مقدمه
خانواده یکی از قدیمی ترین نهادهای اجتماعی و سنگ بنای جامعه بوده و در جوامع مختلف دارای نقش، پایگاه و منزلت ویژه ای است به گونهای که هیچ جامعه بشری بدون خانواده برپا نمیماند .
بر این اساس، اصل دهم قانون اسلامی جمهوری اسلامی ایران نیز اینگونه به این موضوع مهم پرداخته است :'از آنجا که خانواده واحد بنیادی جامعه اسلامی است، همه قوانین و مقررات و برنامهریزی مربوط باید در جهت آسان کردن تشکیل خانواده، پاسداری از قداست آن و استواری روابط خانوادگی بر پایه حقوق و اخلاق اسلامی باشد' .
چکیده
بررسی عوامل و موانع تحکیم بنیان خانواده با توجه به تاکید مقام معظم رهبری در این خصوص و شفاف سازی این عوامل و موانع از جمله مسایل مهمی است که باعث ترغیب جوانان به تشکیل خانواده سالم می شود.
در این میان کمک می کند تا ما در درک روشن تر از فرهنگ اسلام در تشویق به تشکیل خانواده سالم و با نشاط بیشتر قدردان این فرهنگ غنی بوده و به گسترش آن بهتر بپردازیم .
گسترش روزافزون استفاده ابزاری از زنان در تجارت و تبلیغات و ترویج فرهنگ لاابالی گری و بی بندوباری در غرب ، استفاده ابزاری از زن در بیشتر تبلیغات تجاری ، استفاده از القاء فرهنگ برهنگی با مقاصد تجاری و رونق و فروش بسیاری از مجلات و سایتها منجر به سستی بنیان خانواده در غرب شده این درحالی است که در مقابل ترویج فرهنگ عفاف و حجاب و تشکیل خانواده به عنوان یکی از ارکان مهم حفظ امنیت و حرمت زن در فرهنگ اسلامی است.
دختران مدل، در سنین 13 تا 22 سالگی و بیماری آنها در سنین بالاتر و کوتاه شدن عمر متوسط این دسته از دختران در سنین 30 تا 40 سال از نمونه های بارز برده داری مدرن در غرب است به عنوان نمونه 'ایزابل کارو' مانکن معروف فرانسوی، دختری جذاب که همه تلاشش این بود که معروف ترین مانکن فرانسه باشد و شد، در اوج جوانی روی لبه مرگ ایستاد. او اجازه داد تا درکمپین ضد لاغری از سرنوشت تأسفبرانگیز و رقتبار او پوستری تهیه شود تا بتواند جان بقیه دختران را نجات دهد. اما کشور فرانسه نصب پوسترهای ایزابل کارو را در این کشور ممنوع کرد.
اهداف برین تشکیل خانواده
یکی از مهمترین علل نداشتن تمایل به ازدواج رسمی وتشکیل خانواده در غرب عدم اعتماد طرفین به یکدیگر برای ادامه زندگی است، بنابر این سعی می شود برای مدتی قبل از ازدواج رسمی زندگی مشترک داشته باشند، تا شناخت بیشتری کسب کنند که گاهی تا چندین سال ادامه می یابد و بیشتر آنها به جدایی می انجامد و زنان آسیب زیادی از این رابطه می بینند. گاهی چندین بچه از پدران و یا مادران مختلف در این خانواده ها با هم زندگی می کنند. واضح است که چقدر عدم ثبات روحی و خطرات مسایل تربیتی ناشی از آن ،این خانوده ها را تهدید می کند.
کودکانی که در غرب دارای خانواده های غیر قانونی هستند و بطور غیر رسمی زندگی می کنند 73 برابر بیشتر مورد سو استفاده و بد رفتاری واقع می شوند.
تحقیقات گویای این امر است که زنانی که اصلا ازدواج نکرده اند در مقایسه با آنانکه حداقل یک بار ازدواج کرده اند بیش از دو برابر مورد جرم واقع می شوند.
به رغم حمایت سنگین قانون و پلیس از زنان در برابر ضرب و شتم، بازهم هر روزه تعداد زیادی مجروح و مصدوم در اخبار ملاحظه می شود که می توان میزان بالای خشم نسبت به هم به علت خیانتی که زن یا مرد به یکدیگر می کنند، مصرف مشروبات الکلی و مواد در پارتی ها و مجالس میهمانی ، بی بندو باری زنان و مردان و نبود ترمز های مذهبی و اخلاقی در افراد را از علتهای آن دانست .
بر اساس تحقیقاتی ، در انگلیس از هر 6 زن در معرض خطر یکی از آنها هر سه روز توسط همسر و یا همسر سابقش کشته می شود.
حوریه خدایی کارشناس فقهی و حقوقی
در مسایل زنان نیز در خصوص عوامل تضعیف بنیان خانواده، در گفت وگو با خبرنگار گروه اجتماعی ایرنا ، احساس امنیت همه جانبه زنان را از مهمترین عوامل تحکیم این نهاد مقدس دانست و گفت : تامین امنیت عاطفی و اقتصادی زنان از شاخصه های مهم و ویژه فرهنگ اسلام است که در آیات الهی و به تبع آن در فقه به آن تاکید شده است .
وی، فرهنگ سازی در خصوص محبت زوجین به یکدیگر در فیلم های تلویزیونی و سینما به جای فیلم های خشن که بی مهری را القاء می کنند و همچنین پیشگیری از تبلیغات گسترده رسانه ها به روی آوردن جوانان به ازدواج موقت به جای تسهیل و آسان کردن ازدواج دائمی و حمایت اقتصادی دولت از زنان شاغل را از مهمترین عوامل حفظ کیان خانواده بر شمرد.
خدایی گفت : اگر چه غرب در صادرات فرهنگ خود به کشورهای اسلامی باعث تضعیف بنیان خانواده شده است اما ترویج برخی از مسایل غلط از طریق رسانه ها را نیز باید به این عوامل افزود و تمامی مراکز فرهنگ ساز اعم از مدرسه ، دانشگاه و رسانه های صوتی و تصویری و نوشتاری در تحکیم و یا تضعیف این نهاد مقدس تاثیر گذارند و لذا باید علاوه بر بررسی تاثیرات منفی غرب، به خوراک های فرهنگی نهاد های فوق نیز توجه داشت و لازم است مسئولان فرهنگی دائما در حال رصد باشند که خودشان نیز ندانسته به دام الگوهای وارداتی نیفتند .
کارشناسان معتقدند که چگونگی عملکرد رسانه ها می تواند در فروپاشی و یا تحکیم بنیان خانواده نقش تعیین کننده ای ایفا می کند.
غلامعلی حداد عادل در دومین همایش بین المللی زنان مسلمان اندیشمند دراین باره می گوید: رسانه میتواند آموزشهای لازم در عرصه بهداشتی، اخلاقی و اقتصادی را در اختیار خانواده قرار دهد اما اگر فرهنگ حاکم بر رسانه با فرهنگ جامعه در تضاد باشد، خانواده به شدت آسیب میبیند و امروزه رسانههای غربی از طریق ماهواره و به دلیل سهلانگاری برخی حاکمان کشورهای اسلامی تا حدود زیادی بر خانوادههای جهان اسلام حاکمیت پیدا کردند.
وی خاطر نشان کرد: فرهنگ غرب مبانی مادی خود را بر رسانه ها حاکم کرده است و به همین جهت رسانههای غربی به ترویج لذتپرستی پرداختهاند و این فرهنگ که متأسفانه از طریق برخی رسانههای جهان اسلام نیز تبلیغ میشود و این معنای لیبرالیسم غربی است که انسان را اسیر شهوات کرده و به دروغ نام آزادی را بر آن نهاده است تا بنیان خانواده که امر معنوی و مقدس در همه ادیان بهویژه در اسلام است را تضعیف کنند.
فائزه عظیم زاده اردبیلی،
معاون پژوهشی دانشگاه امام صادق(ع) پردیس خواهران در مقاله خود که به سومین نشست اندیشه های راهبردی در حضور مقام معظم رهبری ارایه کرد، نیز به نقش فمینیست در تخریب کارکردهای جامعه شناسانه خانواده از قبیل حمایت عاطفی، تامین امنیت روانی و تامین امنیت اقتصادی، جامعه پذیری کودکان و نهاد خانواده اشاره کرد.
وی افزود : مدیران و برنامه ریزان کشور باید به گونه ای سیاست گذاری کنند که اولا زنان شاغل با حفظ نقش اصلی خود یعنی مادری و همسری اگر ضرورتی را احساس کردند، شاغل شوند و اشتغال آن ها طوری باشد که به ارزش های خانوادگی شان آسیب نرساند. به عنوان نمونه شغل آن ها سخت و سنگین و برخلاف روحیات زنانه نباشد که به کانون خانواده آسیب برساند یا این که به لحاظ کمی طوری نباشد که زنان مثل مردان کار کنند بلکه شغل آن ها به صورت پاره وقت یا نیمه وقت باشد تا آن ها به وظیفه مادری و همسری خود نیز برسند.
اهداف برين تشكيل خانواده
ميل به همسرگزيني در طبيعت هر انسان، بلكه هر حيواني نهفته و كشش اين غريزه آنقدر قوي است كه هيچ انسان بلكه حيوان سالمي، جز ارضاء آن، راه گزير يا گريزي براي خود نمييابد. پس براي تعالي انسان، نيازاست كه اين غريزه در راستاي اهداف الهي- انساني و تعالي روح بشر ساماندهي شود تا علاوه بر ارضاي غريزه حيواني و نيز توليد مثل، زوجين را به اهداف متعالي انساني برساند، بلكه انسان را براي خداگونهشدنياري نمايد. اين اهداف برين را ميتوان چنين رديف كرد:
وابستگي و اتحاد زوجين
مرد و زن، هر يك بهگونهاي آفريده شدهاند كه بدون ديگري ناقصاند و هر دو براي رفع نقص، نيازمند و وابسته به ديگرياند، پس هر دو از يكديگر بهره ميبرند. چنانچه مواهب طبيعي بهطور يكسان در اختيار و مسخر هر دوقرار دارند. اگر تفاوت جسماني بين آن دو است، براي احساس نياز به يكديگر و تعاون براي توليد و تكثير و تربيت نسل است. تفاوت تكاليف هم به تفاوت استعدادها و توانها و مسئوليتها راجع است. پس خداوند متعالبراي پيوند عميقتر اين دو و تحكيم و استواري كانون خانواده، بين آنها «وابستگي» را برقرار نمود تا مشكلات و معضلات زندگي، سبب گسستهشدن اين پيوند نشود. تا زن و مرد هم رأي و همسو نباشند، درموضعگيريهاي ديني، تربيتي، سياسي و اجتماعي نيز نميتوانند فرد موفق و مثبتي باشند. اگر نگرش زوجين در يكي از اين امور با هم متعارض باشد، خواه ناخواه روند امور خانواده را نيز دچار تشتت نموده و بحرانجامعه به خانه هم كشيده ميشود. پس مصائب و مشكلات مضاعف ميگردند.
نيازهاي طرفين
انسان تركيبي از جسم و روح است كه هر يك مطالبات و نيازهايي دارند. ارضاي نيازهاي جسماني، بدون توجه به تمايلات روحي فايده رضايت بخشي ندارد و بالعكس. پس انسان بايد هر دو دسته از تمايلاتش را بهطورمتعادل پاسخگو باشد تا بتواند شايسته نام انسانيت گردد. بقاي جسماني و آرامش رواني انسان تا حدود زيادي وابسته به تأمين نيازهاي اقتصادي و مادي او و تعالي رواني وي منوط به غذاهاي معنوي و روحاني است.
تأمين اقتصاد خانواده مثل: غذا، پوشش مناسب، مسكن راحت، وسائل و ابزار مناسب زندگي و حمل و نقل و... اموري هستند كه بر عهده مرد نهاده شده و مديريت داخلي منزل بر عهده زن ميباشد و همين امر نيز آندو را به سوي يكديگر ميكشاند.
در دوره بحران، نياز به همدلي و همراهي تشديد ميگردد. بنابر اين قناعت و رضايت، مهمترين راهكار در تنگيها و سختيهاي معيشتي، از جمله بحرانهاي ناشي از انقلابات ميباشد. نيازهاي روحي و رواني انساننيز اگر بيش از نيازهاي جسمياش نباشد، كمتر نيست. از آنجا كه در انسان برعكس حيوان، روح اصالت داشته و هويت و شخصيت انسان به روح او ميباشد، توجه به نيازهاي روحي و نحوه ارضاي آنها بسي مهمتراست. در نگاه متدينان خداجو، ازدواج نيز به سان ساير تمتعات دنيوي، تنها جنبه ابزاري براي وصول به سعادت نهايي و دستيابي به تمتعات پايدار اخروي دارد. به همين لحاظ است كه در اسلام به ازدواج به عنوان يك «امرمقدس» نگاه ميشود. اگرچه به جهت آسيبپذيري بيشتر زنان، وظيفه حمايتي بيشتر متوجه مردان بوده و هست؛ لكن تجربه نشان داده كه چون مردان سپر بلاي خانوادهاند و بيشتر با حوادث طبيعي يا كاري و... روبروميشوند، بيش از زنان نيازمند همدلي و همراهياند. به عبارتي: هم زن نيازمند حمايت و همراهي و دستگيري مرد است و هم مرد محتاج همدلي و پشتگرمي همسر خويش ميباشد و در اين راستا هيچيك از ديگريبينياز نيست.
تعاون و همكاري طرفيني
برآوردن نيازهاي زندگي و نيز اداره و تربيت كودكان تا بتوانند بهطور مستقل زندگي كنند و... كارهاي سادهاي نيستند كه يك نفر به راحتي بتواند از عهده همه آنها برآيد. وقتي زن و شوهر در اين راستا با هم همراهميشوند، هريك بخشي از فعاليتهاي زندگي را عهدهدار شده و با تقسيم كار، باري را از دوش ديگري برداشته و وجودشان به هم گره ميخورد، به خصوص كه حاصل مشتركي به نام «فرزند» آن دو را با هم، برنقطهواحدي متمركز نمايد.
الگوهاي مناسب
تأثير الگو بر تربيت و ترسيم اخلاق براي افراد انساني، امري مسلم و اجتنابناپذير است. انسان مخصوصاً در دوران كودكي به ديگران نگاه كرده و عملكرد ديگران را با تقليد ياد گرفته و پس از تمرين و تكرار آن را براي خودملكه مينمايد. ابراز محبت و دوستي، احترام، همياري، تعاون و... نيز از امورياند كه به راحتي از راه تقليد فراگرفته ميشوند.
اگر والدين زوجين اهل ديانت، سياست و انقلاب و... بودهاند، اين دو همسر جوان نيز نحوه عملكرد بهينه خود در اداره زندگي و تربيت فرزندان و... را ميتوانند از ايشان الگو بگيرند؛ زيرا نحوه تربيت در دوران خرد سالي ونوجواني اهميت ويژهاي دارد و آثار آن تا آخر عمر پايدار مانده و اصلاح و تغيير آن بسي مشكل خواهد بود. بيشترين تأثير را پدر و مادر و نزديكاني كه بيشتر با آنان در آمد و شد هستند، دارند و بهگونهاي كودك را ميپرورانندكه مطلوب خودشان و هويت ملي و فاميلي آنها باشد. در مرحله بعد توجه به سيره زوجين صدر اسلام كه اغلب درگير تبليغ و ترويج دين، جنگ و جهاد و... بودهاند؛ به خصوص شخص نبي اكرم(صل الله عليه و آله) و همسرگراميشان حضرت خديجه(سلام الله عليها) و حضرت علي و حضرت فاطمه زهرا سلاماللهعليهما كه سراسر عمرشان در مبارزه با جاهليت و سران كفر و شرك سپري شد. نيز ساير مبارزان مسلمان و خانوادههاشان دردورانهاي مبارزات با سلاطين جور و...، هم ميتواند به عنوان بهترين الگو و سرمشق براي همه زوجين و بهخصوص خانوادههاي درگير با اين معضلات و مجاهدات محسوب گردند.
رعايت انتخاب كفو
تجربه اثبات نموده كه اگر از حيث خانوادگي، تربيتي، سطح تدين، تحصيلات، توان مالي و حتي موضع اجتماعي و... بين زن و شوهر فاصله زياد باشد، شايد در بدو امر مشكلي براي عاشقشدن اين دو به نظر نرسد، امادر گذر زمان و فروكشكردن عشق مجازي، فاصلهها يكي پس از ديگري نمود پيدا كرده و توسعه مييابد. پس تا آنجا عميق ميشود كه ديگر براي پايبندي به زندگي جايي نخواهد گذاشت و زندگي بدل به جهنميسوزان يا زنداني سرد و بيروح ميشود كه فقط بهخاطر بچهها يا از ترس آبروريزي در صورت طلاق و قبح آن نزد عرف و...، يكديگر را تحمل ميكنند.
پس كفو و همتا و مناسب فكري، ديني، اجتماعي يكديگر نبودن، اگر دير يا زود به جدايي ظاهري هم كشيده نشود، اغلب به طلاق عاطفي خواهد انجاميد.
كسيكه اهل ديانت، نزاكت و سياست است- چه زن و چه مرد - بايد به دنبال همسري همفكر و همسو باشد كه توان تحمل مشكلات مسير را داشته و تبعات آن را به جان و دل بخرد. بنابراين ضروري است كه قبل ازازدواج از صحت انتخاب خود مطمئن شوند و سپس وارد دست و پنجه نرمكردن با مشكلات زندگي، به همراه معاون و مددكار مناسب خود بشوند.
همخواني بينشها و گرايشها
يكي از موارد مهم كفو بودن، سازگاري و نزديكي و هم خواني فرهنگ، زبان، آداب و رسوم زوجين است. هر ملت و كشور بلكه هر قبيله و خانوادهاي براي خود يك سري آداب و رسومي دارند. گاه اين آداب و رسوم كاملاً درمقابل و رو در روي هم واقع ميشوند بهگونهاي كه جمع ميان آن دو به محال ميماند.
در اغلب اينگونه موارد اين تضاد فرهنگها و آداب و رسوم موجب ناراحتي و رنجش همسر يا بستگان او ميگردد. پيگيري اين رنجشها در قالب بهانهجويي و تلافي و...، فاصله ميان زوجين را به دنبال خواهد آورد، زيراهيچيك حاضر به تخطئه خانواده و فاميل خود نخواهد شد. در تعارض بينشها و گرايشهاي عقيدتي و سياسي نيز همين مشكل پيش ميآيد. وقتي خطمشي ديني، فكري يا سياسي زن و شوهر، همخوان نباشد،هيچيك نميتوانند در مسيري كه آن را قبول دارند حركت نمايند و هيچيك به مقصد مطلوب خود نخواهند رسيد.
مشاوره صحيح و مناسب
مشورت در امور مهم زندگي و استفاده از عقل و ديدگاه و تجارب بزرگترها بهخصوص والدين، در بسياري از مشكلات يا تصميمگيريهاي كلان زندگي، داراي فوايد و بركات ويژهاي است. مشورت با ديگران از جمله همسر،يك نوع شخصيتدادن به ديگري و احترام به او و نظريات وي است. مشورت علاوه بر اين كه باب مراوده را گشوده و آدمي را از تجارب و عقل ديگران بهرهمند ميكند، باب نصح و موعظه و پندپذيري را هم ميگشايد. نصيحتو خيرخواهي ديگران داراي بهرههاي دنيوي و اخروي است و قبول نصح و موعظه از ديگري نيز سبب نورانيت قلب، تقويت همت، اصلاح رفتار و كردار، كار مضاعف و موفقيت در زندگي ميگردد.
چهبسا در همين مشاورهها است كه قابليتها و استعدادها از يكسو و توقعات و انتظارات از سوي ديگر بهطور ضمني مطرح و هريك بيشاز قبل با انتظارات و آمال طرف مقابل آشنا شده و تصميم به ارضاء بهينه ياتعديلنمودن آنها ميگيرد. وقتي توقعات شناسايي و برآورده شد، بالتبع اركان خانواده تحكيم مييابد.
روبروشدن بهينه با واقعيتهاي زندگي
تنها و تنها خداوند است كه كامل مطلق است، يعني: از هرگونه عيب و نقص و كاستي و شكست و... كاملاً مبرا است. قبل از ازدواج بايد با چشم باز همسر آينده خود را برگزيند تا پساز آن، از اين حيث دچار سردرگمي وپشيماني نشوند. پس لازم است كه هريك از زوجين ديگري را از مشكلات و عيوب و بيماريهاي روحي يا جسماني خود آگاه نمايد تا طرف مقابل بتواند با لحاظ اين معايب، آزادانه دست به انتخاب زند و حجت بر وي تمامگردد تا پساز ازدواج اين معايب و مشكلات را به رخش نكشيده و مرتب به سان پتكي بر سرش نكوبد.
از آنسو بايد متوجه باشد كه با لغزش يا پيشآمدن شكستي در فعاليتها و... دنيا به آخر نرسيده و بايد همسر خويش را تشويق كند تا بتواند از جهت روحي خود را بازيافته و با همتي مضاعف درصدد جبران خطا ياشكست خود برآيد. به علاوه هر عيب و لغزش و شكستي را در حد خودش ببيند و ارزيابي نمايد و از بزرگنمايي آنها به شدت اجتناب نمايد.
سركوفتها و طعنهها احدي را اصلاح نكرده، بلكه بر مشكل و معضل فرد مبتلا و اطرافيانش افزوده و همت و اراده جبران را از وي سلب خواهد كرد. آنچه براي اصلاح افراد شكستخورده مؤثر واقع ميشود و همت جبران رادر وجودشان غرس ميكند، همدلي و خيرخواهي است، نه عيبجويي و تحقير طرف آسيب ديده. ميدان گسترده تلاشهاي اجتماعي، مملو از اين مشكلات ميباشد. درگيريهاي فكري و جاني و مالي براي پرداختن بهاقتصاد خانواده يا مشكلات ديني يا سياسي جامعه و...، مستتبع لغزشها، سركوبها و شكستها و... نيز ميباشد. بازخواني عملكرد و بررسي علل پيشآمدن مشكل و يا شكست، از اهم راهكارهاي حل معضل و دفعو رفع مشكلات فعلي و آينده ميباشد.
هماهنگي درون و برون
زبان و رفتار و كردار، نمايانگر ذاتيات انساناند. بنابراين لازم است تا هريك از زوجين، صادقانه منويات و احساسات خود را به ديگري منتقل نمايند. اگر زبان چيزي را بيان نمايد كه رفتار و حالات گواهي بر خلاف آن دهند، مثلاًبه زبان شوهر را به سعي و تلاش و... تشويق و در عمل و حالات، خود را مشوش و پريشان نمايان سازد، نميتواند آن گونه كه شايسته است پشتيبان و مشوق همسر براي تلاش و زحمت در راستاي رفع نيازهايخانواده و جامعه محسوب شود.
توجه به خواستههاي معقول طرف مقابل:وقتي زن عثمانبن مظعون از افراط همسرش در عبادت و ترك روابط زناشويي و... نزد پيامبر اكرم(صل الله عليه و آله) شكايت نمود، ايشان ناراحت شده و در مقام مذمت او فرمودند: «يا عثمان! لم يرسلنيالله بالرهبانية... ؛اي عثمان! خدا مرا به رهبانيت (شبيه مسيحيت كه تارك دنيا و تمتعات آن از جمله ازدواج و... ميباشند) نفرستاده است و لكن مرا بر دين راستين آسان فرستاده، من، هم نماز ميگزارم و روزه ميگيرم و هم نزدهمسرم ميروم. پس هركه روش مرا دوست دارد، بايد به سنت من عمل نمايد و از موارد سنت من، نكاح است.» وسائلالشيعه، 20/107، نبي اكرم(صل الله عليه و آله) ميفرمايند: «خيركم، خيركم لأهله وأنا خيرلأهلي،بهترين شما كسي است كه نسبت به خانوادهاش بهتر باشد و من از همه شما نسبت به خانوادهام بهترم.» وسايلالشيعه، 20/171. امام صادق(عليه السلام) ميفرمايند:«من أخلاقالأنبياء حبالنساء؛ ازجمله اخلاق(مشترك) انبياء دوست داشتن زنان است.» وسايلالشيعه، 20/22، و نيز: «ما أظن رجلاً يزداد فيالايمان خيراً إلا إزداد حباً للنساء؛ من گمان ندارم در ايمان مردي خيري زياد شود، مگر اين كه محبتش به زنان زيادشود.» وسايلالشيعه، 20/22 و نيز: «العبد كلما إزداد للنساء حباً إزداد فيالإيمان فضلاً؛ هرچه بر محبت بنده نسبت به زنان افزوده شود، در فضيلت ايمانش افزوده ميشود.» وسائلالشيعه، 20/22.
از جمعبندي اين روايات بهدست ميآيد كه نهتنها دوستداشتن و محبت به زن، منافاتي با عبادت و خدا جويي ندارد كه در تعامل و تلازم با آن ميباشد، زيرا: «من تزوج فقد أحرز نصف دينه، فليتقاللهفيالنصفالباقي (الأخر)؛ نبي اكرم(صل الله عليه و آله) ميفرمايند: هركس ازدواج كند، نصف دينش را (از دستبرد شياطين جني و إنسي) حفظ نموده است. پس در نيمه ديگر تقواي الهي را پيشه نمايد.»
حلم و صبر
زندگي مشترك در اغلب جوامع، تقريباً از صفر شروع ميشود و با كاستيهاي فراواني ممكن است روبرو باشد، بهخصوص اگر از امدادهاي والدين محروم باشند. رسيدن به رفاه كامل بلكه رفاه نسبي، نيازمند فائقآمدن برمشكلات عديدهاي است كه تحمل آنها بدون بردباري و شكيبايي امكان ندارد. به علاوه برخي اشتغالات مردانه يا زنانه نيز مبتلا به يك سري محدوديتها و مشكلات خاص خود هستند مثل: شغلهاي نظامي، پزشكيو... كه با كشيك شبانه و معضلات ديگري روبرويند.
حال همسري كه با توجه به آن شغل، با همسرش همراه شده، بايد بر لوازم و تبعات و مشكلات ناشي از آن شغل نيز صبور و حليم باشد تا وي بتواند شغلش را حفظ، بلكه ارتقاء درجه پيدا نمايد.
همچنين ممكن است در ادامه زندگي مشكلاتي پيش آيد كه پيشبيني نشده بودند و سرافراز بيرون آمدن از آنها بدون همياري زوجين و صبر و تحمل هر دو محقق نخواهد شد. چنان كه تولد و بزرگكردن و تربيت كودكاننيز بدون حلم و صبر به بازدهي مطلوبي نخواهد رسيد.
اين مشكلات در دوران بحرانزاي بيكاريها، گرانيها، كمبودها، تشديد ناامنيها و دلهرهها، سبب بههمريختن روال زندگي عادي و پيدايش معضلات طاقتفرسا است. پشتسرنهادن موفقيتآميز اين مرحله بدون صبر واستقامت همگاني و بهخصوص قناعت و رضايت زنان، امكانپذير نخواهد بود.
انساني مؤمن و متوكل است كه بدون چشمداشت خود را وقف خلقالله از جمله خانواده خود كرده و همه را بهخاطر خدا دوست ميدارد و به آنان اظهار عشق و علاقه مينمايد.
پس او كه با خدا معامله نمايد و در همه امورش خدا را مد نظر داشته باشد، خدا هم به او نظر رحمت نموده و به راه درست هدايتش كرده و به اراده و تلاشش بركت ميدهد. وقتي زوجين، هر دو مؤمن و صالح باشند، اينبركات مضاعف شده و استقامت و پايداري در آنها نهادينه گشته و اين امر، نزول بركات و خيرات من حيث لايحتسب الهي را به دنبال خواهد آورد.
جمعبندي نهايي
در ميان نهادهاي اجتماعي، خانواده از اهميت زيربنايي برخوردار است، زيرا در اين كانون است كه انسان زاده شده، رشد و تربيت مييابد. سپس وارد اجتماع گرديده و خود صحنهگردان خانوادهاي جديد ميشود و اينگونهنسل و جامعه بشري مستدام ميماند. كم و كيف رشد و تربيت فاميلي- خانوادگي، جامعه را تحت تأثير مستقيم خود قرار ميدهد.
محور تولد و پرورش نسل و بلكه هدايت مردان حاضر و آينده زنان جامعه است، تا آنجا كه گفتهاند: «زن قلب هر فرهنگ» ميباشد. دشمنان نيز به خوبي دريافتهاند كه مهمترين راه انحراف و سقوط جوامع، انحراف و ابتذالزنان آن ديار است!! در عرصه اجتماع نيز زنان نيمي از جمعيت را تشكيل داده و حضور آنان در كنار مردان در عرصههاي تربيت نسل صالح و متدين، سازندگي يا مبارزه عليه فساد بسي كارساز بوده، علاوه بر اين كهدشمن را در تنگنا قرار ميدهد، خود مشوق مردان براي حضور در فعاليتهاي ديني - اجتماعي محسوب ميشود. نيز اين زن خانواده است كه مرد خويش و فرزندانش را براي كار و تلاش در عرصههاي مختلف ترغيب وبسيج نموده و عواقب احتمالي آن را هرچه باشد، به جان ميخرد. نيز سنگ زيرين آسياب صبر، هنگام بروز سختيها و بحرانهاي ناشي از آنها ميباشد. چنان كه در طول نهضت 50 ساله امام خميني(ره) نيز استمرارمبارزه و پايداري مبارزان، شديداً مرهون ايمان و صبر و درايت زنان مرتبط با مبارزات اسلامي- به نحو مستقيم يا غير مستقيم - بوده و خواهد بود. اميد آن كه همسران جوان جامعه ديني با دو بال توكل و توسل، بر بلندايبصيرت و ديانت حركت نموده و خانواده و نسل و
جامعه آينده را به نحوي بهينه بسازند..
منابع
کتاب خانواده خوب تالیف دکتر ضیایی
کار و خانواده تالیف نرگس شریفی
اين مطلب در تاريخ: یکشنبه 19 اردیبهشت 1395 ساعت: 10:24 منتشر شده است
برچسب ها : تحقیق تاثیر سلامت روان زن در تحکیم بنیان خانواده,