تحقیق درباره حوريان بهشتي

راهنمای سایت

سایت اقدام پژوهی -  گزارش تخصصی و فایل های مورد نیاز فرهنگیان

1 -با اطمینان خرید کنید ، پشتیبان سایت همیشه در خدمت شما می باشد .فایل ها بعد از خرید بصورت ورد و قابل ویرایش به دست شما خواهد رسید. پشتیبانی : بااسمس و واتساپ: 09159886819  -  صارمی

2- شما با هر کارت بانکی عضو شتاب (همه کارت های عضو شتاب ) و داشتن رمز دوم کارت خود و cvv2  و تاریخ انقاضاکارت ، می توانید بصورت آنلاین از سامانه پرداخت بانکی  (که کاملا مطمئن و محافظت شده می باشد ) خرید نمائید .

3 - درهنگام خرید اگر ایمیل ندارید ، در قسمت ایمیل ، ایمیل http://up.asemankafinet.ir/view/2488784/email.png  را بنویسید.

http://up.asemankafinet.ir/view/2518890/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%D8%A2%D9%86%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%86.jpghttp://up.asemankafinet.ir/view/2518891/%D8%B1%D8%A7%D9%87%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%20%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA%20%D8%A8%D9%87%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA.jpg

لیست گزارش تخصصی   لیست اقدام پژوهی     لیست کلیه طرح درس ها

پشتیبانی سایت

در صورت هر گونه مشکل در دریافت فایل بعد از خرید به شماره 09159886819 در شاد ، تلگرام و یا نرم افزار ایتا  پیام بدهید
آیدی ما در نرم افزار شاد : @asemankafinet

تحقیق درباره حوريان بهشتي

بازديد: 177
تحقیق درباره حوريان بهشتي

عنوان

حوريان بهشتي

 

اوصاف حوریان بهشتی از نظر آیات و روایات

در قرآن مجید آنچه درباره اُنس با حورالعین آمده و ذكر شده از همه جالبتراست. و شاید علّتش این باشد كه انسان بیشتر به انس و گفتگو و مُسامره میلدارد تا به خوردن و آشامیدن. در «تفسیر عیّاشی » از جَمیل بن دَرّاج ازحضرت صادق علیه السلام آورده است كه: «إِنَّأَهْلَ الْجَنَّه مَا یَتَلَذَّذُونَ بِشَیْءٍ فِی الْجَنَّه أَشْهَیعِنْدَهُمْ مِنَ النِّكَاحِ، لاَ طَعَامٍ وَ لاَ شَرَابٍ؛اهلبهشت در بهشت از هیچ چیز مانند نكاح لذّت نمی برند، نه غذا خوردن و نهآشامیدن» («بحار الانوار» طبع حروفی، ج 8، ص 139).  و معلوم است كهحورالعین موجب اُنس، و رفع غربت، و ائتلاف و استیناس است به همین خاطرداریم كه: «كَذَلِكَ وَ زَوَّجْنَـ'هُم بِحُورٍ عِینٍ؛همچنین است ای پیامبر كه ما متّقین را با حورالعین تزویج می نمائیم» (آیه 54، از سوره الدّخان).

حُورجمع حَوراء است، و حوراء زن سیاه چشم را گویند كه سیاهیش بسیار، و سپیدیآن نیز شدید باشد. و عِین جمع عَیناء است، و آن زن سیاه چشمی است كه سیاهیچشمش در عین حال درشت باشد، و بنابراین معنای عیناء زن درشت چشم و مشكینچشم است. و حورُ العین زنانی را گویند كه چشمهایشان سیاه و درشت، و سیاهیچشم در سپیدی آن خوش و نمایان باشد، یعنی سیاهیش شدید و سپیدیش نیز شدیدباشد. و در سوره واقعه داریموَ حُورٌ عِینٌ * كَأَمْثَـالِ اللُؤْلُوءِ الْمَكْنُونِ؛برای بهشتیان حور العین هستند كه آنان مانند لؤلؤی می باشند كه در صدف خودباقی است و هنوز دست نخورده است» ( آیه 22 و 23، از سوره الواقعه ).

خداوند در سوره الرحمن آیات 72 تا 75 می فرمایدحُورٌمَقْصُوراتٌ فِی الْخِیامِ* فَبِأَیِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ* لَمْیَطْمِثْهُنَّ إِنْسٌ قَبْلَهُمْ وَ لا جَانٌّ*فَبِأَیِّ آلاءِ رَبِّكُماتُكَذِّبانِ؛و در آن باغهاى بهشتى زنانى هستند نیكو خلق و زیبا. پس كدامین نعمتهاى پروردگارتان را انكار مى كنید؟ حوریانى كه در خیمه هاىبهشتى مستورند. پس كدامین نعمتهاى پروردگارتان را انكار مى كنید؟ زنانى كههیچ انس و جن قبلا با آنها تماس نگرفته (و دوشیزه اند). پس كدامین نعمتهاىپروردگارتان را انكار مى كنید؟

در ادامه توصیف این زنان بهشتىاضافه مى كند:" آنها حوریانى هستند كه در خیمه هاى بهشتى مستورند." حور" جمع" حوراء" و" احور" به كسى مى گویند كه سیاهى چشمش كاملا مشكى و سفیدىآن كاملا شفاف است، و گاه به زنان سفید چهره نیز اطلاق شده است. تعبیر به" مقصورات" اشاره به این است كه آنها تنها تعلق به همسرانشان دارند و ازدیگران مستور و پنهانند. " خیام" جمع" خیمه" است، ولى به طورى كه درروایات اسلامى آمده خیمه هاى بهشتى شباهتى به خیمه هاى این جهان ندارند،از نظر گستردگى و وسعت و زیبایى. این نكته نیز قابل توجه است كه" خیمه" طبق آنچه علماى لغت و بعضى از مفسران گفته اند تنها به معنى خیمه هاىپارچه اى كه در میان ما معروف است نمى باشد، بلكه به خانه هاى چوبى و یاحتى هر خانه مدورى كلمه" خیمه" اطلاق مى شود، و گاه گفته شده" خیمه" عبارتاست از هر خانه اى كه از سنگ و مانند ساخته نشده است. و بار دیگر همانسؤال پر معنى را تكرار كرده مى گوید:" كدامین نعمت از نعمتهاى پروردگارتانرا انكار مى كنید"؟

آیه بعد توصیف دیگرى است در باره حوریان بهشتى،مى فرماید: هرگز پیش از این جن و انس دیگرى با آنها تماس نگرفته، و دوشیزهاند. نه یک زن هر جایی که گاهی پیش این، گاهی پیش آن، هیچ انسی و جنی بااو تماس پیدا نکرده است. «کانهن الیاقوت و المرجان، الرحمن ،58» گویی در صفا یاقوت یا مرارید هستند یعنی بدنهای اینها این طور با صفاست. علاوه بر اینها باز «حور مقصورات فی الخیام» حورالعین هایی که منحصرا در خیمه هایی هستند. همان مفهوم «قاصرات الطرف لم یطمثهن انس قبلهم و لا جان» را با تعبیر دیگر گفته است، یعنی " نه هر جایی ".

این «حور مقصورات فی الخیام» باز مفهوم " نه هر جاییی " را می دهد. همان کلمه «لم یطمثهن انس قبلهم و لا جان» تکرار شده. معلوم است که قرآن به جنبه طهارت و عفاف و پاکی خیلی عنایت دارد یعنی این را برای بشر یک ارزش اصیل می داند. «متکئین علی رفرف خضر و عبقری حسان» ترجمه: این در حالى است كه بهشتیان بر تختهایى تكیه زده اند كه با بهترینو زیباترین پارچه هاى سبز رنگ پوشانده شده است. (الرحمن،76). درباره آنهاهم داشتیم: «متکئین علی فرش بطائنها من استبرق و جنا الجنتین دان» ترجمه: این در حالى است كه آنها بر فرشهایى تكیه كرده اند با آسترهایى ازدیبا و ابریشم، و میوه هاى رسیده آن دو باغ بهشتى در دسترس است! (الرحمن،54). درباره اینها داریم: «متکئین» تکیه زن ها هستند « علی رفرف خضر» بر متکاهای سبز و بر بساطهای بسیار قیمتی و بسیار نیک «فبای الاء ربکما تکذبان» پس چه نعمتی را شما می توانید تکذیب کنید؟

زنان بهشتي

در سوره مبارکه « الرّحمن » می خوانیم:

 

«فیهِنَّ قاصِراتُ الطَّرفِ لَم یَطمِثهُنَّ اِنسٌ قَبلَهُم وَ لا جانٌّ »

 

« در این قصرهای بهشتی زنانی هستند که جز به همسران خود چشم ندوخته، و جز به آنها عشق نمی ورزند و هیچ انس و جن قبلا با آنها تماس نگرفته است.»

 

از « ابوذر » نقل شده است که« همسر بهشتی به شوهرش می گوید: سوگند به عزّت پروردگارم که چیزی را بهتر از تو نمی یابم، سپاس مخصوص خداوندی است که مرا همسر تو، و تو را همسر من قرار داد.»

سپس به توصیف بیشتری از این همسران بهشتی پرداخته، می گوید:

« کَاَنَّهُنَّ الیاقوتُ و المَرجان»

به سرخی و صفا و درخشندگی« یاقوت» و به سفیدی و زیبائی شاخه«مرجان» هستند که هنگامی که این دو رنگ(یعنی سفید وسرخ شفاف) به هم می آمیزند زیباترین رنگ را به آنها می دهند.

باز هم در آیه 70 می فرماید:

« فیهِنَّ خَیراتٌ حِسانٌ»

در حدیثی از پیامبر اکرم(ص) آمده است:« دو بهشت از طلا برای مقربان است و دو بهشت از نقره برای اصحاب یمین.»

«خَیراتٌ حِسان» زنانی هستند که جمع میان «حُسن سیرت» و «حُسن صورت» کرده اند و در این  بهشت به  سر می برند.

آنان زنانی هستند که تمام صفات کمال و جمالی که در یک همسر مطلوب است در آنها جمع است و آنچه خوبان همه دارند آنها تنها دارند .

« حُورٌ مَقصوُراتٌ فی الخِیام»

«حور» جمع « حَوراء»  است و «احور» به کسی می گویند که سیاهی چشمش کاملاً مشکی و سفیدی آن کاملاً شفاف است و گاه به زنان سفید چهره نیز اطلاق می شود.

تعبیر به «مقصورات» اشاره به این است که آنها تنها به همسرانشان تعلق دارند و از دیگران مستور و پنهانند.

البته چنانکه از آیات دیگر قرآن استفاده میشود که زنان و مردانی که در این دنیا همسر یکدیگرند، هرگاه هر دو با ایمان و بهشتی باشند در آنجا به هم ملحق می شوند، و با هم در بهترین شرائط و حالات زندگی می کنند و حتی از روایات استفاده می شود که مقام این زنان برتر از حوریان بهشت است؛ به خاطر عبادات و اعمال صالحی که در این جهان انجام داده اند.

در سوره واقعه در مورد این زنان میخوانیم:

...«وَ حورٌ عین* کَاَمثالِ اللؤلؤ المکنون»

« همسرانی از حورالعین دارند* و همچون مروارید در صدف پنهان»

«مکنون» به معنی پوشیده است و در اینجا منظور پوشیده بودن در صدف است؛ زیرا مروارید به هنگامی که در صدف قرار دارد و هیچ دستی به آن نرسیده از همیشه شفافتر و زیباتر است. به علاوه ممکن است اشاره به این معنی باشد که آنها از چشم دیگران کاملا مستورند، نه دستی به آنها رسیده و نه چشمی بر آنها افتاده است!

... «اِنّا اِنشاءناهُنَّ اِنشاءاً »...

در این آیه به اوصاف دیگری از همسران بهشتی پرداخته، میگوید:« ما آنها را آفرینشی نوین بخشیده ایم».

این جمله ممکن است اشاره به همسران مؤمنان در این دنیا باشد که خداوند آفرینش تازه ای در قیامت به آنها می دهد، و همگی در نهایت جوانی و طراوت و جمال و کمال ظاهر و باطن وارد بهشت می شوند که طبیعت بهشت تکامل و خروج از هرگونه عیب و نقص است.

و اگر منظور حوریان باشد خداوند آنها را آفرینش نوینی بخشیده به گونه ای که هرگز گرد و غبار پیری و ناتوانی بر دامان آنها نمی نشیند.

سپس می فرماید:

« فَجَعَلناهُنَّ اَبکاراً» ...

« ما همگی آنها را بکر قرار دادیم.»

و شاید این وصف همیشه برای آنها باقی باشد، چنانکه بسیاری از مفسران به آن تصریح کرده اند و در روایات نیز به آن اشاره شده، یعنی با آمیزش، وضع آنها دگرگون نمی شود.

وصف دیگرشان این است که « آنها هم سن و سال با همسرانشان هستند و همگی در خوبی و جمال ظاهر و باطن همانندند و یک از یک بهتر»

زنان بهشتی در سن و سال نسبت به همسرانشان شبیه و برابرند و به اصطلاح، احساسات یکدیگر را کاملاً درک می کنند و زندگی با هم برای آنها لذّت بخش تر است....

و در آخر می فرماید: « همه این نعمتها برای اصحاب الیمین است».

 

 

بهشت اين مومنين" چهارپايه"را ببين!تهوع آور است! دنيايي است دنياي "بيعاري" ،"عياشي" و "مصرف".انبار "طعام"و "جماع" و دگر هيچ !
جويبارهايبهشتيشان چيست؟شير و عسل!همدم همدلشان كيست؟حور و غلمان!زن هاي عظيم الكپل دمبهدار خوش كله پاچه.فاصله ي ميان دو پله ي نشيمن گاهشان به اندازه ي فاصله يميان مشرق تا مغرب!و براي مقدسيني هم كه داراي انحرافات جنسي هستند غلمانآماده اند!
بچه خوشگل هاي سبزخط و سيه خال زيرابرو برداشته يعشوه گر !طول مدت هر جماعي هفتصد و هفتاد و هفت هزار سال و هفت ماه و هفتروز و هفت ساعت و هفت دقيقه و هفت ثانيه!آن هم نه از اين سال هاي اين دنيا،از سال هاي قيامت كه هر روزش هفتصد و هفتاد و هفت هزارسال و ...!!
چه اشتهاي كثيف و متعفني!

"دكتر علي شريعتي"


هميشه ي خدا از اينحوريانبهشتيبدم ميومده.ميون اون همه وعده اي كه خدا به مردان و زنان مومن داده اينيكي واقعا حرصمو در مياره.هرچند كار خدا بي حكمت نيست .شايد براي اينانسان هاي پست "چهارپايه" اي كه فقط دنيا و لذاتش براشون مهمه اين وعدهوعيدهاي مزخرف لازم بوده تا مثلا به خدا بپيوندند و اهل بشند و بفهمند كهاگه تو اين دنيا لذت هست ،اون دنيا قشنگ تره.
ولي خدايي از حوريا بدم مياد .احساس مي كنم كه حضورشون يه جورايي توهين به شخصيت زنه.
آخه چرا ما آدما بايد اينقدراحمقباشيم كه خدا براي اهل كردن ما از باغ ها و نهرهاي زيباي بهشت و حورياني كه دست هيچ بشري به آنها نرسيده استفاده كنه...
واقعا مايي كه مسلمونيم بايد دنبال اين مسائل باشيم؟واقعا چيزي كه ما مي خوايم و تو اين دنيا پيدا نمي شه اين لذات زودگذره؟
د آخه مسلمونااين چيزا رو كه تو همين دنيا هم داريم.حالا با شدت كمتر...
كجاست اوني كه داد بزنه و بگه چيزي كه مي خواد" حوري" نيست.باغ انار و نهر و رودخونه نيست؟...

 

 

 

در قرآن‌ آمده‌ است‌ که‌: هرکس‌ کار خطایی‌ بکند به‌ خاطر آن‌ کارش‌مجازات‌ خواهد شد و او کس‌ دیگری‌ را غیر از خدا، به‌ عنوان‌ حامی‌ و یاورنخواهد داشت‌.

هدف‌ نهایی‌ هر مسلمانی‌ رسیدن‌ به‌بهشتاست‌. با توجه‌ به‌ تمام‌ جوانب‌ غیرمشهود،بهشت‌، فقط‌ از طریق‌ شبیه‌ سازی‌ ذهنی‌ امکان‌ تصورش‌ وجود دارد. اما بایدتوجه‌ داشت‌ که‌ حقیقت‌بهشت‌،در فراسوی‌ توصیف‌ زبان‌ و اندیشه‌ هر انسانی‌ است‌ و خداوند سبحان‌ الله‌و تعالی‌، آن‌ را برای‌ بندگانش‌ فراهم‌ آورده‌ است‌ (آنچه‌ که‌، هیچ‌چشمی‌ نمی‌تواند نمی‌بیند و هیچ‌ گوشی‌ نمی‌تواند بشنود و هرگز در قلب‌انسان‌ به‌ وقوع‌ نپیوسته‌ است‌). «کتاب‌ البخاری‌، مسلمان‌ و دیگران‌» البخاری‌ در کتابش‌ می‌گوید این‌ سر منزل‌ ابدی‌، به‌ آنچه‌ در لذت‌های‌مادی‌ و معنوی‌ که‌ توصیف‌ شده‌، محدود نیست‌، زیرابهشتشامل‌ تمام‌ ارواح‌ انسانی‌ در طول‌ زمان‌ می‌شود و سرانجام‌ بزرگترین‌ وکامل‌ترین‌ لذت‌های‌ فوق‌ تصور است‌ یعنی‌ درک‌ حضور و قرب‌ انسان‌ به‌خالق‌.

حال‌ سؤال‌ این‌ است‌ که‌ چه‌ کسانی‌ وارث‌ یک‌ چنین‌ خیرو برکتی‌ هستند؟ و ارواحی‌ که‌ ارزش‌ چنین‌ پاداشی‌ را دارند کدامند؟ یک‌باور عمومی‌ در بین‌ مسلمانان‌ وجود دارد مبنی‌ بر اینکه‌: هر کسی‌ اقرارکند یا «لا اله‌ الا الله‌ محمد رسول‌ الله‌» به‌ زبان‌ بیاورد واردبهشتمی‌شود. اما این‌ شهادتین‌ چیزی‌ بیشتر از یک‌ بیان‌ لفظی‌ است‌، این‌ یک‌عهد است‌، عهدی‌ که‌ باید تکمیل‌ شود، این‌ عهد دارای‌ شرایط‌ و لوازمی‌است‌ که‌ بر تمامی‌ جنبه‌های‌ زندگی‌ تأثیر می‌گذارد، این‌ عهد متمرکز براقتدار فرد است‌ یعنی‌ آن‌ چیزی‌ که‌ حقیقتاً رفتار و کردار ما را دراختیار خودش‌ می‌گیرد.

اعراب‌ قریش‌ که‌ از ادای‌ این‌ کلمه‌امتناع‌ می‌کردند به‌ این‌ دلیل‌ بود که‌ کاملاً التزامش‌ را درک‌می‌کردند. اما امروزه‌، مسلمانان‌ هر روز چند بار آن‌ را تکرار می‌کنند،بدون‌ اینکه‌ هیچ‌ فکری‌ در خصوص‌ چگونگی‌ عمل‌ به‌ آن‌ داشته‌ باشند. رفتارشان‌، عملشان‌ و شیوه‌ زندگیشان‌ به‌ چیز دیگری‌ که‌ کاملاً متفاوت‌با عبارت‌ شهادتین‌ است‌، شهادت‌ می‌دهد و همچنین‌ آنهابهشترا استثناء می‌کنند.

در قرآن‌، الله‌ آگاه‌ هست‌ از آنچه‌ که‌ مقابل‌ رضای‌ اوست‌. به‌ عنوان‌مثال‌ در مذاهبی‌ مانند یهودیت‌ و مسیحیت‌ پیروانش‌ به‌ اشتباه‌ ادعامی‌کنند خداوند آنها را بر دیگران‌ برگزیده‌ است‌ وبهشتتنها متعلق‌ به‌ آنهاست‌.

در قرآن‌ آمده‌ است‌ که‌: هرکس‌ کار خطایی‌ بکند به‌ خاطر آن‌ کارش‌مجازات‌ خواهد شد و او کس‌ دیگری‌ را غیر از خدا، به‌ عنوان‌ حامی‌ و یاورنخواهد داشت‌. اما، امروزه‌ بسیاری‌ از مسلمانان‌ خودشان‌ را به‌ عنوان‌افراد برگزیده‌ در نظر می‌گیرند در حالیکه‌ فرمان‌های‌ پروردگارشان‌ رانادیده‌ می‌گیرند و پشت‌ می‌کنند به‌ سنت‌ پیامبرشان‌ (ص‌) و به‌ یک‌زندگی‌ دنیوی‌ دور از برکات‌ قانون‌ الهی‌ پافشاری‌ می‌کنند و شاید تاجایی‌ پیش‌ بروند که‌ جنبه‌های‌ یقینی‌ آن‌ قانون‌ را انکار کنند.

آداب‌ و سنن‌، دنیا گرایی‌، نظام‌های‌ اجتماعی‌ ساخته‌ دست‌ بشر، رهبران‌و حتی‌ تعهداتشان‌ را با خداوند یکتا شریک‌ می‌کنند یا به‌ عبارتی‌ برای‌خداوند شریک‌ قائل‌ می‌شوند.

پاداش‌بهشت‌، بسیار عظیم‌ است‌. خدائی‌ که‌ بهاء داشته‌ باشد، بهای‌ واقعی‌نیست‌، بهای‌ واقعی‌بهشت‌،بهایی‌ است‌ که‌ با فرمانبرداری‌ از خداوند و پیامبرش‌ ثابت‌ می‌شود. قرآن‌ می‌فرماید: آن‌ کسانی‌ که‌ آخرت‌ را می‌خواهند و در آن‌ جهت‌ تلاش‌می‌کنند اینان‌ معتقدانی‌ هستند که‌ خداوند از تلاششان‌ قدردانی‌ می‌کنند. سوره‌ 17، آیه‌ 19

در هر حال‌، ما باید بازگشت‌ به‌ قرآن‌ داشته‌باشیم‌ نه‌ به‌ راحتی‌ یک‌ روش‌ احساسی‌ و آکادمیک‌، بلکه‌ با حس‌فراگیری‌ برای‌ فرمانبرداری‌ و اطاعت‌، باید درک‌ کنیم‌ که‌ رضایت‌ خداونداز ما در چیست‌؟ و بعد آنگونه‌ شویم‌ که‌ مورد رضای‌ خداوند است‌ و.... این‌ راه‌بهشتاست‌.

 

بهشتاقامتگاه ابدی مؤمنان و صالحان رستگار در جهان آخرت است و بهشتیان کسانیهستند که به تصریح قرآن، در ترازوی اعمال، کفه‌ی کارهای نیک‌شان از کفه‌یبدی‌هاشان سنگین‌تر است. در قرآن مجید، بهشتیان به نام‌ها و صفت‌هاییهمچوناصحاب الیمینواصحاب الجنهخوانده می‌شوند.
بهشتمعادل واژه«الجنّة»است و در قرآن مجید با این اسامی و اوصاف به کار رفته است:
جنة المأموی، جنّات المأوی، جنة النعیم، جنات الخلد، دار السلام، دارالمتقین، دار المقامة، عدن، الفردوس.

توصیفبهشتدر سه سوره الرحمن، واقعه و دهر به صورت مفصل و در برخی از سوره های دیگرقرآن به صورت گذرا و مجمل بیان شده است و به بسیاری از نعمت های بهشتیهمچون میوه‌ها و باغها و چشمه‌ساران و زنان پری‌رو با لباس‌های حریر و ... و نیز نعمت‌های معنوی همچون رضوان خداوند و ... اشاره گردیده است.
در اینکه آیا آنبهشتموعود، اکنون نیز موجود است یا نه، میان دانشمندان اسلامی اختلاف نظر است. اکثر دانشمندان معتقدند کهبهشتهم اکنون وجود خارجی دارد و برای اثبات ادعای خود به ظواهر برخی از آیات استدلال می‌کنند.
در روایات مربوط بهمعراجو روایات دیگر نیز نشانه‌های روشنی از این موضوع دیده می‌شود. بنابراین می‌گویندبهشتدر درون و باطن این جهان است امابرای ما قابل دید و درک نیست؛ به عبارت دیگر عالم آخرت وبهشتودوزخ، بر این عالم احاطه دارد و این جهان همانند جنین در درون آن جهان قرار دارد.
آیات قرآن و روایات اسلامی دلالت دارد کهبهشتنیز همانند جهنم، درهایی دارد.
امام باقر علیه السلام
فرمود:
«
بهشتدارای هشت در است که عرض هر در، به اندازه چهل سال راه است
و در قرآن آمده است که جهنم هفت در دارد.
شیخ صدوق
، از علمای بزرگشیعه، می‌نویسد:

اعتقاد ما دربارهبهشتاین است کهبهشتدارالبقاء و دارالسلام است. مرگ و پیری، بیماری و ناخوشی، زوال و زمینگیری، غم، فقر و خستگی و فرسودگی در آن نیست.

 

درجات دربهشت

درجات دربهشتمتفاوت است:
بعضی‌ از بهشتیان از تسبیح و تقدیس و تکبیر خداوند بهره‌مندند
بعضی از انواع خوردنی‌ها، آشامیدنی‌ها، میوه‌ها، لباس‌های زربفت، حریر و سندس و همنشینی باحور العین
منابع:
تفسیر نمونه المیزان؛ مجمع البیان؛ دایرةالمعارف الشیعه العامه، ج 7، ‌ص 36؛ قرآن پژوهی، ‌ص 572


الجنّة و أهل الجنّة
1-
الجنّة خیر مال، و النّار شرّ مقیل 1765.
بهشتبهترین عاقبت، و آتش بدترین خوابگاه است

2-
ألا و إنّی لم أر کالجنّة نام طالبها، و لا کالنّار نام هاربها 2761.
آگاه باشید که من ندیدم مثلبهشت، که طلب کننده‏اش در خواب باشد، و نه مانند آتش دوزخ، که گریزان از آن در خواب باشد.
3-
إنّ أهل الجنّة کلّ مؤمن هین لین 3400.
به راستى که اهلبهشت، هر مؤمن نرمخوى هموارى است

4-
إنّ اللّه تعالى یدخل بحسن النّیّة و صالح السّریرة من یشاء من عباده الجنّة 3544.
به راستى که خداى تعالى بواسطه حسن نیت، و شایستگى سریره و نهان، از بندگانش هر که را که خواهد داخلبهشتمى‏نماید (یعنى هر چند کارى که استحقاقبهشترا برساند نکرده باشد).

5-
الجنّة دار الأمان 397.
بهشتسراى امان است.
ص 194


7-
الجنّة جزاء المطیع 417.

8-
الجنّة دار الأتقیاء 438.

9-
الجنة غایة السّابقین 478.

10-
الجنّة أفضل غایة 1024.

11-
الجنّة مال الفائز 1074.

12-
الجنّة جزاء کلّ مؤمن محسن 1431.

13-
نیل الجنّة بالتّنزّه عن المأثم 9953.

14-
إنّک لن تلج الجنّة حتّى تزدجر عن غیّک، و تنتهی، و ترتدع عن .....
7-
بهشتپاداش فرمانبر است.

8-
بهشتسراى پرهیز کاران است.

9-
بهشتآخرین هدف سبقت گیرندگان، و آتش سرانجام افراط کنندگان است.

10-
بهشتافزونترین غرض و مقصود است.

11-
بهشتسرانجام کار پیروزمند است.

12-
بهشتپاداش هر مؤمن احسان کننده است.

13-
رسیدن بهبهشتبا پاکیزگى، و دورى از گناهانست.

14-
به راستى که تو داخلبهشتنخواهى شد، تا آنکه از گمراهى خود باز

ص 195

معاصیک، و ترعوی 3795.

15-
إذا آمنت باللّه و اتّقیت محارمه أحلّک دار الأمان، و إذا أرضیته تغمّدک بالرّضوان 4146.

16-
ثمن الجنّة العمل الصّالح 4698.

17-
ثمن الجنّة الزّهد فی الدّنیا 4700.

18-
سادة أهل الجنّة الأسخیاء، و المتّقون 5584.

19-
سادة أهل الجنّة المخلصون 5591.

20-
سادة أهل الجنّة الأتقیاء الأبرار 5599.

21-
طلب الجنّة بلا عمل حمق 5991.

22-
لا تحصل الجنّة بالتّمنّی 10566.
ایستاده و دور شوى، و از گناهان خود دست کشى و باز گردى.

15-
هر گاه به خدا ایمان آورده‏اى، و از حرامهایش دورى نمائى تو را درخانه امان فرود آورده چون او را خوشنود گردانى تو را بخوشنودى فرو پوشاند. (شکى نیست در این که خوشنودى خدا از نعمتى بالاتر خواهد، رزقنا اللّه وإیاکم بمحمد و آله الطاهرین صلوات اللّه علیهم أجمعین).

16-
بهاىبهشتعمل صالح است. (یعنى هر کهبهشتخواهد باید عمل صالح انجام دهد).

17-
بهاىبهشتبى‏رغبتى در دنیاست.

18-
بزرگان اهلبهشتسخاوتمندان، و خویشتن داران است.

19-
بزرگان اهلبهشتافراد مخلصند.

20-
مهتران اهلبهشتخویشتن‏داران نیکو کار است.

21-
طلب کردنبهشتبدون عمل حماقت است.

22-
بهشتبا آرزو کردن حاصل نخواهد شد (بلکه نیازمند به عمل است).
ص 196

23-
لا یدخل الجنّة خبّ و لا منّان 10792.

24-
لا یفوز بالجنّة إلّا من حسنت سریرته و خلصت نیّته 10868.

25-
کلّ نعیم دون الجنّة محقور 6867.

26-
لن یفوز بالجنّة إلّا السّاعی لها 7403.

27-
لن یحوز الجنّة إلّا من جاهد نفسه 7421.

28-
من اشتاق إلى الجنّة سلا عن الشّهوات 8591.

29-
نیل الجنّة بالتّنزّه عن المآثم 9953.

30-
نال الجنّة من اتّقى عن المحارم 9954.

31-
هیهات لا یخدع اللّه عن جنّته، و لا ینال ما عنده إلّا بمرضاته 10043.

23-
بسیار مکر کننده، و بسیار منّت گذارنده واردبهشتنخواهند شد.

24-
بهبهشتپیروز نخواهد گردید مگر کسى که نهان او نیکو بوده، و نیّتش خالص باشد.

25-
هر نعمتى غیر ازبهشتکوچک است.

26-
هرگز بهبهشتپیروزى حاصل نکند، مگر سعى کننده و کوشا براى آن.

27-
هرگزبهشترا حیازت نخواهد نمود، مگر کسى که با نفس خود پیکار کند.

28-
هر که مشتاقبهشتباشد، شهوتها را فراموش نماید.

29-
رسیدن بهبهشت، به پاکیزگى از گناهان است.

30-
بهبهشترسیده است، هر که از حرامها پرهیز نماید.

31- (
تتمه کلامى است از خطبه 129 نهج البلاغه که در باره وزن وکیل بیان داشته) چه دور است (اندیشه شما) خداوند ازبهشتاو فریب داده نشده، و به آنچه در نزد اوست رسیده نمى‏شود مگر به خشنودى او.

 

گروه های سه گانه دربهشت
بعد از سوره الرحمن دوّمین سوره ای كه ذكر آیاتبهشتدر آن بسیار آمده است، سوره واقعه است كه پس از آنكه مردم را به سه دسته: سابقون و اصحاب مَیمنه و اصحاب مَشأمه تقسیم میكند می فرماید: «وَالسَّـ'بِقُونَالسَّـ'بِقُونَ * أُولَـ'´نءِكَ الْمُقَرَّبُونَ * فِی جَنَّـ'تِالنَّعِیمِ * ثُلَّةٌ مِنَ الاْوَّلِینَ * وَ قَلِیلٌ مِنَ ا لاْ خِرِینَ؛«و سبقت گیرندگان به أعمال صالحه، سبقت گیرندگان به مغفرت و رحمت هستند. آنان مقرّبان درگاه خدا می باشند كه دربهشتهای نعیم هستند. جماعتی از آنها از پیشینیان هستند، و گروه كمی از پسینیان» (آیه 10 تا 14 سوره واقعه).

بهشتنعیم،بهشتولایت است. و منظور از اوّلین، امّت های گذشته، و منظور از آخرین، امّتپیامبر آخر الزّمان است. و البتّه تعداد افراد مقرّبین در این امّت، نسبتبه امّت های گذشته كم است ـ گرچه از جهت قوّت و مقدار كمال مقدّم هستند ـولیكن تعداد افراد أصحاب الیمین در این امّت همانند امّتهای گذشته زیاداست، چنانكه خواهد آمد. ثُلَّةـ به ضمّ ثاء ـ به معنای جماعت كثیر مردم، وثَلَّةـ به فتح آن ـ به معنای گله و جماعت گوسفند است. و در مثل است كه: فُلانٌ لایُفَرِّقُ بَیْنَ الثَّلَّةِ وَ الثُّلَّةِ؛فلان كس بین گله گوسفند و جماعت انسان فرق نمی گذارد».

وصف جایگاه و نوشیدنی های بهشتیان
«
َعلَی ' سُرُرٍ مَوْضُونَةٍ * مُتَّكِـِینَ عَلَیْهَا مُتَقَـ'بِلِینَ؛بر روی تخت های بافته شده هستند. و در حالیكه تكیه بر آنها زده اند همه روبروی یكدیگر قرار گرفته اند» (واقعه/15 و 16). سَریربه معنای تخت است، و غالباً درباره تخت پادشاه استعمال می شود، و جمع آنسُرُرو أسِرَّة می باشد. ووَضَنَ یَضِنُ وَضْنًابه معنای بافتن است، ومَوْضُونَةیعنیبافته شده از الیاف، و این، استعاره از استحكام است و تقابل بهشتیان درجلوس و نشست، كنایه از كمال اُنس و حسن معاشرت و صفاء باطن آنهاست، كههیچگاه به پشت سر و قفای یكدگر ننگرند، و با عیبجوئی و غیبت نمودن، باطنخود را بر خلاف ظاهر آلوده ننمایند.

«
یَطُوفُعَلَیْهِمْ وِلْدَ ' نٌ مُخَلَّدُونَ * بِأَكْوَابٍ وَ أَبَارِیقَ وَكَأْسٍ مِن مَعِینٍ * لاَ یُصَدَّعُونَ عَنْهَا وَ لاَ یُنزِفُونَ؛پیوستهاطفال نابالغِ نورس و تازه، گرداگرد آنان برای خدمت درگردش آیند، اطفالیكه پیوسته و جاودان به همان حالت حداثتِ سنّ می مانند (و یا اطفالی كهگوشواره بر گوش دارند). با كوزه ها و ابریق ها و كاسه ای مملوّ از شرابمَعین كه بیاشامند و بیارامند؛ ولی برای آنان در اثر خماری ای كه از خمرپیدا می شود هیچگونه صُداع و سردردی پیدا نمی شود، و هیچگاه بواسطه سُكرحاصل از آن، عقلشان از دست نمیرود» (17 تا 19).

وِلْدانجمعوَلیداست به معنای پسر نورس. مُخَلّدیا از خُلود و خُلْد و خَلْد است به معنای دوام و بقاء، و یا از خُلْد و خَلَدَة است ـ با دو فتحه ـ به معنای گوشواره. أكْوابجمع كُوب است، و آن ظرفی است كه نه دسته دارد و نه لوله، چون كوزه بدون دسته. وأباریقجمعإبْریقاست و آن ظرفی است كه لوله دارد چون آفتابه. وكَأْسمفرداست و جمع نیست، و كاسه است، و آن ظرفی است كه نه دسته دارد و نه لوله، وبه شكل پهن و گسترده است به خلاف كوزه. و علّت اینكه كأس را مفرد آوردهاست، آنستكه كأس به كاسه پر از مایع گفته می شود، پس كأس به تنهائی درحكمأباریقوأكْواباست. صُداعبه معنای سردرد است. لاَ یُصَدَّعُونَ عَنْهَایعنی از آن خمرهای بهشتی سردرد پیدا نمی كنند. وأنْزَفَاز باب إفعال، فعل لازم و به معنای ذَهاب عقل و مستی است. و بنابراینوَ لاَ یُنزِفُونَمعنایش اینستكه در اثر خوردن آن شراب ها، عقلشان زائل نمی گردد.

«
وَفَـ'كِهَةٍ مِمَّا یَتَخَیَّرُونَ * وَ لَحْمِ طَیْرٍ مِمَّا یَشْتَهُونَ * وَ حُورٌ عِینٌ * كَأَمْثَـ'لِ اللُؤْلُوءِ الْمَكْنُونِ * جَزَآءَبِمَا كَانُوا یَعْمَلُونَ؛و هر نوع میوه ای كه اختیار و انتخابكنند، و گوشت پرنده از آنچه اشتها كنند و میل بدان داشته باشند، وحورالعین كه مانند لُؤلؤ مختفی و پنهان در صدف، هیچگونه طراوت و تازگی شانزائل نشده است. تمام اینها پاداشی است كه در اثر آنچه در دنیا بجا میآوردند به آنها داده می شود» (آیات 20 تا 24 سوره واقعه).

«
لاَ یَسْمَعُونَ فِیهَا لَغْوًا وَ لاَ تَأْثِیمًا * إِلاَّ قِیلاً سَلَـ'مًا سَلَـ'مًا؛آنان در آنبهشتهای نعیم هیچگونه سخن لغو و بیهوده ای، و هیچگونه سخنی كه رابطه با گناهداشته باشد نمی شنوند، مگر گفتار پی درپی سَلام، سَلام» (آیات 25 و 26سوره واقعه). لَغْوگفتار بی فائده است، وإثْمگناه، وتأْثِیمسخنی است كه انسان را به گناه اندازد. قِیلمانندقَوْلمصدر است. وسَلامنیز مصدر است و معنایش گذشت.

وصف درختان و میوه های بهشتی
«
وَأَصْحَـ'بُ الْیَمِینِ مَآ أَصْحَـ'بُ الْیَمِینِ * فِی سِدْرٍ مَخْضُودٍ* وَ طَلْحٍ مَنضُودٍ * وَ ظِلٍّ مَمْدُودٍ * وَ مَآءٍ مَسْكُوبٍ * وَفَـ'كِهَةٍ كَثِیرَةٍ * لاَ مَقْطُوعَةٍ وَ لاَ مَمْنُوعَة؛واصحاب یمین و اهل سعادت؛ نمیدانی چه مقام و درجه ای دارند اصحاب یمین! دردرخت سدری كه خارهایش گرفته شده است، و درخت موزی كه میوه اش از پائین تابالا چیده شده است، و سایه كشیده و گسترده ای كه هیچوقت كم و كوتاه و زائلنگردد، و آبی كه پیوسته بدون انقطاع جاری شود و ریخته گردد، و میوه هایبسیاری كه هیچگاه (بواسطه زمستان و امثال آن ) مقطوع نشود، و انسان (بهواسطه سیری و یا دوری و یا خاری و یا مرضی ) از خوردن آن ممنوع نگردد» (واقعه/27 تا 33). سِدْر درخت معروفی است. وخَضَدَ یَخْضِدُ خَضْدًافعلمتعدّی و به معنای قطع كردن و از بین بردن خارهای درخت است. و مَخْضودیعنی سِدری كه خارهایش گرفته شده است؛ چون درخت سِدر خار دارد.

درتفسیر «الدّرّ المنثور» حاكم تخریج و تصحیح كرده، و بیهقی در بحث «بعث » از أبوأمامه روایت كرده است كه اصحاب رسول الله صلّی الله علیه وآله وسلّممی گفتند: ما از عَرب های بدوی و سؤالاتشان استفاده می بریم. یك روز یكمرد أعرابی پیش آمد و به رسول خدا گفت: یارَسولَ الله! در قرآن نام درختیبرده شده است كه اذیّت میرساند؛ و من چنین نمی بینم كه دربهشتدرختی باشد كه صاحبش را آزار برساند! رسول خدا صلّی الله علیه وآله وسلّمگفتند: آن درخت كدام است؟ اعرابی گفت: درخت سدر، چون خار دارد! رسول اللهگفتند: مگر خدا نمی فرماید: «فِی سِدْرٍ مَخْضُودٍ؛سدریكه خارش گرفته شده است »؟! خداوند آن را از هر خاری كه دارد پاك میكند وبجای محلّ هر خار یك میوه ای قرار میدهد كه از آن میوه، میوه هائی روئیدهمی شود، و هر یك از آن میوه ها شكافته می شود و هفتاد و دو رنگ از طعامپدید می آید كه هیچیك از طعامها مشابه دیگری نیست! وطَلْحدرخت موز است. و گفته شده است كه موز نیست بلكه درختی است كه سایه خنك و تازه ای دارد. ونَضَدَ یَنْضِدُ نَضْدًافعلمتعدّی است، یعنی متاع را بهم متّصل كرد و بعضی را به بعضی چسبانید و یاروی هم ریخت. یعنی درخت موزی كه ثمرش از پائین تا بالا روی هم چیده شدهاست.

و در «مجمع البیان » وارد است كه عامّه از أمیرالمؤمنین علیه السّلام روایت كرده اند كه: مردی در نزد آنحضرت «وَ طَلْحٍ مَنضُودٍ» قرائت كرد. حضرت گفتند: «مَاشَأْنُ الطَّلْحِ؟ إنَّمَا هُوَ «وَطَلْعٍ» كَقَوْلِهِ: وَ نَخْلٍ طَلْعُهَا هَضِیمٌ؛طَلْح چه معنی دارد؟! «طَلْع » است؛ مثل گفتار خداوند: وَ نَخْلٍ طَلْعُهَا هَضِیمٌ،یعنی درخت خرمائی كه غلاف میوه اش شكسته شده و خرماها در درون آن، رو بهرشد كردن آورده است». به حضرت گفته شد: آیا تغییر نمیدهید این كلمه را؟حضرت فرمود: «إِنَّ الْقُرْءَانَ لاَ یُهَاجُ الْیَوْمَ وَ لاَ یُحَرَّكُ؛درامروز قرآن، تحرّك پیدا نمی كند و جابجا نمی شود و دگرگونی پیدا نمی كند». و این روایت را از آنحضرت، فرزندش حسن علیه السّلام و قَیس بن سَعد روایتكرده اند.

«
وَ فُرُشٍ مَرْفُوعَةٍ * إِنَّآ أَنشَأْنَـ'هُنَّ إِنشَآءً * فَجَعَلْنَـ'هُنَّ أَبْكَارًا * عُرُبًا أَتْرَابًا؛وفرش های عالی! ما آن حوریّه ها را البتّه آفریدیم، و آنان را باكره قراردادیم! و دارای غَنج و ناز، و عاشق و مایل به شوهران خود نمودیم. و همگیهمانند هم در سنّ و جوانی و شادابی هستند» (آیات 34 تا 37 سوره واقعه). فُرُشجمعفِراشاست به معنای فرشی كه می گسترند و برروی آن می نشینند، ولیكن ممكن است در اینجا مراد ازفُرُشٍ مَرْفُوعَةٍزنانعالیقدر باشند كه در عقول و جمال و كمالشان رفیع القدر بوده باشند؛ و شاهدآنكه زن را فِراش میگویند، و مناسب این معنی است كه بلافاصله می فرماید: «إِنَّآ أَنشَأْنَـ'هُنَّ إِنشَآءً؛ما آن زنان را خود آفریدیم و باكره قرار دادیم». وعُرُبجمععَروباست،و عَروب به زنی گویند كه به شوهرش پر مهر و محبّت و پر عاطفه باشد، و یادارای ناز و كرشمه باشد. و أتراب جمع تِرْب ـ با كسر و سكون ـ به معنایمثل و شبیه است.

«
لاِصْحَـ'بِ الْیَمِینِ * ثُلَّةٌ مِنَ الاْوَّلِینَ * وَ ثُلَّةٌ مِنَ ا لاْ خِرِینَ؛آنچهگفته شد، برای اصحاب یمین و اهل سعادت است كه جماعت كثیری از آنها ازپیشینیان بوده اند، و جماعت كثیری از پسینیان» (آیات 38 تا 40 سورهواقعه). باید دانست كه آنچه از گفتار خدا: فِی سِدرٍ مَخْضُودٍ * وَ طَلْحٍ مَنضُودٍ * وَ ظِلٍّ مَمْدُودٍتا اینجا كه میرسد: فَجَعَلْنَـ'هُنَّ أَبْكَارًا، عُرُبًا أَتْرَابًابیان شده است، همه متعلّق به خوبان و اصحاب یمین است؛ و آنچه سابقاً بیان شد از گفتار خدا كه می فرماید: فِی جَنَّـ'تِ النَّعِیمِتا گفتارش كه: إِلاَّ قِیلاً سَلَـ'مًا سَلَـ'مًا،همهآنها متعلّق به سابقون و مقرّبون است. و با دقّت در خصوصیّات آن مزایا، وخصوصیّات آنچه را كه برای اصحاب یمین بیان فرموده است، أشرفیّت و أفضلیّتسابقین از اصحاب یمین مشهود میگردد.

توصیفبهشتمتقیان
و در سوره قمر، مقام متّقیان رامَقْعَدِ صِدْقدر نزد مالك علی الاءطلاق و حكمران با اقتدار معیّن كرده است: «إِنَّ الْمُتَّقِینَ فِی جَنَّـ'تٍ وَ نَهَرٍ * فِی مَقْعَدِ صِدْقٍ عِندَ مَلِیكٍ مُقْتَدِرٍ؛محققا پارسایان در باغ ها و (کنار) نهرهایند. در جایگاه صدق، نزد پادشاهی با اقتدار» (آیه 54 و 55 سوره قمر).

ودر سوره بیّنه، آن پاداش ها را كه حتّی شامل رضایت طرفینی است، بر اساسخشیت و احترام از عِزّ جلال و مقام و موقف حضرت پروردگار معیّن فرمودهاست: «إِنَّالَّذِینَ ءَامَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّـ'لِحَـ'تِ أُولَـ'´نءِكَ هُمْخَیْرُ الْبَرِیَّةِ* جَزَآؤُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ جَنَّـ'تُ عَدْنٍتَجْرِی مِن تَحْتِهَا الاْنْهَـ'رُ خَـ'لِدِینَ فِیهَآ أَبَدًا رَضِیَاللَهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ ذَ ' لِكَ لِمَنْ خَشِیَ رَبَّهُ؛آنانكه ایمان آورده و عمل صالح انجام داده اند، ایشانند فقط بهترین خلائق. پاداش آنان در نزد پروردگارشانبهشتهائی است كه از زیر درختان آنها نهرهائی در جریان است، و ایشان در آنبهشتها جاودانه زیست می كنند. خدا از ایشان راضی است و ایشان از خدا راضیهستند؛ این است مزد و ثواب كسی كه از پروردگار خود در خشیت است» (آیه 7 و 8 سوره البینة).

و در سوره نبأ وارد است كه: «إِنَّلِلْمُتَّقِینَ مَفَازًا * حَدَآنءِقَ وَ أَعْنَـ'بًا * وَ كَوَاعِبَأَتْرَابًا * وَ كَأْسًا دِهَاقًا * لاَ یَسْمَعُونَ فِیهَا لَغْوًا وَلاَ كِذَّ ' بًا * جَزَآءً مِن رَبِّكَ عَطَآءً حِسَابًا؛درقیامت برای پرهیزگاران محلّ فوز و سِعه و آسایش است: باغهائی و درختهایانگوری است، و نیز دختران جوان نورس كه تازه پستان در می آورند، و همگیمثل و شبیه و قرین یكدگرند، و نیز كاسه های مملوّ از شراب بهشتی است. درآنجا أبداً سخن لغو و بیهوده و سخن دروغ نمی شنوند. اینها در مقام پاداشاز جانب پروردگار تو ای پیغمبر، در محاسبه به آنان عطا میگردد» (آیات 31 و 36 سوره نبا). دَهَقَ یَدْهَقُ دَهْقاًبه معنای پر كردن و سرشار و مملوّ نمودن است، ودِهَاقبه معنای سرشار و پر است. وكِذَّابیكی از مصادر كَذَبَ یَكْذِبُ می باشد، یعنی دروغ گفتن.

از این آیات استفاده می شود كهبهشتمقام صدق و امانت و تقوی و برداشتن گلایه از آثار و مظاهر عالم آفرینش كهمخلوق خداست، و حفظ مقام جلال و عظمت و ابّهت حضرت ذوالجلال است. در آنجابطلان و لغو و دروغ و گناه نیست، و فتور و نقصان و عیب راه ندارد. شرابشمست میكند ولی مست جمال خدا و صفات خدا و افعال خدا؛ و سردرد نمی آورد، وعقل را هم نمی برد. و آن را شراب طَهور گویند كه در سوره دهر ذكر شده است. غذای آن ثقل و سنگینی نمی آورد، و نكاح آن فتور و سستی ندارد، همه عشق استو لذّت و سُرور و حُبور. و علّتش اینستكه در آنجا نقصان و عدم و نیستی راهندارد. در دنیا كه نكاح و یا خوردن طعامهای لذیذ و یا آشامیدن نوشابه هایلذیذ، لذّتش و اثرش ضعیف می شود و از بین میرود، به جهت نقصان این عالماست. و اگر فرض كنید جهات نقیصه در اینجا نباشد، هیچگاه بهجت و سرورشتبدیل به گرفتگی و بدی احوال نمی شود، و هر لذّت و كیف و عیشی كه پیدا شودهمان جاودان خواهد ماند؛ بدون ذرّه ای قصور و فتور و كمی و كاستی.

توصيفبهشتدر برخي سوره ها مانند «واقعه و صافات» به طور مشروح بيان شده كه به برخي از آن موارد و راه هاي وورد بهبهشتاشاره مي كنيم.
اولاً: معيار رستگارى در آخرت و رفتن بهبهشتايمان و اعمال انسان است. هر كس كه عمل صالح داشته باشد ان شاء الله واردبهشتمى‏شود. ... « الذين آمنوا و عملوا الصالحات».
ثانيا: شفاعت يامبر اكرم(ص) و امامان(ع) و اولياى الهى نيز شامل تعداد زيادى از مسلمانان و مؤمنان خواهد شد و آنان نيز واردبهشتمى‏شوند.
ثالثا: همه اهل ايمان حتى كسانيكه احيانا مشكل داشته باشند در نهايت واردبهشتخواهند شد و اگر هم عذاب و سختى ببينند براى مدتى موقت است. اما بعد از مدتى آنها نيز بهبهشتمى‏روند.
رابعا: مى‏دانيد كهبهشتهشت درب دارد و جهنم هفت و اين نشانه آن است كه راه هاي وروديبهشتبيش از جهنم است. به طور مثال اگر حواس پنجگانه و شهوت و غضب انسان راه ورودي جهنم است اين هفت در به اضافه عقل راه ورودي بهبهشتمي باشند.
خامسا: خداوند متعال كه آفريدگار بندگان است آنها را هم دوست دارد لذا درنعمت‏هاى خود آنها را بهره‏مند مى‏كند مگر كسانى كه خيلى شقاوتمند و ناصالح ند. با توجه به اينمطالب و مطالب بسيارى ديگر كه از قرآن و رواياتاستفاده مى‏شود. هيچ دليلى بر اينكه اهل جهنم بيشتر از اهلبهشتهستند نداريم. بله همه بهشتيان در يك مقام و مرتبه نيستند چنان كه دوزخيان نيز همه در يك مرتبه از عذاب نيستند.
دوست گرامي! آنچه که در اينجا به اجمال مي توان آورد اين است:
1-
آنچه از نظر فرآن کريم و روايات اسلامي مسلم است اين که همانطوري کهاهل جهنم به تناسب بديهايشان سختي و عذابشان گوناگون است، اهلبهشتهم به فراخور اعمالشان داراي درجات و کمالات مختلف هستند. از اين روبهشتداراي مراتب و درجات متفاوت است: «فأولئک لهم الدرجات العلي» (اهل ايمان وعمل صالح داراي درجات عالي هستند)(طه (20)، آيه 75)؛ «والآخره اکبر درجات» (درجات آخرت و برتريهايش از اين هم بيشتر است)(اسراء (17)، آيه 22)
2-
با عنايت به مطلب نخست، دربهشتنعمتهاي گوناگوني وجود دارد که اهل ايمان و عمل صالح از آن بهره مند ميشوند. اما برترين و بهترين لذت ها محبت و خشنودي خداوند متعال مي باشد، وبه تعبير ديگر هيچ لذتي دربهشتبه درجه خشنودي و محبت الهي براي انسان بهشتي شادي بخش نيست و حتي لذتهايديگر در پرتو اين لذت ارزشمند مي نمايد. قرآن در آيات متعددي بدان اشارهمي کند که در اينجا به ذکر يک آيه مي پردازيم: «وعد الله المؤمنين والمؤمنات جنات تجري من تحتها الانهار خالدين فيها و مساکن طيبه و جنات عدنو رضوان من الله الکبر ذلک هو الفوز العظيم؛ خداوند به مردان و زنان باايمان، باغهائي ازبهشتوعده داده که نهرها از زير درختانش جاري است، جاودانه در آن خواهند ماند، و مسکن هاي پاکيزه اي دربهشتهاي جاويدان (نصيب آنها ساخته) و (خوشنودي) و رضاي خدا (از همه اينها) برتر است، و پيروزي بزرگ همين است››(توبه (19)، آيه 72) البته اين لذت ورضوان الهي از آن کساني است که در دنيا همه اعمال خود را بر پايه رضايخداوند قرار داده باشند يعني عباداتشان بر اصل حب و حمد الهي استوار شدهاست. چنان که در کلام نوراني امير مؤمنان (عليه السلام) آمده است: «انقوما عبدوا الله رغبه فتلک عباده التجار، و ان قوما عبدوا الله رهبه فتلکعباده العبيد، و ان قوما عبدوا الله شکرا فتلک عباده الاحرار؛ همانا گروهيخدا را به انگيزهبهشتمي پرستند که اين عبادت تاجران و سودگران است، و گروهي نيز خدا را به خاطرهراس و عذاب جهنم عبادت مي کنند که اين شيوه بردگان است، و نيز گروهي خدارا به خاطر شکر و سپاسش مي پرستند که اين شيوه عبادت آزادگان است››(نهجالبلاغه، حکمت 237؛ اصول کافي، ج2، ص68، ح5) امام علي عبادت خود را از نوعگروه سوم مي داند و مي فرمايد: «الهي ما عبدتک خوفا من عقابک و لا طممعافي ثوابک و لکن وجدتک اهلا للعباده فعبدتک؛ معبودا! هيچگاه تو را به خاطرترس از عذاب و يا طمع به پاداش نپرستيدم، بلکه چون تو را شايسته عبادتيافتم، بندگي مي کنم››(بحار، ج41، ص14) در روايات امامان معصوم نيز محبت وخوشنودي خداوند به عنوان پاکترين و زيباترين لذت اهلبهشتخوانده شده است. امير مؤمنان -عليه السلام- در بيان علت آن مي فرمايد: اهلبهشتهنگامي که با نعمت هاي گوناگون دربهشتروبرو مي شوند دلهايشان چنان از وجد و سرور افروخته مي گردد که زبان بهسپاس و شکر الهي مي گشايند و همه آن نعمتها را در برابر رضوان خداوندناچيز مي نگرند و هدف نهائي را در اين مي دانند که قرآن بازگو مي فرمايد: «و آخر دعويهم ان الحمد لله رب العالمين» (و آخرين سخنان اهلبهشتاين است که حمد مخصوص پروردگار عالميان است)(يونس (10) آيه 10) امام سجاد نيز با تکيه بر بيان قرآن مي فرمايد: خداوند به اهلبهشتدربهشتمي فرمايد: بهترين لذت براي شما، رضايت و محبت من است.(ميزان الحکمه، ج1، ص433، باب 557، ح2613)
نکته پاياني آن که قرب الهي که موجب رضا و رضوان عظيم خداوند است در واقعبالاترين کمالي است که فطرت انسان در پي آن مي رود. پس همان طوري کهارتباط با خدا در دنيا زندگي آدمي را در همه ابعادش آرامش بخش مي کند درآخرت که سراي ابدي به شمار مي آيد برترين آرزوها همين رضايت الهي است کههر نعمت ديگري در پرتو آن لذت آفرين خواهد بود.

 

حکایت هفت درصد، بهشت و جهنم

ارسال شده در مورخ ۲۳شهریور ۸۷ توسط فرحان دبیرزاده | موضوعات: اجتماعی , مذهبی

یک مرد روحانی، روزی با خداوند مکالمه ای داشت: “خداوندا! دوست دارم بدانم بهشت و جهنم چه شکلی هستند؟

خداوند آن مرد روحانی را به سمت دو در هدایت کرد و یکی از آنها را بازکرد؛ مرد نگاهی به داخل انداخت. درست در وسط اتاق یک میز گرد بزرگ وجودداشت که روی آن یک ظرف خورش بود؛ و آنقدر بوی خوبی داشت که دهانش آب افتاد!

افرادی که دور میز نشسته بودند بسیار لاغر مردنی و مریض حال بودند. بهنظر قحطی زده می آمدند. آنها در دست خود قاشق هایی با دسته بسیار بلندداشتند که این دسته ها به بالای بازوهایشان وصل شده بود و هر کدام از آنهابه راحتی می توانستند دست خود را داخل ظرف خورش ببرند تا قاشق خود را پُرکنند. اما از آن جایی که این دسته ها از بازوهایشان بلند تر بود، نمیتوانستند دستشان را برگردانند و قاشق را در دهان خود فرو ببرند.

مرد روحانی با دیدن صحنه بدبختی و عذاب آنها غمگین شد. خداوند گفت: “تو جهنم را دیدی!”

آنها به سمت اتاق بعدی رفتند و خدا در را باز کرد. آنجا هم دقیقا مثلاتاق قبلی بود. یک میز گرد با یک ظرف خورش روی آن، که دهان مرد را آبانداخت!

افراد دور میز، مثل جای قبل همان قاشق های دسته بلند را داشتند، ولی بهاندازه کافی قوی و تپل بوده، می گفتند و می خندیدند. مرد روحانی گفت: “نمیفهمم!”


خداوند جواب داد: “ساده است! فقط احتیاج به یک مهارت دارد! می بینی؟ اینهایاد گرفته اند که به همدیگر غذا بدهند، در حالی که آدم های طمع کار تنهابه خودشان فکر می کنند!”

(تخمین زده شده که ۹۳% از مردم این متن را برای دیگران بازگو نخواهندکرد، من جزء آن ۷% بودم! و به یاد داشته باشید، من همیشه حاضرم تا قاشقغذای خود را با شما تقسیم کنم!)

 

حوریان و دختران بهشتی

حور جمع حوراء است و حوراء به دخترجوان و باکره و سفید و بسیار زیبا و سیاه

 چشم گفته می شود که دارای پستانهای بسیارزیبایی که گرد و تازه رسیده و کمی

 برآمده اند می باشند.

قرآن می فرماید:

    " (برای پرهیزگاران)، دخترانی بسیار جوان و هم سنّ وسال و جامهایی لبریز و

 پیاپی(ازشراب طهور). "   (سوره نبأ، آیه 33)

    " (بهشتیان) همسرانی از حورالعین (سیاه چشم وبسیارزیبا) دارند همچون مروارید

 درصدف پنهان. اینها پادشی است که در برابر اعمال که انجام می دادند. " (سوره

واقعه آیه 22)

    " نزد بهشتیان همسرانی زیباچشم است که جز به شوهران خود عشق نمی ورزند،

گویی(ازلطافت وسفیدی)همچون تخم مرغهایی هستندکه (درزیر بال وپرمرغ) پنهان

 مانده (و دست انسانی هرگز آنرا لمس نکرده است ونزدیکی نکرده است). " (سوره

صافات،آیه 48)

     پیامبراکرم(ص) فرمودند: "همانا بهشتیان به چیزی بیشتراز نکاح اشتها

ندارند و لذت نمی برند."  (کتاب لثالی، ص 503)

      درحدیثی بدین مضمون آمده است که:" بهترین چیزهایی که مردم در دنیا

وآخرت ازآنها لذّت می برند، لذت آمیزش و بهره برداری از زنان می

باشد." (کتاب وسائل، جلد14، ص 468)

  "(دربهشت)توان بدنی انسان درکامیابی اززنان به اندازه صد نفر می

 

گردد." (کتاب کنزالعمال، جلد14، ص 468)

 

 

  حضرت علی(ع) فرمودند:" هریک ازآن حوریان، هفتاد حلّه پوشیده اند و سفیدی

 

ساق ایشان از زیر هفتاد حلّه معلوم است. از جماع باهریک ازآن حوریان لذّت صد مرد

 

 را می یابد که هریک چهل سال خواهش مجامعت داشته باشندو برایشان میسّرنشده

 

باشد. " (بحارالانوار،ج 8، ح 205)

 

  درجای دیگرحضرت علی(ع)فرمودند: " پس آن مؤمن با قوّت صد جوان باآن حوری

 

جماع کند و یک معانقه با او هفتادسال طول می کشد.  مؤمن متحیّر می باشد که نظر به

 

 کدام عضو حوری بکند، بر روی او یا برپُشت او  یا بر ساق او. برهرعضو اوکه نگاه

 

می کند از شدّت نور وصفا، روی خودرا درآن مشاهده می نماید. پس دراین حال زن

 

دیگری براو مشرف میگردد که خوشروتر و خوشبویتر از اوّلی است.

 

" (بحارالانوار،ج 8، ح 205)

 

  حضرت امیرالمؤمنین(ع) فرمودند:" هیچ مؤمنی داخل بهشت نمی شود مگر آنکه

 

خداوندِغنیّ ، پانصد حوری به او عطا می فرمایدکه با هر حوری هفتاد غلام وهفتاد کنیز

 

 نیز می باشدکه هریک مانند لؤلؤ منثور و لؤلؤ مکنون می باشند. " (بحارالانوار،ج 8، ح 205)

 

  رسول اکرم(ص) می فرماید: " حوری از خیمه خود بیرون آیدو روی به تخت مؤمن

 

بخرامد و چون به نزد مؤمن می آید با پانصد سال ازسالهای دنیا همدیگر را می بوسند

 

 که برای هیچ کدامشان ، خستگی و ملال حاصل نمی گردد. "

 

 

  امام صادق(ع) فرمودند: " زنانِ بهشت حسد نمی برند و حائض نمی شوند و بدخویی

 

 نمی کنند."

 

 

  رسول اکرم(ص) فرمودند: " هرمؤمنی را هفتاد زوجه از حوران می دهند و چهار زن

 

 از آدمیان، که ساعتی با حوریّه صحبت می دارد و ساعتی با زن دنیا و ساعتی باخود

 

خلوت می کند و بر کُرسیها تکیه زده اند و بایکدیگر صحبت می دارند.

 

" (بحارالانوار،ج 8، ص 157، ح 98)

منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان -- صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید
اين مطلب در تاريخ: چهارشنبه 13 فروردین 1399 ساعت: 19:18 منتشر شده است
برچسب ها : ,,
نظرات(0)

نظرات


کد امنیتی رفرش

شبکه اجتماعی ما

   
     

موضوعات

پيوندهاي روزانه

تبلیغات در سایت

پیج اینستاگرام ما را دنبال کنید :

فرم های  ارزشیابی معلمان ۱۴۰۲

با اطمینان خرید کنید

پشتیبان سایت همیشه در خدمت شماست.

 سامانه خرید و امن این سایت از همه  لحاظ مطمئن می باشد . یکی از مزیت های این سایت دیدن بیشتر فایل های پی دی اف قبل از خرید می باشد که شما می توانید در صورت پسندیدن فایل را خریداری نمائید .تمامی فایل ها بعد از خرید مستقیما دانلود می شوند و همچنین به ایمیل شما نیز فرستاده می شود . و شما با هرکارت بانکی که رمز دوم داشته باشید می توانید از سامانه بانک سامان یا ملت خرید نمائید . و بازهم اگر بعد از خرید موفق به هردلیلی نتوانستیدفایل را دریافت کنید نام فایل را به شماره همراه   09159886819  در تلگرام ، شاد ، ایتا و یا واتساپ ارسال نمائید، در سریعترین زمان فایل برای شما  فرستاده می شود .

درباره ما

آدرس خراسان شمالی - اسفراین - سایت علمی و پژوهشی آسمان -کافی نت آسمان - هدف از راه اندازی این سایت ارائه خدمات مناسب علمی و پژوهشی و با قیمت های مناسب به فرهنگیان و دانشجویان و دانش آموزان گرامی می باشد .این سایت دارای بیشتر از 12000 تحقیق رایگان نیز می باشد .که براحتی مورد استفاده قرار می گیرد .پشتیبانی سایت : 09159886819-09338737025 - صارمی سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی, گزارش تخصصی درس پژوهی , تحقیق تجربیات دبیران , پروژه آماری و spss , طرح درس