تحقیق و پروژه رایگان - 1385

راهنمای سایت

سایت اقدام پژوهی -  گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان

1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819  -  صارمی

2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2  و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی  (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .

3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل http://up.asemankafinet.ir/view/2488784/email.png  را بنویسید.

http://up.asemankafinet.ir/view/2518890/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%D8%A2%D9%86%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%86.jpghttp://up.asemankafinet.ir/view/2518891/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA%20%D8%A8%D9%87%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA.jpg

لیست گزارش تخصصی   لیست اقدام پژوهی     لیست کلیه طرح درس ها

پشتیبانی سایت

در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا  پیام بدهید
آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet

آزمایش متالوگرافی فولاد ها

بازديد: 897

 

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع :

آزمایش متالوگرافی فولاد ها

استاد گرامی : جناب اقای

تهیه و تنظیم :

پائیز 1393

 

 

 

متالوگرافی فولاد ها:

هدف از آزمایش:

آرایش داخلی فولاد و آلیاژهای دیگر را ساختار آنها می نامند. ساختاری که فقط زیر میکروسکوپ قابل رویت است ،ساختار میکروسکوپی نام دارد.برای تعیین ساختار میکروسکوپی  یک نمونه فولادی ، باید قطعه مزبور سنگ زده و پرداخت شودو پس از حکاکی به وسیله ی دستگاه میکروسکوپی مورد بررسی قرار می گیرد.

تئوری آزمایش:

اجزای سازنده آلیاژهای آهن کربن:

آستنیت:

محلول جامد کربن و دیگر عناصردر آهن گاما مقدار کربن تا 0و 2 %

شرایط تشکیل : در اثر گرم کردن تا بالای نقاط بحرانی تشکیل می شود.

فریت:

محلول جامد کربن و دیگر عناصر در آهن آلفا مقدار کربن تا04و 0 %

شرایط تشکیل: در اثر آهسته سرد کردن فولاد هیپواوتکتوید تا زیر  ar3ازفاز آستنیت خارج می شود. و یا به محلول جامد کربن در آهن آلفا را فریت می گویند.

سمانتیت:

ترکیب شیمیایی آهن و کربن به صورت کربور آهن fe3c درصد کربن 67و 6 %

شرایط تشکیل: در اثر آهسته سرد کردن از محلول جامد و مایع خارج می شود.

پرلیت:

ساختار فلزی نرم وشکل پذیر آهن و کربن را که از سرد کردن آهسته ی آستننیت به دست می آید پرلیت گویند.مخلوط اوتکتیکی سمانتیت و فریت

نکته :ریز ساختار پرلیت به صورت خط چین های سیاه و سفید بوده که و چون شباهتی به مقطع مروارید دارد آن را پرلیت نامیده اند.

شرایط تشکیل: در اثر سرد کردن آهسته آستنیت و تجزیه ی آن تشکیل می شود.

ماتنزیت:

محلول جامد کربن و دیگر عناصر در آهن الفا با شبکه ی به هم پیچیده ی بدون شکل

شرایط تشکیل: در اثرسرد کردن خیلی سریع آستنیت از بالای دماهای بحرانی تشکیل می شود.

لدبوریت:

مخلوط اوتکتیکی آهن و کربن را که شامل دانه های پرلیت در زمینه ای از سمانتیت است لدبوریت می گویند.لدبوریت به واسطه ی داشتن مقدار زیادی سمانتیت بسیار سخت و شکننده است و در چدن آبدیده مشاهده می شود.

نتایج آزمایش:

DSC03684.JPGفولاد 6/0% کربن :

ساختار هیپویوتکتوئید فولاد 6/0 % کربن

نشان دهنده فریت در مرزهای پیشین آستنیت و زمینه پرلیت

DSC03688.JPG

فولاد1/1 %کربن (فولاد نقره ای):

ساختار این فولاد پرلیت + سمنتیت می باشد.

 

 

DSC03698.JPGفولاد 35/0 % کربن:

ساختار این فولاد شامل فریت +پرلیت می باشد.

 

 

DSC03702.JPG

فولاد 25/0 % کربن :

ساختار این فولاد شامل فریت بیشتر+ پرلیت کمتر می باشد.

 

 

 

تفسیر و تحلیل نتایج آزمایش:

آلیاژهای آهن - کربن که بین 8/0 و2% کربن دارند ،فولاد های هیپریوتکتوئید هستند.آنها ساختاری مشخص دارند که در آن سمنتیت در مرز دانه های آستنیت اولیه و پرلیت در داخل دانه ها قرار دارد .اگر چه فولاد های هیپو و هیپریوتکتوئید نشان داده شده است به نظر می رسند(فاز سفید در مرز دانه های آستنیت نخستین) ،در عمل با استفاده از اچ رنگی تفکیک دو ساختا رمیکروسکوپی مشکل نیست.به علاوه ،می توان با تعیین مقدار فاز فریت یا سمنتیت موجود در مرز دانه های آستنیت نخستین و مقایسه آن با پیش گویی های دیاگرام ارائه شده برای کمیت های فازی در مقادیر مختلف کربن ، مقدار کربن را به طور تقریب تعیین کرد.به عنوان آخرین نظر بر روی ساختار یوتکتوئید ،عملیات حرارتی بر اساس ساختار فولاد که هیپو یا هیپریوتکتوئید باشد ،انجام می گیرد . عموما فولاد هیپریوتکتوئید در دماهایی درست زیر دمای یوتکتوئید در داخل ناحیه فاز فریت +سمنتیت گرم می شود. فاز سمنتیت موجود در مرز دانه ها که نرمی کمتری  دارد به صورت کره هایی از ذرات ریز ناپیوسته سمنتیت توزیع می شود.این خواص مکانیکی فولاد را بهبود می بخشد در فولاد های هیپویوتکتوئید ،عملیات حرارتی معمولا در محدوده دمایی تک فازآستنیت انجام می گیرد .پس با انتخاب سرعت های سرد کردن لایه هایی با فواصل کوچکتر بین فریت و سمنتیت تشکیل شده در واکنش یوتکتوئید ایجاد می شود.اما فولاد های هیپریوتکتوئید ،تحت عملیات حرارتی کروی کردن قرار می گیرند تا فولاد های نرم تری برای عملیات شکل دادن سرد به دست آید . ساختار پرلیت کروی شده گویچه هایی از سمنتیت دارد که در زمینه فریت پخش شده اند .این ساختار ،پایدار ترین ساختار میکروسکوپی فولاد های کم کربن است.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: جمعه 21 آذر 1393 ساعت: 10:54 منتشر شده است
برچسب ها : ,,
نظرات(0)

گزارش کار ازمایش بررسي ريز ساختاري آلياژهاي آلومينيوم

بازديد: 285

 

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع :

بررسي ريز ساختاري آلياژهاي آلومينيوم

استاد گرامی :

جناب آقای

تهیه و تنظیم :

علی

پائیز 1393

 

 

 

بررسي ريز ساختاري آلياژهاي آلومينيوم

- مورد آزمايش

اين گزارش شامل نتايج بررسي ریزساختاری  انجام شده بر روي سه عدد نمونه آلومینیومی می باشد.

2- جنس نمونه ها

بر طبق گزارش دريافت شده حدود ترکیب شیمیایی سه عدد نمونه در جدول(1) ارائه شده است.

 

3- آزمايشهاي انجام شده

-        بررسيهاي ريزساختاري با ميكروسكوپ نوري

-        اندازه گيري فازهای ثانویه با استفاده از نرم افزار

4- مقدمه

 تکنیک های آماده سازی و بررسی ریزساختاری آلیاژهای آلومینیوم به دلیل داشتن رنج وسیع از ترکیب شیمیایی و سختی بسیار متنوع و متفاوت می باشد. به دلایل زیر آلیاژهای نرمتر دشواری بیشتری در حین آماده سازی مکانیکی ایجاد می نمایند.

(1) دفورمگی ایجاد شده درحین برشکاری و سنباده زنی در این آلیاژها بیشتر است.

(2) چسبیدن ذرات ساینده به سطح نمونه در طول پروسه پولیشینگ محتمل می باشد.

(3) به وجود آمدن برجستگی های ناشی از تفاوت سختی بین ذرات فاز ثانویه و زمینه

 آماده سازی در نمونه های سخت تر نیز به دلیل حضور فازهای متعدد و پیچیدگی های ساختاری مشکلات خود را به همراه دارد، کما اینکه ترفندهایی جهت زدودن چنین مشکلاتی وجود دارد.

در آلیاژهای آلومینیوم امکان بروز پدیده بازیابی در دماهای پایین مانند 150 تا 250 درجه که به سرعت از عملیاتهای برشکاری ،سنباده زنی و مانت کردن ناشی می شود، وجود خواهد داشت. این تغییرات به جز در موارد حاد به ندرت با میکروسکپ های نوری قابل مشاهده می باشند ولی به هر حال این موارد تغییراتی را در میکروساختار به وجود می آورند که با میکروسکپ الکترونی قابل بررسی خواهند بود.

5- آماده سازی جهت بررسی های میکروسکپی

مقطع زنی (sectioning) : درحین برشکاری نباید تغییرات ریزساختاری و یا آرایش اتمی در سطح نمونه ایجاد شود. به این منظور از روشهای استانداردی مانند برش با اره،کاتر، قیچی اره نواری و ... می توان استفاده کرد . در این قسمت به دلیل به وکود آمدن دفورمگی در سطح برش ، این منطقه توسط سنباده زنی مرطوب باید از بین رود. افزایش دمای فلز اشتباهاتی را در بررسی ها به وجود می آورد که باید از آن اجتناب کرد. در آلیاژهای آلومینیوم کار شده به جهت تعیین اندازه دانه باید مقاطعی انتخاب شوند که در جهت اصلی کار سرد قرار دارند زیرا در این آلیازها دانه های هم محور به ندرت یافت می شوند.

 

مانت کردن (mounting) : مانت کردن در پلاستیک به شکل یک قطعه گرد پروسه مورد قبول می باشد، مگر اینکه اندازه نمونه برای در دست گرفتن به قدر کافی بزرگ  باشد. مشکلات عمده در رابطه با انتخاب روش مانت متاثر از (1) نیاز به نگهداری لبه نمونه ها  (2) نیاز به اتصال هادی جریان الکتریسیته (3) نیاز به مانت نمونه های ورقی نازک می باشد.

مواد مانت نباید آنقدر سخت باشد که از پولیشینگ جلوگیری کند و نه آنقدر نرم که باعث گرد شدن لبه نمونه ها گردد.

سنباده زنی (grinding) :  با استفاده از کاغذ های سنباده از جنس SiC به ترتیب از شماره های 180 و 220 و320 و 400 و 600 و 800 و1000 سطح نمونه مسطح می گردد. کاغذ سنباده های 800 و 1000  به عنوان مرحله fine grinding  و به ترتیب معادل خمیر الماس 5 و 10 میکرون می باشند، با این تفاوت که دفورمگی ایجاد شده در سطح در صورت استفاده از این گرید کاغذ سنباده ها کاهش و صافی سطح نهایی  بهتری نسبت به استفاده از خمیر الماس به وجود می آورند که در نتیجه آن عملیات مرحله پولیشینگ تسهیل می گردد. پاشش آب در تمامی مراحل به عنوان سردکننده الزامی می باشد. و نیز نمونه بعد از هر مرحله به جهت جلوگیری از انتقال ذرات ربز مواد ساینده به خوبی با آب شسته می شود. در آلیاژهای نرمتر آلومینیوم مواد ساینده می توانند به راحتی در سطح نمونه وارد شوند به منظور جلوگیری از این مشکل استفاده از نفت سفید یا با پارافین و یا بدون پارافین  بر روی کاغذ سنباده ها در حین عملیات سنباده زنی توصیه می گردد.

پولیش مکانیکی (mechanical polishing ) :  پولیش مکانیکی در دو مرحله نرم و زبر انجام می شود.

پولیش زبر ( rough polishing) : استفاده از سوسپانسیون AL2O3 مش 600 با ترکیب 50 گرم پودر در 500 میلی لیتر آب مقطر بر روی نمدی از جنس پارچه بیلیارد و استفاده از خمیر الماس 6 و 3 و 1 میکرون ( بسته به مراحل استفاده شده در سنباده زنی نهایی ) بر روی یک نمد با پرزهای کوتاه هم می تواند صورت پذیرد. در هر مورد زمان و فشار زیاد باعث گرد شدن لبه های نمونه و برجسته شدن اجزا سازنده میکروساختار خواهد شد. الماس به دو صورت اسپری و یا خمیر می تواند مورد استفاده قرار گیرد. در طول پروسه پولیش کاری با خمیر الماس استفاده از یک روان کننده پایه نفت یا روغن و یا محلول پروپیلن گلیکول بر روی نمد پولیش توصیه می شود. در این مورد پروپیلن گلیکول عمومیت بیشتری دارد. سرعت چرخش دیسک بین 500 تا 700  دور در دقیقه می باشد. زمان مناسب جهت عملیات پولیش کاری زبر 1 تا 2 دقیقه می باشد. نمونه پس از عملیات پولیش زبر کاملا با آب یا تمیز کننده التراسونیک از مواد ساینده ریز تمیز می گردد.

پولیش نهایی ( final polishing) : پولیش نهایی آلومینیوم و آلیاژهای آن معمولا با استفاده از یک پودر اکسید منیزیم خالص و گرید بالا به همراه آب مقطر یا آب دی یونیزه شده بر روی یک نمد با پرز کوتاه یا متوسط انجام می پذیرد. سوسپانسیون اکسید SiO2 در آب مقطر نیز به صورت تجارتی در دسترس و قابل مهیا می باشد. اندازه ذرات سیلیس 0.04 میکرون و کمی خاصیت اسیدی دارد. یکی از مزیت های استفاده از SiO2 این است که به صورت سوسپانسیون باقی مانده و ته نشین نخواهد شد.

باید توجه داشت که بعد از هر مرحله پولیش کاری به جهت جلوگیری از تشکیل ترکیبات سخت، نمد پولیش بایستی به سرعت شسته شود. سرعت چرخش دیسک 350 دور در دقیقه در این مرحله موفقیت آمیز بوده است. در این مرحله میزان پاشش آب به تدریج افزایش و فشار اعمالی کاهش می یابد. ذرات باقی مانده بر روی سطح با کشیدن یک دستمال به آرامی بر روی سطح  و در نهایت شستشو با آب گرم و خشک کردن از بین خواهد رفت.

 

6- بررسی های میکروساختاری (Microexamination) : معمولا بررسی های نوری بر روی نمونه پولیش شده توصیه می شود. زیرا اچ کردن باعث کدر شدن و در نتیجه مخفی ماندن جزییاتی مانند ترک های ریز، ناخالصی های غیر فلزی و .. خواهد شد. جدول (2) لیست اچانت های متداول در بررسی های میکروساختاری آلیاژهای آلومینیوم تجاری موجود می باشد.

7- اچ کردن جهت شناسایی فازها (Etching for identification of phases) : اچ می تواند یکی از اثرات زیر را ایجاد نماید:

(1) هیچ تاثیری بر روی فاز ثانویه یا زمینه نداشته باشد.

(2) افزایش کانتراست فازهای ثانویه با استفاده از خاصیت نرخ متفاوت در خوردن فاز ثانویه و زمینه، بدون ایجاد تغییر رنگ در فازها.

(3) تیره کردن فاز ثانویه و حفره زایی در سطح و در نهایت انحلال کامل فاز ثانویه و تفییر رنگ فازها به رنگ تیره.

(4) ترکیب اثرات 2 و3 و ایجاد یک فیلم سطحی کدر بر روی فاز ثانویه که باعث تغییر رنگ کامل می شود.

8- میکروساختارهای آلیاژهای آلومینیوم (Microstructures of aluminum alloys) : آلومینیوم و آلیاژهای آن به دو دسته اصلی تقسیم بندی می شوند:

(1) کار شده       (2) ریخته گری

هر یک از این دو طبقه بندی با توجه به ترکیب شیمیایی به تقسیمات بیشتری کلاسه بندی می شوند.

 


                                                            

 

 

عنصر

آلومینیوم

سيليسيم

مس

منیزیم

نمونه1

درصدوزني

base

-

1%

0.5%

نمونه2

درصدوزني

base

-

1.5%

1%

نمونه3

درصدوزني

base

-

2.5%

1%

 

10- بررسی فازهای موجود

طبق آنالیز شیمیایی گزارش شده سه عنصر آلیاژی آلومینیوم، مس و منیزیم در ترکیب شیمیایی وجود دارند و احتمال وجود عنصر سیلیسیم نیز تائید شده است. با در نظر گرفتن شرایط فوق احتمال حضور فازهای زیر در میکروساختار وجود دارد.

 ترکیب فاز

شکل ظاهری

ظاهر قبل از اچ

CuMgAl

معمولا گرد و با قاعده به جز در یوتکتیک لایه ای و یا رسوب داده شده از محلول جامد

سفید،رنگ آب،در مرحله پولیش برجسته نمایان نمی شود

CuMgAl2یاCu2Mg2Al5

معمولا کاملا گرد و یا با قاعده، به جز وقتی که از محلول جامد رسوب داده شده است

از CuAl2 کمی خاکستری رنگ تر، در طول پروسه پولیش به سرعت به رنگ قهوه ای یا تیره تبدیل می شود

Mg2Al3یاMg5Al8

معمولا گرد و یا با قاعده

سفید،روشن تر از آلومینیوم، اما امکان تیره شدن به سمت رنگ زرد یا قهوه ای را دارد، برجسته نیست

CuAl2 یاAlCu

معمولا کاملا گرد و یا با قاعده، به جز وقتی که از محلول جامد رسوب داده شده است

مایل به صورتی کمرنگ

Mg2Si

مکعبی شکل، یوتکتیکی که به راحتی با حرارت به هم آمیخته می شود

رنگ طبیعی آن خاکستری مایل به آبی، اما معمولا به رنگ آبی روشن ، سیاه و یا رنگهای مختلف تبدیل می شود

Si

ظاهر مکعبی، به شکل یوتکتیک چند ضاعی، ورقه های لایه ای نازک شکل می گیرد

آبی-خاکستری روشن

 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: جمعه 21 آذر 1393 ساعت: 10:52 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

تحقیق و مقاله کامل درباره آروماتیسیته

بازديد: 715

 

 

تحقیق رایگان

سایت علمی و پژوهشی اسمان

تحقیق و مقاله کامل درباره آروماتیسیته

فهرست مطالب

هیدروکربنهای آروماتیک.. 3

خصلت آروماتیکی و قاعده 4n+2  هوکل(Huckel)3

یک مثال:4

ترکیبهای آروماتیک ، هتروآروماتیک و انرژی رزونانس:4

نامگذاری مشتقات بنزن و ترکیبات آروماتیک جوش خورده:5

سایر ترکیبات آروماتیک:6

مثال:7

بنزن :7

فرمول مولکولی:7

ساختمان بنزن:8

گرمای هیدروژن‌دار شدن بنزن و پایداری حلقه بنزن. 8

ویژگی های آروماتیکی.. 9

خصلت آروماتیکی.. 10

ضد آروماتیسیته. 11

منابع:14

 

 

 

 

هیدروکربنهای آروماتیک

آروماتیک‌ها ، دسته وسیعی از ترکیبات را تشکیل می‌دهند که شامل بنزن و ترکیباتی باشند که از نظر رفتار شیمیایی مشابه بنزن می‌باشند. برخی از این مواد، حتی به‌ظاهر شباهتی به بنزن ندارند. برخلاف آلکنها و آلکینها ، بنزن و سایر ترکیبات آروماتیک، تمایلی برای انجام واکنشهای افزایش از خود نشان نمی‌دهند، ولی در واکنشهای جانشینی شرکت می‌کنند که یکی از صفات شاخص این دسته از مواد می‌باشد.

اگر گروههای عاملی روی حلقه قرار بگیرند، بر واکنش پذیری حلقه اثر خواهند گذاشت. واکنش پذیری عوامل متصل به حلقه نیز بوسیله بخش آروماتیک تحت‌تاثیر قرار می‌گیرد.

خصلت آروماتیکی و قاعده 4n+2  هوکل(Huckel)

افزون بر بنزن و ترکیبات هم خانواده آن مثل نفتالین و آنتراسین و... ، مواد دیگری نیز وجود دارند که به‌ظاهر هیچ شباهتی به بنزن ندارند، ولی رفتاری مشابه بنزن دارند و به‌عبارت ساده‌تر ، آروماتیک هستند. از ویژگیهای این مواد می‌توان به نکات زیر اشاره نمود:

گرمای هیدروژن دار شدن و گرمای سوختن آنها پایین است.

برای انجام واکنشهای افزایشی ، تمایل زیادی نشان نمی‌دهند

در واکنشهای جانشینی الکترونخواهی شرکت می‌کنند.

بررسی‌های تجربی مثل مطالعه خواص فیزیکی و انرژی هیدروژن‌دار شدن سیستمها با تعداد الکترونهای π مختلف به این نتایج منجر شده است که:

مولکولهایی آروماتیک هستند و خصلت آروماتیکی از خود نشان می دهند که تعداد الکترونهای سیستم π آنها ، 2 و 4 و 6و 10و... باشد. این ضرورت ، قاعده هوکل یا 4n+2 نامیده می‌شود. سپس ترکیباتی که برای آنها n=0, 1 , 2 ,… می‌باشد، آروماتیک خواهند بود.

مولکول باید ساختمان مسطح داشته باشد. تمام ترکیباتی که این دو شرط اساسی در آنها رعات شده باشد، زوایای پیوندی در آنها طبیعی ، همپوشانی اوربیتالهای π مناسب و غیر مستقر شدن الکترونها بخوبی میسر باشد، پایداری مولکول بیشتر خواهد بود.

 

یک مثال:

واکنش 3- کلرو سیکلوپروپن با SbCl5 ، ماده پایداری به فرمول C3H3SbCl6 ایجاد می‌کند که در حلالهای دی‌اکسید گوگرد مایع بخوبی حل نشده ، ولی در حلالهای غیرقطبی نامحلول است. مطالعه طیفNMR این ماده ، سه پروتون هم‌ارزش را به نمایش می‌گذارد. این نتایج ، با تشکیل کاتیون سیکلوپروپن که کوچکترین مولکول آروماتیک می‌باشد، مطابقت دارد.

 

ترکیبهای آروماتیک ، هتروآروماتیک و انرژی رزونانس:

نتایج تجربی حاصل از واکنشهای هیدروژن دار شدن هیدروکربنهای جوش خورده دو حلقه‌ای و سه حلقه‌ای و... نشان می‌دهد که هر چه تعداد الکترونهای بیشتری در رزونانس شرکت کرده باشند، انرزژی آزاد شده بیشتر و پایداری نسبی نیز بیشتر خواهد بود.

 

نامگذاری مشتقات بنزن و ترکیبات آروماتیک جوش خورده:

برخی از مشتقات بنزن ، نام مخصوص به خود دارند، مثلا هیدروکسی بنزن را فنل (C6H5OH) ، متوکسی بنزن را آنیزول (C6H5OCH3)، متیل بنزن را تولوئن (C6H5CH3) ، ایزوپروپیل بنزن را کیومن و آمینوبنزن را آنیلین می‌گویند.

برای نامگذاری خیلی از مشتقات بنزن ، نام گروه یا استخلاف به صورت پیشوند بر کلمه بنزن افزوده می‌شود. مثلا فلوئورو بنزن ، ترسیوبوتیل بنزن ، نیتروبنزن ، سیکلوپروپیل بنزن نمونه هایی از این نوع هستند. جهت نامگذاری مشتقات دو استخلافی بنزن. لازم است که محل استخلافها از پیشوند اورتو ، متا یا پارا استفاده شود؛ به عنوان مثال ، اورتو دی‌متیل بنزن ، متا دی‌متیل بنزن ، پارا دی‌متیل بنزن.

در مواردیکه دو استخلاف متفاوت روی حلقه بنزن قرار گرفته باشد و هیچکدام از گروهها نام ویژه ای به مولکول نداده باشند، پس از ذکر موقعیت گروهها با پیشوند اورتو و... ، نام گروهها را ذکر نموده ، در پایان ، کلمه بنزن بر آنها افزوده می‌شود. اگر وجود یک گروه ، نام ویژه ای به مولکول بدهد، در آن صورت مولکول به عنوان مشتق آن ترکیب ویژه محسوب می‌شود.

در شیمی پیوند آروماتیک به یک پیوند آلی گفته می‌شود که در آن یک حلقه جفت از پیوندهای غیراشباع، جفتهای تکی یا اربیتال‌های خالی یک استواری قویتر از استواری جفتسازی تنها را از خود نشان می‌دهند.

واژه آروماتیک به معنی خوشبو است.

آروماتیک‌ها، دسته وسیعی از ترکیبات را تشکیل می‌دهند که شامل بنزن و ترکیباتی باشند که از نظر رفتار شیمیایی مشابه بنزن می‌باشند. برخی از این مواد، حتی به‌ظاهر شباهتی به بنزن ندارند. برخلاف آلکن‌ها و آلکین‌ها، بنزن و سایر ترکیبات آروماتیک، تمایلی برای انجام واکنشهای افزایش از خود نشان نمی‌دهند، ولی در واکنشهای جانشینی شرکت می‌کنند که یکی از صفات شاخص این دسته از مواد می‌باشد.

اگر گروههای عاملی روی حلقه قرار بگیرند، بر واکنش پذیری حلقه اثر خواهند گذاشت. واکنش پذیری عوامل متصل به حلقه نیز به‌وسیله بخش آروماتیک تحت‌تأثیر قرار می‌گیرد.

سایر ترکیبات آروماتیک:

افزون بر بنزن و ترکیبات هم خانواده آن مثل نفتالین و آنتراسین و... ، مواد دیگری نیز وجود دارند که به‌ظاهر هیچ شباهتی به بنزن ندارند، ولی رفتاری مشابه بنزن دارند و به‌عبارت ساده‌تر، آروماتیک هستند. از ویژگیهای این مواد می‌توان به نکات زیر اشاره نمود:

۱. گرمای هیدروژن دار شدن و گرمای سوختن آنها پایین است. ۲. برای انجام واکنشهای افزایشی، تمایل زیادی نشان نمی‌دهند ۳. در واکنشهای جانشینی الکترونخواهی شرکت می‌کنند.

بررسی‌های تجربی مثل مطالعه خواص فیزیکی و انرژی هیدروژن‌دار شدن سیستم‌ها با تعداد الکترونهای π مختلف به این نتایج منجر شده‌است که: ۱. مولکولهایی آروماتیک هستند و خصلت آروماتیکی از خود نشان می‌دهند که تعداد الکترونهای سیستم π آنها، ۲و ۶و ۱۰و... باشد. این ضرورت، قاعده هوکل یا ۴n+۲نامیده می‌شود. پس ترکیباتی که برای آنها n=۰, ۱ , ۲ ,… می‌باشد، آروماتیک خواهند بود. ۲. مولکول باید ساختمان مسطح داشته باشد. تمام ترکیباتی که این دو شرط اساسی در آنها رعایت شده باشد، زوایای پیوندی در آنها طبیعی، همپوشانی اوربیتالهایπ مناسب و غیر مستقر شدن الکترونها بخوبی میسر باشد، پایداری مولکول بیشتر خواهد بود.

 

 

 

 

مثال:

واکنش ۳- کلرو سیکلوپروپن با SbCl۵، ماده پایداری به فرمول C3H۳SbCl۶ایجاد می‌کند که در حلالهای دی‌اکسید گوگرد مایع بخوبی حل نشده، ولی در حلالهای غیرقطبی نامحلول است. مطالعه طیفNMR این ماده، سه پروتون هم‌ارزش را به نمایش می‌گذارد. این نتایج، با تشکیل کاتیون سیکلوپروپن که کوچک‌ترین مولکول آروماتیک می‌باشد، مطابقت دارد.

 

بنزن :

بنزن از معروفترین و شاید جالب‌ترین هیدروکربنها است که در ساختمان آن ، شش اتم کربن و شش اتم هیدروژن بصورت حلقه‌ای کنار هم قرار گرفته‌اند و پیوندهای غیر مستقر л در داخل این حلقه بصورت دایره‌ای نشان داده می‌شوند. بنزن جزو ترکیبات آروماتیک می‌باشد. آروماتیک‌ها ، دسته وسیعی از ترکیبات را تشکیل می‌دهند که شامل بنزن و ترکیباتی می‌باشند که از نظر رفتار شیمیایی مشابه بنزن می‌باشند (برخی از این مواد ، حتی بظاهر شباهتی به بنزن ندارند.

فرمول مولکولی:

با بررسی‌های اولیه و اندازه گیری وزن مولکولی معلوم شده است که بنزن از شش اتم کربن و شش اتم هیدروژن تشکیل شده است و به فرمول  می‌باشد. ولی سالیان سال ، طول کشید تا آرایش واقعی اتمها و ساختمان بنزن معلوم گردد.

 

 

ساختمان بنزن:

ساختمان بنزن توسط دانشمند آلمانی ، ککوله(Kekule)در عالم رویا (!) کشف شد. مولکولهای زیادی با فرمول  موجود می‌باشند، اما خصوصیات آنها با همدیگر متفاوت می‌باشد و بیشتر از همه ، بنزن متفاوت می‌باشد.

بنزن سه نوع مشتق دو استخلافی ایجاد می‌کند، یعنی سه نوع مشتق دو استخلافی اورتو ، متا ، و پارا ایجاد می‌نماید. اما اگر پیوندهای л ساختمان بنزن ، مستقر در نظر گرفته شوند، مشتق 1 و 2 بنزن ، بایستی به‌صورت دو فرم باشد، ولی بیشتر از یک فرمول نیست.

ککوله برای اینکه یکی بودن این دو ایزومر را توجیه نماید، مولکول بنزن را دینامیک در نظر گرفت و پیشنهاد کرد که دو حالت در تعادل متحرکند. در واقع برای اولین بار ، ککوله ایده الکترونهای غیر مستقر را مطرح نمود که بعدها به "پدیده توتومتری" موسوم گردید. همچنین بررسیهای دقیق نشان داده است که طول پیوندهای کربن _ کربن در بنزن با هم برابر است و برابر 1.39 آنگستروم می‌باشد که چیزی بین پیوند ساده و پیوند دوگانه کربن _ کربن می‌باشد که خود تاییدی بر غیر مستقر بودن پیوندهای л ((پی) در حلقه بنزن می‌باشد.

گرمای هیدروژن‌دار شدن بنزن و پایداری حلقه بنزن

مطالعات تجربی بیشتر ، نشان داده است که از هیدروژن‌دار شدن 1 ، 3 _سیکلو هگزا دی ان)) ، فقط 55.4 کیلو کالری بر مول ، انرژی ، آزاد می‌شود که در حدود 1.8 کیلو کالری کمتر از مقدار پیش‌بینی شده می‌باشد. این مقدار انرژی که در موقع تشکیل ماده آزاد می‌گردد، به مزدوج بودن پیوندهای л نسبت داده می‌شود.

اگر بنزن را بصورت سیکلو هگزا تری ان (سه پیوند л مستقر) در نظر بگیریم، موقع هیدروژن‌دار شدن بایستی به مقدار 3x28،6=85،8کیلو کالری بر مول انرژی آزاد نماید. تجربه نشان می‌دهد که از واکنش هیدروژن‌دار شدن حلقه بنزن ، فقط 49.8 کیلوکالری بر مول انرژی آزاد می‌شود که به مقدار 36 کیلوکالری بر مول کمتر از مقدار پیش‌بینی شده می‌باشد.

این مقدار انرژی که در موقع تشکیل حلقه آزاد می‌گردد، "انرژی رزونانس حلقه بنزن" نامیده می‌شود. بعلت همین آزادسازی انرژی می‌باشد که بنزن پایداری نسبی بیشتری دارد و تمایلی برای انجام واکنشهای افزایشی از خود نشان نمی‌دهد.

ویژگی های آروماتیکی

ویژگی‌های مهم ترکیبات آروماتیک به قرار زیر می‌باشند:

گرمای هیدروژن‌دار شدن و گرمای سوختن آنها پایین است.

برای انجام واکنشهای افزایشی تمایل زیادی نشان نمی‌دهند.

در واکنشهای جانشینی الکترون‌خواهی شرکت می‌کنند.

این خصلتها ، تفاوت بسیار زیاد ترکیبات آلکن و ترکیبات آروماتیک را نشان می‌دهند.

انرژی رزونانس حلقه بنزن

بعلت پخش الکترونهای л در بنزن ، 36.1 کیلو کالری بر مول ، انرژی آزاد می‌شود و بنزن به پایداری نسبی بیشتری می‌رسد. نتایج تجربی حاصل از واکنشهای هیدروژن‌دار شدن هیدروکربنهای جوش خورده دو حلقه‌ای و سه حلقه‌ای و نشان می‌دهد که هرچه تعداد الکترونهای بیشتری در رزونانس شرکت کرده باشند، انرژی آزادشده ، بیشتر و پایداری نسبی نیز بیشتر خواهدبود.

 

خصلت آروماتیکی

خصلت آروماتیکی و قاعده 4n+2هوکل (Huckel) افزون بر بنزن و ترکیبات هم خانواده آن مثل نفتالین و آنتراسین و... ، مواد دیگری نیز وجود دارند که به‌ظاهر هیچ شباهتی به بنزن ندارند، ولی رفتاری مشابه بنزن دارند و به‌عبارت ساده‌تر ، آروماتیک هستند. از ویژگیهای این مواد می‌توان به نکات زیر اشاره نمود:

. گرمای هیدروژن دار شدن و گرمای سوختن آنها پایین است.

2. برای انجام واکنشهای افزایشی ، تمایل زیادی نشان نمی‌دهند

3. در واکنشهای جانشینی الکترونخواهی شرکت می‌کنند. بررسی‌های تجربی مثل مطالعه خواص فیزیکی و انرژی هیدروژن‌دار شدن سیستمها با تعداد الکترونهای πمختلف به این نتایج منجر شده است که:

1. مولکولهایی آروماتیک هستند و خصلت آروماتیکی از خود نشان می دهند که تعداد الکترونهای سیستمπ آنها ، 2 و 4 و 6و 10و... باشد. این ضرورت ، قاعده هوکل یا 4n+2نامیده می‌شود. سپس ترکیباتی که برای آنها n=0, 1 , 2 ,… می‌باشد، آروماتیک خواهند بود.

2. مولکول باید ساختمان مسطح داشته باشد. تمام ترکیباتی که این دو شرط اساسی در آنها رعات شده باشد، زوایای پیوندی در آنها طبیعی ، همپوشانی اوربیتالهای π مناسب و غیر مستقر شدن الکترونها بخوبی میسر باشد، پایداری مولکول بیشتر خواهد بود. یک مثال واکنش 3- کلرو سیکلوپروپن با SbCl5 ، ماده پایداری به فرمول C3H3SbCl6ایجاد می‌کند که در حلالهای دی‌اکسید گوگرد مایع بخوبی حل نشده ، ولی در حلالهای غیرقطبی نامحلول است. مطالعه طیفNMR اینماده ، سه پروتون هم‌ارزش را به نمایش می‌گذارد. این نتایج ، با تشکیل کاتیون سیکلوپروپن که کوچکترین مولکول آروماتیک می‌باشد، مطابقت دارد. ترکیبهای آروماتیک ، هتروآروماتیک و انرژی رزونانس نتایج تجربی حاصل از واکنشهای هیدروژن دار شدن هیدروکربنهای جوش خورده دو حلقه‌ای و سه حلقه‌ای و... نشان می‌دهد که هر چه تعداد الکترونهای بیشتری در رزونانس شرکت کرده باشند، انرزژی آزاد شده بیشتر و پایداری نسبی نیز بیشتر خواهد بود.

نامگذاری مشتقات بنزن و ترکیبات آروماتیک جوش خورده برخی از مشتقات بنزن ، نام مخصوص به خود دارند، مثلا هیدروکسی بنزن را فنل (C6H5OH) ، متوکسی بنزن را آنیزول (C6H5OCH3)، متیل بنزن را تولوئن (C6H5CH3) ، ایزوپروپیل بنزن را کیومن و آمینوبنزن را آنیلین می‌گویند.

برای نامگذاری خیلی از مشتقات بنزن ، نام گروه یا استخلاف به صورت پیشوند بر کلمه بنزن افزوده می‌شود. مثلا فلوئورو بنزن ، ترسیوبوتیل بنزن ، نیتروبنزن ، سیکلوپروپیل بنزن نمونه هایی از این نوع هستند. جهت نامگذاری مشتقات دو استخلافی بنزن. لازم است که محل استخلافها از پیشوند اورتو ، متا یا پارا استفاده شود؛ به عنوان مثال ، اورتو دی‌متیل بنزن ، متا دی‌متیل بنزن ، پارا دی‌متیل بنزن.

در مواردیکه دو استخلاف متفاوت روی حلقه بنزن قرار گرفته باشد و هیچکدام از گروهها نام ویژه ای به مولکول نداده باشند، پس از ذکر موقعیت گروهها با پیشوند اورتو و... ، نام گروهها را ذکر نموده ، در پایان ، کلمه بنزن بر آنها افزوده می‌شود. اگر وجود یک گروه ، نام ویژه ای به مولکول بدهد، در آن صورت مولکول به عنوان مشتق آن ترکیب ویژه محسوب می‌شود

ضد آروماتیسیته

Antiaromatic compounds

مولکول‌های ضد آروماتیک سامانه‌های حلقه‌ای با پیوندهای تکی و دوگانه اند که در آن‌ها انرژی آروماتیک ترکیب‌ها در الکترون‌های پی بسیار بالاتر از همتای آن‌ها که با زنجیر باز است، می‌باشد. بنابراین ترکیب‌های ضد آروماتیک ناپایدار و به شدت واکنش پذیر اند. گاهی این ترکیب‌ها با تغییر شکل خود از حالت صفحه‌ای تلاش می‌کنند تا این ناپایداری را از بین ببرند. معمولاً ترکیب‌های ضد آروماتیک از قانون هوکل در پیوند آروماتیک پیروی نمی‌کنند.

نمونه‌های سامانه‌های ضد آروماتیک عبارتند از: سیکلوبوتادین (A)، کاتیون سیکلوپنتادینیل (B) و آنیون سیکلوپروپنیل (C). سیکلواکتاتترائن یک سامانهٔ۴n  تایی است ولی نه آروماتیک است و نه ضد آروماتیک چون مولکول آن از داشتن هندسهٔ صفحه‌ای گریزان است.

یک سامانهٔ π را می‌توان با اضافه کردن یک جفت الکترون از راه واکنش‌های اکسایش و کاهش به سامانه‌ای آروماتیک و درنتیجه پایدارتر از حالت غیر یا ضد آروماتیکش بدل کرد. برای نمونه سیکلواکتاتترائنید دی‌آنیون چنین است.

معیارهای آیوپاک برای ضدآروماتیسیته بودن به قرار زیر است:

مولکول باید ۴n π  الکترون داشته باشد که n عددی صحیح است.

مولکول باید حلقوی باشد.

مولکول باید دارای الکترون پیوند پی باشد.

مولکول باید مسطح باشد.

مشاهده‌ها نشان داده‌است که اختلاف انرژی میان ترکیب‌های آروماتیک و ضد آروماتیک با افزایش اندازهٔ آن‌ها، کاهش می‌یابد. برای نمونه سامانهٔ 12-pi دیفنیلن یک ترکیب ضد آروماتیک است ولی پایدار و در دسترس است.

ضدآروماتیسیته در تعادل شیمیایی میان دو پورفیرین زیر نیز دیده می‌شود:

یک پورفیرین معمولی، یک ترکیب شیمیایی آروماتیک ۱۸الکترونی است (بدون الکترون‌های دو پیوند دوگانه که شرکتی ندارند) ولی با جایگزینی یک حلقهٔ پیرول بجای حلقهٔ متا-فنیلین، ویژگی آروماتیسی به خاطر نداشتن conjugation  از دست می‌رود.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

منابع:

Wikipedia contributors, «Aromaticity,» Wikipedia, The Free Encyclopedia, http://en.wikipedia.org/w/index.php?oldid=214771720

دانشنامه رشد.

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: جمعه 21 آذر 1393 ساعت: 10:49 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

مقاله درباره نوآوری و شکوفایی در آموزش و پرورش

بازديد: 3033

 

تحقیق و مقاله رایگان

مقاله درباره نوآوری و شکوفایی در آموزش و پرورش

 

فهرست مطالب

نوآوري و شکوفایی  در آموزش و پرورش‌2

چکیده2

*‌ مفاهيم كليدي:3

مقدمه :3

اهمیت خلاقیت و نو آوری در آموزش و پرورش.. 4

*‌ سوالات بحث‌6

1- نوآوري (خلاقيت) چيست؟6

ضرورت نوآوري در نظام آموزشي‌6

2‌- ملاكهاي معيارهاي بازشناسي نو و كهنه‌7

معيارهاي تمايز نو و كهنه‌8

3-‌ براي عملي ساختن انديشه يا طرح نو در نظام آموزشي چه شرايطي لازم است؟9

4‌- آغاز نوآوري درآموزش‌9

گروههاي واجد شرايط‌10

*‌ ويژگيهاي گروههاي نوآوري‌10

راههاي ايجاد و پرورش خلاقيت در دانش اموزان :11

نتیجه گیری. 14

منابع:15

 

 

 

 

نوآوري و شکوفایی  در آموزش و پرورش‌

چکیده

آموزش و پرورش كليد توسعه و پيشرفت همه‌جانبه جوامع در تمامي ابعاد سياسي، اجتماعي و اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي و علمي و فني است. واضح است با توجه به تحولات شگرف در همه ابعاد زندگاني بشر، ديگر آموزش و پرورش با متدهاي كهنه و به عنوان پايه‌اي‌ترين عامل در تحولات جامعه نمي‌تواند خود را از فرايند تحولات نوين امروزي (خاصه در عصر فن‌آوري ارتباطات و اطلاعات) دور نگهدارد. امروزه بسياري از متفكران و متخصصان تعليم و تربيت كه طرفدار برداشتي نو و ديدي جديد در زمينه اصلاحات آموزشي هستند، براين باورند كه برنامه‌ريزي اصلاحات براي نوسازي و بهگشت شرايط آموزش لازمه‌اش تجديدنظر اساسي در عملكرد گذشته و كنوني نظام آموزش و پرورش است. زيرا كه در اين صورت مي‌توان با ديدي نو و جامع عواملي را كه ركود فعاليتهاي فرهنگي و علمي و شكل‌گيري دشواريهاي كنوني نظام آموزش و پرورش شده است، شناسايي كرد.‌

امروزه همه كشورها، با توجه به نقش كليدي تعليم و تربيت در توسعه همه‌جانبه جامعه و با توجه به رسالت خطير و سترگ نظام آموزشي در بهينه ساختن شرايط زندگي، در تكاپوي آماده سازي مدارس خود در قرن بيست و يكم مي‌باشند. چرا كه نيازهاي امروزي، سقفي بمراتب بيشتر از نيازهاي ديروزي دارند. در اين راستا مسائل آموزش و پرورش، همگي گوياي آن است كه مسئولان، سياستگزاران، تصميم‌سازان و برنامه‌ريزان آموزش و پرورش كشورها در سالهاي اوليه قرن 21، تلاشها و فعاليتهاي خود را شدت بخشيده و سرگرم تدوين يا به اجرا درآوردن راهبردها و سياستهاي جديد قرن جاري هستند. و بي‌جهت نيست، كه در كنفرانسهاي جهاني آموزش و پرورش در سالهاي اخير، آموزش پويا و نوآور كليد ورود و عبور از قرن بيست و يكم توصيف شده است و از آنجا كه اساس تحول در جامعه، تحول در آموزش و پرورش است و با توجه به اعلام امسال به نام سال شكوفايي و نوآوري، مسئله اهميت مضاعف مي‌يابد وچه بهتر كه اين نوآوري در پايه‌اي‌‌ترين نهاد (آموزش و پرورش) صورت گيرد.

*‌ مفاهيم كليدي:

 نوآوري، آموزش سنتي، آموزش و پرورش نوين‌

مقدمه :

خلاقيت يكي از عالي ترين و پيچيده ترين فعاليتهاي ذهن آدمي است كه تعليم و تربيت بايد بدان توجه كند .

خلاقيت نه فقط به هوش و تفكر بلكه به سازمان شخصيت فرد نيز مربوط مي شود. تربيت آزادانه كودك در وضعيتي كه والدين داراي علايق قوي گوناگوني باشند باعث بروز صفت خلاقيت در كودكان مي‌شود. از اين رو مساله تربيت كودكان و پرورش استعدادهاي فطري آنان از مسايل بسيار مهمي است كه بايد مورد توجه مربيان و والدين قرار گيرد و معلمان بايستي امكانات تجلي انديشه خلاق را در مدارس فراهم آوردند و دانش آموزان به تدريج مفاهيم اساسي علوم مختلف را بياموزند تا با مسايل زندگي، خلاقانه برخورد كنند و جهان اطراف خويش را در جهت مطلوب تغيير دهنده (1) تصاوير ذهني كه ما به كودكان خود مي دهيم، آينده آنها را شكل مي بخشند. اين تصاوير ذهني بصورت پيشگويي هايي هستند كه به تحقق در مي آيندو تصوير ذهني شما ميزان شاد بودن، مفيد بودن و خلاق بودن كودكتان را شكل مي بخشند، مطمئناً تصوير ذهني شما براي هر يك از كودكانتان بيش از آنچه انجام مي دهيد و يا به آنها مي گوييد در رشد انگيزه خلاقيت و موفقيت آنها در آينده موثر خواهد بود.(2) يكي از سوالاتي كه در چهار دهه گذشته ذهن بسياري از پژوهشگران و انديشمندان تعليم و تربيت را به خود مشغول كرده است اين است كه آيا مي توان خلاقيت را پرورش داد؟

نتايج تحقيق (بودو، تورنس و ...) نشان داده است خلاقيت كه در تمام فعاليتهاي فردي و گروهي انسان مشاهده مي گردد، با شدت و ضعف بالقوه و پرورش پذير در همه انسانها وجود دارد و براي پرورش خلاقيت (سندرز و سندرز) بايد به كودكان و نوجوانان امكان تفكر داد و آنان را از انجام دادن فعاليتهاي قالبي و از پيش تعيين شده تا حد امكان بر حذر داشت .

با توجه به اينكه خلاقيت مي تواند شكننده محدوديتها، بر اندازنده ناتوانيها، شكافنده ناشناخته ها و يابنده نا دانستنيها باشد اين سوال مطرح مي‌شود كه چه نوع تصاويري مي تواند الهام بخش كودكان در انجام كارهاي خلاق بوده و چگونه مي توان نسلي متفكر و خلاق پرورش داد؟

اهمیت خلاقیت و نو آوری در آموزش و پرورش

در سالهاي اخير نظام هاي آموزش دستخوش تغيير و تحولات زيادي شده است و تغيير در يك قسمت ،قسمتهاي ديگر مثل ارزشيابي را نيز متحول مي سازد ، اين تغيير و تحولات نتيجه طرح و انديشه هاي تازه و نويي است كه اصطلاحا آنرا خلاقيت و نو آوري مي نامند، در دنياي امروز نيازمند سيستم هاي از سنجش و ارزشيابي هستيم كه به هر دانش آموز به ديده حرمت نگاه كند، موهبتهاي  طبيعي و انساني اورا بيشتر از آزمونهاي سنتي نشان دهد،بازخوردي مثبت و تكاليفي رشد دهنده به او ارائه كندو باور داشته باشد كه هر دانش آموز قابليت رشد و پيشرفت مداوم را دارد.

     اين رويكرد شايستگي فرد را رشد مي دهد و اعتماد به نفس اورا افزايش مي دهد و دانش آموز ياد مي گيرد كه چگونه از آموخته ها در وضعيت دشوار و نا آشنا بكار گيرد كه خود باعث افزايش خلاقيت ، ابتكار و نو آوري فرد مي شود و اين هدف مهم آموزش و پرورش است. به دليل نقايص و كاستي هاي  نظام ارزشيابي سنتي و رايج و نارضايتي از نظام ارزشيابي موجود و با توجه به موضوع خلاقيت و نو آوري در ارزشيابي پيشرفت تحصيلي ، براين اساس برنامه ريزان و متصديان امر آموزش برآن شدند تا اصلاحاتي بنيادي در حوزه ي ارزشيابي آموزشي بوجود آورند كه طرح دو نوبتي كردن امتحانات ، برجسته كردن نقش ارزشيابي مستمر، و بالاخره طرح ارزشيابي توصيفي ويژه ي پايه هاي اول ، دوم و سوم ابتدايي را مي توان از جمله نوآوري هاي نظام ارزشيابي آموزشي بر شمرد.

     مشكلاتي از قبيل تاكيد زياد بر نمره بعنوان ملاك خوب بودن ، تاكيد بيش از حد بر هوش و حافظه فرا گيران ، مقاومت در پذيرش ايده هاي جديد، به روز نبودن اهداف و محتواي كتابهاي درسي ، عدم آگاهي و شناخت معلمان از اطلاعات و دانش روز و . . .  همه از مسائل مبتلا به نظام آموزشي امروز است . اين مسائل يكي ازانگيزه ها وعوامل سوق دهنده ي جدي دست اندركاران آموزشي كشورمان است كه به آموزش و يادگيري علمي ، خلاق ، كاربردي ، مساله محور ، نو آور و مشگل گشا بينديشد.و بدنبال فلسفه آموزش و روشهاي آموزشي باشندكه به نحوه و چگونگي انديشيدن ، حل مساله ، فرآيندهاي فكري ، تفكر نقاد ، خلاقانه و... مي پردازند.

چنين نظام آموزش ويادگيري مستلزم نظام سنجش و ارزشيابي ويزه و مختص بخود است .

به همين منظور از دهه 80 بويژه دهه نو ميلادي سعي در ابداع و ارائه نظام هاي نوين سنجش و تحصيلي و روشهاي نو براي اندازه گيري عملكرد فراگيران و سنجش فرآيندهاي فكري و مهارتهاي حل مساله ، تفكر انتقادي و... شده است . ازجمله اين روشها مي توان به موارد زير اشاره كرد :

ارزشيابي توصيفي - ارزشيابي پرونده اي   ارزشيابي پروژه اي ارزشيابي از طريق آزمون هاي عملكردي . (اکبری ، مقاله ،اینترنت )

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

*‌ سوالات بحث‌

1‌) نوآوري چيست؟ و چرا نوآوري در آموزش و پرورش امري حياتي است؟

2) ملاكها و معيارهاي بازشناسي نو از كهنه در نظام آموزشي كدامند؟

3) براي عملي ساختن انديشه يا طرح نو در آموزش و پرورش چه شرايطي لازم است؟

4) نوآوري در آموزش را از كجا و با چه گروههايي بايد آغاز كرد؟

1- نوآوري (خلاقيت) چيست؟

نوآوري (خلاقيت) فرايندي است كه در آن فرد نوآور و يا خلاق بدنبال فكر و ايده جديد و يا روش جديد (تحول‌زا و رو به جلو) براي هر موضوع است.

در فرايند نوآوري، يك پديده به طور دائم و به صورت بي‌وقفه تغيير و تحول مي‌پذيرد و خود را با شرايط جديد و نوخاسته تطبيق مي‌دهد. در اين راستا جامعه نوآور، جامعه‌اي است كه پويايي ذاتي در سرشت آن قرار دارد. چنين جامعه‌اي به طور مداوم به نقدو باز توليد خود مي‌پردازد.

در شرايط نوآوري، خلاقيت و استعداهاي انساني، فرصت بروز و ظهور مي‌يابد و اين به نوبه خود به پويايي ساختارهاي اجتماعي، فرهنگي، سياسي و آموزشي و علمي مي‌انجامد. و اينها چيزي نيست،‌ جز خواسته‌ها و انتظارات عقلاني جامعه براي زيست بهتر.

ضرورت نوآوري در نظام آموزشي‌

بايد دانست دنياي امروز، دنياي رقابت بر سر خلاقيت و توليد و ابتكار است. در اين راستا بايد در تعليم و تربيت آينده‌نگر بود، نيازهاي جديد را شناخت. چرا كه جامعه و انسانها در حال تحول و دگرگوني شتابنده و جهش‌گر است. بايد انسان را متناسب با نيازهاي متنوع و پيچيده آينده تربيت كرد... آينده را از روي ساختار، اهداف و مسير جامعه از گذشته تا حال پيش‌بيني كرد و در واقع نوعي جامعه شناسي آينده‌نگر داشت. چرا كه فن‌آوري جديد ارتباطي و اطلاعاتي نقش مهمي را در ارتباط بين اجتماع و آموزش ايفا خواهد كرد... بايد اصلاحات و نوآوري را با حاكم كردن انديشه‌هاي نو و در پرتو انسانهايي با نگرشهاي نو، استمرار داد زيرا كه در عصر جهاني شدن فرصت آن نيست كه با كندي حركت كرد و به عقب برگشت. در اين جهت آموزش و پرورش نقش اساسي و پايه‌اي دارد و نمي‌توان فرايند آموزش را از طريق آزمونهاي كليشه‌اي و محافظه كارانه ايستانگاه داشت و سرمايه‌ها و زمان را از دست داد.

واضح است كه براي ايجاد اين خيزش و نوآوري، نياز مبرمي به كارگزاران فرهنگي نوگرا از جمله دانشگاهيان، معلمان فرهيخته، صاحبنظران مسائل آموزشي، نويسندگان عرصه فرهنگ و آموزش داريم. چرا كه آموزش و پرورش آينده و منطبق با عصر فن‌آوري ارتباطي و اطلاعاتي به طور حتم متفاوت با خصوصيات فعلي خواهد بود.

در جامعه اطلاعاتي فراصنعتي، مدرسه ديگر فقط به عنوان جلوه اصلي نهاد آموزش و پرورش مطرح نمي‌شود. در چنين جامعه‌اي، آموزش و پرورش، فارغ از زمان خاص و بيرون از مكان معيني همه جايي و زندگي مدار است نه مدرسه مدار... در چنين جامعه‌اي وسايل ارتباط جمعي مدرسه‌اند و در يك مدرسه جامعه، جامعه يادگيري است براي حل مسائل زندگي. بنابراين آموزش آمادگي براي زندگي نيست بلكه استمرار زندگي است. به همين دليل سيستم آموزشي، نمي‌تواند جزيره‌اي آرام و دور از مشكلات اصلي جامعه باشد.

2‌- ملاكهاي معيارهاي بازشناسي نو و كهنه‌

كهنه بودن به چيزي يا انديشه يا رفتاري اطلاق مي‌شود كه با شرايط جديد سازگار نباشد و نتواند نيازهاي خود را برآورده كند. در حقيقت اين عدم انطباق با شرايط جديد است كه آدمي را به نوجويي و نوآوري برمي‌انگيزاند... البته اگر هم در جامعه و هم در نظام آموزشي، انطباق‌هاي لازم صورت نگيرد، ناهماهنگي فزاينده بين آموزش و جامعه، بدون ترديد قالب نظام آموزشي و در مواردي قالب جامعه (ساختارهاي اجتماعي) را درهم خواهد شكست.البته همواره نيازهاي جديدي كه براثر تغيير شرايط زندگاني سر برمي‌آورند. نيازها، انديشه‌ها و ارزشهاي نويني را در ذهن ما پديد مي‌آورد و ما را به يافتن طرح نو به تكاپو وامي‌دارد.

 

معيارهاي تمايز نو و كهنه‌

معمولا جامعه در فرايند تحولات خود همواره با ايده‌هاي نو و كهنه در مواجهه بسر مي‌برد و بسته به شرايط موجود امكان تفوق نوآوري و ياحالت ايستايي و ركود در جامعه بوجود مي‌آيد كه در جدول زير به پاره‌اي از معيارهاي تمايز نو از كهنه اشاره مي‌شود:‌

ويژگيهاي افراد نوآور (آينده‌نگر)

- روحي آفرينشگر و خلاق دارند

- گرايش به عبور از وضع موجود به مطلوب دارند

- به نقد و باز توليد فكري اعتقاد دارند

- روحيه ريسك‌پذيري (خطرپذيري) دارند

- انديشه را براي خلق انديشه جديد مي‌خواهند

- روحيه دانش‌آفريني دارند

- سعي در پالايش ذهني و جايگزيني انديشه نو دارند

ويژگيهاي افراد محافظه‌كار (گذشته‌نگر)

- ايستا و منجمد فكر مي‌كنند

- در جهت حفظ وضع موجود تلاش مي‌كنند

- دانش موجود را براي دستيابي به هدف كافي مي‌دانند

- محتاطانه فكر و عمل مي‌كنند

- انديشه را براي انديشه مي‌خواهند

- روحيه دانش‌پذيري دارند

- به پالايش ذهني و درك انديشه جديد اعتنايي ندارند

 

3-‌ براي عملي ساختن انديشه يا طرح نو در نظام آموزشي چه شرايطي لازم است؟

واقعيت اين است كه نظام آموزش و پرورش و عناصر سازنده آن را نمي‌توان يكسره از بيخ و بن برداشت و نظام و عناصر جديد و از جمله برنامه‌ها و روشهاي به كلي نو را سريعا جايگزين آنها كرد. زيرا اولا عناصر اين نظام بهم پيوسته‌اند و برروي هم تاثير متقابل دارند، ثانيا چنانكه جامعه شناسان معاصر نشان داده‌اند، نظام آموزش و پرورش رويهم رفته با نهادهاي اجتماعي ديگر رابطه نزديك و تنگاتنگ دارد و در آنها تاثير مي‌گذارد و تاثير مي‌پذيرد وقتي بدون توجه به اين پيوندها و به صرف تقليد از الگوهاي آموزشي جوامع ديگر به تغيير دادن تمام و يا بخشي از نظام مذكور مي‌پردازيم، مطلوب نيست. بلكه آشفتگيها و سردرگمي‌هاي تازه‌اي بوجود مي‌آورد كه ترميم آنها گاه بسيار دشوار مي‌نمايد. بنابراين به نظر مي‌‌آيد براي ايجاد شرايط مناسب و ايجاد طرحهاي نو در جهت نوآوري در نظام آموزشي بايد:

- در طراحي طرحها، به نيازهاي امروزين جامعه و در راستاي نظام آموزشي توجه كافي داشت.

- در ارائه طرحها، به نظرات كارشناسانه (كارشناسان اهل فن) به دور از گرايشهاي سياسي و سليقه‌اي توجه كافي داشت.

- در تدوين طرحها منطبق با تحولات امروزي (خاصه تحولات در فن‌آوري ارتباطي و اطلاعاتي) عمل كرد و در اين راستا از فن‌آوريهاي نوين،‌ استفاده بهينه كرد.

- بايد توجه داشت كه برنامه‌هاي آموزشي تدوين شده در صورت كلان و خرد منطبق و هماهنگ با نظام ارزشها و با ساير نهادهاي اجتماعي و فرهنگي باشد.

- در ارائه طرحها براي اصلاحات در ساختار نظام آموزشي، مولفه‌هاي مربوط به آموزش و پرورش را در راستاي هم و همخوان با يكديگر در نظر گرفت.

4‌- آغاز نوآوري درآموزش‌

نخستين گام در اين امر، شناخت و بررسي موشكافانه وضع موجود و كمبودها و كاستي‌هاي آن در مقايسه با وضع مطلوب است. گام بعدي، فراهم كردن شرايطي است كه در آن الگوي نوين (ابزارهاي نرم‌افزاري) مي‌توانند صورت علمي بخود بگيرند. بديهي است كه به دليل كمبودها، نمي‌توان از الگوهايي كه در شرايط فرهنگي جوامع ديگر ساخته و پرداخته شده‌اند، تقليد كوركورانه كرد. گام سوم، آگاه ساختن گروههاي درگير در كار از فايده و ضرورت نوآوري مورد نظر است. چرا كه افرادي كه محافظه‌كارند و با نوآوري ميانه خوبي ندارند و يا نوآوري را به اشتباه در تضاد با ارزشهاي حاكم (بعلت كج‌فهمي) برجامعه مي‌دانند، هيچوقت به متدها و راهكارهاي نوين و كارآمد در برنامه‌ريزيها، تن درنخواهند داد. در راستاي آگاه ساختن گروههاي درگير در برنامه‌ريزي، بايد نهادهاي غيررسمي (خانواده، رسانه‌هاي جمعي و...) را به عنوان نهاد درگير و سازنده در امر آموزش در جريان گذاشت. تجربيات تاريخي در امر آموزش و پرورش نشان مي‌دهد كه هرگونه نوآوري در نظام آموزشي بيش از آنكه در بدنه نظام آموزشي دگرگوني پديد آورد و نتيجه‌بخش باشد، بايد در محيط‌هاي غيررسمي (خانواده، رسانه‌ها، نهادهاي مدني آموزشي) پذيرفته شود.

گروههاي واجد شرايط‌

برنامه‌ريزيهاي مربوط به نوسازي و نوآوري پس از آنكه هدفمند شدند و شرايط اجراي آن فراهم آمد بايد توسط گروههايي سازماندهي و هدايت شوند. چرا كه به نظر مي‌آيد در وهله نخست بايد فايده و ضرورت هر كار نو و نوآوري به وسيله كارگزاران آموزشي (معلمان،‌ مربيان) درك و پذيرفته شود. بهتر است در مرحله نخست نوآوري، دلايل و شرايط و شيوه‌هاي اجرايي آن براي صاحبنظران مسائل آموزشي (دانشگاهيان، جامعه‌شناسان تعليم و تربيت، مربيان آينده، شخصيت‌هاي فرهنگي و علمي و...) روشن باشد و بوسيله اين گروهها، آگاه‌سازي گروههاي ديگر جامعه انجام گيرد.

*‌ ويژگيهاي گروههاي نوآوري‌

- اين گروهها بايد آموزش و پرورش را بشناسند و برمولفه‌هاي تاثيرگذار برآموزش واقف باشند.

- ايمان و اعتقاد به نوآوري در آموزش و پرورش داشته باشند (روحيه محافظه‌كارانه نداشته باشند)

- بدنه و ساختار (سخت‌افزاري و نرم‌افزاري) آموزش و پرورش را بشناسند (در بطن نظام آموزشي و در جريان مسائل و مشكلات آموزش و پرورش بوده باشند).

- تجربه كاري و درگيري با مسائل و مشكلات نظام آموزشي را در سطح خرد و كلان دارا باشند (ضمن شناسايي مسائل، راهكارهاي لازم برخورد با اين مسائل را بشناسند).

- از دانش و تخصص لازم در حوزه مسائل و مشكلات آموزش و پرورش برخوردار باشند و تفكر منطقي را سرلوحه برنامه كاري خود قرار دهند.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

راههاي ايجاد و پرورش خلاقيت در دانش اموزان :

علماي تعليم و تربيت، روشهاي متعددي براي آموزش خلاقيت پيشنهاد مي‌كنند كه اغلب مشابه به يكديگر است كه به برخي از آنها اشاره مي‌كنيم :

1ـ احترام به عقايد عادي و غير عادي كودكان .

2ـ طرح پرسشهاي برانگيزنده و محرك .

3ـ تشخيص و تميز استعدادهاي كودكان

4ـ دادن آزادي عمل به كودكان (شكوفايي خلاقيت كودكان، ترزا آمابلي، ص 114 )

5ـ احترام به كودكان و ايمان داشتن به توانايي آنها. (تورنس، اسميت، درو )

6ـ تشويق زياد والدين در انجام كارهاي خلاق .

7ـ حاكم بودن ارزشها نه قوانين .

8ـ داشتن تصاوير ذهني مثبت از آينده كودكان خود .

9ـ احترام به تخيلات كودك

10ـ مشاهده اشياء از نزديك و دستكاري آنها .

11ـ تكميل كردن اشياء و امور ناقص، جملات ناتمام، داستانهاي ناقص، نقاشيها و تصاوير نيمه تمام و مبهم .

12ـ تدارك فرصتهاي مناسب يادگيري .

13ـ هدايت كودك به سوالات تازه .

14ـ واداشتن به كنجكاوي و كنكاشهاي ذهني .

«تورنس» اصولي براي توسعه تفكر خلاق از طريق مدرسه ارائه مي‌دهد :

1ـ حساس كردن دانش‌آموزان به محركهاي محيطي

2ـ تشويق به دستكاري اشياء

3ـ تشويق عقايد نو

4ـ ايجاد جوي خلاق در كلاس

5ـ آشنا كردن كودكان با فرايند خلاقيت

6ـ ارزشيابي و تشويق يادگيري خود انگيز

7ـ ايجاد فرصت براي تفكر خلاق

8ـ گسترش انتقاد سازنده

9ـ روحيه حادثه جو داشتن

10ـ كسب شناخت در رشته‌هاي گوناگون

11ـ ارزشمند داشتن تفكر خلاق

نتايج نظرسنجي از تعدادي معلمان در زمينه خلاقيت :

نتايج بدست آمده از نظرات تعدادي از دبيران مجرب، در زمينه عنوان مقاله به شرح زير مي‌باشد :

- اكثراً معتقدند كه ارتباط مستقيمي بين متون درسي و خلاقيت وجود دارد و محتواي درسي در عين پربار بودن بايد جالب و جذاب بوده و متناسب با نيازهاي فردي و اجتماعي طراحي شود. به روز بودن مطالب درسي، نقش مهمي در ايجاد خلاقيت داشته و زمينه‌ساز و تقويت كننده آن مي‌باشد .

- نحوه شناسايي دانش‌آموزان خلاق مي‌تواند استفاده از روش مشاهده رفتار (يا از طريق مشاهده كارهاي هنري ...) باشد.كه اين از طريق درگيري ذهني دانش‌آموز نسبت به مطالب درسي، از عملكرد دانش‌آموز و از طريق ايجاد انگيزه در آنان، طرح سوالات معلم از شاگرد و پاسخ غير معمول شاگرد به سوالات، انجام آزمايش و احترام به عقايد كودكان امكان پذير مي‌باشد .

- و اما خصوصيات عمده معلمان خلاق را در: علاقه به مطالعه، پر تحرك بوده و فعاليت و پويايي، نوآوري در طرح درس، پشتكار و جديت، استفاده از حداقل امكانات جهت آموزش، داشتن ابتكار در تدريس، دارا بودن اعتماد به نفس، انعطاف‌پذيري، استفاده از فعاليتهاي فوق برنامه (رسمي ـ غير رسمي)، توجه به تفاوتهاي فردي دانش‌آموزان، استفاده از وسايل كمك آموزشي، منضبط بودن و دانش كافي مي‌دانند .

 

 

 

نتیجه گیری

نظام آموزشي ما از فقدان بينش علمي در پي اهداف و آرمانهايش رنج مي‌برد همانگونه كه صاحبنظران تعليم و تربيت اذعان دارند. بي‌شك يكي از هدفهاي اصلي آموزش و پرورش بايد پرورش روح علمي در پيگيري اهدافش و ايجاد بينش علمي (دانش‌آفريني) در نسل نوخاسته باشد. بايد جوهره دانش‌آفريني را به جاي دانش‌آموزي در كالبد ذهني و فكري نوجوانان و جوانان جوياي دانش‌ساري و جاري ساخت. بدين منظور بايد آنان را طوري تربيت كرد كه بتوانند در شناخت جهان و عمل در آن، روش و بينش علمي را به كار برند و همچون دانشمندان بينديشند و رفتار كنند، نه اينكه به حفظ كردن دستاوردهاي علمي و پس دادن آن (كه قطعا فاقد نوآوري و خلاقيت است) به هنگام امتحان اكتفا كنند؟!

بديهي است زماني كه كودكان، نوجوانان و جوانان نتوانند در فرايند آموزش، آزادانه و فعالانه مطالب را بياموزند، دوباره‌سازي كنند و خلاقانه مطالب را بپرورانند، بينش علمي بوجود نمي‌آيد. پس ما در راستاي دستيابي به يك زندگي سعادتمندانه و براي رويارويي با معضلات روزافزون مادي و معنوي، نيازمند ساري و جاري ساختن بينش علمي (كه لازمه اصلي‌اش نوآوري و خلاقيت است) در ساختارآموزشي هستيم.‌

 

 

 

 

 

 

 

 

 

منابع:

1) بهروش، علي، (1381)، جامعه شناسي آموزش و پرورش ايران؛ تبريز؛ ناشر مولف‌

2) تيموري، اكبر، (1362)، مسائل آموزش و پرورش، تهران؛ انتشارات پرهام‌

3) سيدزاده، حميد، (1375)،‌نگاهي از عمق به مسائل تربيتي ايران، تهران؛ نشر ستاره‌

4) قراگوزلو، علي، (1371) آموزش و پرورش (مباني و نظريه‌ها)، تهران؛ انتشارات احياء كتاب‌

5) غفاري، غلامرضا، (1383)، ‌جامعه شناسي تغييرات اجتماعي، تهران؛ انتشارات آگرا

6) امير تيموري، محمدحسن، (1367)، بن‌بست اصلاحات آموزشي، تهران، نشر روز

7) جهانخاني، محمد، (1378)، آموزش و پرورش نوين و ويژگيهاي آن، تهران، انتشارات پيام‌

 

 توجه :

شما فرهنگیان گرامی می توانید تحقیقات اقدام پژوهی ، گزارش تخصصی ، درس پژوهی ، تجربیات ارتقای شغلی ، طرح جابر  و مقالات پرسش مهر مورد نیاز خود را از لینک های زیر تهیه نمائید :( سایت علمی و پژوهشی آسمان ) بر روی هر لینک کلیک نمائید :


 
 
 
 
 
 

 
 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: جمعه 21 آذر 1393 ساعت: 10:35 منتشر شده است
برچسب ها : ,,,,,
نظرات(0)

نقش آموزش و پرورش در تربیت شهروندی دانش آموزان

بازديد: 1207

 

 

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع :

نقش آموزش و پرورش در تربیت شهروندی دانش آموزان

تهیه و تنظیم :

 

 

 

 

 

 

 

 

منابع

نقش آموزش و پرورش در تربیت شهروندی دانش آموزان. 3

آموزش شهروندی چیست؟3

شهروند کیست؟ و شهروندی یعنی چه؟4

آموزش و پرورش و شهروندی. 4

نظام آموزشی مردم سالار لازمه ی تربیت شهروندی. 5

ضرورت تربیت شهروندی در عصر جهانی شدن. 6

منابع:7

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

نقش آموزش و پرورش در تربیت شهروندی دانش آموزان

آموزش و پرورش در جوامع امروزی به عنوان کلیدی ترین نهاد آموزشی در جهت توسعه همه جانبه بشمار می رود. چرا که در پرتو آموزش است که انسانها متحول می شوند. برپایه نظام آموزشی و تربیتی یک جامعه است که نظم و انضباط اجتماعی حالت نهادی به خود می گیرد و عامه مردم به طرف فرهنگ ترقی و توسعه حرکت می کنند.

انسان باید ارزش پیدا کند و تربیت او مبنای توسعه قرار گیرد. چون هدف از آموزش و سرمایه گذاری آموزشی کشف و توسعه ی منابع انسانی در جهت تعالی بخشی ارزشها و استعدادها و بهینه کردن آن است چون محور اصلاحات اقتصادی، فرهنگی، سیاسی، اجتماعی در کلیه ممالک توسعه یافته، انسان بوده می باشد... آموزش مهمترین رکن برنامه ریزی جامعه است وکلیدی ترین عنصر در توسعه یک جامعه مردم آن جامعه هستند که باید از فرهنگ، آگاهی و مهارتهای گوناگون برخوردار باشند.

توشیرو دوکو یکی از معماران توسعه ژاپن، امروزه درباره نقش سازنده و بارورکننده و رشد دهنده انسان و آموزش و پرورش در فرایند توسعه اقتصادی و اجتماعی چنین بیان می کند: ما نه هیچ منبع طبیعی داریم و نه هیچ قدرت نظامی، ما فقط یک منبع در اختیار داریم، ظرفیت ابداع مغزهایمان. این منبع پایان ناپذیر است. باید آن را ترکیب کرده، تمرین داده، مجهز ساخت. این قدرت دفاعی خواه ناخواه، در یک آینده نزدیک گرانبهاترین ثروت مشترک همه بشریت خواهد بود... در کشور ژاپن تربیت انسانها، بهترین مساله است و کسانی که در نظام آموزشی کار می کنند افراد بسیار محترم و با پرستیژ اجتماعی والایی هستند همین آموزش دهندگان هستند که در واقع، توسعه و زمینه های آن را (از طریق تربیت شهروندانی آگاه و مسئول) فراهم می آورند و ارزشمندترین سرمایه های انسانهای با فرهنگ، آموزش دیده و با شخصیت آن جامعه (شهروندان مدنی) هستند.

بنابراین زمانی آموزش و پرورش در رسیدن به اهداف و آرمانهایش موفق خواهد بود که بتواند شهروندانی آگاه، مسئول و خلاق بپرورد و این امر میسر نیست مگر از طریق آموزش بهینه شهروندی و نیز ارتقاء فرهنگ شهروندی.

آموزش شهروندی چیست؟

منظور از آموزش شهروندی عبارت است از فرایند انتقال دانشها، ارزشها و نگرشهای لازم برای مشارکت و ثبات سیاسی جامعه از یک نسل به نسل دیگر. این انتقال شامل موارد مختلفی نظیر: آگاهی از تاریخ و ساختار نهادهای سیاسی، احساس وفاداری به ملت، نگرش مثبت نسبت به اقتدار سیاسی، باور به ارزشهای بنیادی (مانند حاکمیت قانون و تسامح و تساهل)، علاقه به مشارکت سیاسی و کسب مهارتهای لازم برای فهم سیاستهای عمومی و نظارت بر آنها می شود.

بدین ترتیب، هدف اساسی آموزش شهروندی در هر جامعه ای، انتقال مجموعه ای از دانشها، ارزشها و جهت گیریهای رفتاری ضروری برای دوام و رفاه آن جامعه، به نسل جوان است. لذا آموزش شهروندی به دنبال جلب حمایت جوانان از فرهنگ مدنی جامعه است که این امر از طریق فرایندهای آموزشی تحقق می یابد. (همان، ص ۳۱۷) در جوامع اقتدار طلب و خودکامه تعلیم و تربیت شهروندی به شدت در پی القای عقیده حاکم است و حق انتخاب چندانی برای فرد در جهت ابراز مخالفت وجود ندارد در حالی که در جوامع مردم سالار، هدف از تعلیم و تربیت شهروندی، پرورش افرادی است، مسئول، خودآگاه، کارآمد و بالتبع در خدمت اهداف و آرمانهای جامعه.

شهروند کیست؟ و شهروندی یعنی چه؟

شهروند کسی است که با همنوع خود زندگی می کند و از طریق دولت حمایت می شود. از حقوق اجتماعی برخوردار است و وظیفه اجتماعی انجام می دهد. شهروندی راههای زندگی کردن شهروندان با یکدیگر است. شهروندی توانایی افراد را برای قضاوت در مورد زندگی خودشان تصدیق می کند. بنابراین شهروندی افراد از پیش بوسیله نژاد، مذهب، طبقه، جنسیت یا هویتشان تعیین نمی شود.

بنابراین شهروندی در نحوه ی ارتباط فرد با فرد و با جامعه معنا و مفهوم حقیقی خود را در می یابد.در این راستا به اعتقاد تی،اچ،مارشال: اولاً شهروندی وضعیتی است که ناشی از عضویت کامل فرد در اجتماع است. ثانیاً کسانی که حائز این وضعیت هستند حقوق و تکالیف یکسان و برابری دارند.

باید دانست که شهروندی با احساس مسئولیت همراه است. و حس شهروندی در عمیق ترین معنای خود دارای دو جنبه ی مهم است:

الف) جنبه مهمی از مسئولیت شهروندی، داشتن شرافت کاری است که بدون آن مدنیّت پیشرفته ای حاصل نمی شود.

ب) مسئولیت مدنی در جایی امکان بروز می یابد که جامعه ی مدنی به معنای واقعی مستقر شده باشد امّا جامعه مدنی نمی تواند بدون تلاش شهروندان برخوردار از حس مسئولیت قوی برپا می گردد. (نیکفر، ۱۳۷۸، ص ۱۷۳).

آموزش و پرورش و شهروندی

شهروندی همانگونه که بیان شد یک فرایند مربوط به تمام عمر است و به همین جهت، همه ی افراد در تمام طول زندگی خود نیازمند آموزشهای متناسب با شهروندی در مراحل گوناگون زندگی هستند. البته این امر زمانی جامه عمل می پوشد که فضای آموزشی جامعه، فضایی دمکراتیک بخود گیرد و این ممکن نیست مگر به شرط استقرار نظام سیاسی مردم سالار (که در آن افراد خود را در مقابل جامعه مسئول و برای عمل به وظایف شهروندی) و در نتیجه برخورداری از حقوق مترتب برآن آزاد می بینند. در این فضای دمکراتیک، دانش آموزان نیز نیازمند آن هستندکه در زمینه های اخلاقی، رشد اجتماعی و دانش و درک درست و عینی از جهان، آموزش می بینند. در تمام تصمیم گیریهای مربوط به خودشان در خانه و مدرسه و جامعه مشارکت کنند و به عنوان یک شهروند، به صورتی فعال در مناسبات اجتماعی متناسب با احوال خودشان قرار گیرند. آموزش و پرورش باید به کودکان و نوجوانان کمک کند تا شهروندانی مسئول، مشارکت کنندگانی فعال در امور زندگی اجتماعی و فرهنگی، یادگیرندگانی موفق و علاقمند و افرادی متکی به خود و قابل اعتماد بار آیند. افرادیکه نه تنها ارزشها و ویژگیهای مورد ستایش جامعه را دارا باشند، بلکه بتوانند در راستای بهسازی و ارتقای فرهنگ جامعه تلاش مؤثرتری را به نمایش گذارند.

در سایه ی چنین برداشتی است که از نظر مربیان بزرگ تعلیم و تربیت... مدرسه نه تنها یک مکان جهت آماده شدن برای زندگی است، بلکه در حقیقت جایی برای تمرین زندگی و تجربه عرصه های مختلف آن است. به عبارت دیگر مدرسه مکانی برای یادگیری حقوق و مسئولیتهای شهروندی است. از این رو آنچه که می تواند رسالت و فلسفه اصلی شکل گیری و توسعه ی مدارس را در دوران کنونی توجیه کند، تربیت شهروندی و به عبارت دیگر عمل کردن مدارس به عنوان <مدرسه ی زندگی> است.در راستای احراز ویژگیهای شهروندی، مدرسه باید مکانی برای تدارک فرصتهای لازم و مناسب برای تجربه و تمرین در عرصه های مختلف زندگی باشد تا از این رهگذار، زمینه های لازم برای برطرف کردن نیازهای فردی، خانوادگی و اجتماعی دانش آموزان فراهم آید... بنابراین مدرسه باید خود زندگی و نمونه و الگویی کوچک از جامعه باشد و در آن دانش آموزان در عرصه های مختلف نظیر حرفه، دین، سیاست، فرهنگ، علم و فناوری، خانواده، بهداشت محیط زیست، ارتباطات، و مانند آن به یادگیری بپردازند. این چگونگی مستلزم پرداختن هرچه بیشتر به تربیت شهروندی و مهارتهای زندگی در سطح مدارس است.

نظام آموزشی مردم سالار لازمه ی تربیت شهروندی

به عقیده ی بسیاری از دانشمندان تعلیم و تربیت، وظیفه آموزش و پرورش، تربیت شهروندانی است که بتواند برای رشد و شکوفایی جامعه ی مردم سالار و تجدید بنای آن تلاش کند... نظام آموزشی مردم سالار، درصدد تربیت نسلی است که بتواند در دنیای پیچیده ی کنونی، هم برسرمایه ی دانش خود بیفزاید و هم با افزایش قابلیت همبستگی و نقش پذیری خود در ایجاد فضای گروهی که مسئولیت چند جانبه و جمعی به بار می آورد، کوشش نماید در چنین جامعه ای از ما می خواهند که همه با هم برای درک دنیای یکدیگر تلاش کنیم و چشم انداز مشترکی بسازیم که ما را قادر می سازد از یکدیگر بیاموزیم و درحالیکه واقعیت کثرت گرایی را حفظ می کنیم بر خود حکومت کنیم. تعلیم و تربیت در جامعه ی اسلامی بر توسعه ی فرایند آموزش مردم سالاری دینی تکیه دارد؛ فرایند پویایی که هم می تواند به حالت انسجام و وابستگی درونی فرد عقل او و کارکردهای اجتماعی او بیندیشد و هم می تواند او را به ارزشهای اخلاقی و اصول اعتقادی که در جهت تکریم مقام و منزلت انسانی قرار دارد، پایبند نماید.

اگر واقفیم که آموزش و پرورش به عنوان رکن تولید آگاهی مدنی دانش آموزان به عنوان عاملان اصلی باز تولید این آگاهی و شناخت، در واقع همان پشتوانه های راهبردی رشد فرهنگ شهروندی و توسعه ی سیاسی کشور به شمار می رود. در این خصوص انتظاراتی از آموزش و پرورش کارآمد و منطبق با نیازهای امروزی هست که عبارتند از:

۱) آموزش مفید، اثربخش و کاربردی.

۲) تربیت نسل جوان و نوجوان براساس معیارهای مورد قبول جامعه.

۳) تسهیل در فرایند جامعه پذیری افراد و یادگیری هرچه بهتر استانداردهای زندگی سالم.

۴) هدایت نسل جوان و نوجوان در جهت ترقی و توسعه ی مطلوب.

۵) تربیت انسانهای قانونمند، مشارکت پذیر، منظم، مسئول و پرتلاش از طریق نهادینه سازی قانون و پرهیز از زور و خشونت و سلطه گری و جلوگیری از تنش و تن دادن به آن.

۶) جا انداختن فرهنگ تحزّب گرایی و تمرین مشارکت در اداره ی امور مدرسه و جامعه.

۷) تقویت ایمان، روحیه ی شجاعت، اعتماد به نفس، شکیبایی در برابر مصائب و رنجها، عدالت جویی، وجدان کاری و انضباط اجتماعی، مشورت، تعاون و ایثار.

ضرورت تربیت شهروندی در عصر جهانی شدن

امروزه باتوجه به پیچیدگی عصر جهانی شدن، آموزش و پرورش ایران اگر بخواهد هدایت ملی و نظام ارزشی و مهارتهای شهروندی کودکان و نوجوانان را تحکیم و اعتلا بخشد، باید آنان را برای زندگی در عصر جهانی شدن در قرن بیست و یکم، آماده کند. چرا که جهانی شدن نه فقط براقتصاد و سیاست و مناسبات اجتماعی، بلکه بر فرهنگها و نظامهای آموزشی و هویت مردمان نیز تأثیر می گذارد. به همین دلیل، برنامه ریزی ثمربخش و نوآوری در آموزش و پرورش زمان ما نمی تواند بدون توجه دقیق و عمیق به تأثیرات جهانی شدن در تعلیم و تربیت کشورها و ملت ها صورت گیرد.فرایند جهانی شدن خصوصیات ویژه ای را برای شهروند قرن ۲۱ می طلبد که می توان آنها را در سه قالب کلی و بدین صورت برشمرد:

۱) دانش، مهارت و نگرش جهانی اندیشیدن و عمل کردن

۲) دانش مهارت و نگرش دمکراتیک

۳) توانایی در کاربرد فناوری اطلاعات

این سه مفهوم به شدت درهم تنیده شده، اثرات متقابل و چندجانبه ای دارند. فناوری اطلاعات: باعث نزدیکی سریع و آسان افراد و ملت ها شده است. این امر موجب شده است اگر تا دیروز مردم یک کشور به صورت محلی اندیشیده اند و به نحوه ی عمل دمکراتیک در درون خود می اندیشیده اند، امروزه به اقدام دمکراتیک در سطح جهانی، بین ملتها بیندیشند. فناوری اطلاعات باعث شده است تا جهان در عرصه ی سیاسی، اقتصادی، فرهنگی به یکدیگر وابسته گردد و این وابستگی، لزوم اندیشه و عمل جهانی را پدید آورده است... در نهایت می توان گفت در قالب جهانی باید به صورت دمکراتیک عمل کرد و ابزار و اندیشه ی عمل دمکراتیک، فناوری اطلاعات است. چرا که باتوجه به فرایند جهانی شدن آینده تربیت به طور جدی متأثر از فناوریهای اطلاعاتی خواهد بود.

ویژگیها و صلاحیتهای مطلوب شهروندی برای جامعه ی ایران

واضح است که نظام آموزشی هر کشوری متأثر از نظام ارزشهای حاکم بر جامعه است و بالتبع تربیت شهروندی نیز باید در راستای فرهنگ و هویت دینی و ملی جامعه، انجام گیرد. در این راستا زندگی شهروندی باید محتوای عینی مرتبط با محیط زندگی ایرانی را که دانش آموز در آن به سر می برد، داشته باشد. از چنین مسیری است که بومی کردن آموزش زندگی شهروندی محلی و ملی میسر می شود و مقدمه ی آموزش شهروندی جهانی را فراهم می آورد. باتوجه به مباحث مطرح شده، یک شهروند مطلوب برای جامعه ی ایران در سه حیطه با قلمروهای خاص و دارای صلاحیتهای معینی می باشد که عبارتند از:

۱) شناخت مدنی. و آن عبارت است از مجموعه ای از آگاهیها، اطلاعات و درک و فهم مدنی که مؤلفه های آن عبارتند از: آگاهی از نحوه ی بدست آوردن اطلاعات، آگاهی از ساختار و نحوه ی عملکرد دولت، آگاهی از دیدگاههای احزاب عمده ی کشور، آگاهی از حوادث و رویدادهای جامعه، آگاهی از قوانین و مقررات اجتماعی و آگاهی از حقوق شخصی و بین المللی.

۲) <توانایی مدنی> که عبارت است از مجموعه ای از مهارتها، قابلیتها و توانمندیهایی که هرفرد برای زیست در جامعه ای که در آن زندگی می کند، به آنها نیاز دارد و مؤلفه های آن عبارتند از: توانایی مشارکت با دیگران، توانایی انجام امور بدون اتکاء به دیگران، توانایی اتخاذ تصمیم منطقی و توانایی رفتار براساس اصول اخلاقی و مذهبی مطلوب.

۳) <نگرش مدنی> که عبارت است از مجموعه ای از طرز تلقی ها، باورها و دیدگاههایی که برای یک شهروند خوب ضروری است و مؤلفه های آن عبارتند از: پذیرش تنوع و تکثر در جامعه و احترام به آن، داشتن اعتقادات و باورهای مستقل، داشتن روحیه ی مسئولیت پذیری، دارا بودن حس وطن پرستی، داشتن روحیه ی بردباری و تحمل، داشتن روحیه ی انتقادپذیری، دارا بودن روحیه ی قدرشناسی نسبت به میراث فرهنگی و هویت مذهبی و ملی.

با عطف به این ویژگیهاست که رسالت سترگ و خطیر آموزش و پرورش در عصر جهانی شدن معنا و مفهوم خود را درمی یابد بنابراین ضروری است تا ضمن توجه به سیاستهای کلی نظام آموزشی، مرحله ی درک و فهم عمیق و دستیابی به شعور تربیت شهروندی و تدارک مدرسه ی زندگی را وجهه ی همت قرار داده، بسترهای لازم را برای توجه هرچه بیشتر به این رسالت سنگین (تربیت شهروند مدنی) نظام آموزشی فراهم نمائیم.

منابع:

۱) سروش، عبدالکریم، (۱۳۷۴)، روش تفسیر در علوم اجتماعی، تهران؛ مؤسسه فرهنگی صراط

۲) مشارع پور، محمود، (۱۳۸۳)، جامعه شناسی آموزش و پرورش، تهران؛ انتشارات سمت

۳) نیکفر، محمدرضا، (۱۳۷۸)، خشونت، حقوق بشر، جامعه ی مدنی، تهران؛ انتشارات طرح نو

۴) فتحی واجارگاه، کوروش، (۱۳۸۵)، لحاظ کردن ارزشهای شهروندی در برنامه ی درسی، مجله نوآوریهای آموزشی، شماره های ۱۷

۵) علی ضیایی، مرتضی، (۱۳۸۱)، مشارکت و شناخت در تصمیم گیریها (چکیده مقاله های همایش ملی مهندسی اصلاحات در آموزش و پرورش)، تهران؛ انتشارات پژوهشکده ی تعلیم و تربیت.

۶) گلیار، حسین، (۱۳۸۱)، تأثیر آموزش و پرورش در تحقق جامعه ی مدنی و نظام مردم سالاری دینی، تهران؛ انتشارات پژوهشکده ی تعلیم و تربیت.

۷) قائدی، یحیی، (۱۳۸۵)، تربیت شهروند آینده، مجله ی نوآوریهای آموزشی، شماره ی

 

 توجه :

شما فرهنگیان گرامی می توانید تحقیقات اقدام پژوهی ، گزارش تخصصی ، درس پژوهی ، تجربیات ارتقای شغلی ، طرح جابر  و مقالات پرسش مهر مورد نیاز خود را از لینک های زیر تهیه نمائید :( سایت علمی و پژوهشی آسمان ) بر روی هر لینک کلیک نمائید :


 
 
 
 
 
 

 
 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: جمعه 21 آذر 1393 ساعت: 10:33 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

ليست صفحات

تعداد صفحات : 1652

شبکه اجتماعی ما

   
     

موضوعات

پيوندهاي روزانه

تبلیغات در سایت

پیج اینستاگرام ما را دنبال کنید :

فرم های  ارزشیابی معلمان ۱۴۰۲

با اطمینان خرید کنید

پشتیبان سایت همیشه در خدمت شماست.

 سامانه خرید و امن این سایت از همه  لحاظ مطمئن می باشد . یکی از مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه   09159886819  در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما  فرستاده می شود .

درباره ما

آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس