تحقیق و پروژه رایگان - 1543

راهنمای سایت

سایت اقدام پژوهی -  گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان

1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819  -  صارمی

2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2  و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی  (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .

3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل http://up.asemankafinet.ir/view/2488784/email.png  را بنویسید.

http://up.asemankafinet.ir/view/2518890/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%D8%A2%D9%86%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%86.jpghttp://up.asemankafinet.ir/view/2518891/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA%20%D8%A8%D9%87%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA.jpg

لیست گزارش تخصصی   لیست اقدام پژوهی     لیست کلیه طرح درس ها

پشتیبانی سایت

در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا  پیام بدهید
آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet

تحقیق در مورد موانع و چالش ها در خدمات رسانی

بازديد: 233

تحقیق در مورد موانع و چالش ها در خدمات رسانی

مقدمه:

 در بحث خدمت رساني، دو دسته نيرو به چشم مي خورند: دسته اول نيروهاي مثبت يا وادارنده و دسته دوم نيروهاي منفي يا بازدارنده. خواهشها، ميلها و نيازها را معمولاً به نيروهاي مثبت تعبير مي كنند، كه شخص را به سوي هدف يا وضعيت خاصي منجمله خدمت به ديگران سوق مي دهند. ترسها، نفرتها و خـودخواهي ها را نيز معمولاً نيروهاي منفي مي خوانند كه شخص را از حالت خاصي دور مي كنند؛ ميان اين نيروهاي مثبت و منفي تفاوتهاي زيادي به چشم مي خورد، اما هر دو نيرو در اين صفت با هم شريكند كه هر دو در ايجاد و برقراري رفتار آدمي موثرند.

ضمن اينكه، نيازها و هدفها همبسته اند و يكي بدون ديگري نمي تواند باشد. نمي توان گفت، كسي نياز به قدرت جويي دارد، بدون اينكه هدف معيني داشته باشد. بنابراين، نياز و هدف، يك واحـــد تجزيه نشدني را تشكيل مي دهند و نيازهاي شخصي همه فعاليتهاي رواني آدمي را رهبري مي كنند.

ادراكات، افكار و عادات شخص در عرصه اجتماع و در حوزه خدمت رساني، همه از نيازها و هدفهاي او تاثير مي پذيرند و نيازها و هدفهاي شخص نيز پيوسته تحت تاثير اين دو دسته نيرو در حال تغيير و تحول هستند.

خدمت رساني اجتماعي زمانــي تحقق مي يابد كه از مرحله خدمت رساني فردي گذر كرده باشيم. خدمت رساني فردي زماني اتفاق مي افتد كه بدان احساس نياز كنيم و براي اينكه نياز به آدميت و خوب بودن و خدمت كردن را در آدمها زنده كنيم، بازگشت به خويش، لازم است. ليكن يكسري عوامل تحت عنوان موانع و چالشهاي پيش رو با ماموريت بازدارندگي، در مسير شكوفايي طبيعت پاك آدمي و خودآگاهي اجتماعي تاريخي اش، ايفاي نقش مي كنند و به جاي خوب بودن، خواب بودن را ارمغان و ارزاني اش مي دارند و اين عوامل همانهايي است كه موضوع بررسي ماست.

چالشها و موانع خدمت رساني:

1 - ناكارايي سازمانها و نهادهاي رايج دولتي: شيوه معمول دولتها اين است كه براي انجام هروظيفه يا فعاليتي، سازماني و يا نهادي تعريف مي كنند و اين وظيفه را به آن سازمان و يا نهادها مي سپارند و بعد از مدتي، برآيند مشاهدات، عدم تحقق خواسته ها و عدم رضايت مردمي است.

علت عمده ناكارايي و غيراثربخشي سازمانها و نهادهايي اين چنين، عبارت است از ساختارهاي غلط، روشهاي غيراصولي، لوث مسئوليتها بنا به علت موازي كاري در اجتماع، محدوديت بودجه و منابع مالي، اختيارات ناكافي، عدم استفاده از نيروهاي متخصص و عدم وجود نظامات كنترلي لازم و... از همـــه مهمتر اينكه هنوز فرهنگ مشتري مداري در سازمانها و نهادهاي دولتي ما چندان جا نيفتاده است. معمولاً احساس سازماني در اينگونه سازمانها و موسسات اين است كه آنها براي خود و در بهترين حالت براي مقام مافوقيعنـــي غالباً دولت كار مي كنند. هم از اين روست كه آنها از درون به بيرون نگاه مي كنند در حالي كه براي حصول اطمينان از اثربخشي، آنان مي بايستي از بيرون به درون نگاه كنند. يعني از چشم مردم و مشتري و يا در حقيقت كارفرماي واقعي خود، به قضاوت در خصوص عملكرد خود روي آورند.

2 - عدم وجود انگيزه كافي در مديران و مجريان راهبردهاي خدمت رساني: براي آنكه فرد به سطح بالايي از عملكرد در زمينه خدمت رساني برسد بايد تصميم بگيرد كه كار را انجام دهد (انگيزش) و بتواند كار را انجام دهد (توانايي) و مواد و وسايل مناسب انجام كار را در اختيار داشته باشد (آمادگي محيطي). عدم نبود هريك از اين زمينه ها به عملكرد لطمـه مي زند.

از مديري كه خود انگيزه كافي در جهت خدمت رساني ندارد، چه انتظاري در مورد ايجاد انگيزه در كاركنانش مي توان داشت؟

يكي ديگر از دلايل بي انگيزگي مديران و مسئولان در اين خصوص نيز، موضوع عزل و نصبهاي زودهنگام آنان است. مديراني كه آينده روشن و افق بلندمدتي در پيش روي خــود نمي بينند، غالباً كارنامه درخشاني هم ندارند.

براي خدمت رساني خوب و موثر، به روحيه بالا نياز داريم و براي ايجاد روحيه بالا در كاركنان و مسئولان، شناخت نيازهاي مادي و معنوي آنان و تلاش به منظور حل آن ضروري مي نمايد. از سوي ديگر، ايــــــن بي انگيزگي در برخي جاها نيز مي تواند به تشريفاتي گرديدن نحوه انجام كار بينجامد. كار تشريفاتي، يعني كاري عاري از محتوا يعني فرمايش لاجرم بلااثر.

پديده خدمت رساني تشريفاتي يعني ادامه كار با حداقل ها. يعني حداقل ميزاني از فعاليت و خدمت كه قابل پذيرش است و با آن مي توان در سازمان باقي ماند، بدون اينكه، كاري زمين مانده باشد.

3 - عدم انطباق سيستم هاي ارزيابي عملكرد با موضوع خدمت رساني: بدون شك ارزشيابي توانايي بالقوه كاركنان، كاري است بس دشوار و شايد هم، انجام آن، به طور مطلق، غيرممكن و محال باشد. مروري اجمالي بر عملكرد سازمانهاي مختلف، نشانگر و مويد اين قضيه است كه آدمي هنوز به ابزار و وسيله اي كه با آن بتواند اين توانائيها را دقيقاً اندازه گيري كند، دست نيافته است و اين در حالي است كه ارزشيابـي كننده ها نيز غالباً انسان هستند و بـــه واسطه خصوصيات انساني خويش، مملو از گرايشات ذهني و عواطف و احساسات و نظرات شخصي بوده كه نهايتاً در فرايند ارزشيابي گريز كامل از آنها ممكن نيست.

بسياري از علماي مديريت، برپايه همين استــــدلال ارزشيابي را از مشكل ترين و آسيب پذيرترين جنبه هاي مديريت دانسته اند.

اين اشتباه است كه ارزشيابيها براساس شكل و نه محتوا سنجيده مي شود و از آن اشتباه تر تلقي برخي از مديران از انجام ارزشيابي به عنوان يك رفع تكليف است و درنتيجه اين اشتباهات است كه فرصت تاثيرگذاري بر رفتار فرد، طي ارزيابي از دست مي رود.

همچنين، سيستم ارزشيابي عملكرد كاركنان و مسئولان بايد با مقاصد موردنظر مطابقت داشته باشد. اين اهداف در سازمانهاي مختلف به شكل قابل توجهي با هم تفاوت دارند.

يكي از ايراداتي كه در گذشته بـــــر سيستم هاي ارزشيابي عملكرد گرفته مي شد، اين بود كه مي كوشيدند با يك وسيله به چندين هدف نائل شوند. يعني يك روش ارزشيابي كه براي منظوري خاص از اعتبار كافي برخوردار بود، براي مقاصد وسيعي همچون ترفيعات، انتصابات، برنامه هاي آموزشي و حتي كاهش نيروي انساني به كار گرفته مي شد.

به نظر مي رسد سيستم هاي ارزشيابي عملكرد در سازمانها، انجام كار روزانه و رسانيدن سازمان به اهداف معيني را كانون توجه خود قرار داده و اين درحالي است كه اين اهداف از ديدگاه مخاطبان واقعي خود موردارزيابي قرار نمي گيرد.

آنچه كه امروز اتفاق مي افتد ارزيابيهاي درون سازماني براي اهداف برون سازماني است و اين موضوع شديداً نياز به اصلاح و بازنگري دارد.

هنوز پديده خدمت رساني و رضايت مردم از نحوه انجام كار، هدف اساسي ارزشيابيهاي سازماني قرار نگرفته و از آن اشتباه تر اينكه هنوز خدمت رساني به عنوان يك وظيفه و نه جوهر آدمي به شمار مي آيد.

سيستم هاي ارزيابي عملكرد فعلي، براساس متغيرهاي بازدهي به كار خود ادامــه مي دهند. بهترين مدير، مديري است كه فروش و يا درآمد بالاتري را كسب كرده باشد و اما متغيرهاي ميانجي يعني نگرش، اعتقادات، ادراكات و نارضايتي عمومي ناشي از اين شيوه عملكرد، متاسفانه مسكوت باقي مي ماند و به عنوان مشكلي بزرگ، فراروي مدير آينده، رخ مي نماياند.

ما براي غلبه بر اين مشكل، ناگزيريم به تعريف اهداف برون سازماني و ارزيابي عملكرد توسط عوامل و شاخصهاي برون سازماني بپردازيم.

4 - فرهنگ فردگرايي: ما از لحاظ تاريخچه و فرهنگ سازماني، به گونه اي غالب، فردگرا و فردمحور محسوب مي شويم. در مقام كارمند سازمان، مشكل افـــــراد بخصوصي را حل مي كنيم و در مقام مشتري و ارباب رجوع به جاي تبعيت از شيوه هاي عمومي، راه حلهاي انفرادي و سريع السيري را براي حل مشكلاتمان برمي گزينيم.

آنجـــا كه در مقام كارمند بدين نحو عمل مي كنيم، از نهادينه شــــــدن روحيه خدمت رساني جلوگيري و آنجا كه در مقام مشتري و ارباب رجوع روش دور زدن را اختيار مي كنيم، زمينه اصلاح و بهبود روشهاي عمومي خدمت رساني را از بين مي بريم.

براي خدمت رساني مي بايستي به مثابه انگشتان يك دست، چون يد واحده بود. مردم و يا شهروندان مي بايستي سازمانها را مأواي خود بدانند.

يعني جايي كه مشكلاتشان به سادگي و بـــــدون گذر از پيچ و خمهاي بزرگ و صعب العبـــــور اداري و بوروكراتيك حل مي گردد و سازمانها نيز بايستي شهروندان را كساني بدانند كه بايستي به آنان خدمت كردو نه به خدمت آنان رسيد.

روحيه فردگرايي در صحنه اجتماع، به تقابل شهروندان، مردم، ارباب رجوع و يا مشتري با سازمانها و نهادهاي رايج در جامعه خواهدانجاميد. هم از اين نظامات شورايي و مديريت مشاركتي و گروههاي حل مسئله و تيم هاي كاري و امثالهم به تدريج درحال شكل گيري و ايفاي نقش بوده كه لازم است بدان سرعت بخشيده شود.

5 - الگوهاي نامطلوب سازماني / اجتماعي: مديران و مسئولان، همچون والدين براي فرزندان، الگوهايي بلاترديد براي كاركنان خود هستند؛ مديراني كه ديرتر به سر كار مي آيند، مديراني كه زودتر از موعد به منزل مي روند، عدم جديت در كار، عدم صداقت و عدم شفافيت، پرداختهاي غيرعادلانه، تبعيض در استخدام، انتصاب، ترفيعات و... ترويج نظام جانبداري و اعطاي پاداش براساس خوش خدمتي و نه خدمت، ارجحيت منافع شخصي بر منافع اجتماعي و... همه موجبات پيدايي الگوهايي نامطلوب، از انگاره هاي مديريتــــي براي كاركنان سازمانها را فراهم مي آورند، چرا كه كاركنان بـــــه فراست درمي يابند كه براي موفقيت لازم است كه همانند مدير متبوعه خويش عمل كنند. ضمن اينكه در بهترين حالت ممكن، اين رويه ها و الگوها، كاركنان متعهد و دلسوز را به انزوا و از خودبيگانگي اجتماعي مي كشاند. يعني قهري پنهان.

اين موضوع در اجتماع نيز صدق مي كند، وجود مشاغلي كه با كمترين زحمت بيشترين درآمد را از آن خــود مي سازند، روحيه خدمت رساني را در كاركنان سازمانها و شهروندان جامعه نابود مي سازد.

6 - سيطره مفهوم تقابل در وضع مقررات و قوانين: براي تحقق خدمت رساني ازسوي سازمانها و نهادها به مردم و ارباب رجوع، وضع قوانين حمايتي ضروري مي نمايد. اين قوانين ضمن تكريم مردم، تكـــــريم مجريان را نيز مي بايستي متضمن گردند.

تكريم مردم از عهده كساني برمي آيد كه با كرامت شناخته شده، يعني خود طعم زندگي را چشيده باشند. بنابراين، در وضع قانـــــون، مي بايستي بر گسترش نظم تاكيد داشت و نه ايجاد محدوديتهاي غيرضروري. همچنين لازم است كـــه از وضع قوانين يك سويه و يك جانبه و واحد براي كليه آحاد، به نحوي كه پاسخگوي شرايط واقعي جامعه نباشد، خودداري كرد.

وضع قوانين بــــدون رعايت ضوابط پيش گفته، بر تقابل فرد و سازمان و تقابل دولت و ملت خواهدافزود.

نبايستي فراموش كرد كه هر قانوني لزوماً مي بايستي اجراي عدالت، امنيت، آزادي، نظم، آسايش و كرامت مردمي را جستجو كند، نه اينكه به واسطه عدم تطابق با فرهنگ موجود و يا ناهمخواني با شرايط كنوني و يا بنا به علت عدم تاثير در بهبود زندگي مردم، صرفاً محدودكننده و زاينده مشكلات و معضلات بيشتر براي شهروندان جامعه تلقي گردد.

اگر فرهنگ جامعه اي بنابه دلايل پيش گفته به سمت نقض قوانين موجود سوق پيدا كند، ما فاقد قدرت پيش بيني رفتارها و روحيات واحد درمورد خدمت رساني و درنتيجه شاهد بروز هرج و مرج در انگــــاره هاي اجتماعي خدمت رساني خواهيم بود.

منابع و مأخذ

1 - استال، گلن، اداره امور استخدامي، ترجمه منوچهر كوچك، انتشارات مركز آموزش مديريت دولتي، تهران، 1356.

2 - كونتز، هارولدواودانل، سيريل، اصول مديريت، ترجمه محمدعلي طوسي و ديگران، انتشارات مركز آموزش مديريت دولتي، جلد دوم، تهران 1370.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: چهارشنبه 21 خرداد 1393 ساعت: 17:23 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

تحقیق در مورد هماهنگی در سازمان

بازديد: 687

تحقیق در مورد هماهنگی در سازمان

با طراحی واحد های سازمانی و تعیین اداره ها و بخشهای داخلی، کارهای سازمان می‌ان واحدهای اصلی تقسیم می‌‌شود و امکان استاندارد کردن کارها و تخصصی کردن فعالیت کارکنان فراهم می‌‌گردد؛ ولی موفقیت سازمان در تحقق اهدافش، مستلزم هماهنگ ساختن فعالیتهای مذکور است. در واقع بدون هماهنگی، احتمال بروز تـأخیر و اتلاف وقت در انجام فعالیت ها، پروژه ها و برنامه‌ها افزایش می‌یابد و ممکن است سازمان با عجز و ناکامی مواجه شود.

هماهنگی فراگردی است که طی آن، همه بخشهای تشکیل دهنده یک کل برای کسب هدف مشترک ترکیب می‌شوند. هماهنگی با مجموعه ای از ساز و کارهای ساختاری و رفتاری تحقق می‌ یابد که برای مرتبط ساحتن اجزای سازمان با یکدیگر به کار می‌روند و نیل به اهداف سازمانی را تسهیل می‌کنند.[1]

طبق نظر فایول هماهنگی وقتی ایجاد می‌‌شود که اولا میان فعالیتها و بخش های مختلف توافق و سازگاری ایجاد شود و ثانیا سازمات دارای وحدت جهت و هدف باشد تا از این طریق انجام دادن کارها سهولت پیدا نموده وشرایط موفقیت با حداقل هزینه تأمین گردد.[2]

 

هدف از ایجاد هماهنگی چیست

ایجاد هماهنگی ممکن است با هدف نیل به یکی از مقاصد ذیل صورت پذیرد:

1. بازداشتن: پیش‌بینی مسائل و مشکلات آتی و ایجاد هماهنگی برای مقابله با آنها؛

2. اصلاح کردن: تشخیص وضعیت غیر عادی و تعیین نقایص سیستم و ایجاد هماهنگی برای رفع آنها؛

3. تنظیم کردن: شناسایی مختصات نظم موجود و ایجاد هماهنگی برای حفظ آنها؛

4. بهبود دادن: بررسی عملیات خرده‌سیستم‌های موجود و ایجاد هماهنگی برای بهبود آنها.

راه های ایجاد هماهنگی چیست

1. هماهنگی از طریق سلسله مراتب فرماندهی؛

2. هماهنگی از طریق استاندارد کردن فعالیت های سازمانی؛

3. هماهنگی از طریق واحدهای سازمانی هماهنگ‌کننده: الف: گروه‌های هماهنگ‌کننده موقت؛ ب: واحدها یا گروه‌های هماهنگ‌کننده ثابت.

4. هماهنگی از طریق خودهماهنگی.[3]

هماهنگی و فن‌آوری چیست:

فن آوری تأثیر عمده ای بر ساختار سازمانی دارد؛ به طوری که می‌توان گفت: «انواع گوناگون فن آوری، انواع متفاوتی از وابستگی درونی را میان واحدهای تشکیل دهنده هر سازمان ایجاد می‌‌کنند» هر چه نیاز به هماهنگی افزایش یابد، بر نیاز به فن‌آوری برای هماهنگ‌سازی، افزوده می‌شود و در نتیجه، وابستگی سیستم هماهنگ کننده به فن اوری افزایش می‌ یابد.[4]

ساز و کارهای ایجاد هماهنگی چیست

برای ایجاد هماهنگی معمولا از چهار ساز و کار استفاده می‌شود:

1. هماهنگی غیر رسمی برنامه ریزی نشده:

 در این روش، هماهنگی به صورت داوطلبانه، غیر رسمی و بدون برنام ریزی تفضیلی انجام می‌پذیرد؛ در موارد ذیل می‌توان از این روش هماهنگی استفاده کرد:

الف) هریک از کارکنان بر اهداف عملکرد خود و واحدش واقف باشد؛

ب) هریک از کارکنان، تصویر روشنی ار نیازهای خود( برای انجام وظیفه)، در نظر داشته باشد؛

ج) مهمتر از همه اینکه، هریک از کارکنان بتواند خود و عملکرد خود را با سازمان و اهداف سازمانی وفق دهد و سازمان به اندازه ای برای کارکنان اهمیت بیابد که آنان با اشتیاق به تحقق اهداف سازمانی علاقه نشان دهند؛

د) گروه های کاری سازمان، خود را به سازمان وابسته بدانند؛ به گونه ای که به کار در آن افتخار کنند و پیوند افراد با سازمان تقویت شود.

2. هماهنگی رسمی برنامه‌ریزی شده

اگر استفاده از هماهنگی داوطلبانه مقدور نباشد یا به دلیل بزرگی و پیچیدگی بیش از حد سازمان کارایی استفاده ا ارتباطات غیررسمی، در حد مطلوب نباشد، برای هماهنگی از روش برنامه ریزی شده و رسمی استفاده می‌ شود و با به کارگیری رویه‌های عملیاتی استاندارد و مقررات مدون، اقدام به هماهنگی می‌ گردد.

3. هماهنگی به وسیله افراد

با توجه به تفاوت های فردی انسانها، همواره امکان دارد که افراد مختلف از یک خط مشی واحد، برداشت‌های متفاوتی داشته باشند. درواقع هرکس تمایل دارد که خط مشی های موجود را با در نظر گرفتن منافع خود تفسیر کند. به همین دلیل هماهنگ ساختن برداشت های ذهنی افاد، کاری دشوار است؛ از این رو دو راهکار برای حل این مسئله ارائه می‌شود:

الف) استفاده از مسؤول مشترک؛

ب) ایجاد واحد هماهنگ کننده.

4. هماهنگی به وسیله گروه‌ها

ایجاد هماهنگی به وسیله گروه نیز امکان‌پذیر است و از طریق تشکیل گروه‌های کاری دائمی یا موقت و تشکیل جلسات گروهی نیز می‌‌توان امور مورد نظر را هماهنگ ساخت. البته ایجاد هماهنگی به وسیله گروه کار کار آسانی نیست؛ زیرا توجه به امکان جناح‌بندی اعضای گروه در مورد نحوه اولویت بندی اهداف سازمانی در مقایسه با اهداف فردی یا گروهی، احتمال دارد که نیل به توافق در گروه دشوار گردد.[5]

نتایج هماهنگی چیست

از طریق هماهنگی نتایج زیر بدست می‌‌آید:

1. هدف با حداقل هزینه تحقق پیدا می‌‌کند.

2. تأثیرات اولیه و ثانویه امور مانند امور فنی و تجاری بررسی و نتایج آنها در نظر گرفته می‌‌شود.

3. مخارج با منابع مالی در دسترس مطابقت پیدا می‌‌کند.

4. تجهیزات با نیازها سازگار می‌شود.

5. خرید مواد اولیه با مقدار مصرف تناسب پیدا می‌کند.

6. مقدار تولید و فروش با یکدیگر تناسب می‌یابد.

7. مؤسسه دارای اندازه‌های متناسب یعنی نه زیاد بزرگ و نه زیاد کوچک می‌ گردد.

8. ابزار و وسایل تولیدی در جای خود مورد استفاده قرار می‌گیرد.

9.وسایل حمل و نقل دارای راه مخصوص است و برای مخاطرات احتمالی، ابزتر و وسایل تأمینی در نظر گرفته می‌شود.

10. متفرعات تابع اصول است و ابزار کار با هدف تناسب می‌ یابد.[6]

[1]. رضائیان، علی؛ مبانی سازمان و مدیریت، تهران، سمت، 1386، چاپ دهم،ص363.

[2]. نیکواقبال، علی‌اکبر؛ برگزیده‌ی نظریه‌های سازمان و مدیریت، تهران، سمت، 1387چپ اول، ص43.

[3]. امیر کبیری، علیرضا؛ مروری بر تئوری و اصول مدیریت، تهران، نگاه دانش، چاپ چهارم، 1384، ص159-161.

[4]. رضائیان، علی؛ تهران، سمت، 1386، چاپ دهم،373.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: چهارشنبه 21 خرداد 1393 ساعت: 17:20 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,,,,,,
نظرات(0)

تحقیق در مورد نقش هماهنگی در مدیریت

بازديد: 435

تحقیق در مورد نقش هماهنگی در مدیریت

 مقدمه

هماهنگی‌، مجموعه‌ای‌ از ساز و كارهای‌ ساختاری‌ و انسانی است‌ كه‌ برای‌مرتبط‌ كردن‌ مؤثر اجزای‌ هر نظام‌ (جامعه‌)، برای‌ تسهيل‌ در كسب‌ اهداف‌طراحی‌ می‌شود. آدمی‌ موجودی‌ اجتماعی‌ است‌.

در جامعه‌ و سازمان‌ها،تعداد بی‌شماری‌ از انسان‌ها زندگی‌ می‌كنند كه‌ برای‌ تحقق‌ اهداف‌ خود نيازمند برقراری‌ ارتباط‌ با يكديگرند تا بتوانند با انجام‌ دادن‌ برخی‌ از كارها، به‌ نتايج‌مطلوب‌ و مورد انتظار خود برسند و اين‌ امر تنها با هماهنگی‌ ِتحقق‌ خواهد يافت‌. پس‌ برای انجام‌ دادن‌ِ بهتر كارها بايد بين‌ افكار، فعاليت‌هاو عمليات‌ گروه‌، هماهنگی‌ وجود داشته‌ باشد. هماهنگی‌ يعنی‌ آميختن‌فعاليت‌های‌ افراد و سازماندهی‌ درست‌ انسان‌ها و تخصيص‌ درست‌ منابع‌ غيرانسانی‌ به‌ منظور تحقق‌ هدف‌.

از مهم‌ترين‌ وظايف‌ مسؤولان‌، ايجاد هماهنگی‌ بين‌ افراد، واحدها،معاونت‌ها و ارتباط‌ درست‌ جامعه‌ با تحوّلات‌ محيطی‌ است‌. رسول‌ خدا(ص)در اهميت‌ اين‌ موضوع‌ می فرمايد:

بهترين‌ مديران‌ و فرمانروايان‌ كسانی هستند كه‌ استعدادها و سليقه‌های‌گوناگون‌ را زير چتر مديريت‌ گرد آورند و بدترين‌ مديران‌ آنانند كه‌مجموعه همسو و هماهنگ‌ را پراكنده‌ سازند.

در واقع یکی از مشخصه های دولتمردان موفق و شایسته ، بهره گیری از تمام صاحبنظران علوم مختلف اعم از مدیریت ، اقتصاد ، سیاست و جامعه شناسی و . . . در تصمیم گیری ها و تعیین خط مشی ها و سیاستهای کلان سیاسی ، اجتماعی و اقتصادی می باشد؛ هر چند اگر از گروه های منتقد و مخالف دولت باشند ، چرا که مشارکت و همکاری مؤثر کلیه گروه ها و اقشار جامعه را در کسب اهداف جاری و آتی خود تضمین نموده است .

حضرت‌ علی‌(ع) درباره وحدت‌ و هماهنگی علم‌ و عمل‌ :

علم‌ و عمل‌ دارای‌ پيوندی‌ نزديك‌ [و دارای‌ هماهنگی‌] هستند.

همبستگی‌ و وحدت‌ در راه‌ حق‌ گرچه‌ كراهت‌ داشته‌ باشيد ، ازپراكندگی‌ در راه‌ باطل‌ گرچه‌ مورد علاقه شماباشد ، بهتر است‌؛ زيراخداوند سبحان‌، به‌ گذشتگان‌ و آيندگان‌ چيزی‌ را به‌ تفرقه‌ عطا نفرموده‌است‌.

قرآن‌ نيز درباره هماهنگی‌:

و از مشركان‌ نباشيد؛ كسانی‌ كه‌ دين‌ خدا را قطعه‌ قطعه‌ كردند وفرقه‌فرقه‌ شدند و هر حزبی‌ بدان‌ چه‌ پيش‌ آن‌ها است‌، دلخوش‌ شدند.

نقش‌ رهبری‌ در سازمان‌، از مهم‌ترين‌ نقش‌ها است‌ و امروزه‌ معتقدندمديريت‌ مطلوب‌ آن‌ است‌ كه‌ به‌ رهبری‌ ختم‌ شود. جامعه موفق‌ مشخصه‌ای‌دارد كه‌با آن‌، از جامعه ناموفق‌ شناخته‌ می‌شود و آن‌، رهبری‌ پويا و اثربخش‌ است‌.رهبران‌ تأثيری‌ اساسی‌ بر هماهنگی‌ دارند. حضرت‌ علی‌(ع) می‌فرمايد:

موقعيت‌ رهبر و فرمانده‌، مانند موضع‌ و نقش‌ نخ‌ تسبيح‌ است‌ كه‌ دانه‌هارا به‌ هم‌ می‌پيوندد. وقتی‌ رشته‌ پاره‌ شد، دانه‌ها پراكنده‌ می‌شوند و هركدام‌ به‌ سويی‌ خواهد غلتيد؛ سپس‌ هرگز در كنار يكديگر جمع‌نخواهند شد.

اين‌ نقش‌ كه‌ بازتاب‌ حضور و تأثير رهبری‌ است‌، سازمان‌ و مجموعه‌ رادارای‌ انسجام‌های‌ مرئی‌ و حتی‌ نامرئی‌ می‌كند. امروزه‌ در مديريت‌ به‌ اين‌مسأله‌ معتقدند كه‌ هدف‌ از رهبری‌ و فرماندهی‌، راهنمايی‌ زيردستان‌ در جهت‌فهميدن‌ هدف‌ و برانگيختن‌ آنان‌ به‌ كار و فعاليت‌ مؤثر است‌، و پيروزی‌ وشكست‌ هر تشكيلاتی‌، بستگی‌ تام‌ به‌ رهبری‌ آن‌ دارد. به‌ سبب‌ همين‌ مسأله‌،امام‌ علی‌(ع) در نكوهش‌ كوفيان‌ در جنگ‌ با لشكريان‌ معاويه‌ فرمود:

موقعيت‌ زمامدار همچون‌ ريسمان‌ است‌ كه‌ مهره‌ها را در نظم‌ می‌كشد وآن‌ها را جمع‌ كرده‌ به‌ هم‌ مرتبط‌ می‌سازد؛ اگر ريسمان‌ از هم‌ بگسلد،مهره‌ها پراكنده‌ می‌شوند.

به‌ عبارت‌ ديگر، وظيفه رهبری‌، تأثيرگذاری‌ بر مردم‌ برای وادار كردن‌آن‌ها به‌ كوششی‌ دلخواه‌ به‌ منظور تحقق‌ اهداف‌ گروهی است‌. شما می‌توانيدحضور فيزيكی‌ انسانی‌ را بخريد يا برآن‌ به‌ شدت‌ نظارت‌ كنيد، امّا شور واشتياِ او را نمی‌توانيد بخريد. نقش‌ رهبر، روحيه‌ دادن‌ به‌ كاركنان‌ است‌.رهبران‌ بدون‌ توجّه‌ به‌ مسائل‌ انسانی‌، قادر به‌ هدايت‌ انسان‌ها نيستند. اين‌ماشين‌آلات‌ و تجهيزات‌ نيستند كه‌ ارزش‌ افزوده‌ ايجاد می‌كنند، بلكه‌ نيروی‌انسانی‌ باانگيزه‌ است‌ كه‌ می‌تواند از امكانات‌ به‌ بهترين‌ شكل‌ استفاده‌ كند؛ لذابايد برای‌ تك‌ تك‌ كاركنان‌ ارزش‌ قائل‌ بوده‌ و به‌ آنان‌ توجّه‌ كرد.

در ميان‌ تمام‌ وظايف‌ مديران‌ (برنامه‌ريزی‌، سازمان‌دهی‌، هماهنگی‌،هدايت‌ و رهبری‌) رهبری‌ جايگاه‌ ويژه خود را دارا است‌. در اين‌ مسؤوليت‌،مديريت‌ بايد انسان‌ها را بشناسد و بتواند با ايجاد نظام‌ مطلوب‌، با آن‌ها ارتباط ‌درست‌ برقرار كند. ميان‌ مديران‌ ابزاری‌ كه‌ فقط‌ به‌ فكر تحقق‌ هدف‌ سازمان‌(بدون‌ عنايت‌ به‌ نيازهای‌ فرودستان‌) هستند و مديران‌ مؤثر (مديرانی‌ كه‌رهبری‌ نيز می‌كنند) تفاوت‌ اساسی‌ وجود دارد. منبع‌ رهبری‌، حاكميت‌ نيست‌،هدايت‌ است‌، رهبر نه‌ فقط‌ گروه‌ را راهنمايی‌ می‌كند، بلكه‌ خود نيز جزئی‌ ازگروه‌ است‌.

برای درک بهتر مسأله (هماهنگی و رهبری ) و ضرورت انتخاب رهبران ، مدیران و مسئولان اجرایی شایسته و موفق در سازمانها و مؤسسات ذکر مثالی خالی از لطف نیست :

چوپان ها برای جمع کردن ، جلو بردن و بطور کلی هدایت کردن گوسفندها از علایم و زبان خاصی استفاده می کنند و با آن زبان گوسفندان را به جاهایی که مورد نظرشان هست ، هدایت می کنند.

در زمان های قدیم یک روز چوپان تازه کار و جوانی ، گله ای را به صحرا برد . در صحرا می خواست گوسفندان را یک جا جمع کند امّا هر چه ¤ بر و بر ¤ می کرد ، گوسفندان به جای جمع شدن بیشتر پراکنده می شدند و این طرف و آن طرف می رفتند . چوپان تازه کار حسابی کلافه شده بود که چوپان با تجربه ای از راه رسید و چند بار ¤ هر و هر ¤ کرد و گوسفندان به محض شنیدن صدایش یک جا جمع شدند ! او رو به چوپان بی تجربه کرد و گفت : ¤ تو که هر را از بر تشخیص نمی دهی ، چگونه چوپان شده ای ؟ ¤

لازم به ذکر است چوپان بی تجربه به علت نادانی و بی تجربگی ، هر وقت که با چنین مشکلی مواجه می شد ، سگ های گله اش را تنبیه و تعویض می کرد !!

و از آن زمان به بعد این ضرب المثل را برای افراد نادان و بی تجربه به کار می برند که از عهده هیچ کاری بر نمی آیند .

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: چهارشنبه 21 خرداد 1393 ساعت: 17:14 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

تحقیق در مورد هماهنگی در اطلاع رسانی

بازديد: 219

تحقیق در مورد هماهنگی در اطلاع رسانی

هماهنگی، سازوکاری است که مانع از اتلاف زمان،سرمایه و تلاش های منابع انسانی شده و می تواند موجب افزایش کارایی و اثربخشی فعالیت های اطلاع رسانی روابط عمومی ها شود. هرگونه فعالیت روابط عمومی موفق، به میزان زیادی به "هماهنگی" با ادارات درون سازمانی و حتی برون سازمانی بستگی دارد.

این نکته مهم است که همه مدیران و کارکنان سازمان، ارجحیت‌ها‌ و مأموریت آن را بفهمند و بر اساس آن برنامه های خود را تنظیم کنندد. اما اگر مدیران، مأموریت و اولویت ‌ها را متوجه نشوند، نمی توانند با عموم مردم به شکل هماهنگ سخن بگویند و از اهمیت آن سازمان به عنوان نیرویی مؤثر کاسته می‌شود.

بخش های مختلف روابط عمومی در دولت، وزارتخانه ها و سازمان ها در برخی از کشورها، روش های جدیدی را به منظور پوشش خبری وسیع تر و اثرگذاری بیشتر رویدادهای خبری خود بکار می برند که همگی بر محور "هماهنگی" تاکید دارد و امروزه به عنوان یکی از وظایف اصلی روابط عمومی ها از آن نام می برند.

هماهنگی، سازوکاری است که مانع از اتلاف زمان،سرمایه و تلاش های منابع انسانی شده و می تواند موجب افزایش کارایی و اثربخشی فعالیت های اطلاع رسانی روابط عمومی ها شود.

به زبان ساده می خواهم در اینجا از نتایج تجربیات موفق روابط عمومی در چند کشور سخن بگویم. روابط عمومی وزارتخانه ها می توانند از سازمان های تحت مجموعه خود بخواهند که هر خبری را که احساس می کنند می‌تواند خبر صفحه اول روزنامه ها شود به آنها گزارش دهند. با این ایده نه تنها وزیر، بلکه رئیس جمهور هم می‌تواند برخی اخبار اصلی هر یک از وزارتخانه‌ها را اعلام کند. حتی او می تواند از هر خبر بحث‌انگیز پیش از وقوع آن با خبر شود. این شکل از پوشش خبری برای یک سازمان بسیار اثرگذار و فراگیر خواهد بود.

این روش یک مزیت دیگر هم خواهد داشت و می تواند از ناهماهنگی در اجرای یک برنامه جلوگیری کند. فرض کنید کسی در وزارتخانه دیگری ممکن است با اهداف متناقض روی همان برنامه یا موضوع مشغول کار باشد. مطبوعات به درستی می‌توانند سؤال کنند: اگر رییس یک دولت نمی تواند دو وزارتخانه را در مورد یک موضوع درمسیر مشابهی نگه دارد، و اگردو وزارتخانه نمی توانند با هم کار کنند، این فرد تا چه حد رییس یا وزیر خوبی است؟

این هماهنگی بین روابط عمومی ها می تواند حتی هنگامی که دو مسئول دولتی بر سر موضوعی توافق دارند، با به هم آمیختن تلاش‌هایشان پیام محکم‌تری را برای نفوذ در افکار عمومی ایجاد کند.

عدم اطلاع یابی به موقع روابط عمومی از سیاست ها و عدم هماهنگی با مقامات ارشد درون سازمانی هم می تواند مشکلاتی را به وجود آورد. وزیری بدون اطلاع از مواضع دولت در موضوعی اظهار نظر می کند و حتی موضوع ابتکاری مهمی را اعلام می کند، حتی اعلام سیاست‌گذاری که بسیارهم مورد توجه رسانه‌ها قرارخواهد گرفت. اما این موضوع به دلیل عدم اطلاع وزیر از سیاست ها در موضوعی خاص، می تواند از سوی مقام بالاتر از او در دولت نقض شود. این نقض توسط رئیس جمهور بسیار بیشتر مورد توجه رسانه ها قرار می گیرد و چهره ای عدم هماهنگ و غیرمطلع از آن وزیر، نزد مطبوعات و مردم باقی خواهد ماند.

البته فقط تبادل برنامه کار، بین مسئولین دولتی کافی نیست. روابط عمومی ها باید برنامه‌هایشان را با هم و یا با خبرنگاران هماهنگ کنند. هنگامی که سازمان‌های دولتی کنفرانس‌های مطبوعاتی مهم را به طور هم‌زمان برنامه ریزی می‌کنند، روزنامه‌نگاران شدیدا به این تداخل معترض هستندد. خبرنگاران بارها بعد از دریافت دورنگار، تلفنی به روابط عمومی ها اعتراض می کنند که "همان زمان، برنامه مطبوعاتی دیگری است،چه کنیم؟"

مشکلی دیگر که روابط عمومی ها مخصوصا در سازمان های بزرگ با آن مواجهند سخن گفتن مطبوعات با افراد غیر مسوول در سازمان است. خصوصا آنکه دفاتر این سازمانها در شهر یا کشور دیگر باشند. این مشکل برای روابط عمومی نیروی دریایی آمریکا وجود داشت، ولی آنها توانستند این موضوع را به خوبی حل کنند. هر روز، نزدیک پایان ساعت کار، دفاتر روابط عمومی نیروی دریایی در سراسر جهان، خلاصه‌ای از پرسش‌های مهم رسانه‌ها و رویدادهای خبری مهم آن روز را، به صورت نامه‌ای الکترونیکی به دفتر مرکزی روابط عمومی نیروی دریایی در واشنگتن می‌فرستد. دفتر مرکزی، موضوعات و پرسش‌های مهم را خلاصه می کند و آن را با پست الکترونیکی به دفاتر روابط عمومی می‌فرستد.

از سوی دیگر، سخنگویان در صورت نیاز دربارهٔ موضوعات مختلف با دفتر روابط عمومی تماس می‌گیرند و پاسخ‌های خود را هماهنگ می‌کنند. این امر مانع می‌شود که مطبوعات هر کدام به سراغ قسمت‌های مختلف نیروی دریایی بروند و سعی کنند آنها را وادار به گفتن سخنان متفاوت کنند.

امروزه شبکه های داخلی درون سازمان ها مانند اینترانت نیز در ایجاد هماهنگی توسط روابط عمومی ها فوق العاده نقش داشته و می تواند در شکل گیری افکار عمومی سازمان و حتی کنترل شایعه ها ابزار مفیدی برای روابط عمومی ها باشد.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: چهارشنبه 21 خرداد 1393 ساعت: 17:12 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,
نظرات(0)

تحقیق در مورد هماهنگی قران با عقل فطرت انسان

بازديد: 481

 تحقیق در مورد هماهنگی قران با عقل  فطرت انسان

قرآن كريم خود را كتاب هدايتِ همه‌گاني و هميشه‌گي براي جامعه‌ي بشري معرّفي كرده است «وَ ما هِيَ إِلاَّ ذِكْرى لِلْبَشَرِ»(1)، «إِنْ هُوَ إِلاَّ ذِكْرٌ لِلْعالَمِينَ»(2) كتابي جاودانه است كه پس از آن كتاب ديگري نه خواهد آمد. خداي سبحان در معرّفي قرآن مي‌فرمايد: «وَ إِنَّهُ لَكِتابٌ عَزِيزٌ * لا يَأْتِيهِ الْباطِلُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ لا مِنْ خَلْفِهِ تَنْزِيلٌ مِنْ حَكِيمٍ حَمِيدٍ»(3)هرگز هيچ بطلاني در قرآن نفوذ نمي‌كند. نه از درون به زوال مي‌گرايد و عمرش به پايان مي‌رسد و نه از بيرون عاملي مي‌تواند آن را ابطال كرده از پاي درآورد. نه دست نامحرمان به تحريف آن دراز مي‌شود و نه هيچ مكتب و فكري مي‌تواند بر آن خللي وارد سازد. در بحث تحدّي نيز گفته شد كه به دليل جهاني بودن قرآن، تحدّي آن نيز جهاني و براي همه‌ي زمان‌ها است و نداي «هل من مبارز»قرآن در تمام زمان‌ها و قرن‌ها به گوش همه، چه بر دانشمندان و چه بر عوام، مي‌رسد تا اگر مي‌توانند مانند قرآن و بلكه مانند سوره‌ي كوچكي از آن بياورند.

بدون شك يكي از اركان جاودانگي قرآن كريم؟، هماهنگي آن با فطرت و عقل بشر است؛ زيرا چگونه ممكن است كتابي براي راهنمايي و هدايت انسان نازل گردد و هماهنگي عميق با جهان شگفت و ژرف از يك سو، و با جان ملكوتي آدمي از سوي ديگر نداشته باشد و همچنان رهنما و هدايتگر باقي بماند؟

قرآن كريم يادآوري و تذكره‌اي است براي فطرت همه‌ي انسانها، فطرتي كه خدايي است و با اصول و معارف ديني آشنايي ديرينه و عميق دارد «فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفاً فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْها لا تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللَّهِ»(4).

اكنون لازم است تا اندكي درباره‌ي هماهنگي قرآن با عقل انسان سخن گوييم.

قرآن، برهان پروردگار است

قرآن كريم اگر ادعايي مي‌كند در كنار دليل، و اگر دعوتي دارد در پرتو برهان است؛ از اين رو، خداي سبحان از آن به عنوان «برهان»تعبير كرده است: «يا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جاءَكُمْ بُرْهانٌ مِنْ رَبِّكُمْ»(5) أي مردم به درستي كه از طرف پروردگارتان كتاب برهاني براي شما آمده است. برهان يعني ظهور؛ و به دليلي گفته مي‌شود كه باهر و ظاهر و گويا و قطعي باشد از اين رو به چيزي كه روشن است و تاريك و مبهم نيست، برهان مي‌گويند. موساي كليم ـ سلام الله عليه ـ كه با عصا و يد بيضا مبعوث شد، خداوند به او فرمود «فَذانِكَ بُرْهانانِ مِنْ رَبِّكَ»(6) يعني اين دو معجزه دو برهان و دليل و شاهد روشني هستند كه جاي هيچ شكي را باقي نمي‌گذارند.

قرآن كريم محتوايي دارد كه با فطرت دروني انسانها هماهنگ و با جهان بيروني مطابق است و از نظر شكل و قالب بيان هم به صورت برهاني و روشن، و با دليل قاطع است. اگر درباره‌ي خويش ادعا مي‌كند كه كلام خداست، با دليل مي‌گويد و نشانه‌اش آن است كه همه‌ي مردم جهان را به مبارزه دعوت كرده، و اگر به توحيد و دين و وحي و رسالت و معاد رهنمون مي‌شود، دليل هر كدام را به همراه آن مي‌آورد.

روش تفهيم قرآن كريم، حكمت و موعظه‌ي خوب و مجادله و گفته‌گوي نيكو است كه خداي سبحان به رسول خود دستور مي‌دهد تا به اين سه روش نيكو مردم را به راه خدا دعوت كند «ادْعُ إِلى سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَ جادِلْهُمْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَن»(7) اين سه روش به نحو منفصله‌ي مانعة الخلوّ است يعني نبايد دعوتي خالي از اين سه باشد، و ممكن است كه دعوتي شامل هر سه روش باشد، البته هر كدام از آنها مغاير با ديگري است و معناي اجتماع سه روش اين نيست كه يك جمله مثلاً هم برهان باشد و هم موعظه حسنه و هم جدال احسن، بلكه مقصود از اجتماع آنها اين است كه ممكن است خداوند براي هدايت قومي با جمله‌هاي متعدد و كلامهاي گوناگون، روش‌هاي سه گانه را اعمال كند، و نيز پيامبر اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ در احاديث خود آنها را اعمال فرمايد.

تفاوت قرآن كريم با كتابهاي برهاني و عقلي در اين است كه آن كتابها شامل برهان‌هاي خشك و استدلالهاي خالص عقلي هستند ولي قرآن كريم نخست بر اساس حكمت، با برهان و دليل قطعي مسئله را عرضه مي‌كند و براي كساني كه ساده انديش باشند و برهان و استدلال براي آنان قابل هضم نباشد، مطلب را در قالب مثل و تمثيل بيان مي‌كند.

برهان تمانع در قرآن كريم  را توضیح دهید

به عنوان مثال قرآن كريم، درباره‌ي توحيد؟، برهان تمانع را بيان مي‌كند «لَوْ كانَ فِيهِما آلِهَةٌ إِلاَّ اللَّهُ لَفَسَدَتا»(8) اين برهان پيش اهل كلام و حكمت به عنوان برهاني سنگين مطرح است و خود آنها در مورد فهم اين برهان اختلاف نظرهاي بسياري دارند. مفهوم اين برهان كه به صورت قياس استثنايي ارائه شده اين است كه اگر در آفرينش و اداره‌ي آسمانها و زمين، دو خدا حكومت و دخالت مي‌داشتند، جهان فاسد مي‌شد. در سوره‌ي «ملك»نيز بطلان فاسدشدن جهان را به اين صورت استثنا مي‌فرمايد: دراين عالم وقتي نگاه كنيد، هيچ تفاوت و بي‌نظمي و كمبودي نه خواهيد يافت «ما تَرى فِي خَلْقِ الرَّحْمنِ مِنْ تَفاوُت»(9) تفاوت آن است كه يك سلسله‌ي به هم مرتبط، بعضي حَلَقاتش فوت بشود و رابط گذشته و آينده‌اش گسيخته و حلقه سابق از حلقه لاحق فوت شده باشد ولي اگر همه‌ي حلقه‌ها در جاي خود باشند، چيزي فوت نشده و همگي منسجم و هماهنگند. سپس مي‌فرمايد: «فَارْجِعِ الْبَصَرَ هَلْ تَرى مِنْ فُطُورٍ* ثُمَّ ارْجِعِ الْبَصَرَ كَرَّتَيْنِ يَنْقَلِبْ إِلَيْكَ الْبَصَرُ خاسِئاً وَ هُوَ حَسِيرٌ»(10) دوباره نگاه كن، ببين فطور و شكافي در اين سلسله‌ي علّت‌ها و معلول‌ها مي‌يابي؟ پس دوباره و چند باره نگاه كن، هر چه كه نگاه كني بالاخره دستگاه بينايي و ادراكي تو خسته‌تر خواهد شد ولي جاي خالي و بي‌نظمي در جهان آفرينش نخواهي يافت.

اين آيه به همراه آيه‌ي «لَوْ كانَ فِيهِما آلِهَةٌ إِلاَّ اللَّهُ لَفَسَدَتا»(11) به صورت برهان قطعي روشن مي‌سازد كه در جهان تنها يك خدا حكومت مي‌كند و بس؛ زيرا اگر دو خدا حكومت مي‌كرد، لازمه‌اش فساد جهان بود و اكنون كه هيچ فساد و فطور و شكاف و تفاوتي وجود ندارد، معلوم مي‌شود كه اداره كننده‌ي جهان همان خداي يكتاست.

قرآن كريم اين برهان بلند تمانع را، كه پيش حكما و متفكّران معركه آراست، به صورت مثلي ساده و مردم فهم، بيان كرده است. مي‌فرمايد: اگر شخصي خدمتگذار دو مولاي بد اخلاق و درگير و نساز باشد و شخص ديگري خدمتگذار يك مولاي سالم و خوش اخلاق، آيا وضع اين دو شخص يكسان است يا كار خدمت‌گذار اوّلي نابسامان و كار خدمت‌گذار دوّمي سامانمند؟ «ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً رَجُلاً فِيهِ شُرَكاءُ مُتَشاكِسُونَ وَ رَجُلاً سَلَماً لِرَجُلٍ»(12) اگر جهان منظم، داراي دو خدا باشد مانند همان خدمت‌گزاري است كه دو مولاي درگير و بداخلاق داشته باشد كه در اين صورت دچار تشويش و تضاد و اضطراب خواهد بود، و چون عالَم، منسجم است معلوم مي‌شود تحت تدبير خداي واحد است.

چنين كتابي كه همه چيزش برهاني است، مورد پذيرش عاقلان و خردمندان است و اگر كسي در اين كتاب روشن و در آيات و معارف نوراني و در برهان‌ها و مثال‌هاي مناسبِ آن ترديد و شك داشته باشد، بي‌ترديد چنين شكّي از جهل و كم خردي و از بيماري دروني اوست؛ زيرا خداي سبحان مي‌فرمايد: «وَ تِلْكَ الْأَمْثالُ نَضْرِبُها لِلنَّاسِ وَ ما يَعْقِلُها إِلاَّ الْعالِمُونَ»(13)درك معارف قرآن و فهم امثال آن بستگي به دو عنصر تعقل وعلم دارد و قرآن كريم نه تنها با علم و عقل بشر تنافي ندارد بلكه بهره بردن از آن بدون اين دو نيروي معنوي امكان پذير نيست، البته علم وسيله حصول عقل خواهد بود و تفاوت علم و عقل در بحثهاي قبل گذشت.

پي نوشت:

1 ـ سورة مدّثر، آية 31.

2 ـ سورة انعام، آية 90.

3 ـ سورة فصلت، آيات 41 و 42.

4 ـ سورة روم، آية 30؛ پس روي خود را متوجه آيين خالص پروردگار كن. اين فطرتي است كه خداوند، انسانها را بر آن آفريده؛ دگرگوني در آفرينش الهي نيست.

5 ـ سورة نساء، آية 174.

6 ـ سورة قصص، آية 32.

7 ـ سورة نحل، آية 125.

8 ـ سورة انبياء، آية 22؛ اگر در آسمان و زمين، جز «الله» خدايان ديگري بود، فاسد مي‌شدند.

9 ـ سورة انبياء، آية 22.

10 ـ سورة ملك، آيات 3 و 4.

11 ـ سورة انبياء، آية 22.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: چهارشنبه 21 خرداد 1393 ساعت: 17:10 منتشر شده است
برچسب ها : ,,
نظرات(0)

ليست صفحات

تعداد صفحات : 1652

شبکه اجتماعی ما

   
     

موضوعات

پيوندهاي روزانه

تبلیغات در سایت

پیج اینستاگرام ما را دنبال کنید :

فرم های  ارزشیابی معلمان ۱۴۰۲

با اطمینان خرید کنید

پشتیبان سایت همیشه در خدمت شماست.

 سامانه خرید و امن این سایت از همه  لحاظ مطمئن می باشد . یکی از مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه   09159886819  در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما  فرستاده می شود .

درباره ما

آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس