زندگی نامه مدرس

راهنمای سایت

سایت اقدام پژوهی -  گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان

1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819  -  صارمی

2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2  و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی  (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .

3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل http://up.asemankafinet.ir/view/2488784/email.png  را بنویسید.

http://up.asemankafinet.ir/view/2518890/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%D8%A2%D9%86%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%86.jpghttp://up.asemankafinet.ir/view/2518891/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA%20%D8%A8%D9%87%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA.jpg

لیست گزارش تخصصی   لیست اقدام پژوهی     لیست کلیه طرح درس ها

پشتیبانی سایت

در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا  پیام بدهید
آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet

زندگی نامه مدرس

بازديد: 470

 

زندگی نامه مدرس

افتخار هر ملت و کشور به چهره هاي علمي و شخصيتهاي برجسته آن است درخشيدن اختران فروزان در آسمان تاريخ و فرهنگ هر جامعه نشان استعداد ها توانمند ها و بالندگي هايي است که در جوهره و نهاد آن جامعه و مردمش نهفته است اين گنجه هايي پنهان و ذخيره هاي نهفته در سياي مفاخر علمي و مولفان و مصلحان جلوه مي کد با اين حساب بازنگري به اينگونه شخصيت ها توجه به گنجينه هاي گران قيمت و پشتوانه هاي فرهنگي يک امت است و چه چيزي جز اين نگاه و شناخت مي تواند فرزندان اين آب وخاک وارثان يک مکتب و ميهن و (غناي شخصيت) و (اعتماد به نفس) بخشد و آنان را در مسير ايستادن در برابر طوفان هاي مهاجر و سيلابهاي خانمان برانداز به مقاومت و مرزباني و دفاع از (هويت مستقل) خويش فرا خواند؟ راستي.... دريع نيست که از چهره هاي افتخار آفرين خويش که (گذشته) تاريخ و علوم فرهنگي اسلامي ما را به (امروز) پيوند بدهند بيگانه باشيم. اينک باغرور و سر بلندي (داشته) هاي خود را در(بازارجهاني فرهنگ و انديشه) عرضه مي کنيم و ديگر آنچه را (خود) داريم از بيگانه تمنا نمي کنيم و به گوهرهاي خويش مي نازيم و مي باليم و در پي گم شدگان لب دريا نيستم بر اين نعمت بزرگ خداي را سپاس فراوان.

سخن گفتن از تاريخ معاصر ايران حوادث و رويداد ها و تحولات و تغييرها و شرح احوال و بررسي آراء و اعمال رجال و شخصيتهاي آن از جمله شهيد مدرس بدون در نظر داشتن خطوط اصلي آن چه بر آن سامان حداقل از دوران تاج گذاري فتحعلي شاقاجار (1212ق) مصادف است با تشديد رقابتهاي مستعمراتي دولتهاي اروپايي و کشيده شدن آن به مرزهاي ايران و فروافتادن کشور در دايره سياست بين الملي و منارعات آن ناممکن مي نمايد.

 

 

 

ولادت...

سيد حسن مدرس با شرح حال مختصري از خود در سن 60 سالگي بنا به خواسته يکي از روزنامه هاي عصر تحرير فرمود. و در همان روزنامه به چاپ رسيده است وي در سال 1287 ه.ق در قريه سرابه کچو از توابع اردستان ديده به جهان گشود. پدرش سيد اسماعيل، جدش مير عبدالباقي از طايقه مير عابدين از سادات طباطبائي و در اصل از اهالي زواره اصفهان مهاجرت کرده و نزد جد پدري خود مير عبدالباقي، جهت فراگيري معلومات اوليه و کسي تربيت ديني سکونت گزيد. هشت سال بدين منوال گذشت و مقارن با چهارده سالگي برحسب وصيت پيشين جد خود جهت تحصيل علوم ديني عازم اصفهان شد، مدت سيزده سال درآن شهر سکونت نبوده و در اين مدت از قريب سي نفر از استاتيد ادبيات عرب، مفقول (فقه و اصول) و معقول (فلسفه) استفاده  کرد. از جمله اساتيد او در اصفهان، مرحوم ميرزا عبدالعي هرندي، جهانگير خان قشقائي و آخوند ملامحمد کاشاني بودند که مدرس نزد شخص نهضت منقول و نيز دو نفر اخير علوم معقول را فراگرفت وي هر سه نفر را به رياضت و زهد توصيف مي کند. بعد از واقعه تنباکو، در سال 1272 به عتبات عاليات مهاجرت نموده، به محضر آيت الله حاج ميرزا حسن شيرازي، مصدر فتواي سياسي و حرمت تنباکو، شريف حاصل کرده محضر اکثر بزرگان آن سامان را نيز درک کرد و عمدتا از دو استاد بزرگ آن عصر ملامحمد کاظم خراساني (اصول معروف و مولف کنايه الاصول) و آيت الله سيد محمد کاظم يزدي (فقيه عاليقدر و مولف عروه الوثقي) استفاده  کرد وي در اين مدت از همسر و فرزندان خود دور بود. در سال 1289 که مقرر شد.

نظارت پنج نفر از علماي طراز اول بر مصوبات مجلس شورا اعمال شود، عده اي با تأييد علماي نجف انتخاب و معرفي شدند و مدرس نيز يکي از ايشان بود، مدرس پس از قبول اين سمت، دريافت که ديگر احتياجي به خانه موروثي خود در اطراف اصفهان ندارد. آنرا به ساختن حمامي براي اهالي روستاي محل سکونت فرزندان خويش اختصاص داد.

در سال 1294 در پي بروز جنگ بين المللي اول و اشغال ايران توسط دول بيگانه در حالي که مدرس به عنوان نماينده مردم تهران در مجلس سوم خدمت کرده قشون روسها قصد اشغال تهران را داشت. احمدشاه پيشنهاد کرد پايتخت به جاي ديگري منتقل شود. اما پذيرفته نشد. سرانجام با پيشنهاد مدرس و موافقت مجلس قرار شد يک دولت سايه در کنار دولت اصلي تشکيل شود، تا پس از سقوط احتمالي دولت مرکزي زمام امور را به دست گيرد. اين دولت سرانجام کابينه مهاجرت را تشکيل داد که از سوي متحدين حمايت مي شد و مدرس در اين دولت که رياست آن به عهده نظام السلطنه باقي بود و جمعا هفت عضو ثابت داشت پست وزارت عدليه را عهده دار شد. عضويت در اين کابينه در آن موقعيت که اشغالگران با آن مخالف بودند، خاطرات بسياري داشت، و چون از ابتدا دولت مذکور به اين منظور تشکيل شد که در مخارج تهران به صورت سيار و بدون اقدام، منتظر احاله مسئوليت باشد، سرنوشت آن از اول با دربدري و احيانا جدال با نيروهاي اشغالگر رقم زده شد. در نتيجه پس از حرکت مهاجران به همراهي عده اي از وکلا و آزادي خواهان قشون روس ايشان را تعقيب کرد در قم کميته دفاع ملي تشکيل شد و مدرس به عنوان يکي از چهار نفر هيأت رئيسه آن قبول مسئوليت کرد. در قريه رباط کريم نزديک قم بين مهاجران و اشغالگران برخورد سختي روي داد، مهاجران شکست خوردند و گروهي از ايشان به تهران بازگشتند. مدرس براي جمع آوري پول و امکانات جنگي با جمعي به اصفهان رفت و بدون آنکه توفيقي حاصل کند با مشقت بسيار خود را به باقيمانده مهاجران در کرمانشاه رسانيد و عضويت کابينه را که در آنجا رسميت يافته بود رسما قبول کرد.

بعد از اقدام مهاجران و استقرار در تهران، دولت وثوق الدوله که آزدايخواهان از جمله مدرس او را با مشخص در حضرت عبدالعظيم به جاي دولت صمصام السلطنه بختياري انتخاب کرده بودند تا پريشانيها و نابسامانيهاي بعد از جنگ را ترميم کند، به مردم خيانت کرد و با همکاري نصرت الدوله و مادام الدوله در حالي که هر يک مبالغي از دولت انگلستان رشوه گرفته و قرار داد 1919 را با دولت انگليس منعقد ساخت.

که اين قرار داد سرانجام با مخالفت غالب افراد از جمله مدرس شکست خورد. دوره پنجم مجلسي در 22 بهمن 1302 گشايش يافت. زمزمه تغيير رژيم از مشروطه به جمهوري از اواخر دوره چهارم مجلس به راه افتاده بود و مدرس و يارانش که در مجلس پنجم در اقليت بودند به اين نکته توجه داشتند و از ابتدا مخالفت با اعتبار نامه ها را وسيله قرار دادند تا وقت را بگذرانند و در سال 1302 قبل از طرح مساله جمهوري در مجلس به پايان برسد در ماجراي جمهوري مدرس در مجلس سيلي خورد، اما پايان قضايا نشان داد که سيلي واقعي را رضاخان خورده است . از اين جهت به انواع وسايل از جمله تظاهر به اهتمام و ارتباط با علما در تحکيم موقعيت خود کوشيد و واقع غم انگيز ارسال تمثال مبارک مولاي متقيان به رسم هديه از سوي علماي نجف براي رضاخان در همين زمان صورت گرفت، مدرس و يارانش که خود را ضعيف و حريف را در طريق وصول به مقصد مي ديدند چاره کار را در استيضاح دولت ديدند، و در حاشيه اقداماتي مثل مديران جرائد در مجلس، مخالفت با حکومت و نطق مفصل و تاريخي، در مجلس و نطق حائري زاده در پي آن سرانجام در جلسه مورخ دوم اسفند 1303 برگه استيضاح را به مجلس تقديم کردند و مدرس صحبت کوتاهي در اين زمينه ايراد کرد. در ماجراي استيضاح بين مدرس و رضاخان در مقابل مجلس برخورد علني پيش آمد.

 

مدرس سوانح ايام:

مدرس توسط آخوند ملامحد کاظم خراساني و ملاعدالله مازندراني، نامه اي مورخ سوم جمادي الاول 1328 جزو بيست نفر عالمان ديني ولايات مختلف جهت انتخاب پنج نفر به عنوان هيأت طراز اول به مجلس شوراي ملي معرفي مي شود، پس از چندين بار رأي گيري بالاخره در جلسه شعبان به حکم قرعه، جز و هيأت طراز اول انتخاب مي گردد، در مورخ 28 ذيحجه در مجلس حاضر و 19 محرم 1329 پس از شنيدن توضيحات مسئولين امور مملکتي مبني برموازنه مثبت تجارت ايران با روسيه براي جلوگيري از مقابله به مثل آن دولت به اتفاق امام جمعه (خويي) تلگرافي به آخوند خراساني و مازندراني خواستار توقف حکم تحريم روسي مي شود.

 

مدرس در مجلس دوم:

دوره دوم قانونگذاري در تاريخ دوم ذيقعده شروع به کار کرد و در تاريخ 29 ذيحجه 1329 اندکي پس از انقضاي قانون دوره دوم به پايان رسيد. مدرس در 28 ذيحجه 1328 در مجلس شوراي ملي حضور يافت و مراسم تحليف را بجاي آورد. اولين نطق مدرس در مجلس به تاريخ 19 محرم1329 ايراد گرديد و آخرين سخنان او در جلسه علني مجلس در تاريخ 24 ديقعده 1329 صورت پذيرفت. با استقصاء در صورت جلسات مجلس دوره دوم روشن مي شود که مشاراليه در 56 جلسه به ايراد سخن و اظهار نظر و تذکر نکاتي پرداخته است. سياحه نکات مهم مطروحه از سوي مدرس در جلسات مذکور کهنشانگر خطوط اصلي بينش تفکر و مواضع او مي باشد، به شرح ذيل مي توان شماره کرد.

1-          برخي از ويژگيهاي نماينده، قوع مقننه، حدودمجلس، التزام به قانون، و تفکيک قوا.

2-    دعوت به اتحاد در غرض، و تکثير و تقليل نيروها و هنچنين تحمل يکديگر و پرهيز از مبانيت که موجب فساد است.

3-          تذکر اين نکته که مصوبات مجلس شوراي مي بايد محالف با شرع نباشد، نه موافق شرح.

4-          دعوت به آوردن معلم خارجي در عوض فرستادن دانشجو به خارج

5-    ضرورت امنيت، مالکيت و بهره مند شدن افراد از حاصل کار خود در صورتي که خواهان آبدي کشور باشند.

6-           درباده روابط خارجي ايران

 

مدرس در مجلس سوم:

مجلس سوم پس از سه سال در روز يکشنبه، هفده محرم 1333 افتتاح و با کشيده شدن جنگ جهاني اول به ايران در روز پنجشنبه 25 ذيحجه همان سال پايان گرفت، در اين دوره علي رغم کوتاهي مدت آن و تزلزل دولتها و اشتغالات ديگر مدرس از جمله امر تدريس و شرکت در جلسات، تهيه و تنظيم قانون مجازات وي در بحث لوايح و قوانين مطروحه در مجلس حضور فعال داشته و با بيان آراي و افکار خود و دفاع از قانون و منزلت آن و حقوق مردم و کشور و دفاع از افزايش عايدات و تقليل خارج از مخالفت با:

استقراض خارجي و تمرکز اختيارات در يد واحد و تجزيه نيروي ملت و توجه دادن نمايندگان به مسائل اسامي سياست خارج مانع از افتتاح مجلس گرديد تا در غياب مجلس با کودتاي سوم اسفند 1299 مواد قرار داد مذکور را عملي سازد، پس از تثبيت رضاخان ميرپنج در قدرت و کنار رفتن يکي از مهره هاي بازي به نام سيدضياء الدين طباطبايي و روي کار آمدن قوام السلطنه، مجلس جهارم پس از 6 سال در تاريخ 15 شوال 1339 افتتاح شد.

ورود مدرس در مجلس چهارم مرهون تغييرات در جو سياسي کشور بود که به دنبال سقوط دولت وثوق الدوله و پاره اي حوادث اتفاق افتاد. در غير اين صورت مقدمات به گونه اي فراهم آمده بود تا براي نمايندگان واقعي و فهيم و شجاع و آزاده و مستقل، امکان حضور در اين مجلس فراهم نباشد. مجلس چهارم در تاريخ اول تير 1300 افتتاح و پس از برگذاري 294 جلسه علني در تاريخ 31 خرداد 1302 به کار خود پايان داد. مدرس در اين دوره بسيار فعال بود و در 199 جلسه آن به اظهار نظر و رأي و ارائه پيشنهاد و ايراد سخن پرداخت.

مدرس در آغاز کار مجلس چهارم با توحه به وقوع حادثه کودتا و عواقب مترتب برآن مي رفت تا به عنوان نقطه عطفي در تاريخ ايران ثبت گردد، خود را موظف مي ديد جبهه اي وسيع در برابر کودتاچيان پديد آورد و در راه تحقق اين مهم مجبور به برخي اعماض ها بود اما اصول و مشي سياسي خود را فراموش نکرد و هنگام طرح اعتبار نامه اي نماندگان از جمله به سه اقدام مهم پرداخت.

1-          افشاي ماهيت قرار داد 1919 و دلايل محالفت با آن قرار داد.

2-          مخالفت با اعتبار نامه نمايندگان بدوم موکل

3-          افشاي کودتاي سوم اسفند و محالفت با عوامل دخيل و شريک در دولت کودتا

4-          تصوير ايران پس از مشروطيت

5-          انتقاد از تزلزل دولتها و دفاع از تداوم و ثبات دولتها به عنوان ابزاري براي خروج از بحران.

6-           پيشنهاد اظهار خصوصيت نسبت به دول اسلامي در سياست خارجي کشور

 

مدرس و گنهکاران سياسي:

رابطه مستمر مدرس با بعضي از گنهکاران سياسي و چشم پوشي او از گناه بعضي ديگر در مقاطع خاص از جمله اقدامات سياسي اوست. که در بسيار جاها مطرح شده و فضاوتهايي همراه با افراط و تفريط را به دنبال داشته است. مهم ترين افرادي که از اين جهت ديده شده اند، نصرت الدوله قوام السلطنه و وثوق الدوله هستند. نصرت الدوله و قوام از هم پيمانان رسمي مدرس نبوند، اما مدرس اي دو نفر را مجري سياستهاي خود مي دانست و معمولا از کابينه هايي که ايشان به طرفي در آن شرکت داشتند، طرفداري مي کرد و همين امر در مجلس چهارم در جريان کابينه مستوفي که به جاي کابينه قوام عهده دار امور مملکت مي شد مايع گفتگو گرديد، مدرس با نصرت الدوله بيشتر نزديک بود، ولي قوام گوئي خود را شخصيتي در رديف مدرس مي دانست وآن قدر نزديک مي شد تا اطرافي و حاشيه نشين مدرس شمرده شود. وثوق الدوله پس از رسوايي قرارداد 1919 نتوانست در ايران بماند و به خارج رفت، اما پس از برقراري سلطنت رضا شاه به ايران بازگشت و در اولين کابينه عضويت يافت، مدرس با وزارت وثوق الدوله در اين کابينه موافقت کرد. اما در اينجا جرو بحث سياسي ديگري به راه افتاد. وثوق علاوه بر سازش با انگليسيها در عقد قرار داد ننگين 1919 متهم بود که مبلغ سنگيني از اين بابت رشوه گرفته است و اتهامات ديگري مهم داشت.

نصرت الدوله در عقد قرار داد 1919 و اتهام اخذ رشوه باوثوق الدوله شريک بود و نيز متهم بود مبلغ کلاني حدود120 هزار ليره به عنوان خرج مسافرت سياسي به اروپا از دولت گرفته است و صورت مخارج را تحويل نداده است. قوام رسوائي سياسي ويژه و بي گفتگويي نداشت، اما روي هم رفته به عنوان سياستمداري و ديکتاتوري اهل زد و بند شناخته مي شد. او از جمله صدر اعظمهايي است بيش از تمام رجال سياسي هم عصر خود به تهمت ارتجاع متهم شده است و سوسياليستها مهم ترين گروه مخالف او بودند و او را با هر بهانه اي مرتجع مي خواندند.

 

استيضاح از رضاخان:

استيضاح تاريخي مدرس و شش نفر از افراد اقليت از رضا خان در واقع گوياي يک موضوع سياسي مهم و آشکار عليه سياست روز است، استيضاح که در تاريخ سه شنبه هفتم اسد 1303 مقارن، بيست و هشتم ذيحجه در جلسه چهل و دوم مجلس تقديم شد در واقع يک موضوع جديد نيست.

بلکه عکس العملي است که توسط اعمال دولت و در پناه اکثريت مجلس نسبت به مدرس و يارانش اعمال مي شد.

شرح اين جريان مستمر در کليه تواريخ آمده و داستان ويژه روزبرگذاري استيضاح نيز خود دليل زنده اي برحقانيت استيضاح کنندگان بود.

در اين روز مدرس، حائري زاده و کازروني هنگام ظهر پس از خروج از مجلس مضروب شدند و استيضاح به دليل عدم تأمين که توسط بهاريه ما اعلام گرديده بود علني شد.

 

 داستانهاي مدرس:

شهيد آيت الله مدرس در سنين جواني به مقامي اجتهاد رسيد و در توصيف مقام فقهي اش همين بس که در نجف اشرف هم مباحثه او و هم رديفش آيت الله سيد ابولحسن اصفهاني بود که به مقام مرجعين رسيد مرحوم آيت الله العظمي، مرعشي نجفي(ره) مدرس را از اجله علماي عصر و رجال نامي ادوار  اخير معرفي مي کند، علامه سيد محسن امين در کتاب، گرانسنگ «اعيان الشيعه» او را مردي دانشمند فاضل، با شهامت، نترس معرفي مي کند. مدرس با شهامت ترين مردان در مجلس و پايدارترين افراد در پيمان خويش بوده در ميان فقها و مجتهدين که امام خميني(ره) به تعظيم و تکريم آنها پرداخته است، از هيچکس به اندازه مدرس تجليل ننموده و آنچنان عظمتي، براي اين انسان والامقام قائل است که دستور احداث زياردگاهي باشکوه براي وي مي دهد.

يکي از برجسته ترين ويژگيهاي شهيد مدرس، قناعت و ساده زيستي او بود. خصوصيتي که کمتر در افرادي که همچون او به مقام برجسته  و سياسي رسيده اند روش زندگي قرار مي گيرد. او از ابتداي زندگي تا انتهاي عمر پر برکتش از ساده زيستي دست برنداشت و اين عامل او را در مبارزه پيگيريا استعمار و استبداد موفق مي ساخت، غزت و قناعت و اعراض از مظاهر دنيوي هر گونه بيم و هراس از قلب پاک و باصفاي وي زدوده بود. مناعت طبع و بي اعتنايي مدرس برامکانات دنيايي از همان فقري حکايت مي کند که باعث فخر پيامبر اسلام (ص) بود و مي فرمود: الفقد فخري، همان فقري که عين بي نيازي و تانگري بود. يکي از ويژگيهاي آن مجتهد ژرف انديشيدن و شجاعت معنوي بود. اين قدرت روحي او از توجه قلبي وي به ساحت قدس پروردگار و راز و نياز او با خداوند و توسل به پيشگاه مقدس اهل بيت عصمت و طهارت منشأ مي گرفت. او نه تنها از تعلقات مادي  وارسته بود، بلکه خود را از تعلقات روحي هم نجات داده و از آنچه غيرخدا بود، دل کنده بود، دل روشن او به نورايمان، حکمت و معرفت را برايش به ارمغان آورده بود. شهيد مدرس در پيش بيني حوادث آينده قدرتي قوي داشت و با درک نتيجه آنها بسياري از دردهاي سياسي را درمان مي کرد و در پايان انديشه خردمندانه خويش را که منطقي و مستدل بود ابراز مي داشت. او در تحليل مسائل اجتماعي تاريخي و سياسي داراي صاعقه برق آساي فکري بود. به همين جهت در دوران تحصيل و حتي در سنين جواني به مسائل پيرامون خويش توجه داشت و وقتي  احساس کرد، آسمان اصفهان باابر تيره آلوده شده با مبارزه با وي برخاست و درميدان نقش جهان برعليه او سخنراني نمود. مدرس بخاطر آنکه تسليم ظلم و جور نگرديد، سالها در تبعيدگاه خواف به سر برد، و اين موقعيت مشقت زا را برسازش با کژي و ناراستي برتري داد.

«پاي در زنجير پيش دوستان          به که با بيگانگان در بوستان»

مجموعه داستانهاي نوشته شده در اين کتاب که از 270 قصه متجاوز است، علاوه بر آنکه نکات پند آموز و عبرت انگيزي را دارد، خواننده را با بخشي ازتاريخ معاصر و نيز پرتوي از سيماي شهيد آيت الله مدرس و بسياري از ياران و همراهانش آشنا مي سازد.


يک نمونه از داستهاهاي مدرس:

تنها در تنگنا

مدرس کسي بود که در سراسر زندگي خود از هيچکس چيزي نخواست و با ساده ترين لباس و کمترين غذا و کمترين وسائل زندگي مي کرد، درخواف زندگي اين انسان والا به قدري سخت و دشوار بود که ناگزير شده باد که در نامه محرمانه اي که براي يکي ازدوستان نوشته بود، بدان اشاره کند:« حتي از نظرتان هم در تنگنا هستم و براي خفتن رواندازي ندارم» مدرس در اواخر اقامت خود در زندان خواف از نظر قواي بدني به سختي ناتوان و ضعيف شده بود. بينايي يکي از چشمانش را از دست داده و پشتش خميده  و دردمند شده بود يکي از افرادي که در خواف به ملاقات او رفته بود، مي گفت اين مرد بزرگوار که سالها زجر ديده و نابينا شده بود، چه خطري براي رضاخان داشت؟ کجا را به تصرف در مي آورد، اگر او را آزاد مي گذاشتند چه مي کرد چرا به او نان نمي دادند؟ چرا در مورد نظافت او اقدامي انجام ندادند. بعد که اصلاح اين وضع ناهنجار را از شهرباني مي خواهند، قدري به وضع سيد رسيدگي کردند، ولي سخت گيري حاصل از وحشت از مردم هم چنان ادامه داشت، چنان که حتي در نيمه هاي شب او را به حمام مي بردند که مردم بيدار نباشند و آن هنگام هم نظاميان کوچه اي را که مسير مدرس بود، قرق مي کردند و سلماني را سپرده بودند که مدرس را ناديده و نديده بگيرد والا جانش در خطر است، دکتر محمد حسين مدرس قانع خواهرزاده مدرس تصميم مي گيرد تا براي رفع تشويش نو نگراني خانواده مدرس به خواف مسافرت بکند، وي در بهمن ماه 1307 با تحمل مشکلات فراوان خود را به خواف مي رساند. دوران توقف او در خواف 50 روز به درازا مي کشد، ولي موفق به زيارت آقا و ملاقات با مدرس نمي شودف سه ماه و اندي هم در مشهد مي ماند  تا بلکه براي استخلاص آقا تلاشي انجام دهد که بدون نتيجه مي ماند.

دو يا سه سال پس از تبعيد آقا، دکتر سيد عبدالباقي فرزند مدرس با فعاليتهاي زياد و با اجازه دولت و دستگاه شهرباني به اتفاق يک نفر مأمور روانه خواف مي شود که پدر زنداني خويش را زيارت کند، درتمام طور راه مأمورين شديدا مراقب او بوده اند. وقتي به خواف مي رسد، چند روزي در همان اقامتي که مدرس زنداني بوده در خدمت پدر مي ماند. در حالي که در تمام اين مدت مأمور مخصوص آنانرا تحت نظر داشته و هيچ گاه پدر و پسر را تنها نمي گذاشتند.

 

مدرس و مخالفت با جمهوري قلابي

فکر جمهوري تغييرسلطنت دائما در کشتزار سردار سپاه پرورش يافت. دست خارجيان هم ريشه اين خيال را آبياري مي کردند. سردار سپه ظاهرا مشغول خدمتگذاري به کشور بود، ولي باطنا در صدر بود که نبود.

 

مدرس رهبر حزب اصلاح طلبان و مخالف فناتيک

ملک الشعرا که خود از ياران مدرس و چند دوره مجلس شوراي ملي با او همکاري نزديک داشته درباره عقايد مدرس در تاريخ احزاب سياسي در دوره چهارم چنين مي نويسد:« رابطه علماي روحاني و طبقه بازاري با حزب سوسياليستي هم تفرقه و دو دستگي بزرگي در شهر بوجود آمد و پيداست که اصلاح طلبان از اين وضع به نفع خودشان و بر زيان سوسياليستها استفاده  مي کردند، اينجا بايد اقرار کرد که فاجعه بين نهضت مرتجعانه (روحاني) و اصلاح طلبي بسيار قليل مي نمود استبداد قسمتي از افراد اکثريت براي قبول حيله فاناتيزم بود.

و استعمال اين سلاح قديمي بر ضد حريف خيلي شدت داشت و مهمترين وسيله اي براي خرد کردن حريف بوده اما مرحوم مدرس اعلي الله مقامه را که جز سرکردگان حزب اصلاح طلبان بود. مدرس خود را مرد سياسي و عالم به امور تمدن مي دانست بنابر اين يک بار هم اجازه نداد که رفقاي او اين اسلح کهنه را به کار بزنند. نطقهاي مدرس درآرشيوي مجلس وراي ملي موجود است. او هيچ وقت متوسل به استفاده  از سلاح مذهب نگرديد و کمال ملاحظه را در اين باره مبزول مي داشت. حاصه اعتقاد او در مجلس چهارم و در ميان افراد اکثريت به کساني بود که به افکاک قوه سياسي از روحاني موافق بودند و نمي توانست به خلاف عقيده آنها سياستي را بدست بگيرد و خودش همچنان که گذشت، اين کاره نبود، يعني ازجلسه سوم مزه اين سياست را درک کرده بود.

 

مجلس و تبعيد مدرس در کابينه سياه:

مدرس پس از وقوع کودتا  1299 در اين رستاخيز مخوف انگليس و چنين ورطه هولناکي گرفتار شد و در عداد محبوسين سياسي قرا گرفت. ابتدا او را در محل قزاقخانه رژيم زنداني کردند ولي بعدا او را به اتفاق شيخ حسين يزدي که سوابق دوستي اين دو نفر با هم خوب نبود بوسيله گاري پست به قزوين تبعيد و حبس کردند. مدرس تا آخر عمر کابينه سياه در انجا محبوس بوده است. مدرس در عزت نفس و قناعت طبع عالي بود و بدون شبهه کمتر نظير داشت، چنانچه اطلاع صحيح در دست است، مشاراليه دورده اي که در زندان قزاقخانه بسير مي برده مطلقا براي استخلاص خود تشبثي نکرد و فقط از بين اينکه مبادا کابينه وقت شئون سياسي کشور را که در کودتا شرکت داشته به رفقاي خود در زندان متذکر شده درتمام وقايعي که کودتا در برداشت پيش بيني مي کرد. و حتي گفته بود از روز که سيد ضياء الدين رئيس الوزرا شده استقلال کشور به مخاطره افتاده است.

 

 

سياست خارجي

خطوط اساسي ديدگاه مدرس در سياست خارجي بنابر مطالب مطروحه توسط او در پنج دوره تقيه و سالها شرکت فعال در عمل سياسي مبتني است بر رعايت صلح و سلم، استدلال و تماميت ارضي کشور، روابط دو طرفه، مصالح ايران و اسلام و موازنه عرضي، به عبارتي ديگر اصول فوق را تقريبا در محورهاي ذيل مي توان دسته بندي کرد:

الف- تعقيب اصول و ايجاد دوستي با تمامي دول، خصوصا دولتهاي همسايه

ب- پرهيز و مخالفت از برقراري و ايجاد دوستي بر اساس روابط يک طرفه

پ- پرهيز از تشنج در روابط ايران با ساير کشورها

ت- ابراز خصوصيت بيشتر نسبت به کشورهاي اسلامي

ث- عدم رنگ پذيري و سلطه پذيري

ج- کوشش جهت عدم حل تضادهاي قدرتهاي غربي بوسيله آلت فعل، در ايران در تشنجات و معادلات بين الدوله

چ- رعايت موازنه عرضي در سياست خارجي

ج- مسدود ساختن طرق، ايجاد توقعات نامشروع نسبت به کشور از راه ايستادگي و مقاومت.

 

وثوق الدوله و مدرس:

وقتي به ملاقات مدرس نايل شدم، اولين حرفي که زد، اظهار کرد، بسيار کار خوبي کرديد. در اين اختلات نزد من نيامديد، زيرا شما عضو دستگاه دولت هستيد حالاچه شد که تشريف آورده ايد. شرح قضيه و پيغام وثوق الدوله را بيان نمودم، مدرس اظهار کرد که وثوق الدوله بسيار مغرور بود و اگر اين جسارت را نداشت، مرتکب چنين خيانتي نمي شد. ولي تاريخ تکرار مي شودف عبدالملک مرودان 30 سال در خانه خدا معتکف و اشتغال به تلاوت قرآن داشت ولي پس از اينکه به خلافت رسيد قرآنرا بوسيد که تا حالا رفيق شما بودم و بعد هم شهر مکه را آتش زد و به منجنيق زد، که به هر صورت وثوق الدوله را حالي نماييد:

من کار خود را مي نمايم و شما کار خودتان را بالاکن من موفق مي شوم و شما ضرر خواهي نمود، اگر قرار داد لغو شد هميشه متضرر و منفور  و از سياست دور خواهيد بود و اگر قرار داد عملي شد و انجام گرفت، ديگر انگليس به شما کاري ندارد و براي رضايت ملت ايران شما را فدا خواهند نمود.

 

نظر دولت آبادي درباره مدرس:

دولت آبادي اعتقادي نسبت به مدرس ندارد يا درست تر بگويم اعتقاد به نادرستي مدرس دارد. مخالفت او با مدرس از جهاتي قابل توجه است، نخست اينکه: از جهت آزادي خواهي تمايلات مشترکي با يکديگر دارند و ديگر آنکه در بعضي مقاطع مهم مانند مخالفت با قرار داد وثوق الدوله و خلع قاجار هنگام بودند و در مورد نخست(قرار 1919) دولت آبادي گفتارهاي مهيج ايراد کرده بود و نطق او در باغ گلستان در حضور احمد شاه و طبقات مختلف دولت قايل اهل تاريخ است. سوم: جنبه روحانيت است که هر چند دولت آبادي بر خلاف مدرس در ان پايدار نبود اما خون روحانيت در عروقش جاري بود و خانواده اش روحاني بوده اند با اين همه در بين همکاران سياسي و روحاني و بالنسبه موجه مدرس تنها اوست که: در نوشته هاي رسمي و تاريخي خود عليه مدرس، قلم فرمايي کرده است، اين شيوه مي تواند از مخالفت کلي با اختلاط سياست و روحانيت ناشي شود، چه مدرس برحسب مشهور سياست را عين ديانت مي دانست کارهاي خود را در چار چوب روحانيت و ديانت صورت مي داد و حداقل در يک دوره مجلس نماينده رسمي ديانت در خانه سياست بود از اصل کلي فوق که بگذريم ممکن است پيشامدهاي اصفهان و همشهري بودن اين دو نفر و روابط احتمالي مدرس با تعضي از روحانيون طرف خشم دولت آبادي آثاري در ذهن او گذشت باشد. همچنين مذهب اعتدالي دولت آبادي با سرسختي مدرس چندان مناسبت ندارد و مي تواند بدبينيهاي ثانوي ايجاد کند.

 

ترورکور: (شهادت مدرس)

دوران انتخابات دوره ششم مجلس شورا آغاز شده بود رضاخان که اکنون به مقام سلطنت رسيده مي کوشيد تا از تماسي نقاط کشور حاميان خود را براي مجلس آينده تعيين کند.

سران لشکر و نظاميان در همه جا دخالت صريح نموده به نامزدهاي مورد نظر کمک مي کردند. مردم تهران که از ستم رضاخان بيشتر آگاهي داشتند سعي مي کردند مدرس و ياران او را روانه مجلس کنند. اين تلاشها سبب شد که تمام فعاليتهاي ايادي رضاخان در تهران بي اثر شود. مردم تهران از صندوقها محافظت مي کردند، تا جايي که حتي شبها روي صندوقها مي خوابيدند. به همين علت موفق شدند. سيد حسن مدرس، ملک الشعراي  بهار و برخي ديگر از افراد مورد اعتماد را براي  دوره ششم انتخاب کنند. درجلسه اول دوره ششم مجلس از روز نوزدهم تيرماه 1305 (آخر ذيحجه 1344 ه.ق) تشکيل شد. مدرس رياست سني مجلس را عهده دار بود. او پس از شروع کار مجلس به مبارزه و اعتراض نسبت به دخالت رضا خان و هوادارانش در انتخابات پرداخت و با اعتبارنامه وکلاي سفارشي به مخالفت پرداخت وگفت (در اين انتخابات هم حکومت نظامي بوده و هم انتخاب کنند).

در اين دوره مدرس و گروه طرفدارانش قسمت فشار بيشتري قرار داشتند مدرس کمتر به مجلس مي رفت و بيشتر مشغول درس و بحث در مدرسه سپه سالار«شهيد مطهري»  فعلي بود، تنها در پايان هر جلسه مسائل سياسي روز را مطرح مي کرد و عليه رضاخان و کارهايش به افشاگري مي پرداخت. در زماني که قلمها شکسته و زبانها بسته و الگوها فشرده شده بود، او از اظهار حق و نفي باطل دريغ نمي کرد، در روزگاري که در واقع حق حياط از ملت مظلوم ايران سلب گرديده بود و ميدان تاخت و تاز قلدري حتاک در سطح کشور باز و دست مزدوران پليدش در تماسي نقاط ايران تا موفق به خون علماي شيعه و مردم مظلوم مسلمان آعشته بود، آن عالم کم نظير کليه و تنها با جسمي نحيف و روحي بزرگ و شاداب از ايمان و صفا و حقيقت و زبان چون شمشير حيدر کرار رويا روي آن جانيان ايستاد و فرياد کشيد و حق را گفت و با اين کار جان را بر رضاخان تنگ و روزگارش را سياه نمود آنان وقتي مشاهده کردند فرياد حق طلبي مدرس خاموش شدني نيست تصميم گرفتند فرياد آن وارسته مرد را با ترور در حلقوم پاکش خاموش کند در روز هفتم آبان 1305 هنگامي که سپيده سر زد و نواي فرح زاني موذن فضاي تهران را عطرآگين نمود سيد حسن مدرس که از قبل از اذان بيدار بود و با خداي خويش راز و نياز مي کرد نماز صبح را به جاي آورد. و هنوز هوا روشن نشده بود که براي تدرس عازم مدرسه سپهسالار شد مدرسه با ذکاوت و فراستي که داشت متوجه شد که دو نفر آهسته پشت سر وي حرکت مي کنند و اسلحه خود را مخفي کردند. آقا با گوشه چشم حرکات آن مزدوران خائن را تحت نظر داشت تا اينکه به او نزديک شدند به جاي التماس و تضرع که در هنگام خطر به طور طبيعي از غالب اشخاص سر مي زند بدون آنکه دست و پاي خويش را گم کند به محض آنکه آن دو دست به اسلحه بردند در صدد چاره برآمد و راهي را برگزيد که با هوشترين کارآگاهان از آن غافل بودند ناگهان بسوي آنها بازگشت و با صداي بلند گفت اگر مردي نگذار آنها وحشت زده پا به فرار گذاشتند بارديگر که بر طبق معمول بسوي مدرسه مي رفت در کوچه معروف به سرداري برخورد که واقع در پشت مدرسه بود و ناگهان آن فقيه فرزانه مورد هدف چند تروريست قرار گرفت مدرس که ديد سروسينه اش هدف تير است رو به جانب ديوار نمود و بر زانو نشست عمامه خويش را با عصا بالابرد و دستها را زير عبابه صورت  سينه قرار داد به طوري که بدن نحيفش در پايين عبا قرار گرفت وآنجايي را که قاتلين از پشت عبا محل قلب و سينه تصور مي کردند جز دو بازوي او به عبايش چيز ديگري نبود در نتيجه تيرها به عبا و عمامه و فضاي خالي بين بازوان اصابت نمود و چند تير يکي به کتف يکي به ساعد و ديگري به بازوي او فرو رفت در حالي که خون از بدنش فوران مي زد خود را نباخت و قسمتي از عمامه را پاره کرد و بوسيله آن جلوي خونريزي بازويش را گرفت خود در اين باره گفته بود«انگليسها مي خواستند با قتل من به مقصود شوم خود برسند ولي خدا نخواست» پس از اين خادثه مدرس را به بيمارستان شهرباني انتقال دادند خبر ترور مدرس چو صاعقه اي تهران را به لرزه درآورد مردم که عاشق معنويت، صلالت و شجاعت آن اسوه. فضيلت بودند از خانه ها بيرون ريختند و بسوي بيمارستان نظميه هجوم بردند و تحت مدرس را به سر دست ها بلند نمودند در حالي که علماي تهران پيشاپيش انبوه جمعيت حرکت مي کردند به جانب بيمارستان احمدي روان شوند. رضاخان که در اين اوضاع به مازندان رفته بود تلگرافي در احوال پرسي از مدرس فرستاد. شهيد مدرس در جوابش نوشت« به کوري چشم دشمنان مدرس نمرده است» در بيمارستان وقتي براي بيرون آوردن گلوله هاي روي تحت عمل قرار گرفت گفت «انگليسها اشتباه مي کنند آنان مي دانند جنايت سبب فتح و موقعيت نمي شود» مي گويند اولين کلامي که در بيمارستان بر زبانش جاري شد اين بود    « مطمئن باشيد من از اين تير نخواهم مرد» و به جاي آنکه ديگران به او قوت قلب بدهند. او با آن بازوي مجروح و حال نزار به ديگران قوت قلب مي داد. سيد حسن مدرس پس از نه سال اسارت در خواف بدنبال اجراي نقشه شيطاني و فنا شده روانه کاشمر شد. حوالي غروب بيست و هفتم رمضان 1356 سه جاني خبيث به نزد مردس رفتند و مدرس که اهل بيت عصمت و طهارت است همچون جدش امام کاظم غريبانه در 69 سالگي در کاشمر به شهادت رسيد.


منابع

1-    ديدار با ابرار 67- شهيد مدرس ماه مجلس- غلامرضا گلي زواره

2-    زندگي سياسي مدرس، سيد صدرالدين طاهري، موسسه خدمات فرهنگي رسا

3-    يک بررسي تحليلي از زندگي مدرس، سيد صدرالدين طاهري

4-    داستانهاي مدرس، غلامرضا گلي زواره

5-    آرا و انديشه هاي فلسفي و سياسي مدرس، محمد ترکمان

6-     مدرس قهرمان آزادي، حسين ملکي

7-    مدرس مجاهد شکست ناپذير، عبدالعلي باقي

8-    مدرس شهيد نابغه ملي ايران، علي مدرسي

9-    يادنامه شهيد مدرس، بخش فرهنگي جهان دانشگاهي اصفهان

10-  مدرس در پنج دوره تقينيه مجلس شوراي ملي، محمد ترکمان


 

فهرست:

مقدمه                                                                                            3

ولادت                                                                                           4

مدرس«سوانح ايام»                                                                            8

مدرس در مجلس دوم                                                                          9

مدرس در مجلس سوم                                                                        10

مدرس و گنهکاران سياسي                                                          12

استيضاح از رضا خان                                                                          14

داستانهاي مدرس                                                                     15

يک نمونه از داستانهاي مدرس «تنها در تنگنا»                                  18

مدرس و مخالفت با جمهوري قلابي                                                 19

مدرس رهبر حزب اصلاح طلبان و مخالف فناتيک                                 20

مجلس و تبعيد مدرس در کابينه سياه                                                     21

سياست خارجي                                                                    21

وثوق الدوله و مدرس                                                                       22

نظر دولت آبادي درباره مدرس                                                   23

ترور کور«شهادت مدرس»                                                         24

منابع                                                                                29

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان -- صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: شنبه 18 بهمن 1393 ساعت: 17:58 منتشر شده است
برچسب ها : ,
نظرات(0)

نظرات


کد امنیتی رفرش

شبکه اجتماعی ما

   
     

موضوعات

پيوندهاي روزانه

تبلیغات در سایت

پیج اینستاگرام ما را دنبال کنید :

فرم های  ارزشیابی معلمان ۱۴۰۲

با اطمینان خرید کنید

پشتیبان سایت همیشه در خدمت شماست.

 سامانه خرید و امن این سایت از همه  لحاظ مطمئن می باشد . یکی از مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه   09159886819  در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما  فرستاده می شود .

درباره ما

آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس