تحقیق و پروژه رایگان - 623

راهنمای سایت

سایت اقدام پژوهی -  گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان

1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819  -  صارمی

2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2  و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی  (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .

3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل http://up.asemankafinet.ir/view/2488784/email.png  را بنویسید.

http://up.asemankafinet.ir/view/2518890/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%D8%A2%D9%86%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%86.jpghttp://up.asemankafinet.ir/view/2518891/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA%20%D8%A8%D9%87%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA.jpg

لیست گزارش تخصصی   لیست اقدام پژوهی     لیست کلیه طرح درس ها

پشتیبانی سایت

در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا  پیام بدهید
آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet

«مدارس، چالشی برای توانایی مغز یک کودک برای یادگیری»

بازديد: 117
«مدارس، چالشی برای توانایی مغز یک کودک برای یادگیری»

ما انسان‌ها نیروگاه آموزشی هستیم. تنها گونه‌ای هستیم که اسباب‌بازی آموزشی می‌سازد، مهندسی الکترونیک برای آموزش زودهنگام در کودکان را دنبال می‌کند، برنامه آموزشی مدارس طراحی می‌کند و کالاهای مفیدی با هدف بهبود آموزش به بازار می‌دهد.

استعداد فراگیری و آموزش انحصاری ما باعث شکل‌گیرش شماری از ابزارهای آموزشی شده است: کتاب‌های درسی مقطع ابتدایی، کتاب‌های تاریخی، روش‌های سنجش و آزمون استاندارد و کارنامه تحصیلی. از همین رو دستاوردهای انسان از دیگر گونه‌های حیوانات خیلی بیشتر است. ساخت تونل زیر دریا، ساخت تلفن‌های هوشمند، جداسازی دی‌ان‌ای، پیوند اعضا، کشیدن پرتره از خود، ساخت سمفونی موسیقی، فیلم مستند و پرواز به کره ماه. هیچ گونه دیگری در دستاورد حتی به گرد پای ما هم نمی‌رسد.  

 پیش از این که شروع به گستاخی به دلاوری آموزشی و پرورشی‌مان کنم، باید بگویم دیگر حیوانات هم تا اندازه‌ای آموزش و فراگیری دارند. شامپانزه‌های بزرگسال برای مثال، به شامپانزه‌های خردسال یاد می‌دهند چطور شاخه آغشته به شهد گیاهی را پیدا کرده و برای موریانه‌گیری از آن استفاده کنند.این کار را جلوی شامپانزده برایش انجام می‌دهند تا آن را دنبال کند. اما شامپانزه‌های خردسال آگاه نیستند که این کلاس آموزشی است. شامپانزه‌های بزرگسال هم نمی‌دانند این یک کارگاه آموزشی است و فقط برای آن‌ها پیدا کردن لقمه‌ای به عنوان غذا است.

انسان اما در سوی دیگر، با فنون آموزش و پرورش بزرگ می‌شود. برای مثال من با قصد قبلی و با تمرین به پسر کوچکم یاد دادم چطور بند کفشش را گره بزند. از او خواستم چند بار نگاه کرده، بعد تمرین کند و وقتی خطا کرد، به او نشان دادم راه درست آن چیست.

اما یک بابون ماده هیچ‌وقت به بچه‌اش گره زدن یاد نمی‌دهد. دلیل این که بابون ماده این کار را نمی‌کند، این است که درکی از این ندارد که بچه‌اش نمی‌داند چطور کفشش را گره بزند. بچه‌های گونه‌های انسان‌نما هم همین طور، هیچ وقت نمی‌دانند که مادرشان نمی‌داند که بچه‌هایش گره زدن بلد نیستند.

این توانایی ما در قصد به آموزش و یادگیری از این رو است که ما می‌توانیم بدون نیازی به این که خودمان را کند و کاو کنیم یا این که بقیه را مثل کتابی باز و مطالعه کنیم، خبر داریم چه می‌گذرد. این توانایی خواندن ذهن در شاخه «نظریه ذهن» قرار می‌گیرد، همان چیزی که ما را از دیگر حیوانات جدا می‌کند. ما این قدر کارشناس تله‌پاتی هستیم که حتی نیاز نیست به لحاظ مسافتی به کسی نزدیک باشیم تا بدانیم درون آن‌ها چه می‌گذرد.

برای مثال، شروع رمان «من قصر را فتح می‌کنم»نوشته «دودی اسمیت» را در نظر بگیرید: «این را در حالی می‌نویسم که توی ظرف‌شویی آشپزخانه نشسته‌ام. یعنی پاهایم درون آن است؛ بقیه جسمم در جای خشک کردن ظرف‌ها است که با زیرانداز سگ‌مان و چای جایش را فراهم و دنج کرده‌ام. نمی‌شود گفت البته جای خیلی راحتی است چون بوی صابون می‌آید ولی خوب، تنها جای آشپزخانه است که نور به آن نمی‌تابد. فهمیدم اگر جایی بنشینید که تا پیش از این هیچ‌وقت ننشسته‌اید، می‌تواند خیلی الهام‌بخش باشد.» شما به عنوان خواننده می‌فهیمد چنین تصویر کردنی دستور ساخت شربت و یا استتنتاج منطقی چند کار نیست. این شرح لایه لایه، کار پیچیده و سخت تئوری ذهن است.

توانایی ما از سردرآوردن از ذهن دیگران، به ما این توانایی را می‌دهد که با قصد کنیم آموزش دهیم. چرا که اگر خبر نداشتیم که بچه‌هایمان نمی‌دانند، انگیزه‌ای هم نداشتیم که به آن‌ها چیزی یاد داده و توانایی و مهارت‌های خود را به آن‌ها بدهیم. اگر بزرگسال‌ها از ندانستن بچه‌ها با خبر نبودند، هیچ‌وقت آموزش آگاهانه و مدارس شکل نمی‌گرفت. بچه‌ها هم از خودشان می‌پرسند: چرا معلم از من می‌خواهد کتاب را باز کنم و به من چیزهایی را نشان می‌دهد و برایش داستان تعریف می‌کند؟ شاید دارد به من یاد می‌دهد که چطور خواندن یاد بگیرم. اگر بچه‌ها نمی‌دانستند معلم مشغول چه کاری است و قرار است به آن‌ها چه یاد بدهد، به هیچ‌وجه راضی به رفتن به مدرسه نمی‌شدند.

توانایی ما برای این که اراده خود را متمرکز کرده و نظام آموزشی و مدرسه و کلاس درس و آزمون و امتحان راه بیاندازیم، شاید دلیلی بر این باشد که ما به طور دقیق می‌دانیم می‌خواهیم چه کار کنیم، که مطمئن هستیم بچه‌ها برای بقا در جامعه مدرن نیاز به آموزش دارند تا پله‌های ترقی را طی کنند. اما به واقع خیلی نمی‌دانیم.

خیلی وقت‌ها فراموش می‌کنیم که آموزش رسمی و درس و مدرسه، برای اکولوژی مغزی، چیز غریبه‌ای است. مغز خردسال این طور طراحی نشده که روی میز بنشیند، درس بگیرد، جدول حفظ کند، پایتخت کشورها را به خاطر بسپرد، مشق نوشته و امتحان و آزمون پشت سربگذارد. فرگشت مغز برای یادگیری، مسیر کاملا متفاوتی بوده است.

خیلی وقت‌ها دخترم از من می‌پرسد: «مادر، چرا من باید اسامی تمامی رییس جمهوری‌های آمریکا را یاد بگیرم در حالی که همه آن‌ها را می‌توان در گوگل جست‌و‌جو کرد؟» و یا از من می‌پرسد:«مادر، تو چطور؟ اسم همه رییس‌جمهوری‌های آمریکا را حفظ هستی؟» اما فکر می‌کنم ۱۰ هزار سال پیش چنین چیزی مطرح نبود و بچه‌ای از مادرش نمی‌پرسید چرا من باید بتوانم بستن سنگ به یک چوب برای ساختن تبر را یاد بگیرم

برای حدود ۹۹ درصد از زمان و از وقتی انسان‌های مدرن – سیپینس‌ها – مدارس را پایه‌گذاری کرده‌اند، آموزش بر اساس نشان دادن و تمرین کردن بوده است. هرکسی یاد می‌گرفته چه کاری باید بکند و چطور آن را با بقیه افراد گروه هماهنگ کند تا بتوان زندگی روزانه را پشت سرگذاشت. دلایل هر مهارت جدیدی هم مشخص بوده است: پدر و مادرها یا سرپرست‌ها قرار نبوده به بچه‌ها آموزش دهند که کدام گیاهان خوردنی است چون هفته دیگر کلاس گیاهشناسی دارند و باید برای امتحان آماده باشند. بچه‌ها آموزش می‌دیدند تا غذای سالم و خوردنی بتوانند برای ناهار جمع‌آوری کنند.

آموزش و پرورش همین‌طور ماند تا بشر از زندگی قومی و گرد‌آوری و شکارغذا دست برداشت و جامعه ثابت تشکیل داد و گیاهان و حیوانات را اهلی کرد. نیاز برای تغییر و یادگیری مهارت از هر نسلی به نسل دیگر، نیاز به آموزش به کودکان داشت. اوائل همین‌قدر که از کودکی با آن کار کنند و یاد بگیرند کافی بود ولی وقتی مسائل ریزتر و ابزار پیچیده‌تر شد، نیاز به آموزش خارج از حوزه خاص هم پیش آمد. امروزه، آموزش رسمی برای موفقیت هرکسی، یک نیاز است. اما تازه بودن این روش هنوز به درستی درک نشده است. هرچند انسان‌ها در دو یا سه میلیون سال گذشته شاهد فرگشت بوده‌اند، اما سابقه آموزش و مدرسه رفتن فقط در چندصدسال گذشته تجربه شده است.

آموزش مدرن امروزی به هیچ‌وجه برای نیاکان شکارچی و گرد‌آورنده ما قابل فهم نیست. امروزه تمامی موارد آموزشی خارج از حوزه آن کار و در ساختمان‌هایی به نام مدرسه روی می‌دهد. ما بچه‌ها را از محیط طبیعی بیرون کشیده و برای هشت ساعت در روز نزد افراد بزرگسال و دیگر کودکانی می‌فرستیم که هیچ چیز از هم نمی‌دانند و همدیگر را نمی‌شناسند. از بچه‌ها خواسته می‌شود «به خاطر خودشان» درس را یاد بگیرند و آن را بخوانند نه به خاطر این که به زندگی آن‌ها ربط دارد و بخواهند درجا مسئله غامضی را حل کنند و یا راز بقای آن‌ها در آن نهفته است.

عملکرد اعداد، مرتب کردن واژه‌ها بر اساس ترتیب، درس‌هایی از تاریخ هر کشور و تاریخ جهان، یاد گرفتن نام لایه‌های زمین و تفاوت بین انرژی پتانسیل و جنبشی، همه چیزهایی هستند که به زندگی بچه‌ها در بیرون از کلاس درس، هیچ ارتباطی ندارند. خیلی وقت‌ها دخترم از من می‌پرسد: «مادر، چرا من باید اسامی تمامی رییس جمهوری‌های آمریکا را یاد بگیرم در حالی که همه آن‌ها را می‌توان در گوگل جست‌و‌جو کرد؟» و یا از من می‌پرسد: «مادر، تو چطور؟ اسم همه رییس‌جمهوری‌های آمریکا را حفظ هستی؟» اما فکر می‌کنم ۱۰ هزار سال پیش چنین چیزی مطرح نبود و بچه‌ای از مادرش نمی‌پرسید چرا من باید بتوانم بستن سنگ به یک چوب برای ساختن تبر را یاد بگیرم.

این تاریخچه کوتاه برای این است که نشان دهیم چرا مدارس رسمی فعلی، چالشی برای توانایی مغز یک کودک برای یادگیری است. ما از بچه‌ها می‌خواهیم چیزی یاد بگیرند که به طور کامل برای اکولوژی و محیط مغزی آن‌ها غریبه و خارج از حوزه است. هرچند آموزش برای ما پدیده نوظهوری است، اما فسیل‌های انسان نشان می‌دهد در ۲۵۰ هزار سال گذشته تاکنون مغز انسان تغییر حجمی خاصی نداشته (بزرگ‌تر نشده) و در ۳۵ هزار سال گذشته هم اندکی بزرگ‌تر شده است.

این بدین معناست که وقت زیادی در اختیار انتخاب طبیعی نبوده تا مغز را با چالش‌ها و شرایط آموزش مدرن، تطبیق دهد. اما هنوز ما بچه‌ها را سرکلاس می‌نشانیم، برایشان سخنرانی می‌کنیم، مشق و تکلیف بهشان می‌دهیم و آزمون و امتحان‌های استاندارد مختلفی از آن‌ها می‌گیریم. این ها همه برای مغز پدیده‌ای نوین است و در میلیون‌ها سال فرگشت، فرصت حتی پیش‌بینی چنین شرایطی را نداشته است.

اگر مدارس رسمی را یک پدیده نوظهور برای فرگشت در نظر بگیریم، نباید هم خیلی غافلگیر شویم که چرا بچه‌ها در انجام این فعالیت‌ها دشواری و سختی دارند. همین‌طور نباید شگفت‌زده شویم که چرا بچه‌ها به چیزی که خارج از حوزه زندگی و فعالیت‌ آن‌ها است، توجه نشان نمی‌دهند و برای یادگیری آن انگیزه ندارند. به خصوص بچه‌هایی که به طور دائم از مهارت‌های یادگیری در طبیعت برخوردار هستند.

برای مثال برای یک کودک خیلی سخت است که بیاید سر کلاس، حروف را یاد بگیرد، از روی هرکدام چهار بار بنویسد و واژه‌ها را بر اساس حروف الفبا، مرتب کند. آن هم در حالی که هیچ‌کس در محیط خارج از مدرسه با او خواندن را تمرین نمی‌کند. اما اگر پدر و مادر این بچه مدام از کتاب‌های آموزشی، کتاب‌های داستان، علائم راهنمایی و نوشته‌های روی تابلو و فروشگاه و فهرست غذا در رستوران با او حرف بزنند، نه تنها در کلاس دنبال این است که خواندن یاد بگیرد، که با اشتیاق آن را دنبال می‌کند. برای همین هم برای مثال یک کلاس سومی شاید برایش سخت باشد یادگیری محاسبه محیط و مساحت را یاد بگیرد، اگر کسی بیرون از محیط درسی به او نگوید این کار به چه دردی می‌خورد و چرا این مهارتی است که در بیرون از کلاس هم به کارش می‌آید.

اهمیت نگرش فرگشتی در آموزش این است که بتوان راه‌های مناسب یادگیری و دادن انگیزه برای فراگیری را پیدا کرد. برای مثال انگیزه برای یادگیری خواندن، از خود درس نمی‌آید. انگیزه، از معنای واژه‌ها درمی‌آید.خیلی وقت ها شده بچه‌ها بدون انگیزه تکلیف را دنبال می‌کنند و حتی کلاس دومی‌ها به کلاس پنجمی‌ها رشوه می‌دهند که مرتب کردن جمله به لحاظ دستوری را برایشان انجام دهند. اما وقتی نوشتن مرتبط با کارهایی معنادار مثل خواندن کتاب، نوشتن پیام، نوشتن داستان، نوشتن پیامک و یا حتی نوشتن روی فیسبوک باشد، دیگر انگیزه تمامی کارهای مرتبط با نوشتن است. همین طور اگر ریاضی فقط این نباشد که جمع هفت و هشت، از ۱۰ بیشتر است یا کمتر. اگر ریاضی و محاسبه بتواند در این به کار رود که اندازه چیزی را چطور می‌شود گرفت، یا برای خرید چیزی، چقدر باید پول داشت و یا چطور می‌توان شکلات را به اندازه مساوی میان دوستان تقسیم کرد، یا این که بتوان اندازه‌گیری کرد برای رفتن کنار دریا چند مایو باید با خود برد و چند پلاستیک برای انداختن مایو بعد از شنا لازم است که باشد، آن وقت کاربردی می‌شود.

برای مثال برای یک کودک خیلی سخت است که بیاید سر کلاس، حروف را یاد بگیرد، از روی هرکدام چهار بار بنویسد و واژه‌ها را بر اساس حروف الفبا، مرتب کند. آن هم در حالی که هیچ‌کس در محیط خارج از مدرسه با او خواندن را تمرین نمی‌کند. اما اگر پدر و مادر این بچه مدام از کتاب‌های آموزشی، کتاب‌های داستان، علائم راهنمایی و نوشته‌های روی تابلو و فروشگاه و فهرست غذا در رستوران با او حرف بزنند، نه تنها در کلاس دنبال این است که خواندن یاد بگیرد، که با اشتیاق آن را دنبال می‌کند

البته راه‌های زیادی برای ارتباط دادن مواد درسی به موارد مرتبط با جهان واقعی وجود دارد ولی متاسفانه بیشتر این اطلاعات هنوز با مرکزیت محتویات کتاب درسی است که کلاس درسی و روی میز می‌رود. چطور از دانش‌آموزان انتظار داریم درباره جهان واقعی بیاموزند وقتی بیشتر وقت آموزش‌ آن‌ها در کلاس درس می‌گذرد؟ فکرش را بکنید یک پزشک بعد از هشت سال حضور در کلاس‌هایی که فقط در آن سخنرانی می‌شود، بخواهد شروع به کار پزشکی کند. آموزگاران و پدرها و مادرها باید برخی از موارد آموزشی را به بیرون از کلاس و به جهان واقعی مرتبط کنند. وگرنه فرقی با این نمی‌کند که یک زاغ را با چند پرنده دیگر یک کلاس بنشانید و به آن‌ها مشق بدهید و فیلم مستند نشانشان دهید و بخواهید یک سری چیزا را حفظ کنند. بعد از آن‌ها بخواهید حالا بیرون رفته و برای خود آشیانه بسازند.

به عنوان دبیر بخش آموزش مجله «این چشم‌انداز زندگی»، تاثیرات گسترش از زاویه فرگشتی در آموزش کودکان و بزرگسالان در جهان مدرن را بررسی می‌کنم. باید یادمان باشد که یک کلاس درس، چیزی هم‌جنس گونه ما نیست و نباید برایمان تعجب‌آور باشد که چرا برای بچه‌ها سخت است. من البته ادعا نمی‌کنم نگاه فرگشتی می‌تواند درمان مسائل مرتبط با آموزش مدرن باشد. اما فقط می‌خواهم این آگاهی در میان پدر و مادرها و سرپرست‌ها و آموزگاران و معلم‌ها را بالا ببرم که ارتباط بهتری میان زندگی مدرن و شکل آموزش پیدا کنند.

هدفم این است که ادبیاتی تحقیقی غنی و مرتبط با آموزش مدرن پیش برود و تلاش شود روش‌های علمی مورد استفاده قرار گیرد. بیشتر چیزی که امروز در کلاس‌های درس اتفاق می‌افتد، در تضاد با تحقیقات علمی در مورد فراگیری کودکان است. طبق میلیون‌ها سال فرگشت، مغز انسان این طور برنامه ریزی شده که یادگیری را با: نظارت از نزدیک یک پدیده واقعی، تجربه و تحقیق عملی، اصلاح خطاهای قبلی و یافتن مهارت‌های راه حل و یادگیری از کسانی که بهتر بلد هستند، دنبال کند.اما هیچ‌یک از این‌ها در یک کلاس درس روی نمی‌دهد. در خیلی از مدارس (نه همه البته) روی برنامه، حفظ‌ کردن، درس دادن و چطور امتحان نهایی را گذراندن، تاکید می‌شود.در آموزش عالی هم حتی همین طور است. استاد درس می‌دهد و دانشجو یادداشت می‌نویسد که همان‌ها را به زبان دیگری در امتحان پایان ترم تحویل دهد.

برای آماده کردن بچه‌ها برای زندگی در جهان مدرن، باید راه‌های موثر بین علوم آموزشی و پرورشی را با شکل یادگیری مرتبط کنیم.برخی از این ایده‌ها بزرگ هستند، برخی کوچک اما همه‌شان نیاز دارند که همه اجزایشان از هم باز شده، و از اول سرهم شود.

***

این مقاله با اجازه ناشر ترجمه و بازنشر شده است. اصل مقاله را این‌جا می‌توانید مشاهده کنید.

«گابریل پرینسیپی» دانش‌آموخته دکتری روانشناسی رشد از دانشگاه«چپل هیل» کارولینای شمالی است و تحصیلات تکمیلی خود را در دانشگاه «کورنل» انجام داده است. خانم پرینسیپی، در حوزه رشد و موارد ادراک و شناخت و آموزش کار می‌کند و کتابی هم با عنوان «مغز شما در کودکی: عوارض غیرمنتظره کلاس درس» نوشته است. 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: سه شنبه 06 مرداد 1394 ساعت: 10:54 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

نقش مدرسه در سلامت روان دانش‌آموزان

بازديد: 255
نقش مدرسه در سلامت روان دانش‌آموزان



مدارس همان گونه که در پرورش و شکوفایی استعداد دانش‌آموزان مهم‌ترین نقش را ایفا می‌کنند، در برقراری آرامش روانی، نشاط، سلامت روح و جسم آنان یا برعکس، افسردگی و گوشه‌گیری آنها نیز دخیل‌اند.


مدارس همان گونه که در پرورش و شکوفایی استعداد دانش‌آموزان مهم‌ترین نقش را ایفا می‌کنند، در برقراری آرامش روانی، نشاط، سلامت روح و جسم آنان یا برعکس، افسردگی و گوشه‌گیری آنها نیز دخیل‌اند. معلمان باید مانند والدین کودک یا حتی مهربان‌تر از آنان باشند. دانش‌آموزی که متعلق به خانواده‌ای از هم گسیخته است، به یک تکیه‌گاه و پشتوانه مطمئن نیاز دارد. این چنین کودکی ممکن است به علت احساس فقدان امنیت به آسانی به کسی اطمینان نکند و ناراحتی خود را بروز ندهد. به این ترتیب یا به کودکی افسرده و منزوی تبدیل می‌شود یا با پرخاشگری و آزار و اذیت اطرافیان بر احساس درونی خویش غلبه می‌کند. در چنین مواردی فقط یک مربی مهربان، دلسوز و فداکار می‌تواند با جلب اطمینان کودک به خود، مشکل او را جویا شده و این موجود بی‌پناه را از سرگردانی، دلهره و اضطراب نجات دهد.
محیط مدرسه باید به گونه‌ای باشد که کودک در آن احساس امنیت کند و با میل و رغبت به آنجا قدم گذارد. باید توجه داشت در نظر گرفتن مدرسه تنها به عنوان یک محیط آموزشی با مجموعه‌ای از قوانین خشک انضباطی و تربیتی نمی‌تواند در برانگیختن انگیزه کودکان به سوی علم و دانش موثر واقع شود.
● مدرسه و دانش‌آموز
دانش‌آموزان پایه‌های متعدد تحصیلی از طبقات گوناگون اجتماع با فرهنگ‌ها، اعتقادات و آداب و رسوم خاص خانواده‌های خود به این مکان آموزشی قدم می‌گذارند. بالطبع شیوه برخورد و رفتار آموزگار و مربی با توجه به روحیات و خلق و خوی آنان، باید متفاوت باشد.
برای تشویق کودکان به فراگیری علم لازم است اخلاق نیکو و پسندیده نیز در کنار قوانین انضباطی مدرسه گنجانده شود. مهم‌ترین عاملی که سبب فساد اخلاقی کودک و انحطاط وی می‌شود، بی‌توجهی و طرد او از کانون خانواده و محیط مدرسه است. او هنگامی که خود را در میان انبوهی از انسان‌ها، تنها و بی‌کس احساس می‌کند ناگزیر می‌شود به افرادی روی آورد که برای او ارزش و اهمیتی قایل می‌شوند. در بیشتر موارد متوسل شدن به گروه‌های منحط جامعه و باندهای متعدد نتیجه همین سردرگمی و طردشدگی کودک است. وضع روانی کودک که حاصل تعامل و ارتباط متقابل او با محیط خانواده است، یکی از عوامل تعیین‌کننده وضع تحصیلی اوست. محیط خانواده چه از نظر اقتصادی و چه از نظر شیوه‌های تربیتی پدر و مادر، تاثیری انکارناپذیر در چگونگی حالت روانی و درنهایت وضع تحصیلی او خواهد داشت.
همه دانش‌آموزان از وضعیت اقتصادی مشابهی برخوردار نیستند. کودکی که به علت فقر مالی از حداقل امکانات رفاهی برخوردار است، احتمالا از لحاظ روحی و روانی نیز با مشکل مواجه می‌شود. بدون شک این امر از جمله مسایلی است که می‌تواند در افت تحصیلی وی تاثیر داشته باشد (به خصوص کودکانی که برای برطرف کردن احتیاجات خانواده ناگزیرند پس از مدرسه کار هم بکنند).
● رشد کودک، موفقیت تحصیلی
یک جنبه از تفاوت‌های فردی میان کودکان از حیث عملکرد تحصیلی، تفاوت آنها در رشد طبیعی و متعادل جسمی است. برای مثال چنان چه کودک از لحاظ بعضی جنبه‌های رشد جسمی عقب‌افتادگی داشته و یا دارای مشکلاتی باشد، طبیعی است که نمی‌توان انتظار داشت جریان تحصیلی خود را به طور عادی و طبیعی طی کند.
کودکی که چشم ضعیف یا شنوایی ناقص دارد یا از لحاظ بدنی دچار خستگی زودرس می‌شود و یا به علت کمبود غذایی از جسم سالمی برخوردار نیست، چگونه می‌تواند در امر تحصیل فرد موفقی باشد؟ در اینجاست که آموزگاران باید متوجه تفاوت‌های فردی میان دانش‌آموزان باشند. پس همان گونه که والدین نباید فرزند خود را با فرزندان دیگرشان یا با سایر کودکان مقایسه کنند، در مدرسه نیز مربیان نباید استعدادها و قابلیت‌های دانش‌آموزی را به دانش‌آموز دیگر متذکر شوند یا او را ملامت کنند.
بعضی از آموزگاران درباره دانش‌آموزان خود به طور ناصحیح و اشتباه قضاوت می‌کنند. همان‌طور که پیش از این نیز یادآوری شد کودکان از خانواده‌های متعدد با روحیات متفاوت به مدرسه قدم می‌گذارند. اگر کودکی در درسی ضعیف است یا هنگام بیان مطالب با لکنت زبان مواجه می‌شود، این امر همیشه دلیل بر عقب ماندگی او نیست.
این دسته از کودکان به محبت و رسیدگی بیشتر نیازمندند. به وجود آوردن پیوند دوستی میان آموزگار و دانش‌آموز موجب می‌شود که کودک به راحتی مشکل خود را با مربی مطرح کرده و از او راهنمایی بخواهد. در این صورت معلم نیز به علت واقف بودن به ناراحتی کودک می‌تواند در صدد کمک به او برآمده و با تشویق او به درس خواندن و شرکت در فعالیت‌های درسی او را در زمره شاگردان زرنگ کلاس قرار دهد.
● مشق شب
در محیط کلاس بار درسی شاگردان باید براساس توان و کشش کودکان تنظیم شود. دادن تکالیف سنگین و پرحجم به همه دانش‌آموزان کلاس به طور مساوی، نتیجه توجه نکردن به تفاوت‌های فردی کودکان است.
بعضی از معلمان معتقدند که دادن تکالیف سنگین درسی به دانش‌آموزان موجب می‌شود که آنان بیشتر دقت خود را صرف نوشتن کرده، در نتیجه فرصت کمتری برای بازیگوشی و شیطنت به دست آورند! باید دانست دانش‌آموزی که بیشتر وقت خود را به نوشتن تکلیف اختصاص می‌دهد نه تنها از نظر جسمی دچار خستگی می‌شود بلکه از لحاظ زمانی نیز با کمبود وقت مواجه شده و نمی‌تواند درس‌‌های خود را فرا گیرد.
تکالیف درس و مشق شب باید به اندازه‌ای باشد که کودک ضمن پرداختن به آنها هم مطالب را بیاموزد و هم بتواند به سایر درس‌هایش رسیدگی کند و فقط برای انجام وظیفه و سلب مسوولیت تن به انجام آن ندهد. از طرفی، بازی و تفریح از جمله نیازهای ضروری کودک است که لازم است اولیا و مربیان گرامی به آن توجه داشته باشند. بعضی از معلمان دوره راهنمایی، علاوه بر درس‌های کلاسی، تکالیف فوق برنامه نیز به دانش‌آموزان می‌دهند. البته این کار برای ارتقا و بالا بردن دانش و فرهنگ شاگردان بسیار موثر است ولی باید در نظر داشت که به سایر درس‌های آنان لطمه‌ای وارد نشود. به طور کلی وظیفه یک مربی فقط تدریس و رسیدگی به تکلیف درسی کودکان نیست. زیرا او باید نیمی از شخصیت کودک را نیز شکل دهد.
● نتیجه
برای برطرف کردن مشکلات عاطفی و درسی دانش‌آموزان ‌باید میان والدین کودک و مربیان مدارس، همکاری متقابل وجود داشته باشد. تحقق چنین امری مستلزم انجام اقدامات زیر است:
والدین باید وضعیت روحی، اخلاقی و اجتماعی کودک در محیط منزل و سایر محیط‌های غیر آموزشی دیگر را برای مربی او شرح دهند تا ضمن مطابقت دادن آ‌ن با رفتار وی در مدرسه به یک نتیجه کلی دست یابند. اگر بنا به دلایلی مانند از هم گسیختگی خانواده، امکان دسترسی به والدین کودک وجود نداشته باشد، بهتر است پرونده شخصی و محرمانه کودک در اختیار آموزگار قرار داده شود تا ضمن بررسی آن، با مشکلات کودک بهتر و بیشتر آشنا شده و درصدد کمک به او برآید.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: سه شنبه 06 مرداد 1394 ساعت: 10:53 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

مقاله درباره آموزش و پژوهش در سند تحول بنیادین

بازديد: 1407

 

 آموزش و پژوهش در سند تحول بنیادین

چکیده

در سالیان اخیر با توجه به افزایش سطح تحصیلات فرهنگیان و اقبال آن ها به پژوهش و اهمیت یافتن مباحثی نظیر نهضت نرم‏افزاری، تولید علم و تحقیقات در کشور، نظام آموزش و پرورش به پژوهش و پژوهشگری توجه نشان داده است. ولی مقوله پژوهش در آموزش و پرورش تا رسیدن به جایگاه شایسته خود، فاصله بسیار زیادی دارد. بایسته های متعددی در زمینه توسعه پژوهش در نظام تعلیم و تربیت عمومی کشور وجود دارد. این مقاله، به دنبال طرح تعدادی از بایسته ها و راهکارها برای بهبود وضعیت پژوهش در این نهاد است.

 

پژوهش در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش

از آن جایی که سند تحول بنیادین مهم ترین سند راهبردی آموزش و پرورش است، برای شناخت جایگاه پژوهش در آموزش و پرورش باید بندهای مرتبط با پژوهشگری در این سند را بررسی نمود.

سند تحول بنیادین در راهکار 7/11 به توسعه زمینه پژوهشگری، ایجاد فرصت های بازآموزی مستمر علمی و تحقیقاتی و مطالعاتی و اختصاص اعتبارات خاص برای فعالیت های پژوهشی معلمان اشاره دارد. راهکار 3/18 این سند، به ایجاد شبکه پژوهشی فعال و فراگیر در درون ساختار نظام تعلیم و تربیت رسمی عمومی با استفاده از فناوری های نوین و در قالب شبکه ملی اطلاعات و ارتباطات می پردازد.

این سند در راهکار 23/1 استفاده بهینه از ظرفیت های موجود برای گسترش فرهنگ تفکر و پژوهش در بین مدیران، مربیان و تامین پژوهشگر مورد نیاز نظام تعلیم و تربیت رسمی عمومی و حمایت از پژوهشگران فعال و مجرب را مورد نظر قرار می دهد. راهکار 2/23 اشاره به تدوین نظام جامع حمایت از پژوهشگران حوزه آموزش و پرورش و هدایت موضوعات و اهداف پژوهشی در راستای تحقق اهداف تعلیم و تربیت رسمی دارد. راهکار 3/23 سند تحول بنیادین حمایت های مادی و معنوی از طرح های موفق و نوآوری های تربیتی بومی، مستندسازی و انتشار یافته های پژوهشی در داخل و خارج از کشور و ایجاد بانک اطلاعاتی فعال و کارآمد را مورد توجه قرار می دهد.

همان طور که ملاحظه می شود، سند تحول بنیادین به حمایت از پژوهش در نظام تعلیم و تربیت عمومی کشور می‏پردازد، ولی در عمل فاصله زیادی بین مفاد این سند و اقدامات انجام شده مشاهده می شود.

مقدمه

 

یکی از اصول متمم برنامه ریزی آموزش پرورش اصل تغییر و تحول است(فیوضات،1390: 74). «اگر قرار باشد آموزش پرورش بر اساس روند موجود پیش برود، رشد کند و توسعه یابد، دیگر احتیاجی به برنامه ریزی نیست. برنامه ریزی برای آن است که در روند موجود تغییر و تحول ایجاد کند و آن را در مسیر جدیدی قرار دهد و کمبودهای کمی و معایب کیفی آن را بر طرف سازد »(فیوضات،1390 : 79).

سند تحول بینادین در آموزش پرورش با اتکا به آموزه های قرآن، اسناد بالادستی من جمله سند چشم انداز بیست ساله (افق 1404 هجری و شمسی)، نقشه جامع علمی کشور تنظیم شده است. آموزش پرورش باید در پایان دوره به اهداف تعیین شده در سند تحول دست یابد. در این مسیر قطعا با موانع و چالش هایی روبرو خواهد شد. بررسی موانع و چالش ها عیب جویی نیست. همه از سیستم آموزش پرورش سهمی برده ایم و در خوب و بد آن شریک هستیم. مقصود از توجه کردن به کمبودها و نقایص این است که با آگاهی و بینش لازم در پی چاره باشیم و برای اصلاح آنها بکوشیم(وردي نژاد،1390: 1).

چالش ها، قابل پیشگیری نیستند؛ زیرا ـ طبق تعریف ـ بیرونی‌اند و اجتناب‌ناپذیر. چالش ها، قابل زدودن و بر طرف‌کردن نمی‌باشند؛ چرا که وضعیتی جدید و عینی‌اند که با فراگیری خود، به جامعه هجوم می‌آورند. گاه می‌توان تهدیدهای بالقوه را به فرصت های بالفعل تبدیل ساخت و از چالش های ناخواسته، بستری برای پویایی و رشد فراهم کرد. گرچه چالش ها موجب بیم‌ می‌شوند، ولی همین بیم ها و دغدغه‌ها، عوامل برانگیزنده‌ای برای دستیابی به راهبردهای نویدبخش خواهند بود. (ذوعلم، 1390)

چنانچه مواجهه با چالش ها براساس مبانی فکری و چارچوب عملی و رفتاریِ مبتنی ‌بر حقیقت، عقلانیت و منطق صورت گیرد، هرگز چالش ها، به تهدید و بحران تبدیل و تأویل نخواهند شد و در ارتباط با آنها محلی برای نگرانی‌ و یاس‌ نخواهد بود.

ضرورت و اهمیت برنامه معلم پژوهنده در تحول آموزش و پرورش

پژوهش سبب رشد علمی و فرهنگی می شود و انسان را از جهل و ناآگاهی به علم می رساند و حقایق و واقعیت ها را آشکار می کند و راه را برای حل مسایل و مشکلات پیچیده هموار می کند. در باره اهمیت و ضرورت پژوهش در عمل در آموزش و پرورش می توان به موارد زیر اشاره کرد

1) مناسب ترین راه برای حل مسأله است. بسیاری از دست اندرکاران از جمله معلمان و دیگر کارکنان آموزشی می توانند از این راه بسیاری از مسایل مربوط به کلاس و مدرسه را کاهش یا حل کنند.

2) نوعی آموزش ضمن خدمت است. افراد درگیر در پژوهش، مثل معلمان و مدیران در حین پژوهش به مهارت ها و دانش هایی دست می یابند که قبلاً با آن آشنا نبودند.

3) پاسخ گویی علمی: چون گستره وسیعی از افراد درگیر پژوهش می شوند، پاسخ گویی به مسایل موجود صورت علمی پیدا می کند، عوام زدگی و راه حل های غیر منطقی جای خود را به راه حل های علمی و منطقی می دهد. همگان تلاش می کنند تا برای پاسخ گویی به مسایل راه علمی و منطقی پیش گیرند.

4) دوری از نخبه گرایی: در این روش همه دست اندرکاران وارد عرصه پژوهش می شوند و پژوهش از انحصار افراد کارشناس و نخبه بیرون می آید و عمومی می شود.

5) امروزه، توجه به امر پژوهش جهت ارتقای سطح علمی معلمان و دانش آموزان امری بسیار لازم و ضروری است. ضرورتی که موجب تغییر نظام آموزشی از کتاب محوری به پژوهش محوری و همچنین باعث ایجاد روش های علمی در فرآیند یاد دهی یادگیری می شود که در نهایت به تحول در آموزش و پرورش می انجامد. طرح معلم پژوهنده این تحول را تسریع می کند.

6) اصلاح وضع نامطلوب: هدف اساسی در این روش اصلاح وضع نامطلوب و کاهش مسایل است.

7) نزدیکی نظر و عمل: چون در این روش هدف نهایی بهبود و اصلاح عمل است، و هر عملی نیز بر بنیاد نظری انجام می گیرد، در این رویکرد بیش از دیگر روش ها فاصله نظر و عمل کم می شود.

8) نوآوری و دانش افزایی: چون در این روش به دنبال حل مسأله هستیم احتمال این که به نوآوری هایی دست یابیم بیشتر است. به سخن دیگر، ضمن جست و جوی راه های مناسب برای حل مسأله این امکان نیز وجود دارد که پژوهنده به راه های نو و خلاقانه دست یابد.

اهداف و چگونگی و روش اقدام پژوهی در ایجاد تحول در آموزش و پرورش

در طرح بزرگ برنامه معلم پژوهنده پژوهش در عمل تحقیق عملی ، عمل پژوهی یا اقدام پژوهی (action research) که هر ساله بین شاغلان رسمی واحدهای آموزشی اعم از دبستان، راهنمایی، متوسطه نظری، فنی و حرفه ای کاردانش، پیش دانشگاهی مراکز تربیت معلم، مراکز آموزش عالی اجرا می شود مدیران، معاونان، دبیران، آموزگاران مدرسان، مربیان تربیتی و ورزشی و مشاوران می توانند شرکت کنند و مقاله های پژوهشی آنها از سوی کمیته های پژوهشی ادارات آموزش و پرورش و شوراهای تحقیقات استان ها مورد ارزیابی قرار گرفته و به افراد منتخب علاوه بر لوح تقدیر امتیازهایی از قبیل حق الزحمه پژوهش و شرکت در دوره های پژوهشیاری در نظر می گیرند و تعدادی هم به مرحله کشوری راه می یابند.

یکی از اهدافی که این طرح دنبال می کند آن است که معلمان واحدهای آموزشی به جای اینکه فقط به یافته های پژوهشی پژوهشگران دانشگاهی اتکا کنند خودشان وارد صحنه پژوهش شده و تلاش کنند با مطالعه و تحقیق و مصاحبه و بحث و تبادل نظر با والدین بچه ها و دیگر همکاران و کارشناسان و صاحب نظران طی جلسات مختلف به گردآوری اطلاعات بپردازد و ضمن تجزیه و تحلیل اطلاعات و انتخاب راه های پیشنهادی و ارایه راهکارهای مختلف جهت حل مشکلات دانش آموزان اقدام کنند و به آنها اعتماد به نفس بدهند. در این طرح عقیده بر این است که تا خود معلمان وارد میدان پژوهشی نشوند نمی توانند فقط با اتکای یافته های پژوهشی پژوهشگران دانشگاهی و مرسوم، تحول چشمگیری در آموزش و پرورش به وجود آورند.

چیستی و چرایی معلم پژوهنده و پژوهش در عمل

معلم پژوهنده به هر معلم یا دست اندرکار آموزش و پژوهش گفته می شود که به نحوی با مسایل آموزشی و پرورشی سروکار دارد و علاقه مند است برای بهسازی و اصلاح وضعیت نامطلوب آموزشی، به اقدام هایی دست بزند تا نتیجه آن تغییر وضعیت موجود و حل برخی از مسایل آموزشی و پرورش شود. پس اینجا معلم به معنی عام در نظر است و مدیران و مسؤولان امور تربیتی و مشاوران... و هر شخصی دیگری که در بدنه آموزش و پرورش مسؤولیتی به عهده دارد می تواند به پژوهش بپردازد.

برنامه معلم پژوهنده در آموزش و پرورش و چالش های پیش روی معلمان

اقدام پژوهی در آموزش و پرورش با تمام حسن ها و مزایایی که دارد، دارای مشکلات و کاستی ها و تنگناهایی هم هست که فراروی معلمان و دیگر دست اندرکاران علاقه مند و با ذوق قرار گرفته است که اینک بنا بر موجز بودن کلام و رعایت اختصار به شمه ای از آنها اشاره کوتاهی می شود.

- پژوهشگران حرفه ای و ورزیده یا دانشجویانی که می خواهند پایان نامه خود را ارایه دهند معمولاً با شرکت در کلاس های آمار و روش های تحقیق حضوری و نیز شرکت در همایش های پژوهشی مختلف و در اختیار داشتن منابع گوناگون و سیر مطالعاتی و نیز دسترسی داشتن به استادان راهنما و مشاور در امر پژوهش مهارت یافته و پخته شده اند حال آنکه پژوهشگران اقدام پژوهی در آموزش و پرورش خود جوش هستند و بدون اینکه دوره ی خاص حضوری دیده باشند تنها به صرف علاقه و دغدغه مشکلات دانش آموزان به این سمت گرایش پیدا کرده اند. آنها با تمام گرفتاری ها و مشکلات فراوانی که زمانه برای آنها تدارک دیده است تلاش می کنند که مشکلات دانش آموزان را حل کنند و سپس اقدامات بهینه و حاصل کار خود را در قالب یک طرح پژوهشی ارایه کنند و مسلماً کمیته های پژوهشی و شوراهای تحقیقات و هییت داوران همایش های پژوهشی نباید انتظاری را که از پژوهشگران حرفه ای و آکادمیک دارند از پژوهشگران تازه کار اقدام پژوهی داشته باشند. (آتش دامن، 1386)

- بسیاری از معلمان و دست اندرکاران تعلیم و تربیت از طرح ها و ایده های خوبی در رابطه با حل مشکلات دانش آموزان برخوردارند و می توانند با علاقه و ذوق فراوان به تحقیقات وسیع و گسترده ای اقدام کنند و در این راستا اقدامات مختلفی هم انجام داده اند و در کار خود هم موفق بوده اند، اما از این هراس دارند که گزارش های تحقیقی آنها مورد تأیید کمیته های پژوهشی و شوراهای تحقیقات قرار نگیرند و احیاناً رد شوند.

از این جهت گزارش های تحقیق خود را ارایه نمی دهند. در این خصوص کارشناسان و رابطین و مسؤولین تحقیقات ادارات و مدیریت ها هر از گاهی به واحد های آموزشی بروند و از نزدیک با طرح ها و ایده های معلمان علاقه مند آشنا شوند و پژوهش های آنها را در هر سطحی مورد حمایت قرارداده و به آنها جهت دهی مناسب بدهند و در نظر داشته باشند که کوچک زیباست و برای رسیدن به قله های مرتفع باید ابتدا از تپه ماهورهای کوچک عبور کرد.

- نشریات تخصصی پژوهشی که در دسترس همه معلمان قرار گیرند بسیار کم است، آنچه هم هست کفایت نمی کند. هم اکنون به جز نشریات پژوهشی که در تیراژی محدود در سطح بعضی از ادارات آموزش و پرورش منتشر می شود، کمبود این نشریات کاملاً محسوس است. مقالات برگزیده طرح معلم پژوهنده راهنمایان خوبی برای پژوهشگران نو پا جهت تهیه و ارایه هر چه بهتر فعالیت ها و پژوهش ها هستند که باید در نشریات پژوهشی چاپ شوند و در تیراژی وسیع در اختیار تک تک معلمان قرار گیرند.

- پژوهشگران اقدام پژوهی با دست خالی کار می کنند و حق الزحمه پژوهشگران برگزیده و دیگر دست اندرکاران امر پژوهش هم بسیار ناچیز است و صرفاً علاقه فراوان و دغدغه مشکلات دانش آموزان، آنها را به این سمت و سو کشانده است که مسؤولین امر باید در این خصوص توجه جدی مبذول دارند.

-کمبود منابع تحقیق یکی دیگر از مشکلات فرا روی معلمان است که به شدت احساس می شود. کتب و نشریاتی که جهت ادبیات پژوهش احتیاج است در دسترس همه نیست و استفاده از اینترنت هم برای همه معلمان مقدور نیست. از این جهت باید مراکز اطلاع رسانی فرهنگیان به صورت وسیع گسترش یابند و نرم افزارهای آموزشی و مجلات علمی پژوهشی و تألیفات و منابع اطلاعاتی در خصوص اقدام پژوهی تدارک دیده شده خود را به راحتی در اختیار همه معلمان پژوهنده قرار دهند و نیز آدرس سایت های پژوهشی را در اختیار کاربران پژوهشگر بگذارند تا آنها بتوانند به راحتی از آن سایت ها بازدید کنند.

- یکی دیگر از محدودیت ها و مشکلات، نداشتن امکانات رفاهی از قبیل وسایل تکثیر و چاپ است که انرژی و وقت زیادی از معلمان را به خود اختصاص می دهد. اکثر پژوهشگرانی که در قالب اقدام پژوهی کار می کنند مقاله های خود را نزد مراکز خدمات کامپیوتری غیر معتبر تایپ می کنند که اغلب پر از غلط است و نیز قسمت هایی حذف می شود که تسلسل و مفهوم گزارش را به کلی عوض می کند. در این خصوص ادارات آموزش و پرورش باید تسهیلاتی تدارک ببینند و در اختیار پژوهشگران علاقه مند قرار دهند تا آنها از این جهت دغدغه نداشته باشند.

- به منظور تشویق و ترغیب و حمایت معلمان پژوهشگر و معرفی و ترویج آثار برتر آنها لازم است هر از گاهی همایش های اقدام پژوهی در مناطق و استان ها برگزار شود تا صاحبان مقالات برگزیده بتوانند آثار خود را در آن همایش ارایه دهند و مقاله های برتر را مورد تقدیر قرار دهند، تا معلمان پژوهشگر اعتماد به نفس بیشتری پیدا کرده و بتوانند در این مسیر گام های محکم تری بردارند و دیگران هم از یافته های آنها بهره ببرند.

نتیجه گیری:

از آنچه گذشت، این نتیجه حاصل می شود که آموزش و پرورش پژوهش ویژه خود را می طلبد که محور اساسی آن باید تغییر و تحول در کلاس و جریان یاددهی و یادگیری باشد. یکی از محورهای تحول در آموزش و پرورش که باعث تحول اساسی در نظام تحقیق و توسعه می شود طرح معلم پژوهنده پژوهش در عمل یا اقدام پژوهی است. این برنامه توانسته است سال به سال بر تعداد علاقه مندان خود بیافزاید و انبوه زیادی از فرهنگیان را به سوی مطالعه و تحیقیق سوق دهد و بر این گفته که عنوان می شد: پژوهش فقط مختص به آدم های دانشگاهی و دانشمندان است و هر کس نمی تواند پژوهش کند خط بطلان کشید. پژوهش در عمل که یکی از روش های تحقیق توصیفی است هر ساله بین شاغلان رسمی واحدهای آموزشی اجرا می شود و بر این باور بنا شده است که تا خود معلمان وارد میدان پژوهش نشوند، نمی توانند فقط به اتکای یافته های پژوهشی پژوهشگران دانشگاهی و مرسوم تحول چشم گیری در نظام آموزشی و پرورش به وجود آورند.

 

بایسته ها و راهکارهای پژوهش و پژوهشگری در آموزش و پرورش

در این بخش برخی از بایسته ها و راهکارها برای توسعه تحقیقات در نهاد آموزش و پرورش به صورت دسته بندی شده مطرح می گردد.

 

بایسته های راهبردی

مهمترین گام آغازین در توسعه تحقیقات در آموزش و پرورش، تدوین یک برنامه راهبردی و جامع است، که بتواند چشم انداز، ماموریت، اهداف و راهبردهای حوزه پژوهش در آموزش و پرورش را تعریف نموده و به اقدامات مرتبط با آن جهت بدهد. در این راستا مطالعه و بررسی نمونه های مشابه در نظام آموزش و پرورش سایر کشورها و الگو برداری آگاهانه از نمونه های موفق بسیار راهگشا خواهد بود.

 

در همه نظام های پژوهشی، نیازسنجی پژوهشی و شناسايي اولویت های پژوهشی اهمیت بسیاری دارد، زیرا باعث جهت دادن تحقیقات فرهنگیان به سمت موضوعات اولویت دار می شود. استفاده از نتايج تحقيقات پژوهشگران فرهنگی در برنامه ريزي ها دیگر راهکار راهبردی برای توسعه تحقیقات است.

 

راهکارهای اداری

در حوزه تحقیقات، داشتن نگاه اداری صرف یکی از آسیب های این حوزه است. در مقوله پژوهش باید نگاه علمی حاکمیت داشته باشد و از نگرش محض اداری پرهیز شود. برای تحقق این امر، انتصاب افراد علاقه مند به تحقیق و دارای دغدغه پژوهشی به عنوان مدیران و کارشناسان پژوهش در ادارات آموزش و پرورش، راهکاری اداری در توسعه تحقیقات است. علاوه بر آن باید مدیران را به بهره گیری از کارمندان و معلمان اهل تحقیق ترغیب نمود

 

بایسته اداری دیگر در توسعه پژوهش، همکاری ادارات با پژوهشگران فرهنگی در توزیع پرسش نامه ها و جمع آوری داده های لازم برای تحقیقاتی است، که جامعه آماری آن ها ادارات یا مدارس هستند.

 

بایسته های تشویقی و انگیزشی

تشویق های مادی عامل بسیار مهمی در انگیزه بخشی به فرهنگیان اهل پژوهش است. در نظر گرفتن فعالیت های پژوهشی در نظام رتبه بندی و ارتقاء فرهنگیان، توجه بیشتر به فعالیت های پژوهشی در نظام ارزیابی عملکرد و امتیازدهی و حمایت مادی از فعالیت های پژوهشی و تاثیر دادن آن ها در نظام حقوق و دستمزد بایسته های تشویقی اثرگذار هستند.

 

در نظر گرفتن جایگاه ویژه برای معلمان و کارمندان پژوهشگر در آموزش و پرورش راهکار تشویقی غیر مادی است، که در انگیزه بخشی به پژوهشگران فرهنگی کمک بسیاری می کند.

 

بایسته های خدمات علمی و پژوهشی

ارایه انواع مختلف خدمات علمی و پژوهشی، ضمن افزایش انگیزش پژوهشگران، مسیر تحقیقاتی آن ها را تسهیل می کند. در این راستا، یکی از مهمترین راهکارها، ارایه خدمات مشاوره پژوهشی به فرهنگیان پژوهشگر است.

 

دسترسی به منابع علمی و مقالات روز دنیا، ابزاری مهم در توسعه تحقیقات است. بنابراین، عضویت آموزش و پرورش در پایگاه های علمی و اطلاعاتی ملی و بین المللی و تاسیس و راه اندازی کتابخانه در ادارات آموزش و پرورش برای استفاده پژوهشگران فرهنگی راهکاری موثر خواهد بود.

 

راه اندازی مراکز علمی، نظیر پژوهشکده ها و مراکز پژوهشی، تاسیس کانون پژوهشگران آموزش و پرورش، راه اندازی دفتر ارتباط با صنعت و جامعه در ادارات کل آموزش و پرورش استان ها و تاسیس انجمن های علمی، فضاها و فرصت های تحقیقاتی مناسبی را در اختیار محققان فرهنگی قرار می دهد.

 

فراهم کردن زمینه ها عرضه و ارایه فعالیت ها و دستاوردهای پژوهشی معلمان و کارمندان محقق، فرصت خوبی را برای نمایش عملکرد تحقیقاتی آموزش و پرورش فراهم می کند و ظرفیت ها و توانمندی های پژوهشی فرهنگیان را به جامعه علمی کشور معرفی می کند. در این جهت می توان به راهکارهایی نظیر برگزاری مسابقات و جشنواره های پژوهشی ویژه فرهنگیان، برگزاری کنفرانس ها و همایش های علمی ویژه محققان فرهنگی، برگزاری نمایشگاه های معرفی دستاوردهای پژوهشی فرهنگیان محقق، انتشار مجلات و نشریات علمی پژوهشی و علمی تخصصی توسط معاونت پژوهش ادارات کل آموزش و پرورش استان ها، حمایت از نظریه پردازی محققان و نظریه پردازان فرهنگی در آموزش و پرورش و برگزاری کرسی های نظریه پردازی، حمایت از حضور فرهنگیان در کنفرانس ها ی علمی داخلی و خارجی و حمایت از چاپ آثار و تالیفات فرهنگیان اشاره کرد.س

راهکارهای آموزشی

کارائی و اثربخشی پژوهشگران، تحت تاثیر دانش ها و مهارت های پژوهشی آن هاست. این دانش ها و مهارت ها از طریق آموزش، تامین و به روز رسانی می شود.

روش های تحقیق کمی و کیفی، شیوه استفاده از اینترنت و پایگاه ها و منابع علمی، روش های آماری و استفاده از نرم افزارهای آماری، شیوه های نگارش و ویرایش، روش های نیازسنجی پژوهشی و تعیین اولویت های پژوهشی، مدیریت پروژه های پژوهشی، روش های نگارش پروپوزال، مقاله، پایان نامه و طرح های پژوهشی، مبانی فلسفه علم و روش شناسی علمی برخی از دوره ها و کارگاه های آموزشی مورد نیاز پژوهشگران فرهنگی است که می توان از طریق آموزش های ضمن خدمت ارایه نمود.

راهکارهای سیستمی

استفاده از ابزارهای فناوری اطلاعات و سیستم های اطلاعاتی کمک شایانی به مدیریت پژوهشی در آموزش و پرورش می کند، در این راستا می توان از راهکارهایی نظیر راه اندازی سامانه جامع مدیریت پژوهشی و راه اندازی بانک اطلاعات پژوهشگران فرهنگی و آثار پژوهشی فرهنگیان نام برد.

 

منابع:

1. وزارت آموزش و پرورش، سند تحول بنیادین آموزش و پرورش، 1391

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: سه شنبه 23 تیر 1394 ساعت: 9:27 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,,
نظرات(0)

تاثير تنش قطع آبياري بر كلروفيل و اجزائ عملكرد ارقام پيشرفته كلزا"

بازديد: 155

 

تاثير تنش قطع آبياري بر كلروفيل و اجزائ عملكرد ارقام پيشرفته كلزا"

چكيده

 

به منظور ارزيابي اثر تنش خشكي در كلزا (Brassica napus L.)،آزمايشي در سال 1381 در مزرعه تحقيقاتي موسسه نهال و بذر كرج اجرا شد. در اين آزمايش آبياري به عنوان عامل اصلي در دو سطح آبياري معمولي بر اساس 80 ميلي متر تبخير از تشنك كلاس A (شاهد) و تنش (قطع آبياري از مرحله ساقه دهي ) و ارقام كلزا به عنوان عامل فرعي در 10 سطح، شامل ارقام : ساريگل(Sarigol)،گليات(Goliath)،هروس(Heros)،كامت(Comet)،آميكا(Amica)، اس دبليو5001(Sw5001)،كراكرجك(Crackerjack)،ايگل(Eagle)،ويلدكت(wildcat)،اس دبليوهات شات (SwHotshat)،به صورت كرتهاي خرد شده در قالب طرح آماري بلوكهاي كامل تصادفي با چهار تكرار، مورد بررسي قرار گرفت . صفات مورد بررسي عبارت بودند از : عملكرد بيولوژيك ، عملكرد اقتصادي ، شاخص برداشت ، وزن هزار دانه ، درصد روغن دانه,تعداد كپسول,طول كپسول,دانه در گپسول و مقادير كلروفيلa و b درصد و نسبت آنها, مورد اندازه گيري قرار گرفت.نتايج نشان داد كه سطوح آبياري تفاوت معنيداري را بر عملكرد بيولوژيك,عملكرد اقتصادي, شاخص برداشت وزن هزار دانه و درصد روغن بر روي ارقام نداشت.رقم آميكا بيشترين تعداد كپسول(1/150),طول كپسول(6/6),نسبت كلروفيلa/b (29/2)و درصد كلروفيل a (33/69)را به خود اختصاص دادكه تفاوت معني داري را در سطح احتمال 1% آماري با ساير ارقام مورد آزمون داشت.رقم اس دبليوهات شات بيشترين مقدار كلروفيل(mg/g.fw39/2),كلروفيل b (mg/g.fw37/1) و كلروفيل a (mg/g.fw56/1)را به خود اختصاص داد.ارقام هروس  (6/23) و گليات   (75/16) به ترتيب بيشترين و كمترين تعداد دانه در كپسول را به خود اختصاص دادند.اثرات متقابل سطوح  آبياري و رقم نشان داد كه بيشترين درصد كلروفيلa (23/73) و نسبت كلروفيلa/b (73/2) مربوط به رقم آميكا و در شرايط آبياري معمولي بودهمچنين رقم اس دبليوهات شات داراي بيشترين مقدار كلروفيل (mg/g.fw16/3) و كلروفيل b(mg/g.fw56/1)در شرايط قطع ابياري از شروع مرحله ساقه دهي بود.اما بيشترين مقدار كلروفيل a (mg/g.fw67/1) وتعداد دانه در كپسول (26) مربوط به رقم هروس بود.همچنين رقم كامت نيز داراي بيشترين تعداد كپسول(7/192) در همان شرايط بود. در هرحال رقم آميكا با 4233 كيلوگرم در هكتار, داراي بيشترين عملكرد دانه در شرايط آبياري معمول و ارقام هروس و كامت نيز به ترتيب  با عملكرد3830 و 3620 كيلوگرم در هكتار جز ارقام برتر در شرايط

 

تنش(قطع آبياري از شروع مرحله ساقه دهي)بودند كه همان طور كه اشاره شد فاقد اختلاف معني دار با ساير ارقام مورد آزمون بودند.

 

مقدمه

 

نش معمولاً به عنوان يك عامل خارجي كه اثرات سوء بر گياه بجا مي گذارد، تعريف مي شود (2). خشكي شايع ترين تنش محيطي است و تقريباً توليد 25% زمينهاي جهان را محدود مي كند (6). اخيراً افزايش مقاومت در برابر خشكي و نمك اهميت يافته است و كشاورزان و متخصصان اصلاح نژاد، پذيرفته اند كه كلزا اين قابليت را دارد كه دامنه خود را تا حد زيادي وسعت دهد (4). مقاومت به خشكي در اثر خصوصيات مورفولوژيكي و فيزيولوژيكي متعدد، و غالباً مستقل از يكديگر كه اثرات متقابل آنها، هنوز به اندازه كافي مطالعه نشده است، حاصل مي شود (7).

 

كلزا با استفاده عمده از بقاياي رطوبت خاك، محصول خوبي به بار مي آورد به شرط آن كه در فاصله كاشت و مرحله پيشرفته خروج گياهچه ها و نيز در زمان گلدهي اصلي باران كمي ببارد (4). نظر بر اينكه اغلب بارندگي هاي اكثر استانهاي كشور  در پائيز، زمستان و اوايل بهار، اتفاق مي افتد كلزاي پاييزه مي تواند از رطوبت فصول فوق استفاده نموده، و احتياجي به آب گران قدر تابستانه نداشته باشد (1).از جمله فاكتورهاي موثر در مقدار عملكرد كلزا مساله پيري زودرس و ميزان كلروفيل ها و تاثير مستقيم اين رنگدانه، بر تجمع مواد ذخيره اي در بذر مي باشد، همچنين از بين رفتن رنگيزه سبز (كلروفيل)، باعث كاهش توليد موادي نظير، پروتئين (شيره پرورده)، كه ارتباط مستقيم با ميزان كلروفيل دارد مي گردد (5). البته همبستگي بالايي بين مقدار كلروفيل و نسبت فتوسنتز مشخص نشده است(9).

 

واكنش ميزان فتوسنتز برگ (در واحد سطح برگ)، در پاسخ به تنش متوسط آب به ندرت مشابه واكنش توسعه برگ به تنش است، به اين دليل كه فتوسنتز در مقايسه با توسعه برگ حساسيت كمتري به پتانسيل فشاري دارد (2).مشخص شده است كه تفاوت در نسبت كلروفيل كل/ كاروتنوئيد، شاخص هاي خوبي براي تنش در گياهان هستند (8).

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: سه شنبه 23 تیر 1394 ساعت: 8:58 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

تحقیق درباره مدیریت بحران آب

بازديد: 4337

مدیریت بحران آب

 

 

 

 

مديريت منابع آب و مقابله با خشكي در كشاورزي

 

چكيده

 

منابع آب كره زمين در حال حاضر با بحران ها و چالش هاي نگران كننده اي همچون كمبود آب، عدم دسترسي به آب شرب بهداشتي و تميز، كنترل منابع آب، درهم گسيختگي شبكه مديريت منابع آب، كاهش در منابع مالي اختصاص داده شده،

 

 فقدان آگاهي در تصميم گيران و عموم و در معرض خطر بودن صلح و امنيت جوامع دست در گريبان است. با توجه به بحران ها و چالش هاي پيش آمده رهيافت هاي گوناگون مديريت منابع آب همچون مديريت مبتني بر عرضه آب، مديريت يكپارچه منابع آب و رهيافت راهبردهاي با گذشت زمان نشو و نما يافته اند. در حال حاضر حفظ پايداري منابع آب از اهداف نظام هاي مديريت منابع آب مي باشد. در كشاورزي به عنوان بزرگترين مصرف كننده منابع آب، مديريت در دو بخش عرضه و تقاضاي آب اعمال مي گردد كه با توجه به محدودبت هاي موجود در عرضه منابع آب توجه ويژه اي به بخش تقاضا و مصرف كنندگان مي گردد. در ادامه روش ها و فنون بهره برداري بهينه از منابع آب كشاورزي با تاكيد بر مناطق خشك آورده شده است.

 

مقدمه

 

هم اكنون آب يك عنصر كمياب مي باشد. توزيع نامتقارن بارندگي در مناطق مختلف منجر به ظهور اقليم هاي خشك و نيمه خشك در مناطق مختلف گرديده است. اين مناطق عليرغم برخورداري از توانمندي هاي بالقوه، در توسعه و پيشرفت خود با عوامل محدودكننده بي شكاري مواجه هستند. براي رشد و پيشرفت در اين مناطق راه ها را نبايد بسته ديد بلكه با برنامه ريزي دقيق و اعمال مديريت همه جانبه در اين مناطق مي توان شاهد شكوفايي اقتصادي، فرهنگي و اجتماعي بود. امروزه آب به عنوان يك نعمت لايتناهي و فراوان تلقي نمي شود بلكه دولت ها و دانشمندان پي به اين نكته بردان اند كه از ذخاير آبي بايد حداكثر بهره برداري را با كمترين اتلاف و ضايعات به عمل آورد. مديريت منابع آب بخشي از برنامه ريزي توسعه كشورها تلقي مي شود و هر كشوري بر مبناي ميزان منابع آب در دسترس، استراتژي و برنامه خاصي را براي بهره برداري بهينه از منابع آب موجود اجرا مي نمايد. به علت ارتباط مستقيم كشاورزي با آب و طبيعت لذا به شدت از تنش هاي آبي تاثير مي پذيرد. عموما مناطق خشك كه از خصيصه كم آبي و بارندگي كم، رنج مي برند در مقايسه با مناطق پرباران از شرايط كشاورزي متفاوتي برخوردار هستند. كشاورزي در مناطق خشك به علت بروز خشكسالي، سيل و بيابان زايي در سال هاي مختلف نيازمند استراتژي و برنامه هاي سازگار با اين نوع اقليم ها مي باشد. اما كشورهاي در حال توسعه به علت فقدان مديريت هوشمند بر منابع آب و عدم به كارگيري راهكارها و عمليات فوق به مراتب بيشتر از تنش هاي آبي و خشكسالي ها آسيب مي بينند.

 

وضعيت منابع آب در كره زمين

 

97% منابع آب كره زمين را آبهاي شور اقيانوس ها تشكيل مي دهند. از 3 درصد باقيمانده، دو سوم آن به صورت توده هاي يخ در قطب ها و برف در مناطق كوهستاني انباشته شده است. با اين حساب يك درصد آبهاي كره زمين را آب شيرين جاري تشكيل مي دهد كه 98% آن شامل آبهاي زيرزميني مي شود(2000،Bouwer) در كشورهاي غربي و صنعتي سالانه هر فرد حداقل به 2000 مترمكعب آب براي برخورداري از يك استاندارد مطلئب نياز دارد. اگر سرانه آب هر فر بين 1000 تا 2000 مترمكعب باشد آن كشور تحت تنش آب است ولي سرانه از 500مترمكعب در سال كمتر باشد كشور مذكور با كم آبي مواجه است. در حال حاضر منابع آب موجود مي تواند سالانه 7000 مترمكعب براي هر فرد آب فراهم نمايد. اگر چه آب كافي حداقل براي سه برابر جمعيت كره زمين موجود است ولي عدم تعادل بين توزيع جمعيت و بارندگي موجب كمبود آب در بعضي از مناطق شده است (2000،Bouwer). امروزه 26 كشور جهان جزء كشورهاي كم آب قلمداد مي شوند كه در اكثر آنها نرخ رشد جمعيت بالاست. از اين 26 كشور 9 كشور در خاورميانه با كم آبي مواجه مي باشند. آفريقا بالاترين تعداد كشورهاي كم آب را شامل مي شود(11 كشور). در سال 2000تعداد آفريقايي هايي كه در كشورهاي كم آب زندگي مي كردند بالغ بر 300 ميليون نفر بود(پوستل، 1375)، اقليم هاي خشك حدود يك سوم سطح كره زمين و 15 درصد جمعيت كره زمين را در بر مي گيرند. سه چهارم مناطق خشك در قاره هاي آسيا، آفريقا و استراليا پراكنده مي باشند. گياهان مناطق نيمه خشك، خشك و بسيار خشك به ترتيب5، 23 و 4 درصد اراضي كره زمين را به خود اختصاص داده اند(عليها، 1380).

 

وضعيت منابع آب در ايران

 

مطالعات و بررسي نشان مي دهد كه در حال حاضر از كل منابع آب تجديدشونده كشور 5/88 ميلياردمتر مكعب جهت مصارف بخش هاي كشاورزي، صنعت و شرب برداشت مي شود. از اين ميزان حدود 83 ميليارد مترمكعب (5/93 درصد) در بخش كشاورزي، 5/4 ميليارد مترمكعب براي مصارف شرب و بهداشت و مابقي در صنعت و نيزهاي متفرقه ديگر مصرف مي شود( كشاورز و صادق زاده، 1379). ايزان با متوسط نزولات آسماني حدود 252 ميليمتر در سال در زمره مناطق خشك جهان محسوب مي شود. 65 درصد كشور ما را مناطق خشك و نيمه خشك تشكيل مي دهد كه به طور متوسط مقدار بارندگي در آنها از 150ميليمتر در سال كمتر است (شريعتمداري، 1380).

 

بحران ها و مسائل موجود پيرامون منابع آب

 

امروزه جهان براي تامين آب مورد نياز با مسائل و مشكلات معتنابهي مواجه مي باشد. محيط زيست و اكوسيستم هاي مبتني بر منابع آب شيرين با وقوع خشكسالي هاي متعدد و برداشت بي رويه از ذخاير آبي با بحران ها و چالش هاي زيادي روبرو شده اند. عادل رديف (1999) مسائل و مشكلات زير را در سيستم هاي آبي ذكر مي كند:

 

1- توزيع نابرابر منابع آب

 

2- رشد جمعيت

 

3- تنش هاي آبي

 

4- كميابي وسيع منابع آب

 

5- كنترل كيفيت آب

 

6- سيل و خشكسالي.

 

همچنين، ابوزيد(1998) نيز چالش هاي زير را مورد بررسي قرار مي دهد و معضلات جهان در زمينه تامين آب را به شرح زير اعلام مي نمايد:

 

1- كمبود آب: با توجه به روند كنترل ميزان منابع آب پيش بيني مي شود كه دوسوم جمعيت جهان با كمبود آب در سال 2025 روبرو شوند.

 

2- عدم دسترسي به آب شرب تميز و بهداشتي: عليرغم تلاش هاي بين المللي تخمين زده مي شود 72 ميليارد نفر فاقد دسترسي به آب شرب تميز و 2/2 ميليارد نفر فاقد دسترسي به آب بهداشتي باشند.

 

3- كنترل كيفيت آب: صنعتي شده، شهرنشيني، رشد كلان شهرها و كشاورزي فشرده همگي باعث آلودگي آبراهه ها و آبهاي زيرزميني شده اند و كاهش كيفيت آب را به همراه داشته است.

 

4- درهم گسيختگي شبكه مديريت منابع آب: مديريت ملي و بين المللي منابع آب در يك مسير درهم گسيختگي خركت مي كند. در آن به جاي توجه به محدوديت آب و ارتباط دروني اجزاي چرخه آب در طبيعت، صرفا با تامين نيازهاي آني توجه مي شود.

 

5- كاهش در منابع مالي اختصاص داده شده: در حال حاضر سيستم هاي تامين آب، آبياري، زهكشي، كنترل سيلاب، تصفيه و حفاظت آبخيزها به علت فقدان سرمايه گذاري با مشكلات مالي زيادي روبرو هستند.

 

6- فقدان آگاهي در تصميم گيران و عموم: تو هم فراواني آب و كيفيت لامتغير منابع آب باعث اغفال عمومي شده است. اين توهم مي تواند آنقدر ادامه يابد تا كمبود منابع آبي به يك واقيت تبديل شود و باعث تنزل كيفيت به سطح غيرقابل استفاده اي گردد.

 

7- در معرض خطر گذاشتن صلح و امنيت جوامع: آب يك عنصر اساسي در حيات و بنيان اقتصادي – اجتماعي جامعه و محيط اطرافش مي باشد. كاهش دسترسي به آب به طور فزاينده اي صلح و امنيت را در بسياري از نقاط كره زمين تهديد مي كند. بسياري از كشورهايي كه با كمبود آب روبرو مي شوند از ناآرامي هاي سياسي، تنش هاي اجتماعي و ناراحتي عمومي رنج مي برند.

 

مديريت منابع آب

 

با توجه به بحران ها و چالش هاي ذكر شده امروزه استفاده بهينه از منابع آب از برنامه هاي اصلي كشورها مي باشد. برنامه ريزي براي حفظ و بهره برداري بهينه از منابع آبي نيازمند به كارگيري ضوابط خاص خود مي باشد. عادل رديف (1999) رهيافت ها و خط مش هاي مديريت منابع آب را به صورت رهيافت هاي زير ذكر مي كند:

 

1- مديريت مبتني بر عرضه آب: با توجه به رشد جمعيت از دو به سه ميليارد نفر در طي سال هاي 1900 الي 1960 و فراواني منابع آب، دولت ها تاكيد بر برداشت از منابع آب جهت تامين نيازهاي آبي مي كردند. در واقع محور اين روش عرضه منابع آب در پاسخ به تقاضاي در حال رشد بود.

 

2- مديريت يكپارچه منابع آب: در اين روش ابعاد اقتصادي، اجتماعي و محيطي همگي در منابع آب در نظر گرفته مي شوند. هدف اين روش حفظ پايداري آب و اكوسيستم از طريق اعمال مديريت يكپارچه مي باشد.

 

3- رهيافت راهبردي(استراتژيك): در اين رهيافت سه هدف دنبال مي گردد: 1- حفظ كارايي اكوسيستم هاي منابع آب شيرين 2- مديريت مبتني بر اكوسيستم 3- بررسي نحوه اختصاص آب در آينده.

 

يكي از مباحث مهم در مديريت منابع آب اعمال روش مديريت يكپارچه منابع آب مي باشد. اجزاي مديريت آب يكپارچه شامل موارد زير است:

 

1- كيفيت آب 2- كميت آب 3- آب زيرزميني 4- آب سطحي.

 

در اين شيوه سياست ها بر سه محور متمركز است: 1- آب 2- برنامه ريزي 3- محيط (1995،Tolkaup Rooy, Sluis and).

 

امروزه يكي از مباحث مهم در امر مديريت منابع آب، حفظ پايداري اين منابع مي باشد. سيستم هاي منابع آبي پايدار، براي دستيابي كامل به اهداف جامعه در حال و آينده طراحي و اداره مي شوند. اين در حالي است كه به ملاحظات اكولوژيكي اين سيستم ها توجه گردد. سيستم هاي منابع آبي پايدار به نحوي طراحي و اجرا مي شوند كه در مقابل تغييرات مختلف سازگار، قدرتمند وداراي توانايي واكنش باشند.

 

(2000، Loucks, stakhiv and Martin).

 

پرييرا و همكاران(2002) نيز حفاظت از منابع آب، توجه به ملاحظات محيطي، استفاده از تكنولوژي هاي مناسب، حفظ توان اقتصادي و پذيرش اجتماعي مباحث توسعه منابع آب در ارتقاء سطح پايداري اين سيستم ها ضروري مي دانند.

 

مديريت منابع آب در كشاورزي

 

كشاورزي به علت ماهيت بيولوژيكي آن و وابستگي شديد آن به طبيعت بزرگترين مصرف كننده منابع آبي بيشترين كشورها مي باشد. در كشور ما 5/93 درصد منابع آبي در كشاورزي مورد بهره برداري قرار مي گيرد (كشاورز و صادق زاده، 1379) آبياري امروزه نقش مهمي را در اقتصاد كشورها بازي مي كند براي مثال جين و يانگ (2001) براي آبياري در كشاورزي چنين نقش هاي زير را ذكر مي كنند:

 

1- امنيت غذايي: تامين امنيت غذايي مردم چين به ميزان زيادي به آبياري بستگي دارد.

 

2- فقرزدايي: آبياري نقش مهمي را در افزايش درآمد كشاورزان چين بازي مي كند. افزايش درآمد كشاورزان با توليد و عملكرد بالا و با كشت بسياري از محصولات نقدي تحقق پيدا مي كند.

 

3- اهميت بين المللي: چين در بازار غله جهان نقش مهمي را ايفا مي كند. 75 درصد توليد غله چين از زمين هاي آبي به دست مي آيد.

 

در كشورهاي خشك و كم آب حفظ پايداري سيستم هاي آبي نيازمند به كارگيري اصول و برنامه ريزي دقيق تري مي باشد. خشكي و كم آبي بر روي كشاورزي مناطق خشك تاثير قابل توجهي دازند. امروزه مديريت منابع آب كشاورزي در دو بخش اعمال مي گردد. بخش اول شامل مديريت عرضه آب و بخش دوم شامل مديريت تقاضاي آب مي باشد. محدوديت منابع آب و فشار زياد بر ذخاير آبي موجب شده است تا توجه زيادي به مديريت كارآمد و بهينه منابع آبي در بخش تقاضا گردد. مديريت عرضه شامل عملياتي همچون انتقال آب را از طريق كانال، استفاده از آب زيرزميني در آبياري، استفاده تلفيقي از آب كانال ها و زيرزميني مي شود. مديريت تقاضا مواردي همچون كاهش مقدار آب مصرفي در آبياري، تغييرات نهادي و اصلاحات سازماني، مشاركت كشاورزان در امر مديريت منابع آب مي گردد(2001، Kijne). امروزه كشاورزي با بحران هايي همچون كمبود آب و آلودگي ذخاير آبي انتقال آب كشاورزي به ساير بخش ها و كارايي پايين مصرف آب در كشاورزي روبرو است كه نيازمند نگاه دقيق به اين موضوعات مي باشد(2001Jin and Young,). در ادبيات منابع آب و آبياري دو واژه پرمعنا ديده مي شود اولي بازده آبياري مي باشد. بازده آبياري حاصل نسبت مقدار آبي كه مفيد واقع مي شود به مقدار آبي كه مصرف مي گردد، مي باشد. مثلا گفته مي شود بازده آبياري در ايران رقمي حدود 32% است. واژه دوم بهره وري آب مي باشد. بهره وري آب مفهومي است مربوط به مقدار درآمدي كه از هر واحد آب مصرفي در كشاورزي عايد مي شود. نزديك ترين واژه به بهره وري آب، كارايي مصرف آب مي باشد. كارايي مصرف به مقدار محصولي گفته مي شود كه از هر واحد حجم آب به دست مي آيد. ارتقاي بازده آبياري، بهره وري اب و كارايي مصرف آب در بخش تقاضاي منابع آب از جمله اهداف مهم و قابل توجه دولت ها مي باشد (عليزاده، 1380)و بهره وري آب نقش هر واحد آب را در توليد ناخالص ملي تحت پوشش قرار مي دهد. بهره وري آب را به چهار روش مي توان افزايش داد:

 

1- بخشي از منابع آب را كه تبخير شده و از دسترس خارج مي شود كاهش دهيم و آب صرفه جويي شده را در بخش هاي ديگر مورد استفاده قرار مي دهيم.

 

2- با اجراي روش هاي آبياري بهتر و انجام عمليات صحيح كشاورزي از همان مقدار آبي كه در كشاورزي به كار مي بريم حداكثر محصول را توليد نماييم.

 

3- از آب هايي كه بدون استفاده به دريا، درياچه ها و كويرها مي ريزند استفاده كنيم.

 

4- آب را در جايي مصرف كنيم كه بهره وري آن زيادتر باشد(عليزاده، 1380).

 

روش ها و فنون بهره برداري بهينه از آب كشاورزي

 

پرييرا و همكارانش (2002) اقدامات زير را براي كاربرد پايدار منابع آب خصوصا در نواحي كم آب و خشك پيشنهاد مي كنند:

 

1- پذيرش و اجراي برنامه ريزي تلفيقي و يكپارچه منابع آب و زمين

 

2- بهبود سيستم هاي تامين آب و آبياري براي استفاده كارآمد از آب موجود

 

3- پذيرش سياست هاي واگذاري آب كه باعث حفاظت و كاربرد بهينه اين منابع مي شوند.

 

4- ارزش گذاري آب به عنوان يك كالاي اقتصادي، اجتماعي و محيطي

 

5- اقداماتي براي افزايش منابع آب موجود همچون استفاده مجدد از هرز آب ها، زهكش ها، پساب ها و ساير موارد اتلافي ديگر

 

6- پذيرش فن آوري هاي آبياري و آبرساني مناسب كه از اتلاف و ضايعات آب جلوگيري مي كنند.

 

7-ارتقاي آگاهي كاربران، پيرامون معضل كمبود آب و افزايش مشاركت آنان، مديريت سيستم ها و منابع آب.

 

يانگ و جين (2001) راه حل هاي زير را براي مديريت بهينه بخش تقاضاي منابع آب ذكر مي كنند:

 

1- استفاده از تكنولوژي هاي كارآمد و پيشرفته در آبياري: تكنيك هاي آبياري قطره اي و باراني قادرند ضايعات و تلفات آب را به شدت كاهش دهند. كانال هاي بتني، تا 50 درصد و لوله هاي آب تا 90 درصد قادرند تلفات آب را كاهش دهند.

 

2- استفاده مجدد از آب هاي تلف شده و اضافي در آبياري

 

3- كشت محصولات آبي كم مصرف تر: مثلا ذرت و گندم در مقايسه با كتان و برنج آب كمتري نياز دارند. بنابراين با توجه به ميزان آب موجود بايد برنامه ريزي به نفع محصولات كم مصرف تر انجام پذيرد. ساستري(2000) استراتژي هاي مديريت منابع آبي را در شرايط كمبود آب و در حين خشكسالي به صورت زير ذكر مي نمايد:

 

1- استفاده از واريته هاي مقاوم به كم آبي و خشكسالي 2- مديريت علف هاي هرز 3- كاربرد آبياري تكميلي 4- برداشت از آب باران و زيرزميني.

 

در چنين شرايطي خصوصا در مناطق خشك و كم آب لزوم به كارگيري روش ها و تكنيك هاي كاهش دهنده تنش هاي رطوبتي ضروري ني باشد. حفظ رطوبت و منابع آب با توجه به محدوديت هاي فعلي امري الزامي و اجتناب ناپذير است عليزاده (1380). راهكارهاي زير را براي افزايش بهره وري آب ذكر مي نمايد:

 

1- راهكارهاي فني: شامل تسطيح اراضي، استفاده از روش هاي آبياري باراني، قطره اي، پشته سازي، در آبياري به نحوي كه از اتلاف روان آب جلوگيري شود.

 

2- راهكارهاي مديريتي: شامل برنامه ريزي صحيح آبياري، آبياري در زماني كه گياه از نظر توليد محصول به شدت به آب نياز دارد، انجام عمليات خاك ورزي در جهت ذخيره آب در خاك، نگهداري بهتر كانال ها و تجهيزات آبياري.

 

3- راهكارهاي تشكيلاتي: همچون توسعه تشكيلات غيردولتي براي مشاركت مردمي، كاهش يارانه هاي بخش آب و قيمت گذاري، فراهم آوردن بازارهاي مناسب و موثر آب در چارچوب قانون.

 

4- راهكارهاي زراعي: همچون انتخاب ارقامي كه به ازاء هر واحد آب مصرفي حداكثر محصول را توليد كنند، ارقام مطابق با شرايط اقليمي، ارقام مقاوم به خشكي، انجام كشت مخلوط براي استفاده حداكثر از رطوبت آب.

 

امروزه بخش مهمي از تحقيقات در علوم كشاورزي بر روي راهكارهاي زراعي كاهش دهنده مصرف آب متمركز شده است. اين راهكارها قادرند رطوبت خاك و محيط اطراف گياه را تا حداكثر ممكن حفظ نمايند.

 

نتيجه گيري

 

همان طور كه آمار و ارقام نشان مي دهد كشور ما يك كشور خشك و كم آب است. مديريت بهينه و صحيح منابع آب در كشور ما نيازمند يك تحول عظيم مي باشد. اگر روند فعلي آن ادامه يابد آن وقت ما در مقابل حوادثي چون خشكسالي چند سال اخير متزلزم و آسيب پذير بوده و قافيه را خواهيم باخت.

 

امروزه در مديريت منابع آب خصوصا در كشاورزي به ابعاد محيطي، اقتصادي، اجتماعي و... توجه ويژه اي مي گردد. مديريت يكپارچه و سيستمي (نظام مند) براي تامين پايداري اين منابع جايگاه رفيعي را در برنامه ريزي سران كشورها به دست آورده است. در دنيا تلاش ها در راستاي استحصال بهينه منابع آب و بهره برداري حداكثر و كارآمد از اين منابع مي باشد. افزايش سطح آگاهي و مشاركت فعال كاربران در سياست گذاري هاي آب، به كارگيري تكنولوژي هاي نوين و كارآمد، كاربرد روش هاي كاهش دهنده تنش كم آبي و خشكي از اركان مديريت بخش تقاضا (كشاورزان) مي باشد. در عالم كشاورزي ديدگاه ها و تفكرات كشاورزان بايد از نوع نگرش هاي سنتي نسبت به منابع آب آزاد گردد. آب ديگر نبايد يك منبع لايتناهي و فراوان تلقي شود. روش ها و فنوني كه به كمترين ميزان آب براي دستيابي به اهداف از پيش تعيين شده نيازمند هستند بايد در برنامه ريزي هاي كشاورزي و حتي غيركشاورزي جايگزين روش هاي سنتي در مصرف منابع آب گردد

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: سه شنبه 23 تیر 1394 ساعت: 8:56 منتشر شده است
برچسب ها : ,,
نظرات(1)

ليست صفحات

تعداد صفحات : 1652

شبکه اجتماعی ما

   
     

موضوعات

پيوندهاي روزانه

تبلیغات در سایت

پیج اینستاگرام ما را دنبال کنید :

فرم های  ارزشیابی معلمان ۱۴۰۲

با اطمینان خرید کنید

پشتیبان سایت همیشه در خدمت شماست.

 سامانه خرید و امن این سایت از همه  لحاظ مطمئن می باشد . یکی از مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه   09159886819  در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما  فرستاده می شود .

درباره ما

آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس