تحقیق درباره انسان شناسی
درس اول
تعريف انسان شناسي :
پاسخ به سوالهاي اجتناب ناپذير درباره انسان و استعدادهاي خاص او انسان شناسي ناميده مي شود .
اهميت انسان شناسي همه تلاشهاي علمي و عملي انسان براي رسيدن به سعادت است . اگر توجه كنيم كه شناخت سعادت انسان و راه هاي آن در گروي شناخت انسان است نتيجه مي گيريم كه انسان شناسي از اهميت خاصي برخوردار است . از اين رو امام علي ( ع ) انسان شناسي را سودمندترين دانشها فرموده اند .
رابطه انسان شناسي با خدا شناسي :
هر پديده اي معرف پديد آورنده خويش است و چون انسان از عظمت روحي والايي برخوردار است بهترين معرف پروردگار است از اين رو رسول اكرم ( ص ) مي فرمايد : هر كس خود را بشناسد خدا را مي شناسد .
رابطه انسان شناسي با نبوت :
انسان شناسي با نبوت از دو جهت ارتباط دارد :
1- اينكه انسان براي رسيدن به سعادت نيازمند هدايت انبياﺀ است .
2- اينكه در ميان انسانها كساني هستند كه به مقام نبوت مي رسند .
رابطه انسان شناسي با معاد :
اعتقاد به معاد يعني پذيرفتن روح فنا ناپذير در انسان و نفي معاد يعني نفي اين بعد غير مادي پس معاد نفياً و اثباتاً با انسان شناسي ارتباط دارد .
رابطه انسان شناسي با اخلاق :
اگر انسان توجه كند كه آغازش ماده اي بي ارزش بوده است هرگز گرفتار غرور كه ريشه بسياري از صفات زشت است نمي شود و نيز اگر توجه كند كه خداوند او را برتر يا بالاتر از موجودات ديگر قرار داده است هرگز خود را به پستي ها نمي آلايد .
رابطه انسان شناسي با قوانين اجتماعي :
تا انسان شناخته نشود و نيازها و احكام مناسب براي او شناخته نمي شود بنابراين انسان شناسي با احكام يا قوانين اجتماعي ارتباط دارد .
جنبه هاي مشترك انسان و حيوان :
غرايز : تمايلات بالفعل مشترك در انسان و حيوان كه اغلب آگاهانه يا نيمه آگاهانه هستند و غير اكتسابي و هدفشان حفظ حيات است ، غرايز ناميده مي شود .
تفاوتهاي اساسي انسان و حيوان :
1- آگاهي و انتخاب : انسان بر خلاف حيوان كه فعاليتش جبري است حتي در اعمال غريزيش مي تواند انتخاب كند و البته اين انتخاب يا هر انتخابي بر مبناي آگاهي است .
2- پايبندي به ارزشها : بر خلاف حيوان انسان عملكردهايي دارد كه بر اساس سود و زيان استوار نيست مثل : كمال طلبي ، حقيقت جويي ، گذشت و .........
تعريف فطرت : تمايلات غير اكتسابي بالقوه مخصوص انسان را اموري فطري يا فطرت مي نامند مثل : ميل به پرستش ، كه اگر در اثر تربيت صحيح فعليت پيدا كند انسان به كمال شايسته خويش مي رسد و گر نه ، موجودي مسخ شده .
مفهوم كشمكش ميان عقل و نفس :
تعارض و تزاحم ميان گرايشهاي عالي يا جنبه هاي پست حيواني كشمكش عقل و نفس نام دارد .
اسلام آيين فطرت است يعني چه ؟
اسلام به پرورش فطرت و نيازهاي انسان توجه كامل داشته و با افراط و تفريط مخالف است . مي توان گفت كه تعاليم اسلام يعني تشريع با نيازهاي انسان يعني تكميل شدن كاملا منطبق است و به همين جهت تعاليم انسان هرگز كهنه نمي شود .
درس سوم :
تعريف اختيار : اختيار كه غالباً در برابر جبر به كار مي رود عبارتست از اينكه يك نيروي مسلط دروني يا بيروني يا انسان را بر خلاف ميلش به كاري وادار نكند و البته مختار بودن انسان به معني توانايي او بر انجام هر كاري نيست ، مي توان گفت اختيار انسان محدود است است .
بديهي بودن اختيار : همانطور كه احساس غم و شادي يا را در خويشتن وجدان مي كنيم و در مي يابيم احساس اختيار را نيز وجدان مي كنيم و اختيار امري بديهي است .
تعريف وجدانيات : معلومات مستقيم و ترديد نا پذير وجدانيات ناميده مي شوند مثل : احساس شادي ، احساس درد ، غم و ........... شواهدي بر وجود اختيار .
شواهدي بر وجود اختيار :
1- تفكر و تامل : تفكر براي انتخاب است و انتخاب دليل بر اختيار است .
2- احسا س شرم و پشيماني : اگر انسان مختار نباشد پشيماني و شرم بي معنا مي شود .
3- نظام جزا و پاداش : جزا و پاداش در صورتي قابل قبول است كه فاعل مختار باشد .
4- نظام تعليم و تربيت : تعليم و تربيت يعني مصلحت انديشي افراد براي يكديگر كه بدون فرض اختيار معقول به نظر نمي رسد .
رابطه اختيار و فلسفه نبوت :
اگر انسان موجودي مختار نبود مفاهيمي مانند : مسئوليت ، آزمايش ، هدايت ، گمراهي و .... بي معنا به نظر مي رسيد و اصلاً دعوت پيامبران كاري عبث و بيهوده مي نمود . قرآن مي فرمايد : ( انا هدينا السبيل اما شاكراً و اما كفوراً )
اهميت اعتقاد به اختيار از بعد عملي و اجتماعي و زيانهاي اعتقاد به جبر :
بسيارتفاوت است ميان كسي كه خود را آزاد و مختار بداند با كسي كه خود را محكوم بي چون و چراي يك نيروي مسلط احساس كند ، اعتقاد يه جبر از نظر اجتماعي نيز آثار سوئي در پي دارد اين اعتقاد مانند ميكروب فلج جامعه را فلج كرده است ودست تجاوزگران را باز نموده و دست دادخواهي را مي بندد .
درس چهارم :
قضا به معني داوري كردن يا يكسره كردن كار است و قدر به معني اندازه گيري يا اندازه معين داشتن ، اصطلاح قضا و قدر الهي يعني هر پديده اي با تمام خصوصياتش هم از نظر قضا و هم از نظر قدر تحت تدبير اراده الهي است .
چرا اعتقاد به قضا و قدر الهي مسلمانان صدر اسلام را به سري عقيده جبر نكشاندم زيرا رسول اكرم ( ص ) و امام علي (ع ) آنچنان استادانه قضا و قدر را به آنان تعليم داده بودند كه آنها پذيرفتن آنرا با اختيارشان مغاير نمي دانستند .
علل عرضي : اگر در پيدايش يك پديده عواملي نقش خاصي داشته باشند يعني مشاركت نمايند علل عرضي مي نامند . مانند : نقش خاك ، آب ، نور و ........... در پيدايش يك گياه .
علل طولي : هر گاه عاملي بر عامل ديگري اثر كند به طوري كه عامل دوم واسطه انتقال اثر از عامل اول به معلول باشد علل را طولي مي نامند . مثلا : در موضوع نوشتن اثر ارداده انسان از طريق اعصاب به عضلات ، سر انگشتان و قلم منتقل مي شود . در اين صورت نوشتن را مي توان به هر يك از علتهاي فوق نسبت داد .
رابطه اراده خدا و سلسله علتها : رابطه ايست طولي يعني پذيرفتن اراده الهي به معني نفي علتهاي ديگر نيست مي توان معلول را به علتهايي كه در طول هم قرار دارند نسبت داد .
رابطه اراده خدا و اختيار انسان :
درس پنجم :
تفاوت ديدگاه الهي و مادي در زمينه نقش عوامل موثر در سر نوشت انسان در جهانبيني مادي . عوامل موثر در سرنوشت فقط عوامل مادي و محسوس مي باشند اما در جهانبيني الهي عوامل روحي و معنوي نيز در سرنوشت انسان موثرند . در اين ديدگاه دامنه اختيار انسان گسترش مي يابد .
بعضي از عوامل معنوي موثر درسرنوشت انسان :
1- مجاهدت در راه حق : هرگاه فرد يا جامعه در مسير حق قدم بر دارد نطام علت و معلول جهان يعني قوانين حاكم بر هستي او را حمايت مي كنند .
2- توكل بر خدا : توكل يعني پيمودن راه حق بدون تزلزل و واگذاري نتيجه به خداوند بزرگ .
3- دعا : دعا كه از مظاهر قضا و قدر الهي است با شرايط خاص در سرنوشت انسان موثر است .
4- صدقه ها و احسانها : يكي از مظاهر قضا و قدر الهي نيكي ها و نيكوكاريها است كه امام صادق
( ع ) مي فرمايند عامل موثري بر عمر طولاني انسان نيكي است همانطور كه گناه باعث كوتاهي عمر مي شود . نيكي منحصر به انسان نيست بلكه به حيوانات نيز نيكي مي توان نمود .
منبع : سايت علمی و پژوهشي آسمان -- صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنیداين مطلب در تاريخ: شنبه 02 اسفند 1393 ساعت: 20:03 منتشر شده است
برچسب ها : تحقیق درباره انسان شناسی,تحقیق درباره انسان شناسی و ارتباط با خدا,انسان شناسی,