماسه‏هاى ايران بيشتر در شرق است، ردّپايى از فرهنگ يونانى را مى‏توان در اين حماسه‏ها يافت. يكى از قرائن دالّ بر اين‏معنا، شباهت داستان رستم و اسفنديار به ايلياد هومر است (چشم اسفنديار و پاشنه پاى آشيل).(2)

دكتر بهار همچنين معتقد بود كه براى توجيه پيشرفت علم يونانى، بايد به ‏جدا شدن فلسفه از اسطوره نگريست. در شرق اين جدايى به وقوع نپيوست، و علم و دين همواره با يكديگر عجين بودند. اسطوره‏ها كم‏كم از صورت ابتدايى به‏ شكل آيينهاى يكتاپرستى درآمدند، و دين هر پديده علمى را در خود جذب و حل كرد. از اينجا بود كه علماى دين مى‏توانستند در عين حال منجّم  و رياضيدان ‏و پزشك نيز باشند، و اين پديده همچنان تا پيش از مغول در ايران ادامه داشت.(3)

تمدّن ايرانى نه‏تنها يكى از كهنترين تمدّنهاى بشر است، بلكه، به عقيده ‏هگل، اساساً تاريخ با امپراتورى ايران آغاز مى‏شود، هگل در سنجش تاريخ‏باستان به اين نتيجه مى‏رسد كه تمدنهاى چين و هند، به‏رغم همه شكوه وعظمت، ذاتاً ايستا بودند و بنابراين بايد خارج از تاريخ محسوب شوند. اما باامپراتورى ايران، نخستين گام را به پهنه تاريخ مى‏گذاريم. ايرانيان نخستين قوم‏تاريخى هستند. چين و هند به حال سكون ماندند و قرنها به شيوه طبيعى وگياهى زيستند و جايگاهى در تاريخ ندارند. هگل مى‏نويسد «از ايران است كه‏نخستين بار آن فروغى كه از پيش خود مى‏درخشد و پيرامونش را روشن مى‏كند،سر بر مى‏زند، زيرا روشنايى زرتشت به جهانِ آگاهى، به روح ... متعلق است. درجهان ايرانى، يگانگى ناب و والايى را مى‏يابيم كه هستيهاى خاصى را كه جزءذات آنند به حال خود آزاد مى‏گذارد ... اين يگانگى تنها از آن رو بر افراد فرمان‏مى‏راند كه ايشان را برانگيزد تا خود نيرومند شوند و راه تكامل در پيش گيرند وفرديت خويش را استوار كنند. روشنايى هيچ‏گونه فرقى ميان هستيها نمى‏گذارد: بر پارسا و گناهكار و بلند و پست يكسان مى‏تابد و بر همه به يك اندازه بركت وبهروزى ارزانى مى‏كند ... اصل تكامل با تاريخ ايران آغاز مى‏شود. پس آغاز تاريخ‏جهانى به معناى درست اينجاست ...»(4)

در توجيه فلسفى اين امر، هگل مى‏افزايد: «در هندوستان حقوق وتكاليف به طبقات اجتماعى وابسته‏اند و از اين رو ... به حكم طبيعت از آن انسان‏شده‏اند. اين يگانگى روح و طبيعت در چين به صورت نظام پدرشاهى نمودارمى‏شود؛ انسان در اينجا آزاد نيست و هيچ‏گونه عنصر اخلاقى ندارد، زيرا پيرو فرمان بيرونى است (يعنى به حكم طبيعت محض آن را به‏جاى مى‏آورد، همچون فرزندى كه از پدر فرمان مى‏برد، نه آنكه از روى انديشه و آيين چنين‏كند). در آيين ايرانى، يگانگى روح و طبيعت نخست خود را به پايگاهى‏برمى‏كشد كه در آن جدايى روح از طبيعت محض آشكار مى‏شود؛ بدين گونه آن‏ رابطه نينديشيده‏اى كه مثلاً در فرمانبردارى فرزند از پدر به انديشه مجال‏نمى‏دهد تا ميان شنيدن فرمان و به‏جاى آوردن آن از روى خواست و آگاهى‏دخالت كند، در اينجا منتفى مى‏شود. اين يگانگى در آيين ايرانى به صورت‏روشنايى نمودار مى‏شود، و مقصود از روشنايى در اينجا نه‏تنها روشنايى ساده وناب مادى، يعنى عام‏ترين عنصر طبيعى، بلكه پيراستگى روانى يعنى نيكى‏است. بدين‏سان جزئيت ـ يعنى پاى‏بندى به طبيعت محدود و متناهى ـ از ميان‏برمى‏خيزد. روشنايى به هردو معناى طبيعى و روانى، روح را برترى مى‏بخشد ياآن را از طبيعت محض مى‏رهاند. انسان با روشنايى، يا نيكى انتزاعى، همچون باچيزى عينى كه خواست او آن را گرامى مى‏دارد و به كوشندگى برمى‏انگيزد،پيوند دارد ... پاكى روشنايى ... آيين ايرانيان است و آن نيكى انتزاعى و مجردى‏است كه همگان توانايى يكسان براى دسترسى به آن دارند ... بدين سان در ايران‏پيش از سرزمينهاى ديگر، يگانگى به گونه و آيينى معنوى و روحى درمى‏آيد و نه‏به گونه و پيوند بيرونى و منظومه‏اى بى‏روح. اينكه هركس از آيين بهره‏اى دارد به‏او آزرم و آبرويى شخصى مى‏بخشد.(5)»

سپس هگل اين معنا را به قلمرو سياست و كشوردارى تعميم مى‏دهد و مى‏نويسد: «از ديدگاه سياسى، ايران زادگاه نخستين امپراتورى راستين وحكومتى كامل است. در اينجا نژادى يگانه مردمان بسيارى را در بر مى‏گيرد كه‏فرديت خود را در پرتو حاكميت يگانه نگاه مى‏دارند. اين امپراتورى نه همچون‏امپراتورى چين، پدرشاهى، و نه همچون امپراتورى هند، ايستا و بى‏جنبش، و نه‏همچون امپراتورى مغول، زودگذر، و نه همچون امپراتورى تركان، بنيادش برستمگرى است. برعكس، در اينجا ملتهاى گوناگون در عين آنكه استقلال خود رانگاه مى‏دارند، به كانون يگانگى بخشى وابسته‏اند كه مى‏تواند آنان را خشنودكند. از اين رو، امپراتورى ايران روزگارى دراز و درخشان را پشت سر گذارده‏است و شيوه پيوستگى بخشهاى آن چنان است كه با مفهوم (راستين) كشور بادولت، بيشتر از امپراتوريهاى ديگر مطابقت دارد.(6)»

باز در جاى ديگر در فلسفه تاريخ، هگل در وصف دولت ايران مى‏نويسد: «امپراتورى ايران ... امپراتورى به معناى امروزى اين واژه بود، زيرا از كشورهاى‏گوناگونى فراهم مى‏آمد كه هرچند به شاهنشاهى ايران وابستگى داشتند، ليكن‏فرديت و عادات و قوانين خود را حفظ مى‏كردند. قوانين عامى كه وضع مى‏شددر عين آنكه براى همگان الزام‏آور بود به ويژگيهاى قومى گزندى نمى‏رساند بلكه‏حتى از آنها پشتيبانى و نگاهبانى مى‏كرد ... به همان گونه كه روشنايى بر همه چيزمى‏تابد و ريك را به شيوه‏اى سرشار از زندگى مى‏كند، امپراتورى ايران نيز اقوام‏بسيارى را در بر مى‏گرفت و هر يك را در خوى و منش ويژه آن ازاد مى‏گذاشت ...بدين گونه درنده‏خوييها و بى‏رحميهايى كه در ستيزه‏هاى مردمان با يكديگر رواداشته مى‏شد و كتاب پيامبران و كتاب شموئيل تورات گواه آنند، پايان گرفت.شكوه‏هاى پيامبران يهود و نفرين‏هايشان بر اوضاع موجود پيش از گشوده شدن‏بابل به دست كورش، از سيه‏روزى و تباهكارى و آشفتگى حال آنان و نيز ازسعادتى كه كورش بر سراسر آسياى غربى ارزانى داشت، خبر مي‌دهد.(7)»

در اينكه هگل تاريخ دوران هخامنشى را از منظر فلسفى خاص خودنگريسته، شكى نيست. ولى اين نكته نيز درخور تأمل است كه تاريخ ايران باستان‏و تفكر دينى و جهان‏بينى ايرانيان آن روزگار - بويژه دين زرتشت و زروانيگرى - نيزدر نظرگاه فلسفى وى تأثير داشته است. به عقيده هگل، سير تكاملى انسان وجامعه اقتضا مى‏كند كه روح از طبيعت استقلال يابد، آگاهى به مرتبه خودآگاهى‏برسد، و كُلْ تعيّن و خارجيّت پيدا كند. يكى از مهمترين مراحل اين سفر دراز راهگل در دين زرتشت مشاهده مى‏كند. مى‏نويسد: «درحالى كه نزد هندوان روح‏به گولى و نادانى و بدفرجامى دچار است، در انديشه ايرانى نفحه‏اى پاك مى‏وزد.روح در اين حال خود را از آن يگانگى گوهرى طبيعت بيرون مى‏آورد ... ]و ازحالتى كه[ هنوز در برابر موضوع خود استقلال نيافته است رها مى‏كند. به سخن‏ديگر، ايرانيان باستان بر اين نكته آگاه مى‏شوند كه حقيقت بايدبه صورت كليت‏باشد ... نزد ايرانيان اين ذات كلى عينيّت مى‏يابد و روح ايرانى به مرتبه آگاهى ازاين ذات مى‏رسد. (8)»

مى‏دانيم كه به نظر هگل، يك حركت عظيم ديالكتيكى بر همه چيز از مقولات فكرى گرفته تا تكامل آگاهى و سير تاريخ - حاكم است كه در آن، ضد هرچيزى آن را نسخ و فسخ مى‏كند و در عين‏حال در خود نگاه مى‏دارد و بعد به‏مرتبه‏اى بالاتر مى‏برد. انطباق اين نظر با اصول زرتشتيگرى و زروانيگرى بدون‏شك بسيار شايان توجه است. هگل از اينكه بناى آيين زرتشت بر تقابل اضداد به‏ستايش ياد مى‏كند. حركت ديالكتيكى سه بُنى در هگل - يعنى تز و آنتى‏تز و سنتز- دقيقاً بر پايه تقابل بنا شده است. پيداست كه گل از فكر اين تقابل در دين ايرانى‏متأثر است - ولى البته ايرادى نيز به آن مى‏گيرد و مى‏نويسد: «در دين ايرانى تضادميان نيكى و بدى يا اهورامزدا و اهريمن به گونه‏اى است كه دو ضد از يكديگرمستقلند. در فلسفه درست برعكس اين است ... ولى نفس وجود اين دوگانگى‏در دين ايرانى دليل اهميت اين دين است. اينكه گوناگونى بى‏پايان چيزهاى‏محسوس و آشفتگى آگاهيهاى انفرادى و جزيى ... در اين تضاد ساده از ميان‏برمى‏خيزد خود نشانه نيروى انديشه است، و اين نيرو در دين ايرانى آشكارمى‏شود.(9)»

در يكى از سخنانى كه از هگل نقل كرديم، ديديم كه او كورش، شاهنشاه ‏ايران و بنيادگذار سلسله هخامنشى را مى‏ستايد. اهميت كورش گذشته از كشورگشايي‌هاى تاريخى او، از نظر تاريخى دين و فلسفه در جايگاهى است كه‏ يهود براى او در يكتاپرستى قائل شده است. ستايشى كه از كورش در تورات شده‏ است، حد و مرز نمى‏شناسد. در «كتاب دوم نواريخ ايام» (باب 36) در تورات ‏آمده است كه »خداوند روح كورش پادشاه فارس را برانگيخت ... كه خانه‏اى‏ براى وى در اورشليم كه در يهودا است بنا ]نمايد[.» در «كتاب اشعياء نبى» (بابهاى 44 و 45) خداوند درباره كورش مى‏گويد كه «او شبان من است و تمامى ‏مسرت مرا به اتمام خواهد رسانيد» و باز «خداوند به مسيح خويش يعنى كورش ]مى‏فرمايد[ كه دست راست او را گرفتم تا به حضور وى امتها را مغلوى سازم وكمرهاى پادشاهان را بگشايم، تا درها را به حضور وى مفتوح نمايمو دروازه‏هاديگر بسته نشود، من پيش روى تو خواهم خراميد و جايهاى ناهموار را هموارخواهم ساخت و درهاى برنجين را شكسته پشت بندهاى آهنين را خواهم بريدو گنجهاى ظلمت و خزاين مخفى را به تو خواهم بخشيد تا بدانى كه من كه ترا به ‏اسمت خوانده‏ام يهوه هستم ... و ديگرى نيست و غير از من خدايى منى».

اگر يكتاپرستى را يكى از ستونهاى اصلى تمدن عبرانى - يونانى غرب ‏بگيريم كه فلسفه و انديشه اروپا از زمان روميان تا امروز بر آن استوار بوده است، مسلماً كورش در تشييد و تحكيم آن نقشى انكارناپذير داشته است. در تورات در «كتاب دانيال نبى» (باب 6)، پس از وصف خداوند با صفات «حىّ و تا تا ابدالاباد قيوم» - خدايى كه «ملكوت او بى‏زوال و سلطنت او غيرمتناهى است و نجات‏مى‏دهد و مى‏رهاند و آيات و عجايب را در آسمان و زمين ظاهر مى‏سازد» -تصريح مى‏شود كه دانيال، پيامبر چنين خدايى، در عهد كورش بزرگ و به يارى اوبه پيروزى رسيد.

صرف‏نظر از زرتشتيگرى كه به اشاره و از زبان هگل درباره آن سخن گفتيم، از اديان باستانى ايران، مهرپرستى و مانويت در غرب تأثير دامنه‏دار و عميق‏ گذاشتند، و بنابراين رواست از آنها بيشتر صحبت كنيم. آيين پرستش مهر يا ميترائيسم از ايران به آسياى صغير رفت و بعد به شكل خاصى در روم و اروپا تابريتانيا گسترش يافت و تا قرن چهارم ميلادى يكى از رقيبان سرسخت مسيحيت‏بود و بعضى آثار پايدار در تمدّن غربى گذاشت. هيترا در وِدا به معناى دوست وپيمان است، و مهر در فارسى به معناى دوستى و محبت و خورشيد و ماه هفتم ازماههاى سال. مهر خداوند روشنى بوده و از پيمانها و مردم وفادار به پيمانهاحمايت مى‏كرده است. مهر به يارى كسانى كه او را مى‏خوانند مى‏شتابد و پيمان‏شكنان را كيفر مى‏دهد، و در زمان هخامنشيان مورد ستايش و احترام بوده است.اما مهرپرستى به عنوان آيينى سرّى با تشريفات و آداب مخصوص در آسياى‏صغير ظاهر شد، و پرستش مهر در آن نواحى معمول بود، و مى‏دانيم كه آسياى‏صغير گاهواره فلسفه يونان بود. چنين به نظر مى‏رسد كه مهر واسطه‏اى ميان‏اهورمزدا و اهريمن بوده است. به نوشته پلوتارك مورخ رومى، ايين مهرپرستى‏در 67 ق م وارد ايتاليا شد. كسانى كه آن را به روم بردند، سربازان رومى بودند. درقرن دوم ميلادى مهرپرستى در روم و بنادر مديترانه غربى و مستعمرات نظامى وپادگنهاى رومى در افريقا و فرانسه تا سواحل رودخانه‏هاى راين و دانوب و حتى‏بريتانيا و از خاور تا فرات منتشر شد، و كار به جايى رسيد كه امپراتوران و سناى‏روم براى خشنودى خاطر لشكريان و فرماندهان رومى، مى‏بايست از آن حمايت‏كنند.

گرچه پس از تشرّف امپراتور مقتدر روم كنستانتين به دين مسيح، مهرپرستى سرانجام در قرن چهارم ميلادى از مسيحيت شكست خورد، اما آثار عميق آن نه تنها در آداب و سنن عامه، بلكه حتى در مسيحيت باقى ماند و بعضاً تا امروز پابرجاست. به عنوان نمونه، در انجيل‏ها هيچ جا گفته نشده كه حضرت ‏عيسى در چه زمانى متولد يا مصلوب شد. ولى در آيين مهرپرستى انقلابين (صيفى و شتوى) و اعتدالين (خريفى و ربيعى) موجب جشن و سرور وتشريفات باشكوه بود. مسيحيان اوليه چون ديدند كه اين آيينها آنچنان ريشه‏گرفته كه درافتادن با آنها نه تنها خطرناك بلكه بى‏فايده است، دو تاريخ مهم از آن‏ميان - يعنى انقلاب شتوى و اعتدال ربيعى - را در آيين خود استوار كردند. بيست‏و پنجم ماه دسامبر نزد مهرپرستان »روز تولد خورشيد شكست‏ناپذير« بود.مسيحيان آن روز را تاريخ ولادت عيسى، و روز ديگرى نزديك به اعتدال ربيعى ‏را روز عروج او پس از تصلب، يعنى عيد پاك (Easter)، قرار دادند (و بايد توجه‏كرد كه، به اعتقاد مهرپرستان، ميثره خود با ارابه خداى خورشيد به آسمانهاعروج كرد). از اين گذشته، مهرپرستان در پرستشگاهها باهم غذا مى‏خوردند، وبر طبق برخى قراين، شراب نيز مى‏نوشيدند. در مراسم عشاى ربّانى در مذهب‏كاتوليك نيز تا امروز تناول نان و شراب يكى از اركان مهم است و، بنا بر تعاليم آن‏كليسا، درنتيجه «تبدل جوهرى (transubstantiation)»، مؤمنان را با عيسى مسيح‏متحد مى‏سازد. بحث در جزئيات اسطوره‏ها و الهيات ميترائيسم از حوصله اين‏گفتار بيرون است، همين قدر مى‏گوييم كه مهرپرستى چه به‏تنهايى و چه درنتيجه اختلاط شديد و بارز با فلسفه افلاطون (بويژه تعليمات او در دو رساله جمهورى وتيمائوس) آثار پايدار در انديشه فلسفى غرب باقى گذاشت.

دومين آيين بزرگ ايرانى كه منشأ تأثير قوى در غرب شد، مانويت بود.مانى، بنيانگذار يكى از پرنفوذترين اديان جهان باستان، درحدود 216 ميلادى‏در بين‏النهرين به دنيا آمد، و گفته مى‏شود كه تبارش، لااقل از سوى مادر، به ‏شاهزادگان پارتى مى‏رسيد. اساس دين او بر جدايى مطلق عالم نور از عالم ‏ظلمت، خير از شر، و روح از ماده است. دين مانوى يكى از اديان گنوسيك يا عرفانى است كه رستگارى انسان را در حصول معرفت روحانى و سعى دروصول به آن از راه دورى و نجات از عالم ماده مى‏داند. رهايى آدمى از جهان‏ميسر نمى‏شود مگر با رياضت. مانى خويشتن را خاتم سلسله‏اى دراز از پيامبران‏بزرگ مى‏دانست كه از آدم شروع مى‏شد و به بودا و زرتشت و عيسى مى‏رسيد. اومعتقد بود اديان گذشته نيز گرچه اديان حقيقى بوده‏اند، ولى چون محدود به‏مكان و زبان و قوم خاصى بوده‏اند، لذا تأثير محدود داشته‏اند، و بعلاوه‏پيروانشانبتدريج از حقيقت اصلى دور شده‏اند. بنابراين، او رسالت خويش را ابلاغ پيامى غالمگير به همه جهانيان مى‏ديد، و هم او و هم جانشينانش سعى‏بليغ در تبشير و گسترش آيين و درآوردن همگان به كيش خود داشتند و در اين راه‏از هيچ كوششى ازجمله ترجمه كتابهاى مانوى به زبانهاى ديگر و مسافرت ومباحثه و احتجاج دريغ نمى‏كردند.

مانويت در آغاز با مانعى در امپراتورى ايران روبرو نبود و شاهان ايرانى به‏آن روى خوش نشان مى‏دادند. ولى روحانيون زرتشتى سخت از آن كينه به دل‏ داشتند. عاقبت در عهد بهرام ساسانى مانى دستگير و پس از 26 روز محاكمه‏ محكوم به مرگ شد. ولى دين او به سرعت رو به گسترش نهاد و از غرب به ‏امپراتورى روم و مصر و شمال افريقا رسيد (و چنان كه مى‏دانيم يكى از بزرگترين ‏آباء كليسا، آگوستينوس قديس، كه در شمال افريقا مى‏زيست، در جوانى مانوى ‏شد و مدتى به آن كيش باقى بود). دامنه آن در غرب تا فرانسه و اسپانيا گسترش‏يافت و پيروانش پرستشگاههايى در آن نواحى تأسيس كردند. در شرق، مانويت‏در قرن هفتم ميلادى در تركستان پا گرفت و تا قرن نهم دين رسمى تركان‏اويغورى بود و از آنجا به چين نفوذ كرد و تا هفتصد سال بعد در آن سرزمين‏وجود داشت.

دين مانى گرچه در قرن هفتم ميلادى بظاهر از اروپاى شرقى برافتاد، ولى ‏عناصرى از آن همچنان زنده ماند و در قرون بعدى به صورت فرقه‏هاى ارتدادى مسيحى در برابر كليساى كاتئليك و كليساى ارتدكس قد علم كرد. يكى از اين ‏فرقه‏ها بوگوميليستها در بلغارستان بودند كه از قرن دهم تا پانزدهم ميلادى در بسيارى از ايالتهاى آسيايى و اروپايى بيزانس ازجمله صربستان و بوسنى و هرزگوين فعاليت داشتند. تعاليم محورى اين فرقه از جهت قول به ثنويت مطلق و انكار تجسّد مسيح و محرماتى مانند ممنوعيت ازدواج و خوردن گوشت و شراب و كلاً هرگونه تماسى با عالم ماده، به تعاليم مانوى شباهت تام داشت.فرقه ديگر، آلبيگائيان در جنوب فرانسه بودند كه گرچه بمراتب بيش از مسيحيت‏از مانويت متأثر بودند، كليساى كاتوليك انان را بدعت‏گذار تشخيص داد و پس ازمبارزات طولانى سرانجام در قرن چهاردهم ميلادى موفق به قلع و قمع ايشان شد. اهميت تاريخى اين فرقه‏ها - بويژه آلبيگائيان - گذشته از رساندن پيام مانى به‏غرب، در بدعت‏گذارى و مقابله با كليساى مادر بود كه به فاصله‏اى نه‏چندان ‏دراز، راه را براى مارتين لوتر و ظهور مذاهب پروتستان هموار كرد، و آن واقعه‏اى ‏بود كه انديشه و فلسفه غرب را در قرنهاى بعد از بيخ و بن تكان داد.

پس ديده شد كه تا پيش از اسلام، كنش و واكنش فكرى بين ايران و غرب ‏بيشتر بر مبناى سيطره انديشه‏هاى دينى و كيهان شناختى ايرانى صورت‏ مى‏گرفت، هرچند البته نفوذ انديشه‏هاى يونانى و مسيحى در متفكران دينى اين‏ سرزمين نيز بويژه در اواخر آن دوران شايان توجه است.

آنچه به فلسفه اسلامى معروف است از حدود قرن نهم ميلادى تحت تأثير دو عامل عمده آغاز به نشو و نما كرد: نخست مجادلات متكلمان، و دوم افكار يونانى و مسيحى و آثار آنها در برخى مسائل اساسى - مانند جبر و اختيار، قدرت ‏و عدل كامله الاهى، و نسبت خداوند با عالم مخلوق. بزرگترين تأثير را افلاطن وارسطو و فلوطين در حكماى اسلامى گذاشتند. البته دانشمندان ايرانى حتى ‏پيش از اسلام از فلسفه يونانى بويژه ارسطو متأثر بودند. به نوشته يكى از مورّخان‏ معاصر: «در پاره‏اى از كتب پهلوى اصطلاحات فراوان علمى موجود است و اين ‏اصطلاحات كه غالباً قابل تطبيق بر اصطلاحات فلسفى يونانى خاصه حكمت‏ارسطو است، مى‏رساند كه تنها به وسيله عيسويان ايرانى علوم يونانى پذيرفته وبه زبان سريانى ادا نشده است، بلكه زرتشتيان نيز به اين كار مبادرت كرده و زبان‏پهلوى را با معادل آوردن بسيارى اصطلاحات فلسفى يونانى ثروتمند ساخته‏بودند ... يكى از مشاهير عيسويان ]در عهد ساسانى[ پولس ايرانى (PersaPaulus) رئيس حوزه ايرانى نصيبين است كه كتابى مشتمل بر بحث درباره منطق‏ارسطو به سريانى براى خسرو انوشيروان نوشت و در آن نسبت به اثبات وجودواجب و توحيد و ساير نظرهاى فلاسفه به برترى روش حكما بر اهل اديان اشاره‏كرد ... معلمين كليساهاى نسطورى در ايران ... چون به آثار ارسطو توجه داشتنددر كليساهاى خود در ايران ... با قوت بسيار به تحقيق در روش اين استاد يا شرّاح‏اسكندرانى او توجه كردند ... مجاهداتى كه پيش از خسرو انوشروان (579- 31م) شده بود در برابر توجه او به علوم فاقد اهميت است. اين پادشاه كه هم‏فرمانروايى مدبر و هم سردارى شجاع بود به حكمت نيز علاقه داشت و از فلسفه افلاطون و ارسطو آگاه بود و ترجمه اين دو استاد را مى‏خواند.(10)»

چنانكه اشاره شد، واسطه نقل فلسفه و علوم يونانى به جهان اسلام، مترجمانى بودند كه از اواخر قرن هفتم ميلادى آغاز به كار كردند و كارشان در اواخر قرن نهم به حد اعتلا رسيد. علوم يونانى از پنج طريق وارد جهان اسلامى ‏شد: از طريق نسطوريان، يعقوبيان، ايرانيان زرتشتى در مدرسه جنديشاپور، مدرسه حرّان، و يهوديان. هشتاد سال پس از سقوط دولت اموى قسمت زيادى‏از تأليفات ارسطو و شاهان اسكندرانى و بسيارى از كتب جالينوس و برخى از مكالمات افلاطون به عربى ترجمه شد. به نوشته دكتر ابراهيم مدكور، «مسلمانان اين ميراث عظيم انسانى را از شش زبان گرفتند: عربى، سريانى، پهلوى، هندى، لاتين و يونانى.(11)»

آغاز حقيقى نهضت ترجمه از عهد ابوجعفر منصور خليفه عباسى بود كه ‏شهر بغداد را ساخت. پس از او، مأمون در 832 ميلادى مركزى براى ترجمه به‏وجود آورد كه بيت‏الحكمه ناميده مى‏شد، و گروهى را براى جمع‏آورى كتب‏ سودمند به هند و ايران و قسطنطنيه فرستاد. كتابهايى كه ترجمه شد، هم مربوطبه علوم عملى مانند طب و حساب و كيميا بود، و هم علوم نظرى همچون ‏طبيعيات و مابعدالطبيعه و دين، و هم تورات و انجيل‏ها و كتب مانوى و مزدكى، از راه اين ترجمه‏ها، مسلمانان با انديشه‏هاى بعضى از فلاسفه پيش از سقراط وهمچنين مكتبهاى فلسفى بعد از ارسطو، بويژه اهل مكتب اسكندريه، آشناشدند. اما آنچه تأثير دوران‏ساز در فلسفه اسلامى داشت اين بود كه ارسطو را ازراه تعاليم مفسران اسكندرانيو چند كتابى كه به غلط به او منسوب شده بود، شناختند. به نوشته دى‏بور «اجمالاً بايد گفت كه سريانيان و مسلمين فلسفه را ازجايى آغازكردند كه آخرين حكماى يونان به پايان آورده بودند، يعنى از جايى كه‏حكماى مكتب نوافلاطونى به شرح كتب ارسطو پرداختند.(12)»

عامل مؤثر ديگر در فلسفه اسلامى چند كتاب بود - مانند كتاب التفاحه و كتاب ربوبيت يا اثولوجيا - كه حكماى اسلامى به غلط آنها را از ارسطو مى‏پنداشتند. اثولوجيا بخصوص در متفكران مسلمان تأثير عميق گذاشت. اين ‏كتاب درواقع بخشى از نه‏گانه‏ها يا تاسوعات فلوطين بود كه با تعاليم اسكندر افروديسى به‌هم درآميخته بود و تأثير آن بخوبى در فارابى و ابن سينا و ابن رشد مشهود است. فلوطين عقل را وسيله حصول معرفت و موجودى كلى مى‏شماردكه همه كائنات در آن منحل و از آن صادر مى‏شوند. قسمت اوّل اين نظريه،يونانى است، ولى قسمت دوم آن به‏رغم برخى شباهتها به فلسفه رواقى، داراى‏ريشه‏هاى غيريونانى است. علاقه جزيى به‏كلى در نزد فلوطين همان وحدت‏عرفانى است كه ذات جزيى در كلى منحل مى‏گردد، نه ارتباط عقلى چنانكه ‏افلاطون و ارسطو و رواقيان مى‏گفتند. فلوطين پس از تحصيل فلسفه يونان باسپاهيان گورديانوس امپراتور روم به ايران آمد و به حكمت ايران و هند علاقه‏مندشد و بويژه تحت تأثير عقايد ايرانيان در آيين مهرپرستى يا ميترائيسم قرار گرفت. در مهرپرستى موجودى برتر وجود دارد كه سرچشمه نور جهان است و به جهان‏ ماده نور مى‏افكند و تاريكيها را روشن مى‏كند. حكماى اسلامى نيز چنين ‏انديشه‏اى داشتند و اين فكر را به فلسفه مسيحى در قرون وسطى داخل‏كردند.(13)

فلوطين نه تنها حكمت، بلكه تصوف اسلامى را نيز تحت تأثير قرار داد. تصوف اسلامى در آغاز راه اخلاق و دين گام مى‏زد و داعيه‏هاى فلسفى نداشت. «ولى طولى نكشيد كه به صورت مذهبى فلسفى درآمد - يعنى همزوجى از آيين‏ گنوسى و مانوى با صبغه افلاطونى جديد. نخستين كسى كه فلسفه را واردتصوف كرد، ذوالنون مصرى بود ... نيكلسون ثابت مى‏كند كه بيشتر آراء ذوالنون‏با آنچه در كتب ديونوسيوس آمده كه مبدأ تصوف مسيحى در قرون وسطا شمرده‏ مى‏شود، همانند است. ديونوسيوس در تاريخ تصوف مسيحى و اسلامى تأثير عميق داشته است.» به عقيده او، معرفت به خداوند فقط با صفاى دل و رهايى از بند دنيا و اتصال به نور الهى امكان‏پذير و به يارى عقل ناممكن است. اين‏گونه‏سنان و آرايى كه از تاسوعات فلوطين اقتباس و، چنانكه گفتيم، به غلط از آنِ‏ارسطو دانسته شد «پاره‏اى از عقايد را در ميان مسلمانان رواج داد كه اسلام با آنهابيگانه بود و مذاهب فيض و اشراق و ادريه (گنوسى) و غيبت از خود، در بين‏مسلمين شناخته و رايج گرديد.(14)» البته درمورد عوامل مؤثر در نشو و نماى‏تصوف اسلامى و مسيحى، به سرچشمه‏هاى مختلف مى‏توان رجوع كرد، ولى به‏عقيده دو تن از پژوهندگان معاصر عرب، عامل مهمى كه مغفول مانده و غالباً به‏مكتب اسكندريه منسوب گشته، عامل اشراق است كه عنصرى ايرانى و زرتشتى‏است و مسلمانان آن را با حكمت افلاطونى درآميختند.(15)

در اين مختصر بيش از اين مجال سخن از تصوف نيست، و اكنون بايد بپردازيم به انديشه فلسفى در اسلام. چنان كه اشاره كرديم، فلسفه اسلامى از مجادلات كلامى منشأ گرفت. به‏طور كلى در مكتب كلامى عمده وجود داشت. اوّل مكتب معتزله يا عقليان كه قائل به اختيار براى آدمى و وحدت ذات وصفات الهى بودند و مى‏گفتند عقل مستقلاً قادر به تشخيص درست از نادرست‏است، هرچند وحى نيز مؤيد تشخيص عقلى است. درمقابل، اهل سنت وجماعت تقريباً با كليه‏عقايد معتزله مخالف بودند و ايشان را به انسان‏محورى‏متهم مى‏كردند و سرانجام موفق به دفع و سركوب آنان شدند. با اين حال، بارقه‏آراء معتزلى باقى ماند و نهضت عقلى در انديشه فلسفى اسلامى را همچنان‏فروزان نگه داشت. فلسفه اسلامى گرچه در قالب آميزه‏اى از فلسفه ارسطويى ونوافلاطونى پس از گذر از صافى شارحان آتنى و اسكندرانى يونانى‏مآب ارسطوشكل گرفت، ولى حكماى اسلامى براى سازگار ساختن آن با تعاليم دين خود،دو مفهوم اساسى در آن وارد كردند كه يكى ممكن‏الوجود و واجب‏الوجود بود وديگرى مفهوم نبوت. از اين كه بگذريم، كيهان‏شناسى عمومى آنان با همان طرح‏عمومى مطابقت داشت كه از يونانيان به ارث برده بودند.

در شرق جهان اسلام، دو اختر تابناك سپهر فلسفى، دو فيلسوف نامدار ايرانى فارابى و ابن سينا بودند. فارابى در كيهان‏شناسى و روانشناسى تقريباً يكسره تابع ارسطو بود (البته به‏استثناى نظريه صدور يا فيضان كه منشأ نوافلاطونى و ايرانى داشت)، ولى در نظريات سياسى عمدتاً دو رساله بزرگ ‏افلاطون، جمهورى و قوانين، را با تغييراتى براى منطبق ساختن تعاليم فيلسوف ‏يونانى با اوضاع و احوال عصر خويش، اساس قرار مى‏داد. در نوشته‏هاى فارابى ‏تصويرى تمام نما از جهان‏بينى مكتب اسلامى مى‏بينيم. خدا در قله هستى و معادل «اَحَد» در فلسفه فلوطين و علت اول نزد ارسطو است، و عقل اول از او منشأ مى‏گيرد. در اينجا متأسفانه فرصت شرح و بيان نظريه فيضان بر طبق آراء فارابى نيست. همين قدر اشاره مى‏كنيم كه، به عقيده او، عاليترين سعادت براى ‏آدمى پرورش قوه خردورزى است كه در نتيجه عمل عقل و هم، يا عقل فعال، برآن قوه حاصل مى‏شود و حاصل آن تفكر است. كسى داراى صلاحيت اداره ‏جامعه است كه علاوه بر فضايل عملى، از فرزانگى فلسفى نيز بهره‏مند باشد، و چنين فرزانه‏اى همانا پيامبر است و وضع اصول و قوانين مؤدى به سعادت‏بشرى تنها از او ساخته است. نظريات سياسى فارابى نه‏تنها در كليات، بلكه دربعضى از جزئيات نيز از نظريه سياسى افلاطون اقتباس شده است. پيامبرفرمانرواى فارابى همان حاكم حكيم افلاطون است كه فرمان مى‏دهد و از هيچ‏موجود بشرى فرمان نمى‏برد، و در زير او ساير لايه‏هاى اجتماعى است وبالاخره لايه تحتانى مركب از افرادى كه فقط فرمان مى‏برند و صلاحيت‏فرمانروايى بر هيچ كس را ندارند.

دومين حكيم بزرگ ايرانى عالم اسلام ابن سينا است كه به اجماع اكثر قريب به اتفاق مورّخان و صاحب‏نظران مهمترين، نوآورترين، و نيرومندترين ‏فيلسوف مسلمان از آن زمان تاكنون بوده است. نهضت فلسفى شرق اسلام با ابن‏سينا به بارورى كامل رسيد كه بانى منسجم‏ترين و ظريفترين و جامعترين نظام‏ فلسفى قرون وسطى بود. افكار او در فلسفه مدرسى جهان مسيحيت تأثير عميق‏ داشت و در جهان اسلام هنوز يكى از اركان آموزش فلسفى در مراكز دانش سنتى ‏اسلامى است. شايد دليل بقاى حيرت‏انگيز نفوذ او در حوزه‏هاى علميه تا امروز كوششهاى عميق وى براى آشتى دادن خردگرايى يونانى با اصول عقايد اسلامى‏ بوده است.

محور مابعدالطبيعه ابن سينا، تقسيم وجود به ممكن و واجب است، و او براى صورت‏بندى اين نظريه كه تأثير آن هنوز در فلسفه شرق و غرب ديده‏ مى‏شود، بين ماهيت و وجود تمايز بارز قائل شد. اساس تفكيك ماهيت از وجودبنا به رأى شيخ‏الرئيس، در نظريه ارسطويى حركت و نظريه نوافلاطونى فيضان‏گذاشته شده است. ولى ابن سينا براى رسيدن به نتيجه مطلوب ناچار بود هم درنظريه فيضان و هم در نظريه ارسطو در باب ماده و صورت تغييرات اساسى واردكند. اشكال نظريه ارسطو اين بود كه نمى‏گفت چرا بايد چيزها از قوه به فعل‏درآيند؛ نظريه فيضان گرچه يك وجود و يك حركت عام رو به بيرون را مفروض‏مى‏گرفت و بظاهر مسأله فعليّت را حل مى‏كرد، اما وجه عقلى براى آن به دست‏نمى‏داد. ابن سينا سه عامل اصلى (ماده و صورت و وجود) به اضافه وجودواجب را به عنوان اساس آن حركت مفروض گرفت و، به عقيده خود، مسأله راحل كرد. ولى شايد بزرگترين نؤآورى او در فلسفه، ابداع نظريه شهود عقلى و»حس باطن« و استوار كردن جايگاه وحى و عقل نبوى و اهميت قوه متخيّله درخردورزى بود كه بعدها فلاسفه غربى عميقاً از آن متأثر شدند.

تفصيل ظرافتهاى فكرى حكماى اسلامى و مجادلات متكلمان با ايشان ودستاوردهاى درخشان علم كلام درنتيجه اين احتجاجات، متأسفانه در حوصله‏اين مقال نمى‏گنجد، تعرّضات متشرّعان به حكما سرانجام موجب عقب‏نشينى‏فلسفه به سنگر تصوف شد. متأثر از عقايد صوفى وحدت وجودى معروف، ابن‏عربى (1165 - 1240 ميلادى)، حكيم شيعى ايرانى، صدرالدين شيرازى، درعهد صفويه (قرن هفدهم) مكتبى بنياد نهاد كه آراى ابن سينا و معتقدات شيعه وعرفان عقلى سهروردى و ابن عربى همه در آن دخيل بودند. اما شايد بزرگترين‏خدمت حكماى اسلامى به فلسفه اين بود كه در طى هزار سالى كه در تاريخ اروپا به «اعصار تاريك» (Dark Ages) معروف است، ميراث گرانقدر فيلسوفان يونان راترجمه و حفظ كردند و در حدّ توان به غناى آن افزودند، و سپس پس از طلوع‏مجدد آفتاب علم و فلسفه در غرب، به متفكران اروپايى انتقال دادند - هرچندارزش اين خدمت عظيم آنا - بويژه ايرانيان - تا امروز آن‏گونه كه شايسته بوده، شناخته نشده است.

 

پي‌نوشت‌ها:

1. دكتر كتايون مزداپور، «از اسطوره تا تاريخ و از تاريخ تا اسطوره»، همشهرى، 20 آبان 1378.

2. دكتر بدرالزمان قريب «پژوهنده‏اى نوآور»، همشهرى، 20 ابان 1378.

3. همان.

4. هگل، عقل در تاريخ، ترجمه حميد عنايت، صص 301 - 302.

5. همان، صص 303 - 304.

6. همان.

7. همان، صص 312 - 311.

8. همان، ص 306.

9. همان، ص 308.

10. دكتر ذبيح‏اللَّه صفا، تاريخ ادبيات در ايران، صص 95 - 105، چاپ ششم، تهران، 1347.

11. حناالفاخورى و خليل الجو، تاريخ فلسفه در جهان اسلامى، ترجمه عبدالمحمّد آيتى، چاپ دوم، 1358، تهران، صص 332 - 33.

12. همان، صص 333 - 37.

13. همان، صص 93-94 و 337.

14. الفاخورى و الجو، صص 253-54.

15. همان، ص 255.

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: جمعه 08 فروردین 1393 ساعت: 11:13 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

مقاله درباره بیکاری

بازديد: 953

مقدمه

بیكار در اقتصاد به فردی گفته می‌شود که در سن کار(۱۵ تا ۶۵ سال)و جویای کار باشد اما شغل یا منبع درآمدی پیدا نکند.کودکان و افراد مسن از آن جهت که قادر به انجام کار نیستند؛ جزو جمعیت فعال به حساب نمی‌آیند.زنان خانه‌دار و دانشجویان نیز اگر جویای کار نباشند؛جزو جمعیت فعال شمرده نمی‌شوند. جمعیت بیكار به تعداد افراد بی‌کار گفته می‌شود. بی‌کار از منظر مرکز آمار ایران، فردی بالای ۱۰ سال است که در هفتهٔ قبل از آمارگیری فاقد کار باشد، و در آن هفته یا بعد از آن آمادهٔ کار باشد و در آن هفته و سه هفته قبل از آن در جستجوی کار باشد. همچنین افرادی که به دلیل آغاز به کار در هفتهٔ آینده یا انتظار بازگشت به شغل قبلی جویای کار نیستند، بی‌کار محسوب می‌شوند.

 

علل بیکاری

افزایش جمعیت و کمبود تقاضای نیروی کار،اتوماسیون، مهم‌ترین علل بی‌کاری هستند. یک عامل مهم بی‌کاری،افزایش رقابت بین‌المللی در صنایعی است که پیش‌رفت روزافزون غرب بر پایه آن بنیاد نهاده شده بود.

 

انواع بیکاری

بیکاری اصطکاکی: در مدت زمان بین دو اشتغال در هنگام تغییر شغل

بیکاری فصلی: زمانی‌که تقاضا برای کاری در فصل مشخصی وجود نداشته باشد؛ مثلاً برخی آموزگاران که در تابستان نمی‌توانند تدریس کنند یا کشاورزان و کارگران ساختمانی

بیکاری پنهان: وقتی است که شخص به کاری مشغول است و منبع درآمدی دارد اما کار او در اقتصاد کشور اثر مثبت ندارد.

 

آثار بیکاری

تجربه بیکاری برای کسانی که به داشتن شغل ثابت و مطمئن عادت کرده‌اند،می‌تواند بسیار ناراحت‌کننده باشد. مستقیم‌ترین نتیجه بی‌کاری،از دست دادن درآمد است. فشار اقتصادی برای کسانی که فاقد کارند بسیار زیاد است.

 

نرخ بیکاری در ایران

نزدیک به یک چهارم از نیروی کار ایران فاقد اشتغال و بیکار است. [۱] حدود ۷۰ درصد جمعیت ایران زیر ۳۵ سال سن دارند. مرکز آمار ایران میزان بیکاری جوانان را ۲۱٫۸ درصد اعلام کرده که تقریبا دو برابر نرخ متوسط بیکاری در ایران است. نرخ بی‌کاری در استان‌های مختلف ایران متفاوت است. اما اغلب نرخ بی‌کاری در استان‌های مرزنشین از دیگر نقاط ایران بالاتر است.

 

 

 

 

معضل بیکاری

 در سال ۲۰۰۵ میلادی (۱۳۸۴ خورشیدی) نشریه تحقیقات اقتصادی خاورمیانه (میس) در یک گزارش کامل تحلیلی از معضل بیکاری در ایران نوشت: «بحران بیکاری ۴۰ درصدی در ایران که ۲۸ میلیون را شامل می‌شود، جمعیت کل کشور را به طور نسبی دچار فقر اقتصادی کرده‌است.»

در همین سال دولت ایران اعلام کرده‌است که نرخ بیکاری در کشور حدود ۱۲ درصد است که این آمار در نظر برخی آگاهان غیرواقعی می‌نماید.

برخی کارشناسان انتقادهایی به شیوه‌های آمارگیری بیکاران در ایران و نتایج آن وارد می‌کنند، ولی همه بر یک نقطه اتفاق نظر دارند که بیکاری یکی از معضلات اصلی اقتصاد ایران است. جمعیت ایران در ۲۸ سال گذشته تقریبا دو برابر شده و اکثر کسانی که در سالهای بعد از انقلاب ۱۹۷۹ متولد شده‌اند به سرعت به جمع متقاضیان کار می‌پیوندند.

بر اساس آمار رسمی، تعداد بیکاران ایران بین سه تا سه و نیم میلیون نفر است اما کارشناسان آمار بیکاران را بیشتر از چهار میلیون نفر برآورد می‌کنند. هر ساله دست کم حدود هشتصد هزار نفر وارد بازار کار ایران می‌شوند و ایران توان کافی برای پاسخگویی به این حجم از متقاضیان کار را ندارد.

دولت در دو سال گذشته حجم زیادی از منابع بانکی را به سمت بنگاه‌های زودبازده هدایت کرده بلکه بتواند از فشار بیکاران بکاهد اما برآوردهای رسمی نشان می‌دهد که تلاش دولت تاثیر چندانی بر کاهش نرخ بیکاری نداشته‌است.

کارشناسان اقتصادی بر این باورند که ایران برای این که بتواند بیکاری را کنترل و نرخ آن را کاهش دهد باید سالانه بیشتر از یک میلیون شغل ایجاد کند در حالی که در طول سال‌های اخیر به طور متوسط نتوانسته برای بیشتر از ۵۵۰ هزار نفر شغل ایجاد کند.

کارشناسان اقتصادی بر این باورند که ایران برای غلبه بر مشکل بیکاری، نیازمند رشد اقتصادی بالای هفت درصد است اما در طول چند سال گذشته متوسط رشد اقتصادی در حد پنج درصد بوده‌است.

کارشناسان اقتصادی بر این باورند که بخشی از رشد اقتصادی چند سال اخیر حاصل افزایش درآمدهای بالای نفتی بوده‌است در حالی که دولت بدون سرمایه گذاری کافی نمی‌تواند به رشدی قابل اتکا دست یابد تا با آن شعار افزایش فرصت‌های شغلی را تحقق بخشد.

 

نرخ بیکاری در استان‌های مختلف ایران

فهرست زیر شامل استان‌های مختلف کشور ایران است که در آن به درصد بیکاری افراد جویای کار طبق آخرین آمارگیری‌ها اشاره شده‌است.

استان کردستان: حدود ۲۵ درصد

استان سیستان و بلوچستان: حدود ۳۵ درصد

استان خراسان جنوبی: حدود ۱۸ درصد

استان کرمانشاه : حدود ۲۶ درصد

استان لرستان : حدود ۳۴ درصد

استان آذربایجان شرقی : حدود ۵/۶ درصد

استان اصفهان : حدود ۴ درصد

استان کهکیلویه و بویراحمد : حدود ۱/۱۵ درصد

 

منبع:

بانک مقالات عمومی و تخصصی www.magshop.org

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: جمعه 08 فروردین 1393 ساعت: 9:59 منتشر شده است
برچسب ها : ,,
نظرات(0)

ایات قرآن راجب به علوم شیمی زیست فیزیک زمین شناسی

بازديد: 1521

آیه های قرآن راجع به  علم شیمی :

اگر نظری به آیات قرآن بیفکنیم می بینیم که در موارد گوناگون خداوند انسانها را به سیر و گشت و گذار در جهان پیرامون ...

اگر نظری به آیات قرآن بیفکنیم می بینیم که در موارد گوناگون خداوند انسانها را به سیر و گشت و گذار در جهان پیرامون خود فرا می خواند.بارها در قرآن آمده است ای  انسانها آیا  به آسمان نمی نگرید؟ آیا به ستارگان  نمی نگرید ؟ به گیاهان؟به حیوانات؟و ..........گویاترین بر این مدعا نامهای اشیا» , حیوانات و صورتهای فلکی است که در سراسر آیات قرآن مشاهده می شود.

اشاره به شیمی در قرآن:

سوختن چوب و تولید آتش:

در آیه 80 سوره یاسین خداوند به خاصیت آتش افروزی درختان سبز اشاره می کند.امروز میدانیم گیاهان گاز کربنیک را از هوا و آب را از زمین جذب کرده و به کمک انرژی نورانی خورشید طی عمل فتوسنتز در ابتدا ماه  گلوکز الی را ساخته واکسیزن آب در این فرآید آزاد میشود.طی فرآیندهای بعدی از گلوکز چوب ساخته میشود و انرژی ذخیره شده (انرژی شیمیایی خورشید)در گیاهان هنگام سوختن چوب ها آزاد می شود و همچنین اگر تمام چوب ها و درختان بر اثر وزش باد و طوفان به هم بخورند آتش سوزیهای وسیع و وحشتناک در جنگلها رخ می دهد.

آهن:

در آیه 25 سوره حدید آمده است آهن (و دیگر فلزات)را که در آن سختی (برای جنگ و کارزار)  و هم منافع بسیار برای مردم است افریدیم) و امروز میدانیم که آهن و آلیازهای آن به مجموع فلزات دیگر در زندگی انسان اهمیت دارد.

آب دریا ها :

در آیات متعدد قرآن خداوند اهمیت دریا و آب را بیان میکند (و هم او خدایی است که دریا را برای شما مسخر کرد)(نحل 14).دریاها سرشار از مواد معدنی و جلبلک هایی است که پایه و اساس زنجیره غذایی را در داخل آب تشکیل داده و اهمیت زیادی در زندگی انسانها دارند.سوره الرحمن آیه 19 اشاره به دو دریایی دارد که در کنار هم قرار دارند و در حالیکه با هم تماس دارند در میان آنها مانعی قرار دارد که یکی بردیگری غلبه نکند.چرا؟

سرنوشت آب دریاها:

قرآن کریم در آیه 6 سوره تکویر از برافروخته شدن دریاها و آیه 3 سوره انفطار از به هم پیوسته شدن دریاها در روز قیامت صحبت میکند که جای بسی شگفتنی است بعید نیست در استانه قیامت آب این دریاها که از دو ماده اکسیژن و هیدروژن تشکیل یافته چنان تحت فشار قرار گیرند که تجزیه شوند و بر اثر یک جرقه همگی تبدیل به یک پارچه آتش شوند.

رعد و برق:

ایه 12 سوره رعد و 24 سوره روم در قرآن رعد و برق را هم مایه ی امید و هم مایه ی ترس معرفی میکند و امروز با اکتشافات علمی ثابت شده که رعد و برق فوائد برکات فراوانی دارد از جمله :

1-آبیاری و از برق معمولا حرارت فوق ا لعاده زیادی تولید می شود که مقدار زیادی از هوای اطراف را سوزانیده و در نتیجه فشارها کم شده و ابرها می بارند.

2-در هنگام برق قطرات باران با اکسیژن کافی اضافی ترکیب شده که یکی از آثارش کشتن میکروبهاست و به همین دلیل هر سال که رعد و برق کم باشد آفات گیاهان زیاد می شود.

3-قطرات باران بر اثر برق و حرارت شدید یک حالت اسیدی پیدا می کند و هنگام پاشیدن بر زمینها یک نوع کود گیاهی موثر ساخته می شود و گیاهان تغذیه می شوند.

در آیه 2 سوره ی الحدید آمده که:له الملک السماوات ...........آهن عنصری است که براحتی از زمین استخراج شده و به راحتی می توانید به آن برگردد و دوباره مثل قبل بصورت اکسید آهن قرمز رنگ در کانی آهن درآید که به نظر من این آیه می تواند به این موضوع اشاره داشته باشد.

در آیه 25 این سوره که می فرماید:

ابتدا اشاره به فرستادن انبیا با عدل و سپس از خصوصیات آهن که فواید زیادی دارد و برای حفظ عدالت آفریده شده صحبت می کند.

از لحاظ شیمیایی آهن دارای عدد اتمی زوج است و پایداری نسبی بیشتری نسبت به عناصر با عدد اتمی فرد دارد و نسبت به آنها فراوانی نسبی بیشتری دارد.فراوانی عناصر به پایداری آنها مربوط است.این پایداری براساس انرژی اتصال بیان می شود.هنگام تشکیل هسته اتم از اجزای آن مقداری ماده به انرژی تبدیل می شود که این انرژی براساس رابطه زیر بیان می شود:

E =(m)C  انرژی اتصال آهن از اختلاف بین جرم هسته آهن و با جرم 26 پروتون و 30 نوترون تشکیل دهنده آن بدست می آید.

رنگهای شیمیایی در قرآن:

زندگی بشر از بدوخلقت تحت تاثیر دو عامل مهم شب و روز بوده است.

انسان با مشاهده علامت شب(تاریکی)به سر پناه خود روی می آوردو با آشکار شدن صبح و روشنایی به سوی تلاش و فعالیت می شتابد. خدای متعال از دو عامل فوق به عنوان نعمتی بزرگ یاد می کند و در کنار سایر نعمتهایش می فرماید:"و جعلنا اللیل لباسا و جعلنا النهار معاشا" (یعنی شب را برای شما پوششی قراردادیم و روز را برای معاش شما قرار دادیم )این عملکرد فطری در انسان بیانگر این است که انسان ناخوداگاه تحت تاثیر رنگها قرار می گیرید و با کشیده شدن پرده آبی تیره بر آسمان احساس نیاز به استراحت و آرامش در او به وجود می آید و با طلوع صبح و آشکار شدن نور و روشنایی زرد رنگ به انسان نیروی تکاپو و فعالیت دست میدهد.بنابراین پیشینه شناخت رنگها و احساس نیاز به آنها به صورت تکوینی در خلقت وجود داشته است. از این رو خداوند رنگها را صفت مشترک بین موجودات اعم از زنده و غیر زنده قرار داده و می فرماید:"آیا ندیدی که خدا باران را از آسمان فرود اورد و با ان انواع میوه های گوناگون و رنگارنگ پدید آورد و در زمین کوهها و طرق زیاد و اصناف و رنگهای مختلف سفید;سرخ;سیاه خلق فرمود و از اصناف انسان (مرد و زن ) و اجناس حیوانات نیز به همین گونه مختلف آفرید."

خواص رنگ سبز

در قرآن کریم از میان همه رنکها به رنگ سبز به عنوان رنگ لباس بهشتیان معرفی شده است.":ویلبسون شبابا خضرامن سندس و استبرق"لباسهای سبز حریر و دیبا بپوشند.

.مسرت بخشی و شادآور بودن

اگر آب مایه حیات است;رنگ سبز نشانگر طراوت و زندگی می باشد چرا که طبیعت با این رنگ لباس حیات به تن می کند خداوند متعال این شگفتی را به صورت زیبا ترسیم کرده و میفرماید:

رنگ سبز رنگ گیاهان و طبیعت است و خداوند آنها را مظهر مسرت و شادابی معرفی می کند"فانبتنا به حدائق ذات بهجه"پس به وسیله آب باغهای بهجت انگیز رویاندیم.در تعریف بهجت آورده که البهجه حسن اللون و ظهور السروفیه"بهجت بهترین رنگ است و شادابی و نشاط در آن ظهور دارد.امام صادق علیه السلام در بیان خاصیت رنگ سبز می فرماید:"سه چیز غم و غصه را از بین می برد 1-آب 2-رنگ سبز 3-خوشرویی.

خواص رنگ قرمز از منظر آیات و روایات

خداوند متعال در قرآن کریم از رنگ قرمز به عنوان رنگ کوهها در جاده های پرپیچ و خم کوهستانی تعبیر آورده و می فرماید:برخی از کوهها دارای خطوط سفید و سرخ به رنگها مختلف آفریدیم;که با اندکی تامل در آیه فوق به جایگاه رنگ قرمز در علم زمین شناسی پی می بریم زیرا کوهها سرخ رنگ منبع عظیم آتشفشانی هستند و مدام در حالت تلاطم می باشند. که نماد اصلی این کوهها گرم و فعال بودن آنها است به همین علت در اثر تغییرات جغرافیایی شروع به فوران می کنند و در آیه 37 سوره الرحمن نیز در سرخی دگرگونیها ی صفحه آسمان به هنگام قیامت به این رنگ تشبیه شده است با این بیان که "پس آنگاه که آسمان شکافته شوند مانند چرمی سرخ وگلگون گردد."

رنگ زرد از منظر آیات و روایات

"آیه یقول بقره صفر» فاقع لونها تستر الناظرین"در این آیه "صفرا»"با صفت"فاقع"آمده است.این چینش در بردارنده نکته مهمی در مورد رنگ زرد می باشد;زیرا فاقع از نظر لغوی به معنای زرد یکدست پررنگ و خالص می باشد و از دقت در معنای آن چنین استفاده می شود که رنگ زرد با ویژگیهای مذکور تشابه زیادی با رنگ موی شتر دارد.زیرا اغلب;رنگ موی شتران زرد پر رنگ یکسان است.خداوند در قرآن کریم در این باره می فرماید:

"انما ترمی بشرر کالصفر کانه جمالت صفیر"همانا آن(دوزخ) شراره سحابی چون کاخ پرتاب می کند گویی اشترانی زرد رنگند.

در آیه فوق "جماله"جمع"جمل"به معنی شتر و "صفر"جمع صفرا به معنی زرد است.در آیه وجه شبه;رنگ زرد;شعله و سرعت آن می باشد که نتیجه چنین حالتی حررات بخشی زیاد است.یعنی شعله های جهنم همانند شتران زردی هستند که از نظر تندی با سرعت زیاد به هم می پیچند.بنابراین حررات بخشی یکی از خواص رنگ زرد می باشد.با توجه به آیه مورد بحث"انه یقول بقره صفرا» فاقع لونها تسر الناظرین"خاصیت دوم رنگ زرد;سرعت بخشی آن می باشد.همان طور که در معنای"فاقع"بیان شد;رنگ زرد مورد نظر در آیه فوق;رنگ زردی با ویژگی های خاص (یکدست;خالص;پررنگ) است.به آیه;با بیان"تسرالناظرین"به این امر اشاره آشکار فرموده است.امام صادق علیه السلام می فرماید:هر کس رنگ زرد بپوشد تا زمانی که در پایش است در خوشحالی به سر می برد و نیز از امام علی علیه السلام نقل شده است:هر کس کفش زرد بپوشد کدورت و غصه اش کاهش می یابد.

ایه های قرآن راجع به علم فیزیک

فیزیک وقرآن/نسبت عمر دنیا به عمر زمین:

 

قرآن کریم سوره ی 50 (ق): آیه ی 38:

"ما آسمان ها و زمین و آنچه در میان آنهاست در شش روز آفریدیم و هیچ گونه رنج و سختی ای به ما نرسید"

قرآن کریم سوره ی 41 (فصلت): آیه ی 9:

"بگو: آیا شما به آن کس که زمین را در دو روز آفرید کافر هستید و برای او همانندهایی قرار می دهید؟ او پروردگار جهانیان است!"

 

امروزه دانشمندان فیزیک با توجه به شواهد موجود عمر زمین را 4.5 میلیارد سال پیش بینی می کنند.

این در حالی است که عمر دنیا 13.5 میلیارد سال برآورد شده است.

در قرآن آمده که زمین در دو روز و دنیا در شش روز خلق شد. (عمر دنیا 3 برابر عمر زمین است)

 

اگر این موضوع را با شواهد عینی امروز مقایسه کنیم هیچ کمبودی دیده نمی شود!

عمر دنیا (13.5 میلیارد سال) را بر عمر زمین (4.5 میلیارد سال) تقسیم کنید.

جواب 3 بدست می آید.

این بدان معناست که علم فیزیک امروز نیز به این مسئله رسیده که عمر دنیا 3 برابر عمر زمین است!

 

فیزیک و قرآن/سیاه چاله ها و ستاره های نوترونی: 

سوره ی 86 (طارق): آیات 1 تا 3:

"سوگند به آسمان و کوبنده ی شب! و تو نمی دانی کوبنده ی شب چیست. همان ستاره ی ثاقب است!"

 در عربی "ثقب" به معنای چاله و "ثاقب" به معنای چیزی است که چاله را ایجاد می کند.

 

نسبیت عام پیش بینی می کند که سیاه چاله ها از ستاره های نوترونی بوجود می آیند. ستاره های نوترونی اکثرا قابل رویت نیستند و تنها با امواج رادیویی (پالس ها) رصد می شوند.

امواج دریافتی از این ستاره ها طوری به نظر می رسد که کسی به جایی می کوبد! (ستاره ی کوبنده).

باور ندارید؟ گوش کنید!

قرآن در آسمان ستاره ای کوبنده را معرفی می کند که ثاقب است. (چاله ایجاد می کند).

کلام واضح قرآن در این مورد جایی برای شک نمی گذارد!

 

فیزیک و قرآن/بیگ بنگ بیگ کرانچ و انبساط دنیا:

 

سوره ی 55 (الرحمن): آیه ی 37:

"آسمان ها روزی دوباره شکاف برمی دارند و مانند گل سرخی باز می شوند!"

سوره ی 51 (الذاریات): آیه ی 47:

"و ما آسمان ها را با قدرت خود بنا کردیم و همواره آن را وسعت می بخشیم!"

سوره ی 21 (الانبیا): آیه ی 104:

"در آن روز که آسمان را چون طوماری در هم می پیچیم هماگونه که آفرینش را آغاز کردیم آنرا باز می گردانیم. این وعده ای است که بر ماست و قطعا آنرا انجام می دهیم!"

 

با بیان تئوری بیگ بنگ دانشمندان همواره در صدد گسترش آن بوده اند.

مدتی بعد به کمک تحقیقات عده ای از دانشمندان مشخص شد که علاوه بر بیگ بنگ پدیده ای به نام بیگ کرانچ هم باید وجود داشته باشد. و همانطور که دنیا باز شده روزی به همان نقطه ی آغاز جمع می شود. (انا لله و انا الیه راجعون).

قرآن این موضوع را در ابتدا به باز شدن یک غنچه ی گل رز تشبیه می کند و بیان می دارد که با قدرت بی انتهای خویش در حال گسترش (انبساط) دنیا است!

و روزی همانطور که این دنیا را باز کرد دوباره مانند طوماری آنرا در هم خواهد پیچید. (بیگ کرانچ).

آیه های قرآن راجع به زیست شناسی

سیستم دفاعی مورچه ها

خانم Wadea Omrany کشف جدید علمی در قرآن کرده است. این کشف مربوط به نحوه و ترتیب ارتباط بین مورچه هاست؛ چیزی که پیش از این نمی دانستیم. این مطلب مربوط به آیه شریفه ۱۸ از سوره نمل است: حَتَّی إِذَا أَتَوْا عَلَی وَادِی النَّمْلِ قَالَتْ نَمْلَةٌ یا أَیهَا النَّمْلُ ادْخُلُوا مَسَاکنَکمْ لَا یحْطِمَنَّکمْ سُلَیمَانُ وَ جُنُودُهُ وَ هُمْ لَا یشْعُرُونَ [آن ها حرکت کردند] تا به سرزمین مورچگان رسیدند؛ مورچه ای گفت : (به لانه های خود بروید تا سلیمان و لشکرش شما را پایمال نکنند در حالی که نمی فهمند!) در آیه ی شریفه ی بالا مورچه خطر قریب الوقوعی را طی چهار مرحله متوالی بیان می کند که این مراحل توسط علم جدید ثابت شده است : ۱) ای مورچه ها: این اولین مرحله اعلام خطری است که توسط مورچه داده می شود تا توجه دیگر مورچه ها را به سرعت جلب کند. مورچه ها با گرفتن این پیام صبر می کنند تا دگر پیام ها را توسط همان مورچه دریافت کنند. ۲) به لانه هایتان وارد شوید: در این جا گوینده پیام به دیگران اطلاع می دهد که چه کار باید بکنند. ۳) مبادا سلیمان و لشکرش پایمالتان کنند: در این جمله مورچه دلیل خطر را به مخاطب می گوید. ۴) و خود آگاه نباشند: مورچه ها به عنوان عکس العمل حالت دفاعی مشخصی را از خود نشان می دهند. در این جمله آخر مورچه به مخاطبان می گوید به منبع خطر حمله نکنید. زیرا منبع خطر قصد حمله به لانه مورچه ها را ندارد. بنابراین مورچه ها آن ها را خطر واقعی نمی دانند. علم در این مورد می گوید: مورچه ها در مواقع اعلام خطر و دفاع و همچنین زمانی که تبادل سریع اطلاعات نیاز باشد از ارتباط شیمیایی استفاده می کنند. این اخطار معمولاً توسط صدور علامت های شیمیایی دفاعی مشخص می شود. غده های دفاعی مسئول ایفای نقش اعلام خطر هستند. به عنوان مثال مورچه های استرالیایی را در نظر بگیرید؛ وقتی این مورچه ها با خطری مواجه می شوند، قطرات کوچکی را از غده های دفاعی خود ترشح می کنند. این یک فرمان برای دیگر مورچه هاست تا فرار کنند و با شاخک های خود ارتعاشی ایجاد کنند که به معنای قرارگیری در موقعیت خطر است. Aldehyde hexanal اولین ماده ای است که توسط مورچه ها در مواقع احساس خطر ترشح می شود و باعث جلب توجه و علاقه ی آن ها می شود. در نتیجه شاخک های خود را بالا می برند و تکان می دهند تا دیگر بوها را نیز دریافت کنند. اولین پیام به شکل الکل بود و این اولین مرحله است که توسط مورچه در جمله «ای مورچه ها» گفته شد. سپس مورچه دومین ماده به نام Hexanol را ترشح می کند و در نتیجه بقیه ی مورچه ها موقعیت خطر به خود می گیرند و در تمامی جهات می دوند تا منبع این ماده را پیدا کنند. مورچه ای که ماده شیمیایی را ترشح می کند باید مسیری را که باید بقیه ی مورچه ها از آن کنار روند مشخص کند و این کاری بود که طبق آیه ی قرآن آن مورچه انجام داد و گفت «به لانه هایتان وارد شوید» بنابراین باید مسیر را مشخص کرده باشد. Undecanon سومین ماده ای است که مورچه ترشح می کند. این ماده نشان دهنده ی عامل خطر است و چیزی که مورچه در سومین عبارت گفت «مبادا سلیمان و لشکرش پایمالتان کنند» با این مرحله مطابقت و سازگاری دارد. در این مرحله مورچه ها آماده ی مواجهه با خطر می شوند. در مرحله چهارم مورچه ماده شیمیایی خاصی را ترشح می کند که Butyloctenal نام دارد. توسط این ماده گوینده دستور دفاع می دهد و نوع دفاع را مشخص می کند. بنا براین در مرحله آخر می گوید : «و خود آگاه نباشند». با این کار مورچه از وارد شدن بقیه ی مورچه ها به مرحله ی حمله جلوگیری می کند.

- اشاره به چگونگی تولید شیر

وَ إِنَّ لَکمْ فى الأَنْعَمِ لَعِبرَةً نُّسقِیکم مِّمَّا فى بُطونِهِ مِن بَینِ فَرْثٍ وَ دَمٍ لَّبَناً خَالِصاً سائغاً لِّلشرِبِینَ(66/نحل) ترجمه : 66- و در وجود چهار پایان براى شما ( درسهاى ) عبرتى است ، از درون شکم آنها از میان غذاهاى هضم شده ، و خون ، شیر خالص و گوارا به شما مى‏نوشانیم ! «فرث» در لغت به معنى غذاهاى هضم شده درون معده است که به مجرد رسیدن به روده‏ها ماده حیاتى آن جذب بدن مى‏گردد ، و تفاله‏هاى آن به خارج فرستاده مى‏شود ، در آن حال که این غذاى هضم شده در درون معده است به آن «فرث» مى‏گویند و هنگامى که تفاله‏هاى آن خارج شد «روث» ( سرگین ) گفته مى‏شود . مى‏دانیم که مقدار کمى از غذا مانند بعضى از مواد قندى و همچنین آب از همان دیواره‏هاى معده جذب بدن مى‏شود ، اما قسمت عمده هنگامى که غذاى هضم شده منتقل به روده‏ها شد وارد خون مى‏گردد ، و نیز مى‏دانیم که شیر از غده‏هاى مخصوصى که درون پستان است تراوش مى‏کند و مواد اصلى آن از خون و غده‏هاى چربى‏ساز گرفته مى‏شود . به این ترتیب این ماده سفید رنگ تمیز خالص ، این غذاى نیرو بخش گوارا ، از میان غذاهاى هضم شده مخلوط با تفاله‏ها ، و از لابلاى خون بدست مى‏آید ، و این براستى عجیب است ، سرچشمه‏اى آنچنان آلوده و تنفرآمیز ، اما محصولش این چنین خالص و زیبا و دل‏انگیز و گوارا ! .

گیاه شناسی در قرآن

درقرآن مسائل علمی بیان شده است که بعد ها دانشمندان به اسرار شگفت انگیز آن پی برده اند چنانچه در آیه 3 سوره رعد می فرماید : و من کل الثمرات جعل فیها زوجین اثنین ( از تمام میوه ها دو جفت در زمین قرار دارد ) اشاره به این که درختان میوه موجودات زنده ای هستند که دارای سلولهای نر و ماده می باشند که از طریق لقاح بارور می شوند دارد . اگر لینه دانشمند و گیاه شناس معروف سوئدی در اواسط قرن 18 میلادی موفق به کشف زوجیت عمومی و همگانی در جهان گیاهان شد . قرآن مجید در 1400 سال قبل از آن ، این حقیقت را فاش ساخت و این خود یکی از معجزات علمی قرآن مجید است که بیانگر عظمت این کتاب بزرگ آسمانی می باشد . همچنین از آنجا که زندگی انسان و همۀ موجودات زنده و مخصوصاً گیاهان و میوه ها بدون نظام دقیق شب و روز امکان پذیر نیست در قسمت دیگر این آیه از این موضوع سخن به میان آورده می گوید . یغشی اللیل النهار : خداوند به وسیلۀ شب روز را می پوشاند و پرده بر آن می افکند چرا که اگر پرده تاریک شب نباشد ، نور مداوم آفتاب ، همۀ گیاهان را می سوزاند و اثری از میوه ها و بطور کلی از موجودات زنده بر صفحۀ زمین باقی نمی ماند . در پایان آیه می فرماید : ان فی ذلک لایات لقوم یتفکرون .( در اینها آیات و نشانه های است برای آنها که تفکر می کنند .)

آیه های قرآن راجع به  زمین شناسی


بررسي اجمالي چند موضوع علمي در قرآن

 

الف) حركات خورشيد

خورشيد داراي حركات وضعي و انتقالي است كه حركت وضعي آن در مدت زماني 25 روز براي نقاط واقع در استواي خورشيد و 30 روز براي نقاط نزديك قطبهاي خورشيدي طول مي كشد كه علت زمان متفاوت حركت چرخشي،حالت توده گازي بودن اين ستاره است كه باعث مي شود سرعت چرخش يكسان نباشد. به عبارتي از استواي خورشيد به سمت عرضهاي بالاتر سرعت چرخش كمتر مي شود.

در حركت انتقالي، خورشيد با سرعت km/s 240 به دور مركز كهكشان راه شيري در حركت است ولي به علت عظمت كهكشان، 200 ميليون سال طول مي كشد تا خورشيد يك بار حول مركز كهكشان بچرخد!

جايگاه حركات خورشيد در آيات قرآني:در قرآن براي خورشيد عبارت ضياء و سراج، يعني روشنايي و براي ماه عبارت منير يعني نور بكار برده شده است يعني از خود نور ندارد. (سوره هاي فرقان آيه61، نوح آيات 15و16، نبأ آيات 12 و13).پژوهشگراني مانند بوريس بوكاي در كتاب مقايسه ميان تورات، انجيل، قرآن و علم، آيات 40 سوره يس و 33 سوره انبياء را دليل حركت انتقالي (مداري) خورشيد مي دانند كه در آنها كلمه فلك به معناي مدار ترجمه شده است.

كه در ذيل ترجمه آيه 40 سوره يس ذكر مي شود: « نه در گردش منظم عالم، خورشيد را شايد كه به ماه برسد و نه شب به روز سبقت گيرد و هر يك بر مدار معيني شناورند».

آيه 42 سوره انبياء، آيه 2 سوره رعد و آيه 33 سوره ابراهيم نيز مربوط به خورشيد و حركات آن مي باشد. افرادي مانند علامه طباطبائي، سيد هبة الدين شهرستاني، طنطاوي در تفسيرالجواهر حركت خورشيد را به سمت مقصدي معين تأييد مي كنند.

 

ب) كرويت زمين(شكل زمين)

امروزه با گردش ماهواره ها به دور زمين، شكل كروي زمين چنان واقعيت آشكاري است كه مشكل بتوان زماني را تجسم كرد كه شكل و ابعاد زمين به كلي براي بشر ناشناخته بود. حدود 200 سال قبل از ميلاد مسيح دانشمندي به نام « اراتوستن» جغرافي دان و ستاره شناس يوناني (Eratostenes) با استفاده از هندسه ابعاد زمين را محاسبه و شكل كروي آنرا حدس زد.

گر چه شكل زمين بطور كلي كروي است، ولي حركت زمين به دور خود بر روي شكل آن مؤثر مي باشد كه علت آن تأثير نيروي گريز از مركز روي اجسام در حال چرخش است . به همين جهت زمين از شكل كروي خارج شده و بصورت يك « بيضوي پخ» درآمده است كه خيلي نزديك به كره است يعني قطر استوايي آن 12756 كيلومتر و قطر قطبي آن 12714 كيلومتر است.

 

موضوع كرويي زمين در آيات قرآني : در آيات  سوره هاي مباركه اعراف 151، زخرف 38، رحمن17، معارج 40 به مسئله كروي بودن زمين اشاره شده است و نيز آيه 19 سوره حجر« والأرضَ مَدَدناها» و زمين راگسترانديم. را بعضي از مفسرين دليل كرويي زمين دانسته اند مانند محمد متولي شعراوي در كتابهاي معجزة القرآن و كتاب المختار من تفسير القرآن الكريم و همينطور آيه 30 سوره نازعات « والأرض بعد ذلك دحاها» و پس از آن زمين را با غلتاندن گسترد را بعضي مفسرين دليل كرويت بودن زمين و نيز خلقت زمين  سپس از آسمانها دانسته اند مانند محمد احمد غمراوي.به عنوان نمونه آيه 17 سوره رحمن جمله « ربُّ الْمَشرِقَينِ و رَبُّ الْمَغْرَبينْ» كه نشانه تعدد مشرق و مغرب است فقط با شكل كروي زمين مناسبت دارد همانطور كه مرحوم آيت ا... خويي در كتاب « بيان» اشاره كرده اند.

 

ج) حركات زمين

مسئله حركات زمين از جمله مسائلي است كه ذهن بشر را در گذشته به خود مشغول كرده بود. پرداختن به جنبه تاريخي بررسي حركات زمين باعث اطالة مطلب خواهد شد فقط بايد اشاره كرد دانشمنداني چون ارسطو، بطليميوس، گاليله، كپلر و... روي اين مسئله كار كرده اند و دانسته هاي فعلي ما حاصل تلاش علمي آنهاست. از لحاظ علمي زمين در فضا داراي 5 حركت است:

1)حركت وضعي در مدت 24 ساعت

2) حركت نوساني يا رقص محوري در مدت 26000 سال يكبار

3) حركت انتقالي به دور خورشيد

4) حركت با ساير سيارات منظومه شمسي در جهت ستاره  وُگا با سرعت 5/19 كيلومتر در ثانيه

5) حركت با كهكشان ما و ميلياردها ستاره هاي آن با سرعت 270 كيلومتر در ثانيه.

 

تأثير حركات زمين : با توجه به وضعيت خاص محور زمين (تمايل برابر5/23)، حركات زمين تأثيرهاي متعددي را در سطح كره زمين بر جاي مي گذارند كه بطور خلاصه بعضي از آنها عبارت است از:

1) انحراف اجسام و پديده هاي متحرك

2) ايجاد و تغيير طول روز و شب در نقاط مختلف سياره

3) ايجاد فصول مختلف در نقاط مختلف كره زمين

4) ايجاد اهله قمر، جزر و مد بعلت تغيير موقعيت ماه، زمين و خورشيد نسبت به هم و اثرات ديگر.

 

 

منابع :

سایت زمین شناسی ایران

www.sid.ir

 

www.wikipedia.com

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 07 فروردین 1393 ساعت: 18:33 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,
نظرات(1)

زندگی نامه نظامی گنجوی

بازديد: 2485
زندگی نامه نظامی گنجوی

نظامی گنجوی

 

 

حکیم نظامی گنجوی

 

نام تو کابتدای هـر نام اسـت *** اول آغاز و آخر انجام است

ره نـمـایی و رهـنـمایـت نـه *** هـمه جایی و هیچ جـایت نه

هـر کـسی نقـشبند پرده تـسـت *** همه هیچند، کرده کرده تست

ای به تو زنده هر کجا جانیست *** وز تنور تو هر کرا نانیست

بـر در خـویـش سـرفـرازم کـن *** وز در خـلق بـی نیـازم کن


الیاس بن یوسف نظامی گنجه‌ای (حدود ۵۳۷ تا ۶۰۸ ه‍.ق) شاعر داستان‌سرا و رمزگوی سده ششم ایران، بزرگترین داستان سرای منظومه های حماسی عاشقانه به زبان پارسی است که سبک داستان محاوره ای را وارد ادبیات داستانی منظوم پارسی کرد.

کودکی

نام پدرش يوسف نام جدش " ذکي " و نام جد اعلايش " مويد " بوده و سه همسر و يک فرزند به نام محمد داشته است. زادبوم نظامي را شهر گنجه (واقع در آذربایجان کنونی) و اجدادش را اهل تفرش گفته اند. نام مادرش رئیسه و کرد تبار بود. وی در سنین کم یتیم شد و دایی اش خواجه عمر بزرگش نمود.

 

ازدواج

نظامی سه بار ازدواج کرد. همسر نخستش آفاق، کنیزکی بود که فخرالدین بهرامشاه حاکم دربند به عنوان هدیه ای برایش فرستاده بود. آفاق اولین و محبوبترین زنان نظامی بود. تنها پسر نظامی، محمد از آفاق بود. وقتی نظامی سرودن خسرو و شیرین را به پایان رساند آفاق از دنیا رفت. در ان زمان محمد هفت سال بیشتر نداشت.

عجیب است که دو همسر دیگر نظامی نیز در سنین جوانی فوت کردند و مرگ هر کدام پس از اتمام یکی از آثار او اتفاق می افتاد.

 

 

 

 

تحصیلات

نظامي مانند اغلب اساتيد باستان از تمام علوم عقلي و نقلي بهره مند و در علوم ادبي و عربي کامل عيار و در وادي عرفان و سير و سلوک راهنماي بزرگ و در عقايد و اخلاق ستوده پايبند و استوار و سرمشق فرزندان بشر بوده و در فنون حکمت از طبيعي و الهي و رياضي دست داشته و گويند که اگر وارد مرحله شاعري نبود و به تدريس و تاليف علوم حکميه مي پرداخت در رديف بزرگان حکمت و فلسفه به شمار مي آمد


دوران زندگی نظامی با دوره حکومت اتابکان آذربایجان و موصل و شروانشاهان هم زمان بوده است.تعلق خاطر نظامی به تصوف زندگانی وی را بیشتر با زهد و عزلت همراه کرده و این امر او را از وابستگی به دربارهای سلاطین دور کرده است.

 

اخلاق

در پاکي اخلاق و تقوي، نظير حکيم نظامي را در ميان تمام شعراي عالم نمي توان پيدا کرد. در تمام ديوان وي يک لفظ رکيک و يک سخن زشت پيدا نمي شود و يک بيت هجو از اول تا آخر زندگي بر زبانش جاري نشده است. از استاد بزرگ گنجه شش گنجينه در پنج بحر مثنوي جهان را يادگار است که مورد تقليد شاعران زيادي قرار گرفته است، ولي هيچکدام از آنان نتوانسته اند آنطور که بايد و شايد از عهده تقليد برآيند. اين شش دفتر عبارتند از:

مخزن الاسرار، خسرو و شيرين، ليلي و مجنون، هفت پيکر، شرفنامه و اقبالنامه که همگي نشان دهنده هنر سخنوري و بلاغت گوينده توانا آن منظومه هاست.

سبک نظامی

نظامی از شاعرانی است که باید او را در شمار ارکان شعر فارسی و از استادان مسلم ابن زبان دانست. وی از آن سخنگویانی است که مانند فردوسی و سعدی توانست به ایجاد و تکمیل سبک و روشی خاص دست یابد. اگر چه داستانسرایی در زبان فارسی به وسیله نظامی شروع نشده لیکن تنها شاعری که تا پایان قرن ششم توانسته است شعر تمثیلی را به حد اعلای تکامل برساند نظامی است.

وی در انتخاب الفاظ و کلمات مناسب و ایجاد ترکیبات خاص تازه و ابداع معانی و مضامین نو و دلپسند و تصویر جزئیات بانیروی تخیل و دقت در وصف مناظر و توصیف طبیعت و اشخاص و به کار بردن تشبیهات و استعارات مطبوع و نو، در شمار کسانی است که بعد از خود نظیری نیافته است.

با وجود آنکه آثار نظامی از نظر اطناب در سخن و بازی با لفاظ و آوردن اصطلاحات علمی و فلسفی و ترکیبات عربی فراوان و پیچیدگی معانی بعضی از ابیات ،قابل خرده گیری است، ولی «محاسن کلام او به قدری است که باید او را یکی از بزرگترین شعرای ایران نامید و مخصوصاً در فن خود بی همتا و بی نظیر معرفی کرد.

نظامی در بزم سرایی، بزرگترین شاعر ادبیات پارسی است.

به جرأت می توان گفت که او در سرایش لحظه های شادکامی بی همتاست، زبانش شیرین است و واژگانش نرم و لطیف، و گفتارش دلنشین. آن گونه که در بازگویی لحظه های رزم، نتوانسته از فشار بزم رهایی یابد به اشعار رزم نیز ناخودآگاه رنگ غنایی داده است.

 

برجستگیها و ویژگیهای شعر نظامی

۱- تشبیهات و توضیحات او، زیبا و هنرمندانه و بسیار خیال انگیزند.

۲- در تصویر جزئیات طبیعت و حالات، بسیار تواناست.

۳- انتخاب الفاظ و کلمات مناسب که نتیجه آشکار آن، موسیقی شعر اوست.

۴- ایجاد ترکیبات خاص و ابداع و اختراع معانی و مضامین نو و دلپسند.

۵-تازگی معانی و ابداع ترکیبات تازه که در شعر نظامی به وفور یافت می شود، کلام وی را گاهی دچار ابهام می کند، علاوه بر اینها کثرت «لغات عربی» و «اصطلاحات علوم» و «اصول و مبانی فلسفه و معارف اسلامی» سخن این شاعر را دشوار و پیچیده کرده است.

 

 

درگذشت

همه عمر را به جز سفر کوتاهی که به دعوت قزل ارسلان (۵۸۱-۵۸۷) به یکی از نواحی نزدیک گنجه کرد، در وطن خود باقی ماند تا در سال ۶۰۲ در همین شهر در سن شصت و سه سالگی درگذشت و به خاک سپرده شد. بعضی درگذشت او را بين سالهاي ۵۹۹ تا ۶۰۲ و عمرش را شصت و سه سال و شش ماه نوشته اند.

آثار

خمسه یا پنج گنج نظامی شامل:

·         لیلی و مجنون

·         هفت پیکر

·         خسرو و شیرین

·         مخزن‌الاسرار

·         اسکندرنامه مشتمل بر اقبالنامه و شرفنامه

قدیمی ترین مثنوی نظامی مخزن الاسرار است و بهترین آنها خسرو و شیرین است

هفت پیکر

 

هفت پیکر یا بهرامنامه چهارمین منظومه نظامی از نظر ترتیب زمانی و یکی از دو شاهکار او (با خسرو و شیرین) از لحاظ کیفیت است. این دفتر رااز جهت ساختار کلی و روال داستانی می توان بر دو بخش متمایز تقسیم کرد:

یکی بخش اول و آخر کتاب درباره رویدادهای مربوط به بهرام پنجم ساسانی از بدو ولادت تا مرگ رازگونه او، که بر پایه روایتی تاریخ گونه است؛ و دیگری بخش میانی که مرکب از هفت حکایت یا اپیزود از زبان هفت همسر او و از زمره حکایات عبرت انگیزی است که دختران پادشاهان هفت اقلیم (مطبق تقسیم قدما) برای بهرام نقل می کنند.

این منظومه آمیزه ای از جنبه حماسی و غنایی است، بدین معنی که بخش هفت گنبد تماما دارای روح غنایی و تخیل رمانتیک است ولی بخش تاریخی گونه، اگر چه سعی شاعر بر ترسیم چهره ای حماسی برای بهرام بوده، آمیزه ای از جنبه حماسی و عناصر غنایی است.

در هفت پیکر زمین و آسمان و جلوه های جمال این دو با هم پیوند می یابد:

از یک سو هفت گنبد است ساخته بر زمین و هفت روز و هفت رنگ و هفت اقلیم و هفت عروس که جملگی زمینی است، و از سوی دیگر نظیره قرار دادن اینها با «هفت» های آسمانی (چون هفت سیاره و هفت فلک)، و واسطه این دو با همدیگر گنبدی است که چرخ زنان آهنگ عروج به گنبد دوار دارد.

هفت پیکر ستایش داد و رفق، و نکوهش ستم و بیراهی است. 

این منظومه روح خوشدلی و نشاط است. اگر لیلی و مجنون سراسر حرف و حدیث اندوه است، اگر در مخزن الاسرار و اقبالنامه حکمت و اندرز مفرط جایی برای شادی و تفریح باقی نمی گذارد، اگر حتی ذر خسرو و شیرین با وجود سرشاری از مایه عشق و شور و لعب و نشاط، جای جای به حدیث درد جانکاه تنهایی و هجران و سرانجامف مرگ دلگداز دو دلداده می رسیم، هفت پیکر پیام شادی و سبکروحی و گریز از بیش و کم و چند و چون حیات و پناه گرفتن در کاخهایی است که بنیادشان بر شادی و منظرشان تماشای جمال هستی در مکانی محدود و سنجش رنگ و هیئت هر گنبد با هر یک از سیارات است.

 

شخصیت ها

بهرام گور

منذر

نعمان (پدر منذر)

نعمان (پسر منذر)

راست روشن (وزیر بهرام)

سمنار

سرهنگ

خاقان چین

آزریون (دختر شاه مغرب)

ناز پری (دختر خوارزمشاه)

نسرین نوش (دختر شاه سقلاب)

هما (دختر قیصر)

یغماناز (دختر خاقان)

فورک (دختر رای هند)

درسَتی (دختر کسری)

[ویرایش]

هفت داستان

داستان گنبد سیاه (داستان شهری که مردمانش همه سیاه پوش بودند)

داستان گنبد زرد (داستان شاهی که به زنان اعتماد نداشت و کنیزک زرد رو)

داستان گنبد سبز (داستان بشر پرهیزگار و ملیخای بدطینت)

داستان گنبد سرخ (داستان بانوی حصاری)

داستان گنبد پیروزه ای (داستان ماهان و دیوان)

داستان گنبد صندلی (داستان خیر و شر)

داستان گنبد سپید (داستان دختر و پسری که قصد وصل داشتند اما میسر نمیشد)

[ویرایش]

هفت پیکر (سیاره)، روزهای هفته، رنگها

کيوان (روز شنبه) رنگ سیاه
خورشید (روز یکشنبه) رنگ زرد
ماه (روز دوشنبه) رنگ سبز
بهرام (مریخ) (روز سه شنبه) رنگ سرخ
تیر (روز چهارشنبه) رنگ پیروزه ای
مشتری (روز پنجشنبه) رنگ صندلی
ناهید (روز جمعه) رنگ سپید

 

 

مخزن‌الاسرار

مَخزَن‌الاسرار نخستین مثنویِ نظامی گنجوی شاعر ایرانی است.

از آنجا که در خود کتاب اشارهٔ مستقیم و یا غیرمستقیمی به تاریخ سرایش و یا تاریخ تقدیم اثر به والی آذربایجان (و نه اران) نشده‌است، و همچنین در آثار معتبر دیگر نیز تاریخ دقیق خلق این اثر ذکر نشده، نمی‌توان بیقین تاریخ آن را تعیین کرد. ولی با توجه به اینکه نظامی تاریخ‌های بسیار دقیق دیگری از آثار، سن فرزند و ماده تاریخ‌های دیگر در آثار دیگرش می‌دهد، و همچنین با بررسی تاریخ آذربایجان و اران، و مطالعات تطبیقی میتوان بیقین گفت که خلق این اثر بین سالهای ۵۶۱ و ۵۶۹ قمری می‌باشد (و به احتمال زیاد نزدیک به ۵۶۹ معادل ۱۱۷۳ میلادی است).

نظامی این کتاب را به «ملک فخرالدین بهرامشاه بن داوود» والی آذربایجان تقدیم کرد.

این کتاب دربرگیرنده خواندن مردم به خودشناسی، خداشناسی و گزینش ویژگی‌های پسندیده اخلاقی است و در بحر سریع مسدس (مفتعلن مفتعلن مفتعل) سروده شده.

توجه

 

همچنین می توانید جواب پاسخ های کتاب های پایه های مختلف را از لینک های زیر ببینید.

بر روی هرپایه و کلاس کلیک کنید :

 

 

 
 
 
 
 
 

 

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 07 فروردین 1393 ساعت: 18:32 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,,,
نظرات(0)

ليست صفحات

تعداد صفحات : 1652

شبکه اجتماعی ما

   
     

موضوعات

پيوندهاي روزانه

تبلیغات در سایت

پیج اینستاگرام ما را دنبال کنید :

فرم های  ارزشیابی معلمان ۱۴۰۲

با اطمینان خرید کنید

پشتیبان سایت همیشه در خدمت شماست.

 سامانه خرید و امن این سایت از همه  لحاظ مطمئن می باشد . یکی از مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه   09159886819  در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما  فرستاده می شود .

درباره ما

آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس