تحقیق و پروژه رایگان - 161

راهنمای سایت

سایت اقدام پژوهی -  گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان

1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819  -  صارمی

2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2  و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی  (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .

3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل http://up.asemankafinet.ir/view/2488784/email.png  را بنویسید.

http://up.asemankafinet.ir/view/2518890/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%D8%A2%D9%86%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%86.jpghttp://up.asemankafinet.ir/view/2518891/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA%20%D8%A8%D9%87%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA.jpg

لیست گزارش تخصصی   لیست اقدام پژوهی     لیست کلیه طرح درس ها

پشتیبانی سایت

در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا  پیام بدهید
آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet

باشگاه دانش‌پژوهان جوان

بازديد: 627

باشگاه دانش‌پژوهان جوان

باشگاه دانش‌پژوهان جوان، متولی برگزاری المپیادهای علمی در ایران است و اگر بخواهیم هدف از تاسیس آن را بدانیم، بهتر است تاریخچه المپیادها را بررسی کنیم. از همان اوایل انقلاب مسوولان دریافتند دانش‌آموزان در درس‌هایی مانند ریاضی ضعیف هستند و بهتر است برای تقویت بنیان علمی آنها فکری کرد، به همین دلیل رقابتی علمی را بین دانش‌آموزان پایه‌ریزی کردند تا انگیزه مطالعه بیشتر را در آنها پدید آورند. سال‌ها بعد، برای تقویت این انگیزه‌ها تصمیم گرفتند دانش‌آموزان ایرانی را در مسابقات جهانی محک بزنند و به این‌ترتیب دانش‌آموزان در سال 1366 در قالب یک تیم شش‌نفره به المپیادهای جهانی راه یافتند. البته در آن زمان هنوز باشگاه دانش‌پژوهان جوان شکل نگرفته بود و کارهای اجرایی المپیاد، در واحدی در سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی کتاب‌های درسی انجام می‌شد. از سال 1366 به بعد کم‌کم رشته‌های دیگر هم اضافه شدند و ما هم‌اکنون در شش المپیاد جهانی شرکت می‌کنیم.

 با افزایش تعداد رشته‌ها و همچنین افزایش استقبال دانش‌آموزان از این حرکت‌ها، مسوولان به این نتیجه ‌رسیدند که باید تشکیلات و سازمانی را برای مدیریت بهتر این جریان ایجاد کنند که در نهایت باشگاه دانش‌پژوهان جوان در سال 1374 تاسیس و همه فعالیت‌های علمی و اجرایی مربوط به المپیادها، به این باشگاه واگذار شد. پس هم‌اکنون باشگاه دانش‌پژوهان جوان را می‌توان به عنوان موسسه‌ای آموزشی-پژوهشی تعریف کرد که زیر نظر آموزش‌وپرورش انجام وظیفه می‌کند و کار اصلی‌اش شناسایی، آموزش و اعزام دانش‌آموزان به المپیادهای جهانی است. البته در یکی، دو سال اخیر تغییرات ساختاری در این باشگاه روی داد و طی آن باشگاه دانش‌‌پژوهان جوان به عنوان یک معاونت مرکز ملی پرورش استعدادهای درخشان منظور شد، به بیان دیگر مسوول باشگاه دانش‌پژوهان جوان، معاون مرکز ملی پرورش استعدادهای درخشان نیز هست.

هدف اصلی از شرکت در المپیادها و تاسیس باشگاه دانش‌پژوهان جوان، ایجاد تحرک و پویایی در نظام آموزشی کشور است. برای ایجاد این تحرک و پویایی نیز ما پیش از انتخاب دانش‌آموزان برتر و اعزام آنها به مسابقات جهانی، ابتدا مسابقاتی را در مراحل مختلف در سطح کشور برگزار می‌کنیم به‌گونه‌ای که همه دانش‌آموزان واجد شرایط کشور، امکان حضور در آن را دارند. البته این مسابقات را نیز در چند مرحله و سطح انجام می‌دهیم. این مسابقات هم به‌گونه‌ای طراحی و اجرا می‌شود که شرکت در آنها برای دانش‌آموزان جاذبه دارد و ‌انگیزه‌های مضاعفی را برای پیگیری‌های مباحث علمی در آنان ایجاد می‌کند. پس در مجموع می‌توان گفت مسابقات کشوری و جهانی المپیاد، بهانه‌ای است برای تحرک و پویایی علمی بین دانش‌آموزان کشور که قرار است دانشمندان و نخبگان علمی آینده کشور از بین همین‌ها پدید آیند. بهترین شاهد هم برای ایجاد این تحرک علمی، شرکت 153هزارو700نفر از دانش‌آموزان سراسر کشور در المپیادهای مختلف در سال‌جاری است. البته ما هنوز این رقم را کافی نمی‌دانیم و طبق برنامه‌ریزی‌ها، در صدد گسترش این فعالیت‌ها هستیم و چشم‌انداز شرکت 400هزارنفر از دانش‌آموزان را برای خود ترسیم کرده‌ایم. هدف از این کار نیز عمومی‌سازی المپیاد و ایجاد انگیزه تحصیل بیشتر و تقویت خودباوری در همه دانش‌آموزان کشور است. ما هم‌اکنون حدود سه‌میلیون دانش‌آموز متوسطه در کشور داریم و به گمان ما حدود 10تا15درصد از کل این تعداد، توانایی حضور در مراحل مقدماتی را دارند، بنابر این حضور 400هزارنفر در مسابقات کشوری المپیاد، پدیده‌ای دور از ذهن و دور از دسترس نیست.

البته لازمه حضور در این المپیادها نیز کسب نمرات خوب و مطالعه بنیادی درس‌های مربوطه است و به این ترتیب می‌بینیم که برگزاری المپیاد، جریانی است که باعث می‌شود کل سیستم آموزشی از آن بهره‌مند شود و نه فقط یک تیم چند نفره‌ای که در نهایت به المپیاد اعزام می‌شود. پژوهش‌های ما نشان می‌دهد که پس از راه‌اندازی جریان المپیاد و تشکیل باشگاه دانش‌پژوهان در ایران، فعالیت‌های علمی در مدارس سراسر کشور به شدت افزایش یافته و شور و نشاطی در این فعالیت‌ها مشاهده می‌شود.

باشگاه دانش‌پژوهان برای انتخاب دانش‌آموزان برتر و مستعد جهت اعزام به مسابقات جهانی، ابتدا مسابقاتی را در چند مرحله در سطح کشور برگزار می‌کند که ما در اجرای این آزمون‌ها نیز، هم مباحث علمی کتاب‌های درسی کشورمان و هم سطح و شیوه‌های المپیادهای جهانی را در نظر می‌گیریم. در اساسنامه باشگاه دانش‌پژوهان جوان ذکر شده است که این باشگاه برای شناسایی استعدادها، باید از ظرفیت‌های علمی موجود در کشور استفاده کند. به همین دلیل ما برای هر رشته المپیادی، یک کمیته علمی تشکیل دادیم که هر کمیته از استادان صاحبنظر و برجسته دانشگاه‌های معتبر کشور، دانش‌پژوهان المپیادی که در سال‌های گذشته مدال کسب کردند و همچنین دبیران و معلمان باتجربه آموزش‌وپرورش تشکیل شده است. یکی از کارهای این کمیته‌ها ‌این است که با در نظر گرفتن اهداف کلی المپیادها و شیوه اجرای آزمون‌های کشوری، پرسش‌هایی را طراحی کنند که در آزمون‌ها استفاده می‌شود.

 پس از برگزاری اولین آزمون‌ها که به صورت تستی، بین شش‌تا 10درصد از شرکت‌کنندگان برای دور دوم آزمون‌ها پذیرفته می‌شوند. آزمون دور دوم به شکل تشریحی است و حدود 40 نفر از دانش‌آموزان پذیرفته می‌شوند که اسامی آنان در دهه سوم خرداد هرسال اعلام می‌شود. این دانش‌آموزان در یک دوره کلاس تابستانی شرکت می‌کنند که مدت آن بین هشت تا 9هفته آموزشی است و پس از پایان دوره امتحاناتی نیز برگزار می‌شود. از بین کسانی که در این دوره و امتحانات پایان دوره شرکت کردند، برخی مدال طلا، نقره و برنز دریافت می‌کنند. کسانی که در این دوره مدال طلا گرفتند، برای یک دوره یک‌ساله آموزشی انتخاب می‌شوند و پس از پایان دوره و برگزاری امتحانات نصف آنان برای برگزاری المپیاد جهانی اعزام می‌شوند.

تاکنون دو دوره از المپیادها در ایران برگزار شده است. اولین دوره، المپیاد فیزیک بود که سال 2007 و با شرکت 85کشور جهان در اصفهان در سطح بسیار عالی برگزار شد. در سال 2009 نیز المپیاد جهانی نجوم و اخترفیزیک با حضور حدود 30 کشور برگزار شد. در سال 2017 نیز المپیاد جهانی کامپیوتر، 2018 المپیاد جهانی زیست‌شناسی و سال 2020 المپیاد جهانی نجوم و اخترفیزیک دوباره در ایران برگزار می‌شود که خود این میزبانی‌ها بیانگر سطح بالای علمی و مدیریت اجرایی در کشور است و دیگر کشورها نیز به توانایی‌های ایران در این زمینه، اذعان دارند.
منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: چهارشنبه 22 اردیبهشت 1395 ساعت: 17:10 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

خلاقیت، مبانی و موانع

بازديد: 159

خلاقیت، مبانی و موانع

از خلاقیت تعاریف متعدد و مختلفی به عمل آمده است. آنچه مسلم است لازمه هرگونه تحول، پویایی و حرکت خلاقیت است. بنابراین اغراق نیست اگر بگوییم انسان در تمامی پیشرفت هایش مدیون تفکر خلاق است. خلاقیت ابتدا از روان ناهوشیار سرچشمه می‌گیرد و ایده‌های جدید است که با آنچه در حال حاضر وجود دارد کاملاً متفاوت است.
 
موچی یلی معتقد است: بارآوری در آنچه که مربوط به عقاید، اختراع، تفکر و تخیل است خلاقیت نام دارد. شاید به جرات به توان گفت که جامع‌ترین نظریه در باره خلاقیت مربوط به گیلفورد است. وی با تحقیقات فراوان به این نتیجه رسید که توانایی‌های فکری انسان را نمی‌توان در یک بعد خلاصه کرد و آن را هوش یا چیزی شبیه آن نامید. وی با روش‌های آماری دریافت که قوای فکری انسان را می‌توان به ۱۵۰ عامل مجزا که هر یک به تنهایی قابل اندازه‌گیری است تقسیم کرد که به‌نظر او برخی از این خصیصه‌ها مستقیماً در ظهور خلاقیت مؤثرند که آنها عبارتند از
 
۱- انعطاف‌پذیری؛ نوعی تفکر فی‌البداهه و لحظه‌ای به هنگام مواجه شدن با شرایط و مسائل جدید است.

۲- اصالت؛ مقصود از اصالت توانایی فکر کردن فرد به راه‌های غیرمعمول، غیرعادی و جدید است.

۳- سیالی یا روایی؛ جریان برقراری ارتباط و تداعی در فکر، بیان و عقیده است و بیشتر به تعداد یا کمیت پاسخ‌های فرد اتلاق می‌شود. به‌نظر گیلفورد کمیت، کیفیت زا است یعنی هر چه تعداد بیشتری ایده خلق کنیم برای پاسخ‌های کیفی و مناسب احتمال بیشتری وجود دارد.
 
مثلاً اگر از ما خواسته شود با حروف «ف ب پ ق ه» کلماتی را بسازیم بیشترین کلمات ساخته شده توسط یک فرد نشان از روایی یا سیالی فکر اوست. این ۳خصیصه منجر به تفکر واگرا یا غیرمتعارف می‌شود. پس می‌بینیم که خلاقیت یک روند منفرد نیست بلکه مجموعه‌ای از جریان‌های فکری است که به تفکر واگرا (خلاق) منجر می‌شود. با وجود اینکه در نهایت این تفکر واگرا است که به خلاقیت منجر می‌شود ولی در این جریان تفکر همگرا نقش مهمی دارد به عبارت ساده‌تر بدون استفاده صحیح و کافی از تفکر همگرا تفکر واگرا امکان پذیر نخواهد بود.
 
فرایند خلاقیت
 به‌نظر می‌رسد خلاقیت در غالب موارد مراحل قابل تشخیصی را طی می‌کند که عبارتند از :

۱ - مرحله آمادگی؛ کنجکاوی، درک مشکل، علاقه و آمادگی برای حل آن، مکالمه درونی با خود یا مکالمه خیالی بین خود و فردی دیگر از ویژگی‌های این مرحله است.

۲ - مرحله نهفتگی؛ این مرحله حالت نیمه هوشیار و‌رؤیا مانند دارد؛ حالتی که انسان بدون وجود احساس ذهنی به کاری اشتغال دارد و به بینش‌هایی دست می‌یابد. کشف روابط موجود با استفاده از تجزیه و تحلیل درباره آنچه آموخته در این مرحله اتفاق می‌افتد.

۳ - مرحله کشف و اشراق؛ در این مرحله جرقه بصیرت و دانایی ناگهان به ذهن می‌رسد که چنانچه با استدلال منطقی همراه باشد به حل مشکل می‌انجامد. در این مرحله کودکان اندیشه‌های خود را در قالب کلمات می‌ریزند.

۴ - مرحله مرور؛ در این مرحله برای رسیدن به هدف نهایی با تمرکز شدید فکری، پشتکار، توان فراوان و صرف نیرو به‌طور مرتب مسئله را دنبال می‌کنند و غالباً در خلوت و تنهایی کار انجام می‌شود. ویژگی‌های افراد خلاق

خلاقیت را نمی‌توان فقط در انحصار عده‌ای معدود دانست. خلاقیت در همه ما موجود است واین قابلیتی است که انسان را در مقامی بالاتر از دیگر موجودات قرار می‌دهد. توانایی‌های خلاق همچون سایر انواع هوش به درجات متفاوت در میان همه ما وجود دارد که آن‌ها را می‌توان به ۵ یا ۶ دسته تقسیم کرد:
 
۱ - آفرینشگری و هوش: روان شناسان معتقدند همبستگی بین هوش و آفرینشگری زیاد است اما مطلق نیست. هوش بالا دلیلی بر داشتن قدرت آفرینشگری نیست هم چنان‌که قدرت آفرینشگری وابسته به هوش بالا نیست.

۲ - آگاهی و حساسیت: آفرینشگران نسبت به محیط خود بیش از حد معمول حساس هستند. آنها در واکنش‌های افراد در خوانده‌ها و نوشته‌ها، در رنگ و بافت اشیاء چیزهایی می‌بینند و می‌فهمند که دیگران متوجه نمی‌شوند، بیشتر از دیگران دست به تجربه می‌زنند چون نیازمند تازگی در چیزهای بدیهی هستند و این آگاهی را به یک یا چند زمینه خاص محدود می‌کنند تا به تسلط دست یابند.

۳ - انعطاف پذیری و ابتکار: فرد خلاق همواره راه‌های گوناگون را می‌پذیرد و می‌آزماید. چنانچه شیء را به او نشان دهند کاربردهای مختلفی برای آن ارائه می‌دهد که غالباً غیرمعمول است، ابتکار از بارزترین ویژگی‌های افراد خلاق است و پاسخگویی، ابراز عقیده‌هایی که کمتر شنیده می‌شود، توانایی استفاده از موقعیت‌ها به روش غیرمعمول به چشم می‌خورد.

۴ - شک گرایی و پایداری: شک گرایی فرد خلاق همیشه او را از باورهای قراردادی رها می‌کند و در معرض اندیشه‌های نو و تازه قرار می‌دهد که برای رسیدن به آن خود را به خطر می‌اندازد. فرد خلاق همواره به ایده‌های پذیرفته شده مشکوک است. مرحله بعدی شک‌گرایی پایداری است بدیهی است که به ثمر نشاندن اندیشه، پایداری می‌خواهد.

۵ - بازیگوشی و شوخ طبعی: شواهد نشان می‌دهد افراد بسیار خلاق، شوخ طبع‌تر از افراد بسیار باهوش هستند. شوخ طبعی او سطحی نیست بلکه نشان از ژرفگرایی او دارد.

۶ - ناهمنوایی: همنوایی مانع بروز خلاقیت می‌شود. هر قدر همنوایی بیشتر باشد خلاقیت کمتر است. فرد خلاق غالباً ناهمنوایی می‌کند و بیشتر به خود محوری می‌پردازد و غیرقراردادی عمل می‌کند و قرار دادهای رایج را نمی‌پذیرد و همیشه در معرض خطر بیگانه شدن با دیگران است. او فردی است که اعتماد به نفس درونی دارد و بر اساس همین اعتماد برای رسیدن به اهدافش همیشه در تلاش است.
 
 فرد خلاق کلی نگر است و تمایل به حداکثر تغییر و عمل ورای دستورالعمل دارد. او یک نوع ارزیابی درونی دارد و در کل باید بگوییم این افراد ثبات عاطفی بیشتری دارند و نسبت به مسائل اجتماعی و سیاسی حساس هستند، در مباحثات، عقیده خود را بیان می‌کنند ولی اصراری به تحمیل عقیده خود ندارند، بخش عمده‌ای از وقت و انرژی خود را صرف توجه دقیق به اطراف خود می‌کند، دارای استقلال رأی و داوری بوده و به قضاوت‌های مستقل می‌پردازند، پر تکاپو، دارای انرژی و ریسک پذیرند، قدرت بازی با عناصر و مفاهیم را دارند، مسائل پیچیده را به مسائل ساده ترجیح می‌دهد و با علاقه بسیار برای یافتن راه حل می‌کوشد، این افراد توانایی ایجاد تعداد زیادی ایده به‌طور سریع را دارند. بیشتر تمایل به رفتن مهمانی‌هایی دارند که افراد دعوت شده را تا به‌حال ندیده باشند.
 
 رابطه افراد خلاق با دیگران
 افراد خلاق به‌خصوص کودکان و نوجوانان خلاق گاهی در ارتباط با محیط دچار اشکالاتی می‌شوند این مشکلات به‌ویژه در ارتباط با پدر و مادر، همسالان و معلمان پیش می‌آید و سبب این است که افراد خلاق علایق و شخصیت مخصوصی دارند که با علایق و شخصیت اطرافیانشان متفاوت است. این تفاوت ممکن است منشأ سوء تفاهم، سوء تعبیر یا اشکالاتی مانند آن شود.
 
 رابطه افراد خلاق با پدر و مادر
 این رابطه ممکن است از جهات گوناگون سبب اشکالاتی شود به‌طور نمونه اگر پدر و مادری حساسیت و خلاقیت کودک را تشخیص ندهند، ممکن است کودک در ارتباط با آنها؛ ناکامی‌های زیادی مواجه شود زیرا پدر و مادر با این کودک مانند یک کودک معمولی رفتار می‌کنند در صورتی که او نیاز به یک رفتار ویژه دارد. 
 کودک خلاق ممکن است کارهایی بکند یا حرف‌هایی بزند که خارج از معیارهای سنی اوست و پدر و مادر تصور کنند فرزندشان غیرطبیعی است. در این صورت پدر و مادر سعی می‌کنند تا کودک را تحت فشار قرار دهند تا خود را با معیارهای موجود اجتماع وفق دهد. درصورت بروز چنین وضعی کودک احتمالاً دست به انتخاب می‌زند و یکی از دو راه زیر را انتخاب می‌کند:
 
۱ - یا به فشار و اصرار پدر و مادر تسلیم می‌شود و از آن پس هر حرکت خلاق را در خود سرکوب می‌کند و می‌کوشد پیوسته از معیارهای به‌اصطلاح هنجار پیروی کند.

۲ - یا در مقابل فشار پدر ومادر تسلیم نمی‌شود.

 که درصورت اول خلاقیت در وجود کودک خاموش می‌شود و اجتماع برای همیشه از نعمت آن بی‌بهره خواهد ماند و درصورت دوم مبارزه می‌کند ولی چون استقلال کافی ندارد و نمی‌تواند راه زندگی خود را عوض کند واکنش‌هایی به صورت خصومت با پدر و مادر، بزهکاری، ترک مدرسه، گوشه گیری یا رفتارهای ناخوشایند از خود بروز می‌دهد. البته عده اندکی هم با وجود جو نامناسب از اندیشه‌های خلاق خود صرف‌نظر نمی‌کنند که این دسته جزو استثناها هستند.  پس مشاهده می‌شود که درک و آگاهی پدر و مادر و واکنش مطلوب آنها در مقابل اعمال و افکار خلاق تا چه حد مهم و اساسی است و چه قدر می‌تواند از هدر رفتن استعدادهای خلاق در کودکان جلوگیری کند.
 
 رابطه افراد خلاق با همسالان
 فرد خلاق با همسالان و همکاران خود تفاوت‌هایی دارد که گرچه ممکن است همسالان و دوستان او توجه لازم را به توانایی‌های او نکنند ولی استثنایی بودن او را درک می‌کنند. کودک خلاق به گونه‌ای عمل می‌کند که از کودکانِ چند سال از او بزرگتر، انتظار می‌رود.  رفتار کودک خلاق سبب می‌شود که همسالان او را مانند خود تصور نکنند و به علل مختلف مانند حسادت، احساس حقارت یا ناهماهنگی از او دوری کنند. این اشکالات در ارتباط او با همسالانش به‌خصوص در سال‌های قبل از بلوغ که کودک علاقه زیادی به همانند‌سازی‌ و پیروی از همسالان خود احساس می‌کند شدت می‌یابد.

 از طرف دیگر کودک خلاق نیز دوست دارد وقت خود را صرف اموری کند که برای همسالانش جالب و لذت‌بخش نیست و علاقه به مسائلی دارد که مورد توجه همسالانش نیست برای جلوگیری از این مشکلات به‌جای جدا کردن کودک از همسالانش می‌توان به آموزش خلاقیت در همسالان کودک همت گماشت تا همگان به استعدادهای بالقوه خود پی ببرند و آنها را رشد و گسترش دهند در این صورت با به‌وجود آمدن تفکر واگرا در همسالان کودک، علایق مشترک میان او و همسالانش بیشتر می‌شود.
 
 رابطه افراد خلاق با معلمان
معلمان نیز مانند پدر ومادرها انتظاراتی از دانش‌آموزان دارند که خارج از تحمل فرد خلاق است مثلاً معلم دوست دارد که دانش آموز بیشتر وقت خود را صرف یادگیری درسی بکند که تدریس می‌شود واگر دانش آموزی درس‌های مدرسه را از دیدگاه‌های دیگر بررسی کند و بیاموزد ممکن است مورد بی‌مهری معلم قرار گیرد مگر آنکه معلم از آگاهی‌های لازم برای روبه‌رو شدن و تعلیم این‌گونه کودکان برخوردار باشد.
 
 گاهی به‌طور کلی نظر معلم نسبت به کودکان خلاق منفی است چرا که کودک خلاق پیوسته سؤال می‌کند، به بررسی جواب‌ها می‌پردازد، به‌دنبال جزئیات و علل مسائل و پدیده‌ها می‌رود و کنجکاوی او سیری ناپذیر است و توضیحات ناقص و معمولی او را قانع نمی‌کند و این‌گونه مسائل در معلمی که به مطالب درسی تسلط ندارد یا از نظر شخصیتی نامتعادل است یا در معلمی که بر معلومات و اطلاعات خود اعتمادی ندارد یا در معلمی که دچار تعصب است واز قبول روش‌های جدید احساس ناراحتی می‌کند اضطراب و واکنش نامطلوب به‌وجود می‌آورد، در اینصورت کودک از سؤال کردن سر خورده می‌شود یا در برابر سؤال‌های خود جواب‌های نامربوط و مأیوس‌کننده می‌شنود وحتی ممکن است مورد تمسخر معلم خود نیز قرار بگیرد، در نتیجه کنجکاوی و علت یابی در کودک از بین می‌رود و برای آنکه مورد تمسخر و احتمالاً تنبیه قرار نگیرد از نشان دادن رفتارهای خلاق خود داری می‌کند. به‌طور کلی ناآگاهی‌های علمی، اجتماعی، تعصب، سنت گرایی افراطی، تفکر همگرای محض، تردید و مانند اینها سبب می‌شود که معلم از رویارویی با کودک خلاق و سرآمد و پذیرش او احساس ناراحتی کند و نتواند محیط مناسبی برای رشد و شکوفایی استعدادهای خلاق کودک مهیا کند؛ معلمانی که با نظام‌های سنتی و محافظه کارانه آموزش دیده و پرورش یافته‌اند انعطاف پذیری چندانی ندارند. آنان انتظار دارند که آموزش و پرورش همواره به روال گذشته اجرا شود و هیچ کس در راه و روش یادگیری از معیارهای موجود سرپیچی نکند.
 
موانع پرورش خلاقیت
۱ - عادات پیشین
۲- دلسرد کردن خود به‌عنوان یک عامل بازدارنده
۳- کمرویی که خود مانع خلق ایده هاست
۴- کمبود پشتکار وتحمل
۵- محدود کردن کنجکاوی کودکان
۶- سرکوب خیالبافی کودکان
۷- تأکید بسیار بر نمره امتحانی
۸- تأکید بسیار بر مهارت‌های کلامی و دروس نظری
۹- تأکید بسیار بر پیشگیری
۱۰ - تأکید بیش از حد به نقش جنسیت
۱۱- ریشخند کردن کودکان برای پاسخ‌های غیرمعمول و غیر‌کلیشه‌ی
۱۲- نحوه نگرش معلم
۱۳- نحوه نگرش دانش‌آموزان

 
 نقش جنسیت:
 اهمیت فرهنگی که اجتماع برای جنسیت قائل است منشأ تعارض‌های بسیاری برای افراد خلاق است. تفکر خلاق مستلزم حساسیتی بیش از حد است که این خصلت در جامعه کاملاً زنانه است و از سویی دیگر ناوابستگی به غیر، خصلتی کاملاً مردانه به‌شمار می‌آید، از همین رو یک پسر بسیار خلاق نسبت به سایر هم‌جنسان همسال خود دارای صفاتی زنانه و دختری بسیار خلاق در مقایسه با همسالان خود دارای صفاتی مردانه به‌نظر می‌رسد.
منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: چهارشنبه 22 اردیبهشت 1395 ساعت: 17:09 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

شیرینی کشف غیر مستقیم

بازديد: 153

شیرینی کشف غیر مستقیم

آموزش مستقیم، یعنی آموزش با هدفی خاص و محدود که در آن کودک باید مفهومی معین را یاد بگیرد و آن را با مفاهیم قبلی ذهن خود مربوط کند و از آن در مسائلی که برایش پیش می آید بهره بگیرد. مثلاً آموزگار حرف «ن» را به کودک می آموزد؛ او باید آن را یاد بگیرد و کلماتی را که در آنها حرف «ن» بکاررفته است بخواند و بنویسد ودر همه جا آن را باز شناسد، یا از راه مشاهده های گوناگون دریابد که گیاه از دانه می روید؛ بتواند دانه را باز بشناسد، آن را بکارد و اهمیت دانه را از نظر زندگی گیاهی دریابد.
 
در آموزش مستقیم از کودک می خواهند که از راه های مختلف دانسته های خود را بازگو کند؛ در واقع بدین گونه از او به طور مستقیم امتحان می کنند و با نمره دادن میزان دانسته های او را می سنجند. در آموزش مستقیم کودک مقید و محدود است. باید بنشیند، مشاهده کند، گوش بدهد، یاد بگیرد، تمرین کند و در چهارچوب معین فعالیت داشته باشد.
 
درآموزش غیر مستقیم هدف، وسعت پیدا می کند ومفاهیم، متعدد و گوناگون می شوند. هر کودکی، هر چقدر که بخواهد و بتواند، کشف می کند و یاد می گیرد. محدوده ای برای او تعیین نمی شود. کودک در فعالیت ها، بیشر آزادی دارد. آموزش برایش جنبه بازی و سرگرمی پیدا می کند. می تواند خود برنامه اش را تنظیم کند و پرسش های گوناگون در زمینه آنچه فهمیده و کشف کرده است مطرح کند. ارزشیابی از دانسته های او نیز غیر مستقیم انجام می شود. آنچه در گفت و گو، یا فعالیت های انفرادی و گروهی از او دیده می شود کافی است. امتحان و نمره ای در کار نیست. آموزش پیش از دبستان را در بیشتر کشورهای جهان، نوعی آموزش غیر مستقیم می دانند. حتی در بسیاری از کشورها کوشش دارند آموزش دبستانی را هم به طور کامل، یا دست کم قسمتی از آن، را غیر مستقیم کنند.
 
به طور کلی، آموزش غیر مستقیم با روحیه جستجو گر و کنجکاو و فعال کردن، سازگارتر است و کودک را به شوق و ذوق بیشتری برای اکتشاف یادگیری بر می انگیزد؛ با رشد بدنی او نیز مناسب تر است، زیرا از نشستن بیش از اندازه او جلوگیری می کند و او را به حرکت و فعالیت وا می دارد. با یاد گرفتن به معنای واقعی نیز هماهنگی بیشتر دارد، چه تنها توانایی درک و علاقه مندی کودک سبب می شود که میزان یادگیری او گسترش یابد. لحظه ای را تصور کنید که گربه ای را برای مشاهده به کودکستان آورده اید؛ بی درنگ کودکان به دور گربه جمع می شوند. دست و پا و بدن او را لمس می کنند گربه چه می خورد؟ کجا می خوابد؟ چگونه از درخت بالا و پایین می رود؟ چرا می تواند از فاصله های زیاد به بالا بپرد؟ چرا همیشه با پا به زمین می افتد؟ چرا شب چشم هایش می درخشد؟ سبیل هایش برای چیست؟ از چه خوشش می آید؟ چرا وقتی که به پشتش دست می کشیم، خر خر می کند؟ چرا خودش را می لیسد؟ چرا زبانش زبر است؟ چگونه و در چه مواقعی بچه هایش را از جایشان بیرون می آورد؟ چگونه از خود و بچه هایش دفاع می کند؟ دشمنش کیست؟ چگونه بچه می زاید؟ بچه هایش چه شکلی هستند؟ چه می خورند؟ چطور موش شکار می کند؟ و ده ها سوال دیگر.
 
در آموزش غیر مستقیم، به همه این سوالات می توان جواب داد. برای این گونه آموزش می توان برنامه ی مشاهده و فعالیت تنظیم کرد و بچه ها را به تفکر و مشاهده دقیق تر واداشت. در آموزش مستقیم در کلاس اول تنها درباره پوشش بدن گربه مطلبی هست، در کلاس دوم درباره ی محل زندگی او، تولید مثل گربه و بالاخره در کلاس پنجم درباره این که به کدام دسته از حیوانات تعلق دارد. بدین ترتیب، به سادگی می توان دید که چگونه آموزش غیر مستقیم با روحیه جستجوگر و کنجکاو و فعال کودک سازگارتر است، او را به شوق و ذوق بیشتری برای اکتشاف و یادگیری بر می انگیزد؛ با رشد بدنی او نیز مناسب تر است، زیرا از نشستن بیش از اندازه ی او جلوگیری می کند و او را به حرکت و فعالیت وا می دارد.
 
در آموزش غیر مستقیم مشاهده یک حیوان، فرصتی برای یادگیری وسیع تر، غنی تر و همه جانبه ایجاد می کند و از همان ابتدا ارتباط کودک را به طور کامل با محیط اطرافش برقرار می کند. همان گربه سبب می شود که کودک به حیوانات علاقه مند شود و به مشاهده و کشف چگونگی زندگی آنها بپردازد، و طرز رفتار با حیوانات را بیاموزد.
 
جز در موارد معین، آن هم مثلاً در یادگیری یک ترانه، یا تمرین بعضی از آداب معاشرت، یا بعضی از عادت های بهداشتی، نباید از فنون آموزشی مستقیم در کودکستان بهره جست. حتی اینها را نیز تا حد امکان باید به شکل آموزش غیر مستقیم ، یعنی به صورت بازی و فعالیت اجتماعی، به کودکان عرضه کرد تا با اشتیاق بدان روی بیاورند.
 
دفتر سرمشق، آموزش خواندن و نوشتن و حساب کردن، نمره و تکلیف شب، تشویق و تنبیه، جریمه، گرفتن دست بچه و کمک کردن به او برای نوشتن، یا پرسیدن آموخته ها به صورت سوال و جواب در کلاس های کودکستان از اشتباهات بزرگ است که نتیجه ای منفی دارد و کودک را از یادگیری واقعی باز می دارد و حتی کودکان فعال و جستجوگر را افسرده و خسته می کند. ممکن است عده ای از خانواده ها، که خود کمتر تجربه ای از آموزش غیر مستقیم دارند، روش آموزش مستقیم را بپسندند، اما مربی باید از آن به طور کامل بپرهیزد و تا جایی که امکان دارد امتیازهای آموزش غیر مستقیم را به خانواده ها یادآور شود.  
منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: چهارشنبه 22 اردیبهشت 1395 ساعت: 17:09 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

تکنيک های خلاقيت

بازديد: 199

تکنيک های خلاقيت

تکنيک های خلاقيت به عنوان ابزاری برای رشد خلاقيت و افزايش توان حل خلاق مسئله کمک شايانی به توان فرد در تمام مراحل خلاقيت و فرآيند حل خلاق مسئله می نمايد . بعبارت ديگر هريک از تکنيک های خلاقيت ، مرحله يا مراحلی از فرآيند خلاقيت را تقويت می کنند . اين تکنيک ها فردی و گروهی می باشند که تکنيکهای فردی شامل : توهم خلاق ، doit  و تکنيکهای گروهی شامل : طوفان فکری ، دلفی ، سينکتيکس و تکنيکهای مشترک شامل : اسکمپر،در هم شکستن مفروضات ، چرا ، مورفولوژيک که محور اصلی اين روش ها و تکنيک ها ، شکستن قالب های ذهنی است .
 
تکنيک طوفان ذهنی
طوفان ذهنی که يکی از شيوه های برگزاری جلسات و مشاوره و دستيابی به انبوهی از ايده ها برای حل خلاق مسائل می باشد در سال 1938 توسط الکس اس اسبورن ابداع شد . اين واژه هم اکنون در واژه نامه بين المللی وبستر اينگونه تعريف می شود : اجرای يک تکنيک گردهمايی که از طريق آن گروهی می کوشند راه حلی برای يک مسئله بخصوص يا انباشتن تمام ايده هايی که بطور خود به خود و درجا به وسيله اعضا ارائه می شود بيابند.
 
تفاوت های طوفان ذهنی فردی و گروهی
طوفان ذهنی فردی با توليد طيف گسترده تری از ايده ها همراه است و کمتر منجر به ايده هايی کارا و عملی می شود . نکته ی جالب توجه اين است که فرد به هنگام انزوا از گروه ديگر ترسی از انتقاد ندارد و بدون هيچگونه محدوديتی از طرف اعضا برای تجزيه ايده ها آزاد می باشد . اما مزيت طوفان گروهی اين است که مشکلات ايده ی فرد بوسيله تجربه و خلاقيت افراد ديگر حل می شود و از بين می رود . اگر بخواهيم نتيجه مطلوبتری از طوفان ذهنی داشته باشيم می توانيم اين دو نوع طوفان ذهنی را ترکيب کنيم .
 
تکنيک چرا ؟
تکنيک چرا دقيقا مثل چراهای مکرر کودکی است که کودکان برای گسترش فهم خود از دنيای اطرافشان از والدين می پرسند . اما با اين تفاوت که در بزرگسالی بايد ياد گرفته هايمان را زير سوال ببريم سادگی اين تکنيک باعث شده است ، بسياری از مردم متوجه اهميت و نقش آن نشوند و اين تکنيک برای ايده يابی و ايده پردازی به کار می رود . بعنوان مثال برای شناسايی و تعريف درست و کامل مسئله می توان از اين تکنيک استفاده کرد. بلکه استفاده از اين تکنيک به ما کمک می کند تا موقعيت و وضعيت را بهتر و روشنتر مشخص کنيم و در فرآيند آن به ايده های جديدی دست يابيم .
 
تکنيک توهم خلاق
خيلی اوقات آنچه را که فکر می کنيم واقعيت است ، واقعيت نيست . واقعيتها با پنج حس انسان درک می شوند. چيزهايی که چشم می بيند و طوری که مغز آن را تفسير می کند باعث اين خطا می شود . چشم می بيند ، اما وظيفه ی ذهن چيز ديگری است . کار ذهن مرتب کردن ، دسته بندی و قابل فهم کردن جرقه هايی است که پس از ديدن ، مغز آن را ايجاد می کند بنابراين تصاويری که در ذهن است ، کپی مستقيم اشياء نيست بلکه کدهای خلاصه ای است که از طريق شبکه ی عصبی مغز می رسد . منظور و هدف اين تکنيک اين است که شما بتوانيد با قدرت توهم بعضی از اوقات با خطاهای عمدی طور ديگری به مسائل نگاه کرده تا بدين وسيله اصل و واقعيت موضوع را دريابيد . اين سعی باعث می شود مقداری اطلاعات از شکاف های موجود در بافتهای عصبی ، آزاد شده و به وسيله پيوند با اطلاعات قبلی ، الگوی ذهنی جديدی ساخته شود و يا موضوع از الگوی ذهنی قبلی به الگوی ديگری انتقال يابد .
منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: چهارشنبه 22 اردیبهشت 1395 ساعت: 17:08 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

ويژگى‏هاى كودكان تيزهوش

بازديد: 131

ويژگى‏هاى كودكان تيزهوش

در جهان كنونى، على‏رغم رشد تكنولوژى و پيشرفت در جنبه‏هاى مختلف علم پزشكى، تولد انسان‏ها به صورت نابغه، عادى و يا عقب‏مانده ذهنى، انسان را با ناشكفته‏هاى زيادى روبه‏رو ساخته است. گرچه علل بسيارى از مسائل براى انسان شناسايى شده است ولى هنوز دنيايى از مسائل براى او روشن نگرديده است، يكى از اين مسائل مهم تولد انسان‏هاى نابغه است كه علم امروز آن را به شانس، اتفاق و تصادف تعبير و تفسير مى‏كند. به طورى كه طبق آمار گفته مى‏شود دو تا سه درصد متولدين به صورت تصادفى نابغه به دنيا مى‏آيند. البته علل زيادى كه باعث عقب‏ماندگى ذهنى مى‏شود شناسايى شده است ولى براى نبوغ و تولد كودكى نابغه اطلاعات زيادى در دست نيست. به هر جهت اگر بشر نقش زيادى در ايجاد نبوغ نداشته باشد ولى قطعا در تربيت و پرورش نابغه نقش بسزايى خواهد داشت لذا در مقاله حاضر سعى شده است كه ويژگى‏هاى نابغه‏ها و عوامل مرتبط با آن و نحوه تعليم و تربيت آنان مورد تجزيه و تحليل قرار گيرد.

تيزهوشان و ويژگى‏هاى آنان
براساس تست هوشى وكسلر معمولاً كودكانى كه ضريب هوشى (130 =IQ) به بالا دارند تيزهوش ناميده مى‏شوند. تيزهوشان را با توجه به ويژگى‏ها و ملاك‏هايى شناسايى مى‏كنند كه عبارتند از:

توانايى هوش كلى، استعداد درسى ويژه، توانايى فكرى آفريننده، توانايى رهبرى، ذوق و استعداد هنرى، توانايى حركتى فوق‏العاده كه اين افراد سه تا پنج درصد جمعيت هر جامعه‏اى را تشكيل مى‏دهند. كودكان نابغه، برخلاف كودكان عقب‏مانده ذهنى كه به سادگى خود را نشان مى‏دهند و اطرافيان مى‏توانند به زودى پى به نارسايى ذهنى آنان ببرند، ممكن است تا مدت طولانى قابل شناسايى نباشند و كسى به نبوغ آنان پى نبرد. همان‏طور كه نابغه بزرگ جهان، آلبرت انيشتن تا سن 30 سالگى نبوغ او آشكار نگرديده بود.

بنابراين به كودكى تيزهوش گفته مى‏شود كه با كمك فكر و استدلال و استفاده از فرآيندهاى ذهنى عالى بتواند قضاوت صحيح بكند و داراى استعداد خاص در كارهاى خلاقه باشد. لذا نابغه، فردى است كه تيزهوشى، نيروى خلاقيت و داشتن انگيزه‏هاى خاص و با ارزش او را كاملاً از همسالان متمايز مى‏كند و او توانايى اين را دارد كه سهم و ارزش قابل قبولى در اجتماع خود داشته باشد.

ضريب هوشى بالا مهم‏ترين ملاك تيزهوشان مى‏باشد ولى عده‏اى از متخصصين هوشبهر را تنها ملاك نمى‏دانند، بلكه قدرت خلاقه و ابتكار، توانايى در حل مشكلات و انجام پروژه‏هاى ابتكارى مختلف را از جمله شرايط تيزهوشى مى‏دانند ولى به هر حال همه روانشناسان بهره هوشى را به عنوان پايه اصلى و يا لااقل يكى از وسايل مهم شناخت قبول دارند.  هر كدام از متخصصان ملاك‏ها و ويژگى‏هايى را براى تيزهوشان در نظر دارند از جمله، جيمزگالاگر معتقد است كه كودكان سرآمد از توانايى ذهنى، قدرت رهبرى، خلاقيت، استعداد عالى تحصيلى و سازندگى بالايى برخوردارند.  برخى معتقد هستند كه افراد تيزهوش، معمولاً والدين با تحصيلات بالايى دارند و در بين اين خانواده‏ها افراد باهوش بيشتر است.  به هر جهت كودكان نابغه نياز به برنامه‏هاى آموزشى خاص و ويژه‏اى دارند زيرا آنها سرمايه‏هاى جامعه هستند و بايد به تعليم و تربيت آنان همت گمارد تا در آينده آنها مشكلى از مشكلات جامعه را حل نمايند.

كودكان تيزهوش در مقام مقايسه با ساير كودكان در كيفيت زبان، وسعت اطلاعات، استدلال، قضاوت، تمايل به مبارزه در حل مسائل، رد و بدل كردن تجارب و خصوصياتى از اين قبيل برترند. همچنين در راه رفتن و سخن گفتن از ديگر كودكان جلوتر هستند. كودكان تيزهوش كمتر به ديگران متكى مى‏باشند و افرادى مستقل هستند. از تمامى مطالعات مى‏توان استنباط نمود كه تيزهوشان در جنبه‏هاى مختلف از ساير افراد برتر هستند.

در ارتباط با ويژگى‏هاى افراد نابغه مطالعات وسيعى توسط لوئيس ترمن و همكارانش صورت پذيرفته است كه در كتابى به نام «مطالعات ژنتيكى نوابغ» به چاپ رسيده است. ترمن، اعتقاد بر اين داشت كه نبوغ ارثى است. همچنين گالتون كه مطالعات او در زمينه روانشناسى تفاوت‏هاى فردى از اهميت خاصى برخوردار است، هوش را ارثى مى‏داند. كودكان نابغه علاوه بر برترى ويژگى‏هاى روانى از نظر خصوصيات جسمانى هم نسبت به ديگران برترى و تفاوت دارند.

تيزهوشان از نظر وزن، قد، تكامل جسمانى و ساير خصوصيات، افرادى سالم‏تر و تواناتر از كودكان عادى هستند. مثلاً اولين دندان آنها حدود دو ماه زودتر از ساير كودكان درمى‏آيد. در يادگيرى و تحصيل برتر از ساير كودكان هستند و بيشتر به دوره‏هاى عالى راه مى‏يابند. اين كودكان علاقه وافرى به بازى دارند و معمولاً كودكان بزرگتر از خود را به عنوان هم‏بازى انتخاب مى‏كنند. اغلب بازى‏هايى را كه تمركز فكرى بيشترى نياز دارد انتخاب مى‏كنند. همچنين در راه رفتن و سخن گفتن از ديگر كودكان جلوتر هستند.

درصد نوابغ در جامعه 
هيل شرلى، درصد نوابغ را با توجه به ضرايب هوشى به قرار زير بيان مى‏كند.
10000001 به بالا 180 = IQ
1000001 = 170 = IQ
100001 = 160 = IQ
10001 = 150 = IQ
1701 = 140 = IQ
1001 = 130 IQ
با توجه به اعداد تقريبى داده شده مى‏توان نتيجه گرفت كه هر چقدر ضريب هوشى بالا مى‏رود در عوض درصد آن كاهش مى‏يابد به طورى كه ضريب هوشى مثلاً 200 = IQ به ندرت ديده مى‏شود و اكثريت افراد جامعه ضريب هوشى عادى (90 تا 110) دارند و نوعا ضريب هوشى 130 به بالا را نابغه در نظر مى‏گيرند.

برخى از افراد مشهور به طور تقريبى داراى ضريب هوشى زير بوده‏اند: 
سرفرانيس گالتون (200 = 
IQ
جان استوارت ميل (190 = 
IQ
يوهان گوته (185 = 
IQ
ولتر (170 = 
IQ
ويكتور هوگو (150 = 
IQ
توماس جفرسون (145 = 
IQ
جان ميلتون (145 = 
IQ
فرانيس بيكن (145 = 
IQ
الكساندر دوما (140 = 
IQ
ناپلئون بناپارت (135 = 
IQ
چارلز داروين (135 = 
IQ) داشته‏اند.

اگر دوران كودكى برخى از نوابغ را مورد مطالعه قرار دهيم مطالب شگفت‏انگيزى از زندگى آنها درمى‏يابيم كه به چند نمونه مى‏پردازيم. جان استوارت ميل، فيلسوف و اقتصاددان بزرگ انگليسى، در سن سه سالگى زبان يونانى را آموخت، كتاب‏هاى افلاطون را در سن هفت سالگى مى‏خواند و لاتين و جغرافيا و جبر را در هشت سالگى فرا گرفته بود. در سن 13 سالگى فلسفه مى‏خواند و در سن 16 سالگى مطالعه تاريخ روم را شروع كرد. گوته در سن هشت سالگى خود را براى ورود به دانشگاه آماده مى‏كرد و در سن 10 سالگى مقالاتى مى‏نوشت كه اكنون نيز اين مقالات معروف است. گوته در سن شانزده سالگى، علاوه بر زبان آلمانى، پنج زبان ديگر را هم مى‏خواند.

بلوغ و جنسيت
با توجه به تحقيقات جديد دانشمندان، امروزه عقيده بيشتر آنها به ارثى بودن هوش است و بايد اين نكته مهم را به خاطر داشت كه افراد باهوش در هر جنسى، نژاد، طبقه و جامعه‏اى وجود دارد و عامل نبوغ هر چه باشد ملاك برترى انسان‏ها هيچ كدام از اين عوامل نيست. بلكه تقوا املاك برترى انسان‏ها نسبت به يكديگر است.  بررسى عده‏اى از متخصصان از جمله كالاهان نشانگر آن است كه تيزهوشى در بين پسران بيش از دختران است، به عقيده وى در يك گروه سنى تعداد مذكران باهوش از مؤنث‏ها بيشتر است ولى پاسخ به سؤال: آيا در واقع تيزهوشى با جنسيت رابطه‏اى دارد يا نه؟ نياز به بررسى‏هاى بيشترى دارد و هنوز به ثبوت نرسيده است.

ترمن تعداد 1528 نابغه را مورد مطالعه قرار داد و به اين نتيجه رسيد كه افراد تيزهوش متعلق به خانواده‏هايى هستند كه از نظر اقتصادى و تحصيلات در سطح بالاترى مى‏باشند كه البته مسائل تربيتى، تغذيه، بهداشت و ارتباط عاطفى سالم را بايد مدنظر داشت.  البته بايد در نظر داشت كه محيط اجتماعى عامل بسيار مهمى است زيرا امكانات بيشترى را جهت رشد استعدادهاى پسران مهيا مى‏كند. عواملى از قبيل كتابخانه، سينما، پارك و غيره كه بيشتر پسران مى‏توانند از اين امكانات بهره‏مند باشند.

تفاوت‏هاى پيشرفت پسران و دختران در رشته‏هاى علوم و رياضيات توجه دانشمندان را به خود جلب كرده و تحقيقات آنان نشان مى‏دهد كه به ويژه در زمينه رياضيات اين تفاوت‏ها واقعى و معنى‏دار است. همچنين نشان داده شده است كه موانع محيطى و فرهنگى نيز در اين تفاوت‏ها مؤثر است. در واقع بايد گفت كه تيزهوشى منحصر به پسران نيست بلكه هر دو جنس پسر و دختر از اين موهبت برخوردارند.

متأسفانه دختران تيزهوش در معرض اين خطر جدى قرار مى‏گيرند كه با آنان به صورت تبعيض‏آميز رفتار مى‏شود و در بسيارى از فرهنگ‏ها، به ويژه در كشورهاى جهان سوم، اين تبعيض به صورت گسترده‏اى اعمال مى‏شود. در عين حال نبايد فراموش كرد كه ويژگى‏هاى عاطفى دختران كه سازگارانه‏تر و داراى حساسيت بيشترى است و كمتر جنبه كنكاش علمى پيدا مى‏كند، به صورت عاملى در مى‏آيد كه تا حدى مانع از بروز تمام ظرفيت‏هاى هوشى آنان مى‏شود.

معمولاً تيزهوشان خواندن را زودتر از كودكان ديگر شروع مى‏كنند، براى مثال 92% از كودكان تيزهوش در سن پنج سالگى و ده ماهگى تا شش سالگى مى‏توانند بخوانند. پژوهش‏هاى بسيارى نشان داده است كه شاگردان تيزهوش اكثرا رابطه‏اى خوب و مثبت با ديگران برقرار مى‏كنند. اينگونه دانش‏آموزان بيشتر به عنوان رهبران كلاس و مدرسه انتخاب مى‏شوند و در فعاليت‏هاى خارج از كلاس مانند شركت در ورزش‏هاى مختلف، رويدادهاى فرهنگى و اجتماعى و كارهاى ابتكارى، بيش از ساير دانش‏آموزان فعاليت مى‏كنند.

البته بايد توجه داشت كه نبوغ در تمام زمينه‏ها وجود ندارد و نبايد از يك فرد نابغه انتظار داشت در تمام زمينه‏هاى زندگى فردى و اجتماعى از استعداد شگرفى برخوردار باشد بلكه اكثريت نابغه‏ها در زمينه خاصى استعداد شايانى دارند و در جنبه‏هاى ديگر عادى هستند.

به نظر متخصصان افراد نابغه و سرآمد نوعا داراى ويژگى‏هايى به شرح زير هستند : 
1ـ درس را در مقايسه با همسالان خود زودتر و آسانتر ياد مى‏گيرند؛
2ـ داراى حافظه قوى بوده براى يادگيرى مطالب به تكرار و تمرين كمترى نياز دارند؛
3ـ اطلاعات عمومى آنان از همسالانشان بيشتر است؛
4ـ كارهاى دشوار ذهنى را به آسانى انجام مى‏دهند؛
5ـ روابط بين پديده‏هاى محيطى را بخوبى درك مى‏كنند؛
6ـ يك يا دو سال زودتر از همسالان خود خواندن را ياد مى‏گيرند؛
7ـ خزانه لغات آنان غنى است؛
8ـ كنجكاوند و زياد سؤال مى‏كنند؛
9ـ دامنه علايق گسترده‏اى دارند؛
10ـ در انجام كارها ابتكار و خلاقيت از خود نشان مى‏دهند؛
11ـ از عهده خواندن و فهميدن كتاب‏هايى برمى‏آيند كه از سطح توانايى همسالانشان بالاتر است؛
12ـ به محيط خود توجه داشته و تغييرات محيطى را به سرعت درك مى‏كنند؛
منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: چهارشنبه 22 اردیبهشت 1395 ساعت: 17:07 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

ليست صفحات

تعداد صفحات : 1652

شبکه اجتماعی ما

   
     

موضوعات

پيوندهاي روزانه

تبلیغات در سایت

پیج اینستاگرام ما را دنبال کنید :

فرم های  ارزشیابی معلمان ۱۴۰۲

با اطمینان خرید کنید

پشتیبان سایت همیشه در خدمت شماست.

 سامانه خرید و امن این سایت از همه  لحاظ مطمئن می باشد . یکی از مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه   09159886819  در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما  فرستاده می شود .

درباره ما

آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس