تحقیق و پروژه رایگان - 1579

راهنمای سایت

سایت اقدام پژوهی -  گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان

1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819  -  صارمی

2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2  و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی  (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .

3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل http://up.asemankafinet.ir/view/2488784/email.png  را بنویسید.

http://up.asemankafinet.ir/view/2518890/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%D8%A2%D9%86%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%86.jpghttp://up.asemankafinet.ir/view/2518891/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA%20%D8%A8%D9%87%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA.jpg

لیست گزارش تخصصی   لیست اقدام پژوهی     لیست کلیه طرح درس ها

پشتیبانی سایت

در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا  پیام بدهید
آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet

تحقیق درباره انواع فولاد

بازديد: 4173

فولادها

1- فولاد مهم‌ترین ماده ساختمانی و مهندسی عصر ما می‌باشد که تقریبا در هشتاد درصد محصولات فلزی به کار می‌رود. فولاد، به دلیلی داشتن استحکام، شکل‌پذیری آسان، هزینه کم و دیگر خواص مفید در سال‌های اخیر مورد توجه خاص قرار گرفته است.

کاربرد فولاد متفاوت است. برخی از آنها نسبتا نرم و شکل‌پذیرر هستند و به راحتی می‌توان آنها را به اشکال مختلفی درآورد، مثل فولادهایی که در سپر و بدنه خودروها به کار می‌رود. برخی دیگر قابلیت سخت شدن را دارند. به طوری که می‌توان آنها را در ساخت ابزارهایی چون تیعه‌های برش و تراش به کار برد. می‌توان گروه دیگری از فولادها را ساخت علاوه بر استحکام، چقرمگی خوبی هم داشته باشد. کاربرد آنها در ساخت اکسل های خودروها و محور پروانه کشتی های اقیانوس پیما می‌باشد.

مثال ساده کاربرد فولادهای سخت استفاده آن در ساختن تیغ‌های ریش تراش است. با توجه به این مثال ها، به نظر می‌رسد که کلمه فولاد یک اصطلاح کلی است که زیر مجموعه‌های زیادی دارد که در واقع اگر بر اساس ترکیبات متفاوت محصولات و به صورت تجاری فولاد را مورد بررسی  قرار دهیم، درمی‌یابیم که هزاران نوع فولاد وجود دارد. توانایی ما، در تولید فولادهای متفاوت با مصارف متنوع اعم از فولادهای نرم و فولادهای سخت بستگی به عملیات حرارتی مناسب دارد که در حین شکل‌گیری و یا پس از آن بر روی فولاد و دیگر آلیاژهای  آهنی بپردازیم بهتر است به طور خلاصه با فولاد و ساختارهای داخلی آن آشنا شویم.

2- فولاد چیست؟

همه فولادها ترکیب‌های ساده یا پیچیده‌ای از آلیاژهای آهن و کربن هستند. همه فولادهای کربنی ساده، دارای درصدهای خاصی از منگنز و سیکلون به علاوه مقادیر بسیار کمی از فسفر و سولفور می باشند. برای مثال ترکیب اسمی فولاد 1054 استاندارد AISI یا SAE ممکن است شامل : 45٪ کربن، 75٪ فسفر، 50٪ سولفور، و 22٪ گوگرد باشد. فولادهای آلیاژی دسته دیگری از فولادها هستند که در ترکیب شیمیایی خودشان عناصر دیگری هم دارند. بیشترین عناصری که در ترکیب فولادهای آلیاژی به کار رفته‌اند، عبارتند از: نیکل، کرم، مولیبدن، وانادیوم، تنگستن.

وقتی که درصد منگز از یک درصد باشد این عنصر هم جزء عناصر آلیاژی به حساب می‌آید. برای رسیدن به خواص مطلوب فولاد در کاربردهای مهندسی، یک یا چند عنصر از عناصر فوق را به فولاد اضافه می‌کنند. عنصر کربن اصلی‌ترین عنصر در تمام فولادها است به طوری که میزان کربن موجود در فولادهای کربنی ساده تاثیر زیادی بر خواص فولاد و انتخاب عملیات حرارتی مناسب فولاد دارد. این عملیات به منظور به دست آوردن خواص مطلوب بر روی فولاد انجام می‌شود.

به دلیل اهمیت میزان کربن در فولادها، یکی از تقسیم‌‌بندی‌های فولادهای کربنی ساده بر اساس مقدار کربن آنها می‌باشد. وقتی که فقط مقدار کمی کربن در فولاد موجود باشد، آن فولاد را کم کربن یا فولاد نرم‌ می‌نامند. اگر مقدار کربن کمتر از 30٪ درصد وزنی فولاد باشد، آن را فولاد کم کربن گویند. اگر میزان کربن فولاد تقریبا 30٪ درصد الی 60٪ درصد وزنی باشد در گروه فولادهای متوسط کربن قرار می‌گیرد و فولادهایی که بیشتر از 60٪ درصد وزنی کربن داشته باشند، فولاد پر کربن نامیده می‌شوند. اگر مقدار کربن فولاد بیشتر از 77٪ درصد وزنی باشد فولادهای ابزار می‌نامند. میزان کربن فولاد به ندرت بین 3/1 الی 2 درصد قرار می‌گیرد.

بیشترین حد کربن در فولاد، تقریبا 2 درصد می‌باشد و زمانی که مقدار کربن آن بیش از این باشد، آن را آلیاژ چدن می‌نامند. مقدار کربن در چدن‌ها معمولا بین 3/2 الی 4 درصد می‌باشد. چدن‌ها گروه مهمی از آلیاژهای ریخته‌گری هستند.

 

3- خلاصه مطالب فوق به صورت زیر است:

فولاد، آلیاژی از آهن و کربن است که مقدار آن معمولا 5٪ الی 1 درصد می‌باشد. ممکن است گاهی مقدار کربن آن از 1 تا 2 درصد باشد. تعادل ترکیبات شیمیایی آلیاژهای آهن – کربن که به عنوان فولادهای کربنی ساده شناخته شده است، علاوه بر آهن شامل درصدهای خیلی کمی از منگنز و سیلیکون و حدود 4٪ درصد فسفر و سولفور می باشد. 1/0 درصد یا مقدار نامشخصی از عناصری مثل نیکل، کروم، مولیبدن در فولادهای کربنی ساده شامل مقادیر کمی از عناصر بالا باشد، وجود این عناصر بر عملیات حرارتی فولاد تاثیر خواهد گذاشت و اگر مقدار آنها از مقدار تعیین شده بیشتر باشد، آن را فولاد آلیاژی نرم گویند.

 

4- فولادهای آلیاژی و کربنی

سیستم کدگذاری

مطالعات و تحقیقات وسیعی در زمینه تهیه فهرستی از ترکیبات فولاد انجام شده است. این مطالعات به منظور رفع نیازهای مهندسی و متالورژیکی تولید کنندگان محصولات فولادی انجام شده است. ترکب فولادهای آلیاژی و کربنی استاندارد در جدول‌های 2 تا 10 نشان داده شده است.

5- سیستم AISI – SAE

ترکیبات فولاد در «موسسه آهن و فولاد آمریکا» AISI و انجمن مهندسین اتومبیل SAE تهیه شده است.  آنها برای کدگذاری فولادهای آلیاژی و کربنی و همچنین تعیین محدوده ترکیبات شیمیایی از عددهای چهار رقمی استفاده کردند. فقط دو نوع از فولادهای آلیاژی پنج رقمی می باشند.

بعضی از فولادها با پیشوند E در جدول نشان داده شده و بیانگر این است که فولاد طی مراحل ویژه‌ای در کوره الکتریکی ساخته می شود. در کدگذاری فولادهای الیاژی و کربنی پسوند H نشان دهنده این است که فولاد با قابلیت سختی‌پذیری معینی ساخته می‌شود. حرف B در بین رقم‌های دوم و سوم فولادهای آلیاژی یا کربنی، مقدار بور فولاد از (0005/0 تا 003/0) را نشان می دهد و همین طور حرف L در بین رقم‌های دوم و سوم مقدار سرب فولاد را از (15٪ تا 35٪) نشان می‌دهد که این مقدار سرب قابلیت ماشین کاری فولاد را افزایش می‌دهد.

فهرست مختصری از فولادهای آلیاژی و کربنی AISI یا SAEدر جدول 1 نشان داده شده است. دو رقم اول هر سری، مقدار تقریبی عناصر موجود در فولاد به غیر از کربن را نشان می‌دهد. در کد گذاری چهار رقمی، دو رقم آخر و در کدگذاری پنج رقمی سه رقم آخر مقدار تقریبی کربن را در محدوده مجاز نشان می‌دهد. به عنوان مثال در فولاد 1035 محدوده کربن را از 98٪ تا 10/1 نشان می‌دهد. در جدول 1 دو رقم آخر با حروف XX مشخص شده است. در فصل‌های بعدی محدوده کربن و تغیرات میزان منگنز، گوگرد و عناصر دیگر این فولادها مورد بررسی قرار می‌گیرد . جزئیاتی از ترکیبات شیمیایی سری فولادها در جدول‌های بعدی نشان داده شده است.


جدول 1 درصد عناصر فولادهای آلیاژی و کربنی استاندارد

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


 

6- سیستم شماره کدگذاری واحد

کدگذاری فولادهای استاندارد آلیاژی و کربنی بر اساس AISI یا SAE طراحی شد. اما در حال حاضر، انجمن آمریکائی آزمایش و مواد (ASTM E527) و انجمن مهندسین اتومبیل (SAE J 1086) کدگذاری این فولادها را به روش سیستم شماره گذاری واحد انجام می‌دهند. شماره فولادهای سیستم UNS و سیستم AISI – SAE در جدول‌های 2 تا 10 نشان داده شده است. شماره فولاد UNS را یک پیشوند حرفی و یک عدد پنج رقمی تشکیل می‌دهد. که حرف G نشان دهنده انواع استاندارد فولادهای آلیاژی یا  کربنی است. در حالی که پیشوند H انواع استاندارد فولادهایی را که قابلیت سختی‌پذیری معینی دارند، نشان می‌دهد. چهار رقم اول از کد گذاری UNS مشابه کد گذاری سیستم AISI – SAE می باشد، در حالی که رقم آخر (غیر از صفر) ترکیبات اضافی از قبیل سرب و بور را نشان می‌دهد. بعضی اوقات، عدد 6 برای کدگذاری فولادهایی به کار می‌رود که طی مراحل ویژه‌ای در کوره الکتریکی ساخته می شود.

اصطلاح فولاد کربنی بدین معنا نیست که دیگر عناصر آلیاژی در این فولاد وجود ندارد. بلکه مقدار عناصر آلیاژی در فولادهای کربنی از محدودیتی خاصی برخوردار است. فولاد کربنی فولادی است که برای رسیدن به الیاژ مطلوب، مقداری عناصر آلیاژی از جمله آلومنیوم (به غیر از اکسیژن زدایی یا کنترل اندازه دانه)، کروم، کبالت، کلومبیوم، (نیوبیوم)، مولیبدن، نیکل، تیتانیم، تنگستن، وانادیوم، زیرکونیوم و دیگر عناصر به آن اضافه شود.

این محدودیتها عبارتند از: (الف) حداقل مقدار مس بیشتر از 40٪ نباشد یا ب) حداقل مقدار منگنز از 65/1، سیلکون از 60٪، مس 60٪ کمتر نباشد. برای افزایش قابلیت سختی پذیری به فولادهای کربنی بور اضافه می‌شود. (به جدول 2 مراجعه شود). در فولادهای کربنی مقدار کمی عناصر آلیاژی از قبیل نیکل، کروم و مولیبدن وجود دارد. وجود این عناصر غیر قابل انکار است زیرا که از مواد خام گرفته می‌شوند و در ذوب فولاد از آنها استفاده می شود. مقدار کم این عناصر برای تولیدکنندگان تاثیر بسزایی ندارد. به دلیل خواص متفاوت در ترکیبات فولادهای کربنی این فولادها به طور جداگانه در پنج جدول نشان داده شده‌اند.

جدول 2

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

7- انواع فولادهای سولفور نشده استاندارد

ترکیبات 41 نوع فولاد سولفور نشده استاندارد با حداکثر 0/1 منگنز در جدول 3 نشان داده شده است. به منظور افزایش قابلیت ماشین‌کاری، بسیاری از این فولاد از 15٪ تا 35٪  سرب اضافی دارند. حرف L بین رقم‌های دوم و سوم نشان دهنده این است که فولاد سرب دارد.

به عنوان مثال فولاد سر بدار 1054 را به این صورت 10L54نشان می‌دهند. این فولاد بور داد  (مثل 10 B35) ترکیبات 11 نوع دیگر از فولادهای کربنی استاندارد در جدول 4 نشان داده شده است.

جدول 4

 

 

 

 

 

فولادهای کربنی سولفور شده استاندارد

ترکیبات فولادهای کربنی سولفور شده در جدول 5 نشان داده شده است. به منظور افزایش قابلیت ماشین‌کاری، میزان گوگرد این فولاد تا 33٪ افزایش یافته است. و برای این که قابلیت ماشینکاری این فولادها بیشتر شود به آنها سرب اضافه می‌شود.

 

جدول 5

 

 

 

 

 

9- فولادهای کربنی سولفور و  فسفر شده استاندارد

در «جدول 6» چهار نوع فولاد کربنی نشان داده شده است که میزان فسفر و گوگرد آنها بیشتر از حد معمول  است. فقط فولاد 12L14 سولفوره وفسفره شده و سرب‌دار می‌باشد. تمام شرایط این فولادها (سولفور، فسفره، و سرب‌دار) قابلیت ماشین کاری آنها را افزایش می‌دهد. فولادهای این گروه با اضافه کردن 15 تا 35٪ سرب تولید می‌کند.  


جدول 6

 

 

 

10- فولادهای آلیاژی

فولادهای آلیاژی فولادی است که میزان عناصر آلیاژی از حدود زیر بیشتر باشد، شامل الف) 65/1 منگنز، ب) 60/0 سیلیسیم، ج) 60/0مس. برای رسیدن به آلیاژی خاص مقدار معینی از عناصر زیر را داشته باشد.

الف) آلومنیوم، ب) کرم، ج) کبالت، د) کولومبیم(نبوبیم)، ه) مولیبدن، و) نیکل) تیتانیم، ح) تنگستن، ط) وانادیوم، ی) زیرکونیوم. در واقع مقدار آلیاژ در فولادهای استاندارد سیستم AISI – SAE و فولادهای آلیاژی از 0/4 فراتر نمی‌رود. در ضمن این مقدار از مقدار موجود در فولادهای کربن بیشتر است.

 

11- ترکیبات فولادهای آلیاژی استاندارد

در جدول 7 ترکیبات 58 نوع فولاد آلیاژی وجود دارد. به دلیل تشابه زیاد در بین این فولادها می‌توان تعداد آنها را کاهش داد. در هر صورت، برای ساختن محصولات مختلف با خواص که متفاوت لازم است که این قابلیت ساخت و جنبه اقتصادی آنها نیز باید در نظر گرفته شود.

مقادیر ترکیبات فولادهای جدول 7 یکسان نیست. هر کدام از این فولادهای مقادیر مشخصی دارند که بیشتر آنها در مراکز خدمات فولاد وجود دارند. 58 نوع فولاد در جدول 7 مشخص شده‌اند که به منظور افزایش در قابلیت ماشین‌کاری این فولاد، ترکیبات سربی به آن اضافه می‌شود.


 جدول7

 

 

 

 

 

 

 


 

12- ترکیبات فولادهای بوردار استاندارد

فولادهای آلیاژی که از 0005/0 تا 003/0 بور دارند در جدول 8 نشان داده شده ‌اند. به دلیل وجود بور در این فولادها، قابلیت سختی پذیری آنها افزایش می‌یابد.

 

13- سختی پذیری

همان طوری که قبلا اشاره کردیم با اضافه شدن بور، قابلیت سختی‌پذیری فولاد افزایش می‌یابد. قابلیت سختی‌پذیری فولاد بدین معنا نیست که باید فولاد بر اساس معیار سختی راکول یا برینل سخت شود. به عنوان مثال فولادی که تا HRS40 قابلیت سختی‌پذیری بالایی دارد. ممکن است فولاد با سختی‌پذیری بیشتری داشته باشد. قابیلت سختی‌پذیری فولاد عبارت است از ظرفیت سختی فولاد بیشتر از حداکثر سختی مورد نظر بستگی دارد.

 

14- نقش کربن

برای رسیدن به حداکثر سختی میزان، کربن موجود در فولاد خیلی مهم است که تاثیر آن در شکل 1 نشان داده شده است. برای دستیابی به این سختی، حدود 60/0 درصد کربن لازم است، اگر چه اطلاعات شکل 1 به صورت تئوری می‌باشد اما بدین صورت است که قسمت‌های نازک صیقلی از دمای آستنیته تا دمای اطاق سرد شده‌اند سپس ساختار 100 درصد مارتنزیتی شکل گرفته است. بنابراین شرایط موجود در شکل 1 در عمل به ندرت به وجود می‌آید. «شکل 2 »سختی بر حسب میزان کربن را بهتر نشان می‌دهد.

برای دسترسی به حداکثر سختی مهمترین عامل جرم فلز که تند سرمایی شده است. وقتی که قسمت‌های نازک سریع حرارت داده می‌شوند، سرعت سرد شدن بحرانی فولاد افزایش می‌یابد. سرعت سرد شدن بحرانی سرعتی است که  از تشکیل محصولات غیر مارتنزیتی جلوگیری شود.

نمونه‌ای از تاثیر اندازه قطعه بر سختی سطحی فولاد در شکل 3 نشان داده شده است/. برای رسیدن به سختی کامل حدود HRS63 قطر قطعات کوچک in5/0(mm13) می باشد. در حالی که قطر قطعه کاهش می‌یابد. چرا که سرعت سرد شدن بحرانی این فولاد افزایش نداشته باشد. بنابراین قابلیت سختی‌پذیری فولاد شکل 3 کم می‌باشد. فولادهای ساده کربنی قابلیت سختی‌پذیری پایین و زمان‌های سرد شدن کوتاه است. قابلیت سختی‌پذیری تمام فولادها به طور مستقیم به سرعت‌های سرد شدن بحرانی بستگی دارند. با افزایش زمان سرد شدن بحرانی، قابلیت سختی‌پذیری فولاد هم زیاد می‌شود. که در این مورد میزان کربن را در نظر نمی‌گیرند.


جدول 9

 


 

15- نقش عناصر آلیاژی

دلیل عمده استفاده از عناصر آلیاژی در فولادهای آلیاژی استاندارد شده این است که قابلیت سختی‌پذیری این فولادها را افزایش می‌دهد. این عناصر عبارتند از: الف) منگنز، ب) سیلیکون، ج) کروم، د) نیکل، ه) مولیبدن، و) وانادیوم. و چون عنصر بورکم استفاده می‌شود آن را به عنوان یک آلیاژ معرفی نمی‌کنند.

فولادهای آلیاژی یا کربنی که عنصر بور دارند، به فولادهای بورونه شده معروف هستند. به طور کلی عناصر کبالت، تنگستن، زیرکونیوم و تیتانیوم را در فولادهای ابزاری ویژه به کار می‌برند.

تاثیر عناصر منگنز، سیلیکون، کروم، نیکل، مولیبدن، وانادیوم بر روی قابلیت سختی‌پذیری فولادهای یکسان نیست. (تاثیر عناصر آلیاژی وقتی که جداگانه یا با همدیگر در فولاد به کار می‌روند متفاوت است.) در این زمینه تحقیقات وسیعی انجام شده است که هر چه تعداد این عناصر بیشتر باشد، قابلیت سختی پذیری فولاد افزایش می‌یابد. که نتیجه این تحقیقات در جدول 7 مشخص شده است. این روش نه تنها  باعث نگهداری آلیاژهای کمیاب می شود بلکه کمترین هزینه قابلیت سختی‌پذیری فولاد افزایش می‌یابد.

بنابراین قابلیت سختی‌پذیری فولادهای جدول های 7 و 8 بیشتر از فولادهای کربنی جدولهای 3 تا 6 می‌باشد. باید به این نکته اشاره شود که قابلیت سختی‌پذیری در بین فولادهای آلیاژی متفاوت است، به همین دلیل تعداد فولادها زیاد است. واضح است که مهمترین عامل در تشخیص انواع  فولادها، قابلیت سختی‌پذیری فولاد، مراحل ویژه‌ای وجود دارد.

جدول 10 شکل 1

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

16- روشهای ارزشیابی سختی‌پذیری فولاد

در زمینه قابلیت سختی‌پذیری فولاد آزمایشاتی انجام شده است که هر کدام از آنها اهمیت بسزایی دارند. بیشتر این آزمایشات یا کاربرد زیادی نداشته‌اند یا این که در موارد خاص از آنها استفاده شده است.

آزمایش تندسرمایی انتهایی

روشی است که به بالاترین درجه تکرار ثابت شده است و به منظور ارزشیابی قابلیت سختی‌پذیری فولادهای کربنی استاندارد و تعدادی از فولادهای کربن به کار می‌رود. این آزمایش نسبتا ساده و در عین حال اطلاعات مفیدی را ارائه می‌دهد.

 

میله‌های قابل کاربرد در آزمایش تندسرمایی انتهایی

معمولا میله‌هایی که در آزمایش تندسرمایی انتهایی به کار می‌برند. In1  (mm4/25) و in4 (mm102) طول دارند. یک حلقه نگه‌دارنده به قطر  (mm5/25) نمونه را از یک طرف نگه می‌دارد. ( به شکل 4 مراجعه کنید.)

 

در این آزمایش جریان آب به وسیله یک شیر کنترل می شود، کار این شیر کنترل حجم و سرعت مقدار آب خروجی است. آب با ته نمونه برخورد کرده و فرو می‌ریزد. بدین ترتیب سرعت سرد شدن نقاط مختلف قطعه از قسمت پایین آن به طرف بالا کمتر میشود. به طوری که قسمت بالای قطعه به وسیله هوای ساکن سرد می شود. بنابراین سختی موازی با طول میله تغییرات زیادی خواهد داشت.


شکل 2 و 3 و 4

 

 

 

 

 

 


باید از این تندسرمایی شد، سطح آزمایش در امتداد طول میله عمق in15٪ (mm 381/0) سنگ زده می‌شود. سپس در امتداد طول فاصله هر in سختی ( بر حسب راکول سیلیکون) اندازه‌گیری می‌شود. برای راحتی چنین گیره و همچنین دقت کار، بهتر است که نمونه را با گیره نگه دارند. چنین گیره یا نگهدارنده‌هایی جز متعلقات دستگاه اندازه‌گیری سختی می‌بااشد. مرحله بعدی کار، خواندن و ثبت سختی‌های اندازه‌گیری شده بر روی کاغذ است ( همان طور که در شکل 5 نشان داده شده است اگر این آزمایش را برای چند فولاد مختلف انجام دهند نتایج را با هم مقایسه کنند در آن صورت می‌‌توان قابلیت سختی پذیری هر فولاد را  تخمین زد. فولادهایی که قابلیت سختی‌پذیری بالاتری دارند در فاصله مشخص از انتهای میله، سختی بیشتری از خود نشان می‌دهند. بنابراین منحنی‌هایی که شیب کمتری دارند، قابلیت سختی‌پذیری بالاتری دارند. چون در آزمایش سختی‌پذیری انتهایی اندازه‌گیری سختی حداکثر تا in2 (mm51) قابل اندازه‌گیری  است. بنابراین در منحنی‌های سختی‌پذیری انتهایی، سختی فقط تا این فاصله اندازه‌گیری می‌شود، از طرفی تاثیر آب در تندسرمایی حداکثر تا این فاصله است. و از این فاصله به بعد عملا قطعه در هوا تند سرمایی می شود. منحنی هایی که به صورت خط راست می باشند، نشان دهنده قابلیت سختی‌پذیری  بسیار بالای فولاد هستند، به طوری که این فولاد در هوا کاملا تند سرمایی می شود. نمونه این فولادها، فولادهای ابزار هستند که در بخش بعدی این کتاب به آنها می پردازیم. 

 

17-تغییرات در قابلیت سختی‌پذیری فولاد

از آنجا که ویژگی قابلیت سختی‌پذیری  نقش اساسی در انتخاب فولاد دارد. به دلیل تنوع این خصومت در فولادهای مختلف تعداد فولادهای آلیاژی و کربنی زیاد است. به طور کلی قابلیت سختی‌پذیری  در فولادهای کربنی استاندارد خیلی کم است. اگر چه تغییرات زیادی به مقدار سختی‌پذیری  در میان انواع فولاد زیاد است. این تغییرات بستگی زیادی به مقدار منگنز فولاد دارد گاهی اوقات میزان عناصر آلیاژی فولاد، مقداری سختی‌پذیری  را تغییر می‌دهد. در شکل 6 منحنی سختی‌پذیری  فولاد کربنی پرمنگز 1541 نشان داده شده است. این منحنی حداکثر قابلیت سختی‌پذیری  فولاد کربنی را نشان می دهد. در مقایسه با منحنی« شکل 6» منحنی‌های سختی‌پذیری  چهار نوع فولاد آلیاژی با 50٪ کربن در شکل 7نشان داده است. اطلاعات داده شده به این نکته اشاره می‌کند که حداکثر سختی فولاد با توجه به میزان کربن به دست‌ می‌آید در حالی که تفاوت در میزان عناصر آلیاژی بر روی قابلیت سختی‌پذیری  فولاد تاثیر می‌گذراند.

 

18- فولادهای H

به دلیل تغییراتی که در ترکیب شیمیایی فولاد انجام می شود، نباید انتظار داشت که دقت منحنی سختی‌پذیری  این فولاد، مانند شکل 6 و 7 باشد. قابلیت سختی‌پذیری  در شرایط مختلف متفاوت است، نمونه این تغییرات برای فولاد 4150H در شکل 8 نشان داده شده است. این فولاد در دمای 0F1600 (c0870) یکنواخت سازی شده سپس قبل از تندسرمایی انتهایی در دمای 0f 1550 (C0845) آستنیت سازی شده است.

شکل 5و 6 و 7  

 

 

 

 

 


منحنی های بالائی و1پایینی، محدوده سختی‌پذیری  این فولاد را نشان می‌دهند. این منحنی‌ها نشان دهنده تغییرات سختی در اثر تغییرات میزان کربن کربن هستند و همچنین تغییرات سختی در اثر تغییرات  عناصر آلیاژی را نیز نشان می‌دهند. اطلاعات لازم درباره سختی‌پذیری  این فولاد در منحنی  مشخص شدهاست.

انجمن‌های SAE ,AISI   در تهیه منحنی‌های سختی‌پذیری  فولادهای الیاژی و کربنی (به ویژه فولادهای آلیاژی) نقش عمده‌ای داشتند. فولادهایی که با قابلیت سختی‌پذیری  تضمین شده فروخته می‌شوند، به فولادهای H معروف هستند. کدگذاری این فولادها مانند دیگر فولادهای استاندارد می باشد با این تفاوت که پسوند H نشان دهنده فولادیست که محدوده سختی‌پذیری  آن را می‌توان مشخص کرد.

 

19محدوده ترکیبات شیمیایی

اگر چه بیشتر فولادهای آلیاژی را می‌توان به صورت فولادهای H خریدار کرد، اما این طور نیست که تمام فولادهای «جدول 3 تا 8» دارای نوع H هستند. فقط فولادهای کربنی و آلیاژی «جدول‌های 2، 9 و 10» H می‌باشند. تولید کنندگان فولاد برای تشکیل فولادهای H ترکیب شییمیایی فولادهای  عادی را تغییر می‌دهند. این تغییر محدوده ترکیبات شیمیایی را تنظیم می‌کند و این کار باعث می‌شود که عمل ذوب کاری بر روی محصولات اصلاح شود و از طرفی بر منحنی های قابلیت سختی‌پذیر تاثیر بگذارد.  در هر صورت این تغییرات چندان زیاد نیست که بر خصویات کلی تاثیر بگذارد.

«شکل 8» نمونه‌ای از منحنی سختی‌پذیری را نشان می‌دهد. در این بخش حدود قابلیت سختی‌پذیری فولادهای کربنی و آلیاژی در اثر عملیات حرارتی خاص مشخص شده است.

شکل   8

 

 

 

 

 

 

 


آلیاژهای کارپذیر منیزیم

1-5 مقدمه‌ای درباره خواص آلیاژهای منیزیم

منیزیم با خلوص بیش از٪ 99/8از نظر تجاری به آسانی قابل حصول است ولی این فلز در حالت غیر الیاژی به ندرت کاربرد مهندسی دارد. این فلز دارای شبکه بلوری شش وجهی است (شکل 5-1) و با توجه به انواع عناصری که با آن محلول جامد می سازند دارای خواص آلیاژی قابل توجهی است. در این ارتباط، آلومینیوم، روی، لیتیم، نقره، زرکونیم و توریم عناصری هستند که در آلیاژهای تجاری منیزیم وجود دارند. سیستم های دوتایی آلیاژی منیزیم با فلزات مهم تجاری به دو گروه تقسیم می‌شوند. اضافات عناصر آلیاژی به ترتیب کاهش حلالیت اتمی به همراه درصد وزنی آنها در لیست زیر آورده شده است.

سیستمهای پریتکتیک: Mn (٪ 4/3)، Zr (٪8/3)

سیستم‌های یوتکتیک : Li(٪7/5) . Al(٪7/12)، Ag(٪5/15)، Y(٪5/15)، Zn(٪4/8)، Nd( حدود ٪3)، Ce(٪85/0)

اولین عناصر آلیاژی آلومینیوم، روی، منگنز بودند و قطعات ریختگی Zn- AlMg به طور گسترده‌ای در خلال جنگ جهانی اول در آلمان استفاده شدند. این آلیاژها در محیطهای خیس و مرطوب دارای مشکل خوردگی بودند تا این که در سال 1925 مشخص شد که با افزودن مقادیر کمی منگنز (٪2/0) مقاومت خوردگی آلیاژ افزایش می‌یابد. بعدها مشخص شد که علت این افزایش مقاومت خوردگی در اثر حذف آهن و برخی ناخلاصی‌های دیگر و تبدیل آنها به صورت ترکیبات بین فلزی بی‌ضرر بوده است. آلیاژهای ریختگی بر پایه Zn- AlMg هم‌اکنون نیز به عنوان پایه آلیاژهای ریختگی جهت کاربرد در دمای محیط محسوب می‌شوند. اولین آلیاژ کارپذیر مورد استفاده  آلیاژ  ٪15 – Mg برای تولید ورق، قطعات اکسترود شده و فورج شده بود، ولی امروزه این آلیاژ کاربرد ندارد.

در فاصله زمانی بین دو جنگ جهانی، آلیاژها‌ی ریختگی منیزیم با مشکلاتی روبرو بودند زیرا اینها تمایل به داشتن اندازه دانه‌های بزرگ و متغیر داشتند که اغلب باعث بوجود آمدن خواص مکانیکی ضعیف و تخلخلهای ریز می‌شد که این خود باعث جهت‌دار شدن پیش اندازة خواص در قطعات کارپذیر می‌گردید. مخصوصاً تنش سیلان این آلیاژ‌ها در مقایسه با استحکام کششی مقادیر بسیار پائین‌تری را نشان می‌داد. در سال 1937، Sauerwald از شرکت IG Farbenindustrie در آلمان کشف کرد که زرکونیم تأثیر بسیار شدید ریز‌کنندگی دانه بر روی منیزیم دارد، ولی ده سال دیگر طول کشید تا روش قابل اعتمادی برای آلیاژ کردن این فلز با منیزیم بدست آید. عقیده کلی بر این بود که زرکونیم نمی‌تواند بصورت آلیاژ‌های تجاری موجود استفاده شود زیرا این عنصر بعلت تشکیل ترکیبات ناپایدار به همراه آلومینیوم و منگنز از محلول خارج می‌شود. این امر باعث تعریف و بکارگیری یک گروه کاملاً جدید آلیاژ‌های ریختگی و کارپذیر حاوی زرکونیم شد که دارای خواص مکانیکی بسیار بهتر در دمای محیط و دماهای بالا بود. امروزه این نوع آلیاژها کاربر گسترده‌ای در صنایع هوا فضا پیدا کرده است.

آلیاژ‌های ریختگی منیزیم مخصوصاً در اروپا در مقایسه با محصولات کارپذیر آن موارد مصرف بیشتری یافته است بطوری که در سالهای اخیر ٪90-85 آلیاژهای تولید شده منیزیم بصورت ریختگی بوده است. قطعات آهنگری شده و اکسترود شده بیشترین کاربردهای آلیاژهای کارپذیر منیزیم را تشکیل می‌دهند. علاوه بر این، در ایالات متحده امریکا که کارخانجات نورد با ظرفیت بالاتر وجود داشته و بازار بیشتری برای ورقهای ضخیم حکاکی نوری و در صنایع هوا فضا وجود دارد، کاربردهای متعددی برای ورقهای ضخیم منیزیم بوجود آمده است.

بسیاری از آلیژهای منیزیم قابل عملیات حرارتی هستند اگر چه در مقایسه با بعضی آلیاژهای آلومینیم تاثیر این عملیات حرارتی بسیار کمتر است فرایند های رسوب گذاری در این آلیاژها اغلب پیچیده بوده و به صورت کامل شناخته نشده اند. یک مشخصه فرایند پیر شدن در بسیاری از آلیاژهای منیزیم این است که همگی دارای مرحله تشکیل رسوب شش وجهی منظم با ساختاری بلوری     هستند که با شبکه منیزیم همبسته است. این ساختار مشابه فاز کاملا شناخته شده  است که ممکن است در آلیاژهای پیر شده Al- Cu تشکیل شود و عموما در آلیاژهای حاوی اتمهای با اختلاف اندازه اتمی زیاد دیده می شود . این فاز باعث سختی آلیاژهای منیزیم می‌شود که در آنها تا حداکثر سختی در دامنه وسیعی از دما وجود دارد. طول محور a سلول CO19 دو برابر محور A زمینه منیزیم است در حالی که طول محورهای C  هر دو یکی است. رسوبها به صورت ورقه یا عدسیهایی به موازات امتداد <1000> mg که در صفحات  قرار دارد تشکیل می شوند. در این ارتباط لازم است توجه که صفحات متوالی  در یک ساختمان مرکب Mg 3X همگی از اتمهای منیزیم تشکیل شده‌اند  بنابراین انتظار می رود فصل مشترک با انرژی پایین در امتداد این صفحات تشکیل شود زیرا در این ساختمان لازم است تنها دومین اتصالات نزدیک  تغییر کنند. این مشخصه ساختمانی است که موجب پایداری نسبی فازی در محدوده وسیعی از دما شده و ممکن است مهمترین فاکتور برای افزایش مقاومت خزشی در آلیاژهای منیزیمی دارای این خاصیت هستند محسوب شوند.

 

 

 

 

 

 

 

آلیاژهای کارپذیر منیزیم

ساختمان بلوری شش وجهی منیزیم باعث ایجاد محدودیتی بر میزان شکل‌پذیری این فلز، مخصوصا در دماهای پایین می گردد. در دمای محیط تغییر شکل از طریق لغزش بر روی صفحات قاعده در امتداد متراکم  و دوقولوئی شدن در صفحات قطری (هرمی) انجام می گردد. ( شکل 5-1) وقتی که تنش اعمال شده به موازات صفحات قاعده باشد، این نوع دوقولویی شدن فقط در اثر نیروهای فشاری امکان‌پذیر است، در حالی که در تنشهای عمود بر صفحات قاعده، دوقلویی شدن فقط در کشش انجام می‌گیرد. در دماهای بالاتر از حدود 0c250 صفحات لغزشی قطری (هرمی) دیگری نیز فعالی می‌شوند که در نتیجه آن تغییر شکل خیلی آسانتر شده و دوقلویی شدن اهمیت  کمتری می‌یابد. بنابراین تولید محصولات کارپذیر آلیاژهای منیزیم معمولا به صورت کار گرم انجام می‌گیرد.

محصولات کارپذیر این آلیاژ ها از طریق اکستروژن، نورد و آهنگری پرسی در محدوده دمایی 0c50-300 تولید می شوند و در ارتباط با خواص مختلف در جهات متفاوت در محصولات نهائی چند نکته کلی را می‌توان به صورت زیر بیان کرد:

1-     از آنجایی که مدول الاستیک در جهات مختلف شبکه شش وجهی منیزیم تغییرات زیادی نشان نمی دهد، جهات ترجیحی تاثیر نسبتا کمی بر روی مدول محصولات کار شده می‌گذارد.

2-     اکستروژن این آلیاژها در دماهای نسبتا پایین باعث می شود که صفحات قاعده و نیز امتدادهای  به موازات تقریبی امتداد اکستروژن متمایل شوند. نورد کردن باعث جهت دادن صفحات به موازات سطح ورق و امتدادهای   به موازات امتداد نورد می‌شود.

3-     چون تنشهای فشاری بهموازات صفحات قاعده به آسانی باعث دوقلویی شدن می‌گردند، بنابراین آلیاژهای کارپذیر منیزیم تنش سیلان طولی پائین‌تری در فشار نشان می‌دهند تا در کشش. نسبت این دو تنش بین 5/0 تا 7/0 قرار دارد، و از آنجائی که طراحی ساختارهای سبک وزن به خواص کمانش که خود شدیدا بستگی به استحکام فشاری دارد ارتباط دارد، این نسبت مشخصه بسیار مهم آلیاژهای کار شده منیزیم محسوب می‌شود. مقدار این نسبت در آلیاژهای مختلف متغیر بوده و با کاهش اندازه دانه افزایش می‌یابد. زیرا نقش مرز دانه‌ها در کل استحکام به متناسبا بیشتر می شود.

4-     مقاوم شدن محصولات کار شده در اثر کار سردی که در آن کشش و فشار متناوب ایجاد می‌شود می‌تواند باعث دوقلویی شدن شدید از طریق فشار نماید که کاهش قابل توجهی در خواص کششی ایجاد می‌کند.

آلیاژهای کار شده منیزیم را نیز مانند آلیاژهای ریختگی آن می‌توان به دو گروه بدون زیرکونیم کونیم و حاوی زیرکونیم تقسیم کرد.

آلیاژهای ورق و صفحه

آلیاژهای اولیه به صورت ورق آلیاژهای AZ 31 (Mg – 3 Al – 1Zn – 0/3 Mn)   که هنوز هم در دمای محیط و یا دماهای کمی بالا موارد مصرف گسترده‌ای دارند، و آلیاژ MIA (Mg – 1/5Al) که امروزه مصرف کمی دارد بودند. آلیاژ AZ31 از طریق کرنش سختی استحکام می‌یابد و قابلیت جوشکاری نیز دارد، اگر چه برای به حداقل رسانیدن ترک خوردگی تنشی باید قطعات جوش شده را تنش‌زدایی کردو استحکام دما محیط بالاتر را می‌توان در آلیاژ انگلیسیZK31 (Mg – 3Zn – 0/7Zr)  یافت، ولی جوش‌پذیری آن محدود است. دو آلیاژ کم استحکام‌تر ZK21 (Mg – 2Zn – 1Mn) و ZE1 (Mg – 1/2Zn – 0/2RE)  جوش‌پذیرند و هیچگونه تنش‌زدائی نیز نیاز ندارند. آلیاژ ZE10  در بین آلیاژها منیزیم ورقی بالاترین سختی را دارا است.

سیستم Mg – Li به عنوان ورق صفحه بسیار سبک وزن توجه زیادی را به خود جلب نموده است. لیتیم با وزن مخصوص 53/0 سبکترین فلز محسوب می‌شود و نمودار فازی Mg – Li ( شکل 2-5) نشان می‌دهد که این عنصر حلالیت حالت جامد بسیار زیاد در منیزیم دارد. علاوه بر آن، برای تشکیل فازی جدید  که دارای ساختمان bbc است فقط ٪11 لیتیم نیاز ااست و بنابراین شکل‌پذیری حالتسرد بسیار زیادی از آن انتظار می‌رود. بلاخره این که شیب مرز فازی  نشان می‌دهد که برخی از ترکیبات این آلیاژ ممکن است مستعد پیر سختی باشند. تحقیقات اولیه نشان داد که حضور مقادیر کم سدیم در آلیاژهای دو جزئی باعث شکنندگی مرز  دانه‌ای می‌شود، که با استفاده  از لیتیم پر خلوص این مشکل رفع می گردد. مشکل دوم این بود که آلیاژهای دو جزئی در دماهای کمی بالا

 (0C 70-50) ناپایدار هستند و بیش از حد پیر می شوند که این منجر به خزش شدید تحت بارهای نسبتا کم می‌گردد. با افزودن عناصر دیگر پایداری بالاتری نیز حاصل می‌شود، که امروزه ترکیب (Mg – 140Li – 1Al) LA 141 که جوش‌پذیر است برای ساخت صفحات زرهی و قطعات و اجزا هوا فضائی استفاده  می‌شود. این آلیاژها دارای دانسیته نسبی 35/1 و مدول ویژه یا سفتی (E/d)ای است که پس از برلیم در مقام دوم قرار دارد . با افزودن ٪5/0 سیلیسم به این آلیاژ افزایش دیگری در پایداری دما بالای این آلیاژ حاصل می شود.

آلیاژهای کارپذیر حاوی توریم نیز برای موارد مصرف دما بالا ساخته شده‌اند. اولین آلیاژ از این گروه آلیاژ HK31 (Mg – 3Th – 0/6 Zr) است که برای حصول حداکثر مقاومت خزشی باید عملیات حرارتی کامل T6 بر روی آن انجام گیرد.  در یک آلیاژ دیگر HK21 (Mg – 2Th – 0/6 Mn) کار سرد قبل از پیر کردن (حالت T8) باعث افزایش استحکام در دماهای تا 0C35 می‌شود. آلیاژ انگلیسی ZTY (Mg  0/75 Th– 0/5Th – 0/6 Zr) دارای خواس خزشی قابل مقایسه‌ با آلیاژهای HM 21 , HK31  است، ولی دارای این مزیت است که به هیچ گونه عملیات حرارتی نیاز ندارد. هر سه این آلیاژها جوش‌پذیر هستند.

در مورد آلیاژهای ورقی، تغییر شکل سرد محدودی می‌توان اعمال نمود و حداقل شعاع خمش آنها در حالت آنیل از 5 تا T 10 و در حالت نورد سخت شده از 10 تا T 20 متغیر است، که T ضخامت ورق را نشان می‌دهد. بنابراین برای حتی یک عمل ساده تغییر شکل ترجیح داده می شود از تغییر شکل گرم در محدوده دمای 0C 350-230 استفاده  شود. این در شرایط می‌توان ورق را از طریق پرس کردن، کشش عمق، چرخکاری و سایر روشهایی که در آنها از تجهیزات و ماشین‌آلات نسبتا کم قدرت استفاده  می شود تغییر شکل  داد.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

آلیاژهای اکستروژنی

انواع مختلف آلیاژهای اکستروژنی بر پایه Mg – Al – Zn  حاوی 1 تا 8 درصد آلومینیوم مورد استفاده  قرار می گیرند که از بین آنها با استحکام ترین آلیاژ AZ81 (Mg-8 Al-1 Zn -0/7Mn است که اگر بعد از تولید عملیات حرارتی شود تا حدی پیر سخت می‌گردد. آلیاژ AZ 61 در انگلستان به عنوان یک آلیاژ سبک با موارد استفاده  عموم شناخته شده است. یک ترکیب خاص از این نوع آلیاژها که به عنوان آلیاژ قوطی سازی ساخته شده است در راکتورهای اتمی Magnox انگلستان که با گاز خنک می شود مورد استفاده  قرار گیرد. این آلیاژ دارای ترکیب Mg -0/5 Al – 0/005Be است و قوطی‌های المانهای سوخت راکتور را به همراه فین‌های خنک کننده از این جنس از طریق اکستروژن ضربه ای ( شکل 22-5) و یا از طریق ماشینکاری قطعات اکسترود نشده فین‌دار تولید می‌شود. شکل مارپیچی قطعه از طریق پیچش گرم قطعه اکسترود شده حاصل می‌شود. آلیاژ منیزیم برای این منظور به این دلیل انتخاب شده است که این فلز دارای سطح مقطع جذب نسبتا کمی برای نوترونهای حرارتی بوده (59٪ بارنز) در برابر خزش و خوردگی توسط محیط سرد کننده دی‌اکسید کربن در دمای عمل (0C 420-180) مقاوم بوده و بر خلاف آلومنیوم، با سوخت اورانیوم ترکیب نمی شود. افزودن آلومنیوم به این آلیاژها باعث مقاوم شدن محلول جامد می‌گردد در حالی که مقادیر بسیار کم برلیم مقاومت اکسیداسیون را افزایش می دهد.

آلیاژ ZK61 (Mg – 6Zn – 0/7 Zr) که معمولا پس از اکسترود شدن پیر می شود در بین کلمه آلیاژهای منیزیم بالاترین استحکام تسلیم دما محیط را نشان می‌دهد. این آلیاژ دارای این مزیت است که استحکام کششی و فشاری آن بر هم منطبق است. آلیاژهای ZK21 و ZM21 (Mg – 2Zn – 1Mn) با مقدار روی کمتر در مواردی که سرعت اکستروژنی بالاتری ( مثلا 40 متر در دقیقه) لازم  است استفاده  گسترده ای دارند. بالاترین استحکام آلیاژهای کار شده منیزیم برای ترکیب ZM61 (Mg – 6Zn – 10 Mn) به صورت میله‌های اکسترود شده عملیات حرارتی شده گزارش گردیده است. ای آلیاژ پیر سختی بالائی را نشان می‌دهد. عملیات حرارتی انحلال در 0C420 سریع سرد کردن و سپس پیر کردن دوبله در زیر و بالاتر از منحنی مناطق GP ( 24 ساعت در 0C90 و 16 ساعت در 0C180) منجر به خواص کششی زیر می‌گردد. تنش سیلان MPa 340، استحکام کششی MPa 385 به همراه درصد تغییر طول معادل ٪8 خواص مشابه‌ای نیز در آلیاژ جدید بر پایه سیستم Mg , Zn. Cu دیده می‌شود که دارای این مزیت نیز هست که در مقایسه با آلیاژ ZM61 دارای سرعت اکستروژن بالاتری است. این آلیاژ ZCM 110(Mg- 6/5 ZN- 1/25 Cu – 0/75 Mn) است که به آن عملیات حرارتی T6 و عملیات حرارتی انحلال به مدت  8 ساعت در 0C435 کوئنچ کردن در آب گرم، پیر کردن به مدت 24 ساعت در 0C200 داده می‌شود. این آلیاژها از نظر نسبت استحکام به وزن قابل مقایسه با برخی از پر استحکام‌ترین آلیاژهای کار شده آلومنیوم هستند.

در دماهای بالا، الیاژهای توریم دار (Mg -3Th – 1Mn) HM 31 , Hk 31 برای ساخت قطععاتی که تا 0C350 مقاومت خزشی دارند استفاده  می شود، که آلیاژ دوم در دماهای 0C425 نیز به مدت کوتاه پایدار است.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 آلیاژهای آهنگری

قعطات آهنگری شده آلیاژهای منیزیم بخش نسبتا کوچکی از محصولات منیزیمی را تشکیل می‌دهند و عموما در جایی استفاده  می‌شوند که نیاز به قطعات سبک دارای شکل پیچیده با استحکامی بالاتر از استحکام قطعات ریختگی باشد. بنابراین سعی می‌شود برای قطعات آهنگری شده از آلیاژهای پراستحکام AZ 8  یا ZK 60 برای کابردهای دما محیط، و از آلیاژهای HM 21, Hk 31 برای کاربردهای دما بالا استفاده  شود. برای آهنگیری این آلیاژها از دستگاه پرسی بیشتر از چکشی استفاده  می‌شود . معمولا قبل از آهنگری قطعات آنها را اکستروژن اولیه می‌کنند تا ساختار را ریز نمایند.  


 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: یکشنبه 11 خرداد 1393 ساعت: 22:20 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,
نظرات(0)

زندگی نامه فرانك لويدرايت

بازديد: 285

«رايت» و بسط معماري در آمريكا

بي ترديد «فرانك لويدرايت» از ميان تمام معماران معاصري كه كارشان از قرن نوزدهم آغاز شد دور انديش تر بود.

وي نابغه اي بود كه چشمه ي فياض قريحه اش هرگز به خشكي نگرائيد و استعدادش به وصف نمي آيد. كار وي از اعصار مختلف به خصوص از معماري ديرين خاور دور متاثر بود. اما نه به شيوه ي ديگر معماران قرن نوزدهم كه تقليد را بهانه ي عدم ابتكار كرده بودند بلكه مانند «ماتيس» نقاش فرانسوي كه از هنر زنگي الهام گرفت و اين الهام با درك و تاثري عميق همراه بود. با اين همه كار »رايت» بيشتر از كار هر معمار آمريكائي ديگر روحيه ي سرزمين خود را داشت. فهميدن كارهاي «رايت» محتاج مطالعه اي دقيق و عميق است و درك شخصيت قوي وي كه در هر نكته اي از كارهايش تجلي داشت به آساني ممكن نيست.

اثرات قرن نوزدهم هنوز در «رايت» باقي بود اما وي به تنهايي به آن كه نقاشان و مجسمه سازان معاصر وي او را ياري كرده باشند تصوري نو در معماري آفريد.


تاثير معماران آمريكايي بر «رايت»:

به سال 1887 هنگامي كه «رايت» در شيكاگو آغاز كار كرد اين شهر سر چشمه ي معماري جديد بود. وي در كارگاه دو نفر از بهترين معماران و مهندسان آن زمان «لوئي سالون» و «دنكمارادلر» كه اولي را «استاد محبوب » و دومي را «كهن سرور بزرگ» مي ناميد، در زماني كه اين دو در كمال قدرت خلاقه ي خود ساختمان (اديتوريوم) را مي ساختند شاگردي كرد.

بدين ترتيب مكتب معماري شيكاگو در شكفته ترين ايام خود بر جواني وي تاثير گذاشت؛ با اين همه «رايت» مستقيماً دنبال كارهاي اين مكتب را نگرفت. استفاده از امكانات ساختماني جديد و مصالح تازه به عرصه ي معماري «رايت» خانه سازي، سال ها بعد وارد شد.

از اين رو شايد بتوان گفت وي محافظه كار بود و بيشتر دنباله ي راهي را گرفت كه «ريجارسن» رفته بود تا »سالون» تازه در دهه ي سوم قرن بيستم وقتي كه استفاده از بتن مسلح در اروپا رواج كامل يافته بود وي چنان كه خود گفته است براي نخستين بار اين ماده را (به اندازه اي كه به حساب آيد) در يكي از خانه هائي كه ساخت بكار برد. دليل اين مطلب عدم كفايت «رايت» نبود؛ بلكه تمايل و اراده شخصي او بود.

آن دسته از معماران اروپائي كه رهبري نهضت نو را در آن قاره به عهده داشتند به سرعت معناي كارهاي «رايت» را دريافتند و آن را پذيرفتند. به سال 1908 «كونوفرانكه» استادي آلماني كه جزء برنامه ي مبادلات فرهنگي دو كشور آلمان و آمريكا در دانشگاه هاروارد زيبايي شناسي تدريس مي كرد «رايت» را ملاقات كرد . نتيجه ي اين ديدار كتابي قطور درباره ي «رايت» به زبان آلماني شد كه به سال 1910 در آلمان منتشر گشت.

 

frank lioyd wright فرلنک لوید رایت

 

كتاب كوچكتر ديگري از همين نويسنده به سال 1911 به دنبال كتاب نخستين در آلمان طبع شد كه تعداد فراواني از آن به فروش رسيد. اين دو كتاب مقدمه ي آشنايي اروپائيان با كار «رايت» شد. بي مناسبت نيست ياد آور شويم كتاب نخستين به دليل جامع بودن خود تاكنون بي نظير مانده است.

دليل اين كه «رايت» به تنهايي از همه معماران هم دوره ي خود پيشتر بود چيست؟ و چرا ساختمان هاي وي حتي آنها كه در دم واپسين ساخت بر معماري تأثير فوق العاده دارند؟ پاسخ به اين دو سوال چندان مشكل نيست. در ستيز با كهنه پرستي، مشكلات «رايت» در مقايسه با مشكلات معماران اروپائي كمتر بود. وي در ناحيه ي غرب مركزي آمريكا زاده شد و در سايه ي حمايت شهري چون شيكاگو بود كه مركز رفيع ترين كارهاي آن زمان بود.


خانواده لويد رايت (1889)

فرانک ايستاده در کنار در ورودي (متولد 1867)- پايين سمت راست پدر - در ميان درگاه مادر بزرگ - در وسط عکس مادر فرانک لويد رايت .

 بي ترديد فرانک لويد رايت از ميان تمام معماراني که کارشان را قرن نوزدهم آغاز شد دور انديش تر بود وي نابغه اي بود که چشمه فياض قريحه اش هرگز به خشکي نگراييد واستعدادش به وصف نمي آيد کار وي از اعصار مختلف به خصوص از معماري ديرين خاور دور متاثر بود اما نه به شيوه ديگر معماران قرن نوزدهم که تقليد را بهانه عدم ابتکار کرده بودند بلکه مانند ماتيس نقاش فرانسوي که از هنر  و زندگي ايراني الهام گرفت و اين الهام با درک و تاثير عميق بود .

با اينهمه کار رايت بيشتر از کار هر معمار امريکايي ديگر روحيه  سرزمين خود را داشت .فهميدن کارهاي رايت محتاج مطالعه دقيق وعميق است ودرک شخصيت قوي وي که در هر نکته اي از کارهايش تجلي داشت به آساني ممکن نيست اثارت قرن نوزدهم هنوز در رايت باقي بود اما وي به تنهايي بي آنکه نقاشان و مجسمه سازان معاصر وي اورا ياري کنند تصوري نو در معماري آفريد.

به سال 1887 هنگامي که راست در شيکاگو آغاز به کار کرد اين شهر سرچشمه معماري جديد بود وي در کارگاه دونفر از معماران و مهندسان آن زمان "لوئي ساليوان "و " دنکلمار ادلر" که اولي را استاد محبوب و دومي را کهن سرور بزرگ مي ناميد در زماني که اين دو در کمال قدرت خلاقه ساختمان (اديتوريم ) را مي ساختند شاگردي مي کرد .

 

                                     فرانک لوید رایت

 

به اين تريسب مکتب شيکاگو در شکفته ترين ايام خود بر جوان وي تاثير گذاشت با اين همه رايت مستقيما دنبال کارهاي اين مکتب را نگرفت استفاده از امکاات ساختماني جديد و مصالح تازه به عرصه معماري رايت خانه يازي سالها بعد وارد شد .

از اين رو مي توان گفت که وي محافظه کار بود و و بيشتر ئنباله روي راهي بود که ريچاردسن رفتهبود تا ساليوان تازه در دهمه سوم قرن بيستم که بتن مسلح به طور کامل در اروپا رواج يافته بود وي چنانچه که خودگفته است براي نخستين بار اين ماده را در يکي از خانه هايي کهساخت به کار برد دليل اين مطلب عدم کفايت رايت نبود بلکه تمايل و اراده شخصي وي بود .

 

اولگنا لويد رايت (همسر فرانک لويد رايت)

آن دسته از معماران اروپايي که رهبري نهضت نو را در آن قاره به عهده داشتند به سرعت معناي کارهاي رايت را يافتند به سال 1908 " کونو فرانکه "  استادي آلماني که جز برنامه مبادلات فرهنگي دو کشور آلمان و آمريکا در دانشگاه هاروارد زيبايي شناسي تدريس ميکرد رايت را ملاقات کرد و نتيجه اين ديدار کتاب قطوري در باره رايت به زبان آلماني شد . که به سال 1910 در آلمان منتشر شد کتاب کوچکتر ديگري از همين نويسنده به سال  چاپ شد که 1 تعداد فراواني از اين  کتاب به فروش رسيد و اين دو کتاب مقدمه آشنايي اروپائيان با کار رايت شد بي مناسبت نيسا که ياد آور شويم که کتاب نخستين به دليل جامع بودن خود تاکنون بي نظير مانده است .

دليل انکه رايت بيشتر از معماران هم دوره خود  بود چيست ؟ چرا ساختمانهاي وي حتي آنهايي که در دم واپسين ساخت بر معماري تاثير فوق العاده دارند پاسخ اين دو سوال چندان مشکل نيست  در ستيز با کهنه پرستي مشکل رايت در مقايسه با مشکلات دگر معمارن اروپايي کمتر بود  وي در ناحيه غرب مرکزي آمريکا زاده شد و وي در سايه حمايت شهري چون شيکاگو که مرکز رفيع ترين کارهاي آن زمان بود.

از آعاز توجه رايت معطوف مسئله اي شد که سراسر عمر مورد توجه وي بود ساختن خانه بعنوان ماوايي براي زندگي .


سنت عمومي امريکاييان در اين مورد متالهايي که " سالون " بوجود آورده بود و روح هنرمندانه اي ريچاردسن به خانه سازي داده بود در اختيار رايت قرار گرفت اما راز کار وي در اين است که در سنت خانه سازي امريکاييان عواملي را که براي اساس معماري آينده اهميت داشت باز شناخت و نسبت به اين عوامل اساسي بي تفاوت نماند بلکه به قدرت نبوغ خويش بر انها عوامل تازه تر افزود و انچه را که به وي رسيده بود وي پيشتر برد .   

هر چهل سال يکبار يا چيزي در اين حدود معماران مدرن خود را با مفاهيم وسبک هاي زيست محيطي در گير ميکنند رايت تلاش فراواني در اين زمينه کرد تا جايي که دريک سخنراني پنجاه و دو تعريف از معماري ارگانيک ارائه نمود آن را با تعابيري نظير پلان آزاد فضاي ازاد آزادي از قيد و بندها و در لحظات احساسي خود عشق ازاد معرفي ميکرد معماري ارگانيک خردگرا در قرن نوزدهم در ميان مهندسان ومعماران آرت نو مبلغان و طرفداراني داشت در قرن بيستم توسط معماراني نظير هوگو- هرينگ آلماني در لبه مدرنيسم جاي گرفت ولي هرگز تنوانست در سنت مدرن نفوذ کند به طوري که حتي انسان گراياني چون آلوار آلتو  سيستم ابراز گرايانه خود را تنها به عنوان عنصر کوچکي در زيبايي کلي کارهايشان حفظ نمود .

قوس ها فرم ها و موج هاي طبيعي به زير سيگاري ها دستگيرههاي در و در بعضي از مواقع  فرم هاي اکوستيکي که از لحاظ منطقي و اقتصادي قابل توجيه باشند محدود بود به طور کلي ذهنيت غالب يک ذهنيت جبرگرايانه بود .  

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: یکشنبه 11 خرداد 1393 ساعت: 22:17 منتشر شده است
برچسب ها : ,,
نظرات(0)

اندیشه ی هایدگر در باب معماری‎ –‎‏( کریستین نوربرگ شولتز)‏‎

بازديد: 831

اندیشه ی هایدگر در باب معماری‏( کریستین نوربرگ شولتز)‏

هایدگر هیچ متنی در باب معماری از خود به جا نگذاشته است . با وجود این ، معماری نقش مهمی در فلسفه ی او دارد .مفهوم هستی در عالم (being- hn- the- world)  او به محیط ساخته ی دست بشر اشاره دارد ، و زمانی که او از "شاعرانه زیستن " (dwelling poetically) سخن می گوید ، صریحا به هنر ساختن باز می گردد . بنابراین ، تاویلی از اندیشه هایدگر درباره ی معماری شامل بخشی از تفسیر ما از فلسفه ی او می شود . چنین تاویلی در عین حال امکان دارد به ما در فهم بهتر مشکلات پیچیده ی محیطی عصرمان یاری بخشد .

او در مقاله ی خود با عنوان " سرچشمه ی اثر هنری " (The origin of the work of art ) مثال مهمی از معماری آورده است که ما می توانیم آن را نقطه ی اغاز پژوهش هایمان قرار دهیم . در عبارت مورد بحث می نویسد : « یک اثر معماری ، مثلا یک معبد یونانی ، چیزی را به تصویر نمی کشد . این بنا صرفا آنجا در میان صخره دره ای پر شکن و شکاف ایستاده است . بنای معبد سایه ی خدا را در میان گرفته است ، در این پوشیدگی و خفا می گذارد تا سایه ی خدا از میان ستونهای تالار روباز در حریم مقدس محوطه ی اطراف منتشر شود . به واسطه ی معبد ، خدا در معبد حضور می یابد . حضور خدا ، فی نفسه ، گستره و محدوده ی ان محوطه ، به مثابه حریمی مقدس ، است . اما معبد و حریم آن در فضای بی کران اطراف پراکنده و محو نمی شوند . بنای معبد وحدت آن مدارها و نسبت هایی را فراهم می اورد که در آنها ولادت و مرگ ، مصیبت و نعمت ، نصرت و ذلت ، استقامت و انحطاط و صورت و مسیر سرنوشت آدمیان رقم می خورد . گستره ی قلمروی این روابط ، همانا عالم این قوم تاریخی است . برآمده از این عالم و در متن آن ، این قوم ، برای انجام دادن رسالت خود ، به خود باز می اید .

 

« بنای معبد ، ایتاده در آنجا ، بر تخت سنگین صخره منزل می کند . این استقرار سیاهی شالوده ی بی شکل و بی نیاز صخره را از اعماق بیرون می کشد . بنای استوار معبد ، ایستاده در آنجا ، در برابر تازیانه های توفان سینه سپر کرده و این گونه قدرت قهار او را عیان می کند . برق و فروغ سنگ ها را گویند از فضل خورشید است ، اما ف از سنگ و صخره است که روشنی روز، گردون آسمان و ظلمت شب رخ می نماید . قامت بلند و استوار معبد ، جامه ی نامریی هوا را جلوه گر می سازد . بنیان خلل ناپذیر معبد ، پیشاروی افت و خیز امواج دریا ، چون کوه ایستاده و از قبل سکون این یک ، جوش و خروش آن یک نمایان می شود و نیز درخت و چمن ، گاو و عقاب ، مار و زنجره ریخت و پیکر خاص خود را یافته و بدین سان همانگونه که هستند ظاهر می شوند . نفس این بر آمدن و بالیدن را ، در کل ، یونانیان از دیرباز فوزیس (phusis  ) می نامیدند .این لفظ در عین حال چیزی را روشن می سازد که انسان در متن آن و بر پایه ی آن باشیدن خود را پی می ریزد . ما این بستر را زمین می نامیم . اینجا مراد از زمین نه آن توده جرم رسوبی و نه آن سیاره ی موضوع بحث ستاره شناسی است . زمین آن چیزی است که بالندگی هر آنچه بالنده است به مثابه بالنده در آن پناه می گیرد . در ذات هر بالنده ای ، زمین به مثابه مامن حضور دارد .

« معبد ایستاده در آنجا ، عالمی را می گشاید و در همان حال آن را به روی زمین می نشاند ، و به این طریق ، زمین به عنوان سرزمین اجدادی ما ، وطن مالوف ما ، ظهور می کند . اما هرگز انسان ها و حیوانات ، گیاهان و چیزها ، همچون برابر نهاده های تغییر ناپذیر ، پیش دست و شناخته شده نیستند که برای معبد ، که خود آن نیز روزی به جمع حاضران در آنجا پیوسته است ، محیط مناسبی را فراهم آورند . ما به آنچه هست بهتر می توانیم نزدیک شویم ، اگر به همه چیز وارونه بیاندیشیم ، البته به شرط آن که ابتدا بینش آن را به دست آورده باشیم که چگونه امور به گونه ای دیگر رو به سوی ما می گردانند . صرف وارونه کردن ، به خودی خود حاصلی ندارد .

 

« معبد ، با استقرارش در آنجا ، ابتدا چهره ی چیزها را به آنها می بخشد و سپس چشم اندازها انسان ها را نسبت به خودشان پدید می اورد » .

این عبارات به ما چه می گویند ؟

برای پاسخ دادن به این پرسش ، نخست ناگزیریم سیاق این عبارت ها را بررسی کنیم .اگر هایدگر از معبد مثال می اورد ، او قصد دارد تا ماهیت اثر هنری را روشن سازد . او از روی عمد و با تامل اثری  را برای توصیف برگزیده که « نمی توان آن را چیزی بازنمایی شده تلقی کرد » . یعنی ، اثر هنری بازنمایی نمی شود ، بلکه حضور می یابد ؛ یعنی چیزی را به حضور می اورد . هایدگر به این چیز "حقیقت" می گوید . این مثال به علاوه نشان می دهد که ، طبق نظر او ، یک بنا اثری هنری هست یا باید باشد . بنا ، به مثابه اثری هنری ، از " حقیقت گهداری می کند." اما پرسش این است که چه چیزی نگهداری می شود ؟ و چگونه این امر عملی می شود ؟ عبارت پاسخ هر دو پرسش را روشن می کند ، اما برای فهم بهتر این موضوه ناچاریم به دیگر نوشته های هایدگر نیز رجوع کنیم .

" چیستی " در پرسش ما شامل سه مولفه است . نخست ، معبد " خداوند را به حضور می آورد " . دوم ، عوامل موثر بر "تقدیر بشر" را " کنار هم می اورد " . و سرانجام ، معبد تمامی چیزهای روی زمین را " قابل رویت می سازد " : صخره ، دریا، هوا، گیاهان و حیوانات و حتی روشنایی روز و تاریکی شب را . روی هم رفته ، معبد " عالمی را می گشاید و در همان حال آن را بر روی زمین می نشاند " و با این عمل ، " حقیقت را در اثر جای می دهد " .

برای درک تمامی اینها ، باید به پرسش دوم ، یعنی به " چگونگی" این امر توجه کنیم . هایدگر چهار مرتبه تکرار می کند که معبد با " ایستادن در آنجا " آنچه را بایسته است انجام می دهد . هر دو واژه ، یعنی ایستادن و آنجا ، مهم اند . معبد در هر جایی نمی ایستد ، معبد در آنجا می ایستد ، " در میان صخره دره ای پر شکن و شکاف " . عبارت " صخره دره ای پر شکن و شکاف " به یقین برای قشنگی آورده نشده است ، بلکه نشان می دهد که معابد در مکانهای ویژه و ممتازی بنا می شوند . به واسطه ی بناست که مکان دارای " گستره و محدوده" می شود، و به این طریق است که " ساحتی مقدس" برای خداوند شکل می گیرد . به عبارت دیگر ، مکان معین معنایی پنهانی در بر دارد که معبد آن را آشکار می کند . این که چگونه ساختمان تقدیر آدمی را رقم می زند روشن نیست ، اما مشخص است که این عمل ، هم زمان با جای گرفتن خداوند در خانه رخ می دهد ؛ یعنی ، تقدیر آدمی صمیمانه با مکان پیوند دارد . سرانجام  آشکارگی " زمین" با "استقرار" معبد مراقبت می شود .. بدین سان ، معبد روی بستر زمین "تکیه می زند" ، به سوی  آسمان "قیام می کند" و با انجام این عمل "چهره ی چیزها" را به آنها می بخشد . هایدگر در عین حال تاکید می کند که معبد صرفا به آنچه در آنجا هست "اضافه" نشده ، بلکه این بناست که از آغاز امکان ظهور چیزها را آنگونه که هستند فراهم می آورد. تاویل هایدگر از معماری به مثابه "استقرار حقیقت در اثر" ، جدید و در عین حال گیج کننده است. امروزه ، ما بنا به عادت به هنر از جنبه ی بیانگیری و بازنمایی می اندیشیم و "انسان" یا "جامعه" را سرچشمه ی  آن میدانیم . اما هایدگر تاکید می کند که « این عامل انجام کار نیست که باید شناخته شود، بلکه واقعیت وجودی ساده ی آن است که توسط اثر گشوده می شود».

این واقعیت ، هنگامی که عالم گشوده می شود تا به چیزها "چهره"هایشان را ببخشد ، آشکار می شود .بدین قرار ،"عالم" و "چیز" مفاهیمی به هم وابسته اند و برای درک هرچه بهتر "نظریه ی " هایدگر ما ناگزیریم به این مطلب توجه داشته باشیم ...

هیدگر، در "سرچشمه ی اثر هنری" هیچ تبیین واقعی ای ارائه نمی دهد و حتی تاکید می کند که « اینجا ، تنها ماهیت عالم قابل نشان دادن است ». اما او ، در هستی و زمان ، عالم را از دیدگاه موجود شناختی (ontically) به عنوان کلیت چیزها ، و از منظر بوده شناختی (ontologically) ، به مثابه هستی آنها توصیف می کند . به ویژه ، عالم به معنای جایی است که بشر در آن می زید . او در نوشته های بعدی خود ، علاوه بر این ، تفسیری از اینجا ، به مثابه "چارگانگی" (fourfold) زمین و آسمان ، میرایان و خدایان ، ارایه می دهد . مجددا ما احساس سردرگمی می کنیم ، چرا که عادت کرده ایم به عالم بر حسب ساختارهای فیزیکی ، اجتماعی و فرهنگی بیندیشیم . ظاهرا ، هایدگر قصد دارد این حقیقت را ، که عالم زندگی روزمره ی ما واقعا از "چیزهای " غیر انتزاعی شکل گرفته است و نه از انتزاعات علمی ، یادآوری کند . از این رو ، می گوید : « زمین سرچشمه ی نعمت ، رشد ، باروری ، سرشار از آب و سنگ ، منشا گیاه و حیوان است ... آسمان مسیر حرکت خورشید ، مسیر ماه و اهله ی آن ، جایگاه درخشش ستارگان ، فصل های سال ، فلق و شفق روز ، سیاهی و ظلمت شب ، اعتدال و نامساعدی هوا ، گردشگاه ابرها و ژرفای لاجوردی اثیر است .

« ایزدان پیام آوران اشارتگر ربانیت اند . به واسطه قدرت قدسی اش ، خداوند آنگونه که هست ظاهر می شود ، که او را در مقایسه با سایر موجوداتی که هستند برتری می بخشد .

« میرایان آدمیانند . آنان میرا خوانده می شوند چرا که می توانند بمیرند . مردن یعنی توانایی مرگ به مثابه مرگ».

« هر یک از این چهار تایی همانی است که هست ، چرا که آن سه دیگر را "منعکس" می سازد ». آنها همگی در این "بازی انعکاسی آینه ای" که عالم را برقرار می کند ، به یکدیگر متعلق اند . این بازی انعکاسی چه بسا به عنوان "مابین" گشودگی (open between) فهمیده شود ، یعنی در آنجا چیزها آن گونه که هستند ظاهر می شوند . هایدگر ، در خطابه ای در باب "یوهان پیترهبل" ، درباره قرار گرفتن انسان "مابین زمین و آسمان، بقا و فنا ، شادی و غم ، اثر و واژه " سخن می گوید و از آن به عنوان "مابین چندگانگی" (multivarious between ) عالم نام می برد . بدین طریق روشن می شود که عالم هایدگری، همانگونه که در بحث از معبد یونانی گفته شد ، تمامیتی غیر انتزاعی است . به جای آنکه وجود به عنوان عالم مبهمی از مثل درک شود ، به عنوان چیزی که اینجا و حالا داده شده است فهمیده می شود .

عالم به عنوان تمامیت چیزها ، مجموعه صرف عینیات نیست . زمانی که هایدگر چیز را به مثابه تجلی  چارگانگی درک می کند ، او معنای اصلی "چیز" را به مثابه "گرد اورنده"( gathering) زنده می کند . به این اعتبار می گوید :« چیزها میرایان را با عالم ملاقات می دهند . »هایدگر در عین حال مثالی برای روشن کردن ماهیت چیز ارائه می دهد . یک کوزه سفالی یک چیز است ، همانگونه که یک پل یک چیز است و هریک چارگانگی را به طریق خودش گرد می آورد . هر دو مثال به موضوع بحث ما مربوط اند . کوزه قسمتی از "کالایی" است که محیط بشر را پدید می اورد ، همانگونه که پل ساختمانی است که خصوصیات گسترده تری از محیط را آشکار می سازد . لذا هایدگرمی گوید :« پل زمین را همچون سرزمین ، در اطراف رودخانه گرد می اورد ... پل تنها دو ساحل از پیش بوده را به هم متصل نمیکند . و دو کناره ی رود فقط زمانی چون دو کناره نمایان می شوند که پل از روی رودخانه بگذرد». بنابراین ، پل مکانی را به حضور می اورد ، در همان زمانی که عناصرش به عناون آنچه هستند ظاهر می شوند . واژه "زمین" و "سرزمین" در اینجا صرفا مفاهیم زمین شناختی نیستند ، بلکه بر این امر دلالت دارند که "چیزها" در خلال ویژگی گرد هم آورندگی پل آشکار می شوند . زندگی بشر روی زمین "استقرار می یابد"(Take place) و پل این حقیقت را آشکار می سازد .

آنچه هایدگر قصد روشن کردن آن را در مثالش دارد "چیز بودگی" چیزهاست ، یعنی عالمی که آنها را گرد هم می اورند . او در هستی و زمان ، شیوه به کار رفته را "پدیدار شناسی"  نامیده است .بعدها او واژه Andenken(اندیشیدن) را ارائه داد تا نشان دهنده ی آن نوع از "اندیشیدن اصیلی" باشد که لازمه ی آشکار کردن چیز به مثابه گرد آورنده است .

 

در این نوع اندیشه ، زبان ، به عنوان سرچشمه فهم ، نقش اصلی ایفا می کند .

هنگامی که هایدگر "سرچشمه ی اثر هنری " را نوشت هنوز به مفهوم چارگانگی دست نیافته بود ، اما در توصیف معبد یونانی همه ی عناصر حضور دارند: خداوند ، انسان ، زمین و ( تلویحا ) آسمان . معبد به منزله یک چیز ، با همه آنها نسبتی برقرار میکند و آنها را آنگونه که هستند ظاهر میسازد ، در همان حالی که انها در "یگانگی ساده ای " به وحدت میرسند . معبد ساخته ی بشر است و از روی تامل برای آشکارگی عالم خلق شده است . پدیده های طبیعی نیز چارگانگی را گرد هم می اورند و در پی تاویلی برای آشکار ساختن چیز بودگی آنان اند . این آشکارگی در شعر و همچنین در زبان ، که "خود در مفهوم نمادینش شعراست" ، رخ میدهد .«زبان ، با نامیدن موجودات برای اولین بار ، آنها را ، نخست بار ، هم به واژه می اورد و هم به ظهور میرساند ».

آخرین عبارت نقل قول نشان میدهد که به منظور دست یافتن به نظریه ی هایدگر در باره ی هنر ناگزیریم تلقی او از مفهوم زبان را نیز دریابیم . از آنجایی که او هنر را به مثابه بازنمایی نمی پندارد ، نمی تواند این تاویل از زبان  را به عنوان ارتباط دهنده ای بر پایه ی عادات و رسوم بپذیرد . زمانی که چیزها نخستین بارنامیده می شوند ، آنها آنم گونه که هستند تشخص می یابند . پیش از این ، آنها صرفا پدیده هایی گذرا هستند ، ولی نامیدن آنها  "حفظ میکند" و عالم گشوده می شود . زبان از این رو "هنر اصیل" است و « آنچه را انسان تاریخی طرح میکند آشکار میسازد .این زمین است و برای انسان تاریخی زمین او ، سرزمین خود آشکاری است که در آن او با دیگران  و با هر آنچه هست ، حتی با آنچه هنوز برای او در خفاست ، آرامش میگیرد . اما ، این عالم انسان است که بر تقوای رابطه ی او با آشکارگی هستی حکم فرماست ». این عبارت اهمیت دارد ، چون به ما می گوید زمین و عالم انسان تاریخی همان هایی هستند که هستند ، زیرا آنها در کل به این زمین و عالم مرتبط اند .

زبان عالم را با ذکر واژه ی عالم نگهداری میکند ؛ بنابراین ، هایدگر زبان را به مثابه "سراچه ی هستی" معنی میکند .بشر در زبان "می باشد"( dwells )؛  یعنی ، هنگامی که او زبان را می شنود و بدان پاسخ میدهد ، عالمی که او هست گشوده می شود و وجود اصیل موجودیت می یابد . هایدگر این امر را "باشیدنی شاعرانه" می نامد . بنابراین می گوید :« اما در کجا ما انسانها داده هایی در مورد ماهیت باشیدن و شعر به دست می آوریم؟... ما ان را در زبان (به دست می آوریم .)البته، صرفا و تنها زمانیکه ما ماهیت زبان را محترم  شمریم».  ماهیت زبان شاعرانه است و ، زمانی که ما زبان را شاعرانه به کار بریم ، "سراچه هستی" گشوده می شود .

هایدگر می گوید ، شعر در خیال ( image )  سخن می گوید و « ماهیت خیال آن است که چیزها را دیدنی کند . در مقابل ، تقلید و محاکات صرفا انواعی از خیال اصیل هستند ... که  نامرئی ها را مرئی می کنند ...» معنای این امر را هایدگر در تحلیلی از شعر گئورگ تراکل ، "غروب زمستانی" ، به زیبایی نشان داده است . اما سرچشمه خیال شاعرانه در کجاست ؟ هایدگر صراحتا پاسخ می دهد :«خاطره سر چشمه شعر است ».

 

واژه آلمانی برای خاطره Gedachtnis است "یعنی آنچه اندیشیده شده است." اینجا ما باید "اندیشه" را به معنای Andenken درک کنیم ؛ یعنی به عنوان آشکارگی "چیز بودگی چیزها" یا "هستی موجودات"....

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: یکشنبه 11 خرداد 1393 ساعت: 22:15 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره بیماری تالاسمی

بازديد: 963

بیماری تالاسمی

            تالاسمی یك بیماری واحد نمی‌باشد، بلكه شامل گروهی ناهمگون از كم‌خونی‌های ارثی است كه مشخصه آن، اختلال در تولید زنجیره‌های گلوبین می‌باشد.     

مقدمه

تالاسمی یك واژه یونانی است كه از دو كلمه تالاسا Thalassa به معنی دریا و امی Emia به معنی خون گرفته شده است و به آن آنمی مدیترانه‌ای یا آنمی كولی و در فارسی كم‌خونی گفته می‌شود. اولین بار در سال ۱۹۲۵ یك متخصص اطفال به نام توماس كولی (Thomas Cooley) در شهر ریتروت آن را شناخت و به دیگران معرفی كرد.

تالاسمی یك بیماری واحد نمی‌باشد، بلكه شامل گروهی ناهمگون از كم‌خونی‌های ارثی است كه مشخصه آن، اختلال در تولید زنجیره‌های گلوبین می‌باشد. این بیماری به صورت شدید (ماژور) و خفیف (مینور) ظاهر می‌شود. امروزه مشخص شده كه انواع خفیف تالاسمی جزء شایع‌ترین اختلالات ژنتیكی در انسان می‌باشد.

اگر هر دو دوالدین دارای ژن معیوب باشند به صورت شدید یعنی ماژور (Major) و اگر یكی از والدین فقط ژن معیوب داشته باشد به صورت خفیف یعنی مینور (Minor) ظاهر می‌شود. تالاسمی برای كسانی كه نوع (مینور) را داشته باشند مشكل ایجاد نمی‌كند و آنها هم مثل افراد سالم می‌توانند زندگی كنند و فقط در موقع ازدواج باید خلی مراتب باشند. اما برعكس این بیماری حداكثر آزاد خود را به بیماران نوع ماژور می‌رساند.

كم‌خونی چیست؟

بعضی اشخاص مقدار هموگلوبین خونشان كم است، اینها دچار كم‌خونی هستند. كم‌خونی به انواع مختلفی وجود دارد. شایع‌ترین نوع آن كم‌خونی به علت كمبود آهن است. این حالت وقتی اتفاق می‌افتد كه شخص هموگلوبین كافی ندارد زیرا به اندازه كافی غذاهای حاوی آهن نمی‌خورد، تالاسمی ماژور یك نوع متفاوت كم‌خونی است. در اینجا هم كم‌خونی به علت نداشتن هموگلوبین كافی است، اما هیچ ربطی به آهن دریافتی از راه غذا ندارد، این بیماری یك اختلال خونی ارثی است.

تالاسمی مینور (خفیف)

اشخاص با خصیصه تلاسمی مینور دارای تالاسمی هستند ولی بیمار نیستند. این اشخاص مطلقاً سالم و طبیعی هستند، بعضی از آنها ممكن است كم‌خونی خفیف داشته باشند.

بیشتر كسانی كه حامل خصیصه تلاسمی هستند نمی‌دانند كه ناقل ژن تالاسمی مینور هستند. فقط وقتی از آن مطلع می‌شوند كه خونشان را آزمایش كنند و یا صاحب یك كودك مبتلا به تالاسمی ماژور شوند.

گلبولهای قرمز خون اشخاصی كا تالاسمی مینور دارند كوچكتر از حد معمول است.

در خون مبتلایان به خصیصه تالاسمی مینور همچنین از یك نوع هموگلوبین كه هموگلوبین A۲ نامیده می‌شود مختصری بیشتر از معمول وجود دارد. خصیصه تالاسمی مینور در موقع تولد وجود دارد كه در تمام طول زندگی باقی می‌ماند. ممكن است توسط والدین به كودكان منتقل شود، یعنی ارثی است.

داشتن تالاسمی مینور (خفیف) چه اهمیتی دارد؟

دانستن این‌كه خصیصه تالاسمی مینور دارید مهم است، زیرا گاهی ممكن است اشخاصی كه خصیصه تالاسمی مینور دارند صاحب فرزند مبتلا به تالاسمی ماژور شوند كه اختلال خونی شدیدی است.

چگونه می‌توان به داشتن خصیصه تالاسمی مینور پی برد؟

باید یك آزمایش خون مخصوص به عمل آورد. پزشكان می‌توانند با سنجش اندازه گلبول‌های قرمز و مقدار هموگلوبین A۲ خون این مطلب را دریابند.

تا لاسمی ماژور چیست؟

تالاسمی ماژور یك نوع كم‌خونی شدید ارثی است. كودكان مبتلا به تالاسمی ماژور نمی‌توانند به طور كافی هموگلوبین درست كنند. از این رو مغز استخوان آنها نمی‌تواند گلبول قرمز طبیعی به وجود آورد، گلبول قرمزی كه تولید می‌شود تقریباً خالی هستند.

كودكان مبتلا به تالاسمی ماژور در هنگام تولد طبیعی هستند، ولی بین سه ماهگی و هجده ماهگی دچار كمخونی می‌شوند، رنگشان پریده است، خوب نمی‌خوابند، نمی‌خواهند غذا بخورند و ممكن است دچار تهوع گردند. اگر كودكان مبتلا به تالاسمی ماژور درمان نشوند زندگی سختی خواهند داشت و معمولاً بین یكسالگی تا هشت سالگی چنانچه خون دریافت ننمایند، از بین می‌روند.

خصیصه تالاسمی چگونه از والدین به كودكان منتقل می‌شود؟

اجازه بدهید سه نوع زوج را مورد نظر قرار دهیم.

اگر هیچكدام از پدر و مادر حامل ژن تالاسمی نباشند، امكان انتقال خصیصه تالاسمی مینور یا تالاسمی ماژور به كودكان خود را ندارند. در این صورت همه فرزندانشان خون طبیعی خواهند داشت. به این شكل‌ها توجه كنید.

هیچ‌یك از فرزندان خصیصه تالاسمی مینور (ناقل) یا ماژور را نخواهند داشت.

گر یكی از والدین ناقل مینور باشد و دیگری حامل این ژن نباشد احتمال یك از دو (پنجاه درصد) وجود دارد كه فرزندان دارای ژن ناقل تالاسمی مینور شوند و به به همین دلیل هیچیك از آنان تالاسمی ماژور نخواهد شد. به شكل توجه كنید. هیچكدام از فرزندان تالاسمی ماژور نخواهند داشت.

در هر دو والدین حامل ژن تالاسمی مینور باشند فرزندانشان ممكن است تالاسمی مینور داشته باشند یا خونشان كاملاً طبیعی باشد و یا ممكن است مبتلا به تالاسمی ماژور شوند.

در هربار حاملگی یك‌چهارم (۲۵ درصد) شانس وجود دارد كه كودك دارای خون طبیعی باشد و دوچهارم (۵۰ درصد) احتمال دارد كه كودك دارای خصیصه تالاسمی متولد شود و یك چهارم (۲۵ درصد) احتمال دارد كه كودك تالاسمی ماژور داشته باشد.علایم و عوارضی كه تالاسمی در بیماران ایجاد می‌كنددر نوع ماژور تالاسمی (كم‌خونی شدید)، كودك كم‌خون است و این كم‌خونی باعث بزرگ شدن طحال و كبد و تغییر قیافه ظاهری او می‌شود. بنابراین به علت پایین آمدن دوام خون، بیمار مجبور است مداوم خون تزریق كند ودر اثر تزریق خون كه دارای مقادیر زیادی آهن است و در اثر خود بیماری كه باعث شكسته شدن هموگلوبین (گلبولهای قرمز) و آزاد شدن آهن می‌شود. میزان آهن خون افزایش یافته و در بافتهای عمده بدن چون به قلب، كبد، طحال و ... رسوب می‌كند و سبب ایجاد مشكلات دیگری می‌شود كه تنها به كمك آمپول دسفرال می‌توان از تجمع آهن جلوگیری كرد.

پس اگر در اثر عدم و یا سهل‌انگاری، تالاسمی به خانواده شما قدم گذاشت. هیچ جای فراری نیست. «تالاسمی» ماه‌ها و سال‌ها تا زمانی كه فرزندتان زنده است در خانه شماست و شما نباید فرزندتان را سرزنش كنید زیرا این شما بودید كه آن را در خو داشتید و به فرزندتان منتقل نمودید. اگر الان تالاسمی در خانه شما هست مواظب باشید كه دیگ فرزندی به دنیا نیاورید زیرا این بیماری همراه او به دنیا خواهد آمد و اگر هم هنوز با مشكل تالاسمی روبرو نیستید مراقب باشید كه هرگز دچار ان نشوید.

خصیصه تالاسمی در بعضی كشورها یافت می‌شود؟

اشخاص دارای تالاسمی مینور اگر مالاریا بگیرند احتمال مرگشان كمتر از دارای خصیصه تالاسمی مینور از مالاریا جان سالم به در می‌برند، درحالی كه اشخاص دیگر می‌مردند. آنها این خصیصه را به فرزندانشان منتقل می‌كردند، از این رو خصیصه تالاسمی مینور مزیت بزرگی بود و هرچه زمان گذشت در مناطق آلوده به مالاریای جهان شایع‌تر شد اما اكنون ما می‌توانیم مالاریا را درمان كنیم یا از آن پیشگیری نمائیم و دیگر خصیصه تالاسمی مینور یك مزیت نیست و اگر مالاریا ریشه‌كن شود این خصیصه از بین نمی‌رود.

شیوع تالاسمی در دنیا

مالاریا در بسیار از كشورها وجود داشته و اكنون تعداد نسبتاً زیادی از مردم آن ممالك خصیصه تالاسمی دارند، مثلاً در قبرس از هر هفت نفر ساكنین كشور یك نفر دارای خصیصه تلاسمی مینور است (هم بین قبرسی‌ها ترك‌زبان و هم بین قبرسی‌های یونانی زبان) و در یونان یك نفر از هر دوازده نفر دارای خصیصه تالاسمی مینور است.

در ایتالیا و در تمام خاور میانه و آسیا از جمله هندوستان، پاكستان، هنگ‌كنگ و ویتنام تعداد اشخاص با تالاسمی مینور بین یك نفر از پنجاه نفر تا یك نفر از ده نفر، بسته به منطقه تغییر می‌كند. در آفریقا و هند غربی تقریباً یك نفر از پنجاه نفر خصیصه تالاسمی دارد، در مردمانی كه اصلاً انگلیسی هستند یك نفر از هزار نفر دارای خصیصه تالاسمی هستند.

شیوع تالاسمی در ایران

كشور ما در منطقه معتدله شمالی كره زمین در مسیر كمبرند جهانی تالاسمی قرار دارد بنابراین بیماری تالاسمی در كنار دریاها، مردابها، رودخانه كه قبلاً كانون انتقال و انتشار مالاریا بوده‌اند بیشتر است. دلیل آن این است كه افراد ناقل دارنده (ژن مغلوب) تالاسمی در اپیدمی‌های مالاریا در طول زمان مصون مانده‌اند و بر تعدادشان افزوده شده، به همین واسطه در شمال و جنوب كشور از انتشار تالاسمی از بخش مركزی ایران بیشتر است.

تالاسمی در ایران حضور تأسف‌باری دارد و در حدود سی‌هزار نفر این بیماری را در خود دارند و هرساله به این تعداد نیز اضافه می‌شود.

تالاسمی در ابتدا چند ماه خود را پنهان می‌كند و بعد از مدتی مادران می‌بینند كه كودك آنها زد و ضعیف و ناآرام است و وقتی كه فرزند خود را به دكتر می‌برند بعد از آزمایش، دكتر به مادر خانواده می‌گوید تالاسمی هم همراه كودكش به دنیا آمده است، آنگاه است كه تالاسمی خود را معرفی می‌كند و هروفت متوجه شدید كه فرزند شما تالاسمی دارد به فكر چاره باشید اگر دیر بجنبید تالاسمی بلایی بر سر كودك شما می‌آورد كه تا سال‌ها متألم باشید.

كسانی كه در ایران تالاسمی با خود دارند به چهار گروه تقسیم می‌شوند:

گروه اول: مبتلایانی كه دسترسی به امكانات پزشكی و درمانی ندارند و از درمان صحیح یعنی تزریق خون و دسفرال محروم می‌باشند.

گروه دوم: بیمارانی كه به موقع بیماریشان تشخیص داده می‌شود و خون تزریق می‌نمایند اما دسفرال و سایر اقدامات درمانی استفاده نمی‌كنند.

گروه سوم: كسانی كه بیماریشان به موقع تشخیص داده می‌شود، تزریق مناسب خون همراه با روش‌های جانبی را به موقع دریافت می‌دارند و طول عمر قابل ملاحظه‌ای خواهند داشت.

گروه چهارم: بیمارانی كهدسترسی به پیوند مغز استخوان داشته‌اند، احتمال بهبودی آنان تا حدود زیادی میسر می‌باشد، امید است با اتكال به خداوند تبارك و تعالی در آینده‌ای نه‌چندان دور در اثر پیشرفت‌های علمی، تالاسمی هم مانند بیماریهای شایع دوران گذشته ریشه‌كن شود.

ضرورت پیشگیری و طرحهای پیش‌گیری از تالاسمی در جامعه

با توجه به جمعیت در حال رشد و افزایش روزافزون بیماران تالاسمی پیشگیری از زاد و ولد كودكان تالاسمی در سراسر كشور ضرورت دارد. تجربه نشان می‌دهد ما در درمان تالاسمی تا كنون موفق نبوده‌ایم. با توجه به شرایط اجتماعی نامطلوب حاكم بر تالاسمی نظیر بی‌سوادی والدین، عدم توجه والدین به تنظیم خانواده، افزایش زاد وولد یومید كودكان تالاسمی، ازدواج‌های خویشاوندی و تودرتوی فامیلی، پایگاه اقتصادی و فقط اجتماعی و فرهنگی اكثریت به اتفاق خانواده‌های تالاسمی، به این زودی در درمان آنها موفق نخواهیم شد. بنابراین در حال حاضر با وجود بستر مناسب شبكه بهداشتی كشور پیشگیری بهترین اقدام برای ریشه‌كنی تالاسمی است. در این كتاب بر تشریح ۴ روش پیش‌گیری پرداخته شده است.

روش اول: تنظیم خانواده

گشودن پایگاه اختصاصی بهداشت تنظیم خانواده در درمانهای تالاسمی سراسر كشور لازم است. اگر به شكل فعال استقرار یابد می‌تواند نقش اسای در تنظیم خانواده‌های تالاسمی داشته باشد و روی كاهش نرخ تولد كودك تالاسمیك تأثیر بگذارد.

اگر تنظیم خانواده به طور اعم در جامعه انجام شود، خودبخود از افزایش جمعیت می‌كاهد و به طور غیر مستقیم روی كنترل تالاسمی نیز مؤثر است.


مزایا:

ـ کاهش رشد جمعیت به طور اعم روی كاهش نرخ تولد كودك تالاسمی و سقط در خانواده‌های تالاسمیك موثر است.

ـ تنظیم خانواده به طور اختصاصی در درمانگاه‌های تالاسمی روی نرخ تولد كودك تالاسمیك تأثیر می‌گذارد.

- در شبكه بهداشتی كشور قابل انجام است.

- در كلیه نقاط كشور قابل اجراء است.

- با قوانین شرعی مغایرتی ندارد.

معایب:

ممانعت از زاد و ولد در خانواده‌ها تالاسمی به طور دلخواه.

روش دوم: تشخیص پیش از تولد، مطمئن‌ترین راه پیشگیری تالاسمی

یكی از بهترین روش‌های پیشگیری و براندازی و كنترل و ریشه‌كنی تالاسمی از راه دكولوژیك شناخته شده خود بیماری است. یعنی خروج و دفع جنین بیمار تالاسمی از بطن مادر قبل از پیدا كردن موجودیت انسان.


مزایا:

- به شیوع ناقلین ژن تالاسمی مینور افزوده نمی‌شود.

- ازادی فرد در انتخاب همسر حفظ می‌شود.

- عوارض اجتماعی كه بیماری تالاسمی مینور، كمین یك داغ مشخص بر پیشانی آدمی نقش بسته است از بین می‌رود.

معایب:

- نیاز به تكنولوژی و آزمایشگاه مجهز

- نیاز به متخصص كارآزموده

- مغایرت با قوانین شرعی كشورهای اسلامی و بعضی از مذاهب دیگر

- قابل اجراء نبودن در تمام نقاط كشور

- قابل انجام نبودن در شبكه بهداشتی مملكت

- هزینه بالا

- از دست رفتن جنین

- ۵/۰% در آزمایش پیش‌بینی شده است.

روش سوم: استفاده ازمهندسی ژنتیك در درمان جنین مبتلا به تالاسمی ماژور در داخل رحم است.

ابتدا باید بیمار دارای تالاسمی ماژور در داخل رحم تشخیص داده شود سپس سلولهای بنیادی كه از كبد جنین تازه سقط شده به دست آمده است به داخل بند ناف جنین مبتلا به تالاسمی ماژور در داخل رحم تزریق می‌شود این كار هنوز به شكل علمی درنیامده است در مراحل اولیه تحقیق قرار دارد و هنوز در حد تجربه قلمداد می‌شود.

روش چهارم: شناسایی ناقلین ژن بتا تالاسمی از طریق غربالگری در جمعیت داوطلب ازدواج و ممانعت از ازدواج دو ناقل ژن است.

شایع‌ترین تالاسمی در كشور ما نوع بتاتالاسمی است. بتا تالاسمی از معدود بیماریهای ارثی است كه وجود ژن را با آزمایشهای ساده هم می‌توان در ناقلین مورد شناسایی قرار دارد و با بررسی كامل والدین و سایر افراد خانواده از تولد مبتلایان پیشگیری و بیماری را كنترل كرد. پس از شناسایی كامل طرفین چنانچه هر دو دارای گن بتا تالاسمی مینور هستند راهنمایی می‌شوند كه ازدواج نكنند.

مزایا:

انجام مراحل آن با قوانین شرعی مطابقت دارد.

هزینه خیلی كمتری از روش ۲ و ۳ دارد.

وسایل آزمایشگاهی و متخصصین رده بالا كمتر احتیاج دارد.

در كلیه نقاط كشور قابل اجراست.

طرح در شبكه بهداشتی در حال اجرا است.

كم‌خونی فقر آهن به خصوص در خانم‌ها با این روش شناسایی و درمان می‌شود.

ممانعت از ازدواج دو ناقل ژن باعث می‌شود تا شیوع تالاسمی مینور در جامعه افزایش نیابد. اگرچه ممكن است روش ارزان و قابل قبولی باشد ولی در باط اگر هم‌آهنگ با سایر روشها نباشد مخرب است. آزردگی خاطر دو نفر داوطلب ازدواج و خانواده آنان به خصوص دختران كه حق انتخاب كردن ندارند.

تالاسمی ماژور را چگونه درمان كنیم؟

در حال حاضر دو درمان برای تالاسمی وجود دارد، یك درمان قدیمی و دیگری درمان با پیوند مغز استخوان، درمان قدیمی تشكیل شده است از

تزریق خون blood transfusion

طحال برداری Splenectomy

دسفرالDesfral treatment

تزریق مرتب (نگهدارنده) خون:

به محض قطعی شدن تشخیص تالاسمی ماژور، تزریق خون باید بدون تأخیر آغاز شود. تزریق خون باید براساس الگویی باشد كه بتوان هموگلوبین را در محدوده طبیعی حفظ نمود. اخیراً توصیه می‌شود كه هموگلوبین متوسط در حل gr/dl ۱۲ حفظ شود. با كمك این الگوی تزریق خون از هیپوكسی مزمن بافتها جلوگیری شده، پركاری جبرانی مغز استخوان كاهش می‌یابد. فعالیت بدنی و رشد بیمار نیز در حد طبیعی صورت می‌گیرد. ضمناً از مشكلات زیر نیز جلوگیری می‌شود:

۱) تغییرات ثانویه مغز استخوان

۲) افزایش حجم خون (به علت پركاری مغز استخوان) كه موجب فشار بر قلب می‌شود.

۳) بزرگ شدن و پركار شدن زودرس طحال بدلیل تخریب گلبولهای قرمز طبیعی كه به طحال می‌رسند.

۴) افزایش جذب آهن از دستگاه گوارش در افزایش بار آهن بیماران تالاسمی موثر است.

با بالا نگهداشتن سطح هموگلوبین متوسط بیمارانی كه طحالشان برداشته شده نیاز این بیماران به خون اندكی افزایش می‌یابد. ولی در بیمارانی كه طحال‌برداری شده‌اند اگر پركاری طحال وجود داشته باشد افزایش نیاز به خون چشمگیر است و فواید تزریق خون هموگلوبین بالا را افزون می‌نماید مگر اینكه طحال برداشته شود.

نوع خون تزریقی

هدف از تزریق خون به بیمار، رساندن گلبولهای قرمز با حداقل تعداد گلبولهای سفید و پلاسما به بیمار است. زیرا این دو عامل می‌توانند موجب پیدایش آنتی‌بادی و یا واكنش آلرژیك شوند.

فاصله زمانی بین دو تزریق خون

مقدار هموگلوبین قبل از تزریق خون برای حفظ هموگلوبین متوسط در حدل توصیه gr/dl ۱۲، به فاصله زمانی بین دو تزریق خون بستگی دارد. به طور معمول این فاصله زمانی در مراكز درمانی مختلف بین ۲ تا ۶ هفته است و بین حال عمومی و سلامت بیمارانی كه با فاله زمانی ۲ یا ۴ هفته خون تزریق می‌كنند تفاوتی مشاهده نشده است.

سطح هموگلوبین قبل از تزریق خون باید به‌اندازه‌ای باشد كه از پركاری مغز استخوان جلوگیری كند.

معمولاً هموگلوبین بین gr/dl ۱۰-۵/۹ مناسب است. اگرچه این امر به نوع جهش‌های تالاسمی، سن بیمار وجود یا عدم وجود طحال نیز بستگی دارد. سطح هموگلوبین بعد از تزریق نباید از gr/dl ۵/۱۵ بالاتر برود چون مقادیر بالاتر موجب افزایش غلظت خود، كاهش اكسیژن‌رسانی به بافت می‌شود. افزایش مقدار مصرف خون، تسریع تجمع آهن و دشواری كنترل آن را نیز باید به موارد فوق افزود.

رابطه میزان هموگلوبین قبل از تزریق خون لازم برای حفظ هموگلوبین متوسط در حد gr/dl۱۲ با فاصله زمانی بین دو تزریق خون میزان متوسط افت هموگلوبین تقریباً یك گرم در هفته است (مگر در بیماران با طحال پركار). بنابراین محاسبه هموگلوبین قبل از تزریق لازم برای حفظ سطح هموگلوبین متوسط در حد gr/dl برای یك فاصله زمانی معین بسیار آسان خواهد بود.

برای انتخاب فاصله زمانی مناسب بین دو تزریق خون به فاصله محل سكونتی بیمار تا مركز درمانی، شرایط مركز تزریق خون، صدمات روانی - اجتماعی ناشی از مراجعات مكرر به بیمارستان نیز باید توجد داشت.

اگر بعد از آزمایش هموگلوبین، هماتوكریت متوجه شدید كه مقدار آن پایین‌تر از ۱۰ است، فوراً به مركز انتقال خون مراجعه كنید.

 

هرچه دیرتر مراجعه كنید، بدن مجبور است از خونی كه استخوان‌ها می‌سازند تغذیه كند و خونسازی استخان‌ها باعث رشد ناهنجار استخوان‌های سر و صورت می‌شود و در آن هنگام تالاسمی، قیافه وحشتناك خود را نشان می‌دهد.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: یکشنبه 11 خرداد 1393 ساعت: 6:17 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,
نظرات(0)

تحقیق درباره کم خونی فقر آهن

بازديد: 1419

کم خونی فقر آهن

          کم خونی فقر آهن، اغلب طی یک معاینه طبی و از طریق یک آزمایش خون که میزان هموگلوبین و آهن خون را می سنجند آشکار می گردد.        

کم خونی فقر آهن چیست؟

شایعترین علت کم خونی ، فقر آهن می باشد. آهن جهت ساخت هموگلوبین لازم است.

آهن اکثراً درون هموگلوبین ذخیره می شود و حدود ۳۰ درصد از آهن نیز در فریتین و هموسیدرین مغز استخوان ، طحال و کبد ذخیره می گردد.

علت کم خونی فقر آهن چیست؟

کاهش آهن در رژیم غذایی:

آهن از رژیم غذایی جذب می گردد، هر چند فقط یک میلی گرم آهن از هر ۲۰-۱۰ میلی گرم آهن غذا جذب می شود. فردی که قادر به مصرف یک رژیم غنی از آهن نباشد ممکن است به درجاتی از آنمی فقر آهن مبتلا شود.

تغییرات بدنی:

هنگامی که بدن تحت تأثیر تغییرات ناگهانی نظیر رشد ناگهانی در بچه ها و بالغین یا در طی دوره شیردهی قرار می گیرد، نیازمند افزایش دریافت آهن و افزایش تولید سلول های قرمز خونی می باشد.

اختلالات مجاری گوارشی:

اختلال در جذب آهن بعد از برخی جراحی های دستگاه گوارش شایع است. قسمت اعظمی از آهن موجود در غذا توسط قسمت کوچکی از روده فوقانی جذب می گردد. هر اختلالی در دستگاه گوارش می تواند جذب آهن را تغییر داده و منجر به آنمی فقر آهن شود.

از دست دادن خون :

از دست دادن خون باعث کاهش آهن و در نتیجه کم خونی فقر آهن می شود . منبع از دست دادن خون شامل : خونریزی دستگاه گوارش، خونریزی ماهیانه یا صدمات می باشد.

علائم کم خونی فقر آهن چیست؟

علائم زیر شایعترین علائم کم خونی فقر آهن می باشند. هر چند هر فرد ممکن است علائم متفاوتی را تجربه نماید.

علائم عبارتند از:

۱) رنگ پریدگی غیر طبیعی یا کاهش رنگ پوست

۲) تحریک پذیری

۳) کاهش انرژی و خستگی زودرس

۴) زخم و تورم زبان

۵) تمایل به خوردن موادی نظیر خاک یا یخ ( یک حالت به نام سندرم پیکا )

علائم کم خونی فقر آهن ممکن است مشابه دیگر شرایط خونی یا مشکلات طبی باشد. همیشه جهت تشخیص با پزشک خود مشاوره نماید.

چگونه کم خونی فقر آهن تشخیص داده می شود؟

شک به کم خونی فقر آهن از طریق یک سری یافته های عمومی در یک شرح حال طبی کامل و معاینه فیزیکی حاصل می گردد. علائمی نظیر خستگی زودرس ، رنگ پریدگی غیر طبیعی پوست و افزایش ضربان قلب از یافته های عمومی می باشد.

کم خونی فقر آهن، اغلب طی یک معاینه طبی و از طریق یک آزمایش خون که میزان هموگلوبین و آهن خون را می سنجند آشکار می گردد. در کنار شرح کامل طبی و معاینه فیزیکی ، روش های تشخیصی کم خونی فقر آهن شامل موارد زیر می باشد:

آزمایش های تکمیلی خون

نمونه گیری از مغز استخوان

مغز استخوان از طریق آسپیراسیون (مکیدن)یا یک سوزن نمونه برداری تحت یک بی حسی موضعی خارج می گردد. در نمونه برداری آسپیراسیون یک نمونه مایع از مغز استخوان گرفته

می شود، اما در یک نمونه برداری سوزنی سلول های مغز استخوان گرفته می شوند ( مقداری از بافت مغز استخوان گرفته می شود ). این روش ها اغلب به صورت همزمان به کار می روند.

درمان کم خونی فقر آهن

ـ درمان اختصاصی فقر آهن که توسط پزشک شما تعین می شود براساس موارد زیر می باشد:

ـ سن، سلامت عمومی و شرح حال طبی

ـ شدت آنمی ( کم خونی )

ـ علت کم خونی

ـ تحمل شما برای داروها و روش های درمانی مختلف

ـ عقاید و انتخاب شما

درمان شامل:

رژیم غذایی غنی از آهن: منابع مناسب عبارتند از :

گوشت گوشت گاو ، گوشت بره، جگر و دیگر ارگان های گوشتی

ماکیان- مرغ، مرغابی، بوقلمون، جگر ( بخصوص گوشت تیره)

ماهی - صدف، میگو، ساردین ها و ماهی کولی

برگ سبز خانواده کلم نظیر گل کلم ، کلم پیچ، شلغم

سبزی ها نظیر نخود فرنگی ، لوبیا ، نخود خشک

نانی که خمیر آن به اندازه کافی ور آمده باشد.

نان سفید غنی از آهن ، برنج و حبوبات


مکمل های آهن:

مکمل های آهن را برای چند ماه تجویز می نمایند تا سطح آهن در خون افزایش یابد. مکمل آهن می تواندمنجر به تحریک معده و تغییر حرکات روده گردد و جهت افزایش میزان جذب آهن، باید با معده خالی یا همراه با آب پرتقال مصرف شود.

چگونه بدن آهن را جذب می نماید؟

آهن در بسیاری از مواد غذایی وجود دارد و از طریق معده جذب می شود. در طی روند جذب، اکسیژن با آهن ترکیب شده به پلاسمای خون وارد و به ترانسفرین منتقل می گردد. از این مرحله آهن و ترانسفرین در تولید هموگلوبین شرکت نموده و در کبد، طحال و مغز استخوان ذخیره گشته و براساس نیاز سلول های بدن مصرف می شود.

غذاهای حاوی مقادیر فراوان آهن

غذای غنی از آهن / میزان / محتوای آهن تقریبی براساس میلی گرم

صدف خوارکی / ۳ اونس / ۲/۱۳ میلی گرم

جگر گاو / ۳ اونس / ۵/۷ میلی گرم

آب میوه آلو / ۲/۱ لیوان / ۲/۵ میلی گرم

گوشت گاو / ۳ اونس / ۰/۳ میلی گرم

نخود / ۲/۱ لیوان / ۰/۳ میلی گرم

سبوس گندم / ۲/۱ لیوان / ۸/۲ میلی گرم

میگو / ۳ اونس / ۶/۲ میلی گرم

کشمش / ۲/۱ لیوان / ۵۵/۲ میلی گرم

ساردین / ۳ اونس / ۵/۲ میلی گرم

اسفناج / ۲/۱ لیوان / ۴/۲ میلی گرم

لوبیا / ۲/۱ لیوان / ۳/۲ میلی گرم

بوقلمون / ۳ اونس / ۰/۲ میلی گرم

آلو / ۲/۱ لیوان / ۹/۱ میلی گرم

کباب گوشت گاو / ۳ اونس / ۸/۱ میلی گرم

نخود سبز / ۲/۱ لیوان / ۵/۱ میلی گرم

بادام زمینی / ۲/۱ لیوان / ۵/۱ میلی گرم

سیب زمینی / ۱ عدد / ۱/۱ میلی گرم

لوبیا سبز / ۲/۱ لیوان / ۰/۱ میلی گرم

تخم مرغ / ۲/۱ عدد / ۰/۱ میلی گرم

كم خونی فقر آهن در دوران حاملگی

          متاسفانه اكثر خانمها بارداری را بدون ذخائر كافی آهن آغاز می كنند و بنابرین نیاز روز افزون به این عنصر بخصوص در سه ماهه دوم و سوم تامین نخواهد شد. اگر به مرحله ای برسید كه بدنتان آهن كافی برای ساخت هموگلوبین در اختیار نداشته باشد دچار كم خونی خواهید شد.      

 

                  

چرا بارداری باعث افزایش احتمال ابتلا به كم خونی می شود؟

در دوران بـارداری نیـاز بدن شـما به آهن به نحو شـگرفی افزایش می یابد. آهن برای تشكیل هموگلوبین (پروتئین موجود در گلبولهای قرمز كه كسیژن را به سایر سلولها می برد) ضروری است. در دوران بارداری میزان خون بدن شما رفته رفته تا ۵۰% حد طبیعی افزایش می یابد. برای اینكه هموگلوبین كافی برای این میزان حجم خون ساخته شود آهن اضافی لازم است. بدن شما مقداری آهن اضافی نیز برای جنین و جفت نیاز دارد.

متاسفانه اكثر خانمها بارداری را بدون ذخائر كافی آهن آغاز می كنند و بنابرین نیاز روز افزون به این عنصر بخصوص در سه ماهه دوم و سوم تامین نخواهد شد. اگر به مرحله ای برسید كه بدنتان آهن كافی برای ساخت هموگلوبین در اختیار نداشته باشد دچار كم خونی خواهید شد.

احتمال ایجاد كم خونی در شریطی نظیر تهوع و استفراغ صبحگاهی، پشت سر گذاشتن دو یا سه بارداری بدون فاصله، بارداری چند قلو، مصرف غذاهای فاقد آهن كافی، و خونریزی زیاد قاعدگی قبل از بارداری، افزایش می یابد.

به همین علت است كه میزان آهن مورد نیاز شما از ۱۸ میلی گرم در روز بالا رفته به ۲۷ میلی گرم در روز می رسد و از آنجایی كه تامین این میزان آهن از طریق رژیم غذایی مشكل است متخصصین توصیه می كنند كه خانمهای باردار روزانه ۳۰ میلی گرم عنصر آهن به عنوان دوز پیشگیری كننده دریافت دارند. بسیاری از مكمل های دوران بارداری حاوی این میزان آهن هستند.

فقر آهن شایعترین علت كم خونی است ولی تنها علت آن نیست. ممكن است در اثر عدم دریافت اسیدفولیك یا ویتامین B۱۲، از دست رفتن حجم وسیعی از خون، و یا در اثر بعضی بیماریهای خاص یا اختلالات ارثی نظیر "كم خونی سلول داسی شكل" نیز كم خونی به وجود آید. درمان كم خونی بستگی به علت ایجاد كننده آن دارد و مصرف آهن، درمان تمام انواع كم خونی ها نیست.

چطور می توانم بفهمم كه به كم خونی مبتلا شده ام؟

پزشك در اولین معاینه دوران بارداری با كمك آزمایشهای مختلف كم خونی را بررسی می كند. یكی از این آزمایشات (هماتوكریت) درصد گلبولهای قرمز را در پلاسما می‌سنجد. آزمایش دیگر (هموگلوبین) وزن هموگلوبین خون را می سنجد. با این حال با پیشرفت بارداری، احتمال ایجاد كم خونی افزایش می یابد. بنابراین در اواخر سه ماهه دوم یا اوایل سه ماهه سوم باید آزمایش تكرار شود. ممكن است به طور طبیعی هماتوكریت و هموگلوبین تا حدی در نیمه دوم بارداری افت كند. علت ین امر افزایش چشمگیر حجم خون و پلاسما (پلاسما بخش مایع خون است) با سرعتی بیش از افزایش گلبولهای قرمز است ولی این افت نباید شدید باشد.

كم خونی ممكن است بدون علامت باشد بخصوص در موارد خفیف. علائم كم خونی عبارتند از خستگی، تب و سرگیجه. (البته این علائم را بسیاری از خانمهای باردار تجربه می كنند خواه مبتلا به كم خونی باشند یا خیر). همچنین ممكن است شما متوجه رنگ پریدگی شوید (بخصوص در ناخنها، سطح درونی پلك ها و لب ها) و ضربان قلبتان تشدید شده و دچار تپش قلب، تنگی نفس و یا اختلال در تمركز حواس شوید. نهایتاً بعضی از مطالعات نشان داده اند كه بین كم خونی فقر آهن شدید و تمایل زیاد برای خوردن مواد غیر خوركی نظیر یخ، كاغذ و یا گِل (حالتی كه به نام ویار خوانده می شود) ارتباط شدیدی وجود دارد. اگر چنین ویاری دارید آنرا ندیده نگیرید و حتماَ به پزشك اطلاع دهید.

كم خونی را چطور باید درمان كرد؟

اگر آزمایش نشان دهد كه شما كم خون هستید پزشك برایتان روازنه مكمل محتوی ۶۰ تا ۱۲۰ میلی گرم آهن و یا حتی بیشتر تجویز می‌كند. برای آنكه آهن بهتر در روده جذب شود آهن را با شكم خالی بخورید و میزان كافی آب یا آب پرتقال بنوشید (ویتامین C جذب آهن را تشدید می كند) ولی همراه قرص محتوی آهن شیر ننوشید (كلسیم از جذب آهن جلو گیری می كند).

دقت كنید كه این دوز مربوط به عنصر آهن یا آهن خالص است. بعضی از مكمل ها به جای عنصر آهن یا علاوه بر آن میزان "سولفات آهن" موجود را می نویسند (یكی از املاح آهن). مكملی كه محتوی ۳۲۴ میلی گرم سولفات آهن باشد حدود ۶۰ میلی گرم آهن در اختیار بدن شما قرار می دهد. بعضی دیگر محتوی گلوكونات آهن هستند كه مصرف ۳۰۰ میلی گرم آن به جذب ۳۴ میلی گرم آهن می انجامد.

نكته بسیار مهم آن است كه بخاطر داشته باشید قرصهای محتوی هر نوع آهن را از دسترس كودكان دور نگهدارید. تعداد كودكانی كه همه ساله در اثر مصرف بیش از حد قرصهای آهن می میرند بیش از تعداد كودكانی است كه در اثر مسمومیت با سایر داروها می میرند. در حقیقت تنها یك قرص بالغین كافی است كه یك كودك را دچار مسمومیت داروئی سازد.


آیا مصرف زیاد آهن عوارض دارد؟

مصرف مقادیر زیاد آهن به صورت قرصهای مكمل می تواند موجب اختلالات گوارشی شود. در كثر موارد مصرف بیش از حد آهن منجر به یبوست می شود كه خود یكی از مشكلات دوران بارداری است. اگر شما از یبوست رنج می برید، آب آلو بنوشید زیرا سیستم گوارشی را به حالت طبیعی برمی‌گرداند (و خود یكی از منابع غنی آهن است). تهوع و به ندرت اسهال از سایر عوارض آهن محسوب می شوند. اگر مصرف آهن شما را دچار تهوع می كند سعی كنید هنگام خواب آنرا مصرف كنید.

اگر عوارض بیش از حد شما را می آزارد، با پزشك خود مشورت كنید. بری اجتناب از مشكلات گوارشی می توانید از دوز هی كم شروع كنید و رفته رفته میزان آن را بالا برده به حد مورد نیاز برسانید و یا دارو را در دوز هی منقسم مصرف كنید. در بعضی خانـم ها عـوارض دارو با مصـرف قرص هیی كه به آهستگی آهن را آزاد می كند كاهش می یابد. و بالاخره اگر مدفوع شما به رنگ سیاه درآمد نگران نشوید. این تغییر كاملاً طبیعی است.

كم خونی چه خطراتی بری سلامت من و كودك من دارد؟

كودك شما به خوبی می تـواند نیاز آهن خود را برطرف سـازد؛ او سهم خود را قبل از شما برداشت می كند. اگر شما در سه ماهه اول و دوم بارداری به كم خونی مبتلا باشید احتمال آنكه دچار زایمان زودرس شوید یا نوزادتان با وزن كم به دنیا آید بیشتر خواهد شد. بنابراین این امر را جدی بگیرید. اگر فقر آهن بسیار شدید باشد ذخائر آهن نوزاد هنگام تولد پائین خواهد بود و او را در دوران كودكی در معرض خطر كم خونی قرار خواهد داد.

كم خونی فقر آهن به سلامت شما نیز لطمه می زند. انرژی شما كاهش خواهد یافت و بدنتان نخواهد توانست بخوبی با عفونت مبارزه كند. در صورت ابتلا به كم خونی در اواخر بارداری، اگر هنگام زایمان دچار خونریزی شوید احتمال بروز مشكلات جدی بیشتر خواهد بود؛ ممكن است به سرگیجه، افزایش ضربان قلب یا علائم دیگر دچار شوید كه باعث شود یك یا دو روز اضافی در بیمارستان بمانید. حتی ممكن است نیاز به تزریق خون داشته باشید.

چگونه می‌توان از فقر آن پیشگیری كرد؟

ویتامین های دوران بارداری را به طور منظم مصرف كنید و از رژیم غذایی سالمی كه شامل مقادیر زیاد مواد غنی از آهن باشد پیروی كنید. گوشت قرمز بهترین منبع است. البته خورك مرغ و سایر گوشت ها و حتی صدف دریایی نیز سرشار از آن است.

احتیاط

برای برطرف ساختن نیاز خود به آهن از جگر استفاده نكنید. در دوران بارداری باید از مصرف جگر خودداری كرد. زیرا حاوی ویتامین A در حدی زیان آور است كه منجر به ناهنجاریهای مادرزادی می شود.

غذاهای غیرگوشتی حاوی آهن عبارتند از لوبیا، كشمش، خرما، آلو، انجیر، زردآلو، سیب‌زمینی (با پوست)، كلم بروكلی، چغندر، سبزیجات دارای برگهای سبز، نانهای سبوس دار، شیرۀ قند سیاه، و غلات غنی شده با آهن. به خاطر داشته باشید كه آهن موجود در منابع حیوانی (آهن به صورت Heme) خیلی راحت تر از آهن موجود در منابع غیرحیوانی جذب می شوند.


چه چیزی به جذب آهن در بدن كمك می كند؟

خوردن یا نوشیدن مواد سرشار از ویتامین C همزمان با مصرف قرص آهن یا مواد غذایی حاوی عنصر آهن كمك می كند كه جذب این ماده از منابع غیر حیوانی بالا رود. یك لیوان آب پرتقال یا آب گوجه فرنگی، یك مشت پُر توت فرنگی، فلفل شیرین، یا نصف یك عدد گریپ فروت داری میزان كافی ویتامین C بری جذب آهن خواهد بود. گوشت و ماهی (منابع آهن heme كه بهتر جذب میشود) نیز جذب این ماده از منابع غیر حیوانی را بالا می برند. بعنوان مثال قرار دادن یك قطعه گوشت گوساله در یك ظرف محتوی سبزیجات به جذب آهن سبزیجات كمك می كند.

چه عواملی با جذب آهن تداخل دارند؟

كلسیم با جذب آهن تداخل دارد. بنابرین اكر مكمل هی حاوی كلسیم و یا تركیبات ضد اسید حاوی كلسیم دریافت می كنید دقت كنید كه مصرف آنها با مصرف غذا هی غنی از آهن و یا قرص آهن همزمان نباشد. به همین دلیل نبید قرص آهن را با شیر مصرف كنید زیرا شیر سرشار از كلسیم است. شیر را در فاصله بین دو وعده غذا مصرف كنید. از آنجییكه پلی فنل موجود در چی و قهوه با جذب آهن موجود در مكمل ها و آهن منابع گیاهی تداخل دارد، نباید بطور همزمان مصرف شوند .

رژیم غذایی در کم خونی فقر آهن

          چاقی و اضافه وزن مسلماً با فشار خون بالا ارتباط دارد. شیوع این مشکل در افراد جوان دچار اضافه وزن دو برابر و در افراد مسن و چاق ۵۰ درصد بیشتر از افراد دارای وزن طبیعی است. در مردان به ازای هر ۱۰ درصد افزایش وزن، فشار خون ۶/۶ میلیمتر جیوه بالاتر میرود.    

برای جلوگیری از کم خونی ناشی از فقر آهن مواد ذیل توصیه میشود:

۱) استفاده از مواد غذایی صحیح و همچنین غنی از آهن مثل انواع گوشتها، سبزیهای سبز برگ و حبوبات.

۲) استفاده از مواد غذایی دارای ویتامین ث، انواع سبزیهای تازه، فلفل سبز، گوجه فرنگی، کلم، میوههای تازه بخصوص پرتقال، لیمو و سایر مرکبات همراه با غذا که سبب میشوند آهن بیشتر جذب شود.

۳) عدم استفاده از چای در فاصله ۲ تا ۳ ساعت قبل و بعد از غذا به ویژه غذاهای آهن دار.

۴) درمان آلودگیهای انگلی و محیطی.

۵) خودداری از مصرف نوشابههای شیرین و گازدار.

۶) محدود کردن مصرف غذاهای آماده و صنعتی و استفاده بیشتر از غذاهای تازه.

رژیم غذایی در فشارخون بالا

چاقی و اضافه وزن مسلماً با فشار خون بالا ارتباط دارد. شیوع این مشکل در افراد جوان دچار اضافه وزن دو برابر و در افراد مسن و چاق ۵۰ درصد بیشتر از افراد دارای وزن طبیعی است. در مردان به ازای هر ۱۰ درصد افزایش وزن، فشار خون ۶/۶ میلیمتر جیوه بالاتر میرود.

اکثر افراد مبتلا به پرفشاری علایمی ندارند، اما این مشکل میتواند سبب آسیب حاد یا مزمن به بخشهای مختلف بدن شود. در مغز این مشکل به مویرگهای خونی آسیب میرساند، در نتیجه سکته مغزی بروز میکند. در چشمها، پرفشاری سبب آسیب به مویرگهای خونی و بروز اختلال بینایی و در کلیهها نیز سبب نارسایی کلیه میشود. ممکن است علایمی از قبیل سردرد، دردهای قفسه سینه و تنگی نفس نیز بروز کند.

مواردی از پرفشاری که در حد مرزی هستند، اغلب بدون درمان باقی میمانند. درمان غیردارویی شامل: کاهش نمک در رژیم غذایی، ترک سیگار، انجام ورزش منظم و استفاده از روشهای شل کردن عضلات است. داروهای ضدفشار خون نیز ممکن است تجویز شوند.

چه غذاهایی مفید هستند؟

عموماً اعتقاد پزشکان بر این است که افراد دچار پرفشاری، نیاز به کاهش دریافت سدیم دارند. پتاسیم و کلسیم اضافی نیز می­تواند به کاهش فشارخون کمک کند.

موز، زردآلو، انجیر، گریپ فروت، هلو، انگور و آلو میوههایی سرشار از پتاسیم هستند و سیبزمینی، سیر، براکلی، کدو سبز، قارچ و گوجه فرنگی و سبزیها سرشار از پتاسیم هستند. حبوبات نیز از این نظر غنیاند.

میوهها و سبزیها دارای مقدار کم سدیم هستند و باید به وفور مصرف شوند. در مطالعات مقایسهای میان گیاه خواران با افراد غیرگیاهخوار، مشاهده شده است که متوسط فشارخون گیاه خواران کمتر است. یکی از علل این تفاوت را دریافت بیشتر پتاسیم در گیاه خواران دانستهاند.

مرکبات، توتها و سبزیهای دارای برگ سبز، منابع خوب ویتامین ث هستند. دریافت کم این ویتامین با پرفشاری ارتباط دارد. مصرف مکمل ویتامین ث در افراد دچار پرفشاری و همچنین افراد سالم سبب کاهش فشارخون میشود.

گوشت و مرغ طبخ شده بدون نمک برای افراد دچار پرفشاری توصیه میشود. برای معطر کردن گوشت میتوان از سبزیهای معطر، ادویهها و میوهها استفاده کرد. به عنوان مثال برای گوشت گوسفند از مرزنگوش و مریم گلی، برای مرغ از شوید و ترخون و برای جگر از پرتقال میتوان استفاده کرد.

ماهی تازه، منجمد یا کنسرو شده بدون آب نمک خوب هستند. میتوان ماهی را با برگ بو، شوید، فلفل قرمز و سیاه، ادویهها، مرکبات، سسهای خانگی بدون نمک و سایر سبزیها معطر کرد. ماهیهای حاوی اسیدهای چرب مفید از قبیل حلوا، قزلآلا و قباد چندین بار در هفته توصیه میشوند.

سبزیهای ریشهای مثل سیب زمینی، همچنین برنج، ماکارونی، رشتهها و حلیم بدون نمک و همچنین مواد نشاستهای دارای سدیم کم هستند و میتوان به عنوان پایهای برای وعده غذایی از آنها استفاده کرد.

دانه کنجد و سبزیهای برگ سبز، منابع کم سدیم و تامین کننده کلسیم هستند.

سیر نیز به کاهش فشارخون کمک میکند.

از چه غذاهایی باید پرهیز کرد؟

از سوسیس، کالباس، کنسرو گوشت، برگرها و سایر فرآوردههای گوشتی به علت دارا بودن مقادیر بالای سدیم باید پرهیز کرد. سبزیهای کنسرو شده در آب نمک، زیتون شور، چیپس و سایر تنقلات شور نیز نباید مصرف شوند.

ماهی دودی یا کنسرو شده و تن ماهی سرشار از سدیم هستند.

سسها، سوپها، قرصهای گوشت، کنسرو لوبیا و سایر غذاهای آماده مصرف میتواند سبب تشدید بیماری شود.

مصرف الکل با فشار بالا ارتباط داشته و میتواند سبب تشدید بیماری شود.

در طبخ به جای کره و روغن نباتی جامد بهتر است از روغن زیتون، سویا و کانولا استفاده کرد.

مواد حاوی کافئین از قبیل قهوه، چای، نوشابههای کولا و شکلات، سبب افزایش فشارخون میشوند و باید در حد اعتدال مصرف شوند.

چند نکته :

ـ کاهش وزن و حفظ وزن طبیعی از ارکان اساسی هر برنامه طراحی شده جهت مقابله با پرفشاری هستند.

ـ نیاز روزانه یک فرد بزرگسال به نمک یک دهم قاشق چایخوری است. مقادیر بیشتر نمک فقط در شرایط آب و هوایی گرم و یا در طول شیردهی لازم است. در این موارد یک قاشق چایخوری نمک کافی خواهد بود.

ـ برای کاهش فشارخون پیاده روی سریع ۳۰ تا ۴۵ دقیقه در روز و ۳ تا ۵ بار در هفته توصیه میشود.

 

ـ مصرف سیگار سبب تشدید پرفشاری شده بنابراین توصیه به ترک سیگار میشود.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: یکشنبه 11 خرداد 1393 ساعت: 6:15 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,
نظرات(0)

ليست صفحات

تعداد صفحات : 1652

شبکه اجتماعی ما

   
     

موضوعات

پيوندهاي روزانه

تبلیغات در سایت

پیج اینستاگرام ما را دنبال کنید :

فرم های  ارزشیابی معلمان ۱۴۰۲

با اطمینان خرید کنید

پشتیبان سایت همیشه در خدمت شماست.

 سامانه خرید و امن این سایت از همه  لحاظ مطمئن می باشد . یکی از مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه   09159886819  در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما  فرستاده می شود .

درباره ما

آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس