جواب سوالات نهم - 66

راهنمای سایت

سایت اقدام پژوهی -  گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان

1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819  -  صارمی

2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2  و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی  (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .

3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل http://up.asemankafinet.ir/view/2488784/email.png  را بنویسید.

http://up.asemankafinet.ir/view/2518890/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%D8%A2%D9%86%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%86.jpghttp://up.asemankafinet.ir/view/2518891/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA%20%D8%A8%D9%87%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA.jpg

لیست گزارش تخصصی   لیست اقدام پژوهی     لیست کلیه طرح درس ها

پشتیبانی سایت

در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا  پیام بدهید
آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet

قیام های مردمی در برابر زورگویان و متجاوزان و پیروزی آنها در طول تاریخ کشورمان

بازديد: 75251

 

قیام های مردمی در برابر زورگویان و متجاوزان و پیروزی آنها در طول تاریخ کشورمان

1 انقلاب اسلامی ایران

   انقلاب ۱۳۵۷ایران در بهمن ماه سال ۱۳۵۷هجری خورشیدی با مشارکت طبقات مختلف مردم، بازاریان، احزاب سیاسی مخالف حکومت پهلوی، روشنفکران، دانشجویان و روحانیون شیعه در ایران انجام پذیرفت، و نظام پادشاهی این کشور را سرنگون، و زمینهٔ روی کار آمدن نظام جمهوری اسلامی، به رهبری روحانی شیعه، روح‌الله خمینی را فراهم کرد. تفکرات و شخصیت‌های اسلامی، در این انقلاب ضدسلطنتی حضور برجسته‌ای داشتند و خمینی آن را انقلاب اسلامی خواند.[۱] این انقلاب، با نام انقلاب بهمن ۵۷نیز شناخته می‌شود.

پس از کودتای ۲۸مرداد سال ۱۳۳۲، محمدرضا شاه به تثبیت قدرت خود پرداخت و طرح‌های جنجال‌برانگیز موسوم به انقلاب سفید که محور اصلی آن‌را اصلاحات ارضی تشکیل می‌داد، به اجرا گذاشت. اجرای این طرح‌ها و افزایش چند برابری درآمدهای نفتی، موجب توسعه اقتصادی و دگرگونی ساختار اجتماعی ایران و در عین حال افزایش اختلاف طبقاتی و تنشهای اجتماعی در دهه‌های ۱۳۴۰و ۱۳۵۰گشت. شاه با معطوف کردن اقدامات امنیتی و اطلاعاتی خویش بر سرکوب طبقه متوسط جدید و احزاب سکولار، خود را در مقابل روحانیون و تفکرات مبارز جدید اسلامی آسیپ‌پذیر ساخت. اصلاحات او و نیز جانبداری وی از دولتهای آمریکا و اسرائیل، با مخالفت روحانیون به ویژه خمینی روبرو شد. در این دوران شماری از روشنفکران ایران (از همه مهمتر علی شریعتی) بر احیای تفکر سیاسی شیعه تاثیری عمیق نهاده و تفسیری انقلابی از شیعه را به عنوان یک ایدئولوژی رهایی‌ساز، در اذهان مردم به ویژه محصلان و دانشجویان به جای گذاشتند. خمینی نیز در سالهای تبعید خود، هر چند خواهان ایجاد یک حکومت اسلامی به رهبری فقها به جای سلطنت موروثی بود، بیشتر به طرح نقطه ضعفهای رژیم و مسائلی می‌پرداخت که موجب نارضایتی توده مردم مسلمان ایران می‌شد. در این دوران همچنین شماری سازمانهای چریکی مارکسیست و اسلام‌گرا شکل گرفتند که به مبارزه مسلحانه با رژیم اعتقاد داشتند. نهایتاً با سیاست‌های نادرست حزب دولتی رستاخیز در خصوص بازار و مذهب در اواسط دهه ۱۳۵۰، بازاریان و روحانیون محافظه کار و غیر سیاسی نیز به عنوان دو متحد تاریخی، به صفوف مخالفان پیوستند.

تنش‌ها و نارضایتی‌های مذکور، با بازتر شدن فضای سیاسی در سال ۱۳۵۶که به دلیل فشارهای دولت آمریکا و نهادهای مدافع حقوق بشر صورت پذیرفته بود، از پاییز و زمستان همان سال، به صورت تظاهرات خیابانی خود را نشان داد. معترضان برای برگزاری راهپیمایی، از سنت‌های شیعی چون مراسم چهلم جانباختگان اعتراضات، استفاده سیاسی به عمل آوردند.[۲][۳][۴] رویدادهایی چون فاجعه آتش‌سوزی سینما رکس آبادان، کشتار معترضان در تعدادی از تظاهرات‌ها (از جمله در واقعه جمعه سیاه در شهریورماه)، و امتیازهای دیرهنگام شاه به مخالفان، موجب تشدید اعتراضات و از دست رفتن امکان مصالحه شد.[۵] رکود اقتصادی به وقوع اعتصابات گسترده و پیوستن طبقه کارگر به تظاهرات‌ها و در نتیجه فلج شدن اقتصاد کشور انجامید. با پیوستن کارگران و همچنین تهیدستان شهری به تظاهرات‌ها، دامنه اعتراضات از ده‌ها هزار نفر به صدها هزار و حتی میلیونها تن رسید.[۶] سرانجام با خروج شاه از کشور، عدم موفقیت دولت نخست وزیر ملی‌گرا شاپور بختیار، دو روز نبرد مسلحانه سازمان‌های چریکی و هزاران داوطلب مسلح با گارد شاهنشاهی و اعلام بیطرفی ارتش در ۲۲بهمن ۱۳۵۷، انقلاب به پیروزی رسید.[۷][۸] متعاقب آن، نظام «جمهوری اسلامی» در قالب حکومتی دینی برپایهٔ تفسیر خاصی از شیعه به نام ولی فقیه جایگزین نظام پیشین گردید.

2 انقلاب مشروطه

جُنبِشِ مَشروطه، جنبش مشروطه‌خواهی، جنبش مشروطیت، انقلاب مشروطه یا انقلاب مشروطیت مجموعه کوشش‌ها و رویدادهائی است که در دوره مظفرالدین شاه قاجار و سپس در دوره محمدعلی شاه قاجار برای تبدیل حکومت استبدادی به حکومت مشروطه رخ داد و به تشکیل مجلس شورای ملی و تصویب نخستین قانون اساسی ایران انجامید.

پیشینه

از اوائل پادشاهی ناصرالدین شاه قاجار ناخشنودی مردم از ستم وابستگان حکومت رو به افزایش بود. تأسیس دارالفنون و آشنایی تدریجی ایرانیان با تغییرات و تحولات جهانی، اندیشه تغییر و لزوم حکومت قانون و پایان حکومت استبدادی را نیرو بخشید.

میرزا آقاخان کرمانی از یاران سید جمال الدین، فعال جنبش مشروطه واز پیروان آیین بیانی و داماد صبح ازل بود.

نوشته‌های روشنفکرانی مثل حاج زین‌العابدین مراغه‌ای و عبدالرحیم طالبوف و میرزا فتحعلی آخوندزاده ومیرزا ملکم خان و میرزا آقاخان کرمانی و سید جمال الدین اسدآبادی و دیگران زمینه‌های مشروطه‌خواهی را فراهم آورد.

ملک المتکلمین از فعالین پیرو آیین بیانی، ازلی[۱][۲][۳]جنبش مشروطه

سخنرانیهای سیدجمال واعظ و ملک المتکلمین توده مردم مذهبی را با اندیشه آزادی و مشروطه آشنا می‌کرد.[۴] نشریاتی مانند حبل المتین و چهره‌نما و حکمت و کمی بعد ملانصرالدین که همه در خارج از ایران منتشر می‌شدند نیز در گسترش آزادی خواهی و مخالفت با استبداد نقش مهمی داشتند.[نیازمند منبع]

کشته شدن ناصرالدین شاه به دست میرزا رضای کرمانی که آشکارا انگیزه خود را قطع ریشه ظلم و نتیجه تعلیمات سیدجمال الدین دانسته بود، کوشش بیشتر در روند مشروطه‌خواهی را سبب شد.

بالاخره مظفرالدین شاه فرمان مشروطیت را در ۱۴مرداد ۱۲۸۵امضا کرد. علما و دیگرانی که به حضرت عبدالعظیم و قم رفته بودند بازگشتند و تحصن در سفارت انگلیس پایان یافت. مردم صدور فرمان مشروطیت را جشن گرفتند.

 

توجه

 

همچنین می توانید جواب پاسخ های کتاب های پایه های مختلف را از لینک های زیر ببینید.

بر روی هرپایه و کلاس کلیک کنید :

 

 

 
 
 
 
 
 
منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: پنجشنبه 30 مهر 1394 ساعت: 17:05 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(51)

درون یک فضاپیماراکه روی کره ماه توقف کرده،تصور کنید و تصویر ذهنی خود را بنویسید.

بازديد: 6735

دانش آموزان گرامی این مطلب خاطرات یک فضا نورده که میتونید جواب سوالتونو از داخل متنش دربیارید

 

انشاء درباره درون یک فضاپیما که روی ماه فرود امدید

همیشه آرزوهای ما به صورت یک خیال در ذهن ما پرورانده می شود تا در نهایت به زودی به تعبیر برسند و خیلی زود به آن دست یابیم. در یکی از همین روزها وقتی که پشت پنجره ی اتاقم نشسته بودم به رویای همیشگی ام فکر کردم. به رویایی نشستن در فضاپیما و رفتن به کره ی ماه! با بستن چشمانم این خیال خیلی سریع به واقعیت رسید تا به خودم جنبیدم دیدم که در فضاپیمایی نشسته ام که پر از دکمه های عجیب غریب و رنگارنگ است که از شیشه ی بزرگی به بیرون دید دارد، فضایی کاملا سیاه با ستاره های چشمک زن که با هر چه نزدیک شدن به آن ها ستاره ی کوچک بزرگتر و گردتر می شوند اما چیزی که خیلی نظرم را جلب می کند کره ی سفید ماه است که از فاصله ی دور نیز بزرگی و درخشندگی اش چشم را به بازی می گیرد و کل توجه ها به سمت خود می کشند با هرچه نزدیک ترشدن به ماه، چاله هاو گودال های ماه بیشتر دیده می شوند و بیشتر من را راغب به پا گذاشتن و قدم زدن روی ماه می کند، خیلی زود این انتظار به پایان می رسد و روی کره ی ماه فضاپیما فرود می آید و من با عجله روی سطح ماه قدم می گذارم. دقیقا عین گلوله ایی بزرگ از پنیر که حفره های بزرگ و کوچکی در سطح دارد اما با این تفاوت که پنیر گرد نیست و کره ی ماه خوردنی نیست اما با قدم گذاشتن روی ماه و دویدن میان چاله ها و گودی ها در حالی که شهاب سنگ ها و ستاره های چشمک زن از کنارت با سرعت می گذرند در حالی که با صدای بلند می خندی و غرق رویاهایت شدی، خیالی است بسی شیرین که حتی از تصور آن هم لبخند روی لبت نقش می گیرد و به آرزوی بزرگت خیلی زود دست می یابی و آن را در ذهن خود آنقدر تکرار می کنی تا روزی در واقعیت چنین حسی و چنین حالی را تجربه کنی، زمانی که چشمانم را باز کردم هنوز هم لبخند روی لبم بود و هنوز کنار پنجره ی اتاقم نشسته بودم با این تفاوت که انگار به سفری طولانی رفته ام و بازگشته ام. همان طور برایم شیرین بود و همان قدر برایم خاطره ساز بود.

 

خاطرات خواندنی یک فضانورد مسلمان /پلوخوری در فضا!

- پشت ‌سر هر مرد موفق یک زن ایستاده است. «سالیجان شریپف» فضانورد مسلمان روسیه هم از این قاعده مستثنی نیست. آنچه می‌خوانید مصاحبه‌ روزنامه شرق با این زن و شوهر است . گرچه از زن او کمتر نام برده شده، اما می‌توان گفت بخش مهمی از سختی کار بر گردن او بوده است. «سالیجان» و «نسیبه» از دوران کودکی در یک خیابان زندگی می‌کردند و خانواده‌هایشان با هم رفت‌وآمد داشتند.

 

«ساليجان» خوب است در آغاز اين گفت‌وگو، از دوران کودکي‌تان براي ما تعريف کنيد.

هيچ‌کس در «اوزگن»، محل تولد من در قيرقيزستان، باور نمي‌کرد روزي چهارمين فرزند يک خانواده معمولي، فضانورد شود. اما زندگي من نشان داد که خواست خدا و اراده بشر اگر توأم شوند، حتي پسربچه‌اي از يک شهر مرزي دوردست مي‌تواند روزي به فضا سفر کند.

زمان پرتاب چه احساسي داشتيد؟
قابل‌توصيف نيست، خوشحالي توأم با ترس و هيجان و يک سؤال: آيا واقعا من به آرزوهاي دوران کودکي‌ام مي‌رسم؟ زماني که موتورهاي شاتل روشن شد، فرياد زدم بزن بريم! و تقريبا مطمئن شدم که به آرزوهايم دست يافتم. همه فضانوردان در زمان پرتاب احساساتي مي‌شوند. هر فضانورد خواسته يا ناخواسته تمام زندگي‌اش تا آن لحظه جلوي چشمش مي‌آيد و بررسي مي‌کند؛ از کجا شروع کرده و امروز رسيده به اينجا. من هم زندگي‌ام را مرور کردم، بدي‌ها و خوبي‌ها، سختي‌ها و خوشي‌ها. احساس مي‌کردم روي يک لبه نازک ايستاده‌ام؛ بودن و نبودن. در آن لحظه انسان تصور مي‌کند که ممکن است هيچ‌گاه برنگردد. ما در تاريخ فضانوردي تجربه‌هاي تلخي داريم که فضانوردان بازگشتي نداشته‌اند. لحظه‌هايي وجود دارد که انسان به قضاوت کارهايش مي‌پردازد که چه کرده است.

گفتي «تقريبا مطمئن شدم»، چرا تقريبا؟
تا سفينه در مدار قرار نگيرد و اعلام نشود که همه چيز روبه‌راه است، هيچ‌کس نمي‌تواند مطمئن باشد که واقعا نامش به‌عنوان فضانورد به ثبت رسيده است.

نسيبه: تا زماني که سفينه از سکو بلند نشده و راهي آسمان نشده بود، باور نمي‌کردم او واقعا پرواز کرده و تنها زماني که به ما اطلاع دادند شاتل در مدار قرار گرفته، مطمئن شدم که شوهرم ديگر يک فضانورد است! البته تا قبل از اين، ما خيلي سختي کشيديم. هميشه ترس همراهمان بود. «ساليجان» پنج ‌بار در هفته براي آماده‌سازي و تمرين مي‌رفت. شايد براي خيلي‌ها شنيدن آماده‌سازي و تمرين چيز وحشتناکي نباشد، چون اطلاع ندارند. برخي از فضانوردان در همين دوران صدمه ديدند و نه‌تنها از سفر به فضا که از بعضي فعاليت‌هاي ديگر نيز محروم شدند. زماني هم که پرتاب انجام شد، قلبمان داشت مي‌ايستاد و هر لحظه نگران بوديم که نکند اتفاقي بيفتد.

برگرديم به دوران کودکي، از آن زمان برايمان تعريف کن.
ما خانواده پرجمعيتي بوديم، من چهار برادر و دو خواهر دارم. من فرزند چهارم بودم. شغل‌هاي متفاوتي داريم. پزشک، آشپز و مهندس راه و ساختمان. من در کودکي آرزو داشتم خلبان شوم. وقتي خلبان شدم، آرزوي فضانوردشدن در من پديدار شد. انسان اين‌طوري آفريده شده که هميشه به فکر رسيدن به جايي برتر است. مادرم از همان کودکي به من مي‌گفت اگر آنچه را دوست داري واقعا از خدا بخواهي، حتما به آن مي‌رسي. او به من مي‌گفت يک مسلمان واقعي هرآنچه را مي‌خواهد بايد با دعا و خواندن قرآن از خدا بخواهد، نه از بندگان خدا و به اين ترتيب بود که من شروع به خواندن قرآن و عبادت خدا کردم. براي رسيدن به آرزوهايم دعا مي‌کنم و از خدا مي‌خواهم که ياري‌ام کند. در سفر اول، با خودم قرآني را به فضا بردم. من به‌عنوان يک مسلمان خيلي دوست داشتم قرآن را به فضا ببرم. قرآن کريم کتابي است که از آسمان به زمين نازل شده و من خواستم تا آنجا که مي‌توانم آن را بالا و بالاتر ببرم. بالا برود و از آنجا بر زمين شعاع نوراني‌اش را بتاباند.

نخستين‌بار که زمين را از فضا ديدي، چه چيزي به ذهنت آمد؟
من ديدم زمين ما چقدر کوچک و آسيب‌پذير است. چقدر لطيف و زيباست و ما چقدر راحت قدر اين نعمت بزرگ خداوند را نمي‌دانيم و به آن آسيب مي‌رسانيم. من از فضا ديدم که ما انسان‌ها، چه بلايي بر سر محيط زيست مي‌آوريم. ما بايد مواظب سياره خودمان باشيم. بايد خودخواهي را کنار بگذاريم و بپذيريم که ما آخرين کساني نيستيم که روي زمين زندگي مي‌کنند، فرزندان و نوه‌ها و نسل‌هاي بعد از آنان هم بايد از نعمت‌هاي اين سياره بهره‌مند شوند. البته همه ما که روي زمين زندگي مي‌کنيم قدر آنچه را که دور و بر ماست نمي‌دانيم. در فضا براي هر کدام از اين نعمت‌ها که به رايگان در اطراف ما وجود دارد، دلتنگ مي‌شويم و مي‌فهميم که آنها چقدر باارزش هستند. ما بايد در برابر اين نعمت‌هاي خدا احساس مسئوليت کنيم. چه زمين، چه هوا و حتي تک‌تک اعضاي خانواده‌مان.

نسيبه: «ساليجان» بسيارمسئوليت‌پذير است، به‌ويژه در مورد خانواده‌اش احساس مسئوليت مي‌کند. در زمان پرواز فضايي‌اش تا فرصت مي‌کرد به ما زنگ مي‌زد. معمولا بچه‌ها روزهاي شنبه و يکشنبه براي اينکه از کارهاي خانه فرار کنند، مي‌روند گشت‌‌وگذار! «ساليجان» هر روز زنگ مي‌زد و با همه صحبت مي‌کرد و به بچه‌ها توصيه مي‌کرد مرا اذيت نکنند. در کار خانه کمکم کنند، يعني حتي زماني که در فضا بود هم به فکر ما و خانواده‌اش بود و هميشه دوست داشت فرزندانش هم مثل خودش مسئوليت‌پذير شوند.

در فضا خواب هم مي‌ديديد؟ خواب‌ها فضايي بودند يا زميني؟
بله، خواب مي‌ديدم. خواب‌هايم هم زميني بود. بيشتر خواب لحظه‌هايي را که در زمين برايم خوشايند بود و در فضا برايشان دلتنگ مي‌شدم، مي‌ديدم. البته اين فقط به خانواده ختم نمي‌شود. چيزهاي بسياري هست که در زمين داريد و قدرش را نمي‌دانيد، بوهاي مختلف، طعم‌هاي مختلف، جاهاي مختلف و... .

آيا در فضا دلتنگ زمين هم مي‌شديد؟
شما در فضا دلتان تنگ مي‌شود به يک سيب آبدار شيرين گاز بزنيد، سيب شيريني که وقتي گازش مي‌زني، آب خوشمزه و شيرينش از لب و دهنتان بيرون بزند و عطرش را حس کنيد. در فضا شما براي بو و طعم غذا دلتنگ مي‌شويد. خلاصه خيلي چيزهاست که شما را به زمين مي‌خواند. در سفر اولم که با شاتل انجام شد، وقتي در هوستون بودم، اين ايده به ذهنم رسيد که در فضا پلو بخورم! کارشناسان غذايي هوستون را به خانه‌ام دعوت کردم و برايشان پلو درست کردم. خيلي خوششان آمد و وقتي اين ايده بردن پلو به فضا را با آنها در ميان گذاشتم، استقبال کردند. در شهر زادگاه من در قيرقيزستان برنج کشت مي‌شود. من مقداري برنج را که با خودم آورده بودم، به آنها دادم و آنها پلو را در فهرست غذايي گذاشتند و هنوز هم پلو جزء غذاهايي است که براي فضانوردان آماده مي‌شود.

خانواده شما، پدرتان و مادرتان چه حس و حالي داشتند؟
موقعي که با پدرم صحبت مي‌کردم، من هم تمام فکرم اين بود که او وقتي با من مواجه مي‌شود چه حالي دارد! اگر هر بچه‌اي مي‌توانست آرزوهاي پدرش را برآورده کند، همه خوشبخت مي‌شدند. همه پدران آرزو دارند وقتي پسرشان بزرگ مي‌شود، به او افتخار کنند. ما ضرب‌المثلي داريم که مي‌گويد: «اي فرزند تا کودک و نوجواني به پدر و مادرت افتخار کن و وقتي بزرگ شدي کاري کن که آنها به تو افتخار کنند» و من تلاش کردم اين‌گونه باشم و خدا را هزار بار شکر مي‌کنم که باعث سربلندي پدر و مادرم شده‌‌ام.

براي رسانه‌هاي گروهي و مردم سفر به فضا عادي و تکراري شده است. آيا براي فضانوردان هم اين کاري تکراري به‌شمار مي‌رود؟
ابدا، هر سفر به فضا را مي‌شود يک پرواز آزمايشي دانست. پروازهاي فضايي ظاهرا شبيه هم ديده مي‌شوند، اما در هرکدام خيلي چيزها را براي نخستين‌بار بايد انجام داد. به‌طور مثال من به‌همراه «لروي شيائو» و «يوري شارگين» با ناو سايوز «تي.‌ام. آ-٥» به فضا سفر کردم. در آن مأموريت قرار بود ناو ما به ايستگاه فضايي بين‌المللي متصل شود، ولي موشک‌هاي ترمزي کار نکردند و سفينه ما در ٣٨متري ايستگاه متوقف شد. در اين زمان ما در بخش شب زمين بوديم و وضعيتي پيش آمد که در زمين تصور کردند ما با ايستگاه برخورد مي‌کنيم. من بلافاصله آن دستگاه را از مسير خارج کردم و خودم هدايت ناو را برعهده گرفتم و توانستم با کمک کارشناسان مرکز هدايت پرواز، ناومان را به شکل غيرخودکار و دستي به ايستگاه متصل کنم.

شما در جريان سفر دومتان که بيش از شش ماه طول کشيد، دو بار راهپيمايي فضايي داشتيد. براي اولين‌بار که در فضاي بيکران قدم گذاشتيد از ديدن ابهت کيهان چه حالي پيدا کرديد؟
احساس بسيار عجيبي به انسان دست مي‌دهد که قابل تعريف نيست. از ايستگاه که بيرون مي‌آيي زمين را با آن عظمت مي‌بيني و از آن با عظمت‌تر کيهان را. با کلمات نمي‌شود شرح داد که چه احساسي پيدا مي‌کنيد. خود راهپيمايي هم سخت و خطرناک است و هم مسئوليت سنگيني بر دوش انسان. براي هر لحظه‌اش هزينه سنگيني پرداخت شده و در آن شرايط دشوار انسان اگر کوچک‌ترين اهمالي کند، عذاب وجدان مي‌گيرد. خوشبختانه من توانستم وظايفم را به درستي انجام دهم. در راهپيمايي اول که پنج ساعت و ٢٨دقيقه طول کشيد، يک سکوي آزمايشگاهي را روي بدنه خارجي نصب کردم و در راهپيمايي چهار و نيم ساعته دوم، يک آنتن مخابراتي را. در همين راهپيمايي يک ماهواره کوچک را با دستم در فضا رها کردم. اين نخستين‌باري بود که چنين کاري انجام مي‌شد و يک چيز شگفت و تازه به حساب مي‌آمد. جالب اينکه اين ماهواره چهار ماه فعال بود و دانشجويان مي‌توانستند با آن ارتباط داشته باشند.

در دوران سفرت اتفاقي افتاد که امروز از يادآوري آن ناراحت شوي؟
در زمان اقامت در فضا، توالت ايستگاه خراب شد. آنجا محدوديت‌هايي هست. جاي ديگري نمي‌توانستيم برويم. مايع ضدعفوني نشتي داشت و کل دستگاه را از کار انداخته بود. سه روز طول کشيد تا آن را تميز کنم و چهار کيسه پلاستيکي بزرگ پر شد از فضولات و قطعات که آنها را در پروگرس گذاشتيم تا در اثر برخورد به جو از بين برود. بعدا براي ما يک توالت جديد فرستادند.

هر قوم و مردمي رسوم و آداب و عادات خودشان را در سفر دارند. مسلما شما هم به‌عنوان يک شرقي آداب خاصي داريد. آيا در اين سفرها توجهي هم به آداب و رسوم خود داشتيد؟
در مرحله اول بايد بگويم که پرواز به فضا بايد با روح پاک انجام شود. نبايد کينه و حسد يا هر چيز ديگري که روحت را سنگين کند، با خود داشته باشي. من قبل از آنکه به فضا سفر کنم، با امام جماعت مسجد بايکونور ملاقات کردم. با هم قرآن خوانديم و آرزو کرديم همه‌چيز به خير و خوشي تمام شود. از خدا خواستم که به من کمک کند تا وظيفه‌اي را که براي من تعيين شده به نحو احسن انجام دهم و همه برنامه پرواز به خوبي انجام شود.

نسيبه: ما يک رسم قديمي داريم. وقتي کسي مي‌خواهد به مسافرت برود، نان مي‌پزيم و مسافر بايد تکه‌اي از آن را گاز بزند. بقيه نان را نگه مي‌داريم تا در بازگشت بخورد! مادرم اين کار را مي‌کرد. من هم نان پختم و دادم «ساليجان» يک گاز بزند!

غرش موشک و لرزش آن و اينکه مي‌دانستي الان روي انبار چند تني مواد منفجره قرار داري، تو را نمي‌ترساند؟
من نه در آن زمان، بلکه هميشه آماده هر حادثه‌اي هستم، اما تلاش مي‌کنم براي برداشتن هر قدمم فکر کنم تا بتوانم با اطمينان پيش بروم. در عين حال معتقدم زندگي‌ام در دست خداست. اوست که مرا ياري داد که به اينجا برسم و هم اوست که مرا ياري مي‌دهد که به جلو بروم.

زماني که برگشتي و ديدي که نامت در رسانه‌ها مطرح است و همه‌جا به استقبالت مي‌آيند، از اينکه مشهور شده‌اي چه احساسي داشتي؟
من در آن زمان احساس غرور مي‌کردم، نه به اين دليل که مورد توجه قرار گرفتم بلکه به دليل آنکه توانسته بودم کارم را به بهترين شکل انجام دهم. من از محبت مردم خيلي ممنونم اما آنها بايد بدانند کار يک فضانورد تنها نقطه انتهايي يک هرم است. ده‌ها هزار متخصص کار کرده‌اند تا آن روز من در نقطه بالاي موشک بنشينم. من با خودم عهد کردم تمام تلاشم را به‌کار گيرم که زحمت آنها را از بين نبرم. اما اينکه مغرور شوم، اصلا فکرش را هم نمي‌کنم، چون دليلي وجود ندارد. من حتي تلاش کردم خانواده‌ام هم از اينکه من به فضا رفته‌ام، تغيير روحيه ندهند و از روزي که به خانه برگشتم، مثل سابق در کارهاي خانه کمک مي‌کردم. (با خنده) مثل سابق سيب‌زميني پوست مي‌کندم و در پختن غذا کمک مي‌کردم. تلاش کردم در جاهايي که مي‌خواهند مرا به اصطلاح تحويل بگيرند يا نروم يا خانواده‌ام را نبرم که غرور و تکبر پيدا کنند. (با خنده) به ايران که آمدم تازه خانمم متوجه شد که من قهرمانم و بعضي مواقع رعايت حالم را مي‌کند و خودش سيب‌زميني‌ها را پوست مي‌کند! از شوخي گذشته سفر من به فضا، خدا را شکر هيچ تغييري در روحيه من و خانواده‌ام نگذاشت.

از خانم «نسيبه شريپوا» سؤال مي‌کنم، بعد از برگشت از فضا تغييري در رفتارش پيدا شد؟
نه، هيچ تغييري نکرد. هماني هست که بوده. او حتي اجازه نداد بچه‌ها به کسي فخر بفروشند که پدر ما فلاني است. آنها را طوري تربيت کرده که تکبر نداشته باشند. او همچنان در بين خانواده و دوستانش به‌عنوان يک فرد مسئوليت‌پذير معروف است. سفرهايش به فضا باعث افتخار ماست اما از نظر ما قهرمان‌بودنش به اين دليل است و نه براي سفرش به فضا.

بعد از پايان ماموريت راهي زمين شدي، در آن لحظات به چه فکر مي‌کردي؟
وقتي سفينه به زمين فرود مي‌آيد و دريچه سفينه را باز مي‌کنند، احساس عجيبي داري. مي‌خواهي گريه کني. هواي تازه را تنفس مي‌کني و آسمان فيروزه‌اي را مي‌بيني. همه‌چيز از جمله حست عوض مي‌شود و تغيير مي‌کند. مثلا اينکه نور خورشيد را از پشت شيشه ضخيم سفينه يا ايستگاه فضايي ببينيم يا به‌طور مستقيم، بسيار متفاوت است. چند ساعت پيش، نقطه اتکايي نداشتي و حالا روي سطح استوار و محکمي هستي و به‌راحتي روي زمين نشسته‌اي. مثالي ملموس برايتان بزنم. همه ما در دوران کودکي آن را حس کرده‌ايم. بعضي موارد پدر براي تفريح ما را به هوا مي‌اندازد. آنگاه که مي‌پريم و بازمي‌گرديم البته لذت مي‌بريم اما زماني که در دستان پدر قرار مي‌گيريم احساس اعتماد داريم، چون مطمئنيم خطري ما را تهديد نمي‌کند. بعد از فرود به زمين، همان احساس را داري. مثل آن است که اينک دستان زبر و خشن اما قابل اعتماد و اطمينان پدرت، تو را در بر گرفته است. بعد از آنکه دريچه را باز و کمک کردند، بيرون آمدم، روي صندلي راحتي مخصوص لم دادم. نخستين کارم اين بود که به خانواده‌ام زنگ بزنم. من به پدر، مادر و همسرم تلفن زدم و به شوخي گفتم سرهنگ «شريپف» بازگشت خود را به مقام محترم گزارش مي‌دهد. هيچ مشکلي وجود ندارد و همه‌چيز‌رو به راه است!

خانم «نسيبه شريپوا» وقتي شما به اتفاق همسرتان به ايران آمديد، در يکي از دانشگاه‌هاي استان سمنان، فيلمي را از نخستين پرواز«ساليجان» به فضا که با شاتل ايندور انجام شده بود، نمايش دادند. در زمان نمايش اين فيلم من متوجه تغيير حالت شما و لرزش دستان‌تان شدم. چرا اين حالت به شما دست داد؟

در زمان پرواز همسرم با شاتل، مقامات سازمان فضايي آمريکا به ما دستور دادند چمدان‌هايمان را ببنديم و آماده بازگشت به مسکو باشيم چون اگر در زمان پرتاب، حادثه‌اي مثل چلنجر رخ دهد، بلافاصله و بدون کوچک‌ترين اتلاف وقت، بايد آمريکا را ترک کرده و به مسکو برگرديم. من و بچه‌ها حتي لباس سفر پوشيده بوديم و با اضطراب زياد شمارش معکوس را گذرانديم و تا زماني که به ما گفتند شاتل در مدار قرار گرفته و مي‌توانيم از حالت «بازگشت اضطراري» خارج شويم، هر لحظه را با وحشت زياد گذرانديم و از آن به بعد هر موقع فيلمي از پرتاب شاتل مي‌بينم، رعشه به من دست مي‌دهد.

توجه

 

همچنین می توانید جواب پاسخ های کتاب های پایه های مختلف را از لینک های زیر ببینید.

بر روی هرپایه و کلاس کلیک کنید :

 

 

 
 
 
 
 
 
منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: سه شنبه 28 مهر 1394 ساعت: 9:29 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(2)

خواص فیزیکی اتن را با فراورد ههای حاصل از آن پلی اِتن مقایسه کنید.

بازديد: 4073

خواص فیزیکی اتن را با فراورد ههای حاصل از آن  پلی اِتن  مقایسه کنید.

پاسخ :

اتن گازی شکل است در حالی که پلی اتن است. جامد جرم پلی اتن زياد است در حالی که جرم اتن کم است

 

 

 

توجه

 

همچنین می توانید جواب پاسخ های کتاب های پایه های مختلف را از لینک های زیر ببینید.

بر روی هرپایه و کلاس کلیک کنید :

 

 

 
 
 
 
 
 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: دوشنبه 20 مهر 1394 ساعت: 10:37 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(6)

عنصرهای اصلی سازندهٔ این پلاستیک ها چیست؟

بازديد: 1107

عنصرهای اصلی سازندهٔ این پلاستیک ها چیست؟


پاسخ :

کربن و هيدروژن

 

 

توجه

 

همچنین می توانید جواب پاسخ های کتاب های پایه های مختلف را از لینک های زیر ببینید.

بر روی هرپایه و کلاس کلیک کنید :

 

 

 
 
 
 
 
 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: دوشنبه 20 مهر 1394 ساعت: 10:33 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

با توجه به شکل داده شده، مشخص کنید: الف( کدام هیدروکربن آسا نتر جاری می شود؟ چرا؟ ب( هر یک از فرمول ها�

بازديد: 2457

با توجه به شکل داده شده، مشخص کنید:
الف( کدام هیدروکربن آسا نتر جاری می شود؟
چرا؟
ب( هر یک از فرمول های زیر به کدام روغن
نشان داده شده در شکل روبرو تعلق دارد؟

C24H50)4 C17H36 )3 C20 H42 )2 C12H26 )1

پاسخ :

الف( هيدروکربن شماره 1، زيرا مقدار بيش تری از آن جاری شده و وارد ظرف شده است.

ب(هر چه نيروی ربايش کم تر باشد، هيدروکربن آسانتر جاری می شود. در نتيجه:


شماره یک : هيدروکربن  شماره یک      هیدروکربن شماره 2 : گزینه 2    هیدروکربن شماره سه : گزینه سه

هیدروکربن شماره چهار : گزینه چهار

 

توجه

 

همچنین می توانید جواب پاسخ های کتاب های پایه های مختلف را از لینک های زیر ببینید.

بر روی هرپایه و کلاس کلیک کنید :

 

 

 
 
 
 
 
 

 

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان--صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: دوشنبه 20 مهر 1394 ساعت: 10:18 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(1)

ليست صفحات

تعداد صفحات : 77

شبکه اجتماعی ما

   
     

موضوعات

پيوندهاي روزانه

تبلیغات در سایت

پیج اینستاگرام ما را دنبال کنید :

فرم های  ارزشیابی معلمان ۱۴۰۲

با اطمینان خرید کنید

پشتیبان سایت همیشه در خدمت شماست.

 سامانه خرید و امن این سایت از همه  لحاظ مطمئن می باشد . یکی از مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه   09159886819  در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما  فرستاده می شود .

درباره ما

آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس