انشا در مورد طبعیت گردی با زبان عادی و ادبی
کتاب مهارت های نوشتاری پایه نهم صفحه ۴۱ با موضوع انشا به زبان عادی و ادبی - سه انشا در زیر ببینید
انشا آزاد با موضوع طبعیت گردی با زبان عادی و زبان ادبی
موضوع را به دلخواه انتخاب کنید: یک بار به زبان عادی و بار دیگر به زبان ادبی درباره آن بنویسید
انشا با زبان عادی
روزی به همراه خانواده به دامان طبیعت رفتیم. خانواده ما بسیار خوشحال بود. به کنار رودخانه زیبایی رفتیم و در آنجا صدای گنجشکها و آب چقدر لذّت بخش بود. من در کنار درختان قدم میزدم تا اینکه به رودخانه رسیدم.
صدای آب من را وسوسه کرد تا پای خود را در آن بگذارم. درست آن موقع که پای خود را در آب گذاشتم تمام وجودم را خوشحالی فراگرفت.
انشا با زبان ادبی
روزی با خانواده به دامان طبیعت گام نهادم. طبیعت با ارزشترین گوهر یکتای آدمی است. آدمی همواره باید کوشا و نگهدار درختان و رودخانه های باشکوه باشد.
در دل جنگل گام مینهادم تا به رودخانه های زلال رسیدم چقدر صدای آب چون موسیقی دلانگیزی زیبا بود. پاهای خود را در آب یخ نهادم. درست همان لحظه بود که اوج زیبای خدای را احساس کردم
انشای دوم :
انشا درباره توصیف طبیعت – شماره ۱
طبیعت یکی از هزاران نعمت هایی است که خداوند به مخلوقاتش عطا فرموده تا در ضمن استفاده و لذت از آن، در حفظش کوشا باشند.طبیعت یعنی هر آنچه که خداوند مهربان به ما عطا کرده است ؛ از سرسبزی و زیبایی کوه و دشت و صحرا تا دریا و غروب خورشید و بسیاری از چیز های دیگر که زبان، قادر به وصف آن نیست.
تماشای طبیعت خیلی لذت بخش است. از درختان زیبا گرفته تا گل های رنگارنگ و عطرآگین و گونه های حیوانی قشنگ و سبزه زارهای پهناور و کوه های برافراشته، همگی چشمان ما را به تماشای خود فرا می خوانند .
وقتی بهار جامه ی سبز رنگ و رنگارنگ خود را بر تن می کند با دیدن آن احساس آرامش می کنیم و دوست داریم هر لحظه در کنار آن بنشینیم و زبان به توصیف آن بگشاییم. وقتی صدای شرشر آب به گوش می رسد یا وقتی قایقی سوار بر امواج پر تلاطم دریا می بینیم، در دل احساس سبکی می کنیم و این چقدر لذت بخش است. غروب خورشید که دیگر جای خود دارد! وقتی خورشید بعد از یک سفر یک روزه چشم از زمین فرو می بندد و دستی به نشانه ی خداحافظی تکان می دهد و چهره در پس کوه های سر به فلک کشیده مغرب قایم می کند و پرده ی سیاه شب دامن گستر می شود، زیبا و دل چسب است.
و زیباتر از تمام این ها، بیدارشدن از خواب در یک فصل زمستانی و تماشای بلورهای زیبای برف است که با لبخند روی ساقه های خشکیده ی درختان به خواب رفته، جا خوش کرده اند! و درختانی که لباس سفید بر تن کرده و به خوابی کوتاه مدت فرو رفته اند.
آری طبیعت زیباست چرا که خالق آن زیباست.
انشا در مورد طبیعت – شماره 3
در یک صبح بهاری، باران زیبایی می بارید و من نیز در گوشه ای از دشت زیبا با چتر رنگی ام روی صندلی چوبی نشسته بودم و به آفریده های خدا می اندیشیدم تا اینکه در ذهنم به طبیعت پیش رویم رسیدم. چه نعمت وسیعی پیش رویم بود. سرسبزی دشت و چمن و صدای زیبای قطرات باران، و گنجشک هایی که سراسیمه به لانه هایشان در لابه لای درختان پناه می بردند.
صدای بارش باران و رعد و برق، دشت را فرا گرفته بود. آسمان چه با شادی قطره های باران را راهی زمین می کرد و گل های رنگارنگ را خیس! ساعاتی بعد باران قطع شد و خورشید از پشت ابرها چهره نشان داد و رنگین کمانی به پا انداخت. چه رنگین کمان دلنشینی! با رنگ های نیلی، بنفش،آبی، سبز، زرد، نارنجی و قرمز. چه رنگ های دلربایی!
خالق تمام این زیبایی ها خداوندی است که زیبایی را دوست دارد و نعمت های زیادی را به ما ارزانی داشته است.
طبیعت خداوند پر از زیبایی است و زبان در بیان آن ها قاصر است. ما انسان ها طبیعت را بسیار دوست داریم، ولی از همه موجودات بیش تر به آن آسیب می زنیم. ما باید برای طبیعت مانند هر موجود زنده ی دیگری احترام بگذاریم و برای آن ارزش قائل باشیم. یادمان باشد که ما در برابر نعمت های خداوند مسئول هستیم و خداوند از ما درباره ی آن نعمت ها باز خواست می کند. خداوندا کمک کن تا قدر طبیعت را بهتر و بیش تر بدانیم.
توجه :
حتما نظرات خود را زیر هر انشابنویسید تا ما نیز بیشتر برای شما انشا در سایت قرار بدهیم .باتشکر
برای دیدن سایر انشا ها بر روی هر کدام از موضوعات زیر کلیک کنید :
اين مطلب در تاريخ: جمعه 18 بهمن 1398 ساعت: 18:44 منتشر شده است
برچسب ها : انشا آزاد با دو زبان زبان عادی و ادبی,انشا آزاد با دو زبان عادی و ادبی,انشا آزاد با زبان زبان عادی و ادبی,انشا آزاد با زبان عادی و ادبی,انشا آزاد با موضوع زبان عادی و ادبی,انشا ازاد با زبان عادی و ادبی,انشا ازد با زبان عادی و ادبی,انشا با زبان ادبی,انشا با زبان ادبی و عادی,انشا با زبان زبان عادی و ادبی,انشا با زبان عادی و ادبی,انشا باحال در مورد زبان عادی و ادبی,انشا باحال زبان عادی و ادبی,انشا پایه نهم انشا پایه نهم صفحه 41,با موضوع زبان عادی و ادبی,انشا در مورد طبعیت گردی با زبان عادی و ادبی,انشا صفحه 41 پایه نهم انشا طنز,انشاء در مورد طبعیت گردی با دو زبان زبان عادی و ادبی,انشاء در مورد طبعیت گردی با دو زبان عادی و ادبی,زبان عادی و ادبی,